حجت الاسلام حسینی قمی:  سلام علیکم و رحمت الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز عزیزانی که از شبکه افق، شبکه جام جم و شبکه ولایت از رادیو معارف برنامه را تقدیم می کنید و عرض تسلیت ایام شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها که در پیش روی ما هست حتما عزیزان می دانند ولی یادآوری می کنیم سه شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه ای که در پیش داریم ایام فاطمیه دوم هست و روز پنج شنبه روز شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها تعطیل رسمی هست عزای عمومی هست و انشاء الله عزیزان این حداقل این سه شب را هر کجا مجالس هست شرکت کنند خودشان مجلس بگیرند انشاالله با معارف فاطمه بیشتر آشنا بشویم من یک تقاضایی هم دارم خیلی خوب است این ایام ما در کنار حضورمان در مراسم یک کتابی هم راجع به حضرت زهرا سلام الله علیها مطالعه کنیم حالا مجالس جای خودش می دانید کتاب هم جای خودش را دارد من این کتاب دختر پیامبر تالیف آیت الله جاودان را که عنوانش دو عنوان نوشته وقایع زندگی حضرت زهرا بعد از رحلت پیامبر کتاب مختصری هست ولی خیلی جامع است من تقریبا همه کتاب را مطالعه کردم اولا دهها مصدر و منبع و مدرک از منابع عامه و شیعه نقل شده خیلی مستند هست و خیلی کار تحقیقی شده راجع به داستان سقیفه و داستان فدک و داستان شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها و هجوم به خانه حضرت زهرا اون هم همه بر اساس منابع اهل سنت است.

من پیشنهاد می کنم عزیزان چه کسانی که تریبونی در اختیارشان هست می خواهند صحبت کنند چون کتاب خیلی مستند است مطالعه کنند هم همه ارادتمندان به صدیقه طاهره کتاب فارسی کلا 140 صفحه است ولی منابع فراوان و مطالب بسیار دارد

ملایی:   خیلی ممنونم حالا که اشاره فرمودند حاج آقا استاد محمد علی جاودان استاد محمد علی جاودان دوستان عزیزم اگر تصویر روی جلد کتاب را خیلی متشکرم خیلی ممنونم از شما بینندگان جان و شنوندگان گرامی ما در این چند هفته اخیر کتاب باز هم معرفی کردیم انتخاب کنند بینندگان عزیز برای تهیه کتاب هم می توانید پیامک بدهید به 20303 روش تهیه کتاب را دوستانم راهنمایی می کنند خدمت تان به قول حاج آقای حسینی  از فرصت بهره ببریم برای معارف فاطمی و اما معارف علوی ادامه خطبه 83 نهج البلاغه.

حجت الاسلام حسینی قمی:  سپاسگذارم این جلسه چهارم است که ما خطبه 83 را محور سخن قرار دادیم همانطور که قبلا عرض کردیم این خطبه از نظر فصاحت و بلاغت بی نظیر است به دلیل اینکه اشاره کردم امیر المومنان سلام الله علیه در این خطبه بیش از دویست واژه استفاده کردند که در هیچ خطبه دیگری نیامده و عرض کردم الان بیش از هزار سال است همه کسانی که امدند خطبه را شرح کنند واقعا ماندند خیلی سخت است این همه واژه های دقیق و حساب شده و پر معنا و برگرفته از قرآن کریم امیر المومنان این خطبه را مخاطبینشان کی ها هستند در قبرستان  داستانش را گفتیم حضرت عبور کردند جنازه ای را دفن می کردند و صاحبان عزا گریه می کردند آقا فرمودند اگر می دیدید اون چه این عزیز از دست رفته تون می بیند به جای اینکه بر او گریه کنید بر خودتان گریه می کردید اون را حضرت شروع کردند خطبه معروف به خطبه غراء و درخشان ایراد فرمودند مرحوم سید رضی رضوان الله علیه در پایان خطبه می فرماید که وقتی حضرت این خطبه را خواندند اقشعرت له الجلود و بکت العیون و رجفت القلوب دل ها به لرزه آمد و اشک ها جاری شد می رسیم به این فراز از خطبه نورانی عبادٌ مخلوقون اقتداراً و مربوبون التصاله و مبغوضون احتزارا و مذمنون اجداثا  و ربکائون رفاتا و مبعوثون افرادا حضرت در حقیقت به یک نکته خیلی مهمی اشاره می فرماید اون جلسه هم عرض کردم آیا ما در زندگی اختیار داریم یا بدون اختیار هستیم این روایت را حضرت امیر المومنین با این بیان پاسخ به همه این حرفها دادند ما نه قائل به جبر هستیم و نه قائل به تفویض هستیم و لا جبر و لا تفویض بل امرٌ بین الامرین اون جلسه هم اشاره کردم گاهی جوان ها از ما سوال می کنند ما نمی خواستیم بیاییم این دنیا خدا برای چی ما را آورد به این دنیا جوابیش خیلی روشن است حضرت دارند جواب می دهند این آیه اول سوره مبارکه هل اتی را همه بلد هستید هل اتی علی الانسان حینٌ من الدهر لم یکن شیئا مذکورا اگر لم یکن شیئا مذکورا دیگر چی می خواهند بپرسند از کسی که ازش بپرسند که آیا می خواهی بیایی یا نمی خواهی ما چیزی نبودیم کسی از ما سوالی بکند لذا امیر المومنین می فرماید در آفرینش ما اختیار نداشتیم چیزی نبودیم که نظر بکنیم بیاییم یانه در ادامه حیات مان الان داریم زندگی می کنیم باز ما اختیاری نداریم روزی هم که از این دنیا می رویم باز در مرگ هم انتخاب ما نیست

ملایی:   اختیاری ما درش نداریم

حجت الاسلام حسینی قمی:  مخلوقون اقتداراً با قدرت الهی ربطی به ما نداشت مربوبون اختصاراً در ملکیت خدای متعال هستیم و خدا ما را رو پرورش می دهد و رشد می دهد اختصارا باز جبر است اختیاری در کار نیست مغبوضون روزی که از دنیا می رویم احتضاراً وقتی برای حضور در معاد جان ما را می گیرند اونجا ما هیچ اختیاری نداریم وقتی از دنیا رفتی مضمنون اجداثاً بدن مان را در قبر می گذارند بی اختیار هستیم و کائنون رفاتا کائنون بدن ما می پوسد به ما ربطی ندارد سوره مبارکه اسراء اشاره حضرت به این آیه است آیه 49 و قالوا کنا اذا من و رفاتا ائنا لمبعثون خلقا جدیدا ما رفات می شویم و می پوسیم کائنون رفاتا این هم به ما ربطی ندارد و مبعوثون افرادا فردای قیامت هم خداوند تک تک ما را بر می انگیزد اونجا در اختیار ما نیست ما نمی توانیم بگوییم ما نمی خواهیم از قبر بیاییم بیرون حالا مردیم این اجداث نود ساله و هشتاد ساله که بی اختیار بود و مرگمان هم که بی اختیار بود نمی خواهیم اونجا نمی خواهیم رستاخیز را نمی خواهیم و دست ما نیست مبعوثون افرادا آیه قران اشاره به این آیه قبلا عرض کردیم تمام کلمات امیر المومنان سلام الله علیه مستنداتش آیات نورانی قرآن است این آیه شریفه و کلهم آتیه یوم القیامت فردا ما تنها می آییم اونجا عِده و عُده و کس و کاری نداریم واقعا هشدار است من می خواهم بروم بگردم با دوستان و رفقا و هم حزبی ها پدر و مادر و خانوده حداقل با هم یک جمعی باشیم در صحرای قیامت این روزی که قرآن می فرماید یک روزش هزار سال است بابا ما جمع باشیم نه نه کلهم آتیه یوم القیامت فردا تک تک می آییم یا سوره مبارکه انعام آیه 94 و لقد جئتمونا فرادا کما خلقناکم اول مره چطور اول تک تک به دنیا آمدیم قیامت هم فرادا ما را صدا می زند تک تک حتی بالاتر من بگویم جناب آقای ملایی به هر حال این یک هشدار برای همه ما لازم است نه تنها در صحرای محشر نمی توانیم بگردیم 50 هزار سال اینجا می خواهیم باشیم ما یک جمعی و دوستان و پدر و مادرمان و حزبی باید بنشینیم تا نوبت ما برسد قرآن کریم می فرماید یوم یفروا امره من اخیه و صاحبه و بنیه و امه از همه از پدر و مادر و برادر فرار یوم الفرار یکی از اسامی قیامت یوم الفرار است بالاترش را عرض بکنم ای کاش فقط فرار می کردیم بالاتر از فرار چی است فکر نکنید اونجا قیامت هم همین دوستان و رفقایی که اینجا ما به خاطر اینها گاهی هر گناهی را انجام می دهیم و هر خلافی را انجام می دهیم فکر نکنید رفیق ها اونجا به داد ما می رسند نه تنها به داد ما نمی رسند و نه تنها یوم الفرار است همه فرار می کنند یک آیه دیگر سنگین تر می فرماید الاخلاء خلیل دوستان الاخلاء بعضهم لبعضٍ عدوٌ الا المتقین اینهایی که اینجا دوست بودند و حزبی بودند آقا مواظب باش به خاطر این حزب و به خاطر رفقایت و به خاطر هم گئده ای هایت به خاطر اینها هر کاری نکن نه فقط فرار است بعضهم لبعضٍ عدو اونجا دشمن هم می شوند الا المتقون مگر دوستی هایی که بر اساس تقوا باشد بنابراین امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید مبعوثون افرادا اونجا تک تک است و مدینون جزائاً اونجا جزایشان حالا خوب و بد می بینند و ممیزون حساباً ممیزون حساباً یعنی حساب ها قاطی پاتی نمی شود این آیه را همه آشنا هستید و لا تزوا وازرتٍ وزر اخری فکر نکنید شلوغی محشر اون جلسه عرض کردم الان می گویند هشت میلیارد آدم روی کره زمین از اول خلقت تا آخر خلقت اینها همه در صحرای محشر بیایند حساب ها قاطی نمی شود ممیزون حسابا تا اینجا پس ما همه اش جبر بود در اختیار ما نبود خلقت ما اختیاری نداشتیم و مملوک خدا مالک ما بود و مملوک بودیم تربیت ما در دنیا اختیار نداشتیم مرگ ما اختیاری نداریم خاکسپاری مان اختیاری نداریم رستاخیزمان اختیاری نداریم پس ما هیچی اختیار نداریم از این طرف حضرت می رود سراغ اختیار اینجا را اختیار آمدن ما در اختیار خودمان است رفتن ما در اختیار خودمان نبود ولی از این طرف قد امحلوا فی طلب المخرج خدا شصت سال و هفتاد سال این انتخاب را به شماها داد این آیه را همه بلد هستند انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا این دیگه انتخاب با خودتان هست امحلوا مهلت داشتید فی طلب المخرج برای اینکه راه فراری پیدا کنید درهای اضطراری و خروج اضطرابی به عربی می نویسند مخرج یعنی راه خروج و فرار شما مهلت داشتید برای اینکه از این وسوسه های شیطانی نجات پیدا کنید و حدوا سبیل المنهج راه روشن و راه سعادت را خدا نشانتان داد و امروا مهل المستعتب خدا اونقدر به شما مهلت داد امروا عمر داد به خدا مهل به اندازه ای که خدا را بتوانیم راضی کنید استعتاب یعنی استرضاع آقا شصت سال هفتاد سال یک زمانی بگو من خطا و اشتباه کردم قرآن کریم می فرماید اولم نؤمرکم ما اونقدر به شما عمر ندادیم اگر کسی بخواهد متوجه بشود و متذکر شود این فرصت را داشته باشیم نگو آقا جوانی بود و بعدش مهلت دیگری داشت و دائما انسان در کی حالت نیست امروا خدا اونقدر مهلت داد مهل المستاتف تا بتوانیم خدا را را از خودمان راضی کنیم جالب است دیدم بعضی از شارحین نهج البلاغه مهل المستعتب خواندند این هم بیان خیلی لطیفی می شود خدا اونقدر ما را در دنیا نگه داشت تا خدای متعال ما را راضی کند از خودش این آیه نورانی را عزیزان همه آشنا هستند سوره مبارکه فجر به هر حال خدا می خواهد بنده ها ازش راضی باشند همانطوری که خداوند دوست دارد ما یک کاری کنیم خدا از ما راضی باشد این آیه را بخوانید معلوم می شود این دو تا یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیتاً مرضیه خدا دوست دارد پایان ما اینطوری باشد خیلی زیباست یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی بیا راضیتا پایان عمرمان چطوری باشد؟ راضیتا مرضیتا هم خدا از ما راضی باشد و هم خدا از ما راضی باشیم خدا دوست ندارد ما هم ناراضی باشیم یک روایتی می دهم خیلی زیباست در امالی شیخ طوسی رضوان الله علیه از منابع بسیار قدیمی ما هست وفات شیخ طوسی 460 است یعنی هزار سال پیش روایت قدسی است خدای متعال به حضرت موسی وحی کرد یا موسی خیلی لطیف است و خیلی هم پیام دارد مجال نیست من اشاره کنم یا موسی حببنی خلقی و حبب خلقی الیه موسی یک کاری کن بنده ها من را دوست داشته باشند و من هم بنده ها را دوست داشته باشم حببنی الا خلقه یک جوری من رو به مردم معرفی کن که محبوب دل مردم باشم از اون طرف یک کاری کن بنده ها یک جوری باشند من اونها را دوست داشته باشم دو طرف است خدا می خواهد خود این آیه پیامش راضیتا مرضیه خدا از ما راضی باشد و ما از زندگی راضی باشیم در ادامه حدیث دارد حضرت موسی سوال کرد خدایا من چیکار کنم من که خودم دوستت دارم چیکار کنم مردم تو را دوست داشته باشند خطاب شد ذکرهم آلائی و نعمائی نعمت های من را به اینها یادآوری کن غرق نعمت هستیم یک بیماری داری و دو تا مشکل داری و سه تا مشکل داری نعمت ها را حساب کن من گاهی عرض کردم حساب بکن شما بیماری هایی که دارید چند تاست بگو فشار خون دارم و آرتروز دارم سلامتی ها و نعمت ها را بشمار از موی سر بشمار تا ناخن ببینید چقدر نعمت غرق نعمت هستیم بینایی و شنوایی مان و کلیه و کبد و نفس مان و نعمت های معنوی و نعمت های مادی خطاب شد موسی ذکرهم آلائی و نعمائی نعمت ها را به من بگو اینها از من راضی باشند پس خدای متعال می فرماید امیر المومنین می فرمود خدای متعال به ما عمری داد محل اسمتعتب ما از خدا راضی باشیم یک همچین عمری خدا به ما داده وای بر ما اگر کاری کنیم خدا از ما راضی نباشد و کشفت عنهم صدف الریب خدا اونقدر مهلت داد اینها دیگر انتخابی است کشفت عنهم صدف الریف یعنی پرده های شک و تردید را خدا برایشان کنار زد اینقدر دلیل و برهان و فطرت ما هست و عقل ما هست و انبیاء هستند ان لله علی الناس حجتین حدیث آقا موسی ابن جعفر است حجتٌ ظاهره و حجتٌ باطنه انبیا و پیامبران و ائمه آمدند خدا عقل به ما داد و فطرت به ما داد بنابراین پرده های شک و تردید کنار رفت و خلوا الله اکبر لمزمار الجیاد و رویت الارتیاد و انات المعتبث المرتاد خلوا خدا به شماها مهلت داد در این دنیا برای اینکه این چند تا کار را انجام بدهید لمزمار الجیاد یعنی تمرین آمادگی و تزمیر از نظر ریشه لغوی اصل را وقتی می خواهند آماده کنند برای مسابقه اسب در مسابقه شرکت کند ماهها اونهایی که تخصص دارند خدا به شما مهلت داد برای روز تمرین و مسابقه خود امیر المومنان سلام الله علیه در نهج البلاغه یک تعبیر خیلی زیبایی دارند راجع به خودشان نامه 45 می فرماید انما هی نفسی عروضها بالتقوا من خودم را تمرین می دهم به تقوا پس خدا اینجا به ما مهلت داده برای تمرین بندگی و رضیت الارتیاد یعنی فکر کردن و اندیشه کردن می دانید فراوان داریم این جمله را شاید من جمله ای را د میان همه روایت انتخاب کنم که مخاطبین بیشتر شنیده باشند اکثروا عبادت ابیذر التفکر بیشترین عبادت جناب ابی ذر تفکر است خدا به ما مهلت داد برای فکر کردن و انات المقتبس المرتاد برای اینکه یک روشن است یک چراغ روشنی را برای طلب هدایت خودمان پیدا کنیم خدا مهلت داده پس اگر آمدن ما به اجبار بود حیات ما به اجبار است و مرگ ما به اجبار است شصت هفتاد سال خدا اونقدر عمر داد شما فرصت فکر و اندیشه داشته باشید و چراغ هدایت را پیدا کنید ولی فقط بهتون بگویم فی مدت اجل یک اجلی برایتان تعیین کرده از این اجل عبور کنید تمام است مهلت بی حساب و کتاب نیست مضطرب المحل مهلتی که به شما دادیم مهلت هم اضطراب دارد شمااینطور نیست که در این شصت سال هفتاد سال عمرتان در سلامتی باشید نه یک وقت سلامتی از شما گرفته می شود و بعد پشیمان می شوید الان به هر حال گرفتار کهولت سن شدند از خونه کمتر می روند بیرون کار خیر کمتری می توانند انجام بدهند و مسجد و زیارت نمی توانند بروند البته اگر در زمان سلامتی شان موفق به این کارها بودند یک وقت خواندیم روایتش را خدای متعال به فرشته ها می گوید این بنده من پنجاه سال کار خیر می کرده و پنجاه سال شب و روز می  دویده دنبال گرفتاری مردم حالا نه نشین شده تمام ثواب ها را برایش بنویسید اما اگر استفاده نکرد انسان حضرت می فرماید من بهت مهلت دادم امروا مهل المستعتب اینقدر فرصت دارید خدا را از خودتان راضی کنید پرده های تردید را کنار زدم فرصت تمرین و اندیشه دارید و فرصت گرفتن چراغ هدایت دارید اجل برسد تمام کی می رسد و مضطرب المحل این مهلتی که به شما دادم این دنیا و مهلتی که به شما دادم در اضطراب است الان ثروت داری از ثروت ات استفاده کن در راه خدا هزینه کن اگر استفاده نکردی ممکن است یک روزی برسد نتوانی گرفتار فقر بشوی ما همیشه در غنا نیستیم یک وقت در فقر هستیم همیشه در سلامت نیستیم یک وقت در بیماری هستیم همیشه در اوج قدرت نیستیم یک وقت در اوج ضعف هستیم آقایی که پست و امنیتی داریم یک وقتی آقایی که پست و مقامی داری و مسئولیتی داری الان خدا شاهده بپرسید پای درد و دل اینهایی که یک وقتی پست و مقام داشتند چقدر می توانستند کار کنند نکردند الان می گوید ای کاش من یک ساعت دیگر به اون پست و مقام بر می گشتم یک گرفتاری را برطرف می کردم حالا تازه داره قصه اش را می خورد یک وقتی این داستان را گفتیم بزرگانی که از عمرشان خوب استفاده کردند باز می گفتند اگر یک مهلت دیگر به ما بدهند ما در رفع گرفتاری مردم هزینه می کنیم مرحوم حاج محمد حسین اصفهانی رضوان الله علیه ایشان استاد بزرگانی بوده مثل آیت الله العظمی خوئی و بهجت و مثل آیت الله العظمی میلانی یک وقتی نجف مشرف بودم داشتم می گشتم یک کتابی دیدم شرح حال علماست عربی بود خریدم همان جا گفتم باز کنم ببینم تا باز کردم این صفحه و این داستان آمد که از این مرد بزرگ استاد آیت الله بهجت و خوئی و میلانی پرسیدند اگر به شما بگویند نیم ساعت دیگر از عمرتان باقی مانده چیکار می کنید فکر نمی کنم ما طاقت بیاوریم نیم ساعت به ما بگویند نیم ساعت دیگر سکته را جلو جلو زدیم کی می توانیم به ما بگویند انشاالله خداوند متعال همه مریض ها را لباس عافیت بپوشاند به مریض می گویم شما با این بیماری شش ساعت دوام نمی آورید خودش خیلی سخت است بگویم نیم ساعت دیگه هیچی به ما بگویند نیم ساعت اگر واقعا بتوانیم خودمان را کنترل کنیم در این نیم ساعت زنگ بزنیم به این و زنگ بزنیم به اون و از این حلالیت بگیر و از اون حلالیت بگیر مال این را خوردیم و مال اون را خوردیم آبروی این را بردیم و وصیت نامه نوشتیم حداقل بچه ها را جمع کنیم به عجله وصیتی بکنیم و جبران این عمری که در غفلت گذراندیم بخواهیم در این چند دقیقه یک زیارت عاشورا بخوانیم و یک سجده و نمازی و دو رکعت نمازی در این نیم ساعته که نمی شود نماز قضاها را خواند و روزه نمی شود گرفت یک زیارتی و حرمی یک کاری برای آخرتمان در این نیم ساعته که نمی شود ولی به این مرد بزرگ آیت الله غروی اصفهانی گفتند آقا شما چیکار می کنید خیلی جواب عجیبی داد می فرمودند می روم دم در خانه می نشینم ببینم یک گرفتار رد نمی شود در این لحظات آخر عمرم گرفتاری یک گرفتار را برطرف کنم این یعنی تنها آرزوی این مرد این است در نیم ساعت آخر هم یک خدمتی انجام بدهم و یک کاری لذا امیر المومنان می فرماید مضطرب المحل مدت العجل اولا اجل مان معلوم نیست کی از دنیا می رویم و ثانیا اضطراب دارد آقای محترم به خدا سلامتی همیشه نیست گاهی بیماری است ثروت همیشه نیست گاهی فقر است گاهی این قدرت را از شما می گیرند امروز که فرصت داری از این فرصت استفاده کن این آیه مبارکه را اشاره کردم سوره مبارکه فاطر آیه 37 خدا به ما خطاب می کند می گوییم خدایا به ما مهلت بده اولم نؤمرهم ما یتذکر و من تذکر و جائکم النذیر جناب آقای ملایی باور می فرمایید من ذیل این آیه حدیثی دیدم خدا می گوید من اینقدر بهتون عمر ندادم که برای تذکر کافی باشد چقدر عمر باشد خدا به ما می گوید بس است دیگه من بهتون اینقدر عمر دادم فکر کنیم شصت هفتاد سالمان بشود ذیل  ا ین آیه در حدیثی از امام صادق علیه السلام خطاب به هجده ساله است من هجده سال به تو عمر دادم هجده سال بهت عمر دادم کافی نیست یتذکر من تذکر من چهل سال که حالا چهل سال کمال عقل است نه پنجاه سال تو که شصت سالت و پنجاه سالت است از این حرفها گذشته یتذکر من تذکر گذشته خدا به هجده ساله می گوید بسه من هجده سال بهت عمر دادم کافی نیست برای تذکر خیلی ها بودند در همین سنین کارهایی کردند که اولیا خدا انجام می دادند و جائکم النظیر نظیر برای شما اومده اجازه بدهید یک جمله اضافه کنم ذیل همین بحث بعضی از دوستان حضوری و پیام ها می گفتند شما خیلی می ترسانید این خطبه هم همه اش خطبه قیامت و قبر و مذمنون و اجداث و مبعوثون افرادا قبر و قیامت و ضنک المجع و وحشت فشار قبر ما خیلی می ترسیم چرا شما همه اش این را می خوانید من به اون عزیزم گفتم اولا که ما داریم کلام امیر المومنان سلام الله علیه را می خوانیم بعید می دانم کسی به امیر المومنان بخواهد ایراد بگیرد ثانیا امیر المومنان یک تعبیری دارند این خطبه 116 قبل از اینکه من تعبیر حضرت را بخوانم یک مثال بزنم جناب آقای ملایی مثال به نظرم مثال خوبی است ماها نه اینکه بگوییم اهل بیت دین و قرآن و معارف نگفتند شما دنبال دنیا باشید چرا خیلی ها به ما می گویند شما تا تریبیون در اختیارتان است مردم از قبر و قیامت بترسید به فکر آخرت باشید دنیای مردم را بگویید اون دنیا را مردم خودشان می روند اگر نروند اونجا هم خیلی سفارش شده این حدیث امام صادق علیه السلام است یک کسی داشت می رفت سر کسب و کار و بازار دیر وقت می رفت مثلا باید هشت صبح برود ده صبح می رفت امام صادق دید فرمود این چه ساعت رفتن سر کسب و کارت است عقدوا الی عزٍ سحر خیز باش اگر کسی در رفتن سر کارش و دنیا کوتاهی کند بهش تذکر می دهند صبح زود برو ولی الان مشکل جامعه ما چی است منصفانه عزیزان اگر واقعا غیر از این مثال من اشتباه است و پیامک می گوییم شما مثال ات را قبول نداری الان در اتوبان ها وبزرگ راه ها ببینید تابلو می زنند حداکثر سرعت 110 تا 120  است در این بزرگراه ها حداقل سرعت 120 نباید بیشتر بروی از شصت و هفتاد نباید کمتر بروی بزرگراه است آهسته بروید خطر تصادف است من سوالم این است بیشتر مردم الان گرفتار این هستن که یواش می روند باید بهشون تذکر داد تند بروی یا پلیس باید تذکر بدهد چه خبره صد و ده تا گفتیم چرا 160 تا می روی مردم خودشان گازشو گرفتند الان جریمه های پلیس برای سرعت زیاد است یا سرعت کم است؟ برای سرعت زیاد است بنابراین مردم می روند یک کسی باید بگوید یک کمی آهسته تر قبری و قیامتی هست این هشدار لازم است ببینید این خطبه 116 نهج البلاغه امیر المومنان الله اکبر ولو تعلمون ما اعلم من ما روی عنکم غیبه اون چیزهایی که امیر المومنان اون که من می دانم شماها خبر ندارید چون می دانید این جمله معروف از امیر المومنان لو کشف القتال یقینا همه پرده ها کنار برود بر یقین من اضافه نمی شود اون یقینی که امیر المومنان سلام الله علیه از قبر و قیامت و معاد و توحید و مبدأ و معاد داشت ما داریم معاذ ا لله اگر یقین است امیر المومنان بین همه ما تقسیم می کردند ما آدم حسابی می شدیم می فرماید اگر پرده ها کنار برود چیزی به یقین من اضافه نمی شود لو تعلمون اگر می دانستی اونچه که من می دانم اذاً الله اکبر خواهش می کنم عزیزان خطبه را یک کمی خودشان مراجعه کنند 116 اگر باوری که من داشم شما داشتید لخرجتم الی السعدات سر به صحرا می گذاشتید تبکون علی اعمالکم اشک می ریختید بر کارهای خودتان تدمون علی انفسکم تلتدمون می رفتید به صحرا اشک می ریختید به سر و صورت تان می زدید و ضجه می زدید و لترتکتم اموالکم مال و ثروت را می گذاشتید می رفتید لحارث لها بدون نگهبان و لا خالف لها بدون اینکه بگویید مواظب باش لهمت کل امرءٍ کل نفسه همه حواسشان به خودشان بود لا یلتفتوا الی غیرها نگاه به این طرف و اون طرف نمی کرد عزیزان من نگویید شما می دانید من که نمی ترسانم امیر المومنان است می فرماید تازه اونی که من می دانم شما نمی دانید اون هفته خواندیم این خطبه ر ا حضرت فرمود اگر می دانستید خدا چه پاداشی هم پاداش برای محسنین و عقاب برای گنهکاران اگر می دانست خدا چی برایتان در نظر گرفته تمام ثروت و اموال تا آخر عمرتان هم تمام مال و ثروت تان را در راه خدا می دادید باز هم کم بود لا یتلتفوا الا و لکنکم آقا چرا ما گریه نمی کنیم ما نشستیم قهقه می خندیم کاملا در غفلت هستیم در 24 ساعت خداییش صادقانه بگویم اگر این نماز را خدا واجب نکرده بود ما به اندازه این چند دقیقه هم با خدا رابطه برقرار می کردیم؟  

ملایی:   کار دیگری نمی کنیم

حجت الاسلام حسینی قمی:  از اینها سوال کردند چرا خدا نماز را در زمان های معینی قرار داده این روایت این است چرا خدا زمان معین کرده هر وقت خواستید بخوانید حضرت فرمود هر وقت خواستید بخوان ما هیچ وقت نمی خواستیم بخوانیم الان نماز وقت معین دارد اذان گفتند بخوان داره غروب می شود نمی خوانیم می گوید از ترس اینکه آفتاب غروب می کند نمازهایمان را می خوانیم از ترس اینکه وقت قضای نماز مغرب و عشا می شود از ترس قضای صبح نماز صبح می خوانیم ما غیر از این هفده رکعتی که دم آخرین لحظه می خوانیم ما ارتباط و توجهی با خدا داریم کاری داریم می فرمود یقینی که من دارم ندارید اگر داشتید سر به صحرا می گذاشتید و گریه می کردید و به سر و سینه می زدید و تمام زندگی تان را رها می کردید و می رفتید تمام حواستان به خودتان بود لکنکم نسیتم بی خیال هستیم نسیتم ما ذکرتم اونهایی که بهتون گفتند یادشان رفته و امنتم ما حضرتم اونی که شما را بر حذر داشت از اونها در امن و امان هستید و طاق عنکم رأیکم و تشتت علیکم امرکم این خطبه چند بود؟ 116 دو تا خطبه برگردیم عقب 114 چرا ما اینقدر حضرت هشدار می دهد اینقدر ما را نترسانید امیر المومنان کل شیءٍ من الدنیا سمائه اعظم من عیانه و کل شیءٍ من الآخره عیانه اعظم من سماء این یعنی چی؟ یعنی در دنیا هی توصیف می کنند برویم فلان چشمه زار را ببینیم و فلان آبشار و صحرا را ببینیم و فلان منطقه سیاحتی را ببینیم و فلان کشور وقتی می روی اینقدر توصیف کرده بودند کل شیءٍ در دنیا سمائه اعظم می شنوی مهمتر با همین بود اینقدر فیلمش را می گفتند و تعریف می کردند ولی آخرت چی؟ کل شیءٍ من الآخره اما آخرت عیانه اعظم من سمع هر چی اینجا راجع به عظمت آخرت شنیدید وقتی می بینی می گویی یک چیز دیگه است ببینید این آیه مبارکه در سوره مبارکه سجده برای اینکه حال هر دو طرفش را بگیرد قرآن کریم می گوید راجع به کسانی که نماز شب می خوانند تتجاف جنوبهم آیه هفده و شانزده سوره مبارکه سجده تتاجفوا جنوبهم عن المواجب اونی که این شب های بلند پاییز و زمستان بلند می شود و دو رکعت نماز شب تتجافوا پهلویش را می کند از رختخواب تتجافوا جنوبهم عن المضاجع یدعون عنه خوف و طمع خدا را می خواند هم نگران است و هم طمع به وعده های بهشت الهی دارد و من ما رزقناهم ینفقون جالب است من بارها عرض کردم همه چیزشان در نماز شب خلاصه نمی شود خیلی زیباست کنار نماز شب تتجافوا جنوبهم چی را گذاشته؟ انفاق هر جا بگویید نماز هر چی بخواهی برایت نماز می خوانم پول نماز هر چی خواستی برایت می خوانم خیلی زیباست اوج عبودیت و بندگی ما چی است؟ در نماز شب است بلافاصله بعد از نماز شب می گوید و مما رزقناهم ینفقون نماز شب ات تمام شد شماره حساب اون برادر و خواهرت و گرفتار را بگذار کنار دستت عیب ندارد اون وقت یک پولی واریز کن و انفاق کن حالا اگر کسی این کار را کرد فلا تعلموا نفسٌ ما اخفی لهم من قرۀ اعین هیچ کس نمی داند ما چی بر اینها پنهان کردیم در پاداش هیچ کس قابل توصیف نیست عزیزان بسیاری از فرهیختگان و مأنوسین با قرآن برنامه ما را می بینند بسم الله اگر من اشتباه می کنم بفرما یک آیه دیگر نداریم آیه اینطوری خدا بگوید نمی شود گفت فلا تعلموا نفسٌ من نمی توانم بگویم چی برایتان پنهان کردم اگر نماز شب خواندی و اگر انفاق کردی لا هیچ کس نمی داند ما چی بهشون می خواهیم بدهیم نمی شود توصیف کرد این در بحث پاداش است اما از اون طرف سوره مبارکه فجر یومئذ لا یعذب عذابه احدٌ اون طرفش هم خدای متعال دارد این سوره مبارکه معارج ببینید همین آیه به نظرم کافی است یبصرونهم الله اکبر! فردای قیامت یبصرونهم ما اینجا بصیرت نداریم اونجا باز می کنیم که ببینند وقتی باز کردیم یلد المجرم به نظرم همین آیه برای هشدار ما کافی است یلد المجرم آرزو می کنم لو یفتدی ای خدا می شود ما یک چیزی بدهیم که از عذاب قیامت نجات پیدا کنیم؟ چی بده؟ یومئذٍ ببنیه

ملایی:   الله اکبر

حجت الاسلام حسینی قمی:  بچه هایش را حاضر است بدهد صاحبته همسرش را بدهد و اخیه برادرش را بده فصیلته التی تؤویه قبیله اش را قبیله ای که ازش حمایت می کرد من به خاطر قبیله شما حق را ناحق کردم به خاطر حزب شما گفتیم ما در این حزب و جناح هستیم ما اصول گرا و اصلاح طلب هستیم حق را باطل کردیم و دروغ گفتیم و خلاف نشان دادیم برای اینکه حزب مخالف را بکوبیم هزار تا تقلب انجام دادیم ما این کارها را کردیم حاضر است همه این حزب و قبیله و همه را فدا کند برای و من فی الارض جمیعا همه اهل زمین را فدا کند ثم ینجیه بعد نجات چیدا کند می شود کلا انها لذا لذاتا لشوی تدعوا من ادبر و تولاه و جمع فأوئی ان الانسان خلق هلوعا تا آخر آیه این که امیر المومنین یک آیه دیگر در سوره مبارکه زمر آیه 47 شبیه همین آیه است ولو ان للذین ظلموا قیامت گنهکاران ما فی الارض جمیعا گنهکار قیامت ظالم در روز قیامت اگر همه زمین مال او باشد نه نه و مثله معه دو برابر این باز هم مثل این لفتدوا به من سوء العذاب حاضر است همه را فدیه کند و قربانی کند که از عذاب نجات پیدا کند من سوء العذاب یوم القیامه و بدا لهم من الله ما لم یکون یهدی السوا عزیزان اگر قرآن اینقدر تکرار نمی کرد و اگر این آیه چند جای قرآن نبود و اگر خطبه امیر المومنان مکرر نبود من هم مکرر نمی گفتم نگویید ترسیدیم بدا لهم من الله ما لم یکن یحتسبون یعنی عذاب را که می بیند ببینید اشتباه نشود الان آیه را خواندم نعمت خدا را که می بیند و پاداش خدا را که می بیند و بهشت را که می بیند کسی نمی داند خدا اونجا چی برای ما ذخیره کرده ولی از این طرف عذاب را که می بیند چند جای قرآن این تعبیر آمده یکی اش سوره زمر است بدا لله ما لم یکن یتحسبون عذابی می بینند فکرش را نمی کردند باور نمی کردند یک همچین عذابی باشد لذا امیر المومنان می فرماید لو تعلمون ما اعلم خطبه 116 اون چیزی را که من می دانستم شما می دانید چرا اینقدر این عذاب را خدا سنگین مطرح می کند در این دعای کمیل خواندیم دیگر لاَِنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَانْتِقامِكَ وَسَخَطِكَ دعای کمیل می خوانیم معمولا می خوانیم شاید من اینطوری هستم انشاالله بقیه حواسشان هست گاهی می خوانیم به عجله عادت کردیم با این مضامین شاید به مضامین توجه نمی کنیم، لاَِنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَانْتِقامِكَ وَسَخَطِكَ » « وَهذا ما لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَالاَْرْضُ باز تکرار می کنیم هم در بخش پاداش به داد برادر ایمانی تان برسید یک گرفتاری بهت مراجعه کرد گرفتاری اش را برطرف کردی در این سرمایی که هستیم در فصل زمستان یکی بخاری می خواهد و گرفتار است و سرپناه می خواهد آقای محترم می دانی مستاجرت نمی تواند ودیعه را بدهد اجاره را اضافه نکن وقتی آواره اش می کنی از خانه می رود بیرون در این سرما شاید جز مرگ چیزی در انتظارش نباشد شما به مستاجرت رحم کن و به برادرت و فقرا رحم کن و به بیچاره ها رحم کن تابستان می روم در چمن می خوابم و در چادر می خوابم این سرمایی که در این روزها و شب ها داریم شمایی که مستاجر آواره می کنید خدا شاهده چقدر افراد مراجعه می کنند که آقا ودیعه مون را دوبرابر کردند حالا اون بیچاره هم می گوید من زندگی ام با همین می چرخد اجاره ام رو دوبرابر کردم من هم درآمدم همین است و گرانی و گرفتاری مال همه است اون هم می گوید من گرفتار هستم اگر راه دارد به هم رحم کنیم فردای قیامت اگر اینجا شما مما رزقناهم ینفقون که بالاترین انفاق الان همین است شما کنار بیا با مستاجرت و گرفتار و فقیر و کنار بیا با گرفتار و فقیر اگر مما رزقناهم ینفقون شد دو طرفش است قیامت کارت به جایی خورد خدا می گوید اینجا نمی توانم برایت بگویم لا تعلموا نفس ما اخفی لهم ولی در بخش عذابش ظلم کردی و اذیت کردی و مردم آزاری کردی و مال مردم خوردی و هر روز مردم را گرفتار کردی بلا لهم من الله ما لم یکن یحتسبون عذابی می بینی که اصلا فکر چنین عذابی را نمی کردی

ملایی:   عجب خیلی ممنونم حاج آقای حسینی قمی یک دوستی می گفت بین حاج آقای حسینی قمی و یک زمانی حاج آقای فرحزاد می آمدند حاج آقای فرحزاد تبشیر و خبر خوش و از قیامت و مرگ حاج آقای حسینی انذار و خبرهای اینطوری من می گفتم از این باب است آقای حسینی قمی می گویند ما جهنم را توضیح بدهیم و عذاب را بگوییم و بهشت را مردم بروند ببینند از این باب برگردیم به همان آیه ای که سوره زمر فرمودید قربانی ماه جمادی الثانی که در پیش هست یک فرصت برای انفاق است انشاالله مسیرهای دیگری هم هست در قربانی ماه پیش پیش عرض می کنم از سه شنبه این ماه شروع می شود مشارکت بفرمایید مثل همیشه تا گره ای از زندگی کسی باز بشود و از این مسیر هم سپاسگذارم ازتون

حجت الاسلام حسینی قمی:  یک شماره حسابی هم  دیدند در کانال برنامه سمت خدا اعلان شده برای کمک به اطعام در مجالس صدیقه طاهره سلام الله علیها اگر آقایان خودشان مجلس می شناسند محله شون و مجلس شان همانجا کمک کنند و مجلس برگزار کنند شرکت کنند اگر احیانا خیلی ها هستند می گویند ما توانایی شرکت در مجلس نداریم جایی هم نمی شناسیم که کمک کنیم یک شماره حسابی اعلان کردند کسانی که می خواهند برای برگزاری مجلس حضرت زهرا سلام الله علیها اطعام صدیقه طاهره کمک کنند فرصت خیلی زیاد نیست سه شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه اگر بناست زودتر سهیم باشند

ملایی:   انشالله ممنون از یادآوری تان صفحه 268 قرآن سوره مبارکه نحل آیات 7 تا 14 تلاوت شود ثوابش تقدیم به محضر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

(قرآن کریم صفحه 268 قرآن سوره مبارکه نحل آیات 7 تا 14)

ملایی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یکی از راه های ارتباط با برنامه سمت خدا کانال های برنامه است و پیام رسان های ایرانی و شما برای عضویت در کانال برنامه می توانید عدد هشت را همین الان پیامک کنید به 30001515 عضو کانال می شوید اطلاعات مربوط به قربانی ماه و اطلاعاتی که مربوط به کتاب است و دعاهایی که در برنامه خوانده می شود و خیلی چیزهای دیگر را می توانید اونجا و از جمله همین اطعام روضه های حضرت صدیقه طاهره علیها سلام را

حجت الاسلام حسینی قمی:  خیلی ها التماس دعا گفتند و ما هم به آمین مخاطبین عزیز امیدوار هستیم اجازه بدهید من تقاضا کنم خیلی از بیماران التماس دعا گفتند و گرفتاری ها و مردم مظلوم لبنان و غزه و فلسطین و حوادثی که این روزها در حلب پیش آمده تقاضا کنم هر کس هر کجا با توجه سه مرتبه این آیه شریفه را بخواند اعوذ بالله من الشیطان الرجیم أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ (نمل، 62) به حق صدیقه طاهره سلام الله علیها همه ملتمسین حوائجشان را برآورده به خیر بفرما و گرفتاری ها برطرف بفرما شر تکفیری ها را به خودشان برگردان خدایا به حق محمد و آل محمد قلب نورانی امام زمان از ما راضی بدار در فرجشان تعجیل بفرما مریض ها مخصوصا خیلی التماس دعا گفتند به حق صدیقه طاهره لباس عافیت بپوشان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

ملایی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به اتفاق حاج آقای حسینی قمی و همه همکارانم با شما خداحافظی می کنیم الهی که در پناه حضرت زهرا سلام الله علیه باشید و باشیم  و تا سلامی دوباره خدا نگهدارتان.