اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-05-10-حجت الاسلام پناهیان-نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی

شریعتی: « بسم الله الرحمن الرحیم چون نسیمی همه‌جا در جریان است حسین روح جاوید جهان است که جان است حسین راز این زمزمه را سینه زنان می‌دانند ضربان است که در قلب جهان است حسین آب را پس زد و رو کرد به دنیا سقا گفت لب‌های مرا آب روان است حسین دست خود داد ولی دست به طاغوت نداد به امان نامه چنین گفت امان است حسین هر که از هر طرفی راه و نشان می‌پرسد چشم عباس نشان داد نشان است حسین ابر و باد مه و خورشید عزادار که‌اند ابر و باد و مه و خورشید عزادار که اند در حسینیه دل مرثیه خوان است حسین » اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین خانم‌ها آقایان سلام عزاداری‌هایتان قبول باشد به این سمت خدا خیلی خیلی خوش آمدید خوشحالیم که هم چنان باهمیم در کنار هم هستیم و الهی که همیشه زیر سایه سید الشهدا باشیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
00:54:14

حاج آقای پناهیان سلام علیکم و رحمة الله تسلیت می‌گویم ایام را و خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام پناهیان: « سلام عرض می‌کنم خدمت شما مجدداً، خدمت بینندگان عزیز واقعا آرزو می‌کنم خدا این ارادت‌ها عزاداری‌ها و ابراز محبت‌ها به ساحت مقدس ابا عبدالله الحسین (ع) را از همه مومنین پذیرا باشد.»
شریعتی: ان شاء الله، ان شاء الله حالتان چطور است؟
حجت الاسلام پناهیان: الحمدالله.
شریعتی: خیلی خب خوشحالیم خدمتتون هستیم ما این هفته‌ها داریم در مورد مفاهیم دینی و تلقی و برداشت صحیحی از آن‌ها صحبت می‌کنیم، نکته‌های خوبی را هم الحمد الله شنیدیم، این جلسه می‌خواهیم به مفهوم تقوا بپردازیم برداشت و تلقی صحیح و درست از مفهوم تقوا چیست؟ یک بحثی را هم در ماه مبارک در ماه من داشتیم، شاید از آن منظر نه از یک منظر دیگری ان شاء الله حاج آقای حجت الاسلام پناهیان قرار هست در این سلسله مباحث به مسئله تقوا بپردازند و با توجه به اهمیتی که این مفهوم دارد و تأکیدی که قرآن کریم روی این مفهوم دارد و نکته‌های شما را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم واقعاً اگر ما بخواهیم خودمان را با قرآن هماهنگ کنیم، بیشتر از هر کلمه‌ای باید بر مفهوم تقوا تأکید کنیم، بیشتر از مفهوم زهد، اخلاق، بیشتر از مفهوم خوب بودن به هر تعبیری که ممکن است در زبان‌های مختلف به آن ‌اشاره شود ما بیاییم به تقوا بپردازیم، همه این‌ها را در بر دارد، و هم هدف اصلی است، وهم ارزش گزاری اصلی باز هم روی این مفهوم است.
مثلاً بیشتر از مفهوم عدالت باید به تقوا بپردازیم از نظر ارزش، هدف عدالت هم حتی تقوا است، اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ یا اخلاق خوب کسی داشته باشد اگر متقی باشد از او پذیرفته می‌شود. عبادت اگر کسی داشته باشد اگر متقی باشد از او پذیرفته می‌شود، إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقينَ خدا فقط از متقین قبول می‌کند.
شریعتی: « و إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ »و یک ارزش گزاری دیگر
حجت الاسلام پناهیان: میزان و ملاک برای ارزش یابی یک انسان تقوا است و همین نشان می‌دهد تقوا درجاتی هم دارد.خب، پس جایگاه تقوا که بیش از 250 مرتبه خداوند متعال در قرآن کریم از تقوا سخن می‌گویند جایگاه تقوا در قرآن کاملاً مشخص است، منحصر به فرد است، و مانند این جایگاه نداریم حتی ایمان هم مثل تقوا نیست، ما باید بعداً در مورد ایمان هم صحبت بکنیم جزو مفاهیم کلیدی دین است، تاحالا جز دو مفهوم را بحث کردیم علم و عقل را و این که اصلاً کسی گفت دین، اول باید یاد علم بیفتد بعداً یاد عقل بعدش یاد تقوا باید بیفتد بعد آن می‌خواهیم از ایمان صحبت کنیم حالا یک مقایسه‌ای اجمالی بین ایمان و تقوا عرض کنم، « وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ »در قرآن داریم عاقبت برای متقین است اما در قرآن داریم که ممکن است یک مومنی ایمانش را از دست بدهد و از دنیا برود، ملکه تقوا تضمین می‌کند عاقبت به خیری را ولی ایمان ممکن است مستودع باشد به تعبیر قرآن خداحافظی کننده باشد مستقر نباشد به همین دلیل تقوا یک اهمیت خاصی پیدا می‌کند حتی نسبت به مفهوم ایمان یا مثلاً تقوا فراتر از دین و خارج از ایمان هم در قرآن قابل تصور است.
آن‌جایی که در ابتدای قرآن کریم می‌فرماید که: «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ.»
این کتاب هدایت می‌کند متقین را.
مقام معظم رهبری یک بار با جوان‌ها صحبت می‌کردند سال 77 حدوداً به ‌آن‌ها می‌فرمودند که البته این را در کتاب‌های دیگری قبل از انقلاب هم ایشان دارند بعضی از علما هم همینطور گفتند.
این تقوای آغازین قرآن تقوای قبل از ایمان است. یعنی اگر شما اهل تقوا باشید قرآن دستتان را می‌گیرند، بعد مومن می‌شوید.
ایشان.صریحاً می‌فرمایند: که اگر کسی تقوا نداشته باشد مومن شود ایمانش هم بعدا خراب می‌شود، مگر اینکه شانس بیاورد.
پس ما می‌توانیم حتی تقوا را به عنوان یک مفهوم فرا دینی درنظر بگیریم، مانند حالا جعفر طیار که اهل تقوا بود هنوز اسلام نیامده بود بعد خداوند متعال یک بار به پیامبر گرامی اسلام فرمودند که به جعفر بگو آن خوبی‌هایی که مراقبت می‌کرده، قبل از اسلام آن‌ها را بگوید. بعد که دستور دادند پیامبر اکرم شما این را بگو، به اصحاب، ایشان شروع کرد گفت: من شرب خمر نمی‌کردم، مثلا بت نمی‌پرستیدم، مواردی را گفتند. بعد گفتند خب، این‌ها را چرا انجام نمی‌دادی؟ گفت: به خاطر عقلم، همان عقلی که جلسات قبل صحبت می‌کردیم، آنوقت آن عقل رابطه‌اش با تقوا چه می‌شود؟
امیرالمومنین علی (ع) می‌فرمایند: « عقل نتیجه‌اش این می‌شود که کسی که به تقوا برسد آدم عاقلی است، میوه علم می‌آید در عقلانیت خودش را نشان می‌دهد، یعنی عقل را پرورش می‌دهد.حالا میوه شاید نتوانیم بگوییم ولی ثمره خودش را مثل آبی که پای درخت می‌ریزند، عقل را تقویت می‌کند، عقل در وجود انسان است، علم می‌آید عقل را تقویت می‌کند و از آن طرف عقل میوه‌اش می‌شود تقوا، تقوا میوه‌اش می‌شود ایمان، باید اینجوری در نظر گرفت.
« ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ. ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ»
در قرآن کریم جالب است ما می‌بینیم که خداوند متعال به کفار می‌فرمایند: چرا تقوا پیشه نمی‌کنید؟
دقت فرمودید؟
شریعتی: « از جنس اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید »
حجت الاسلام پناهیان: « بله، یعنی بیایید در زندگی یک اصلی را بپذیرید، آن اصل اصل تقواست، بدون مراقبت آدم نمی‌تواند زندگی کند، حالا ببینیم تقوا دقیقاً معنایش چیست؟
من این‌ها را به رهبری اشاره می‌کنم برای این که مباحثات و مجادلات کاهش پیدا کند و الا دوستان خب طبیعتاً، می‌توانند بروند تحقیق کنند این حرف‌ها را، اکثراً تقوا چطوری ترجمه می‌شود؟ پرهیزگاری.
بعد پرهیز ما معمولاً برای کجا استفاده می‌کنیم؟ غالباً استفاده ما از کلمه پرهیز یعنی استعمال رایج عرفی ما، مثلاً یک مریضی باید پرهیز کند از یک داروی بدی، ببخشید از یک غذای بدی پرهیز بالأخره می‌‌آید در زندگی آدم‌های مریض و این‌ها. پرهیز کلا یک مقدار بار منفی دارد.
شریعتی: اینکه می‌خواهی به یک سمتی بروی هی مثلا پرهیز می‌کنی.
حجت الاسلام پناهیان: « پرهیز می‌کنی از خطرات پرهیز می‌کنی، پس ریسک کردن کجا می‌رود؟ پس پیشرفت کجا می‌رود؟
آن‌ها یک مفاهیم دیگری هستند انگار این تقوا آن‌ها را در بر نمی‌گیرد.
شریعتی: انگار یک محافظه کاری مثلاً در آن هست.
حجت الاسلام پناهیان: بله، بوی محافظه کاری می‌دهد.
رهبری صریحاً می‌فرمایند: این تحریف تقوا است، معنای تقوا پرهیز نیست. حالا تقوا چه معنای دقیقی دارد؟
به زبان فارسی ما بخواهیم از این معنا یاد کنیم من کم کم شروع می‌کنم، اجزایش را بیان کردن.
اصل تقوا یعنی مراقبت، مراقبت اصل معنایش دقت است، یعنی مراقبت ابتدا دقت می‌خواهد، دقت نظر، بعد دقت عمل.
یک مهد کودکی درست کرده بودند دوستان ما می‌خواستند بازی‌های خاصی را طراحی کنند برای کودکان، به این نتیجه رسیده بودند که ما می‌خواهیم تقوا را از الان به بچه‌ها یاد بدهیم باید چکار کنیم؟
یک اتاق از این بازی‌هایی که ما اسمش را می‌گذاریم، بازی اعصاب، یک آهنی را حرکت باید دهند که اگر بخورد صدا میزند و امتیاز کسر می‌شود و الی آخر.
قشنگ هم نیست که اسم بازی اعصاب، ربط دارد به اعصاب ولی خوب است اسمش را بگذارند بازی دقت، تمرکز مثلاً یا بازی مراقبت، خب این باید مراقب باشد دستش نخورد به این دیواره یک اتاق پر در این دیواره‌ها بچه‌ها می‌آمدند هر روز کار می‌کردند برای چه؟ برای این که اهل تقوا بشوند، تقوا یعنی این، مراقبت، و مراقبت بدون دقت که نمی‌شود، یعنی شما دقت نکنی بعد می‌خواهی مراقبت بکنی.
پس تقوا معنای اصلی‌اش یعنی مراقبت. آنوقت مراقبت هم جنبه مثبت دارد هم جنبه منفی، شما کنار آتش باشید می‌گویید مراقب باش آتش مراقب باش نسوزی
فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ بعد یک وقتی یک کودکی هست همسرت هست، دوستشان داری می‌گویید مراقب بچه باشید.پس مراقب بچه باش، با مراقب آتش باش دو وجه سلبی و ایجابی مراقبت است.
مراقبت صرفا جنبه سلبی ندارد.
شریعتی: یک وقتی که مثلا می‌گوییم مراقب خودت باش، یا مراقبت هستم، اوج محبت در آن نهفته است.
حجت الاسلام پناهیان: دقیقا همین طور است.
به رهبری می‌گویند: «تقوا یعنی صیانت، نگهداری، خب پس عنصر معنای تقوا یعنی مراقبت. حالا تجزیه کنیم ببینیم چه عناصری در این مراقبت وجود دارد که این همه اهمیت پیدا می‌کند.
شریعتی: خویشتن داری چه؟چون در تعریف تقوا پرهیزگاری می‌گویند، خویشتن داری هم می‌گویند از نگاه شما
حجت الاسلام پناهیان: « وَقَیَ یعنی نگه داشتن وقتی که می‌رود در باب افتعال می‌شود تقوي یعنی خود را نگه داشتن آن وقت می‌شود خویشتن داری.
مسئله انگیزه درونی وسط می‌آید، مسئله محافظت از خود وسط می‌آید، همان مراقبت، مراقبت مراقبت از خود، که می‌شود خویشتن داری، خویشتن بانی، خویشتن بانی هم می‌شود گفت چون اول باید خویشتن بانی بکنیم، نگهبانی، بعد خویشتن داری بکنیم عملاً بیایی دفاع کنیم. آن بانی به بینش ربط پیدا می‌کند
شریعتی: بله مثل دیده‌بانی.
حجت الاسلام پناهیان: درست است احسنت. خب ما هم خویشتن بانی باید بکنیم هم خویشتن داری باید بکنیم برویم در میدان بجنگیم و حفظ کنیم.
حالا چرا خدا تقوا برایش انقدر مهمه؟ چرا به ما نگفته فعال باشید؟ چرا به ما نگفته برید جلو؟ چرا به ما نگفته رشد پیدا کنید؟ چرا نگفته کمال پیدا کنید؟ این‌ها کلماتی است که زیاد از آن‌ها استفاده می‌کنیم.
حالا من یک کمی این کلمات را حسابشان را برسم.
رشد که شبیه رشد گیاه است، خدا هیچ وقت به انسان نمی‌گوید که مثل گیاه که رشد می‌کند رشد کن، زیاد بشو، این برای خدا خنده دارد، تو زیاد تر از این که من تو را آفریدم می‌خواهی بشوی؟
تو فقط خودت را حفظ کن. گنجینه همه دارایی‌های عالم در وجود توست، من چرا به تو بگویم رشد کن؟ مگر رشد جسمی است که بگویم یک متر، دومتر بشو.
شریعتی: ولی آدم‌ها می‌توانند بزرگ شوند.بزرگ شدن نه به معنای طبیعت.
حجت الاسلام پناهیان: کلمه رشدی که ما در فارسی استفاده می‌کنیم می‌دانید در دین نیست، قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی
آن رشد یعنی راه درست، نه رشد کردن به معنای گیاه. بزرگ شدن یعنی تجلی کردن دارایی‌های درونی، فهمیدن بزرگی‌های درونی
شریعتی: یک وقت‌هایی یعنی شکوفا شدن استعداد‌ها
حجت الاسلام پناهیان: شکوفایی استعداد‌ها را قبول داریم ولی رشد به معنایی که پر و بال بگیرید بزرگ بشوید نه خب آن را بگذاریم کنار. کمال هم همینطور شما کمال هم در قرآن نمی‌بینید، حالا این‌ها تعابیری است که استفاده می‌شود ولی وقتی که شما با 60 ثانیه از مخاطبین به ویژه جوان‌های حساسی مقابل هستید که بالأخره یک حساسیت‌هایی پدید آمده دین در این جامعه حاکم شده سوء تفاهم ایجاد می‌شود شما وقتی حاکم باشید رفتارتان خیلی فرق می‌کند تا وقتی که مظلوم باشید یک گوشه‌ای افتادید، آن‌هایی که نمی‌خواهند نمی‌آیند سمت شما رد می‌شوند و می‌روند، ما قدیم‌ها اسم بزرگ ترین عالم دینی‌مان را می‌گذاشتیم مرجع، کسی که هر کسی خواست بهشان مراجعه کنند ولی الان این دین حاکم شده این دین ادعای اداره جهان را دارد، این دین اداره پاسخگویی به نیاز بشر و تمام انسان‌ها را دارد باید اصطلاحات را تعبیرات خودش را متناسب با انواع ذهن‌ها تغییر بدهد شما به کسی می‌گویید برو به سمت کمال می‌گوید من ناقصم یعنی؟ خب این القا کردی یعنی حالا خوشگل ترش این هست که بگویید نه « لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِيٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِيمٖ »تو خیلی خوبی، خوبی خودت را حفظ کن.کلمه تقوا زنده می‌شود دقت فرمودین؟ شما وقتی که یک کیف پر طلا دارید چگونه نگه می‌دارید؟ محکم
یک کیف خالی داشته باشی که هیچی نداشته باشد دیگر حالا روی آن صندلی می‌گذاری در ماشین می‌گویی آقا آن کیف ما را بده کیف‌مان جا موند و اصلاً استرس نمی‌گیری کیفت در ماشین جا بماند اینکه کیفت پر از طلا باشد محکم بگیری‌اش این یعنی تقوا حفظش می‌کنی مراقبت می‌کنی از آن چون می‌دانی چه گوهری هست.
تقوا یکی از عناصرش این هست که می‌دانی توچه کسی هستی «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» در یک کلام آدم‌هایی که قدر خودشان را می‌دانند متقی هستند ببینید در روانشناسی حالا من می‌خواهم وظایف آخوندی انجام بدهم نمی‌خواهم ازدانش‌های دیگر استفاده کنم بعضی‌ها انتقاد می‌کنند من هم حق می‌دهم ولی خب زبان رایج دارد می‌شود روانشناسی خوب هم هست بالاخره یک زبان مشترکی هست در جهان باب می‌شود ما با زبان‌های مشترک با هم صحبت می‌کنیم شفقت به خود مهربان بودن به خود یک اصل هست بعضی‌ها با خودشان نامهربانند همه‌اش به خاطر دیگران زندگی می‌کنند به صورت غلط
شفقت به خود یک ویژگی برجسته است برای تعادل‌های روانی انسان، این شفقت به خود داخل تقوا هست چرا شما چیزی را می‌خواهی مراقبت کنی وقتی چیزی نداری مراقبت ندارد پس تقوا یعنی تو یک چیزی داری باید آن را مراقبت کنی از دست ندهی حتی از شکوفایی استعداد جلوتر هست استعداد‌های بالفعلت را از بین نبر. چون انسان می‌دانید که در نوجوانی و جوانی یک چیزهایی دارد که بعد این‌ها را کم کم بین می‌برد یعنی
شریعتی: خرابش می‌کند
خودش را هم از دست می‌دهد جوان‌ها وقتی به آن‌ها می‌گویی باید پیر بشوی پخته بشوی کمال پیدا کنی می‌گوید خب من الان ناقصم دیگر ولی، امیرالمومنین علی (ع) ما آن روایت را ما خواندیم در نامه 31 نهج البلاغه قبل از این که قلبت قساوت پیدا کند بگذار باهات حرف بزنم تو الآن قلبت طلاست پر از گوهر‌های تابناک هست این‌ها دارایی‌های تو هست تقوا نداشته باشی این‌ها را از دست می‌دهی حتی شکوفایی استعدادها من قبول دارم از کلمات اصیل هست هرچند در دنیای مدرن باب شده از شکوفایی استعداد بالاتر حفظ استعداد‌هاست استعدادهای بالفعلی که داری بچه از دروغ بدش می‌آید بچه از ظلم بدش می‌آید بچه از خلاقیت خوشش می‌آید بچه از مهربانی خوشش می‌آید آفرین این‌ها را حفظ کن با تقوا این‌ها حفظ می‌شود خب، پس کلمه تقوا یعنی کلمه مراقبت کلمه دقت کلمه شیک و باکلاسی هست عناصری که تشکیل دهنده این مراقبت هستند یک پیش فرض وجود دارد انسان دارایی‌های فراوانی دارد که باید مراقبت کند از آن این یک عنصر از عناصر تقوا، تو سراسر گوهر هستی وَ نَفْسٍ و َمَا سَوَّاهَا قسم به جان آدمی و آنچه که جان آدمی را به این زیبایی آفرید این‌ها حرف‌های خداست خب، عنصر اول می‌شود تو خیلی چیزها داری، عنصر دوم در بین این چیز‌هایی که داری یک کشش به خدا هست خدای خودت را گم نکن، خدا جویی خودت را گم نکن، خدا خواهی خودت را گم نکن، حضرت ابراهیم خدا خواهی خودش را گم نکرده بود گفت: این ستاره این خورشید، خدای من است بعد گفت: این که غروب کرد، خدای من غروب نمی‌کند، لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ خدای خودش را گم نکرده بود دعوای گسترده در قرآن دارد سر اینکه تو چرا هر کسی را خدای خودت گرفتی تو که در وجود خودت می‌بینی خدای تو چه کسی هست. فطره الله التی فطر الناس علیها ساختار تو یک ساختار الهی است.
خب، عنصر دوم که زیر مجموعه همان عنصر اول است من دارم این‌ها را کنار هم دیگر می‌چینم، چیز‌هایی که در خودت باید محافظت کنی در رأس آن بزرگ ترین داراییت است و آن حسی است که نسبت به خدا داری، درست است، می‌رویم مرحله بعدی دقت کردن از نظر نظری، یکی از عناصر تقوا می‌شود. آدم متقی آدم دقیقی است، در جزئیات متوجه است.
عنصر چهارمی که می‌توانیم بشماریم مراقبت عملی است حالا اراده به قول حضرت امام عنصر اصلی تقوا می‌شود عزم. من می‌توانم این دقت نظری را تبدیل کنم به عمل، یک اراده قوی که در مقام عمل مراقب هستم.
ما می‌خواستیم، برویم در یک مجموعه پژوهشی صنایعی بود گفتند اینجا باید. بفروشید و ماسک بزنید و گفتم آقا اینجا مگه بیمارستانه؟ میکروب و ویروس مگر می‌خواهد نقل و انتقال شود؟ گفتند: اینجا به شدت آن ذرات غبار را هم می‌گیرند در محیط با این که می‌خواهند تجهیزات کامپیوتری تولید کنند، آن غبار را هم می‌گیرد. لذا شما باید این لباس و بپوشید، این یعنی تقوا.
تقوا خیلی شیک است یعنی دقت عملی.
شریعتی: با این توضیحی که شما دادید تقوا به نظرم باید قبل از الفبا به بچه‌هایمان آموزش دهیم.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت، این همان حرفی است که خدا در قرآن می‌زند و متاسفانه در جامعه ما رسم نیست.
تقوا را گذاشتیم مثلا برای پیرمرد‌ها، یا خیلی دین دار‌های خفن مثلاً خیلی مومنین و عرفا و این‌ها الان باید تقوا به عنوان یک کلمه رایج بین ما مرسوم باشد حالا عربی‌اش را نمی‌خواهیم بگوییم مراقبت هم البته باز هم عربی است ولی خب آن چیزی که رایج تر است بگوییم اهل مراقبت.
دانش آموز خوب، در رأس خوبی‌هایش، این است که اهل دقت و مراقبت است تمام.
مثلاً می‌فرماید: « أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ» از سر تقوا نظم داشته باشید چون اصلاً این دو تا هم خانواده هستند، آدم بی نظم مراقب نیست، مثلاً من این را عرض کنم همین قبل از محرم مشرف بودم نجف اشرف آن جا یکی از پیرمرد‌هایی که نشسته بود عراقی بود و دیگر حالا شناختیم همدیگر را ایشان بنده را شناختند حالا، یک گپی زدیم گفت: من بچه بودم می‌آمدم این‌جا امام خمینی را می‌دیدم می‌آمد داخل حرم، می‌دانی کجا می‌نشست؟ گفت: آن قسمت زنانه و رو به روی صورت می‌آمد می‌ایستاد و تمام جزئیاتی که من جای دیگر خوانده بودم ایشان می‌گفت، می‌گفت من با عموی خودم می‌آمدم یک تعابیری که حالا من بعضی از کلماتش را هم متوجه نمی‌شدم حالا این پیرمرد دارد از دوران کودکی اش که امام خمینی را تعریف می‌کند که آمده این‌جا در این خاطره کوتاهی که نشسته بودیم کنار ضریح تعریف می‌کرد سه مرتبه هی گفت: سر ساعت 9 می‌آمد، سر ساعت 9 می‌آمد، نظم امام در نجف زبانزد بود.
شریعتی: أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ
حجت الاسلام پناهیان: این یعنی تقوا، تقوا یعنی آدم مراقب و دقیق. یک بار رفته بودم پژوهشگاه صنعت نفت آن‌جا بچه‌ها روی نانو تکنولوژی کار می‌کردند، یادم نمی‌رود این صحنه یک پودر ذغال سنگی را آوردند مقابل من گفتند: این پودر ذغال سنگه، من نگاهش هم می‌کردم می‌دیدم که خیلی لطیفه پودره ولی مثل پودر‌های معمولی زبر نیست، نرمه آمدم دست بزنم به‌آن گفتند دست نزنید، این‌ها با نانو فناوری شده اند از روزنه‌های پوستت داخل می‌شوند می‌روند در خونت ما این را مقابل همه می‌آریم که می‌روند دست بزنند این و بهشان بگوییم یک چالشی بود که بچه‌ها آن‌جا جوانان ایجاد می‌کردند.
خب پس مراقبت سطحش افزایش پیدا می‌کند، این یعنی تقوا. خدا یله و رها بودن و بی دقت بودن انسان را نمی‌خواهد الان امروز جهان دارد با دقت اداره می‌شود، این گوشی موبایل جدید آمده نسبت به موبایل قدیمی دقت اش بیشتر شده نرم افزار آمده دارد آپدیت می‌شود نسبت به نرم افزار قدیمی هی می‌گوید ما تقویت کردیم، دقت‌اش را افزایش دادیم. ببینید جهان دارد به سوی تقوا حرکت می‌کند و ما در آینده برای فهم معنای تقوا در حکومت امام زمان هیچ مشکلی نداریم.
شریعتی: و اگر دقت بود چقدر مشکلات ما حل می‌شد.
حجت الاسلام پناهیان: واقعا بیاییم بگوییم دین انسان‌ها را دارد دعوت می‌کند به دقت و مراقبت.
حالا عنصر بعدی که باید اضافه کنیم چیست؟ پس یکی شد مراقبت دقت نظر و دقت عمل و اراده‌ای که برای این دقت وجود دارد چون این باید ملکه شود تا به فرد بگویند که این عزم می‌خواهد حالا همین جا در پرانتز بگویم تا بقیه عناصر تقوا را صحبت کنیم خدا می‌فرماید: من خودم اهل التقوی هستم خب بله خدا جان معلوم است که شما با این جهانی که ساختی با این دقتی که در اتم هست با این دقتی که در سال و ماه هست کهکشان هست، نرون‌ها هست همه چی خب معلومه شما خودت اهل تقوا هستی ما در قنوت نماز عید فطر می‌گوییم: « اهل التقوی و المغفره» تو اهل تقوا هستی ولی خوب است خوشبختانه اهل مغفرت هم هستی اگر می‌خواستی اهل مغفرت نباشی با همان تقوا پدر ما در می‌آمد خب ما‌ ها خودمان آن دقت را نداریم می‌فرماید: شما بیا تلاشتان را بکنید من جبران می‌کنم من امورتان را بی دقتی‌های شما را اصلاح می‌کنم شما رفتی در یک آزمایشگاهی کوچک ترین خطایی بکنی انفجار اتمی پیش میاد ولی یک نفر ایستاده می‌گوید من کنترل می‌کنم من مراقبت می‌کنم.
در روایت داریم: می‌خواهم توضیح اهل التقوی و المغفره را بگویم.
خیلی از کار‌ها را من نمی‌گذارم بندگانم انجام دهند و الّا بیچاره می‌شوند جلوی اراده‌شان را می‌گیرم ولی هر کار خوبی بخواهند انجام بدهند بخواهد بنده انجام دهد، اکثرا اجازه می‌دهم بعضی وقت‌ها کار خوب هم اجازه نمی‌دهد خدا، لیاقت نداشته باشد توفیق ندارد ولی در روایت صریحاً در یک مقایسه فرمود من اکثراً جلوی کار بد را می‌گیرم چون خودش اهل تقوا است و اهل مغفرت است، هم می‌خواهد ما بعضی از کار‌ها را نکنیم که فاجعه باشد هم بعضی از فجایع و ما می‌آفرینیم او مغفرت شامل حال ما می‌کند. عنصر بعدی این است که شما این تقوا را با قدرت درونی داشته باشید با انگیزه درونی مثلا چند درصد مردم ما از چراغ قرمز رد نمی‌شوند به خاطر انگیزه درونی؟ چند درصد به خاطر جریمه؟
حالا من این‌جا یک حرفی بزنم چالشی می‌شود بنده آن زمانی که داشتند جرایم را افزایش می‌دادند عرض کردم، برای جامعه ما این خوب نیست ضمن اینکه نتیجه‌ای هم ندارد. جرایم بازدارنده نیست. جرایم که کم باشد و بعد شهر منظم باشد این افتخار فرهنگی ماست آن وقت می‌گویند این مراقبت درونی شده یعنی با انگیزه درونی نه تشویق و تنبیه‌های بیرونی. تقوا انگیزه درونی را هم شامل می‌شود می‌گوید تو تقوا داری یا نه؟ تحت تاثیر جو هر کسی تحت تاثیر جو خوب شده باشد خدا غربال‌اش می‌کند می‌ریزد بیرون شما اگر یک آدم خوبی را دیده باشید، یک کسی آقای شریعتی را دیده آقای شریعتی آدم خوبی است همیشه هم می‌نشیند با این بحث‌های معنوی سر و کار دارد به خاطر شما عاشق دین شده است اگر فقط این باشد انگیزه درونی مستقل نداشته باشد خدا با یک آدم بد این دین را از او می‌گیرد.
امیرالمومنین فرمودند: « کسانی که با آدم‌ها بیایند با آدم‌ها می‌روند.» لذا آدم‌های خوب زیاد نباید تبلیغات کنند و جذب کنند و خودشان را الگو قرار دهند. من واقعا سوال برایم بود کسانی که مثل آقای بهاءالدینی کسانی مثل آقای بهجت چرا این‌ها تلاش نمی‌کنند واقعا اگر می‌رفتند یک کمی بیشتر در مردم با مردم ارتباط می‌گرفتند واقعا وجودشان از عسل شیرین تر است، ولی می‌فرمایند: ما جو بدهیم جو که کاری نمی‌کند یک عده ای جمع می‌شوند بعدش هم با یک غربال دفع می‌شوند، با یک حادثه با یک تلخی کنار می‌روند.
شریعتی: من یک وقتی واقعا می‌خواستم بگویم به دوستانم، به جوان‌ها که هیچ وقت دینتان را به‌ اشخاص گره نزنید.
حجت الاسلام پناهیان: به هیچ جاذبه یا دافعه بیرونی گره نزنید.
خدا میفرمایند: « من تقوا می‌خواهم.هر کسی رفت سر نماز می‌گویم برای چی آمدی سر نماز علتش را می‌خواهد » باید تشویق و تنبیه درونی باشد باید یعنی خود انسان واعظنده نفس است خودش را اداره بکند نه تشویق و تنبیه بیرونی. چرا قیامت هست قیامت چون دور است استقلال آدم را به هم نمی‌زند شما می‌توانی بگویی بی خیالش کی قیامت و دیده می‌توانی از او فرار کنی. قیامت چون دور است شما اگر عقلت زیاد باشد می‌پذیری عقل هم که خیلی محترم است ولی تشویق و تنبیه شبیه جریمه‌های راهنمایی رانندگی خب، ما آن سال‌ها می‌گفتیم آقا این جریمه‌ها را افزایش می‌دهید چند سال بعد خدا شاهده در همین تلویزیون یکی از مسئولین راهنمایی رانندگی که شغل واقعاً سختی دارند سر چهار راه می‌ایستند دود ماشین مردم را می‌خورند همه برسند خانه بعد خودشان بروند در گرما و سرما بعد تازه حالا مامور هست جریمه کند آن هم خسته حالا یا ندارد یا هر چیزی این بنده خدا را مقصر می‌داند، حالا شغل شغل شریفی است ولی من بحث اجتماعی و دارم یکی از فرماندهان راهنمایی و رانندگی آمد گفت: از وقتی که ما جریمه‌ها را افزایش دادیم جرایم کاهش پیدا نکرد. ببین آن کسی که می‌خواهد خطا کند خطا می‌کند. پس من می‌توانم بگویم که مردم ما احتمالاً غالباً برای جریمه نیست که رعایت می‌کنند خودشان اهل رعایت هستند. یعنی سطح تقوا در جامعه ما بالاست بنده نگاهم اینجوری است هست که شما بدانید من طلبه نگاهم اینجوری است. یک نکته دیگر مثال بزنم من رفته بودم کانادا برای دانشجو‌ها صحبت می‌کردم خب خیلی پلیس کانادا پلیس سخت گیر و حالا آن‌ها که می‌گفتند وحشی ما هم یک برخوردی را دیدم آنجا در خیابان خیلی توهین آمیز خیلی تحقیر کننده، شهری که با آن پلیس وحشی منظم بشود این سطح تقوایش پایین است خواسته ناخواسته اینجوری است آن وقت پلیس ما نسبت به پلیس کانادا واقعا اصلاً پلیس نباید بگوییم هست به او با آن حالت پلیس دژخیم آمریکا وحشی آمریکا.
یک چیز جالب به شما بگویم ما در بین بسیاری از کشور‌های معروف جهان از ژاپن گرفته تا ترکیه تا خیلی از کشور‌های اروپایی تعداد پلیس ما نسبت به هر صد هزار نفر خیلی کم تر است به یک سوم، یک چهارم، یک پنجم، یک ششم می‌رسد. پلیس ما مهربان تر و بعد دارند شهر را اداره می‌کنند خب این معلوم می‌شود مردم خودشان دارند خودشان را کنترل می‌کنند، این خیلی صفت برجسته ای است برای ما ایرانی‌ها با همه تخلفاتی که هست با همه تعداد زندانی‌ها که باز هم ما نسبت به کشور‌های دیگر کمتر داریم، آمریکا پر افتخار ترین است در این که بیشترین زندانی را دارد و پر افتخار ترین در این که قتل‌های قبل از رسیدن به دادستانی و دادگاه برای پلیس رقم‌های هزار دارد در سال.
یک نفر می‌گفت که از خارج از کشور پارسال این اتفاق افتاده بود برای آن خانم گفت: واقعاً مملکت شما به هم ریخته به خاطر یک خانم که در ایستگاه پلیس کشته شده؟
گفتم: بابا کشته نشده این اینجوری شده قتل عمد نبوده و این‌ها گفت: این نشان می‌دهد که پلیس شما آدم نمی‌کشد گفتم: خب بله مردم ظرفیت این اتفاق‌ها را ندارند. هی می‌خواست به من بگه تو هیچ کشوری از جهان اینجوری نیست.واقعا خیلی نکته است آن وقت آن کشور‌هایی که خودشان مثل آب خوردن پلیس‌هایشان آدم می‌کشند دستور قیام ملی از آن‌جا می‌دهند به ایران ببین چقدر کشور ما مردمشان برجسته هستند به اصطلاح جمهوری اسلامی مردم را چقدر عدالت خواه بار آورده، با این که اکثراً هم نظرسنجی کردند خیلی‌ها می‌گویند که حالا من رقم دقیق‌اش را حاضر بودم بگویم الان حفظم نیست، نه خب ایشان خودشان فوت کردند ولی نباید باز هم زمینه‌اش ایجاد می‌شد. بابا چه مردم عدالت خواهی داریم ببینید جامعه خودمان را با مقایسه آمار، من فکر می‌کنم جامعه ما اهل تقواست. آن هم که نماز می‌خواند نماز خواندنشان اهل تقواست.
یک چیز جالب من به شما بگویم مگر خیلی‌ها به خاطر مشکلات نمی‌گویند که این دینی بودن حکومت است یا این آخوندها حاکم هستند درحالی که واقع‌اش حالا چقدر کارشناس‌های نا بلد دارند اداره می‌کنند این کشور را چقدر کارشناسی‌های دین واقعاً در این باره باید دقت کرد خیلی از کار‌ها توسط کارشناس دینی انجام نمی‌گیرد در کشور ما ولی حالا مگر نمی‌گویند بعضی‌ها این مسئله را؟ خب پس چرا خیلی‌ها هنوز نماز می‌خوانند، خیلی‌ها هنوز امام حسین را ول نکردند، خیلی‌ها این‌ها یعنی تقواست. یعنی علی رغم این که دولت، اسلامی است و تورم دارد اذیت می‌کند، نمونه ساده‌اش از دین دست بر نمی‌دارد با من آخوند هم بد بشود از دین دست بر نمی‌دارد، این یعنی تقوا.
پس یکی از عناصر تقوا انگیزه درونی است که ما باید این را تقویت کنیم حالا ما پیشنهادمان به آموزش و پرورش چه هست؟
شما یک مهد کودک دارید که باید خب خانواده‌ها را کمک کنید در دوران مهد کودک بچه‌هایشان را چگونه اهل تقوا بار بیاورند؟
مثل آن مهد کودکی که من عرض کردم با بازی می‌شود بچه‌ها را اهل تقوا بار آورد با بازی خب، قبل از 7 سالگی آموزش رسمی لازم نیست ولی همراه با کنجکاوی‌ها و خلاقیت‌ بچه یعنی با بازی ما می‌توانیم تقوا را به او آموزش دهیم. اصل دوران آموزش هم قبل از 7 سال است می‌گویند.
خب، آموزش و پرورش باید تمهید کند باید برنامه ریزی داشته باشد خانواده‌ها بچه‌اشان نمی‌گذارند مهد کودک، عیبی ندارد بسته‌های تریبت کودک باید بفرستد، باید مسئول بداند خودش را حتی اگر آموزش و پرورش مسئول دبیرستانی‌ها خودش را نداند دبیرستانی‌ها را بدهند به یک وزارت خانه دیگری، که من پیشنهاد جدی‌ام این است ولی حالا جای بحث‌هایی که باید بحث کارشناسی شود جایش اینجا نیست من می‌گویم حتی اگر دبیرستانی‌ها را بدهد به یک وزارت خانه قبل از دبستانی‌ها را باید دریافت کند، به شیوه‌های مختلف خب، در دبستان و در قبل از دبستان باید تقوا را به بچه‌ها یاد بدهد. تقوا اسمش در دوران 7 تا 14 سال ادب هست، می‌فرماید: این دوران دوران ادب کودکان شماست ادب چکارمی‌کند؟ بچه‌ها را بعد از یک آزادی 7 سال که دقت و ضمن بازی بهش یاد میدهی میاری عملا این محدودیت را بهش یاد می‌دهی با فرمان خودت چون فرمان پذیر است در آغاز دوران 7 تا 14 سال بچه فرمان پذیر است بعد یک روحیه تقوا دارد، دیدید این سرود سلام فرمانده چرا گرفت؟ به خاطر ایمان کودکان که نبود که بچه حالا چقدر ایمان دارد و این‌ها بچه‌هایمان کم و بیش مومن هستند خب عیبی ندارد ولی سرود‌های مومنانه دیگر چرا نگرفت؟ خب این دلیل می‌شود که یک ویژگی خاصی داشت این سلام فرمانده و یک رفتار خاصی که می‌گیرد برای این دوست داشتنیه برای بچه چون آغاز ادب با فرمان است با فرمان پدر و مادر با بچه‌ها را نباید زیاد لوس کنند، با فرمان معلمان، با آن نظم یافتن در مدرسه
شریعتی: اگر این ادب درست باشد بچه دوست دارد که فرمان پذیر باشد.
حجت الاسلام پناهیان: بعد میاد با این فرمان پذیری اهل تقوا می‌شود. آغاز دبیرستان بچه‌ها نه به انگیزه امتحان باید درس بخوانند باید به انگیزه تقوا درس بخوانند، آغاز دبیرستان ناظم مدرسه صد در صد رفتارش باید فرق بکند با ناظم.دوران دبستان.
بچه‌ها وقتی آمدند در دبیرستان بگویند همه چی عوض شده آن‌جا همه چی در دبیرستان در اختیار خود ماست، ما خودمان مراقبت می‌کنیم  ببینید یک بار دیگر من مرور می‌کنم، تقوا باید تا 14 سالگی آموزش داده شود تمام، تمام شده باشد دوران دبیرستان نباید نظم و نسق سخت گیرانه مدرسه با تشویق و تنبیه اولیا باشد.
شریعتی: یک وقت‌ها به لجاجت می‌رسد.
حجت الاسلام پناهیان: باید با تقوای درونی بچه‌ها و اتفاقاً دوران دبیرستان باید این میدان داده شود اگر گفت: من نیامدم مدرسه مریض بودم؛ حرف شما قبول. باید میدان داد دیگر شما می‌خواهی کنترل گری و کم کنی تقوا افزایش پیدا کند باید حرفش را قبول کنی. بعد این کریمانه بار می‌آید، احترام بهش گذاشته شده.
« إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم » چون کرامت در ذات تقواست
آخرین عنصر تقوا شد چی؟ اینکه انگیزه درونی بیاید کار کند نه تشویق و تنبیه بیرونی.
شریعتی: بسیارخب، آقا خیلی از شما ممنونم با این توضیحاتی که شما دادید واقعاً احساس می‌شود که تقوا مثل یک روح باید در تمام اعمال و رفتار و سکنات ما جاری باشد و به جامعه سرایت کند دیگر از شخص به جامعه و این چقدر جامعه ما را می‌سازد.
حجت الاسلام پناهیان: امام جمعه‌های محترم خطبه اول باید در مورد تقوا صحبت کنند خطبه دوم هم باز در مورد تقوا صحبت کنند. خیلی چیز عجیبی است.
شریعتی: خیلی از شما ممنونم برگردیم ببینیم چقدر فرصت داریم بریم مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم. عزیزان دلم امروز صفحه 382 قرآن کریم را تلاوت می‌کنم بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم، در کنار شما.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
صفحه 382 قرآن کریم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
شریعتی: مضطر شدیم ان شاء الله در اوج اضطرار ما آقا بیان و اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
انشاءالله گره‌ها یکی یکی باز بشوند. حاج آقای حجت الاسلام پناهیان دو دقیقه وقت داریم وقت دراختیار شماست
حجت الاسلام پناهیان: کلماتی از امیرالمومنین (ع) درباره تقوا بگویم، می‌فرماید فإنَّ مَنِ اتَّقَى اللّه َ عَزَّ و جَّل
عَزّ:َ عزیز می‌شوی و قَوِيَ: آدم قوی می‌شود و شَبِعَ: گرسنه نیست و رَوِيَ: سیراب است عطش‌اش برطرف شده و رَفَعَ عَقلَهُ عَن أهلِ الدُّنيا: عقل‌اش از همه بالا تر است مسئولین ما اول باید تقوا داشته باشند، مسئول تقوا نداشته باشد، عقل‌اش کم می‌شود بعد وقتی عقلش کم شود نمی‌تواند اداره کند کشور را الان این بحث ارزشی است یا بحث مدیریتی که من دارم می‌گویم بحث مدیریتی است، اصلاً بحث ارزشی نیست بعضی‌ها فکر می‌کنند ما نظام جمهوری اسلامی درست کردیم همه چیز را ایدئولوژیک بکنیم به تعبیر مارکسیسم‌ها که ایدئولوژیک داشتند و بین ما هم باب شد نه یک بحث واقع بینانه است مسئول باید عقلش به تعداد عقل کل مردمی که تحت پوشش‌اش هستند حالا در یک اداره خب باید افزایش داشته باشد بیشتر باشد تا بتواند هدایت راهبردی بکند کار عقل هدایت راهبردی از کار‌های اصلی‌اش است خب آن باید تقوا داشته باشد، تقوا نداشته باشد یعنی یک عزل و نصب یک مدیری یک جایی انجام دهد به خاطر منافع شخصی خودش چون حرفم را گوش می‌دهد من این آدم را می‌گذارم چون آدم من است، می‌شود بی تقوایی دیگر آدم شایسته تر هست.
معاویه همه را با هماهنگی با خودش انتخاب می‌کرد، امیرالمومنین آدم‌هایی را انتخاب می‌کرد که همیشه باهایشان دعوا داشت ببین خیلی فرق می‌کند و بعد علیه‌اش قیام می‌کردند آقا خب چجوری این‌ها را می‌گذاری؟ خوارج یکی از ایراد‌هایی که می‌گرفتند از امیر المومنین گفتند چرا بعضی از فرماندهان منسوبین تو آدم‌های خوبی نیستند؟ هماهنگ با تو نیستند تو این‌ها را نگه می‌داری قاطع باش بزن بکششون مثلاً.رسماً از امیر المومنین دیکتاتوری می‌خواستند مدیریت اموی با مدیریت علوی فرق‌اش چیست؟ چرا حضرت علی مظلوم واقع شد؟ مجال می‌دادند و با همه جور افرادی کار می‌کردند این‌ها خیلی نکته است تقوا یک کمی شما ذهنت به عنوان مسئول برود در حفظ پست خودت در روایت آورده این ملعون است، متقی، ملعون است اصلاً.
پس کلمه تقوا ما این قسمت آخر را گفتیم بیشتر برای مسئولین، هرکسی مسئولیت اجتماعی‌اش بیشتر می‌شود با عقل ارتباط پیدا می‌کند یَجعَل لَکُم فُرقاناً تازه من یک حرف از این بالاتر بزنم هرکسی تقوا داشته باشد خدا گره‌هایش را باز می‌کند حالا یک مسئولی تقوا نداشته باشد چی می‌شود؟ گره پشت گره همه علاف آن می‌مانند.
شریعتی: و آن‌هایی که واقعاً مسئولینی که داعیه دار تقوا هستند به نظرم باید مراقبتشان چند برابر باشد که از این مفهوم دفاع بکنند.
حجت الاسلام پناهیان: سردار سلیمانی با هیچ چی منطقه را آزاد کرد چون به شدت متقی بود حالا آن عناصر دیگر تقوا را ما باید در موردشان صحبت کنیم به اندازه این جلسه که صحبت کردیم و عمومی شدن تقوا در جامعه فراتر از این که طرف متدین است یا نه ما در مورد این هم باید صحبت کنیم ولی شهید سلیمانی را من یک نمونه‌اش را بگویم مثلاً تصادف می‌کردند ایشون به راننده‌اشان گفتند که پولش را دادین؟ آقا آن زده آن پول داد بیمه‌اش را داد. گفتند: نه تو باید بدی ما داریم برای این‌ها شهید می‌شویم نداشته باشد چی؟ این دارد از آن مراقبت می‌کند.از اینکه مبادا این وسط ظلمی صورت گرفته باشد خب این آدم با دست خالی می‌رود واقعاً با دست خالی جمع کرد منطقه را
شریعتی: رحمت و رضوان خدا بر او. حالا این بحث را ان شاء الله ادامه خواهیم داد هفته آینده با ما همراه باشید مچکر و ممنون از لطف و محبتتان دعا بکنید و ان شاءالله با سیدالشهدا
حجت الاسلام پناهیان: ان شاءالله خداوند متعال نتیجه همین محرم ما را افزایش تقوا قرار دهد.
شریعتی: الهی آمین، ابر و باد و مه و خورشید عزادار که‌اند در حسینیه دل مرثیه خوان است حسین
تا فردا و سلامی دوباره