اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-02-27-حجت الاسلام حسینی قمی - سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه‌السلام ( خطبه ۹۹ - حمد خداوند )

اعوذو بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: سلام عرض می کنم حضور شما مخاطبین ارجمند برنامه سمت خدا خانم ها و آقایان امیدوارم هفته خیلی خوبی را پشت سر گذاشته باشید و هفته خیلی خوبی هم پیش رویتان باشد در طلیعه این هفته روز شنبه دوباره خدمت شما رسیدیم با افتخار من و همکارانم به اتفاق حاج آقای حسینی قمی عزیز و نازنین بفرمایید سلام علیکم

 

حجت الاسلام حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه ی مخاطبین عزیز من قبل از شروع بحث یادآوری کنم که در آستانه 25 ماه دیقعده هستیم دحو الارض می دانید یکی از چهار روزی است که در سال روزه اش ممتاز است 25 دیقعده روزه اش معادل هفتاد سال است مرحوم محدث قمی هم رضوان الله علیه در همین مفاتیح نوشته اند انشاالله عزیزانی که می توانند موفق شوند به این روزه البته اگر روزه قضا دارند نیت قضا کنند قطعا ثواب 25 ذیقعده را هم خواهند برد ولی مرحوم میر داماد رضوان الله علیه که از علمای بزرگ شیعه است یک رساله ای دارند راجع به این چهار روزی که روزه اش ممتاز است می فرمایند اگر چه روزه 25 ذیقعده معادل هفتاد سال است ولی افضل اعمال 25 ام زیارت آقا امام رضا علیه السلام است همین داستان را هم محدث قمی در مفاتیح آورده اند عزیزان اگر موفق شدند به ما هم دعا کنند 25 ذیقعده روزی است که روزه اش معادل هفتاد سال ولی بالاتر از این روزه زیارت امام رضا سلام الله علیه است حالا شاید عزیزان الان سوال به ذهنشان بیاید چهار روزی که ممتاز است کدام چهار روز است یکی اش ولادت خاتم النبیین است و یکی اش بعثت این دو تا ولادت پیامبر و بعثت پیامبر هفدهم ربیع و 27 ماه رجب این دو تا یکی اش هم دحو الارض است اشاره کردیم و یکی اش هم نزدیک هستیم بهش کمتر از یک ماه مانده روز عید غدیر هست روز عید غدیر هم روزش ممتاز است ما همین جا یادآوری کنیم تا غدیر کمتر از یک ماه است عزیزانی که می خواهند برنامه ریزی کنند نگویند ما دیر متوجه شدیم من فقط یک روایت بخوانم از تهذیب شیخ طوسی رضوان الله علیه شیخ طوسی را شیخ الطائفه می گویند مال هزار سال پیش است کتابش یکی از کتاب های چهارگانه مهم شیعه هست ایشان در این کتاب نقل می کنند از یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام به نام احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از اصحاب خاص امام رضا علیه السلام است می گوید ما خدمت حضرت بودیم والمجلس قاصٌ باهله جا نبود پر بود جلسه از افرادی که شرکت کرده بودند فتزاکروا یوم الغدیر در محضر مام رضا علیه السلام صحبت روز غدیر شد فانکره بعضٌ الناس بعضی ها قبول نداشتند عظمت روز غدیر را امام رضا علیه السلام این حدیث را خواندند خیلی لطیف است فرمودند امام رضا سلام الله علیه باز هم تکرار می کنم تهذ یب شیخ طوسی فرمودند إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ فِی السَّمَاءِ أَشْهَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ؛ · این جمله را اگر تابلو کنند توی بنرها و توی اعلامیه ها خیلی زیباست از امام رضا ان یوم الغدیر فی السماء اشهر منه فی الارض آسمانیان بهتر می شناسند روز غدیر را تا ما زمینی ها بعد یک جمله هم به جناب ابی نصر بزنطی فرمود أین ما کنت خیلی روایت عجیبی است فرمود أین ما کنت هر کجای عالم که بودی خوب اینها محضر امام رضا بودند دیگر مدینه بودند مدینه خیلی فاصله دارد تا نجف حضرت فرمود هر کجا بودی فاحضر یوم الغدیر عند امیر المومنین علیه السلام خودت را به بارگاه مطهر امیر المومنان برسان فان الله یغفر لکل مومن مفصل شاید یک وقت مفصل بعدا خواندیم بنابراین خیلی خیلی سفارش شده زیارت امیر المومنین سلام الله علیه در روز غدیر کسانی که می توانند انشاالله غدیر هم مثل اربعین و پیاده روی سید الشهدا سلام الله علیه مردم طبق این روایت هجوم بیاورند برسانند خودشان را به زیارت امیر المومنان سلام الله علیه می دانید این بحث ها را نزدیک شدیم بیشتر عرض می کنیم ما امروز راحت می توانیم نام غدیر را ببریم و نام امیر المومنان سلام الله علیه را ببریم فقط یک جمله بگویم برای اینکه عزیزان قدر بدانند این کتاب تهذیب ابن حجر تقریبا مال حدود 400 الی 500 سال پیش است وفاتش 850 است حدود 400 سال پیش است این عالم اهل سنت ابن حجر عسقلانی می نویسد بنی امیه کاری کرده بودند که مردم جرات نمی کردند اسم فرزندانشان را علی بگذارند این عبارت این عالم اهل سنت است آدرسش را عرض کردم تهذیب ابن حجر مال 400 سال پیش می گوید کان بنی امیه اینطوری بودند إذا سمعوا بمولود اسمه علیّ قتلوه اگر فرزند اسمش علی بود او را می کشتند دقیقا همان کاری که فرعونیان می کردند برای اینکه موسایی به دنیا نیاید اینها برای اینکه نام امیر المومنین را محو کنند داستان مفصل است مجال نیست عرض کنم می گوید بعضی ها برای اینکه فرزندشان کشته نشود می گفتند اسم بچه ات چی است علی گذاشت می گفت نه این علی نیست این عُلَی است شبیه علی نوشته شده حتی ابن ابی الحدید دارد در شرح نهج البلاغه اش که امیر المومنان سلام الله علیه را به نام صدا نمی زدند کنیه ی استتاری می گفتند ابو زینب نمی گفتند علی می گفتند ابو زینب البته می دانید الحمدلله اونقدر نام امیر المومنان درخشان است که همه عالم گاهی آمار می دهند در کشور دیدید اولین نام امیر علی بالاترین نام در کشور ما علی است حتی در مناطق اهل سنت اطلاع دارم برادران اهل سنت ما فراوان نام علی و فاطمه و حسن و حسین فراوان فراوان در میان حتی برادران اهل سنت ما هست دشمن خواست این نام را از بین ببرد ولی بیشتر همین که حدیث امام رضا علیه السلام می فرمود روز غدیر را آسمانیان بهتر از زمینیان می شناسند به هر حال 25 ذیقعده را قدر بدانیم و فاصله کمتر تا ماه غدیر را حواسمان باشد به وظیفه عمل کنیم الحمدلله خدا رو شکر که ما هر روزمان الحمدلله غدیری است و با نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه انشاالله همه زندگی ما علوی باشد انشاء الله

ملایی:  حاج آقا یک صاحب نام علی رضا این چند روزه اضافه شده علی رضا هم ایام ولادت

حجت الاسلام حسینی قمی: حالا من لو بدهم که نوه شماست مخاطبین ما چشم شان شور نیست انشاالله مبارک باشد

ملایی:  متشکرم از لطف شما

حجت الاسلام حسینی قمی: سپاسگذارم اجازه می فرمایید؟

بسم الله الرحمن الرحیم خطبه 99 نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه این خطبه را مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه در ما یحضره الفقیه آوردند تقریبا بیش از دو برابر کسی که سید رضی چون مرحوم سید رضی گلچینی از صحبت های حضرت را آوردند نحمده علی ما کان شیخ صدوق می فرماید این خطبه نماز جمعه امیر المومنان سلام الله علیه بوده ببینید چقدر با عظمت است خطبه نماز جمعه امیر المومنان نَحمَدُهُ عَلى ما كانَ ، و نَستَعينُهُ مِن أمرِنا عَلى ما يَكونُ و نسئله المعافات قبل از شروع خطبه حضرت به سه مطلب بسیار مهم اشاره فرمودند یک: نحمده علی ما کان حمد خدا می گوییم بر گذشته ها و گذشته ها شارحین نهج البلاغه توضیح دادند چه گذشته هایی که خوبی و خوشی بوده و چه گذشته هایی که سختی بوده علی ای حالٍ نحمده حمد خدا می گوییم هر چی بوده و هر چی گذشته یک وقتی اشاره کردیم تو سختی ها کمترین درجه اش صبر است درجه بالاتر درجه دومش رضاست آدم راضی باشد نه بگوییم من صبر می کنم درجه سومش حمد است می گوید الحمدلله بلا برسد بگوید الحمدلله امام حسین سلام الله علیه شب عاشورا خطبه شون این است احمده فی السراء و الزراء حمد خدا می گویم در سختی ها و خوشی ها و درجه بالاترش که من بارها عرض کردم نمی دانم از ما انتظار دارند یا نه اهل بیت اینطوری بودند درجه چهارمش حب است حب یعنی چی؟ یعنی آدم بلا ببیند و محبتش به خداوند متعال بیشتر هم می شود اولی اش صبر است و بعد می رسد به رضا و بعد می رسد به حمد و بعد می رسد به حُب بد نیست این داستان را بگویم این داستان در دعوات مرحوم راوندی است قطب راوندی رضوان الله علیه می نویسد کان للصادق علیه السلام ابنٌ امام صادق یک پسر بچه ای داشتند فبینا هو یمشی در حیاط خانه داشت قدم می زد حادثه ای پیش آمد این بچه از دنیا رفت یک بچه پنج الی شش ساله مال امام صادق علیه السلام در حیاط خانه حادثه ای پیش آمد از دنیا رفت الله اکبر چه جمله زیبایی جنازه حضرت را دارد می بیند عرضه داشت پروردگارا لئن اخذت لقد ابقیت اگر این بچه را از من گرفتی خیلی چیزهای دیگری به من دادی لئن ابتلیت لقد عافیت اگر این ابتلا برای من پیش آمد این بلا برای من پیش آمد عافیت های زیادی دارم ثم حمله ایشان می نویسد جنازه این حضرت را دست گرفتند و آمدند اتاق الی النساء خدمت پیش مادر بچه و زن ها فلما رأینه زنها و بانوان احساساتشان بیشتر است اینها ضجه می زدند می دانید مرگ ناگهانی خیلی خیلی سخت است اقسم علیهم حضرت قسم شان دادند که آرام باشید شاید هم این جمله است بعد امام صادق علیه السلام فرمود سبحان من یقتل اولادنا فلا نزداد له الا حب منزه است خدایی که عزیز ما را گرفت ولی محبت ما به خدا بیشتر شد خیلی مقامات تکرار می کنم عزیزان اولی اش قدم اولش صبر است بالاترش رضا است و بالاتر بگو الحمدلله و بالاتر محبت ات به خدا بیشتر بشود و بعد حضرت فرمودند انا قومٌ نسئل الله ما از خدا یک چیزی می خواهیم که دوست داریم می خواهیم اما اگر خدا اونی که خواست را به ما داد راضی هستیم خدا یک چیزی می خواست که ما نمی خواستیم ما راضی هستیم امام می خواستند فرزندشان سالم بماند اما از دنیا رفت فرمود راضی هستیم شبیه این داستان یک داستان دیگری هست که این هم جالب است می دانید ما در مجموعه معارف دینی مان این را عزیزان مخاطب بیشتر عنایت کنند دو تا واژه 1- حمد و سپاس بر نعمت ها اگر نعمت داری بگو الحمدلله 2- صبر و بردباری بر بلا دو واژه حمد و صبر در قران کریم ما صدها آیه داریم در روایات مان بدون مبالغه هزاران روایت با این دو واژه داریم حمد و ثنا فقط در کافی شریف این بحثی که ما خدمت شما و دوستان تان هستیم رادیو معارف کافی شریف می خوانیم برنامه جرعه رسیدیم به باب الصبر و الشکر در کافی شریف از این هزاران حدیث مرحوم کلینی رضوان الله علیه 55 حدیث آوردند من دو سه تا این 55 تا را بخوانم یکی اش مناسب با همین داستان است امام صادق سلام الله علیه خبر دار شدند یکی از اصحابشان فرزندش از دنیا رفته ظاهرا خود حضرت نمی توانستند برای تسلیت تشریف ببرند منزل آن آقا کسی است به نام یونس ابن یعقوب از اصحاب درجه یک امام صادق سلام الله علیه حضرت به من فرمود تو از طرف من برو خانه این صحابی بهش تسلیت بگو اقرأ سلام من را بهش برسان فقط یک جمله بهش بگو خیلی زیباست امام می خواهند به کسی که داغ دیده داغ فرزند دیده تسلیت بگویند و پیام بدهند و اعلامیه ای بدهند این آقا رفته حضرت بهش این را بگو انا قد اصبنا باسماعیل ما هم یک فرزندی داشتیم مثل اسماعیل از دنیا رفت تازه این اسماعیل غیر از این داستانی بود که الان عرض کردم اسماعیل فرزند امام صادق سنش بالا بود زمان خود حضرت از دنیا رفت فرمود ما هم مصیبتی دیدیم ما صبر کردیم فاصبر کما تو هم صبر کن همانطور که ما صبر کردیم این جمله خیلی زیباست جناب آقای ملایی ببینید باورها خیلی مهم است در زندگی ما من بارها عرض کردم اگر ما به این باورها برسیم یک آرامشی در زندگی پیدا می کنیم مصیبت زده آرامش پیدا می کند و غیر مصیبت زده به هر حال کسی نیست در زندگی اش سختی و گرفتاری نداشته باشد همه گرفتاری داریم خود قرآن است وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ (بقره، 155) گرفتاری است ولی اون باور مهم است من بخوانم چقدر زیباست امام صادق علیه السلام فرمود به این آقا بگو من هم پسری داشتم پسر من هم از دنیا رفت من صبر کردم من به امام هستم مگر امام هم داغ می بیند بله فرمود انا اردنا امراً و اراد الله امراً فسلما لامره ما یک چیزی می خواستیم ما دلمان می خواست فرزندمان بماند خدا یک چیز دیگری می خواست ما تسلیم امر پروردگار بودیم این خیلی مهم است ببینید من بد نیست یک جا این داستان را بگویم یک جوانی چندی پیش آمد الان متاسفانه داروهای آرامبخش دیگر در خیلی از خانه ها وارد شده خیلی از خانه ها قدیم ها سالخورده ها می خوردند فقط الان نه جوان ها هم می خورند یک جوانی آمد پیش ما سوالی گفت می خواهم ازدواج کنم گفتم مبارک است گفت همه مراحل را پیش رفتیم همه چیز خوب بوده فقط یک ازمایشگاه می روند قبل ازدواج آزمایش یک کم مفصل تر دادیم در آزمایش مشخص شده که عروس خانم داروی آرامبخش مصرف می کند حالا ما ازدواج بکنیم یا نکنیم؟ گفتم خودت هم مصرف می کنی گفت بله من هم گفتم به پای هم پیر شوید عروس خانم که داروی آرامبخش می خورد چند سالش است؟ گفت 25 سال یک دختر خانم 25 ساله گفتم تو چی گفتم من هم 27 سالم گفتم به پای هم پیر شوید من عرضم این است چرا امروز به اینجا رسیدیم یک بخشش این است باورهایمان ضعیف است در گرفتاری ها و سختی ها و مشکلات فکر می کنیم همه چیز باید به نفع ما باشد و بر طبق میل ما باشد این روایت هم باز خیلی زیباست از این روایاتی که گفتم سه هزار روایت داریم اول من یدعی الی الجنه بهشت حساب کتاب دارد حالا اگر ما بهشتی هم باشیم اول بهشتی که نیستیم

ملایی:  حتما بالاخره یک ترتیبی دارد

حجت الاسلام حسینی قمی: اول گروهی که می روند بهشت الحامدون سپاسگذار اونها بهشتی اول نیستند حماد صیغه مبالغه کسی که خیلی حمد خدا بگوید ادامه اش مشکل است الذین یحمدون الله فی السراء و الضراء اونهایی که حمد خدا می گویند هم در خوشی و هم در سختی، در سختی هم حمد خدا بگوییم همین نهج البلاغه امیر المومنین را بببینید حضرت کجا حمد خدا شروع می کنند با حمد الهی است و زیباست هر حمدی که در هر خطبه ای فرمودند یک بار بیشتر نیست صفات پروردگار در خطبه بعدی یک واژه دیگر اومده در خطبه بعدی یک واژه دیگر آمده این که حضرت اولین جمله نحمده علی ما کان ما کان را عرض کردیم شارحین نهج البلاغه فرمودند آنچه که گذشته خوشی سخت است هنر این است ما هم حمد خدا بگوییم در سختی ها و هم حمد خدا بگوییم این روایت هم خیلی زیباست در همین مجموعه کافی شریف امام صادق علیه السلام چقدر لطیف است چقدر لطیف است فرمود المعافی الشاکر عزیزان بیشتر عنایت کنند المعافی الشاکر الان ما در عافیت هستیم بیماری و بلا نداریم الحمدلله اگر بگوییم الحمدلله له من الاجل مال المبتلی الصابر خدا به اون آدمی که سالم سالم است ولی حمد خدا می گوید همان پاداشی را می دهد به کسی که نه گرفتاری دارد و مبتلاست و بیماری دارد ولی صبر می کند معنایش این است که آدمی که در عافیت است باید حمد خدا بگوید حمد خدا اونی که در غرق نعمت است اونی که غرق نعمت است اگر حمد خدا گفت خدا همان پاداش را می دهد به اون کسی که گرفتار است چطوری حمد خدا بگوییم امام صادق در همین کافی شریف باب الشکر است اوحی الله خدای متعال به حضرت موسی وحی کرد اشکرلی حق شکری موسی حق شکر من را ادا کن موسی گفت یا رب کیف چطور من می توانم لیس من شکرٍ هر چی بگویم باز به وسیله ی نعمت توست الحمدلله بگویم باز با همین زبان است می خواهم حمد خدا بگویم باز من چطوری شکر بگویم حق شکر را خطاب شد الان شکرتلی حین علمت ان ذلک منه همین که می دانی هر چی است مال من است و هر جور هم بخواهی حمد من را بگویی باز با نعمت من است همین حق شکر است این که انسان بداند هر کاری هم که ما بکنیم هر کاری که بکنیم باز حق شکرمان را نمی توانیم با نعمت خداست این روایت هم خیلی خیلی زیباست عرض کردم اگر ما به همین یک روایت عمل می کردیم باور بفرمایید ما نباید دارو آرام بخش مصرف کنیم کان رسول الله سیره پیامبر این بود اذا ورد علیه امرٌ یسره اگر زندگی به تعبیر من بر وفق مراد پیش می رفت حضرت خوشحال می شد از پیش آمدها اگر شاد می شد می فرمودند الحمدلله علی هذه النعمه خدایا شکرت به خاطر این نعمت اذا ورد امرٌ یغتنم اگر چیزی باعث غم و قصه بود الحمدلله عوض نمی شد فقط جمله بعدیش عوض می شد الحمدلله علی کل حالٍ اونجا لحمدلله هذه النعمه یک غمی رسیده کل حال همه زندگی که غم نیست همه زندگی بیماری است و همه زندگی مشکلات است و همه زندگی شکست است و همه زندگی قصه است و همه زندگی داغ است و همه زندگی از دست دادن است و همه زندگی بد اخلاقی شریک زندگی است و همه زندگی بدی اولاد است و همه زندگی بدی همه اش که اینطور نیست همه اش تلخ نیست غرق نعمتی بگو الحمدلله علی هذه النعمه اگر تلخی بود الحمدلله علی کل حال این روایت هم زیباست باز یک کسی آمد به امام صادق چون خیلی می پرسند ما هر چه از خدا خواستیم خدا به ما داده نکند یک وقت این یک بلایی نباید ما حتما یک گرفتاری داشته باشیم بعضی ها فکر می کنند حتما ما باید یک گرفتاری داشته باشیم همه اش غرق نعمت هستیم خیلی لطیف است در همین کافی مرحوم کلینی باب الشکر راوی آمد خدمت امام صادق علیه السلام گفت انی سئلته هر چی از خدا می خواهم خدا بهم می دهد یرزقنی مالاً رزقنی ولداً رزقنی و داراً رزقنی از خدا پول خواستم داد و خانه خواستم داد اولاد خواستم هر چی خواستم خدا بهم داد خفت گفتند نکند این عذاب است که من هر چی می گویم چون در قران هست دیگر و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیرٌ لانفسهم لیزدادوا کافر فکر نکنند ما هر چی دادیم خیر است می خواهیم وقتی پیمانه اشپر شد به حسابش برسیم هر چی خواستم خدا داد ترسید حضرت خیلی زیباست فرمود اما والله مع الحمد فلا اگر حمد خدا می گویی نگران نباش هر چی خواستی خدا بهت داد اگر سپاسگذار هستی اشکالی ندارد چطور حمد خدا را بگوییم این داستان زیبایی است از امام صادق علیه السلام حضرت از مسجد آمدند بیرون مرکبشان را گم کرده بودند فرمودند لئن ردء اگر این مرکب را پیدا کنم لأشکراً الله حق شکره مرکب اگر پیدا شود یک چیزی می گویم حق شکر ادا شود مدتی گذشت و مرکب پیدا شد راوی می گوید گفتم ببینم آقا چیکار می خواهد بکند حق شکر الهی را ادا کند همین یک جمله فرمود الحمدلله گفتم این حق شکر فرمود نشنیدی گفتم الحمدلله حق شکر نیست اگر واقعا انسان حواسش باشد باز این هم اضافه کنم در پایان روایت آخر این بخش باشد امام صادق و امام سجاد علیه السلام ما می گوییم خوب شد گفتیم تسبیح دست الحمدلله الحمدلله واسطه ها را هم فراموش نکن واسطه های نعمت ها را هم فراموش نکن یادت باشد پدرت بهت خدمت می کند و همسرت بهت خدمت می کند و فرزندت بهت خدمت می کند و شاگردت بهت خدمت می کند امام سجاد علیه السلام فرمود فردای قیامت به یک بنده ای خطاب می شود اشکرت فلاناً از فلانی واسطه ها تشکر کردی می گوید من خدایا از تو گفتم الحمدلله گفتم خطاب می شود لم تشکرلی اذ لم تشکره چون از واسطه تشکر نکردی از من تشکر نکردی آقا سر سفره غذا می خوری از خانمت تشکر کن یک کسی بهت خدمتی می کند در همین راه که می آمدیم خدمت شما داشتم حالات مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری را مطالعه می کردم یک داستان خیلی برایم جالب بود اگر عزیزان یادشان باشد اون جلسه گفتیم یکی از کسانی که خیلی موثر بوده در زندگی آیت الله العظمی حائری یک شوهر خاله ای بوده مرحوم میر ابوجعفر رضوان الله علیه این شوهر خاله می بیند این آقا یتیم است پدر از دست داده شش ساله بوده پدر از دست داده می آید شیخ عبدالکریم حائری را تحت پوشش قرار می دهد می برد مدرسه و درس می خواند و می شود حاج شیخ ببین چقدر زیباست خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری این آقای میر ابوجعفر را تا آخر عمر یادش نمی رود این شوهر خاله از دنیا می رود دختری داشته یک زمانی این دختر کسی را نداشته دختر این شوهر خاله این کسی را نداشته مرحوم حاج شیخ دختر را می آورد خانه خودش سالیان سال چرا این پدرش با آقایی خدمت کرده در کودکی آقا یتیم بوده پدر این دختر خانم آقا را پناه داده دختر را در خانه می آورد در حالات حاج شیخ عبدالکریم هست به خانمش سفارش می کرده هوای این دختر خاله من را داشته باش اگر من توان داشتم آفتابه اش هم من برایش پر می کردم و برایش می گذاشتم این کار را می کردم نمی توانم حقی که پدر این خانم به گردنم دارد اون حق را دا کنم از واسطه تشکر کن این هم بگویم همین الان در راه می خواندم خیلی برایم جالب بود و خیلی عجیب بود گفتیم یکی از کسانی که حق بزرگی به گردن حاج شیخ داشته آیت الله سید محمد فشارکی اصفهان دوازده سال شاگرد این مرد بوده خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند خیلی برای من جذاب بود دوازده سال شاگرد این مرد بود ببینید چطوری حق استاد را ادا می کند یک زمانی می رسید که این استاد دیگر زمین گیر می شود آیت الله العظمی حائری تمام وقت به ایشان خدمت می کند نمی دانم این تعبیر را بگویم یا نه تهیه ی زندگی اش و غذایش و لوازم زندگی اش و همه را حتی کار به جایی می رسد که این استاد دیگر غذای حاجت و سرویس بهداشتی نمی توانسته برود حاج شیخ ظرف می آورد زیر خیلی مهم است اون عظمت ولی می گوید این آقا استاد من بود دوازده سال به من خدمت کرده حالا زمین گیر شد رهایش کنم حتی استاد از دنیا می رود ایشان تأمین ارزاق خانه استاد را به عهده می گیرد و می آید خانه استاد خانمش و بچه هایش هر چی زندگی اش سالیان تا نجف بوده می گوید استادم را در عالم خواب دیدم گفتم استاد اونجا چی به درد می خورد؟ فرمود همین که تو داری الان به داد زن و بچه من می رسی این حق شناسی خیلی مهم است آقا کسی بهت خدمت کرد واسطه را فراموش نکن لله الحمد خدا رحمت کند این هم باز بگویم مرحوم آیت الله بهجت امروز سالگرد رحلت ایشان هست ایشان روز آخری که می رود بیمارستان روز آخر عمرشان خیلی هم بستری نشدند شاید دو سه ساعت در بیمارستان بودند از دنیا رفتند روز شنبه ای بود از دنیا رفتند جمعه قبلش ایام فاطمیه بود از نظر قمری جمعه قبلش ما خدمتشان منبر رفتیم یک روزه حضرت زهرا سلام الله علیه خیلی هم روزه سنگینی هم خواندیم اشعار خیلی مفصلی خیلی هم ایشان بعدا محبت کرده بود و فردایش ایشان رفتند بیمارستان و از دنیا رفت وقتی رفته بودند بیمارستان یک دکتری آمده بود ایشان را معاینه کند پرسیده بودند تو پسر فلانی آقا تا اسمش را گفته بود از کجا می شناسی از کجا می شناسم چی است من تمام کسانی که به من خدمتی کردند از کودکی تا الان همه را دعا می کنم همه را یادشان هست این واسطه های خدمت خیلی مهم است ایشان مشهد می رفته یک خانه ای اجاره می کرده سال بعد که می رفتی یک خانه دیگری اجاره کرده می گفت برویم اون صاحبخانه پشت یک سری بزنیم یک کسی بوده خانه داده اجاره اش را گرفته این ها حق به گردن ما دارند همینطور سال به سال اضافه می شد سه نفر چهار نفر تمام صاحب خانه ها کسی که حواسش به صاحب خانه قبلی اش باشد می شود این حواسش به معلمش نباشد و به پدرش و مادرش نباشد و به رفیق اش نباشد و به همسرش نباشد و به شریک زندگی اش نباشد خیلی زیباست می گویند آقا شکر خدا می گوید خدایا من شکر خودت را گفتم خطاب می شود لم تشکرلی باور کنید اگر این روحیه تشکر و سپاس در زندگی ماها بود خیلی اوضاع فرق می کرد نداریم متاسفانه کمتر می گوییم ثم قال امام سجاد فرمود : أشكَرُكُم للّه ِِ أشكَرُكُم للناسِ اونهایی بیشتر شکرگزار خدا هستند که واسطه ها را فراموش نکنند پس این جمله اول دلم نمی آمد از این جمله به این سرعت بگذرم واقعا حیف است با همین مقدار که توضیح می دهیم بارها عرض کردیم از محضر امیر المومنین خجالت می کشیم ترجمه نهج البلاغه است یک نحمده علی ما کان حمد خدا بر گذشته ها در یک جلسه ای دیروز گفتم ماها یک تعبیری داریم دیدید در ایرانیان می گویند بر گذشته ها صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد این بر گذشته ها صلوات تقریبا همین حمد بر گذشته ها حمده نحمده بر هر چی که گذشته بگو صلوات حمد خدا و سختی بوده و مشکل حمد خدا بر گذشته دوم نستعینه من امرنا علی ما یکون آینده مون چی از خدا کمک بخواهیم شبانه روز یک شعری دارد علامه بحر العلوم رضوان الله علیه از علمای بزرگ شیعه که خیلی مفصل است یک بیتش را بخوانم تلحجوا إيّاك‌َ نَعبُدُ وَ إِيّاك‌َ نَستَعِين‌ُ زبان ما می گوید ایاک نعبد و ایاک نستعین و انت غیر الله تستعین در خانه کسی همه را می زنیم و خدا را هم تلحجوا فی ایاک نستعین و انت غیر الله امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش فرمود گفت آقا امام علیه السلام فرمود تفسیر این آیه را سوال کرد که و ما یومنوا اکثرهم بالله الا و هم مشرکون قرآن است می گوید بیشتر مومنین هم مشرک هستند ترسیدیم ما مشرک هستیم؟ فرمود نه اینکه مشرک هستید یعنی کافر هستید فرمود همین که کسی بهت خدمتی می کند موثر را فراموش کنی و واسطه را فراموش کنی هر دو را باید یادت باشد لا موثر فی الوجود الا الله خدا را یادت باشد واسطه ها را هم یادت باشد و نستعینه من امرنا علی ما یکون هرچی پیش می آید بگو داستان بسیار زیبایی است یک وقت مفصل می طلبد اگر انسان تمام زندگی اش بگوید علی ما یکون هر چی بگویی به خدا واگذار می کنیم توکل، توکل هم یک وقت معنا کردیم خیلی حدیث زیبایی است حدیث قدسی است خدای متعال فرمود توکل یک جمله است اینکه انسان باور کند مخلوق نمی تواند نفع و ضرری بهش برساند همه چیز دست خداست نمی خواهد پیش واسطه ها کرنش کنی و کاری کنی تواضعی که خدا دستور نداده ما گفتیم باید حتما حق واسطه را بدانیم اما ایمانت را پیش واسطه از دست نده اگر باور کند العلم بان المخلوق یک جمله العلم توکل این است العِلمُ بأنّ المَخلوقَ لا يَضُرُّ و لا يَنفَعُ ، همه چیز از اگر مخلوق خدمتی هم رساند اون لا موثر الوجود الا الله هم از یادمان نرود خدا رحمت کند آیت الله حق شناس رضوان الله علیه این شعر را زیاد می خواندند و ما هم زیاد بخوانیم عیبی ندارد می فرمودند مردم همگی مجنون در بی ثمری چون بید، بید ثمر دارد ثمر ندارد دیگر میوه نمی دهد الان در خیابان ها هر کجا می روید فصل توت است و مردم ایستادند دارند توت می خورند مردم همگی مجنون در بی ثمری چون بی مجنون تر از آنها من کز بید ثمر خواهم می گوید مردم خودشان نمی توانند کاری کنند من از اینها بله اگر کسی خدمت کرد عرض کردیم واسطه را یادت نرود ولی لا موثر فی الوجود الا الله را هم فراموش نکن نستعینه علی ما کان این آیه را ببینید خیلی زیباست عرض کردم یک بحث مفصل می طلبد فلما تراء الجمعان داستان فرعون و موسی فرعونیان موسی و اصحابش را تعقیب کردند قال اصحاب موسی خواهش می کنم این آیه را عزیزان به خاطر بسپارند قال اصحاب موسی سوره مبارکه شعراء آیه 61 قال اصحاب موسی انا لمدرکون اصحاب موسی گفتند موسی کار ما ساخته است مقابل ما رود نیل است و پشت سرمان هم لشکریان فرعون دیگر ما تمام شدیم قال این یک جمله من دیدم بعضی ها تابلو کردند در خانه ها زدند ما هم تابلو کنیم قال موسی فرمود کلا نگران نباشید ان معی ربی سیهدین ما خدا داریم قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ (شعراء، 62) خدا می تواند به فریاد ما برسد نستعینه من امرنا علی ما یکون خدا می تواند از خدا غافل نباشیم در اوج سختی ها و گرفتاری ها من دیدم می گوید به بن بست رسیدیم بن بست از این بالاتر که لشکر موسی گفتند انا لمدرکون تمام شد فاتحه ما خوانده شد پشت سرمان فرعون و لشکریانش جلویمان رود نیل قال ان معی ربی سیهدین داستان خاتم النبیین چطور پیامبر را خدا با تار عنکبوت انا اوحنا البیوت و بیت عنکبوت خدا با تار عنکبوت جان پیامبرش را نجات داده نستعینه من امرنا یک جمله ای بخوانم خیلی زیباست نسئله المعافات خدایا از تو عافیت می خواهیم عافیت فی الادیان کما نسئله المعافات فی الابدان عافیت در دین مان و عافیت در دنیایمان حالا چرا امیر المومنان دیدم شارحین نهج البلاغه خیلی به این نکته پرداخته اند هم ابن ابی الحدید و هم دیگران دارند چرا امیر المومنان سلام الله علیه عافیت در دین را مقدم داشته؟ بر عافیت در بدن حساب کتاب دارد کلمات حضرت از خدا می خواهیم عافیت در دین عافیت در بدن عافیت در چرا در دین مقدم داشته؟ برای اینکه می دانید سخت ترین بیماری، بیماری روح انسان است ببینید من خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند بیماری جسمی خوب نیست در عین حال بیماری جسمی چه می کند با انسان یک کسی مثلا بیماری دیابت دارد یک کسی بیماری فشار خون دارد یکی بیماری قلبی بالاخره آخرش مرگ است مرگ هم یک بهانه می خواهد من بارها عرض کردم پزشک های قانونی دیدید پزشکی قانونی در گواهی فوت یک چیزی باید بنویسد علت مرگ یا بنویسد سکته ای و فشاری و دیابتی یک چیزی باید بنویسد یک حادثه ای پیش می آید مرگ یک بهانه می خواهد من عرضم این است اگر اشتباه می کنم عزیزان بگویند بیماری بدن آخرش به مرگ است اما بیماری در دین در روح چی است؟ آدم شصت سال هفتاد سال عمر بکند تکبر داشته باشد عجب و خود پسندی داشته باشد و بد اخلاقی داشته باشد و بد دلی داشته باشد و سوء ظن داشته باشد حسود باشد خسیس باشد این بلا بدتر است یا اینکه بیماری های جسمی لذا حضرت معافات در دین را مقدم داشتند نسئله معافات فی الادیان کما نسئله یک جمله بگویم عرضم تمام این هم جالب است خیلی زیباست یک کسی آمد محضر خاتم النبیین این داستان را باز در منابع قدیمی ما هست مرحوم طبرسی در احتجاج از قول امیر المومنان رسول خدا نشسته بودند سوال کردند از فلانی چه خبر سوال می کردند از سیره پیغمبر سه روز اصحاب را نمی دیدند سوال می کردند فلانی مریض است برویم عیادتش آمدند عیادت مریض فرمودند چی شده مریض شدید خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند فرهنگ ها باید اصلاح شود گفت یک دعایی کردم به خاطر اون دعا اینطور مریض شدم دعا کردیم مریض شدیم چه دعایی کردی گفتم خدایا اگر بناست قیامت من را عقوبت بکند هر بلایی است همین دنیا به سر من بیاور خدایا اگر بناست ما را عذاب کنی همین جا عذابمان کن رسول خدا فرمود کی بهت کن اینطور دعا کنی چرا اینطوری دعا کردی؟ گفت چی باید می گفتم فرمود بگو ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرت هم معافات در دنیا و هم معافات در آخرت و در دین

ملایی:  خیلی خوب حاج آقای حسینی قمی خیلی سپاسگذارم ازتون یک کلید واژه ای امروز بیشتر در فرمایشات شما مطرح شد داستان بود همیشه چند تا داستان می گویید اگر وقت داشته باشم می خواهم یک کوچولو در مورد داستان های شما در سمت خدا بگویم اما الان ارتباط مان برقرار است با اجازه شما و در محضر شما بینندگان عزیز و بزرگوار با سرزمین وحی برادر عزیزم دوست خوبم جناب آقای سلطانی آقا حامد عزیز و گرانقدر یک سفر برویم سرزمین وحی و میهمان آقا حامد و حرف هایش باشیم سلام عرض می کنم جناب سلطانی طاعات و زیارات و عبادت ها قبول در خدمت شما هستیم به اتفاق مخاطبان برنامه سمت خدا

سلطانی: بسم الله الرحمن الرحیم سلام به شما آقای ملایی و حاج آقای قمی عرض ادب و احترام خدمت همه بینندگان عزیز و نازنین شبکه سه سیما و برنامه سمت خدا افتخار بزرگی است برای من که از این جا در فضایی نفس بکشم که حال و هوایش یک حال و هوای عجیب و غریب است برای خودم که اوضاع یک جوری پیش رفت از حالی به حال دیگر منتقل شدم که هنوز مبهوت هستم و هنوز متحیر هستم از همه اتفاقاتی که در این چند ساعت رسیدن تا به این سرزمین تجربه کردم ولی حتما شما بهتر از من می دانید که اینجا یک آرامش عجیب و غریب را آدم تجربه می کند من شریک می شوم این لحظه های قیمتی را و این حال و احوال نابی که همه زائران این سرزمین دارند را با همه ی شما و عوامل برنامه تون و با همه بیننده های برنامه تون و حتما نائب الزیاره شما خواهم بود الان در قابی دارم منظره ای را تماشا می کنم هم قبرستان بقیع و هم مزار ائمه معصومین و هم حرم رسول الله در این قاب در یک مکان جای گرفته حتما خودم را لایق این سفر و لایق دیدن و تماشای این آب از نزدیک نمی دانم ولی به هر حال دعوتی که اتفاق افتاد و لطفی که صورت گرفت و محبتی که از طرف خدا شامل حال مان شد ما را به اینجا کشانده و من حتما حتما حتما به نیابت از تک تک شما عزیزان اینجا نائب الزیاره خواهم بود.

حجت الاسلام حسینی قمی: خیلی متشکرم آقای سلطانی عزیزم بین الحرمین مدینۀ النبی را تصویر سازی کردید با کلمات و جملات تان ممنونم شیرینی این سفر نوش جانت اجازه بفرمایید رفع زحمت کنم ما دعا گوی شما هستم و ممنونم که شما هم نائب الزیاره ما هستید

سلطانی: ممنون از شما لطفا شما هم دعا گوی ما باشید

ملایی:  سپاسگذارم حامد سلطانی عزیز و بزرگوار و سرزمین وحی بود حاج آقای حسینی قمی اجازه می خواهم یک کتابی را هم حاج آقای حسینی قمی و کارشناسان دیگر در برنامه سمت خدا قصه داستان و حکایت زیاد می فرمایند یک دونه اش را بگذارم روی میز این کتابی که الان من دارم و دوستانم یک بسته ای از طرح روی جلدش خواهند داد خدمت شما این مجموعه داستان های سمت خداست به همت اون پایین نوشته سید حسین حسینی قمی همین حاج آقای خودمان هستند اینجا تشریف دارند دو جلد هم هست این دو جلد جلد اولش 250 قصه و جلد دوم 320 داستان که در این برنامه گفته شده شما اگر بخواهید این کتاب را تهیه کنید امروز پیامک نمی خواهد بدهید در کانال ما یک پیوندی می گذاریم برایتان و آخرین روز نمایشگاه تهران است وقت حضوری هم ندارد کسی در فضای مجازی پیوند را لمس بفرمایید بروید در نمایشگاه کتاب تهران می توانید این کتاب را با تخفیف دریافت بفرمایید داشته باشید قصه های جذابی توش هست امروز آخرین روز نمایشگاه کتاب است روی پیوند در کانال بزنید شاید بگویید کانال تان را نمی دانم چی است در ایتا عدد هشت را بفرستید 30001515 عضو کانال که بشوید اونجا وارد می شوید حاج آقای حسینی قمی زمان سی چهل ثانیه است و حسن ختام قرآن کریم خواهد بود یک دعا برایمان بفرمایید.

دعا می کنم خدای متعال آنچه که زائران بیت الله الحرام در حرم نبوی و کنار قبرستان ائمه نبی و قبر گمشده حضرت زهرا سلام الله علیهم اجمعین دعا می کنم در حق همه و در حق ما هم مستجاب شود زائران بیت الله حرام خیلی ها آرزو داشتند برای زیارت مکه ولی نگران نباشند بارها عرض کردیم نیت المومن خیر من عمله اونهایی که نیت داشتند امسال بروند مکه و مدینه نتوانستند به اندازه نیت شان می رفتند مکه و مدینه خیلی هزینه دارد ما اگر می شد می رفتیم به همان اندازه نیتشان یک نفر را راهی امام رضا علیه السلام می کنند و یا غدیر راهی زیارت امیر المومنان سلام الله علیه نمی توانند همین جا زیارت حضرت ابوالعظیم حسنی امامزادگانی که دارند نمی توانند روایت داریم فرمود من اراد هر کسی می خواهد به زیارت ما بیاید دستش به ما نمی رسد فالیزر صالحه من شیعته به شیعیان ما سری بزنید امروز همسایه و برادر و پدر و مادری دارید این فراموش شدگان یک زیارت بروید فرمود یکتب له ثواب زیارته

حجت الاسلام حسینی قمی: آقا خیلی متشکرم و ممنون از شما سوره مبارکه فاطر آیات 12 تا 18 حسن ختام برنامه امروز برنامه ماست عمری باشد و سعادت فردا با حاج آقای رفیعی خدمت شما خواهیم بود اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم

( قرآن کریم صفحه436 سوره مبارکه فاطر آیات 12 تا 18)