حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین در خدمت تان هستم
شریعتی: خیلی خوشحالیم در خدمت شما هستیم و خدمت بینندگان و شنوندگان عزیزمان و خوشحال تریم که در محضر نهج البلاغه و نامه سی و یک نکته هایی را هفته قبل شنیدیم در ذیل فراز نورانی حضرت که وجدان و نفس خودت را معیار و میزان قرار بده در مواجهه با دیگران چند تا مصداق قرار دادیم و این هفته در موردش صحبت می کنیم
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم
: اِجْعَلْ نَفْسَكَ ميزاناً فَيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ، فَاَحْبِبْ لِغَيْرِكَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ، فرمود نفس خودت را و عقل و وجدان خودت را ترازو و خط کش قرار بده در ارتباط با دیگران پس خود حضرت به اهمیت این قاعده طلایی و بسیار فراگیر هفت مصداق می گویند اولی اش این بود که هر چه برای خودت می خواهی برای دیگران را هم بخواه دومی اش این بود هر چه برای خودت نمی خواهی برای دیگران هم نخواه سومی اش این بود ظلم نکن و همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود عرض کردیم عدالتخواهی و تنفر از ظلم دو نوع است یک نوع ابتدایی اش است همین که به ما ظلم می شود از دیگران بدمان می آید و همین که به دیگران ظلم می شود بدمان نمی آید این پیداست که رشد نکردیم بچه از ظلم بهش بدش می آید همان نوزاد هم بزنی تو گوشش ناراحت میشود و گریه می کند اما بزنی تو گوش نوزاد دیگر بزنی ناراحت نمی شود رشد نیافته ها اینطوری هستند از ظلم به خودشان ناراحت می شوند اما از ظلم به دیگران ناراحت نمی شوند اسلام می خواهد ما این نفرت از ظلم به خودمان را توسعه بدهیم کلا از ظلم نفرت داشته باشیم و اهل ظلم به دیگران نباشیم و تا ما نفرت از ظلم کلا نداشته باشیم بیمه نمی شویم نسبت به اینکه ظلم بکنیم یا نکنیم ناخواسته از دستمان در می رود ظلم می کنیم روش تربیت این است که نسبت به زشتی ها باید انسان ها نفرت پیدا کنند و نسبت به خوبی ها عشق پیدا کنند و اگر فرزندان ما خود ما عاشق خوبی ها بشویم و متنفر از زشتی ها بشویم این کار روان می شود ولی اگر ما نه یک کمی هم بدمان نیاید عاشق زشتی ها بشویم و متنفر از خوبی ها بشویم کار سخت می شود هیچ امر به معروفی حل نمی کنند راه تربیت این است که یک کاری کنیم آدم ها متنفر از زشتی ها بشوند که یکی اش همین ظلم است دیگر حالا ما نفرت از ظلم خالصانه و فراگیر را و عدالتخواهی صادقانه را می خواهیم از علی بیاموزیم سلام الله علیه امیر المومنین نفرت از ظلمشان را در خطبه 234 اینطوری بیان می کنند اولا مقدمه بگویم ببینید اهل البیت قسم نمی خورند خدای متعال فرمود قسم نخورید برای دنیای تان لا تجعل الله عروۀ لایمانکم دقت می کنید پس جایی اگر قسم می خورند یعنی مسئله خیلی مهم است می خواهند بگویند این مهم است دقت کن سر این موضوع که می خواهم بگویم امیر المومنین قسم می خورد فرمود و اللَّه لأن ابیت علی حسک السّعدان مسهّدا (خطبه 224 نهج البلاغه) فرمود به خدا قسم شب تا صبح من علی را روی خارها قرار بدهند یا دست و پایم را در غل و زنجیر بکنند کشان کشان بکشانند فرمود من این حالت را بیشتر دوست دارم روی خار باشم و شکنجه شوم و دست و پایم در غل و زنجیر باشد این را بیشتر دوست دارم از چی؟ از اینکه بمیرم یک ذره ظلم کرده باشم به یک نفر، احب الی من ان القی الله و رسوله یوم القیمة ظالما لبعض العباد روز قیامت خدا و رسول را ملاقات کنم در حالی که ظلم کرده ام به یک بنده ای و غصب کردم مال مردم را ولو به اندازه یک ریال اون بیشتر دوست دارم این نفرت از ظلم است این نفرت چگونه ایجاد می شود؟
یکی اش این است که تبعاتش را نگاه کنید حضرت می گوید کیف اضلم احدا من چگونه به یک نفر ظلم کنم به عشق کی؟ برای چه کسی لنفسٍ یسرع الی البلا قفولها این نسلی که می رود زیر خاک و به سرعت می پوسد و مدتهای طولانی زیر خاک حلول دارد
شریعتی: یعنی اگر ظلم می کنی دنیا را خیلی جدی کردی
حجت الاسلام نظافت: یعنی توجه کن دنیا می گذرد و تمام می شود و بعد باید بروی به ملاقات اعمالت باید ظلم می کنی برای چند روز دنیا و بعد مدت طولانی باید گرفتاری اش را تمام کنی این معاد باوری کمک می کند به پیشگیری از ظلم، و رسانه باید از معاد کمک بگیرد این برنامه ای که ماه رمضان آقای دکتر دارد خیلی اثر داشته این کمک کرده به معاد باوری چون معاد، معاد یعنی چی؟ یعنی روح من ادامه دارد یعنی با مرگ همه چیز تمام نمی شود و اون برنامه دارد همین را می گوید اثبات می کند عالمی به نام عالم ارواح هست
شریعتی: و این من استمرار دارد حالا جزئیاتش هم مناقشه کسی بکند مهم نیست مهم این است که این را اثبات می کند که مسلم شد با دلیل هایی که
حجت الاسلام نظافت: اینجا تمام نمی شود عالمی هست به نام عالم ارواح بعد حضرت این نسبت از این ظلم را به این بیان بیان می کنند دو تا مثال می زنند و دو تا خاطره می گویند شنیدند عزیزان فرمود والله به خدا قسم لقد رأیت عقیلا برادرم عقیل را دیدم دیدم فقیر است حضرت شهادت می دهند می گویند داداشم عقیل فقیر نیازمند است امد گفت که نزدیک سه کیلو از این گندم بیت المال اضافه بر کوپنم به من بده بعد حضرت می گویند من دیدم بچه هایش را که از سوء تغذیه صورت بچه های عقیل سیاه شده بود و موهایشان ژولیده بود و صورت هایشان پر از گردوغبار بود دل امیر المومنین کباب می شود
شریعتی: به بیت المال نمی دهد
حجت الاسلام نظافت: یعنی یا توی جلسه گذشته گفتم عقل باید عواطف را کنترل کند امیر المومنین عاطفی است ماها سنگدل هستیم دلش می سوزد که برادرش فقیر است و بچه های برادرش
شریعتی: ممکن است حضرت خودش کمک بکند این نفرت از ظلم است و این معاد باوری را نشان می دهد
حجت الاسلام نظافت: خودشان کمک می کنند ولی وقتی خودش ندارد امیر المومنین او هم الان توقع دارد خودت نداری بیت المال که دستت هست بیشتر بده این نفرت از ظلم را نشان می دهد اگر این نفرت در جامعه فراگیر بشود همه سود می بریم چون وقتی ما به دیگران ظلم می کنیم نوبت ما هم می شود دنیا دار مکافات است جهنم موقت هم داریم نسیه نیست همه اش نه بهشت نسیه است و نه جهنم نسیه است بخش کوچکی از جهنم در همین دنیا برای آدم ها پیش می آید بخش کوچکی از بهشت در همین دنیا پیش می آید دنیا دار مکافات است منتهی همین بلافاصله اتفاق نمی افتد که الان بفهمیم ده سال دیگر چوبش را می خوریم نمی فهمیم از کجا خوردیم یک سال دیگر و پنج سال دیگر نمی دانیم ربط گرفتاری ها را با اعمال مان بفهمیم ولی اینها همه ربط دارد فرمود که صورت هایشان سیاه شده بود بعد می فرمایند که برادرم حضرت می گویند آمدند دوباره آمد تاکید می کرد اصرار می کرد کرر علیَّ القول سخنش را تکرار می کرد حضرت می گویند دیدم فایده نداره من گوش می کردم این با این گوش کردن فکر کرد می خواهم دینم را بفروشم گوش دادن که ظلم نیست گوش دادم به حرف هایش فکر کرد دینم را می خواهم بفروشم فکر کرد اتبع القیاده قیاد یعنی ریسمان بعضی ها ریسمان می خواهند گردن ما بیاندازند ما را پشت سر خودشان ببرند جهم حضرت فکر کرد من دنبال قیاد او می روم من را می تواند ببرد دنبال خودش جهنم فکر کرد من از روش عدالتخواهی هم دارم فاصله می گیرم بعضی ها فاصله گرفتند ذره ذره آدم فاصله گرفت این عبرت است حضرت فرمود من آهنی داغ کردم آهن را به جسمش نزدیک کردند تا عبرت بگیرند و ضجه زد نسوزاند حضرت اون حرارت را حس کرد اینهایی که نابینا می شوند حس دیگرشان قوی تر است دیگر تمام اون انرژی می آید این طرف ضجه زد و داد زد ونزدیک بود بسوزد وقتی داد زد حضرت می گویند توبیخش کرد گفتم سکلکت السواکب یا عقیل آیا تو می نالی از یک آهنی که یک انسان اون را داغ کرده و با تو شوخی هم می کند من علی ننالم از اون آتشی که شعله ور شده و مظهر غضب خداست تو از این آتش دنیایی که شوخی است می نالی من از اون آتش ننالم دیدن اون حقیقت ظلم است در واقع اتعن من الازاء تو از یک اذیت می نالی لا اعن من لذا اون جا را می گویند اذا لذا شراره آتش جهنم است از آتش جهنم ننالم این یک خاطره، خاطره دیگر فرمود شگفت تر از این، اینه که یک نفر شب اومد در خانه من را زد می گویند اشعث ابن قیس بالمسومت فی لعائه یک ظرفی آورده بود و معجون بود حضرت می گویند تا این حلوای خوشبو و خوش مزه را برای ماها دیدند اصلا می گویند بدم اومد آنچنان بدم اومد گویا با آب دهان مار درستش کرده بودند و مخلوط شده بود یا گویا مار استفراغ کرده بود این نفرتشان را حضرت نشان می دهند بهش گفتم این چیه؟ هدیه است و صله است و زکات است؟ زکات که بر ما اهل البیت حرام است گفت نه این چیزها نیست هدیه است آخه می گویند هدیه را نباید رد کرد حضرت باز توبیخش کردند مادرت به عزایت بنشیند با عنوان دینی می خواهی علی را فریب بدهی؟ رشوه را اسمش را می گذاری هدیه بعد فرمود سیم هایت قاطی کرده و جن زده شدی و هذیان می گویی و اومدی در خانه قاضی هدیه می بری معنایش چیه؟ بله مدیرکل ها نباید هدیه بگیرند مسئولان نباید هدیه بگیرند
شریعتی: اینها هر کدامشان یک بندی دارند
حجت الاسلام نظافت: ناخودآگاه اینها تحت تاثیر قرار می دهند اگر هم نباشد متهم می شوی دیگران می گویند اینها با هم ربط دارد و لذا الحمدلله رئیس جمهورهای ما که آقایی که من می دانم روزی که بشر تشریف آوردند آستان قدس را رفتند زیارت کنند هدایایی که آقا در دوران ریاست جمهوری و رهبری داشتند را همه را دادند و هیچ استفاده شخصی نکردند اینجایش قشنگ است فرمود والله باز این قسم سوم در این خطبه سه تا تا حالا والله گفتند والله لو اعطیت اقالیم السبعه فرمود اگر این اقلیم های هفت گانه را یعنی همه این هفت آسمان و همه این کرات و کهکشان ها را همه را به من علی بدهند بگویند شرطش این است که یک نصیحت کوچک باید انجام بدهید نصیحت چی است بگویند باید پوست جویی را از دهان مورچه ای به ناحق در بیاوری می شود ظلم کوچولو همین قدر حضرت فرمود من این کار را نخواهم کرد ما باشیم می گوییم این کار را می کنیم و بعد اون اقلیم های هفتگانه را می رویم مسجد می سازیم و خیرات می کنیم و بعد هم اون را استغفار می کنیم
شریعتی: من این کار را نمی کنم
حجت الاسلام نظافت: چرا؟ چون با پول ظالمانه قبول نمی شود اون داستان امام صادق را شنیدید دیگه شهید مطهری در کتاب داستان راستان هست در معانی الاخبار هست یک نفری می گوید دیدم که این قران تفسیر می کند یک نقابی زدم رفتم پای سخنرانی دیدم آیات قران را تفسیر می کنند دیدم مردم متفرق شدند پشت سرش حرکت کردم و رسید به یک نان فروشی آقای مفسر قرآن این طرف و اون طرف نگاه کرد دو تا نان برداشت رفت جلوتر رسید به یک انار فروشی این طرف اونطرف نگاه کرد دو تا انار برداشت برای مورد اول گفتم شاید یک معامله ای است دیدم نه تکرار کرد این دو تا نان دزدی و دو تا انار دزدی را رفت داد به یک فقیر نه به این دزدی و نه به اون انفاق رفتند جلو دید چه کاری است بالاخره فهمید که امام صادق از آل پیامبر و پفت مگه شما قرآن نخواندید عملش را یعنی هم دزدی و هم انفاق عملش را منتصب کرد و مستند کرد به آیه قرآن، آیه قرآن چی است خدا در قرآن فرمود اینقدر خدا کریم است من جاء بالحسنه فله عشر امثالها اگر کسی یک عمل نیک انجام بدهد یا دقیق تر یک عمل نیک را بتواند اون طرف بیاورد چون نفرمود من عمل فرمود من جاء به یعنی بیاورد هر کسی یک عمل حسنه ای را بیاورد اون عالم چون ممکن است عمل گاهی ممکن است حبط بشود و یعنی انجام بدهیم بعد از بین برود با یک گناه دیگری فرمود هر کس حسنه ای را بیاورد خدا ده برابر بهش پاداش می دهد هر کس یک گناه انجام بدهد یک دونه بیشتر عینش را دیگه و بعد گفت من چهار تا انفاق کردم چهار ده تا چهل تا چهار تا گناه 36 تا برای من ماند امام صادق مسلط در قرآن و حاضر جواب از قرآن فرمود اون آیه را نخواندید انما یتقبل الله من المتقین از آدم های با تقوا می پذیرند پس امیر المومنین می گویند این افراد به درد نمی خورد بخواهد قیمتش این باشد که به این اندازه ظلم کند من هم همین جا بینندگان می خواهم از همسرانشان حلالیت بطلبند و همدیگر را ببخشید اگر اینطوری است اگر یک ذره اش ما را گرفتار می کند ببخشید همدیگر را یک جاهایی ممکن است کوتاهی کرده باشیم در حق یکدیگر ادامه اش قشنگ است حضرت فرمود ان الدنیاکم این دنیای شما که اینقدر برایش هیجان دارید و این قدر قصه اش را می خورید و اینقدر شاد می شوید دنیاکم عندی نزد من علی خوارتر و بی ارزش تر هست از یک برگی در دهان ملخی که جویده خود اون برگ ارزش ندارد تازه چه برسد جویده شده باشد فرمود کل این دنیا با معدن ها و چاه های نفت و جنگل هایش همه از این بی ارزش تر است وقتی قرار شود جهنمی شود این دنیا می شود بی ارزش بعد این جمله را حفظ کنند فرمود مال علیٍ و للعی من یفنا علی را چه با نعمت های فانی علی را چه و لذت لا تبغی علی را چه با لذت هایی که باقی نمی ماند یعنی به همین دو تا جمله توجه کنید راه را پیدا می کنید ابدیت نگر باش یا نعمتی که فانی می شود چرا ابدیت را خراب می کند لذت پایدار خوب است این لذت ها اگر قرار باشد ابدیت را خراب کند به درد نمی خورد آخر این خطبه فرمود نعوذ بالله من ثبات العقل به خدا پناه می بریم از این که عقل ما به خواب رفته باشد و این سخنان عقل را بیدار می کند و این جلسات عقل را بیدار می کند و دوست خوب عقل را بیدار می کند و تو گوشی هایی که گاهی خدا می زند این هم عقل را بیدار می کند چون گاهی وقتها زبان خوش حالیمون نمی شود خدا بلا می فرستد از سر محبت می گوید تا نمردی از خواب بیدار شو پناه می بریم به خدا از عقلی که خواب رفته و قبح الظلل فرمود پناه می بریم به خدا از اون لغزش های قبیح یعنی گاهی لغزش کوچک نیست خود آدم می رود ته دره یک کارهای عجیبی انجام می دهد دیروز دیدم یک آقایی که نویسنده است و اهل حدیث است و اهل آیه است و انقلابی بوده رفته توی جمع طرفداران بچه ی شاه تو جمع اونها دارد الله اکبر از کجا به کجا بعد حالا می فهمد انسان که پیامبر فرمود در نیمه ی شب خانمشان نقل می کند با حالت منقلب و اشک فرمود اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً خدایا من را رها نکن خودشیفته نشویم و یک وقت فکر نکنیم ما هستیم خدا رها کند آدم می رود ته جهنم لذا حضرت می گوید به خدا پناه می بریم از قبح ضلل یعنی لغزش های خیلی فاحش و قبیح بعد هم فرمود از او کمک می خواهیم برای اینکه نلغزیم فقط از او کمک می خواهیم این یک نمونه ای بود از اینکه بخواهم بگویم نفرت از ظلم خالصانه، عدالت خواهی صادقانه
شریعتی: اونهایی که بدم بیاید چون به من ظلم می شود عرض کردم اثر این عزاداری ها باید همین باشد و ما که با اسرائیل دشمن هستیم چون می خواهم علی وار باشیم و علی وار زندگی کنیم می خواهیم آدم باشیم و انسان باشیم
حجت الاسلام نظافت: فرمود کن للمظلوم عونا و للظالم خصما حسن و حسین سلام الله علیهما فرمودند دشمن ظالم باشیم یار مظلوم باشیم آخرین سفارش امام حسین علیه السلام وقتی اومدند با امام سجاد وداع کنند چون امام سجاد حکمت الهی بیمار بودند روز عاشورا برای اینکه امام بعدی بودند و باید می ماندند خود امام حسین اومدند داخل خیمه لحظه آخر و وداع هم خیلی جانسوز بود بعد سفارش هایی کردند یکی از سفارشاتشان این بود يا بُنَيَّ اِيّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لا يَجِدُ عَلَيْكَ مواظب باش ظلم نکنی به کسی که یاری جز خدا ندارد گاهی می بینید یک کسی یک تک دختر اومده ازدواج کرده وارد یک قبیله ای شده پدرش فوت کرده و مادرش فوت کرده کسی ندارد یا که هستند حامی اش نیستند
شریعتی: و این را تنها گیرش آوردند
حجت الاسلام نظافت: امام حسین می فرمود پسرم اون کسی که یاور ندارد اون دیگر خیلی بیشتر باید هوایش را داشته باشید مواظب باش به او ظلم نشود و متاسفانه گاهی تنها گیر می آوریم و حواسمان نیست دنیا دار مکافات است انا من المجرمین منتقمون فرمود ما از خدای متعال فرمود انتقام می گیریم
شریعتی: و سیعلم الذین ای منقلب ینقلبون
حجت الاسلام نظافت: و در این دنیا یک جایی چوبش را می خوریم
شریعتی: و در این دنیا حاج آقا می خوریم ولی نمی فهمیم از کجا خوردیم و از کجا داریم می خوریم به خاطر همین ظلم هایی که یک جاهایی به چشم نمی آید
حجت الاسلام نظافت: ولی خدای متعال فرمود هر بلایی که در دنیا برایتان پیش می آید از خودتون است ان البلاء الظالم ادب اون اولیاء خدایی که با بلا ترفیع مقام پیدا می کنند ما را خدا می خواهد پاک کند حساب دارد عالم نقل می کردند اون موقعی که در ایران قحطی شده بود و گندم کم بود و یک آقایی می گوید من پزشک بودم دستیار پزشک بودم و می خواستند پای یک نفر را قطع کنند از این پزشک پرسیدم از کجا باید قطع کنند دیدند گاهی پای دیابتی را گفتند از اینجا یکم بالاتر می گوید که برایم تداعی شد یک جمله ای در کودکی با پدرم رفته بودیم گندم بخریم صف زیاد قحطی بود دیگه اون گندم فروش هی می گفت قیمت را ببر بالا برو بالا برو بالا بعد می گه که این پایش را قطح کرد و اومد بیرون سر حرف را باز کردم دیدم این همان گندم فروش است این می گفت قیمت را ببر بالا ببر بالا نمی فروخت پدر من هی قیمت را می برد بالا حالا کارش به همین جا رسیده بود این پزشک گفت ببر بالا
شریعتی: این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
حجت الاسلام نظافت: بله، بله ... بترسید حالا دنیا که می گذرد اون آخرت را چیکار کنیم؟ اون آتش جهنم و اون عذاب ها را چیکار کنیم؟ اون عذاب ها قابل تصور نیست به هر حال بعد در نامه مالک اشتر داریم امیر المومنین این مال مسولان است به ویژه فرمود أَنْصِفِ اللهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِکَ اولا اینکه فرمود به خدا انصاف بده و به مردم انصاف بده انصاف به خدا یعنی چی؟ بعضی ها گفتند انصاف به خدا یعنی مواهب الهی را مصرف می کنید و به حرف هم بخوانید نمی شود سر سفره خدا نشستید و به حرف نکنی این خلاف انسان است و این ظلم به خدا به حساب می آید بعضی ها هم خدای متعال فرمود کولوا واشربوا و اعملوا صالحا عمل صالح هم انجام بدهید بعضی ها گفتند نه اینجا خدای متعال می خواهد بگوید انصاف به خلق انصاف به خدا به حساب می آید اونقدر خدا غیرت دارد نسبت به مخلوقاتش یعنی ما وقتی ظلم می کنیم به انسانی گویا ظلم به خدا می کنیم
شریعتی: همانطور که فرمود الخلق عیال الله تکلیف ما با خلق روشن است
حجت الاسلام نظافت: حالا فرمود به خدا و به خلق انصاف بده از جانب خودت یک، از جانب بچه هایت، خانمت، و از جانب هر کسی که او را دوست داری
شریعتی: حالا برگشتیم به نامه مال اشتر فرمود نامه سی و یک نه نامه مالک در نامه ی سی و یک بحثمان اینجاست که فرمود ظلم نکن همچنان که دوست نداری به شما ظلم شود یکی از مصادیق ظلم در نهج البلاغه داریم بی انصافی و عدالت است ان الله یامروا بالعدل و الاحسان فرمود عدل یعنی انصاف بعد برای انصاف در نامه مالک اشتر داریم حضرت به مالک اشتر و به همه مسئولان می گوید انصاف بده به خدا و به مردم از سه ناحیه، از ناحیه ی خودت، از ناحیه خانواده ات، از ناحیه ی دوستانت خیلی خوب جغرافیای بحث مشخص شد
حجت الاسلام نظافت: حالا یعنی چی؟ یعنی گاهی ظلم های ما به خاطر هواهاست و بی انصافی های ما گاهی از جانب نفس است یعنی ما از طرف خودمان منصفانه با خلق خدا برخورد می کنیم گاهی هم بی انصافی های ما به خاطر خانواده مون است به خاطر زن و بچه مون به دیگران ظلم می کنیم
شریعتی: یعنی به خاطر علقه و محبت هایی که هست
حجت الاسلام نظافت: و عاطفه هایی که عرض کردم داستان امیر المومنین را امیر المومنین توی نامه ی ای داریم یکی از فرماندارهای حضرت دزدی کرده بود به طرف نامه ای نوشتند و تند برخورد کردند فرمودند اگر گیرت بیاورم با این شمشیری که هر کس را زدم رفته جهنم با همین شمشیر تو را می زنم خیلی نامه قشنگی است بعد فرمود به خدا قسم اگر حسن و حسین این کار را کرده بودند می دیدی به اونها هم سخت می گرفتم امیر المومنین سلام الله علیه بچه دوست است ولی بهشتش را فدای بچه هایش نمی کند
شریعتی: وقتی می رویم نجف السلام علیک یا میزان الاعمال
حجت الاسلام نظافت: اون ترازو را گذاشتند برای همین است مو لای درزش نمی رود گاهی از مسئولان ما به خاطر بچه هایشان لغزیدند و بعد هوای بچه هایشان را داشته باشند و ما کسانی که مبتلا شدند دعا می کنیم خدا اینها را نجات بدهد نمی خواهیم سرزنش کنیم چون خدا ما را به خودمان واگذار کند ما هم این شکلی می شویم و گرفتار می شویم و اینها عبرت هاست پس ظلم ها گاهی از ناحیه هوس های خودمان است گاهی به خاطر خانواده چرا در زیارت عاشورا گفتند بابی انت و امی این تمرینی که به خاطر بابا نباید جهنمی شوید و بلکه بابات رو بهشتی کن بگو حسین جان پدرم فدایت بعد در زیارت جامعه کبیره داریم فرزندم فدایت این تمرین این است که به خاطر بچه جهنمی نمی شوی هیچ بلکه فرزندت را شهید کن بگو بچه من فدای تو حیف است کسانی که سالها زیارت عاشورا خواندند اینها بلغزند می گوید یک کسی با این مفاهیم آشنا نیست و گریه نکرده است بر مظلوم در این مراسم ها نبوده او لغزیده ماها چرا؟ این دومی و سوم فرمود کسانی که و من فیه حوا لرأیتک دوستش داریم بعضی از دوستان مسئولان سوء استفاده می کنند و جلوی سوء استفاده دوستان را باید گرفت و حلقه ی نزدیک مسئولان باید دوستانی باشند که مسئول خواست دست از پا خطا کند جلویش بایستند بگویند باهات همکاری نمی کنیم این در نامه حضرت به مالک اشتر است نزدیک ترین فرد را کسی قرار بده که اگر و خطا کنی بگوید با تو همکاری نمی کنم و حرف حق تلخ را واضح بهت بگه یعنی مسئول اونقدر ظرفیت داشته باشد که کنار دستش منتقد قرار بدهد
شریعتی: خیلی کمیاب است دُر نایاب است حاج آقا
حجت الاسلام نظافت: ولی جواب می دهد الان می بینید یکی از قصه هادر جمهوری اسلامی چی است؟ همه نگران هستند دیگر می گویند نفوذ کردند و امنیت دچار خدشه می شود و جاهای دیگر هم هست یعنی گاهی دستگاه محاسباتی مسئولین را تغییر می دهند و تصمیم های بد اقتصادی می گیرند نفوذ، نفوذ چطوری اتفاق می افتد؟ نفوذ از طریق تملق است نه از طریق انتقاد این که فرمود خاک بپاشید در صورت مداحان این مال اینجاست
شریعتی: مداحان یعنی کسی که تملق می گوید
حجت الاسلام نظافت: یعنی می فهمی سوء استفاده می خواهد بکند از تملق دیگران و اصلا در نهج البلاغه داریم امیر المومنین می فرمود آدم های با تقوا وقتی ستایش می کنند اونها را می لرزند و می ترسند اذا زکی احدٌ منهم خاف من ما یقال له می ترسند نکند این حرفها اثر بگذارد می گویند خدایا ما را با این حرفها مواخذه نکنید ما بنده تو هستیم ما کسی نیستیم مواخذه خدا با تعریف های دیگران چی است این که آدم باورش می شود و بعد هم ناخودآگاه به او علاقمند می شود و به او سخت نمی گیرد و او هر کاری دلش می خواهد می کند و این هم شریک است چیزی هم نخورده فقط همین که جلوی او را نگرفته به هر حال مراقب این نفس باشید و مراقب خانواده و دوستان باشیم تا گرفتار ظلم نشویم اگر مراقب این سه تا نشویم گرفتار رانت و ظلم می شویم و این را همه باید توجه کنند به ویژه مسئولان حالا توده مردم چی؟ با دامادمان و با عروس و همسر و همسایه و زیر دست هایمان مسولان منصفانه برخورد کنیم با مسول هم منصفانه باید برخورد کرد گاهی آدم احساس می کند با مسئولان منصفانه برخورد نمی کنیم می بینی طرف دارد می دود بیچاره دیگه بیشتر از این توان ندارد دیگر زورش را دارد می زند یا یک شایعه ای می شنود نسبت به یک مسئولی به راحتی اینها را پخش می کند خدا رحمت کند این شهدای عزیز را چقدر پشت سر همین سلامی و باقری و اینها بعضی ها غر زدند و نق زدند حالا که زمان گذشت معلوم شد این بندگان خدا ترسو نبودند برای انتقام از اسرائیل حکمتی داشت وعده ی صادق سه را تاخیر انداختند
شریعتی: بله خوب یک مصلحت هایی هست
حجت الاسلام نظافت: یک حرف هایی پشت سر اینها عجبی است اونهایی که استغفار علنی نمی کنند هم در خلوت و هم علنا استغفار کنند که مردم بدانند آبروی مومن بوده و سرداری بوده می خواهم بگویم ظلم فقط از ناحیه مسئولان نیست فرقی نمی کند از این طرف یا اون طرف چه فرقی می کند راهش چی است که ظلم نکنید؟ تعویق موقعیت ذهنی ما که مسئول نمی شویم ولی اگر ما مسئول بودیم دوست داشتیم
شریعتی: خودت را معیار قرار بده
حجت الاسلام نظافت: و نکته تربیتی اش این است که فرزندمان را عدالتخواه بار بیاوریم و فرزندمان را منصف و متنفر از ظلم تربیت کنیم چگونه؟ اول خودمان عادل باشیم این هم باز در نهج البلاغه است حضرت فرمود یک نفری عادل بود فرمود اول نفعه هوی ان نفسه اول عدالت این بود که هوس را از خودش دور کرد یعنی بسیار سخت است بسیار سخت است من دیشب یک جایی عرض کردم که مشکل خودی هاست خودی های ساخته نشده و انقلابی های ساخته نشده و مذهبی های ساخته نشده
شریعتی: یعنی روی خودمان کار نکردیم
حجت الاسلام نظافت: کار نکردیم چطوری بگویم با پوست و گوشتم دارم لمس می کنم این نقطه ضعف را یعنی اگر کسی انقلابی بشود و روی خودش کار نکرده باشد یک جایی به کشورش و به خودش ظلم می کند خودسازی را باید
شریعتی: مثل این استادکارهایی که سوهان دستشان می گیرند و ارده و رنده و سنباده یک جاهایی باید تراشکاری بشود باید صیقل بخوریم
حجت الاسلام نظافت: باید هوای خودمان را داشته باشیم نداشته باشیم کار را خراب می کند امیر المومنین می دانید کجا فرمودند کمر من را شکست نفرمود معاویه کمر من را شکست فرمود دو گروه کمر من را شکستند عالم بی تقوا اون کسی که شور مذهبی دارد ولی شعور ندارد عالمٌ متهتک خودی جاهلٌ متنسک باز هم خودی یکی نادان است و شعور دارد نادان است و یکی علم دارد ولی ترمز ندارد مگر در قوم بنی اسرائیل چی شد چه کسانی به هارون ظلم کردند یا سامری بود یا قارون بود یا توده مردم نادان بودند یعنی یا آگاهانه و یا نه پیروی می کنند خودی ها مصداق چهارم بحص چی بود خودت را ترازو قرار بده هفت تا مصداق چهارمیش فرمود احسن کما تحب ان یحسن الیه برگشتیم به نامه موضوع چی بود؟ خودت را ترازو قرار بده به خاطر هفت تا مصداق چهارمیش این است احسان کن نیکی کن به دیگران قبلی اش این بود ظلم نکن تو دوست نداری که کسی به تو ظلم کند حالا حضرت می گویند تو دوست داری به تو احسان کنند تو چرا احسان نمی کنی احسن احسان کن کما تحبه همچنان که دوست داری ان یحسن الیک همه ما هدیه را خوشمان می آید احسان را دوست داریم جایی دعوت کنند سر سفره بنشینیم طبیعت انسان است اصلا در روایت داریم جبلت القلوب علی حب من احسن الیها خدا فطرت آدم ها را اینطوری سرشته است که کسی را که احسان می کند دوستش دارند یعنی آدم ها چون خودشان را دوست دارند احسان را دوست دارند و محسن را هم دوست دارند درسته؟ خوب حالا اگر اینطوری است چرا خودمان احسان نمی کنیم حضرت می گوید تو هم اهل احسان باش چرا خودت اهل احسان نیست احسان ضد بخل است چرا دست گشاده نداری و چرا سخاوتمند نیستی احسان ضد منوع بودن است سوره معارف
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾ (سوره معارج)
می گوید انسانی که رشد نیافته و تربیت نشده اینطوری آفریده شده در ابتدای امر وقتی مشکلات است جزوع است و بی تابی می کند وقتی پولدار می شود منوع است مثل بچه ای که می گوید همه چیز را برای خودش می خواهد میگه مال خودم است پدر و مادر می گویند با این اسباب بازی هات به بچه ای که میهمان اومده بده دعوا راه می اندازه و آبرو ریزی می کند منوعا حالا یک سوال قران می گوید خلق الانسان انسان اینطوری آفریده شده که خالق کی است؟ خدای متعال و چرا خدا سرزنش می کند؟ باید بگویید خدایا در این کار تو اینطوری خلق کردی و بعد ما را هم سرزنش می کنی؟ جواب وقتی کودک هستی سرزنشت نمی کنم بزرگ شدی بیست سالت شده عقلت بزرگ نشده و رفتارت بزرگ نشده کودک بیست ساله را سرزنش می کنم خدا اینطوری می گوید تو بالغ شدی و فهم پیدا کردی و عقلت رشد کرده از تو دیگر انتظار نیست مثل کودکان رفتار کنی این رمز و راز سرزنشش این است و الا دیوانه ها را خدا سرزنش نمی کند و کودکان را هم سرزنش نمی کند شما بزرگ شدی کودکان چهل ساله در حقیقت
شریعتی: سرزنش به خاطر این است که رشد نکردی
حجت الاسلام نظافت: و رفتارت رشد نکرده خوب حالا بحث سر چی بود؟ منوع هستند آدم ها یعنی منع می کنند و اهل بخل هستند حالا احسان یعنی منوع نباش احسان یعنی می روی سفر اربعین می بینی لذت می بری و هر آن می آیند تعریف می کنند عجب با صفایی هستند زحمت یک سالشان را لذت می برد و به زور دستت را می کشد خوب حالا تو هم همین کار را بکن بر می گردی شهرت این کار را بکن یا نه الان شما این کار را بکنید و این اعلام اینکه برنامه سمت خدا کرده زائر اولی ها را یا می خواهند به موکب ها و زائر اولی ها به اندازه ای که می توانیم و سهیم باشیم در ثواب زیارت دیگران خدا می بینید یا بعضی ها نمی توانند خیلی ها هستند نمی توانند اونها بانی بشوند و بقیه به نیابت از اونها بروند به هر مقدار فرمود یک پولی را در نهج البلاغه داریم امیر المومنین فرمود انفاق را از اینجا شروع کن یک پولی در راه خدا بده اگر ندهی پولدار نمی شوی و اگر بدهی فقیر نمی شوی یعنی از این چیزهای ساده شروع کن و بعد هم سر نفس ات را کلاه بگذار می خواهی یک میلیون بدهی زورت می آید بگو صد هزار تومن می دهم باز نوبت صد هزار تومن شد یک میلیون تومن سخت ات هست این هم یاد دادند خورد خورد
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم یک نقطه بگذاریم ببینیم بعد از تلاوت قران چقدر فرصت داریم حالا که صحبت از زائران اربعین شد سالهاست با همت اهالی سمت خدا این اتفاق می افتد امسال هم قرار گذاشتیم 30313 نفر از نوجوان ها و جوان هایی که به کربلا مشرف نشدند را زائر کربلا کنیم عدد 40 را کافی است به 20000303 پیامک کنید و یا به کانال ما مراجعه کنید و دوستانم زیر نویس کردند اونهایی که می خواهند در این کار خیر همراه شوند کار بزرگی است و دوستان ما خیلی زحمت می کشند خیلی از پدر و مادرها دغدغه تربیت بچه ها را دارند احساس می کنم اربعین به عنوان یک مکتب تربیتی خیلی می تواند کمک کند به بیمه شدن جوان ها و نوجوان های ما این یک فرصت طلایی است هزینه سفر بالاست و در اربعین قابل کنترل و کمتر است لذا قرار گذاشتیم این اتفاق را در کنار دوستانمان رقم بزنیم شما نکته ای برای نوجوان ها دارید؟
حجت الاسلام نظافت: خانواده هایی که دغدغه تربیت دارند فرزندشان را به گروه خوب بسپارند اینطوری خیلی اثر بهتری دارد یک جمع خوب که مربی عاقلی دارد و حالا بعضی ها هدفمند در واقع اینها زائر داشته باشند همان مربی اگر دو تا ویژگی داشته باشد عاقل باشد و خود ساخته باشد و دوست داشتنی باشد یعنی یک کسی پیدا کردید این سه تا ویژگی را دارد بچه تون را بهش بسپارید هلو باشه به قول معروف بچه ما وقتی علاقمند به او شد بعد تحت تاثیر قرار می گیرد چرا می گویم عاقل باشد چون ممکن است اون آقا توانایی دارد سه ساعت پیاده روی کند و بچه را به سه ساعت نکشاند دقت می کنید مثلا بچه می خواهد خوش بگذراند نگه سفر کربلاست بچه ها چرا می خورید و در سفر کربلا خوش گذرانی خوب نیست کم کم آقا
شریعتی: خیلی نکته دقیقی است و این ظرافت های تربیت است خیلی ممنون از نگاه پر مهرتان هم کسانی که می خواهند مشارکت کنند در این طرح برای اعزام جوان ها و نوجوان ها به کانال ما مراجعه کنند نوجوان های عزیز برای ثبت نام به کانال ما مراجعه کنند و ما را هم دعا کنند و همه اونهایی که دست به دست هم دادند این اتفاق رقم بخورد آیات پایانی سوره مبارکه حجرات را تلاوت می کنیم صفحه 517 بعد از تلاوت قرآن در لحظات و دقائق پایانی با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید خواهش می کنم.
( قرآن کریم آیات پایانی سوره مبارکه حجرات صفحه 517)
شریعتی: خیلی ارادت داریم و امیدوارم که مشمول دعای خیر تک تک شما بشویم و دوستانمان را در سمت خدا دعا کنید عزیزانی که زائر اربعین هستند برای همه جا مانده ها دعا کنند که انشاالله نائب الزیاره باشند و سلام رسان باشند امیدوارم دست پر برگردند از محض
سید الشهدا و نگاه پر مهر حضرت شامل حالشان اشاره قرآنی و حسن ختام فرمایشات شما و خداحافظی می کنیم.
حجت الاسلام نظافت: این آیاتی که در این صفحه تلاوت شد خیلی به بحث ما مربوط است ای مومنین اجتنبوا کثیرا من الذنب از بسیاری از گمان ها اجتناب کنید و همه ما دوست نداریم به ما بد گمان شوند توضیح بخواهند از ما گمان پیش می آید بپرس دادگاهی اش نکن در غیاب بهش اجازه دفاع بده وقتی می پرسیم قضاوت نکنیم و بپرسیم اجازه بدهیم طرف دفاع کند و بعد فرمود لاتجسسوا تجسس نکنید دوست داریم کسی تجسس کند و فضولی کند در زندگی ما سرک بکشد؟ چرا تجسس کنیم در زندگی بعضی عادت ها هم هست یعنی شما دقت کردی سر چهار راه همیشه یک نگاه این طرف و یک نگاه اون طرف اصلا اینها عادت است یک نگاه تو این ماشین است و یک نگاه تو اون ماشین است خوب نیست اینها عادت است و قصد نیست ولی گاهی هم فضولی می کنیم فضولی مان را صرف این بکنیم که حقایق عالم را بفهمیم و بعد فرمود که بعضی از شما غیبت نکنند آیا دوست دارد یکی از شما گوشت مرده برادرش را بخورد؟ یعنی خدا وجدان ما را با یک سوال به داوری می گذارد
شریعتی: همان که حضرت فرمود وجدان را به داوری گرفته است بعد فرمود ما شما را از یک پدر و مادر و از آدم و هوا آفریدیم اینقدر بلند و سفید پوست و سیاه پوست اینها حکمت چرخش این عالم است ان اکرمکم عند الله اتقیکم دوست نداریم کسی ما را به زنگ و نژاد و به خاطر ملیت مان تحقیر کند تحقیر نکنیم دیگران را ایران باید یک کشور فرهیخته ای هست فرهیخته تر باشد اگر از کشورهای دیگر اینجا اومدند یک مقدار رنگ صورتشان فرق می کند اینها نباید تحقیر بشوند این دیگه بنده خدای متعال است.
شریعتی: بسیار عالی آقا خیلی ممنونم متشکرم از شما اگر مباحث هفته های گذشته را نشنیدید مباحث حاج آقای نظافت در سایت وجود دارد و برش هایی در کانال هست و می توانید بهره مند شوید
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد با نجات مردم مظلوم غزه و نابودی اسرائیل قلب امام زمان را خشنود بگردان زندگی ما را امام زمان پسند قرار بده زوار اربعین را سالما با دست پر از نظر معنوی به اوطانشان برگردان
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم در پناه خداوند بزرگ باشید در لحظه ای که جان می رود از دست حسین دیدار تو آخرین امید است حسین تا همت عشق است چرا منت مرگ باید به شهیدان تو پیوست حسین السلام علیک یا اباعبدالله به رسم همه ی این روزها متشکرم از شما سپاسگذارم.