حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمت الله. ایام را تبریک عرض می کنم محضر عزیزانم انشاالله سهم خاصی و برکت خاصی از این ولادت بسیار بسیار پر میمنت حضرت ختمی مرتبت نصیب ما بشود منظور نظر حضرت ختمی مرتبت قرار بگیریم حضرت را واسطه بکنیم به درگاه حضرت احدیت و عزت ایران عزیز ما اقتدار ایران عزیز ما مضاعف شود امنیت ایران عزیز ما انشاالله بالاتر بشود و معضلات اقتصادی ما با عنایت خاص حضرت ختمی مرتبت برطرف شود و خدای متعال به همه ی ما توفیق بدهد که در خدمت ایتام آل محمد باشیم
شریعتی: انشاءالله حال شریف و مبارک چطوره؟
حجت الاسلام عاملی: الحمدلله
شریعتی: ما هر چقدر از سنت و سیره پیغمبر بگوییم تأسی مان از حضرت بیشتر بشود و یک جاهایی سرمان را بالا بگیریم و ببالیم و افتخار بکنیم که امت پیغمبر هستیم و امیدوارم مشمول شفاعت حضرت بشویم واقعا جا دارد در این هفته ها توفیق داشتیم در بیان شیوا و رسای شما مثل همیشه عالی و فوق العاده از پیغمبر شنیدم امروز هم بی صبرانه منتظریم و مترصد که از این شخصیت عظیم و آسمانی بشنویم
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم حضرات معصومین به عنوان الگوهای جاودانی معرفی شدند امتیاز یک مکتب آسمانی یک مکتبی که حتی بشر بخواهد درست بکند امتیازش این است که کنار مباحث نظری الگوهای عملی داشته باشد اثار و برکاتی که الگوهای آرمانی دارند در مباحث نظری نیست حداقلش این است که انسان هایی درست بشوند عاشق و امیر المومنین چقدر دلها را با خودش برده است آقا رسول الله چقدر قلب ها را تسخیر کرده است عشق و محبت سید الشهدا چه غوغایی درست کرده است بزرگترین وسیله برای صیانت و پاکی و پاکدامنی و سنخیت با اونها یک سیمی است مثل اینکه از وجود معشوق به وجود عاشق به تعبیر شهید مطهری کشیده شده است و اوصاف اون را منتقل می کند به شخص عاشق در این خصوص خدای متعال شاهکار کرده چهار شخصیت چهارده شخصیتی که شخصیت های آسمانی هستند ذره ای هوا و هوس در اینها نیست جهالت در اینها نیست و خدایی نکرده آلودگی در اینها نیست و اراده شون اراده خداست و چشم شان چشم خداست و اراده شون ارده خداست و به درجه ای از تهذیب نفس رسیدند که ما از تصور اون عاجز هستیم به حدی که رسول خدا می گوید هر کس من را دیده است خدا را دیده است بنابراین به عنوان الگوگری برای اینکه تامین بشود ما باید برویم سراغ اینها صرفا بیاییم از عالم بالا هی صحبت بکنیم و از تشبیهات عجیب و غریبی صحبت کنیم در خصوص ذوات معصومین اما جزئیاتش خرد نشویم اینها در زندگی اجتماعی چیکار می کردند و در نهاد خانواده چه تربیتی داشتند و چه اصولی داشتند
شریعتی: اون انا بشرٌ مثلکم را نگوییم اون جهتش باز رعایت بشود اینها حرف دارند برای گفتن هفتصد نوع آداب با خودشان آوردند این آداب همه حساب شده است در مسیر کرامت انسان است و بر پایه های علمیت ریخته شده است این آداب این آداب باید در الان جنگ هم جنگ آداب است ملاحظه می فرمایید در این خصوص ما احتیاج داریم که ریزه کاری های سیره ی پیغمبر را وارد شویم و الگو شود برای ما و دنباله رو سیره ی حضرت باشیم مخصوصا خدا فرموده است فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (نور، 63) اگر با سیره ی پیغمبر مخالفت کنید فتنه و عذاب علیم شما را می گیرد چون امر قراردادی نیست مبتنی بر مسائل نفس الامری است کارهایی که پیغمبر ما کرده است در این خصوص ما مباحثی را گفتیم در زندگی حضرت ختمی مرتبت من می گویم که با شکوه ترین کاری که پیغمبر ما کرده است تربیت انسان های حر است اقتضای وجود پیغمبر حریت در اصحاب و در امتش هست اقتضای مکتب پیغمبر و اقتضای قرآن پیغمبر و اقتضای توحید پیغمبر که برای ما آورده است اقتضایش این است که انسان ها حر باشند مسئله حریت مسئله بسیار خطیری است یعنی جامعه بشری در سلامتی خودش اول چیزی که احتیاج دارد حریت است اگر تعلق داشته باشند انسان ها به مال و به ثروت و به پول و به رشوه و به شهوت و به مشتهیات و دیگر هیچ سنگی روی سنگ بند نمی شود همیشه در خلوت خانه که نیروی انتظامی نداریم خود آستانۀ نفس شخص باید اونقدر بالا باشد که قیمتش را اونقدر بالا بداند که خودش را ارزان نفروشد در وابستگی هایی که درست می شود بتواند سالم از اونها رد دنیا تلاش می کند روی مکاتب تربیتی تلاش می کنند که ما این حریت را چطور درست کنیم اهمیت قضیه را اونقدر در روایات گفته اند یک روایتی است هم حضرت ختمی مرتبت فرموده است و هم امام رضا فرموده است و هم امام صادق فرموده است من یادم است که شهید ثانی در کتاب منیۀ المرید فی آداب المفید و المستفید که در آداب تعلیم و تعلم است مفصل بهش وارد شدند حضرت فرمود ما ذئبان زاریان فی ضریب غنم قومٍ حضرت فرمود دو تا گرگ درنده وارد گله بشود گله ای که چوپان ندارد یک گرگ اول گله است یک گرگ هم آخر گله است اگر وارد بشوند چقدر خرابی درست می کنند حضرت فرمود حب مال حب جاه خیلی بالاتر است از این فساد درست می کند در دین انسان در جامعه انسان بشارت بدهد که باید این مهار بشود حب جاه یک چیزی است که آخر ما یخرج ان حب الجاه آخرین چیزی که به از تو به قلب صدیق خارج می شود حب جاه است و حب ریاست است حتی نفرین فرستادند که به کسی که حدث نفسه بالریاضه ملعونٌ من طلب ان ریاسه او حدث نفسه بالریاسه کسی که دنبال ریاست برود یعنی دنبال خدا رحمت کند میانجی را می گوید کسی که به سراغ ریاست برود هوی و هوس است اگر کسی که ریاست به سراغش بیاید نپذیرد هوی و هوس است
حجت الاسلام عاملی: یعنی یک جاهایی ممکن است تکلیف باشد و تعین پیدا کند تا تعین پیدا نکرده شما سراغش نروید
شریعتی: این که دغدغه تو باشد و برات مهم باشد
حجت الاسلام عاملی: اصلا حساسیت داشته باشد که من رئیس شوم صد درصد راههای نامشروع را طی می کند اصلا حریص شد برای ریاست صد درصد مفید نیست پیغمبر ما دهها روایت داریم که گفت انا لا نستخدم لها عملنا هر کس خودش از ما درخواست ریاست کند ما بهش ریاست نمی دهیم همین که اون را واسطه کرده و اون را واسطه کرده به اون مسئولین اصلی عرض می کنم اگر دیدید کسی این را واسطه کرده و اون را واسطه کرده من رئیس و مدیر شوم یقین داشته باشید این به دردتان نمی خورد باید با نیت خیر بیاید هر وزیر و مدیری که به ریاست می رسید محضر آیت الله مشکینی می رسید و دعای خیر می خواست آقا این روایت را می خواند اذا علم الله من عبده غیر نیه اکتنفه بالعصمه اگر خدا بفهمد یک مدیری نیتش خیر است معصومش می کند در مدیریت نمی گذارد اون خطا کند اما نیت خیر داشته باشیم نیت خیر این نیست که بگوییم هفتاد میلیون اونجا پول دارد من باید بروم و دو سال آخرم با این بازنشسته بشوم اینها همه هوی و هوس است واگذار کن به خدا توحید چرا ضعیف است و بگو مفوض ذلک کله الیکم این که من چه حقوق و بازنشستگی داشته باشم همه را به تو واگذار کرده ام نیت خیر این است که خدمت بکنی به جامعه و ملت خودت نیت و خدمت برای تو ماندگاری درست می کند وقتی شدی ینفع الناس می مانی و اما ما ینفع الناس ویمکث فی الارض تو شدی ذبط کف روی آب می رود اما اونی که مفید است می ماند این قضیه، قضیه تعلق و حریت اونقدر مهم بوده که خدای متعال در امامت ائمه این را شرط کرده است واعلم شد علیهم الصوت فی درجات هذه الدنیا الدلیله در اول دعای ندبه می خوانیم که خدا شما را به این صمت و به این ماموریت خطیر انتخاب کرد و بعد پیغمبر شما حراست عظیم داشته باشید و مرجعیت علمی برایش داشته باشید و تولیت انسانها را داشته باشید و تربیت انسانها به عهده شما باشد اینجا شرط کرد که شما علقه نداشته باشید به دنیا حضرت ابراهیم که می خواست حاکم و والی شود می گفت خدایا من والی نشوم نمی توانم کار تربیتی انجام بدهم به من می گویی برو میدان از اون طرف نمرود تولیت امور را دستش گرفته خدا گفت من با تو شرط را به این کار موفق می کنم اول اینکه امتحان شجاعت بدهی نترسی دشمن از همه جا جمع بشود قوای شر همه جا را احاطه بکند إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم (آل عمران، 173) بترسی این نمی تواند 13:29 ؟؟؟ بزرگترین وصف برای رهبر عدم ترس است بزرگترین وصف آرمانی برای رهبر آرمانی مسئله شجاعت است اون وقت گفت دومین شرطی که برای تو می کنم اینکه علقه ها را قطع بکنی قرار نبود که رگ های جناب اسماعیل را ذبح بکنند قرار بود رگ های علقه را یکی یکی پاره کنند و واقعا هم ذبح کرد و نشان داد که برای عواطف فامیلی می دانید که عدالت را دو چیز خراب می کند انما اموالکم و اولادکم فتنه خدا می گوید این دو تا عدالت را خراب می کند اموالکم به خاطر پول عدالت را زیر پا می گذارید یکی به خاطر اولاد زیر پایتان می گذارید و خدا این را ابراهیم امتحان گرفت عواطف فامیلی که قوی ترین عواطف است می تواند علقه های بسیار قوی داشته باشد از انسان از اون خلاص شود و تا حر شود تا در سخت ترین شرایط بتواند رهبریت وظیفه اش را انجام بدهد خوب تعلق این چطور کنار می رود تعلق نتیجه ی توحید است وقتی در شعاع عظمت حضرت حق قرار گرفت دیگر هیچ چیزی برای انسان جاذبه ندارد یک آموزه های قرآنی و خود جاذبه ای که حضرت ختمی مرتبت دارد و سه مسئله ی توحیدی که پیغمبر ما نشان داد که بیده ناصیت کل شی الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نفسی و رفعی
شریعتی: یعنی هر چقدر توحید شدیدتر باشد این عدم تعلق قوی تر است
حجت الاسلام عاملی: مَن عَرَفَ اللّه َ و عَظَّمَهُ مَنَعَ فاهُ مِن الكَلامِ ، وَ بطنَهُ مِن الطَّعامِ همه چیز حساب شده است خورد و خوراک حساب شده و صحبتش حساب شده و شکمش می گوید تاثیری که توحید دارد در انسان نفیس ترین مطاع زندگی بشر علامه طباطبایی می گوید توحید است و لذا تو روی توحید هیچ پیغمبری مماشات نکرده خدا هم محکم روی توحید ایستاده است کسانی که توحید را کنار می زنند عذابی که برای یک کافر خدا انجام می دهد برای این نیست که به زور بگوید یاالله برای من نماز بخوان نخوانی پدرت را در می آورم نه به خاطر تبعات تعطیلی توحید است توحید تعطیل شود یک جنایت هایی مرتکب می شود که می بینی اون جهنم عذاب اون است یعنی این لحاظ کنید در آیاتی که می خوانید عذاب ها را که می رسید آیات عذاب را برای کفار خودتان به این نتیجه می رسید اون وقت رسول خدا بالاترین انسان های حر را در سیستم تربیتی خودش درست کرد جاذبه ای که خودش داشت می گفت طوبی لمن رئانی دوباره گفت طوبی لمن رئا من رئانی دوباره گفت طوبی لمن رئا من رئانی هفت بار این را تکرار کرد با هفت واسطه کسی که من را ببیند با هفت واسطه یعنی نورانیت من جوری است شیطان آمن بیده فلا یامرونی الا بغیث شیطان ذوب شده در برابر معنویت من لذا اصحابی که تربیت کرد این اصحاب ذره ای تعلل نداشتند کارهایی که انجام می دادند و یاثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه می گفت من گرسنه می مانم بگذار همسایه من گرسنه نماند نه اینکه بروم بازار تکی به توکی خورد همه را جمع کنم خانه خودم رفیقم دیدم مرغ هار ا جمع کرده می خواهد ببرد گفتم فلانی عجله نکن فوقش دو هفته بعد من می میری اینها را که جمع کردی اونقدر خجالت کشید همه را آورد سر جایش گذاشت و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم اصلا پیغمبر ما وقتی خطبه را شروع کرد جاذبه اش اونقدر عجیب بود صف درست شد می گفت این می گفت من را بکش اون می گفت من را فلان خلاف را کردم حضرت رفت منبر گفت من اتی شیئا من هذه القاذروات ولایستتر بالستر الله . فأتي بسوط مكسور فقال فوق هذا فأتي بسوط ... الله من أصاب من هذه القاذورات شيئا فليستتر بستر الله توبه کنید نیایید به من به حد نصاب اقرار بکنید به حد نصاب اقرار کردی دیگه دست من نیست فان من ابدا صفته اقمنا الینا علیه الحق شما حساب کنید چقدر جاذبه باید بالا باشد که طرف بیاید بگوید من حاضرم در دنیا تعطیل شوم من را بکش من نمانم برای آخرت آخرت را چطور تصویر کرده بود خدار ا چطور تصویر کرده بود شنائت گناه را چطور تصویر کرده بود
شریعتی: یک وقت هایی با خودم فکر می کنم اینها از دوران عرب جاهلی یکهو به این فضیلت ها رسید امان از دل اون یعنی چقدر پیغمبر ما تجلی اش باید عظیم باشد
حجت الاسلام عاملی: یعنی خدا برای اینکه عظمت پیغمبر را نشان بدهد در شوره زارترین نقطه ی دنیا مبعوثش کرد یک کشاورز زمین حاصلخیز بدهی زراعت بکند که هنر نیست اونهایی که می گفتند و احیانا علی اخانا اذا ما لم نجد الا اخانا اگر کسی نباشد غارت بکند برادر ما غارت می کند
شریعتی: و اون وقت اون فضا می شود عمار خیز و ابوذرها ازش در می آید کسی تربیت بکند که بگوید امشب شب رکوع است تا صبح امشب شب سجده است تا صبح شخصیتی درست بشود که بگوید شب تمام بشود بگوید خدایا شب تمام شد ولی من سیر نشدم همانی که غارت می کرد در جنگ هفت نفر از تشنگی داشتند می مردند آب را آوردند گفتند این بغلی من بالاست بردم به اون گفت اون بغلی اولی است به هفتمی که بردند دیدند هفتمی تمام کرده اومدند دیدنی هفتمی هم تمام کرده حاضر است جان خودش را بدهد اما برای هم وطن و هم مسلک خودش راحتی درست بکند المؤمنُ نفسُه مِنه في تَعَبٍ و النّاسُ مِنه في راحةٍ تقوا را متقی را تعریف می کند می گوید کسی است که خودش را به عذاب می اندازد تا مردم در راحتی قرار بگیرند
حجت الاسلام عاملی: این آدم و این شخص را از کجا به کجا می رساند این نشان بلوغ است شما خیال می کنید هر کس قد کشیده اومده بالا بالغ است؟ نه طفل است ما ترک ها بهش می گوییم کورپه همانی است که در قندانه است قد کشیده همه اندرز من به تو این است که تو طفلی و خانه رنگین است اون وقت حضرت اومدند این اولی را که درست کردند با توحید حریت خودش را نشان داد تجلی حریت از زمان پیغمبر درست شد و من اقبلت الیه غیر مملوک خدایا تو اگر به کسی نگاه بکنی دیگه مملوک نیست هزاران چیز باید ما را مملوک بکند در اطراف خودمانم نگاه قضاوت های مردم که بیاید مثلا به ما چه نگاهی داشته باشد و چه قضاوتی داشته باشد عجب موی خوبی دارد این دختره برای همین معامله کردی این زندگی اونقدر جدی است شان لحظه ها اونقدر بالاست این که ما علامه جعفری می گوید خدایا این زندگی در این قفس تنها این برای ما آسان می کند این زندگی در این قفس را که ما ذره ها میزبان توی لایتناها هستیم میزبانی تو ما را نگه داشته است در این میزبانی اینطوری ما پی مملوک ریاست و جناح بازی بشویم و مملوک این که ما را خراب کنند ترامپ گفت در دنیا باید قوی باشید تا زندگی کنید برای اینکه قوی باشید دیگران را باید ضعیف بکنی عین شرک وقتی که تو به مبدأ اعلا متصل شدی و وقتی خدا می گوید کلی اکلک تو مال من و من هم مال تو احتیاج ندارد کسی دیگر را ضعیف بکند هنوز متوجه نیست فرمانده است یا خداست هر سو دود آنکه سر خویش براند آن را که بخواند به در کعبه دواند بیده ناصیت کل شیء بیده ملکوت کل شیء ناصیه اینجاست که این مو را بگیری پیمان دیگر نمی تواند تکان بخورد فرمان هر چیزی دست توست والله من ورائهم محیط در همچین جایی بیاید بالاخره این عظمتی که خدا این بساط را که خدا درست کرده و ضیافتی که درست کرده همه چیز توجه خودش و عنایت، عنایت فوق العاده و لقد کرمنا بنی آدم یک میهمانی نه ناخوانده میهمانی که خدا اومدیم اینجا هتاکی کردیم عمق هتاکی را کنه هتاکی را نمی فهمی در روایت است کسی که گناه کرده حقیقت گناه خودش را که در روز قیامت می بیند دمت عیناه و دماه چشمش د یگر اشک ندارد به جای اشک ریحا و دواء اونقدر گریه کرده اشک تمام شده قیح است و دم قیح چرک را می گویند و دم هم خون را می گویند ریحاً و دما این چه کاری بود کردی اصلا روز قیامت همه خودشان را کفار می زنند می گویند من در بدیهیات اشتباه کردم چقدر بدیهی بوده که این عالم صاحبی دارد چقدر بدیهی بوده که این عالم روی حساب می چرخیده که من بی حساب چرخیدم چقدر بدیهی بوده این عالم مقصدی دارد مگر یک جایی را می توانستم ببینم که بی مقصد است فارجع بصرک ان یدیه فانقلب الی بصر خاسئا بها اسیر خدا می گوید هی نگاه کن اگر چیز بی حسابی دیدی تو هم برو بی حساب زندگی کن اینجا به اصطلاح شراب خانه نیست اینجا قمار خانه نیست این جا گناه خانه نیست و اینجا خم خانه است همه عالم چو یک خمخانه ی اوست دل هر ذره ای پیمانه ی اوست خرد مست و ملائک مست و جان مست زمین مست و هوا مست و آسمان مست فلک در گردش خود در تکاپوی فلک می چرخد مست شده می چرخد جمال حق را که دیده است چقدر عالی تصویر کردند برای ما مال شبستری است الان از یکی بپرسی چند بیت از شبستری بلدی خدا یک خمخانه درست کرده که جمال را ببینی و مست بشوی و اون وقت لذت زندگی و اون وقت ضیافت خدا شروع می شود حالا این را می خواستم بگویم که کنه بی ادب را اونجا می بیند می گوید ای خدا من در بدیهیات اشتباه کردم چقدر مسئله ی ساده را نفهمیدم که چقدر عظمتی که درست شده روزگار و چرخ انجمن سر به سر بازیستی ورنه این روز دراز دهر را فرداستی یعنی این را نفهمیدی تا چشمش را می بندد غش می کند فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (طور، 45) از شدت ناراحتی غش می کند هی! عالم چقدر جدی بوده و اینکه پیغمبر خاتم به تو گفت انه والله الجد لعب الحق للکذب دست بچه ات را نگرفتی بیاوری نماز جمعه یک تذکری بشنود نیاوردی مجلس تفسیر مجلس موعظه یک بزرگی یک صحبتی بکند آقای حائری شیرازی می گوید اومدم منزل پدرم گفت پسرم کجا بودی گفت من درس حاج آقای حدائق بودم در شیراز گفت که چی می گفت گفتم این روایت را می خواند که خدامی گوید جد السفینه فان البحر عمیق اکثر من الزادفان الطریق غیر الوحید اخلص العمل فان الناقل بصیرٌ بصیر أكثِرْ مِن الزّاد فإنّ الطریقَ بعیدٌ بعید، و جدِّدِ السَّفینه فإن البحرَ عمیقٌ عمیق و خَفِّفِ الحمْلَ فإنَّ الصِّراطَ دقیقٌ دقیق و أخلِصِ العملَ فإن النّاقدَ بصیرٌ بصیر. یعنی اخلاص ات بیشترباشد کسی که اعمال را برسی می کند خیلی ناقد است توشه ی خیلی زیادی بگیر و راه خیلی طولانی است سفینه ای که درست کردی باید خیلی محکم باشد دریا خیلی عمیق است می گوید اینها را گفتم دیدم ای وای پدر از حال رفت چنان خودش را می زند گریه می کند اینها را دوباره خودش تکرار می کند جدد السفینه فان البحر عمیق عمیق پدری که اینطوری حق پدری را ادا کند آقا زاده اش چی می شود آقای حائری شیرازی مادری که نتواند حق مادری را ادا کند این حق مادری است در برابر طفل اینطوری سلوک داری در خیابان فرزند من چه گناهی دارد که تو را اینطوری دید اغوا شد تمام زحمت من هدر شد این حق الناس نیست فردا چطور می خواهی این حق الناس را ادا کنی یعنی در این دنیا من با تمام ذراتم به این نتیجه رسیدم که هر لحظه باید استعاضه داشته باشیم خیلی سخت است سالم بتوانی از این مهلکه خارج بشوی اونقدر دنیا چشمک می زند شرایط خاصی پیدا می شود که غارت بشود و تاراج شود ایمان انسان
شریعتی: که تو را از او غافل بکند
حجت الاسلام عاملی: احسنتم غرضم این بود که ما در این پیغمبر ما اون جاذبه ای که داشت این حریت را درست می کرد توحید در شعاع عظمت حق قرار بگیرد دیگر اصلا من من کی می گوید من؟! من یعنی تشخص من یعنی تعین من یعنی شیطان والله العظیم اونقدر از تشریفات فرار می کند انسان کامل چون دارای تشخص است اونقدر از منیت فرار می کند یک جوری حرف بزند بگوید واه ما فلان کار را کردیم ما هم هستیم مشمئز کننده است امام سجاد گمنام با زوار می رفت مکه اونقدر ازش کار می کشیدند یک ذره نمی گفت که من فلان کس هستم که مثلا خودی نشان بدهد گمنام فلان جا حتما اسم ما باید فلان جا باشد به فلان جا نامگذاری شود اصلا اینها یک وادی غیر توحیدی است وقتی در برابر توحید ذوب شد همه چیز را فراموش کرده خودش هم فراموش کرده است می گوید نیستم نیست که هستی همه در نیستی است هیچم و هیچ در هیچ نظر فرمایی شعر حضرت امام است دعوایشان شد این عالم عارف به عارف گفت که خیلی خودت را نگیری و بیایی شیشه پر ارزن باشد ارزن ها همه من هستم تو یک ارزنی ببین این را هر کس بگوید چقدر ارذل است و چقدر پست است هیچ چیزی در این عالم بدتر از کبر نیست و خدا در این عالم می گوید یک ذره کبر داشته باشی به بهشت جا نمی دهم تو را به بهشت، کبر تو خونه کبر داشته باشی با خانواده در اداره کبر داشته باشی با کارمند اون وقت در سلوک خودت و در جامعه با کسی کبر داشته باشی یعنی خودت، خودت را نباید متمایز ببینی به این نقطه برسی ان الله پیغمبر ما فرمود ان الله یبغض عبده اذا متمیزاً بین اصحابه اگر خدا بداند کسی خودش را می خواهد متمایز نشان بدهد خانه من باید مخصوص باشد وماشین من باید مخصوص باشد و برویم در خارج هم یک ویلا بخریم و برای چی؟ می رویم نه فقط نشان بدهیم که ما اینطوری هستی نشان بدهیم نشان بدهیم مردم خودش را در معرض مردم قرار بدهند که دیده بشود این روحیه که دیده بشوم ترامپ را دیدید که رفته بالای کاخ سفید که بروم کاخ سفید دیده شوم درست مثل یک طفل در روایت است که آخر الزمان بچه ها بر این دنیا حکومت می کنند خیلی کشکولی صحبت می کنیم
شریعتی: نه خیلی هم خوب است
حجت الاسلام عاملی: گفت تو یک ارزنی اون هم درجوابش نوشت همه ی ارزن ها تویی اون یک دونه ارزن هم تویی از وجودم می گریزم در عدم در عدم من شاهم و صاحب علم از عدم گردم عدم چون ارغنون یدم انا الیه راجعون انا الیه من مالک دارم من مملوک او هستم مملوک او هستم عبد از خودش چیزی ندارد العبد ما فیه یدیه لمولاه انا لله و انا الیه راجعون هر لحظه باید این فکر را داشته باشی مسافر هستم هر لحظه یا ایها الانسان انک کادحٌ بگو مسافر هستم الان در حال سفر هستیم ما و لذا توشه لازم داریم در هر لحظه توشه باید بگیری برای خودت مسافری یعنی الان این همه پول خرج کردی این ویلای صد میلیارد و دویست میلیارد و هزار میلیارد درست کردی الان داری رد می شوی سر راه با این پولت چقدر می توانستی گره جامعه را باز بکنی این همه دلار در خانه ها این همه طلا در خانه ها این مال راکد است درد مال راکد امام صادق فرمود در قیامت از همه دردها بالاتر است این کار را کردی و این عقلانیت است تعطیلی عقل است چرا مال راکد درست کردی یاالله تجارت بکن یک پولداری شهر ما از دنیا رفت یک آقایی خواب دیده بود گفت وضعت چطور است سرمایه داشتم تجارت نکردم به همین جهت حضرت ختمی مرتبت بزرگترین انسان های حر را آقای شریعتی به جامعه ی بشری تحویل داده است همه احرارشان را بیاورند پیغمبر هم احرار خودش را بیاورد امیر المومنین سر حریت را می گوید عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ در زده شد بهبهانی مرحوم بهبهانی می گوید رفت دم در دید پادشاه یک قرانی فرستاده خطش نفیس و تهذیب نفیس و جلدش نفیس و روی جلدش تمام احجار کریمه یعنی همه جمع بشوند قیمت گذاری بکنند نمی توانند گفت این چیه آوردی؟ گفت قران آوردیم گفت چرا قران را اینطوری کردی اینطوری باشد که قرآن را نمی خوانند گفت آقا من مامورم به ما دستور دادند بیاوریم دیگر با این کارها کار نداریم گفت یاالله من این قران را به خودتان دادم بفرمایید بروید در را بست تماشا کن چه عظمت روحی! به خودتان دادم ببرید انسان حُرّ تمام کسانی که توانستند برای بشریت خدمت بکنند حر هستند حضرت امام حر بود یک عبا و یک قبا بیشتر نداشت عظمت را درست کرد خادم آقای بروجردی می گوید رفتم بروجرد حاج احمد آقای خادم 54 سال روی قبرش نوشتند برای آقای بروجردی خدمت کرده دیدم چقدر ملک داشته همه را در قحطی در اختیار مردم گذاشته هیچی ندارد هر جا می رفتیم می گفت این اجدادش بود همه را فدا کرده که مردم عزت داشته باشند و عزتشان
شریعتی: و این آدم ها چقدر بزرگ می شوند
حجت الاسلام عاملی: آقای بروجردی از مراجعی بود که کل عالم شیعه را گرفت مرجعیتش مثل حضرت امام هر نقطه ای می رفتی اونجا شیعه بود مرجعش آیت الله بروجردی بود یک هیبت معنوی داشت خیلی استثنایی اونوقت همین سرش این است که می گوید که عظم الخالق فی انفسهم خدا رحمت کند شهید مدنی را شهید مدنی می گفت که من در الله اکبر می مانم در نماز مردم هم خیال می کردند وسواس دارد در الله اکبر می ماند که من این الله اکبر یعنی اکبریت خدا تحت سیطره ی خودش همه چیز را گرفته است دل خوشی من به این اکبریت است
شریعتی: قل الله ثم ذرهم
حجت الاسلام عاملی: ذائقه من با این اکبریت است انس من با این اکبریت است چشم من تمام در این اکبریت است انا خائفٌ منهم او گفت خلق کرده فقط به تو دارم نگاه می کنم من می گویم آقای شهید مدنی در الله اکبر مانده بود خیلی از عرفا هستند که در تمام کلماتش می مانند اینی که می گویی الحمدلله رب العالمین کل کائنات تحت ربوبیت خداست تحت تربیت خداست پهنۀ تمام کائنات می دانید اول و آخرش کجاست اون وقت چنان هیبت می گیرد فورا خدا برای اینکه این هیبت انسان را مضطرب نکند می گوید الرحمان الرحیم فورا رحمانیتش را زنده کند ذوالجلال و الاکرام خیلی ها ذوالجلال هستند اکرام ندارند جلال دارد اما کنارش هم اکرام هم دارد اون وقت
شریعتی: تو یک وقتی خالی نکنی و کم نیاوری
حجت الاسلام عاملی: در اون محاذات دو رکعت نماز که می خواهد محاذات خدا قرار بگیرد در هر کلمه اش بالاخره آخر سر پناه می برد به جمله حضرت امام سجاد می گوید خدایا واجب الطاعه نبودی نماز نمی خواندم لو لا لاواجب قبول امرک و ان ذکری ایاک وقتی در محاذاتش قرار میگیرد در نماز یک عوالمی کشف می شود نماز معراج است دیگر اندر همه عمر من شبی وقت نماز آمد ور من خیال معشوقه فراز بگشاد ز رخ حجاب می گفت بناز آری بنگر که از که می مانی باز اونی که بی نماز است نمی داند از چه مانده است اونجاست که امام در حالت نماز مطالعه که کرده با خدا می گوید الهی استغفرک من کل لذتٍ بغیر ذکرک استغفار می کند از هر لذتی که به غیر ذکرت بوده است اون در الله اکبرش می گوید مانده است و اون در هر ذکری آقای اراکی می گفت شما از دامادش حاج سید محمد تقی خوانساری می گوید شما یک از ایشان بارون دیدی ولی من از هر روز من از این سید باران می دیدم بعضی ها اینطوری زندگی شان اینطوری است
شریعتی: به نظر از ایشان بود که مرحوم حاج شیخ حسین قمی بود که خاطره ای نقل می کرد که حاج شیخ عبدالکریم نامه اش نوشته بود گفت اگر کمکی نیاز داری ما بهت کمک کنیم ایشان در جواب نوشته بود ما به کریم نیاز داریم ولی به عبدالکریم نه از لطف مرحمت شما ممنون هستم اون هم توحید یقین دارد دیگر شهید ثانی می گوید در این مدتی که طلبه بودم اگر عنایات خدا را بخوام بنویسم من در لبنان رفتم منزل شهید ثانی رفتم بنده خدا را گرفتم در حج بردند در استانبول کشتنش اون وقت می گوید خودش هیزم جمع می کرده می آورده بیست و سه بار در زندگی نامه خودنویسش می گوید ثم سافرت به این شهر رفتم علما تمام شد به شهر دیگه رفتم اون هم علمایش تمام شد به شهر دیگر رفتم ایشان می گوید عنایاتی که در این بیست و سه سال دیدم اگر بخواهم بنویسم بلغت ما تالیف ما یعلم الله خدا می داند چقدر تالیف ضخامت پیدا می کند لقد علمت جن و الانس انهم لمحضرون جن و انس می گوید در محضر خدا هستیم در محضر خدا بی ادبی بکنیم این صددرصد سوء مراقبه می آورد برای انسان هتک بکنی هتکت می کنند کسی که شراب خورده و هتک کرده حکم خدا و حرمت خدا را در روایت هست که خلق الله سربال یعنی شِلوار شلوار یعنی شلوار کنایه از این است که خدا حرمتش را می شکند اگر خدا بخواهد حرمتش را بشکند یک تیکه هم عرض می کنم تمام بکنم که انسانی که در اینجا تعلق دارد تعلق اینجا زنجیر می شود در آخرت یک عده که ذی الأغلال و فی اعناقهم همان زنجیرهایی است که در این دنیا برده است اگر زنجیرها را باز کردی اگر زنجیر را باز نکردی همیشه در زنجیر هستی شیخ جعفر شوشتری می گوید اگر آتش اینجا را خاموش کردی دیگه اونجا آتش نیست اگر آتش اینجا را خاموش نکردی و متصل شد به آتش جهنم دیگر خاموش شدنی نیست این بحث ادامه ی خیلی شنیدنی دارد انشاالله جلسه آینده.
شریعتی: آقا خیلی ممنون و متشکرم خیلی نکته های خوب شنیدیم من از آن روز که در بند توام آزادم این حریت ثمره عبودیت است امیدوارم با نکته هایی که حاج آقای عاملی فرمودند یک بحثی داشتیم راجع به تشخص اگر خاطرتان باشد بحث مفصلی بود نکته های خوبی را همانجا شنیدیم انشاالله که بندها را یکی یکی باز بکنیم و قصه ی پرواز قصه ی دل کندن و دل بریدن و خوش به حال همه ی اونهایی که این حریت را در آنات و لحظه های زندگی خودشان تجربه می کنند ما قراری گذاشتیم هجدهم هر ماه قمری طرح فرزندان غدیر طرح آشنایی است برای همه ی دوستان و عزیزانمان هم کسانی که مشارکت بکنند و کمک بکنند به زوج های نابارور که سالهای سال است الحمدلله در این طرح کنار ما هستید از لطف همه تون ممنونم هم زوج هایی که می خواهند از تسهیلات این طرح بهره مند شوند به کانال ما مراجعه کنند و یا به سایت ما مراجعه کنند عزیزانی که می خواهند مشارکت کنند و همراه شوند عدد 18 را به 20000303 پیامک بکنند نحوه ی مشارکت برایشان ارسال خواهد شد خیلی از زوج ها بودند که در این سال ها چشمشان به فرزندی روشن شده و انشاالله که نو چشمشان باشد به معنای واقعی کلمه و اونهایی هم که در انتظار اولاد هستند و کم هم نیستند انشاالله به زودی زود چشم شان روشن بشود و خلاصه کلی اتفاقات قشنگ رقم می خورد یک وقتی مفصل تر راجع بهش صحبت خواهیم کرد و گزارشش را خدمت تان خواهیم داد آیات ابتدایی سوره مبارکه جمعه را بشنوید برگردیم نکته های حاج آقای عاملی بفرمایید خواهش می کنم.
( قرآن کریم سوره جمعه صفحه 553، آیات 1 تا 8)
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سوره مبارکه جمعه را شنیدیم مخصوصا برای حاج آقای عاملی اهل جمعه و اهل نماز جمعه و نکته هایتان را بشنویم و انشاالله خداحافظی می کنیم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم ادبیات خدا در قرآن ادبیات بسیار فاخری است اونقدر محترمانه صحبت می کند با انبیا و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک العظیما یا مثلا به حضرت موسی فنستناک بنفسی و کلم الله موسی تکلیما یا اتخذ الله ابراهیم خلیلا و لقد نادانا نوح فنعم المجیبون از حضرت عیسی چقدر عالی صحبت می کند از حضرت یحیی چقدر عالی صحبت می کند از حضرت زکریا چقدر عالی ادبیات فوق العاده است خدا دو جا تند صحبت کرده یکی جایی است که یک عالم ریاست طلب است عالم ریاست طلب چون ریاست طلبی نجاست معنوی است اومده اون وقت در برابر با یک پیغمبر درگیر شد به خاطر ریاستش خدا اون را به سگ تشبیه کرده ان تترکم یلحد ذلک مثل القوم الذین کذبوا بآیات الله این را تشبیه کرده به سگ حمله بکنی باز له له می زند و حمله نکنی در هر حال هر کاری بکنی این ریاست طلبی را رها نمی کند خدا نشان داد که این در نظرش چقدر رتبه ی پایینی است و رتبه بدی است قصد زشتی است که خدا اینطوری تعبیر کرده تعبیر خدا پیام دارد چرا با جای دیگر اینطوری صحبت نکرده است جای دوم زمانی است که بنی اسرائیل کتاب بسیار با عظمتی مثل تورات نازل شده خدا از تورات اونقدر خوب صحبت کرده اونقدر الان تورات تعریف شده نه تورات واقعی اونی است که خدای متعال هدایت می گوید و حق می گوید وفرقان می گوید چه ثروتی داد به بنی اسرائیل و نبذوه و بذلوه اونجا خدا خیلی سخت وارد شد گفت مثل الذین هم التورا ثم لم یحمله آیه پنجم سوره جمعه كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ خودش هم می گوید عجب مثل بدی شد و عجب حکایت بدی شد حکایت اینها ندانی چه باری داری این باری که برای تو دادند و عمل نکردند و تکذیب کردند آیات قرآن را خدا تشبیه کرد اینها را به الاغ در روایت هم هست که اونی که در نماز سرش را اینطوری می کند سر نماز اما یخاف الذی ان یحول الله راسه راس حمار اونی که در نماز خودش را اینطوری می کند نمی ترسد که خدا صورتش را اینطوری کند وسط نماز و حین نماز تو باید بفهمی با کی حرف می زنی تمرکز نداری و اتدری بین یدیه من قلت امام سجاد گفت پیغمبر ما گفت در معراج رفتم فلان طایفه را دیدم که در بدنشان بدن الاغ بود و سرش سر خوک بود هزار رنگ از عذاب در بدنش بود تشبیه کرد به الاغ و یک جمله بسیار وحشتناک بگویم تمام خیلی ارزش دارد در هر دو جا خدا گفت که ذلک مثلٌ قوم الذین کذبوا بآیات الله کسی که به اندازه یک قران بهش حرف بزنم بیاید تکذیب بکند اتجعلون رزقکم انکم تکذبون گلایه می کند می گوید من همچین رزقی دارد به جای اینکه از اون رزق استفاده کنم تکذیب می کنم نشان می دهد هر کس آیات خدا را تکذیب کند خودش خودش را درست کرده و فرایند طبیعی خودش را درست کرده یا آیات تشریحی قرآن به اندازه ی حرف بزند بگوید هیچی نفهمیدم این وصف این به اون هم شامل است کسی که ریاست طلب باشد چون دنبالش گفته مناطش تکذیب آیات قرآن است کسی که آیات قران را تکذیب کند همان وصف به اون هم شامل می شود
شریعتی: بسیار عالی خیلی ممنون و متشکرم از شما دعا بفرمایید و انشاالله خداحافظی کنیم
حجت الاسلام عاملی: یک عالم خیلی خوبی داشتیم در سوریه البوتی بهترین عالم اهل سنت بود در عالم اهل سنت البوتی این را کشتنش فتوا دادند که این باید کشته شود و داعشی ها این را کشتند یک کسی اومد برای دیدارش در عمامه اش بمب گذاشته بود اون بمب منفجر شد در مسجد کشته شد یک روز قبل از کشتن و شهادتش گفت که من خدا را در خواب دیدم یک پیرمرد خیلی مهذبی بود من یک دعایی از ایشان برای خودم یادداشت کردم حیفم می آید که با عزیزان به اشتراک نگذارم
شریعتی: خدا انشاالله خیرتان بدهد ایشان گفت امیر المومنین گفته یک دعایی یاد می دهم به شما در آخر هر نمازی بخوانید قسم به خدایی که نفس من در دست اوست هر کسی این دعا را بخواند خدای متعال تمام گناهانش را از دم پاک می کند پرونده از نو شروع می شود اللهم یا من لایشغله سمع ان سمع ای خدایی که به این گوش بدهی اینطور است که نتوانی به اون یکی دیگر گوش بدهی یا من لایقلده کثرت المسائل ای خدایی که ازش حاجت بخواهی تو را به اشتباه نمی اندازد یا من لایتبرم بالاحاح العباد ملحین علیه " یا بن آدم أكثِرْ مِن الزّاد فإنّ الطریقَ بعیدٌ بعید، و جدِّدِ السَّفینه فإن البحرَ عمیقٌ عمیق و خَفِّفِ الحمْلَ فإنَّ الصِّراطَ دقیقٌ دقیق و أخلِصِ العملَ تبرم خسته شدن است ای خدا که با اصرار بگویند این را به من بده بچه ام کارش را درست کن با اون هیچ وقت خسته نمی شوی جمله را که گفت ازقنا بعد رحمتک و کرم استجابتک اولی را هم یاد نگرفتی این را یاد بگیر اذقنا بر رحمتک و کرم استجابتک به من بچشان خنکی رحمت خودت را و کرم استجابت خودت را
شریعتی: به به! چه دعای خوبی خیلی ممنونم از شما حاج آقای عاملی خیلی ممنون از نگاه پر مهرتان آخر هفته خوبی برای همه شما آرزو می کنم گفت ای عشق به جسم خسته جانی بفرست تنگ است جهان ما جهانی بفرست ما خاک به اندازه ی مردن داریم تا زنده شویم آسمانی بفرست در آسمان رحمت و محبت پیغمبر پرواز کنیم و سلام کنیم و صلوات بفرستیم تا سلامی دوباره و دیداری دوباره خیلی ممنونم از شما حاج آقای عاملی سپاسگذارم