حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمت الله. محضر عزیزانم، هموطنان عزیزم، جای جای وطن عزیز اسلامی ما، ایران. سلام و دعا دارم و توفیقات بزرگ و فتح و ظفر. اهل فتح، حضرت فرمود: شیعتنا اهل الفتح و الظفر. انشالله در عرصههای حساس، همه عزیزان اهل فتح ظفر باشند. انشالله حالتون چطوره؟ خدا رو شکر. الحمدلله رب العالمین.
شریعتی: امروز ما یک بحث جدیدی رو انشالله با حاج آقای عاملی آغاز خواهیم کرد و اون حول محور حریت و آزادگیست. خوش به حال همه اونهایی که مثل سرو ایستادن. آزادگی تو ساحتهای مختلف معانی متفاوتی داره. بحث رو آغاز میکنیم با نام و یاد خدا. انشالله.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. بحث ما در موضوع حریت و به تبع آن، طمأنینه و آرامش، نتیجه حریته. اسباب وجود همچین فضیلتی و اسبابی که باعث می شه که این از بین بره، آثار خطیری که در زندگی انسان داره. بعضی از مفاهیم هست که ما با این ها زندگی میکنیم، برای نوشتن نیست. جایگاه خاصی داره در عزت جامعه، عزت انسانها، در سعادت و در تشکیل یک جامعه آرمانی. به همین جهت، ما بحث حریت رو انتخاب کردیم که تمام ش عزت ما بسته به همین مفهوم است. بدون حریت، هیچ تردیدی نیست که جهنم از همین جا شروع میشه. اگه انسانها حریت نداشته باشند، ممنون که پول باشن، مملوک شهوت باشن، مملوک که طمع باشن، مملوک که ریاست باشن، مملوک چیزی باشن، مملوک حب و بغض باشن... هیچ تردیدی نداشته باشید که زندگی از همین جا جهنم شروع میشه. از راه خلق و سیرت زشت، هفت دوزخ تویی و هشت بهشت. و به تعبیر جناب قونوی در باطن نگر تا صدرها در جگر یابی جنانها در جنان بینی.
هر نظام تربیتی، هر نظام فکری، اول باید همین رو درست بکنه که در زندگی انسانها، چطور حریت درست بشه. خیلی سرمایهگذاری... انسانها در مسئولیتهای خطیر، مخصوصاً در مراکز حساس تصمیمگیری، اگر فردی که اونجا نشسته حریت نداشته باشه، تصمیماتی که میگیره ممکنه سرنوشت یه علت را عوض بکنه، سرنوشت یک کشور را به هم بریزه. یعنی مسئله سادهای نیست. و تمام انبیا هم تشریف آوردن برای اینکه همین مسئله رو... مسئله مدیریت عبودیت، یعنی جز مملو که اراده خدا انسان نشه و جز با اراده خدا خودش رو تنظیم نکنه، یه قدرت روحی داشته باشه که بتونه در برابر چشمکهایی که درست میشه از دنیا، یکاد البرق یختف به ا الاصار، زانوهایش نلرزد.
شریعتی: اصلاً گفت: من از آن روز که در بند توام آزادم.
حجت الاسلام عاملی:احسنت، احسنت! دعای سلطنتم بود، بندگی تو کردم. خیال خواجهیم بود، عشق تو گزیدم. زانو که اینجا بلرزه، در جهنم هم روی زانو قرار میگیره. و نزل الظالمین فیها جسیا جسیا، یعنی روی زانو مستصلند. زانو که اینجا لرزیده است در برابر ثروت، در برابر پول، در برابر ملک و اینجور چیزها، نتیجه این میشه که در آخرت هم رقیت. اینجا میشه رقیت آخرت. وقتی اقلال اینجا در گردنش هست، اذ الاغلال فی اعناقهم، اونجا هم به قول زنجیر محشور میشه. اونجا زنجیر... اونجا از اینجاست. یعنی اینجا که در بند بودی، اونجا هم در بند است. لعلهم یتذکرون خدا میگه: اینجا رو میبینید چرا آخرت رو نمی بینید؟ هر اوضاعی که اینجا درست کردی، آخرت ملکوته همون استقلال در مشتهیات. معلوم است که آخرش چی میشه. رشوه که خورده است، زیرمیزی که گرفته است، و نقب پنهانی که به بیت المال زده است، معلوم میشه که آخرتش چی میشه. تعبیر میکند به غلول در قرآن. خیانت به بیت المال تعبیر میشه به غلول وَمَن يَغۡلُلۡ يَأۡتِ بِمَا غَلَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ با هر چه که خیانت کرده و بیت المال با همون به محشر میارنش. یه روایت عجیبیست در این باب که چطوری یک عده میان محشر، یه افتضاح عظیمی درست میشه در مرآ و منظر اهل محشر. و لذا در دعا میخونه که: اللهم لاتفضحنی علی رئوس الاشهاد، خدایا در برابر چشم خلایق در قیامت من مفتضح نشم. آبروی من را نبر...
حالا جامعه بشری از اول مبتلا شد به این مسئله. مسئلهای که حریت نبوده است، تحت تاثیر قوای نفس قرار گرفت، جنایتها شروع شد. و اول قضیه که شروع شد، قابیل هابیل رو کشت و مملوک کینه شد. و اون وقت آرامش به هم ریخت در کره زمین. از اونجا شروع شد. یعنی تلازم داره: همیشه حریت باشه، آرامش هست. حریت نیست، آرامش و طمأنینه که ثروت اصلی یک جامعه آرمانی است، این از دست میره.
جنگها شروع شد، جنگهای با انگیزههای ناسیونالیستی، همه نشان عدم حریت. کشورگشایی و ریاست طلبی، جنگهایی شروع شد که میلیونها انسان جان خودشون رو از دست دادند. تمام سردمداران این جنگها مملوک بودند، جزو ممالیک بودند. این ها حریت نداشتن،
شریعتی: اگرچه به ظاهر ژست آزادهها رو میگیرن.
حجت الاسلام عاملی: همینطور است. یعنی باطل چرکین هیچ وقت با چهره باطل نمیان جلو. همیشه باید یه قیافه مترقی بگیرن با شعارهایی که الان ملاحظه میکنید: شعارهای حقوق بشری، آزادی، صلح. بله، اما باطنش اینطور نیست.
اولیا کشته شدن، اوصیا کشته شدن، انسانهای سرمایههای بزرگ بشری به دست حریت نداشتن کشته شدند و همه اینها در قید نفسانیات بودند. یعنی اگه حریت بود، هیچ وقت فزون خواهی نمیکرد، یا ریاست طلبی میکرد، تفوق نژادگی نمیکرد، حق ویژه برای خودش قائل نمیشد، نظام ارباب رعیتی در دنیا درست نمیکرد. از رئیس جمهور آمریکا سوال کردن که چرا بمباران اتمی کردید ژاپن را؟ گفت: میخواستیم که جنگ تمام بشه. در حالی که جنگ خودش شروع کرده بود. از طرف دیگه، شما مطالعه کنید تاریخ رو: بعد از اینکه ژاپن تسلیم شد، بمب اتم استفاده کردن تا اظهار قدرت بکنن. یعنی در قید اظهار قدرت بود. انسانها اکثریتشون در قیدن. یا یه آقایی اومد گفت: من نمیتونم نماز شب بخونم به حضرت چیکار کنم؟ حضرت گفت: انت رجل قد قیدتک ذنوبک، پیرمردی هستی که گناهان دست و پات رو بسته است.
الان ملاحظه کنید که برای اینکه کابینه نتانیاهو به هم نخوره، این ۷۰ هزار نفرو کشت. چون اگه این کارو نمیکرد، سبک می شد، از کابینه سقوط میکرد. برای اینکه ریاستش رو حفظ بکنه، این همه کشتار. اونم اون ها لحظه به لحظه تهدید میکردن، میگفتن: اگه نکشی، اگه تهدیدشون نکنی، یعنی مجبور به کوچ نکنی، ما از کابینه خارج میشیم. این ها برای اینکه کابینه سقوط نکنه... ببینید، حریت نباشه اینجوریست. یه مصداق بارز در زمان ما. یعنی اونجا گیری بله، در قید اینکه ریاست هم به هم نخوره، این همه جمعیت... ۲۰ هزارش میگن طفل، کودک کشته شد. یعنی این اطفال سؤال میکنن: من چه گناهی داشتم که اون زندگی کودکانه رو از من گرفتی؟ حیات و زندگی من رواز من گرفتی؟ از همه سؤال میکنن: از فرد، از جامعه. خدای متعال از دو تا دفتر نامه اعمال صحبت کرده است: یه نامه اعمالی که شخصی ست، اما یه نامه اعمالی که وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةࣲ جَاثِيَةࣰۚ كُلُّ أُمَّةࣲ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا خدا میگه: الان پرده بره کنار محشر را ببینید... میبینید تمام امتها به زانو افتادن به خاطر سوالی که خدا داره. مسئولیتهایی که مسئولیت جمعی است، جمع امت مسئولیت داشتن در این ماجرا. فرد یه مسئولیتی داره، تو کل امه تدعی الی کتابها: هر امتی به کتاب خودش دعوت میشه که بسم الله کتابت رو بخون، خودت به حساب خودت برس.
اونقت در اینجا، درست مثل عمر سعد. الان این همه جنایت کرد که حکومتش بمونه. نتانیاهو حکومتش به هم ریخت. الان میبینید که چند روز دیگه به هم میریزه و محاکمه باید محاکمه بشه: هم در داخل اسرائیل، هم در محکمه بین المللی
همون کاری که دنبالش بود عمر سعد که به ری به حکومت هرگز نرسید، از امام رو کشت. بعداً رفت که امریه رو بگیره، گفته: کاغذت کجاست؟ دستور کجاست؟ سندت کجاست؟ گفت: کاغذ ندارم. گفت: برو. اون وقت برگشت، گفت: هیچ خاسری بدتر از من نیست که همه چیز از دست بدم
شریعتی: هم دنیا هم آخرت
حجت الاسلام عاملی:. یعنی قید اینجوریه. اون شب که برید براش صحبت کرد، اونقدر عالی صحبت کرد برای شب عاشورا برای عمر سعد: دارید چیکار میکنید؟ این چه معاملهایست که برای خودتون درست کردید؟ میدونی طرف مقابلت کیه؟ چه جایگاهی در چشم رسول خدا داره؟ چه جایگاهی در دین ما داره؟ فرزند کیه؟ پدر، مادر... اینها رو که صحبت کرد، عمر سعد گفت: "همه حرفها رو عقل من میپذیره، ولکن قلبی لا یجیبونی الی ذلک قلب من جواب نمی ده. در قلب من ملک میخواد، ریاست میخواد. یعنی یک مملوکیت برای چند روز ریاست، باعث شد شخصیتی آسمانی مثل سیدالشهدا... که خدا میگوید جعلت خازن وحی یعنیوحی خودم را از آدم تا خاتم در قلب حسین قرار دادم. قرار دادن معنیش این نیست که از اینجا برداشتم، اینجا گذاشتم. این نیست. یعنی تمام حقایق قرآن در قلبش محقق شد، تمام حقایق تورات در قلبش محقق شد، تمام حقایق انجیل، زبور در قلبش محقق شد. اصلاً ما نمیتونیم تصور بکنیم، تصویر بکنیم با این توضیحی که راجع به جعلت خازن وحی و عرض کردم که چه شخصیتی داره سیدالشهدا.
که در روایت است که کل ابناء بشر فدیه بدهند در برابر برآورد امام حسین کشته بشه و لم یکن سرفا می فرماید که من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا... اگه کسی کشته شد، فلایسرف فی القتل برای قصاص یک یه نفر فقط یک نفر کشته بشه، اما روایت است که اگر حضرت ولی عصر تشریف بیارن برای اینکه قصاص بکنن، کل ابناء بشر فدا بشن.لم یکن سرف... چه شخصیتی بوده... همه که حریت نبود. یعنی نظام آموزشی، سیستم آموزشی اگر نتونه این رو درست بکنه، همه ادعا دارن: نظامهای آموزشی حریت دارن درست میکنیم. همه جا که نیروی انتظامی نیست. خیلی جاها می شه قانون رو دور بزنن، در خلوتخانه کارشون رو انجام بدن و به این آستانه نفس ناطقه انسانی اعتلا نداشته باشه، گرفتاری برای جامعه قطعی است.
شریعتی: یعنی حاج اقا اگر حالا قصه عمر سعد و نتانیاهو و نمیدونم فلان رو بگذاریم کنار بیایم به خودمون نگاه بکنیم. اگر مثلاً گرفتار این میز باشیم، ممکنه حق و ناحق بکنیم. اگر گرفتار پست و مقام و شهوت و شهرت و هر جایی، ممکنه این عدم حریت در واقع ما رو زمین گیرمون کنه.
حجت الاسلام عاملی: ما لحظه به لحظه احتیاج داریم به حریت. در هر لحظه در دوراهی هستیم، در هر لحظه ورقه امتحانی پر میکنیم، در هر لحظه انتخاب سرنوشتساز در برابر ماست.
شریعتی: در معرض امتحانیم.
حجت الاسلام عاملی: بله، الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا...اگه یه حجر غصب، تصرف کردی، در خونه رهن علی خرابها. به تعبیر ما آذریا: اجاق سوخت، اجاق به نسل میگن یا نسلش تباه شد. رشوهای که آورد خونه بر اثر اینکه نتونست رازی بگذره، نسلش تمام شد، یه نسل تباه شده. پایهگذاری کرد، این تاثیر داره، نسلها تاثیر داره.
این رشوهای که اومد خونه... بعضی وقتا من میبینم مادر خونه حساسیت داره با مرد درگیر شده، میگه: چرا این پول آوردی خونه؟ این از کجا آوردی؟ آره، اونقدر خوشم اومد از یه خانمی با شوهرش درگیر بود که: هر پولی نباید بیاد خونه. من زحمت میکشم، میخوام یه نسل فاخری بکنن. نهاد خانواده ارزش داره. چرا ارزش داره؟ اولاً کانون عفت است، ثانیاً کانون پایهگذاری نسل سالم است. نسلی که امتداد شماست. شما از بین نمیرید، اون امتداد شماست. اون یه قاب تصویری از اراده شماست. بهش میگن محاکات اصل محاکات، یعنی فرزند از مادر حکایت میکنه، فرزند از پدر حکایت میکنه
شریعتی: . پسر گر ندارد نشان پدر تو بیگانه خوانش نخوانش پسر
حجت الاسلام عاملی: حالا تاریخ که نگاه میکنیم، یه چند کلمه فجایعی که در تاریخ درست شده... عرض میکنم، بعد بحث ادامه میدیم. هرچه در تاریخ نگاه میکنی، میبینی انسانهایی که در گیرودار اشتهای نفس بودند، ریاست بودن، فزون خواهی داشتند، طمع داشتند، اینها جنایتهای بزرگ این ها مرتکب شدن. انسانهایی که حر بودن، اون ورق های ذره تاریخ مال اینهاست
. حضرت امام فرمود: والله نترسیدم و الله به عمرم نترسیدم. اگه میترسید، معامله میکرد. خیلی جاها ممکن است که ان الناس قد جمعوا لکم دنیا جمع شده علیه شما. اگه ترس داشته باشه، حریتش رو بذاره کنار. بالاخره معاملهای میشه. معاملههایی که در تاریخ هست، امیرالمومنین برای چی فدا شد؟ اون شخصیت عظیم آسمانی به خاطر تعلقی که لشکرش داشت که گفت: انی الی الکوفه فقط کوفه دستم مونده است. سر منبر گریه کردنامیرالمومنین...
شریعتی: سر چی؟
حجت الاسلام عاملی: سر منبر دیگه نیومدن. یعنی واهمه داشتن، ترس داشتن، دنیا طلب بودن، نمیومدن پای کار امیرالمؤمنین، در رکاب امیرالمومنین... حضرت فرمود: الا حر!. ببینید از حریت حضرت روأَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا.؟ اسمش رو گذاشت لماظه دنیا، اسمش رو گذاشت وزن فعال و فعاله در ادب عربی. ولی یه چیز حقیر، ته مانده، تحقیرشون بکنه. یه چیزی که به چشم نمیاد. آره، این دنیا یه باقیمانده که در لای دندون بمونه، در دهن بمونه. بهش میگن لماظه. شما اهل لماظه نیستید، این ها رو رها کنید. سرنوشت عالم اسلام است، سرنوشت ادوار بعدیه ، تاریخ تمدن اسلامی است، سرنوشت داره نوشته میشه اینجا. انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه، قیمت شما دنیا نیست. در روایت هست: لا تصلحون لها ولا تصلحولکم، نه شما صلاحیت دنیا رو دارید، نه دنیا صلاحیت شما. یعنی خدا بخواد از شما پذیرایی بکنه، دنیا کم است، در شأن شما نیست.
شریعتی: فرمود: لبیس المتجر ان تری دنیالنفسک ثمنا. امیرالمومنین: دنیا بهای شما نیست. حجت الاسلام عاملی: بله، بله. هر قیمتی که اینجا برای خودت تعیین کردی، خدا با اون قیمت در آخرت با تو برخورد میکنه. خودت رو فروختی برای یه شندرغاز رشوه... روز قیامت خدا میگه: هر چقدر حق هستین، ترازو، ترازوی حقه، میخوام با این ترازو وزنت کنم. یه چیزی داده که اسمش رو بذارم حق؟شراب خوردین، حق نیست. عالم مردم خوردی، حق نیست. رشوه خوردی، حق نیست. جعل سند کردی، حق نیست. مال ورثه رو خوردی، حق نیست. از اضطرار مردم در بازار استفاده کردی، حق نیست. احتکار کردی، حق نیست. یه چیزی داری که عنوانش حق باشه؟ میگه: خدایا ندارم. آیه قرآن رو میخونم، خدا میگه: پس فلانقیم لهم یوم القیامة وزنا... من وزن میکنم.
خدا به حضرت داوود موازین قسط نشون داد، او غش کرد.وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ در قرآن میخونیم: میزانی که خودش قسط است، نمیگه ذی قسط، صاحب قسط است. خودش قسط، خودش قسط است. ببینید چقدر حساس است. یعنی با یه ذره تکون میخوره دندونه این میزان... وقتی حساسیت حضرت داوود دید، غش کرد. وقتی به هوش اومد: خدایا این میزان با چی پر میکنی؟ مگه میشه پر بشه؟ گفت: یاد داوود، اگر من از بندهام راضی باشم، پای تمبر با یه خرما پرش میکنم. وَإِن كَانَ ... الله اکبر! اما اول کاری بکنه که خدا بگه که راضی شدم. این مدال به شما بده که روز عید، یه مدالی که خدا میدهد. این است که به کسانی که روزه گرفتن میگه: ارضیتمونی و رضیتم عنک، شما من رو راضی کردین، منم شما رو راضی کردم. یه ناهار نتونستی شکمت رو حفظ بکنی، کشور رو حفظ بکنی؟ نتونستی تحمل یه شکم، یه ناهارو بکنی؟ اون وقت عزت و شرف و ناموس رو؟ تمرین کف نفس کن.
شریعتی: پدر گفت: تو خونه نشسته بود، گفت: آقا این مملکت رو بدن دست من. پسرش گفت: شما یه کنترل دستته پدر، ما رو درآوردی. یه کنترل تلویزیون دست شماست پدر ما رودرآوردی. یعنی حقوق داخل خونه... آره، دیگه میگفت: از پس این بر نمیاد. حالا چه برسه مملکت..
حجت الاسلام عاملی: آره، یعنی از جاهای کوچیک شروع میشه. یه جاهایی... بعد حضرت فرمود... یعنی من فرمایش شما را کاملتر کنم. ما یه عمر سعد نداریم، یه شمر نداریم، یه هیتلر نداریم، یه ترامپ نداریم. هزاران هزار از این ها داریم ولی یکی کار دستش افتاده است. نفس اگر مهار نشه، اگر مهذب نشه، اگر تحت شعاع عظمت حضرت حق قرار نگیره، در برابر عظمت از حق ذوب نشه، در برابر جمال و جلال حضرت حق مثل جمرة النار نلرزه... ما صیانت نداریم، کف نفس نداریم.
شریعتی: خدا رحمت کنه آقای صفایی رو میفرمود: همه ما یک مصر های وجودی داریم و فرعونهای کوچیک و بزرگ. و واقعاً همینطوره. دیگه...
حجت الاسلام عاملی: بله. در هر صورت باید به خدا پناه برد. خدا رحمت کند حضرت امام را، رحمت الله علیه. در شرح حدیث چهارم، آخرش یه سطری داره میگه: حیل وفریبکاری های نفس به قدری دقیقاً است که فقط باید به خدا پناه برد. فقط باید به خدا پناه برد. یعنی شیئا فشیئا درست شدن که به جایی برسه انسان، گه چانه اش راعقل بچرخاند، اونقدر حساس باشه که بره یه مورچه اذیتش... امیرالمومنین فرمود: حریت را ببین.. اقالیم سبعه رو به من بدن بگن که این از دست دست مورچه بگیر. اقالیم سبعه، این همه مردم سر کله هم میزنه به ثروتی، به پول حرومی برسن... اقالیم سبعه یه ثروتی که نمی شه تنظیمش کرد، به حساب هیچ کامپیوتری در نمیاد. اقالیم سبعه به من بدن بگن که یه ظلمی کن در حق مورچه. این حریته، رهای رها. چرا اینجوری؟ چون بالاتر از اقارب صفره دیده، بالاتر از اقالیم سبعه رسیده است. فرمود: لو کشف الغطاء پرده را کنار بزنن، هیچی برای یقین من اضافه نمی شه. همه چیز رو دارم میبینم. این هیچ وقت نمیاد بخاطر شندرغاز، دل کسی رو بشکنه، آبرو بریزه. میرسیم به کجا؟ به توحید. از همون جا هم الان شروع میکنیم. توحید... بعد صحبت حریت، بدون توحید، حریت نداریم.
حالا اینجا اون قصههای تاریخ فجایعی که در تاریخ درست شده... خب، معاویه تعلقی داشت، چه اومد؟ اون شخصیت آسمانی، معجزه رسالت، خاتمیت. میدونید پیغمبر ما دلش چقدر دلش خون شد از شهادت امیرالمومنین؟ محصول ۲۳ سالش بود. حضرت امام فرمود: رسول خدا در ۲۳ سال یه نفره تربیت کرد: امیرالمومنین بود. لذا در جنگ خیبر یا خندق: خدایا من رو تنها نذار، این همه لشکر پشت سرش بود. رب لاتذرنی فردا من رو تنها نذار حالا خدا هم شاهکار کرد، گفت که وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ نفس پیغمبر برای نفس او، شما حق ندارید از نفس پیغمبر اعراض بکنید.
شریعتی: به به..چقدر خوب
حجت الاسلام عاملی: گفت: قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. خدا میگه: میدونید قرآن رو کی نازل کرده؟ نگفت: خدای مثلاً آسمانها، مثلاً خالق شماست، خدایی که سر آسمان و زمین دستشه. یعنی سر آسمان زمین در همین قرآنه. این تو قلب امیرالمؤمنین بود. بله، وقل آیات بینات فی صدور الذی بیوت العلم.وقتی میگه من به طرق آسمان خیلی واردم تا طرق زمین، کل بشر... یعنی احتیاج داره بین ما... چقدر احتیاج داشتیم که کسی بلند بشه بگه: یا علی. حالا که اینجوریست، ۲ میلیارد سال نوری حرکت کنه در آسمان، به هر نقطه رسیدی، اونجا رو برای ما تصویر کن، اونجا رو برای ما تصویر کن. چه شخصی آسمانی که میگه: هیچ علمی نیست مگر اینکه من درش رو باز کردم و هیچ سری نیست وگرنه که فرزندم حضرت مهدی اون سر و به آخر میرسونه. یعنی این خاندان، خاندان علم است. یادتونه یه وقت خوندیم: هم ایش العلم بله و موت الجهل. حضرت فرمود: شرّقا وغرّبا فلا تجدان علماً صحيحاً إلاّ شيئاً خرج من عندنا أهل البيت
شریعتی: اونجا یادمه شما فرمودید که اهل بیت رو با کرامت نمیخواد معرفی بکنید، با علم معرفی بکنید. عیش العلم و موت الجهل،
حجت الاسلام عاملی: بله یعنی شما در تاریخ کسی را سراغ دارید که اونقدر از جهت علمی فوران بکنه، بگه: آه آه لو وجدت لها حمله یعنی ای خدا ای کاش کسی رو میتونستم پیدا بکنم که این علم رو بهش تحویل بدم. هرچ که پیغمبر این علم رو تحویل داد، گفت: به طرق آسمان خیلی واردم. تازه بین این همه ابنا مشارب فکری، فقط اهل بیتن که با قاطعیت خبر دادن که در کرات آسمانی زندگی هست. فقط در روایت اهل بیت ماست.
فتنهای که درست کرد معاویه و دیدید حکومت، حکومت بعد از شهادت امیرالمؤمین... یکی از اصحاب، بهترین صحابه علی، امیرالمومنین رومعاویه ملاقات کرد.عدی بن حاتم سه تا فرزند داشتم طریف طارف طرفه... هر سه رو فدا کرد به امیرالمومنین، گفت: از علی برای من صحبت کن. وقتی شروع کرد صحبت کرد، اونقدر عالی تصویر کرد، یهو دیدن معاویه داره های های گریه میکنه، با عباش اشک رو پاک میکنه، میگه: والله کان ابوالحسن کذالک، علی اینجوری بود.
خب اگه اینجوری بود، چرا معامله کردی؟ چون حر نیست، در مملوک است. و من اقبلت الیه غیر مملوک شد. در مناجاتشعبانیه میخونیم، میگه: خدایا کسی که در محاذات تو قرار گرفت و تو بهش اقبال کردی، یه نگاهی کردی، اون دیگه مملوک نیست.
شریعتی: الان هم همینجوریه ها... یعنی میفهمی یه جریانی حقه، ولی گیری، نمیتونی از سر جات تکون بخوری.
حجت الاسلام عاملی: آیه ش رو می تونی بخونی؟ وجهدوا بها واستیقنتها انفسهم ...فرعون و فرعونیان میدونستن موسی حقه، یقین داشتن همچنان که سحره، یقین کردن. حریتی که داشتن سحره... بله، تهدید کردتکه تکهتون میکنم. گفتن: الحق احب ان یتبعک ...حق. حق، حق... همه جا این باید یه اصل باشه: در اداره، در خونه. دیدی خانم میزنه، بگو: الحق. در اداره کسی حرف درستی می زنه: الحق. حق در عالم سیاست، یه کسی حرف حسابی زد، دیگه در برابرش اجتهاد مقابله نصب نکن. وقتی مقام معظم رهبری تشکیل داده است که این مذاکره هیچ وقت به جایی نمیرسه، تکه تکه شدن، اما از حرفشون برنگشتن. سحره ی فرعون... قصههای انسانهای حر، ببینید در کربلا که سیدالشهدا گفت: واقعاً تو حری که مادرت اسمت رو گذاشته حر، چون از جانش گذشت، از جایگاهش گذشت، از سری وسردار ی گذشت. حقوق خیلی ویژه داشت. جناب حر رئیس لشکر بود، دیگه. قبل از آمدن، از همه چیز گذشت. حریت کارش رو کرد. اونجا آقای میانجی می گفت: امام حسین کار خودش رو کرد، در کربلا یک عده تا لب بهشت اومدن، برگشتن. یک عده تا لب جهنم اومدن، برگشتن. یعنی حریت سرنوشت رو در بزنگاه تعیین میکنه که انسان چقدر حر باشه. که حضرت هم فرمود: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. بله، حر باشید. سید الاحرار.
یکی از عزیزان هموطنان ما، از زرتشتیهای عزیز، گفته که داماد ما یه جملهای گفته که دنیای معاصر مشکلش فقط همین است که مشکل دنیا رو داره با این جمله حل میکنه: اگه دین ندارید اگه از آخرت نمیترسید فکونو احرارا فی دنیاکم. حر باشید. من با شما جنگ میکنم، اون بیگناهه. شما حریت داشته باشی که سراغ بی گناه نری. ۷۰ هزار نفررو کشتی، این ها چه گناهی داشتن؟ این بچه ها چه گناهی داشتن که این کارو کردی؟ و چقدر جای شکر است که دنیا برخاست، ملتها برخاستهاند.
یعنی اولین اتحاد در کره زمین بین ملتها در زمان ما درست شد. کل ملتها قیام کردن حول محور فلسطین، حول محور تظاهراتی که اروپاییها راه انداختن. نمیدونم آقای شریعتی، شما دیدید یا نه از بالا که گرفته بودند: فراتر از قومیت، فراتر از مذهب، برای نژاد... برای اولین بار غزه تونست یک اتحاد جهانی درست بکنه. معلوم شد که هنوز انسانیت کره زمین نمرده است. که چقدر گریه میکردن... به حال اون بچه های غزه
شریعتی: رسیدن به این درک. خیلی نکته مهمیه. درک ظلم...
حجت الاسلام عاملی: بله، یعنی امر خلق الساعه نیست. کم کم تو باید به یه رشدی برسی و این ظلم رو بفهمی. بله، و این به نظرم خیلی ما رو به ظهور میتونه نزدیک بکنه. آفرین! یعنی یه عطشی الان در دنیا درست شده، عطش بسیار قدسی، بسیار مبارک. اون وقت یک آرزوی مقدس درست شده. خدا که حتماً فکرش رو هم کرده است. و لذا اسم، لقب امام زمان: آرزوست. بعضی اسمشون رو میگذارن آرزو. امنیه شایق یتمنی من مومن ذکرا فحنا. هفت آرزوی مقدس داره بشر. من این رو یه مقاله کردم، چاپ شده: هفت آرزوی مقدس داره بشر، هر هفت تا رو امام زمان محقق میکنه. نیاز فطریه، فطرتی که خدا گذاشته، حتماً اسم فکرش رو کرده است. من گاهی میگم: خدایا فتیله جمال رو میکشه بالا. خدایا این همه جمال، فتیله جمال بکشی بالا، میدونی به چه حالی میفته طرف؟ جمال متلاشی میکنه انسان رو. قصد جان استطمع در دم جانان کردن، تو مرا بین که در این کار به جان میپوشم. حافظ از قتل جان، قصد جان صحبت کرده، از قتلگاه صحبت کرده. انت القتیل بکل من احببته. واقعا اینجوریست. تو قتیل هستی به کل من احببته،
شریعتی: داری با این همه قشنگی من رو میکشی.
حجت الاسلام عاملی: حالا اومد... اونقدر گریه کرد، اونقدر گریه کرد، گفت: همینطور ابوالحسن، اما نمیتونست از ریاست بگذره. یعنی این ریاست اونقدر خون ریخته، اونقدر تاریخ، سرنوشت بشر مسیرش عوض کرده. اگر امیرالمومنین شهید نمیشد، خود امام حسن مجتبی که بعد امام حسن مجتبی رفت منبر، یه جمله عجیبی. گفت. ببینید تاریخ چقدر مصیبت داره. معاویه امد گفت: و الله انی ما قاتلتکم لتصلوا و لا لتصوموا و لا لتحجوا و لا لتزکوا، انکم لتفعلون ذلک و انما قاتلتکم لأتأمر علیکم و قد أعطانی الله ذلک و أنتم له کارهونجنگ نکردم که شما را پای نماز بیارم یا الله نماز بخونید، یالا روزه بگیرید، یالا حج برید، یالا زکات بدید. نه، من میدونم شما این کارو انجام میدید. من جنگ کردم امیر بشم. به خاطر امیر شدن اومد. در برابر فرزند پیغمبر، رسول خدا، عصمت امام حسن مجتبی رو امضا کرده بود رو... اونقدر صحبت کرده بود از عصمت سیدالشهدا، حضرت... عصمت حضرت امام حسن مجتبی... چه کاری کرد؟ پس همین الان یه ساعت پیش با امام حسن پیمان که بستم، صلحنامه که نوشتیم، هر بندی نوشتم زیر پای منه. هرچقدر در این باب شما لعنت بفرستید به کسی که در امیرالمومنین وقت، هرچی اصرار کردن خوارج که: اشتباه کردیم، برنگرد، بذارین معاویه رو بکشیم. گفت: اسلام اجازه نمیده با مشرک پیمان رو نقض کنی. من با اینها نقض نمیکنم. اما این... ببین چیکار میکنه. میگه: هر بندی که گذاشتم، زیر پای منه. چرا با ریاست این مسیر اینجوری شد؟ و تعلقاتی که در تاریخ درست شد، در اثر این تعلقات، مسیری که خدا تدارک دیده بود... فقسم ارزقهم فضمن اقواتهم. من رزقی که تقسیم کردم، فکر همه شما رو کردم، تضمین کردم: اقواتهم، قوت همه رو... یه نفر گلایه نکنه از گرانی، گرایه نکنه از کمبود ارزاق. میگه: تقسیم من اینجوریست. انسانها اومدن تقسیم به هم زدن.
شریعتی: بسیار عالی، خیلی ممنون و متشکرم. آره، خیلی نکته خوبی بود. و به نظرم تو دوره ما، هرچی فکر میکنم، مصداقهای بارز این حریت و آزادگی با این نکاتی که شما فرمودید، شهدا بودن. احسنتم! که چقدر راحت بندها رو پاره کردن و چقدر راحت اوج گرفتن. و اساساً قصه پرواز، قصه دل کندن و دل بریدن که هر چقدر راحتتر دل بکنی، بیشتر اوج میگیری. و این حریت اونها بود و اونها بود. سلام و درود خدا...
حجت الاسلام عاملی: حضرت آقای شریعتی، خیلی ناقص حرف زدید. این فرمایش شما خیلی ناقصه. کاملش کنید. من کاملش کنم؟ بالاترین حریت مال پدر مادرهای شهدا. ساآفرین! رفتیم سراغ یه پدر شهید که فرزند شهید شده بود، گفت که از خدا گله دارم. ما خیلی ترسیدیم فرزند شهید شده. اینجوری حرف میزنه، الان خیلی بد میشه. گفتیم: پدر، چرا گله داری؟ گفت: آخه دو تا من فرستاده بودم، خدا یکیش رو پذیرفت، یکیش نپذیرفت. الله اکبر! پدرها، مادرها و همسران شهدا...
شریعتی: میگفت: بین چهار تا پسرم، اصغر یه چیز دیگه بود. غذا میپخت، لباسامو میشست، خمیر درست میکرد. فرستادمش، رفت. گفتم: حاج خانوم، حالا بقیه رو میفرستادی، اینی که انقدر دوست داشتی. گفت: شنیدم آدم اون چیزی رو که خیلی دوست داره، باید در راه خدا بده. و اینهامادرای شهدا، پدرای شهدا...ن و نکته دقیقی رو حاج آقای عاملی فرمودند. سلام به همشون که درس آزادگی و حریت رو تو زمان ما به تک تک ما دادن.
آیات رو بشنویم. چقدر خوبه ثواب تلاوت این آیات رو هدیه بکنیم به روح بلند شهدای این دیار و این سرزمین و این مرز و بوم، و به پدر و مادرای شهدایی که در میان ما نیستند و آسمانی شدن. صفحه ۵۸۸، دوستانم تلاوت میکنم آیات نورانی سوره مبارکه مطففین. کم کم داریم به پایان ختم این دوره قرآن کریم برنامه سمت خدا میرسیم. و انشالله مراسم اختتامیه این دوره و افتتاحیه دور بعد ختم قرآن رو در حرم کریمه اهل بیت، در کنار شما و همراه شما خواهیم بود. و مشتاق دیدارتون هستیم. آیات رو بشنویم. بعد از تلاوت آیات، انشالله در لحظات دقایق پایانی همراه شما هستیم و در کنار شما. بفرمایید، خواهش میکنم. اللهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه588 قران کریم
شریعتی:.اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. انشالله که همه مون زیر سایه انوار قرآن کریم و تحت دعا و محبت و عشق اهل بیت علیهم السلام، صلوات الله، عاقبت بخیر بشه. خیلی خوشحالیم که در کنار شما هستیم در این لحظات دقایق پایانی. حاج آقای عاملی، اشاره قرآنی رو کوتاه بفرمایند، دعا بکنند و انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی:بسم الله الرحمن الرحیم. سوره متففین، آیه ۳۰ تا آخرش. خدا به یه سوژه حساسی وارد شده، اونم استهزاء اهل دین، استهزاء مومنین، استهزاء معارف دین.است. این در هر دوره بوده است. خدای متعال به چند مطلب حساس است در قرآن. یکی این است که کسی بیاد مسخره بکنه ارزشهای دینی رو. خانمی که حجاب داره، خانمی که نماز میخونه، شخصی که در اداره نماز میخونه، بیان استهزاء بکنن نمازش رو، حجابش رو. خدا اونقدر حساس است، میگه: خودم استهزاء شون میکنم . ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ اینجا میگوید: ان الذین اجرمو کانو من الذین آمنوا یضحکون... مجرمین، مومنین که میدیدن، میخندیدن. و وقتی که به این ها... این ها رو میکردن با چشم و ابرو استهزاء میکردن. به خونهشون که میرسیدن، تو خونه هم میگفتن، میخندیدن، مسخره میکردن. و وقتی این ها رو میدیدن، مومنی رو میگفتن: ان هولاء لضالون، این ها همه گمراهن. خدا میگه: یه روزی اونها میخندن. برای اونقدر حساس بود... پیغمبر ما به استهزاء شعرای مکه، مسخره میکردن با پیغمبر را، اونقدر سخت اومد، خدا تسلی داد به پیغمبر: انا کفیناک المستهزئین، غصه نخور، خودم به حساب این استهزاء کنندگان میرسم. من فقط یه کاری که خدا در قیامت انجام میده، اونو بگم، تمام بکنم. اون در اون غوغای حساس در جهنم... نعوذ بالله، نستجیر بالله، پناه میبریم به خدا... در بهشت باز میشه به جهنم، اهل جهنم اونقدر خوشحال میشن که: ما دیگه خلاص میشیم! در باز شده، در باز شد، رحمت خدا جوشید. اونوقت همه میدون به طرف دری که باز شده است. تا نزدیک در میرسن، بسته میشدن. مدتی میگذره، در باز می شه، باز سراغش میرن. چند بار این اتفاق میفته، میگن: خدایا ما رو مسخره میکنی؟ خدا میگه: این مسخره که در دنیا برای مومنین ومتدینین انجام دادید... وبدا لهم سیئات ما عملوا وحاق بهم ماکانوا یستهزءون، این همان استهزایی است که شما می کردید. حالا شما برگردید.
مجری انشالله جز این دسته نباشیم. آقا، خیلی ممنون و متشکرم. دعا بفرمایید انشالله خداحافظ. این دعایی که میخوام بگم، اسمشو دعا نگیرید، بگید گنجینه
شریعتی:. به به، چقدر خوب!
حجت الاسلام عاملی: آره، این دعاهایی که معصوم شروع میکنه، هیچ وقت نشده که بگه: خدایا من این کارو کردم، من این کارو کردم، اون وقت حاجتش رو بخواد. اما یه دعا هست که چطور حضرت حساس بوده، اوضاع حساس بوده، اینجوری شروع کرده. بهش اسمش رو گذاشتن دعای سریع الاجابه. خب، اولش اینجوری شروع می شه، می گه:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ لَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ معلوم می شه که خیلی خیلی این دعا حساس بوده، سریع الاجابه. همین کنار دعای توسل است در مفاتیح. عزیزان، از این دعا غفلت نکنند. هر روز... یعنی من خودم که هر روزی میخونم تقریباً
شریعتی: خیلی هم خوب. حالا انشالله دوستان در کانالمون قرار میدهند و میتونید مراجعه بکنید. ما را هم دعا بکنید. خیلی ممنونم از شما، حاج آقای عاملی عزیز. و خیلی ممنونم از لطف و همراهی تک تک شما. امیدوارم در پناه قادر متعال باشید.
گفت: قطعه گمشدهای از پر پرواز، کم است. ۱۱ بار شمردیم، یکی باز کم است. این همه آب نه از جاری اقیانوس است، عرق شرم زمین است که سرباز کم است.
انشالله جز یاوران و سربازان و به تعبیر حاج آقای عابدینی، بلکه از سرداران سپاه حضرت باشیم. تا سلامی دوباره و دیداری دوباره، و همچنان برای آمدنش دعا میکنیم. خیلی ممنون و متشکرم از شما.