حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمت الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت جنابعالی و همه مخاطبین عزیز دارم و ماه ربیع المولود را هم تبریک عرض می کنم ولادت خاتم النبیین هفدهم این ماه و ولادت وجود مقدس مام صادق انشاالله مبارک باشد البته می دانید در این ماه تمام سراسر ماه جشن و شادی است فقط ما فردا شب یعنی شب دوشنبه شب شهادت وجود مقدس امام عسگری سلام الله علیه است روز دوشنبه روز شهادت تعطیل رسمی هست و انشاالله عزیزان به این امام همام هم عرض ارادت خواهند کرد و پدر بزرگوار ولی عصر ارواحناه فداه آغاز امامت و ولادت وجود مقدس امام زمان ارواحناه فداه و بحث رد مظالم را هم همیشه در ماه ربیع المولود داشتیم و داریم انشاالله باز هم برای مخاطبین عزیز با یک مقدمه ای از کلام امیر المومنان سلام الله علیه انشاالله توضیح خواهیم داد
بسم الله الرحمن الرحیم. این جلسه هفتم خطبه 176 نهج البلاغه است فراز پایانی خطبه است در فراز پایانی حضرت به سه مطلب اشاره می فرمایدیکی پرهیز دادن از ظلم و ستم به دیگران و دوم بحث تلوون انسان رنگارنگ و هزار چهره نباشد و بحث سوم در پایان راجع به این که به عیوب دیگران نپردازیم و به عیوب خودمان بپردازیم این سه تا در بخش پایانی است.
بخش اول علی و ان الظلم ثلاثۀ حضرت به ظلم اشاره می کنند می فرمایند ظلم سه بخش است اون بخش مهمی اش که حضرت رویش تاکید دارند می فرمایند یک سلسله گناهانی که خدا می آمرزد همین گناهانی که بین ما و خدا قبلا هم اشاره کردیم اگر حق الله باشد نمازی خدایی نکرده نخوانده باشیم و روزه ای نگرفته باشیم یک گناهی بین خودمان و خدای متعال حق الله حضرت می فرماید یغفر این گناهی است که خدا می آمرزد انسان اگر توبه کرد خدا ارحم الراحمین است توبه هم نکند خدا باز می تواند بیامرزد فرق وعده و وعید همین است وعده تخلف ناپذیر است خدا وعده بهشت و رضوان الهی حتما انجام می دهد وعید یعنی وعده به اعضاء و الزام آور نیست ما اگر توبه کردیم در حق الله حتما خدا می آمرزد توبه هم نکردیم باز خدا ارحم الراحمین است می تواند بیامرزد گفت با کریمان کار دشوار نیست ولی اونی که خیلی سخت است ظلمی که خدا رها نمی کند حق الناس است فظلم العباده بعضهم بعضا اینکه ما به همدیگر ظلم کنیم این اتفاقا بحث رد مظالم هم که امروز داریم انشاالله یک بخشی اش همین است اگر مال کسی را از بین بردیم حالا باید چطوری جبران بکنیم جالب است من یک داستانی بگویم با این داستان سخن را آغاز کنم حتما برای مخاطبین عزیزم جالب است چون الان در فاصله ی رحلت پیامبر و ولادت پیامبر هستیم قصه ی بسیار زیبایی است از خاتم النبیین صلی الله علیه و آله ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش ذیل خطبه ی 234 آورده ولی مصدر اصلی اش تاریخ طبری است یکی از تاریخ های بسیار بسیار قدیمی ما هست خواهش می کنم بیشتر عنایت کنند پیامبر خدا روزهای آخر آمدند برای مردم سخنرانی کردند و فرمودند که من کنت اخذت له مالاً اگر کسی از من طلب مالی دارد بیاید بگوید پولی طلب دارد و مالی طلب دارد بیاید بگوید لا یقل رجلٌ کسی این حرف را نزند که انی اخفا الشحنا من قبل رسول الله من می ترسم اگر بگویم از پیامبر طلبی دارم پیامبر ناراحت شود شحنا با ه جیمی کینه به دل من اینطوری نیستم علی و ان الشحناء لیست من طبیعتی و لا من شأنی شأن من این نیست که بخواهم کینه از کسی رحمتا للعالمین بود کسی از من بترسد دشمنی با کسی داشته باشم چون می دانید الان به کسی بگویی یادته طلبی ما ازت داشتیم و سالهاست ندادی اصلا شاید طرف ناراحت شود الان به بعضی ها بگویی پول ما را بده و طلب ما را بده ناراحت می شوند فرمود نه من اینطوری نیستم ان احبکم الیَّ الله اکبر ان احبکم محبوب ترین شما پیش من کسی است که بیاید الان حقش را بگیرد من دوست دارم محبتم بیشتر می شود اگر کسی از من طلبی دارد بلند شود اعلام کند احبکم این می شود محبوب ترین فلقیت الله الله اکبر خاتم النبیین با اون عظمتشان فرمود دوست دارم روزهای آخر عمر حضرت بود لقیت الله و انا طیب النفس من پاک و پاکیزه به ملاقات خدا بروم چقدر مهم است پیامبری با این عظمت ای اشرف بندگان یزدان وی سرور سروران عالم ولی روزهای آخر می فرماید اگر کسی حقی دارد حقش را بگیرد دوست دارم من یک جوری از دنیا بروم لقیت الله ملاقات خدا طیب النفس روح و جانم پاکیزه پاکیزه باشم به کسی بدهی نداشته باشم اینقدر حق الناس مهم است اینقدر بدهی مهم است جالب است تا رسول خدا این را فرمود فقام رجل یک کسی گفت آقا بگذارید من بگویم من سه درهم از شما طلب دارم یعنی اگر هفت درهم دیگر بهش اضافه کنی تازه می شود یک دینار سه درهم رسول خدا فرمود که انا لا نکذب قائلاً من نمی گویم دروغ می گویی و لا نستحلفه علی یمین نمی گویم هم قسم بخور ولی بگو ببینم فیم کان لک انی کجا بود داستانش چی است چطور من سه درهم به تو بدهکار بودم نمی گویم دروغ می گویی خیلی جالب است قبولت دارم ولی قسم ات هم نمی دهم چون می دانید قسم دادن هم کار خوبی نیست اون هم مخصوصا مال مبالغ کم گاهی ائمه علیهم السلام در حالات امام سجاد سلام الله علیه است کسی طلبی داشت کار به جایی رسید که حضرت باید قسم می خوردند فرمود من قسم نمی خورم تو ادعا داری من بهت می دهم بله یک وقت مبالغ سنگین است چرا انسان حتما نباید کلاه سرش برود اگر کار به دادگاه می کشد دادگاه برود و قاضی بیاید قسم بخورد و دست روی قرآن بگذارد ظلم بهش نشود و کلاه سرش نرود ولی حالا سه درهم رقمی نیست که فرمود نه من تکذیب ات می کنم و نه قسم ات می دهم ولی داستانش چیه تو می گویی عرض کرد یا رسول الله یک روز مر بکم مسکینٌ یک مسکین و فقیری به شما مراجعه کرد شما به من فرمودید سه درهم بهش بده اون سه درهم را من از شما طلب دارم حضرت فرمودند اعطیه یا فضل فضل ابن عباس اونجا بود فرمود این پول را بهش بده باز دوباره حضرت فرمود ایها الناس خیلی مهم است عرض کردم ببینید این مقدمه ی بحث رد مظالم هم هست کلام امیر المومنین سلام الله علیه خوشبختانه امروز به این مقطع رسیدیم پیامبر خدا باز تاکید می کند ایها الناس من کان عنده شیئٌ اگر کسی حالا از اون طرف اگر کسی چیزی پیش اش هست من ازش طلبی دارم بیت المال طلبی دارد اون هم پاشه بگه قسمت اول این بود که اگر کسی از من طلب دارد بگه قسمت دوم اگر من از کسی طلب دارم بیت المال کسی به بیت المال بدهکار است بلند شه بگه و لا یقل فضوح الدنیا نگوید من الان بلند شوم اعلام کنم فلان مال را از بیت المال بردم رسوا می شوم فضوح فضاحت دنیایی و رسوایی دنیایی نه فان الفضوح الدنیا اهواً من فضوح الآخره آدم در دنیا رسوا بشود بهتر است که در آخرت رسوا بشود در دعاها هست دعا می کنیم اللهم لا تفضحنی علی رؤس الاشهاد یعنی خدایا در موقف قیامت که تمام خلق اول و آخر ایستادند اونجا ما را رسوا نکن اگر کسی طلبی دارد و اگر کسی بدهی دارد از بیت المال چیزی برداشته نگوید رسوا اون رسوایی اش از قیامت بدتر است
ملایی: در دعای کمیل داریم وَلاَ تَفْضَحَنِى بِخَفِىِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّى اونجا هم همین است
حجت الاسلام حسینی قمی: جالب است اینجا هم باز فقام رجلٌ اینجا هم کسی بلند شد گفت عندی ثلاثۀ دراهم قلل من هم سه درهم از بیت المال برداشتم باز این سه درهم است کلی اش حضرت سوال کردند لم برای چی برداشتی چرا؟ گفت یک وقتی احتیاج داشتم رفتم بیت المال حساب و کتابی دارد باید قرض می گرفت دزدی کند باز حضرت فرمودند به همان فضل ابن عباس فرمودند خذها ازش بگیر و به بیت المال برگردان جالب است باز حضرت فرمود من کان له علیَّ دینٌ تو رو خدا مسلمانها و مخاطبین عزیز اگر از شما سوال کردند آخرین سخنان پیامبر شما چی بوده دو مطلب 1- فرمود اگر کسی دینی از من دارد بیاید بگیرد و اگر به کسی وعده ای دادم وعده را عمل نکردم بیاید بگوید حضرت مجدد تکرار کردند فقام رجل یک کس دیگری بلند شد گفت آقا ان لی انک عددتا یک وعده ای به من دادی به اون وعده عمل نکردی حضرت فرمود من چه وعده ای دادم گفت انی تزوجت من ازدواج کردم شما به من وعده دادید که ان تعطینی ثلاثۀ عواقب یک مقدار عواقی هر عوقه می گویند هفت مثقال نقره مثلا گفت شما به من کمک در ازدواج به من وعده کمکم می کنید حضرت فرمودند باز به فضل ابن عباس فرمودند بهش کمک کن وعده داده بود رسول خدا یعنی آخرین سخن پیامبر ما و آخرین نگرانی پیامبر ما این بود که نکند به کسی بدهکار باشد نکند به کسی وعده ای داده به وعده عمل نکرده باشد یک وقتی عرض کردم مثلا ببینید در حالات سید الشهدا سلام الله علیه است شب عاشورا اعلان کردند و فرمودند که امر منادیاً فرمودند یک منادی برود از طرف من اعلام کند اگر کسی بدهکار است امر منادیاً ان ینادیَ ندا کند و صدا بزند در میان لشکر سید الشهدا همین هفتاد و چند نفری که باقی ماندند اگر کسی بدهکار است در جمع ما نماند لایقاتلن معی رجلٌ علیه الدین مدیون در جمع ما نماند من این جمله را به نظرم یک بار دیگر سمت خدا گفتم بعضی ها گفتند این حدیث درست نیست گفتم چه اشکالی دارد سندا مشکل دارد دلالتا مشکل دارد چه اشکالی دارد امام است و حجت خداست برای اینکه حق الناس را مردم برایشان مهم جلوه کند بیعت خودش را بردارد چه اشکالی دارد حتی در حالات رسول خدا داریم پیامبر وقتی می خواستند به جنازه ای نماز بخوانند سوال می کردند این را من بارها خواندم می خواست پیامبر به جنازه ای نماز بخوانند سوال می کردند بدهکار نیست اگر می گفتند چرا بدهکار است می فرمایند به اندازه بدهی اش ارثی ازش به جا مانده که بدهی اش را بدهند اگر می گفتند ارث نبود و ارثی به جا نگذاشته بود بدهی داشته باشد حضرت نماز نمی خواند نه اینکه مسلمان نباشد می گفتند یکی دیگر نماز بخواند به امام صادق گفتند این حدیث راست است واقعا پیامبر به جنازه بدهکارها نماز نمی خواندند حضرت می فرماید حدیث راست است نه اینکه بدهی اشکالی داشت بالاخره هر کسی در زندگی اش یک بدهی دارد ولی حضرت این کار را می کردند امام صادق سلام الله علیه فرمود حضرت این کار را می کردند که مردم حق الناس برایشان مهم جلوه کند و ساده نگیرند طرف پولی گرفته و از دنیا رفته و ارثی نگذاشته چرا وقتی انسان از دنیا می رود در احکام وصیت گفتیم تمام بدهی هایش به روز می شود یعنی اگر من به کسی بدهکارم مال دو سال دیگر بمیرم همین الان باید بدهی ها را بدهم چرا برای اینکه اون ارث را تقسیم می کنند و بعدا چیزی باقی نمی ماند بنابراین از مهمترین مصادیقش یکی همین است که حضرت می فرماید ظلمی که خدا رها نمی کند ظلم العباده بعضهم بعضا به همدیگر ظلم کنید و مال دیگری و آبروی دیگری لایترک خدا رها نمی کند چرا چون حق الناس است و حق الله نیست البته حق الله هم است خدا بگذرد حق الناس باید مردم بگذرند و پول مردم پرداخت شود جالب است این حدیث را بخوانیم خیلی زیباست که گفت الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم حکومت انسان های کافر دوام پیدا می کند ولی حکومت انسان های ظالم دوام پیدا نمی کند حالا این ظلم ظلم فردی من به کسی یا حکومت ظلم بکند الملک لا یبغی مع الظلم ممکن است یک دولتی به خدا ایمان ندارد ولی به مردمش ظلم نمی کند به خدا ایمان ندارد کافر است ولی ظلم نمی کند حق مردم را ادا می کند این دوام دارد حکومت های کافر در طول تاریخ فراوان بودند که صدها سال طولانی بودند ولی اگر نه کسی مسلمان بود و ظلم کرد لایبقی مع الظلم با ظلم چه کافر و چه غیر کافر حکومت ظالمانه دوام ندارد باز خود امیر المومنان حکمت 221 فرمود بعث الزاد الی المعاد بد توشه ای است برای قیامت چی؟ العدوان علی العباد ظلم به بندگان اگر با این زاد و توشه برویم خیلی خیلی بدترین زاد و توشه همین است یک داستان دیگر هم بگویم این در کافی شریف است این هم خیلی قابل توجه است واقعا هشدار است امام صادق علیه السلام به ابی بصیر فرمود ابوبصیر از اصحاب خوب امام صادق سلام الله علیه است فرمودند ما یک کتابی داریم پیش ما هست عندنا الجامعه فیها کل حلالٍ و حرام تمام احکام الهی توی این کتاب هست بعد حضرت خواستند یک چیزی عملا یاد این آقا بدهند یاد ابوبصیر و همه ما بدهند به ابوبصیر فرمود تأذن لی اجازه می دهی من یک کاری انجام بدهم گفت آقا اختیار دارید حضرت یک کمی این دستش را فشار دادند اینجا غمضاً دست من را یک کمی فشار دادند فرمودند حتی در اون کتاب عرش هذا این دیه و عرش اش چقدر است این هم در اون کتاب هست یعنی فکر نکنیم حالا ما چیزی نیست حالا یکی زدیم تو گوش یک کسی و مال یک کسی را خوردیم و یا کسانی که مال بیت المال را بالا می کشند و بیت المال را فکر می کنند که مال البیت است مال خانه خودشان است چیزی نیست حالا فرمود حتی یک کمی حضرت می دانید امام علیه السلام در حدی فشار ندادند که سرخ بشود
ملایی: بله همان عرش وارد بشود و دیه و اینها فقط یک اشاره ای کردند
حجت الاسلام حسینی قمی: شما چقدر فرمود عرش این هم هست و الا اگر سرخ بشود هزار بار این مسئله را گفتیم بزنی تو صورت کسی سرخ بشود یک مثقال و نیم طلا دیه اش است بروید ببینید رساله ها را حالا اینی که تو صورتش می زنی فرزندت باشد و برادر کوچکتر و خواهر کوچکترت باشد و شاگرد مدرسه باشه و شاگرد مغازه باشد هر کسی شما بزنی تو صورت کسی سرخ بشه یک مثقال و نیم دیه اش است دو برابر اگر از سرخی گذشت و کبود شد می شود دو برابر میشه سه مثقال طلا اگر سیاه شد شش مثقال طلا دیه اش است زدی تو صورتش هر کسی عرض کردم فرزند خودت فرقی نمی کند فرزند خودمان اختیار خودمان به خودمان حق نداریم آسیب برسانیم باز از رسول خدا هست از امالی شیخ طوسی سه تا گناه است که به آخرت کشیده نمیشود یکی اش البغی علی الناس ظلم به دیگران دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شمع را سحر کند
باز در من لایحضر شیخ صدوق از رسول خدا من حبس ان اخیه مسلم شیئا کسی حق برادر ایمانی اش را ندهد حبس کند حرم الله علیه برکت الرزق خدا برکت را از زندگی اش بر می دارد خواهش می کنم عزیزان ببینید گاهی دیدید زیاد می گویند زندگی مان به هر جایی می رسیم به جایی نمی رسد و دست به هر کاری می کنیم رونق پیدا نمی کند من راجع به کسی نمی خواهم بگویم ممکن است راجع به کسی قضاوت کنیم ممکن است قضاوت کنیم حق کسی را نداده باشیم در رد مظالم می گوییم حق کسی را نداده باشیم که مصداقش فراوان است کسی از ما طلب دارد به شکلی از دادن طلبش خودداری می کند رسول خدا فرمود اگر باور دارید برکت را از زندگی اش تا کی الا ان یتوب توبه کن و پول طرف را بده و حق اون را بده دوباره برکت به زندگی ات بر می گردد حداقل امتحان کنیم اگر می بینیم واقعا گره به کسب و کار و زندگی مان خورده یک امتحان کنیم اگر واقعا به کسی بدهکار هستیم بدهی را بدهیم ببینیم برکت باید بدهیم دیگه بدهیم ببینیم برکت خاتم النبیین مگر ما ایمان داریم به کلام خدا باز در کافی شریف است از امام صادق الله اکبر ما عبد الله بشیءٍ بالاترین عبادت افضل من اداء حق المومن مومن یک حقی ازت دارد حقش را بپردازی این بالاترین عبادت است در تحف العقول از امیر المومنان اعظم الخطایا بالاترین گناه این است که مال یک مسلمانی شما برداری بدون رضایت او این داستان هم بگم بروم سراغ فراز بعدی رسول خدا در مسجد بعد از نماز صبح رو کردند به مردم سوال کردند خواهش می کنم قصه را هم عزیزان بیشتر عنایت کنند پیامبر خدا نمازشان را می خواندند همیشه بر می گشتند به طرف مردم سوال می کردند اگر بیماری بوده می رفتند عیادتشان کسی مسافرت بوده احوالش را می پرسیدند سوال می کردند برگشتند به طرف مردم فرمودند هل من بنی النجار یک طایفه ای بودند در مدینه کسی از این طایفه در جمع ما هست در نمازگزاران گفتند یا رسول الله چیکار دارید فرمود یک کسی از این طایفه از دنیا رفته ولی نمی گذارند وارد بهشت بشود البته بهشت بهشت برزخی است چرا یا رسول الله فرمودند سه درهم آدرس حدیث را عرض کردند در احتجاج مرحوم طبرسی سه درهم به یک یهودی بدهکار است به یک یهودی، یهودیها و مسیحی در ذمه بودند و مالشان محترم بود در پناه اسلام سه درهم به یک یهودی گفتند خودش فرمود شهیدی از دنیا رفته به خاطر سه درهم بدهی نگویید سه درهم این چیه که برای سه درهم چرا حق الناس کم و زیاد
ملایی: نگید شهید است در روایت داریم یادداشت کرده بودم از من لایحضر شیخ صدوق از اام باقر اول قطرت اول قطره ای که خون شهید که بر زمین می ریزد کفارۀ لذنوبه تمام گناهانش آمرزیده می شود الا الدین بدهکار باشد نه هزار بار شنیده اید حضرت مسلم سلام الله علیه فرمودند من به شهادت رسیدم زره من را بفروشید هفتصد درهم در کوفه بدهکارم بدهی من را بدهید نگو من شهید می شوم و نماینده امام حسین علیه السلام هستم بنابراین برای سه درهم و کان شهیداً خانواده های معظم شهدا می دانند بهتر از من می دانند شهید هستید شهیدشان وقتی به شهادت می رسد می روند بررسی می کنند یک وقت حق الناس و بدهی داشته باشند بدهی اش را می دهند یک روایت دیگر هم بخوانم من ظلم اجیراً در بحث حق الناس اگر کسی اجیر کارگری ظلم بکند واقعا ظلم همه جا ظلم بد است ولی به یک کارگر پول یک کارگر خوردن دارد در بیمه کمش بگذاری و در پاداش کمش بگذاری مزدش رو با تاخیر بدی الان خجالت می کشم بگم خدا می داند درسته شرایط سخته ولی دولتمردان ما باید یک جای دیگر بزنند مزد کارگر و کارمند را با تاخیر ندهند من هر وقت این را می بینم می گویند سه سال پیش با دستمزدی که مال سه سال پیش است هنوز به ما ندادند اضافه کاری داشتیم سه سال پیش الان بهش بگی چقدر ارزش داره شما صد میلیون الان بهش بدی پول سه سال پیش قیمت اجناس سه سال پیش چقدر بوده الان با صد میلیون الان چی میتونه تهیه کنه من ظلم اجیراً اجره کسی ظلم یا کارگری احبط الله این حدیث می دانید شیخ صدوق و علمای بزرگوار می دانند عزیزان فرهیختگان فراوانی بحث ما را می بینند شیخ صدوق می فرماید من روایاتی را در من لایحضره الفقیه می آورم بهش فتوا می دهم این کتاب را هر کس می خواند فتوای شیخ صدوق است روایت فتوای شیخ صدوق در این مسئله بوده یعنی شیخ این رادارد به عنوان حدیث مقبول نقل می کند فرمود اگر کسی عجیب است یک کارگری و کارمندی ظلم بکند مزدش رو نده احبط الله عمله خدا عملش رو حبط می کند حبط عمل یعنی چی تمام اعمالش از بین می رود حبط عمل مواردش خیلی کمه و حرم علیه الریح الجنه خدای متعال بوی بهشت را حرام می کند خواهش می کنم التماس می کنم تو رو خدا اینهایی که کارفرما هستند و رئیس یک کارخانه ای هستند و ادارت و خود دولت در راسش بدهی این کارمندانشان را بدهند امروز هم که بدهند حق الناس نیست؟ شما اگر کسی پول را با تاخیر بدهد جریمه اش می کند در بانک کسی قسطش را با تاخیر بدهد با جریمه بیچاره اش می کنید شما خودتان سه سال و چهار سال این حقوق معوقه را با تاخیر می دهید اون روز دلار بوده بیست هزار تومن و صد هزار تومن این حق الناس نیست من نمی گویم سختی نیست سخت است ولی دولتمردان از یک جا بزنند احبط الله پول یک کارگر و کارمند خدا عملت را حبط می کند این هم یک جمله من فراز بعدی را سریع بخوانم برگردیم به بحث رد مظالم فراز دوم راجع به ایاکم و تلوون فی دین الله حضرت می فرماید آدم متدین و دیندار رنگ بازی نمی کند رنگ عوض نمی کند بوقلمون صفت نمی شود فان جماعتاً الله اکبر ای کاش این هشدار تو گوش ما می ماند ان جماعتاً فی ما تکرهون من الحق با جماعت باشید حالا یک بخشی اش هم به میل شما نیست کرهون یک حقی دارد اجرا می شود تو خوشت نمی آید ولی بیا هماهنگ باش با جماعت خیرٌ من فرقۀ فی ما تحبون من الباطل بهتر از اختلافی است که شما می خواهی به باطل خودت برسی ان الله سبحانه لم یؤت احداً بفرقۀ خیرا خدا به احدی با تفرقه خیر نرسانده ممن مضی و لا ممن بغی خدا با گذشته و آینده یکی است خدای متعال با تفرقه به احدی خیر نرسانده این روزها دیدید مقام معظم رهبری فرمودند وفاق یک امر مقدس است وحدت یک امر مقدس است چی بگیم کجا بگوییم هنوز سخنرانی ایشان تمام نشده بود عده ای دوباره باز طبل مخالفت زدند بابا تو رو خدا این همه گرفتاری ما در برابر دشمن صهیونیستی هستیم همه گفتند رهبر بزرگوار فرمودند همه گفتند پیروز اول این نبرد دوازده روزه مردم ما بودند بعد ایشان سخنرانی می کنند که آقا اختلافات را بگذارید کنار به شب نرسیده هنوز باز دوباره بر می گردند همان حرف های تفرقه انگیز را می زنند رحم کنید به این مردم رحم کنید و به نظام رحم کنید به خون شهدا رحم کنید اگر بنا باشد آقا صبح صحبت کنند به بعد از ظهر نرسد چه فایده دارد عجیب است حضرت می فرماید ان الله سبحانه لم یؤت احدا احدی با تفرقه خیر ندیده ممن مضی ممن بغی نه گذشته و نه آینده این سنت خداست عوض نمی شود یقین داشته باشید شماها هم که دارید بر طبل تفرقه می کوبید به شما هم خیر نمی رسد مطمئن باشید به شما هم خیر نمی رسد اگر وحدت این مردم شکست دشمن دوباره طمع می کند من به گمانم اونچه که دشمن را تا همین امروز باز داشته و پشیمان کرده وحدت مردم است همه دارند می گویند تمام تحلیلگران داخلی و خارجی دوست و دشمن دارند می گویند دلیل اینکه دشمن عقب نشینی کرد دید مردم یکپارچه در صحنه هستند اونها عکسش را انتظار داشتند قدر این مردم را بدانیم بگذارید مردم با آرامش زندگی کنند اگر تفرقه شد اون دشمن هوس می کند و طمع می کند این هم فراز دوم فراز آخر.
یا ایها الناس طوبی لمن شغله عیبه ان عیوب الناس خوشا به حال کسی که دنبال عیب خودش باشد نرود دنبال عیوب دیگران الان ببینید دیگر همه فقط انگشتان اون به اون میگه به خودمان مراجعه کنیم شغله عیبه ان عیوب الناس یک شعری دارد حافظ عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.
نه اینکه امر به معروف نکنیم اون جای خودش این هدایت و دستگیری است
حجت الاسلام حسینی قمی: نه اینکه ذره بین دست بگیریم یک چیزی پیدا کنیم همین حالا عیب رندان مکن این زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت طوبی لمن لزم بیته خوشا به حال کسی که در خانه اش بنشیند و پایش را از گلیمش بیرون نکند و دنبال طاعت خدا باشد بکی الی خطیئته بر خطاهای خودش گریه کند فکان من نفسه فی شغل و الناس منه فی راحه مشغول خودش و گرفتاری های خودش و عیوب خودش باشد مردم از دستش راحت باشند من اون جلسات قبل هم عرض کردم مخصوصا به مناسبت بحث کلام و سکوت گفتم آقا مخصوص این است که توئیت می زنند تو که م توئیت می زنی مواظب باش بنشین در خانه ات بگذار مردم از شر تو راحت باشند دنبال عیوب خودت باش علیه این و اون می نویسید به خودمان نگاه کنید طوبی لمن فکان من نفسه فی شغل ما عیب خودمان را نمی بینیم فقط دیگران را می بینیم و الناس منه فی راحته بگذارید مردم از شر شما در امان باشند راحت باشند بگذارید این وحدت حفظ شود این هم کلام سوم امیر المومنان البته یک توضیحی دارد چون می خواهم بحث حق الناس را مطرح کنم از اون توضیح صرف نظر کنم در بحث رد مظالم من سریع عرض می کنم به هر مقداری که سعی می کنم تمام مطلب را بگویم اولا رد مظالم چی هست ما هر سال می گوییم ولی به نظرم تکرارش لازم است رد مظالم یعنی چی یعنی احیانا ما در یک معامله ای رفتیم یک جنسی از یک جایی خریدیم پول کمتری داریم حالا نمشناسیم مغازه را در راه می رفتیم مشهد جنسی خریدیم پول کم دادیم الان دین گردنمان است یا یک فروشنده ای پول زیادتری گرفته مشتری اش را نمی شناسد در کودکی در نوجوانی و در جوانی زدیم تو گوش کسی به مال کسی آسیبی زدیم شیشه خانه ای را شکستیم و فرار کردیم همین مثال هایی که زدم معلم به شاگردش آسیب زده الان نمی شناسد اگر بشناسد شاگرد را اگر طلبکار است بشناسیم باید به خودش بدهیم تصادف کردیم خیلی پیش می آید باید می ایستادیم نایستادیم آینه ماشینی شکستیم و خطی به ماشین دیگران کرایه ای ندادیم و کرایه اضافه ای گرفتیم و مالی را پیدا کردیم باید اعلام می کردیم صاحبش را اعلام نکردیم الان هم نمی دانیم صاحبش کی است به گمانم تقریبا می شود گفت همه ما یک جور مظالم به گردنمان است چیزهایی که ازش غافل بودیم هر کدام از ماها یکی از مواردی که عرض کردیم به گردن ما بود اگر می شناسیم طرف را بارها گفتیم باید برویم به خودش بگوییم خودش ازدنیا رفته به وارثانش بگوییم بنده به کسی بدهکار هستم و پول کم دادم و بدهی دارم آینه ماشینش را شکستم و یک کاری کردم و الان هم نمی شناسم نه خودش نیست و وارثش هم نیست این را می گویند باید مظالم یعنی چی یعنی به نیت اون آقایی که ما نمی شناسیم به فقیر ما باید پول بدهیم این اجازه مرجع تقلید می خواهد ما چطوری برویم به نیابت او کسی باید داشته باشد یک کسی باشد که چنین ولایت و اختیاری داشته باشد این اجازه مراجع تقلید می خواهد ما در ماه ربیع الاول مخاطبین عزیز با این برنامه آشنا هستند اول ماه ربیع از مراجع اجازه می گیریم برای اینکه خود عزیزان نخواهند هی زنگ بزنند ما می خواهیم مظالم بدهیم سخت است ما از مراجع تقلید اجازه گرفتیم تا سقف یک میلیون و پانصد هزار تومن امسال به دلیل این تورم و گرانی ها مبلغ را یک کمی بالاتر بردیم تا یک میلیون و پانصد هزار تومن تا آخر ماه ربیع الاول اگر می خواهد مظالم بدهد همین مواردی که گفتیم احیانا به کسی بدهی دارد و نمی داند دیگر لازم نیست زنگ بزند دفاتر مراجع ما اجازه کلی گرفتیم تا سقف یک میلیون و پانصد هزار تومن به فقیر بدهند از مراجعی که اجازه گرفتیم از حضرت آیت الله سیستانی و وحید خراسانی و شبیری زنجانی و حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی و مقام معظم رهبری دیگر عزیزان نمی خواهد هی تماس بگیرند و زنگ بزنند نه این تا یک میلیون و پانصد هزار تومن اگر بیشتر از این بخواهند بدهند باز با دفاتر مراجع هماهنگ کنند به کی می خواهند بدهند مصرفش فقیر است به مسجد و مدرسه نمی شود داد فقیر هم سخت نگیریم هر کسی که هشتش گرو نه است الان دولتی ها آمار می دهند حقوق سی میلیون کمتر زیر خط فقر است و خیلی سختگیری ندارد کسی بدهی داشته باشد لازم هم نیست بگوییم رد مظالم است نه به طرف یک جوری برسانید به فقیر یک جوری برسانید به عنوان هدیه بدهید یک میلیون و پانصد هزار تومن بدهی برای پدر و مادرمان و همسر و فرزندانمان و برای همه می توانیم بدهیم پول هم باید بدهیم نه اینکه جنس بدهیم نگویید چیزی در خانه داریم و برنج اضافه داریم نه پول بوده باید پول اگر کالا بود کالا می دادیم و این تمام اینها راجع به مظالمی است که ما به مردم بدهکار هستیم اما اگر به دولت یک زیاد سوال می کنند یک کارمندی می گوید من ماشین دولت را سوار شده بودم یک خسارتی بهش زدم نگفتم اون را باید به حساب دیون دولتی واریز کنند که عزیزان زیر نویس می کنند مراجعه کنند می گویند اون دیگه سقف ندارد و اجازه هم نمی خواهد اون بدهی همیشه هست
ملایی: خودش طرف می داند چیکار کرده یک میلیون و پانصد هزار تومن یا ده میلیون هر چی هست هر چقدر هست هر روزی هم می تواند معتقدم آقای ملایی تقریبا همه ما من خواهش می کنم حتی بارها عرض کردم تمام این صدقاتی که روزها می دهیم اینها را می توانیم نیت رد مظالم بکنیم به موسسات خیریه مثل کمیته امداد و جاهای دیگر می شود داد نمی دانم اگر اونها مستقیم پول را به فقیر بدهند می شود و الا اگر اونها بخواهند تبدیل به جنس بکنند نمی شود به سادات می شود داد به ارحام مان بله فقط واجب النفقه ما نباشید به پدر نمی شود و به پدر و مادر نمی شود و به اولاد نمی شود ولی اگر برادرتان نیازمند است حتما برادر و خواهر و عمو و عمه و خاله و دایی و حتی به اولاد ولی به عروست شما می توانی بدهی به پسرت نمی توانی بدهی ولی عروست واجب النفقه نیست به دامادت می توانی بدهی و یک نکته دیگری هم که اضافه کنم مخصوصا خیلی ها سوال می کنند اگر بدهی مال سال های قبل بوده آیا باید به نرخ روز حساب بکنیم یا نه بعضی از مراجع می گویند باید نرخ روز حساب کرد و تورم را برایش در نظر گرفت این را حتما نظر مرجع تقلید خودتان را در نظر بگیرند باز سوال می کنند که آیا رد مظالم را لازم است به نیت فرد خاصی بدهیم یا نه ما همینطوری می دهیم می گوییم خدایا نمی دانیم اگر من می نشینم فکر می کنم می بینم چیزی یادم نمی آید عیبی ندارد به همین نیت که اگر من بدهکار بودم لازم نیست بگویی من بنشینم فکر کنم و تو راه مشهد من به کسی بدهکار بودم نه همینطوری بگو خدایا اگر مظالمی به گردن من هست به نیت هر کسی که از من مخصوصا به نیت درگذشتگان خدا رحمت کند مرحوم ملا عباس تربتی در حالاتش هست تمام ارثی که بهش رسید به نیت خمس زکات و رد مظالم پدریش داد تمام ارثی که بهش رسید من اخیرا یک آقایی دیدم یک مبلغ سنگین عرض کردم تقریبا همه ما رد مظالم بدهکار هستیم اگر خانم ها زیاد سوال می کردند می شود از پولی که همسرمان به ما می دهد پولی که در اختیارتان قرار می دهیم می شود خیلی هم کار خوبی است خواهش می کنم اگر آقایان می دهند هم مال خودشان بدهند و هم مال همسران و فرزندانشان به هر حال بچه های ما مثل خود ما کوتاهی کردیم مال فرزندانمان بدهید ماها حق الناس را کم جلوه می کند به نظرمان و الا من یک آقایی را تازگی دیدم حرف قشنگی می زد می گفت من تصمیم گرفتم هیچ کار خیری نکنم و تا وقتی که یقین بکنم دیگه مظالم عباد به گردنم نیست گفتم خیلی کار خوبی است همه صدقاتی که می دهید همه پول هایی که به فقرا شما هر روز صدقه نمی دهید همه اینها را در قالب رد مظالم بدهید نیت کنید صبح صدقه می دهید می گویید خدایا یا کمک می کنید به فقیری پنجاه میلیون وصد میلیون در مبالغ سنگین یک آقایی می گفت من تصمیم دارم تمام کارهای خیری که می کنم در قالب مظالم عباد باشد تا یقین کنم دیگر بدهکاری ندارم الان مسئله ای شاید جمله آخرم باشد شما ایستادید به نماز از الان ساعت ده دقیقه به دو است الله اکبر نماز ظهر طلبکار می آید پیش شما آقا طلب ات گذشت چرا پول ما را نمی دهی نماز را به این آسانی نمی شود شکست یک موارد بسیار بسیار خاصی دارد در خانه را زدند تو نمی توانی نمازت را بشکنی در خانه را باز کنی تلفن ات زنگ زد تو نمی توانی نمازت را بشکنی تلفن رو جواب بدی ولی فقها فرمودند سر نماز اگر طلبکار اومد گفت پول منو بده اگر می توانی سر نماز پول تو جیبت است بهش بده اگر نمی شود نمازت را رها بکن بیا برو پول این رو بده چرا دلیل آوردند چون الان ده دقیقه به دو هست برای نماز 5 ساعت وقت داری ولی این طلبکار وقتش رسیده و به اصطلاح فقهی می گویند واجب موسع پنج ساعت دیگر نمازت وقت دارد این وقتش گذشته میگه طلبی که از روزهای قبل داشتم چرا نمی دهی نمازی که به این آسانی می شود رها کرد نمازت را بشکنی پول این را بدهی اگر دِین اینقدر سنگین است خواهش می کنم از این فرصت ماه ربیع عزیزان استفاده کنند تماس هم با دفاتر مراجع مزاحم اونها نشوند ما از همه اجازه گرفتیم آیت الله العظمی سیستانی و شبیری زنجانی و مکارم شیرازی و آیت الله العظمی نوری همدانی و مقام معظم رهبری خواهش می کنم هی دوباره زنگ نزنید این که آقای حسینی قمی گفتند درسته یا نه ما نمی آییم خودمان را مدیون کنیم به خاطر آسایش دیگران تا مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومن هر فقیری که خودتان می شناسید بهتر است مقدم بر همه است اگر به جایی اعتماد دارید به جایی بدهید اونها مستقیم خود پول را به فقیر بدهند باز به مسجد ندهید خرج مسجد و مدرسه نمی شود عین پول به فقیر برسد مخصوصا الان در آستانه سال تحصیلی هستیم خانواده هایی که نیازمند هستند برای کیف و کفش بچه های مدرسه گرفتار هستند چقدر کارهای خوبی می شود باهاش کرد در این مقطع یکی دو دقیقه زمان داریم قرآن انشاالله
حجت الاسلام حسینی قمی: پس من دو تا روایت دیگر بخوانم الان هی می گوییم مظالم اگر کسی یقین دارد مظالم به گردنش هست این پرداختش واجب فوری است یعنی الان که دارد برنامه را می بیند حق ندارد تا آخر برنامه را ببیند همین الان از ما خداحافظی کند جدا بشود اینی که ما می گوییم اجازه گرفتیم تا آخر ماه ربیع فرصت داریم احتیاطی می کنیم می گوییم احیانا به ذم مون یک چیزی هست یک پولی کم داریم یا اضافه گرفتیم اگر شما یقین دارید و مطمئن هستید یک همچین بدهی دارید تا آخر ماه ربیع نیست مبلغ یک میلیون و پانصد نیست همین الان بلافاصله اگر می شناسی طرف را به خودش بدهی و اگر وارثش را می شناسی به وارثانش بدهی اگر خودش را نمی شناسی همین الان فوری باید مضالم عبادش را بپردازی حدیث خاتم النبیین است گاهی ما دعایمان مستجاب نمی شود می گویند گره به زندگی و کسب و کارمان افتاد ان الله یا یرفع الیه دعائه عبدٍ عنده مظلمۀٌ لاحدٍ خدای متعال دعای بنده ای را که حق الناس به گردنش هست بالا نمی برد وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُرْفَعُ إِلَيْهِ بارها هم عرض کردیم این کلام امیر المومنان و این سیره پیامبر و اهل بیت جان مردم و مال مردم و آبروی مردم و حتی گاهی سوال می کنند ما غیبت کردیم غیبت را می توانیم با رد مظالم جبران بکنیم؟ حالا غیبت می دانید ما اگر آبروی کسی را بردیم باید جبران کنیم خدایی نکرده تهمت زدیم به کسی در غیبت حلالیت لازم نیست به طرف بگوییم شر به پا کنیم اگر یک جوری آبرو بردیم آبرویش را جبران کنیم و اگر تهمت زدیم در کارهای خیر هم می شود و صدقه بدهیم و نماز و دعا بخوانیم بگوییم خدایا به نیت همه اونهایی که غیبت کردیم جبران بشود هم با نماز و دعا می شود و هم با خیرات و صدقات
ملایی: متشکرم حاج آقای حسینی قمی برقرار و تندرست باشید شما عزیزانی که امروز همراهی کردید برنامه را در طلیعه هفته ماه ربیع الاول عرض می کنم حضورتان که آیات پایانی سوره مبارکه حدید آیات 25 و 29 را تلاوت می کنیم و حسن ختامی باشد بر شروع این هفته ثوابش برسد به رسول خدا حضرت محمد مصطفی علیه و آله و الصلوات المصلین صفحه 541 قران کریم
حجت الاسلام حسینی قمی: اگر عزیزان راجع به رد مظالم سوالی دارند تمام پیامک ها را می خوانیم و هفته دیگر جواب می دهیم
ملایی: 20000303 برای همه حرفها و سوال در مورد رد مظالم فردا خدمت تان می رسیم عمری باشد با حاج آقای رفیعی خدانگهدار.