شریعتی: خیلی خوب خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت دوستان عزیزمان وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ هفته گذشته حاج آقای پناهیان وعده دادند ارتباط بین تقوا و اربعین را بفرمایند و ما منتظر و مترصد هستیم و انشالله خواهیم شنید.
حجت الاسلام پناهیان: بله بسم الله الرحمن الرحیم، ما در جلسات قبل تقوا را خیلی خلاصه بخواهیم بکنیم به مراقبت، به دقت و هوشمندی و کرامت نفس و اینها ترجمه کردیم که یک انسان باهوش و عاقل مراقب منافع خود، عزت خود هست و وقتی انسانها عالیترین هدف زندگی خود را پیدا کردند که تقرب الی الله است مراقب این است که از خدا دور نشوند که این بحث تقوای الهی پیش میآید و تقوای الهی یعنی من هر لحظه مراقب اصلی ترین هدف زندگی خودم باشم، که بسیار لذت بخش است. انسان هر لحظه به خدا نزدیکتر شود. در این مسیر ما در آیات قرآن یک فوق العادهگی میبینیم دو جای قرآن تعبیر تقوای قلب به میان آمده است. تقوا یک وقتی به معنای تقوای اعضا و جوارح هست مراقبت میکنی دستت به چیزی، آلودگی نخورد مثل مراقبت داخل اتاق عمل که از جنس تقوا است. یا مراقبت از اینکه یک کاری را دقیق انجام بدهد، مراقبت دیگر در زبان و گفتار آدم بیاید اینهایی که آموزش میدهند که اگر خواستید در تجارت مخاطب را متقاعد کنید و به او اطمینان بدهید این گونه صحبت کنید، آنگونه صحبت نکنید، رفتار زبان بدن شما چگونه باشد، اینها همه از جنس تقوا هست. منتها وقتی که اینها را شما مراقبت میکنید به خاطر عالیترین هدف، میشود تقوای الهی. و وقتی که این مراقبتها را بر اساس دستورهای دینی انجام میدهید چون ما نمیدانیم چه چیزی را دقیقاً مراقبت بکنیم خدا میفرماید بخشی از آن را من میگویم که میشود واجب و حرام شرعی. ما برنامه بخواهیم برای مراقبتهایمان میشود دین، تقوای دینی میشود رعایت این دستورات خدا در جریان مراقبتی که فلسفه آن را خارج از دین پیدا کردهایم از روی عقلانیت، حتی تقوای الهی عالیترین نوع آن هم یک نوع امر عقلانی است و یک روانشناس میتواند متوجه بشود که چرا تقوای الهی میتواند چیز مفیدی برای انسان باشد؟ چون یک هدف برتر است هیچ وقت کهنگی ندارد تازه میشود و خدا چون بینهایت از شما نمیتوانید بگویید من به خدا رسیدم تمام شد و رفت.
شریعتی: سمت خدا تمامی ندارد مقصد ندارد.
حجت الاسلام پناهیان: شما سمت خدا را به همین دلیل انتخاب کردید ما همیشه به سمت خدا میرویم و هر چه قدر هم به خدا میرسیم باز جا دارد به سمت خدا حرکت کنیم چون بیانتهاست این برنامه شما هم بیانتهاست شما هم خودتان هم برنامهتان تثبیت کردهاید انشاالله پایدار باشید و عزتمند. ببینید حالا آن چیزی که در قرآن عجیب است و آمده دو جا از تقوای قلب سخن گفته شده است که تا انسان میشنود تقوای قلب را، فرق آن را با تقوای دست، تقوای چشم و گوش و زبان درک میکند. تقوای اعضا و جوارح مراعات همین برنامههای اعضا و جوارح الهی است. اما تقوای قلب یعنی چه؟ یعنی در دلت مراقب باشی اتفاق بد نیفتد، خیلی عالی است که من قلبم را مواظب باشم خطورات بدی به آن رسوخ نکند، چیزهای بد را به آن علاقه پیدا نکنم، کینه پیدا نکنم، حسادت در قلبم پیدا نشود.
شریعتی: یک زمانی کسی فال بدی میزند میگویند به دلت بد راه نده به نظرم اصل تقوا همین جا هست که بدیها به دلت راه پیدا نکند.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت اوج صفای دل آنجایی است که انسان مراقبت بکند دلش را که این صفا از بین نرود، صفای کودکانه خودمان را حفظ بکنیم. امیرالمومنین علی علیه السلام به جوانها میفرماید قبل از اینکه قلبت قساوت پیدا بکند من دارم تو را نصیحت میکنم، چون در جوانی قلب یک صفایی دارد که بسیار قابل توجه است. پس ما میتوانیم بگوییم تقوای قلب عالیترین نوع تقوا است و آرزوی هر کسی است که به تقوای قلب برسد مثلاً کسی که هیچ وقت ته دلش بد برای کسی نمیخواهد چون میدانید این عامل عاقبت به خیری است، یعنی در دلم هم مثلاً انگیزه خیانت پیدا نکردم، در دلم حسادت پیدا نکردم، چون ممکن است در دل حسادت پیدا بشود انسان آن را عملاً نشان ندهد، در دلش ممکن است انسان غضب بکند فرصت بروز پیدا نکند یا تقوا پیشه کند و آن را بروز ندهد، انسانها گاهی در دلشان کسی را فحش میدهند، بعضیها در دلشان هم کسی را فحش نمیدهند، خیلی این انسانها گل هستند و کلاسشان فرق دارد اینها خیلی گل هستند بعضی وقتها انسان نمیتواند برای کسی کاری انجام دهد ولی در دلش دلسوزی میکند برای او و میگوید کاش میتوانستم برایش کاری بکنم و دل انسان خیلی برای خدا مهم است دل انسان انقدر مهم است که میفرماید عَمَلُ البِرِّ كُلُّهُ نِصفُ العِبادَةِ ، وَ الدُّعاءُ نِصفٌ؛ دعا در مقابل همه کارهای خوب است. دعا یعنی حرف دلت را با من بزن. خدایا من حرف دلم این است که دوست دارم به این مقام تقرب پیش تو برسم، به این خدمت برسم و واقعاً خدا رقم میزند و مقدرات انسان را بر اساس حرف دل انسان رقم میزند میفرماید خدا به ته دل انسان نگاه میکند ته دلی که ما از آن خبر نداریم خیلی از اوقات. میبیند آنجا چه خبر است مقدرات شما را بر اساس آنچه که در ته دل تو است تنظیم میکند إن خیر فخیر و إن شرًّ فشر؛ مقدرات ما روز قیامت معلوم خواهد شد که خودمان خواستیم. یعنی ممکن است ناراضی باشیم ولی خدا میفرماید خودت خواستی بیا من برای تو توضیح بدم تو مگر این گونه نبودی تو مگر این در ته دلت نبود؟ گاهی میفرماید به سر دل تو نگاه میکنم و آن را ردا میکنم و تن تو میکنم. پس ما تقوای قلب را این جلسه داریم با آن آشنا میشویم و گفتگو میکنیم درباره آن، دو بار خدا در قرآن از تقوای قلب حرف زده است اولین بار درباره حج است. حج یعنی چه؟ احکام حج را که بیان میفرماید در یک جمع بندی میفرماید ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ این ذلک انگار همان جمع بندی است، این یعنی آن احکامی که گفته شد به هر کسی تعظیم بدارد و گرامی بدارد و احترام بگذارد به شعائر الهی این ناشی از تقوای قلب است. حالا این شعائر الهی در حج چه هستند؟ مقام ابراهیم، سعی بین صفا و مروه، آن قدمهای هاجر، قربانی جای قربانی اسماعیل، محل توبه حضرت آدم، مثلا بنابر نقل است عرفات، یا مشعر، منا، همه مواقف اولیای خدا هست طواف خانه کعبه درست است که خانه خداست، اما بنا شده توسط حضرت ابراهیم خیرالرحمان علیه السلام است. شعائر الهی بسیاری از آنها شعائر ولایی است، شعائر الهی شعائر ولایی است، میفرماید این ناشی از تقوای قلب است. حالا ربط بین تعظیم شعائر الهی و تقوای قلب را عرض خواهم کرد اجازه بدهید یک آیه دیگر از قرآن بخوانم که اینجا هم دوباره نشان میدهد که این ناشی از تقوای قلب است. میفرماید إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ؛ کسانی که صوت خودشان را پیش رسول خدا به خاطر احترام پیغمبر پایین میآورند. أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى؛ اینها کسانی هستند که قلبشان آماده تقوای الهی است نه آماده، رسیده به تقوای قلب است. امتحن الله یعنی گداخته شده، یعنی اینها را خداوند متعال آبدیده کرده است، قلبشان را برای تقوا، با اینکه شما ادب ظاهری را داری نگه میداری نسبت به پیغمبر یعنی صدایت را پیش پیغمبر پایین میآوری میفرماید این ناشی از تقوای قلب اوست و خدا کمک کرده است که به اینجا رسیده است. پس ببینید ما دو جا در قرآن از تقوای قلب صحبت داریم یکی از حج یکی از احترام به رسول خدا. این ادب نسبت به اولیا خدا، نسبت به نشانههای خدا، نشانههای خدا علی بن ابیطالب علیه السلام میفرماید أنا آیة الله الکبری، بزرگترین نشانه خدا من هستم که پیامبر آورده است برای مردم و واقعاً همینطور است. ببینید این میفرماید ناشی از تقوای قلب است اول دیدیم تقوای قلب واقعاً عالی است و یک چیز فوق العاده است با تقوای اعضا و جوارح فرق میکند، بعد دیدیم خدا نسبتی برقرار میکند بین تقوای قلب و تعظیم نشانههای خدا و احترام به اولیا خدا، حالا برویم سراغ رابطه بین اینها. تنظیم شعائر که یک ادب است احترام به رسول خدا در همین آیه یک ادب است، صدایت را پایین آوردی، بیادبی نکردی به پیغمبر، این چه ربطی دارد با تقوای قلب؟ چون اگر کسی قلبش با صفا نباشد نمیتواند حرمت اولیای خدا را نگه دارد؛ نمیتواند تنظیم شعائر الهی بکند، یک ذره حسادت، یک ذره کینه و کدورت و بیماری سخت در دل اجازه نمیدهد شما به حسین اجازه احترام بگذارید. لذا آن عالم بزرگ آیت الله خوانساری مرحوم به برادر طیب گفت من نمیتوانم برادرت را نصیحت کنم میگویی قمه کش شده است میگویی چطور شده، اگر برای حسین در کربلا گریه کرد بیا آن وقت من میتوانم برای او صحبت کنم معلوم میشود دلش پاک است، آن قلبش پاک است برای اینجاست. یعنی این بدیها هنوز به قلبش نفوذ پیدا نکرده است. آخر بعضیها رفتار بدی دارند ولی این بدیها آنچنان در قلبشان نافذ نیست رفتار بد بالاخره ناشی از یک بدیهایی است که در قلب هست، ولی این بدی چقدر همه قلب را فرا گرفته؟ میفرماید نقطه سیاهی در قلبها پدید بیاید وقتی فرا گرفت کل قلب را که دیگر هیچ نقطه نورانی باقی نماند این انسان دیگر سعادتمند نمیشود. پس ممکن است کسی رفتار بد ناشی از یک گرایش بد داشته باشد ولی کل دل او را نگرفته باشد و بعد در جایی میفرماید خداوند متعال اگر بخواهد دلی را هدایت کند اول یک نور به قلب او وارد میکند اگر این نور کل قلب او را گرفت او قطعی سعادتمند است و بعد اگر این نور در قلبش باقی ماند با آن سیاهی تقابل میکند. آن وقت جالب است در جای دیگری میفرماید اگر خدا قلبی را دوست داشته باشد اولین قطره نور، قطعه نوری که در قلبش وارد میکند حب حسین علیه السلام است. لذا اگر ما دیدیم کسی امام حسین را دوست دارد خیلی باید به او امید داشته باشیم، انشاالله بدیهایش را کنار میگذارد.
شریعتی: قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع).
حجت الاسلام پناهیان: و حب زیارت اباعبدالله الحسین، انسان کسانی را میبیند دوست دارند اربعین بروند میگویند من نمیدانم چرا؟ خدا شاهد است نماز نمیخواند، ولی یک گوشه قلب او نورانی است، آن گوشه قلب او از منی که مدعی و نمازخوان هستم ممکن است بیشتر باشد و سعادتمند بکند او را و من در خیلی چیزها گیر کرده باشم.
شریعتی: یعنی ممکن است گاهی یک بارقهای او را پرت کند خیلی جلوتر از ما.
حجت الاسلام پناهیان: جلوتر بیندازد. پس چرا ادب ورزیدن نسبت به اولیای خدا را میفرماید از تقوای قلب است؟ چرا تعظیم شعائر را میفرماید از تقوای قلب است؟ برای اینکه درست است این رفتار تعظیم شعائر یا این رفتار احترام به اولیا خدا یک رفتار ظاهری است اما یک قلب ناپاک نمیتواند این کار را انجام بدهد. مرحبا به همه زائران اباعبدالله الحسین در اربعین مرحبا به همه عزاداران، حالا در این باره آقای بهجت یک نکتهای دارند. تولیت سابق آستان حضرت معصومه سلام الله علیها حاج آقای مسعودی هم به بنده این را فرمودند هم دیدم در خاطراتشان در جای دیگر گفتند مصاحبه کردند و نوشتند. فرمودند که آقای بهجت میآمد و به من میگفت این گنبد حضرت معصومه یک کمی پوسیدگی پیدا کرده است طلاهای گنبد، این را عوض کنید گفتم آقا خوب خیلی خرج دارد آن وقت شما باید آقای بهجت را بشناسید از نزدیک که در چه عالمی سیر میکند آن وقت به پوسیدگی گنبد حرم گیر میدهد. درست است؟ بعد ایشان میفرماید چندین بار به من فرمودند و من گفتم آقا خودتان کمک میکنید آقا فرمودند من هم کمک میکنم ولی شما اعلام بکنید مومنین کمک میکنند. میگفت دیگر ایشان یک کمکی خیلی جزئی به ما کردند و ما اعلام کردیم و مردم کمک کردند و طلاهای موجود هم که بود این گنبد مرمت شد. گفتم آقای بهجت میخواهیم رونمایی کنیم گنبد اصلاح شده از شما اصرار کردید و توصیه کردید یک بیانی مثلاً متنی شما برای این گنبد بنویسید. آقای بهجت یک بیانیهای یا پیامی برای رونمایی از این گنبد جدید و مرمت شده نوشتند. این هست بچهها میتوانند مراجعه کنند دوستان. آنجا از آیه ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ استفاده کردند و فرمودند این مرمت جزو ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ است این هم از تنظیم شعائر درست است؟ بعد آنجا از روایت اربعین استفاده کردند آقای بهجت و فرمودند اربعین هم از تعظیم شعائر الهی است درست است؟ حالا ما تحلیلی درباره اربعین داشته باشیم.
شریعتی: واقعا هم همین است چه شکوهی چه عظمتی!
حجت الاسلام پناهیان: دقیقاً میخواهم همین نکته را بگویم ما میرویم حج مثلاً ۳ میلیون نفر به حج میروند تعظیم بیشتری دارد برای شعائر الهی یا جایی که ۲۰ میلیون نفر حاضر میشوند؟ همه بیابانها را پر میکنند، جایی که مردم رایگان از زائران پذیرایی میکنند و صدها میلیون پرس غذا داده میشود به مردم در طی این ۱۰ روز، این حرکت عظیم زیبای پذیرایی از شاعران آیا بر شکوه و تعظیم این شعائر حسینی که از شعائر الهیست نمیافزاید؟ وای بر من اگر در این تعظیم شرکت نکنم و سهمی نداشته باشم، نمیتوانم بروم کسی را به جای خودم بفرستم. ائمه هدی جای خودشان زائر میفرستادند خرجش را میدادند و میگفتند برو. آن وقتی به نیابت از شما برود زیارت واقعا نائب شما است و واقعاً انگار شما رفتهاید غذای موکب را تامین میکنند اگر من از مردم خوب ایران میپرسم اگر این ۲۰ میلیون نفر از مقابل خانه شما عبور میکردند شما هرچه داشتید در خانه تقدیم نمیکردید؟ نمیآمدید بیرون؟ قدمهای اینها را خاک قدمهایشان را توتیای چشم نمیکردید؟ فکر کنید اینها از در خانه شما عبور میکنند. اینها در تاریخ و در زمان ما حرکت میکنند اهل هر کشوری که هستند مردم خود ما هم که الحمدالله کم نمیروند و حضور پیدا نمیکنند بگذارید به جای توصیه توصیف کنم. چه کسانی خدا شاهد است من میبینم امکانات ندارند میآید و میگوید من این ۱۲۰ هزار تومان را توانستم از پولم جدا کنم، واقعا بیشتر از این ندارد، میشود این را به موکب ها بدهند برای اینکه غذا بدهند؟ من هم بارها سالها این پولها میآید و میروم داخل موکبها یواشکی به این دوستان عراقی میدهم و میگویم این را یک دوست ایرانی داده است بزن قد غذای خودت. اصلاً یک محبت عجیبی وجود دارد در اربعین به خاطر این تقوای قلب است.
شریعتی: یک بخش عمده آن از نظر من همان اخلاصی است که هفتهی دیگر صحبت کردیم ولی ۱۲۰ تومان اگر ضرب در آن اخلاص بشود و آن صفا..
حجت الاسلام پناهیان: واقعا نور آن عجیب است. من خانهای در کربلا رفتم که دیدم در آن خانهای که میگویند دیگ غذا برای ۵۰ نفر غذا داشت برای ۱۵۰ نفر غذا داد، ما شاهد بودیم از نزدیک. آمدم گفتم چه کار میکنید گفت خودم باید سر دیگ بروم، همه را زد کنار. یک کسی هست در کربلا خانه دارد و بعد بچههای آن میگویند یکبار مصرف بدهیم مردم میآیند و میروند و میگویند نه توهین است ظرفهای چینی میگذارد خانه محقری دارد یک خانه مثلاً ۱۲۰ متری فوقش داشته باشد، اصلاً میگوید کسی دست نزند خودش روضهای گریهای و واقعاً ۱۵۰ نفر را با غذای ۵۰ نفر غذا داد و همه سیر شدند و آن غذای ۵۰ نفر بیشتر نمیشد پذیرایی کرد. حالا این اتفاقها را من نمیخواهم اصلاً از آن حرف بزنم هر که اربعین بیاید شهود میکند آنجا چه خبر است. یک کمی ایمان او به غیب افزایش پیدا میکند. میفهمد یک خبرهایی انگار در عالم هست و تازه اربعین مقدمه است، مقدمه یک اتفاق خیلی بزرگ. من از همه هیئتهای محترم یک سوال دارم شما دسته عزاداریتان در عاشورا بیرون میآید چند نفر هستید؟ هزار نفر؟ ۲۰۰۰ نفر؟ آفرین بر شما دسته عزای هزار نفر را این همه برایش مقدمات و خدمت میچینید این بیشتر تنظیم شعائر الهی دارد یا دستهای عزای ۲۰ میلیون نفری؟ مبادا هیئتی باشد برای اربعین کاری نکند، هیئتهای ما یک تمنا از آنها دارم و این تمنا را امسال صریحتر از هر سال دیگری، دستشان را میبوسم، قدمهایشان را بوسه میزنم، از آنها تقاضا دارم کاروانی مردم را به زیارت اربعین ببرند نگذارند مردم تنها بروند.
شریعتی: صفای آن به جمع رفتن است و جدای از آن تنظیم شعائر بیشتر اتفاق میافتد.
حجت الاسلام پناهیان: و اصلاً ما رشد میکنیم در زندگی جمعی، جدای از اینکه خانوادهها، خانمها، خیلیهای آنها میگویند ما با کدام کاروان برویم؟ من واقعاً نمیشناسم باید بروند پیدا کنند ولی کاروان کم است، مردان مردی که بیایند و مسئولیت این کاروان را قبول کنند آقا این کاروان مسئولیتش با من، بعد شما هم که خدمت میکنی به این کاروان از تهران یا آن شهرستان حرکت میکنی و میروی و برمیگردی خادم حرم اباعبدالله الحسین هستی تا وقتی که برگردی. مگر کم به تو توجه خواهند کرد؟ ما هنوز باب نشده است بینمان کاروان داری برای زیارت کربلای اباعبدالله الحسین. این جمع با همدیگر یک اتحاد دیگری پیدا میکنند، محبت دیگری پیدا میکنند، مشکلات همدیگر را اصلاح میکنند، رشد میکنند وقتی یک رفتارهای بدی از هم میبینند و چشم پوشی میکنند، اینجا به خاطر حسین علیه السلام و زیارت او تو رفیقت را میبخشی اینجا این کار را نکنی جای دیگر نخواهی کرد، جای دیگر به این سطح از رفاقت نمیرسی و وقتی به این سطح از رفاقت نرسیم امام زمان ارواحنا فداه ظهورش را ما به تاخیر انداختیم بنا به فرمایش امام باقر علیه السلام که فرمود راحت با هم ندار هستی در مسائل مالی یا نه؟ گفتند نه ما این گونه نیستیم فرمودند یاران آن کسی که ظهور خواهند کرد این چنینند. لااقل در اربعین بیاییم این نداری را تجربه کنیم.
شریعتی: و این برادری زیر خیمه امام حسین واقعاً قشنگ است.
حجت الاسلام پناهیان: تنها جایی است که امکان دارد راحت تمرین بکنیم پس برگردیم به تعظیم شعائر الهی. احترام گذاشته ادب رعایت کرده، صدایش را برای پیغمبر بالا نبرده است، این این آیه قرآن است که با هم خواندیم صدایش را مقابل پیغمبر پایین میآورد و احترام میگذارد پیامبر اکرم فرمود حسینٌ مني و أنا من حسین؛ حسین پاره تن من است حسین از من است و من از حسینم. نباید حساب اباعبدالله الحسین را از پیامبر جدا کرد. شیعه و سنی همه این را معتقدند حسین مني و أنا من حسین؛ محبتی که پیامبر به اباعبدالله الحسین داشت، ما آنجا میرویم نه تنها احترام میگذاریم و ادب رعایت میکنیم بلکه سینه میزنیم، شور میگیریم، یا حسین میگوییم، برای حماسه او و مظلومیت او فریاد میزنیم و اشک میریزیم، چقدر در مراتب عالیتری قلب انسان امتحان به تقوا شده است وقتی ما عزاداری برای حسین علیه السلام بکنیم؟ پس بیراه نیست میفرماید یک قطره اشک برای حسین، یک سرود بخوانی نوحه بخوانی برای حسین، وجبت له الجنة؛ با رفقای خودمان اهل منبر یک گفتگوی کمی توام با مزاح اما معنادار داشته باشم. نفرمود یک سخنرانی بکن یک کتاب بنویسی برای امام حسین وجبت له الجنة؛ فرمود یک بیت شعر بخوانی، چون در یک بیت شعر در آن اشک تعظیم شعائر هست، احترام علنی و ظاهری گذاشتن موضوعیت دارد. در خانهات بنشینی پای تلویزیون فایده ندارد تعظیم شعائر الان ببینید در شهرها راه افتاده است اربعین همه از خانههایشان بیرون آمدند و از یک جایی به جای دیگر میروند یک امامزادهای میروند از یک نقطه شروع میکنند به آنجا میروند، در قم از حرم تا جمکران میروند، تهران از میدان امام حسین تا خیلی زیباست بی تاب میشود، حرکت میکند که بیاید یک تعظیم شعائری داشته باشد. راهپیمایی اربعین کاملاً خودجوش و مردمی بوده است هیچکس نگفته است بیایید این کار را بکنید مردم تاب نیاوردند در خانه بنشینند و نگاه کنند عبور و حرکت و راهپیمایی اربعین را.
شریعتی: من یک سال حاج آقا خانه بودم یعنی نشد بروم داشتم دق میکردم یعنی وقتی این تصاویر را میبینی دلت میخواهد یک کاری بکنی.
حجت الاسلام پناهیان: اینها معانی عمیقی دارد خیلی معنای عمیقی دارد روح باصفای یک انسان نمیکشد فاصله پیدا بکند.
شریعتی: آن مغناطیس اجازه نمیدهد که تو بنشینی.
حجت الاسلام پناهیان: آن قرب است وقتی تو میبینی کسی مقرب شد... آقا یک کودک کودک شما میبیند یک کسی به بغل شما آمده است هوس میکند همان لحظه به بغل شما بیاید این اسمش حسادت نیست میگوید من هم میخواهم این قرب را میخواهم. وای بر دلی که اربعین را ببیند و هوس اربعین نکند، هوس نه هوای اربعین نکند، هوا عبارتش در قرآن آمده است تهوی الیهم؛ که حضرت ابراهیم دعای او بود فرمود اسماعیل من را دلها فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ؛ بعد امام صادق فرمود تهوی الینا؛ معنایش این است که تهوی الینا و این هوای کربلا که به سر میزند این کار خودشان است خدا شاهد است کار خودشان است، کار خود آقا امام زمان ارواحنا فداه است که دل شما را بیتاب میکند و میگویی بیقرار شدم.
شریعتی: حاج آقا یک آن هایی در اربعین با دیدن یک صحنههایی در اربعین من به این رسیدم که کربلایی اربعین یک مکتب انسان سازی و خودسازی است.
حجت الاسلام پناهیان: چرا چون رفته است در تقوای قلب؛ آخر انسان سازی تقوا است، سرچشمه انسان سازی قلب انسان است که باید ساخته شود إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ؛ شما وریدی مستقیم به قلب تزریق کردهای معنویت را با اربعین، چون جنسش جنس تنظیم شعائر است آن وقت جنس تعظیم شعائر از جنس بزرگداشت مظلوم است، آخر بزرگداشت مظلوم هم یک مقوله بسیار عجیبی است بارها من این روضه را در کربلا خواندهام در مسیر برای کربلاییها خواندم، هیچ وقت هم کهنه نمیشود. اینجا اجازه بدهید یادآوری کنم طواف خانه خدا هفت بار بعد هفت بار سعی بین صفا و مروه، جای قدمهای یک مادر که بچهاش تشنه شده است و بعد آن هم به خیر و خوشی گذشت، زیر پای این کودک زمزم جوشید همه چیز حل شد فرمود ولی مادر است به خاطر من هجرت کرده است نه جهاد حتی، فقط به خاطر خدا هجرت کرده است تا روز قیامت هر کسی هفت بار خانه خدا را طواف کرد هفت بار جای قدمهای هاجر هجرت کرده است برود این یعنی چی؟ خدا چه میگوید به ما؟ ما با کربلا چه کار کنیم؟ هزار کیلومتر بود هم باید میرفتیم میتوانیم جبران کنیم جای قدمهای رباب مادر علی اصغر را؟ میتوانیم فقط دویدنهای زینب کبری را در صحرای کربلا را جای قدمهایش را برداریم؟ اندازه است ببینید ما وقتی که میخواهیم اندازهها را اندازهگیری کنیم میگوییم متر، کیلومتر، مقیاس به متر اندازهگیری میشود برای مسافت، درست است؟ کربلا را خدا میخواهد مقیاسش را معلوم کند میفرماید چند حج؟ چند عمره؟ حج تازه خودش مقیاس است مقیاس اندازهگیری طواف سعی بین صفا و مروه را ببین بفهم برای کربلا باید چه کار بکنی.
شریعتی: تمام آن زحمات را ببین حج کار سادهای نیست.
حجت الاسلام پناهیان: بعد ببین تعظیم شعائر است. تعظیم شعائر در آنجا باید چه کار کنی؟ بنده از دوستان خودم از سروران خودم از اهالی اربعین کربلا تقاضا دارم به آداب حج مراجعه کنند این آداب را در زیارت اربعین رعایت کنند میفرماید زیاد حرف دنیا نزنید، کسی را آزار ندهید ،هیچ گیاهی را، هیچ جنبندهای را، قربانی باید بدهید، خرج کنید در این راه، از آن الهام بگیرند این خدا است اولیای خدا هستند که مدام کربلا را با حج مقایسه کردند. من یک عبارت عربی درست کردهام چون دائم با دوستان عراقی و دوستان کشورهای دیگر هم صحبت میکنیم گاهی در این صحبتها عبارتهایی درست میشود حدیث نیست عرض خود بنده هست ما فوق فی الحج وجد فی الکربلا؛ هرچه در حج نتوانی الان اجرا کنی میتوانی در کربلا اجرا کنی. حج بنا بود که جمع بشوند دور هم برای عالم اسلام تصمیم بگیرند بیایید در کربلا این کار را بکنید. هرچه را شما در حج محدودیتهایی هست و نمیتوانیم، این را همه میدانند نمیتوانیم با حج قیام کاملی علیه استکبار انجام بدهیم، این را در کربلا انجام میدهیم که ذاتاً کربلا همین اتفاق را رقم میزند. تجمعات بینالمللی جهان اسلام در کربلا باید اتفاق بیفتد در ایام اربعین، فرمود علامت مومن است حتی نفرمود علامت شیعه، شما ببینید مسیحی مومن هم دوست دارد بیاید و میآید. من اهل سنت زیاد میشناسم در موکبها خدمت میکنند اشک میریزد و خدمت میکند کردستان رفته بودم الان راه باز شده است از کردستان، نمیدانید چه استقبالی از سوی مردم اهل سنت کردستان هست، یکی از دوستان اهل سنت آدم باسوادی بود به من گفت که این گونه نیست که ما امروز به محبت امام حسین رسیده باشیم، یک گلهای سرخ کوچکی در کردستان صحرایی که به آن لالههای کوهی میگویند، حالا اسم دیگری میگفتند به زبان کردی، وقتی این لالهها در فصلی از سال میروید مادرها شعری میخواندند میگفتند این گلها برای حسن است برای حسین است. یعنی یاد امام حسین میکنند وقتی لالههای سرخ کوهستان را میبینند و نمونههای دیگری از فرهنگ را که سال گذشته اولین بار بود که یکی که مرز از آنجا باز شد به سوی کربلا، یکی از مسئولین شهر که اهل سنت بود گفت من چند خاور حالا دقیقاً یادم نیست اندازهاش را، آب زائرین با من و آورد و گذاشت آنجا و گفت این سهم من، این قلیان زیارت اربعین در دلها و دلهای هر مومن، این حرف امام حسن عسکری علیه السلام است. یک نفر میگفت چرا تا حالا اربعین انقدر شلوغ نبود؟ گفتم خوب است که آدم یک مقدار سوالش را مزه مزه کند بعد بپرسد شاید جوابش را عقل خودت داد اگر داشته باشیم. به او گفتم که تا حالا امنیت نبوده، میکشتند، عراقیها نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر در این راه کشته شدهاند، خواهر شهید صدر یکی از این شهدا است که رفت اربعین غوغا کرد و بعد هم او را دستگیر کردند و به شهادت رساندند. امنیت نبوده تا امنیت فراهم شد دلها متوجه شد، راه بسته بوده تا راهها باز شد دلها متوجه شد، خود عراقیها در اوج ناامنی برنامه اربعین داشتهاند قصهها دارد متاسفانه نرسیده است فرصت هنوز به آنجایی که فیلمها و سینماییها ساخته شود در مورد داستانهای قدیم اربعین. ما ببینیم چه کسانی را پای همین نخلستانها به شهادت رساندهاند، داستانهای بعضی را من از نزدیک میشنوم خیلی داستانهای عجیبی است.
شریعتی: و چطوری یواشکی و دزدکی راه میافتادند و موکبهایی که با یک شمع روشن میکردند.
حجت الاسلام پناهیان: و الان موکبدارها بازماندگان همانها هستند. من هر سال یک موکب را میروم در مسیر اربعین سمت چپ جاده است نزدیک فرودگاه کربلا، من هر سال به آنجا میروم امسال میگفتم به آنجا نروم چون وقت نمیشود ولی ممکن است باز هم امسال مشرف بشویم. رئیس قبیلهای که این موکب را اداره میکندعشیره باید گفت آنجا عشیره میگویند، خلاف رسوم رایج بعد از غذا گفت جوانها سفره را جمع کنید. جمع کردند آمد دوزانو جلوی من نشست من از او جوانتر هستم برای من بیادبی بود آمدم بنشینم این طرف به او گفتم شما بنشین، گفت نه من همین جا میخواهم بنشینم شما مهمان ما هستید شما باید حرف مرا گوش کنید، رفقا گفتند باید اینجا حرف گوش کنی، گفتم چشم و نشستم. نمیدانید او آن شب با من چه کرد. میگفت شما باید این حرف مرا به همه ایرانیها بزنید و رفتید به کربلا این حرف را به امام حسین بزنید. حالا این رئیس قبیله پدر شهید است از برادرانش کشتند، چقدر در راه همین اربعین شهید دادهاند بماند، شما باید عذرخواهی ما را به ملت ایران برسانید ما نمیتوانیم خوب تقدیر کنیم، نمیتوانیم خوب پذیرایی کنیم و ما قبل از اینکه اربعین به کربلا برویم شما قبل از ما میروید به امام حسین بگویید که ما را ببخشد. این را به هزار زبان نشسته بود میگفت من به تعابیر مختلف، من هرچه میگفتم نه آقا، میگفت اصلاً این را به من نگو این حرف را امانت به تو میزنم به امام حسین بگو. این دلها را چه کسی اینطور آسمانی کرده است؟ صفای قلب از این بالاتر؟ در حالی که من به خانه خود آن رئیس عشیره رفتهام یک خانه معمولی در عراق دارد و آن پذیراییهایی که آنجا میکنند، من به همه کسانی که اربعین آنها را تکان داده و قلبشان را متحول کرده است هوای اربعین به سرشان انداخته، دلشان برای اربعین میلرزد تبریک میگویم أُولَٰئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ؛ خدا قلب اینها را گداخته است برای تقوا.
شریعتی: حاج آقا یک وقتهایی یک اتفاقی میافتد که نمیفهمی از کجا خوردهای اربعین هم همین طوری است یعنی میروی میآیی میبینی که دل عوض شده است یک اتفاقی برایش افتاده است.
حجت الاسلام پناهیان: اینها قاعده دارد و قاعدهاش این است که خداوند متعال دلی که پلید باشد اجازه نمیدهد که این دل تحول ایجاد شود، در آن دلهایی که به حدی از قساوت رسیدند که دیگر اصلاح نمیشوند و الا دلهای با قساوت زیادی هستند که کنار امام حسین میآیند و تکان میخورند. طرف یار عمر سعد ملعون بود عمر سعد گفت برو این پیام را به اباعبدالله الحسین بده آمد دم در خیمه گفتند حمایلت را باز کن، شمشیرت را باز کن پیش ارباب ما میخواهی بروی نگهبانان حرم امام حسین خیمه اباعبدالله الحسین؛ گفت نه مگر شما چه کسی هستید؟ پررویی کرد او را رد کردند. عمر سعد ملعون گفت باز میکردی آنها که با تو کاری نداشتند، میدانند که اهل بیت اهل کرامت و بزرگواری هستند. یک نفر دیگر را فرستاد گفتند حمایلت را باز کن و برو پیغامت را بده. آمد دم در حمایلت را باز کن حمایلش را باز کرد و وارد خیمه شد. آقا فرمود پیغامت را بده سلامی رد و بدل شد یا نه؟ الان یادم نیست حتی حضرت پرسید این چه کسی است شناختند او را، یعنی با آن فرد آشنا شدند، دیدند حرف نمیزند، حضرت فرمود حرفت را بزن چرا حرف نمیزنی؟ گفت آقا عمر سعد چه کسی است شما کجا بودید حسین من؟ من با تو هستم من دیگر پیغامبر او نیستم با یک نگاه، اثر چیست؟ همان حمایلی که باز کرد. آدم نمیداند که از کجا میخورد و از کجا به او میرسد؟ یک ادب رعایت کرد. هر کسی میخواهد امتحان کند. یک ادب رعایت کند نسبت به حسین، یک وقتی هست که بابی باز نشده است برای ورود اظهار ارادت، بیادبی نیست نروی ولی باز شد بیادبی است نرود انسان، من میخواهم خیلیها را از اربعین بترسانم. فرمود در قرآن کریم ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ دعا کنید من استجابت کنم باب دعا باز شد، حالا اگر کسی نرود چه میشود؟ ادامه آیه قرآن إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ؛ کسانی که تکبر بورزند آنها را با خواری به جهنم خواهم برد. اول آیه که خیلی شیرین بود خیلی مهربانانه و سهل گیرانانه بود، بله باب باز شد باب استجابت و دعا باز است درست است؟ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ اکثر مردم بقیه آیه را خبر ندارند چون کسی نقل نمیکند بقیه آیه را، میگویند خدا ببینید چه قدر مهربان است میفرماید ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ بله مهربان است ولی وقتی باب مهربانی را باز کرد و تو نرفتی میشود تکبر، إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ؛ من میترسم یک وقت بیاحترامی کنیم به اربعین باب حسین که گشوده شده است برای ما، باب این تعظیم شعائر در اوج که گشوده شده است به روی ملت ما و همه ملتها، نرویم میترسیم مبادا بیادبی و استکبار تلقی شود. حالا بعضی نمیتوانند بروند خدمت از راه دور کنند که زمینه و امکانش فراهم است آنقدر این شهرهای مرزی همدان و کرمانشاه و این شهرهایی که من معمولا میروم به سمت مهران، خود مهران و ایلام و اهواز که غوغاست و شهرهای دیگر، از شهرهای کردستان برایتان مثال زدم. اینها میآیند موکبداری میکنند عین موکبداریهای در راه، مردم میآیند میگفت یک کسی با ماشین خودش یک دویست و شش آمد خانمی، حجاب درستی هم نداشت مدام اصرار داشت برود آنجایی که... خانم اینجا نمیشود بروی با ماشین نمیشود رفت، شما با این وضعیت آمدی؟ نه شما بگذارید و... من میخواهم این وسایل را به کسانی که اینجا آمدند اطراق کنند یک شب یک غذایی بخورند و بروند. دیدم در ماشین پر است صندوق عقب و صندلی عقب را پز از ساندویچ کرده است. گفت با دوستانم تهیه کردیم. حالا یا پزشک بود یا پرستار یادم نیست بگذارید من اینها را برای زائرین اباعبدالله بروم. اینها دست خودشان نیست بابی است که حسین علیه السلام باز کرده است حالا فقط کافی است که ما مقاومت نکنیم و اگر مقاومت کنیم و خدای ناکرده عنادی ورزیده شود که دیگر خیلی خطرناک است.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی نکتههای خوبی را شنیدیم ما یک قراری گذاشتیم که نوجوانهای عزیز یک بخشی از مخاطبان خوب ما که تا به حال توفیق تشرف به ساحت نورانی سیدالشهدا را در ایام اربعین نداشتند زائر اربعین کنیم جزئیاتش را قبلا خدمتتان عرض کردم شما میتوانید برای مشارکت و سهم داشتن در این اتفاق مبارک با ما همراه شوید هم به سایت ما میتوانید مراجعه کنید هم به کانال ما؛ انشالله که خدا از همه قبول کند خیلیها توفیق تشرف ندارند به هر دلیلی، یا به خاطر کهولت سن، بیماری، به خاطر نگهداری از پدر و مادر پیرشان، خلاصه عذری دارند اینها میتوانند در این پیاده روی سهیم باشند و آنهایی که مشتاقند به زیارت، به آرزوی دلشان برسانند و انشالله دعایشان خواهند کرد. بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم و در دقایق پایانی در محضر حاج آقای پناهیان عزیزمان. اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه403 قرآن کریم
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، الهی زیر سایه قرآن باشید زیر سایه اهل بیت خاصه سیدالشهدا، دوستانی که واجد شرایط هستند میخواهند از مساعدت سمت خدا و اهالی خوب و خانواده سمت خدا بهرهمند بشوند برای زیارت اربعین میتوانند به سایت ما و کانالهای ما مراجعه بکنند، انشاالله که همگی با عنایت سیدالشهدا زائر حضرت بشویم یکی دو دقیقه فرصت داریم وقت در اختیار شماست و نکتههای پایانی.
حجت الاسلام پناهیان: بله بنده نسبت به اینکه احیاناً بیاحترامی به اربعین کسی بکند هشدار دادم میخواهم آیه قرآنی که متناسب با این بحث هست را عرض بکنم ببینید این هم یکی از عجایب قرآن است. میفرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ؛ خوب صدایتان را پیش پیغمبر از صدای پیغمبر بالاتر نبرید وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ؛ پیامبر اکرم را آنگونه که خودتان همدیگر را صدا میزنید صدا نزنید، محترمانه صدا بزنید. حالا اگر این بیادبی را بکند چه اتفاقی میافتد؟ این مهم است، این عجیب است. مقدار عظمت قبح این بیادبی را ببینید میفرماید أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ؛ حبط عمل میشوید حبط عمل یعنی چه؟ یعنی هرچه کار خوب کردهاید صفر میشود، سوخت میشود، یک بیادبی. وقتی که باب تعظیم شعائر باز میشود اگر تعظیم شعائر بکنیم فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ اگر بیاحترامی بکنی حبط عمل، وسط ندارد خیلی عجیب است.
شریعتی: یعنی همین قدر که این طرف تو را به اوج میرساند و یک راه میانبر است از آن طرف هم بیاحترامی یک میانبر برای سقوط تو است.
حجت الاسلام پناهیان: و با سرعت و اصلاً چیزی باقی نمیماند. حبط عمل خیلی است یعنی همه خوبیهایی که داشتی و نمازهایی که خواندی همه از بین میرود به همین دلیل انسان باید با خوف و شوق به سوی اربعین برود نه فقط با شوق، این حالی که فرمودند در دل مومن باید باشد من شوق زیارت دارم و میترسم اگر نیایم، من شوق خدمت دارم و میترسم اگر خدمت نکنم، من شوق احترام گذاشتن به اباعبدالله الحسین دارم و برای او کاری انجام دادن دارم و میترسم اگر انجام ندهم، این خوف و شوق را در کنار همدیگر قرار بدهیم و این آیه قرآن است حتی ما مثلاً میتوانیم اینگونه بگوییم خدایا اگر کسی بیادبی کند این مجازات سنگین را دارد خوب باشد، اگر کسی بیادبی نکرد آن دیگر نباید زیاد تشویق بشود، میفرماید نه آنها خیلی تشویق خواهند شد. در آیات قبلی در آیات بعد میفرماید نگاه کنید اینها برایشان مغفرت و اجر عظیم هست. حالا غیر از آن بحث تقوای قلب میفرماید لهم مغفرة و أجرٌ عظیم؛ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظيمٌ؛ میفرماید هر یک قدمی که برمیداری یکی گناه از تو پاک میشود تا به حرم امام حسین برسی. آنجا که رسیدی ملکی از ملائک پاسبان حرم، تو را در آغوش خواهد گرفت و خواهد گفت زندگی گذشته تو آلودگیهایش کاملاً پاک شده است برو زندگی تازهای را شروع بکن.
شریعتی: حاج آقا خیلی از شما ممنون و متشکرم، خیلی ممنونم از لطف و مرحمت و همراهی شما باید خداحافظی بکنیم تا فردا، حاج آقای پناهیان دعا بکنند و انشالله خداحافظی بکنیم.
حجت الاسلام پناهیان: خدایا ما را جزو زائران حقیقی و پر بهرهترین زائران اربعین امسال کربلای حسین قرار بده.
شریعتی: الهی آمین انشاالله، ای صبا گر بگذری در کوی او نزد او ما را جز این پیغام نیست، کی دل ارامی که جان ما تویی بی تو ما را یک نفس آرام نیست. السلام علیک یا اباعبدالله.