حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم محضر مبارک حضرت عالی و همه بینندگان، شنوندگان و مردم عزیز بزرگوار سلام عرض می‌کنم عرض ادب و دعای خیر دارم تسلیت می‌گویم ایام سوگواری حضرات معصومین و برای همه عزیزانی که در پیاده‌روی اربعین شرکت دارند آرزوی سلامتی و موفقیت و بهروزی و آن رشد معنوی و کمالات حسینی را از خداوند مسئلت دارم انشالله.
شریعتی: خدا انشاالله شما را حفظ کند حال شما چطور است؟
حجت الاسلام صفایی: الهی شکر.
شریعتی: الحمدلله خیلی خوشحال هستیم در کنار شما هستیم فرمود ألم يأن للذين ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذكر الله؛ خوش به حال همه آن اهل ایمانی که وقتی به آیه‌های خداوند مواجه می‌شوند دلهایشان خاضع و خاشع می‌شود. امروز هم از ویژگی‌ها و نشانه‌های اهل ایمان حاج آقای صفایی بوشهری عزیزمان برای ما خواهند گفت و با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم هر عنوانی چه عنوان‌های معنوی چه مادی، یک سری نشانه دارد مثلاً انسان خیّر یک عنوان هست خیر بودن، این یک سری نشانه‌ها دارد.
شریعتی: یعنی باید یک بروزی داشته باشد.
حجت الاسلام صفایی: نشانه‌هایی داشته باشد.عنوان مومن هم که به یک انسان داده می‌شود دارای یک بار مفهومی است که این شخص دارای ویژگی‌های باطنی است اما یک سری نشانه‌های خارجی و رفتاری هم دارد که این نشانه‌ها کاشف از اصل ایمان و درجه ایمان یک شخص است. یعنی وقتی انسان این افعال را می‌بیند، تحلیل می‌کند، کشف می‌کند که این شخص شخص با ایمانی است و از آن طرف دارای چه مرتبه‌ای از مراتب ایمان است. خداوند در سوره انفال، قبلاً سوره مومنون را بررسی کردیم و از آن سوره این علائم و نشانه‌های اهل ایمان را بیان کردیم. خداوند در سوره انفال آیه ۲ تا ۴ و آیه ۷۲ ویژگی انسان با ایمان را بیان می‌کند و این از منظر خدا بیان می‌شود که این امور اگر وجود داشته باشند این شخص با ایمان است و ۱۰۰ درصد کاشف حقیقی است چون خدا فرموده است. بعد عباراتی که خدا می‌فرماید عبارات فوق العاده‌ای است انسان اگر مسلط بر ادبیات عرب باشد متوجه می‌شود که خداوند با چه تاکید و تسریعی آمده است و می‌گوید مومنان این شاخصه‌ها را دارند، این ویژگی‌ها دارند، این نشانه‌ها دارند، که من یک به یک محضر مبارک حضرت عالی مردم عزیز و گرانقدر و بسیار محترم نکاتی عرض می‌کنم می‌فرماید إنما المومنون؛ این اِنما در زبان عرب یعنی حصر یعنی این است و جز این نیست، فقط و فقط انما المومنون این‌ها هستند الذین یک الذين إذا ذكر الله وجلت قلوبهم؛ این ویژگی اول یعنی چه؟ یعنی وقتی نام خدا و یاد خدا برده می‌شود این قلب این شخص، سه حالت پیدا می‌کند کلمه وجل در زبان عربی بیانگر سه ویژگی در قلب انسان است. یک: این شخص یک عشق الهی پیدا می‌کند، مثل فردی که نام محبوبش را می‌برند چه طور این به او شعف، شوق و عشق بیشتر می‌شود مومنین نام خدا و ياد خدا می‌آید این طور می‌شوند. دیگر اینکه یک ترس در دل این‌ها قرار می‌گیرد که نکند کاری کرده باشیم محبوب ما خدا از ما ناراحت باشد؟ و سوم اعمال خودش را ملاحظه می‌کند در برابر آن بزرگی خدا خجالت می‌کشد. این وجل یعنی این، ترس و عشق و خجالت. می‌فرمود مومنان این گونه هستند إنما المومنون الذين إذا ذكر الله؛ این‌ها کسانی هستند که وقتی نام خدا برده می‌شود کنارشان وجلت قلوبهم، عشقشان بیشتر می‌شود، خجالتشان و ترسشان هم بیشتر می‌شود. در زندگی‌های مادی هم ما نگاه بکنیم همینطور است انسان محب، انسانی که عاشق است و کسی را دوست دارد وقتی نام آن فرد و محبوبش را می‌شنود گل از گلش شکفته می‌شود و خوشحال می‌شود، که اسم محبوب ما آمد. در این محفل و انجمن و مجمع و ما نام ایشان آمد. بعد یک ترسی هم در دل او هست نکند او را از دست بدهم، دور از من بشود و به من پشت کند و از آن طرف بزرگی آن و زیبایی آن را می‌بیند، از کرده خود و شخصیت خودش خجالت می‌کشد می‌گوید من کجا و او کجا؟ انسان با ایمان این گونه است الذين إذا ذكر الله؛ نام خدا و کلمه الله و خدا و دعایی خوانده می‌شود، صحبت از خدا می‎شود این در دلش اول نشاط ایجاد می‌شود خوحال می‌شود لذت می‌برد و بعد خجالت می‌کشد که او کجا و من کجا؟ از آن طرف هم می‌ترسد که کاری کرده باشد که از چشم محبوب افتاده باشد، این یک نکته خیلی مهمی است و انسان می‌تواند با این کار خودش را محاسبه کند، ایمانش را محاسبه کند به همین خاطر برخی مواقع اشخاصی هستند که وقتی پای نماز میان می‌آید اینها کسالت پیدا می‌کنند، شرایط روحی و معنوی آنها به هم می‌خورد، یک حالت بدی به آنها دست می‌دهد این نشان از این است که ایمان ضعیف است، یا قرآن خوانده می‌شود اینها آن وَ جلت قلوبهم نمی‌شود، خودشان را ارزیابی نمی‌کنند، محبوب خودشان را ملاحضه نمی‌کنند، اینها کشف می‌کند که این شخص در حوزه ایمان مشکلات دارد، باید معماری جدیدی خودش را کند. این هم اینطور نیست که شخص بی‌ایمان باشد، گاهی شخص بی‌ایمان است و این حالت دارد گاهی با ایمان است اما شرایطی پیدا کرده است که ایمانش آسیب دیده است خدای نکرده در مجلس بدی بوده یا مشکل شرعی، گناهی مرتکب شده، این وقتی که نام خدا و اموری که در رابطه با خداست می‌شنود حالت کسالت به او دست می‌دهد، یک حالت اشمئزاز از شنیدن این امور به او دست می‌دهد و نشان از این دارد که ایمانش آسیب دیده و این باید قطعاً خودش را یک معماری جدید بکند، یک تعمیری و آبادی جدیدی در رابطه با شخصیت خودش انجام بدهد. به همین جهت هست که شخصی که از ذکر خدا رویگردان است این نشان از این دارد که وجودش دچار آسیب‌های شخصیت الهی شده است و مترتب بر آن، چون اعراض از ذکر می‌کند دچار یک بحران زندگی خواهد شد. خداوند در آیه شریفه می‌فرماید مَن أعرض عن ذکري؛ کسی که ذکر من را می‌شنود و بدش می‌آید یا ابتدا به ساکن اصلاً به ذکر من پشت می‌کند یا اهل ذکر من نیست و اعراض دارد فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً؛ دچار یک زندگی سراسر پر از تنگنا خواهد شد. ضنک یعنی تنگنا، شخصیت درونی او دچار آشفتگی و بحران‌های روحی خواهد شد، در حوزه خانوادگی و اجتماعی دچار تنگناهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی خواهد شد و بدتر از آن وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‌؛ روز قیامت او را کور محشور می‌کنم. این شخص مشخص است که مبنا را می‌داند که زندگی آخرت تجلی زندگی دنیا است، در زندگی دنیا او چشم داشته ولی اهل ذکر نبوده و خداوند او را کور محشور کرده است. قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا؛ خدایا مبنا را خراب کردی چرا مرا کور محشور کردی؟ در حالی که در دنیا وَ قد کنت بصیراً؛ می‌دیدم در دنیا، خداوند می‌فرماید كَذٰلِكَ أَتَتْكَ آيٰاتُنٰا؛ آیات ما بر تو آمد،ذکر ما آمد فَنَسِيتَهٰا؛ آنها را ندیدی و چشمت را بستی اینجا همون گونه محشور شدی وَ كَذٰلِكَ الْيَوْمَ تُنْسىٰ؛ آنجا ما را فراموش کردی اینجا ما تو را فراموش می‌کنیم، آنجا چشم بر ذکر خدا بستی اینجا چشمت بسته می‌شود. به همین جهت است که مومنان یکی از ویژگی‌هایشان این است إذا ذكر الله وجلت قلوبهم؛ کیف می‌کنند من دیدم این انسان‌ها را. خدا رحمت کند یکی از این بزرگان که الان در حرم حضرت ثامن الحجج دفن هستند نقل می‌کردند برای بنده و یا خواندم که ایشان اول نماز شب یک رکوع می‌کردند تا اذان صبح، برخی مواقع خدام حرم می‌آمدند به ایشان کمک می‌کردند چون گاهی مواقع ایشان می‌گفتند می‌خواهم کنار گنبد نماز بخوانم، برف می‌آمده. یعنی انسان‌هایی که عشق به خدا دارند اهل ذکر هستند این وجلت قلوبهم هست تمام وجودشان این لذت و تکیف الهی و معنوی است. به یکی از بزرگان گفته بودند که این لذت چگونه است؟ تعریف کنید برای ما گفته بود این حلوای تن تنانی است تا نخورید ندانید. گفت حلوای این را باید بچشی تا بفهمی با تعریف دیگران برای کسی این مفهوم و فهم حاصل نمی‌شود. این کلام را در رابطه با بخشی از دعای کمیل گفته بودند در دعای کمیل هست امیرالمومنین این شخصیتی که فراتر از دنیاست امیرالمومنان و افتخار ما این است که رهرو راه ایشان هستیم یک شخصیتی است همین کلام پیغمبر را که فرمود «يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اَللَّهَ إِلاَّ أَنَا وَ أَنْتَ، هیچکس تو را نمی‌شناسد جز خدا و من که چه شخصیتی هستی، ایشان در دعای کمیل دارد الهی أصبر علی حر نارک، خدایا به فرض من صبوری کنم بر آتش جهنم فکیف أصبر علی فراقک؛ در فراق تو چگونه صبر کنم؟ این ترجمه آن ساده است اما فهم آن، که انسان آتش جهنم را صبر کند ولی فراق خدا را صبر نکند یعنی چه؟ و این بزرگوار گفته بودند این حلوای تن تنانی است باید این اتصال باشد تا بدانید که وقت فراق چه لطمه‌ای انسان می‌بیند؟ که این لطمه فراتر از آتش جهنم است. این حلوای تن تنانی را باید آدم تجربه بکند و حس کند این لذت إذا ذکر الله وجلت قلوبهم، باید انسان با ایمان در آن اوج ایمان بچشد تا این لذت را احساس بکند و واقعا انسان‌هایی که دارای این مرتبه از ایمان هستند که ألذین إذا ذکر الله و جلت قلوبهم؛ هست این‌ها صبح که انسان آنها را ملاحظه می‌کند انقدر با نشاط و شادمان و شاکر یک آرامش فوق العاده چون شب إذا ذكر الله وجلت قلوبهم؛ شده در نماز شب، در دعاهایشان.
شریعتی: و دل در آنجا نرم شده است.
حجت الاسلام صفایی: و وقتی با انسان مواجه می‌شوند و برخورد می‌کنند انقدر این روح معنوی آنها حالا به قول آقایان انرژی مثبت‎شان به انسان ساطع می‌شود که انسان هم در طول روز به خاطر این برخورد الهی آنها با خودش احساس می‌کند چقدر راحت است و آرامش دارد. این ویژگی اول این حضرات است. إنما المؤمنون الذين إذا ذكر الله وجلت قلوبهم؛ دومین ویژگی انسان مومن که خدا در سوره انفال فرموده است این است وإذا تليت عليهم ءايته زادتهم إيمنا؛ این‌ها وقتی قرآن می‌شنوند و تلاوت می‌شود برایشان این‌ها گذشته از وجلت قلوبهم ایمانشان هم بیشتر می‌شود، رشد ایمانی پیدا می‌کنند و این نکته خیلی مهمی است. حالا در رابطه با قرآن مناسب می‌بینم چند تا نکته کوتاه محضر شما عرض کنم آن این است که خداوند تمام نیازهایی که انسان از جهت جهان بینی، بینش و رفتارهای شخصی و اجتماعی و تمام امور حقایق دنیا و فرادنیا که نیاز است انسان بداند و معرفت به آن پیدا بکند خدا در قرآن خدایی کشف که کرده است در اختیار انسان گذاشته است. این بزرگترین عنایت خدا به انسان است که خداوند با خدایی‌اش بیاید تمام عالم وجود را، مقداری که انسان نیاز دارد بیاید برای انسان تبیین کند، در اختیارش بگذارد، اگر ما می‌خواستیم که آخرت را کشف کنیم که آخرت چه خواهد شد؟ عالم برزخ چه خواهد شد؟ چگونه می‌توانستیم؟ مسدود است چون انسان علمش و حتی مسائلی که علوم نظری نیست علوم تجربی است مثلا فلسفه یک محدوده خاصی را می‌توانند کشف کنند، بیش از آن نمی‌توانند. به همین جهت است که اگر خداوند کشف‌های بزرگ را در قرآن برای ما نکرده بود ما واقعا یک جهل عظیم به بخش وسیعی از جهان داشتیم در رابطه با خدا، یعنی ذره‌ای بودیم در اطراف‌مان دایره کوچک علم بود اما یک پهنای وسیع کهکشانی جهل، خداوند در قرآن تمام این امور را برای ما کشف کرده است. یعنی قرآن کتابی نیست که ما فقط بخوانیم و ثواب ببریم، نه گفتند بخوانید به شما ثواب می‌دهیم تشویق کرده است که ما بخوانیم و بفهمیم، ایمان بیاوریم، دانش پیدا کنیم.
شریعتی: کتاب کتاب معرفت است.
حجت الاسلام صفایی: این را کشف کرده است که ما عمل کنیم.
شریعتی: هم خدا، هم دنیا، هم خودمان.
حجت الاسلام صفایی: به همین خاطر اهل ایمان این طور است که وإذا تليت عليهم ءايته؛ رشد معرفتی پیدا می‌کند، رشد معرفتی تمام اصول معرفت متصل به خداست این طور شده پس کار خداست، عظمت خدا اضافه می‌شود بعد معرفت به عظمت خدا اضافه می‌شود، زادتهم إيمنا؛ هر بار هم که اینها قرآن می‌خوانند قرآن ویژگی‌اش این است که شما هر بار هم که قرآن بخوانید گویا تازه دارید می‌خوانید قرآن این طوری است، شما شاید افرادی باشند که تا حالا 40 بار ختم قرآن کردند مثلا در ماه رمضان، ماه رمضان جدید که می‌خوانند گویا جدید است برایشان، یک تازگی است این تازگی هم به این خاطر است که این انسان دارای یک شرایطی شده است که وقتی وارد قرآن می‌شود قرآن متناسب با این شرایط جدید مفاهیم جدید به او می‌دهد وگرنه قرآن همان است و این از معجزات قرآن است. یعنی در تمام اعصار مطالب جدید به انسان می‌دهد، به شکل فرد فرد، و این عظمت قرآن است و خداوند آمده است درتمامی عالم وجود تمام چیزهایی که در هدایت مورد نیاز انسان است به انسان عرضه کرده است کم نگذاشته است، خدایی عطا کرده است، حالا مومنان این طور هستند که وقتی قرآن برایشان خوانده می‌شود رشد معرفتی پیدا می‌کنند در نتیجه رشد ایمانی حاصل می‌شود. ساحت مقدس پیغمبر، پیامبر رحمت هست کسی که دارای رحمت و مهربانی است هیچ وقت گلایه نمی‌کند عادت ما نیست رنجیدن ز کس، گر بیازارند نگوییمش که بس* لذا پیامبر این گونه بودند فشار را می‌آوردند، روی او حرف بد می‌زدند شایعه درست می‌کردند نمی‌رنجید.
شریعتی: در طریقت ما کافریست رنجیدن.
حجت الاسلام صفایی: بعد گله داشت از دیگران ولی بیان نمی‌کردند، اما دیگران از او گله می‌کردند دارم گله از تو اگر حوصله داری، اما تو کجا حوصله این گله داری* حالا این پیامبر رحمت در یک جا من دیدم که پیامبر گله می‌کند. قال یا رب إن قومی إتخذوا هذا القرآن محجوراً؛ گله می‌کند که قومش و امتش قرآن را کنار گذاشتند. حالا این کنار گذاری مراتبی دارد گاهی کلاً اهل قرآن نیستند گاهی اهل قرآن هستند یعنی می‌خوانند ولی نمی‌فهمند، یعنی مفاهیم را کنار گذاشتند، لفظ را گرفتند، ولی مفاهیم را کنار گذاشتند. گاهی نه، می‌خوانند و می‌فهمند ولی به آن ایمان نمی‌آورند ایمان به آن را کنار گذاشتند. مثلا اگر گفته در عالم برزخ شما مشکلاتی خواهی داشت اگر عمل بد کنی یا در قیامت اینطور، این را می‌فهمد کنار نمی‌گذارد ولی به آن ایمان ندارد. به همین خاطر مطابق با این مفهوم آیه عمل نمی‌کند، کار بد می‌کند نشان می‌دهد ایمانش ضعیف است و به این آیه ایمان ندارد. گاهی ایمان دارد می‌گوید من معتقد به قرآن هستم ولی در عمل معتقد نیستم لا یغتب بعضکم بعضاً؛ غیبت نکنید می‌گوید همه چیزهای شما درست ولی این را نه دیگرو... می‌گوید من این را قبول ندارم در عمل نمی‌پذیرد، عمل را کنار می‌گذارد. لذا کنار گذاری مراتبی دارد پیامبر روز آخرت گله می‌کند پیامبر رحمت که آنجا شفاعت می‌کند گله می‌کند، می‌گوید قوم من قرآن را کنار گذاشتند و آن را محجور کردند اهل ایمان اینطور هستند که اذا تلیت علیهم آیات؛ وقتی آیات شریف بر آنها خوانده می‌شود زادتهم ایماناً؛ معرفت پیدا می‌کنند، ایمان پیدا می‌کنند، عمل می‌کنند به آن، سرلوحه زندگی قرار می‌دهند، در هر مرتبه‌ای از مراتب سنشان هر آیه‌ای از آیات شریفه قرآنی. یک شخصی مشهور بود به دزدی در بلاد فی ما بین بصره و مکه، مطاع الطریق حجاج بوده است متاسفانه یعنی غارتگر کاروان‌ها بوده است. یک شب به بصره می‌آید قصد می‌کند خانه‌ای را دزدی کند وارد خانه که می‌شود می‌بیند صاحب خانه دارد قرآن می‌خواند أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ؛ آیا دیر نشده دیگر انسان قلبش خاشع بشود و کنار بگذارد؟ تاکنون کردی گناه دیگر مکن، تیره کردی آب را افزون مکن؛ این شخص می‌گوید گویا این آیه برای من نازل شده بود، آیه می‌گوید آیا دیر نشده است دیگر سن بالا رفته هنوز وقت آن نیست شما برگردی؟ این مسیر غلط را دیگر کنار بگذاری، قلبت خاشع بشود به ذکر خدا؟ ایشان گفته بود نعم الان؛ بله وقتش رسیده است دیگر برگشت و توبه کرد و به دوستانش سفارش کرد شما هم کنار بگذارید، هر اموالی هم که مانده به صاحبش برگردانید و دیگر من ملازم مسجد شده‌ام و ایشان از شخصیت‌های معروف زهد و پارسایی شد، مسیر زندگیش عوض شد با همان إذا تلیت آیات زادتهم ایماناً؛ این شخصی که اساساً ایمان نداشت اهل گناه بود این شنید تکان خورد. یکی از کتاب‌هایی که نوشته شده به نام تاثیرات قرآن بر افراد، این را جمع آوری کردند از کتب تفاسیر و تاریخی که...
شریعتی: نمونه‌های آن را متمرکز کردند در یک کتاب.
حجت الاسلام صفایی: یکی از این تاثیرات، تاثیری است که ساحت مقدس پیامبر این آیات که می‌آمد متاثر می‌شدند و به شدت فوق العاده‌ای تاثیر داشت. آیه‌ای نازل شد پیامبر به شدت می‌گریست، نقل شده است آیه را هم نقل می‌کنم خدمتتان خیلی گریه می‌کردند. گفتند تنها راه آرامش ساحت مقدس پیغمبر این است که حضرت زهرا کنار ایشان بیاورید تا آرام بگیرد. رفتند حضرت زهرا سلام الله علیها را دعوت کردند که پیغمبر خیلی شرایط روحی خیلی غمگینانه‌ای دارد، خیلی گریه می‌کند، شما تشریف بیاورید حضرت زهرا آمد و گفت یا رسول الله یا ابتا چه شده؟ گفت جبرئیل بر من نازل شده آیه‌ای آورده از جانب خداوند و آن آیه این است «إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» یعنی هیچ کدام از شما نیست می‌گویید وارد جهنم می‌شوید، گفت من از این شرایطی که من در آخرت دارم که من هم جزو همین بشر هستم.
شریعتی: یعنی حضرت نگران شده بودند.
حجت الاسلام صفایی: و اشک می‌ریختند، حضرت زهرا هم گریه کردند وَ إذا تلیت علیهم آیات زادتهم ایماناً؛ ایمان بالا می‌رود، حضرت زهرا اوج ایمان بودند آنها اصلاً آن شرایط نگران بودند و بعد آمدند و گفتند شما ناراحت نباشید اگر هم وارد می‌شوید شما برای نجات دیگران وارد می‌شوید. برای دستگیری و شفاعت و نجات است و این إن مِنکم برای دیگران است برای شما نیست، شما دیگران را نجات می‌دهید. این نکته بسیار مهم است که انسان‌های با ایمان وقتی که آیات را می‌شنوند زادتهم ایماناً؛ دانش و بینش و منش آنها همه رشد می‌کند به خاطر آن ازدیاد ایمانی که برایشان حاصل شده است. اما این نکته خیلی مهم است اگر تلیت علیهم آیاتُ؛ شد آیاتی خوانده شد بر انسان تاثیری نداشت، رشد ایمانی حاصل نشد این به این معنی نیست که شخص ایمان ندارد، نشان از این دارد که ایمان او در مرتبه‌ای نیست که وقتی این آیات را می‌شنود بالنده باشد و رشد کند، این ایمان ابتدایی دارد، بی‌ایمان نیست. بله شخص احتمال دارد شخصی اصلاً ایمان نداشته باشد اما کسانی که اهل ایمانند اگر تلیت علیهم آیات؛ شد در خودشان رشد ندیدند ناراحت نشوند اینگونه نیست که آنها ایمان نداشته باشند ایمان دارند اما در مرتبه‌ای است که شرایط رشد ندارد.
شریعتی: یعنی ایمان هم باید بالنده باشد و رشد کند.
حجت الاسلام صفایی: و باید در خودشان فراهم بیارند، فراهم شدن آن به چه چیزی است؟ یک اینکه مفاهیم قرآن را بفهمند، انس با تلاوت‌های خوب داشته باشند، مفاهیم را بفهمند، ترجمه‌های خوب را بخوانند اگر توانایی دارند ادبیات عرب را بخوانند، تفاسیری الحمدلله الان وجود دارد به زبان فارسی آنها را مطالعه کنند، وقت بگذارند برای قرآن، این کار را بکنند وقتی که تلیت علیهم آیاته؛ این‌ها رشد ایمانی به خاطر آن زمینه‌ای که در خود ایجاد کرده‌اند و از همه مهمتر ترک گناه است. انسان که ترک گناه کرد خود ایمان زمینه بالندگی پیدا می‌کند.
شریعتی: یعنی پیش زمینه آن در واقع طهارت روح و جان ماست.
حجت الاسلام صفایی: آن حاصل بشود بحث مفاهیم هم متوجه بشوند، آن رشد ایمانی برایشان حاصل می‌شود. برخی از بزرگان بودند که وقتی قرآن خوانده می‌شد این‌ها اشک‌هایشان آرام آرام سرازیر می‌شد. شخصیت‌هایی بودند که می‌فهمیدند قرآن چیست، من گاهی خدا رحمت کند حضرت آیت الله خوشبخت را بزرگانی می‌آمدند طلاب می‌آمدند پیش ایشان سوال می‌کردند آقای کتاب ما معرفی کنید که ما از جهت اخلاقی و جهات مختلف این کتاب مبنای اخلاق ما باشد و این‌ها... ایشان می‌فرمودند یک کتابی هست که هیچ خطایی در آن نیست، همه چیز درست و کامل و همه جانبه و جامع و خیال راحت می‌توانید بخوانید آنها گفتند چه کتابی است برای کیست؟ و ایشان می‌فرمودند کتاب خداست قرآن است، قرآن زیاد بخوانید، قرآن و معارف اهل بیت هرچه هست در این‌ها است از این‌ها استفاده بکنید. اگر ما انس با قرآن داشته باشیم بسیاری از مشکلاتمان حل می‌شود. الان یکی از مسائلی که ما در جامعه داریم دچارش می‌شویم بحران تربیتی کودکان است و تاثیرات فوق العاده فضای مجازی بر کودکان و نوجوانان ما، یکی از مهم‌ترین عوامل سد کننده تاثیر منفی، تربیت قرآنی است. ساحت مقدس پیامبر می‌فرماید أدبوا اولادکم بالقرآن؛ امیرالمومنین هم می‌فرمایند وَ حبّ نبیکم و حب اهل بیتي؛ ما جوانانمان و نوجوانان و کودکانمان را باید به سمت تربیت قرآنی ببریم. آنها که از کودکی با قرآن مانوس شدند إذا تلیت آیاته و زادتهم ایماناً؛ در تمامی مراتب سنی می‌شوند و مصون می‌مانند. چون جامعه مهاجم به ما از جهت فرهنگی و اقتصادی جایی می‌تواند به ما تأثیر بگذارد که ما جهل داشته باشیم، خالی باشد، همان جا می‌آید مطالب خودش را می‌نویسد ولی وقتی شخص از همان کودکی با قرآن مأنوس باشد و تربیت قرآنی و معماری قرآنی شده باشد دیگر جایی ندارد که...
شریعتی: حاج آقا یکی از سیاست‌های ما چون خیلی از پدر و مادرهای ما نگران بچه‌هایشان هستند در این هجوم این شبهات و بمبارانی که در فضای فرهنگی وجود دارد نگاه ما این بوده است که اگر ما سطح معرفتی افراد را بالا ببریم در مقابل این شبهات هم بیمه می‌شوند جای خالی برای آنها نگذاریم.
حجت الاسلام صفایی: بله همین طور است. چه می‌تواند پر کند؟ قرآن، لذا پیامبر فرمودند: «ادبو اولادکم علی حبی وحب اهل بیتی والقرآن». امیرمومنان دارد أدبوا اولادکم بالقرآن و حب رسول و اهل بیته؛ این دل‌هایتان و نظام فکری‌تان با محبت به پیامبر که اثرش عمل است به سیره ایشان و اهل بیتش که اثرش عمل به مفاهیم و دادههای هدایتی اهل بیت است و بالقرآن، به همین جهت خداوند می‌فرماید که فقط و فقط مومنان إذا ذكر الله وجلت قلوبهم هستند و از آن طرف وإذا تليت عليهم ءايته زادتهم إيمنا؛ و وقتی ایمان بالا رفت یک آرامش و لذت معنوی به انسان دست می‌دهد که دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند آن را تفسیر کند مگر اینکه انسان خودش تجربه کند.
شریعتی: انشالله؛ وَ اذقني و شاید أذقنا حلاوة ذکرک، انشالله این ذکر و یاد و تمام این شیرینی‌هایی که امروز حاج آقای صفایی بوشهری راجع به آن صحبت کردند انشالله به تک تک ما بچشانند، خیلی از همراهی و لطف شما ممنون و متشکرم حالا می‌خواهیم مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم عزیزانم امروز صفحه 409 را تلاوت خواهند کرد آیات نورانی سوره مبارکه روم. انشالله لحظه به لحظه زندگی‌مان با انس قرآن کریم بگذرد. باز هم دعوت می‌کنم عزیزانم را جوان‌ها و نوجوان‌هایی که می‌خواهند عازم کربلای معلی شوند از 1110 نفرشان اهالی خوب سمت خدا انشالله پذیرایی خواهند کرد و 110 کاروان دانش آموزی، نوجوان‌ها و جوان‌هایی که می‌خواهند در این طرح همراه شوند ثبت نام کنند به کانال ما می‌توانند مراجعه کنند هم در سروش و ایتا و بله هستیم هم می‌توانید به سایت ما مراجعه کنید و عزیزانی که می‌خواهند بانی این کار خیر شوند هم می‌توانند به زیرنویس‌های ما دقت کنند نحوه مشارکت را دوستان زیرنویس می‌کنند و هم می‌توانند عدد 40 را به سامانه پیامکی معروف‌مان 20000303 پیامک کنند نحوه مشارکت برایشان ارسال می‌شود و انشالله خیل عظیم مشتاقان زیارت سیدالشهدا که حالا مخاطب هدف ما نوجوان‌ها و جوان‌ها هستند انشالله بروند و ما و همه عزیزانی که بانی این کار خیر شدند دعا کنند و سلام رسان ما خدمت حضرت باشند بعد از تلاوت آیات همراه شما هستیم و با افتخار و با احترام محضر حاج آقای صفایی عزیزمان. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه409 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم الهی حال دلتان با آیه‌های قرآن کریم خوب باشد اشاره قرآنی این صفحه را حاج آقای صفایی بفرمایند و انشالله دیگر کم کم باید خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم نکته مهمی که در زندگی انسان است این نکته است که هر کاری که ما میکنیم برای خودمان می‌کنیم اگر بد می‌کنیم برای خود بد می‌کنیم بعد به دیگران، اگر خوبی هم می‌کنیم اول به خود خوبی می‌کنیم بعد به دیگران، و در این رابطه خداوند هیچ نیازی به خوبی ما ندارد و نه بدی ما تأثیر منفی بر او دارد خداوند هر چیزی که از ما خواسته است برای رشد خودمان خواسته است. در این آیه میفرماید مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ؛ اگر کسی کفر کرد ضرر کرده است به زیان خودش عمل کرده است. وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ* اگر هم کسی خوبی انجام داد این را برگ عیشی درست کرده است برای آخرت خودش، برای خودش این عمل را انجام داده است و آثار و برکاتش برای خودش است إن احسنتم أحسنتم لأنفسکم؛ بنابراین اگر انسان کار خیری انجام دهد برای خودش است وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا؛ بدی هم کرد برای خودش بدی کرده است. خداوند نه به خوبی ما نیاز دارد و نه از بدی ما نقصی بر آن عرش کبریایی او وارد می‌شود.
شریعتی: بسیار خوب، خیلی از شما ممنون و متشکرم آقا دعا بفرمایید و انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدایا ظهور آقا امام زمان را تعجیل بفرما. دعای خیرش نصیب حال همگان بگردان. چشم ما را به جمال مبارکش روشن و منور بفرما. شهدا و امام شهدا رفتگان مردم عزیزمان به ویژه والدین غریق رحمت واسعه خودت بدار. طول عمر با عزت و سرافرازی روز افزون نصیب مقام معظم رهبری بگردان. جمیع مریضهای اسلام و مومنان در هر جای جهان هستند خدایا شفای عاجل بفرما. حاجت حاجتمندان به ویژه بینندگان و شنوندگان و مردم عزیز برآورده خیر بگردان. مکر جهان استکبار به اشد وجه به خودشان برگردان. حسن عاقبت و شفاعت معصومین انشالله نصیب ما بگردان. و صلی الله علی محمد و آل محمد.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی از شما ممنون و متشکرم و از مرحمت و لطف شما هم سپاسگزارم دعا می‌کنیم برای آمدن آن کسی که با آمدنش قرار است داغ دلمان خاصه داغ عاشورا و کربلای حسین التیام پیدا کند این امام منتظری که همه ما چشم براه آمدنش هستیم. حسین نصر من الله را نوشت به خونش، به شرط آن که وفتح قریب را تو بخوانی و حالا امروز به نیابت از شما به جد غریب و مظلوم و عطشان شما سلام می‌کنیم. السلام علیک یا ابا عبدالله.