شریعتی: انشاءالله. خدمت شما هستیم ببینیم برای ما چه به ارمغان آوردید و قرار است که انشاءالله چه نکاتی را بشنویم.
حجت الاسلام بهشتی: به دلم افتاده که این دعای ندبه را که سالها است که ملت خوب ما، میلیونها نفر صبحهای جمعه در شهرهای بزرگ تا روستاها، در حسینیهها، در خانهها، در مساجد زمزمه میکنند، ندبه سر میدهند، این را در این سی چهل دقیقه یک نگاهی بکنیم شاید یک لطفی داشته باشد به سمت معنا برویم. انشاءالله بتوانیم در این دقایق، دعایی است که به نظر من یک نقشه راه است که بر اساس هدفمندی خلقتی که خدا قرار داده طراحی شده است. با معرفت آغاز میشود، با محبت پایان میگیرد. خیلی فوقالعاده است. من خیلی از جاها که میبینم جوانها دعای ندبه میخوانند خیلی لذت میبرم. یعنی لشکر امام زمان (ع) همان جوانها هستند. ندبهخوانها وقتی از جوانها باشند، پرجمعیت، امید در دل انسان چشمک میزند. حالا با اجازه شما شروع میکنم. به دلیل کمی وقت اوایل آن را مختصر عرض میکنم. قرآن کریم دو بخش مهم دارد. گذشته و آینده. امیرالمؤمنین فرمود قرآن را به حرف بیاورید ولی من برای شما میگویم در قرآن چی هست. «فیه علم ما یعطی» علم آینده در قرآن هست. «والحدیث عن الماضی» و گزارشی از گذشته. بخش اول دعای ندبه گزارشی است از گذشته خلقت بشر و آمدن پیامبران و مواجهه آنها با طاغوتها و ستمگران و جباران. معلوم میشود ما بخواهیم برای آینده نقشآفرینی کنیم، باید گذشته را با دقت بخوانیم. داستان آدم و حوا، داستان نوح نبی، داستان پر مخاطره، داستان ابراهیم خلیل. اینها در آغاز دعای ندبه است. داستان موسی کلیم الله، داستان عیسی بن مریم. یعنی دعای ندبه به ما میگوید قصه مهدویت یک حلقهای است از یک زنجیره. تاریخ بشر با راهنمایی الله، فرمانروای عالم شکل گرفته است.
شریعتی: و آمدن پیامبران با تمام سختیهایشان.
حجت الاسلام بهشتی: و کتابهای آسمانی.
شریعتی: بله.
حجت الاسلام بهشتی: یعنی بشر علیرغم اینکه خداوند او را برترین مخلوق خودش قرار داده است به دلیل اینکه چشمانداز بزرگی خدا برای او طراحی کرده است نیازمند وحی است. بهترین ارمغانی که خدا به بشر داده است عقل است اما وقتی وحی در کنار این عقل قرار میگیرد، آن را یک پیشرانی است که به سمتی که باید برود میبرد. خب انبیاء آمدند، کتابهای آسمانی را آوردند، تا به پیامبر خاتم رسید. «إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»، خب داستان پیامبر اسلام که یک فصل بسیار مهمی از تاریخ بشر است، در این قطعه دوم دعای ندبه آمده است که خداوند این شخصیت را که همه پیامبرانش برتر، والاتر، عالمتر، آگاهتر، یک شهری را به نام مکه در اختیار او قرار داد. اوایل مخالفت میکردند. پیامبر را از مکه بیرون کردند با اینکه امیرالمؤمنین را به جای خودش ولی در آینده خیلی نزدیک با عزت برگشتند و مکه را خداوند در اختیار او قرار داد. بعدها هم که جنگها پیش آمد، خداوند با رعب یعنی وحشتی که در دل مشرکات قرار داد و به دست مؤمنان پیامبر را رساند به مرحلهای که پیامش را به جهانیان برساند. سفرای پیامبر اعزام شدند به سمت قیصر روم و به ایران و کجا و کجا. دوره 23 ساله رسالت پیامبر هم به پایان رسید. درباره انبیاء دعای ندبه میفرماید انبیاء اوصیاء داشتند یعنی یک کسانی که نگذارند آن چراغ خاموش شود. ادامهدهنده راه آن پیامبر، بیانگر کتاب آن پیامبر. پیامبر خاتم هم اوصیاء داشته است. پیغمبر فرمود سلمان میدانی انبیاء اوصیاء داشتند؟ سلمان گفت بله، من در کتابهایم خواندهام. من هم اوصیاء دارم 12 نفر هستند اسامی آنها را و در غدیرخم پیامبر آن 12 نفر را معرفی کرد و بیشترین توضیحات را درباره نفر اول علی بن ابیطالب (ع) دادند. فصل سوم دعای ندبه درباره زندگانی امیرالمؤمنین است. یعنی این تاریخ پرفراز و نشیب و پیچیده. چرا ما باید اینها را در دعای ندبه بخوانیم؟ چون پیچیدهترین وضعیت در آخر الزمان پیش خواهد آمد. آخر الزمانیها بخواهند درست تصمیم بگیرند، گذشته را باید با دقت مطالعه کنند. همه انبیاء را بویژه پیامبر آخر را و همه اوصیاء را بویژه وصی اول را. اینها را ما در دعای ندبه مرور میکنیم که امیرالمؤمنین (ع) با چه مشکلاتی مواجه بود تا به آن هدفی که خدا برای او مشخص کرده است برسد. بعد امیرالمؤمنین را به شهادت رساندند و امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، امامان بعدی آمدند تا به امام دوازدهم رسید. دعای ندبه میرسد به جایی که حالا من به تاریخ گذشته نگاه میکنم، یکی از احساسات من این است که تأسف میخورم. چرا این خوبترین خوبان را کشتند؟
شریعتی: یعنی از بیلیاقتی بشریت.
شریعتی: بله متأسفانه. یعنی یک جمعی که جباران و ستمگران بودند، خونآشامان بودند، یک جمعی هم ساکتها، ساکتها، آنهایی که گفتند ما کاری نداریم. نه به حسین، نه به یزید. این ساکتها همیشه در صحنههایی که باید حضور پیدا کنند تا حضور آنها تعیینکننده باشد، وقتی سکوت میکنند یک فاجعهای مثل کربلا پیش میآید. اینجا است که در دعای ندبه میگوید همه جمع شویم بگرییم بر مظلومیت این پاکترین پاکان، خوبترین خوبان، چراغهای فروزان، خورشیدهای تابان. این را هر جمعه ما باید بنشینیم این گذشته را مرور کنیم. چرا. تا نکند دوباره غافل شویم تکرار کنیم. تاریخ تکرار شود. تا میرسد به امام زمان (ع). امام زمان (ع)، حالا آهنگ دعا از اینجا به بعد به این شکل شروع میشود. عین بقیة الله. بقیة الله یک کلمه قرآنی است. ما هم معنا میکنیم. «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین». ما معنا میکنیم ذخیره خدا برای شما بهتر است اگر باور داشته باشید. خداوند از روی مهر خود برای این جمعیت میلیاردی آخرالزمانیها یکی را از جنس خودشان ذخیره کرده است. مثل پیامبرانی که برای دستگیری بشر فرستاد، این شخصیت را هم که زمانه را میشناسد، آغاز را میشناسد، پایان را میشناسد، مدیریت دارد، او عصاره و چکیده همه پیامبران هست. این را زنده نه اینکه بعداً به دنیا خواهد آمد. زنده، حاضر. ولی از روی حکمت آن پنهان. حدیث این را میفرماید: امام باقر (ع) فرمود: مهدی ما وقتی ظهور میکند در مکه، اولین کسانی که با او بیعت میکنند او را به این نام صدا میزنند. السلام علیک یا بقیة الله. سلام بر تو ای بقیة الله. حالا ما اینجا اینطوری میگوییم. أین بقیة الله. کجاست بقیة الله. قبل از آن هم میگوییم أین الحسن، أین الحسین. یعنی جامعه بشری به چنین کسانی نیاز دارد. آگاه، دانا، دلسوز، خیرخواه. یک کسانی مثل سالار شهیدان. امروز جامعه بشری در آخرت الزمان به اینها نیاز دارد.
شریعتی: یعنی گرههای ما فقط به دستان شما باز خواهد شد.
حجت الاسلام بهشتی:«صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ، وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ»، انسانهای شریفی که صداقت جوهره وجودشان بود، شیله پیله نداشتند، نیرنگ نمیزدند. اینها راه بودند. «أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ، أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ»، انسانهای برگزیده، سوا شده، صادق. تا اینکه میرسیم «أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ»، عترت هدایتگر پیامبر این ذخیره را با خودش دارد. این کجا هست. کجا هست یعنی ما باید مطالبه کنیم. ما وقتی مطالبه میکنیم یا صادق هستیم یا نه. اگر صادق هستیم اعمال ما باید نشان بدهند. وقتی ما میگوییم منتظر خورشید هستیم یک ناظر بیرونی باید در رفتار ما این انتظار را ببیند. فقط یک گفتن نیست. حالا بقیة الله میخواهد چکار کند تا ما از او استقبال کنیم؟ این کارها را میخواهد انجام بدهد. «أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِر الظَّلَمَةِ»، کجاست آن پیشوایی که مهیا است برای نابود کردن ظالمان. این مأموریت حضرت است. حالا من، آن خانم، آن آقای دکتر، آن راننده، آن فروشنده، میگوییم یابن الحسن چه کاری از من ساخته است؟ کار ما این است. یعنی یک لیستی از اینجا به بعد میخواهیم بخوانیم که مأموریتهای ما را هم تعریف میکند. من اینطوری مثال میزنم. یک بیمارستانی میخواهند بسازند. آن کسانی که بیمارستان میسازند میگویند آقایان، خانمها، بیایید کمک. من میگویم چه کمکی از من ساخته است؟ یا باید ول بدهم یا زمین بدهم یا آجر یا آهن یا سیمان. این مال سختافزار بیمارستان. بیمارستان که ساخته شد وسائل میخواهد. سیتیاسکن و چه اینها. بعد پزشک میخواهد، پرستار میخواهد. من مثلاً دکتر هستم. بله، بله، من میتوانم به شما کمک کنم. یعنی از آن جنس باید کمک کنم. امام زمان (ع) چه نوع کمکهایی میخواهد که ما الآن خودمان را آماده کنیم؟ این نوع کمکها را میخواهد. میخواهد ستمگران را نابود کند. شما جربزه آن را دارید؟ جرأت آن را دارید؟ انگیزه آن را دارید؟ این کار را میخواهد انجام بدهد. دیگر «أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ»، آن کسی که همه منتظر آن هستند میخواهد بیاید انحرافات را اصلاح کند. این یعنی یک کار فرهنگی. یک کار مطالعاتی لازم دارد، کار پژوهشی لازم دارد. درست را از نادرست ما باید شناخته باشیم. ای امام زمان من میتوانم به شما کمک کنم. من ده هزار جلد کتاب خواندم. مکاتب را میشناسم، شرق و غرب را میشناسم، اسلام ناب را میشناسم. تفسیر قرآن را میشناسم. این کمکهای ما هست. هر کسی مرد میدان است بیاید. امام زمان یک چنین کمکی میخواهد. میخواهد انحرافات را. الآن مثلاً 8 میلیارد در کره زمین زندگی میکنند. این انحراف را بشناسد، روش برطرف کردن آن را بداند. یک کسی جواب شبهه را بلد است ولی یک جوری بیان میکند آن مخاطب بگوید نه، به دل من ننشست. با چه روشهای آموزشیای، چه روشهای تربیتیای؟ اینها کمکهای ما به امام زمان (ع) است. «أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ»، کجاست آن آقایی که همه امیدها به او هست تا تجاوز و ستم را ریشهکن کند. ازاله یعنی ریشهکن کردن. الآن در دنیا چقدر ظلم میشود؟ یک قسمتی از آن را صد و چهل پنجاه روز است که ملت دنیا میبینند.
شریعتی: در غزه چه اتفاقات تلخی دارد میافتد.
حجت الاسلام بهشتی: یک آقایی میخواهد بیاید اصلاً ریشه تجاوزگری را و ظلم را، از من چه کاری ساخته است. دیگر کمترین آن این است که یک شمارهای اعلام میکنند به این شماره شما به حساب مثلاً برای کمک به مردم. این دیگر کمترین آن هست. بیشترین آن این است که سلاح بلد باشد، جنگ بلد باشد. در یک کلام آماده باشد بتواند فرماندهی کند. هر کسی به نسبت خودش. یعنی اگر هدف این باشد که ریشه ظلم و تجاوز در جهان. خب این خیلی نفر میخواهد. نیروی انسانی میخواهد، نیروی دریایی میخواهد، نیروی هوایی میخواهد، نیروی اطلاعاتی میخواهد. بعد جنگ رسانهای داریم، جنگ نرم داریم، جنگ سخت داریم. امام زمان این کارها را میخواهد بکند. «أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ»، مدًّخر از همان ذخیره میآید. کجاست آن آقایی که ذخیرهاش کرده تا واجبات و مستحبات را احیاء کند. واجبات چیست؟ نماز، روزه، حج. پس امروز از من چه کاری ساخته است. من میتوانم درباره نماز تحلیل داشته باشم. اصرار نماز را... این یک کمک به امام زمان است. امام زمان میخواهند تشریف بیاورند رابطه خلق با خالق را گرم کنند. انسانها با آفریدگار خودشان عاشقانه، خالصانه، آگاهانه راز و نیاز کنند. خب این مقدمات لازم دارد، فیلم لازم دارد، کتاب لازم دارد. هر کسی در این راستا حرکت میکند، این کمک به امام زمان است. فرائض و سنن. اصلاً اعتکاف سنن است. مستحب است ولی امام زمان تشریف بیاورد اعتکاف را تبلیغ میکند، احیاء میکند. الآن ماه رمضان در پیش است یا همین شب نیمه شعبان مستحب است که احیای شب نیمه شعبان. این سنن است دیگر. سنت است. پیامبر عزیز ما (ص) کارهای زیادی را انجام میدادند بالافاصله فرمود این سنت من است. یکی از آنها ازدواج است. النکاح سنتی. این سنت من است. حالا این ثروتمندان، سرمایهداران، کارخانهداران، آنهایی که دستشان به امکانات میرسد، برای ازدواج جوانها، تشکیل خانواده، این کمک به امام زمان است.
شریعتی: و خوش به حال آنهایی که فکر میکنند که چه کاری از دست من برمیآید.
حجت الاسلام بهشتی: آن خیلی مهم است. یعنی همین جمعه آینده امام زمان تشریف آوردند. از یکی یکی ما میپرسند برای چه کاری آمدهای؟ کجای این نقشه هستی. یک کسی میگوید من نانوا هستم. من یک نانوای درستکاری هستم که آردی را که میخرم به شکلی که باید و شایسته هست تهیه میکنم، در وقت خودش در معرض است. ای امام زمان من نانوای تو هستم. آن خانم پرستار است، آن آقا استاد دانشگاه است، او جناب سرهنگ است.
شریعتی: و اگر همه اینطوری باشیم، این جامعه میشود یک ماکت کوچک، یک نمونه کوچک از عصر ظهور، از وقت آمدن حضرت. و چقدر قشنگ است.
حجت الاسلام بهشتی: چند سال پیش در همین برنامه من یک ماجرایی را عرض کردم که امام صادق (ع) در منزلشان داشتند راجع به امام مهدی صحبت میکردند. یکی از شنوندگان که آنجا حاضر بودند این احساس نداشت. به طوری که امام به او فرمود موضوع به این مهمی چرا احساس نداری؟ گفت آخه کسی که شما میگویید معلوم نیست کی بیاید. این هفته یا هزار هفته دیگر یا هزار سال دیگر. امام صادق (ع) این را فرمود. این نباید فرق کند. مهم این است که نیروهایی که در آن سیستم نیاز است ما الآن تربیت کنیم. چه معلمی؟ چه دانشآموزی؟ چه دانشجویی؟ چه خانمی؟ چه آقایی؟ این دعای ندبه این را به ما یاد میدهد. کجاست آن آقایی که خدا او را ذخیره کرده است تا بیاید فرایض را، واجبات را احیاء کند و سنتها را. «أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ»، کجاست آن کسی که برگزیده شده، اختیار شده، میخواهد سبک زندگی مسلمانی را، شریعت را بیاید پیاده کند تا انسان تازه شیرینی حیات طیبه را بچشد. کجاست آن امامی که همه آروزیش را دارند. خب بیاید میخواهد چکار کند؟ میخواهد کتاب یعنی قرآن را زنده کند. حالا من اینطوری میگویم. پس هر کسی در هر کجای دنیا یک فعالیت قرآنی میکند، این مورد پسند امام زمان است. روخوانی، روانخوانی، زیباخوانی، ترجمه، فهم، و به همین اندازه یک باری از روی دوش حضرت برداشتن.
شریعتی: بله. امام زمان (ع) حدیث داریم وقتی جنگ به پایان میرسد و به طور طبیعی مدیریتشان آغاز میشود، اولین اقدامات آنها تشکیل کلاسهای قرآن است یعنی کتاب خدا را میخواهند در تار و پود جامعه بیاورند.
حجت الاسلام بهشتی: کتاب درسی قرآن است.
شریعتی: واقعاً. معلم آن امام زمان است.
حجت الاسلام بهشتی: و من و شما امام زمان (ع) مثلاً میلیاردها نفر معلم لازم دارند. یک جمعی را میخواهد هند بفرستد، چین بفرستد، شرق بفرستد. اینها معلم لازم دارند. کجاست آن آقایی که میخواهد کتاب خدا را پیاده کند؟ خب ای امام زمان از من کاری ساخته است؟ بله، شما میتوانی قرآن تدریس کنی؟ قصههای قرآن را میتوانی بیان کنی؟ پیامهای قرآن، نکتههای قرآن، تفسیر قرآن. هر کسی در هر بعد از ابعاد قرآن. یک کسی قرآن چاپ میکند. اینها دستیاران امام زمان هستند یعنی بحق یا مثلاً ترجمه قرآن. الان گاهی آدم میشنود مثلاً انجیل به چند زبان ترجمه است، قرآن به چند زبان. و در این زمینهها گاهی کمکاری داریم.
شریعتی: بله، قطعاً متأسفانه.
حجت الاسلام بهشتی: مثلاً چند روز پیش من از رادیو فرهنگ میشنیدم که نمایشگاه کتاب هندوستان بوده است. در آن گزارش من شنیدم که مثل اینکه هندوستان از نظر مطالعه دومین کشور است. مردم هندوستان خیلی مطالعه میکنند. بعد آمدم خدمت حاج آقای قرائتی گفتم حاج آقا کتابهای شما به زبان اردو یا هندو ترجمه شده است؟ اینهمه اهالی هند عاشق کتاب هستند؟ شده ما کتاب در اختیار آنها قرار بدهیم؟ یا مثلاً در هندوستان چند زبان وجود دارد؟ قرآن به آن زبانها ترجمه شده است؟ نشر پیدا کرده است؟
شریعتی: در حالی که بزرگترین کتابخانههای دنیا در هند بوده است.
حجت الاسلام بهشتی: خدا رحمت کند علامه امینی را که 79 روز برای الغدیر در هندوستان است. کجا است آن آقایی که میخواهد قرآن را پیاده کند. من که نمیتوانم قرآن بخوانم میتوانم بگویم یابن الحسن؟ ای امام زمان برای تو بمیرم. من یک کاری میخواهم بکنم ولی قرآن نمیتوانم بخوانم. قرآن یاد گرفتن ده ساعت طول میکشد. قرآن بچههایمان را. ما در درسهای بچههایمان به همه درسهایشان کمک میکنیم. مریم خانم این ریاضیات را بیاور ببینم. آن علوم را بیاور. قرآن همینطور ناگفته میماند. در نتیجه ده دوازده سال در آموزش و پرورش قرآن آموزش داده میشود، دانشگاه هم قبول میشود ولی سواد قرآنیاش آنطور که باید باشد نیست. امام زمانیها در همین نیمه شعبان، هر کسی هر کجا این برنامه را میشنود باید در این فکر باشد که من چه کمکی به امام زمان میکنم. یک کمکش همین است. امام زمان میخواهد تشریف بیاورد این کتاب را. شما مثلاً زبان انگلیسی مسلط هستی. خب پیامهای قرآن را به زبان انگلیسی برای هزاران نفر میتوانی ارسال کنی. این فکر را باید در نیمه شعبان بکنیم. «أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ». کجاست آن کسی که هم دین را و هم دینداران را احیاء میکند. به دینداران شخصیت میدهد، به دینداران مسئولیت میدهد. دینداران را تکریم میکند و دین یک ارزشی پیدا میکند. الآن ما چکار بکنیم؟ هیچی. یک کار فرهنگی برای معرفی دین کنیم. هر کسی چنین کاری انجام بدهد یا معرفی دینداران. یک جبههای از غرب هجوم آورده که بین دین و علم را بیاید یک تعارضی از آن تعریف کند که جوان ما هم الآن متحیر است. میگوید به سمت علم بروم یا به سمت دین. رفاقتی که انبیاء آمدند بین علم و دین ایجاد کردند. اصلاً اینها منافاتی با هم ندارد. هر دو مکمل همدیگر هستند منتها آنها به خاطر اینکه دین را تخریب کنند علم را میآورد. به طوری که جوان ما مثلاً رفته یک رتبه علمی بالایی گرفته است، نماز هم میخواند. نماز را پنهانی میخواند. یعنی خجالت میکشد. اینها که نماز نمیخوانند، از آنها میپرسد میگوید نه، من نماز میخوانم منتها در جمع نمیخوانم. این یک ریشهای دارد. «أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِين» رفتیم در مسائل سیاسی. کجاست درهمشکننده شوکت متجاوزان. الآن چند قرن است که استعمارگران بر دنیا حکومت میکنند. انگلیس و هلند و فرانسه و امریکا و هر جای دنیا سر و صدای آنها است. یک کسی بیاید اینها را بشکند. خب امام زمان میخواهی این کار را بکنی؟ من میتوانم به تو کمک کنم. کی میتواند این کارها را بکند. این خودش آدم خودش را میخواهد. شوکت معتدین را. یعنی متجاوزان را این نمایشی که در دنیا...
شریعتی: یک حاج قاسم میخواهد.
حجت الاسلام بهشتی: حاج قاسم میتواند خاضعانه بگوید یا مهدی من سرباز تو هستم. همچنین کسی. خالصانه. «أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ» کجاست آن کسی که ساختمانهایی که برای انحراف بشر بنا شده است، برجهای بلند، هفتاد طبقه، صد طبقه یا برای جدایی، برای نفاق ساخته شدند. اصلاً آدمهایی که در آن ساختمانها کار میکنند. حقوق میگیرند، برنامه تولید میکنند. همش برای انحراف بشر است. یک کسی بیاید یک بمبی زیر آن ساختمان بگذارد، آن ساختمان را تخریب بکند. «أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَان» من اینها را که میخواندم دیدم منتظر امام زمان بودن چقدر سخت است. هزینه لازم دارد. خب شیرینی خوردن و شربت خوردن و چراغانی و اینها که خیلی قشنگ است. اینها بخشهای آخر دعای ندبه است. عشقبازی با امام زمان. بخشهای اول تاریخ سخت و پیچیده گذشته پیامبران را مطالعه کن. آن قله گذشته، تاریخ اسلام را نگاه کن.
شریعتی: و ناخودآگاه به این نتیجه میرسیم که حتماً باید کسی باشد که بیاید و مرهم همین زخمها باشد.
حجت الاسلام بهشتی: یک کسی، یک انسان خیلی بزرگ، خیلی بزرگ که از جوانب مختلف...
شریعتی: به اندازه قصههای بشریت در طول تاریخ. من وقتی زیارت وارث را یک وقت میخواندم، به خودم گفتم که امام حسین (ع) وارث چی انبیاء است. وارث علوم انبیاء، وارث مصیبتهای انبیاء، سختیهای انبیاء، دستاوردها. دیدم وارث همه آنها است. آن وقت امام زمان (ع) وارث هم پیامبران و هم امامان است. یعنی در این ماه شعبان، ما بنشینیم یک مقداری جدیتر به نیمه شعبان نگاه کنیم. جدیتر به موضوع انتظار نگاه کنیم. الآن درباره آیندهپژوهی، چند فکر در دنیا وجود دارد؟ مسیحیها چه میگویند، یهودیها چه میگویند، طرح روشن اسلام چیست. خب این باید گروههایی بنشینند یک طرح روشنی را در دانشگاهها مثلاً در دیروز ما در یک جمعی بودیم، یک برادر عزیزی میگفت من در دانشگاههای امریکا، اروپا، میروم راجع به مهدویت صحبت میکنم. گوش شنوا وجود دارد. منتها ما باید هدف روشن داشته باشیم. حرف روشن را باید از همین محتواهای آیات و بیش از سه هزار حدیثی که در مجموعه دانشنامه امام مهدی (ع) آمده است به روز تبدیل کنیم آن حرف روشن را ما حرفمان اسلام برای آینده بشر حرف روشنش این است. آینده به دست پاکان خواهد افتاد. آینده به دست مؤمنان خواهد افتاد. آینده به دست محسنین خواهد افتاد.
شریعتی: و این اراده خدا است.
حجت الاسلام بهشتی: این اراده خدا است. «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ». «أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاء» کجاست آن آقایی که دوستان خدا را عزیز میکند، دشمنان را خوار و ذلیل میکند. «أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوَى» کجاست آن آقایی که بر اساس تقوا و پاکی انسجام و اتحاد ایجاد میکند. «أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى» در همان راه درستی است که به صورت منطقی ما میخواهیم وارد یک فضا شویم. بخواهیم به خدا تقرب بجوییم یک دری لازم است. آن امام زمان (ع) است. «أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء» امام صادق (ع) فرمود: آن نخ ارتباطی بین زمین و آسمان ما اهل بیت هستیم. حالا ذخیره اهل بیت امام مهدی (ع) است. «أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ» آن پرچمدار روز پیروزی کجا است. خب این دعا به ما امید میدهد. علیرغم این فسادهایی که در جهان وجود دارد، ظلمهایی که وجود دارد، تبعیضهایی که وجود دارد. ادیان آسمانی به خصوص اسلام آینده خوشی را برای جامعه بشری به تصویر کشیدند. مطمئن باشید حتی پیامبر در حدیثی فرمود اگر یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد، خداوند عزیزی را که نامش نام من است، کنیهاش کنیه من است، خلقش خلق من است، برنامهاش برنامه من است خواهد آورد.
شریعتی: خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی میکند که مهدی ما بیاید.
حجت الاسلام بهشتی: حتماً خواهد شد.
شریعتی: حاج آقا ایدتا هست تقریباً شاید بیست و چند سال پیش با هم یک برنامهای را شما طراحی کرده بودید به اسم پدر مهربان و بعد از آن نقطه ب بود. آن زمان محوریت آن امام زمان است.
حجت الاسلام بهشتی: ما درباره امام زمان کمکاری داریم. بچههایمان را از همان نامگذاری آنها و بعد در سبک زندگی. از همین سرودهایی که ما باید به بچهها بیاموزیم. واقعاً مخصوصاً بخشهای آخر دعای ندبه همان عاشقانههایی است که به ما تعلیم دادند با امام زمان بنشینیم در خلوت، در جمع، راز و نیاز کنیم، مشکلات خود را مطرح کنیم. کمک بخواهیم. امام زمان ما هست. ما را میبیند. حدیث این را میگوید. امام زمان (ع) در مجالس شما میآید. منتها مثل برادران یوسف که یوسف آنها را میشناخت، آنها نمیشناختند. اگر یعقوبهای این روزگار پر تعداد شوند، در فراق یوسف بگریند، آنقدر بگریند که بینایی خود را از دست بدهند. اینها چیزهایی است که در پایان دعا است. سخت است بر من همه را ببینم تو دیده نشوی. دیدن امام زمان هم در دعاها به ما یاد دادند آرزو کنیم. «اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَة» یعنی خدایا به من نشان بده که خیلی تماشایی است. خیلی تماشایی است. منتها یک چشم پاک، یک نیت پاک، یک زبان پاک، یک روح پاک که خیلیها دارند ولی گمنام هستند. کسانی که به دیدار امام زمان (ع) نائل شدند همه آنها هم از علماء نبودند. گاهی یک آهنگر، یک آدم عادی، یک آدم دلسوخته. ولی امکان چنین چیزی وجود دارد. «أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاء» بالاخره اینهمه قرآن میفرماید: «وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ» پیامبران را ب ناحق میکشتند. کی انتقام آنها را گرفته است؟ همینطور انباشته شده است. این عقدهها انباشته شده است. کجاست آن آقایی که خونهای به ناحق ریخته پیامبران را بیاید انتقام بگیرد. «أین قاتل بالدم المقتول بکربلا» کجاست آن عزیزی که بیاید انتقام خون شهیدان کربلا را بگیرد. «أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَيْهِ وَ افْتَرَى» آن امامی که در مقابل دروغگویان و متجاوزان میایستد، خدا هم به او نصرت میکند. «أَيْنَ صَدْرُ الْخَلَائِفِ ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَى» برترین مردمان که صاحب نیکی و پاکی است کجا. اینها همه معنا دارد. یعنی من هم... چند روز پیش روز تولد حضرت علی اکبر (ع) بود. یعنی دیروز. من در مجالس این را میگویم. میگویم همه ملت ایران از حضرت علی اکبر (ع) این را بلد هستند. «أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِ الله». حالا سؤال. میشود ما هم شبیه پیغمبر بشویم؟ بله، خود پیغمبر فرموده است. مسلمانها شبیه من بشوید. در خلقت در اختیار ما نیست. که چشم و ابرو و... اما در خلق اگر ما راستگو باشیم، شبیه پیامبر میشویم. درستکار باشیم، شبیه پیامبر میشویم. امانتدار باشیم، غیور باشیم، دستگیر ضعفا باشیم. شدنی است. یا در منطق یعنی نوع حرف زدن زیبا حرف بزنیم. احترامآمیز حرف بزنیم. محبتآمیز حرف بزنیم. حالا ما میخواهیم شبیه امام زمان بشویم. حاج آقا یک نسخهای وجود دارد. بله، نسخه آن در دعای ندبه است. امامی است که از همه بیشتر ذوالبر یعنی کار نیک انجام میدهد والتقوا، دنبال پاکی است. من میتوانم شبیه امام زمان شوم.
شریعتی: از اینجا به بعد که حالا فرصت هم نداریم سیمای خانوادگی امام زمان (ع) که از چه نسلی است. بابای او، مادر او. انبیاء به اجداد خود مباهات میکردند. که همه آنها از خدمات بزرگی که در جامعه بشری انجام شده است به دست انبیاء صورت گرفته است. ما فرزندان امام زین العابدین (ع) در مسجد شام تفاخر میکند، مباهات میکند من فرزند کی هستم. امام زمان را ما به لحاظ خانوادگی توصیف میکنیم. «یابن السعاده المقربین، یابن النجبای الاکرمین، یابن الهداة» اینها فرصت ندارد ولی خیلی شیرین است. خیلی شیرین است. تا به عاشقانهها میرسیم. دو سه کلمه هم از آن عاشقانهها بگویم. «لیت شعری» یعنی ای کاش. میدانستم. خانه تو کجا است؟ آدرس شما کجا هست؟ یعنی بچههای ما وقتی انشاء مینویسند یا یک پیامکی را طراحی میکنند این مضامین باید در آن باشد. یعنی با امام زمان ما باید آنها را تشویق کنیم بر اساس همین مضامین با حضرت نجوا کنند. حرف بزنند. واقعاً خودشان با دل خودشان. سرزمینهای مقدس را. آیا در سرزمین رضوا هستی یا در زیتوا هستی؟ آنجا که موسی بن عمران وحی الهی را در یا یک جایی غیر از آن جاها هستی. بعضی از شعرا هم در اشعار خود میگویند در کربلا هستی، در نجف هستی. اینها همه بر همین وزن است. «عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى» خیلی برای من سخت است این صدای محسوسی را که از طرف تو بلند شده است من نشنوم. همه صداها را میشنوم. همه قیافهها را میبینم. صدای تو را نمیشنوم.
شریعتی: چهره تو را نمیبینم.
حجت الاسلام بهشتی: این یک نگاه خیلی گذرا و کوتاه و ناقصی بود از دعای ندبه.
شریعتی: خیلی هم خوب بود. در این فرصت محدود خیلی نکتههای زیادی را شنیدیم و انشاءالله دوستان که اهل مطالعه هستند دعای ندبه را با تمام لطافتها و نکتهها و ظرافتهای آن بخوانند و به معنای واقعی کلمه انشاءالله منتظر باشید. حاج آقای حجت الاسلام بهشتی خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.
صفحه588 قرآن کریم
اشاره قرآنی: آیات پایانی این سوره نشاندهنده استقامتی است که مؤمنان در برابر تهاجم دشمن دارند. میفرماید: «إِنَّ الَّذينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُون» شاید چهل سال قبل آقای قرائتی در آن جلسه دانشآموزان این را پای تخته برای ما توزیع داده که مؤمن باید بایستد. مجرمین نسبت به مؤمنان اولین واکنششان این است که به آنها میخندند. خب خود همین تضعیف روحیه میآورد. به آنها میخندند. «وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُون» میآیند از کنارشان رد شوند چشمک میزنند. این متلک دوم. «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهينَ» میروند در جلسات خود برای حزب اللهیها جک درست میکنند، فکاهی میگویند، طنز میگویند. این هم برای تضعیف روحیه است. «وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّون» وقتی اینها را میبینند میگویند اینها آدمهای عوضی هستند. مجرمین. آن وقت یک دختر باایمان، یک پسر باایمان در معرض این تهاجم است ولی ایمان خودش را حفظ میکند. روحیه خودش را حفظ میکند. به امید اینکه یک چشمانداز روشنی در آخرت پیش روی او هست. آخرت چه خواهد شد؟ «فَالْيَوْمَ الَّذينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُون عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُون» ایندفعه مؤمنان بر تختهای حجت الاسلام بهشتی تکیه زدند به جهنمیها میخندند. این جهان یک قطعه کوتاه است. آن قطعه اصلی آخرت است. باور به آخرت به ما استقامت میدهد.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم.