حجت الاسلام حجت الاسلام حسینی قمی: بسم الله الرحمن الرحیم. در پیامها تشکر فراوانی از برنامه و عوامل برنامه بود من هم متقابلاً از عزیزان تشکر میکنم واقعاً شرمنده کردند این همه پیام خیلی بود. معلوم میشود که موضوع مورد نیازی مطرح شده است، ضروری هست حالا من از میان این همه پیام یک چند تا پیام را که بیشتر در این موضوع آمده است انشاءالله مطرح میکنم. فقط یک یادآوری قبل از شروع برنامه داشته باشم. یکی از علمای بزرگوار در تهران به من فرمودند که بعد از برنامه هفته گذشته شما یکی از آقایان مسجدیهای ما که آدم خیلی خوبی هم هست آمده است میگوید من خانه رفتم بعد از برنامه سمت خدا با خانم خود دعوایم شده است گفتیم چرا؟ گفته است تا رفتم خانم من گفته است نبودید که ببینید آقای حسینی چه میگفت و این باعث درگیری، خانم فکر میکند مخاطب ما فقط آقایان هستند، آقایان فکر میکنند مخاطب ما خانمها هستند. این را تقاضا میکنم عزیزان، هر کسی ما میخواهیم این بحث باعث الفت و محبت شود. یک پیامی باز آن هفته خواندیم که من انتخاب کرده بودم گفتم یک عزیزی نوشته است که اگر مردم از زندگی کسانی که شریک زندگی خود را از دست دادند خبر داشتند بیشتر قدر هم را میدانستند و دیگر نمیگذاشتند دعوا شود. اینهایی که الان تنها هستند آقایان، خانمهایی که شریک زندگی خود را از دست دادند چه دوران سختی برای آنها میگذرد تنها هستند، این تنهایی را اگر متوجه شوند آن وقت دیگر دعوا نمیکنند واقعاً این چند روز زندگی دنیا به دعوا نمیارزد.
شریعتی: همین که بگویید ببینید حاج آقا با شما بود این تازه خود شروع دعوا هست به نظر من اصلاً به این سمت و سو نباید رفت.
حجت الاسلام حسینی قمی: جالب است ببینید پیام را ما آن هفته خواندیم، یک خانمی این هفته پیام داده است که آقای حسینی آن خانمی که غصه میخورد که شوهر خود را از دست داده است به او بگویید یاد بدیهای شوهر خود بیفتد دیگر غصه نمیخورد. عرض کنم ما گفتیم چندین راهکار، گفتیم که اولاً توافق صد درصد امکان ندارد. امکان ندارد زن و شوهر با هم اختلاف نداشته باشند ولی یک راهکارهایی را عرض کردم. اولی بحث گذشت بود که مفصل از آیات و روایات و سیره اهل بیت گفتیم، دومی بحث گرمی روابط در خانه بود که باز مفصل عرض کردم، جناب آقای شریعتی خیلی پیام آمده بود من عرض کنم که خدایی نکرده بینی و بین الله نمیخواهم منتی بگذارم بلکه منت مخاطبین عزیز هم داریم یک وظیفهای هست من تقریباً یک روز خود را برای خواندن پیامها میگذارم. خیلی پیام زیاد هست. یک بخشی از پیامها راجع به همین بود که گفتیم باید روابط بین زن و شوهر سرد نباشد و این سردی عامل بسیاری از اختلافات میشود خیلی پیام آمده است من حالا یک نمونه آن را بخوانم. واقعاً متأثر میشوم بینی و بین الله غصه میخوریم. آن جلسه هم عرض کردم اصلاً آدم افسردگی میگیرد این جور پیامها را که میبیند. یک خانمی نوشته است که دو ماه از عروسی من گذشته بود متوجه شدم همسر من از طریق فضای مجازی ارتباطات نامشروعی دارد. حالا همین اول پیام توقف کنیم، شما ببینید یک خانمی، یک دختر خانمی، با هزار آمال و آرزویی که خود او داشته است، پدر او داشته است، مادر او داشته است، همه داشتند با عشق یک زندگی شروع کرده است فقط دو ماه از عروسی من گذشته بود که متوجه شدم همسر من ارتباطات نامشروعی از طریق فضای مجازی دارد. از آن موقع تبدیل به یک مرده متحرک شدم. به خاطر پدر و مادرم که به سختی من را به خانه بخت فرستادند چیزی نگفتم. میدانید متأسفانه این ملاحظات هست که گاهی دختر خانمها آن قدر یک سختیهایی را تحمل میکنند که مادر ناراحت نشود. پدر ناراحت نشود. نوشته است شما میگویید بگذرید جواب روح خسته من را چه کسی باید بدهد؟ لحظهای نیست که بغض من را نسوزاند. سوختم. حالا خیلی عبارت بیشتر از این هست من نمیخواهم بیش از این مخاطبین عزیز را ناراحت کنم خیلی این جور پیام داشتیم. یعنی خانمهایی که ناراحت هستند، نگران هستند و از نگرانی بالاتر میبینند که شریک زندگی آنها یا فرق نمیکند، من یک جوابی به این مجموعه پیامها میخواهم عرض کنم آن هفته هم اشاره کردم ببینید چه عواملی اثر دارد آن عوامل را باید پیدا کنیم ریشه کن کنیم. چرا یک زندگی بعد از دو ماه، بعد از سه ماه، بعد از یک سال، بعد از دو سال، حالا آن حرفهایی که آن هفته گفتیم بماند اشاره میکنم آن هفته ما گفتیم هم آقا، هم خانم باید به آراستگی خود برسند که یک اشارهای هم میکنیم. ولی جناب آقای شریعتی خواهش میکنم این چند لحظه را عزیزان بیشتر عنایت کنند تقاضا میکنم خانمها، آقایان، پدرها، مادرها یک چند لحظه اگر کاری دارند توقف بدهند یک مقدار بیشتر گوش کنند. نمیشود منکر شد، ما بارها گفتیم این جا خود را نشان میدهد چه میشود دختر، یک پسری این قدر در زندگی خود مشکلات پیدا میکنند؟ چرا یک خانمی باید این جور پیام بدهد که من دارم میسوزم و ... یک عواملی قطعاً هست. یکی فضای مجازی هست. الان این فضای مجازی که خب متأسفانه میبینید که حالا در اختیار همه هست این فضای مجازی چه قدر میتواند روابط یک زن و شوهر را به هم بزند. این فیلمها و سریالهایی که مخصوصاً در ماهوارهها دیده میشود، در شبکههای خانگی گاهی دیده میشود چه قدر میتواند اثر بگذارد. وقتی ما بحث بدآموزیهای ماهواره را مطرح میکنیم یک نگاه این جوری داریم یعنی خبر داریم آقای محترم، خانم محترم شما یک پیام دادید، الان صد تا پیام دادید ولی ما در طول این سالیان سال هزاران پیام میشنویم، میبینیم. خدا میداند من بعضی از شهرها که میروم من را قسم میدهند میگویند تو را به خدا قسم بیایید این را در این شهر مطرح کنید این مشکل خیلی جدی هست. بالاخره یک خانم، یک آقا، جوان، غیر جوان، فرقی نمیکند وقتی پای ماهواره مینشیند و آن برنامههای ماهواره را میبیند این را میدانید هدف نهایی بعضی از این برنامهها عادی سازی ارتباطهای نامشروع هست. میخواهند بگویند اصلاً از آن منکر در بیاید معروف جلوه کند و من همین جا عرض میکنم خدمت عزیزان نگویید ما داریم یک سریالی هست که موضوع آن سرگرمی هست میخواهیم سرگرمی باشد. قطعاً آن بلد هست چه جوری برنامهریزی کند که شما وقتی یک مجموعه سریالی را ده قسمت، بیست قسمت میبینید خیلی از چیزهایی که تا قبل از آن به نظر شما زشت و قبیح میآمد دیگر عادی جلوه میکند.
شریعتی: در ضمیر ناخودآگاه حتی یک وقتهایی خود شما هم متوجه نمیشوید.
حجت الاسلام حسینی قمی: توجه ندارید. اصلاً هنر آنها این هست. هنر آنها این هست که بتوانند زشتترین رذایل اخلاقی را خیلی کادوپیچ تحویل مخاطب خود بدهند. عادی جلوه کند. من خواهش میکنم عزیزان ببینید این بحث اصلاً من کاری به ابعاد سیاسی قضیه ندارم. حالا یک جایی خود سیاسیون باید بحث کنند. ما داریم بحث اخلاقی و اعتقادی میکنیم. آدم حالا متوجه میشود وقتی این پیامها را میبیند متوجه میشود چرا این قدر اسلام میگوید آقا مواظب نگاه خود باشید؟ چرا اسلام این قدر تأکید دارد که مواظب این ولنگاریهایی که امروز شما دارید میبینید
شریعتی: در همین چارچوب حرکت کنید.
حجت الاسلام حسینی قمی: برای چه این قدر اسلام مخالف است؟ چه اشکال دارد؟ چرا اسلام این قدر مخالف اختلاط هست؟ میگوید زن و مرد از هم فاصله داشته باشند، اختلاط نداشته باشند، بگو و بخند و هر کاری که میخواهند، هر جوری مجلس میخواهند بگیرند اینها را نداشته باشند؟ رمز آن چیست؟ رمز آن فقط این نیست که گناه هست خواهش میکنم عزیزان عنایت کنند فقط این نیست که ما میگوییم آقا مواظب چشم خود باشید. خانم محترم مواظب باشید، آقای محترم مواظب باشید. خانم محترم در این فضای مجازی نروید. حالا من نمیخواهم اسم ببرم، نیاز به اسم بردن نیست، همه کوچک و بزرگ میدانیم. واقعاً بعضی از این برنامهها در فضاهای مجازی هیچی برای انسان نمیگذارد. یعنی دیگر چیزی به نام غیرت، چیزی به نام اخلاق، چیزی به نام خط قرمز، چیزی به نام خانواده نمیگذارد. چرا این قدر اسلام تأکید میکند، میگوید خانم محترم اصلاً بحث این نیست که شما اگر این فیلم را نگاه کردید آخر بعضیها فکر میکنند آقا این گناه هست گرفتار جهنم میشویم، نه جهنم آن جا بماند دنیای خود را تبدیل به جهنم کردیم. چه قدر دل آدم باید بسوزد. بینی و بین الله من بسیار متأثر شدم. حالا یک پیام آن را خواندم. شما ببینید یک خانمی با هزار آرزو یا یک آقایی با هزار آرزو میآید یک زندگی را تشکیل میدهد یک سال، دو سال، حالا چه قدر نوشتند ما بچه داریم، تازه زندگیها به هم میریزد چرا به هم میریزد خب بخواهیم ریشه یابی کنیم یک بخشی از آن این هست. اسلام میگوید مواظب چشم خود باشید. شما اجازه ندارید، اجازه ندارید اگر میخواهید زندگی شما بهشت باشد اگر میخواهید تبدیل به جهنم نشود اصلاً آن بهشت و جهنم را کنار بگذارید موعود جای خود. اگر میخواهید این جا به بهشت برسید زندگی شما این جا جهنم نشود همه چیز از بین نرود آرامش داشته باشید مواظب چشم خود باشید هر فیلمی را نبینید، هر سریالی را نبینید، هر برنامهای را نروید. خانمهای محترم، آقایان محترم، جوان و غیر جوان ندارد، حالا جوانها بیشتر چرا اسلام این قدر میگوید گناه چشم از بزرگترین گناهان هست؟ ما تعبیرات خیلی تندی داریم حالا من نمیخواهم وارد تعبیرات شوم در بعضی از روایات تعبیرات خیلی تندی هست حالا من اشاره نمیکنم. چرا برای چشم این قدر گناه سنگین، واژهای که در روایات ما آمده است معادل واژههای خیلی سنگین هست چرا؟ چون این زندگی دنیا تبدیل به جهنم میشود. تمام آمالها و آرزوها به هم میریزد. یک روزی میبینید ما چه قدر گوشه و کنار میشنویم یک خانمی بچه دارد، یک فرزند، دو فرزند، سه فرزند دارد تازه میبیند آقا سر محل کار خود، سر محل کسب خود با یک خانم دیگری آشنا شده است یک ارتباط دیگر نامشروعی برقرار کرده است خب آن خانم چرا باید با این شرایط، چرا اصلاً باید این جوری میآمد؟ چرا باید این ولنگاری در جامعه باشد که این رابطهها ...، یک داستانی را اشاره کنم ببینید چه قدر اهل بیت ... آدم حالا حکمت آن را میفهمد. اهل بیت به پیر و جوان تذکر میدادند. نگویید دیگر ما سنی از ما گذشته دیگر هر چه خواستیم میبینیم، نه. نه. به پیر و جوان تذکر میدادند. یکی از اصحاب امام صادق (ع) یک جوان هست آمده است در مدینه درس بخواند حضرت به ایشان فرمود کجا خانه گرفتی؟ محل استراحت شما کجا هست؟ میآمدند چند سال مدینه درس بخوانند و برگردند. گفت خانه پیدا نمیشد، یک جایی رفتم یک خانم جوانی هست آن یک اتاق هست، من هم یک اتاق. حضرت فرمود زود آن خانه را رها کن. زود بیرون بیا. گفت آقا چرا؟ فرمود مگر نمیدانی ان الرجل و المرأه اذا خلیا فی مکان واحد. زن و مرد وقتی در یک مکان واحد در یک خلوتی قرار بگیرند كَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّيْطَان، سومی آنها شیطان هست. حالا ما این قدر میگوییم بعضیها مسخره میکنند چه دارید شما میگویید در چه قرنی دارید زندگی میکنید، دنیا دنیای ... دنیا چه دنیایی هست؟ همین دنیایی هست که امروز میبینید. اگر سبک زندگی غربیها را پسندیدیم، این اوضاعی که اینها دارند اصلاً چیزی به عنوان خانواده ... من بدون مبالغه عرض میکنم من از کسانی نیستم که بگویم آقا غربیها زندگی آنها صد درصد تمام چیزهای آنها منفی هست، نه چیزهای خوبی هم دارند. ولی در بحث خانه و خانواده یقین داشته باشید که آنها جداً به یک بحران رسیدند. اصلاً چیزی به نام خانه و خانواده تقریباً وجود ندارد. مجال نیست این را اشاره کنم. اگر آن سبک را میپسندید بسم الله. چون اصلاً سبک زندگی آنها خانواده محور نیست. اصلاً خانواده محور نیست. ببینید من خواهش میکنم از امام صادق (ع) به این جوان فرمود اصلاً انّ الرجل و المرأه، وقتی شما دختر، پسر، زن، مرد، نامحرم در یک جایی قرار گرفتند که امکان رفت و آمد دیگری نیست كَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّيْطَان سومی آنها شیطان هست. شما وسوسههای شیطان را دست کم نگیرید. فریب شیطان را دست کم نگیرید. اغوا شیطان را دست کم نگیرید. این قدر ما در برنامهها تذکر میدادیم خواهش میکردیم که در شرکت خصوصی آقای محترم شما شرعاً حق ندارید اگر یک خانم نامحرمی هست شما این جا در شرکت در بسته باشد شما این جا باشید شرعاً جایز نیست. نماز بخوانید نماز شما اشکال دارد. اصلاً نماز هم نباشد، آقا شما پزشک هستید، شما مهندس هستید، شما یک دفتر تجاری دارید، الان ما دهها هزار دفترهای شرکتی و تجاری داریم منشی شما خانم هست نگذارید زندگی شما از هم بپاشد. من نمیخواهم بگویم خدای نکرده هر کس اما اگر این زمینهها، اگر در بسته شد، یعنی امکان رابطه سوم نباشد از نظر شرعی فقه این هست، فقه ما میگوید ان الرجل و المرأه اذا خلیا فی مکان واحد، در یک خلوتی قرار گرفتند که امکان رفت و آمد دیگری نباشد، من بخواهم وارد این بحث شوم خیلی طولانی هست، عرض من این هست اگر این همه اسلام روی این مسائل تأکید دارد باز هم تأکید میکنم حالا ببینید دیگر در این سریالها، در این شبکههای خانگی خدا میداند بعضی وقتها چیزهایی را میفرستند خدا شاهد من یک لحظه حتی ببینیم که چه میخواهند برای آدم بفرستند آدم خجالت میکشد ببیند. در ماهوارهها یک جور، در فضای مجازی که دیگر هیچ. هیچ حد یقفی ندارد. اگر میخواهیم گرفتار این پیامها نشویم، اگر میخواهیم زندگیها به هم نخورد باید هم مواظب نگاههای خود باشیم. هم مواظب روابط خود باشیم، هم روابط را حفظ کنیم.
شریعتی: هم مواظب فضاهایی که داریم در آن ورود میکنیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: و من همین جا عرض کردم پیر و جوان ندارد. باز آن داستان امام صادق (ع) شوخی نیست. باز تأکید میکنم واقعاً انسان به این میرسد که حکمت احکام شرعی چیست حالا هر کس هر چه میخواهد بگوید. حالا یک کسی مسخره کند، بسم الله مسخره کنید. این پیامها را بخوانید ببینید اسلام درست گفته است یا نه؟ هر کس حکم دین را قبول ندارد من پیامها را به او بدهم بخواند ببیند حکم اسلام درست هست یا نه. ابوبصیر پیرمرد هست معلم قرآن بوده است، نابینا هست، با شاگرد خود شوخی کرده است قاه قاه خندیدن، فردا محضر امام صادق (ع) میرود حضرت فرمود أَيَ شَيْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَة؟ چه گفتی؟ برای چه مینشینی شوخی میکنی. میگوید از خجالت دستهای خود را مقابل صورت خود گرفتم که نگاه امام به چهره من نیفتد. خجالت کشیدم گفتم استغفر الله. توبه کرد. فرمود استغفر الله درست نمیشود. لَا تَعُدْ إِلَيْهَا، جلسه قرآنی که بخواهی بنشینی با یک خانم نامحرم بگویی و بخندی اصلاً نمیخواهد، جلسه تعطیل است. پیرمرد هست، نود سالش هست، نابینا هست، کلاس هم کلاس قرآن هست. چرا اسلام تأکید دارد؟ عرض کردم حالا کسی بخواهد بگوید آقا شما امل هستید، بگویید امل هستیم. ما این پیامها را خواندیم میدانیم اینها حکمت دارد. اصل دین همین هست. اساس حفظ نظام خانواده به همینها بر میگردد. چرا اسلام این قدر تأکید دارد؟ حالا شما بسم الله آزادی. نتیجه آزادی آن وقت این میشود. بروید آمار بگیرید چه قدر زندگیها این جوری از هم پاشیده است. چه قدر زندگیها این جوری از هم پاشیده است که بعد از یک زندگی خوب، عرض کردم بعد از یک فرزند، دو تا فرزند، قبل از فرزند، بعد از فرزند،
شریعتی: و یک بخش عمدهای از علتهای طلاقهای بی حد و حصر ما متأسفانه.
حجت الاسلام حسینی قمی: این یک نکته، یک نکتهای هم که من باز آن هفته اشاره کردم گفتم بحث آراستگی در خانه. البته معلوم هست آراستگی در خانه، بعضیها نوشتند بیرون نه، قطعاً بیرون خانه جایز نیست. ما داریم همین را میگوییم خانم باید برای شوهر خود جلوهگری کند. خانم روابط او باید در محدوده خانه و خانواده باشد، نه این که خانم بیرون. حتی از نظر فقهی میدانید عرض کردم هر که هر چه میخواهد بگوید ما به صراحت میگوییم و دفاع میکنیم و به این قوانین افتخار میکنیم. اسلام میگوید اگر یک خانمی بوی عطر استفاده کند جایی برود که یک مرد نامحرم ... اشکال دارد. شرعاً جایز نیست. یک وقت یک جلسه هست همه خانمها هستند اشکال دارد اما اگر بخواهد برای مردی دلربایی کند این جایز نیست. بیرون از خانه جایز نیست. گفتیم درون خانه آراستگی. چه قدر پیام دادند. یک آقایی نوشته است امروز برنامه شما را نگاه کردم به خاطر بی نظمی و بی نظافتی من خانم من با من دعوا کرد. میگوید ببین چه قدر بی نظافتی که حاج آقا از تلویزیون میگوید. بعد این آقا نوشته است حاج آقا باور کنید وقت ندارم آرایشگاه بروم. آیا این حرف درست هست؟
شریعتی: یعنی باید وقت برای آن تعریف کنید در کنار همه کارهای دیگر.
حجت الاسلام حسینی قمی: دیگر نمیخواهم آن همه روایات را تکرار کنم. شوخی ندارد. چرا اسلام، به امام صادق (ع) گفتند آقا چه قدر شما به خود میرسید؟ امام ولی خدا، حجت خدا، چه قدر فکر عطر و زیبایی هست. فرمود مگر نمیدانید بعضی از زنها در فلان قوم اگر به گناه افتادند به خاطر این که مردان آنها کوتاهی میکردند. تعارف ندارد. اگر ما آن چه که باید در داخل خانه انجام بدهیم کوتاهی کنیم عرض کردم گاهی یک جا آدم واقعاً ما که با مردها هستیم میبینیم غصه میخوریم. آن جلسه عرض کردم داشتم نماز میخواندم یک آقایی جلوی من بود صف جلوی من بود. به جان خودم میخواستم نماز را فرادی بخوانم. آخر این چه قیافهای هست، من دو دقیقه در صف نماز نمیتوانم تو را جلوتر ببینم. آن وقت چه طور خانم شما میخواهد شما را تحمل کند. این یک پیام یک آقا. باز یک خانمی نوشته است. البته میدانید زمان پخش برنامه ما خانمها بیشتر هستند فراوانی پیامهای خانمها بیشتر هست، نوشته است حاج آقا خدا خیرتان بدهد، خیلی بحث خوبی بود شوهر من خیلی شلخته هست دقیقاً همان که شما گفتید مدتی است که آرایشگاه نرفته است آدم نمیتواند سر یک سفره با او بنشیند. باز یک آقای دیگر نوشته است که آقا شوهر من آن قدر دور از نظافت هست که رقبت نمیکنم به آن نگاه کنم. شب عروسی با این که کلی ما خرید دامادی برای او کردیم باز هم رعایت نکرد. به هر حال عرض کردم نمیخواهم تکرار کنم ولی باور کنیم اگر اسلام، اگر 1400 سال پیش پیامبر آمد روی این نکات در زندگی ما دست گذاشت یقین داشته باشید در زندگی اثر دارد. چند تا پیام بود حالا من به بعضی از آنها اشاره میکنم نوشته است همسر من بعد از 27 سال زندگی مشترک مجدداً ازدواج کرد. من و فرزندان من که یکی 27 سال و یکی 22 ساله هستند رها کرده است هیچ گونه خبری از او نداریم، کمکی به ما نمیکند، ما را مستأجر کرده است. من با حقوق بازنشستگی پدرم زندگی میکنم، میگوید شرعاً نسبت به حقوق تو وظیفهای ندارم. رفته ازدواج دیگری کرده است میگوید نسبت به تو من دیگر وظیفهای ندارم. بچهها هم به سن قانونی رسیدند نسبت به آنها هم وظیفهای ندارم. به خدا دل من خون هست، دارم میسوزم، بی کس ماندم. با دو فرزند مظلوم دم بخت، تو را خدا جواب من را بدهید. این جای تردید ندارد، من واقعاً تعجب میکنم آقای محترم مگر امکان دارد کسی به ذهن او خطور کند که نسبت به فرزندان خود، نسبت به همسر خود، مسئولیتی ندارد. رفتید ازدواج کردید دیگر این همسر اول واجب النفقه شما نیست؟ این چه منطقی هست؟ باور کنید بعضی از پیامها را آدم تعجب میکند. یعنی در جامعه دینی هنوز یک مسلمان نمیداند، باور ندارد، میگوید بچههای من به سن قانونی رسیدند وظیفه ندارم. چه کسی گفته است بچه وقتی به سن قانونی برسد پدر دیگر وظیفه ندارد؟ هزار بار در این برنامه نگفتیم که انسان چند دسته واجب النفقه دارد. اول همسر او هست، مقدم بر همه همسر او هست، اگر زندگی همسر را تأمین کردید میتوانید به پدر و مادر خود هم کمک کنید. مرحله دوم به پدر و مادر خود هم باید کمک کنید. به بچههای خود هم باید کمک کنید. چه کسی گفته است پدر و مادر واجب النفقه ما نیستند؟ چه کسی گفته است که اولاد واجب النفقه ما نیست؟ یک وقتی اگر یاد شما باشد عرض کردم دررساله امام (ره) چهار دسته را واجب النفقه نوشتند. ببینید چه قدر نگاه دین لطیف هست. این لطافت را آدم باید لذت ببرد. این نگاه، نگاه زیبا هست. در رسالهها بر اساس روایت نوشتند. آقا همسر من واجب النفقه هست، این در درجه اول. اگر توانستم بله بعد هم پدر و مادر خود و اولاد خود. پدر و مادر و اولاد در ردیف هم هستند اینها تقدمی ندارند. مرحله چهارم اگر شما یک پرندهای را، یک حیوان زبان بستهای را در خانه حبس کردید، یک قناری، یک مرغ عشقی، یک کبوتری را در خانه دین میگوید این واجب النفقه شما هست. این را برای چه گفته است؟ دینی که میگوید یک مرغ، یک مرغ عشق، یک پرنده در خانه شما واجب النفقه شما هست این دین آن وقت راضی هست که شما زن و بچه خود را در این سن و سال به حال خود رها کنید؟ تازه بگویید من وظیفه ندارم بچهها به سن قانونی رسیدند، شما پیدا کنید کجای دین، کجای اسلام، در طول تاریخ اسلام پیدا کنید یک فقیه بگوید که آقا بچههای شما وقتی به سن قانونی رسیدند دیگر واجب النفقه شما نیستند. حتی نوههای شما بارها گفتیم، ما نسبت به بچههای خود، نوههای خود، دختر من ازدواج کرده است، بچههای من ازدواج کردند ولی گرفتاری مالی دارند اگر در توان من هست من نسبت به آنها وظیفه دارم باز نوشته است همسر من میگوید از نظر شرعی اولویت نفقه پدر و مادر هست و بعد فرزندان و بعد همسر. دقیقاً برعکس آن که دین میگوید. اولویت نفقه پدر و مادر هست بعد فرزندان و بعد همسر، به نیازهای درمانی من توجه نمیکند. یک سال هست مشکل دندان دارم حالا مفصل نوشته است، نوشته از غذا خوردن افتادم، ولی توجهی نمیکند. بروید مقلد هر کسی هستید بپرسید عرض کردم حتماً ما باید به پدر و مادر احترام بگذاریم. پدر و مادر هم واجب النفقه هستند، اولاد هم واجب النفقه هست. ولی مقدم همسر هست، بعد از همسر نوبت اینها. باز نوشته است شوهر من به بچهها، پدر و مادرش، برادر و خواهر خود پول میدهد الا به من. من نمیدانم این حالا چه منطق دینی هست. من نمیخواهم حالا خیلی بحث خشک قانونی بگویم ببینید آقای محترم اگر بخواهید زندگی بر اساس محبت باشد من امروز نگاه میکردم کلمات امیرالمؤمنان (س) چهار چیز را اسباب محبت دانستند. سَبَبُ الْمَحَبَّةِ 1 ـ الْإِحْسَان. این جمله معروف هست الإنسان عبيد الإحسان، انسان برده احسان هست. آقای محترم، خانم محترم چرا با محبت شوهر خود را برده خود نمیکنید؟ آقای محترم شما با محبت ... حالا برده که میگویم نگویید آقا، پیام ندهید آقا تعبیر ... نه آن قدر این محبت صمیمی باشد سَبَبُ الْمَحَبَّةِ الْإِحْسَان.
شریعتی: او را دلبسته خود میکنید
حجت الاسلام حسینی قمی: دوم سَبَبُ الْمَحَبَّةِ السَّخَاء. سخاوت. سوم الْهَدِيَّةُ تَجْلِبُ الْمَحَبَّة هدیه دادن. باز من این را بگویم عرض کردم غربیها نقاط منفی دارند، نقاط مثبت دارند. نقاط منفی را گفتیم، نقاط مثبت را هم بگوییم. یکی از کارهای خوبی که من خیلی از آن خوشم میآید اینها در رفت و آمدهای خود خیلی مقید به هدیه دادن هستند. امکان ندارد خانه کسی بروند ولو یک مهمانی که ماهی یک بار میروند، هفتهای یک بار میروند نه این حالا یک جشن تولدی باشد، نه مقید هستند، مقید هستند کادو ببرند، مقید هستند یک چیزی ببرند. این را ما یاد بگیریم. حتی شده یک شاخه گل. این همه روایات ما دارد میگوید. آقا جشن تولد چه اشکالی دارد، من گاهی در جلساتی که میروم برای بعضی از آقایان صحبت میکنم میگویم وای بر آن آقایی که تاریخ تولد همسر خود را نداند. وای به آن خانمی که تاریخ تولد شوهر خود را نداند. بعد میگویم شما اگر تاریخ تولد خانمهای خود را بدانید من یک جایزه حسابی به شما میدهم. خیلیها میگویند ما میدانیم. میگویم نه این جور که من میگویم باید بدانید. تاریخ تولد همسر خود را به شمسی بدانید، یک بار بگیرید، به قمری یک دفعه بگیرید، به میلادی هم یک دفعه بگیرید. همه جا میزنند. واقعاً اسلامی که این قدر میگوید محبت، برای ابزار محبت بهانه پیدا کنیم. الْهَدِيَّةُ تَجْلِبُ الْمَحَبَّة. مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِالنَّاسِ حَازَ مِنْهُمُ الْمَحَبَّة. کسی به دیگران خوشبین باشد محبت آنها را جلب میکند. این یک نکته که عرض کردم نمیخواهم بگویم فقط قانون ... میخواهم بگویم میشود با یک شاخه گل، مگر آن هفته حدیث آن را نخواندیم قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَة دیگر حرف که خرج ندارد، الان پیام میدهند آقا ما پول نداریم نفس شما از جای گرم در میآید. زبان که خرج ندارد بسم الله. قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ: إِنِّي أُحِبُّك این هم خرج دارد که من به او بگویم من تو را دوست دارم. امام باقر (س) در مسجد النبی نشسته بودند یک کسی هم محضر حضرت بود، یک آقایی هم از آن طرف مسجد رد میشد این به امام گفت این که دارد میرود دوست من هست. امام فرمود پس چرا این جا نشستی؟ گفت محضر شما هستم، فرمود نمیخواهم محضر من باشی بلند شو برو به او بگو انی احبک. به دوست خود بگو من تو را دوست دارم. اظهار کن، به زبان بیاور به رفیق خود. باز در یک روایت دیگر از امام صادق (ع) در تحف العقول هست، لا غنی بالزوج، لا غنی من روان ترجمه کنم یعنی آقای محترم، خانم محترم، چارهای نیست، آقای محترم اگر میخواهید زندگی بر پا باشد حرف و حدیث در آن نباشد چند تا مطلب هست یکی فرمود تَوْسِعَتُهُ عَلَيْهَا توسعه بدهید هر چه در توان شما هست. من دیدم پیامهای زیادی هست زیاد به ما میگویند شوهر من انواع و اقسام کارهای خیر میکند، برای مسجد، برای حسینیه، برای هیئات، برای خیریهها، برای موسسه خیریه، اما من به اولیات زندگی خود احتیاج دارم، به من کمک نمیکند. آقا حدیث امام سجاد فرمود أَدْخُلَ السُّوقَ وَ مَعِي دِرْهَمٌ بازار بروم یک درهم داشته باشم یک هدیه یک چیزی برای همسر خود بگیرم أَحَبُّ إِلَي این برای من محبوبتر است که یک برده در راه خدا آزاد کنم. آقا موسی بن جعفر فرمود مَنْ دَخَلَ السُّوقَ یک آقایی بازار برود فَاشْتَرَى تُحْفَة، تحفه و هدیهای بگیرد برای زن و بچه خود بیاورد فَحَمَلَهَا إِلَى عِيَالِهِ كَانَ كَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِيج، کار خیر فقط صدقه نیست، کار خیر فقط مسجد نیست، کار خیر فقط حسینیه نیست، کار خیر این نیست که پول فرش مسجد را بدهید، کولر مسجد را بدهید، غذای مسجد را بدهید، آنها جای خود نمیخواهیم آنها را نفی کنیم، ولی یاد شما باشد اگر امر شما دایر است که زندگی خود را بروید آباد کنید یک مثلی هست، میگوید آقا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامست. میتواند پیام خوب داشته باشد، پیام بد داشته باشد. پیام خوب آن همین است. امام میفرماید پیام خوب آن همین است. اگر شما امر شما دائر بر این است که یک چیزی برای همسر خود، هدیهای برای همسر خود، یک لوازم ضرور برای خانم خود بگیرید
شریعتی: مسجد را آباد کنید یا روابط خود و همسر خود را؟
حجت الاسلام حسینی قمی: روابط خود را درست کنید. اگر روابط خود شما درست شد مسجد آباد میشود. من دخل السوق، فرمود بازار برود یک هدیه بگیرد برای زن و فرزند خود بیاورد كَانَ كَحَامِلِ صَدَقَة مثل این است که صدقه به بیچارهها داده است. فکر نکنید فقط کار خیر آن هست. در کافی شریف از امام رضا (ع) هست میفرمود ینبغی لرجل، امام رضا فرمود به زن و فرزند خود توسعه بدهید. كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَه نگویند ما که از زندگی که چیزی به ما نرسید بمیرد بعد از مرگ او بلکه یک چیزی به ما برسد. متأسفانه آقایان گلایه نکنند آن طرف هم میگوییم. به هر حال بعضیها این جوری هستند. یعنی خانم مگر این که بعد از مرگ شوهر خود یک راحتی پیدا کند دست او از حقوق بازنشستگی شوهر خود یک چیزی ...
شریعتی: ما داریم راجع به مشکلاتی صحبت میکنیم که قصه یک عمر زندگی هست.
حجت الاسلام حسینی قمی: باز در حدیث دیگری در کافی شریف أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّه، از این بالاتر، چه میخواهید بدانید چه کسی خدا بیشتر از او راضی هست کلام اهل بیت را قبول دارید یا نه؟ آدرس گفتند کافی مرحوم کلینی از امام سجاد، چه کسی میخواهد بدانید خدا از چه کسی بیشتر راضی هست؟ أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِه، آنهایی که بخشندهتر، بخشش او نسبت به زن و فرزند خود بیشتر هست. البته این را هم بگویم در قرآن کریم هست که هر کس در توان خود. الان پیام ندهند که ما توان نداریم. این قرآن هست سوره مبارکه طلاق آیه هفتم. «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ» آقای محترم شما که در توان شما هست به اندازه توان خود خرج زن و بچه خود کن. «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه» کسی زندگی او سخت هست در حد توان خود. «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها» این آیه که ما همه بلد هستیم شأن نزول آن این هست. «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها» به اندازه توان خود. ولی آن که دارد بخل نورزد امام صادق فرمود باز حدیث در کافی شریف هست إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَأْخُذُ بِأَدَبِ اللَّه مؤمن ادب شده پروردگار هست. إِذَا وَسَّعَ عَلَيْه، خدا به او توسعه داده است این هم توسعه میدهد. اگر مثال بخش بعدی قدر علیه سخت بود، حتی از امام سؤال کردند واقعاً جالب هست جزئیات مسائل در کافی شریف هست گفت آقا یک کسی برای همسر خود لباسها متعددی تهیه میکند لباسهای خوب متعدد، این آیا اسراف نیست؟ حضرت فرمود چه اسرافی هست. مگر قرآن نمیگوید «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ» من گفتم یک وقت یک جایی رفته بودیم یک آقای در کمد خود را باز کرد گفت ببین من صد تا پیراهن دارم، یک آقایی هم بود، گفتم چه زمانی میرسی اینها را بپوشی؟ بله در این حد معلوم هست اسراف هست. ولی آقای محترم بداند امام (ع) فرمود وقتی قرآن میگوید «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ» این احکام و جزئیات آن در کتابها آمده است حالا من میترسم بگویم آقایان ناراحت شوند. بحث انفاق چه جوری هست، نفقه دادن، اگر خانم در زندگی خانه پدر خود چه امکاناتی داشته است، آن امکانات را شما میتوانید باید در اختیار او بگذارید یک خانمی در زندگی پدر و مادر او بهترین زندگی را داشته است. آقای محترم شما از آن جا او را آوردید توان شما هم هست حق ندارید به حداقل مسکن اکتفا کنید، به حداقل لباس اکتفا کنید به حداقل غذا اکتفا کنید. جزئیات اینها در رسالهها آمده است. همین تحریرالوسیله امام را ببینید یک دختر خانمی خانه پدر خود بهترین غذاها را میخورده است، بهترین لباسها را داشته است. بهترین مسکن را داشته است. نفقه واجب یعنی چه؟ نه در حد شکم سیر کردن. اگر در توان شما هست، اگر مؤمن هستی، اگر متدین هستی، من اشتباه میگویم بروید مقلد هر مرجع تقلیدی هستید بروید فتوای او را ببینید. پیام بدهید اشتباه هست من هفته دیگر اصلاح کنم. یک کسی در زندگی بوده است زندگی خیلی خوبی داشته است خانه خوبی داشته است، حالا خانه شوهر آمده است شوهر هم دارد یک وقت ندارد و من قدر علیه رزقه، قرآن میگوید هر چه قدر در توان او هست، آیه 7 سوره طلاق تکلیف همه را مشخص کرده است. «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها» هر چه قدر در توان شما هست. اما «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ» آقای محترم شما که دارید خدا به شما داده است چرا کوتاهی میکنید؟ البته من این طرف آن را هم عرض کنم که آقایان گله نکنند. تا آقایان پیامک نزدند بگویم از آن طرف هم مکرر در روایات ما آمده است اگر شوهر واقعاً ندارد خانم بسازد. خدا رحمت کند علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در کتاب خود در مرأة العقول است به نظرم مینویسند بعضی از خانمها بودند، خانمهایی بودند که وقتی صبح شوهر میخواست از خانه بیرون برود، به او میگفت مواظب باش دنبال لقمه حرام نروی. ما بر گرسنگی صبر میکنیم ولی بر آتش قیامت نمیتوانیم صبر کنیم. خانم محترم شما برای اینکه حجت تمام کرده باشی، صبح به شوهرت بگو. بگو داری بیرون میروی لقمه حلال در این خانه بیاور. ما اگر نداشتی بر گرسنگی میتوانیم صبر کنیم ولی بر آتش قیامت نمیتوانیم. این یک نکته. در پیامها هم بود. به نظر من این هم نکته دقیقی است. همینجا است، جای آن هست که ما بگوییم. خیلیها نوشتهاند ما با این زندگی شوهر خود میسازیم ولی چه کنیم با این تبلیغات تلویزیون. دیدیم. دائم پخش میکنند چه خانههایی، چه مبلمانی، چه آشپزخانههایی، چه سیستمهایی. من نمیدانم. واقعیتش یک فکری باید برای آن کرد. اینها الآن ما بگوییم میگویند بالاخره یک بخشی از درآمد ما هستند که حالا این درآمدها میرود و برمیگردد. نمیدانم چه میگویند. حس درون. اما یک فکری باید کرد. آقا شما درست است یک درآمدی کسب میکنید ولی از آن طرف این همه بچهها، بالاخره بچه که این را نمیفهمد. یک بچه نشسته دارد این خانه را میبیند، این میوه را میبیند، این غذا را میبیند، این تلویزیون رو میبیند، این لباس را میبیند.
شریعتی: آن مبل را میبیند، پرده را میبیند.
حجت الاسلام حسینی قمی:بله.
شریعتی: بچه که هیچی. پدر و مادرها نوشتهاند. مادرها نوشتهاند. نوشتهاند ما به این زندگی میسازیم. و حدیث آخری که در این بخش بخوانم باز در کافی شریف هست از امام باقر (ع). این را آقایان توجه داشته باشند، خانمها هم توجه داشته باشند. فکر نکنیم توسعه در زندگی با حرام توسعه است. اینها باور میخواهد. من بارها عرض کردم بسیاری از این معارف دین را برای کسی میشود گفت که باور دینی داشته باشد. کسی باور دینی نداشته باشد نمیشود این را برای او گفت. امام علیه السلام فرمود: «لَيْسَ مِنْ نَفْسٍ إِلَّا وَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا رِزْقَهَا حَلَالًا» فرمود خدا برای هر کسی یک روزی حلالی تعیین کرده است «يَأْتِيهَا فِي عَافِيَةٍ» بیدردسر لقمه حلال به او میرسد ولی حرام هم هست. اگر از حرام مصرف کرد «إِنْ تَنَاوَلَتْ مِنَ الْحَرَامِ قَاصَّهَا بِهِ مِنَ الْحَلَالِ» خدا از مقداری که از حرام مصرف کرد از حلال کمش میگذارد. ما باور کنیم روزی... البته نگویید پس چرا عدهای از حرام توانستهاند خیلی جمع کنند. روزی به آنی نمیگویند که جمع کردی. آنی که استفاده کردی. سهم شما است. سهم ما است. چقدر مگر ما میتوانیم بهره ببریم. آنی که از حرام جمع میکنی برای آینده میگذاری، آنکه روزی تو نبوده است. اما فرمود: اگر ما این را باور داشته باشیم، شما هم باور داشته باشید، خانم محترم نه شما به همسر خود، به شوهر خود فشار بیاور نه شوهرت دنبال حرام رود. امام میفرماید اگر از حلال عبور کردی سراغ حرام رفتی، به اندازهای که از حرام مصرف کردی، حدیث آن مفصل است. و نکته آخری هم که عرض میکنم در نهج البلاغه امیرمؤمنان هست. این هم نکته مهمی است. آقایان زیاد پیام دادهاند. قطعاً چشم و همچشمیها گرفتاری ایجاد میکند. حضرت در نهج البلاغه فرمود: «أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْه» پایین دستت نگاه کن. خانم محترم، آقای محترم، اگر بخواهی به بالا دست نگاه کنی، امکان ندارد ما به... به هر درجهای برسیم یک بالادست دیگری داریم. در کافی شریف هست و دعا هست. «أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَع» یکی از دعاهایی است که بعد از نماز مستحب است که آدم بخواند. چرا به ما گفتند آقا بعد از هر نمازی، هر روز. آخه یک فلسفهای باید داشته باشیم، یک دعا را ما سالی یکبار میخوانیم، یک دعا را هفتهای یکبار میخوانیم، ماهی یکبار میخوانیم. چرا به ما گفتهاند بعد از هر نماز ظهری بگو اعوذ بک، خدایا به تو پناه میبرم من نفس لا تشبع، شکمی که سیرمونی نداشته باشد. خب معلوم است که با چشم و همچشمی آدم به جایی نمیرسد و فراوان داریم. انشاءالله امیدوارم که بیانات اثر داشته باشد. یک نکته دیگر هم، یک پیام دیگر هم اشاره کنم به محضر قرآن شرفیاب شویم. چند پیام بود. چون زیاد بود اشاره میکنم. نوشتهاند الآن روحانی برنامهتان دارند میگویند برای آشنایی دختر و پسر، بدون قصد لذت ایرادی ندارد که پسر موی خانم را ببیند. لطفاً واضح کنید که شبهه ایجاد نمیشود. من نمیدانم چطور واضح صحبت کنم. حدیث امام صادق است. البته تذکر دادیم. ببینید. این مال مرحله آخر است نه روز اول برود بگوید من میخواهم خانم را ببینم، خانمی که میخواهم با او ازدواج کنم. همه شرایط گذشته است. آن جلسه ما عرض کردیم. گفتیم در بحث خواستگاری هر چه ما میتوانید در تحقیق باشید. بعد از وسواس نرسد. هم صفات اخلاقی، همه صفات ظاهری. صفات اخلاقی را قبل از ازدواج ببینید. بعد از ازدواج ننشین در سر خود بزن بگو من فهمیدم. صفات اخلاقی و صفات ظاهری. آقای محترم، خانم محترم، حدیث از امام صادق خواندم. اگر واقعاً جدی است بدون قصد تللذذ در آخرین مرحله بخواهد ببیند. بله، این خانمی که میخواهد با او ازدواج کند، یک لحظه موهای او را ببیند، بدن او را ببیند. اشکالی ندارد این موهای او را ببیند، با لباس هست، لباس تن او هست و... این مانعی ندارد. روایات است. به ما نوشتهاند که واضح صحبت کنید که شبههای ایجاد نشود. این هم واضح است.
صفحه478 قرآن کریم