حجت الاسلام پناهیان: سلام و درود به مردم خوب ما که در امتحان اجتماعی اخیر سربلند البته با نمره قابل قبول پیروز بودند انشاا.. که در همه امتحانات الهی در زندگی فردی و اجتماعی پیروز باشند.
شریعتی: انشاا.. حاج آقا حال شما چطور است؟
حجت الاسلام پناهیان: الحمدلله.
شریعتی: دیگر کم کم صدای پای ماه مبارک رمضان دارد از راه میرسد اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ. انشاا... با دلهای پاک با دلهای آماده و مهیا این ضیافت پرنور را درک بکنیم و انشا.. به اوج آن که شبهای قدر است برسیم. و امیدوارم که همه آن پدران و مادران و خواهران و برادران پدر بزرگها، مادربزرگها که امسال ماه مبارک سرسفره افطارو سرسفره سحر نیستند انشاا.. همه آنها مهمان سفره امیرالمومنین باشند انشاا.. بحث امتحان نا تمام ماند و انشاا... ادامه فرمایشات حاج آقای حجت الاسلام پناهیان را امروز خواهیم شنید.
حجت الاسلام پناهیان: بله. بسم الله الرحمن الرحیم. خوب من امروز چند خبر خوب درباره امتحان باید عرض کنم. امتحانهای دنیا استرسزا هستند ولی امتحان در مقوله دینی بیشتر تمرین دادن معنا دارد. امتحان به معنای حضور در مسابقه فینال نیست. امتحان به معنای مسابقات دوستانهای که تیم ملی قبل از اینکه به مسابقه برود.
شریعتی: یک نوع آمادگی یک نوع مهیا شدن است.
حجت الاسلام پناهیان: بله. بیشتر تمرین است. تمرین با مربی. مربی که خود خدای رب العالمین است. آدم را تمرین میدهد. خوب مربی گاهی سخت میگیرد گاهی آسان میگیرد،در نهایت مهربانی مربی را همه مطمئن هستند. میگویند این مربی میخواهد پیروز بشود و میخوهد این افراد را حتماً به نمایش بگذارد دیدید اگر تیم فوتیال نتیجه نگیرد مربی را مواخذه میکنند. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان: مربی این علاقه را دارد که تیم برنده بشود. و رب العالمین طبیعتاً بهتر از همه مربیان این احساس تعلق به برنده شدن بندگان خودش را دارد. پس اولین عاملی که استرس را در امتحانهای الهی از بین میبرد چیست هدف امتحان و آن مربی است. در امتحان راهنمایی رانندگی ممکن است آن افسر گرامی بگوید خوب بلد نبودی من باید حواسم به شهر باشد. مثل مادر با آن امتحان دهنده که برخورد نمیکند مادر دلش نمیآید میگوید اورا قبول کن. یک بار دیگر یک دور دیگر. آن خیلی حقوقی برخورد میکندامتحان مثل قاضی دادگاه نیست، مخصوصا در دنیا که خدا خیلی با بندگانش کریمانه برخورد میکند. یک نفر ازرسول خدا پرسید که یا رسول الله من یحاسبنا یوم القیامه. البته این ربطی به داستان ما ندارد ولی از مهربانی خدا یادم آمد که بگویم خداوند متعال فرمود: الله تبارک وتعالی.
شریعتی: روز قیامت حساب ما با کیست؟
حجت الاسلام پناهیان: بله حساب ما با قیامت با چه کسی است فارسی آن را نگفتم عذر میخواهم. پیامبر اکرم فرمودند که با خداوند متعال است. این دیگر به پایکویی و رقص پرداخت. دیگر اینقدر شاد شد نجوعونا نجوعونا رب الکعبه. نجات پیدا کردیم به خدای کعبه قسم.
شریعتی: به اصطلاح امروزی ها حل است.
حجت الاسلام پناهیان: بله. خیلی شاد شد. به او گفتند چه شد. حالا خدا محاسبه میکند دلیل بر این نمیشود که تو اینقدر شاد باشی. گفت لانه الکریم. او کریم است. کریم وقتی به انسان تسلط پیدا میکند میبخشد. حالا برداشت ما از خداوندی که ازما امتحان میگیرد چیست. خدایی که روز قیامت اینقدر کریم است که دیگر مهلتی نیست در دنیا چقدر کریم است که مهلت هست. کریمتر است یعنی ما اگر جای آن سوال کننده بودیم درباره دنیا چه نظری میدادیم. پس چون خداوند متعال دارد از ما امتحان میگیرد ما خیالمان راحت است که این امتحان گیرنده با ما است میخواهد ما نمره بگیریم. میدانید حتی یک تعبیری به کار ببرم خیلی این تعبیر سخت است. خدا میخواهد به ما افتخار کند. خیلی این تعبیر سنگین است.
شریعتی: یعنی برنده بشویم کیف کند.
حجت الاسلام پناهیان: افتخار کند آخر خدایا به کی میخواهی افتخار کنی. به ما افتخار کند. افتخار فخرفروشی به دیگران است. بعد میفرماید من به جوانی که بندگی مرا میکند مباهات میکنم. به چه کسی مباهات میکند کسی جز شما در عالم نیست، به کائنات به فرشتهها، به خود انسانهای دیگر ، میفرماید من به آن مباهات میکنم به آن افتخار میکنم و خدا مربی کنار زمین نشسته است و بازیکن گل میزند مربی دیدید چه کار میکند چقدر بالا پایین میپرد،
شریعتی: بله کیف میکند ذوق میکند.
حجت الاسلام پناهیان: خدا این شکلی است. دیگر خیلی بدتر از این، یعنی اینکه چهارتا محاسبات دنیایی و اینهاست خداوند متعال نیست که ارتباط وجودی با ما دارد نیست که ما را خلق کرده است نه مثل مادر که ما را حمل کرده باشد او ما را خلق کرده است. خیلی بین این دوتا فرق است درست است؟
شریعتی:بله دقیقا.
حجت الاسلام پناهیان: این تعلق خاطر را به ما دارد پس امتحان را چه کسی از ما دارد میگیرد یک کسی که بسیار دلسوز ما است. دومین نکته که استرس امتحانهای الهی را کم میکند البته اگر توجه کنیم. باید بحثهای هفته قبل را در ذهن مانبیاوریم. غرق موضوع امتحان بشویم یادمان نرود که همه زندگی ما امتحان است. ما دیگر آن بحث ها را تکرار نکردیم و اشتباه هم هست چون الان ممکن است خیلیها در فضای بحث امتحان نباشند ما میگوییم استرس زا نیست میگوید من اصلاً استرسی ندارم.
شریعتی: ما داریم راجع به مفاهیم کلیدی در دین صحبت میکنیم و ازیک منظر وزاویه دیگری به آن میپردازیم. دوستانی که مباحث جلسات قبل را ندیدند و نشنیدند دعوت میکنم که حتما به سایت ما وبه کانال ما مراجعه بکنند و بحث امتحان را از ابتدا یعنی آن واقعاً پیشنیاز است.
حجت الاسلام پناهیان: بله پیشنیاز است. به حدی که من میخواهم بگویم هیچ چیزی در این دنیا واقعی نیست. همه چیز به عنوان یک امتحان در اختیار ما قرار داده شده است. نه اینکه واقعا بهرهبرداری کنیم. همه چیز برای بررسی و آزمایش و تجلی امکان انتخاب ما به ما داده شده است. وقتی که انسان غرق موضوع امتحان میشود خود به خود سبکبال میشود ولی استرس امتحان میآید من میخواهم آن استرس را برطرف کنم. امروز در این باره میخواهیم صحبت کنیم. آقا همه چیز امتحانی است یک امتحان گیرنده بسیار با ما مهربان است.
شریعتی: که یک جاهایی به ما تقلب هم میرساند.
حجت الاسلام پناهیان: قطعاً این کار را میکند. و این مهربانی او به این است که میخواهد ما در امتحان برنده بشویم. دوم این که این امتحان گیرنده بسیار حکیم است، توانمندیهای ما را قطعاً لحاظ میکند. شاید این اتفاق برای شما آقای شریعتی افتاده باشد که ما دوران دبیرستان، دوران دانشگاه و حوزه و اینها امتحانهایی که میدادیم گاهی میگفتیم که ما یک جاهایی را خیلی خوب خواندیم کاش از آنجا امتحان بگیرند.
شریعتی: بله کاش از آنجا سوال بیاید.
حجت الاسلام پناهیان: پیش میآمد یا نه؟
شریعتی: زیاد.
حجت الاسلام پناهیان: خیلی پیش میآید. این خدا دقیقا میداند ما کجاها را خوب خواندیم و از همانجا امتحان میگیرد. قول داده است. لایکلف الله نفسا الا وسعها. من متناسب با وسع شما نمیخواهم به شما زحمت بدهم. پس امتحانات الهی همراه با وسع ما است. البته ما خیلی وقتها در امتحانات الهی گیر میکنیم. این مال این نیست که کلید نداریم کلیدش را گم کردیم. یک کلید اینجا بود الان هست من یادم است که با خودم آوردم آن را گم کردم. خوب عیب ندارد اعصاب خودت را خرد نکن پیدایش میکنی. این راه دارد. یک وقت میگوید وای من کلید را نیاوردم نصف شب پشت در خانه در شهرستان جا گذاشتم گرفتار هستید. یک وقتی میگویید نمیدانم این کلید کجاست. یک وقتی میگویید نمیدانم این قفل کلیدی دارد یا ندارد.. یک وقتی کلید همراه من است. همه امتحانات الهی کلید همراه ما است بگردیم و آن را پیدا بکنیم. یک هوشمندی میخواهد به همین دلیل در جلسه قبل امتحان را به معما تشبیه کردیم. و معما سرگرم کننده است. پس اگر دیدیم که کلید باز کردن قفل ها نیست بدانیم که همان امتحان گیرنده یک جایی نهان کرده است. میخواسته است که شما بروید توجه پیدا بکنید و نمیدانم شاید این تعبیر هم تعبیر خوبی نباشد. شوخ بودن و رند بودن یک چیزی است که حافظ خیلی در معشوق ازلی و ابدی خودش مطرح میکند که این معشوق ما شوخ است و رند است و یک مزههایی در کارش دارد. این ویژگیها را ما باید در امتحانات الهی بدانیم. نکته سومی که، پس خیلی حکیم است امتحانها را متناسب با ما میگیرد، هر موقع طاقت ما کم شد، یک گمشدهای را در توانمندیهای خودمان برویم و پیدا بکنیم. گمشده در انگیزههایمان برای مقاومت را پیدا کنیم.گمشدهای در امکاناتی که داریم که میتوانیم از آنها انرژی بگیریم. مثلا شکر میتواند خیلی ما را برای ورود به این عرصهها آماده بکند. یا مثلاً گاهی از اوقات راههایی به ما نشان دادهاند. بروید بدتر از خودتان را نگاه کنیدبروید به ضعیفتر از خودتان نگاه کنید. این موجب میشود در این گرفتاری که هستید بتوانی راحت تر این گرفتاری را پشت سر بگذارید. پس ما در امتحانات الهی به دو دلیل استرسمان باید کم بشود. دوباره عرض میکنم اینکه عامل سوم کم شدن استرس را بگویم ما باید غرق در امتحان باشیم. بگذارید یک مقداری من به غرق در امتحان بودن برگردم. یک نکتهای را که جلسات قبل کوتاه به آن پرداختیم دوباره به آن بپردازیم.
شریعتی: بفرمایید.
حجت الاسلام پناهیان: برای این بخش سوم که عامل کم شدن استرس است هم مفید است. اصلاً خوب بودن یا بد بودن مطرح نیست خوب امتحان دادن مطرح است. ببینید فلانی عصبی مزاج است، تندخو است. فلانی بیصبر است فلانی متواضع است، فلانی متکبر است، این صفات را از کجا آورده است. پانزده سال دارد اینها را دارد. هرکسی یک چیزی دارد. دریافتهایی که تقصیر خودش نبوده است. ژنتیک به او ارث رسیده است یا تربیت محیطی است. یا تربیت خانوادگی است. خدا خودش میگوید که تو غصه هیچ بدی که در خودت داری را نخور. به هیچ خوبی هم که در خودت وجود دارد غره نشو. مهم این است که تو امتحان من را خوب پس بدهی.
شریعتی: نسبت توانایی با سعی تو.
حجت الاسلام پناهیان: درست است و هشیاری که داری برای اینکه چه جوری عمل بکنی. انسان نباید هیچ وقت در اثرگناهان خودش مأیوس بشود. در اثر بدیهای خودش هم نباید مأیوس بشود. در اثرضعف خودش هم نباید مأیوس بشود چون اینها همه ابزار امتحان است. خدا اصلاً من را این شکلی آفریده است. بعد میبیند یک انسان ضعیف، یک انسان عصبی مزاج یک انسان با خوی تکبر یک امتحان خدا از او میگیرد هوشمندانه آنجا عصبانیت خودش را کنترل میکند. از صدجا یک جا، یک امتیازهایی خدا به او میدهد.
شریعتی: همان جا پل را زدهای.
حجت الاسلام پناهیان: بله. آدم از بیرون نگاه میکند میبیند صدتا فحش داده است صد و یکمی را نداده است شب در پرونده او نوشته میشود که این امتحان خدا را امروز امتیاز گرفته است. آن وقت یک کسی بغل دست او است که یک فحش داده است. یک بار عصبانی شده است. میگویند این امتحان را رفوزه شده است. نمیخواهم بگوییم خوبی و بدی نسبی است خوبی و بدی سر جای خودش است، نسبت ما با این خوبی و بدیها سر امتیاز گرفتن نسبت متفاوت است.
شریعتی: یعنی در این امتحان سربرگها را نمیکنند که همه را یک جور و یک شکل تصحیح کنند.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. بله دقیقاً به استعدادت نگاه میکند. لذا عامل سوم استرس زا این است که شما امتیاز دهی را در امتحانات الهی باید توجه کنی که براساس نحوه پاسخ تو به امتحان الهی است نه براساس صرف عملکرد. معلمهای باهوشی هستند که حکیم هستند. همین شکلی با دانشآموزانشان برخورد میکنند. مثلا یک دانشآموزی یک دیکتهای را پر غلط نوشته است بعد این معلم نگاه میکند میگوید که بعضی از اشتباهات را نداشته است و این خیلی تمرکز کرده که تا اینجاها رسیده است. باید به او ده بدهد میآید میگوید ببین تو بیست گرفتی. من به تو بیست میدهم برای چه، چون میداند این بیشتر از همه بچههای کلاس سعی کرده است. یک تغییر را دارد مدیریت میکند.
شریعتی: تلاش را میبیند.
حجت الاسلام پناهیان: تلاش و تغییر.تغییر خیلی مهم است. یک چیزی که ناموس خلقت است تغییر است. باید آدم تغییر کند. درهر کسی هرکجا که هست. شما سخاوتمند هستید امتحان شما چه میشود.
شریعتی: با سخاوتمندتر بشوم.
حجت الاسلام پناهیان: و گاهی سخاوت خرج نکنی
شریعتی:سخاوت خرج نکنم
حجت الاسلام پناهیان: بله. یک نفر را جلوی شما میفرستد شما او را آدم شایستهای نمیبینید ولی میگویید من سخاوتمند هستم. آقا به او سخاوتمندانه برخورد نکن.
شریعتی:متواضع هستید هرجایی آن را خرج نکنی.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. دقیقاً امتحان را خدا از تو این شکلی میگیرد. درست شد. وقتی انسان مستغرق امتحان باشد دیگر مستغرق مفهومی به نام اخلاق به معنای سطحی کلمه نیست. اخلاق یک نرمهایی دارد، یک بالاخره اندازههایی دارد نمراتی آدم میگیرد ولی در امتحان الهی میگوید ببین آن امتحانی که من از تو میگیرم مهم است.
شریعتی: کجا سربزنگاه. و این خیلی هوشمندی میخواهد.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. هوشمندی میخواهد. آقای شریعتی خواهش میکنم این کلمه خیلی هوشمندی میخواهد را یک جوری با هر بحثی با کارشناسان در بیاورید تا مردم متوجه بشوند دین مال هوشمندان است. المؤمن کیظ. دین مال آدمهای بیهوش نیست دین یک امر هوشمندانه است.
شریعتی: همیشه باید هر لحظه حواست جمع باشد.
حجت الاسلام پناهیان: بله ذکر یعنی همین. توجه یعنی همین. محاسبه نفس یعنی همین.
شریعتی: نقطه مقابل آن غفلت است.
حجت الاسلام پناهیان: غفلت، بیهوشی،
شریعتی: بی حالی
حجت الاسلام پناهیان: بیتوجهی. درست است که بیحالی را به دنبال میآورد. پس ببینید ما در قضیه امتحانات الهی وقتی در موضوع امتحان غرق میشویم حتی میتوانیم از بدیهای خودمان نا امید نشویم. خیلی حرف خوبی است.آقای شریعتی چرا شما تحویل نمیگیرید؟
شریعتی: دارم فکر میکنم.
حجت الاسلام پناهیان: نه واقعا خیلی حرف مهمی است. آدم از بدیهای خودش نا امید نشود. البته یک نکته دیگر هم دارد. به خوبیهای خودش هم انسان غره نباید بشود. چون آنها را خدا به عنوان سرمایه امتحان داده است حالا ببین چه امتحانی میخواهد از ما بگیرد. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان : مثلاً ما اینجا پنج نفر به عنوان بازیگر بایستیم. بعد در این بازی بگویند که ما از هرکدام از شما یک نقشی میخواهیم. به یک کسی مثلا یک کیف پر پول خیلی حالا نخواستم اسم ارزهای خارجی را ببرم سنگینی بدهند یک شمش طلا بدهند. به یک کسی یک ظرف آب برای شستشوی زمین و اینها بدهند. به اینها بر نمیخورد. میگویند ما میخواهیم نقش بازی کنیم ممکن است یک تیکهای اینها به هم بندازند. شمش طلا گیر تو آمده ولی همه میدانند که این شمش که مربوط به او نیست.
شریعتی: آن را جدی نمیگیرند.
حجت الاسلام پناهیان: بله. او هم میداند که مال خودش نیست. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان: میگوید فردا آن سطل را به من میدهند این شمش را به تو میدهند. اصلاً بازیگران مطرح همین کار را میکنند یک نقش پادشاه بازی میکنند ممکن است در یک فیلم دیگر نقش یک گدا را بازی کنند. خیلی این مهم است. بعد میگویند کسی که همه نقشها را بازی کرد این به معنای بازیگر میشود والا بازیگر تیپ باقی میماند. این مثال را یک بار دیگر فکر کنم در یک برنامه دیگری گفتم. چه مهم است. مهم این است که تو بتوانی آن عکس العمل مناسب در آن موقعیت را نشان بدهی. که آن عکس العمل مناسب حالا بحث بعدی است. آن عکس العمل مناسب تغییر است. پس ببینید عامل سوم برای از بین رفتن استرس شد. ما خطاهایمان را میشمریم نا امید میشویم ما کم بودن طاعاتمان را میشمریم نا امید میشویم. نا امیدی را باید کنار بگذاریم. باید چه چیزی را در نظر بگیریم آیا در امتحان خدا پاسخ مثبت دادیم یا نه.
شریعتی:از جنس حول حالنا الی احسن الحال یک قدم رو به جلو امروز بهتر از دیروز بودن؟
حجت الاسلام پناهیان: بله از جنس این هست
شریعتی: تغییر یعنی این؟
حجت الاسلام پناهیان: حالا درمورد تغییر صحبت میکنم یک توضیحی را باید عرض بکنم. بنای تغییر داشته باشیم خدای متعال امتیاز میدهد. دیگر اصلاً شکستها را در نظر نمیگیرد. چون بنا داشته تغییر کند. بنا داشت تکرار نکند. فرمود یا داوود به عزت و جلال خودم سوگند بنده من گناه بکند در همان حال از من خجالت بکشد من اورا میبخشم. نمیخواست این کار را بکند من دیدم نمیخواست نتوانست، ببین چقدر زیباست. ما باید در موقعیتها به خدا پاسخ بدهیم وقتی بنا داریم پاسخ درست بدهیم امتیاز میگیریم. پس ببینید با بدرفتاری صرفا کسی امتیاز منفی نمیگیرد. البته به این معنا نیست که بد رفتاری به خوب رفتاری تبدیل میشود نه آن همیشه بد است. همه ما باید سعی کنیم ولی فاصلههایمان و قدرتهایمان با آن بدرفتاری متفاوت است. من اگر نماز اول وقت خواندم هنر نکردم ممکن است فاصله دیگران با نماز اول وقت خیلی زیاد باشد من نمیدانم انتظار خدا از آنها چقدر است. یک آرامشی به انسان میدهد. وقتی شما ارزشها را برای همدیگر ثابت میکنید شبیه برخورد سطحی با مقوله اخلاق به آدمها استرس میدهید. بحثهای اخلاقی وقتی با آن سطحی برخورد کنید.
شریعتی: آدم ها یک نگاه به خودشان میکنند یک نگاه به دیگران تمام است. یعنی یک جاهایی اگر او خیلی جلوتر باشد کم میآورد.
حجت الاسلام پناهیان: مأیوس میشوند. و آنهایی که جلوتر هستند مغرور میشوند. این خیلی بد است. ما در فضای امتحان هستیم. چه چیزی به ما داده و حالا چه چیزی از ما و در چه موقعیتی میخواهد. برویم سر آن موقعیت برویم. یک نکته خیلی جالب من به شما بگویم. ابلیس بسیاری از آدم خوبها را چه شکلی گمراه میکند میگوید برو آن کار خوبی را بکن که امتحان تو نیست. خدا میگوید اینجا چه کار میکنی. من آنجا از تو امتحان میگیرم میگوید دارم برایت قرآن میخوانم. میگوید تو از آن امتحان فرار کردی. میگوید نه مسجد آمدم میخواهم سه ساعت قران بخوانم. میگوید فامیل تو، به آن مهمانی نرفتی ترسیدی از تو پول قرض بگیرد. میدانستی آنجا آمده ، آمدی مسجد برای من قرآن بخوانی؟ شیطان میآید میگوید که راستی تو مدتی است قرآن نخواندی نمیخواهی امروز برویم قرآن بخوانی. آقا تو همه را به عرق خوردن و اینها دعوت میکنی ما را به قرآن خواندن؟ شیطان آدم خوبها را به کار خوب نه در موقعیت امتحان دعوت میکند. جذاب است دیگر. هیچ کس نمیتواند بار خودش را الکی بسته ببیند. ما آدم خوبها را میبینیم خوش به حالت که رفتی قرآن خواندی. انشاا.. که امتحانت هم همان قرآن خواندن باشد. مرید کسی نمیشویم. شاید اصلاً حسی برای گناه کردن و رفتن سراغ دنیا و اینها نداری. اتفاقا شاید آدم خیلی بدی هم هستی چون انگیزه نداری بروی کار بکنی و پول دربیاوری رفتی در مسجد قرآن خواندی. نمیخواهم قرآن خواندن را تخطئه کنم.
شریعتی: در شرایط مختلف باید این را لحاظ کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: بستگی دارد خدا از تو چه چیزی میخواهد.
شریعتی: آن لحظه تکلیف تو چیست.
حجت الاسلام پناهیان: تکلیفت چیست یعنی امتحانت چیست احسنت. یعنی امتحانت چیست. ابتلائت چیست.
شریعتی: مثلاً شیطان گفت من سجده نمیکنم ولی هرچقدر بخواهی عبادتت میکنم.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. خدا فرمود انی احب ان اطاع حیث ارید لاحیث ترید. به شیطان در مقابل همین حرفش این را زد فرمود من دوست دارم عبادت بشوم آن جوری که من دوست دارم نه آن جوری که تودوست داری. بعد خدا چه چیزی را دوست دارد. تناسبها را درنظر میگیرد. خوب آخرین حرف ما این بود که بنای امتحان دادن انسان داشته باشد یعنی بنای تغییر بنای مراقبت این را از او قبول میکنند. آن وقت بنای مراقبت کسی داشته باشد اسم آن چه میشود با تقوا. ذلک الکتاب لا ریب فیه
شریعتی: هدی للمتقین.
حجت الاسلام پناهیان: این متقین حداقل آن این است که بنای مراقبت دارد. خوب حالا ببینید مژدههای الهی برای کسی که بنای مراقبت دارد.
شریعتی: بنای مراقبت را میتوانند در کنار قصد تغییر وتحول بگذارند.
حجت الاسلام پناهیان: بله حالا در تغییر چون یک بحث مفصلی باید بگویم
شریعتی: بله حتما بگویید چون منتظر هستیم.
حجت الاسلام پناهیان: آن بخش را باید از آن صحبت بکنیم. تغییر خیلی چیز عجیبی است. عرض میکنم ناموس خلقت است. به آن میرسیم.
شریعتی: بنای مراقبت و بنای تغییر. حالا راجع به مراقبت میخواهیم صحبت کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. بنای مراقبت در موقعیتهای امتحانی که تغییر بکنیم. حالا راجع به تغییر صحبت خواهیم کرد. میفرماید من وقتی مطلع بشوم من تقریبا ترجمه تحت اللفظی روایت را دارم میگویم حدیث قدسیه. وقتی از قلب بنده مومنم مطلع بشوم که دوست دارد مخلص بشود لحب الاخلاص لطاعتی لوجهی. دوست دارد مخلص من بشود. چه کار میکنم اداره زندگیاش را به عهده میگیرم. چشم او میشوم. گوش او میشوم. و درحد عصمت اورا حفظ میکنم. نتیجه این حرف چیست؟ هرکسی روز قیامت خطایی را پیش خدا ببرد خدا میفرماید خودت نخواستی والا من تورا نگه میداشتم. خودت نخواستی. ماه رمضان که در پیش است. ماه شعبان همین که این همه تشویق میکنند ما این خواستهایمان بالا برود. خواستهمان افزایش پیدا بکند که میخواهم ماه رمضان خوبی داشته باشم. تمام، و بقیه را من انجام میدهم. حتی در قرآن صریح فرمود. فرمود اصلاً تزکیه کار من است. تو نمیتوانی خودت را تزکیه کنی، من باید تو را تزکیه کنم. خیلی قشنگ است. شم حتما آیه قرآنی را شنیدید. میفرماید هرکسی بخواهد تزکیه بشود خدا باید اورا تزکیه بکند. آخ جان خدا باید ما را تزکیه بکند بی خیال، پس ما بار از روی دوشمان برداشته شده است. بله برداشته میشود تو بخواه. ما واقعا آخرش یک تاتی تاتی میکنیم والا کار خاصی انجام نمیدهیم.
شریعتی: خیلی مسائل را درحوزه امتحان ساده میبینید.
حجت الاسلام پناهیان: با حضور خدا. این خدا خیلی درشت است. اقرب من حبل الورید. یحول بین المرء وقلبه. فاینما تولوا وسمع وجه الله.
شریعتی: وحالا وصل که شدی همه چیز راحت و ساده میشود.
حجت الاسلام پناهیان: اصلاً با خدا بی خدا اصلا با خدا آدم باید بگوید خوش به حال گنه کاران اینها ازگناه شرمنده میشوند میروند درخانه خدا چه حالی میکنند. او که فرمود یحب التوابین. ان الله یحب التوابین. گم شدهام را پیدا کردم/ این هم که دیگر گناه را بهانه کرده است به حدی که امیرالمومنین علی علیه السلام که اصلا قطعا جهنم نمیروند جهنم را وسط میکشد در مناجات میآورد میداند چه اتفاقی در این تعامل میافتد وقتی که ازخوف عذاب الهی به خدا پناه ببرد. از بس لذت ارتباط را چشیده است.
شریعتی: وصل شده است.
حجت الاسلام پناهیان: با اینکه عاشق خدا هم هست فراتر از دوزخ دارد عبادت میکند ولی میگوید موضوع خوبی است. موضوعی است که مثلا نمیدانم حالا مثالهای عاشق و معشوقی که میزنند. من یک مثال میزنم که یک مقداری از واقعیت فاصله داشته باشد که زیاد مثال ملموس نزنم. آن دختر خانم دانشجو برگه مهمی دارد آقا پسر هم علاقمند به اوست به زمین میافتد. میگوید آخ یک فرصت پیدا کردم برمیگردد این را به او میدهد و بله یک توجهی از او به خودش جلب بکند. وای این گم میشد چه میشد خیلی بد میشد خدا میفرماید من بنده گنهکار خودم را گم کردم. مثل کسی که غذای خودش را دربیابان گم کرده است. بعد آن گناهکار میآید میگوید این را من پیدا کردم. خودش پیدا میکند تحویل میگیرد. یک اتفاق خیلی عجیب و غریب میافتد. خوب پس ما با حضور خدا همین سهل دیدن را باید ببینیم. من میخواهم مقوله امتحان را امروز بیاسترس کنم.
شریعتی: و چه بسا شیرن.
حجت الاسلام پناهیان: شیرین. سرگرم کننده. جلسه قبل گفتیم که ما شاهد سریال پرمعما و پر پیچ و خم زندگی خودمان هستیم. داریم سریال خودمان را بازی میکنیم.
شریعتی:تلقی من و برداشت من از آن چیزی که درجلسات گذشته تا امروز ترسیم کردید این است که مثلا ما یک تعداد بچهای هستیم در خانه با یک سری ابزار بازی یا وسایلی که حالا در اختیارمان است و پدر این خانواده از پشت پرده آرام دارد نگاه میکند که ما چه کار میکنیم و ما حواسمان هست که او دارد میبیند. لذا همه رفتارهایمان تنظیم میشود.
حجت الاسلام پناهیان: بعد میآید در بازیهای ما مداخلههای خیلی ظریف میکند اول ما نمیفهمیم فکر میکنیم این اسباب بازی ما گم شده است بعد میفهمیم بابا پشت پرده گذاشته بوده و همین جور، در واقع بابا دارد با همه ما بازی میکند.
شریعتی: خود این جذابیت ایجاد میکند.
حجت الاسلام پناهیان: و حواس جمع برای تو و فلسفه همه اینها هم در آخر آن ارتباط است. وقتی یک تغییری که حالا از آن بحث میکنیم پیش بیاید یکی ارتباطی بین این عبد و مولا، ارتباطی بین انسان و خدا که همه آرزوها و همه علاقههایش است به صورت فطری و پنهان که باید آشکار بشود شکل خواهد گرفت. پس ببینید تا اینجا، من حالا بخواهم فهرست هم بگویم طولانی خواهد شد امتحانهای الهی،امتحانهایی از یک مربی مهربان هستند، مربی ای که اصرار دارد ما حتماً برنده بشویم. به آن افتخار میکند. بی تفاوت نسبت به ما نیست. ابلیس یک ویروسی دارد به هرکسی میرسد اول این ویروس را منتقل میکند. کلمه ابلیس یعنی مأیوس. همین یأس را اول به آدم میدهد. و از همه بینندگان عزیز تقاضا خودشان را یک بررسی اجمالی بکنند همه ما به اندازهای که ابلیس یک ذره ما را وسوسه کرده باشد از این ویروس ابلیس یعنی یأس بلا استثناء برخورداریم. نه ما که به آن مقامات که نمیرسیم که ما که حالا خدا آن جوری ما را قبول نمیکند، نه حالا ما که ، ببین مرتب خودش را میاندازد. اسمش را ممکن است آدم تواضع بگذارد، اسمش را ممکن است آدم واقع بینی بگذارد. اسمش را هرچه بگذاریم ولی اینها همهاش توهین به خداست. ما که نمیتوانیم به آن مقامات برسیم، یعنی خدا نمیتواند چرا به خدا اهانت میکنی، خدا میتواند برساند آنها را هم خدا رسانده است. آنها هم خودشان میگویند خدا رسانده است. یعنی راحت به خدا توهین میکنیم. این یأس ابلیس خیلی بد است، و همهگیر هم است، همه دارند با یک فیگور ژست یا چه بگویم قیافه معنوی هم این یأس را ابراز میکنند. متواضعانه و فروتنانه.
شریعتی: به نظر شما ما از این طرف نیفتادیم، یعنی خیلی امیدوار نیستیم و این امیدواری خطرناک است.
حجت الاسلام پناهیان: نه، امید که باید تا آخر بالا برود فقط باید حیا هم داشته باشیم. یعنی بحث حیا، یعنی شما نگران حیا هستید،
شریعتی: ما با خدا طرف هستیم خدای کریم. تمام
حجت الاسلام پناهیان: و تمام به خاطر آن حیا نمیتوانیم بگوییم و تمام، والا امید باید بالا برود الان آن چیزی که مردم ضربه آن را میخورند بیشتر از بیحیایی به پروردگار ناامیدی از پروردگار است.
شریعتی: که دیگر آب از سرمان گذشته است.
حجت الاسلام پناهیان: ما که به آن مقامات نمیرسیم، ما که با این
شریعتی: ما کجا و مثلا حضرت آیت الله بهجت کجا
حجت الاسلام پناهیان: یکی از عباراتی که در روایات آمده این گناه کبیره نابخشودنی است این است که طرف بگوید ای کاش من همین یک گناه را داشتم. حالا من دیگر نمیبخشمت. یعنی بگوید من اینقدر گناهان زیاد دارم اینها این که در مقابل آنها چیزی نیست.
شریعتی: کاش فقط همین بود.
حجت الاسلام پناهیان: بله. یعنی این حالت یأس است، خودش را بدبخت کرده است، بدبخت میداند و مأیوس میداند. یا مثلاً یکی از حرفهای خیلی خطرناک این است.داریم یک کم از بحثمان فاصله میگیریم به بحث برمیگردم. مثلا شما در باره یک آدم گناهکاری بگویید این را خدا نمیبخشد. در روایت است در آنِ واحد تمام گناهان اورا در پرونده تو مینویسند و او را هم خدا میبخشد فقط برای اینکه این جمله بسیار خطرناک وحشتناک را گفتی. تو ازکجا میدانی من نمیبخشم شاید بخشیدم. خیلی از او بدت میاید بگو الهی خدا او را نبخشد نگویید نمیبخشد. من شاید بخشیدم. بعد خدا روی بندگان خودش غیرت دارد. ما همیشه درفضای امتحان هستیم آن کسی که از ما امتحان میگیرد دنبال برنده شدن ما است نسبت به ما بی تفاوت نیست. آن کسی که از ما امتحان میگیرد به شدت حکیم است و متناسب با وسع ما، به ما نمره میدهد نه به اندازه غلطهای دیکته. آن کسی که از ما میخواهد امتحان بگیرد بابت سعی ما برای امتحان پس دادن نمره میدهد نه بابت موفقیت ما در امتحان.
شریعتی: چقدر تلاش کردی. چقدر سعی کردی.
حجت الاسلام پناهیان: درست است؟ آن کسی که از ما دارد امتحان میگیرد دنبال تغییر ماست. پس ما باید بدانیم در این امتحانات خدا از ما چه میخواهد. هر کسی هرکجا هست باید جایش را عوض کند. جوانی جایش را به پیری میدهد درست است؟ بچه جایش را به نوجوان میدهد. نوجوان جایش را به جوان میدهد و جوان از خانه میرود. تنها میشویم. سلامتی جایش رابه بیماری میدهد. یک روایت عجیب من به شما بگویم. اهلبیت چه کلماتی دارند. میفرماید: همه آدم سالم ها مریض میشوند خیلی این حرفها واضح است خوب هرکسی مریض میشود قبل از آن سالم بوده است دیگر، میفرمایی بیماری از دل سلامت بیرون میآید. خوب راست میگوید. پس آدم سالم خودش را مصون نداند.
شریعتی: فکر نکن که همیشه سالم هستی.
حجت الاسلام پناهیان: فکر نکن همیشه سالم هستی
شریعتی: مریضی یک روز برای تو هم هست.
حجت الاسلام پناهیان: ترجمه همین روایت است. درست است، تغییر یک مقدارش تکوینی است میفرمایید اینها را نگاه کن.
شریعتی: دنیا، دنیای تغییر است.
حجت الاسلام پناهیان: دنیا، دنیای تغییر است من هم از تو تغییر میخواهم. وقتی به تغییر دنیا نگاه بکنی آمادگی برای تغییر خواهی داشت. مالت را دزد میبرد نقص من الاموال و
شریعتی: الاموال والانفس و الثمرات.
حجت الاسلام پناهیان: بله انفس و ثمرات. میفرماید من اینها را امتحان میکنم. ولنبلونکم به شیء من الخوف ، اول خوف است بعدا چیزهای دیگر. یعنی خدا میفرماید من اکثر امتحانهایی که از شما میگیرم شما را میترسانم. اصلاً خود امتحان هم اصلی نیست، فقط ترس از یک چیزی است میاندازم ببینم تو چه کاره هستی.
شریعتی: چقدر وصل هستی. چقدر دلت گرم است چقدر محکم هستی.
حجت الاسلام پناهیان: آقا داراییها و نداراییهای ما هیچ کدام اصیل نیست همه امتحانی است، در رأس امتحان ما ترساندن است. خودش هم واقعیت ندارد.
شریعتی: واقعیت ندارد.
حجت الاسلام پناهیان: آقای شریعتی اینها جالب نیست.
شریعتی: چرا.
حجت الاسلام پناهیان: ولنبلونکم به شیء من الخوف. تو را میترسانم. نگران نباش، و تو باید در این ، بله یک وقتی است بچه آدم خدای نکرده تصادف میکند ولی 99 درصد آدم میترسد که تصادف بکند.
شریعتی:نه دیگر ان اولیاء الله لاخوف علیهم ولاهم یحزنون یعنی باید یک جای دیگری را محکم کنی.
حجت الاسلام پناهیان: بله آن رابطه
شریعتی: رابطه درست بشود
حجت الاسلام پناهیان:و آن فهمیدن فلسفه زندگی که امتحان است خیلی تنظیم میکند. وقتی که انسان در مقام امتحان دادن قرار بگیرد میفهمد که خوب الان چه چیزی از او میخواهند تغییر، چه چیزی را میخواهد تغییر بدهد ببین عزیز من هرچیزی داری، هرچیزی داری باید جابجا کنی. خوبیها باید تغییر کند، بدیهایت هم باید تغییر کند. من کاری ندارم کجا هستی باید از آن جایی که هستی تکان بخوری به جای دیگری بروی.
شریعتی: مثل درختانی که خشک هستند در بهار جوانه میزنند.
حجت الاسلام پناهیان: تغییر طبیعت هم دوباره آیاتی در آن است. بعد تغییر شب و روز میفرماید در آن آیات هست. میگوید تغییر هرچقدر آیه است در آن شما تغییر میبینید. من هم از تو تغییر میخواهم. کسی نباید جا خوش بکند. کجا جای تغییر نیست. در بهشت است. تازه آنجا تغییرات دیگری است آنجا انسان تکاملی دارد بماند. مثل دنیا این سعی و خطاها رو که در دنیا داریم ندارد. ولی دنیا جای تغییر است. همه باید آماده باشیم. برای از دست دادن چیزهایی که دوست داریم. برای تغییرشرایطی که دوست نداریم. تغییر پیدا میکند. تلک الایام نداولها بین الناس. درهمین انتخابات ما تغییرات عجیب و غریب دیدیم.
شریعتی:بله.
حجت الاسلام پناهیان: خیلی تغییر است. که دنیا همین است.
شریعتی: میگردد و میچرخد و همه چیز تغییر میکند.
حجت الاسلام پناهیان: بله. این تغییر را ما باید بپذیریم. خدا چرا از ایستایی بدش میآید. مثلا در نوجوانها یک حسی قرار میدهد. این نوجوانها دوست ندارند مثل بابا و مادرشان بشوند. آقا بابا و مامان مسلمان مذهبی تو را به خدا،خواهش، تمنا بیا مثل مامانت بشو میگوید نه. بعد هرچی دلیل میخواهی میگوید خوشم نمیآید دلیل نمیآورد. شدیدترین دوران حس تغییر چه زمانی است، نوجوانی. پدر مادرهای مذهبی میترسند. میگویند فاجعه رخ داده است. نه، نترس. این افتاده در آن حس طبیعی تغییر، خدا میخواهد این را از تقلیدی برای تو پدر ومادر خوب بیرون بیاورد. خودش باشد. و تغییر را شروع به مدیریت کردن کند.مثلاً یک پدر ومادر ایدهآل و مذهبی، خوب من تا حالا الگوی تو بودم تو دوست داشتی مثل من نماز بخوانی دوست داشتی مثل من به مسجد بیایی، مرتب بابایت را نگاه میکردی مرتب مامانت را نگاه میکردی، چادر سر میکردی، قرآن میخواندی همه اداهای پدر ومادرها این بچه های کوچک درمیآورند. بعد از یک مدت حس این بچهها عوض میشود. من نگران حال پدر ومادرهای خوب هستم که میگویند بچهام خراب شد. بابا بچهات خراب نشده رفته در پروسه تغییر. و این حس را خدا در او گذاشته است دیگر نمیخواهد مقلد تو بشود.
شریعتی: اگر تغییر نکرد باید نگران باشی.
حجت الاسلام پناهیان: بله. حتما مشکلاتی دارد. ایا هیچ پدر ومادر خوبی نمیتوانند بچههایشان را شبیه خودشان قرار بدهند، چرا. اگر این تغییر را مدیریت کنند. مثلا یکی از راه ها این است، مرتب به بچههایشان بگویند مثل من نشوی، میگوید تو که آدم خوبی هستی. پدر مادر نبایدبرای بچه الگو بشوند.
شریعتی: نباید بشوند؟
حجت الاسلام پناهیان: نه.
شریعتی: ولی بخواهند نخواهند میشوند.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید یک مدتی در ده یازده دوازده سالگی الگو هستند بعد پدر ومادر باید اعتراف بکنند من به آنجایی که میخواستم نرسیدم. من الگوی تو نیستم تو باید بهتر بشوی. تو باید بهتر بشوی شاید بعداً مثل پدر ومادرش بشود. دقت فرمودید.
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان : یک نفر میگفت که مثلا آن عرفای بزرگ خیلی هایشان بچههایشان شبیه خودشان نیستند. خدا تغییر میخواهد میگوید من که نمیخواهم این چیز ها را ارثی بین شما بگذارم. حضرت ابراهیم خلیل الرحمن فرمودگفت: و من ذریتی.خدا فرمود نه. آن جوری ثابت نمیگذارم آن یک استثنای عجیب در عالم خلقت است اینکه دوازده امام از یک نسل. این یک چیز عجیب فوقالعاده است. والا خدا همیشه دنبال تغییر است. یکی از زمانهای تغییر در همین نوجوانی است. انسانها با حیوانات فرقشان در تغییر است. خانههای امسال را نگاه کن خانه های چهل سال پیش، ولی لانههای کلاغها و کبوترها همیشه همیشه ثابت است. لباسهایشان ثابت است ولی ما همه چیز را تغییر میدهیم خدا میفرماید من همین الگو را میخواهم، همین الگویی که تو در طبیعت میبینی و همین الگویی که تو دروجود خودت داری میبینی آدم پیر میشود در تغییر میافتد. آمادگی برای پذیرش تغییر طبیعی که رخ میدهد این یک فضیلت برای انسان است. و تغییر کردن، تغییر کردن یعنی اینکه من بیایم ببینم چه چیزی را باید در درون خودم جابجا کنم. چیدمان خانه دلم خودم را تغییر بدهم.
شریعتی: بسیار خوب خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. خیلی سپاسگزارم از لطف و همراهی شما. یک قراری ما پنجشنبه این هفته داریم. حوالی اذان ظهر انشاا.. در امامزاده واجب التعظیم آستان حضرت هلال ابن علی در آران و بیدگل مهمان مردم عزیز و نازنین منطقه کاشان خواهیم بود. کاشان، ابیانه، نطنز، دوستان ما در نیاسر قمصر، هرکسی که نزدیک است انشاا.. قراری بگذاریم گفتم حرم حضرت رضا رفتیم قم رفتیم، جمکران رفتیم حرم حضرت عبدالعظیم رفتیم و حالا مهمان مردم عزیز و نازنین منطقه کاشان خواهیم بود که دارالمومنین است و انشا.. روی ماه تک تک عزیزان را ببینیم حدودا صد و ده نفر از نوجوانانی که سوره واقعه و یاسین را حفظ بکنند انشاا.. در آن جلسه جوایز بسیار ارزنده و نفیسی را تقدیمشان خواهیم کرد و به چهارده نفر از حضار و شرکت کنندگان در جلسه که همراه ما هستند انشاا. در بینشان قرعه کشی خواهدشد و زائر کربلای معلی. به نظر من بهترین اتفاقی است که میتواند هم دیدار تازه بشود با حضور کارشناسان عزیزمان و انشاا.. روی ماه تک تک شما را خواهیم دید. آیات را بشنویم دیگر صفحات پایانی قرآن کریم است و بعد از تلاوت ایات در لحظات و دقایق پایانی انشاا.. همراه شما خواهیم بود و درکنارشما.
اللهم صل علی محمد وال محمد. صفحه599 قرآن کریم
پس قرار ما انشاا.. روز پنج شنبه هفدهم اسفند اذان ظهر وعصر انشاا.. در آستان مقدس امامزاده واجب التعظیم هلال ابن علی در آران و بیدگل که مردم نازنین منطقه و خطه کاشان میزبان اهالی خوب سمت خدا خواهند بود. نوجوانان عزیز به صورت ویژه و مخصوص دعوت هستند. حاج آقای حجت الاسلام پناهیان باید خداحافظی بکنیم دعا بفرمایید و انشاا.. بریم کربلا و سلام کنیم به سید الشهدا..
حجت الاسلام پناهیان:انشاا.. خداوند متعال تبسم و نگاه مهربان خودش را در پس همه حجابهایی که ما برای خودمان ساختهایم به ما نشان بدهد. و هرلحظه خودمان را در این نور تبسم و هاله مهربانی خدا ببینیم و البته خدایی که فعال است. و هرلحظه دارد با ما کار میکند دستان اورا برای امتحان گرفتنهای متنوع و متعدد از خودمان همیشه ببینیم.
شریعتی: انشاا.. و امیدوارم که سر جلسه امتحانات الهی نگاه پر مهر سیدالشهداء مراقب تک تک ما باشد. در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید تا فردا و تا سلامی دوباره. خیلی از شما سپاسگزارم.