صفایی: خواهش می کنم. بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هم محضر مبارک جنابعالی، مردم عزیز، گرانقدر و محب اهل بیت سلام عرض می کنم. عرض ادب و دعای خیر دارم و از خداوند خواهان هستم که همه عبادات و عزاداری این مردم عزیز در ایران و همه کشورهای اسلامی مقبول درگاه احدیت و صاحب این مصیبت حضرت فاطمه زهرا (س) قرار گرفته باشد و همه از برکات این مراسم بهره مند باشند ان شاءالله.
من ابتدائاً ماه ربیع را گرامی می داریم.
شریعتی: دیشب لیله المبیت هم بود.
صفایی: بله لیله المبیت است، شبی که برای جهان اسلام مشهور هست به لیله النجاۀ. و عامل این نجات ساحت مبارک امیرالمؤمنان امام علی بن ابیطالب (ع) هست که در بستر پیامبر خوابیدند و دشمنانی که قسم خورده بودند پیامبر گرامی اسلام را به شهادت برسانند حضرت با این کار نجات دادند. آیه نازل شد. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (بقره/207) در میان مردم یکی هست که جان خود را برای رضای خدا در معرض تمامی خطرات قرار می دهد. آن ساحت مقدس علی بن ابیطالب هست و شبی است که تاریخ اسلام را متحول کرد. هم آغاز هجرت شد و هم جانثاری یک انسان بزرگ برای نجات اسلام تجلی پیدا کرد. در تقویم آمد.
شریعتی: و ماندگار شد.
صفایی: یا علی ای ذات پاکت قل هو الله احد. در جنگ ذات السلاسل وقتی که با پیروزی امیرالمؤمنان بازگشت ساحت مقدس رسول خدا از این رزمندگان سوال کرد علی بن ابیطالب را چگونه یافتید؟ گفتند شخصیت فوق العاده ای است و یکی از ویژگی ها آن این است تمام نمازها را هم در رکعت اول، هم رکعت دوم سوره قل هو الله خواندند. کل سفر. ساحت مقدس رسول خدا از امیرالمؤمنان سؤال کرد شما وجه خاصی داشتید این کار را کردید؟ گفت من این سوره را خیلی دوست دارم. این سوره مشهور هست که نمای کلان بیان ذات اقدس باری تعالی است.
شریعتی: شناسنامه خدا است.
صفایی: بله. حضرت خیلی خوشحال شدند از این تدبیر امیرالمؤمنان. یا علی ای ذات پاکت قل هو الله احد، ای که مهر نازنینت نقش الله الصمد. لم یلد از مادر گیتی، ولم یولد چو تو لم یکن بعد النبی مثلت له کفوا أحد. این شخصیت یک شخصیتی است که خداوند در طول تاریخ بشریت یک نمونه، یک نسخه، به جهان عرضه کرده است امیرالمؤمنان امام علی بن ابیطالب. به افتخار مسلمین و شیعیان این هست که در راستای اندیشه به سیره آن حضرت حرکت می کند و ان شاءالله در آخرت هم ایشان قسیم النار و الجنه هست و آن جا بزرگی آن حضرت در روز رستاخیر قابل ملاحظه هست. همچنین خیلی دعا می کنم برای همه عزیزانی که این دو ماه چراغ مکتب ابا عبدالله الحسین را روشن نگه داشتند. همه، مردم عزیز، هیئات، مساجد، حسینیه ها، زینبیه-ها، مداحان، روحانیت، صدا و سیما، همه، همه. و اینها همه حساب می شود. ریزترین کار در دفتر محبت حضرت زهرا نسبت به این اشخاص لحاظ می شود و ثبت می شود. وجود مبارک امام رضا حضرت ثامن الحجج (ع) یک حدیث عجیب در این رابطه دارند. می-فرمایند مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا وَ بَكَى لِمَا ارْتُكِبَ مِنَّا كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَة، یعنی اگر شخصی در مراسم ما شرکت کند و به خاطر مطالبی که از مصیبت ما ذکر می شود اشکی بریزد این شخص در روز قیامت 1 ـ با ما هست هر جا هستیم، و در درجه ما هست. لذا عزادار حضرات معصومین (ع) دارای مقام خیلی بزرگی هستند. یعنی در کنار آن امامی هستند که برای آن اشک می-ریزند. این پیوند قلبی ایجاد معیت عرشی می کند و این خیلی مقام هست. این برای کسانی که شنیدند و اشک ریختند. بعد می-فرماید مَنْ ذُكِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَكَى وَ أَبْكَى حالا آن کسانی که مداح بودند، روضه خوان بودند، منبر رفتند، برنامه اجرا کردند، ذکر مصیبت ما را کردند گریستند و گریاندند. لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُون چشم اینها گریان نمی شود روزی که چشم ها گریان هست. روز قیامت و این خیلی نکته مهمی است لذا این مراسم سوگواری اهل بیت خود یک سلوک عرشی برای نجات و کمال انسان هست. و یک نعمتی است از ناحیه اهل بیت که نصیب محبین آنها شده است.
شریعتی: و اساساً یک راه میانبر و این تفضل خدای متعال است به تک تک اینها.
صفایی: و چه قدر وقایع زیبا، نکات دلنشین، تحولات انسانی، توجهات اهل بیت به خواسته این عزیزان حاصل می شود. این طور نیست که چیزی در مجالس اهل بیت نادیده نگاشته شود. خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی ره جایی می رفتند که روضه بود، منزلی بود و ایشان همیشه این منزل را می رفتند. ایشان در اتاقی می نشست که روضه آن جا خوانده نمی شد و این خیلی عجیب بود برای افرادی که آن جا می آمدند خب آن روز خواص هم می آمدند. به ایشان گفتند که آقا شما چرا به آن اتاق که منبر هست نمی روید و این جا می نشینید؟ گفت این جا سال ها است روضه شنیده است در این اتاق. بعد سوال کرده بودند گفتند بله خیلی سال ها این جا روضه بود اخیراً ما منبر را آن جا بردیم. یعنی وقتی مراسم برگزار می شود زمین و زمان جذب این مراسم می شود و تمام مطالبی که آن جا گفته می شود در این فضاها نقش بسته می شود و شاهد خواهند بود. این چنین که مرحوم علامه ...
شریعتی: نورانیت روضه این جا سرایت می کند.
صفایی: و ان شاءالله برای پهلوانان ورزشی ما و همچنین غیر ورزشی آرزوی موفقیت، سربلندی و شکوه تجلی ایران قوی در همه عرصه ها داریم. ان شاءالله کشتی هم که ورزش اصلی و سنتی ما هست سربلند بیرون بیایند که هم باعث غرور ملی می شود هم نشاط و شادمانی و احساس افتخار به جامعه ما به ویژه جامعه جوان ما این دست می دهد. برای آن عزیزان هم آرزوی موفقیت و قهرمانی داریم ان شاءالله.
شریعتی: ان شاءالله مردم دعا کنند کشتی گیران ما امروز مدال های خوشرنگ بگیرند امروز و فردا، ما فردا هم ان شاءالله حوالی همین ساعت 11 خدمت شما خواهیم رسید به شما سلام خواهیم کرد. بحث ما با حاج آقای صفایی بحث مؤمنین بود، اهل ایمان و نکته های خوبی را شنیدیم. از طهارت و پاکی کسب و کار گفتید و بحث ناتمام ماند و ان شاءالله امروز ادامه فرمایشات شما را خواهیم شنید.
صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم. اساساً خداوند به اهل ایمان خود وعده داده است که زن و مرد فرقی نمی کند که اهل ایمان باشند بهشت از آن آنها است. بهشت هم یک طریقی دارد. دنیا طریق الجنه هست و ورودی این طریق الجنه ایمان هست. «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» (توبه/72) خدا این وعده را داده است خدا هم لایخلف المیعاد هست. اما اگر کسی ایمان نداشت یا ایمان او دچار تزلزل بود «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإيمان» (مائده/5) اگر کسی کفر ورزید نسبت به ایمان خود «فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» (مائده/5) عمل او سقوط خواهد کرد. لذا یکی از بزرگترین یا مهمترین و اساسی ترین اشتباه انسان، اشتباه اساسی انسان، این است که خود را از دایره ایمان خارج کند. بعد انتهای این آیه می فرماید «وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين» (مائده/5) در آخرت فوق العاده زیان خواهد کرد. بنابراین ما باید در عرصه ساختارسازی شخصیت ایمانی خود توجه کنیم. ایمان هم مراتبی دارد از مقولات ذو مراتب هست، درجات دارد، درجه اول که رسیدیم یعنی وارد این صراط و طریق الجنه شدیم باید همین طور هم ادامه بدهیم هم سطح ایمان خود را ارتقا بدهیم. اگر انسان عنوان مؤمن به خود گرفت ساحت مقدس رسول خدا (ص) می فرماید الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَة. یعنی حرمت او از کعبه بالاتر است. چه جور انسان ها دور کعبه می گردند. می گوید که این یک شخصیتی است که دارای احترامی است که شایسته طواف دور این انسان هست. این قدر انسان مؤمن ارزش دارد. باز می فرماید المؤمن أکرم علی الله من الملائکۀ المقربین. انسان مؤمن گرامی تر هست نزد خدا از فرشتگان مقرب درگاه او. این خیلی مقام هست. و باز در حدیث هست حُرْمَةُ النَّبِيِّ وَ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَيْت حرمت پیامبر در کنار پیامبر انسان مؤمن این بالاتر از حرمت بیت است، خانه خدا هست. پس این نکته مهمی است که هم قرآن و هم روایات با ما تذکر می دهند که نکته اولی که باید در معماری شخصیت خود لحاظ کنید ایمان هست. با آن تعریفی که قبلاً بیان داشتیم و شیطان ایمان انسان ها را نشانه می گیرد و تنها به یک گروه نمی تواند سلطنت و سلطه پیدا کند و آن مؤمنین هست. لذا در آیه هست «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا» (نحل/55) بر کسانی که ایمان دارند شیطان سلطه ندارد. نمی-تواند آنها را فریب بدهد، نمی تواند آنها را دچار بحران شخصیت، و گناه کند. چون امام صادق فرمود الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِي دِينِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِيَة انسان مؤمن از کوه های سر به فلک کشیده در ایمان قوی تر هستند. این نشان می دهد نکته مهمی است که ما باید روی ایمان خود دقت کنیم ارتقا بدهیم و مواظبت کنیم. الان دشمنان هم ایمان انسان ها را نشانه گرفتند. ایمان هم عرض کردم شالوده هست. این از بین رفت ساختمان شخصیت ...
شریعتی: اصلاً ایمان را که از آدم بگیرند خیلی تهی و خالی می-شویم.
صفایی: همه چیز فرو می ریزد. اگر یک ذره را برگیرید از جای، همه عالم فرو ریزد سر و پای. این آجر شخصیت انسان است. آن شالوده ایمان هست. اگر ریخت همه چیز رفته است.
شریعتی: عمود خیمه وجود انسان هاست.
صفایی: نکات در این رابطه بسیار است. نکات دنیایی ایمان چه آثار و برکاتی دارد. نکات اخروی ایمان چه آثار و برکاتی دارد حسب این که وقت اقتضاء ندارد که پیرامون آن صحبت کنیم به آن اصل مسئله می پردازیم آن حدیث بسیار ارزشمند امام صادق (ع) که پیرامون ویژگی های مؤمن صحبت فرمودند که فرمودند الْمُؤْمِنُ مَنْ طَابَ مَكْسَبُه درآمد او نه تنها حلال هست پاک است، زیبا است. طیب و طاهر است که پیرامون آن صحبت کردیم. و بعد فرمودند وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ وَ صَحَّتْ سَرِيرَتُه که امروز پیرامون این وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ صحبت می کنیم. مراد از وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ یعنی انسان اخلاق مدار هست. یعنی انسانی است که در جامعه به عنوان یک انسان اخلاقی او را می شناسند. اخلاق هم بر دو قسم است. یکی اخلاق عمومی که همه باید داشته باشند. و دیگری اخلاق تخصصی. اخلاق تخصصی یا اختصاصی یعنی اخلاق پزشکی. با اخلاق عمومی که همه باید مراعات کنند جامعه پزشکی ما یک اخلاق خاص خود اضافه بر آن باید داشته باشد اخلاق پزشکی. اخلاق ورزشی، اخلاق علمی و پژوهشی و انواع و اقسام صنف ها که باید اخلاق صنفی و اخلاق اختصاصی خود را داشته باشند. حضرت می فرماید انسان مؤمن انسانی است که دارای روحیه و رویه اخلاقی است. و فوق العاده نسبت به اخلاق توجه دارد. اخلاق عمومی یعنی اخلاقی که انسان با خود باید اخلاقی رفتار کند. ما گاهی با خود بد اخلاقی می کنیم. به خود سخت می گیریم. خود را تحت فشار می بریم به خاطر مثالی که هیچ ارزش ندارد. مثلاً یک مشکل مالی پیدا شده است خیلی به خود سخت می گیریم، خیلی فشار می آوریم. شب نمی خوابیم یا مثلاً برخورد بدی با ما شده است خیلی برای ما سخت می گذرد یا مسائلی در خانواده ما رخ می دهد خیلی به خودمان فشار می آوریم. با خودمان اخلاقی برخورد نمی کنیم. همه را می بخشیم، خودمان را نمی بخشیم. انسان خطا می کند. همان طور که خطای دیگران را باید ببخشیم باید خطاهای خود ما را هم ببخشیم و از خدا بخواهیم که دیگر مرتکب نشویم. گذشته از اخلاق فردی، یک اخلاق خانوادگی هم هست. با زن، فرزندان، پدر، مادر، خویشان و یک اخلاق اجتماعی. نوع تعامل خود با مردم. حالا در محیط کاری، در محیط عمومی، بازار، کسب و کار، تمام اینها اسلام برای آنها یک موازینی گذاشته است. گفته است شما باید اخلاقی رفتار کنید. یکی از تجلیات اخلاقی رفتار کردن انسان این است که منشأ اخلاق ایمان است و کسی که ایمان دارد اخلاقی رفتار می-کند و الا اگر کسی ایمان نداشته باشد نمی تواند اخلاقی را مراعات کند. چون دنیاگرا است. انسان بد ایمان و بی ایمان دنیاگرا است. وقتی دنیاگرا شد دنیا میزان نوع تعامل او با دیگران هست. نه گذشت، نه رفتارهای انسان دوستانه. بنابراین کسی که مؤمن هست اخلاقی است. فوق العاده اخلاق را مراعات می-کند. هم با خود، هم با خانواده خود، هم با جامعه خود. نکته-ای که این جا هست این است که حضرت امیرالمؤمنین می فرماید حَسِّنْ خُلُقَك شما خلق خود را خوب کنید، اخلاق خود را خوب کنید يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسَابَك خدا هم حساب شما را فوق العاده تخفیف می دهد. شما این جا با مردم با تخفیف برخورد می کنید با خانواده، با زن، فرزند، پدر، مادر، خویشان، جامعه، آن جا هم خدا جبران می کند. خدا هم حساب شما را تخفیف می دهد. پایین می آورد. این جا این نکته بسیار مهم هست که ما خیلی دنبال این هستیم که خدا رزق ما را زیاد کند. عمر ما را طولانی کند. بیماری که طبیعت دنیا هست. خدا یکی از اساتید را حفظ کند می فرمودند در انتهای درس خود می گفتند که دیگر عمر ما که از 40 سال گذشت به تلخی، 40 سال آینده هم بعد از این 40 سال هم هر چه عمر می کنیم یا مریض هستیم یا مریض دار هستیم.
شریعتی: ماهیت دنیا همین است.
صفایی: اگر می خواهیم رزق داشته باشیم رزق حلال داشته باشیم رزق بسنده داشته باشیم، عمر خوب داشته باشیم خانه و زندگی ما آباد باشد در روایت آمده است که اخلاق خوب داشته باشید. من عرض می کنم پیامبر گرامی اسلام فرمود که حُسْنُ الْخُلُقِ يُثْبِتُ الْمَوَدَّة این حسن خلق، این دوستی ها و پیوندهای فردی، اجتماعی، خانوادگی، بسیار می کند، محکم می کند، صمیمی می کند این زندگی را. باز حضرت امیرالمؤمنان فرمودند حُسْنُ الْخُلُقِ يَزِيدُ فِي الرِّزْق، رزق را زیاد می کند. رزق ما می خواهیم زیاد شود حسن خلق داشته باشیم. باز فرمودند که إِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ يَعْمُرَانِ الدِّيَار، خانه ها را آباد می کند. حسن خلق و نیکوکاری. وَ يَزِيدَانِ فِي الْأَعْمَار، عمرها را طولانی می کند.
شریعتی: شهرها را آباد می کند و عمرها را زیاد می کند.
صفایی: و رزق هم بسیار. اینها نکاتی است که از جهت جامعه شناسی انسانی و روانشناسی انسانی و سلامت انسانی ثابت شده است که انسان هایی که حسن خلق دارند فشار عصبی ندارند. خیلی راحت با مسائل برخورد می کنند طبق موازین اخلاقی. به همین خاطر مشکلات آنها کم و رزق و روزی آنها بسیار، خانه و کاشانه آنها گرم و عمر آنها هم طولانی می شود. این نکته ای است که امیرالمؤمنان و پیامبر بیان کردند برای رزق و عمر و صمیمت خانوادگی. گفتند کد آن حسن خلق است. الان نکته ای که این جا وجود دارد این هست که ما حسن خلق را بخواهیم تعریف کنیم ابعاد و ویژگی های آن چه هستند که امروز پیرامون آن من نکاتی عرض می کنم.
شریعتی: یعنی چه کسانی خوش اخلاق هستند؟
صفایی: خوش اخلاق هستند و موازین خوش اخلاقی چه هست؟ اولین آنها این هست، مردم داری. می گوید هر چه برای خود دوست دارید برای دیگران هم دوست داشته باشید. و هر چه برای خود ناپسند دیدید برای دیگران هم نپسند یعنی میزان خودت قرار نده بگویید هر چه به درد من می خورد، هر چه من می پسندم، نه. ببینید که دوست دارید مردم چگونه با شما برخورد کنند. شما هم همان طور با مردم برخورد کنید. دوست دارید چه جور مردم کاری نکنند که شما بدت بیاید شما هم کاری نکنید که مردم بدشان بیاید. انصاف داشته باش، مردم دار باش، و این طور خودمحور نباش. خودپسند نباش. همه چیز برای من، همه کس برای من. کسانی که این روحیه را دارند که همه چیز برای من، همه کس برای من اولین مشکل آنها خود آنها هستند. خودشان برای خودشان مشکل دارند. چون متوجه می شوند این قاعده قابل اجرا نیست. نه همه کس برای کسی خواهد بود، نه همه چیز. لذا خانواده خود را از دست می دهد. می گوید همه چیز خانواده برای من، همه کس خانواده برای من، یعنی من میزان هستم همه کس باید مطابق میل من رفتار کند. این اولین ضربه را خانواده او می خورد، خود او می خورد. جامعه هم همین طور. این میزان آن که امیرالمؤمنین بیان فرمودند، مردم داری و مردم گرایی. و امام رضا (ع) هم در روایت این را بیان کردند.
دومین ویژگی حسن خلق نرم خویی است. انسان متخلق درشت گو نیست. اهل رنجاندن نیست. اهل تندخویی، بدبرخوردی نیست. با زن، بچه، پدر، مادر، جامعه خیلی متین، باوقار، با شخصیت برخورد می کند. از امام صادق (ع) سؤال کردند آقا حسن خلق چیست؟ فرمود تُلِينُ جَانِبَك، این شخصیت شما باید بسیار نرم خو باشد. وَ تُطِيبُ كَلَامَك، کلام شما باید خیلی زیبا و دلنشین باشد.
شریعتی: تک تک اینها را در اوج قله آن پیامبر ما ایستاده است.
صفایی: لذا الگو هست. بعد فرمود وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَن. خیلی با دیگران خوش برخورد و خوشرو باش. شما چرا ترشرویی می کنید. چرا سلام که می کنند با تلخی، با یک حالت بی محلی جواب می دهید. برخی از بزرگان بودند وقتی کسی سلام می کرد در راه جواب آنها را نمی دادند، می ایستادند، از علما بودند، از متخلقین بودند، می ایستادند و تکریم می کردند آن کسی که سلام کرده است و با بهترین لحن و اضافه بر سلام جواب می دادند. انسان سلام که به اینها می کرد متوجه می شد که این روحیه ای که اینها در جواب به ما منتقل می کنند انسان را شاداب کرده است. باری از غم، باری از فشار را برای آن برداشته است.
شریعتی: به تعبیر امروزی ها کلی انرژی مثبت سمت شما فرستاده است.
صفایی: بله. لذا امام صادق فرمودند که اولین نکته ای که در رابطه با حسن خلق هست نرم خویی است. این برخوردها و این رفتارهایی که شما دارید و از شما صادر می شود به جامعه اینها نرم باشد، متین باشد. در زمان ساحت مقدس پیامبر مسلمین در مدینه برخی به بیرون از مدینه می رفتند و با شتر انس داشتند، با ریگ بیابان و گرما و اینها، چند روز می-ماندند، بدن آنها بو می گرفت، شرایط بدی بود، اینها از صحرا که بر می گشتند خدمت پیامبر می رسیدند با همان شرایط. نقل کردند به پیامبر می گفتند اقصص القصص لما، برای ما قصص قرآنی بگو. بعد اینها چون فشار زیاد روی آنها بوده است پاها را دراز می کردند. برخی ها پاهای خود را به دیوار می-زدند. پیامبر نمی گفت چرا این کار را می کنید. برای آنها می-خواند. «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَت * وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَت * وَ إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ * وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَت» (غاشیه/17 الی 20) اینها با همین انس داشتند. با ریگ و بیابان و شتر و ... می گفت شما نگاه نکردید اینها را، آنها هم می گفتند نعم یا رسول الله. بلند می شدند بعد خداوند می گفت فذّکر، تو به اینها تذکر بده. به اینها بگو شما خط کش اینها نیستی که با اینها تندی کنید. با ملایمت، با آرامی، به اینها تذکر بده و راهنمایی کن. پیامبر با این اخلاق اعراب جاهلی را مسلمان کرد، مؤمن کرد، تمدن اسلامی آفرید. لذا آیه آمد. «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» (آل عمران/159) اگر تو تندخو بودی، تند برخورد می کردی کسی دورت نمی آمد، همه فرار می کردند. از کنار شما می رفتند. گاهی در نماز جمعه که پیامبر نماز جمعه می خواند این کار را می-کردند. مردم می رفتند. «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِما» (جمعه/11) حضرت نماز جمعه می خواندند این کاروان تجارت که وارد مدینه می شد صدا زده می شد که کاروان آمد و گاهی هم یک اسباب بازی هایی بود، بازی هایی انجام می دادند آنها که لهو می گفتند. اینها اصلاً انْفَضُّوا إِلَيْها نماز جمعه را ترک می کردند و می رفتند. «قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَة» (جمعه/11) فقط به اینها بگو این جا بهتر است. نماز جمعه بهتر است، عبادت خدا بهتر است. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقين» (جمعه/11) این جا باشید رزق را خدا جای دیگر می دهد. یعنی این نرم خویی، نرم خویی پدر، نرم خویی مادر، نرم خویی همه، در صحنه جامعه باعث آرامش جامعه می شود. باعث سلامت جامعه می شود. این خیلی نکته مهمی است که در جامعه اسلامی، در جامعه خودی این نرم خویی خانوادگی، نرم خویی شخص در محیط کاری، در محیط اجتماعی، خیلی نکته مهمی است.
سومین ویژگی در رابطه با حسن خلق حفظ پیوندهای خویشاوندی است و کسانی که با انسان دوست هستند و انس با انسان دارند انسان از اینها ناراحت نشود. نه برنجد، نه برنجاند.
لذا عادت ما نیست رنجیدن ز کس/ گر بیازارند نگوییمش که بس
این روش رسول خدا بود. می گوید عادت ما نیست رنجیدن ز کس، خیلی ایشان را رنجاندند. چیزی نمی گفت خود هم کسی را نمی-رنجاند. در صحنه اسلامی، در محیط اسلامی، در محیط رحماء بیهنم. به همین خاطر از امام صادق (ع) سؤال شد که مکارم اخلاق چیست؟ فرمودند که الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَك یکی به شما ظلم کرده است، ظلم کوچک داریم، ظلم بزرگ هم داریم. مثلاً در خانه، خانواده مطلبی گفته شده است که رنگ و روی ظلم دارد، در محیط کاری با شما برخوردی شده است احقاق حق کردید دیگر عفو کنید. نگویید این دیگر با من بد بوده است و ظلم کرده است عفو نمی کنم. نه حق خود را گرفتید بگویید دیگر شما را عفو کردم. برخی مواقع هست در محیط خانواده پدری است، مادری است، همسری است، بچه ها هستند حالا بزرگ می شوند، گاهی کارهایی می کنند، مطالبی گفته می شود، عنوان ظلم دارد. فرزندی نسبت به پدر خود، نسبت به مادر خود خدایی نکرده رفتاری می کند که این رفتار ظالمانه هست. می فرماید که پدر و مادر عفو کنید. بالعکس پسر، دختر عفو کنید. همسر، شوهر عفو کنید. این عفو موجب نزدیک شدن دوباره همدیگر می شود. یکی از آقایان می فرمودند که فاصله یک ریسمان که یک متر هست این سر و آن سر فاصله آنها یک متر می شود اساساً این گاهی اختلاف خانوادگی می شود و اینها این پیوند از بین می رود، دوباره گره بخورد آن وقت این سر به آن سر یک متر قبل نیست یک کم نزدیک تر شده است. این نزدیک تر می شود، انسان نزدیک تر می شود لذا می گوید عفو کنید تا نزدیک تر شوید. اگر قطع ارتباط شد، ظلمی شد، شما اگر عفو کنید این دو سر نزدیک تر می شود. عفو نکنید این فاصله که بریده شده است بعید می شود، بیش از یک متر می شود. و می فرمایند که عفو یکی از نشانه های انسان خوش اخلاق هست. همان طوری که نرم خویی یکی از نشانه ها بود این عفو هم این چنین است و می فرماید که در زندگی گاهی افراد خودی با انسان قهر می کنند پدر است، مادر است، یک چیزی از انسان خواستند توقعی داشتند حالا به هر علت انسان نتوانست آنها قهر می کنند دیگر خانه انسان نمی آیند می گوید انسان خوش اخلاق این طور نیست که کاری مشابه آنها کند. وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَك وصل شود با کسی که از او قطع ارتباط کرده است. زن و شوهر در زندگی طبیعی است که دارای دو ویژگی های خاص هستند گاهی این خانم یک چیزی می گوید آقا ناراحت می شود، گاهی آقا می-گوید خانم ناراحت می شود. بزرگ آن کسی است که زودتر می رود این پیوند را برقرار می کند، آن اخلاقی تر است. باید خانم و آقا هم، هم این روحیه سلامت و این روحیه گرایش به هم را داشته باشند، عشق هست، علاقه هست، دلبستگی هست، وابستگی هم هست، حالا یک چیزی ایجاد شده است، انسان به خاطر آن همه خوبی ها، آن همه پیوندها و دلبستگی ها و وابستگی ها حالا یک چیزی پیش آمده است آنها را نادیده بگیرد این را عمده کند. و آینده را هم نادیده بگیرد و این را بگیرد این نشان از بد اخلاقی است. ولی خانم باید هنرمند باشد، آقا هنرمند باشد، اخلاقی رفتار کنند. نقل می کنند که آقایی با خانمی قهر کرده بود و این خانم خیلی هنرمند بود می دانست که هنر یک زن این است که خوب شوهر خود را بشناسد، ویژگی های او را بشناسد، می-دانست که ایشان به غذا خیلی علاقه دارد به ویژه قرمه سبزی. آن آقا هم از در می آمد صاف به اتاق خود به عنوان قهر می-رفت. این قرمه سبزی خوبی درست کرد، برنج خوبی و در سینی گذاشت و با مخلفات در اتاق ایشان گذاشت و برگشت. آن آقا نگاه که کرد دید خیلی چیز عالی است قهر هم بود، گفت که فلانی به همسر خود، گفت بله، گفت من که نمی خورم ولی برای هر کس گذاشتی کم است. این انس، این کیاست باید وجود داشته باشد. بعد فرمودند که الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ عفو کنید اگر مسئله ای واقع شد، مشکلی شد. باور کنید چه قدر در زندان افرادی داریم که اگر آن شاکی عفو می کرد الان کنار خانواده های خود بودند. گاهی بحث مهریه هست، گاهی بحث قرض هست، این امورات این چنینی. گاهی اصلاً مقصر نیستند. مقصر نیستند و اتفاقی افتاده است. اینها عفو کنند، چه قدر خدا به اینها عنایت می-کند. در روز قیامت سوال می کنند، یک منادی بلند می شود چه کسانی از خدا طلبکار هستند؟ همه تعجب می کنند مگر می شود از خدا طلبکار بود؟ گروهی سر خود را یک مقدار بلند می کنند، خود را نشان می دهند. می گویند شما چه کار کردید که طلبکار خدا هستید؟ گفتند ما به خاطر خدا عفو کردیم. کسی که به ما ظلمی کرده است، خطایی کرده است، می شده آن را عفو کنیم آن را عفو کردیم.
شریعتی: حالا یک مقدار نزدیک تر در محیط های خانوادگی بیاییم، میان زن و شوهرها
صفایی: انسان عفو کند. مسئله ای شده است، با دل گیری و قهر و جدایی چیزی حاصل نمی شود و بعد از کسانی که قطع ارتباط با ما کردند سراغ او را می گیرید دوستی است، پدر و مادری هست، همسر است، وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ گاهی ما از کسی قرض خواستیم مثلاً نداده است در خانه ما آمد ما نگوییم جبران کنیم. تلافی کنیم. نه ما این کار را نکنیم، اینها نشانه اخلاقی بودن انسان هست.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکر هستم و آن چه که عیار اخلاق در واقع بالا می برد و آن را ماندگار می کند با تمام ثمرات و برکات آن همان ایمان و تقوایی است که این هفته ها هم با حاج آقای پناهیان داریم بحث می کنیم و هم نکته های آن را امروز حاج آقای صفایی عزیز در ذیل بحث مؤمنین این بحث را مطرح کردند. و این می تواند خیلی مؤثر باشد. و اگر خوش اخلاقی سختمان است، اگر بخشیدن سختمان است، به نظر من باید یک واکاوی کنیم و به درون خود نگاه کنیم و ایمان خود را تقویت کنیم. ان شاءالله. خیلی خوب، الهی که همه خوش اخلاق باشند و اقتدا کنند به ساحت نورانی نبی مکرم اسلام از حاج آقای صفایی هم صمیمانه متشکر هستم. صفحه 430 را دوستان من تلاوت می کنند. آیات نورانی سوره سبأ را با هم خواهیم شنید. بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما و در کنار شما هستیم. لحظات زندگی شما منور به نور پیامبر باشد به برکت صلوات بر محمد و اهل بیت او.
صفحه 430قرآن کریم
شریعتی: خیلی خوب. ان شاءالله که همه خوش اخلاق باشیم. و گفت به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد. السلام علیک یا رسول الله، بهترین ها نصیب شما. فردا هم ان شاءالله حوالی 11 خدمت شما خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد. خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.