حجت الاسلام ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمّ صلّ على فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها بعدد ما أحاط به علمك. من هم خدمت شما، همه همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز شبکههای مختلف عرض سلام و ادب و احترام دارم و انشاءالله عزاداریهای آنها در ایام عزای مادر سادات (س) مورد قبول درگاه حق قرار گرفته باشد. دعای سلامت امام زمان را با همدیگر تلاوت میکنیم.
اللهم كن لوليِّك الحُجَّةِ بن الحسن، صلواتُكَ عليه و على آبائهِ، في هذه السّاعة و في كلِّ ساعةٍ، وليّاً و حافظاً، و قائداً و ناصراً، و دليلًا و عيناً، حتى تسكنه أرضك طوعاً، و تُمتّعَهُ فيها طويلا. وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ، وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ. این دسته گل صلوات را هم هدیه میکنیم به ساحت مقدس آقاجانمان امام زمان که ما را دعا کنند موفق باشیم و مؤید.
شریعتی: انشاءالله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون» به سربلندی سردیم و استواری کوه/ به رودهای جهان رفته بیقراری ما. قصه، قصهی استقامت بود که ناتمام ماند و انشاءالله ادامه فرمایشات شما.
حجت الاسلام ماندگاری: بله، در قراردادهایشان بنایمان بر این بود که جایگاه قرآن و عترت را در زندگی بیان کنیم. این مسیریاب سعادت برای بشر. اولین قراردادی که مطرح کردیم بعد از بیان کلیات بحث، قرارداد تعلیم و تربیت بود. خدای تبارک و تعالی به ما فرمودند. اینکه میگوییم فرمودند مضمون کلمات قرآن و احادیث است که مردم آزاد هستند در کدام مدرسه ثبتنام کنند برای تعلیم و تربیتشان. میخواهند در مدرسه شیاطین ثبتنام کنند آزاد هستند، میخواهند در مدرسه مردم ثبتنام کنند، به قول ما عرف، آزاد هستند. در مدرسه الهی هم میخواهند ثبتنام کنند آزاد هستند. این آزادی را دارند. اما حواسشان باشد که این ترجیحبند مباحث ما میخواهد باشد انشاءالله. چون احساس میکنم از برنامه باید یک نسخه عملیاتی درست ما باشد انشاءالله که هر کس با اخبار شیاطین زندگی خود را در آن مدرسه تنظیم کند، یقین بداند صد درصد اخبارشان دروغ است. هدفشان گمراه کردن ما است، روز قیامت هم حاشا میکنند. آیات را خواندیم. اخبار مردم مشکوک است. نتیجه پیروی از حرف مردم تحیّر و سرگردانی است، روز قیامت هم از پاسخگویی فرار میکنند. اخبار خدا صد درصد صادق است، هدف او هدایت و تعالی بشر است و دنیا و آخرت هم از ما دفاع میکند. خیلی قشنگ است. من فکر میکنم که ما در آن آیهای که گفتیم هر دفعه باید بخوانیم «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعير» هر کسی میخواهد در جهنمهای دنیا و جهنم آخرت گیر نکند، بیاید در مدرسه خدا ثبتنام کند و تعقل کند. با تعقل و تدبّر هم جلو برود. و همینجا میخواهم قبل از اینکه ادامه بحث را بگویم یک گلهای وجود نازنین آقا رسول الله (ص) را عرض کنم که در آیه 30 سوره فرقان خدا این گله را نقل کرده است. «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا» شما دیدهاید، الحمدلله در محضر شما بودهایم هم اینجا به مخاطبان عزیز گفتهایم، به نوجوانهایی که الحمدلله افتخار برنامه ما هستند گفتیم. یادداشت کنید. پیغمبر هم فرمودند: «قَيَّد العِلم بالكتاب». یک نفر در یک جلسهای به من گفت حاج آقا چرا انقدر اصرار دارید یادداشت کنید؟ گفتم چون پیغمبر فرموده است شما قرآن را مهجور گذاشتهاید. اگر قرار است که از این نسخه هدایت درست استفاده کنیم خودش یک قرارداد دارد. اینجا بینندگان عزیز ببخشند. من یک پرانتز باز میکنم. چون این هم در تعلیم و تربیت است. ما میگوییم قرارداد استفاده از قرآن و عترت.
شریعتی: یعنی عمل به قرآن؟
حجت الاسلام ماندگاری: من کلاً میگویم استفاده چون عمل یک مرحله از آن هست. اصلاً چکار کنیم که استفاده کنیم؟ آقا استفاده از قرآن و عترت همین که در سفره عقد میگذاریم است؟ سردر شهرهایمان میگذاریم که امنیت داشته باشیم یا به بازی بچههایمان میبندیم یا سر قبرستان برای مردههایمان میخوانیم یا میدهیم حاج آقا برای ما استخاره بگیرد. استفاده این است؟ نه. قرآن حتی به ما قرارداد داده است که اگر از این کتاب میخواهید چون همه میگویند ما قرآن را قبول داریم. همه میگویند ما اهل بیت را قبول داریم. از کجا بفهمیم که ما هم قرآن و عترت را قبول داریم و با این نسخه داریم زندگی میکنیم. 6 سؤال از خودمان بپرسیم. این هم داخل پرانتز خودش یکی از قراردادهای بحث ما است. قرارداد استفاده از یک نسخه. من و شما میرویم خدای ناکرده مریضها میروند دکتر. همین جا دعا کنیم خدا همه مریضها را، صعب العلاجها را، جانبازها را، شیمیاییها را، دکتر جواب کردهها را، سرطانیها را، همه را لباس عافیت بپوشاند انشاءالله. اصلاً اینطوری بهتر است بگویم. قرارداد استفاده از یک نسخه چیست. 6 مرحله دارید. اولین مرحله داخل پرانتز است ولی خودش یک قرارداد جداگانه است و خواهش میکنم عزیزانی هم که بحثها را باز به صورت کلیپ میدهند، این خودش یک کلیپ جداگانه باشد. یک، باور نسبت به این نسخه. من و شما تا نسخه یک دکتر یا مهندس یا یک کارشناس متخصص را قبول نداشته باشیم، سراغ آن نمیرویم. اول ما باید این نسخه را باور کنیم و به آن اعتماد کنیم. تا اعتماد نکنیم، هزار تای آن را هم دور خودمان بنشینیم مشکل ما را حل نمیکند. روزی هزار بار هم بخوانیم مشکل ما را حل نمیکند.
شریعتی: یک بخش عمدهای از مشکلات ما به همین اعتماد و اعتقاد برمیگردد.
حجت الاسلام ماندگاری: آیهای که آمده است، آیه زیاد داریم. همه آمنواها برای همین است. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا» یعنی به این اعتماد کند. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا» این همه آمنوایی که قرآن گفته است. «الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» گفتیم مسیریاب ندیدنیها است. این آیه را هم پیغمبر اکرم (ص) از شب معراج برای ما هدیه آوردهاند. منقول این است. که همه مسجدها تقریباً شبها میخوانند. سوغات معراج پیغمبر است. « آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» یعنی هر چه از طرف خدا آمده دربست قبول کنم. این نکتهای است. بعضی از ما قرآن را که باز میکنیم مثل سبد میوهفروشی است. میخواهیم سوا کنیم. قرآن چه گفته است؟ نؤمن ببعض، نکفر ببعض.
شریعتی: آقا درهم قبول کن.
حجت الاسلام ماندگاری: یک خاطره بگویم قشنگ است. آقایی میگفت من زمان قبل از انقلاب یا اول انقلاب. حالا خیلی مهم نیست. سوار اتوبوسی در مسیر بودم. آقای راننده نوار موسیقی گذاشت. حالا موسیقیهای به قول بچهها آن طرف آبی. رفتم تذکر دادم که اگر میشود موسیقی را خاموش کن. گفت یک عدهای اعتراض کردند. اعتراض همه من را اذیت نکرد. اعتراض یک حاج آقای بزرگوار مدل بازاری، محاسنی داشت، حاج خانم او هم کنار او بود در اتوبوس، به من گفت این خشکهمقدسبازیها را کنار بگذارید. بگذارید گوش بدهیم. گفت این برای من سنگین بود. حالا بقیه خیلی مهم نبود. به حاج آقا گفتم: حاج آقا ببخشید. چشم. من خشکهمقدسیها را کنار میگذارم. این خانمی که کنار شما نشستهاند، همینطوری او را از کنار خیابان پیدا کردید و کنار خود گذاشتهاید یا خطبه عقد خواندهاید؟ گفت: خطبه عقد خواندیم. مرد مؤمن ما مسلمان هستیم. گفتم این خشکهمقدسبازیها را چرا از خودتان در میآورید؟ هر آقایی دست یک خانم یا دختری را بگیرد به خانه خود ببرد. چرا میآورید خطبه عقد بخوانید؟ گفت دستور اسلام است. گفت همان اسلامی که گفته است برای همسر گرفتن خود، محرم شدن خود، باید خطبه عقد بخوانید، همان اسلام گفته است این موسیقی حرام است. «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطان» همان اسلام گفته است. چرا ایمان ما نؤمن ببعض و نکفر ببعض است؟ الآن الحمدلله همه به زیارت خوب اعتقاد دارند. به نذری مجلس اهل بیت خیلی اعتقاد دارند. همان اسلامی که گفته است و من یعظم شعائر الله اینها خیلی خوب است، همان اسلام گفته است خمس. همان اسلام گفته است حیاء و حجاب. همان اسلام گفته است زکات. همان اسلام گفته است مردمداری، پرهیز از مردمآزاری. الآن گاهی وقتها میگویند تا ما یک تذکری برای حیا و حجاب میدهیم، میگویند حاج آقا برو اختلاسگرها را بگیر. میگوید یک وجه آن قبول است. اتفاقاً حاج آقای رفیعی میفرمودند، حتماً برای شما هم گفتهاند. داشتم سوار هواپیما میشدم، یک خانمی کشف حجاب کرده بود گفتم خانم روسری خود را درست کنید. گفت حاج آقا اول برو دزدها را بگیر. گفتم باشد اول بگویید در هواپیما دزد کیست من برم او را بگیرم. بعد یک نفر یک مثال قشنگی زد. این مثالها به نظر من برای تفهیم مطلب خوب است. گفت که دو نفر تصادف کرده بودند. آقا یک پلیسی را دیدند گفتند بیا به این تصادف رسیدگی کن. گفت میخواهم بروم دزدها را بگیرم. معقول است؟ این به جای خودش، آن هم به جای خودش. اینجا از این جهت از این استفاده کردم که آنی که میگوید بروید دزدها را بگیرید راست میگوید. باید دزدها گرفته شوند. باید اختلاسگرها گرفته شوند. باید مجازات شوند. اما هم آن حرام است و هم بیحیایی حرام است. هم موسیقی حرام است و هم رابطه نامشروع حرام است. به بحثمان برگردیم. اولین ماده قرارداد استفاده از هر نسخه من جمله نسخه خدا و عترت، قرآن و عترت، «إنّي تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتي» که پیغمبر فرمودند: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابدا» با این باشید راه خود را گم نمیکنید. با قرآن و عترت، باور او است. باور کنیم این هدی للمتقین است. باور کنیم اهل بیت صراط الذین انعمت علیهم هستند. اینها را باور کنیم. این یک، ایمان. دو، تلاوت. نسخه را به شما میدهند میخوانید. نسخه را میخوانید. نسخه را بالای طاقچه که نمیگذارید. حالا من بلد نیستم بخوانم، میدهم متخصص داروساز در داروخانه بخواند. او متخصص است. خیلی خب مردم. آقا این عربی است بلد نیستیم بدهیم یک روحانی عالم برای ما بخواند ولی باید تلاوت کنیم. تلاوت هم خواندنی است و هم شنیدنی است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلا»، «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن» نمیشود نسخه را بگیریم تلاوت نکنیم. این قدم ماده دوم قرارداد استفاده از قرآن و عترت. ماده سوم چیست؟ تدبر است. آقای شریعتی هر کسی هر نسخهای به ما بدهد، بدون تعقل و تدبر عمل میکنی؟ میروی یک ذره فکر میکنی. الآن مردم حتی راجع به نسخه دکترهای متخصص هم میگویند آقای دکتر این نسخه شما با نسخه قبلی فرق میکرد. توضیح میخواهی؟ قرآن گفته تدبر کنید. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها». حتی قرآن تحدی هم کرده است. «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» تدبر کنید. بهتر از این گیر آوردید بروید عمل کنید. حرفی نیست. من به بینندگان عزیز وعده میدهم. یکی از زیباترین قراردادهایی که انشاءالله اگر این جلسه رسیدیم به توفیق الهی میگوییم وگرنه در جلسه آینده توفیق و حیات باشد، قرارداد امید است. که اگر قرارداد داشته باشیم هیچکس حق ناامید شدن ندارد. توصیه میکنم همه انشاءالله این قرارداد را دنبال کنند. به بحث خود برگردیم. پس یک، اگر میخواهیم از این نسخه استفاده کنیم ایمان. دو، تلاوت. سه، تدبر. بنشینید فکر کنید. حیفم میآید یک آیه آن را نگویم. پای یک عده از اساتید رشته مدیریت بود در یکی از دانشگاهها. گفتم بزرگواران به نظر شما یک مدیریت موفق چه لازم دارد؟ گفتند سه عنصر میخواهد. انگیزه، برنامه، امکانات. قشنگ توضیح هم دادند. انگیزه موتور حرکت است. موتور خاموش باشد، ماشین حرکت نمیکند. برنامه، جاده حرکت است، قشنگ به ما میگوید بایدها و نبایدها. امکانات هم سوخت حرکت است. برای هر موفقیتی هم موتور میخواهید، هم جاده میخواهید و هم سوخت میخواهید. گفتم خیر. گفتم خدا در یک آیه همین سه تا را مطرح کرده است بعد تقسیم کار کرده است. گفته از این سه تا، دو تای آن را آن مدلی که من میگویم تو بیاور. یکی اصلی آن را من میآورم. آیه 96 سوره اعراف. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض» خدا میگوید اول آمنوا بشو، انگیزهات را الهی کن. انگیزهات پول نباشد چون متوقف میشوی. الآن خیلیها پولدار شدهاند دیگر ایستادهاند که نمیدانند چکار کنند. انگیزهات شهرت شود متوقف میشوی. انگیزهات قدرت هم باشد متوقف میشوی. انگیزهات شهوت هم باشد متوقف میشوی. میمانی چون سیر میشوی. یک انگیزهای که هیچوقت تو را متوقف نمیکند خدایی شدن است. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا» هیچوقت موتورت خاموش نمیشود. چون برای رسیدن به خدا راه بینهایت است. دو، «وَ اتَّقَوْا» جادهات هم جاده تقوا انتخاب کن. تقوا یعنی بایدها و نبایدهای دینی. در همه موضوعات. در هر موضوعی ما بایدها و نبایدها داریم که قرارداد تقوا را هم انشاءالله به حول و قوه الهی میگویم. سه، خدا میگوید این دو تا را تو بیاور، انگیزهات را الهی کن، برنامه و جادهات را هم جاده تقوا انتخاب کن، امکانات شما با من. از آسمان میریزم، از زمین هم میجوشانم. نگران نباش، من کسری بودجه هم ندارم. هم لله خزائن السموات والارض و هم لله میراث السموات والارض. اما میدانید دنباله آیه به استادهای عزیز چه گفتم؟ دنباله آیه میگوید: «وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون» من به این قشنگی فرمول را گفتم. مردم این نسخه را باور ندارند یک. باور کامل. دو، تلاوت نکردند. سه، تدبیر هم نمیکنند. تکذیب هم میکنند. من هم آنها را مبتلا میکنم به غلطکاریهای خودشان. میدوند، میدوند، هشت آنها گروی نه آنها است. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً» پس قرارداد استفاده از این نسخه نورانی آسمانی، نسخه بینظیر، نسخه بیبدیل، خدا گفته است پشت به پشت هم بدهید نمیتوانید یک آیه این را بیاورید. نمیتوانید چون این از طرف خالق است. میتوانید باورش کنید، ایمان بیاورید. یک؛ دو، تلاوتش کنید. سه، حتی دیدهاید که من در یک برنامه گفتهام روزی صد بار شاید پیامک گوشی موبایل را باز میکنیم ببینیم چه پیامی آمده است، خب روزی چند بار هم صندوق پیامک خدا را باز کنیم. صندوق پیامک امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه را باز کنیم. صندوق پیامک امام سجاد، صحیفه سجادیه را باز کنیم. صندوق پیامک ائمه، روایات را باز کنیم. به ما چه گفتهاند؟ اگر به درد نمیخورد به دیوار بزنید. بعد تدبر کنیم سه. چهار، و عمل کنیم. آمنوا و عملوا الصالحات. فرمود نسخه را که میگیرند، همه شما این لطیفهگونه را شنیدهاید. رفت دکتر، آقای دکتر به او نسخه داد، اعتماد داشت ولی خوب عمل نکرد. رفت به آقای دکتر گفت، آقای دکتر نسخه شما افاقه نکرد. گفت این داروها ساعتی بود. سر ساعت خوردی؟ دوازده ساعتی، هشت ساعتی، بیست و چهار ساعتی. گفت: نه، همینطوری خوردم. قاطی پاتی. گفتم خب نشد دیگر. گفت آنجا فهمیدم نمازم را به وقت نخوانم اثر نمیکند. این نسخه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» این نماز را بخوانی یک داروی بیمه است. بیمهات میکند. حاج پس ما چرا بیمه نشدیم؟ چون درست نخواندم.
شریعتی: من چون فضای شما خیلی فضایی است که نزدیک به دوران جبهه و جنگ و دفاع مقدس و شهداء است، به نظرم شهداء درست این مراحل را طی کردهاند و ثمره آن را هم و نتیجه آن را هم دیدهاند.
حجت الاسلام ماندگاری: چون فرمودید یک خاطره از حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله میگویم. فرموده خود آنها است. فرمودند در یکی از عملیاتها من در جبهه بودم. در سنگر فرماندهی بودم. بیرون سنگر یک نوجوانی داشت یک نماز خیلی باصفایی میخواند. گلوله میآمد. ترکش و اینها بود. گفتند به این نوجوان بگویید از قول من بیاید در سنگر نماز بخواند. به او یا خودشان گفتند یا واسطه. نوجوان برگشته بود و ایشان عرض کرده بود آقا شاید نماز آخرم باشد. حضرت آیت الله جوادی چون فرمودند من این را نقل میکنم والّا من جسارت نمیکردم. فرمودند من متوجه نشدم که «الصلاة قربان کلی تقی» نردبان معراج است. «الصلاة معراج المؤمن» گفتم خب دیگر حال او را به هم نزنم. نمازش را با صفا خواند. شب عملیات شده بود. از دوستان فرمانده صبح پرسیدم این نوجوانی که دیشب اینجا نماز میخواند کو؟ گفت حاج آقاد دیشب شهید شد. از دامن زن مرد به معراج میرود با نردبان نماز. و آنها باور داشتند، تلاوت کردند، تدبر کردند و عرضم به خدمت شما عمل کردند. حالا تدبری است چون نماز را فرمودید. خیلی از نوجوانها این سؤال را از من میپرسدند چکار کنیم اهل نماز شویم. این خاطره را گفتهاند. یک جوانی به من گفت من میخواهم با شما عکس بگیرم. گفتم برای چی؟ گفت خب شما را در تلویزیون نشان میدهند. اگر شما هم ناراحت نشوید، بقیه هم ناراحت نشوند. گفتم راز بقا را هم در تلویزیون نشان میدهند. خندید. گفت خب شما مشهور هستید حاج آقا. دوست داشت. گفتم من مشهورتر هستم یا حاج آقا؟ گفت خدا. آیه آن را هم خواندم. هو الاول والاخر والظاهر والباطن. گفتم خدا میگوید روزی ده بار بیا با خودم عکس سلفی بگیر. گفت کجا؟ گفتم در نماز. ایاک نعبد و ایاک نستعین. یعنی خودم و خودت. انقدر خودمانی تو داری با او حرف میزنی. تازه گفته بیا با من رفیق باش و عکس بگیر، هر وقت زنگ بزنی گوشی تو را جواب میدهم. «ادعونی استجب لکم» هیچوقت خوابم هم نمیبرد. «لاتأخذه سنة و لا نوم». مشغولی هم نمیزنم. «يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْع». خرابکاری هم بکنی دوستت دارم. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ». خیلی هم خرابکاری کنی باز هم تو را ناامید نمیکنم. «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» حالا هی من میگفتم این جوان داشت روی این آیات فکر میکرد. چشمان او پر از اشک شد. تازه منِ خدا پولدارترین هم هستم. الآن آیه آن را خواندم. َ «لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَفْقَهُون» هوایت را دارم. زور من هم از همه بیشتر است. «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» دوام پادشاهی من هم از همه بیشتر است. «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» اطلاعات من هم از همه بیشتر است. «لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» گرهها را باز میکنم و « لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» باور کنید آقای شریعتی اینها را گفتم این بچه اشک میریخت. گفت چرا من راجع به نماز اینطوری فکر نکردم. گفتم خب نمیخواهی تدبر کنی قربانت بشوم.
شریعتی: و قرآن ما را به اینجا میرساند.
نظافت: میرساند. نماز قرارداد رفاقت با خدا است. این هم باز یک قرارداد است انشاءالله میگوییم. نماز قرارداد رفاقت با خدا است. حتی به ادبیات بچهها میگویم رفیق جینگ خدا میشوی. حضرت موسی گفت خدایا تو دور هستی که فریاد بزنم یا نزدیک هستی که با تو نجوا کنم. فرمود: «أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي». تو به یاد من باش، «يَذْكُرُونَنِي فَأَذْكُرُهُم» تو به یاد من باشی، خودمانی با هم حرف میزنیم. خیلی با هم رفیق میشویم. «یا رفیق من لا رفیق له» تازه رفاقت آن هم این است که وقتی دیگران رهایت میکنند، او رهایت نمیکند. گفت یعنی من تا الآن نماز نخواندم به کی ضرر زدم؟ گفت به خودم. این تفکر است، این تدبر است.
شریعتی: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ».
حجت الاسلام ماندگاری: «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»
شریعتی: یعنی اگر ایمان نیاوردی، عمل نکردی به خودت ضرر زدی.
حجت الاسلام ماندگاری: هنوز در حال و هوای فاطمیه هستیم. بگذارید یک تدبر دیگر را بگویم. شاید کمی پرانتز ما طولانی شود اما عیب ندارد. به قول عزیزان جای آن هست. رفتم در یک مجلسی از دختران جوان بودند. دبیرستانی. گفتم دختران گل من، شما دوست دارید به شما بچه بگویند یا بزرگ؟ همه گفتند دوست داریم به ما بزرگ بگویند. گفتم بزرگی به قد است؟ نه. به وزن است؟ نه. به سن است؟ نه. به مدرک است؟ نه. به چی است؟ همه گفتند بزرگی به عقل است. گفتم بارک الله. میشود شاخصهای عقل را بگویید که یک بار دیگر هم اشاره کردیم؟ گفتگو شد. گفتم شاخصه عقل، آخربینی است، عاقبتاندیشی است. بچهها تا حالا فکر کردهاید عاقبت بیحیایی چیست؟ اصلاً به آخرت آن اصلاً کاری ندارم. آخرت آن را بروید از آیات قرآن ببینید. عاقبت همین دنیا. من الآن خدای ناکرده لباس بیحیایی میپوشم، چند روز دیگر چه بلایی سر من میآید؟ گفتند نمیدانیم. گفتم من سه چهار تا را برای شما میگویم. فکر کنید. معنای تدبر این است. اینهمه آیات حیا و حجاب داریم، «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَض»، «فلا يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ»، این همه آیات حجاب داریم. حتی آن آیه 59 سوره احزاب است اگر اشتباه نکنم میفرماید خدا به همسران پیغمبر که اگر حیاء و حجاب نداشته باشید، شما را با جنسیت انتخاب میکنند نه با انسانیت. یعنی مورد اذیت و آزار قرار میگیرید. این همه گفته شده است برای ما ضرر دارد. فکر کردید؟ گفتند نه. گفتم من یکی از آنها را بگویم. پنج شش تا دارم یکی از آنها را اینجا میگویم. گفتم بچهها به نظر شما ناکامی خوب است یا بد است؟ همه گفتند ناکامی بد است، عقلانی نیست. گفتم ببینید تیمهای ورزشی بازی میکنند، یک تیم بازنده میشود. مرد بزرگ جلوی اینهمه دوربینهایی که دارند فیلمبرداری میکنند وسط میدان مینشیند گریه میکند. در کنکور شما قبول نمیشوید مینشینید گریه میکنید. در خواستگاری جواب رد میشنوید مینشینید گریه میکنید. خب این چه وضعش است؟ گریه میکنید دیگر. گفت راست میگویید. گفتم حالا فرمول ناکامی چیست حاج آقای شریعتی. باز هم گفتم حاج آقا خدایا نصیب و روزی همه بینندگان و همه نوجوان حج خانه خودت نصیبمان بفرما. گفتم فرمول ناکامی سه کلمه است. فکر کنید. یک، چشمها میبیند. چشم که میگوییم یعنی حواس ظاهری. گوش هم میشنود. دلها میخواهد، دستها نمیرسد. همین سه تا. این ناکام میشود. ورزشکار چشمش جام طلا را دیده است. دلش هم خواسته است ولی به آن نرسیده است.
شریعتی: دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
حجت الاسلام ماندگاری: خواستگار طرف را دیده است، دلش هم خواسته است، نرسیده است. بچهها قبولی دانشگاه را دیدهاند، دلش هم خواسته است، نرسیده است. مثال فراوان است. گفتم بچهها، دخترهای گل، وقتی مرد و زن بیحیا راه بروند، مثل عروسک راه بروند، مرد و زن همه در فضای مجازی، در خانهها، در مهمانیها همه را میبینند. جذاب است. اصلاً بیحیایی جذابیت دارد. جذاب است و خواستنی نمیشوید، جذاب میشوید. یعنی مردم میخواهند برای لذت بردن استفاده کنند. وقتی بیحیا راه رفتی، مردم میبینند. مرد و زن همدیگر را میبینند. دختر و پسر. دلها میخواهد ز دست دیده و دل هر دو فریاد. دستها نمیرسد. گفتم بیحیاترین آدمها هزار تا را میبیند به پنج تای آن میرسد. 995 تای آن ناکام است. فکر نمیکنید اگر قرآن و روایت اینهمه تأکید کرده است لا دین لمن لا حیاء له، برای این است که ناکامی در جامعه زیاد نشود؟ فکر نمیکنید وقتی حضرت زهرا (س) وجود نازنین پدرشان رسول الله (ص) فرمودند فاطمه جان از پاشنه در به داخل خانه مأموریت شما، از پاشنه در به بیرون از خانه مأموریت امیرالمؤمنین، منظور پیغمبر این نبود که پای خود را در کوچه نگذاری. نه، نه. برای رفتن بیرون لهله نزنید. اینجا حضرت زهرا یک جمله قشنگی فرمودند. تاریخ است. فرمودند بابا چقدر قشنگ شد که مأموریت من را مشخص کردی. چقدر خوب شد نه مردها دیگر من را میبینند و نه من مردهای نامحرم را میبینم. برای اینکه مورد اسباب ناکامی جامعه را فراهم نکنم. ببینید اگر تدبر کنید روی تک تک دستورات خدا، این نسخه از طرف خالق آمده است. گفتیم خالقی که حرفهای او مطابق عقل است، مطابق فطرت است، مطابق سعادت است. اگر ایمان پیدا کردی بینسخه، تلاوت کردیم، تدبر کردیم، عمل هم کردیم. کسی که یادتان هست در همین برنامه در فصل قبلی که من بودم یک دخترخانمی نامه نوشته بود که من شبها خواب راحت ندارم. من برای او قصه حیاء و حجاب را گفتم، اینطوری هم توضیح دادم. بین آدمها انرژی مثبت و منفی رد و بدل میشود. گفتم وقتی دختر گلم شما مثل عروسک بیرون بیایی، انرژی منفی به سمت تو میآید. انرژی منفی هم یک نمونه آن چشمزخم است. امیرالمؤمنین (س) از یک قبرستان عبور کردند، فرمودند اکثر اینها چشم خوردند مردند. حتی یک جا به یک خانمی در یک محیطی بود، دخترش را مثل عروسک درست کرده بود. گفتم خانم دخترت را چشم میزنند خدای ناکرده میمیرد. بابای بچه گفت حاج آقا هر کسی بچهام را چشم بزند، چشمهای او را از حدقه در میآورم. گفتم چشمزخم مثل هفت تیر نیست که بدانی چه کسی شلیک کرده است. نمیفهمی از کجا خوردهای. بعد آنجا به دختر گل گفتم وقتی تو با آن قیافه بیرون میآیی، ده نفر تو را میبینند، دو نفر از آنها هم تصویر زیبای تو را نگه دارند، شب از توی خانهشان انرژی منفی به سمت تو میفرستند چون دارند به تو فکر میکنند. الکتریسیته جسم آدم را میلرزاند، انرژی منفی، نگاه حرام، روح آدم را میلرزاند. تازه آرامش را از تو سلب میکند، تو در خانهتان هستی، او هم درخانهشان است. بعد حالا اینطوری در ذهن من هست که بعد پیغام داده بود که یک کم حیاء و حجاب را رعایت کردم آرامش من بیشتر شد. قرآن دارد میگوید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم»، «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن» ادامه آیه 30 و 31 سوره نور میگوید آرامش خودتان است. اضطراب نداشته باشید. روحتان آرام باشد. باطنتان پاک و مطهر باشد. به نفع خود شما است. پس اگر میخواهیم از این نسخه واقعاً که داریم قرارداد تعلیم و تربیت را میگوییم وسط آن آمدیم این نسخه را، قرارداد را باز کردیم چون مهم بود، باید به این نسخه ایمان بیاوریم. آن را تلاوت کنیم. تدبر کنیم. «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ» من که میگویم تدبر کنیم، من که در جلسات میگویم دوستان یادداشت کنند، برای این است که هم تلاوت ما بیشتر شود و هم تدبر ما. و هم عمل ما. آدم هی نسخه را نگاه میکند، دقیقتر عمل میکند.
شریعتی: آن مداومت در عمل و استمرار آن هم خودش خیلی نکته مهمی است.
حجت الاسلام ماندگاری: مداومت این دو اصل آخر است. قدم پنجم، ششم. «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ». به دیگران آدرس بدهید. من گاهی وقتها به دوستان اینطوری گفتم. گفتم عزیزان یک غذاخوری خوب پیدا میکنید، یک لباسفروشی خوب، یک لوازم منزل خوب و ارزان و جنس خوب. به همه دوستان خود پیامک میکنیم. بابا خب بیا آیات قرآن را هم عمل کردی، کیف آن را بردی. آقای شریعتی اعتکاف چطوری رهایشان نکرد؟ هر عزیزی از خانواده من و شما رفت، به بقیه گفت چه کیفی دارد. این میشود «تَواصَوْا بِالْحَقِّ». اربعین چطوری اربعین شد؟ هر کسی رفت گفت ناخورده چه میداند آنکه خورده میداند. حج عمره چرا انقدر گسترش پیدا کرد؟ چون هر کسی رفت گفت نمیدانی دور خانه خدا چرخیدن چه لذتی دارد. راهیان نور چرا انقدر گسترش پیدا کرد؟ هر کسی رفت گفت نمیدانی شلمچه و طلائیه و اروند، اینجاها چخبر است. یکبار برو ببین چه خبر است. ما اگر برای مسجد رفتن همینطوری تبلیغ کنیم. برای هیأت رفتن، برای حجاب، برای نماز. برای اینها «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ»
شریعتی: چه دلسوزیای میخواهد. آن دلسوزی اگر اتفاق بیفتد.
حجت الاسلام ماندگاری: ریشه آن ایمانی است. من عرض کردم. من حتی گاهی وقتها در مجالس اینطوری میگویم. میگویم مردم مثلاً مجلسی است مثلاً صد نفر آمدهاند، مثلاً دویست نفر. میگویم اگر در این مجلس یک هدیهای به شما میدادند میگفتند هیچ محدودیتی هم ندارد. فردا شب تنها میآمدی یا بچههای خود را هم میآوردی؟ قطعاً میآوردم. میگفتم به خدا اینها هدیههای آسمانی است. بیاورید من به آنها بدهم. «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ». این مرحله پنجم. مرحله ششم استفاده کامل از این نسخه، «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر» دشمن میخواهد این نسخه را از ما بگیرد، بایستیم از او دفاع کنیم. استقامت کنیم. آن استقامتی که امروز میخواهد به عنوان آخرین مرحله قرارداد تعلیم و تربیت بیاید. پس یک قرارداد وسط قراردادهای خود گفتیم. قرارداد استفاده از هر نسخهای من جمله نسخه آسمانی قرآن و عترت. نورانی قرآن و عترت. این 6 مرحله را مردم بنویسند، جوانها و نوجوانهای عزیز بنویسند، ما به خودمان نمره بدهیم. چون ببینید یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا. حتی باید لحظه به لحظه ایمان ما به این نسخه بیشتر شود. همه بگویند. و همینجا میخواهم باز یک قصهای را اشاره کنم. خدا نکند کسی ایمان ما را از این قرآن از ما بگیرد. فضیل بن عیاض عاقبتبخیر شد به خاطر چند تا نکته قشنگ در زندگی او بود. یکبار مال کاروانی را دزدید. در یک بخش این مال یک دستمالپیچی بود به نام آیتالکرسی. تا آیتالکرسی را دید، گفت همه مال کاروان را برگردانید. آقا ما کلی معطل شدیم، ایستادیم که این مال گیر ما آمده است. گفت ببینید من دزدی مال میکنم به خاطر گرسنگی خود. توجیه درستی نیست. گفت حالا گرسته هستم. اما دزدی اعتقاد نمیخواهم بکنم. دزد دین مردم نمیخواهم بشوم. این آدم که دستمالپیچ آیتالکرسی را بسته، اعتقادش این است که آیتالکرسی اموالش را حفظ میکند. اگر من دزدیدم میرود در شهر و دیارشان داد میزند که آی مردم آیتالکرسی خاصیت خود را از دست داده است. ببینید خیلی دردناک است که من خدای ناکرده به دیگران بگویم دیگر قرآن نخوان، دیگر هیأت نرو، دیگر کربلا نرو. من نتیجه نگرفتم. اول دیگر توصیه به حق کنید، توصیه به باطل کنید. نعوذ بالله. امروز حتی من برادرانه و مشفقانه به همه مسئولین جمهوری اسلامی میگویم. یکی گفت حاج آقا مسئولین جمهوری اسلامی خیلی اشکال دارند. گفتم من یقین دارم اشکال دارند ولی خیلی آن را نمیدانم. احتمال نمیدهی خیلی از آنها هوشمندانه تبلیغ میکند؟ گفت چطور؟ گفتم امیرالمؤمنین (س) اشکال داشت؟ گفت نه. گفتم امیرالمؤمنین انقدر تبلیغات سوء کردند که از چشم مردم افتاد. دشمنی که میتواند امیرالمؤمنین معصوم را از چشم مردم بیندازد، مسئولین و ولی فقیه غیرمعصوم را راحتتر میتواند از چشم بیندازد. من نمیگویم اشکال ندارد. حتماً معصوم نیستند. هیچکس در این مملکت معصوم نیست. آن اعتماد ولی آنقدری هم که تو فکر میکنی اشکال ندارد. از این طرف به مردم این را میگوییم، از این طرف به مسئولین میگویم. مسئولین بزرگوار مشفقانه و برادرانه میگویم. اگر خدای نکرده شما حقکشی کردید، پارتیبازی کردید، اختلاس کردید، حق و ناحق کردید، خدمت نکردید، ترک فعل کردید، کار مردم را راه نینداختید، مردم به شخص شما بدبین نمیشوند. مردم به جمهوری اسلامی و اسلام و ولایت بدبین میشوند. به نظام اسلامی. نتیجه آن در انتخابات دیده میشود. و بترسید از اینکه دزد اعتقاد مردم باشید. این دزدی اعتماد است. یک حدیث قدسی را هم اینجا حیفم میآید نخوانم. حدیث معراجی پیغمبر (ص) که بر درهای بهشت و جهنم جملاتی نوشته شده بود بر یکی از درهای جهنم که حدیث قدسی است نوشته است اذل الله من اعان الاسلام. خدا ذلیل میکند هر کسی اسباب اهانت به اسلام را فراهم کند. امروز جمهوری اسلامی است. هر مسئولی خطا بکند مردم به اسلام بدبین میشوند. حواسمان باشد. هر عمامه به سری خطا بکند. تعارف هم نداریم. هر کسی که جایگاهی در این نظام دارد خدای ناکرده خلاف کند، مردم به اسلام بدبین میشوند. این هم بگویم باز دوباره میگویم. دشمن از کاه کو میسازد. دشمن از اشکالات ریز ما، اشکلات درست تکثیر میکند. ما حق اشکال ریز هم نداریم که آتو دست دشمن بدهیم.
شریعتی: بهانه نباید دست آنها داد.
حجت الاسلام ماندگاری: این میشود «و تواصعوا بالصبر» تحمل کنید این نسخه را دفاع میکنید.
شریعتی: این همان استقامت است.
حجت الاسلام ماندگاری: همان استقامت است که برگردیم به همان قرارداد تعلیم و تربیت خود که در قرارداد تعلیم و تربیت گفته است ما در هر مدرسهای سه تا کار میکنیم. یک، پرسش میکنیم. آقا راه چیست، چاه چیست. آیه آن را خواندیم «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» در هر مدرسهای اقتدار میکنیم، از مربی تبعیت میکنیم. خدا هم گفته است «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم». یک عده هم میروند اطاعت از شیطان میکنند. یک عده هم دنبال مردم راه میافتند. سه، خدا گفته است مرحله سوم استقامت کنید که آیه آن را شما تلاوت فرمودید. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا». پیغمبر نگران پرسش ما نبودند. نگران اطاعت ما هم نبودند. مردم هم جسته و گریخته پرسش میکنند. حالا قبل از عمل یا بعد از عمل. شکسته بسته هم اطاعت میکنند. پیغمبر فرمود (39:35 نامفهوم) گفتند به خاطر کدام آیه؟ فرمود: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» پیغمبر نگران استفامت ما است. همان اتفاقی که بعد از رحلت پیغمبر افتاد که این روزها مردم روضه آن را خواندند. مردمی که قبل از رحلت پیغمبر خدا اینطوری آنها را معرفی میکند. «وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجا» بعد از رحلت پیغمبر همین مردم را خدا باز اینطوری معرفی میکند. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِه» آیه 54 سوره مائده. یعنی ثبتنامیهای قبل از رحلت پیغمبر ما اینطوری معنا میکنند. بعد از رحلت پیغمبر مردود شدند چون پای ولایت استقامت نکردند. مردم کوفهای که آمدند سراغ امیرالمؤمنین استقامت نکردند. مردم کوفهای که سراغ امام حسن و امام حسین آمدند استقامت نکردند. آنجا خدا وعده نسل سلمان را دارد. «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْم» انصافاً مردم ایران 45 سال است که دارند استقامت میکنند. مسئولین به خدا باید قدر این مردم را بدانیم. 45 سال جنگ را تحمل کردند، تحریم را تحمل کردند، گرفتاریها را تحمل کردند، حتی سوء مدیریتها را تحمل کردند. هر چه فشار بوده است تحمل کردند و پای اسلام ایستادهاند. به مردم عزیز میگوییم آقا فرمودند ما نزدیک قله هستیم. استقامت کنید. قله این نظام هم انشاءالله اتصال به ظهور است. به مسئولین هم میگوییم شما در مسیر خدمت استقامت کنید. به مردم میگویید استقامت کنید در مسیر حمایت، به مسئولین میگوییم در مسیر خدمت استقامت کنید. خدمت هم کسی نمیتواند بگوید من الگو ندارم. حاج قاسم الگو، شهدای عزیز ما الگو. شهید فخریزاده الگو، شهید صیاد و همت و آبشناسان و شهدای ارتش، شهدای بسیج، سپاه، شهدای روحانی، شهدای هر قشری داریم الگو، شهدای دانشآموز الگو. اینها استقامت کردند. حضرت زهرا (س) الگو. استقامت کنیم باید این بشارت الهی، «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون» آن هدف را، آن نتیجه را نگاه کنید میدوید. من مثال بچهگانه بزنم. بچه میخواهیم چهار دست و پا یاد بگیرد نمیآید. یک شکلات دست خود میگیریم. به ذوق شکلات میآید. شکلات را هی عقب میبریم. بعضیها میگویند چرا خدا بهشت را عقب برده است. گفتم خدا میخواهد به بهانه بهشت این استقامت را به ما بدهد.
شریعتی: ما را راه بیندازد.
حجت الاسلام ماندگاری: «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا» وعده خدا حق است. پس استقامت کنیم تا انشاءالله به وعدههای الهی برسیم. پس امروز دو قرارداد تکمیل کردیم. یک قرارداد تعلیم و تربیت. پرسش قبل از عمل نه بعد از اجل. اقتدای به مربیان و الگوهای الهی، استقامت برای رسیدن به نتایجی که خدا به ما وعده داده است. یک قرارداد هم گفتیم برای استفاده از نسخه قرآن و عترت، ایمان، تلاوت، تدبر، عمل، تبلیغ و توصیه به حق و دفاع و صبر و استقامت. انشاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد که پای قراردادها بایستیم. خدا گفته شما پای قرارداد باشید من هستم. «أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُم»
شریعتی: انشاءالله. خیلی از شما متشکرم.
صفحه 523 قرآن کریم آیات پایانی سوره مبارکه ذاریات و آیات ابتدایی سوره مبارکه طور.
حجت الاسلام ماندگاری: من میخواهم بگویم بیاییم پای قرارداد خدا باشیم، کارمند خدا بشویم، نگران حقوق خود نباشیم. آیه 58 سوره ذاریات که تلاوت شد. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ» خدا کسری بودجه ندارد، حقوق ما را میدهد، رزق ما را میدهد، فقط پای قرارداد آن باید باشیم که قرارداد رزق را هم انشاءالله یک روزی میگوییم. لذا من میخواهم دعای پایانیای که شما مرحله قبل کردید کامل کنم. از این به بعد بیاییم عادت کنیم، بگوییم خدایا توفیق ایمان بیشتر، توفیق تلاوت، توفیق تدبر، توفیق عمل، توفیق صبر و مقاومت، به همه ما، به همه دوستداران قرآن و عترت عنایت بفرما.
شریعتی: الهی آمین. انشاءالله. خیلی از شما ممنون و سپاسگزارم.