حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز انشاالله که عزاداری ها قبول باشد و خدای متعال کمک کند که اینها را بتوانیم ذخیره کنیم و نگه داریم یک وقت خدا رحمت کند آیت الله حائری شیرازی اومده بودند مدرسه ما یک آقایی نکاتی گفتند فلانی این کارها را کرده این کارها را کرده آقای حائری یک نگاهی به من کردند و گفتند خدا برایت نگه دارد یعنی این خدمات را می گویند کردی مهم این است که بماند بتوانی ببری اون طرف این عزاداری ها را باید یک کاری کنیم ذخیره بشود چون کسانی که عزاداری انجام می دهند ثواب زیاد جمع می کنند مثل ثروتمندانی می شوند که دزدانی طمع می کنند کسی که پول ندارد دزد به او طمعی ندارد کسانی که عزاداری کردند شیطان به اینها طمع بیشتری می کند و لذا حالا می رسیم انشاالله که گرفتار عجب نباید بشویم عرض می کنم در همین نامه .
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و صلی الله علی نبینا محمد و آله الطاهرین مدد می گیریم از روح پیامبر اکرم و ائمه اطهار و انشاالله بتوانیم اونچه که خیر است به زبان مان جاری بشود انشاالله
بحث این بود امیر المومنین فرمودند اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک خودت را در ارتباط با دیگران خودت را ترازو قرا ربده یعنی وجدان خودت را خودت خط کش خوبی هستی بعد گفتیم این مسئله بسیار مهم است حضرت هف تا مصداق یا هفت شاخه برایش می گویند اولی اش این بود هر چی برای خودت می خواهی برای دیگران بخواه دومی اش این بود هر چه برای خودت نمی خواهی برای دیگران هم نخواه سومی اش این بود ظلم نکن و همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود چهارمی اش رسیده بودیم احسن احسان کن همچنان که دوست داری به تو احسان بشود احسان یعنی چی؟ یعنی نیکی کردن و کار نیک را به نیکی انجام دادن بعضی ها همینطوری گفتن احسان یعنی کار نیک را به نیکی انجام دادن که خدای متعال اهل احسان را دوست دارد یعنی دست گشاده داشته باش و سخاوتمند باش محبت و لطف کن همه ما احسان را دوست داریم و اون چیزی که مهم است این است که ما هم خودمان اهل احسان باشیم و هم یادگاران خوبی به جا بگذاریم یعنی فرزندانمان محسن باشند ما که می میریم بچه مون سفره بندازد ما تو ثواب این بچه سهیم و شریکیم محسن تربیت کنیم نه آدم تنگ نظر نه آدم با ظرفیت کم، اگر ما بخیل هستیم بچه هایمان بخیل بار می آیند الان بخیل هستیم به خودمان ظلم می کنیم آخرتمان را آباد نمی کنیم و آدم بخیل کوچولویی است وقتی کوچک هستیم بهمون نمی دهند الان در این لیوان بیشتر از این آب نمی ریزند چرا؟ حکیم است دیگه خدا حکیم است وقتی ظرف مان کوچک است بیشتر از این به ما نمی دهد
شریعتی: تو باید بزرگ شوی و این ظرف وجودت باید توسعه پیدا کند
حجت الاسلام نظافت: این آیه را دقت کنید انزل من السماء مائا فصالت اودیتٌ بقدرها می گوید خدا از آسمان آب را فرو فرستاد این آب در وادی ها و در دره ها و در جوی ها جریان پیدا کرد چقدر مقدار جریان پیدا کرد می گوید به اندازه اون جود این یعنی چی خدا چی می خواد بگوید به همان اندازه آب جریان پیدا می کند می خواهد بفرماید شما به اندازه ای که ظرف داری به همان اندازه بهت می دهند و لذا این شرح صدر چقدر مهم است وقتی ما اهل احسان هستیم ظرف مان را بزرگ کردیم حالا اگر اهل احسان نیستیم ظرف مان کوچک است و خودمان فیضی نداریم دلمان باید خوش باشد به اینکه از ناحیه فرزندانمان و شاگردانمان اونها را هم بخیل تربیت کردیم که پس ما باید به فکر این باشیم که محسن تربیت کنیم اهل احسان باشند بچه های ما خوب حالا چطوری محسن تربیت کنیم؟ خودمان اهل احسان باشیم ببینند و مشاهده کنند که مهمان که می خواهد بیاید خوشحالیم من به مادران عزیز می گویم که اگر میهمان می خواهد بیاید البته به پدرها می گویم که میهمان را تحمیل نکنند به خانواده ولی از اون طرف می گویم از میهمان تا جایی که امکان دارد استقبال کنید بچه ها ببینند نه باز قوم و خویش های خودمان خاله جان که می خواهد بیاید خوشحالیم عمه جان که می خواهد بیاید خوشحال نیست بچه تعجب می کند فرقی ندارد بین خاله جان و عمه جان وقتی آثار کراهت از میهمان قوم و خویشان پدر را در چهره مادر ببیند این اثر منفی می گیرد دیگه
شریعتی: احساس می کند این درسته و باید اینطوری باشد و این شکل می گیرد
حجت الاسلام نظافت: در حالی که ما داریم همین را می گوییم بچه هایمان اینطوری که بار بیایند ما محروم می شویم چون عمر ما کوتاه است می رویم ما باید فیض ببریم از بچه ها و نوه هایمان و هستند کسانی که یک مقدار فیتیله مصرف شان را می آورند پایین تا اهل احسان باشند مثلش اربعین که تجربه کردند عزیزان عراقی ها پولدار هستند نه بعضی هایشان پولدار هستند بعضی هایشان پولدار نیستند در طول سال ذخیره می کنند پس می توانند افرادی بگویند چرا ما فیض نبریم فقط پولدارها فیض ببرند یعنی برکات احسان فقط باید برای پولدارها باشند ما هم می خواهیم فیض ببریم راهش چی است؟ فیتیله مصرف مان را می آوریم پایین صرفه جویی می کنیم می گذاریم کنار این المومن قلیل المعونه و کثیر المعونه مومن خرج زندگی اش کم است کمکش به دیگران
شریعتی: کم هزینه و پر فایده است
حجت الاسلام نظافت: باریک الله این روایت است که به درد خانواده می خورد و به درد یک تشکیلات می خورد و به درد وزارت خانه ها می خورد و به درد مجلس می خورد مسئولان ما اگر هزینه ها را نتوانند کاهش بدهند هزینه یک وزارت خانه و مجلس هزینه ها اگر پایین نیاید نمی شود یعنی اسلامی رفتار نکردیم اسلامی که رفتار نمی کنی نتیجه هم نخواهی گرفت پس هزینه زندگی را بیاوریم پایین یعنی بایستی صرفه جویی کرد تا بتوانیم اهل احسان باشیم یعنی باید از بعضی از هوس ها گذشت می گوید این مبل دو سال دیگر کار می کند ولش کن عوض نمی کنیم اگر بگوید من عوض نمی کنم ولو می گوید خواهر من عوض کرده اون میگوید باجناق من عوض کرده من چرا عوض کنم فعلا دارد کار می کند یک مقدار مثلا روپوشش پارچه رویش کثیف شده این پارچه اش را عوض می کنیم و یا روپوش قشنگ می اندازیم باید هنر زندگی را به بچه هایمان یاد بدهیم یعنی با صرفه جویی کردن با میانه روی کردن که حالا می رسیم در همین نامه هم بحثش است هنر زندگی را یاد می دهیم اون وقت خدا شرایط را فراهم می کند که اهل احسان باشیم پس چگونه امام حسینی تربیت کنیم خودمان اهل احسان باشیم دوم اینکه ان احسنتم لانفسکم بنا نیست به دیگران نیکی کنی تو در حقیقت به خودت نیکی می کنیم ولو اینکه او قدر دان نباشد اون مهم نیست اتفاقا وقتی طرف بداند که دارد به خودش نیکی می کند برایش مهم نیست قدردانی بکند یا نکند ما الان فرض کنید غذا می خوریم حالا یک کسی قدر دانی باید بکند که ما داریم غذا می خوریم؟ این غذا دادن به دیگران غذا خوردن است منتهی فرزند ما باید بداند روحی دارد و روح غذا می خواهد غذای روح غذا دادن به دیگران است طعام قوت بدن است و اطعام قوت ارواح است خدا رحمت کند استادی داشتیم مشهد استاد دست پروری مرد با فضیلتی بود این روایت را از ایشان شنیدم که اطعام قوت بدن اطعام قوت ارواح است کسی که عاشق روحش باشد از سفره انداختن لذت می برد و منتظر نیست دیگران چون دارد خودش را تغذیه می کند کما اینکه فرمود بلا هم ادم را تغذیه می کند سختی های در راه خدا هم باز روح را تغذیه می کند اصولا به نظرم این بحث را باید خیلی تاکید کرد این که ما یک روحی داریم اون روح تا ابد ادامه دارد این می شود معاد، اون روح تغذیه می خواهد این می شود احسان اون روح تمیزی می خواهد این می شود نماز فرمود نماز مثل چشمه آب گرمی است که به مومن گفتند خودت را در این چشمه قرا ربده امید است کثیفی بر جانت باقی نماند اون روح تمیزی اش با زکات است خذ من اموالهم صدقتاً تطهرهم و تذکیهم و صلی علیهم تطهرهم با زکات آدم ها تمیز می شوند این را باید جا انداخت اگر این را جا بیندازیم برای فرزندانمان خیلی راحت تر آدم ها اهل احسان می شوند یعنی مدل قرآن این است که در تربیت خودخواهی را تحریک می کند خودشان را دوست دارند منتهی خودخواهی آگاهانه و عاقلانه نه خودخواهی جاهلانه نه خودپرستی گاهی خودخواهی جاهلانه است گاهی خودپرستی است خود پرستی نه خدا پرستی چرا خدا را می پرستیم چون می خواهیم این خود تامین بشود این خود واقعی نه خود محدود دنیوی خودی که خدا خواه است حالا خدا را می خواهد برای اینکه خدا خیر ما را میخواهد این مدل آیه زیاد داریم إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ما کسبت و علیها ماکتسبت (اسراء، 7) اینها همه اش تحریک خودخواهی است من اهتدی هر کس هدایت را بپذیرد فانما یهتدی لنفسه برای خودش من ابصره هر که بیناست فلنفسه من امی هر کی کور دل است به ضرر خودش است یعنی خدای متعال مکرر دارد می گوید هر کار کنی هر گلی می زنی به سر خودت زدی اگر ما از این روش وارد بشویم حجاب هم جواب می دهد نتیجه می گیریم یعنی باید بفهمد حجاب به نفعش است و نماز و دینداری به نفعش است و احسان به نفعش است از این طریق می شود محسن را تربیت بکنیم و اهل دعوت میهمان باشیم و اهل هدیه دادن باشیم و بعد تشویق بکنیم او هم صدقه بدهد او هم مشارکت بکند او هم بخشی از پولش را عادت کند دست دهنده داشته باشد در ابتدای کار مشاهده کند یک کمی که بزرگتر بشود پول تو جیبی بهش می دهیم می گوییم تو هم سهمی داشته باش نه اینکه مانعش بشوی بلکه تشویقش کنی این هم چهارم در مورد احسان است.
اما مصداق پنجم، فرمود واستقبه من نفسک ما تستغقبه من غیرک و استقبح از قبیح است قبح یعنی زشتی از خودت زشت بشمار همان چیزی که از دیگران زشت می شماری خیلی وقتها ما در رفتار دیگران یک چیزهایی می بینیم می گوییم زشت است ولی حواسمان نیست همان کار را برای خودمان زشت نمی دانیم چرا؟ چون خودخواهی جاهلانه داریم چرا چون غافل هستیم حضرت می گوید خودت را روی ترازو قرا ربده اون جایی که برای دیگران می گویی زشت است مواظب باش برای خودت هم بگویی زشت قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را و زیاد پیش می آید مثلا فرض بفرمایید اگر خدایی نکرده یک کسی دهانش بوی بدی بدهد یک کسی می گوید آقا نباید بدمان بیاید رفتیم مجلس مذهبی نباید سیر و پیاز بخورید باید رعایت کرد خیلی جاها اینطوری است ما برای خودمان زشت نمی شماریم مصداق هایی از این دست زیاد است می گوید آقا فریاد به بچه اش می گوید چرا داد می زند می گوید چرا داد می زنی یعنی با داد می گوید چرا داد می زنی یعنی چی یعنی پس من برای من زشت است چرا نمی دانم پارچ را گرفتی همینطوری باید بریزی تو لیوان خودش این کار را می کند در زندگی از این چیزها زیاد است در خیابان بوق می زنی به ماشین بغلی چرا بوق می زنی از قضا خیلی از اعتقادات دیگران از این جهت به حق است چرا نمی پذیریم؟ چون برای خودمان زشت نمی شماریم علتش چیه بس که خودمان را دوست داریم وقتی خودمان را دوست داریم آنچه که از ما صادر می شود اون را هم خوب می دانیم دوست داریم اینطوریه دیگه این درد هست و این ضعف هست که ما
شریعتی: یعنی یک جایی باید از خودمان بیرون برویم و از بالا خودمان را ببینیم
حجت الاسلام نظافت: دیگران را نگاه کن اگر برای دیگران گذاشته برای خودت هم گذاشته این یک وسیله خودسازی است کجا این پیش می آید وقتی انتقاد می کنند نباید بزنیم در دهن منتقد اگر حرف درسته بپذیریم و بچه های ما که به ما نزدیک هستند گاهی انتقادهای خوبی می کنند بابا چرا اینطوری می کنی راست می گویی بابا حواسم نبود بچه را هم متواضع و حق پذیر بار می آوریم و بچه را لجباز بار نمی آوریم خودمان هم ساخته می شویم نزدیک ترین افراد ما به ما عیب های ما را خوب می فهمند الان بینندگان عزیز عیب من و شما را می فهمند؟ آقا دوربین هست دیگه مراقبت می کند دیگر اینجا که حواسمان جمع است دوربین خاموش شد پشت صحنه اون است که باید یا دوربین های حواسمان نیست یک وقتی دوربین مخفی اونجا ادمها باطنشان رو می شود توی خانه کسی نمی تواند مصنوعی زندگی کند توی جامعه آدم بالاخره مراعات می کند اما تو خانه آدم می خواهد راحت باشد
شریعتی: در چارچوب نیستی
حجت الاسلام نظافت: پس باطن ات رو می شود یک عیب هایی ازت سر می زند بچه مطابق فطرت پاکش مطابق تعالیم پاکت بهت ایراد می گیرد می گوید این کار را نکن بعد می بینی اینکار را می کند می گوید بابا اینطوری کردی می زنیم تو دهنش به تو این حرفها نیامده تکبر خیلی بد است و به این آموزه عمل نکردیم و زیاد پیش می آید باز می گویم حواسمان نیست در برخورد با عروسمان و در برخورد با داماد و همسایه مون زندگی های آپارتمانی حواسمان نیست میهمان آمده آقا شما جشن تولد بد است یا خوب است سر شب بگیرید تا ساعت یک و دو شب اونها می خواهند بخوابند اونها که جشن تولد ندارند چه گناهی کردند اینها همسایه شما شدند انتقاد می کند ناراحت می شویم بعد که پیش می آید اونها جشن تولد می گیرند باز ما ناراحت هستیم اون موقع تازه می فهمیم چقدر بد بود و همه مون اینطوری هستیم میهمان را می خواهیم بدرقه کنیم بدرقه ندارد در پارتمان بدرقه بی بدرقه ماچ و بوس ها و خداحافظی پشت در اصلا نباید بدرقه بکنید مثل پانتومیم سکوت بله یاد بگیریم و رعایت همدیگر را بکنیم از این دست زیاد است پارک که مثال زدیم رانندگی مثال زدیم و مثال های مختلف دیگری که پیش می آید فرمود اینها روایتش هم چند تا روایت بخوانم برایتان من نظر فی عیوب الناس انکرها فرمود بعضی ها به عیب های دیگران نگاه می کنند می بینند چقدر زشت است ثم رضیها لنفسه همان عیب را برای خودش می پسندد فرمود فذلک احمق بعینه تعریف احمق همین است که تو فهمیدی این زشت است ولی برای خودت می پسندی دیگه به حضرت می گوید احمق از این واضح تر نمی شود تعریف کرد حکمت 349 یک حکمتی هست در نهج البلاغه حکمت 150 که تبدیل شده به کتاب بیماری های مومنان اون اولش اینطوری است لا تکن اینطوری نباش همه اش نباش نباش است یکی از اون مواردی که حضرت فرمودند اینطوری نباش این است فرمود نباش از اونهایی که یستعظم من معصیت غیره گناه دیگران را عظیم می شمارد بیشتر اون گناه را از خودش قلیل می شمارد نوبت دیگران می شود آخ وای نگاه کن بی حجابی کردند نگاه کن چه گناهانی کردند یا ده برابر خودش یک گناه دیگری انجام می دهد چرا برای خودت عظیم نمی شماری از اونها نباشید بعد فرمود یتکثر من طاعته طاعت خودش را زیاد می شمارد همان طاعت را برای دیگران می گوید هنر نکردی حالا مداحان یک جور و سخنرانان یک جور و نویسندگان یک جور و مجری ها یک جور یعنی ناخودآگاه اگر مواظب نباشیم ناخودآگاه اینطوری هستیم کارشناس هستم هفته قبل کتاب معرفی کرده از آقای عابدینی عزیز اگر من مواظب نباشم تعریف نمی کنم آقا زحمت کشیده چرا عظیم نمی شمارند مریض اند باید ببینم باریک الله آفرین کسانی که گناه دیگران را زیاد می شمارند طاعت دیگران را کم می شمارند کسانی که گناه خودشان را کم می شمارند طاعت دیگران را کم می شمارند نسبتش را دقت کردید یعنی وقتی ما در مواجهه با گناه دیگران یم گوییم واویلا برای گناه خودمان می گوییم چیزی نیست بعد وقتی طاعت دیگران را کم می شماریم طاعت خودمان را می آوریم بالا فرمود اینطوری نباش بعد فرمود فهو علی الناس طاعن از اونهایی نباش که همه اش منتقدی یک دفعه می گوید چرا از خودت انتقاد نمی کنی و لنفسه مداهن فرمود بر دیگران طعنه می زنند اما برای خودش مداهن است مداهن از دهن است یعنی روغن و ماست مالی و روغن مالی کردن یعنی سخت نمی گیرد به خودش آقای شریعتی این بیماری زیاد شده من به ویژه در بعضی چه می دانم حالا هر چی انقلابی تر می شویم می بینیم انتقاد بیشتر است یک دفعه هم از خودمان انتقاد کنیم چرا از خودمان غافل می شویم این انتقاد زیاد این منجر به غفلت از خود می شود و پس فضای جامعه خراب می شود این وحدتی که مقام معظم رهبری گفتند برکت این جنگ دوازده روزه بود خدا این ملت را متحد کرد کار ما نبود این وحدت را چطور حفظ کنیم؟ خوب طرفداران رئیس جمهور مخالفان رئیس جمهور را اگر نکته مثبتی دارد بگویند آفرین مخالفان رئیس جمهور اگر رئیس جمهور نکته مثتبی دارند بگویند آفرین طرفداران مجلس به مخالفانشان بگویند آفرین بالاخره یک کسی آفرین دارد نمی شود یک کسی سیاه باشد ما اگر نکات ثبت یکدیگر را ببینیم و بگوییم جامعه امید پیدا می کند و حال جامعه خوب می شود ولی همه حال همدیگر را خراب می کنیم یعنی همه دنبال این هستیم که مچ بگیریم نه دست بگیریم مچ گیری از قضا داریم که مچ خودت را بگیر این را حضرت در خطبه ای فرمودند حضرت فرمودند مومن شب را به صبح نمی آورد و صبح را به شب نمی آورد مگر اینکه به خودش بدبین است به خودش نه به دیگران بعد فرمود فلان یزالوا ذاریاً علیها پیوسته عیب های خودش را پیدا می کند چون بدبین است دیگر الان کسی که می رود چکاب که چک بکنند او را پول می دهد دیگر آزمایش کامل بدبین است چون سلامتی بدن را دوست دارد بدبین هست می خواهد اگر عیبی هست درمانش بکند که تبدیل به سرطان نشود حضرت می گوید برای روحشان مومنین باید اینطوری باشند که به خودشان بدبین باشند و وقتی بدبین باشند عیب های خودشان را پیدا می کنند پیوسته به عیب خودشان ایراد می گیرند و بعد فرمود فلا یزال زاریا علیها و مستزیدا لها، (نهج البلاغه، 176) می گوید بیا بالا چون تاعیبی را پیدا نکنیم و رفع عیب نکنیم بالا نمی رویم تا یک دانش آموزی کلاس دوم دبیرستان یک درسی را از این ده ماده درسی دوازده تا یکی اش را قبول نشود فایده ای ندارد نمی توانی بروی بالا بقیه اش خوبید این عیب را باید پیدا کنی رفع کن تا بروی بالا
شریعتی: مثل وزنه هایی که در بالن می اندازند پایین سبک بشود برود بالا این رذائل هم قصه اش همان قصه است
حجت الاسلام نظافت: منظور این است که حضرت فرمود از اونهایی نباشد انتقاد به دیگران می کنند و به خودشان نمی کنند این خود گاهی هویت فردی دارند و گاهی خانوادگی در خانه ما چه اشکالی دارد ما می خواهیم یک خانواده بهتر بشویم گاهی انتقاد به شخص خودم می کنم و گاهی خانواده است و گاهی یک هویت مسجدی داریم مسجدی ها ما مسجدمان چه عیب هایی دارد یا هیئتی ها ما هیئت مان چه عیبی دارد گاهی هویت سیاسی یعنی جناح و حزب است اینها بنشیند عیب های خودشان را پیدا کنند بعد هم فضا را خوب کنیم با گفتن خوبی های دیگران بعد ما عیب می گوییم و او هم عیب می گوید و مردم هم نگاه می کنند می گویند پس خودتان می گویید و اعتراف کردید و تو هم می گویی عیب اون هم می گوید عیب دیگه یاس درست می شود یاس که درست می شود اسرائیل خوشحال می شود و آمریکا خوشحال می شود و شیطان خوشحال می شود امام باقر علیه السلام فرمودند کفی بالمرء عیبا ان یبصر من عیوب الناس ما یعبا عنهم من امر نفسه می فرمود برای عیب داشتن همین بس که عیب های مردم را خوب می بیند همان عیب را در وجود خودش نمی بیند بر مردم عیب می گیرد یک چیزی که در وجود خودش هست بعد می گوید این عیب را خودش نمی تواند تحول پیدا کند خیلی عجیب است این تیکه اش میگوید یک عیبی در وجود خودش هست خودش نمی تواند خودش را تغییر بدهد به دیگران می گویند خودتان را تغییر بدهید اعتیاد فقط به مواد مخدر نیست بعضی ها به گوشی معتاد هستند به بداخلاقی معتاد هستند و ناسزا و فحش و به اسراف خوب شما نمی توانی خودت را تغییر بدهی پس دیگری چطور توقع داری انتظار بکند اون هم عادت کرده دیگه باید فرصت داد به آدم ها یعنی اگر کسی ناهنجاری سر حجاب دارد باید فرصت داد کمکش کنیم عادت را تغییر بدهد اگر کسی اسراف می کند و اگر کسی بداخلاق است یک کسی ممکن است شوهرش بداخلاق است و یک کسی زنش بد اخلاق است همین کسی که فرصت نمی دهد تا این همسرش خودش را عوض بکند خودش یک عیب دیگری دارد به او فرصت نمی دهد باور کنید بعضی از عیب ها می بینید بیست ساله تغییر نکرده طرف بنای تحول ندارد یا ایها الناس خطبه 176 یا ایها الناس طوبی لمن شغله عیوب الناس خوش به حال اون کسی که اونقدر به عیب های خودش می پردازد که حوصله ندارد دنبال عیب های دیگر برود باز سری به این دیوان بزنم اگر این از آب پر شد از هوا خالی است اگر انرژی ما صرف پرداختن به عیب های دیگران شد فرصت نداریم به خودمان بپردازیم اول به عیب های خودمان بپردازیم اینطوری جامعه درست می شود توی حکمت 353 داریم اکبر العیب بزرگترین عیبی است که خودت داری به دیگران می گویی خودخواهی ات جاهلانه است چون تو خودت از همه به خودت نزدیک تر هستی تو عیب خودت را نم یبینی همان را برای دیگران می گویی اینی که به دیگران می گویی شد اکبر العیب برای خودت نمی بینی اگر برای خودت ببینی اشکالی ندارد اکبر العیب نمی شود یعنی ابتدا انسان باید به فکر خودش باشد نزدیک ترین فرد به ما کی است؟ ما نزدیک ترین فرد خودمان دیگه خودت را نمی بینی چطور اون دور دست ها را می بینی حضرت عیسی فرمود ای بندگان بد تعبیر چقدر راحت بوده حضرت یا ابی طلومون الناس مردم را ملامت می کنید بر گمان ما که نمی توانیم یقینی بگوییم یک آدم بدی است یک چیزی از ذهنت گذشته یا یک چیزی دیدی گاهی یک عیبی دارد حق دارد بیچاره تو شرایط بدی بوده ما که نمی توانیم در متن زندگی اش نیستیم شرایطش را نمی دانیم می گوید شما سرزنش می کنید بر گمان تان برای خودت یقین داری برای عیب های خودمان که یقین نداریم چرا خودت را سرزنش نمی کنی و این خود سرزنش کردن یک درجه است
شریعتی: چقدر قشنگ بود یک بار دیگر روایت را بخوانید
حجت الاسلام نظافت: ای مردم بد مردم را ملامت می کنید بر امری که یقین ندارید بد باشد یا یقین ندارید گمان بد پیدا کردید یا نه این فعل بد است پشت صحنه اش را خبر ندارید برای خودت که مطمئن هستی چرا خودت را سرزنش نمی کنی بهتون بگویم سرزنش کردن خود یک درجه بالاست اگر یک کسی دیدید خودش را به خاطر عیب ها سرزنش می کند بدانید این یک مقام معنوی پیدا کرده چون یک نفس اماره داریم بعضی ها دلمرده هستند گناه می کنند و گناه می کنند و بعد هم عذاب وجدان ندارند بعضی ها گناه می کنند عذاب وجدان پیدا می کنند و خطایی می کنند خودشان را سرزنش می کنند خدا اینقدر حال این فرد را دوست دارد که بهش قسم می خورد لا اقسم بنفس الوامه قسم به نفسی که خودش را زیاد سرزنش می کند و اگر خودمان را سرزنش بکنیم بعد به خاطر این سرزنش خودمان را عیب مان را برطرف می کنیم و دیگران درست می شوند این ملامت کردن خود از این جهت می تواند بسیار سازنده باشد
شریعتی: در خطبه ای هست در نهج البلاغه خطبه 140 توصیه می کنم به نظر من واجب است متدینین و چادری ها با حجاب ها و همین هایی که انقلابی ها یکی از خطبه هایی که واجب است این است خطبه 140 حضرت می گویند شایسته است کسانی که اهل عصمت هستند اهل عصمت فقط ائمه معصومین نیستند در زمینه هایی ما گناه نمی کنیم در زمینه هایی گناه می کنیم خانمی که حجاب را دارد در این جهت حفظ شده ممکن است در جهات دیگری حفظ نشده باشد مثلا ماها در جهاتی حفظ شدیم در جهات دیگری حفظ نشدیم حضرت می گوید کسانی که در زمینه هایی اهل عصمت هستند بلافاصله می گویند و المصنوع الیهم و السلامه به اینها خدا لطف کرده که سالم مانده اند یعنی اگر خدا تو را رها می کرد تو هم گرفتار گناه می شدی تو در خانواده ای نبودی که پدرت زندان رفته باشد تو بچه طلاق نبودی تو در محیط بد نبودی تو دوست بد گیرت نیامد تو پدرت معتاد نشد درک نمی کنیم دیگران را می گوید خدا حفظ ات کرده کسانی که خدا اونها را حفظ کرده گرفتار دزدی و هر عیبی نشدند هر کسی یک عیبی دارد فرمود شایسته است رحم بکنند به گنهکاران چقدر قشنگ است نگاهشان مهربانانه باشد دزد را می بینند دلشان برای دزد بسوزد برای عزیزی که گرفتار اعتیاد شده بسوزد می گوید نگاهشان مهربانانه باشد بعد فرمود بیشتر شاکر باشند وقتی یک کسی را می بینند که حالا خدایا ممنونتیم که دست ما را گرفتی ما این عیب را پیدا نکردیم نه اینکه شکر بکنند او دزدی کرده ممنونتم که من را در شرایطی قرار ندادی که من گرفتار عمل زشت سرقت شوم بعد فرمود و الهاجز در برخورد با دیگران یک مهربانی و دو شکر سه فرمود حاجز همین شکر اونها را باز بدارد از رفتار بد با آدم هایی که ناهنجاری دارند فرمود چگونه است به اون کسی که عیب می گیرد به دوست و همشهری اش و عیره و او را سرزنش می کند به خاطر اینکه گرفتار شده به اشکالی فرمود اما ذکر یادش نمی آید که خدا آبرویش را نبرده ببینید حضرت می گویند در مواجهه با عیب های دیگران مهربانانه برخورد کن بگو خدایا تو دست من را گرفتی شاکر باش بد برخورد نکن و سرزنش نکن و بعد می گوید یاد عیب های خودت بیفت اما ذکر آیا یادش نمی آید که خدا آبرویش را نبرده یک گناهانی خودش دارد که از گناهان او عظیم تر است چطوری او را مذمت می کند و چگونه به او ایراد می گیرد تو مثل همین گناه را داری اگر مثل این را عین این را نداری مشابهش را داری گناهان دیگری داری که اون گناهان دیگر عظیم تر است بعد حضرت قسم خورده فرمود اگر تو گناه کبیره نداشته باشی فقط یک گناه صغیره داری همین که جرات می کنی بپردازی به دیگران و هی غر بزنی به دیگران بزرگترین گناه را داری لان لم یکن اساء الکبیر اگر گناه کبیره داشته باشی می دانید خدای متعال فرموده است اگر کسی گناه کبیره نداشته باشد صغیره ها را خود خدا درست می کند إِنْ تَجْتَنِبُوا کبائرَ ماتنُهونُ عنهُ نکفِّر عنکم سیئّاتِکم (نساء، 31) کبیره ها را ترک کنید صغیره ها را خدا فرمود ما خودمان درست می کنیم
حجت الاسلام نظافت: هیچ کبیره ای نداشته باشی فقط صغیره داشته باشی همین که جرات داری هی به دیگران انتقاد کنی و از عیب های خودت فراموش می کنی این شد کبیره لجراته علی عیب الناس این که جری هستی و انتقاد می کنی به دیگران این اکبر است و بزرگتر است بعد فرمود بنده خدا عجله نکن برای عیب های دیگران به خاطر یک گناهشان شاید خدا او را بیامرزد خاطر جمع نباش به خاطر گناه صغیره شاید با گناه صغیره ات تو عذاب بشوی فرمود هر کس از عیب خودش خبر دارد این باید او را باز بدارد ازا ینکه بپردازد به دیگران و شاکر باشد والیکن الشکر شاغل له اگر یک جاهایی هم گناه نکرده همه اش مشغول این باشد بگوید خدایا من ممنونتم که گناه نکردم آقای شریعتی این دوای درد فضای مجازی ماست و فضای جامعه ماست دوای از این واضح تر ما که می گوییم عاشق امیر المومنین هستیم همین کار را بکنیم اول به خودمان حداقل ببینیم معتاد به انتقاد هستیم چهل روز اگر کسی توانست انتقاد نکند بعد هم اگر خواست انتقاد بکند باید تخلیه کند خودش را از عقده و از کینه و از بزرگ نمایی
شریعتی: که از مدار انصاف خارج نشود
حجت الاسلام نظافت: خدا رحمت کند این آقای دکتر توکلی را مرد نازنینی بود
شریعتی: خیلی با صفا بود زیاد می آمدند مدرسه ما
حجت الاسلام نظافت: خیلی وقت ها هم حاج آقا مباحث سمت خدا را دنبال می کردند بعد برنامه به من پیام می دادند زنگ بزنید ما خیلی وقتها شب ها تلفنی زیاد صحبت کردیم ایشان خیلی دلسوز بود اینقدر ایشان نامه نگاری کرد به رئیس جمهورها مدرسه ما که می آمدند یک زمانی بود بعضی از رئیس جمهورها محبوب حزب اللهی ها بودند و ایشان انتقاد می کرد و طلبه ها به ایشان خیلی خلاصه برخورد می کردند بدش نمی آمد می گفت من این طلبه های تو را دوست دارم اینها حر هستند یک وقت بحث انتقاد از یک کسی شد که آقای دکتر توکلی از منتقدین محکم او بود تا دید دارند تندی می کنند گفت آقا، این آقا دوران زندگی اش را تفکیک کنید این آقا دوران قبل از انقلابش با دوران جنگش با دوران نمی دانم فلان مسئولیتش فرق می کند گفتم عجب انصافی یعنی کسی را که قبول ندارد سالها منتقدش بوده می بیند دارند تند می روند می گوید آقا تفکیک کن چقدر خوب است ما آموزگار با انصاف باشیم
شریعتی: انشاء الله خیلی ممنون و متشکرم فرمود پیغمبر مثل طبیبی دوره گرد بود که می گشت و انسانها را درمان می کرد و مداوا می کرد امیر المومنین هم همینطور یعنی ما درد زیاد داریم یک جاهای دیگری دنبال درمان می گردیم به تعبیر حاج آقای نظافت عزیزمان دوای دردمان در آیه های قرآن و فضای نهج البلاغه انشاالله عامل باشیم به همه ی این داشته ها خیلی ممنون و متشکرم برای مشارکت در قربانی ماه ربیع به عشق پیغمبر این ایام منسوب به نبی مکرم اسلام امام مجتبی و ماه ربیع که ماه پیغمبر است و میلاد پیغمبر عظیم الشان مان را داریم و خیلی ها دلشان می خواهد در این ماه انفاق و احسان کنند و خیرات کنند به عشق پیغمبر ما علیه صلوات الله و آله هم می توانید به کانال ما مراجعه کنید و هم عدد 14 را به 20303 پیامک کنید و هم به زیر نویس ها دقت کنید انشاالله در کنار هم اتفاقات خوبی رقم بزنیم خیلی ها چشم به راه کمک من و شما هستند خانوده های آبرومند و نیازمند امیدوارم به سهم خودمان در ماه ربیع اونها را بتوانیم خوشحال کنیم آیات را بشنویم صفحه 531 قرآن کریم بعد از تلاوت آیات در لحظات پایانی باهم هستیم و در کنار هم بفرمایید خواهش می کنم.
(تلاوت قرآن کریم صفحه 531 )
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم انشاءالله که زیر سایه آیه های کلام وحی باشیم و مشمول نگاه نبی مکرم اسلام و اهل بیت گرانقدرشان دو سه دقیقه فرصت داریم تا پایان و نکته های پایانی حاج آقای نظافت عزیز
حجت الاسلام نظافت: در این دقائق پایانی دوباره تاکید می کنم که اون وقتی که تحت تاثیر کلام وحی چه قرآن و چه روایات قرار می گیریم دلمان نرم می شود این علم را رها نکنیم یعنی اگر بخواهیم کاربردی بشود و موثر بشود من توصیه می کنم خودم به خودم و بینندگان عزیز که وقتی که تحت تاثیر قرار می گیرید تصمیم بگیرید و الا این الان بینندگان این را گوش دادند بنده که عددی نیستم مولای ما اثر ممکن است گذاشته باشد حتما دلها پاک است رها نکنند و تصمیم بگیرند ذره ذره رها کنیم بعد از پای تلوزیون بلند می شویم و از پای منبری بلند می شویم سرد می شویم می رویم وارد یک بحث دیگری می شویم این جلسه هیچ یک دعایی هست از امام زمان که می گویند که اللهم ارزقنا توفیق الطاعه برای علما و اینها برای همه اقشار برای پا منبری ها می دانید چی دعا می کنند و علی المستمعین بالإتّباع و الموعظه تفضل کن کسی که گوش داد پیروی کند و پند پذیر باشد راهش این است که همان جا تو جلسه ی مذهبی یک تصمیم جدی بگیرد ولو سبک مثلا اگر نماز شب یازده رکعت است بگویند دو رکعت نماز شب بخوانم اصلا نمی خواهد نیمه شب بلند شوند همان شب بلند شوند سر شب دو رکعت نماز شب بخوانند این تعصبی که به اهمیت نماز شب پیدا کردند این سرد نشود
شریعتی: یک عزم ملوکانه می خواهد
حجت الاسلام نظافت: حتی اگر کم بود ولی مستمر باشد این کمک می کند و الا اینها اثرش خنثی می شود
شریعتی: بسیار عالی حاج آقای نظافت خیلی ممنون و متشکرم از شما و خیلی ممنونم از نگاه و لطف شما هم شنونده های عزیزمان و هم مخاطبان خوب شبکه افق که تکرار برنامه را در شبکه جهانی ولایت قدر دان این همراهی و هم دلی شما هستیم در این روزها و شب های پایانی ماه رجب حتما ما را دعا کنید و خاصه برای مریض ها و عاقبت بخیری جوان ها آقا بسم الله
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج التماس دعا گویندگان را برآورده بفرما قلب امام زمان را با یک زندگی خوب و سعادتمندانه و با نابودی اسرائیل خشنود بگردان
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشیم سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
السلام علیک یا رسول الله متشکرم از شما حاج آقای نظافت.