صفحه 258 - سوره ابراهیم آیات 19 تا 24 أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿١٩﴾ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ﴿٢٠﴾ وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ ﴿٢١﴾ وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٢٢﴾ وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ ۖ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ﴿٢٣﴾ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ ﴿٢٤﴾ [ای انسان!] آیا ندانستهای که خداوند آسمانها و زمین را بر پایۀ حق و درستی [و نظم و حساب] آفرید؟ اگر بخواهد شما را [از بین] میبرد و آفریدههایی جدید میآورد (١٩) و این [کار] بر خداوند دشوار نیست (٢٠) [در عرصۀ قیامت] همه در پیشگاه خداوند ظاهر میشوند، سستاندیشان[ی که کورکورانه مقلّد مستکبرانِ گمراه بودند] به مستکبران میگویند: ما [در دنیا بدون درخواست دلیل] پیرو شما بودیم، آیا [امروز] چیزی از عذاب خدا را از ما برطرف میکنید؟ میگویند: اگر خداوند [در صورت نشاندادنِ لیاقت،] ما را هدایت کرده بود ما هم هرآینه شما را هدایت میکردیم، اکنون چه بیتاب باشیم و چه صبر کنیم برای ما یکسان است؛ زیرا ما هیچ راه گریزی [از عذاب خدا] نداریم (٢١) شیطان، [این دشمن سوگندخورده،] هنگام پایانپذیرفتنِ کار [محاسبۀ اهل محشر به پیروانش] میگوید: یقیناً خداوند به شما [در مورد برپاشدن قیامت و پاداش و کیفر] وعدۀ حق و درست داد، و من به شما وعدۀ [پوچ و واهی] دادم، و از آن [هم] تخلّف کردم، من بر شما هیچ تسلطی نداشتم [که شما را به زور به شرک و کفر و گناهان آلوده کنم]، فقط [به آن امورِ ضد حق] دعوتتان کردم، و شما [هم بدون اندیشه و درخواستِ دلیل] دعوتم را پذیرفتید؛ بنابراین سرزنشم نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، نه من فریادرسِ شمایم، و نه شما فریادرسِ من، بیتردید از اینکه مرا در دنیا [در اطاعتکردن] شریک خدا قرار دادید بیزارم، یقیناً برای ستمکاران عذاب دردناکی است (٢٢) مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام دادند به بهشتهایی درآورند که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است، در آنجا به خواست پروردگارشان جاودانهاند، و درود [خدا] بر آنان در آن بهشتها، اِعلام امنیتِ فراگیر و کامل به ایشان است (٢٣) آیا ندانستهای که خداوند چگونه کلمۀ پاک [یعنی توحید و اسلام] را تشبیه به درخت پاکی کرده است که ریشهاش استوار، و شاخهاش در آسمان است؟ (٢٤)