شریعتی: خیلی خوشحال هستیم در خدمت شما هستیم. این هفته ها داریم از نشانه های اهل ایمان می شنویم. مؤمنین چه کسانی هستند؟ نکته های خوبی را شنیدیم و امروز هم به یکی دیگر از ویژگی های اهل ایمان حاج آقا اشاره خواهند کرد که با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم. همان طور که عرض شد یکی از محبوبان خدا اهل ایمان هستند. شخص مؤمن کسی است که نظام اعتقادی او بر پایه های عبودیت الهی، خود در محض خدا دیدن، خود را حاکم، خالق، رازق نظام وجود دانستن، جهان در حال سیر به سمت معاد یقین داشتن و تنها راه نجات به کمال را دین تلقی کردن و بر آن اساس زندگی کردن هست. چنین انسانسی محبوب خدا هست. از آثا محبت خداوند این شخص بهره مند می شود و محبت ذات اقدس باری تعالی به انسان های محبوب خود قابل توصیف نیست. این یک شی ای هست که آن شخص، یک قضیه شخصیه هست، خود آن شخص می-تواند درک کند و شاید بیان آن را هم به شکل کامل نتواند بکند. امام صادق (ع) ویژگی هایی برای انسان مؤمن بر شمردند. فرمودند که انسان مؤمن دارای این ویژگی ها هست قُوَّةٌ فِي دِين، دین خود را خیلی محکم می گیرد. بر اساس دین زندگی می کند. در طوفان حوادث و مشکلات هیچ گاه دین خود را قربانی نمی کند که مفصل صحبت کردیم.
شریعتی: البته آن باورهای دینی او هست که باعث می شود او از طوفان حوادث عبور کند.
حجت الاسلام صفایی: بر بال دین از مشکلات عبور می کند. و دیگری حَزْمٌ فِي لِينٍ، با این که خیلی عاقبت اندیش هست، نظام فکری بسیار قوی و دور اندیشانه دارد اما خیلی نرم خو، خیلی مهربان، خیلی پر جاذبه هست. و سومی آن إِيمَانٌ فِي يَقِينٍ، که یک نکته ای هست که امروز مختصری عرض می کنم. شخص مؤمن ایمان او در باغ یقین هست. گاهی ایمان چون مراتب دارد ایمان پایین، ایمان متوسط، ایمان بالا، همان طور که امام سجاد در ابتدای دعای مکارم الاخلاق بیان می-فرمایند وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَان، خدا ایمان من را در اعلا مراتب ببر. اعلا مراتب ایمان آن فضای یقینی تمام مفاد ایمان هست. خود را در محضر خدا دانستن. این یقین دارد. وجود خدا، عظمت فعلی و صفاتی خدا، تنها راه نجات را دین خدا دانستن، برای تعالی شخصیتی خود و تمدن آفرینی جامعه، تنها راه رشد انسان بر مدار شخصیت عرشی او دین خدا دانستن، جهان را متحول دانستن، دنیا بر قیامت هست، و آن جا حیات جاودانه هست. اینها را یقین دارد. به همین خاطر امیرالمؤمنین فرمودند لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً، هیچ چیزی بر من اضافه نمی کند.
شریعتی: چون یقین را از قبل من دارم.
حجت الاسلام صفایی: اصلاً علی بن ابیطالب یعنی تجسم عرشی تمام خوبی ها. یعنی که یکی از آنها یقین به حقایق عالم وجود هست. انسان مؤمن انسانی هست که ایمان او در فضای یقین هست. ایمان او گلی هست که در باغ یقین قرار دارد. یقین یعنی اعتقاد بدون ذره ای شک و شبهه. یعنی هیچ جای تردید نیست. انسان آتش می بیند یقین دارد دست خود را نزدیک کند می سوزد. یک ذره شبهه ندارد، یک ذره شک ندارد. انسان های مؤمن در تراز عالی این گونه هستند که نسبت به مفاد یقین، مفاد ایمان خود، مفاد یقین خود، هیچ تردیدی ندارند. کاملاً به این امورات قائل هستند. یعنی گویا قیامت را الان می بینند. وجود اقدس باری تعالی با تمام صفات و تمام افعال قدرت های وسیع الهی کاملاً اینها یقین دارند. و این یکی از سعادت های انسان مؤمن این هست که در مسیری قرار بگیرد و در یک مسیر کمال و رشدی قرار بگیرد که به مرحله یقین برسد. به همین خاطر در روایات زیاد داریم که ساحت مقدس رسول خدا (ص) فرمودند خَيْرُ مَا أُلْقِيَ فِي الْقَلْب بهترین چیزی که در قلب استقرار پیدا می کند یقین هست. چون یقین این گونه هست که انسان را به آرامش می رساند. دیگر این شک ها، تیرهای شک و شبهه، تیرهای جهل، به سمت انسان نمی آید.
شریعتی: که در واقع ایمان شما را نشانه بگیرند.
حجت الاسلام صفایی: کاملاً در یک آرامش کامل ایمانی به سر می برند.
شریعتی: یقین یک حسن برای اهل ایمان هست.
حجت الاسلام صفایی: به همین خاطر امیرالمؤمنین می فرماید که بالاترین سعادت انسان این هست که قلب انسان به خنکای یقین دارای یک شرایط آرمانی باشد. می فرماید مَا أَعْظَمَ سَعَادَةَ هیچ سعادتی بالاتر از این نیست که این طور باشد که انسان قلب او به برد یقین متنعم باشد. بالاتر از این سعادتی وجود ندارد. در رابطه با یقین گفتند یقین عماد الایمان هست. اگر یقین نباشد این پایه های ایمان احتمال دارد با القای یک شبهه، القای یک شک، فرو بریزد و از همان ابتدای وجود دین، ادیان الهی به ویژه در شرایط کنونی دشمنان دین به دنبال این هستند که ایمان را دچار بحران و تزلزل کنند. حالا با تهاجم فرهنگی، به شکل های مختلف و به دنبال این هستند که ذهن انسان ها را که مهندسی ایمانی باید بشود این ذهن را دچار بحران مهندسی ایمانی کنند. و این ایمان-های اضلاع شکسته شود. سابق در مارکسیسم می گفتند خدا نیست. بعد شهباتی ایجاد کردند در رابطه با کتب آسمانی. بعد در رابطه با پیامبران. در رابطه با اهل بیت. همین طور دارند شبهات را
شریعتی: که ایمان را که اصلی ترین سرمایه ما هست بگیرند.
حجت الاسلام صفایی: می خواهند این را دچار بحران کنند. وقتی ایمان شکسته شد انسان دیگر در امنیت فکری و فرهنگی قرار ندارد. لذا به این اعتقاد ایمان می گویند به این خاطر هست که انسانی که دارای این اعتقاد یقینی و این باورها هست در امن و امان هست. از تیرهای مسموم دشمنان دین، دشمنان انسانیت. به این خاطر هست که الان ما در یک شرایط فوق العاده ای به سر می بریم. البته این جدید نیست در طول تاریخ بوده است. و در این حجم با این تکنولوژی که الان دارند دشمنان به کار می گیرند هیچ گاه به این اندازه اندیشه ها و اعتقادات انسانی را مورد تهاجم قرار نداده بودند. با استفاده از ابزار رسانه که در اختیار دارند و این سیستم های ندیم، این اذهان را نشانه گرفتند که مردم را از ایمان تهی کنند. مردم ایمان نداشته باشند. مردم را بر قطاری بنشانند که ایستگاه آن بی ایمانی هست. یا ایمان به امور غیر واقعی. ایمان منفی، ایمان وارونه نه ایمان حقیقی.
شریعتی: که راحت تر بتوانند انسان ها را استثمار کنند.
حجت الاسلام صفایی: استثمار کنند و کشورها را استعمار کنند. به همین خاطر انسان های مؤمن انسان هایی هستند فوق العاده در رابطه با حوزه ایمانی خود در فضای یقین به سر می برند. به هیچ صورت این باور و ایمان آنها شکننده نیست. این یک نکته خیلی مهم هست. ساحت مقدس رسول خدا فرمودند مَا أَخَافُ عَلى أُمَّتِي من از امت خود نمی-ترسم. الاّ ضعف الایمان، از این می ترسم. گفت من از هیچ چیزی بر امت خود مَا أَخَافُ عَلى أُمَّتِي خوف ناک نیستم، که بترسم مشکلی ایجاد شود. الا ضعف ایمان. چون وقتی ایمان ضعیف شد، یقین ضعیف شد، انسان دچار بحران می شود. لذا می فرمایند که این ضعف یقین ضعف ایمان انسان را دچار بحران می کند و امت من را دچار انکسار و زمینه برای نفوذ افکار غلط و بد بر آنها فراهم می-کند و آنها را از صراط مستقیم عبودیت الهی به باتلاق متعفن بی ایمانی و بد ایمانی و دنیاگرایی و گناه می کشاند. بدین جهت هست که ما باید ایمان خود را خیلی قوی کنیم که به درجه ایمان یقینی برسد. یک روزی یک جوانی خدمت پیامبر گرامی اسلام (ص) رسید حضرت آن را دید متوجه شد این یک حال متفاوتی دارد، گفت که كَيْفَ أَصْبَحْت، دیشب چگونه گذشت؟ گفت علی یقین، بر یقین گذراندم و طوری که الان قیامت را می توانم ترسیم کنم چه جوری هست. فضا را می توانم به شما بگویم و اوضاع این افرادی که در اطراف شما هستند چگونه هست.
شریعتی: یعنی به حقیقت عالم وجود رسیدم.
حجت الاسلام صفایی: و این یکی از مقدمات کشف حجاب به شکل عین الیقین هست. اگر انسان به یقین رسید آثار و برکات بسیاری برای انسان ظهور می کند. ساحت مقدس رسول خدا فرمودند که اگر شما یک انسان موقن، انسانی که یقین دارد، بخواهید بشناسید این 6 تا ویژگی دارد که این ایمان او یقینی هست. و این شخص موقن هست. دارای یک ساختار یقینی در رابطه با نظام فکری الهی او هست. فرمودند که أَمَّا عَلَامَةُ الْمُوقِنِ فَسِتَّة علامت انسان موقن 6 چیز هست. 1 ـ أَيْقَنَ بِاللَّهِ حَقّاً فَآمَنَ، ایشان به وجود خدا یقین دارد. عظمت خداوند. رازقیت خداوند. خالقیت خداوند، اوصاف الهی خداوند. و عظمت افعالی خداوند. تمام جهان بیده هست. بیده ملکوت السماوات و الارض، این را یقین دارد. پس ایمان دارد. یعنی نظام فکری او بر اساس آن یقینی هست که دارد و آن ایمان به خدا هست و دین خدا و سرانجام دینی جهان که آن قیامت هست. کامل یقین دارد.
شریعتی: این یقین از کجا نشأت می گیرد؟ یعنی به نظر من می رسد با توجه به آیات و روایات و نکته هایی که ما شنیدیم حیات ما که در این دنیا تمام شد در برزخ یک بخشی از این پرده ها که کنار می رود می گوییم کاش من به این یقین داشتم. ولی آن جا به یقین می رسیم اگر چه دیر هست. در حیات دنیا چگونه می شود به این یقین رسید؟
حجت الاسلام صفایی: این را ان شاءالله بعد از این حدیث خدمت شما عرض می کنم. فرمودند أَيْقَنَ بِاللَّهِ حَقّاً، یقین داریم به این که خداوند حق هست. وجود دارد. عالم مولود خالقیت و عظمت الهی هست. فآمن بِهِ، به آن ایمان دارد. أَيْقَنَ بِأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ فَحَذِرَهُ، موت یک چیز حقی هست هیچ چیزی به اندازه موت بحران بر آن اقامه نشده است ما هر روز می بینیم که افرادی فوت می کنند اصلاً دلیل نمی خواهد. دلیل در مرآ و منظر ما هست همه یقین داریم. اما هیچ گاه فکر نکردیم برای خود ما حالا که مرگ دیگران را می بینیم خود ما هم حالا بعد از
شریعتی: یک روز هم نوبت ما می شود.
حجت الاسلام صفایی: فحذره، انسان خود را از عواقب مرگ و عذاب مرگ، از الان خود و زندگی را طوری مدیریت کند که مرگ او آسایش او باشد. نه مرگ او آغاز عذاب او باشد. انسان وقتی یک مسافرتی می رود برای این جایی که می خواهد مسافرت برود مثلاً چند روزی بماند همه اسباب را فراهم می کند. مرگ هم یک مسافرت هست، یک ارتحال هست، باید در دنیا شرایط را طوری فراهم بیاوریم که با مرگ همه ابزار نیاز آن جا را فراهم کنیم. ابزار نیاز چیست؟ ایمان و تقوا و اخلاق. یک روزی آقا امیرالمؤمنین روی قبور با برخی از صحابی خود می گشتند به صحابی خود خطاب کرد که َ لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَام اگر اینها می توانستند صحبت کنند لَأَخْبَرُوكُم أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى اگر اینها می توانستند صحبت کنند فریاد می زنند آقا نه پست، نه مقام، نه شهرت، نه شهوت، هیچ هیچ این جا به درد نمی-خورد. این جا مال روی زمین هست. مال دنیا هست، این جا چیزی که خریدار دارد ایمان و تقوا و بندگی خدا هست. یعنی این حیاتی که ما در آن هستیم حیاتی هست که ما باید خود آن را معماری کنیم، اسباب بزرگی برای خود فراهم کنیم برای حیات بعدی که عالم برزخ هست مثل اتاق انتظار هست برای آن حیات جاودانه ای که در آخرت هست. فرمودند یکی از علامت موقنین بعد از ایمان به خدا ایمان به موت هست که مرگ حق هست. و خود را برای آن آماده کند. آمادگی برای مرگ هم جزء با دیانت ممکن نیست. بعد فرمودند أَيْقَنَ بِأَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ، روز رستاخیز حق هست. آن روزی که حسابرسی می شود. روز قیامت این حق هست. به همین خاطر فَخَافَ الْفَضِيحَةَ، از الان می ترسد آن جا رسوا شود. لذا از الان کاری نمی-کند که آن جا رسوا شود. عامل رسوایی انسان در قیامت گناه هست. چه گناه در خلوت، چه گناه در آشکار و این خیلی نکته مهمی هست. انسان هایی که در عرصه ایمان یقین دارند همیشه خود را در محضر خدا می دانند. هم مثبت آن، و هم منفی آن در محضر خدا می-بینند گناه نمی کنند. می گویند در محضر خدا هست. مثل حضرت یوسف. جنبه مثبت آن خود را در محضر خدا می بینند خود را تنها نمی بینند. ما همیشه می گوییم خود را در محضر خدا ببینیم و در محضر خدا گناه نکنیم این درست هست اما یک بعد دیگر هم دارد در محضر خدا هستیم پس خدا داریم و ما تنها نیستیم. به همین جهت انسان هایی که اهل یقین هستند، اهل ایمان هستند همیشه خود را با خدا می بینند. خود را در محضر خدا می بینند و می دانند خدا با آنها هست. چون خدا با آنها هست امور را تمشیت می کنند و توکل به خدا می کنند. لذا یکی از نشانه های اهل یقین توکل هست. توکل من قوۀ الیقین، این کلام امیر هست. کلام امیرالمؤمنین توکل که انسان می کند از ناحیه قدرت یقین هست. انسان یقین نداشته باشد توکل نمی کند. چهارمین ویژگی اهل یقین هست که وَ أَيْقَنَ بِأَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتَاقَ إِلَيْهَا، بهشت حق هست، بهشت وجود دارد. ما وقتی می خواهیم بهشت را تعریف کنیم به آن چیزهایی تعریف می کنیم که در دنیا خیلی به آن علاقه داریم. مثلاً به فضای سبز، به محیط های خیلی دلربا و زیبا، با همنشینی با خوبان. تغذیه فوق العاده مناسب. عدم بیماری. اینها را در دنیا این جوری بهشت را تصور می کنیم. اینها پایه های بهشت هست. در آن جا اموری برای انسان رخ می دهد که قابل توصیف نیست که در مسائل عرفانی و اخلاقی و حتی حوزه فلسفه هم این را مطرح می کنند که وقتی گفته می شود که بهشت دارای این شرایط هست بدین خاطر هست که خدا ما را جذب کند چون در دنیا این ایده ها و این آرمان ها را داریم. این آرزوها را داریم. جذب کند بگوید این جا شما اگر به دنبال اینها از طریق حرام بروید گناه می کنید، جهنم می-روید اما اگر در طریق صحیح حرکت کنید اینها دنیایی هست، بهشتی نصیب شما می شود که انسان حرکت کند. در آن دنیا هم به انسان می دهند. در اعلی مراتب عرشی آن نصیب انسان می شود. اما اینها کف کار هست بهشت خیلی فراتر از این هست. یکی از ویژگی-های بهشت این است که انسان همنشین می شود با بزرگانی که در این دنیا آرزو داریم با آنها بنشینیم مثل حضرت حجۀ بن الحسن (روحی فدا)، مثل حضرت سیدالشهداء و بعد آن فضای الهی، آسمانی، عرشی، و آثار و برکات معنوی آن جا وجود دارد. و بسیار آثار و برکات و خیرات فراتر از این امور عادی آن جا هست.
شریعتی: به تعبیر حاج آقای عاملی عزیز که می فرمودند مکرر این دعا را بخوانید اللهم لَا تَحْرِمْنِي فِي الْقِيَامَةِ رُؤْيَتَه، محروم نشویم از این رویت
حجت الاسلام صفایی: بله آن جا خیلی آثار و برکات هست. اینها کف کار هست. چون افق دید ما در دنیا به همین امور در حد عالی آن هست. امور مادی در حد عالی آن هست. خداوند می گوید اینها را من به شما طبیعی هست که می دهم اما در بهشت همان طور که عمر شما جاودانه هست اموری که در آن جا نصیب شما می شود در حد جاودانگی هست.
یکی از علمای اخلاق خدمت یکی از بزرگان رفته بودند سؤال کرده بودند که من این فراز دعای کمیل را متوجه نمی شوم که حضرت می-فرماید من بر آتش جهنم صبر می کنم. اصبر علی حر النار، اما فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِك، فراق تو را تحمل نمی کنم ولی آتش جهنم را صبر می کنم، تحمل می کنم. گفته بود من نمی فهمم این چیست؟ گفته بود این فقط آن می فهمد. این حلوای تن ترانی/ تا نخوری ندانی هست. آن خورده است می فهمد. این حلوای یقین را خورده است و درک کرده است. حجاب ها را در نوردیده است آن متوجه شده است. به همین خاطر می گوید جهنم را من می توانم تحمل کنم اما فراق تو را نمی توانم تحمل کنم. بعد فرمودند وَ أَيْقَنَ بِأَنَّ النَّارَ حَقٌّ، و از آن طرف آتش جهنم را هم می داند حق هست یعنی الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل این یقین دارد الان وقت عمل هست. فردا وقت حساب هست. اگر حساب بد دادیم باید برویم عذاب بکشیم. به همین خاطر فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنَّجَاةِ مِنْهَا، تمام تلاش خود را می کند، تمام کوشش خود را می کند در دنیا کاری کند که از جهنم، آتش و عذاب جهنم نجات پیدا کند. بعد می فرماید وَ أَيْقَنَ بِأَنَّ الْحِسَابَ حَقٌّ، حسابرسی در قیامت حق هست. فَحَاسَبَ نَفْسَهُ، از الان خود را محاسبه می کند که در آن جا وقتی محاسبه می شود این جا اگر حسابی، نقصانی داشته است تصویه حساب خود را این جا انجام داده باشد. لذا آدم های بزرگ همیشه به پشت خود نگاه می کنند. نگاه به گذشته خود می کنند چه گناهی کردند. چه حقی زایل کردند. کاملاً می روند آنها را جبران می کنند. چون مرگ انسان مشخص نیست که چه زمانی هست اگر کاری هم نکردند شبهه برای آنها ایجاد شده است که کاری کرده باشند می روند این را هم جبران می کنند. اگر شبهه هم نباشد مدام این کار را می کنند مثلاً رد مظلمه می دهند، استغفار می کنند، و همین طور که خدای نکرده مشکلی به ضمه آنها نباشد. مشکلی به گردن آنها نباشد. حضرت می-فرماید این علامت یقین هست. انسان موقن این گونه هست. به همین خاطر از فرصت ها انسان استفاده می کند که بتواند به آن درجات عالیه یقین برسد.
اما نکته ای که فرمودید چه کار کنیم به یقین برسیم؟ خود یقین هم مراتبی دارد. علما و بزرگان فرمودند دو طریق هست، یکی طریق علمی، دیگری طریق عملی. خدا رحمت کند بزرگان این عرصه خدا رحمت کند مرحوم آقای بهجت، مرحوم آقای خوشبخت، مرحوم آقای بهاء الدینی، علمای بزرگ و نازنین، واقعاً محروم شدیم. گفتند یقین طریق علمی آن این هست طریق علمی تدوینی دارد و تکوینی. علمی آن این هست که انسان کتاب های خوب بخواند. مثلاً خود قرآن. یک بار فردی خدمت آیت الله خوشبخت آمد گفت آقا یک کتاب به من معرفی کنید که وقتی شما نیستید من این کتاب را بخوانم. این کتاب خیلی من را راهنمایی کند، مشکلی هم در آن نباشد. ایشان گفت یک کتاب هست من نویسنده آن را می شناسم مفاد آن هم خیلی عالی هست، ذره ای هم خطا در آن نیست بسیار هم ارزشمند هست. این کتاب را بگیر و بخوان. همه گفتند چه کتابی؟ گفت قرآن کریم. گفت نویسنده آن خدا هست. بهتر از خدا چه کسی؟ در آن خطا هم نیست. لاریب فیه هست. این را بخوانید اوضاع خوب می-شود. بعد کلمات اهل بیت و اینها. همین قرآن، تفاسیری که هست از تفاسیر ابتدایی تا تفاسیر عمیقی که وجود دارد، کتب علمای معتبر که در عرصه ایمان به خدا کتاب هایی نوشتند. ما متأسفانه در رابطه با کتاب و کتابخوانی که این هفته ها هم هفته کتابخوانی هست یک مقداری ضعف داریم.
شریعتی: یک مقدار نه، بیشتر از یک مقدار.
حجت الاسلام صفایی: ضعف داریم و باید خیلی اهل کتاب باشیم. جامعه ای که اهل کتاب هست یعنی جامعه ای که در شرف پیشرفت هست
شریعتی: جامعه فرهیخته می شود.
حجت الاسلام صفایی: بله. به همین خاطر اساساً خداوند معجزه آخرین خود را کتاب قرار داد. یعنی در عصر آخرین معجزه کتاب هست و مفاد عالیه آن. به همین خاطر کتاب خیلی مهم هست. ما باید هم در تولید کتب فاخر و هم در نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی خیلی تلاش کنیم. و از کودکی فرزندان خود را با کتاب آشنا کنیم. کتاب های خوب بخوانند. شبهاتی که دارند در این کتاب ها برطرف کنند. حالا کتاب هم بر دو قسم هست، یک وقت کتاب مکتوب نوشتاری هست یک وقت هم علمایی هستند که آدم می رود با آنها صحبت می-کند، مشاوره می کند، اینها هستند. آن هم خود یک نوع کتابخوانی هست. از عالم چیز شنیدن. نکته دیگر و روش دیگری که در رشد علمی یقین هست مطالعه نظام تکوین هست. انسان نظام تکوین را که می بیند، می بیند تمام این عالم وجود تا آن جایی که ما دسترسی داریم و کشف کردیم که خیلی فراتر از این هست در یک ساختار منظم الهی به سر می برد که ذره ای پس و پیش نمی شود. اگر یک ذره را بر گیری از جای/ همه عالم فرو ریزد سر و پای. همه چیز دقیق سر جای خود هست. این نشان می دهد عالم وجود خیلی با این نظم و با برهان احتمالاتی که الان در حوزه ریاضیات هست، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله سید محمد باقر صدر، یک انسان فوق العاده ای بود. خدا رحمت کند این شهید بزرگوار را ما خیلی زود از دست دادیم. ولی این شهادت ایشان خیرات و برکات زیادی برای اسلام و جهان تشیع داشت. با حساب احتمالات در حوزه ریاضیات آدم نگاه می کند می بیند که محال هست که این جهان با این نظم، با این عظمت خود به خود ایجاد شده باشد. آدم یک خانه که می بیند می گوید حتماً یک سازنده ای دارد، تا این جهان عالم وجود. پس هر گیاهی که از زمین روید این نظام گیاه که انسان نگاه می کند، یک برگ را که آدم می بیند چه رسد تا خود نهال، وحده لا شریک له گوید یا به قول سعدی برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورق دفتری است معرفت کردگار. پس از طریق علمی بخواهیم یقین کنیم یکی طریق مطالعات کتب تدوینی هست و مشابه آن از علما سوال کردن. یا عالم تکوین طبیعت. لذا بسیاری از علما می نشستند شب-ها ستارگان را می دیدند نظام وجود می دیدند. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله طباطبایی را این سیب را می گرفتند از آن ابتدا می-آمدند که این چه شد که این سیب شد. یک حساب عجیبی دارد که مثلاً یک دانه ای بکارید و در یک فرآیند فوق العاده منظم، تبدیل به این نظام شود. این طریق علمی آن هست که انسان یقین و رشد می-کند و ما در این کار باید خیلی مواظبت کنیم که این رشد یقین برای ما حاصل شود. دیگر برای کسب یقین و رشد طریق عملی هست که علما روی این بخش خیلی تأکید داشتند و آن این هست که انسان گناه نکند. انسان که گناه نکرد یک حالتی خداوند نصیب او می-کند که ایمان و یقین او رشد می کند. ترک گناه رشد یقینی ایمانی هست. این امور تجربه هم شده است و یکی دیگر از عوامل رشد یقین در عرصه عمل احسان و ایثار هست. انسان نیکوکاری کند. اهل کار خیر باشد و بعد ایثار کند. دیگران را از خود مقدم بدارد. این رشد یقینی برای او حاصل می شود. پس بنابراین اگر بخواهیم یقین قوی داشته باشیم و رشد یقینی کنیم هم طریق علمی هست تدوینی و تکوینی، هم طریق عملی هست. مراعات تقوا و همچنین عمل به احسان و ایثار. این باعث می شود که انسان یقین او تقویت شود. رشد کند. در مثال ابتدایی قابل تجربه هست انسان یک روز دو روز تجربه کند، مثلاً شبهه ای دارد یک کتابی بخواند از یک عالمی سؤال کند. در نظام تکوین همین طور یک نگاهی کند در عمل ولی وقتی ادامه داد با ادامه این رشد یقین هم حاصل می شود. حالا آن نکته ای که در رابطه با آقای صدر خدمت شما قول دادم عرض کنم. من و آقای صدر آن شخصیت فوق العاده ای بود نابغه در جهان ادیان و اسلام بودند. در هر زمینه ای که شما بگویید ایشان ورود پیدا می کرد و سرآمد می شد. در همه امور. برای من نقل کردند ایشان شب ها خدمت امیرالمؤمنین می رفتند حرم کنار ضریح آن جا مطالعه می کردند. خود ایشان تعریف کرده بود من یک عمه ای داشتم قدیسه بود، خیلی مقدس بود. گفت یک روز صبح زود به دنبال من فرستاد که به آقا سید محمد باقر بگویید بیاید من او را کار دارم. گفت رفتم. گفت چرا شما دیشب حرم نرفتید؟ گفتم شما از کجا می دانید؟ گفت دیشب امیرالمؤمنین به خواب من آمده بود گفته است آ سید محمد باقر برای مباحثه دیشب نیامده است. این قدر این شخصیت، شخصیت بزرگوار، شخصیت ارزشمند بودند. به همین خاطر صبر من الیقین انسان صبور وقتی صبر می کند که یقین به پیروزی دارد. تا یقین به درمان نداشته باشد
شریعتی: آن گونه که متوکل کسی که توکل به خدا می کند.
حجت الاسلام صفایی: لذا صبر من الیقین و توکل من قوۀ الیقین هست. به این خاطر هست ما باید در عرصه یقین و رشد ایمانی خود به این امور بپردازیم. آن وقت که یقین ایمانی آمد، آن که ایمان رشد کرد در یک فضایی به سر می بریم که آن فضا فوق العاده زیبا هست. یعنی عالم وجود برای ما همه چیز آن یقینی هست و حرکتی که می-کنیم به سمت آخرت و راهی که داریم طی می کنیم تنها یک نگاه داریم که با خدا باشیم موفق هستیم، هر کس با خدا بود هیچ کم نداشته است. همه چیز دارد و هر کس علی الظاهر همه چیز داشت خدا را نداشت هیچ ندارد. چون خدا را ندارد.
شریعتی: ان شاءالله که همه ما به سمت خدای متعال حرکت کنیم و امیدوار هستم که اهل یقین شویم. و ان شاءالله ایمان ما تقویت شود. حاج آقای حجت الاسلام صفایی خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. صفحه 486 را ان شاءالله امروز تلاوت خواهیم کرد.
صفحه 486 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. گفتم برای مشارکت در قربانی ماه جمادی که به نیت رهایی مردم غزه، سلامتی عموم مسلمین قرار هست این ماه در کنار هم باشیم و این کار خیر را تجربه کنیم عزیزان می توانند زیرنویس ها دقت کنند یا به کانال و سایت ما مراجعه کنند. نکته پایانی را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم. مسلمین یک جغرافیای جمعیتی واحد هستند بلکه انسانیت، جامعه انسانی حالا اگر یک بخشی از جامعه و جغرافیای جهان اسلام دچار بحران شود گویا تمام دچار مشکل و بحران شدند. الان مشکلات مردم فلسطین و این آسیب هایی که می-بینند، این ظلمی که دارد به آنها می شود گویا به ما شده است هیچ فرق نمی کند. من خواهش می کنم از مردم عزیز برای قربانی و دفع بلا از همه مسلمین به ویژه مردم غزه عنایت داشته باشند که این قربانی و صدقه دادن تَدْفَعُ سَبْعِينَ نَوْعاً مِنَ الْبَلَاءِ هفتاد بلا را دفع می کند. این را ان شاءالله عنایت داشته باشند و این قربانی را فراموش نکنند الان کمکی که ما می توانیم بکنیم یکی از کمک ها این نوع کمک ها هست به عنوان مردم عزیز بکنیم.
شریعتی: ان شاءالله. همراه می شویم و این اتفاق بزرگ را در این ماه رقم می زنیم. حاج آقا خیلی از شما ممنون و متشکر هستم، به اتفاق حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیز از خدمت شما مرخص می شویم تا فردا که ان شاءالله با حضور حاج آقای پناهیان سمت خدا را تقدیم نگاه پر مهر و دریایی شما می کنیم. و حالا همه با هم برای سلامت شما دعا می کنیم. خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.