سلام و درود میفرستیم به همۀ ایثارگران و جانبازان و رزمندگان و خانوادههای محترمشان و شهدای بزرگوار و خانوادههای معزز شهداء. همینطور آغاز سال تحصیلی است تبریک میگویم، یک سلام ویژه هم میکنم اگر احیاناً دانش آموزی، نوجوان عزیزی، دارد به اتفاق بزرگترها برنامه را نگاه میکند سلام به روی ماه شماها، إنشاءالله که سال قشنگ و خوبی را داشته باشید در سال تحصیلی تازه. این دوشنبه که خدمت شما رسیدیم، یک تبریک هم میگویم و بعد هم خدمت حاج آقای پناهیان هستیم و آن تبریک هم، چیزی است که این روزها، نقل محافل و نقل مجالسمان است و آن هم قهرمانی مقتدرانۀ تیمهای ملی کشتی آزاد فرنگی جمهوری اسلامی ایران است که دل همۀ ما را شاد کرد و خب برای هر دو تا تیم هم، پیام مجزا، رهبر عزیزمان فرستادند و این نشان میدهد که ایشان هم قلباً احساس خوشحالی به این جوانها دارند. مقدمۀ نسبتاً طولانی شد، دیگر کافی است بفرمایید. سلام علیکم
حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم و رحمة الله.
ملایی: آقا اردات داریم.
حجت الاسلام پناهیان: بزرگوارید. بنده هم خواستم تبریک عرض کنم البته بخشی از مسابقات، هفتۀ گذشته در برنامۀ ما بود...
ملایی: بله، بله...
حجت الاسلام پناهیان: دو تا از مسابقات کشتی آزاد را دیدیم.
ملایی: بله، پوشش دادیم.
حجت الاسلام پناهیان: و در واقع میدانید دیگر اینجا همۀ دنیا و همۀ زندگی، در درجۀ اول، جنگ ارادههاست، جنگ عزمها، جنگ توجه و مدیریت ذهن به تعبیری، خیلی متناسب با بحث ماست. مهارت به جای خودش، امکانات به جای خودش، استعداد به جای خودش، اینها را انکار نمیکنیم، خواست خداوند متعال و مشیت او، که فراتر از همۀ این مسائل هست و آن خواست خدا را آدم با دعا چقدر میتواند تغییر بدهد، به جای خودش محفوظ است. ولی در کنار همۀ اینها، در کنار خواست خدا و راه ما به خواست خدا با دعا، که همۀ این بچهها اهل دعا بودند و خانوادههای محترمشان، یک تصویر دیدم مادر یکی از این کشتیگیرها، قرآن به سر گرفته بود در آن لحظهها. حالا ممکن است زمانی این اتفاق بیافتد و دعا و خدا نخواهد احیاناً اینها پیچیدگیهای امر معنوی است. ولی در عین حال، در کنار خواست خدا، دعا و توسل، در کنار مهارت و زحمتی که بچهها کشیدند، در کنار تدبیر مدیران و دبیران و دبیر عزیز و اینها، همۀ اینها در کنار استعداد ذاتی ایرانیها برای این ورزش باستانی ما، در کنار همۀ اینها اگر دقت کرده باشید در این ورزش و همۀ ورزشهایی که این دقت را میخواهد، میبینید که توجه ذهن و هوشیاری و هوشمندی، یکی از عوامل بسیار مهم برای پیروزی است نه برای مسابقه، در همۀ مسابقهها و در همۀ مبارزهها.
ملایی: درست است تمرکز در لحظههای حساس و مدیریت ذهن، قشنگ تجلی پیدا میکند گاهی از اوقات در رقابتهای ورزشی. خیلی عالی... خب حال شریف خوب است؟
حجت الاسلام پناهیان: الحمدلله.
ملایی: مشتاق دیدار و مشتاق بحث تازه در ادامۀ هفتههای گذشته و خاطرم اگر درست باشد، اینکه آقا بالأخره مدیریت ذهن، با زاویۀ دید یک نسبت کاملاً روشنی دارد، بحث کردیم بر نمیگردیم و حالا ما هستیم و یک دنیایی که روبروی ماست و به ناچار باید ببینیم و دیدن ما آن دنیا را، باعث میشود که زندگیمان به همان مسیری برود که داریم میبینیم، هر جای دنیا را ببینیم همانطور زندگی میکنیم. و حالا من یک سؤال بپرسم، حاج آقای پناهیان، بعد از این همه یک سال بحث مدیریت ذهن، زاویۀ دید و نگاه درست به دنیا چیست؟
حجت الاسلام پناهیان: بله، بسم الله الرحمن الرحیم. ما امروز یکی از میوههای بحث زاویۀ دید، که بسیار پر مصرف و پر اهمیت هست را میخواهیم بچینیم إنشاءالله.
ملایی: إنشاءالله
حجت الاسلام پناهیان: ما دربارۀ دنیا، شاید از دو جهت خیلی ذهنمان درگیر شود، یک از جهت حساب و کتابهایی که میکنیم، خب ما باید با محاسبه برویم دنیا را تأمین کنیم، به دست بیاوریم و مشکلات را برطرف بکنیم. ولی خداوند متعال، یک آیهای در قرآن هست و بعد یکی از احادیث عجیب، حالا شما الآن اهل احادیث و روایات هستید، بینندگان عزیز هم همینطور. میخواهم عرض بکنم این حدیث، یکی از عجیبترین حدیثهایی است که تا حالا از معصومین (علیهم السلام) بینندگان عزیز شنیدند. شما از طرف بینندگان داوری بکنید.
ملایی: من تعبیر خاص و روایت خاص را خیلی شنیده بودم از شما، عجیبترین و حالا ببینیم چه هست.
حجت الاسلام پناهیان: خب اول آیۀ قرآن را بخوانم.
ملایی: بفرمایید.
حجت الاسلام پناهیان: مثلاً خداوند در سورۀ طلاق که اتفاقاً دربارۀ حوادث بعد از طلاق برای آقایان و خانمها است، به ویژه خانمها، ولی خب یک قانون کلی است. میفرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق، 2) کسی که تقوای خدا را داشته باشد، خدا راه خروج را از مشکلات برای او باز میکند، این یعنی چه؟ یعنی فکرت را زیاد مشغول نکن! این یک قدم. بعد در آیۀ بعدی ادامه میفرماید: «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» (طلاق، 3) و به او روزی خواهد داد «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» زیاد نشین حساب و کتاب بکن! حساب و کتاب این ذهن انسان است دیگر، دستور مستقیم قرآن دربارۀ مدیریت ذهن، یکی از آنها این است.
ملایی: دو دو تا چهار تای خودت...
حجت الاسلام پناهیان: دنیایی زیاد درگیر... خب آدم یک مقدار حساب و کتاب میکند ولی زیاد درونی نکن، عمیقش نکن. اصلاً شما باشد، وظیفهات است که حساب و کتاب بکنی، ولی من میتوانم به تو روزی بدهم، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» از یک جایی که حساب نمیکردی، به ذهنت نمیرسیده، روزی تو خواهد رسید. مثلاً برای هر کسی این هست برای افرادی که از حیث پشتیبانیهایی که باید شوند، پشتیبان خودشان را از دست دادند، یا هر چیز دیگری.
«يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» بعد ادامه میفرماید: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» اگر به خدا توکل بکنی، خدا تو را کفایت میکند. ببینید شما این آیۀ قرآن را لابد شنیده بودید، بعد از نمازها هم، خواندن این دو قطعه از آیه، تا انتهای آیه، خیلی سفارش شده و حضرت امام مداومت داشتند و حالا توضیحاتی که بماند.
«يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا روزی میتواند به شما برساند، از جایی که حساب نمیکنی، اگر تقوا داشته باشی. چند تا اینجا فایده دارد، یکی اینکه زیاد روی حساب و کتاب خودت، حساب باز نکن. بگذار خدا کار خودش را بکند پس با آرامش، حساب و کتابت را انجام بده این خودش کمک به مدیریت ذهن است. وقتی که حساب و کتاب میخواهی بکنی، نکتۀ بعدیاش این است که خیلی عمیق و درونی نکن ماجرا را، اعصابت را خرد کنی، نگران شوی، حسرت زده شوی، نمیدانم بیافتی یک نوعی در مقایسه و در اضطراب و استرس، نه این با حساب و کتابهایت خیلی سطحی برخورد کن، کار دست کس دیگری است.
آقای بهاءالدینی (أعلی الله مقامه الشریف) آیت الله کامل عارف واصل، ایشان میفرمودند: من پیش حضرت امام رفتم بعد از انقلاب، گفتم: امام میدانید چه راه پر خطری در پیش هست بعد از اینکه حضرت امام قم آمده بودند و تشریف داشتند. امام فرموده بودند: آقای بهاءالدینی، خب رفاقت داشتند، کار دست کس دیگری است، آقای بهاءالدینی میفرمودند: من از آن جا خیالم نسبت به انقلاب راحت شد، چون امام دریافت کرده اینکه کار دست کس دیگری است، همۀ ما در زندگیمان این را باید بدانیم. ولی این را شما ببینید این روایت را، روایت عجیب این است میفرماید: امام صادق (علیه السّلام) بنا شد شما قضاوت کنید،
ملایی: که عجیب هست یا نیست...
حجت الاسلام پناهیان: عجیب است، یکی از عجیبترینها هست یا نه؟ میفرماید: «أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُونَ.» (الکافی، ج 5، ص 83) خدا اساساً ابا دارد روزی مؤمنین را، جزء از طریقی که حساب نمیکنند برساند.
ملایی: عجب!
حجت الاسلام پناهیان: عجب طبیعی بود، یعنی نمایشی که نبود؟
ملایی: نه، نه
حجت الاسلام پناهیان: میفرماید: مؤمنین را اصلاً من روزیهایشان را همیشه از یک طریقی که حساب نمیکنند میرسانم.
ملایی: خیلی عجیب است!
حجت الاسلام پناهیان: در آن آیۀ قرآن فرمود: اگر تقوا داشته باشی، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا روزی میرساند.
ملایی: بله، ممکن است از یک جایی برساند که این گونه...
حجت الاسلام پناهیان: شما حساب نمیکردید...
ملایی: ولی اینجا میگوید: أبی الله.
حجت الاسلام پناهیان: اصلاً خدا ابا دارد از راه دیگری، روزی مؤمنین را برساند.
ملایی: خب چطوری جمع میشود اینها؟
حجت الاسلام پناهیان: پس ما چرا بنشینیم حساب و کتاب بکنیم؟
ملایی: ما وظیفهمان است حساب و کتاب بکنیم، ما الکی حساب و کتاب میکنیم، در حالی که قرار است روزی برسد از یک جای دیگر.
حجت الاسلام پناهیان: ما وظیفهمان را انجام میدهیم.
ملایی: روایت از...
حجت الاسلام پناهیان: امام صادق (علیه السّلام) در کتاب کافی شریف، کتاب معتبر و میتوانند دوستان تأمل بکنند. «أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُونَ.»
ملایی: جمع، همه کلاً...
حجت الاسلام پناهیان: مؤمنین، ممکن است غیر مؤمنین را واگذار کند به حساب و کتاب خودشان، بله. اما آن کسی که احساس امنیت میکند با وجود خدا، خدا میگوید من دیگر نمیگذارم از طرقی که تو فکر میکنی روزی به تو برسد، از یک جای دیگر میرسانم.
ملایی: خیی عجیب است! واقعاً روایت، روایت قابل تأملی است.
حجت الاسلام پناهیان: عجیبی است. حالا چرا خداوند متعال این کار را میکند؟
ملایی: چرا؟
حجت الاسلام پناهیان: برای اینکه میخواهد مؤمنین را به خودش خیلی وابسته کند، وابستهای، وابستهترت میکنم. این وابستگی انسان را تخلیه میکند از غرور و تکبر، از عجب، از نامهربانی، از غضب و عصبانیت، از حسرت، از حسادت، از همۀ بدیها... برخی از اهل معرفت هستند حالا امیدوارم کسی برداشت بد نکند از این حرف من، اصلاً به چیزی به نام علم اخلاق، معتقد نیستند. میگویند: ایمانت را قوی کن، اخلاقت درست میشود. یعنی به ریاضتهای اخلاقی منهای ایمان، اعتقادی ندارند. آنها هم اثر دارد یعنی شما ریاضتی بکشید برای اینکه یک خلقی را در خودت تغییر بدهی، ثمرهای دارد به هر حال آدم در هر زمینهای تمرین کند، به یک نتیجهای میرسد. مرتاضهای هندی هم...
ملایی: بالأخره به یک چیزهایی میرسند.
حجت الاسلام پناهیان: بله. نمیخواهم مقایسه بکنم این اخلاق و ...
ملایی: ولی اگر ایمان باشد، قصۀ و چون که صد آمد میشود.
حجت الاسلام پناهیان: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (فرقان، 63) است یعنی چون تو عبد رحمانی، خود به خود این ؟؟؟ و آرامش و تواضع در تو خود به خود جاری میشود، اینجا خداوند متعال میخواهد مؤمنین را به خودش وابستهتر بکند، خب اگر مؤمنین... دوباره این را میگویم، اگر مؤمنین روزیشان قطعاً همیشه «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» میآید، پس این حساب و کتابهایی که میکنند چه؟ اینها از باب وظیفه است. اینها از باب اینکه... مثل اینکه به من گفته باشند، واقعاً این گونه است. به من گفته باشند که شما بنشین پای کامپیوتر، میگوید: آقا من بلد نیستم، میگوید: تو بزن، تو مشغول بشو، ما مثلاً نتیجه را از یک جای دیگر، با پرینت میآییم به شما تحویل میدهیم، میگوییم: کار شما بوده.
ملایی: واقعاً شبیه این است.
حجت الاسلام پناهیان: در مثل مناقشه نیست.
ملایی: مثل از تو حرکت از خدا برکت، به یک شکل دیگر است.
حجت الاسلام پناهیان: خیلی عمیقتر از همین ضرب المثل است، یعنی عمیقِ این ضرب المثل، این خیلی درست است. نه اینکه تو کامپیوتر بلد نباشی بنشینی پای کامپیوتر، ولی شما بنشین پای کامپیوتر، بلد هم باش، مهارت هم داشته باش، ولی شوقت به چیست؟ شوقت به این است که من کار خودم را میکنم، او نتیجۀ من را، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» بدون نقص، به من میرساند. این دربارۀ جهاد هست، این دربارۀ نمیدانم مبارزه با استکبار جهانی هست، این اخلاق مردم یمن است در درگیری با صهیونیستها، این اخلاق امام خمینی بود در راه اندازی این انقلاب، ما وظیفهمان این است که مبارزهمان را بکنیم. آخر این آمریکا را چه کسی شکست میدهد؟ آقا «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»!
ملایی: تو کار خودت را بکن!
حجت الاسلام پناهیان: این خطاب به جامعۀ اسلامی هم هست تو کار خودت را بکن. الآن انصافاً شما نگاه میکنید، اگر ما بودیم و مبارزه با استکبار جهانی، واقعاً با محاسبات ما، محاسبۀ ذهن است با محاسباتمان باید خیلی مضطرب میشدیم، ولی شما میبینید یک دفعه چه اتفاقی افتاده؟ شما دارید با استکبار جهانی مبارزه میکنید، یک دفعه نگاه میکنید میبینید که ابر قدرتها هم با هم درگیر شدند. اِ چه جالب! پس من اینجا تنها نیستم، یک خدایی پشت سر من هست، معادلات قدرت را در جهان، به نوعی پیچانده، که همین ابرقدرتی که میتوانست مثلاً به قول بعضیها دو سوته شما را بزند زمین، الآن دیگر نمیتواند این کار را بکند.
ملایی: با یک دکمه میتواند...
حجت الاسلام پناهیان: شاید از شما شکست هم بخورد. «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» این خطاب به جامعۀ اسلامی هست مقاومت را افزایش میدهد. کسی که وابستگی را به خدا زیاد میکند، یکی مقاومت را افزایش میدهد، یکی استرس را کاهش میدهد و یکی موفقیت را زیاد میکند. آقایان مسئولین توجه کنند، یک نکتهای را عرض بکنم. اخیراً شما شنیدید قوۀ قضائیه، خیلی از زندانیها را آزاد کرد، این سهلگیری در آزادی زندانیان، خیلی مبارک است، من واقعاً تبریک میگویم به رئیس قوه و این ساز و کاری که چیده شد، اساساً زندان چیز زیاد خوبی نیست، اصلاً در احکام اسلامی هم ما زیاد زندان نداریم. حالا دیگر یک قوانینی تنظیم شده که باید مرتب هم بشود، بگذریم.
همان قدر که سهل گرفتند نسبت به خاطیانی که بعضی از آنها ممکن است گناه هم نکرده باشند، مثل گرفتارهای چک و مالی و اینها، به هر حال تعداد زیادی از مردم، زندانی بودند آزاد شدند. خواهش میکنم از قوۀ قضائیه، همین گونه که سهلگیری میکنند نسبت به عموم مردم، همین گونه سختگیری کنند نسبت به مسئولین! مخصوصاً ما الآن در محاصره هستیم خب وظیفۀ مسئولین، بالاتر میرود. اگر مسئولی امروز مسئول شود مسئول بحران است. یعنی باید در وزارتخانه، مدیریت بحران بکند خودش ناترازیها را برطرف بکند، نمیتواند نباید باشد آمد و نتوانست...
ملایی: محاکمه.
حجت الاسلام پناهیان: خیلی از مناقشات سیاسی و بحثهای سیاسی، اینها را دیگر باید در این نظام با ثبات، به قوۀ قضائیه سپرد، دعوا بکنند در روزنامه آقا تو نتوانستی، تو زورت نرسید، آقای بازرسی کل کشور، برو کنترل بکن و حسابش را برس و قوۀ قضائیه و ترک عمل ما داریم، ترک فعل مثلاً...
ملایی: ترک فعل و بد عملی و ...
حجت الاسلام پناهیان: مثلاً خیلی چیزهای دیگر. هر چه قوۀ قضائیه بیاید جلو، حتی در مورد مسائل سیاسی، در مورد برجام، در مورد این موضوع مثلاً بازگشت تحریمها. الآن چقدر بحثهای سیاسی هست؟ قوۀ قضائیه میتواند این بحثها را تمامش بکند. یعنی با محاکمه... ببینید یک مقدار بحث سیاسی هست، آن جایی که مثلاً قبل از انتخابات است، آن جایی که مثلاً میخواهند تصمیم بگیرند، بحث سیاسی میشود که کدام طرف، ولی یک وقتی هست که آقا یک قراردادی بسته شده، یک قسمتی را طرف نخوانده امضاء کرده، این دیگر سیاسی نیست این را باید ببرند در قوۀ قضائیه، از داخل مشاجرات و گفتگوهای سیاسی، بیرون بیاید.
ملایی: از او جوب بخواهند.
حجت الاسلام پناهیان: دو تا نکته عرض کردم، یکی اینکه مسئولینی که... از اینجا شروع شد رفتیم سراغ مباحث این چنینی. مسئولین کشور هم، از این قانون قرآن و این روایت، مستثنی نیستند، آقای مسئول، اگر شما تقوا داشته باشید، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا گرههای تو، که گرههای مردم است را باز خواهد کرد. ما از مسئولین انتظار تقوا داریم، برای اینکه بتوانند گرهگشایی کنند از کار مردم، تقوای یک مسئول، اثرش ملی است تقوای من، اثرم در ادارۀ خانوادهام هست. «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا به من میدهد
ملایی: «وَ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا جلوی پای مدیر میگذارد.
حجت الاسلام پناهیان: درست است اینها است، لذا ذاتاً این آیات سیاسیاند، اصلاً نمیشود از سیاست، جدایشان کرد. مسئولین اگر تقوا داشته باشند، خداوند متعال میتواند «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» برساند و در جامعۀ ایمانی، خدا جز از طریق «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» گرهها را باز نخواهد کرد. پس شما مجبور هستید مسئولینتان با تقواترین باشند.
ملایی: یعنی حساب و کتابهایت را بکن، همۀ تمهیداتی که فکر میکنی را ببین، ولی این را هم بدان که أبی الله...
حجت الاسلام پناهیان: بله خدا ابا دارد از اینکه روزی مؤمنین را جز از طریق «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» برساند.
ملایی: جالب است.
حجت الاسلام پناهیان: چه شجاعتی میدهد این به مسئولین...
ملایی: قوت قلب است دیگر...
حجت الاسلام پناهیان: قوت قلب میدهد و بعد ما انتظار داریم، ما الآن چرا علنی این را میگوییم؟ انتظار مردم از تقوای مسئولین بالا برود آی مردم... میگوید: آی مسئولین، ما چون الآن داریم با هم صحبت میکنیم در مردم. آی مسئولین...
ملایی: ما الآن آی مردم هستیم.
حجت الاسلام پناهیان: ما خودمان آی مردم هستیم إنشاءالله. آی مسئولین، این مردم معرفتشان بالاست، نمیتوانم و نمیشود، تقریباً از مسئولین نمیپذیرند، اتفاقاً همین تیم کشتی قشنگ آزاد و فرنگی نشان داد، که میشود چه کار کرد. یک کودکی آمده بود به من میگفت: نمیشود اینها بروند فوتبال بازی کنند که ببرند؟! در عالم کودکی خودش، حرفهای معناداری زد، واقعش یک چیزهایی در همین مسائل هست، مسائلی که مهارت میخواهد، تکنولوژی میخواهد در همۀ زمینهها، ولی تقوا میآید «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» گرههایی را باز میکند. مدیران حرف بنده را متوجه میشوند مدیری که نشسته هر چه حساب و کتاب میکند بعد با شجاعت میرود با توکل به خدا، یک دفعه هزار در بسته به روی او باز میشود او میفهمد این آیۀ قرآن یعنی چه، او میفهمد انتظار مردم از یک مسئول، که مردم انتظار دارند او انقدر تقوا داشته باشد، که «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» گرههایش باز بشود یعنی چه.
البته میدانید مدیران وقتی کار نشود، میتوانند بهانه بیاورند بهانههایشان هم معمولاً در دادگاهها پذیرفته شده است، اگر دادگاهها بخواهد سطحی برخورد کند. نشد، نمیتوانیم، امکاناتش نیست، دیگر بچهها هم ساکت میشوند، مردم هم میگویند خب چه کار کنیم؟ ولی واقع مسئله این نیست جامعۀ ایمانی، ما انتظار داریم، فراتر از امکانات، فراتر از حتی تدبیر، به واسطۀ تقوای مسئولان، گرهها گشوده شود و در نظام اسلامی، در نظام امام زمان (ارواحناه له الفداه) چقدر به مردم سهل گرفته میشود، همان قدر به مسئولین، سخت گرفته میشود. دقت فرمودید؟ و یاران حضرت، فرمانداران زمین که إنشاءالله طبق روایت، ایرانیها باشند دارند تمرین میکنند إنشاءالله تمرین این ماجرا باشد، به نوعی نسبت به آنها سختگیری میشود که اگر بخواهند سطح متوسط عموم مردم زندگی کنند، جایشان در جهنم است.
ملایی: طبق روایت.
حجت الاسلام پناهیان: حالا بحث سطح ظاهری و زهد ظاهری نیست، آدم باید ماشین خوب سوار شود مثلاً، ولی کم نگذارد در استعدادیابی، در مدیریت توأم با قسط و عدل، در اجرای دقیق فرامین، در خیلی امور از این قبیل. ما در آستانۀ سالگرد یک رهبر جهان اسلام هستیم، به نام سید حسن نصر الله عزیز، که در تاریخ اسلام، خدمتی را انجام داد که تمام علمای اسلام، از ابتدا تاکنون، این آرزو را داشتند که این خدمت را بکنند. طوری با خون خودش و خدمت سی سالۀ خودش، در مسیر مقاومت، حقانیت مسیر امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) را ثابت کرد و نمایان کرد این حق را و برطرف کرد توطئههایی که علیه جامعۀ اسلامی بود، با وحدت شکنی علیه مکتب امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) بود، طوری این کار را کرد، که آرزوی تمام عالمان شیعه از صدر تاکنون بوده. آرزوی ابوذر بوده، آرزوی سلمان بوده، آرزوی مقداد بود. مقدار اثری که ایشان با جهاد و شهادت خودش گذاشت و خدا کارهای سید حسن نصر الله را «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» پیش میبرد. باید یادآوره بگیریم و در خیلی از برنامههایمان از ایشان و برای ایران ایشان، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» کارها را پیش میبرد.
خاطرات نبرد اینها در آن جنگ سی و سه روزه و خاطرات مقاومتشان در انواع و اقسام، شاید تا سالها بیرون نیاید، ولی بعدها معلوم میشود که آنها چطوری «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» به این قدرت امروز رسیدند. حالا شاید خیلی الآنِ حزب الله را ببینند، فکر کنند طبیعی است این همه قدرت داشته باشد یک گروه قریب از مؤمنین به علی بن ابیطالب و فرزندان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) مثل همچین سادات ارزشمندی. خب اینها ربطش به بحث مدیریت ذهن چه شد؟
ملایی: ربطش این است که اعتقاد داشته باشیم که خداوند أبا دارد از اینکه امور را از مسیری که ما فکر میکنیم، حل کند...
حجت الاسلام پناهیان: پس نتیجه میگیریم، این خیلی پیچیده است. پس نتیجه نمیگیریم که فکر نکنیم! نتیجه میگیریم که فکر بکنیم، تمام تلاشمان را در تدبیر، به کار ببریم، اما در کنارش سهل بگیریم. آن وقت چه میشود؟ با آرامش فکر میکنیم بدون استرس فکر میکنیم، اتفاقاً فکرهای بهتری به ذهنمان میرسد.
ملایی: همینطور است.
حجت الاسلام پناهیان: و اگر یک مسئولی تقوا داشته باشد خدا بهترین فکر را در ذهنش میاندازد «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» ممکن است در این نباشد که شما میخواستی از این خیابان بروی، بعد یک دفعهای کالایی که میخواستی در آن خیابان بوده، از آن جا با یک موشکی پرتاب شده، آمده افتاده در بغلت، نه این نیست «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» این گونه است. میخواستی از این خیابان بروی یک دفعه خدا به ذهن میاندازد از آن خیابان بروی. بعد میروی میبینی چقدر خوب شد، به ذهن من افتاد این.
ملایی: یک مسیری را...
حجت الاسلام پناهیان: بله. ارائه میکند یعنی گاهی از اوقات «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» در نتیجه است، گاهی از اوقات «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» در أعوان و انصاری است که در کار پدید میآید. گاهی از اوقات «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» در فکر بکری است که به ذهن شما میرسد.
ملایی: بله. چند روز پیش مشرف بودم مزار شهید سردار حاج حسین خرازی، کنار حاج حسین خرازی هم، شهید تورجی زاده بود، الآن ذهنم رفت آن جایی که گیر کرد کار، گره خورد عملیات در آستانۀ عدم توفیق کامل قرار گرفت، راهها همه بسته شد حاج حسین ظاهراً به تورجی زادۀ عزیزش میگوید: چرا پس ساکتی؟ در همۀ کانالهای بیسیمی که ما داریم، پخش کنید، روضه بخوان روضۀ حضرت زهرا (علیها السلام) را بخوان، یعنی این چیزی است که به فکرش رسید یک لحظه، تجهیزات، نیروها، نقشه، مهندسی...
حجت الاسلام پناهیان: ؟؟؟ از پرواز...
ملایی: این مثال میتواند باشد؟
حجت الاسلام پناهیان: بله، دقیقاً! حساب و کتاب ما را درست میکند فراتر از محاسبات در سطح استعداد ما، محاسبات پیشرفتهتر خدا به ما خواهد داد. این معنایش این است وقتی خدا میفرماید: «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» به تو میرسانم! دوباره من مرور کنم، یک وقت شما دارید یک اقدامی را انجام میدهید، مثلاً میخواهید یک بنیاد خیریهای را تأسیس کنید، میگویید: من ده نفر پولدار هستند با آنها تماس میگیرم. ده نفر هم نتیجه نمیگیری، میگویی: خدایا من اقدامم را کردم، من غیر از این ده نفر نمیشناسم، یک نفر یازدهمی زنگ میزند میگوید: انقدر پول نمیخواهی داری بنیاد راه میاندازی؟ میگوید: «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» یعنی تو یک عمل دیگری انجام دادی، یک نتیجه از یک جای دیگری آمد. مردم مؤمن، عادت کنیم به این روشهای خدا، با این روشها زندگی کنیم یک وقتی این گونه است.
یک وقت هست که میگویی من با فلانی بروم همکاری کنم، در این مسیر تا به فلان نتیجه برسیم، ولی فلانی را از کجا گیر بیاورم؟ یک دفعه یکی زنگ میزند، راستی شما فلانی را نمیشناسی؟ اتفاقاً میشناسم، همین الآن پیش من است. تو را خدا، خواهش میکنم این یعنی أعوان و انصار گیر آوردی «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آن نتیجه گیر آورد، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»! اصلاً در روایت هست خدا باید یاران یک نفر را، برای حل مشکلات درست کند. خدا باید تیمت را درست کند، خیلی عجیب است. بعضی از مسئولین اگر دستیاران قوی ندارند، بروند در خانۀ خدا طبق روایت، خدا باید درست کند، یک دفعه میبینی یک أعوان و أنصاری پیدا میکنی که کارت را راه میاندازند.
بعضی وقتها هم هست «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» خدا به تو میرساند، یعنی به ذهنت یک طرحی را میدهد، که حساب و کتاب عادی تو، تو را به آن طرح نمیرساند! خدا «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» را از اینجا شروع میکند. خب نتیجۀ اینها چه میشود؟ پس من حساب و کتاب بلکه اقدام خودم را باید انجام بدهم و باید به شایستگی انجام دهم. گاهی از اوقات خوب تدبیر نمیکنم، خوب به شایستگی عمل نمیکنم، خدا چوبم هم میزند، اگر چه حالا آدم باتقوایی هم باشم در جاهای دیگر، خود این بیتقوایی است. که شما آمد یک نفر به شما مشورت بدهد، شما قبول نکردی چرا بیتقوایی کردی؟ یکی از بیتقوایی بیمسئولین، این است که... بگذارید این را آرامتر بگویم، دوباره برگردم از اول بگویم. مهمترین بیتقوایی مسئولین این است که نظر کارشناسان را نپذیرند، واقعاً این است چون یک مسئول که نمیتواند همه چیزدان باشد. یک مسئول رفته در رأس یک هرم در ادارۀ خودش قرار گرفته، در سازمان خودش قرار گرفته که در این هرم، کلی فکر وجود دارد و خدا این کار را دارد میکند که گاهی از اوقات یک چیزی به ذهن این جمع میرسد، در این مجموعه که به ذهن این مسئول نمیرس و مسئول فقط مدیر ذهن خودش نیست، مدیر ذهن بقیه هم هست، باید گوش شنوا داشته باشد، واقعاً من بعضی از اوقات میبینم یک مسئولی، گوش شنوا برای شنیدن یک حرف کارشناسی ندارد، واقعاً احساس میکنم که این یک سیاهی روحی او را فرا گرفته. خب ربطش به دنیا چه میشود؟
ملایی: که سؤال ابتدایی شما بود.
حجت الاسلام پناهیان: البته ما در جلسۀ بعد هم إنشاءالله باید دربارۀ زاویۀ دید، نسبت به دنیا، صحبت بکنیم که آن هم بحث بسیار مهمی است خیلی شاید مهمتر از این بحثی که امروز داشتیم، ولی امروز دربارۀ این بحث کردیم که دنیا، ذهن ما را درگیر میکند، عیبی ندارد ولی باید با آرامش، با ذهنمان درگیر دنیا باشیم، دلمان نباید برود.
ملایی: عمیق نشویم.
حجت الاسلام پناهیان: بله، فکرمان در حد وظیفه باید برود و همیشه شاد باشیم که فراتر از فکر ما، اتفاقات خوبی خواهد افتاد و همیشه باید آرام باشیم که بهترین فکر را خدا به ما خواهد داد. ببینید با آرامش، این یعنی مدیریت ذهن، من چطوری آخر مدیریت ذهن بکنم؟ میدانی اوضاع پیچیده شده، خراب شده، هر طور محاسبه میکنم... نه تو داری بد مدیریت ذهن میکنی، خدا نیست تو ماندی و ذهن خودت. تو ماندی و این علل و عواملی که تو را در بر گرفتند.
ملایی: محاسباتی که مدام داری چرتکه میاندازی، آخر هم نمیشود.
حجت الاسلام پناهیان: بله، مدیریت ذهن، یعنی فکر بکنی، محاسبه بکنی، حساب و کتاب برای زندگیات بکن، اما با خدا! یک نکتهای را عرض کنم، میدانم ظاهراً وقت گذشته، ولی نکتۀ خیلی مهمی است. بعضیها میخواهند با استخاره و پرسیدن از این و آن، فرار کنند از مدیریت ذهن خودشان، گاهی استخاره کمک میکند، گاهی مشورت کمک میکند، گاهی مشورت خوب است. ولی در روایت هست با هر کسی مشورت کردی، آخرش خودت تصمیم بگیر، نیانداز گردن این و آن و آخرش ما محتاجیم خدا ذهن ما را هدایت بکند، میفرماید: تو چرا با من ارتباط نمیگیری که من خودم ذهن تو را هدایت بکنم؟ چرا میخواهی فرار کنی از ارتباط با خدا در مدیریت ذهن...
ملایی: بیا خودم به تو بگویم چه بکنی.
حجت الاسلام پناهیان: أحسن، بیا من خودم راه را برای ذهن تو، راه را برای اقدام تو باز میکنم، این بحث ما نه نفی استخاره بود، نه نفی مشورت...
ملایی: نه نفی تلاش.
حجت الاسلام پناهیان: نفی تلاش هم که نبود قبلاً گفتیم، نفی تفکر هم نبود که قبلاً گفتیم. اما با خدا با بیخدا فرقش این است.
ملایی: خیلی هم فرق کلیدی و مهمی است.
حجت الاسلام پناهیان: بله.
ملایی: یک جایی از بحث حالا بماند برای هفتۀ بعد البته، چون واردش شویم خودش یک دنیایی است، ذهنم رفت به سمت آن قصۀ با توکل زانوی اشتر ببند! یعنی آن هم یکسری... درست است؟ میتواند حالا هفتۀ آینده، یعنی جلسۀ آینده هر وقت شد. تشکر میکنم.
حجت الاسلام پناهیان: خواهش میکنم.
ملایی: حاج آقای پناهیان خیلی ممنونم، شما آقایان و بانوان بزرگوار، یک مطلب را اشاره کنم و إنشاءالله ادامه دهیم مسیرمان را با یکدیگر. در آستانۀ حلول ماه ربیع الثانی هستیم و اتفاق شگرف و واقعاً تأثیرگذاری که به همت شما مردم و لطف خدا، در برنامۀ سمت خدا، در آغاز هر ماه در قالب قربانی ماه برنامه میافتد، إنشاءالله این ماه هم، خواهد افتاد. ما صرفاً یادآوری را انجام میدهیم، برای کسانی که ممکن است تازه به جمع ما اضافه شده باشند، البته رفقای قدیمی خودتان پای کار هستید، قربانی اول ماه بخواهید مشارکت بکنید، به کانال ما مراجعه کنید، صفحات برنامه را نگاه کنید در فضای مجازی و چنان که دوست داشتید عدد چهارده را میتوانید ارسال کنید به بیست هزار سیصد و سه، برای مشارکت در قربانی ماه ربیع الثانی. نمیدانید شاید همۀ شما، چه اتفاقات قشنگی را، این قربانی در جاهایی که توزیع میشود رقم میزند، بعضی از پیامهایی که به بیست هزار سیصد و سه میآید رفقای من میخوانند خیلی حال خوب کن است از اتفاقات زیبایی که در پی کرامت و بزرگی شما مردم رخ میدهد. بسیار بسیار متشکرم و اما محضر قرآن کریم مشرف شویم، آیات پایانی سورۀ ملک و آیات آغازین سورۀ قلم، در صفحۀ پانصد و شصت و چهارم قرآن کریم، که با یک صلوات محضر قرآن مشرف میشویم، از همین جا هم ثواب این صفحه را، تلاوتش را تقدیم کنیم به محضر همۀ شهدای عزیز دفاع مقدس، هم هشت ساله و هم دوازده روزه. اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم. صفحه564 قرآن کریم
تشکر میکنم از اینکه هم چنان در کنار ما هستید ما خوشحالیم در محضر شما خوبان، یک نکتهای را یادآوری بکنم و بعد خدمت حاج آقای پناهیان باشیم برای زمانی که داریم. خب حتماً شما در ربیع الأول امسال هم، بحث طرح رد مظالم را همراهی کردید، هم رد مظالم شخصی داریم بدهی داریم به کسی، مظلمهای گردن ماست که نیست، نمیشناسیم و ورثهاش را هم نمیشناسیم و دیگر حلالیت گرفتن و اینها امکان نداشته برایمان، میتوانیم از طریق رد مظالمی که به فقیر میدهیم بر اساس آن دستور العمل اجازۀ از محضر مرجع تقلید که میدانید در این ماه، یک میلیون و پانصد هزار تومان اجازه گرفته شده، میتوانید اقدام بکنید و رد مظالم دولتی هم، اگر گوشی تلفن همراههتان کنار دستتان است همین الآن از این زیرنویس یک عکس بگیرید، کسانی که دارید، دوستان عزیز یک بار دیگر زیر نویس را لطفاً بگذارید، رد مظالم دولتی را این بار بنویسند زیر تصویر، خیلی متشکرم، یک عکس بگیرید، چون یک شماره حسابی دارد یک شماره کارتی دارد، ساز و کارش بالأخص دولتی دیگر سقف و کف هم ندارد، از یک دستمال کاغذی که ممکن است بدهکار باشیم تا میلیونها که ممکن است کسی باشد بدهکار باشد، از این طریق، لطفاً اقدام کنید بفرمایید محضر حاج آقای پناهیان.
حجت الاسلام پناهیان: بنده این آیهای که قرائت کردم، داستانی دارد بگویم بد نیست. ظاهراً حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه)...
ملایی: آیه را یک بار بگوییم که اگر کسی تازه دیده...
حجت الاسلام پناهیان: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق، 2) که پایان یک آیۀ قرآن، آیۀ دو، سورۀ طلاق است و بعد آیۀ بعدی، تمام آیۀ بعدی، آیۀ سه «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً» (طلاق، 3) حضرت امام نزد یکی از اهل معرفت میروند، مثلاً انسان بسیار برجستهای که علم کیمیا داشتند و امام ظاهراً به ایشان میفرمایند که خب آن علم کیمیا را، مثلاً به من شما بیاموزید. ایشان میگویند: من یک ذکری به شما میگویم از علم کیمیا بالاتر است. بعد از نماز آیت الکرسی را قرائت کن، تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بگو، بعد سه قل هو الله بخوان، بعد سه تا صلوات بفرست و بعد این قطعه از آیۀ قرآن را، سه بار بخوان. «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ...» این آیه و یرزقه آیۀ بعدی میشود ولی این احساس میکند آدم که انگار چون مضمون خیلی هماهنگ است، «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» بعد از علماء فرمودند که برخی از آنها از مراجع حاضر هستند که ما دیدیم هر کسی مداومت کرده بر این نوع تعقیبات در رسانهها، فضای مجازی هم فراوان هست، ذکری که به امام آموختند که از کیمیا بالاتر است به عنوان تعقیبات، گفتن این کلمات اثر وضعی دارد، یعنی شما یادآوری میکنید این قانون حاکم در این دنیا، در ذهن و روح و واقعیتهای زندگیهای شما تأثیر دارد، خیلی عجیب است آیات قرآن همین گونه هستند. اینکه بعضی میآیند ذکر میگیرند از کسانی که صاحب نفس و صاحب دل و دیده هستند و ذکر خاص، متناسب با افراد میگویند، به همین دلیل است. اصلاً ذکر، کارش این است. آیۀ قرآن را شما میخوانید اثر خودش را ظاهر میکند.
بعد یک نکتۀ بسیار مهم، خداوند متعال خیلی ظاهراً برایش مهم است که ما آرامش ذهنیمان را از دست ندهیم، چرا؟ جوانها خیلی از اوقات متوجه این ماجرا نیستند نیست که انرژیشان بالاست، مدام انرژی خودشان را صرف اضطراب میکنند، خیلیها با استرس و ترس و نا آرامی، یک عمر زندگی میکنند ولی ما این را بدانیم خدا به شدت سر توکل ما و آرامش ما، حساب باز میکند تا در این آب زلال بتوانیم گوهرها و ماهیها را ببینیم و پیدا کنیم.
ملایی: سپاسگذارم حاج آقای پناهیان دلمان تنگ میشود تا سلام دوباره برای حضرت بزرگوار، ممنونم از شماها هم که برنامۀ خودتان را تا این لحظه همراهی کردید، امروز دوشنبه است تقویم عاشقی را که باز کنید و ورق بزنید به دوشنبه میرسی به سید الشباب أهل الجنه الحسن و الحسین، گفت: بی حب حسن مشکل دل حل شدنی نیست/ بی عشق حسن، عشق مسجل شدنی نیست/ گر چه نمک سفرۀ هر فیض/ آقا جانم حسین است/ بی نام حسن، فیض که أکمل شدنی نیست. الهی زیارت حضرت مجتبی (علیه السّلام) و برادرش امام حسین نصیبتان. تا سلامی دوباره خداحافظ.