تاریخ یه گنجینه که از گذشته به ما رسیده تجربه دیگران در زندگی خیلی به تعبیر امیرالمومنین شاید ما به اندازه دیگران عمر بکنیم که عمر بکنیم ولی از تجربیات اونها استفاده بکنیم در این فراز از نامه ۳۱ به این مهم اشاره میکنند و توصیه و به امام مجتبی بله
بسم الله الرحمن الرحیم ای بنی پسرم و «إنّي و إن لم أكُن عُمِّرتُ عُمرَ مَن كانَ قَبلي» من گرچه که به اندازه امتهای قبل عمر نکردم حضرت اون موقع که نامه نوشتن حدود ۶۰ سال «فقد نَظَرتُ في أعمالِهِم» در عملهای اونها نظاره کردم «و فَكَّرتُ في أخبارِهِم» در تفکر کردم «و سِرتُ في آثارِهِم ؛ حتّى عُدتُ كأحَدِهِم» ببینید مربی ویژگی های زیادی باید داشته تا اثرگذار
دو، ویژگی که خیلی که یک محبوب باشد که از سبک بیان از سبک سیره متوجه هر که با مواجه دلداده میشود اگر مریض نباشد اگر عناد نداشته باشد حتی اونایی هم که عناد دارند. دلداده می شوند. به رو نمی آورند یعنی میفهمند.
شریعتی: فطرت آدم را میکشاند.
حجت الاسلام نظافت: جذبه مولاء را، عظمت مولاء را، این محبوبیت خیلی اهمیت دارد. تا جایی که امام سجاد علیه السلام دو جا بحث محبوبیت را مطرح می کنند. می دانید ائمه معصومین دلکنده ازماسو الله هستند. یعنی دلداده نیستند؛ یعنی «إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ» در حقشون مستجاب شده است. ولی در عین حال در زیارت امین الله حضرت، دعاهایی یاد می دهند. از خدا می خواهند. یکیش این هست. «مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ» خدایا مرا محبوب کن. در زمین و در آسمان چرا؟ چون؛ امام سجاد درسته نیازی به محبوبیت ندارند. ولی میدانند؛ اگر محبوب باشند. میتوانند، اثرگذار باشند. پس از این جهت نیاز دارد. از این جهت که عاشق نجات خلق خداست. از این جهت که عاشق دست گیری هست.
شریعتی: با محبوبیت دست های بیشتری را می تواند، بگیرد. در عباراتی؛ در دعای مکارم هست، بازم امام سجاد علیه السلام دعای بیست که دعای واقعاً پر مضمونی است. در حقیقت می شود؛ گفت: مرام نامه ما شیعیان هست. که هم راهبردها، هم راهکارها چگونه باید زندگی کرد. چگونه باید سلوک داشت. دعای بیست حضرت در یک فراز می گویند؛
«أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَه أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمحَبَّه» خدایا بغض اهل دشمنی را نسبت به من تبدیل به محبت کن. برای ایشان چه فرقی دارد؟ البته وقتی می گویند: اهل دشمنی، دشمنی های داخلی را می گویند: حضرت می داند، امثال اسرائیل اینها، بغض شان تو ذات شان هست.
شریعتی: جبهه حق و باطل سر جاش هست.
حجت الاسلام نظافت: سر جای خودش دشمنی های داخلی که ایجاد می شود. گاهی فرزندی، گاهی رحیمی، گاهی همسایه، دوستی، همکاری، حضرت از خدا می خواهد بغض اونها نسبت به ایشان تبدیل به محبت شود.
«وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّه» خدایا حسادت ستمگران نسبت به من تبدیل به مودت شود. باز وقتی کسی حسادت دارد، خب دیگه همه چیز را بد میبیند. اصلاً نمیتواند، حضرت بهش کمک بکند. بعد او اصلاً دنبال دشمنی کردن هست. و حسود زیباییهای یک فرد را زیبا نمی بیند. از آن زیبایی نفرت دارند. چون مریضه دیگه مثل یک کسی که سرماخوردگی دارد. غذای خوشمزه را بد مزه می بیند.
شریعتی: و به اصطلاح امروزی ها گاردش بسته است.
حجت الاسلام نظافت: بسته است. نمی تواند، استفاده کند.
«وَ مِنْ ظِنَّه أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَه» خدایا بدگمانی نیکان را تبدیل به خوش گمانی و اطمینان کن. باز ببینید وقتی بدگمانی ایجاد می شود. طرف مقابل هیچی نمیتوانیم بهش اثر بزنیم. بلکه او همش ضربه میزند. همش تنش درست می شود. خلاصه اهل بیت دنبال دعوا نیستن دنبال تنش نیستند. دنبال یک زندگی با صفا و صمیمی هستند. که بتوانند به خلق خدا خدمت کنند.
«أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَه أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمحَبَّه، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّه، وَ مِنْ ظِنَّه أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَه» «وَ مِنْ عَدَاوَه الْأَدْنَینَ الْوَلَایه» دشمنی نزدیکان را تبدیل به ولایت و دوستی کن.
«وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّه» ستم خویشاوندان را تبدیل به نیکی کن. اینها اصلاً نیاز به نیکی اونها ندارند. همش از باب این هست؛ که مقبولیت پیدا کنند. تا بتوانند، دست گیری کنند. می دانند او که اهل ستم می شود. اون جهنم می رود.
شریعتی: اینها جلوه رحمت حق تعالی هستند. دیگه؛ اون محبت در وجود اینها باید تجلی پیدا کند.
حجت الاسلام نظافت: و من خزنان العقربین النصره این نزدیکان من به جای اینکه من را توی سختیها تنها بگذارند. بیایند یار من بشوند. خزلان یعنی ترک نصرت، «وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَه» می گوید: بعضی ها دوستی هاشون ظاهری هست. دوستی واقعی نیست؛ جلوی روی تملق دارند. پشت سر عیب می گویند.
ابهام شان نمی گویند؛ اشکال شان نمی گویند؛ اینجوری با آدم نیستند، آینه نیستند، مدارای بیجا می کنند. «وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ» مدارا وقتی که ما عیبی داریم. نباید مدارا کنند؛ باید بگویند: به ما، به ویژه اگر ما ظرفیت داریم. اگر میدانند که ما عیبی را داریم. باید عیب را بما بگویند. ما توضیح می دهیم. رفع ابهام می کنیم. فرمود: محبت مدارا کنندگان را تبدیل کن به یک دوستی صحیح و درست، تو دوستی صحیح و درست، عیبها رو می گویند.
خلاصه؛ «وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کَرَمَ الْعِشْرَه» می گوید: آنها که با من ارتباط دارند. اگر من را رد می کنند. عشرتی کریمانه و نیکو با من داشته باشند. معاشرتی نیکو، «وَ مِنْ مَرَارَه خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَه الْاَمَنَه» از گرمی ترس ظالمان اون حرارت آزاردهنده ترس و ناامنی ظالمان تبدیل بشود به شیرینی امنیت همین جا از خدای متعال تقاضا میکنیم که این امنیت برای مردم غزه.
شریعتی: ان شاءالله.
حجت الاسلام نظافت: امنیت برای مردم لبنان برگردد. ان شاءالله.
شریعتی: الهی آمین ان شاءالله.
حجت الاسلام نظافت: و اونها شیرینی اش را بچشند. ما هم از این خبر خوشنود بشویم. و خودم هم توصیه میکنم. حتماً دعا کنید، پیوسته دعا کنید. به شکرانه امنیتی که داریم. حتماً دعاگوی شان باشیم.
شریعتی: من گاهی وقت ها با خودم فکر میکنم، نیم ساعت شرایط اونها را ما نمیتوانیم، تحمل کنیم.
حجت الاسلام نظافت: واقعاً نمی توانیم.
شریعتی: خیلی سخت هست.
حجت الاسلام نظافت: و اونها خاک ریز اول ما هستند. همچنان که اسرائیل خاک ریز اول جبهه استکبار است. به هر حال پس مربی باید محبوب باشد.
چگونه محبوب می شود؟ محبت بکند. اهل احسان باشد. اظهار مودت بکند. تکریم بکند. تکریم، احترام گذاشتن، گرامی داشتن، خوب گوش دادن به حرف فرزند و مترربی، ارتباط گیری زیبا، نیازهایش را برآورده کند. به ویژه نیازهای عاطفی، محبوب می شود. و لذا تربیت ظرافت دارد. یکی اش تحریک احساسات طرف مقابل است. همین که حضرت مدام می گویند: ای بنیَّ، ای بنیَّ تو پاره تن من هستی، تو تمام وجود من هستی. مربی، پدر، مادر، معلم، باید بتواند احساسات مترّبی (تربیت شونده) را تحریک کند.
شریعتی: اینجاست که جمعه به مکتب آورد طفل گریز پا را،
حجت الاسلام نظافت: بله، احساسات عامل مهمی در شخصیت و موضع گیری ها و رفتار آدمی هست. ندیده نگیرید؛ نقش احساسات را، به ویژه جوانان! جوان احساسات درش موج می زند. پس باید احساساتش را به سمت خودمان برگردانیم. بخش مهمی از وجود هر انسان احساسات اوست. مربی هم معرفت میدهد. هم عقل و شکوفا میکند. هم احساسات را شکوفا میکند. حالا این عاطفی حرف زدن که حضرت می گویند: ای بنیَّ یکیش هست؛ در حکمت ۱۴۲ نهج البلاغه داریم، حضرت فرمود: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ» تود از ود و یعنی دوستی تودد یعنی اظهار دوستی نیمی از خرد است. یعنی به اندازه ای که ما اظهار دوستی به هم نمیکنیم، به همان اندازه نیمی از عقل مان تعطیل هست. ببخشید دیگه از این واضح تر نمی توانم بگویم.
شریعتی: آره واقعا
حجت الاسلام نظافت: خوب چرا؟ یعنی با اظهار محبت خیلی مشکلات برطرف می شود. خیلی لجبازی ها کم می شود.
شریعتی: دلها به هم نزدیک می شود.
حجت الاسلام نظافت: خیلی خوب هست، خیلی! این باید عادت کنیم. این از مربیها و بزرگترها توقع هست.
شریعتی: و اگر اینجوری نبود که این دعای حضرت ابراهیم نمیشد، برای ذریهاش و خانوادهاش که این دلهای مردم را به سمت اونها متمایل کند.
حجت الاسلام نظافت: بله، یعنی حضرت ابراهیم به فکر نسل شان بوده است. که نسل شان محبوب باشد.
شریعتی: محبوب باشد.
حجت الاسلام نظافت: بله آفرین نکته خوبی اشاره کردید. «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ» این نکته اول که مربی محبوب باشد.
نکته دوم این هست؛ که مربی در چشم متربی با عظمت باشد. پدرش را بزرگ ببیند. معلم شان را بزرگ ببینند. یک شکوهی، یک عظمتی، که احساس کند، او میتواند تکیه گاه خوبی باشد. احساس کند، میتواند به او اعتماد کند. بزرگ باشد. که حرفاشو جدی بگیرد. روی حرفاش فکر کند. ساده از توصیهها و موعظههاش عبور نکند. باز نگاه کنید، امام حسین علیه السلام مثل همه ائمه معصومین بینیاز از خلق خدا هستند. برای همین امام حسینی که بی نیاز هستند. و دل کنده هستند. برای شان مهم نیست؛ ما اونها را بزرگ ببینیم. یا نبینیم. به خدای متعال در دعای عرفه فرمود: «و في أعيُنِ النّاسِ فعَظِّمْني» خدایا تو چشمای مردم مرا با عظمت کن. امام حسین می داند. اگر مردم به عظمت او واقف بشوند. قدرش را می دانند. استفاده می کنند.
شریعتی: تبعیت می کنند.
حجت الاسلام نظافت: تبعیت می کنند. البته بلافاصله فرمود: «و فی نفسی و فذللنی»
شریعتی: ای جانم
حجت الاسلام نظافت: خدایا به اندازهای که من و تو چشم مردم با عظمت میکنی در درون بنده باشم. ذلیل باشم. خودم را کسی نبینم. خودم را گم نکنم. به هر حال باید مترّبی، مربی را باور کند. باید بهش اعتماد کند. و این جلب اعتماد سبب می شود. که توصیه های او حرفای او بهش اثر بدهند. بهش بها بدهند. و خدای متعال البته این روش استفاده کرده است.
قرآن پر هست؛ از اعتمادسازی، خدای متعال برای اینکه ما را هدایت کند. اول اعتماد سازی نسبت به خودش کرده است. پره دیگه آیاتی که خداوند دارد خودش را به مردم توضیح می دهد. مثلاً همین نمازی که میخوانیم بسم الله الرحمن الرحیم؛ الله است. الله؛ یعنی همه خوبیها را دارد. همه صفات را دارد. رحمان است، رحمتی گسترده،
شریعتی: رحیم است.
حجت الاسلام نظافت: رحیم است رحیم، رحمتی ویژه مومنان است. بعد می گوییم که باز دوباره الرحمن الرحیم، رب العالمین، نسبت به همه عوالم ربوبیت دارد. یعنی همه عوالم محتاج و وابسته به او هستند. نگاهش بردارد همه از بین رفتند.
شریعتی: و بعد می شود؛ مالک یوم الدین.
حجت الاسلام نظافت: بعد مالک یوم الدین یعنی مالکیت دارد. اون روزی که هیچکس مالک چیزی نیست؛ مالکیت واقعی همه وابسته به او هستند. ببینید؛ از این دست زیاد هست. خب اگر خدا را باور کنیم. بعد به حرف می گوییم: یعنی هم خدای متعال داره عظمت اش را می گوید؛ مالک یوم الدین، رب العالمین، هم دارد رحمت اش را می گوید؛ دو چیز با هم تو همین نماز مدام تکرار می شود.
شریعتی: یعنی جمال و جلال. با هم است.
حجت الاسلام نظافت: یعنی هم دوستش داشته باشیم. هم درک کنیم.
شریعتی: هم عظمت اش را درک کنیم.
حجت الاسلام نظافت: هم عظمت و هم درک و باهم دوتاییش داشته باشیم. نسبت به فرشتگان آیات فراوانی از خدا اعتمادسازی کرده است. که این فرشته ها بنده خدای هستند. معصیت نمیکنند. نسبت به حضرت جبرئیل فرمود: مطاعٍ ثم امین بالاخره؛ می خواهد وحی را بیاورد. خدا می گوید؛ خاطره جمع باشیم. خیانت نمی کند. امین هست. نسبت به پیامبران آیات فراوانی که این پیامبران دلسوزند. و خیرخواه هستند. بنده خدا هستند. نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه (اللّهم صلّ علی مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد و عجّل فرجهم) باز به طور ویژه مکرر می گوید: عبد است. نام مبارک پیامبر در قرآن کم اومده است. ولی کلمه عبد، زیاد برای ایشان به کار رفته است. «آیه ۱ سوره اسراء «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى»، آیه ۲۳ سوره بقره «وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَیٰ عَبْدِنَا» می گوید: بنده ماست؛ از این دست آیات زیاد هست. نسبت به پیامبر اسلام فرمود: آیه ۳ سوره نجم «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ»
آیه ۴ سوره نجم «"إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ"» هرچه می گوید: تضمین شده وحی است؛ جز وحی چیزی نمی گوید: از روی هوس حرف نمی زند. آیه ۶ سوره اعلی «سنقرئک فلا تنسی» این به پیامبر فرموده ولی به ما نقل کرده خاطرمان جمع شود. آنچه که وحی شده بی کم و کاست منتقل میشود.
شریعتی: بی کم و کاست منتقل می شود.
حجت الاسلام نظافت: نسبت به اهل البیت «آیه ۳۳ سوره احزاب «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ»
شریعتی: داره خاطر جمعی می دهد.
حجت الاسلام نظافت: این اعتمادسازی هست، دیگر هم می گوید: اهل بیت و دوست داشته باشید. هم می گوید: اینها خاطرتان
شریعتی: «وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
حجت الاسلام نظافت: این ها در نهایت طهارت هیچ عیبی هیچ نقصی ندارند. چون اهل بیت همان کار پیامبر را می خواهند، انجام بدهند. پس نباید از نظر علمی و تربیتی و معنوی از پیامبر چیزی کم داشته باشند. هیچ کم ندارند. نفس پیامبر هستند. جان پیامبر هستند. نورٌ واحد هستند. به هر حال این اعتمادسازی خیلی مهم هست. و لذا مربی به نظر من پدر گاهی باید رزومهشو بگوید؛ از افتخاراتش بگوید؛ یعنی از خودش تعریف بکند. البته از باب اینکه واقعیات را می گوید، غلو نمیخواهد بکند. نمیخواد فخر بفروشد. یعنی میخواهد بچهاش به این پدر افتخار کند.
شریعتی: هم افتخار کند. هم اعتماد کند.
حجت الاسلام نظافت: هم افتخار کند. هم اعتماد کند. دوتاییش با هم و لذا علی علیه السلام گاهی به ضرورت اینجوری عمل کردند. یعنی اهل بیت از باب اعتمادسازی مردمی که به نفع متربی هست. یک گوشه ای از امتیازات ش گفتند. مثلاً در خطبه ۱۸۹ داریم، فرمود: «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ» امر ما اهل بیت یعنی ما یک عظمتی داریم. که هرکس هرکس نمیتواند همراه ما حرکت بکند. تحمل نمیتواند، بکند. مگر بنده مومنی که خدا دل او را در کوران بلا آزموده است. ان شاءالله تو بلاها سرافراز بشویم. «وَ لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِينَةٌ» فرمود: این سخنان ما را نمی توانند حفظ کنند مگر سینه های امین، یعنی هر کس، هر کس لایق درک و حفظ معارف ما نیست. «وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ» عقل های وزین، دارند از عظمت شان می گویند. یه جا فرمود ما امیر کلامیم
شریعتی: اصلاً خود همین عبارت معروفی «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»
حجت الاسلام نظافت: اتفاقاً ادامه اش هست. «ایها الناس سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»
شریعتی: چقدر حضرت دارد، یه جور تحدیه در واقع.
حجت الاسلام نظافت: بله هرچی میخواهید، بپرسید؛ که متأسفانه اونایی که پای منبر بودند، اونها ظرفیت شان بالا نبود. سؤالات پیش پا افتاده و گاهی هم سؤالات استظهارگونه می کردند. ولی امیرالمؤمنین اعتمادسازی رو کرده است. یه نامه ای هست؛ در نهج البلاغه نامه حضرت به معاویه هست؛ یه بخش های اش را از همین باب بخوانم. که ببینید؛ امیرالمؤمنین به معاویه می گویند: من نمی خواهم بهتون خبر بدهم. میخواهم نعمت خدا را بگویم. این هم نکتهایه که ما وقتی می خواهیم، از امتیاز هایمان بگوئیم حواس مان جمع باشد، از باب توجه داشته باشیم اینا نعمت خداست؛ از باب نعمت خدا داریم، میگوییم؛ یعنی یک نوع شکرگزاری هست. برای اینکه آدم فراموش نکند. که هر چه هست لطف خداست.
شریعتی: آیه ۱۱ سوره ضحی «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» نعمت خدا را بیان کن فرمود: از باب نعمت خدا که باید بیان کنم، دارم بیان میکنم. حضرت فرمود: خیلی ها شهید شدن در راه خدا از مهاجر و انصار، همه شان هم از شهدا فضیلت دارند. تا اینکه یکی از ما اهل بیت شهید شد قیل سید الشهدا،
شریعتی: جناب حمزه
حجت الاسلام نظافت: جناب حمزه، آفرین در وصف او سیدالشهدا گفته شد خصهُ رسول الله صلی الله علیه و آله به سبعین تکبیراً عند صلاتی علیه وقتی پیامبر خواستند بر حمزه نماز بخوانند. به جای پنج بار، هفتاد بار، الله اکبر گفتند. یعنی این از اختصاصات او شد. فرمود: خیلی ها جان باز شدند. دستانشان قطع شد. در راه خدا، همه جانبازها فضیلت دارند. حتی اذا فعل به واحدنا ما فعل به واحدهم تا اینکه جناب جعفر دستاش قطع شد. برای او گفته شد، اطیار فی الجنه و ذوالجناح بعد حضرت فرمود اگر خدا نهی نکرده بود از اینکه انسان خود ستایی کند این آیه است می فرماید لاتذکو انفسکم خودتان ستایش نکنید اگر خدا نهی نکرده بود، از اینکه انسان خوب نباید خودش را ستایش بکند. لذکر ذاکر، ذکر کننده خودشان را می گویند؛ فکر میکرد فضیلتهای فراوانی را، تعرفها قلوب المؤمنین فضیلتهای میگفت که همه اذعان میکردند. همه دلهای مؤمنین میشناسد آن را ولا تمجها اذان السامعین یعنی گوش شنوندهها اون حرفها رو باهاش آشنا بود. پس نمی زد، ولی اشاره دارن میکنند. که من دیگه نمیخواهم چیزی بگویم. خود ستایی کنم. از خودم چیزی نمی گویم. از کل اهل بیت بیان کردند. عرض شود؛ خدمت تان، بعد شروع کردن از اشکالات بنی امیه بیان کردن یعنی اون هم سر جاش نشاندن، چون آنها متکبرند، باد کردند، حجب دارند. حضرت یکی یکی، عیب های بنی امیه را بیان کردند. پس اینکه مربی از خودش تعریف کند. به اندازه به جوری که باور کند. بسیار خوب هست. و چقدر خوبه گاهی ما این کار را بکنیم
شریعتی: نسبت به؟
حجت الاسلام نظافت: نسبت به متربی، یعنی چی یعنی من شما را که می بینم. با آقازادتون، می گویم قد باباتو بدان. متوجه اید! قدر معلمتان را بدانید. خانوم ها یک جوری از شوهرشان جلو بچه ها بگویند: که این بچه ها به پدر افتخار کنند.
شریعتی: خیلی نکته مهمی است.
حجت الاسلام نظافت: خیلی اثر دارد. و بالعکسش،
شریعتی: آقایون نسبت به خانم ها.
حجت الاسلام نظافت: آقایون بگویند: بچه ها، قدر مادرتان را بدانید. نبینم به مادرتان بی احترامی کردید. این مادرتان این خوبی ها را کرده، به پای من صبر کرده، یعنی این همان افتخا هست. احساسات خوب معنوی درست می شود. افتخار درست می شود. خودش هم اگر بگوید. با ظرافت با لطافت اشکالی ندارد. اگر از باب گفتن نعمت خدا باشد، حالا ربطش به بحث ما چیه حضرت فرمود: من درسته عمر نکردم، به اندازه امتهای قبل ولی تاریخ مطالعه کردم. پس دارن از سواد تاریخی ش می گویند: نه سواد از اشرافشون بر کل تاریخ می گویند: این از همان باب اعتماد سازی و مربی باید از تاریخ بهره بگیرد. از قصه و داستان بهره بگیرد. شهید مطهری رحمت الله علیه می گویند تاریخ منبعی است؛ برای شناخت. یعنی اگر میخواهیم خدا را بشناسیم، از تاریخ می شود؛ بهره بگیریم. اگر میخواهیم فضایل اخلاقی را بشناسیم، از تاریخ میتوانیم بهره بگیریم.
شریعتی: تاریخ خودش را مکتب هست، دیگه پر از درس هست.
حجت الاسلام نظافت: همه چی درش هست. بعد تاریخ ویژگی آن این است. قصه برای همه جذبه دارد. چه کودک باشد. کودک، نوجوان بیشتر ولی برای همه مردم اینجوری اند. برای همه مردم جذبه دارند.
شریعتی: بخاطر همین سریال های تاریخی چقدر پر مخاطب هست.
حجت الاسلام نظافت: یعنی این سریال مختار را
شریعتی: خدا حفظ کند آقا میر باقری را،
حجت الاسلام نظافت: آقا میرباقری یه اثر ماندگار گذاشته است. با اینکه بعضی ها می گویند: آقا دیگه امسال دیگه نگذارند. ولی می گذارند. باز هم نگاه می کنیم
شریعتی: باز هم پرمخاطب هست.
حجت الاسلام نظافت: باز هم پر مخاطب بازم جذبه دارد. یعنی برای ایشان، برای خودش یک باقیات صالحات باقی گذاشت.
شریعتی: اخیراً همسرشان را هم از دست دادند. خدا رحمت شان کند.
حجت الاسلام نظافت: خدمت ایشان عرض تسلیت داریم. آقای سلحشور را خدا رحمت کند.
شریعتی: سریال حضرت یوسف.
حجت الاسلام نظافت: ما خیلی از این چیزا را داستان یوسف و بارها خوانده بودیم. ولی دیدن چقدر اثر دارد. پردازش قشنگ چقدر اثر دارد.
شریعتی: الان قصه سلمان در راه هست. ان شاءالله، قصه جناب موسی را آقای حاتمی کیا داره می سازد. بالأخره همه اینها ظرافت ها و لطافت ها سرشار از نکته ست.
حجت الاسلام نظافت: خیلی مهم است بله، به هر حال همه افراد برای گوش دادن نسبت به قصه حساسن و پیگیری میکنند. و براشون جذبه دارد.
شریعتی: خود قرآن هم حاج آقا چقدر سرشار از قصه است. قصه انبیاء
حجت الاسلام نظافت: بله به هر حال قصه جاذبه دارد، اثرگذار هست. و همه آدم تحت تأثیرند. و داستان اثری دارد، که استدلالات عقلی ندارد. و هدف تاثیرگذاری هست. اصلاً تربیت یعنی تأثیر گذاری و قصه کمک به تاثیر گذاری میکند. شما اگر استدلال عقلی بکنید ساده هم بگویید: که بفهمد، ولی اون اثر زیاد نیست! الان شما از خاطرات شهدا می گویید: چقدر بچه ها زیر و رو می شوند. از خاطرات علما می گویید چقدر زیر و رو می شوند. این تاریخ و قصه چقدر اثر دارد.
شریعتی: ابزار برای انتقال مفهوم است.
حجت الاسلام نظافت: بله، حالا که از هنر استفاده می کنند. هم شنیدنی می شود. هم قابل مشاهده می شود.
شریعتی: بله، دقیقاً.
حجت الاسلام نظافت: این دیگه دو تا اثر دارد. خیلی مهم هست، شنیدن و دیدن توأمان «آیه ۳۶ سوره اعلی «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» چشم، گوش و بعد فواد، فواد چون وقتی انسان میشنود. میاد داخل دل، وقتی میبیند؛ میاد داخل دل، خدای متعال فرمود: چشم و گوش و فواد روز قیامت ازشون سؤال می شود. یعنی هر چیزی را نباید ببینیم و ما خیلی باید تشکر بکنیم. از امثال آقا حاتمی کیا و از امثال آقای میرباقری و اینهایی که سریال های فاخر هنرمندانه و پر محتوا می سازند. یعنی خلأی را دارن پر می کنند. و باید بگوییم کسوالله امثالهم
شریعتی: ان شاءالله
حجت الاسلام نظافت: و چقدر خوب هست؛ که بیشتر بهاء بدیم به تربیت اینجور افراد
شریعتی: آن وقتی که حضرت آقا رو نقل میکردند، که اگر عمیقترین مفاهیم در قالب هنر نیاید؛ ماندگار نمیشود.
حجت الاسلام نظافت: به هر حال ما تربیت فرقش با آموزش همین هست، تربیت یعنی تأثیر می گذارد. نفوذ می کند. و متأسفانه جبهه باطل از این جهت بیشتر دارد، استفاده میکند. بیشتر که نه! خیلی بیشتر، خیلی دارد؛ بیشتر کار می کند. خیلی استفاده می کند. و بهترین قصه که شما فرمودید: قصه های قرآنی است؛ بی عیب، بی نقص، به اندازه، قصه هایی که برای همه هر کسی به فراخور حالش برداشتی دارد، می فهمد. و قابل درک هست. چون قرآن هم للناس هم هداللمتقین تازه متقین هم درجه، درجه هستند. پس این پیداست که وقتی میفرماید: هدا للناس آدمای عادی هم، یک درکی دارند. یه برداشتی دارند. حالا با تقوا بشوی برداشتت بیشتر هست، درجاتت بالا برود. باز برداشت تان، از اون ظرایفش و لطافتهاش بیشتر هست.
قصههای قرآن در راستای شأن تربیتی قرآن ببینیم؛ که هم هدایت است؛ هم شفاء است؛ هم روشنگری است؛ هدف سرگرمی نیست. و چقدر خوب هست. یعنی سرگرمی جزو اقتضائات طبیعی آن هست. هدف نیست،
شریعتی: اصل نیست،
حجت الاسلام نظافت: اصل نیست؛ گرچه سرگرمی خوب هم ایجاد می شود. و ما چقدر خوب هست، که خنثی رفتار نکنیم. یعنی قصهای بگوییم که هم سر طرف را گرم کند. سرگرم باطن نشوند. و یک نکته مثبتی هم باشد.
شریعتی: یعنی هدفمند باشد.
حجت الاسلام نظافت: یعنی با یک تیر، چند نشان بزنیم.
شریعتی: بله خیلی نکته ظریفی هست.
حجت الاسلام نظافت: بگردیم از توی قصهها، خاطرات، داستانها اونی را بگوییم: که فایده بیشتری دارد. و سبک قصه گویی قرآن تاریخ نگاری صِرف نیست؛ گزیده گویی است. دقت می کنید چون آدم ها وقت اینقدر ندارند. حوصله ندارند. باید انتخاب کرد. لذا؛ در اوج قصه رها می شود، گاهی؛ چرا؟ چون اون اندازه که هدف بوده که این استفاده کند. اون اندازه را بیان کردند. در داستان حضرت موسی داریم. که حضرت موسی از دور با خانوادهشون تو بیابون شب می آمدند. و هوا سرد بود. و آنارند آتش دید گفت: بایستید من برم براتون خبری بیارم آتشی بیارم وقتی اومد شنید یا موسی آیه ۱۲ سوره طه «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» خوب بقیه چی بقیش هیچی دیگه، یعنی اینجا زده،
شریعتی: یعنی حرفش و زده است.
حجت الاسلام نظافت: پیداست، از این گزیده گویی این هست؛ که می خواهد نقطه زن و درمانگر و حساب شده مطلب را بگوید، حرف های گفتنی زیاد هست. باید انتخاب کرد، باید گزینش کرد، و از این جهت قرآن کتاب تربیت هست. یعنی چون یک نظم خاصی دارد. یعنی کتاب تربیت می شود. این همه داستان به خاطر اینکه قرآن جنبه تربیتی دارد. و جنبه آموزشی صِرف نیست. و بالأخره دریافتهای حسی بشر قویتر و موثرتر هست. و هرچه مسائل عقلی را بتوانیم محسوس، محسوس کنیم. قابل هضم کنیم. قابل لمس بکنیم. این قاعدتاً بهره برداریش بیشتر خواهد بود. و استدلال عقلی به اندازه این مثال و داستان و قصه اثرگذار نیست. البته استدلال های عقلی هم سر جای خودش هست. برای خواص، برای عوام هست.
شریعتی: اصلاً این شاید همان جواب بدهد. استدلال هست.
حجت الاسلام نظافت: برای عوام هم همین لابلای این استدلال هست. ولی اون استدلال عقلی رو می آورد، پایین و ملموسش میکند. که فرمود: کلم الناس علی قدر عقولهم به اندازه فهم آدم ها، با آدم ها حرف بزن. «إنَّا مَعَاشِرَ الانْبِیَآءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ» حالا اینجا حضرت می گویند: که من درسته عمر نکردم. ولی تاریخ مطالعه کردم. یعنی به اندازه که انسان تاریخ مطالعه می کند. و به همان اندازه که درس می گیرد. به همان اندازه عمرش زیاد می شود. عمرش امتداد پیدا می کند. الان ما برای یادگیری چقدر باید وقت بگذاریم؟ خب حالا اگر چکیده عمر یک امت را یاد بگیریم. و به جان بسپاریم. انگار اونجا بودیم چون بهترین علم تجربه هست. خوب حالا ما بتوانیم، اگر تجربه یک امت را هزار سال یک امت عمر کردن مثل حضرت نوح اگه ترجمهاش استفاده بکنیم. انگار عمر ما، هزار سال بهش اضافه شده است.
شریعتی: چون حاج آقا ما خیلی چیزها را نمیتوانیم، تجربه بکنیم. امکانش نیست.
حجت الاسلام نظافت: یعنی تجربه کنیم بعضی اولین تجربه و آخرین تجربه شان می شود. فلذا فرمود: قبلاً هم عرض کردیم العقل حفظ تجارب و این قصه های قرآن یکی از نشانه های اعجاز قرآن هست. و یکی از نشانه های جامعیت قرآن است. یعنی به همه چی پرداخته و اعجاز اعجازش از جهت قصه چطوری هست. یعنی اگر این قصه ها نبود، ما به اون ناب و پاک و بی عیبش دست پیدا نمی کردیم. خوب بروید. و انجیل و بخوانید. قصه دارد. دیگه؛ ببینید: چقدر آمیخته با خرافات است. چقدر تهمت به پیامبران توش هست. یعنی تاریخ تحریف شده است.
و لذا قرآن می گوید: نتلو علیک بالحق دقت کردید چند جا داریم که می گوید: این تلاوت ما حق هست. حق هست یعنی چه؟ یعنی معجزه یعنی اگر ما نگفته بودیم این قصه را برای تو، تو به اون عمقش به اصلش پی نمی بردید. به اون ناب و بی عیبش دست پیدا نمی کردید. و از قصه هم نشان می دهد. نیکی ها را می گوید، هم نیکان را می گوید. این جامعیت می شود. هم بدی را می گوید. هم بعدها را می گوید. نمونه ارائه می دهد این جامعیت می شود. یعنی فقط تئوری محض نیست. فقط ایده پردازی نیست. نمونهها را ارائه می دهد. هم معرفت می دهد. هم تشویق می کند. هم موعظه می دهد. هم مصداقها رو نشان می دهد. یک نامهای هست در نامه حضرت بهارث همدانی نوشتند. اونجا فرمودند: صدقه به ما سلف من الحق در رابطه شیوه برخورد با قرآن هست. فرمود: قصه هایی که از گذشتگان در قرآن اومده است. و حق هست، عرض کردم یعنی عیبی ندارد. یعنی پاک و خالص هست. اینها را تصدیق کند. یعنی قرآن اومده تاریخ نقل کرده بخش مهمش
شریعتی: مهر تایید زده روی آن زده است.
حجت الاسلام نظافت: حقایقی را مطرح کرده است. منتهی قرآن می گوید: در تاریخ نمانید بلکه عبرت بگیرید. لذا حضرت فرمود: و اعتبر بما مزامن الدنیا از گذشته دنیا عبرت بگیرید. برای باقی مانده دنیا چون تاریخ تکرار می شود. که حوادث شکلش عوض می شود. ماهیت آن یکی هست. ذات انسان تغییر نمی کند.
شریعتی: درسهاش را بگیریم. عبور کنیم،
حجت الاسلام نظافت: عبور کنیم یعنی سرگرم نشویم.
شریعتی: اونجا نمانیم.
حجت الاسلام نظافت: سرگرم نشویم. اصلاً عبرت یعنی عبور کن، یعنی این قصه که دارم می گویم یه پیامی دارد.
باید ببینیم این پیامش چی هست؛ نگاه به تاریخ، نگاه به قصه ها، نباید لغو باشد. برای عبرت باشد. و لذا خدای متعال صراحتاً فرمود: ان فیذالک لعبرتاً لمن یخشی این داستان عبرتی هست. برای کسایی که اهل خشیت هستند. تاریخ چراغ راه آینده باشیم. و در تاریخ نمانیم. ما مزات حضرت فرمود: از گذشته، از تاریخ، عبرت بگیرید. گاهی مامزای دوره قصه مثلاً آدم و حوا قصه انبیاء گاهی مامزای که نسبت به اونها دور نیست. قصه اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین، قصه حضرت زهرا سلام الله، گاهی نزدیک نزدیک است. قصه دفاع مقدس، قصه تاریخ زندگی هر کسی برای فرزندش، این مامزای عنوان عام کلی هست. شامل همه رقم می شود. بعد چطوری می شود، عبرت گرفت؟ با اینکه اونها اون موقع زندگی هایشان خیلی ساده و بسیط بود. آدم و حوا که اصلاً برای پوشش از برگ درخت استفاده کردند. دقت می کنید. اونها به درد ما میخورد؟ بله بدرد می خورد. ان بعضها یشفعا لبعضها امکانات ماهیّت انسان را عوض نمی کند. اما بعضی از این قصههای عالم شبیه بعضیش هست؛ یعنی قصههایی که امروز داره اتفاق می افتد. قبلاً هم اتفاق افتاد.
شریعتی: تاریخ تکرار می شود.
حجت الاسلام نظافت: چرا تکرار می شود؟ چون انسان تکرار می شود. چون فطرت انسان تکرار می شود.
شریعتی: انسان همان انسان هست، اگر چه امکاناتش فرق کرده است.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، ولی انسان در هر تو قصر هم باشد. یا تو سنگر باشد. باز یه سختی باشد. ماهیت یکی است.
شریعتی: برای همین کل یوم عاشورا و کل ارض به کبیر
حجت الاسلام نظافت: به این جهت، گرچه ممکن هست. یک روایت نباشد. یک حرف حکیمانه ای هست. ولی یک حرف درستی است بعد فرمود: و آخرها لایقل به اولها قصههای آخر دنیا ملحق به قصههای اول دنیا می شود. یعنی همان تکرار می شود. یعنی شبیه هم هست. در خطبه ۱۵۷ فرمود: «إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ» روزگار جریان میدهد. جریان پیدا میکند. برای انسانهای باقیمانده، نسل های آینده، نسل الان کجرعی بالماضین همانجور که برای گذشتگان بود. یعنی همان باز عبارت دیگری برای اینکه تاریخ تکرار می شود. در یه خطبه حضرت فرمود: الماضی بالمقیم برای گذشته برای کسی که الان هست؛ عبرت هست. ولمیّت والهی اذا مرده برای زنده موعظه است. و لیس لأمسه اعوده دیروز برنمیگردد. ولی از تاریخ و از درسش می شود استفاده کرد یه اصلی هم فرمود کل دنیا داره کلها حائلن المفارع زوال پیدا میکند، و نمیماند. میآید و میرود. می آییم، و میرویم. این دو اصل بر این دنیا هست. و کل تاریخ حائل و المفارع یعنی زوال پذیر و اینکه
شریعتی: فردی رفته بود، پیش یک حکیمی گفت آقا خیلی سخت می گذرد. ایشان یه نگاهی بهش کرد. گفت: خودت که می گویی. می گذرد آره میگذره دیگه بالاخره میاد و میره و هر روز یه اتفاق تازه و این سبب می شود.
حجت الاسلام نظافت: و این فقط می شود که تازه زنده هستیم. قدر بدانیم و تو سختیام باهاش کنار بیاییم و بدانیم میگذرد.
شریعتی: میگذرد این نیز بگذرد. خیلی ازتون ممنونم متشکرم خیلی نکتههای خوبی را شنیدیم، ان شاءالله که اهل مطالعه بشویم. بالاخره جدای از اینکه فیلمها و سریالهای تاریخی را نگاه میکنیم، مطالعه بکنیم. هم کتاب خدا رو و هم کتب تاریخی را که ان شاءالله بتوانیم درس بگیریم، دوستانم امروز صفحه ۲۵۸ را تلاوت میکنند. آیات نورانی سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام اما یه وقتایی آدم یه خبرایی می شنود. حالش بد می شود، دیگه آدم دلش می گیرد. بالأخره تو این زمانه ای داریم زندگی میکنیم. که گاهی حجم خبرهای بد خیلی حال بدی به انسان القاء می کند.
اما الان میخواهم یه خبر خوش بدهم. به دوستانمون چند سال پیش که ما طرح فرزندان غدیر رو آغاز کردیم. گزارش کوتاه فقط بگویم: از ابتدای امسال تا الان تو این ۸ ماه تقریبا ۲۰۳ کودک متولد شدند. پدر مادرایی که سالها در انتظار فرزند بودند. و تقریبا ۲۱۳ مادر هم در انتظار فرزندان شان هستند. که به زودی زود ان شاءالله متولد خواهند شد. چیزی حدود ۴۰۰ و خوردههای نفر آره چقدر زوج به این آرزوی شان رسیدن
حجت الاسلام نظافت: کمکی طرح غدیر
شریعتی: بله در طرح غدیر الحمدلله سالها منتظر بودن، سالها چشم انتظار بودن، یکی از حسرت های زندگی
حجت الاسلام نظافت: باید تبریک گفت: به بینندگانی که مشارکت کردند. آره خیلی یعنی این همدلی، انگار فرزند خودشان می باشد. دلی خودش
شریعتی: آره خیلی حس خوبی دارد. حال خوبی القاء می کند. الهی که خدا به همتون خیر بدهد. اونهایی که بخوان مشارکت کنند. در این طرح که دیروز راجع بهش صحبت کردیم به کانال ما میتوانند، مراجعه بکنند. اما زوجهای نابارورم خیلی ها در انتظار این بودند که نحوه و زمان ثبت نام را مطلع بشوند. اونا هم میتوانند به کانال ما در ایتا مراجعه بکنند. با جزئیات دوستان ما توضیح دادند. ان شاءالله که همتون خیر ببینید. و ان شاءالله چشم همه پدر مادرها چشم همه زوج ها به فرزندان سالم و صالح ان شاءالله روشن بشود. که ربنا حبلنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و جعلنا للمتقین اماما آیات رو بشنوید بعد از تلاوت آیات ان شاءالله با عشق با احترام همراه شما هستیم. و در کنار شما (اللهم صل علی محمد و آل محمد) صفحه258 قرآن کریم
شریعتی: عرض ارادت داریم، ان شاءالله که خوب باشید. و سلامت دیگه باید کم کم خداحافظی بکنیم. فردا ان شاءالله با حضور حاج آقای عاملی خدمتتون خواهیم رسید. و به شما سلام خواهیم کرد وقت در اختیار حاج آقای نظافت هست. و ان شاءالله حسن خطاب فرمایشات شان را بشنویم.
حجت الاسلام نظافت: بله من میخواهم چون بحث فرزندان غدیر رو مطرح کردید. دوباره تاکید کنم که به دید باقیات الصالحات به قضیه نگاه کنیم. به ویژه که متاسفانه خیلی از خانواده ها سرشون کلاه رفت. از اینکه فرزند بیشتری بیاورند.
و خب حالا که سرمون کلاه رفته راهش این هست که جبران کنیم. دیگه سهیم باشیم. در فرزنددار شدن دیگران به نیت واقعیات الصالحات و اگر یک ما سهیم باشیم. اون فرزند نماز بخواند، ما تو ثوابش شریک هستیم. به نوعی تعبیر چه جوری بگویم، بهترین راهشم این هست، که در ثواب اونها ما سهیم هستیم. و ان شاءالله دعا میکنیم؛ فرزندان طرح غدیر، فرزندان شایسته ای باشند. دغدغه ای هم از کشور برطرف می کنیم می دانید از بزرگترین دغدغه های کشور، برای آینده دغدغه فرزند هست.
شریعتی: یعنی جوانی جمعیت و که داریم پیر می شویم.
حجت الاسلام نظافت: داریم پیر می شویم. پیر می شویم. در آینده گرفتاری زیاد ها تصور یعنی شما باید تصور بکنیم. یک فرزند باید بار یک پدر و مادر پیر رو به دوش بکشد. بعد باید از خارج از کشور نیرو وارد کنیم. نیروهایی با افکار گوناگون فرهنگ ما را به هم میریزند. خدایی نکرده ممکن هست، امنیت ما دچار چالش بشود.
شریعتی: چرا اسم این طرح شد فرزندان غدیر دیگه ایام غدیر بود گفتیم به جمع محبین و شیعیان امیرالمؤمنین این هم که دیگه این عنوان باز یک نکته لطیف دیگریست؛ که به عشق امیرالمؤمنین این کار هست. فرزندان علوی و چقدر خوبه که انسان فراتر از غریزه به نوع انسان محبت کند. منظورم چیست؟ ما بچه خودمان که دوست داریم خیلی خوبه ولی خیلی هنر نیست؛ چون این تو غریزه ماست. اما اینکه ما نوع انسان را دوست داشته باشیم. جبهه حق را دوست داشته فرزندانش زیاد بشود. غلط عدد نداشته باشد. یکی از غصههای دوران غیبت چیه؟ اللهم انشکو فقد نبینا و غیبت تولیا و کثرت عدونا قلطته عددنا کمیت مهم هست. که تکثیر بشود. پس اونایی که عاشق مقام معظم رهبری هستند. عاشق امیرالمؤمنین هستند. نگران این دغدغه هستند.
شریعتی: نگران ایران هستند. ایران جوان بمان
حجت الاسلام نظافت: احسنتم که این ایران جوان بماند. اونم تو این قضیه مشارکت بکن پس از منظرهای گوناگون می شود، نگاه کرد از نظر منظر ملی گرایی از منظر اسلام از منظر امیرالمومنین از منظر حضرت آقا و دغدغه هاشون از منظر آخرت خودمون که شریک ثواب دیگران باشیم ان شاءالله خدا به همه بخیر، خداحافظی بکنیم دعا بفرمایید: ان شاءالله از محضر دوستان مان مرخص می شویم.
دعا حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد با نابودی اسرائیل، با نجات مردم مظلوم غزه و لبنان قلب امام زمان را خوشنود بگردان.
شریعتی: الهی آمین
حجت الاسلام نظافت: به ما هم توفیق بده که کمک رسان باشیم. و در طرح ایران و همدل مشارکت بیشتری داشته باشیم.
شریعتی: خیلی ازتون ممنونم و متشکر این ایام، ایام رحلت حاج آقای ماه رخسار هم هست این ذاکر باصای آستان حضرت رضا علیه لصلواه و السلام، خدا همه محبین حضرت رضا رحمت بکند. چه اونهایی که رفتن چه اونهایی که هستن ان شاءالله زیر سایه پر مهرر حضرت رضا باشند. و حالا می خواهیم کبوتر دلمون را راهی مشهد و رضا بکنیم. و از همین جا دست به سینه، به آقا سلام کنیم. و صلوات بفرستیم که اللهم صل علی علی بن موسی المرتضی متشکرم از شما.