اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-09-06-حجت الاسلام پناهیان-نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی (کفر) و نکاتی پیرامون حضرت زهرا سلام الله علیها

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم ها، آقایان سلام، بهترین ها الهی برای شما رقم بخورد. خیلی خوشحال هستیم که با هم هستیم و در کنار هم هستیم و با احترام و با افتخار در در محضر حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز سلام علیکم و رحمه الله خیلی خیلی خوش آمدید


حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم و رحمۀ الله و خدمت بینندگان عزیز هم سلام عرض می کنم.  شهادت بسیار مظلومانه معصومه ترین شخصیت عالم حضرت زهرا (س) را تسلیت عرض می کنم که به روایتی امروز هست. خوش به حال کسانی که در این روزها توفیق پیدا می کنند یک ارتباط قلبی خوب با مادر دو عالم حضرت زهرای اطهر (س) پیدا کنند. مادر به این دلیل می گویم که وقتی رسول خدا فرمود أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة در واقع رسول خدا پدر این امت هستند. خب به حضرت زهرا (س) می فرمودند ام ابیها. از نظر مقام معنوی و مرتبت و از این جهت که وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى‏. اصلاً به وجود این اولیاء خدا هست که خدا به اهل عالم روزی می دهد. از این جهت حق مادری به همه اهل عالم دارند. حالا ممکن است عده ای نشناسند. تسلیت عرض می کنم ان شاءالله که خداوند متعال ما را جزء داغداران مظلومیت حضرت زهرا قرار بدهد.
شریعتی: و خداوند اگر واعتصموا می گوید/ از کرامات نخ چادر او می گوید. ان شاءالله که امروز همه ما متوسل شویم و متمسک شویم به این نور که لیله القدر عالم ما هست. خیلی خب بحث ما راجع به کفر و مفهوم کفر بود. که بنا شد از یک زاویه دیگری به این مفاهیم دینی نگاه کنیم عمیق تر یک بازنگری در این مفهوم داشته باشیم، ناتمام ماند و به دوستان وعده دادیم که ان شاءالله امروز به این مفهوم خواهیم پرداخت و ان-شاءالله صحبت های شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. صفات قلبی ما، حالات روحی ما، گاهی از اوقات روی فکر ما اثر می گذارد. البته همیشه مؤثر هست. حالات قلبی هم ما همیشه روی اندیشه ما اثر دارد ولی گاهی اوقات اثر آن خیلی منفی و خیلی واضح و آشکار هست. مثلاً یک کسی که می ترسد مدام احتیاط را تئوریزه می کند زیادتر از حدی که باید احتیاط کرد. یا کسی که مثلاً آدم خسیسی هست
شریعتی: آن خصلت را تئوریزه می کند و رویه زندگی او می شود.
حجت الاسلام پناهیان: ذهن او به آن سمت حرکت می کند. ما نمی توانیم فرضی برای انسان داشته باشیم، حالتی را برای انسان تصور کنیم که گرایش های او، احساسات او روی اندیشه او اثر نگذارد. مثلاً یک پژوهشگر معمول هست که می گویند خب پژوهشگرها نباید تحت تأثیر احساسات قرار بگیرند. یک محقق باید حقیقت را ببیند. آن هم تحت تأثیر یک گرایش به نام حقیقت طلبی، حقیقت جویی باید باشد. اگر عاشق حقیقت نباشد به حقیقت نمی رسد. پس ما در هر حالت تحت تأثیر گرایش های خود هستیم و باید باشیم. حتی آن جایی که می خواهیم بی طرفی داشته باشیم باید عشق به عدالت داشته باشیم، عشق به حقیقت داشته باشیم تا آن بی طرفی محقق شود. احساسات ما خیلی روی اندیشه ما اثر می-گذارد. ولی گاهی اوقات این اثری که از احساسات روی اندیشه می آید خیلی منفی هست و خیلی گل درشت می شود. بعضی ها گرایش-های بدی دارند این گرایش های بد آنها باعث می شود که دیگر افراد واقع بینی نباشند. این جا هست که این گونه مورد واقع بین نبودن مورد مذمت خدا قرار می گیرد، خدا حق می داند این افراد را عذاب کند. اینها برجسته ترین نمونه های کفر هستند. چرا خداوند در قرآن این قدر از کافرها ناراحت هست و به آنها غضب می کند؟ ممکن است بعضی ها بگویند که آقا این نفهمیده است، این به این مطلب نرسیده است. خدا به هیچ وجه کسی که نفهمیده و به یک مطلب نرسیده است را یا کسی را که نمی داند هیچ وقت عذاب نمی کند.
شریعتی: تو فهمیدی ولی کتمان می کنی، تو فهمیدی ولی واقعیت را می پوشانی.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. یک نوع آن همین هست. فهمیده است و کتمان می کند. یک نوع آن این است، اگر نفهمیده مقصر بیماری های قلب او بوده است که نگذاشته است بفهمد. عنایت فرمودید این نوع آن را هم در قرآن داریم. بعضی ها هستند به یک مطلبی واقعاً نمی رسند. آدم به چشم های آنها نگاه می کند می گوید واقعاً من به این مطلب نرسیدم. آقا هر چه دلیل می آورید باز متقاعد نمی شود. هر چه نشانه می آورید ... همه متقاعد می شوند، دلایل منطقی هست، ولی او متقاعد نمی شود.
شریعتی: چه چیزی در وجود شما هست که نمی گذارد متقاعد شوید؟
حجت الاسلام پناهیان: که نمی گذارد متوجه آن شوید؟ نمی گذارد شما آن را ببینید؟ دیدن خود متوقف بر آن احساسات ما هست. آن گرایش های ما هست آن وقت کسی آن جا به خود ظلم کرده باشد، گرایش های بدی داشته باشد حتی ممکن است دیگر نفهمد. حتی دیگر ممکن است متوجه نشود. بعد از این که از خواب زندگی خود با مرگ بیدار شد آن جا یک دفعه بگوید من با خود چه کار کردم. چرا من این چیزها را نمی فهمیدم.
شریعتی: آن وقت چشم من باز نبود، آن وقت چشم خود را روی حقیقت بسته بودم.
حجت الاسلام پناهیان: پس کفر ورزیدن یک صورت آن این هست که آدم می داند و انکار می کند، یک صورت آن این هست که ... که این خیلی بد هست کسی بداند و انکار کند، ولی اگر کسی ندانست و این نادانی او علت آن بیماری قلبی او بود، این هم یک نوع کفر هست که خدا با اینها غضب می کند. می فرماید مردم شما نمی-دانید که من چه جوری به این اتمام حجت کردم. این پیش شما ادا در می آورد و می گوید من منطقاً و عقلاً به این مطلب نرسیدم.
شریعتی: این که خیلی خطرناک هست.
حجت الاسلام پناهیان: پیامبران الهی برای پیچیدگی این موضوع خیلی تلاش کردند که روشنگری کنند که آقا این که دارد می گوید من منطقاً متقاعد نشدم یک مشکل دیگر دارد. اصلاً ماجرای آن در واقع دعایی که حضرت رسول در صحرا می خواستند، ماجرای مباهله که فرمودند بیایید همدیگر را نفرین کنیم سر همین بود. آنها خود را به نفهمی زده بودند یا واقعاً نمی فهمیدند و قبول نداشتند. بعد حضرت برای این که اینها را بیدار کند آنها آمدند مناظره کنند حالا بعضی ها می گویند نقشه آنها از اول این بود که بعد از این که با پیامبر مناظره کردند بیرون بیایند بگویند ما متقاعد نشدیم. خب خیلی اثر روانی منفی داشت. رسول خدا جلوی آنها را گرفت. گفت اگر متقاعد نشدید برویم مباهله کنیم. در دین شما هم که هست. آنها این جور نبود که با مباهله آشنا نباشند. که بعد آمدند برای مباهله بروند داستان این جوری شد که یکی از پیران آنها گفت که اگر این پیامبری که می گوید پیامبر هست با اهل بیت خود آمد با عزیزترین کسان خود آمد در میدان نروید این دارد راست می-گوید. اما اگر با اصحاب خود آمد بروید معلوم هست که خبری نیست. فرد گذاشتند که حضرت رسول آمدند ببینند که دارند با چه وضعی می آیند. وقتی دیدند حضرت رسول با فاطمه آمد. با حسن و حسین فاطمه آمد. با علی خود آمد و بعد آنها مباهله را ترک کردند. گفتند این عزیزترین کسان او همین ها هستند که در میدان آورده است. او صداقت دارد. ببینید این جا دیگر بحث استدلال نیست. بحث به هم زدن آن پیچیدگی های کفری است که در درون افراد وجود دارد. پس همه چیز با گفتگو حل نمی شود. همه چیز با مدارا حل نمی شود. گاهی کار داستان پیامبر به نبرد کشید و پیامبران دیگر.
شریعتی: برای این که حق آشکار شود.
حجت الاسلام پناهیان: برای این که حق آشکار شود. ابا عبدالله الحسین با مظلومیت خود این کار را کردند. حضرت زهرا (س) با وجود خود، مظلومیت خود در مدینه خواستند حق را آشکار کنند از یک زاویه دیگری که دیگر ننشینند بحث مفصل کنند سر موضوع حقانیت امیرالمؤمنین علی (ع). نه این بحث نکردند، اهل بحث نبودند، بحث کردند فایده ای نداشت. بحث کردند آنها دچار موضوعی شده بودند که حالا صحبت می کنیم.
شریعتی: و آن شهادت سید الشهداء و مظلومیت حضرت زهرا و آن مباهله در واقع قصه اتمام حجت بود.
حجت الاسلام پناهیان: روشن کردن حق، مقابله کردن با انواع کفر. پس یک وقت هست که آن وضعیت خطرناک پیش می آید که شما خطرناک فرمودید خیلی هم به جا بود که طرف واقعاً متقاعد نمی شود، واقعاً متوجه نمی شود، ولی علت آن یک بیماری قلبی هست. «في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» (بقره/10) یک وقتی هست که نه متوجه می شود ولی انکار می کند انکار او هم باز به خاطر بیماری قلبی او هست ولی حداقل خودآگاهی دارد. مثلاً به ابوجهل می گفتند که رسول خدا دعوی نبوت کرده است گفت آن که دروغ نمی گوید. او آدمی نیست که دروغ بگوید. می دانم راست می-گوید. حتی یک باری دیدم با پیامبر مصافحه می کند بعد از این دعواها، بعد از شروع نبوت و رسالت. گفتند چرا او را بوسیدی؟ گفت خب چون شخصیت خیلی خوبی دارد، جذاب هست، او را دوست دارم، گفتند خب می خواهید ایمان بیاورید؟ گفت نه نمی-توانم حسادت خود را چه کار کنم. ببینید این مسئله آن جا یک آدم هوشیاری بود، یک آدم رکی هم بود. آدم صریحی هم بود. حرف خود را راست می زد. این یک نوع کفر هست. یک نوع کفر آن پیچیدگی را دارد که عرض شد. حالا درباره کفر امام صادق (ع) چند تا معنا در قرآن ذکر می فرمایند من اینها را بگویم. می-شود مفصل توضیح داد. یک روایت را من به عنوان نمونه ذکر می-کنم. یکی انکار جاهلانه که اگر این جهل ریشه آن یک بیماری روحی باشد خدا آن را عذاب خواهد کرد. اگر جهل نه واقعاً آقا رسول خدا که می گوید نمی فهمم، تا حالا نشنیدم، پیامبر اکرم، دین، مسیح، اسلام، می گوید این را من نشنیدم. آتئیست ها معمولا-ً این طوری هستند. یکی کفر به معنای انکار عالمانه هست که ذکر شد. انواع دیگری از کفر هم هست یعنی معنای کفر در قرآن. گاهی از اوقات بیزاری جستن یعنی کفر ورزیدن. آن وقت به ما دستور دادند کفر به طاغوت بورزید.
شریعتی: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» (بقره/256)
حجت الاسلام پناهیان: یا می فرماید که آنهایی که این دنیا با هم رفیق هستند، رفاقت این دنیای آنها را نگاه نکن، روز قیامت اینها به هم کفر می ورزند. نه برو من تو را نمی شناسم، تو دیگر که هستی. از هم برائت می جویند. در آیه ای از قرآن هست «يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين‏» (زخرف/67) کسانی که می بینید در این دنیا با همدیگر رفیق هستند
شریعتی: یک دفعه آن طرف مرز خود را جدا می کنند.
حجت الاسلام پناهیان: همه رفقا در آن دنیا دشمن همدیگر می شوند جزء متقین. متقین رفیق خود را نگه می دارد. صحرای محشر یک صحرای مشتی هست. محشر در مشتی گری هست. با اهل بیت رفیق باشید مشتی با شما برخورد می کنند. حضرت زهرای اطهر (س) این روایت خیلی عجیب هست، ابتدا می ایستند دوستان حسین خود را شفاعت می کنند. مشتی گری که من می گویم بعد می فرمایند خدایا دوستان دوستان حسین را می خواهم شفاعت کنم. اصلاً یک فضای خیلی عجیبی هست.
شریعتی: مثل مرغ که این دانه ها را جدا می کند شیعیان خود را همین جوری جدا می کند و دست چین می کند.
حجت الاسلام پناهیان: و بعد یک کسی به اهل بیت خوبی کرده باشد، صحرای عجیبی هست. صحرای پر از نامردی برای کافران، در جهنم یکی از سخت ترین عذاب ها فحش دادن کافرها به همدیگر هست. به حدی که اینها می گویند خدا عذاب جهنم برای ما بس هست ما را یک جایی ببر اینها نباشند. یعنی اینها با هم، هم عذاب می شوند. نامردی در نامردی. ولی در بهشت خدا که در صحرای محشر این بهشت خود را نشان می دهد متقین رفیق هستند. هر کس با یک متقی رفیق باشد رفیق خود را آن جا پیدا می کند. اصلاً یک حالت دیگری دارند. ای کاش توصیف وضعیت و صحنه های معاد بیشتر بین ما صورت بگیرد. ما فکر می کنیم اعتقاد به معاد داشته باشیم کفایت می کند. یک معنای دیگر کفر در قرآن ترک فرمان خدا هست. مخصوصاً فرمان های عمومی خدا. مثلاً خداوند متعال می-فرماید حج را ترک نکنید. اگر ترک کنید خدا به کافران نیازی ندارد. آقا حج را ترک کنند مگر کافر می شوند؟ این یک جور کفر ورزیدن هست. ما حالا نمی خواهیم گنهکار را تکفیر کنیم ولی این روحیه و رویه کافران هست. جلسه قبل توضیح داده شد بعضی ها شخصیت آنها یک شخصیت غیر واقع بینی هست و روحیه آنها یک جوری هست که دوست ندارند واقعیت ها را ببینند. واقع بین نیستند. خب این خیلی بد هست. ما بدون دین هم می فهمیم این خیلی بد هست. این افرادی که طبیعتاً ما هم درک می کنیم فطرتاً، وجداناً روحیه بدی دارند خب خدا با آنها بد هست. خدا که نمی تواند با اینها خوب باشد. ما بفهمیم اینها بد هستند بعد خدا آنها را تحویل بگیرد. آخرین معنای کفر در قرآن کفران نعمت هست که یکی از آیات بسیار عجیب قرآن حالا من با شما که یک کارشناس تمام عیار مذهبی هستید این را گفتگو کنم واقعاً شما روی این فکر کنید به من جواب بدهید یا بعداً روی آن تأمل بفرمایید شاید هم قبلاً تأمل فرموده باشید. بنده فکر می کنم مثلاً شاید ده تا آیه در آیات قرآن خیلی عجیب باشند. خیلی تکان دهنده باشند. یک دفعه مسیر انسان را تغییر می-دهند. یکی از آیات خیلی عجیب قرآن این هست. حالا شما قضاوت کنید با این همه آگاهی که دارید که آیا واقعاً این آیه، آیه عجیبی هست یا نه؟ در سه کلمه می فرماید «هَلْ نُجازي إِلاَّ الْكَفُور» (سبا/17) آیا ما غیر از انسان ناسپاس کس دیگر را مجازات می کنیم؟
شریعتی: عجیب یا آن که می گوید «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه‏» (عبس/17)
حجت الاسلام پناهیان: بله. آن جا حالا می زند ناسپاسی را، این جا یک دفعه منحصر می کند مجازات و جهنم را به انسان ناسپاس. «هَلْ نُجازي إِلاَّ الْكَفُور» (سبا/17) یعنی بقیه را ما می بخشیم ولی این را نمی بخشیم، این جا کوتاه نمی آییم. یک معنای کفر همین ناسپاسی هست. پس کفر درجات مختلفی دارد این درجات مختلف را آدم باید در نظر بگیرد چرا خدا برای یک ناسپاسی از کلمه ای به نام کفر استفاده کرده است که مال انسان های عنود هم هست؟ به خاطر این که این قدر ناسپاسی بد هست. حتی خداوند متعال می فرماید که در روایت هست خدا از بندگان خود دو توقع بیشتر ندارد. این روایت هم فوق العاده هست یکی این که نعمت دریافت کردند شکر کنند، گناه کردند استغفار کنند. دیگر من از بندگان خود چه می خواهم؟ من از بندگان خود به کم قانع هستم. نعمت دریافت کردند شکر کنند، گناه کردند استغفار کنند. به همین دو تا من قانع هستم. خیلی عجیب هست ما نباید اجازه دهیم گناهان ما وضع ما را به کفر برساند. برای این که این وضعیت پیش نیاید استغفار باید زیاد کنیم. خدایا من انکار نمی کنم. من قبول دارم. من اشتباه کردم.
شریعتی: من اشتباه کردم، «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين‏» (انبیاء/87)
حجت الاسلام پناهیان: این را خدا می پذیرد. خدا بندگان خود را طوری آفریده، در جایی آفریده که امکان اشتباه داشته باشند. حتی من روایت بگویم که این روایت ها شاید سخت هست انتخاب کردن آن برای این که آدم در رسانه مطرح کند. می فرمایند اگر بندگان من گناه نکنند که نیایند استغفار کنند من کسانی را خلق می کنم که گناه کنند و بیایند استغفار کنند و من آنها را ببخشم. این قدر بخشیدن بندگان گناهکار خود را دوست دارم. خب ببینید این فضا به ما نشان می دهد که ما کفر نباید بورزیم.
شریعتی: و از آن طرف اگر استغفار نکنیم گناه روی گناه حجاب می شود که آن حقیقت را قبول نکنیم.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت یا حقیقتی که قبول کردیم را رد کنیم. این سخن حضرت زینب (س) دختر فاطمه زهرا (س) در مجلس یزید بود. یزید ملعون برگشت گفت لعبت هاشم بالملك فلا/ خبر جاء و لا وحي نزل‏، بنی هاشم با پادشاهی بازی کردند اصلاً خبری نیامده. حضرت زینب چه قدر آرام و مقتدر و دقیق و عاقلانه جواب او را داد فرمود تو مصداق آن آیه ای هستی که فرمود «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّه‏» (روم/10) این قدر گناه کردند که کار آنها به تکذیب آیات الهی کشید. این کفر. پس ما این وضعیت را ببینیم که معانی مختلفی برای کفر وجود دارد. البته کفر به معنای منفی کلمه. کفر به معنای مثبت هم داریم. بیزاری از طاغوت، تبری یا این که مثلاً یک کسی می گوید آقا این طاغوت قدرت دارد شما قدرت آن را انکار کنید.
شریعتی: حالا یک چیزی بگویم چند تا نقطه در ذهن من با این صحبت های حاج آقا با یک خط هایی به هم وصل شد و شاید همین جا خوب هست راجع به آن صحبت کنیم. جریان کفر و همین نگاه قطعاً در اتفاقی که در فاطمیه افتاد نقش داشت. حالا کاری به جریان نفاق ندارم. ولی جریان کفر با همین معانی، با همین کتمان حق جدا شدن، نپذیرفتن، به نظر من خیلی نقش داشت در این که یک واقعه تلخی مثل فاطمیه رقم بخورد.
حجت الاسلام پناهیان: دقیقاً همین طور هست. جریان کفر نه چند تا آدم کافر بد یا منافق بد، این روحیه مدینه را انگار تسخیر کرده بود. حالا چون روز شهادت حضرت زهرا (س) هست به یادآوری حضرتعالی به مصداق مدینه، به مصداق فاطمیه بپردازیم. انواع و اقسام کفر در مدینه را ما شاهد هستیم. حداقل کفر که ناسپاسی هست در مورد حضرت زهرا (س) هست. حضرت گفت مگر من دختر پیامبر شما نیستم، مگر بنا نبود که شما برای تشکر از پیامبر «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» (شوری/23) از بچه های او تشکر کنید. من الان فاطمه هستم. اصلاً کاری به مسائل سیاسی علی بن ابیطالب، ولایت و خلافت ندارم فدک من را گرفتند من را کمک کنید. کفر و ناسپاسی در شنیع-ترین وضعیت خود مدینه را فرا گرفته بود.
شریعتی: در حالی که حق آشکار بود.
حجت الاسلام پناهیان: در حالی که حق آشکار بود، اگر هم آشکار نبود حضرت حق را رفت و آشکار کرد. در مسجد صحبت کرد. حتی خلیفه مسلمین بالای منبر گفت اگر کسی تفسیر آیات قرآن را بخواهد بشنود باید از تو یا فاطمه بشنود. حتی خلیفه مسلمین گفت که آن کسی که آن زمان کار دست او بود گفت این اصحاب هستند هر چه گفتند من قبول دارم. اگر آنها بلند شده بودند هر کدام حرفی زده بودند کار تمام بود. ولی بلند نشدند. این جا بود حضرت خانه برگشتند صدا زدند یا علی کاش مرده بودم این صحنه را نمی دیدم. حضرت صدماتی خوردند، این جمله را نگفتند محسن خود را از دست دادند این جمله را نگفتند. ولی رسماً از مردم کمک خواستند برای یک موضوع خیلی ساده. فدک باغی بود که در اختیار فاطمه زهرا (س) بود. اصلاً این کار عجیب هست از خداوند متعال، خیلی عجیب رسول خدا و بچه های او که زاهدانه زندگی می کردند، دستور داد این فدک را به دختر خود بده. برای یک آزمایشی از این مردم نگه داشت. یعنی کفر عجیب و غریب آدم نگاه می کند. که واقعاً مصائب احساس مصیبت را تشدید می کند. یک نوع دیگر کفر تمرد از امر خدا هست. یک تمرد عمومی از امر خدا که خدا اسم آن را کفر می گذارد. تمرد از یک امر عمومی خدا. یک تمرد عمومی صورت گرفت. حضرت زهرا (س) از انواع و اقسام روش ها استفاده کرد همان در خانه مهاجرین و انصار را زدند که شما فرمودید چهل روز صبح و شب در خانه این و آن را زدند ما هرگز حاضر نیستیم برای اسلام این را بکنیم. یعنی من ممکن هست جایی سخنرانی بروم اما می گویم محل خود را نشانه گذاری کنم شروع کنم بروم در خانه ها را بزنم. می گویم آقا یک وقت با من بد برخورد می کنند ول کنید. آن وقت امیرالمؤمنین در آن صحنه چه کار می کرد که با حضرت زهرا همراهی می کرد. حسنین چه کار می کردند؟ آن وقت در را که باز نمی کردند این چه اتفاقی هست؟ خب مادر فردا نرویم اینها معلوم هست که چه جوری برخورد می کنند. دوباره فردا. دوباره فردا. اصلاً عجیب ترین روضه این هست ضرب و شتم واقعاً فرع این ماجرا هست. اصل روضه ها این جا هست. ما نباید فاطمیه را به یکی ـ دو نفر از دشمنان اهل بیت محدود کنیم. این انحراف در تحلیل تاریخ هست. آن یکی ـ دو نفر زمان امام زمان (ع) بعد از ظهور هم خواهند بود. مگر در روایات نیست که حتی حضرت را مسموم می کنند. آدم بد که همیشه هست اینها نباید قدرت پیدا کنند. نباید جرأت پیدا کنند.
شریعتی: و مردم با آن نگاه خود، با آن تفکر خود این قدرت را دادند.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید این دقیقاً معنای کفر هست. صدای فاطمه زهرا (س) را بین در و دیوار ندیده گرفتند. معنای کفر هست. می-گویند حضرت زهرا یک جوری در کوچه فریاد زد تمام مردم مدینه صدا را شنیدند. یک نفر نیامد بپرسد الان چه خبر هست؟ لااقل بپرسد چه خبر هست. شاید حیوان درنده ای به همسایه ما حمله کرده است، چه شده است؟ آن وقت می دانستند این کوچه، کوچه بنی هاشم هست. می دانستند اهل بیت پیامبر آن جا هستند. اینها جلوه های کفر هست. حضرت هم فرمودند در خطبه خود فرمودند آیا شما بعد از ایمان مشرک شدید؟ بگذارید من یکی از آیات قرآن را در این باره بخوانم که اوج غضب الهی اینها هست، می فرماید «مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إيمانِه‏» (نحل/106) کسی کافر به خدا شود بعد از ایمان خود، پس ممکن است کسی مؤمن باشد بعد کافر شود. بعد کفر بورزد. یا کفر از جنس ناسپاسی یا کفر از جنس تمرد از یک امر الهی یا کفر از جنس های دیگری که صحبت آن شد. می فرماید «إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإيمانِ» (نحل/106) آنهایی که وارد به اقرار به کفر می شوند ولی قلب آنها مطمئن به ایمان هست که این شهید آرمان عزیز را هر چه زدند گفتند یک کلمه ناسزا بگو یک کلمه ناسزا می-گفت او را ول می کردند حاضر نشد بگوید و او را زجرکش کردند. خدا اگر یک کلمه ناسزا به اولیاء خدا و به ولی فقیه می گفت او را می بخشید می گفت خب در آن شرایط بود، او را عفو می کرد. «وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرا» (نحل/106) کسی که سینه خود را برای کفر باز کند قلباً کافر شود بعد از ایمان «فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّه‏» (نحل/106) پس بر آنها غضبی از جانب خدا خواهد بود. «وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم‏» (نحل/106) عذاب سخت هست. بعد دلیل آن را پروردگار عالم توضیح می دهد. «ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَة» (نحل/107) اینها چه جوری هستند؟ محبت دنیا نسبت به آخرت پیدا کردند «وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏» (نحل/107) و خداوند متعال کافران را هدایت نمی-کند. این خیلی چیز عجیبی هست که می فرماید من دیگر اینها را دستگیری نمی کنم. یعنی گاهی از اوقات آدم یک بار کفر می ورزد بد جور کفر می ورزد دیگر خدا دست اینها را نمی گیرد هدایت کند. یک نکته بسیار مهم دیگر که در فاطمیه مطرح هست این هست که حالا در آیات کریمه قرآن هم هست، حالا اگر یک کسی کافر شده است برای خود آدم بدی شده است. تا این جا خب غضب الهی بر او هست و دوزخ خواهد رفت و انسان ناشایستی هست و در محیط اطراف خود هم ممکن است اثر بدی بگذارد و الی آخر. اما خداوند متعال می فرماید قصه تا همین جا ختم نمی شود. اینها سربازان جنگنده طاغوت می شوند. اینها در راه طاغوت می-جنگند و آدم کشی می کنند. به یک چنین موجوداتی تبدیل می-شوند.
شریعتی: از کجا به کجا می رسید.
حجت الاسلام پناهیان: از کجا به کجا می رسند این خیلی عجیب هست. می-فرماید «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ» (نساء/76) کسانی که ایمان می آورند در راه خدا مقاتله می کنند. در راه خدا مقاتله کردن احکام آن مشخص هست. انگیزه آن هم مشخص هست. انگیزه آن آزاد کردن انسان ها هست. احکام آن هم بالاخره خیلی محدودیت ها دارد. شما نمی توانید همین جوری از دم هر کسی را بکشید. خیلی محدودیت ها دارد. یکی نفر پیش رسول خدا آمد گفت یکی از کافران در جنگ لحظه آخر که می خواستم بزنم گفت اشهد ان لا اله الا الله من دیدم دروغ می گوید این به خاطر گیر افتادن می گوید او را زدم، رسول خدا گفت بیخود کردی که زدی. چرا زدی؟ تو گناه کردی. او گفت تو کاری نداشته باش به این او راست گفت یا دروغ گفت. بالاخره این حرف را زد باید او را رها می کردی. احکامی دارد یقاتلون فی سبیل الله احکام این مشخص هست. «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوت‏» (نساء/76) کافران مقاتله می کنند در راه طاغوت. به این جا رسیدن خیلی خطرناک هست. آقا ما کفر شما را هم قبول کردیم، بی خیال دیگر ما را نکشید. می-رود در راه طاغوت و می آید شما را می کشد. می رود سلاح می گیرد و شما را می کشد.
شریعتی: و خود هم در یک جاهایی کشته می شود.
حجت الاسلام پناهیان: بعد خداوند متعال می فرماید «فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا» (نساء/76) کید شیطان ضعیف هست همان جا که می فرماید «فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ» می-فرماید این را در ذهن خود زیاد بزرگ نکنید آنها ضعیف هستند. اینها را بزنید از بین ببرید چرا که در راه طاغوت مقاتله می کنند. این خیلی عجیب هست. ما باید نسبت به کسانی که کفر می ورزند به ویژه بعد از ایمان کفر می ورزند احساس خطر کنیم. حضرت زهرای اطهر (س) این احساس خطر را گوشزد کرد.
شریعتی: یعنی فضای جامعه این جوری بود.
حجت الاسلام پناهیان: گوشزد کرد فرمود که شما این آرامش را الان ندارید. الان که به این حالت از کفر رسیدید بعد چه خونریزی هایی بین شما خواهد شد. تمام کسانی که در مدینه سکوت کردند و صدای ناله فاطمه زهرا (س) را پاسخ مثبت ندادند آنهایی که باقی مانده بودند در واقعه حره قتل عام شدند. به نوامیس آنها تجاوز شد، یزید بن معاویه آنها را نابود کرد. در حالی که اینها محب اهل بیت هم نبودند. یعنی یک اعتراضی به یزید کردند به خاطر رفتارهای سبک و جلف و ضد دینی که داشت او دستور قتل عام مردم مدینه را در واقعه حره داد. حضرت زهرای اطهر (س) می فرمود شما از این شتر خلافت شیر نخواهید دوشید، خون خواهید نوشید، جنگ بین شما پدید می آید. مقاتله ها پدید خواهد آمد. شما دارید به سمت طاغوت می روید. وقتی به سمت طاغوت می روید نتیجه آن چه می شود؟ نتیجه آن جنگ خواهد بود، نتیجه آن نابودی و خونریزی خواهد بود. همه به حضرت زهرا همین جوری نگاه می کردند. البته حضرت زهرا (س) طبق قرآن داشتند صحبت می کردند. حضرت زهرا (س) از این مردم، مردمی که بعد از ایمان در معانی و مراتب مختلف به خاطر محبت به دنیا کفر ورزیدند. محبت به دنیای بسیار ناچیز. بعضی از آنها در رودربایستی گیر کردند. آخر رودربایستی چیزی هست که شما جهنم را به خاطر رودربایستی به خود بخرید. خیلی عجیب هست کسانی که کار دست خود گرفتند قدرت چندانی هم نداشتند جالب این هست. حالا یک وقت یک صدامی در عراق نزدیک به یک میلیون نفر کشت آدم می گوید آقا این چه سفاکی هست. آقا آن زمانی کسی قدرت چندانی پیدا نکرده بود.
شریعتی: آن زمان آدم ها خود مفت فروختند.
حجت الاسلام پناهیان: خیلی مفت. در فاطمیه فاجعه ای رخ داد که شاید در کربلا این فاجعه رخ نداد. فاطمیه با کربلا تفاوت های زیادی دارد. تشابه هایی هم دارد. فاجعه ای که در کربلا بود مردم همه جمع شدند ابا عبدالله الحسین (ع) را جمعی، علنی، مظلومانه محاصره کردند و کشتند، این خیلی فاجعه عجیبی هست. این اتفاق جای دیگر نیفتاده است. در فاطمیه درست هست یکی ـ دو نفر نقش خاص ایفا کردند ولی سکوت بقیه فاجعه بود.
شریعتی: یعنی اگر مردم می آمدند فاطمیه اتفاق نمی افتاد.
حجت الاسلام پناهیان: قطعاً اتفاق نمی افتاد. در کربلا اگر مردم تهییج شدند یک خطر وحشتناکی به نام لشکر یزید دارد می آید بالای سر آنها بود. این جا که خبری نبود. این جا خبری نبود و این همه سکوت کردند. این خیلی فاجعه هست. خیلی مسئله مهمی هست. ما در واقع حضرت زهرا (س) را مواجه با یک جامعه بد می-بینیم. این یاد ما نرود فکر نکنیم که حالا یکی ـ دو نفر فقط بودند و مسئله را در آن جا ختم کنیم.
شریعتی: حاج آقا این از کجا شروع می شود؟ یعنی منشأ این انحراف در جامعه امروز ما در دل هر کسی از آدم ها از کجا شروع می شود؟
حجت الاسلام پناهیان: من همین الان می خواستم یک روایتی را بخوانم که پاسخ به این سؤال شما بود. حضرت زهرا در سخنرانی خود منشأ این ماجرا را گفتند. همان روحیه کافرانه. فرمودند  مَعَاشِرَ النَّاسِ! آی مردم الْمُسْرِعَةَ إِلَى قِيلِ الْبَاطِل‏، الْمُغْضِيَةَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِيحِ الْخَاسِر یا مثلاً الْمُغْضِيَةَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِيحِ الْخَاسِر، الْمُسْرِعَةَ إِلَى قِيلِ الْبَاطِل، آی مردم که دو خصوصیت دارید حرف غلط می شنوید زودتر قبول می کنید. نسبت به حرف غلط زودباور هستید. الْمُسْرِعَةَ إِلَى قِيلِ الْبَاطِل، دیدید بعضی ها یک روحیه این جوری دارند تا یک شایعه علیه نظام جمهوری اسلامی، علیه آدم-های انقلاب می شنوند در هوا می زنند، قبول می کنند، فوروارد می-کنند. بعد بیایید بگویید درست نیست چهار تا حرف مثبت بزنید مدام می گوید دلیل بیاورید، دلیل بیاورید،
شریعتی: باطل را بی دلیل قبول می کنید.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت این منشأ آن هست. روحیه کافرانه یکی از ویژگی های آن این هست. ویژگی دوم آن چیست الْمُغْضِيَةَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِيحِ الْخَاسِر، بر فعل قبیحی که در جامعه ضرر می زند چشم پوشی می کنید. چشم پوشی هم یک نوع کفر هست. دیگر اصلاً بدی های آن را در نظر نمی گیرد. یعنی رسماً می ایستد اسرائیل و صهیونیست را بدی های آن را در نظر نمی گیرد. آمریکا را بدی-های او را در نظر نمی گیرد. بد عهدی های او را در نظر نمی -گیرد. جنایت های او را در نظر نمی گیرد. می گوید ممالک پیشرفته غربی ببینید چه جوری، وجوه انسانیت آنها را که ادا در می آورند حالا ممکن است در بعضی از عوام آنها هم ادا در نیاورند اینها را می بیند بعد فعل قبیح خاسر را نمی بیند. من به سخن علامه طباطبایی (ره) ارجاع می دهم. ذیل آیه 200 سوره آل عمران، در تفسیر قرآن، تفسیر المیزان می فرماید اگر شما دیدید یک اروپایی در شهر خود نسبت به حیوانات مدارا می کند و حقوقی را رعایت می کند یا مهربانی هایی دارد نباید این جوری قضاوت کنید که آنها انسانیت دارند و بعد در ممالک اسلامی یک چند رعایت ندیدید بگویید این جا انسانیت نیست. بلکه شما باید ببینید آنها چه جنایت هایی در حق ملت های جهان می کنند. این حرف های علامه طباطبایی (ره) هست. چه قدر دقیق گفتند. چون آن زمان یک حرفی مشهور بود از جانب کسی که اسلام را در غرب دیدم، مسلمان ها را در شرق، مشهور بود این سخن را کسی گفته است. علامه طباطبایی این را جواب می دهد. می فرماید ببینید با ملت ها چه می کنند؟ ممکن است آن جا یک حیوانی را بگوید وای ... می دانید ذبح کردن مثلاً حیوانات به صورت علنی ممنوع هست. ولی ذبح کردن انسان ها هزار هزار آزاد هست در یک جای دیگری، در یک نقطه دیگری از دنیا.
شریعتی: بسیار خب. خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. ان شاءالله حق را بشناسیم و تبعیت کنیم و ان شاءالله متمسک شویم به حضرت صدیقه که اگر خدای نکرده حجابی هست باعث می شود حق را کتمان کنیم یا نپذیریم. ان شاءالله خود ایشان این حجاب ها را برطرف و مرتفع کنند. به ساحت نورانی قرآن کریم مشرف شویم. صفحه 501 را امروز با هم تلاوت می کنیم آیات 23 تا 33 سوره مبارکه جاثیه، ثواب آن را هم هدیه کنیم به روح بلند حضرت صدیقه که از دنیای ما تلاوت قرآن را خیلی دوست می داشت. باز می گردیم در دقایق پایانی همراه شما و در کنار شما، خواهش می کنم بفرمایید.
صفحه 501  قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. در این روزها، در این شب ها اگر مجلس روضه ای رفتید، اگر حالی به شما دست داد حتماً برای ما، همه مخاطبی که حالا یک خانواده هستیم خیلی ها گرفتاری دارند، مشکل دارند دعا کنید و ان شاءالله حضرت زهرا به تک تک ما عنایت کند و نظر لطف خود را از ما بر ندارد. نکته های پایانی را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: من دوست داشتم این را خیلی بیشتر فرصت بود توضیح می دادیم چرا خدا نسبت به کفر بعد از ایمان خیلی غضب دارد؟ یک به این دلیل که هیچ چیزی ضایع کننده ایمان نیست مثل کافر شدن بعد از ایمان. این اصلاً ایمان را در نظر دیگران ضایع می کند. می گویند بیا این هم رفت مؤمن شد دست او خالی ماند هیچی گیر او نیامد برگشت پس معلوم هست آن جا خبری نیست. این را خدا خیلی غضبناک می شود. دوم کسی که طعم ایمان را چشیده است و بعد حاضر هست دنیا را بر، دنیا یعنی دنائت را، پستی را، بر آن طعم ایمان ترجیح بدهد این آدمی هست که مریضی عمیق در قلب او راسخ هست. شما که دیگر طعم ایمان را چشیده بودید اگر طعم ایمان را نچشیده بودید دارید ایمان را ضایع می کنید، اگر طعم ایمان را چشیده بودید چرا دارید این کار را می کنید؟ خدا کفر بعد از ایمان را خیلی غضب می کند. حضرت ابا عبدالله الحسین هم در کربلا خطاب به دشمنان خود فرمود «أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُم‏» (آل عمران/106) آیا بعد از ایمان خود دوباره برگشتید و کافر شدید؟ این خیلی وحشتناک هست. اصلاً کاش آدم از اول مؤمن نشود ولی وقتی مؤمن شدید برگردید خدا می فرماید من انسان را ساختم من می دانم چه قدر وجود او آرامش می خواهد، امنیت می خواهد، من می دانم چه چیزی برای او لذت بخش هست. مردم بدانید این با خود چه کار کرده است که به کفر بعد از ایمان رسیده است. چه بیماری عمیقی در دل خود داشته است یا ایجاد کرده است که به این جا رسیده است؟ اصلاً خداوند متعال نسبت به کافران این جور برخورد را ندارد که نسبت به کافران بعد از ایمان ... بعضی وقت ها تعبیر در مورد اینها منافقین هست. یعنی عنوان منافق هم به اینها گاهی از اوقات داده می شود که این نفاق را که بدتر از ... منافقین بدتر از کفار هستند، این وضعیت را دارند.
شریعتی: چون تکلیف آنها با خود روشن نیست.
حجت الاسلام پناهیان: بله. ان شاءالله خداوند متعال ما را دچار کفر بعد از ایمان نکند. ان شاءالله خداوند متعال ما دچار کفر در کنار ایمان نکند. بعد یک نکته هم هست در روایات هست حالا من دیگر جمع بندی آن را عرض می کنم خیلی وقت ها خدا به ما زیاد توفیق نمی دهد آدم های خوبی شویم نماز شب بخوانیم، هم گناه ها را ترک کنیم، می فرماید این شاید ظرفیت نداشته باشد برود وجود این سست هست یک علاقه ای در دنیا به او عرضه می شود خود را خراب می کند بگذارید از اول هم زیاد خوب نشود. می فرماید بعضی از اوقات توفیق نیافتن برای خوب شدن بیشتر، عبادت بیشتر، برای این هست که ما بعد از آن دچار عجب و انواع بدی-هایی که آن خوبی ها را از بین می برد نشویم. این بگذارید یکی در میان بچه خوبی باشد، بهتر از این هست که بچه خوبی شود ولی یک دفعه برود زیرآب همه چیز را بزند.
شریعتی: آقا خیلی ممنون و متشکر هستم. ان شاءالله ایمان در وجود ما مستقر شود اللَّهُمَّ انّى‏ أَسْئَلُكَ ايماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى‏. حاج آقای پناهیان دعا کنید. خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.