اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-01-30-حجت الاسلام حسینی قمی - سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه‌السلام ( حکمت ۷۰ )

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: سلام عرض می کنم حضور شما مخاطبان عزیز و گرامی برنامه سمت خدا آقایان و بانوان و کوچکترها و بزرگترها هر کدامتان که الان دارید از طریق شبکه سه سیما برنامه را زنده نگاه می کنید و شمایی که ممکن است تصویر برنامه را بعدا ببینید و یا صدای برنامه را حوالی ساعت یازده شب از رادیو معارف گوش کنید امیدوارم حالتان خوب باشد و اوضاع رو به راه باشد و فرصت داشته باشید در آغاز هفته دیگر در شنبه تازه در آخرین روزهای باقیمانده از فروردین 1404 همراهی کنید با من و دوستانم و البته با حاج آقای حسینی قمی عزیز و گرانقدر خیلی خوش آمدید سلام علیکم

حجت الاسلام حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز و یادآوری کنم آخر هفته پنج شنبه 25 شوال شهادت وجود مقدس امام صادق سلام الله علیه است عزیزان یادشان نرود به هر حال یکی از وظایف بسیار مهم ما تعظیم شعائر هست مخصوصا نسبت به وجود مقدس امام حسن سلام الله علیه که حق بسیار بسیار بزرگی بر گردن همه ما دارند می دانید بیشترین روایاتی که امروز در اختیار ما هست از امام صادق سلام الله علیه است از مجموع تقریبا شصت هزار حدیثی که امروز در اختیار ما از ائمه هست از امام مجتبی تا امام عسگری علیه السلام 38 هزار حدیثش از امام صادق علیه السلام است بسیاری از احکام خدا حلال و حرامی که ما بلد هستیم به برکت حوزه علمیه ی امام صادق سلام الله علیه است عزیزان در تدارک باشند برای عرض ارادت این حضرت در سالروز شهادتشان در پنج شنبه ای که در پیش است

ملایی:  بسیار عالی اتفاقا در مزار و مضجع و زیارتگاه علی ابن جعفر الصادق سلام الله علیهما در قم شب شهادت برنامه هست اونهایی که در قم هستند می توانند اونجا حضور پیدا کنند هر کسی اقدامی در شان بتواند انجام بدهد حاج آقا در محضر شما هستیم بفرمایید.

حجت الاسلام حسینی قمی: سپاسگذارم بسم الله الرحمن الرحیم

حکمت هفتاد نهج البلاغه قال علیه السلام لا تری الجاهله الا مفرطاً او مُفرِطا حضرت می فرماید نمی بینی انسان های جاهل را یا گرفتار افراط هستند یا تفریط هستند یا از این ور افتادند یا از اون ور افتادند جاهل اینجا منظور یعنی کسی که با معارف دینی آشنا نباشد در ذیل این حکمت دیدم کسانی که شرح و تفسیر بر نهج البلاغه نوشته اند مثال هایی زدند گفتند اونی که مطلوب است در نگاه دین حد وسط اعتدال است مثلاً در مسائل اجتماعی و در مسائل خانوادگی و در مسائل شخصی و در مسائل سیاسی مثلاً شجاعت خیلی خوب است همه شجاعت را ستایش کردند ولی افراطش بد است و تفریطش بد است از این طرف کسی بی باکی و تهور مدح نشده و ستایش نشده شجاعت ستایش شده اما آدم بی باکی همینطور بزند به شکم دشمن بدون اینکه مقدماتش را فراهم کرده این خوب نیست این تعریف نشده یا نقطه مقابلش ترسو بودن شجاعت خوب است بی باکی بد است تهور ترسو بودن هم بد است یا مثال دیگر در سخاوت، سخاوت ستایش شده اما افراط و تفریطش بخل و بخیل بودن مذمت شده از اون طرف تبذیر و اسراف هم مذمت شده غیرت با غیرت بودن خوب است مدح شده ستایش شده اما از اون طرف اگر رسید به حد وسواس و سوء ظن که انسان به همه سوء ظن داشته باشد این مذمت شده از آن طرف هم نه هیچ کاری نداشته باشد بی خیال بی خیال باشد این هم مذمت شده در مسائل اعتقادی مثلا این کلام امیر المومنان سلام الله علیه خودش یک نمونه ای است خطبه 127 فرمود و سیهلک فیَّ سنوان دو گروه به خاطر من هلاک می شوند یعنی از نظر فکری فکرشان باطل است محبٌ مفرطٌ دوستدارانی که افراط می کنند یذهب به الحب الا غیر الحق به خاطر محبت زیاد مسیر غیر حق را می روند و مسیر باطل محب هستند مثل کسانی که امیر المومنین را خدا می دانند مثل علی اللهی فکر می کنند خیلی به امیر المومنان علاقه دارند بگویند علی خداست یا مبغضٌ مفرطٌ از این طرف دشمنانی که یذهب به البغض الا غیر الحق کسانی که امیر المومنان را به خاطر دشمنی با حضرت فراوان شنیدیم حضرت را کافر می دانستند علی اللهی باشی غلط است علی را کافر بدانی غلط است مثال های زیادی دارد پس لا تری الجاهل الا مفرطاً او مفرطا اگر بخواهیم یک پیام کلی تر از این کلام حضرت استفاده کنیم این است که ما اونی که خواستیم به حد اعتدال به وظیفه عمل کنیم از وظیفه فکری و اجتماعی و سیاسی فاصله نگیریم نه افراط و نه تفریط یک داستانی دیدم خواهش می کنم عزیزان داستان را عنایت کنید بسیار بسیار آموزنده است و پیام خیلی خوبی دارد در ذیل این کلام امیر المومنان سلام الله علیه این داستان تو منابع نسبتاً قدیمی آمده کتابی داریم به نام التعاذیر مال قرن های اول است ولی مرحوم حاجی نوری استاد محدث قمی در این مستدرک الوسائل آوردند خود مرحوم محدث قمی هم در سفینۀ البحار آوردند داستان را خواهش می کنم عرض کردم پیامش خیلی مهم است ذیل این حکمت یک شخصی می گوید دخلت یوم عرفه علی الحسین بن علیٍ علیهم السلام روز عرفه محضر امام حسین رسیدم دیدم که حضرت نشستند یک عده ای از اصحاب حضرت هم محضر حضرت هستند المصاحب فی هجورهم قرآن ها در پیش روی اونها هستند و دارند قرآن می خوانند ینتظرون الافطار روز عرفه است روزه گرفتند و تلاوت قرآن یک غذای ساده ای هم اقداه السویق آرد گندم و جویی مقابلشان است در حالی که تلاوت قرآن می کنند و روزه دار هستند موقع افطار هم یک افطاری ساده برای خودشان آماده کردند.

می گوید من یک مسئله ای سوال کردم فسئلته ان مسئلتٍ یک سوالی هم داشتم از آقا سید الشهدا پرسیدم و حضرت جواب دادند از محضر حضرت مرخص شدم آمدم رفتم خدمت برادرشان امام مجتبی سلام الله علیه دیدم به به چه خبره اینجا الناس یدخلون علی مواعد موضوعتٍ علیها یأکلون و یحملون چه خبره اینجا چه بخور بخوری است سفره ها را پهن کردند و دارند می خورند و هم می خورند و هم می برند هم بیرون بر است و هم اینجا دارند استفاده می کنند مواعد موضوعتٍ علیها طعامٌ عتید سفره هایی که غذاهای خیلی خوبی آماده اونجا هست و یأکلون می خورند یحملون بیرون بر هم داریم می برند با خودشان خوب روز عرفه اون برادر روزه گرفته امام حسین علیه السلام دارند قرآن می خوانند با یارانشان یک افطار ساده منتظر افطار هستند این برادر هم سفره افطار بخور و ببر و فرعانی و قد تغیرت حضرت دیدند که من حالم عوض شد و از این منظره تعجب کردم ایجاد سوال شد فرمود لم لا تأکل تو چرا نمی خوری گفتم که من روزه هستم و انا اذکروا شیئا یک چیزی می خواهم بگویم حضرت فرمود اذکروا ما هر چی می خواهی بگو چیزی در دلت نگه ندار گفتم آقا پس بگذارید بگویم این حرف خیلی برای من سنگین بود اعوذ بالله ان تکونوا مختلفین به خدا پناه می برم دو برادر اینقدر با هم اختلاف داشته باشید دخلت علی الحسین خدمت برادرتان بودم دیدم روز عرفه همه روزه هستند و منتظر افطار هستند خدمت شما رسیدم دیدم این سفره و خیلی مفصل خیلی جالب است قبل از اینکه جواب حضرت را بگویم که جواب بسیار زیبایی است و محور بحث امروز ما همین کلام امیر المومنان و این جواب حضرت است خیلی بحث مهمی است خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند اول می گوید ذمنی الا صدره تا یک انتقادی کردم از امام مجتبی ذمنی حضرت من را به سینه چسباند آدم با منتقدش اینطوری برخورد می کنند چقدر زیباست کاش ما بلد بودیم حالا ماها خیلی هنر بکنیم منتقدمان را جوابش را بدهیم احترامش بگذاریم و قابل بدانیم آدم حساب کنیم و جواب بدهیم گاهی اینقدر غرور ما را می گیرد که جواب هم نمی دهیم داخل آدم نیست ذمنی الا صدره حضرت من را به سینه چسبانیدن فرمودند بنشین برایت توضیح بدهم اما علمت نمی دانی انا الله تبارک و تعالی ندبنا لسیاست الامه خدای متعال ما ائمه علیهم السلام را دعوت کرده برای اینکه مردم برنامه هایشان را طبق ما عمل بکنند سیاست یعنی مردم می خواهند برنامه ریزی داشته باشند الگوهایشان ما باشیم و لواجتمعنا علی شیءٍ اگر من و برادرم یک مسیر را می رفتید خوب ما وسعکم غیره شما باید همه چون ما الگویتان هستیم همان مسیر را انتخاب می کردید ولی انی فطرت لمفطرکم و سام اخی لسوامکم من سفره انداختم روزه نگرفتم برای کسانی که نمی خواهند امروز روزه بگیرند بسم الله الگوی ما امام روزه روز عرفه واجب است نه واجب نیست آقا یک کسی خیلی مومن و متدین است روز عرفه نمی خواهد روزه بگیرد کار مستحبی است نمی خواهد  این مستحب را انجام بدهد شما یک جوری فضا را خیلی مهم است کار دارم با این کلام حضرت و این داستان فضا را بر مومنین یک جوری جلوه ندهید که اگر کسی یک مستحبی را انجام نداد یک جوی درست کن که از دین خارج شده نه آقا امروز با همه فضیلتی که دارد روز عرفه مستحب است فطرت لمفتر من افطار کردم هر کسی می خواهد افطار کند بیاید سر سفره ما ببیند و اخی صام لصوام برادر من روزه گرفت کسانی که می خواهند روزه بگیرند الگویشان برادر من باشد حضرت یک مثال کلی تری زدند فرمودند اهل الحقائق یعنی کسانی که خالص هستند در پیشگاه پروردگار و همه اعمالشان از سر اخلاص است و خدای متعال اینها را الگو قرار داده یعنی الرسل و الائمه یعنی خود حضرت فرمودند پیامبران و ائمه کان اینها مسیرهایشان ولو تو سبک زندگی شان مختلف بود ولی به وظیفه عمل می کرد اونی که خدا ازشون انتظار داشت به اون وظیفه عمل می کردند و خدا هر دو را ستایش کرد بعد مثال زدند خیلی جالب است مثال خیلی جالبی است فرمود فکان سلیمان فی ملکه داستان سلیمان را همه بلد هستند آقا سلیمان با اون مُلک و سلطنتش و قرآنش گفت رب حبی ملکاً لاینبغی لأحدٍ خدایا سلطنتی به من بده که سزاوار هیچ کسی نباشم قران است می فرماید من الشیاطین من یقوسون له جن و انس و پرنده در خدمت سلیمان بودند اجنه خدمت می کردند یعملون من القرآن یعملون لهم ما یشاء من تماثیل خانه برایش می ساختند یعنی سلیمان قدرتی داشت که تمام جن و انس و همه در خدمتش بودند درست؟ ولی با همه این سختی ها مطیع خدا بوده فرمان خدا را انجام می داده امام مجتبی فرمود این آیه را نخواندی سوره مبارکه قصص خدای متعال وقتی می خواهد از سلیمان تعریف کند بایستی و وهبنا لداود سلیمان نعم العبد انه اواب خوب بنده ای است خدای متعال می خواهد از سلیمان تعریف کند نعم العبد انه اوان بله حضرت فرمود این مقام سلیمان پادشاه بوده ولی اون دوران وظیفه اش این بوده و ماموریتش این بوده و هکذا ینبغی لاهل الحقائق همه باید الگو بگیرند و بعد فرمود و قاله لأیوب فی سقمه و جهده پیامبری از ایوب سلام الله علیه گرفتارتر ما سراغ داریم؟ اگر می خواهد ضرب المثل بزند بگوید گرفتاری و سختی داستان ایوب را می گویند دیگر قرآن آمده عزیزان فراوان و فرمود و قال لایوب جالب است چند آیه بیشتر فاصله ندارد بدون یک حرف یک دونه حرف کم و زیاد است همین تعبیری که برای سلیمانی که ملک جن و انس در اختیارش بود همه چیز در اختیارش بود همان تعبیر برای ایوبی آمده که در اوج سختی است آیه سی بود آیه 44 قرآن کریم می فرماید نعم العبد انا وجدناه صابراً ما ایوب را صابر یافتیم نعم العبد انه اواب دو تا واژه را می خوانم راجع به سلیمان چی بود؟ نعم العبد انه اوابا بدون یک حرف کم و زیاد باز چهارده آیه بعدش راجع به ایوب نعم العبد انه اواب اگر شما به وظیفه ات عمل کردی و ملک سلیمان در اختیارت بود نعم العبد انه اواب اگر به وظیفه ات عمل کردی ایوب بودی اون همه سختی ها و گرفتاری ها باز هم نعم العبد انه اواب از اینجا می خواهم یک بحث بسیار مهمتری بعد از حکمت امیر المومنان و داستان امام مجتبی عرض می کنم خواهش می کنم عزیزان مومنین و متدینین مواظب باشید ما برای مردم بیش از آنچه که دین معین کرده ما بیش از آن چیزی تعیین نکنیم یک کسی می خواهد عرض کردم روز عرفه نمی خواهد روزه بگیرد روزه ی روز عرفه که واجب نیست مستحب است کسی نمی خواهد یک مستحبی را عمل کند یک روایتی بخوانم خیلی روایت آموزنده ای است بسیار بسیار زیباست بعید می دانم عزیزان در این بحث ها شنیده باشند در منابع دست اول ما هست تفسیر علی ابن ابراهیم قمی قرن سوم است امام صادق از خاتم النبیین عرض می کنم دو سه بار بخوانم عزیزان به خاطر بسپارند رسول خدا فرمود ان الله یحب ان یأخذ برخصه کما یحب ان یؤخذ بعزائمه چی بود داستان؟ امام مجتبی سلام الله علیه سفره انداختند روز عرفه و امام حسین سلام الله علیه روزه گرفتند و سفره ها هم خیلی با هم فرق دارد یعنی سبک زندگی متفاوت است فرمود من صائمٌ برادرم روزه گرفته و روزه دارها من هم سفره انداختم ان الله یحبٌ خدا دوست دارد ان یأخذ برخصه کما یحب ان یأخذ باذانه چطور خدا دوست دارد ما به تکالیفی که برایمان خدای متعال معین کرده عمل کنیم اگر یک جایی رخصت داد گفت آزاد هستید می خواهید انجام بدهید و می خواهید انجام ندهید مباح است برای شما الزام آور نیست الزامی توش نیست یا مباح است یا مستحب است هر کاری می خواهید بکنید آزاد هستید اونی که خدا آزاد کرده شما یک کاری نکنید که مردم تصور بکنند نه الزام آور است آقا شب بیست و یکم ماه رمضان خیلی خوب است آدم برود مراسم شب قدر و قرآن بر سر گرفتن یک کسی می گوید حال ندارم نمی خواهم هیچ دعایی بخوانم آیا مومن و مسلمان نیست یعنی از دایره خارجش بکنیم یک تعبیری د ارد بالاتر از این در امالی شیخ طوسی از امام هادی اینجا فرمود ان الله یحب اینجا فرمود ان الله یغضب علی من لا یقبل رخصه خدا غضب می کند بر کسی که اون رخصت ها را بهش عمل نکند بالاخره در طول زندگی می شود یک کسی در طول زندگی همیشه خودش را مقید بکند بگوید نه من هیچ رخصتی را نمی خواهم هر کجا هم که خدا گفته مباح است نه من می روم سراغ مستحباتش و اون را به صورت مستحب عمل می کنم همه کارها را همه مستحبات را می خواهم انجام بدهم من از مباحات نمی خواهم استفاده کنم جالب است یک عبارتی هم در نهج البلاغه امیر المومنان است عزیزان ببینند خطبه اول نهج البلاغه کتاب ربکم امیر المومنین می فرماید قرآن کتاب ربکم مبینه خدای متعال در قرآن بیست مطلب را بیان کرده مفصل است خطبه را عزیزان خودشان نگاه کنند خداوند متعال بیست مطلب را در قرآن بیان کرده حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله تا می رسد به اینجا رخصه و عزائمه خدا رخصت ها را بیان کرده و واجبات را بیان کرده در خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها هست برای اینکه من خیلی کلی گویی نکرده باشم مخاطبین عزیز می گویند منظورتان از رخصت ها چی است من بیش از ده تا مثال بزنم خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند ببینند دین را سخت جلوه ندهیم انشاالله در پایان عرض می کنم یکی از دلائلی که به هر حال این یک واقعیتی است می گویند یک عده جوان ها دین گریز هستند چرا دین گریز هستند یکی از دلائلی است که ما دین را سخت جلوه می دهیم می گویند بروید مسیحی شوید و مسیحیت آسان است و هیچ کاری ندارد اما مسلمان شوید مسلمان علما و مراجع رساله شون فقط نوشته بسمه تعالی حرام بسمه تعالی حرام کارخانه حرام سازی اینطور نیست اتفاقا حدیث در کافی مرحوم کلینی است بعثت خواهش می کنم عزیزان عنایت کنید ما دین را بد معرفی کردیم بعثت بالشریعت سمحت السهله رسول خدا فرمود من مبعوث شدم به یک شریعت آسان سهله و سمعه دین من دین سختی نیست اهل تسامح است و دین آسانی است کجای مسائل دین احکام دینی سخت است حالا من بیش از ده مورد را بگویم این بحث بلکه انشاالله جا بیفتد.

  1. آقا در روزه مگر قرآن این آیه را همه بلد هستید سوره مبارکه بقره 183 کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم بلافاصله ادامه آیه می گوید و من کان منکم مریضاً او علی سفرٍ بیمار نباید روزه بگیرد و مسافر نباید روزه بگیرد اصلا مسافر نباید روزه بگیرد نه اینکه می تواند نگیرد در روایت داریم در من لایحضر شیخ صدوق و در کافی مرحوم کلینی و در تذهیب شیخ طوسی فرمود امام صادق لو ان رجلاً مات صائماً فی السفر روزه بر مسافر نیست فرمود اگر کسی برود سفر در سفر روزه بگیرد از دنیا برود ما سلیت علیه من امام صادق به جنازه اش نماز نمی خوانم آقا روزه بر مسافر نیست روزه بر مریض نیست حتی من بالاتر بگویم جالب است می دانید در روزه یک وقت انسان شک دارد که برایش ضرر دارد یا ندارد شک یعنی پنجاه پنجاه احتمال عقلایی می دهد که ضرر دارد یک وقت یقین عقلایی می دهد که معلوم است نباید بگیرد یک وقت هفتاد هشتاد درصد می گوید ضرر دارد نباید بگوید یک وقت شک دارد پنجاه پنجاه شک را معنا می کنند در رساله ها احتمال عقلایی جناب آقای ملایی سوال من شک دارم احتیاطش روی گرفتن است یا نگرفتن است احتیاطش در نگرفتن است

ملایی:  می گوییم که عقلایی دیگر احتمال عقلایی فمن کان منکم این مثال اول روزه مسافر یا روزه بیمار مثال دوم در تیمم آیۀ 43 سوره مبارکه نساء قران اول وظیفه وضو را بیان می کند بلافاصله غسل و وضو بر ما واجب است ولی ان کنتم مرضه علی سفره تا می رسد به اینجا فلم تجدوا ما عنه فتیمموا سعیدا طیبا آقا آب برایت ضرر دارد یا در سفر آب برایت پیدا نکردی حق نداری اگر آب پیدا نکردی نباید غسل کنی و نباید وضو بگیری نه اینکه من احتیاطا وضو می گیرم احتیاطا غسل می کنم رخصت است خدا گفته مسافر روزه نگیرد و مریض روزه نگیرد و بیمار تیمم نکند ان لم تجدوا ما عنه این مثال سوم بیش از ده تا مثال است من سریع تر بگویم نماز مسافر آقا شما رفتید مسافرتی که نمازتان غصب است بیش از چهار فرسخ رفتید من می خواهم اینجا نمازم را تمام بخوانم رخص است و رخصت است در روایت داریم از رسول خدا فی القصر صدقتٌ تصدق الله بها علیکم فاقبلوا صدقتا خدا گفته نمی خواهم ازت رفتی مسافرت نماز چهار رکعتی را در دو رکعت بخوانم گفت می خواهم چهار رکعت بخوانم باطل است فرمود یک لطفی است از ناحیه پروردگار لطف پروردگار را رد نکنید بپذیرید.

مثال چهارم در اضطرار آیه سوره مبارکه انعام 119 الا ماضطررتم ذبیحه و گوشت گوسفند و مرغ باید با ذبح اسلامی باشد اما یک وقت در شرایط اضطرار قرار گرفته جانت در خطر است مثال روشنش در اضطرار برای شما حلال است این رخصت است و از این رخصت استفاده کن در اضطرار مثال پنجم در تقیه سوره آل عمران آیه 28 الا ان تتقوا منهم تقاط جانت در خطر است الان اظهار بکنی من مسلمان هستم می کشنت اینها دشمن دین هستند و داعشی هستند تو بگویی من نمی دانم مسلمان هستم و بگویی می کشنت و بگویی شیعه امیر المومنین می کشند در برابر داعش قرار داری آقا نه تقیه کن و اعلام برائت کن این مثال رخصت نیست مثال ششم اصالت الطهاره کل شیءٍ لک طاهر آقایان و خانم ها تو رو خدا کار خودمان را به حساب دین گذاریم دین می گوید همه چیز پاک است کل شیءٍ لک طاهر حتی تعلم مگر اینکه یقین بکنیم من گاهی گفتم به دوستان می گویم من شک دارم سوال خانم محترمی که می گویی الان شک دارم این چادرم نجس است باهاش نماز نمی خوانی سوال اگر به شما بگوید شرط نماز خواندنت این است که چادرت نجس باشد نماز می خوانی؟ نمی خوانی شک دارم آقا شرط نماز خواندن خواندن تو این است که این عبا و این چادرت نجس باشد می خوانی می گویی نه پس بخوان باهاش پاک است دیگر کل شیء طاهر خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی وقتی ازشون سوال کرده بودند که ما یک امام جماعت داریم وسواس دارد امام جماعت انسان است امام جماعت یا غیر امام جماعت وسواس دارد می شود بهشون اقتدا کرد بسمه تعالی نه جایز نیست چون وسواس اطاعت شیطان است کسی می خواهد عادل باشد باید اطاعت خدا داشته باشد اون هم نه یک بار وسواس یعنی دائما دارد اطاعت شیطان می کند جایز نیست خدا رحمت کند یکی از مراجع بزرگ می گویند وسواس داشته از مراجع بزرگ شیعه گرفتار وسواس بوده چی می شود این وسواس از زندگی اش پاک می شود می رود خودش می گوید داشتم فکر می کردم پیامبر خدا 1400 سال پیش اون وقت لوله کشی بوده و آب بوده و این همه امکانات بوده پیامبر چطوری رفتار می کرده امروز لوله کشی آب کُر است و شیر است شما میخواهی وسواس داشته باشی بگویی یقین ندارم به طهارت رسول خدا چه می کرده همین فکر این وسوسه را از ذهن ایشان پاک می کند می گذارد کنار اصالۀ الطهاره همه چیز پاک است نگو من احتیاطا آب می کشم خانم خلاف داری عمل می کنی آقای محترم اگر شک داری این عبایت پاک است یا نجس چادرت پاک است یا نجس احتیاطا این را عمل می کنی داری خلاف دین عمل می کنی خدا رحمت کند دیدم یکی از اساتید جمله قشنگی باز از مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی نقل می کرد می گفت بابا اینها احکام خداست اصالۀ الطهاره حکم خداست و اصالت الحلیه حکم خداست و اصالت الاباحه حکم خداست و اصالۀ البرائه حکم خداست آقای محترم به خدا اینها احکام الهی است یک وقت خودت می گویی گرفتار هستم نمی توانم به حکم خدا عمل کنم خدا شفا بدهد اما گردن دین نگذار می گویی احتیاطاً من عبایم را آب می کشم و چادرم را احتیاطاً تمام زندگی ام را احتیاطا این احتیاط خلاف دین است کل شیءٍ لک از رخصت ها استفاده کنید ان الله یحب تو اون روایت فرمود ان الله یغضبه خدا غضب می کند کسی را که از رخصت های دینی استفاده نمی کند هفتم اصالۀ الحلیه آقا کل شیءٍ لک حلال همه چیز پاک است مگر اینکه دلیل داشته باشیم همه چیز حلال است اون پاک است اون کل شیءٍ لک حلال کل شی مطلق اصالۀ الاباحه اون را در چیزهایی که ادم می خواهد بخورد و استفاده ای کند اصالۀ البرائه یقین نداری این حکم برای شما الزام آور است ادله کافی است اصل برائت جاری می کنیم فقهای ما با اصل برائت چه کردند حکم خداست اصالۀ الصحه آقا یک کسی یک کاری انجام داده نمی دانیم این کارش درست بوده یا نه ما یک نیابت مثلا حجی بهش دادیم و تحقیق هم کردیم و بررسی هم کردیم الان آقا دیگر شک نکن بگو حجش را درست انجام داده یک مسلمان یک قربانی انجام داده یک گوسفندی را قربانی کرده شک نکن که آقا این گوسفند را درست ذبح کرده و شرایط را انجام داده یا نه بگو درست است اصالۀ الصحه جاری کن از اصول بسیار مهم است اصل صحت در فعل دیگری قاعده ید آقا چیزی دست یک مسلمان می بینی آقا قاعده ید یک وقتی دست این است حتما مال اون است و مسلم اون است مسلمان که غصب نکرده قاعده یازدهم قاعده فراغ و تجاوز ای کاش ما اینها را رویش تاکید می کردیم آقا بسم الله الان شما نماز خواندید السلام علیکم و رحمت الله نماز تمام شک کردی نمازت درست بوده یا نه قاعده فراغ چی می گوید می گوید شما فارغ شدی تمام شد قاعده تجاوز آقا رفتی به سجده در رکوعت شک می کنی می گوید گذشتی از اون مرحله دیگر اعتنا نکن اگر اخذ نکردی و اگر به این کارهایی که خدا آسان گرفته ان الله یغضب خدا غضب می کند این آسان گیری ها را اگر ما عمل نکنیم یک دو سه نمونه دیگر عرض کنم الان متاسفانه بعضی ها اینقدر یعنی ماها مقصر هستیم دین را سخت جلوه می دهیم می گوییم برویم مسیحی بشویم آسان است و اسلام خیلی سخت است و آقا چند تا قاعده اینها را که گفتم ما یک قاعده ای داریم قاعده لا حرج در فقه ما آیه قرآن است سوره مبارکه حج ما جعل علیکم فی الدین من حرج یک قانون در حکم احکام الهی پیدا کنیم که حرجی باشد یعنی مشقت داشته باشد نداریم در روزه می گوید احتمال می دهی ضرر دارد برایت جایز نیست بگیری لا ضرر لاضرر و لا ضِرار فی الاسلام یک وقت داستانش را اشاره کردیم کسی آمد خدمت پیامبر ما یک درخت در خانه مون است قصه را عنایت کنید خیلی مهم است این منشأ صدها حکم است یک کسی آمد رسول خدا این درخت در حیاط خانه ماست این درخت مال ما نیست این درخت مال یک آقای دیگری است اسمش ثمرت ابن جندق درخت مال اون است در حیاط خانه ماست وقت و بی وقت بدون یاالله راه می افتد می آید در حیاط خانه می گوید می خواهم به درختم سر بزنم می گویم یا الله بگو و صدایی بکن و زن و بچه من اینجا معین ندارند یک ساعت معینی می گوید هر وقت دلم بخواهد می آید به درختم سر می زنم و یالله هم نمی گویم و هر ساعتی که دلم خواست رسول خدا خواستش فرمود بالا گفت نمی خواهم درخت ملک خودم است هر ساعتی می خواهم حضرت فرمود درختت را بفروش گفت نمی فروشم گفت به جایش یک درخت بهشتی بهت می دهم گفت نمی خواهم همین را می خواهم بی اطلاع قبلی هم می آیم و خبر هم نمی دهم ملک خودم است حضرت به صاحب خانه فرمود برو اغلعها درخت را از ریشه بکن پرت کن مقابلش انه لا ضرر و لا ضِرار فی الاسلام اسلام راضی به ضرر دیگری نیست برنامه ریزی کن برای استفاده از درختت حاضر نیستی از ریشه بکن اقلعها ورم بها آقا اسلام راجع به ضرر که حکمی که توش ضرر باشد ندارد حکمی که توش حرج باشد ندارد این آیه 145 سوره مبارکه انعام خیلی زیباست پیامش قل از این روشنتر پیامبر ما قل بگو لا اجدوا فیما اوحی الیَّ محرماً پیامبر بگو من تمام احکام خدا را خواندم کسی از پیامبر اطلاعش بر احکام خدا بیشتر است همه لا اجدوا فیما اوحی الیَّ محرم حرامی من نمی بینم علی طاعم ان یطعمه کسی می خواهد چیزی بخورد حرامی توش نیست الا ان یهون دو سه تا اسم میتتاً مردار باشد دماً خون باشد لحم خنزیرٍ گوشت خوک همین چند تا آقا اصل حلیت است این را من مخصوصا الان بگویم تو رو خدا تحت تاثیر این فضاسازی های رسانه ای نباشید جوان های عزیز الان مثلا من مثال زدم گفتم صدها نوع نوشیدنی با این تنوعی که در فراورده ها هست تو صدها نوشیدنی یکی اش را اسلام گفته نخور مشروبات الکی را بگذار کنار دیگر چیزی نیست ما بخوریم همه چیز حرام شد مشروب نخوریم چی بخوریم گوشت خوک نخور هیچی دیگر نیست ما بخوریم الان در تنوعی که در غذاها پیدا شده باز امیر المومنان در نهج البلاغه دارد خطبه 114 من اشاره ای می کنم عزیزان خودشان ببینند ما احل لکم اکثر مما حرم علیکم اون چیزهایی که حلال ها بیشتر از حرام است حرام ها بسیار محدود است فذروا ما قله من حتی از این آیه و کلام امیر المومنان استفاده می کنم که معلوم می شود که این حرف هایی که امروز علیه اسلام می زنند که آقا اسلام همه اش حرام است و همه اش حرام است و همه مسلمان بشوید و همه اش محدودیت است معلوم می شود که این برای زمان پیامبر هم بوده آیه نازل شده پیامبر بگو حرامی نداریم ما چند تا حرام است معلوم می شود زمان امیر المومنان بوده که حضرت می فرماید ما احل لکم اکثر حلال ها بیشتر هست یک داستانی بگویم جالب است این در منابع قدیمی ما هست ابن ابی الحدید دارد همان نزهۀ الناظر که اون هفته معرفی کردیم یک کسی آمد محضر امام رضا علیه السلام دید حضرت علیه صیاب مرتفعت القیمه یک لباس گران قیمت تن امام رضا بود گفت یابن رسول الله از شما توقع ندارم التلبس مثل هذا شما هم لباس گرانقیمت می پوشید این اشکال را به امام صادق هم کسی کرده بود حضرت گفت زمان پیامبر رسول خدا لباسشان ساده بود حضرت فرمود زمان پیامبر عموم مردم زندگی شان پایین بود الان عموم مردم زندگی شان خوب است من هم مثل دیگران هستم زمان امام رضا همینطور است مردم عموم مردم از زندگی خوبی استفاده می کردند و گفت آقا چرا لباس های گرانقیمت پوشیدید آیه سی و دو سوره اعراف من حرم زینت الله الذی اخرج عباده من الطیبات من الرزق باز تکرار می کنم مواظب باشیم از حلال خدا استفاده کنیم یک آیه در سوره مبارکه مائده 101 قرآن کریم یا ایها الذین آمنوا لا تسئلوا ان اشیائه ان تبد لکم تسؤکم یک حکم را خدا نگفته اینقدر شما حرف نزن و سوال نکن اگر خدا یک جوابی بدهد برای شما یک سختی بیشتری خدا چیزی نگفته سکوت کنید قران است و لا تسئلوا یا ایها الذین آمنوا 101 مائده لا تسئلوا ان اشیائه پیامبر چیزی نپرسید ان تبد لکم تسئلکم ذیل این آیه داستان دارد چرا نازل شد می نویسند که یک وقتی رسول خدا آیات حج را بیان کردند لا اله علی الناس حج البیت یک کسی بلند شد گفت یا رسول الله اکل عام این حج هر سال است حضرت فرمود من چیزی گفتم که هر سال است برای چی می پرسی اگر می گفتم حکم خدا هر سال است باید هر سال می رفتیم چرا سوال می کنی مثال زدم فرمودند مثل داستان حضرت موسی گاو بنی اسرائیل چی است قصه اش می گویند ایرادات بنی اسرائیل است خدا گفت یک گاو قربانی کنید اگر می رفتند گاو قربانی می کردند تمام می شد رنگش چطور است و سنش چطور است صد تا سوال کردند کار سخت کردند لا تسئلوا ان اشیاء باز حدیث در من لایحضره شیخ صدوق است امیر المومنان یک سخنرانی کردند ان الله حد حدودا فرمود مردم خدا یک حدود و واجباتی تعیین کرده این واجبات را رعایت کنید اینها را نشکنید ولی سکت ان اشیاء یک چیزی هم سکوت کرده نگفته لم یسکت عنها نسیاناً خدا یادش نرفته معاذ الله فلا تکلفوها رحمتا من الله لکم خدا بیش از این واجب نکرده چرا شما هی اصرار عرض کردم مثل ایرادات بنی اسرائیل هی بگویید و بگویید سخت حتی من بالاتر بگویم خواهش می کنم نگاه دین را ببینید بلکه نگاهمان عوض شود سوال کردند از مراجع از آیت الله بهجت در استفتائاتشان ما نذر کنیم کار خوبی است یا نه نذر یعنی یک کار مستحبی را بر خودمان واجب بکنیم یا یک کار مباحی را بر خودمان واجب کنیم نماز اول وقت خواندن مستحب است یا واجب است؟ مستحب است من نذر کنم که نماز اول وقت بخوانم بله یک وقتی هست من یک کار خوبی است هر کاری می کنم موفق نمی شوم از طریق نذر شروع کار بروم راه بیفتم اما آیا به طور کلی خوب است که ما با نذر چیزی که خدا واجب نکرده بر خودمان واجب کنیم مصداق همین حدیث است جواب دادند فرمودند از آن جهت نذر مکروه است یا مستحب پاسخ آیت الله بهجت است از آن جهت که سبب واجب نمودن امور غیر واجب می شود چیزی که خدا واجب نکرده برای چی برای خودت واجب می کنی عرض کردم یک وقتی موارد خاصی است بله حالا آقا من می خواهم سیگار را بگذارم کنار نمی توانم نذر می کنم سیگار نکشم یک جریمه ای می کند اون هم خیلی شروع کار ببینید بنا نیست ما نماز اول وقت مان همیشه با نذر درست شود بنا نیست نماز شب مان ما همیشه با نظم ما باید به جایی برسیم که خودمان میل به نماز اول وقت داشته باشیم حالا شروع کار اما به عنوان یک اصل کلی نذر کردن یک مستحبی را برای خودت واجب کنی خوب است یا بد است خوب نیست برای من کراهت دارد فرمود از آن جهت که سبب واجب شدن امر غیر واجب می شود کراهت دارد باز این سوره مبارکه تحریم آیه اول سوره تحریم عزیزان مفصل ببینند یا ایها النبی لم تحرموا ما اهل الله لک به پیامبر خطاب می کند یا ایها النبی لم تحرموا ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک چرا قسم خوردی حلال خدا را بر خودت حرام کردی البته این آیه نه معاذ الله سرزنش است از سر دلسوزی است در تفاسیر هست یکی از همسران پیامبر مفصل دو تا از همسران پیامبر نقشه ای ریختند پیامبر را اذیت کردند پیامبر قسم خورد یک عسلی بود اینها گفتند شما بوی دهان شما بوی خوبی نیست حضرت قسم خورد این را دیگر من مصرف نکنم آیه نازل شد لم تحرم اونها نقشه ریختند و توطئه کردند لم تحرموا ما احل الله لک چرا چیزی که خدا حرام کرده یک وقتی حرم سید الشهدا سلام الله علیه بودم خوب خسته شده بودم نماز نافله می خواستم بخوانم وقت نماز واجب ساعت هشت صبح بود نماز زیارت می خواستم بخوانم نماز نافله مستحبی نشسته نماز می خواند نماز مستحبی نشسته بود یک پیرمردی از این عراقی ها کنار من نشسته بود گفت چرا نشسته نماز می خوانی گفتم نماز مستحبی است گفت باشه حال داری بلند شو ایستاده نماز بخوان گفتم ان الله یحب ان یأخذ برخصه کما یحب ان یوخذ بعذابه اون هم قانع شد خدا فرموده پیامبر فرموده خدا دوست دارد همانطور که ما به واجبات عمل می کنیم نماز مستحبی الزاما اینکه من در طول عمرم باید حتما ایستاده بخوانم معروف است این قصه می گویند به یکی از علمای بزرگ فرموده بود که به ایشان گفته بودند ما یک امام جماعت داریم سی سال است ما پشت سرش نماز می خوانیم سی سال است سی سال است سه وعده نماز می خوانیم یک جلسه نشد که ایشان نیاید نماز مرتب آمد ایشان فرمود من نمی پسندم این کار را یعنی تو سی سال یک بار یک کار مهمتر برایش می شود؟ تو سی سال یک کار مهمتری یک سفری و یک زیارتی یک صله ارحامی و یک قضای حاجتی و یک گره گشایی من حرفم این است یک جوانی چند روز پیش آمده بود پیش من من مسئله از شما دارم گفتم بفرمایید گفتم غنا حلال است یا حرام است غنا یعنی چی؟ غنا یعنی صوتی که وقتی می خوانند ساده ساده بخواهیم بگوییم آدم به رقص می آید مناسب مجالس مجالس لهو و لعب است هر کجا صوت غنایی باشد حرام است و رسانه ملی باشد و جای  دیگر باشد استفتاء کردند از مقام معظم رهبری از امام خیلی سوال کردن که اگر صوت غنایی بود یعنی مناسب مجالس لهو و لعب از سیمای جمهوری اسلامی پخش شود حلال است؟ نه سیمای جمهوری اسلامی دلیل بر حلالیت و رادیو و صدا و سیما الان هم پخش می شود صداهایی که قطعا غنایی است و قطعا به فتوای مقام معظم رهبری حتما حرام است از تلوزیون و رادیو پخش می شود بی مجوز نیست صوت غنایی حرام است پس صوت غنایی حرام است برای چی می پرسی معلوم است گفت استثنا ندارد گفتم چرا یک استثنا دارد گفتم کجا گفت اگر فقط صوت غنایی است و چیز دیگری اضافه نشود با آلات موسیقی و گناهان دیگر عده ای از مراجع فرمودند و آیت الله خوئی دارند و خیلی های دیگر دارند که آقا شب عروسی دقت کنید با این قیدها شب عروسی تو ملجس خانم ها یک خانمی بیاید اون صوت غنایی داشته باشد نه اینکه آلات حرام باشد نه جلسه مختلط زن و مرد اینها نه فقط صدایش صدای غنایی است همین صوت غنایی که حرام است امام عده ای از فقها فرمودند استثنا شده شب عروسی تو جلسه ی خانم ها بدون اینکه حرام دیگری همراهش باشد مختلط نشود و مردها نیایند و بیگانه صدایش را نشوند و آلات موسیقی نباشد این استثنا شده گفتم بله گفت من شب عروسی ام همین کار را کردم یک خانمی آمده صوت غنایی در جلسه خانم ها هیچ حرام دیگری هم نبوده خوانده گفت یک عده ای از بستگان ما جلسه ما را تبدیل به عزا کردند و بهم زدند تمام مجلس ما را این کار شرعی است؟ گفتم همین حدیث مصداقش است ان الله لا یحب یقغضب غضب می کند بر کسی که الان افراط و تفریط این است از این طرف یک عده مجالس عرسی می گیرد آقا حلال و حرام معنا ندارد و مرد و زن معنا ندارد مثل اینکه می گوید حاج خانم یک شب که هزار شب نمی شود اتفاقا یک شب هزار شب می شود یک عده از این طرف افراط و یک عده از اون طرف این استثنایی که فقیه استثنا کرده در مجموع می خواهم عرض کنم این حدیث یادمان باشد ما دین را اونی که واجب است انجام بدهیم واجبات را باید انجام بدهیم سخت گیری نکنیم و ثانیا اگر یک کسی به یک مستحب نخواست عمل کند آقای ملایی نگفتم پنج شنبه روز شهادت امام صادق دهه ی باقریه دهه ی کاظمیه آقا شهادت امام صادق یک روز است چرا تبدیلش می کنید به دهه چرا می گویید دهه صادقیه از یکی از مراجع سوال کردند خیلی تعبیر قشنگی آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند وقتی شما می گویید دهه دهه اگر این دهه جا افتاد باید همه احترام کنند ولی ما تکلیف داریم این عرف را ایجاد کنیم جا بندازیم یکی از آقایان مداح ها گفتند چرا می گویید دهه صادقیه گفت شما هر چی انصاف کنید گفتم بفرمایید من الان شیراز و یزد و اصفهان دعوت دارم من با یک شب و یک روز می توانم باید بگویم یک دهه که همه شهرها را بروم برای مردم سخت نگیرید وقتی سخت گرفتید دهه را رعایت نکردند می گویند اینها مسلمان نیستند دهه صادقیه را رعایت نمی کند یک شب است شهادت داریم این داستان این است به مردم سخت گیری و افراط و تفریط نکنید اونجایی که خدا رخصت داده اگر کسی به اصالت الطهاره و به اصالت البرائه و به اصالت الاباحه و به اصالت الحلیه و به اصالت الصحه عمل کرد نگو شما از دین خارج شدی اتفاقا عرض کردم مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی عرض کرد این حکم خداست خانم محترم به خدا اصالت الطهاره حکم خداست اصالت الحلیه حکم خداست اگر به این حکم خدا عمل نکردی این هم مواخذه دارد

ملایی:  خیلی متشکرم حاج آقای حسینی قمی انشاالله خدا سلامتی تان بدهد دیگر حسن ختام برنامه مون هم تلاوت قرآن کریم خواهد بود سپاسگذاری می کنم ازتون و آرزوی سلامتی دارم برایتان دوستان عزیز در محضر صفحه  408 قرآن کریم هستیم آیات 33 تا 41 سوره مبارکه روم با هم دیگر صلواتی می فرستیم و در محضر قرآن می رویم

حجت الاسلام حسینی قمی: این بحث خیلی بحث دقیق و افراطی است از نظر احکام فقهی که زدیم تقریبا ما شاید یک هفته جلسه ای که بعد از درس می رویم خدمت اساتیدمان دفتر آیت الله العظمی گلپایگانی هر کی شاید اونجایی بحث کردیم و دوستان مثال زدند و بیان کردند می خواهم بگویم باز هم در عین حال دوستان نظر و نکته ای دارند بپرسند به 20000303 اعلام کنید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

( قرآن کریم صفحه  408 آیات 33 تا 41 سوره مبارکه روم)