اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-10-08-حجت الاسلام حسینی قمی - سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه‌السلام ( خطبه ۸۳ )

ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد، و عجل فرجهم سلام علیکم خانم ها و آقایان و بینندگان جان و همراهان خوب برنامه سمت خدا و سلام به شنوندگان گرامی برنامه که شبانگاه شنبه برنامه را از رادیو معارف همراهی می فرمایید یک هفته دوباره توی دی ماه و این شنبه هم حاج آقای حسینی قمی عزیز و ادامه بحث های ایشان خیلی خوش آمدید و قدمت تان روی چشم های ماست. سلام علیکم

حجت الاسلام حسینی قمی:عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز خطبه 83 نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه جلسه هفتم است رسیدیم به این فراز که امیر المومنان فرمودند خدای متعال برای شما گوش قرار داد و بینایی قرار داد و دل قرار داد و همه ابزار درک و دریافت را خدای متعال برای شما قرار داده و قدر لکم اعماراً عمری هم برایتان قرار داده البته سترها عنکم چقدر دیگر زنده هستید معلوم نیست حدیث امام صادق علیه السلام را خواندیم که حضرت فرمودند همین مخفی بودن باقیمانده عمر ما یک نعمتی است اگر می دانستیم از قصه زندگی ما شیرین نبود اگر نزدیک بود مرگ ما و اگر هم دور بود بیخیال می شدیم قدر لکم اعماراً ستره عنکم بعد فرمودند و تدبّروا أحوال الماضين من المؤمنين قبلكم خدای متعال انواع و اقسام عبرت ها را برای شما قرار داده اگر ما اهل عبرت گرفتن باشیم این نامه 69 نهج البلاغه امیر المومنان هست حضرت می فرماید که :اِعتَبِر بِما مَضى مِنَ الدُّنيا لِما بَقِيّ مِنها از گذشته دنیا برای آینده دنیا عبرت بگیر چون می دانید انسان عمر انسان کفاف آزمون و خطا را نمی کند که بخواهیم به این آزمون و خطا کنیم دیدید گاهی بعضی ها می گویند اگر دوباره الان به دنیا می آمدم و زندگی ام را شروع می کردم چه می کردم از تجربه های این سالها استفاده می کردم حضرت می فرماید الان چقدر عمر کردی؟ از گذشته عمرت برای آینده عبرت بگیر فان بعضها یشبه بعضاً باقیمانده مثل گذشته است سنت های الهی تغییر نمی کند چطور در گذشته جوانی به پیری تبدیل می شود قوت و نیرو به ضعف تبدیل می شود همه سنت های الهی که در گذشته بوده در آینده هم خواهد بود لذا حضرت می فرماید خلف لکم عبراً عبرت های فراوانی خدای متعال برای شما قرار داده اون جلسه اشاره کردم سوره مبارکه یونس سوره مبارکه قمر قرآن کریم می فرماید که راجع به داستان فرعون فالیوم ننجیک ببدنک بدن فرعون را خدای متعال وسیله عبرت قرار داد برای دیگران کشتی نوح وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَة فَهَلۡ مِن مُّدَّكِر (قمر، 15) بعد حضرت اشاره می فرماید به نمونه هایی از عبرت ها من مستمتع خلاقهم و مستفضح خناقهم کسانی که قبل از شما بودند نعمت های فراوانی در اختیارشان بود حالا از این نعمت ها خوب استفاده کردند یا نه یک عبرتی است برای شما و مستفضح خناقهم آخر جلسه جلسه گذشته به عجله این عبارت را خواندم خناق گفتیم اون طنابی است که وقتی می خواهند کسی را خفه کنند به گردنش می اندازند اینهایی که می خواهند به دار بزنند اینها اول اون طناب را می اندازند گردنشان و بعد می روند روی اون چهارپایه وقتی پایین چهارپایه هستند طناب آزاد است وقتی می روند بالای چهارپایه طناب را می کشند دیگر تمام می شود یا چهارپایه تمام می شود امیر المومنان می فرماید خیلی تشبیه عجیبی است می فرماید الآن همه ماها تمام ماها که الان زنده هستیم یک طنابی دور گردن ما هستش همه ما یک روزی خدا این طنا ب را می کشد کی معلوم نیست الان مستفضح خناقهم این طناب الان باز است و آزاد است و هنوز نکشیدند که ما خفه بشویم اتفاقا من دقت کردم دیدید در میان ما یک ضرب المثلی هست می گویند دروغ حناق نیست که گلوی انسان را بگیرد و خفه کند من فکر کنم حناق ضبط صحیحش این است که مردم می گویند اشتباه است خناق است خناق همان دستگاه است به اصطلاح همان بیماری است که دستگاه تنفسی انسان را آسیب می زند دیگر نمی تواند نفس بکشد خناق هم از همان ماده است حضرت می فرماید الان این طناب دور گردن شما آزاد است کی خدا بکشد معلوم نیست الان که آزاد است از این فرصت استفاده کنید جالب است در پایان همین خطبه باز یک تعبیری دارد امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید الان عباد الله این سه چهار خط آخر خطبه است الان الآن عباد اللّه و الخناق مهمل، الان طناب مهمل و آزاد است الان که طناب آزاد است از فرصت خوب استفاده کنید و الروح مرسل یک وقتی این طناب را می کشند زمانش هم مشخص نیست حضرت می فرماید ارحقتهم المنایا دون الآمال کسانی که در غفلت زندگی کردند ارحقتهم المنایا دون قبل از اینکه به آرزوهایشان برسند مرگ به سراغ آنها آمد و طناب کشیده شد البته می دانید آرزو مانعی ندارد در روایت داریم لو له العمل اگر آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد انسان حیاتش و آرزوی یک کشاورز آرزو دارد که ثمره خوبی دستش برسد و آرزو خوب است ولی اونی که حضرت مذمت می کند طولانی بودن آرزوها و ناهماهنگ بودن آرزوها با واقعیت ها در نامه 31 حضرت مفصل فرمودند که آرزوهایتان با واقعیت ها باید هماهنگ باشد بالاخره ما یک امکانات و شرایطی داریم و یک حلال و حرامی داریم ارحقتهم المنایا دون الآمال و شذبهم عنها تخرق الآجال این که عمرشان به آخر رسید از آرزوها جدا شدند خیلی از ماها بالاخره آرزوهای فراوانی داریم ولی اجل مهلت نمی دهد لم یمحدوا فی سلامت الأبدان اون روزی که از سلامت بدن و جسم برخوردار بودند لم یمهدوا چیزی آماده نکردند و لم یعتبروا فی عنف الأوان اون زمانی که اول فرصتشان بود لم یعتبروا عبرت نگرفتند فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ الله اکبر هل ینتظروا اهل بضاضت الشباب الا هوانی الحرم بضض یعنی نشاط و شادابی اینهایی که الان در شادابی و نشاط و طراوت جوانی هستند سوال آیا غیر از این است که اینها باید منتظر روزی باشند هوانی الحرم یک روزی که به پیری برسند و ناتوانی برسند غیر از این است؟ هل ینتظر و اهل قضارت الصحه الا نوازل السقم اونهایی که الان در شادابی و سلامتی هستند سلامتی بالاترین شادابی است برای انسان غیر از این است که به هر حال یک روزی می رسند به نوازل السقم نوازل یعنی عوارض، عوارض بیماری وقتی بیمار می شود دیگه حوصله ندارد و تنگ خلق می شود و اعصابش بالاخره غیر از این است که صریح قرآن است این سوره مبارکه یاسین را خیلی ها حفظ هستند و آیاتش را بلد هستند و این آیه را همه بلد هستند آیه 68 سوره مبارکه یاسین و من ننمره ننکسه فی الخلق نکس بر وزن عکس و به معنای عکس و من نعمره ننکس فی الخلق ما واژگونش می کنیم یعنی تمام قدرت هایی که در جوانی داشته همه را از دست می دهد برعکسش می کند و من نعمره ننکس فی الخلق واقعا عجیب است بد نیست من یک داستانی بگویم یاد کنم از بنیانگذار حوزه علمیه قم مرحوم آیت الله العظمی حائری رضوان الله علیه در خاطرات آیت الله العظمی گلپایگانی می دیدم ایشان می فرمودند یک روزی ما خدمت استادمان داشتیم از طبقه اول مدرسه فیضیه از پله ها می رفتیم بالا ایشان می خواستند بروند عیادت یک بیماری یک آقایی مریض شده بود بروند عیادتش طبقه دوم در این پله ها که استاد داشت می رفتند بالا هی توقف می کردند می ایستادند و مکث می کردند من به استاد گفتم آیت الله العظمی گلپایگانی گفتم چرا توقف می کنید این چند پله را سریع تر تشریف ببرید فرمودند این پله ها را نگاه کنید پله ها آجری است و اینها ساییده شده بر اثر رفت و آمد زیاد بعضی از قسمت هایش بیشتر ساییده شده چون بیشتر ساییده شده با پله پایینی فاصله اش یکی دو سانت کمتر است من توقف می کنم ببینم کدام قسمت این پله ساییدگی اش بیشتر است یک دو سانت فاصله اش کمتر باشد می خواهم بردارم راحت تر باشد و فاصله اش کم باشد یعنی انسانی که یک روزی اهل کوهنوردی و انواع ورزش ها بوده و ساعتها می توانسته پیاده روی کند کارش به جایی می رسد که از یک پله برود بالا بگردد ببیند کجا ساییدگی اش بیشتر است این معنای همین است من نعمره ننکسه فی الخلق لذا امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید هل ینتظر الان در اوج نشاط و شادابی و خدا برایت نگه دارد طراوت جوانی آخرش مگر نمی رسی به پیری الان قدر بدان و از این فرصت استفاده کن و اهل قضارت الصحه خدا رو صد هزار مرتبه شکر اوج صحت و سلامتی یادت باشد الا نوازل السقم نوازل یعنی عوارض، عوارض پیری و عوارض بی حوصلگی پیدا می کنی و ضعف اعصاب پیدا می کنی به اونجا می رسد انسان و اهل مدت البقاء الا آونت الفناء کسانی که الان خدا مهلتی بهشون داده و عمری دارند در دنیا غیر از این است که الا آونت الفناء به زمان فنا خواهند رسید غیر از این است؟ اون هم کی می رسد؟ مع قرب الزیاد جدایی نزدیک است آقا کجا نزدیک است چهل سال دیگر و پنجاه سال دیگر اولا خبر نداریم چقدر دیگر عمر کنیم عرض کردم حضرت فرمود قدر لکم اعمالاً سترها عنکم عمر ما چقدر است مخفی است ثانیاً حتی اگر شما بدانی پنجاه سال دیگر باز امیر المومنین فرمودند مرگ و جدایی نزدیک است این قرآن کریم است دیگر وقتی می خواهد راجع به قیامت صحبت کند 1400 سال قرآن بر پیامبر نازل شده می فرماید اقتربت السائه نزدیک است خیلی آیه فراوان داریم اقترتب الساعه اینقدر این سرعت ها تمام می شود که

ملایی:   ان الساعۀ لآتیت مع قرب الزیاد جدایی نزدیک است و اوزوف الانتقال به معنای نزدیک است و الزل الفلق الز اون حالتی می گویند لرزه ای که انسان در بیماری و پیری بهش وارد می شود آدم می رسد به اون اضطراب و پیری و لرزش و نگرانی و ناراحتی که دارد و علم المضض الله اکبر یعنی بیماری ها و قصه هایی که فکر انسان را ناراحت می کند و دیگر اعصابش خیلی اون اعصاب اولیه نیست به هر حال می دانید طبیعی است انسان سنش که بالا می رود خیلی سخت می شود کسی را پیدا کرد که همان آرامش و سلسله اعصاب خوبی که در جوانی داشته باشد در هشتاد نود سالگی داشته باشد قطعا اینطور نیست و قصص الجرز الله اکبر من بارها عرض کردم باز هم عرض می کنم واقعا در عین حالی که خدا را شاکریم الحمدلله مهمان سفره امیر المومنین سلام الله علیه هستیم بارها این جمله را عرض کردم مرحوم آیت الله العظمی بهجت ما جمعه ها منبر می رفتیم خدمتشان اونجا نهج البلاغه می خواندیم بعد از منبر مکرر ایشان به من می فرمودند شما از وقتی از نهج البلاغه امیر المومنان می خوانید مردم دیگر پای منبر شما نیستند و پای منبر امیر المومنین سلام الله علیه هستند واقعا خدا را شکر می کنیم ولی در عین حال از محضر امیر المومنان باید عذرخواهی کنیم که ما داریم به این عجله این کلمات را در حد یک ترجمه و یک شرح کوتاهی داریم می گوییم نگفتم این خطبه چهار پنج صفحه است بیش از دویست واژه جدید درش هست که نه در خطبه های قبل اومده و نه در ادامه اینها یک دریاست حضرت می فرماید انسان به جایی می رسد و قصص الجرز یعنی انسان مبتلا می شود به بیماری هایی که گلوگیر است و دیگر آب از گلویش به راحتی نمی رود غذا از گلویش پایی نمی رود.

ملایی:   قصص جمع قصه است

حجت الاسلام حسینی قمی:گلو گیر شدن جرز، جرز اون آبی را می گویند که می خواهد از گلو برود من یک داستانی بگویم خدا انشاالله همه پدران و در گذشتگان و همه را میهمان سفره سید الشهدا سلام الله علیه قرار بدهد ما پدرمان سال 85 ایشان از دنیا رفتند یکی دو سال آخر عمرشان مبتلا شده بودند به بیماری ان ان دی اسمش بود تقریبا از همان خاندان ام اس که خدا رو قسم می دهیم به حق حضرت زهرا سلام الله علیه همه بیمارانی که التماس دعا گفتند و همه مریض ها لباس عافیت بپوشان واقعا بیماری سختی است می دانید گاهی ده سال بیست سال ایشان بیماری شان به نخاع شان زده بود تمام نخاع تقریبا شاید یک سال طول کشید بیشتر مهلت نداد تمام نخاع را تضعیف می کرد اوائل در راه رفتنشان اثر گذاشت دیگر نمی توانستند راه بروند و دستشان را می گرفتیم بعد دیگه پیشرفت کرد کلا توانایی حرکت ازشون گرفته شد در بستر بودند عجیب است می خواهم این قصص الجرر را معنا کنم قدر سلامتی را بدانید واقعا آدم نمی داند چه خبر است یک ساعت دیگر چی می شود این نخاع به اصطلاح حلق ایشان همه نخاع از بین رفته بود این نخاع هم از بین رفته بود اوائل این غذا نان وغذا اینها را نمی توانستند تناول کنند ما غذا را برایشان آسیاب می کردیم غذایی که ظهر می خواستند میل بفرمایند برایشان آسیاب می کردیم دیگه اینطوری می توانستند چایی می خوردند و غذا را آسیاب شده می خوردند فقط قورت می دادند نان و این جور نمی توانستند در حد آسیاب مدتی بیماری پیشرفت کرد و ایشان نمی توانستند غذاهای آسیاب شده را تناول کند آب و چایی نمی توانستند تناول کنند یعنی نخاع این حنجره از بین رفته بود آب نمی توانستند تناول کنند آدمها دیدید گاهی می خواستند مثال بزنند می گفتند به راحتی آب خوردن آب از گلویشان پایین نمی رفت واقعا شبانه روز گاهی نباید خدا را حمد کنید آب می خورید و غذا می خورید و گفتی اگر مسیر بسته بشود چیکار می کنند اینطور بیماران بیماری که نتواند غذا و آب هیچی از گلویش پایین نرود در قم داریم در یکی از بیمارستان های قم یک عمل جراحی انجام دادند یک شلنگی مستقیم معده را سوراخ کردند یک شلنگی از معده وصل کردند ما دیگر آب و غذا هر چی می خواستیم مستقیم از این شلنگ وارد معده می شد این گلو کلا تعطیل بود هیچی آب پایین نمی رفت معده را سوراخ کرده بودند و چایی و آب حتی یادم است چایی از اینجا می ریختیم یک وقت حواسم نبود چایی را یک کمی گرم بود از اینجا ریختم گفت بابا چایی سرد بشود مستقیم می رود معده سوختم این چایی مستقیم وارد معده می شود غرض کار به جایی می رسد که انسان نه غذا و نه آب و گلو آثارش است جوان عزیز الحمدلله هر کسی در اوج سلامت است حضرت می فرماید هل ینتظر کسی که الان در نشاط و طراوت است غیر از این است که پایانش هل ینتظر اهل قضارت الصحه الان در سلامتی غیر از این است که آخرش می رسد به جایی که قصص الجرز گلوگیر می شود حتی یک آب از گلوی انسان پایین نمی رود الان قدر بدانید و تلفت الاستغاثۀ بنصرت حفظت و الاقربا و العزت و القرنا آدم کارش به جایی می رسد که دیگر لحظات آخر تلفطت از واژه التطفات از همان واژه التفات پیدا می کند به نصرت الحفته یعنی نوادگان محتاج فرزندش است و محتاج نوه هایش است از اقربا و نزدیکانش است و هل اعزه و عزیزانش است و قرنا و دوستانش از اینها کمک می خواهد البته به جایی می رسد هیچ کدام از این کمک ها فایده ای ندارد و اثری ندارد این سوره مبارکه واقعه آیه 83 را با هم بخوانیم فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ آیه معروف است وقتی جان به گلو می رسد فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ (واقعه 83-84) شما نشستید کنار بستر پدرت و بستر مرگش است تو پسرش هستی و تو دخترش هستی و نوه اش هستی و همسری هر کسی هستی و انتم حینئذ تنظرون و نحن اقرب الیک منکم و لکن لا تبصرون فلو لا شاهدم این آیه است فلو لا ان کنتم غیر مدیدین ترجعونها ان کنتم صادقین اگر راست می گویید برش برگردانید و حالش را بهتر کنید الان دارد جان به حلقومش رسیده فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (واقعه، 86) اگر قیامت را باور ندارید و جزای قیامت را باور ندارید ترجعونها ان کنتم صادقین اگر راست می گویید برگردانید یک نفر که در آستانه مرگ است شما می توانید برگردانید؟ البته بعدش آیه بشارت دارد فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ (سوره واقعه، 90 -93) لذا امیر المومنین سلام الله علیه می فرماید انسان کارش به جایی می رسد که از اطرافیانش کمک می خواهد فهل دفعت القارب حضرت سوال می کنند هل دفعت الاقارب این خویشان و نزدیکان کنار بستر ما هستند می توانند به ما کمکی کنند و مرگ ما را به تاخیر بیاندازند؟ او نفعت النواهب این گریه و زاری هایی که اطراف ما هست نفعت سود دارد؟ یک تعبیری دارد امام هادی سلام الله علیه خیلی تعبیر عجیبی است در منابع دست اول شیعه آمده می دانید هفته آینده امروز شنبه است شنبه آینده روز شهادت وجود مقدس امام هادی سلام الله علیه است سوم ماه رجب البته اول ماه رجب هم پنج شنبه که در پیش است اول ماه رجب ولادت وجود مقدس امام باقر سلام الله علیه است ولی شنبه آینده روز شهادت است سوم ماه رجب شهادت امام هادی سلام الله علیه است این حدیث امام هادی است الله اکبر از احادیث بسیار زیبای حضرت است اُذكُرْ مَصرَعَكَ بينَ يَدَي أهلِكَ؛ یادتان باشد روزی زن و بچه ات در کنار تو هستند تو در بستر مرگ افتادی فلا طبیب یمنعک ولا حبیب ینفعک نه پزشکی می تواند مرگ را از تو دور کند و نه عزیزی می تواند برایت خیری برساند و کاری کند یک روایتی داریم که وقتی اجل انسان برسد حاذق ترین طبیب ها ناتوان می شوند اگر بنا بود طبابت و طبیب بتواند انسان را از مرگ نجات بدهد اینهایی که ثروت های آلاف و الوف و بی حساب و کتاب دارند اینها باید وقتی مرگشان می رسید پول خرج کنند مرگ تاخیر بیفتد فهل دفعت الاقارب، او نفعت النواحب، این گریه و شیون اثر دارد و قد خودر فی محلت اموات رهینا در محل مرده ها در قبرستان سپرده می شود رهیناً در گرو اعمال خودش است و فی ضیق مضجع وحیدا در تنگی قبر تنهای تنها خوب اونجا چه می کند؟ قد هتکت الهوام بگذارید من یک روایت دیگر هم بخوانم روایت بسیار بسیار زیبایی است این در کافی مرحوم کلینی خیلی عجیب است هم مرحوم کلینی نقل کردند و هم شیخ صدوق در من لایحضر و هم شیخ طوسی در امالی هر سه بزرگواری که کتب اربعه ما را نوشته اند هر سه این حدیث را آورده اند حدیث تکان دهنده ای است در عین حال هم انظار و بشارت است از امیر المومنان سلام الله علیه فرمود إِنَّ اِبْنَ آدَمَ إِذَا كَانَ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ اَلدُّنْيَا آخرین روز و لحظات آخر زندگی انسان مثل له ماله و ولده و عمله اموال انسان تمام ثروت انسان فرزندان انسان و عمل انسان مجسم می شوند در برابر انسان عرض کردم تکرار می کنم ببخشید هم مرحوم کلینی و هم شیخ طوسی و هم مرحوم شیخ صدوق حدیث از امیر المومنان سندش هم خیلی عجیب است ثروت ما یک، اولاد ما دو، اعمال ما مجسم می شوند برابر انسان فیلتفت علی ماله انسان با ثروتش سخن می گوید فیقول والله کنت علیک حریصاً شهیها من خیلی بخیل بودم خیلی حریص بودم برای جمع آوری تو شهید بودم بخل می ورزیدم از ثروت خودم به کسی ندهم در به دست آوردنش حریص بودم در خرج کردنش بخیل بودم حالا فمالی عندک لحظات آخرم است تو چه خدمتی به من می کنی فیقول خذ منی کفنک سهم تو از من کفن تو است می دانید اگر ما وصیت به ثلث نداشته باشیم و یا زمان حیاتمان کاری نکرده باشیم در حد کفن است بیش از این نیست این جمله را یک وقتی هم عرض کردم در بحث وصیت نامه اگر دو کلمه بنویسیم آقا نمازی به گردنمان است و روزه ای به گردن ما است وارث وظیفه دارد اما اگر همین دو کلمه را ننویسیم عزیزان عنایت کنند شاید تا حالا پنجاه بار این مسئله را گفتم پنجاه دفعه دیگر هم اگر بتوانم می گویم مشهور فقها می گویند آقای محترم و خانم محترم اگر دو کلمه روی کاغذ بنویسید من نماز و روزه به گردنم است وارث وظیفه اش است که انجام بدهد اگر ننویسی حتی اگر وارث بداند مشهور فقها می گویند وظیفه ای ندارد می خواستی بنویسی چرا ننوشتی می خواستی بنویسی اگر انسان در زمان حیات خودش کاری کرد و خیرات و مبراتی بسم الله و الا نه در لحظه مرگ می گوید خذ منی کفنک شرعا همین است بیش از کفن انسان از ارثش اگر وصیت نکرده باشد سهمی ندارد فیلتفت الا ولده به فرزندانش فیقول والله انی کنت لکم محبا محامیا خیلی شما را دوست داشتم و برای شما زحمت کشیدم شما چه می کنید جواب می دهند نعدیک الا حفترک ما می بریمت در قبری که برایت در نظر گرفتیم تحویل قبرت می دهیم تا اونجا باهات هستیم فیلتفت الا عمله به عملش فَیَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ عَلَیْکَ حَرِیصاً شَحِیحاً خیلی ها را سخت بود نماز و انها لکبیرتٌ الا علی الخاشعین خیلی سخت بود برای من کار خیر گذشت و دستگیری خیلی برای من سخت بود شما چه می کنید؟ اینها چی جواب می دهند؟ می گویند انا قرینک و فی حشرک و یوم نشرک تا یوم قیامت تا عبور صراط همراهت هستم امیر المومنان برای سومین بار تمام منابع دست اول شیعه نقل کردند امیر المومنان فرمود فان کان لله ولییا اگر آدم خوبی بوده و آدم مومنی بوده و در دنیا حواسش بوده و اخلاقش و رفتارش و دستگیری اش از دیگران و عبادتش عطاه اطیب الناس ریحا فرشته ای که جانش را می گیرد از همه زیباتر و از همه معطرتر بهش هم بشارت می دهد همینی که الان خواندیم ابشر بروحٍ و ریحانٍ و جنت النعیم همین یک سوره واقعه بود سوال می کند من انت می گوید انا عملک الصالح من اعمال صالح تو هستم و انه الله اکبر این انسان لیعرفت غساله غسالی که بدنش را غسل می دهد اونها را می شناسد و یناشد حاملها اینی که جنازه اش را تشییع می کنند قسم می دهد می گوید یعجله زود من را ببرید به قبر چون می داند قبرش روضۀ من ریاض الجنه باغی است از باغ های بهشت و اما و اذا کان لربه عنوداً در دعای کمیل می خوانیم دیگر اقسنت اقسنت ان تملئها من الکافرین مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ و انت تخلد فیها المعاندین اگر عنود باشد معاند باشد یأتیه اقبح من خلق الله فرشته ای که جانش را می گیرد زشت ترین چهره را دارد این هم باز غسالش را می شناسد این یک جمله ای به کسانی که جنازه اش را می برند یناشد حملته این هم قسم می دهد مومنه اونی که آدم خوبی بود قسم می داد زود من را ببرید برسم به روضۀ من ریاض الجنه این قسم می دهد الحسبوه نگهش دارید نبرید همین جا نگه دارید عرض کردم قسم کلام امیر المومنان اون هم با این مصادر و مدارک نبود قسم می دهد نمی شنوند قسم می دهد ان یحبس نبرید فکر می کند اونجا عذابش به مراتب از این حالاتش سنگین تر است بنابراین امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید قوزر فی محلت الاموات رهینه دیگر در گرو اعمال خودش است و فی ضییق المضجع قد هتکت الهواموا جلدته و ابلت النواکحوا جدته و افت العواسف آثاره حضرت می فرماید وقتی در قبر گذاشتنش حالا مراحل بعد ده تا ویژگی حضرت برای انسان در قبر بیان می کند یک، هتک فی الهوام جلدته اون مار و عقرب قبر پوستش را می کنند هتک از بین می برند و پوستش را جدا می کنند من همین جا بگویم آقا نترسید خیلی ها می گویند این دروغ است و و این آخوندها درست کردند قبر مار و عقرب این چیزها ندارد سیخ و میخ درست می گویید واقعا مار و عقرب دروغ است هر که بگوید امیر المومنان نه دروغ است امیر المومنان الان فرمود من یک توضیحی بدهم قبر مار و عقرب و سیخ و میخ و از این چیزها ندارد نه یک حدیثی است خیلی زیباست از امام صادق علیه السلام در کافی مرحوم کلینی است که خداوند برای بدکاران 99 یصلت علیه فی قبره 99 عقرب تو قبر مسلط می شوند مرحوم علامه مجلسی حدیث شناس علامه مجلسی است ما خاک پای علامه هستیم الان آقای مجلسی در مرآت العقول یک جمله ای از شیخ بهائی نقل می کنند عزیزان می دانند شیخ بهائی استاد علامه مجلسی اول بوده ملا محمد تقی مجلسی مدتی شاگرد شیخ بهائی بوده ولی این داستان مال مجلسی دوم است مجلسی دوم وقتی این حدیث را نقل می کند که 99 مار و عقرب در قبر مسلط می شود همین که عرض کردم خیلی ها می گویند دروغ است علامه هم می گوید دروغ است چرا دروغ است؟ یک عبارت خیلی زیبایی از استاد شیخ بهائی نقل می کند می فرماید این که این گفتند 99 چرا 99 نه صد تا نه 98 تا 99 تا این عدد چی است؟ علامه مجلسی خیلی پسندیده کلام شیخ بهائی را استاد پدرشان می فرمایند لعل عدد هذه این که گفتند 99 تا فلعلّ عدد هذه الحيّات بقدر عدد الصفات المذمومة من الكبر و الرياء و الحسد و الحقد می شمارد رذائل اخلاقی 99 تا شمردند اون 99 تا مار و عقرب اگر ما این رذائل را نداشته باشیم قبر مار و عقرب خودش ندارد اگر ما نفرستیم می گوید کبر و تکبر و ریا و حسادت و کینه اخلاق مذمومه و ملکات پست اینهاست که تبدیل می شود به اون 99 پس دروغ است بله دروغ است اگر ما اینها را نفرستیم الان متاسفانه تعارف نداریم خیلی باید تلاش کرد بعضی از بزرگان در حالاتشان هست یک روز می آمده سر درس خوشحال بوده می خواسته اعلام جشن کند به شاگردانش می گفت من امروز موفق شدم بعد از 25 سال یقین دارم تکبر در وجودم نیست به این آسانی نیست اگر واقعا آدم برسد به جایی تکبر نداشته باشد و حسادت نداشته باشد الان نوع گرفتاری ما این است بد دلی نداشته باشیم و بد گمانی نداشته باشیم و سوء ظن نداشته باشد و عجب و خودپسندی نداشته باشد و سوء خلق نداشته باشد و بد اخلاقی نداشته باشد قبر چرا عذاب داشته باشد و اگر ما نفرستیم آقا از این به بعد گفتند دروغ است شما هم بگویید دروغ است اگر ما خودمان بفرستیم چی حسادت تبدیل می شود به مار و عقرب تکبر ما الا متاسفانه می بینید دیگه ما واقعا داریم ظلم می کنیم تعارف ندارد اگر انسان بتواند از تمام کلام اهل بیت و تمام کلام امیر المومنان سلام الله علیه برای همین یک جمله است می خواهد حضرت دست ما را بگیرد بیاورد بالا ما دیگه آدم بد اخلاقی نباشیم می روی خانه با خانمت خوش برخورد باش و خانم شوهرت می آید در خانه باهاش خوش برخورد باش آقا پسر پدر و مادرت می آید بهشون ظلم نکن احترام کن پدر و مادر به بچه ها ظلم نکنید آقای رئیس به زیر دست هایت ظلم نکن آقای کارگر به رئیس ظلم نکن بگذار این کارخانه اش بچرخد و چیزی کم کار نگذار آقای رئیس کم به کارگرهایت نگذار اگر ما اهل حسادت و کینه نباشیم و اهل بد دلی نباشیم و اهل تکبر و خود پرستی نباشیم کجا مار و عقرب عرض کردم اگر علامه مجلسی کلام استاد پدرش شیخ بهائی را نپسندیده بود و اینطوری نقل نمی کرد من نمی خواندم آقا هست بله حضرت می فرماید قد هتکت الهوام جلدته عقرب ها را می گویند و وسعش را جدا می کند و ابلت نواکح جدته سختی هایی که در قبر بر انسان وارد می شود تازگی بدنش را از بین می برد این بدن تر و تازه ای که شما روز اول می گذارید در قبر این که ادامه ندارد فرسوده می شود و افت العواصف آثاره بادهای حوادث آثارش را از بین می برد و محل الحدسان معالمه حدثان یعنی شب و روز گذشت زمان تمام نشانه هایش را از بین می برد و دعای امام سجاد علیه السلام را هم خواندیم حضرت فرمود کار به جایی می رسد لم یذرنی زائر و لم یذکرنی ذاکر نسی اسمی بنی جسمی قبر هم فراموش می شود و بدن هم پوسیده می شود شما نگاه نکنید یک کسی مثلا پنج سال پیش و ده سال پیش پدری و مادری و عزیزی دو سال پیش از دنیا رفته کجا دیگه ما یادشان می کنیم الان پدر بزرگ هایی که پنجاه سال پیش صد سال پیش کی یادشون می کنه حالا شما حساب کنید صد سال دیگه رو کی یاد گذشتگانش هست مه الحدثان شب و روز نشانه هایشان از بین می برد و سارت الاجساد شهبتاً این بدن ها پژمرده می شود و بعد بذتها دنیا خیلی طراوت داشت و العظام النُّخْرة می دانید استخوان دیرتر از همه می پوسد از همه استخوان دیرتر از همه می پوسد ولی همین استخوان ها نخرتا در قبر پوسیده می شود الان می گویند بعد از سی و دو سه سال شما قبر را بشکافید گاهی می پرسند پدرمان دفن کردیم می شود بعدها این قبر را باز کنیم و بشکافیم و جنازه یک عزیز دیگری را دفن کنیم نوع فقها می گویند بعد از سی و دو سه سال و سی و پنج سال هیچی دیگه ازش نیست استخوانی که دیر می پوسد همه از بین رفته و العظام النُّخْرة بعد قوتها با اینکه قوی بودند ولی بدن می پوسد جان انسان چی است و روح انسان چی است و الارواح مرتهنتاً بثقل اعبائها روح انسان جان انسان در گرو سنگینی اعمالش هست موقنتاً بغیب انواعها الله اکبر موقنتا در دنیا هر چی می گفتند قبری هست و قیامتی هست و خدایی هست و پیغمبری هست و سوالی هست ولی اونجا که اون وقت باور نمی کرد ولی وقتی رفت اونجا موقنتاً بغیب انواعها از غیب خبرها اونجا باور می کند و یقین می کند این آیات سوره مبارکه قاف را ببینید الله اکبر قرآن به ما هشدار داده سوره مبارکه قاف است و جائت سکرت الموت بالحق سکرات مرگ اومد ذلک ما کنت منه تحیید این همان است که تو ازش فرار می کردی ولی حالا چی؟ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (سوره ق، آیه 19 تا 22) امروز چشمت تیز بین شد دنیا منکر می شدی ولی اینجا باور می کنی فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ فقال قرینه هذا ما لذی تا آخر آیه یا آیه سوره مبارکه اعراف گفتگوی بهشتی ها با جهنمی ها و ناداه اصحاب الجنت اصحاب النار بهشتی ها جهنمی ها را صدا می زنند ان قد وجدنا ما وعدنا حقا ما رسیدیم به وعده های الهی هل وجدت ما وعدکم ربکم شما رسیدید به وعده های الهی این جا اگر باور نکنی امیر المومنین می فرماید اونجا باور می کنید موقنتا یقین می کند بغیب انبائها اینجا می شود اگر عمل صالحی انجام ندادیم اینجا انجام بدهیم لا تصتزاد من صالح عملا این پرونده بسته شد و لا تستطب من ذی ضللها می شود یک عذرخواهی کنیم اینجا اینجا اومدیم گذشت این جمله معروف است از امیر المومنان در نهج البلاغه الیوم عملٌ و لا حساب حسابٌ و لا عمل سوره مبارکه روم فَيَوْمَئِذٍ لَا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (روم، 57) قیامت مجالی برای عذر خواهی نیست اولستم الله اکبر امیر المومنان است حق دارند به سر ما فریاد بزنند اولستم شما پدر از دست ندادید مادر از دست ندادی و برادری از دست ندادی فرزندی و پدر  و مادرهایی که داغ فرزند دیدند اولستم ابناء القوم و الاباء و اخوانهم شما فرزندان همان هایی نیستید که دفنشان کردید و الآباء گاهی پدری فرزندش را دفن می کند شما پدر عزیزی نیستید که فرزندت از دنیا رفته و اخوانهم برادر از دست ندادی و الاقرباء عمو و عمه و خاله و دایی کسی از دست ندادی تحتذون امثلتهم پس چرا همان مسیر را می روید و و ترکبون قدتهم و اونها غافل بودند و شما غافل بودید ترکبون قده یعنی همان مسیر و همان طریق را و تطوون جادتهم همان جاده را طی می کنید فالقلوب قاصیتٌ ان حظها چرا انسان به اینجا می رسد القلوب قاصیتٌ دل قساوت قلب پیدا کرده لاهیتا ان رشدها فالقلوب قاصیتٌ لاهیتٌ ان رشدها از رشدش غافل است می دانید به هر حال بارها عرض کردیم امیر المومنین سلام الله علیه به ما تذکر و هشدار می دهند جناب آقای ملایی من دوباره این مثال را بگویم نگویید شما همه اش از قبر و قیامت و حیات و زندگی مثال زدم گفتم در این بزرگراه ها حداکثر سرعت می نویسند و یک حداقل هم دارد حداکثر شما 110 الی 120 تا بیشتر نروید یک حداقل دارد اینجا بزرگراه است هفتاد تا کمتر نروید در جاده ها پلیس برای چی جریمه می کند از بس مردم از حداکثر عبور می کنند من ندیدم تا به حال شما نمی دانم دیدید یا نه چرا شصت تا می روی و سی تا می روی تند برو نداریم اینطوری من ندیدم تا به حال مردم خودشان 110 و 120 را رد کردند لذا امیر المومنان هشدار می دهند و فالقلوب قاصیتٌ ان حظها و لاهیتٌ ان رشدها و سالکتٌ فی غیر مضمارها مسیری که دارد می رود غیر از مسیری که خدا قرار داده این مضمار را قبلا هم معنا کردیم امیر المومنین سلام الله علیه تشبیه خیلی زیبایی دارند اسب هایی که اول بهشون غذا می دهند و بعد تمرین می برند تمرین چابک بشوند حضرت می فرماید الیوم مضمار امروز روز تمرین است روزی که می رسد قیامت اینها تمام شده فالسالکتٌ فی غیر کأنه این هم جمله آخر کأن المعنی سواها مثل اینکه اصلا مخاطب ما نیستیم مرگ به سراغ ما نمی آید و ماها جاودانه هستیم یک جمله ای در حکمت های نهج البلاغه خواندیم امیر المومنین سلام الله علیه در یک تشییع جنازه ای بودند دیدند یک کسی می خندند تشییع جنازه حداقل وسیله عبرت باشد قبرستان هم یک کاری کردیم کسی نترسد و می روی قبرستان ساز و آواز و دهل و بخوان و بخند و من دیدم منتهی نمی خواهم بگویم زیاد کمش هم زیاد است بخندید و یک کارهای دیگری بکنید و آقا یک وقت نترسید سنگ قبرهای گرانقیمت و گل و گیاه و باغ و یک وقت کسی اینجا می آید خدایی نکرده ناراحتی پیدا نکند و افسردگی پیدا نکند تفرج گاهی چند ساعته که می آید کنار قبر پدرش نگران نشود بابا تشییع جنازه قبر وسیله عبرت است حضرت دید کسی می خندد حضرت فرمود چیه کان الموت علی غیرنا کتب فکر کردی مرگ برای دیگران است تو فکر کردی این که می بریم دفنش می کنیم ما که برگردیم دنبال ما بر می گردد؟ حضرت فرمود چی خیال می کنید؟ کأن المعنی سواها مرگ برای دیگران است معنی و مقصود این مرگ برای دیگران است برای ما نیست وَ كَأَنَّ الرُّشْدَ فِي إِحْرَازِ دُنْيَاهَا. فکر می کنید رستگاری این است که فقط دنبال طلب دنیا باشی و هی دنیا باز هم عرض می کنم دنیا مانعی ندارد الدنیا سوقٌ همین امیر المومنان سلام الله علیک راجع به دنیا همین امیر المومنانی که می فرماید الدُّنيا كَمَثَلِ جيفَةٍ اِجتَمَعَت عَلَيها كِلابٌ (نهج البلاغه، 59)  دنیا مردار است هر کی دورش بگردد حضرت تشبیه به سگ می کند ولی همین امیر المومنان باز می فرماید نه نه متجر اولیاء الله مهبط می توانی از دنیا خوب استفاده کنی تجارت باشد و مهبط اولیاء الله خوب استفاده کنند لذا از این هشدار مراقب باشیم انشاالله

ملایی:   خیلی ممنونم حاج آقای حسینی قمی برویم سراغ قرآن کریم محضر کلام وحی باشیم برگردیم به برویم زمان می ماند برایمان یا خیر صفحه 96 سوره مبارکه کهف را داریم تلاوت می کنیم آیات 21 تا 27 صفحه 296 بفرمایید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

(  قرآن کریم آیات 21 تا 27 صفحه 296)

ملایی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی ممنونم از حسن توجه تان عزیزان بیننده و شنونده حاج آقای حسینی قمی

حجت الاسلام حسینی قمی:من سه تا دعا کنم سه تا اماً یجیب همه عزیزان و مخاطبین عزیز با توجه خیلی التماس دعا گفتند اعوذ بالله من الشیطان الرجیم اماً یجیب مضطر اذا دعاه و یکشف السوء اماً یجسیب مضطر اذا دعاه و یکشف السوء اماً یجیب المضطر الذا و یکشف السوء به حق محمد و آل محمد حوائج همه ملتمسین دعا را برآورده به خیر بفرما و و مریض هایشان را لباس عافیت بپوشان گرفتاری هایشان را بطرف بفرما خدایا به حق محمد و آل محمد قلب نورانی امام زمان از ما راضی بدار و شر امریکایی ها و صهیونیست ها به خودشان برگردان ملت های مظلوم ملت مظلوم لبنان و فلسطین و غزه و سوریه فرج عاجلی برایشان مقرر بفرما دنیا و آخرت ما را از اهل بیت جدا مگردان.

ملایی:   انشاالله به حق محمد و آل محمد و به برکت صلواتی که حسن ختام برنامه امروز خواهد بود اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خدا نگهدار