اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-05-18-حجت الاسلام نظافت - نکاتی از نامه 31 نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللّهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم به نام اول بی‌ابتدا به نام آخر بی‌انتها. سلام می‌کنم به همه عزیزانم خانم‌ها و آقایان در هر کجا که هستید الهی حال دلتان خوب باشد ایام به کام و قلبتان سلیم و انشالله بهترین اتفاقات برای همه رقم بخورد به همه عزیزانی که تکرار برنامه را از شبکه افق می‌بییند و همه شنوندگان خوب رادیو معارف با دل و جانم سلام می‌کنم و محضر حاج آقای نظافت عزیزمان سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم سلام بر شما و همه بینندگان عزیز در خدمت شما هستیم.

شریعتی: ما دلخوشیم که اهالی سمت خدا یک نماینده امین دارند در کنار حضرت رضا که سلام و حاجات‌شان را محضر حضرت ابلاغ می‌کند. خدمت شما هستیم ما امروز یک بحثی را با خوش سلیقگی حاج آقا آغاز خواهیم کرد دعوت می‌کنم که همراه ما باشید و این سلسله مباحث را بشنوید.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. جنابعالی یک پیشنهاد کردید که چه قدر خوب است این نامه 31 را بحث کنید من هم احترام گذاشتم به شما و سلیقه خوب شما، خوب است که تأمل داشته باشیم بر بیانات امیرمومنان. نهج البلاغه هم انصافا جامعیت دارد مثل قرآن که حضرت فرمود قرآن ظاهرش زیباست باطنش عمیق است هر چه زمان می‌گذرد کهنه نمی‌شود أخ القرآن که نهج البلاغه باشد همین طور است نامه‌ها دارد، حکمت‌ها دارد، نامه‌ها هم چند رقم است بعضی نامه‌ها سیاسی است سیاسی‌ها چه رقم است بعضی ملامت نامه است که جا دارد راجع به آن گفتگو شود یعنی همین دل‌خوری‌هایی که مردم ما از بعضی مسئولین دارند امیرالمومنین هم داشتند نامه نوشتند و آنها را سرزنش کردند توبیخ و تهدید کردند هم موعظه کردند هم تهدید کردند و برای ما به یادگار مانده است بعضی نامه‌های سیاسی خطاب به معاویه است چه قدر امیرمومنان دلسوز بودند یعنی از هدایت معاویه ناامید نبودند و تلاش برای نجات او کردند نامه‌های قابل تأملی است. بخشی از این نامه‌ها جنبه اخلاقی دارد و جنبه تبیینی دارد امیرالمومنین عملکرد خودشان را در قالب نامه توضیح دادند در میان نامه‌های اخلاقی و تربیتی بلندترین نامه نامه 31 است و نامه بلندی است که اخلاق حکمرانی را حضرت بیان کردند نامه 53 به مالک اشتر که ما نامه 31 را می‌خواهیم محور بحث قرار دهیم. به عنوان مقدمه عرض کنیم که این نامه 31 نشان می‌دهند که قلم و نوشتن چه قدر اهمیت دارد! و اسلام چه قدر برای نوشتن ارزش قائل است! ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ؛ قسم به قلم و آنچه که می‌نویسد و این نشان اهمیت نوشتن است و من چه قدر گاهی تأکید می‌کنم که در جلسات مذهبی باب شود نوشتن، این فرهنگ...
شریعتی: یک قلم و کاغذ همراهشان باشد.
حجت الاسلام نظافت: لازم نیست فکر کنیم که مثلا شرایط یک شرایط خاصی باشد که بنویسیم بلکه اگر هیچ کسی هم استفاده نکند نسل بعد استفاده خواهد کرد نگوییم کتاب‌های بهتر از این یادداشت‌های ما هست تأثیری که یادداشت‌های پدر و مادری که می‌میرد در فرزندانش دارد کتاب من ندارد، چون یک تعلق خاطری به ما دارند ما که می‌میریم یا ثروت داریم یا نداریم، چه داشته باشیم چه نداشته باشیم بگذاریم بچه‌های ما از ما فیض دیگری هم ببرند حالا عمدتا هم که ما چیزی نداریم بندگان خدا یک چیزی گیرشان بیاید ولی سر یادداشت‌های ما می‌روند و فیض می‌برند.
شریعتی: این برایشان به ارث می‌ماند.
حجت الاسلام نظافت: در روایت داریم (وَلاَ مِیرَاثَ کَالاَْدَبِ) هیچ میراثی به ادب نمی‌رسد. ادب به چه طریقی منتقل می‌شود؟ یک طریقش همان یادداشت‌ها است یک راهش الگو بودند ماست یک راهش این است که بچه‌هایمان را در شرایط تربیتی قرار دهیم پیامبر فرموده است مومن هر گاه که بمیرد از او یک برگه باقی بماند که در آن علم باشد این چند خاصیت دارد یک: این برگه ظرفیت این را دارد که بین او و جهنم پرده‌ای بیندازد اَلْمُؤْمِنُ إِذَا مَاتَ وَ تَرَكَ وَرَقَةً وَاحِدَةً عَلَيْهَا عِلْمٌ تَكُونُ تِلْكَ اَلْوَرَقَةُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ سِتْراً فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلنَّارِ، دوم: به ازای هر کلمه که شهری به او بدهد که از این دنیا وسیع‌تر باشد أَعْطَاهُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِكُلِّ حَرْفٍ مَكْتُوبٍ عَلَيْهَا مَدِينَةً أَوْسَعَ مِنَ اَلدُّنْيَا؛ تعجب نکنیم چون ما قرار است برای ابدیت، اگر ما وقتی در رحم مادر بودیم به ما می‌گفتند که خدا قرار است در این عالمی که در پیش داری چنین خانه‌ای و چنین غذاهایی بدهد شاید می‌خندیدیم یعنی چه؟ چه می‌گوید؟ دقیقا همان سیری که یک نطفه طی کرده است تا شده است انسان تا از مواهب این دنیا می‌تواند استفاده کند ما این سیرمان هنوز ادامه دارد و اینجا پایان نیست و بزرگ و بزرگتر می‌شویم وقتی بزرگ شدیم ظرفیت پیدا می‌کنیم که از مواهب آن دنیا استفاده کنیم لذا اینها را یک وقت به دیده استغنا نگاه نکنیم چون وقتی نخواهیم به ما نمی‌دهند دیگر، اگر یک کسی نگوید خدایا زوجنا من الحور العین، نمی‌دهند می‌گویند که نخواستی تو خودت را بی‌نیاز دانستی، حتی کسانی که ژست عرفانی می‌گیرند خودشان را از نعمت‌های بهشتی بی‌نیاز ندادند چون مظهر جمال خداست مظهر رحمت و رأفت خداست.
شریعتی: و این طلب باید در تو باشد.
حجت الاسلام نظافت: لذا یاد بدهند که ما این دعاها را بخوانیم و این طلب‌ها را داشته باشیم در روایت دیگری داریم که پیامبر اکرم فرمود مَن کَتَبَ علمً؛ اگر کسی یک سخن یا حدیثی را بنویسد یُکتَبُ له الأجر؛ برای او اجر و مزد نوشته می‌شود مادامی که این اثر روی این برگه است حالا صفحه‌های دیجیتالی هم فرقی نمی‌کند تا باقی است فرمود که برایش اجر نوشته می‌شود این یادداشت فایده‌اش چیست؟ این است که زمینه تفکر است مکرر شده است که افراد کنار ما بودند آن لحظه حالشان خوب شد بعد از جلسه بیرون می‌رود نمی‌تواند بگوید می‌پرسند حاج آقا چه گفت؟ می‌گوید خوب بود، یادمان نمی‌ماند. امیرالمومنین گفتند آن چه را که یاد می‌گیرید روی آن فکر کنید فکر خوراک می‌خواهد خوراک تفکر چند چیز است که حالا یک بحث گسترده‌ای است یکی آموخته‌هاست فرمود مَن أكثَرَ الفِكرَ فيما تَعَلَّمَ أتقَنَ عِلمَهُ؛ اگر کسی آموخته‌هایش را رها نکند و روی آن فکر کند آنچه را که یاد گرفته است متقن می‎شود و فَهِمَ ما لم يَكُن يَفهَمُ؛ با این تفکرات روی آموخته‌ها بخش‌هایی را که دقیق و عمیق نفهمیده است می‌فهمد. یادش نیست که تفکر کند لذا یادداشت کنیم یادداشت کردن کمک می‌کند که دوباره و سه باره و چند باره فکر کنیم.
شریعتی: اگر حضرت این نامه‌‌ها را نمینوشتند به ما نمی‌رسید اگر خطبه‌های حضرت را نمی‌نوشتند...
حجت الاسلام نظافت: نمی‌رسید ما مدیون کتابت هستیم اصلا اسلام با کتابت مانده است اصلا کتب یعنی ثبتَ، یعنی تثبیت می‌شود می‌ماند. در روایت قشنگی داریم اَلْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَى اَلْكِتَابَةِ؛ دل آدمی با کتابت آرام می‌گیرد حالا پدری که می‌نویسد نگران نیست می‌گوید که من حرفم را منتقل کردم وصیت می‌کند چه وصیت مالی چه وصیت فکری و اعتقادی و فرهنگی و اخلاقی.
شریعتی: حالا یک چیزی من بگویم یک وقتی هم گفتم خیلی حسرت می‌خورم کاش یک مجالی بود که من هم می‌نوشتم منتها یک وقت‌هایی ممکن است هم حواس کارشناسان‌مان پرت شود یک وقت‌های حواس شما و ما این ارتباط را از دست بدهیم ولی یک بشارت بدهم به دوستان‌مان که خودم هم استفاده می‌کنم عزیزان ما در سایت تمام فرمایشات کارشناسان عزیز و بزرگوارمان را مکتوب می‌کنند قرار می‌دهند و خیلی راحت شما می‌توانید به فایل‌های متنی برنامه دسترسی داشته باشید هر بحثی را اگر دوست داشتید می‌توانید ذخیره کنید در تلفن همراه‌تان یا چاپ کنید...
حجت الاسلام نظافت: با احادیث یعنی عین عبارت؟
شریعتی: بله عین عبارت، و این یک آرشیو کامل و یکی از افتخارات برنامه سمت خداست و دوستانی که دارند زحمت می‌کشند از روز اول تمام این متن‌ها پیاده شده است و در دسترس دوستان است.
حجت الاسلام نظافت: خدا قبول کند. خود این فرزند هم نگران نیست پدر دارد وصیت میکند این که یادش نمی‌ماند ولی وقتی پدر نوشته است بارها و بارها می‌تواند به آن رجوع کند پس دل فرزند هم اَلْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَى اَلْكِتَابَةِ؛ کسی که تشویش دارد بارها گفتم یک راه حل برای حضور قلب برای نماز، من می‌خواهم نماز بخوانم الان ده تا دغدغه هم دارم می‌خواهم آنها را فراموش نکنم می‌گویم بنویس بگو بعد فکر می‌کنم خیلی‌ها گفتند و جواب داد. یا سر کلاس نمی‌تواند تمرکز داشته باشد بنویس یا حتی موقع خواب وقتی مسائل مهمی دارد خوابش نمی‌برد می‌گوید فردا یادم نرود...
شریعتی: یک فهرستی از کارهایت بنویسی ذهنت خالی می‌شود.
حجت الاسلام نظافت: یعنی خاطرت جمع شد دیگر؛ چه قدر دقیق گفتند اینها معجزهای است اینها معجزات قولی است اَلْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَى اَلْكِتَابَةِ؛ این در دستور داریم به دیدن هم به زیارت هم بروید در روایت قشنگی داریم اگر در شهر خودت هستی دیدن همدیگر حضوری است والتَّواصُلُ فی السَّفَرِ المُکاتَبهُ، نامه نگاری کنید وقتی در سفر هستید حفظ ارتباط از طریق نوشتن است در روایتی در نهج البلاغه است امیرالمومنین نوشتند رسولک ترجمان عقلک، یعنی که کسی را که به عنوان فرستاده می‌فرستید او ترجمه عقل تو است مواظب باشید هر کسی را سفیر نکنی. به آقای وزیر امور خارجه هم تذکر را می‌دهیم که کسی را بفرست که آبروی ما باشد او ترجمه عقل جمهوری اسلامی است بعد فرمود وَ کتابک ابلغ ما ینطق عنک، نامه تو رساترین سخنگوی تو است.
شریعتی: آدم ممکن است هر حرفی را بزند ولی هر چیزی را نمی‌نویسد.
حجت الاسلام نظافت: اصلا ببینید ما موقع حرف زدن یک... الان من فرصتم محدود است برای انتخاب واژهها خدا باید مدد کند شما درک می‌کنید که چه قدر سخت است و خدا باید کمک کند، چون شنونده نمی‌تواند منتظر بماند ولی نامه که می‌نویسیم ده بار می‌توانیم خط بزنیم اصلاحش کنیم فکر کنیم بهترین واژه‌ها را انتخاب کنیم.
شریعتی: و رساترین آنها را.
حجت الاسلام نظافت: ما قدر نامه را نمی‌دانیم ولی چه قدر خوب است این الگویی که امیرالمومنین پیاده کردند به فرزندشان نامه نوشتند و برای ما به یادگار مانده است در حقیقت برای ما نوشتند همین الگو را پیاده کنیم اشکالی ندارد من گاهی برای بچه‌هایم نامه نوشتم مثلا صبح داشتم می‌رفتم یک یادداشت سه چهار خطی که پسرم...
شریعتی: نامه‌های بلوغ آقای صفایی.
حجت الاسلام نظافت: الگوی آقای صفایی امام، امام نامه‌هایی برای حاج احمد آقا نوشتند یعنی یک وسیله‌ای است به نظر من وسیله تربیتی.
شریعتی: سید بن طاووس مثلا.
حجت الاسلام نظافت: بزرگان ما هم این روش را داشتند. من امیدوارم که نسل ما یک طوری تربیت شوند که هم بیان‌شان قوی باشد هم کتابت‌شان. برای بیان داریم وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِی؛ موسی فرمود خدایا حرف درگلویم هست در دلم هست این عقده که گره خورده است را بگشا تا از زبانم حرف مرا بفهمند. در دعای مکارم الاخلاق وَاجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي، وَلِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي؛ خدایا قدرت بده بر علیه ظالم زبانی بده بر علیه خصم، حالا همیشه زبان کارآیی ندارد گاهی قلم کارآیی دارد دقیقا قلم و بیان دو تایی با هم. امیرالمومنین هم خطبه خواندند هم نوشتند در هر دو فصیحت‌رین و رساترین و ماندگارترین نوشته‌ها. این نیازمند این است که سرمایه گذاری کنیم به کلاس‌های انشا بها بدهند و به نویسندگی جوانان بها دهند و تشویق‌شان کنند به ویژه برای خانم‌ها، چون خانم‌ها خدا به آنها یک لطافت و ذوقی داده است و نوشتن هم یک لطافت خاصی میخواهد و این قابل جمع است شغل نویسندگی و داستان نویسی و اینها نوشتنی که به درد بخورد قابل جمع است با خانه داری و فرزندپروری، بچه‌ها خوابند شروع می‌کنند به نوشتن، چه قدر خوب است که خانم‌های متدین کسانی که توان دارند توان‌شان را شکوفا کنند و راهش این است که هر کسی خودش را تست کند.
شریعتی: یک وقت‌هایی اصلا از نوشتن می‌ترسند بچه‌های ما و واقعا ترس ندارد.
حجت الاسلام نظافت: و باید تشویق کنیم و اصلا نوشتن یک رمزش این است که وسواس نداشته باشد که خوب از کار در بیاید بنویس و بعد اصلاح می‌کنی یکی از جاهایی که امیرمومنان در نهج البلاغه فرمودند إذا هبت أمرا فقع فيه؛ از هر چیزی که میترسی خودت را در آن بینداز می‌روی می‌بینی که ترس نداشت این توهم تو بود که مانع پیشرفت تو بود یک عبارتی امیرمومنان در یکی از حکمت‌ها دارند ترس و ناامیدی اینها کنار هم هستند یعنی هر کسی که بیجا ترسید به هدفش نرسید حیای بیجا آدم را محروم می‌کند ما بچه‌هایمان را باید رو دار تربیت کنیم حیای بیجا نداشته باشند حیا عاقلانه‌اش خوب است، ترس بیجا نباید داشته باشند ترس عاقلانه خوب است، همه چیز عاقلانه خوب است این مسابقات هم خوب است یعنی ما مسابقه برگزار کنیم برای نوشتن بعد کشف می‌شوند آنهایی که استعداد دارند به طور ویژه روی آنها سرمایه گذاری کنیم. من به طلبه‌ها می‌گویم که خدا به همه استعداد در یک اندازه نداده است برای بعضی در یک زمینه بیشتر بعضی کمتر است ولی همه می‌توانند خودشان را به یک کفی برسانند این در نوشتن و گفتن، به حداقل‌ها آدم‌ها با تمرین می‌رسند ولی آدم‌ها به اوج برسند آنها استعدادهای ویژه می‌خواهد خدا به همه قریحه شاعری نداده است ولی خیلی‌ها می‌توانند شاعر شوند ولی چون در بسترش قرار نمی‌گیرند نمی‌شوند ما در مدرسه برنامه‌ای داشتیم یک فنجان شعر، هفته‌ای یک جلسه بحث شعرخوانی بود من خیلی بچه‌ها را تشویق می‌کنم به ادبیات به ویژه طلبه باید مسلط باشد، ادبیات فارسی ما هم گنجینه‌ای است برای انتقال معارف، گلستان، بوستان، مثنوی، حافظ و... در این جلسات آرام آرام بعضی بچه‌ها انگار احساس می‌کنند که آنها هم می‌توانند همان جلسات شعرخوانی؛ و طرف اگر در چنین بستری قرار نمی‌گرفت اصلا نمی‌فهمید که می‌تواند شعر بگوید بعد آمدند خواندند تشویق‌شان کردیم. نوشتن هم همین طوری است باید بها بدهیم به این روش، نامه 31 خطاب به امام حسن مجتبی است در حقیقت خطاب به ماست.
شریعتی: أنا وعلي أبوا هذه الامة.
حجت الاسلام نظافت: امام حسن بهانه است هدف ما بودیم امیرالمومنین واقعا خودشان را پدر من و شما و همه تا قیامت می‌دانستند و ما را می‌دیدند و آینده را می‌دیدند و حواسشان جمع بوده است مثل قرآن خدای متعال در قرآن به پیامبر خطاب می‌کند ولی خود قرآن می‌گوید أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ؛ ای پیامبر به تو نازل کردیم ولی هدفمان این است که مردم تدبر کنند مثل نامه‌های سرگشاده می‌خواستند مردم بفهمند ولی یک کسی را بفهمند محرمانه نیست نامه سرگشاده برای همه نوشتند امیرالمومنین این طوری هستند در روایت داریم نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَةُ؛ قرآن نازل شد با این ضرب المثل که تو را غصب می‌کنم این هوو بشنو، به در بگو دیوار بشنود اگر قرآن پیامبر را بهانه کرده است تا به مردم مطلب منتقل شود امیرالمومنین امام حسن مجتبی را بهانه کرده است بعضی گفتند این نامه خطاب به امام حسن نیست این مهم نیست خطاب به محمد بن حنفیه است چرا؟ برای اینکه تعابیری دارد که نمی‌سازد در حالی که می‌گوییم امام حسن بهانه بودند یعنی با شأن عصمت دارد می‌سازد که حالا می‌رسیم ولی بهانه بوده است در وسط این نامه قسمت‌هایی دارد که حضرت فرمود که قلب جوان مثل زمین خالی است قلب امام حسن مجتبی در آن موقع که این نامه به ایشان نوشتند بیش از سی سال داشتند زمین خالی بوده است این طوری نیست امیرالمومنین حواسشان جمع است که این نامه را باید به یک نفر بدهند ضمنا دارند الگو هم ارائه می‌دهند که به بچه‌هایتان نامه بدهید.
شریعتی: واقعا امام مجتبی بهانه است.
حجت الاسلام نظافت: البته امام حسن این طوری نیست که فیض نبرد و خودش را بی‌نیاز بداند ولی حقیقتش این است که به نسل‌های بعد هم توجه داشتند شما اشاره کردید که پیامبر فرمود أنا وعلي أبوا هذه الامة؛ امیرالمومنین پدر همه هستند و در جنگ صفین امام حسن مجتبی یک فرمانده بودند این طوری نبود که الان نیاز به این مطالب داشتند امام حسن، دلیل بر این است که آینده را در نظر می‌گرفتند.
شریعتی: یک جایی حاج آقا خواندم یا شنیدم خاطرم نیست که علت اینکه در بازگشت از صفین حضرت به جای اینکه مثلا جراحت‌هایشان التیام پیدا کند خستگی‌های جنگ از تنشان در برود می‌نشینند و شروع می‌کنند به نوشتن و ایشان می‌گفت که حضرت آن قدر دغدغه داشتند که شاید ریشه تمام این جن‌گها و خیره سری‌ها جهالت و غفلت است یعنی این دغدغه حضرت بوده است که به نسل‌های بعدی منتقل شود.
حجت الاسلام نظافت: حضرت علی جنگ را از سر ناچاری انجام می‌دادند اسلام دین جنگ نیست ولی از سر ناچاری جنگ می‌کند می‌داند باید ریشه‌ها و عقاید و افکار درست شود.
شریعتی: آدم‌ها باید ساخته شوند.
حجت الاسلام نظافت: جنگ هم برای این است که گاهی مانع را از سر راه بردارد این نامه داستانش این است که حضرت علی از جنگ صفین که برمی‌گشتند در منطقه‌ای به نام حاضرین که شهری است در حواشی شام، آنجا اتراق کرده بودند امیرالمومنین از این فرصت استفاده کردند شروع کردند به نوشتن ما نمونه‌های دیگری داریم که امیرالمومنین آینده را می‌دیدند و لحاظ کردند مثلا نامه 47 نهج البلاغه داریم که املا است یعنی حضرت علی با دست مبارک خودشان ننوشتند با فرق شکافته در بستر شهادت گفتند آن تعبیر را نگاه کنید که گفتند أُوصِيكُمَا خطاب به امام حسن و امام حسین است شما دو تا را وصیت می‌کنم وَ جمیع ولدی، و تمام فرزندانم را، وَ أهلی و خانواده‌ام بعد فرمود وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّه؛ هر کسی که این نامه من به دست او رسید پس اینها آینده تاریخ را به آن توجه داشتند جالب است که حضرت زهرا هم این طوری بودند یعنی به آینده توجه داشتند روایاتی داریم که این را تأیید می‌کند من یک نمونه را بگویم که یک وقت یک خانمی آمد پیش ایشان گفت من یک مادر پیری دارم که من را فرستادند که سوال شرعی کنم حضرت زهرا فرمودند که بپرس. سوال اول را پرسید جواب دادند، دومی را جواب دادند؛ سومی را جواب دادند، ده تا سوال شد خودش خجالت کشید گفت ببخشید شما را به مشقت انداختم می‌دانست که حضرت زهرا کار دارند بچه دارند عبادت دارند حضرت فرمودند که اگر یک کسی استخدام کند یک نفر را و بگوید این بار سنگین را ببر بالای پشت بام صد هزار دینار هم به تو می‌دهم سنگین است؟ می‌گوید نه اگر این قدر پول می‌دهند دیگر سنگین نیست، فرمود در ازای هر سوالی که جواب داد روز قیامت اگر زمین تا عرش پر از لؤلؤ باشد باز هم آن ثوابش بیشتر است بعد این را می‍خواهم بگویم که از پدرشان نقل کردند که روز قیامت منادی ندا می‌دهد که علمای شیعیان ما روز قیامت محشور می‌شوند بر آنها خلعت‌هایی از کرامت پوشانده می‌شود، به اندازه علم و به اندازه ارشاد، بعضی علم دارند ولی گوشه نشستند، بعضی علم هم دارند و سعی می‌کنند این علم را هم ارشاد کنند و به دیگران بدهند. دو بال است هم آن کسی که مبلغ علم است خود را از علم آموزی تا آخر عمر بی‌نیاز نداند تا آخر عمر،  «اطلبوا العلم من المهد الى اللحد» و هم خود را بی‌نیاز از ارشاد نداند این دو را حضرت فرمودند با هم. على قَدرِ كَثرَةِ عُلومِهِم و جِدِّهِم في إرشادِ عِبادِ اللّه؛ حضرت فرمودند که منادی روز قیامت ندا می‌دهد أيُّها الكافِلُونَ لأيتامِ آلِ محمّدٍ؛ صدا می‌زنند آنهایی را که سرپرستی ایتام را کردند. بعد حضرت توضیح دادند که ایتام یعنی آن کسانی که دستشان از امام کوتاه است یعنی ما، یعنی حضرت زهرا می‌دانستند که دورانی پیش می‌آید که دست شیعیان به امام نمی‌رسد به ولی خدا نمی‌رسد کلاً ارتباط قطع است دوران غیبت است. پس حضرت زهرا این دوران را توجه داشتند و گفتند روز قیامت آنهایی که ایتام را کفالت کردند حالا مبلغین، فعالان فرهنگی‌ تربیتی، چقدر این مهم است این روش کفالت، سخنرانی کفالت نیست یکی از اجزای کفالت است. کاش می‌شد که بیشتر نیاز نبود ایام محرم ما یک جلسه بیشتر نداشتیم که بعد بنشینیم، بشنویم و باز هم بگوییم تلفن ما را بگیرند، ما تلفن آنها را بگیریم، برویم، سر بزنیم، راهنمایی کنیم، مشکلی را حل کنیم، این کفالت است یعنی پدری کردن، یعنی برادر بزرگی کردن، یعنی راهنمایی کردن، یعنی اگر مشکل مالی دارد وساطت کنیم، حل کنیم، دنبال ازدواج است دنبال شغل است، حتی خیلی‌ها مشکل تربیتی نمی‌دانند که چه کنند؟ به چه کسی رو بزنند پدری کردن، عهده داری، سرپرستی کردن کفالت،، فرمود این‌ها را به طور ویژه صدا می‌زنند. بنابراین حضرت زهرا به آینده توجه داشتند یعنی امیرالمومنین برای همه دوران‌ها است و در سبک تربیتی شان حواسشان به من بوده است. امیرالمومنین را فقط ویژه شرایط خودش تحلیل نکنیم هم آن شرایط را در نظر گرفتند هم کاری کردند که این دین به من برسد امروز ما را هم دیدند و خودشان را مسئول امروز ما می‌دانستند.
شریعتی: نگران امروز ما بودند.
حجت الاسلام نظافت: کاش بعضی از این انقلابیون و مسئولان خودشان را نگران فرداها می‌دیدند و الان را نگاه نمی‌کردند. این انقلاب باید به نسل‌های بعد و صاحب اصلی آن برسد یعنی اگر این ملاحظه را بکنیم خدا به ما راه حل نشان می‌دهد اَلَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا و اِنَّ اللَهَ لَمَعَ المُحسِنین؛ بنابراین امیرالمومنین پدر همه دوران‌هاست به فکر آینده بودند و از خودشان یادگارانی برای نسل‌های بعد به جا گذاشتند نمونه دیگری داریم نامه ۴۵ نامه حضرت خطاب به عثمان بن حنیف است داستانش را که یادتان است که در یک مجلس ولیمه‌ای شرکت کرد که اشراف بودند نماینده حضرت علی نباید به آنجا می‌رفت. حضرت ناراحت شدند و توبیخش کردند وسط نامه دارد که حضرت می‌گویند: أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ؛ که آیه من از دنیا اکتفا کردم به نان خالی، شما عرضه ندارید؟ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ. من علی را کمک کنید حداقل تقوا داشته باشید اهل سداد باشید، اهل تلاش باشید. حالا سوال این است که خطاب به عثمان بن حنیف بود حالا یک دفعه خطاب به جمع شد؟ شما باید اینطوری باشید شما نمی‌توانید شما باید این کار را بکنید، حضرت عثمان بن حنین را بهانه کرده بود یعنی یک تیر و دو نشان هم ملامتش کرد که چرا این طوری کردی؟ و هم یک نوعی نوشت که می‌دانم در آینده هم از این نسخ استفاده خواهند کرد. افق بلند داشتند. دوم مقدمه این نامه نشان می‌دهد که اهمیت و اهتمام به تربیت را اگر ما اهتمام نداشته باشیم خدا به ما بچه خوب نمی‌دهد، یعنی هرچه بکاری همان را درو می‌کنی، یعنی این عالم همین طوری است بدون زحمت چیزی گیر انسان نمی‌آید. یعنی اگر ما می‌خواهیم دنیای خود را بسازیم باید زحمت بکشیم، اگر می‌خواهیم که بچه خوب تربیت کنیم که تا ابد از او فیض ببریم زحمت می‌خواهد، اهتمام می‌خواهد، وقت گذاشتن می‌خواهد، امیرالمومنین وقت گذاشتند مشکل این است که بسیاری از پدرها و حتی مادرها وقت نمی‌گذارند اهتمام قائل نیستند، یعنی سطح خودشان را پایین آوردند در حد مدیر تدارکات. ممکن است که الان بگویند آقا نفست از جای گرم بلند می‌شود مشکلات است، ولی پولدارها هم همینطوری هستند. مسئله نداشتن نیست.
شریعتی: یعنی تربیت دغدغه اول و اولویت ما نیست.
حجت الاسلام نظافت: لذا همان مستضعف هم می‌تواند با مشکلات مالی حواسش را جمع کند و بتواند. ما موقع حضور در خانه می‌توانیم حضورمان را کیفی کنیم، می‌توانیم غصه‌ها را به خانه نیاوریم، می‌توانیم با بچه‌هایمان با صمیمیت حرف بزنیم. اگر این دغدغه باشد خدای متعال راه حل را نشان می‌دهد قبول داریم مشکلات اقتصادی هست ولی شیطان هم زرنگ است بهانه‌ای به زبان ما می‌دهد، ولی ریشه اصلی این است که اهتمام نداریم. در نهج البلاغه است که حق فرزند بر پدر این است که اولاً اسم نیکو بگذارد چون اسم تاثیر ناخودآگاه بر روی تربیت دارد شاید تکویناً این عمل ما آثاری دارد و لذا حق است و روز قیامت یقه ما را می‌گیرد. نباید فقط دنبال اسم نو باشیم اشکالی ندارد اسم نو ولی اسم باید حامل معرفتی باشد. بعد فرمود که حق دوم بچه این است که پدر باید به او قرآن یاد بدهد نه فقط روخوانی بلکه محتوای قرآن. سوم فرمود که ادبش را نیکو کند. بچه ما انسان است درست است که جسم است ولی روحی هم دارد و من پدر وظیفه‌ام فقط رزق جسم او نیست، باید به فکر خوراک روح و فکر فکر او هم باشم، به فکر قلب او باشم. در همین نهج البلاغه داریم که امیرالمومنین فرمود که وقتی اولیای خدا به آدم‌های عادی نگاه می‌کنند با درجات گوناگون، می‌بینند که این آدم‌های عادی عظمت قائل هستند برای مرگ بدن، ولی آنها چه؟ آنها صدها برابر هزار برابر نگران مرگ دل‌های فرزندشان هستند برای بدن ارزش قائلند ولی بیشتر برای روح ارزش قائلند و لذا با اینکه پیامبر اکرم حضرت زهرا را از همه بیشتر دوست داشتند ولی امکانات رفاهی را خیلی فراهم نکردند بلکه دنبال این بودند که فرزندشان از نظر روحی رشد کند. حضرت زهرا حاضر بودند که بچه‌هایشان گرسنه بمانند می‌دانستند که این‌ها از بین نمی‌روند ولی در فضای ریاضت معقول و انفاق و فضای همدردی با مستضعفان روح این بچه جلا پیدا می‌کند.
شریعتی: بزرگ می‌شود رشد می‌کند قد می‌کشد.
حجت الاسلام نظافت: بنابراین آنها عظمت قائل بودند برای روح، ما نمی‌شناسیم نه خودمان را نه فرزندانمان را؛ لذا وقت نمی‌گذاریم سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم یک آیه‌ای هست که فرمود أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‌ ذلِكَ خَيْرٌ؛ خدای متعال به عنوان نعمت می‌گوید که این لباس‌ها را ما اسبابش را فراهم کردیم چه لباسی که جنبه پوشش داشته باشد، چه لباسی که جنبه تزیینی داشته باشد. بلافاصله تذکر داد وَ لِباسُ التَّقْوى‌ ذلِكَ خَيْرٌ؛ پدر هستیم باید به فکر پوشاک باشیم ولی فرمود لباس تقوا هم به او بده چون اگر کسی لباس تقوا نداشته باشد روز قیامت برهنه است که در آن دعا داریم اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي؛ خدایا گریه می‌کنم برای آن لحظه‌ای که سر از قبر برمی‌دارند برهنه آنجا دیگر این لباس نیست روح ما باید با لباس تقوا پوشیده شده باشد. بنابراین هر خانواده‌ای باید برای تربیت وقت بگذارند، حداقل دعا بکنند. کسی که اهمیت قائل نیست دعا هم نمی‌کند. یک دعایی هست در صحیفه سجادیه دعای ۲۴ در حق پدر و مادر است دعای ۲۵ در حق فرزندان است، خیلی قشنگ است من توصیه می‌کنم که پدر مادرها ماهی حداقل یک بار را بخوانند. حداقل بعضی فرازهایش را حفظ کنند آن را بعد از نمازهایشان بگویند.
شریعتی: حالا این ایام محرم و صفر هم که بهانه‌ای است دیدیم که چقدر هیئات و مساجد و مجالس عزاداری امام حسین برای رشد تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنها می‌تواند موثر باشد.
حجت الاسلام نظافت: باید تشکر کرد از خانواده‌هایی که با فرزندانشان به هیئت می‌روند ولو فرزند کوچکی که فکر می‌کنیم درکی ندارد.
شریعتی: نفس کشیدن هوای آنجا سازنده است.
حجت الاسلام نظافت: اباعبدالله برای شش ماهه احترام قائل بود و می‌دانست او درکی دارد فرمود خواهرم بچه کوچک را بده با او وداع کنم. بچه‌ها به اندازه خودشان و سطح خودشان درک و فهم دارند به قول شما نفس کشیدن در این هیئت‌ها اثر دارد. حالا که باب شده است که حسینیه کودک هم متناسب با آنها شرایط آنها فراهم می‌شود این‌ها خیلی خوب است بنابراین باید آداب را منتقل کرد در نهج البلاغه داریم فرمود وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ، ادب زیوری است که کهنه نمی‌شود جهیزیه‌ای که می‌دهیم سال بعد مد جدیدی می‌آید هر چیزی اینطوری است مدام دنیا در حال تنوع است مبل و پرده مدلش عوض می‌شود و کهنه می‌شود مدل قدیم، فرمود ادب زیوری است که همیشه تازه است و همه جا خریدار دارد. یعنی آفریقا باشد آمریکا باشد هر جایی که می‌خواهد باشد.
شریعتی: زبان بین المللی است.
حجت الاسلام نظافت: نامه ۳۱ نشان می‌دهد که امیرالمومنین برای تربیت فرزندش وقت قائل شد ارزش قائل شد و با صمیمیت. ما باید بدانیم که فرزندانمان ثروت زندگی ما هستند از نظر مادی ثروت هستند بچه که خوب تربیت نشود وبال خانواده است خدای نکرده کسی که معتاد می‌شود حال همه خانواده را می‌گیرد. دعا می‌کنیم الان خدا نجات بدهد کسی را که گرفتار اعتیاد شده است. بچه‌هایی که تربیت نشدند ثروت را به آتش می‌کشند بچه‌هایی که خوب تربیت می‌شوند هم در ثروت کمک می‌کنند و هم زینت می‌شوند و هم آینده را می‌سازند. خوب تربیت کردن بسیار اهمیت دارد ما از نامه ۳۱ یاد می‌گیریم که با فرزندمان چگونه حرف بزنیم؟ چه بگوییم و چگونه بگوییم؟ بسیار اهمیت دارد و این را امیرالمومنین از پیامبر اکرم یاد گرفته است که ایشان هم وقت گذاشتند برای تربیت امیرالمومنین خود حضرت فرمود که پیامبر من را بغل می‌کرد و به سینه می‌چسباند من دنبال پیامبر راه می‌رفتم و پیامبر هر روز یک خلقی از اخلاقش را برمی‌افراشت، می‌گفت که علی امروز این کار را بکن. پیامبر فقط به گفتن اکتفا نمی‌کردند، هر روز همراه خودشان می‌آوردند امیرالمومنین را برای تربیت در میدان و تمرین دادن، یعنی فرزندان را به هیئت آوردن و وقتی سنشان بالاتر می‌رود بزرگترهای هیئت بسپارند به نوجوان‌ها مجال بدهند آنها خودی نشان بدهند ابتکار کنند، شخصیت پیدا کنند. خود این نامه نوشتن یک وسیله‌ای است برای ایجاد اعتماد به نفس یعنی امیرالمومنین دارد می‌گوید که من برای تو ارزش قائلم تو را دیدم و برایت وقت گذاشتم. حالا انشاالله برسیم و این نامه را بخوانیم چقدر امیرالمومنین به هر بهانه‌ای می‌گوید پسرم؟ واژه‌ها پر از عاطفه و احساس.
شریعتی: حالا دوستانمان خیلی‌ها مقید هستند همان قلم و کاغذی که حاج آقا اول بحث اشاره کردند و یک وقت‌هایی نهج البلاغه با ما صفحه به صفحه واژه به واژه، نامه ۳۱ را از هفته آینده انشاالله آغاز خواهیم کرد مقدماتی را هم که امروز شنیدیم خیل*ی از شما ممنون و متشکرم خیلی استفاده کردیم صفحه ۳۹۱ قرآن کریم را تلاوت می‌کنیم می‌خواهیم سفر کنیم بر بال این آیات به مشهدالرضا و فضای برنامه را منور کنیم به نور حضرت رضا علیه السلام و نور قرآن کریم. آیات سوره قصص را عزیزانم خواهند شنید بعد از تلاوت آیات در دقایق پایانی با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه391 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اللهّم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی به امام رضا سلام می‌کنیم زائران مشهد مجاوران حضرت امام رضا اگر صدای ما را می‌شنوند هر وقت زیارت مشرف شدند سلام ما را هم برسانند و همین طور مخاطبین عزیزمان که حتما دلتنگ زیارت مشهدند انشاالله با لطف و عنایت حضرت زائر حضرت شویم و انشاالله در اربعین زائر سیدالشهدا شویم آقا وقت در اختیار شماست و نکته‌های پایانی را بشنویم.
حجت الاسلام نظافت: ما قدر بچه خوب را شاید خوب نمی‌دانیم که وقت نمی‌گذاریم همه ما بالاخره دنبال منافع‌مان هستیم یک دعایی است دعای 24 که عرض کردم این دعای فرزندان برای پدر و مادر است این را خوب ببینید که چه می‌گوید فرمود اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُک لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِیّ، خدایا اگر پدر و مادر من را زودتر بخشیدی آنها را شفیع من کن وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُک لِی فَشَفِّعْنِی فِیهِمَا، اگر من را زودتر بخشیدی خدایا من را شفیع پدر و مادرم کن. بچه خوب می‌گوید که من شفیع پدر و مادرم باشم می‌گوید من نمی‌روم بدون پدر و مادرم به بهشت، اگر من آبرو دارم باید پدر و مادر را با خودم ببرم. حَتَّی نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِک فِی‌ جِوارک؛ خدایا با پدر و مادر دور هم باشیم در جوار رحمت تو، تصور کنید چه قدر قشنگ است! بچه خوب خیلی خوب است، بچه خوب بابا را برای پول نمی‌خواهد. آقای شریعتی اول انقلاب دعوای پدران با بچه‌ها این بود که پدر می‌گفت که بیا پول بدهم به تو، اما نمی‌خواست. بچه‌ها دوست داشتند کم خرج باشند دوست داشتند بار خانواده را بردارند بچه بد انتظار مرگ پدر را دارد که ارث زودتر برسد بچه خوب می‌گوید که بابا هر چه پیرتر می‌شود قیمتی‌تر است. بچه خوب از پدر پیری که قدرت ندارد می‌ترسد، چون از خدا می‌ترسد. در همین دعای 24 داریم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، خدایا پدر و مادرم چنان در چشمان من ابهت داشته باشند از آنها بترسم گویا از سلطان ستمگری می‌ترسم. از پدری که دستانش می‌لرزد می‌گوید بترسم وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، مثل مادر مهربان به آنها نیکی کنم، وقت برای بچه‌ها بگذاریم و برای تربیت آنها ارزش قائل شویم و نکته آخر این است که ممکن است کسی تصور کند که کاش پدر من آیت الله فلان بود استاد فلان بود نامه 31 می‌گوید که غصه نخور، اگر تو فرزند علی هم بودی نتیجه‌اش این بود که این نامه را برایت می‌نوشت این نامه در اختیار تو دیگر چه بهانه‌ای داری؟ اگر کسی نامه 31 را مبنای زندگی قرار بدهد و عمل کند صد در صد سعادتمند می‌شود و من می‌گویم که اگر کسی بخواهد چند چیز را مدام تکرار کند یکی از آنها همین نامه 31 است از آنهایی است که ملکه ذهن ما شود و انرژی داشته باشیم تا در سایه این درک جدید و شوری که پیدا کردیم به سمت عمل برویم.
شریعتی: انشالله امیدوارم که امیرالمومنین ما را به فرزندی بپذیرند کجا بیابمت این کیمیای خاک شدن که بوتراب قبولم کند به فرزندی. دعا کنید و انشالله خداحافظی.
حجت الاسلام نظافت: خدایا بحق محمد و آل محمد... یک خانمی گفت شما چرا می‌گویید حوائج التماس دعاگویان من نبودم که به شما بگویم التماس دعاگویان چشم، خدایا هر کسی که گرفتاری دارد و حاجت دارد چه التماس دعا گفته است چه نگفته است خدایا او را حاجت روا بگردان. دغدغه‌های ملت ما را کفایت بفرما. مشکلات مادی و معنوی را برطرف بفرما. خدایا فرزندان ما را نور چشم ما قرار بده. و همه ما را نور چشم امام زمان قرار بده. شر توطئه‌های ظالمان و بدخواهان و ظالمان که آنها دوست دارند که ما نسل بدی داشته باشیم و ما ادامه پیدا نکنیم خدایا شرشان را به خودشان برگردان. فرج مولای‌مان را نزدیک بفرما.
شریعتی: الهی آمین خیلی ممنونم یا امام رضا اگر بناست خیر کسی به ما برسد خدا کند که از جانب شما باشد. خداحافظ تا فردا و تا سلامی دوباره.