حجت الاسلام صفایی: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم ابتدا سلام عرض میکنم محضر جنابعالی و همه بینندگان شریف و بزرگوار و عزیز و این ایام را صمیمانه تبریک عرض کرده و امیدوارم در دنیا در دنیا رهرو راه امیرالمومنین و در آخرت مورد شفاعتشان قرار بگیریم که مظهر همه خوبیها و محبتها امیرمومنان امام علی بن ابی طالب روحی فداه هست.
شریعتی: حالتان چه طور است؟
حجت الاسلام صفایی: الهی شکر.
شریعتی: امسال حاج آقای یک اتفاقی افتاد که خیلی برای من جالب بود و واقعا جای تقدیر و تشکر دارد از همه محبین و پیروان و شیعیان امیرالمومنین که در حد وسع و توان و بضاعتشان در جشن عید غدیر سنگ تمام گذاشتند و انشالله این شادی استمرار داشته باشد تا مباهله، شما این طور فکر نمیکنید؟
حجت الاسلام صفایی: همین طور است من از این فرصت استفاده میکنم تشکر و قدردانی میکنم از همه عزیزان و اصحاب فرهنگ و ولایت و خدمت به عرصه نظام اسلامی و ولایی که حماسهای از حضور مردمی در جشن غدیر دیدیم و این نکته مهم این بود مدیریت مردمی فرهنگ آن هم به رنگ امام علی بن ابی طالب واقعا یک حماسهای از این جشن پر معنا و پر مفهوم آن هم به دست مردم و حمایت نهادها صورت گرفت منحصر به یک جا هم نبود سراسر ایران انسان میدید با پوشش خوبی که صدا و سیما میدید ملاحضه میکردیم مردم به ویژه جوانها دختران و پسرانمان با عشق به علی بن ابی طالب وارد صحنه شدند و چه حماسهای از این ارائه فرهنگ علوی آفریدند و این نکته خیلی مهم اینجا مطرح است که نام و یاد علی بن ابی طالب هیچ وقت فراموش نخواهد شد و دشمنان ما با این تهاجم فرهنگی که به ما دارند با این تهاجم تحریفی که دست گرفتند این جوانهای ما با نام علی بن ابی طالب یک جهاد تبیین ایجاد کردند همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند و با یک حرکت مردمی کاملا مردم نهاد بنده خودم از نزدیک مشاهده میکردم با تمام وجود وارد صحنه شدند و نشان دادند که تهاجم فرهنگی دشمن شکست خورده است آسیب زده ولی پیروز نشده است و پیروزی نهایی از آن مردم عزیزمان به ویژه جوانان ما هست که از چند روز قبل حضور پیدا کردند در این مراکزی که از قبل تهیه کرده بودند و با وجوه و پول خودشان...
شریعتی: آن چنان که در اربعین.
حجت الاسلام صفایی: آمدند و این کار بزرگ را انجام دادند که در طول تاریخ ایران بینظیر است شاید در طول تاریخ اسلام این چنین جشنهای مردم نهادی با این گستردگی پر معنا و با مفهوم و بسیار اثر گذار نداشتیم.
شریعتی: حاج آقا اطعامی که در ظهر عید غدیر اتفاق افتاد من پریشب بود با حاج آقای فرحزاد صحبت میکردم ایشان میگفتند نسبت به سالهای قبل واقعا بیسابقه بود اطعام عید غدیر.
حجت الاسلام صفایی: حتی آنهایی هم که توانایی مالی نداشتند یک دست غذا را میپختند به همسایه میدادند به خاطر اینکه ثوابی که این کار دارد از آن محروم نمانند ما هر جایی که از فرهنگ علوی نگاه میکنیم میبینیم که خیر و برکت هست مبانی فکری و اجتماعی دستگیریهای مختلف ما راه علی بن ابی طالب به همین پیشرفتها و تمدنها دست پیدا خواهیم کرد راه راه علی بن ابی طالب است.
شریعتی: انشالله حضرت نظر لطفشان را از ما دریغ نکنند و حال دلمان را عوض کنند گفت لنگر آسمان ستون زمین تو به جبرئیل دادهای پر و بال مستیام را بیا دو چندان کن یا علی یا محول الاحوال، انشالله که زیر سایه الطاف حضرت حال دلتان همیشه خوب باشد خوشحالیم در این ایام فرخنده که امروز هم روز میلاد حضرت موسی بن جعفر است که خیلی به حضرت مدیونیم در کنار شما هستیم بحث ما بحث محبوبین بود در نگاه قرآن کریم و آیات نورانی آن و آن بحث تمام شد و ظاهرا امروز از منظر روایات به این قصه خواهیم پرداخت و با دل وجان خواهیم شنید.
حجت الاسلام صفایی: امیدواریم انشالله این ابوت علی بن ابی طالب چون امت اسلامی دو پدر دارد یکی پیامبر گرامی اسلام و دیگری امام علی بن ابی طالب، این جشن برای پدر امت بود و ایشان هم انشاالله وقتی این اشتیاقها و این حرکتها را به سمتش ببیند ایشان ابویتشان را انشالله بیشتر و با عنایت بیشتری به همه خواهد کرد.
شریعتی: دست پدری روی سر ما میکشند.
حجت الاسلام صفایی: هر چه میبینیم از همین است دست پدری ایشان است واقعا، انسان لمس میکند این معنا را. در قرآن هشت گروه عنوان محبوبین خدا مطرح شده که مطالبی عرض شد توابین، متقین، محسنین، مطهرین، مقسطین، صابرین، متوکلین، و مجاهدین اگر کسی بخواهد محبوب خدا شود راه این است که انسان اهل توبه شود، اهل تقوا شود، اهل صبر، اهل احسان، اهل قسط، اهل توکل؛ اهل مجاهدت در راه خدا، اینها که شد یک احساسی کاملا به انسان دست میدهد مثل اینکه یک چیزی محب او است علی کلّ شی قدیر است، آن خداست محبوب محال است محبت محب خودش را احساس نکند میداند یک چیزی هست یک رشته محبتی فی ما بین او و یک شخصی هست وقتی انسان در این مدار قرار گرفت کاملا محبت خدا را حس میکند خیلیها در عرصههای مختلف معرفتی خدا را در کتابها دنبال میکنند این شناخت و معرفت مفهومی خواهد بود اما وقتی که انسان به این امور دست پیدا کرد دارای روح توبه و تقوا و صبر و قسط و توکل و آن طهارت و مجاهدت شد خدا را فراتر از مفهوم و کتب پیدا میکند در عالم وجود خدا را کاملا حس میکند که دست خدا او را حمایت میکند حراست میکند دفاع میکند به جهتهایی میبرد که کمال است دستش را میگیرد از جایی که سقوط است و این دستگیری برای نجات است جناب آقای شریعتی چه کیفی دارد وقتی آدم این را احساس میکند لذتی است فوق لذتهای مادی و چون میبیند که آن دست خدا آن حمایت خدا یک شرایطی برایشان فراهم کرده است که آن چیزی است که صلاح او است و این نقطه اوج محبت محب به محبوب است و اگر محب خدا باشد خدایی در حق او محبت میکند و محبوبش خدایی محبت را احساس میکند یکی دیگر از محبوبین خدا که ساحت مقدس رسول خدا در حدیثی بیان کرده است بندگان با ایمان هستند آن حضرت میفرمایند: إنَّ اللّه َ جلّ ثَناؤهُ يقولُ : وعِزَّتي وجَلالي؛ خداوند فرموده است که قسم به عزت و جلالم که ما خلقت خلقی خلقاً احب الیه من عبدی المومن، من هیچ موجودی را خلق نکردم در عالم وجود محبوبتر از انسان با ایمان این خیلی نکته مهمی است که جوهره ایمان دارای یک ویژگی است که باعث شده است که یک جاذبهای در این انسان مومن ایجاد شود که خدا را مجذوب خودش کرده است خدا را محب خودش کرده است این جاذبه ایمان فوق العاده است اساس است ای برادر تو همه اندیشهای ما بقی تو استخوان و ریشهای، انسان تمام وجودش آن اندیشه و اعتقادش است آن نظام فکری و نظام اعتقادی او است گر بود اندیشهات گل گلشنی، اگر در نظام وجودت شکوفههای گل ایمان باشد، گر بود خاری تو هیمه گلخنی، اگر نه به جای شکوفهها و گلهای ایمان خارهای کفر و شرک و نفاق باشد این به درد کجا میخورد؟ آنجا گلشن بود اینجا میشود گلخن برای آتشکده خوب است آدم برود آنجا بسوزاند این شی را، به همین جهت هست که...
شریعتی: که تو چه طوری فکر میکنی چه طوری نگاه میکنی.
حجت الاسلام صفایی: کل یعمل علی شاکلته، انسان آن طوری عمل میکند که شاکله شخصیت اعتقادی او هست و اگر هم معتقد به یک چیزی بود اما خلافش عمل کرد این ظاهرسازی است حسب آن اعتقاد است که این کار را میکند اعتقاد خراب است که نفاق به خرج میدهد لذا انسان محصول اعتقادش است فرزند اعتقادش است و سرنوشتش هم با اعتقادش رقم میخورد به همین جهت است اگر شخصی مومن بود این ایمان چنان جاذبهای دارد که خدا را جذب میکند این شخص میشود محبوب و خدا محب و خدا دیگر به این شخص خدایی محبت میکند نکتهای که اینجا هست ایمان در ساختار شخصیت انسان نقش بسیار پایهای دارد انسان دارای چند ضلع در هندسه وجودش هست یکی از آنها پایه است ما بقی آنها روی این پایه و قاعده استوارند اولین بعد از هندسه شخصیت انسان ایمان و اعتقاد است، دوم نوع رفتار است، سوم اخلاق است، چهارم بصیرت است، علمای دین در تعریف و بیان هندسه نظام روحی انسان شخصیت انسان گفتند که انسان شخصیتی است که دارای سه بخش است بخش اول اعتقادات و بخش دوم رفتار و سوم اخلاق است بخش چهارم نگفتند، صحیح این است که ما بگوییم دارای چهار بخش است ولی یک بخش اساس است آن ایمان است ایمان است که نوع رفتار را مشخص میکند.
شریعتی: جهت به کارها و افکار میدهد.
حجت الاسلام صفایی: نوع اخلاق را مشخص میکند نوع بصیرت یا عدم بصیرت آن گرایشها را مشخص میکند ایمان اساس کار است اگر انسان ایمان نداشت به خدا به آخرت به مبانی دین به کتب آسمانی حتی فراتر از اسلام به قرآن اعتقاد نداشت به پیامبر و انبیا اعتقاد نداشت این قطعا نوع رفتارش مطابق به همین نظام فکری بیدینی او خواهد بود یا بد دینی او خواهد بود نظام کفر اخلاق او بر پایههای کفر خواهد بود بصیرت او بر پایه کفر خواهد بود اگر این شخص دارای ایمان به خدا بود رفتار او ایمانی خواهد شد تقوا، اگر دارای ایمان الهی بود اخلاق او اخلاق الهی خواهد شد بصیرت او بصیرت الهی خواهد شد به همین جهت است که شیطان تیر اصلی نشانه این بنیان و ایمان است میآید ایمان را بگیرد بسیار دقیق نشانه میگیرد شیطان قرنهاست زندگی کرده است قبل از تولد آدم و حوا بوده است امیرمومنان میفرماید چند هزار سال که سالها سالهای عادی شمسی نیست زندگی کرده است فراتر از سطح جهان رفته است به سطح ملائکه رفته است لذا آشناست به نوع حمله؛ جامعه شناسی، روانشناسی، را کامل کار کرده است میداند با چه چیزی و حربهای بر اساس چه اقداماتی طرف را به صید بکشد به همین جهت چون میبیند که اگر ایمان را بگیرد تقوا و اخلاق و بصیرت از بین میرود ایمان را نشانه میگیرد.
شریعتی: این عمود خیمه را در واقع میکشد همه از بین میروند.
حجت الاسلام صفایی: به همین جهت است تیر شیطان ایمان را نشانه میگیرد کینه مومن به دل دارد از عیان تا کند صیدش، این به شکل فوقالعاده حمله میکند تا کند صیدش با دام گران آتش کفر بر تنش سازد روان، حمله میکند به ایمان و اساس و بسیار چیز عجیبی است خدا رحمت کند حضرت امام تعریف میکردند که یکی از علما در حال احتضار بودند شخص امام مشرف شده بودند برای دیدار ایشان در آن حال حضرت امام فرمودند که ایشان خطاب به من کرد گفت آقا گفتم بله، گفت دیدی خدا با من چه کرد؟ مرا از عزیزانم دارد جدا میکند اینجا حمله میکند به رنگها و شکلهای مختلف، خدا رحمت کند مرحوم شیخ غلامرضای یزدی بسیار انسان جلیلالقدر استاد اخلاق مسلط بر مبانی دین در یزد زندگی میکردند ایشان چنان دارای وجاهت علمی و اخلاقی و انسان نازنین که مرحوم حضرت آیت الله بروجردی ایشان را دعوت میکردند قم تا به طلاب درس اخلاق بگوید یعنی این قدر ایشان دارای شرایط عالیه بودند ایشان نقل میکند که من شیطان را به خواب دیدم، دیدم زنجیرهای چندی به گردنش است رنگ رنگ است یک دانه پاره است از هم گسسته است گفت به ایشان خطاب کردم که اینها چیست؟ گفت اینها زنجیرهایی است که میخواهم علما را به زنجیر بکشم گفتم چرا رنگی است؟ گفت هر کسی به رنگی، هر کسی به شکلی، گفتم آن زنجیر پاره مال کیست؟ گفت مال شیخ انصاری است رضوان الله تعالی علیه، گفت چه طور پاره کرد؟ گفت وقتی ایشان مرجع شد در نجف رفتم با ایشان صحبت کردم تلقین کردم به ایشان که شما مرجع جهان تشیع هستید باید خانه آن چنانی داشته باشید دفتر و زندگی آن چنانی داشته باشید و شما نگاه کنید مراجعی که در جاهای دیگر است و زندگی خیلی منظم و مفصل دارند ایشان گفتند آنها در مراکزی زندگی میکنند که سلاطین هستند باید یک شکوهی داشته باشند من نه من یک طلبهای هستم اینجا نیازی نیست گفت مرا عقب راند گفت باز به او حمله کردم نگاه کنید آقا شما اینجا بزرگ نجف هستید اگر این شرایط را نداشته باشید اصلا نجف به بزرگی نمیرسد باید آقای نجف هم بزرگ باشد گفت بزرگی به این حرفها نیست گفت فقهی وارد شدم گفتم که آقا شما نگاه کنید یک منزل کوچکی دارید خودتان طبقه بالا هستید خانم هم طبقه پایین است این طلاب و مردمی که میخواهند بیایند شما را ببینند از این پله بالا میآیند این پله زمین میخورند پله خوبی نیست و شما سبب زمین خوردنشان هستید و این شرعا اشکال دارد...
شریعتی: اینها در واقع همان وسوسههایی است که ما هر روز با آنها مواجه هستیم.
حجت الاسلام صفایی: گفت شیخ یک تأملی کرد دید که مردم لطمه میبینند صدا کرد یکی از افراد که این پله را تعمیر کنید پولی هم که شیخ نداشت از وجوهات باید استفاده میکرد تعمیر کنید که مردم زمین نخورند گفت خوشحال شدم که حرفم را پذیرفت گفت فورا صدا کرد گفت نکنید نکنید مردم از پایین سوالشان را کنند من از بالا جوابشان میآیم پایین و میدهم.
شریعتی: به همین اندازه هم از وجوهات برندارم.
حجت الاسلام صفایی: گفت خلاصه پاره کرده است حریف نشدم حالا به تعبیر ایشان آدم نمیشویم ایشان که خواب دیده بود خودش هم از خوبان بود گفته بود زنجیر من کجاست؟ گفته بود شما زنجیر نمیخواهید ما سوت میزنیم خودتان میآیید. این طوری هست میآید ایمان را نشانه میگیرد اساس و بنیان را نشانه میگیرد و یک تلاشی عظیم در شخصیت انسان شکل میگیرد لذا آن کسانی که ایمان دارند الان به دین و خدا و مبانی دینی باید شکر کنند واقعا سالم ماندند الهی شکر را با چه زبانی ره ایمان نبودی تو الهی درون چاه دنیا مثل چاه است بیرونم کشیدی چو یوسف اندرون چاه سیاهی، باید انسان شکر خدا کند که در وجودش این نورانیت ایمان قرار دارد و این نکته خیلی مهم است که دو خصلت است که انسان داشته باشد فوق العاده مهم است.
شریعتی: حاج آقای صفایی به چه کسانی مومن میگویند؟ یعنی واقعا ایمان همین باور قلبی است که در وجود ماست یا اینکه نه انسانهای مومن نشانههایی دارند که میتوانیم تقویتش کنیم؟
حجت الاسلام صفایی: خدمتتان عرض کنم بحث بعدی ما همین شاخصههای شخص مومن است اما ایمان آن قدر مهم است که ساحت مقدس پیامبر فرمود خَصلَتانِ ليسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَيءٌ؛ دو تا خصلت هست که بالاتر از آن هیچ چیزی زیبا نیست یک الایمان بالله، آن اساس است بعد میگوید النفعة لعبادالله، خدمت برای بندگان خدا که ایمان است ایمان که آمد خدمت میآید بعد میفرماید که خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ اَلشَّرِّ شَيْءٌ، دو تا خصلت هم هست که بالاتر از آن هم شری نیست یک: الشرک والضُّرُّ لِعِبادِ اللّهِ، شرک به خدا و ضرر رساندن به بندگان خدا، لذا ایمان این قدر مهم و اساسی است نکتهای که قابل توجه است این نکته است که ایمان با اسلام فرق میکند ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است در قرآن است قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ این افراد بادیه نشین اطراف مدینه بودند که خدمت پیامبر میرسیدند میگفتند آمنّا، هیچ اطلاعی هم از اسلام نداشتند یک چیزهایی خیلی مختصر، خطاب آمد که قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ۖ بگو به اینها شما ایمان ندارید شما اسلام آوردید ایمان در قلب شما واقع نشده است لذا اسلام با ایمان فرق دارد اسلام یعنی قبول دین اسلام عبودیت ذات اقدس باری تعالی و پیامبر حضرت خاتم الانبیا و اینها را به زبان آوردند همین، این میشود مسلمان و شرایط فقهی خاصی بر این شخص بار میشود مثلا ارث، ازدواج، ولی ایمان یک چیزی فراتر است ایمان در قلب مومن است آن اسلام به زبان است اما ایمان قلب است حاکمیت تمامی چیزهایی که به زبان آوردیم به اسم اسلام در قلب.
شریعتی: روح آن است در واقع.
حجت الاسلام صفایی: لذا قلب انسان این گونه است که وقتی که در قلب انسان خدا حکومت کند دین خدا حکومت کند جایی برای دیگری وجود نداشته باشد و همه چیز را الهی ببیند و الهی بگوید و الهی عمل کند این جوهره ایمان در قلب واقع شده است اسلام حوزه تجلیاش زبان است لذا به ظاهر کسی بگوید که من مسلمانم مسلمان است مگر اینکه انسان یقین پیدا کند که مسلمان نیست اما ایمان حوزه تجلی و استقرارش قلب است لذا این قلب دریای ایمان وجودی انسان است.
شریعتی: و نفاق حاج آقا همین جا شکل میگیرد دیگر یعنی بسترش اینجاست در واقع؟
حجت الاسلام صفایی: بله لذا گفته میشود شخص به زبان من مومنم اما در قلب ایمان وجود ندارد که بحث مفصلی هم انشالله آینده خواهیم کرد به همین خاطر ایمان مهمترین بخش از هندسه وجودی شخصیت انسان است حالا این اعتقاد را چرا میگویند ایمان؟ در فقه لغت یک دانش فوق العادهای است که هم در زبان فارسی است هم در زبان عربی است که من یک نکته ظریف عرض کنم در زبان عربی مثلا میگویم به قل خوردن آب میگویم قَلَیان اگر نگاه کنید نوع بیان با نوع حرکت آن قل خوردن هم یکی است قلیان آب که از بالا به پایین میآید سیل سَیَلان، انسان در دورنش آشوب پیدا میکند هَیَجان، اینها علمی است به نام فقه الغة که در رابطه با آهنگ موسیقی کلام و اوزان کار شده است که هر وزنی مناسب چیزی است در رابطه با ماده کلمات اهمیت دارد به این اعتقادات گفته میشود ایمان چرا؟ از ماده امن است چون کسی که ایمان داشته باشد در مدار امنیت الهی است لذا میگویند ایمان دارد امنیت شخصیتی است که عنایت به آن میشود و این شخص در مأمن و مأوای آن کسی است که به او ایمان دارد لذا گفته میشود ایمان، در تعریف ایمان خیلی نکتههای مهمی است که خود پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت بیان کردند برخی گفتند که ایمان فقط به قلب است به عمل نیست و فقههایی درست شده است مثل مُرجع ایمان به قلب است به عمل کار ندارد ایمان چیز دیگری است عمل هم چیز دیگری است اما ساحت مقدس رسول خدا فرموده است الایمان معرفة بالقلب، آن شناخت و دانش و عرفات قلبی است و 34:17 به زبان آوردن و عمل بالأرکان، ایمان چنان در نظام اسلامی و در نظام فکری معرفت اسلامی جایگاه مهمی دارد که آن بنیانی است که از آن رفتارهای الهی تراوش میکند ایمان هیچ وقت در خودش حبس نمیشود تجلی آن تقواست شما ملاحضه بفرمایید باز حضرات معصومین باز میخواستند تعریف کنند ایمان را این طور گفتند که معرفة بالقلب است که صدّقة العمال که اعمال آن را تصدیق میکند این نکته خیلی مهمی است یعنی حتما باید شخصی که اهل ایمان است اهل عمل هم به مفاد ایمان باشد و الا ایمانش دچار اشکال است.
شریعتی: و شاید برای همین است که قرآن مکرر تأکید میکند آمنوا و عمل الصالحات.
حجت الاسلام صفایی: امام هادی میفرمایند الإیمان ما وَقَّرَتهُ القُلوبُ و صَدَّقَتهُ الأعمالُ؛ آنی است که در قلبها استقرار پیدا کرده است و از آن طرف اعمال آن را تصدیق میکند در ادبیات عرفانی ما بسیار این نکته وجود دارد که قطعا ایمان درون خودش حرکت زا است اساسا ایمان حرکت ایجاد میکند حرکت انسان چه فردی چه اجتماعی زاییده نوع اعتقادش هست به همین خاطر انسانهای مومن یکی از وجوه مهمشان این است که اهل تقوا و اخلاق و بصیرت در اجرای عدالت در تمامی ابعاد چه عدالت حکومتی چه اجتماعی هستند و بصیرت دارند در مقابله با دشمنان انسانیت و نظامهای الهی و دینی بنابراین ایمان محدود نمیشود در معرفت بلکه معرفت این خودش یک ریشهای است که اصلها ثابت و عمل فرعها فی السماء تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؛ لذا انسانها مومن وقتی نگاه میکنی به یک روزشان میبینی تمام میوههای خوش طعم و خوش بوی عمل صالح است به همین خاطر گفتند الا الذین آمنوا و عملوالصالحات اولئک هم خیر البریة، انسانهایی که اهل ایمانند پشت سر عمل صالح انجام میدهند چون ایمان در درون خودش مثل سرچشمهای است که فیاض است فوران میکند و عملزا است به عنوان عمل صالح میفرماید این افرادی که ایمان دارند و از ایمان عمل صالح تراوش میکند اولئک هم خیر البریة، اینها بهترینها هستند جزائهم عند ربهم جنات عدن تجری من تحتی الانهار، بهشت مال اینهاست خالدین فیها ابداً؛ رضی الله عنهم و رضوا عنه، خدا از آنها راضی است و آنها هم از خدا راضی هستند ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ؛ این هم به این خاطر است که یکی از تجلیات ایمانشان این است که خودشان در محضر خدا میدانند خشیت الهی دارند هم در خلوت و هم در جلوت و آشکارا و پیدا، به همین خاطر است که انسانهای با ایمان انسانهایی هستند که بیش از آن که زمینی باشند عرشی هستند و عرشی فکر میکنند و عرش متوجه آنها است چون در عرش ذات مقدس باری تعالی اینها را محبوب خودش دارد و محبت الهی نصیبشان میشود و اینها کاملا مثل خط نور از آسمان به سمت اینها آمده است و اینها در خط نور الهی هستند این نور در قیامت تجلی پیدا میکند يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ؛ اینها نورشان را که از عرش گرفتند الهی هستند در قیامت تجلی این نور دنیایی ایمان در آخرت میدرخشد و اینها مثل یک ستاره زیبا و نورانی روز قیامت میدرخشند و به سمت بهشت میروند با چه کسانی؟ با شمس الشموسهای این ایمان که اهل بیت عصمت و طهارت و انبیاء الهی هستند الحمدالله رب العالمین.
شریعتی: امیر اهل ایمان امیرالمومنین علی بن ابی طالب و فرزندانشان. الهی که این حلاوت ایمان را به ما بچشانند حاج اقای صفایی و امیدوارم که حس کنیم با این حلاوتی که شما بیان کردید احساس میکنم که ذوق و شوق ما برای چشیدن بیشتر ایمان تحریک شد و شاید راهکارهایی که به آن برسیم انشالله. خیلی از شما ممنون و متشکرم نکتهای باقی مانده است در این بخش؟
حجت الاسلام صفایی: بله در رابطه با ارتباط ایمان و عمل فوق العاده تأکید شده است چون برخی ایمان را دو مقوله جدا از هم میدانند ساحت مقدس رسول خدا میفرماید ليس الإيمان بالتمني ولا بالتحلي، ولكن ما وقر في القلب وصدَّقه العمل؛ به ادعا و به آرزو ایمان درست نمیشود ولکن ایمان ما خلّص بالقلب آن چیزی است که قلب را معماری میکند و صدّقته الاعمال، اعمال آن را تصدیق میکند باز آن حضرت فرمود که الایمان و العمل اَخوان؛ اینها دو برادرند ایمان و عمل شریکان فی قرنٍ؛ اینها در یک ردیفند در یک نخ تسبیح هستند لا يَقْبلُ اللّه ُ أحدَهُما إلاّ بصاحبِهِ؛ خداوند هیچ کدام را قبول نمیکند بدون دیگری. اینها متکی به هم هستند این طور هستند که اگر ایمان باشد عمل نباشد خدا ایمان را قبول نمیکند و بالعکس، اینها همه با هم هستند خداوند انشاالله به همه ما این محبت را داشته باشد که همه اهل ایمان باشیم و هم اهل عمل ایمانی به نورانیت و محبت الهی نصیب همه ما شود و محبوب خدا شویم با ایمان انشالله.
شریعتی: و اهل تواصی به حق و تواصی به صبر انشالله که جز اهل ایمانی باشیم که سوره عصر برای ما تشریع و تبیین کند حاج آقای صفایی خیلی از شما ممنونم خدا انشالله حفظتان کند و این مدت که با هم در ایام عید بزرگ غدیر که چه قدر آدم دلتنگ میشود و واقعا این شور و حرارت و نشاط حول محور امیرالمومنین گشتن کاملا محسوس است و انشالله استمرار داشته باشد تا روز عید بزرگ مباهله، در ایام عید غدیر همدیگر را توصیه کردیم به کارهای خیر ما یک طرح قربانی داشتیم از عید قربان تا عید غدیر و 5000 مسجد بانی 5000 قربانی شدند و بانی اطعام عید غدیر و این مشارکت پر شور عزیزانمان در این طرح بسیار عظیم جای بسیار تقدیر و تشکر دارد و امیدوارم که امیرالمومنین به تک تک شما نگاه کند یک گزارشی را امروز خواهیم دید البته حسن ختام برنامه خواهد بود از توزیع قربانی در شهر غدیری سبزوار شهر ملا هادی سبزواری و استاد سبزواری خدا انشالله رحمتشان کند انشاالله ببینید و لذت ببرید بعد از تلاوت آیات در دقایق پایانی با احترام همراه شما هستیم و در محضر حاج آقای صفایی عزیزمان اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه360قرآن کریم
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. امروز روز موسی بن جعفر است حضرت باب الحوائج هستند امیدوارم که حاجات عزیزانمان هر کسی هر حاجتی دارد هر گرفتاری دارد هر خواستهای دارد انشالله به حق نگاه پر مهر حضرت مستجاب شود حاج اقای صفایی هم دعا خواهند کرد انشالله عزیزانمان آمین خواهند گفت.
حجت الاسلام صفایی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد خدایا ظهور آقا امام زمان تعجیل بفرما. چشم ما را به جمال منورش روشن بفرما. دعای خیرش نصیب همه امت اسلامی و همه شما و بینندگان عزیز بگردان. شهدا امام شهدا رفتگان این مردم عزیز به ویژه والدین عزیز غریق رحمت واسعه خودش بدار. طول عمر با عزت به مقام معظم رهبری و سرافرازی روز افزون عطا بفرما. جمیعا مریضهای اسلام به ویژه مریضهای منظور شفای عاجل عطا بفرما. حاجت حاجتمندان در این روز عزیز که روز باب الحوائج است نصیب ما بگردان. مکر جهان استکبار به اشد وجه به خودشان برگردان. حسن عاقبت و ایمان الهی تا آخرین زمان حیات و در آخر شفاعت اهل بیت در آخرت نصیب ما بفرما. رب صل علی محمد و آله محمد.
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. حضرت حاج آقای صفایی خیلی از شما ممنون و متشکرم انشالله خداوند شما را حفظ کند و خیلی ممنون و متشکرم از توجه و عنایتتان با آقا مهدی عبداللهی قرار است سفر کنیم به سبزوار و شهر غدیر و ولایی، به همه عزیزانمان در تمام خراسانها شمالی و جنوبی و رضوی با دل وجانم سلام میکنم و این گزارش را با احترام تقدیم نگاه همه اهالی خوب سمت خدا تا فردا و تا سلامی دوباره.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله الذی جعل من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و ائمة المعصومین علیهم السلام سلام بینندههای عزیز و محترم سمت خدا اینجا دیار سربداران سبزوار شهر شیعیان امیرالمومنین و زادگاه علما و مشاهیر و عزیزانی چون ملا هادی سبزواری، ما این بار در روز عید غدیر سعید خم افتخار این را داریم خدمت عزیزانمان در این شهر غدیری رسیدیم و قرار است که اطعام روز عید غدیر را در کنار خانوادهها و مردم مهربان و ولایی سبزوار انشالله انجام بدهیم و تصاویری را ضبط کنیم و تقدیم شما کنیم یکی از اتفاقات خوبی که از اول ما ذیحجه توسط شما مخاطبین عزیز برنامه سمت خدا افتاد طرح 5000 مسجد 5000 قربانی و 500000 اطعام عید غدیر بوده که الحمدالله با مشارکت شما این اتفاق مبارک دارد در جای جای کشور عزیز و اسلامی ما رقم میخورد به نمونه اینجا در شهرستان سبزوار در جوار امامزاده شعیب بن موسی در صبح روز سعید غدیر خم زائرین و مجاورین این آستان مقدس گرد هم آمدند و بعد از دعای ندبه قرار است انشالله اطعام شوند شهر غدیری سبزوار سرشار از شادی و خوشحالی است یکی از موکبهایی که از صبح مشغول توزیع اطعام است موکب امام حسن مجتبی است که عزیزان ما اینجا مشغول توزیع اطعام ظهر عید غدیر هستند. کنار اتفاقات قشنگی که در شهر غدیری سبزوار میافتد بر و بچههای خوب ستاد غدیریون بخشی از اطعام روز عید غدیر را آوردند در مسیر سبزوار به مشهد و زائرینی که از این مسیر به سمت مشهد راهی هستند امروز سر سفره امیرالمومنین مهمان هستند. بعد از اتفاقات مبارکی از دیشب شب عید غدیر و امروز روز عید غدیر درشهر غدیری سبزوار افتاد به همت شما مخاطبین برنامه سمت خدا خیلی از عزیزان تقاضا کردند که در امروز که روز عید غدیر است قربانیهایی انجام شود که ما این قربانیها را در صبح روز عید غدیر انجام دادیم و بستههای قربانی را آوردیم در دل روستاهایی که عمدتا محرومند و دسترسیشان به مرکز شهر سبزوار یک ذره سختتر است.