اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-03-22-حجت الاسلام میرباقری-امنیت در پرتو توحید الهی

بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می‌کنم حضور شما خانم‌ها و آقایان شما مهمانان ارجمند، زائران ارزشمند و همراهان و همدلان عالی مقام برنامه سمت خدا در ماه ذی‌القعده ماه رضوی آن هم یکی از روزهای مخصوص زیارتی علی بن موسی الرضا توفیق دارم که در غیاب دوست ارجمندم جناب آقای شریعتی در قطعه‌ای از بهشت باشم مشهد مقدس و ویژه برنامه سمت خدا را تقدیم‌تان کنیم با تلاش همکاران ارجمند در مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی و همکاران خدوم و پر تلاش در شبکه سه سیما امکان زیارت از راه دور شما فراهم شد در این روز که بیست و سومین روز از ماه ذی‌القعده روز زیارتی مخصوص امام دانش مهربانی‌ها حضرت علی بن موسی الرضا هست خیلی خیلی خوش آمدید در حضور شما سلام می‌کنم به کارشناس برنامه جناب استاد میرباقری حاج آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله خدمت حضرت عالی و همه مخاطبان عزیز عرض سلام و ادب دارم امیدوارم که از برکات این روز بهره کامل را ببریم روزی است که نقل شده است که زیارت حضرت دعوت شده زیارت خاصه امام رضاست بزرگان حضرت آیت الله گلپایگانی و دیگران خیلی تأکید بر زیارت امام رضا کردند.
حاج آقا قبول باشد زیارت‌تان بزرگوارید.
حجت الاسلام میرباقری: آقازاده‌شان به من می‌فرمودند که یکی از آقایان از ایشان دستور خاصی خواسته بود فرموده بودند که زیارت 23 ذی‌القعده امام رضا فراموش نشود و خیلی مؤکد بودند الا ایها الحال روزی است که روز مخصوص زیارت حضرت است کسانی که از نزدیک توفیق داشتند که الحمدالله ما هم که خدا روزی‌مان کرده است من همیشه گفتم برای اینکه انشاالله زیارت ما مقبول شود از طرف دوستان حضرت و محبین حضرت که دور هستند ما اینجا قصد نیابت می‌کنیم که حضرت ما را راه بدهند.
 اصلا حاج آقا قرار است دوستان‌مان در سمت خدا این است که هر جایی که بودند از اماکن مقدسه و بقاع متبرکه و مشاهد مشرفه همه نائب الزیاره هم باشیم به ویژه ما که امروز توفیق داریم در مشهد مقدس و حرم امام رضا هستیم حتما نیت زیارت نیابتی خواهیم کرد همان طور که حاج آقا فرمودند اما حاج آقا در کلام ائمه معصومین علیهم السلام...
حجت الاسلام میرباقری: حالا یک نکته‌ای بگویم زیارت از راه دور انشاالله عزیزانی که مخاطب هستند فراموش نکنند انشاالله ولو زیارت کوتاه امام رضا در هر جایی که هستند انشاالله بخوانند ما هم اینجا نیابت می‌کنیم انشاالله.
+ انشالله حاج آقا می‌خواستم این نکته را عرض کنم که چه حس خوبی دارد وقتی که به این کلام ناب از حضرت رضا توجه می‌کنیم که امام مونسی دلسوز، پدری مهربان، برادری همدل است و در بین این مونسان دلسوز و پدران مهربان و برادران همدل یک جایگاه ویژه‌ای حضرت علی بن موسی الرضا دارند که انشالله استاد توضیح خواهند فرمود بفرمایید.
حجت الاسلام میرباقری: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. من دوست داشتم این حدیث معروفی که از امام رضا(ع) همه شنیدند و فوق العاده حدیث لطیف و پر معنایی است ترجمه کنم و تقدیم کنم دو نکته‌اش را فرمایش حضرت عالی هم که در آن حدیث نورانی از امام رضا نقل شده است که امام و امامت را معرفی می‌کنند ده‌ها صفت برای امام گفتند که هر کدام جای بحث دارد یکی همین است الامام، الانیس الرفیق و الوالد الشفیق والاخ الشقیق والامُّ البّرة بالولد الصغیر؛ یک بخشی از خصوصیاتی است که حضرت برای امام عرض کردند انشالله آنجا هم که رسیدیم عرض می‌کنم که چرا انسان با امام احساس امنیت می‌کند؟ عرض کنم خدمت‌تان ببینید این حدیث معروف را مرحوم صدوق در توحید نقل کردند حدیثی است که مکرر نقل شده است سندش هم دیگر سلسلة الذهب است دیگر، همه شنیدید یک وقت حضرت از نیشابور بیرون می‌آمدند مردم دور حضرت را گرفتند و علما بودند قلم به دست گفتند آقا یک حدیث از جدتان برای ما نقل کنید حضرت این حدیث را نقل کردند خیلی عجیب است که حالا پدرشان حضرت موسی بن جعفر از امام صادق از امام باقر از امام سجاد از امام حسین عن امیرالومونین عن رسول الله عن جبرئیل عن الله تعالی، می‌گویند سلسلة الذهب یعنی واقعا سند سند بی‌نظیری است این حدیث سلسلة الذهب را حضرت نقل کردند که خدای متعال فرمود: كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي بشرطها و شروطها و انا من شروطها؛ کلمه لا اله الا الله حصن من است و اگر کسی داخل این حصن شد از عذاب من در امان است و این هم این وادی توحید که وادی امنیت است رسیدن به امنیت در توحید شروطی دارد که یکی خود من امام رضا هستم حالا می‌دانید که چند مطلب است در این بیان نورانی که هر کدام قابل گفتگو است این کلمة لا اله الا الله چیست؟ مقصود از کلمه صرفا لفظ است همین قول لا اله الا الله است که خود این قول خیلی مهم است؟ در روایات دیدید در آغاز توحید صدوق آنجا روایاتی را نقل می‌کنند که افضل اذکار است اگر کسی در روز صد مرتبه ذکر لا اله الا الله را بگوید کسی در فضیلت بر او سبقت نمی‌گیرد مگر این که این ذکر را بیشتر گفته باشد خود این ذکر فوق العاده است نفی غیر، نفی ربوبیت از غیر و سرسپاری به خدای متعال است این نفی و اثبات که همه دعوت انبیا در این خلاصه می‌شود در همین نفی و اثبات است خیلی ذکرمهمی است آیا مقصود از کلمه همین ذکر است یا نه واقعا وادی توحید یک عالمی است همان کلمه طیبه است أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ؛ که خدا یک مثلی می‌زند می‌فرماید کلمه طیبه که همین کلمه توحید است همین کلمه لا اله الا الله است مثلش یک شجره‌ای است که شجره طیبه است اصل ثابتی دارد ریشه مستقری دارد شاخه تناوری دارد ساقه‌هایی دارد شاخ و برگی دارد میوه‌هایی دارد که در اختیار قرار می‌گیرد حضرت فرمودند این شجره توحید است آیا مخصوص صرفا همان کلمه لفظی است؟ یا نه این حقیقت توحید است که مثلش مثل یک شجره است؟ آن وقت حضرت وقتی توضیح می‌دهد این شجره را در واقع آن ممثلی که این درخت مثل بر اوست کلمه توحید را همین کلمه لا الا الا الله را حضرت وقتی می‌خواهند توضیح دهند می‌گویند این مثل است قرآن می‌فرماید این مثل است دیگر مثلش یک درخت پاک ریشه دار است تنه اصیلی دارد شاخه‌هایی دارد برگ‌هایی دارد میوه‌هایی دارد حضرت فرمودند اصل ریشه این درخت وجود مقدس نبی اکرم است عالم توحید ریشه عالم توحید اسال عالم توحید اصل عالم توحید وجود مقدس نبی اکرم است آن بدنه اصلی این شجره توحید امیرالمومنین است یعنی آن مثل ممثلش این است آدم اگر بخواهد کلمه توحید را بفهمد این مثل را ابتدا درک کند بعد آن که پشت این مثل است و با این مثل می‌خواهند توضیحش بدهند آن همین شجره است وجود مقدس نبی اکرم، امیرالمومنین، فرمود شاخه‌ها ائمه هستند برگ‌ها محبین و شیعیان هستند میوه‌های این درخت معارفی است که از اهل بیت به دوستان‌شان میرسد اگر کسی این ممثل را درک کند می‌فهمد کلمه لا اله الا الله در عالم کلمه ایمان و توحید صرفا یک لفظ نیست انسان با این لفظ باید وارد وادی توحید و عالم توحید شود متصل شود به نبی اکرم و امیرالمومنین و ائمه بشود برگ این درخت تمام وجودش در دامن این درخت بشکفد رشد کند از او طراوت بگیرد از او ارتزاق کند آن طرفش هم وادی کفر هم صرفا انکار لفظی نیست یک عالمی است عالمی که ائمه جور شیاطین درست می‌کنند بنی امیه و بنی عباس درست می‌کنند همین کلمه کفر است کسی ممکن است برگ آن درخت باشد در دامن آن درخت رشد کند شکوفا شود پس یکی خود کلمه لا اله الا الله هم از ذکر لا اله الا الله حقیقت شجره توحید در عالم وادی توحید در عالم وادی امر است کسی از اینجا رفت موحد شد نفی غیر کرد ربوبیت خدا را پذیرفت برای غیر در عالم حساب و کتاب در عالم باز نکرد از غیر نخواست و به غیر دل نبست از غیر نترسید به غیر امیدوار نشد این می‌رسد به وادی توحید یک قدم بیاید جلوتر اگر کسی متصل به نبی اکرم و امیرالمومنین و اهل بیت شد این آدم وارد کلمه توحید و وادی توحید در عالم شده است می‌شود یک برگی در دامن این درخت و از این ارتزاق می‌کند این یک. نکته دوم می‌فرماید حالا اگر کسی به توحید رسید توحید امنیت ایجاد می‌کند برای آدم این هم چه طور توحید امنیت می‌آورد؟ یعنی نقطه مقابلش اگر انسان مشرک شد از توحید خارج شد دچار ناامنی می‌شود امنیت از چه؟ أمِنَ من عذاب الله، این هم جای توضیح دارد که عذاب چیست؟ عذاب الله؟ چون می‌دانید عذاب الله غیر از آن سختی‌هایی است که برای موحدین در راه بندگی خدا پیش می‌آید در راه دفاع از کلمه توحید پیش می‌آید آن ابتلائات و امتحاناتی که بر سر وادی توحید است خیلی وقت‌ها همواره با یک سختی‌هایی است خیلی وقت‌ها دشمنان توحید برای مومنین مشکلات ایجاد می‌کنند این مشکلات عذاب نیست انسان از این مشکلات نباید پا پس بکشد عقب نشینی کند بنابراین یکی این است که عذاب الله یعنی چه؟ سید الشهدا روز عاشورا در متن وادی امن است اوج سختی‌ها هم هست این آیه شریفه در سوره فجر، سوره فجر سوره سید الشهداست اگر کسی در نمازهای مستحبی و فرایض بخواند گفتن با سید الشهدا محشور می‌شود یک قسمت به خاطر آن آیات پایانی است خطاب به حضرت می‌شود در گودی قتله گاه يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً؛ این مقام اطمینان و آرامشی که حضرت دارند دور از ناامنی هستند این مقام اطمینان، اطمینان در سختی است خلف نباید شود بین آن سختی‌هایی که از ناحیه دشمن می‌آید و آن عذاب الله یک تعبیری در سوره مبارکه عنکبوت است که در سوره مبارکه عنکبوت اتفاقا بحث از ابتلائات و امتحانات بر سر وادی ایمان است دیگر همین مومنینی که می‌خواهند به وادی امن برسند به وادی توحید برسند وارد کلمه توحید شوند امتحانات سختی پیش روست بسم الله الرحمن الرحیم الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؛ مردم دچار خطای در محاسبه نشوند که اگر ادعای ایمان کردند ما آنها را دچار فتنه قرار می‌دهیم چرا؟ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ، ما امت‌های قبلی را هم در یک فتنه‌هایی فرو بردیم چرا؟ چون در دل این فتنه‌ها است که وادی ایمان شکل می‌گیرد و مومن مومن می‌شود اگر مومن شد به امنیت می‌رسد ببینید انسان مومن به امنیت می‌رسد ولی برای اینکه به امنیت برسد باید یک امتحاناتی پشت سر بگذارد اگر آنها را پشت سر نگذارد قول به ایمان دارد أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؛ وادی ایمان وادی حرف نیست وادی از دل ابتلائات می‌گذرد باید از دل ابتلائات عبور کند برسد به وادی ایمان اگر به وادی ایمان رسیدی وادی امن است ببینید در مسیر رسیدن به وادی ایمان امتحانات سختی است.
+ شاید حاج آقا اشاره داشته باشد به این شعر که بی‌عمل سودی نیابی از دعای بی‌عمل سودی نیابی از دعای لیس للانسان ما سعای. یعنی در این مسیر آنچه که به زبان جاری می‌شود باید قصد اقدام عمل داشته باشد به آن آزمون‌ها و امتحاناتی که هست.
حجت الاسلام میرباقری: یعنی خدای متعال آدم را می‌برد در فتنه‌هایی این فتنه‌ها هم بر سر راه ایمان است فتنه‌ای است که دشمنان ایجاد می‌کنند به دشمن مهلت می‌دهند به بنی امیه مهلت می‌دهند به بنی عباس مهلت می‌دهند معلوم است قدرت پیدا می‌کند هارون الرشید به ابرمی‌گوید هر کجا ببار در مملکت من می‌بارید بعد هم آنها بر سر راه ما مشکل ایجاد می‌کنند یعنی ببینید در همین دوره بنی عباس که به اسم اهل بیت قیام کردند به آنها قدرت که رسیده است چه قدر سادات بنی الزهرا را لای جرز دیوار گذاشتند فقط حجاج و بنی امیه نبودند بنی عباس هم این کار را می‌کردند پس بر سر راه ایمان یک دستگاه شیطان است این دستگاه شیطان دستگاه دشمنان ایذا ایجاد می‌کند آن وقت قرآن در همین سوره آیه دهم است به نظرم بعد از اینکه می‌فرماید وادی ایمان وادی است از دل ابتلائات سخت عبور می‌کند مجاهدین از دل این امتحانات پیروز بیرون می‌آیند وَ مِن الناس مَن یقول آمنّا بر می‌گردد به همان آیه اول یک عده در زبان می‌گویند آمنا بالله ولی فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ؛ کسی که مومن است باید وارد این وادی ایذا شود رنجه‌ها را تحمل کند وقتی که اوذی فالله در راه خدا اذیت می‌شود چه کسی اذیت می‌کند؟ خدایم متعال اسم آن را نگفته است پیداست دشمنانند دستگاه دشمن بنی امیه و فرعون و الان مستکبرین عالم بر سر راه موحدین ابتلائات ایجاد می‌کنند شما اگر دست از ایمان بردارید امام بزرگوار ما می‌فرمود اگر ما دست از اسلام برداریم دشمن با ما کاری ندارد همه دعوایش با ما سر این است که ما می‌خواهیم مسلمان بمانیم مومن بمانیم با امیرالمومنین و امام رضا حرکت کنیم با وجود مقدس نبی اکرم حرکت کنیم پس رنج ایجاد می‌کنند آن وقت یک عده می‌گویند ما مومن هستیم فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ؛ ایذا در راه خداست یعنی همین یعنی این ایذایی است که اگر خوب تحمل کنید مسیر شما را به سوی وادی توحید باز می‌کند نه آنهایی که ایذا می‌کنند برای خدا ایذی نمی‌کنند ابن زیاد و عمرسعد نمی‌خواهند اصحاب سیدالشهدا به خدا برسند ولی آنهایی که تحمل می‌کنند به خدا می‌رسند خدای متعال این ایذی را تبدیل می‌کند به نردبان سلوک پس ما یک ایذی دشمن داریم که دشمن می‌خواهد مانع ایجاد کند اذیت کند ولی اگر در دلش رفتی این می‌شود اوذی فی الله، نمی‌فرماید آنها برای خدا اذیت می‌کنند آنها برای خدا اذیت نمی‌کنند عمرسعد که برای خدا که کار نمی‌کند ابن زیاد که برای خدا کار نمی‌کند ولی اگر تحمل کردی می‌شود مسیر و نردبان سلوک، می‌فرماید یک عده‌ای وقتی در راه خدا ایذی پیش می‌آید ایذی که نردبان سلوک است خداوند که بیخودی اجازه نمی‌دهد که فرعون اذیت کند این دست آن را باز گذاشتن بستر سلوک برای بنی اسرائیل درست کردن است برای حضرت موسی درست کردن است دست بنی امیه و بنی عباس باز است بستر رشد برای امت اسلام باز می‌شود ولی به شرط اینکه این ایذی فی الله را عذاب الله نبینند جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ؛ یعنی چه؟ یعنی پا به فرار می‌گذارد از عذاب خدا به وادی امن باید برویم پناهگاه باید برای خودمان درست کنیم ولی از ایذی ناس اذیت‌هایی که در راه خداست ما باید به دل این عذاب برویم خود این وادی ایذی و اذیت است تحمل این اذیت است که ما را به حقیقت توحید و وادی امن می‌رساند. ببینید این هم یک نکته در این حدیث نورانی، که ما یک ایذی داریم که این ایذی دشمن است خیلی هم گاهی سنگین می‌شود عاشورا به پا می‌کند می‌کشند بر بدن‌ها اسب میتازند سرها را به نیزه می‌زنند اهل بیت را به اسارت می‌برند ولی این ایذی فی الله است عرض کردم باز خلف نشود نگوییم آنها می‌خواستند مردم را به خدا برسانند آنها که نمی‌خواستند مردم را به خدا برسانند آنها می‌خواستند راه خدا را ببندند ولی اگر زدی در دل این فتنه از آن طرف به خدا می‌رسی اصحاب سیدالشهدا در عاشورا به خدا می‌رسند پس این عذاب الله نیست پس خلف نشود که اگر گفتیم وادی توحید وادی امن است پس چرا موحدین این همه در عالم در ابتلائات سنگین بودند؟ موحد در عین اینکه در متن ابتلاء است در وادی امن است اصحاب عاشورا در روز عاشورا در وادی امن بودند در روایت دارد هر چه به ظهر عاشورا نزدیک می‌شد اصحاب خاص سیدالشهدا چهره‌شان برافروخته‌‌تر میشد بیشتر به ابتهاج و امنیت و نشاط می‌رسیدند پس اگر گفته شده وادی توحید وادی امن است پس این کلمه صرفا لفظ نیست خود این کلمه لفظ خیلی مهم است آدم با این ذکر نفی اغیار می‌کند تعلق به خدای متعال ایجاد می‌کند در خودش خدای متعال را تنها به عنوان الله می‌پذیرد همه را نفی می‌کند ولی فقط این نیست وادی توحید شجره طیبه توحید است اصلش وادی نبی اکرم و اهل بیت است باید بروید در آن عالم تا موحد شوی مَن دخلَ حصنی آن وادی حصن است آن وقت اگر در این حصنی که خدا در عالم ایجاد کرده است رفتی یک امنیتی پیدا می‌شود این امنیت از امنیت من عذاب الله است نه امنیت از ایذا و سختی است لذا کسی که در دل آن سختی‌هاست الان که در وسط این سختی‌هاست اگر موحد باشد در امنیت مطلق است امن از عذاب خداست.
+ حاج آقا اگر صلاح می‌دانید آن قسمت بعدی حدیث سلسلة الذهب که جایگاه ویژه امام رضا آن شرط و شروط که آقا می‌فرماید من شرطها...
حجت الاسلام میرباقری: حالا این را عرض می‌کنم من فقط می‌خواهم سر فصل‌هایی که روی آن کار شود و این یک بیان‌های مفصلی در قرآن دارد در سوره حضرت ابراهیم در سوره‌های دیگر که چرا وادی توحید وادی امن است؟ چرا اگر موحد نشدیم در رنج هستیم آن هم نه رنجی که مردم درست می‌کنند عذابی که خدا در عالم به پا کرده است؟ آن وقت آن وادی عذابی که خدا به پا کرده است کجاست؟ وادی عذابی که خدا به پا کرده است وادی شیطان است خدا به شیطان اجازه داده است اگر رفتی دنبال شیطان خود شیطان و دستگاه همان طور که وادی نبی اکرم وادی امنیت است وادی فرعون و دشمنان وادی بنی امیه و بنی عباس همین طور که امام رضا محیط امن است بنی امیه محیط عذاب است یک تعبیری قرآن دارد که وقتی که غرق شدن فرعون را خدا توضیح می‌دهد که به حضرت موسی می‌گوید برو دریا را بشکاف می‌خواهیم آنها را غرق کنیم آنها آمدند وسط دریا یک میلیون لشکر یکجا غرق شد قرآن می‌فرماید هیچ کسی برایشان گریه نکرد ذره‌ای برای‌‌شان اهمیت قاعل نبود که حالا یک میلیون لشکر را در آب یکجا خفه کردی بعد می‌فرماید که با غرق فرعون بنی اسرائیل را نجات دادیم مِن عذابٍ مُهین، یک عذابی که همراه با خواری بود رنج با خواری و تحقیر، این عذاب چیست فکر می‌کنید؟ قرآن توضیح می‌دهد مِن فرعون، خود فرعون سخت‌ترین عذاب بود چرا؟ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ؛ کسی که علو دارد دیگران زیردستش تحقیر کشند کسی که می‌خواهد برتری جویی کند کسی که می‌خواهد از دیگران بدوشد علو یعنی این دیگر یعنی می‌خواهد همه برای او کار کنند نردبان او باشند زیر پای او باشند فرش زیر پایش باشند کسی که می‌خواهد برتری جویی در او هست و اسراف از دایره خودش پایش را بیرون می‌گذارد ادعای خدایی می‌کند این آدم محیط ولایتش محیط رنج است برای دیگران همه را می‌خواهد تحقیر کند برای خودش، الان چرا نظام استکبار عالم هم محیط عذاب است اگر آدم چشمش را باز کند؟ چون می‌خواهند آدم را تحقیر کنند ببینید این محیط رنج این جهنم و عذاب خود محیط ولایت شیطان است عنایت می‌فرمایید لذا دارد و النّار في هذه الآية ولاية آل محمّد صلَّى اللّٰه عليه و آله و سلم؛ محیط آتش اگر کسی باطن بین باشد باطن آتش ولایت شیطان است ولایت اولیای طاغوت است ولایت فرعون‌هاست. این عذاب همراه با خواری است چرا؟ چون إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ؛ آن طرف خدای متعال وقتی دستگاه ولایت را که بر مومنین و دوستان خودش قرار داده است دوستانش را معرفی می‌کند فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ شش صفت برای آنها می‌گوید خدا را دوست دارند، خدا آنها را دوست دارد، در مقابل مومنین احساس ذلت می‌کنند، فروتن هستند، در مقابل کفار عزیزند در راه خدا مجاهدت می‌کنند، خسته نمی‌شوند، میفرماید ولایت شما با چه کسی است؟ إنّما ولیّکم الله، یکی از آیاتی که ائمه مکرر گفتند برای اثبات ولایت امیرالمومنین این است إنّما وَلیّکُم اللهُ وَ رسولُهُ وَ الّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعونَ؛ ولی شما خداست و رسول و مومنینی که ولایت الله که محیط امن است خداوند رحیم مهربان است صاحب همه اسماء صفات اگر او را قبول کردید در وادی امن هستید این توضیح  می‌خواهد بعد هم ولایت رسول است این رسول هم ولایتش محیط امن است محیطی است که این رسول فرق می‌کند با فرعون، فرعون چه می‌کند؟ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ؛ تحقیر می‌کند آدم‌ها باید کوچک شوند که از فرعون تبعیت کنند آدم بزرگ که سر از پنجره دنیا بیرون کرده است که از دنیا بیرون نمی‌رود که، سحره فرعون همین که به حضرت موسی می‌رسند دیگر از فرعون رویگردان می‌شوند می‌گوید به نخلستان‌ها به دار می‌آویزند شما را، می‌گویند تو کاری از دستت برنمی‌آید، إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا؛ دستت به ما نمی‌رسد ما از عالم ولایت تو بیرونیم. ببینید فرعون چه می‌کند؟ تحقیر آدم باید کوچک شود تا از مستکبرین عالم تبعیت کند آدم اگر کوچک نشود در عالم دنیا محسورش نکنند دنبال ترامپ و بایدن و اینها نمی‌رود ولی وقتی می‌خواهی با امیرالمومنین راه بروی ولایت نبی اکرم این طور نیست وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتی‌ کانَت عَلَیهِم. قول‌ها را باز می‌کند این وادی وادی امیرالمومنین است ان وقت ولی شما کسی است که خدا و رسول و آن مومنینی که دائما در حال زکاتند و دائما در حال صلاة هستند و در حال رکوعند مصداق‌شان انگشتر دادن امیرالمومنین است امیرالمومنین فرق فرعون چیست؟ چرا فرعون عذاب است؟ چون فرعون إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ؛ ولی کسی که دستش در دست خداست دائما متصل به خداست نمی‌خواهد از دیگران چیزی بگیرد بلکه از خدا می‌گیرد یُقیمون الصَّلاة و یَؤتون الزَّکاة، این زکاتی که امیرالمومنین فقط زکات مالی نیست امنیت و آرامش و ایمان ما همه چیز ما زکات امیرالمومنین است پس ببینید چرا امیرالمومنین محیط ولایتش امن است؟ یک بحث این است که چرا وادی توحید وادی امن است؟ چون خدای بی‌نیاز است و صاحب همه اسماء حسنی است. رسول اکرم چرا؟ چرا امیرالمومنین ولایتش ولایت امن است؟ به خاطر اینکه یُقیمون الصَّلاة و یَؤتون الزَّکاة و هُم راکعون، است دستش در خزائن بی‌منتهای خداست از خدا می‌گیرد از آن خزائن... خودش را به رنج می‌اندازد چرا سیدالشهدا برای محبینش امنیت ایجاد می‌کند؟ چون خونش را می‌دهد تا آنها را حفظ کند نزدیک‌ترین آدم‌هایش را می‌آورد برای اسارت می‌دانید وقتی آمدند برای مباهله آن عالم بزرگ مسیحی گفت ببینید چه را می‌آورد اگر دوردست‌ها را آورد با او مباهله کنید وقتی دیدند وجود مقدس امیرالمومنین أنفسنا حضرت زهرا و حسنین را آوردند گفت با اینها مباهله نکنید این کسی که نزدیک‌ترین آدم‌هایش را آورده است پایش جای محکمی است ببینید من عرضم این است سیدالشهدا که همه عزیزانش را می‌آورد که دست ما را بگیرد این وادی ولایت امن است فرعونی که زیر پای همه ما را می‌کشد که خودش غنیتر شود فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ؛ سفره همه را تنگ می‌کند که سفره خودش گسترده‌تر شود کنار او آدم احساس امنیت نمی‌کند علوش برای آدم حقارت می‌آورد عذاب مُهین است اسرافش ما را محدود می‌کند دائما سفره ما را می‌بلعد ببینید فرق این دو امام چیست؟ پس دو وادی است وادی شرک و وادی توحید، ولایت اولیای طاغوت و ولایت امام حق، امام رضا می‌گویند که شرط این امنیت من هستم کسی به توحید بدون امام نمی‌رسد عرض کردم چون توحید لفظ نیست شجره طیبه است اصلش نبی اکرمند شاخ و برگش نبی اکرم هستند اگر بخواهید در وادی توحید بیایید باید به اینها متصل شوید بدون اینها توحید در عالم نیست پس امام شرط توحید است یک نکته مهم امام رضا اینجا می‌گویند وَ أنا نمی‌گویند امامت یک بحث مهمی است در دوره امام رضا(ع) در دوره ائمه قبلی خیلی وقت‌ها ائمه تقیه می‌کردند امام بعدی را به راحتی معرفی نمی‌کردند آرام آرام بین مومنین معرفی می‌شدند در زمان موسی بن جعفر هم شما ببینید امام صادق به چند نفر وصیت کردند یکی حضرت موسی بن جعفر است یکی برادر بزرگ‌تر حضرت است، یکی استاندار همان مدینه است یعنی مستقیم معرفی نکردند زراره که از اصحاب خاص امام صادق است وقتی امام صادق از دنیا رفتند پسرش را فرستاد مدینه ببیند امام بعدی چه کسی است؟ عنایت می‌کنید بعد هم از دنیا رفت در همین راه تا بیایند حضرت فرمود از آن کسانی است که وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا؛ این دنبال امام بوده است قَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه؛ امام رضا یک نکته‌ای دارند راجع به زراره می‌فرمایند زراره می‌دانست امام بعدی چه کسی است می‌دانست حضرت موسی بن جعفر امامند امام صادق این را به زراره گفته بود زراره از السابقون السابقون امام صادق است طبق روایات در رجال کشی دارد السابقون است زراره این را می‌دانسته است امام رضا فرمودند چرا فرستاد پسرش را که برود جستجو کند بعد هم قبل از اینکه پسرش بیاد گفت من نمی‌دانم هر کسی که امام صادق فرموده است امام رضا فرمودند به خاطر اینکه احتمال می‌داد حضرت موسی بن جعفر هنوز حاضر نیستند اسم‌شان اعلام شود می‌خواهند امامت‌شان مخفی بماند این‌قدر کار سخت است زراره‌ای که می‌داند اعلام نمی‌کند منتظر است بیاید ببیند حضرت موسی بن جعفر خودشان را معرفی کردند یا نه؟ ولی امام رضا شخصا خودش را معرفی می‌کند در مجلس مأمون اهل بیت ما هستیم آل الرسول ما هستیم شما نیستید چرا؟ چون در دوره بنی عباس اینها بعد از سیدالشهدا گرایش به اهل بیت گسترش پیدا کرد اینها به عنوان دفاع از حقوق اهل بیت قیام کردند بنی عباس و به قدرت رسیدند لذا بعضی خیال می‌کردند این قیام به نفع اهل بیت است به امام صادق می‌گفتند شما بیایید وسط کار به نفع شماست حضرت فرمودند این برای ما نیست دستگاه بنی عباس است دستگاه بنی عباس که روی کار آمدند به اسم اهل بیت آمدند لذا امام رضا دیگر شخصا خودش را معرفی می‌کند لذا بعد امام رضا دیگر انشعاب نیست به قیمت شهادت امام تمام شده است ولی امام مسیر امامت را دیگر واضح کردند در تقیه نیست از تقیه بیرون آوردند چون جای تقیه نیست چون بنی عباس به اسم آل الرسول قیام می‌کنند امام رضا می‌گویند وَ أنا، فقط این جا نیست در جای دیگر هم امام خودشان را شخصا معرفی می‌کنند.
+ بسیار عالی خیلی متشکرم حاج آقا نکات فوق العاده ارزشمندی را اشاره فرمودید این مبحث گسترده را جناب استاد میرباقری در این دقایق کوتاه با تسلط و تبهر ارائه دادند یک نوبت کوتاه دیگری انشالله بعد از تلاوت قرآن خدمت‌شان هستیم و برای جمع بندی استفاده خواهیم کرد برویم در محضر قرآن کریم زانو بزنیم و گوش دل و جان بسپاریم به تلاوت آیات نورانی قرآن از صفحه 333 قرآن آیاتی از سوره مبارکه حج با این مقدمه که گفتار کریمه خدا قرآن است خوبی ز بدی کند جدا قرآن است هر جا که گره به کارها می‌افتد محبوب‌ترین گره‌گشا قرآن است.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه333قران کریم
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
 اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم از زبان همه عرض می‌کنم که ز آستان رضایم خدا جدا نکند من و گدایی از این آستان خدا نکند. قبول باشد انشاالله زیارتتان شما دوستان عزیزی که سمت خدا را دنبال می‌کنید در سالروز زیارتی مخصوص حضرت علی بن موسی الرضا(ع) از مشهد مقدس حرم مطهر امام دانش و مهربانی‌ها خدمت‌تان هستیم و می‌دانید که در کنار اینکه زیارت در این شب و روزها چه نزدیک چه راه دور بسیار سفارش شده است زمینه‌سازی زیارتی دیگران هم بسیار ارزشمند است مستحضر هستید شاید بارها در برنامه اعلام شده است که عزیزانی که تمایل دارند فراهم کنند زمینه زیارت اولی‌ها را زمینه‌ساز حضور زائر اولی‌ها در حرم امام رضا باشند می‌توانند شماره 8 را به 20000303 ارسال کنند و توضیحاتی برای‌شان داده می‌شود از سیستم که به چه شکل مشارکت کنند برای حضور زائر اولی‌ها یک بار دیگر عرض می‌کنم ارسال عدد 8 به 20000303 هم چنان خدمت استاد میرباقری هستیم حاج آقا خدمت شما هستیم.
حجت الاسلام میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم عرض کردم که وجود مقدس امام رضا در این حدیث نورانی سلسلة الذهب توجه دادند ما را به امنیت که انسان چه طوری به امنیت می‌رسد؟ اولا توضیح دادند که مقابل امنیت عذاب الله است و الا ایذی و رنج‌هایی که دشمنان و شیطان سر راه مومنین ایجاد می‌کنند که گاهی رنج‌های شدیدی است اینها انسان را از امنیت جدا نمی‌کند انسان اگر به وادی توحید رسید ولو در ایذی و رنج باشد ولی عرض کنم در وادی امن است خدای متعال این رنج را تبدیل می‌کند به نردبان سلوک و امنیت در کنارش برای انسان ایجاد می‌شود این وادی توحید در مقابل وادی عذاب الله عرض کردم وادی عذاب الله وادی شرک است قرآن را ببینید تمام انزارهایی که انبیا داشتند هشدارهایی که می‌دادند از رنج‌های بر سر راه و دشواری‌ها هشدار نسبت به شرک بوده است که اگر مشرک شدید به رنج می‌افتید اگر مشرک شدید امنیت شما از بین می‌رود و تمام بشارت‌هایی که می‌دادند به لذت‌ها به بهجت‌ها، نشاط‌ها، سرورها، شادی‌ها نسبت به توحید بوده است گرچه موحدین درجات دارند و در درجات خودشان از توحید لذت می‌برند مشرکین هم مراتب دارند و هر کدام در مرتبه خوشان از شرک‌شان رنج می‌برند ولی تمام انزارها و بشارت‌های قرآن برمی‌گردد به توحید، به همین کلمه لا اله الا الله، نفی غیر و اثبات خدای متعال اگر کسی نفی غیر نکرد با دیگران بود دچار رنج می‌شود همراهی دیگران در انسان هم صحبتی‌شان، تبعیت‌شان، و این طرف هم به عکس ایجاد امنیت می‌کند توحید؛ حالا در قرآن این با بیان‌های خیلی لطیفی توضیح داده شده است در روایات ما در قرآن که چرا توحید امنیت می‌آورد؟ اگر نفی غیر کردی سرسپرده غیر نشدی مطلقا غیر را عبادت نکردی تمام زندگی‌ات شد عبادت خدا به امنیت می‌رسی ولو در متن رنج باشی وسط رنج‌ها، قرآن در باب مومن آل فرعون می‌فرماید که وقتی تهدیدش کردند وقتی متوجه شدند این مومن به حضرت موسی بوده است در کاخ فرعون بود دیگر تهدیدش کردند به قتل به خدا عرضه می‌دارد وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ موحد یعنی این، فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ؛ مکر برایش کردند اما مکر یک سیئه‌ای دارد بدی آن به او نرسید نتوانستند او را از وادی ایمان که وادی امن است بیرون ببرند در یک نقلی دارد که قطعه قطعه کردند او را، و با اینکه قطعه قطعه کردند او را قرآن می‌فرماید فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ؛ از امنیت بیرون نرفت آدم موحد این طوری است در مقام امر خداست به رنج می‌اندازند او را حتی او را به شهادت می‌رسانند در سخت‌ترین شکل ولی سیئه بدی نمی‌توانند به او برسانند آن وقت قرآن می‌فرماید وقتی این مومن را به شهادت رساندند جشن مرگ گرفته بود جشن شهادت گرفته بود عرض داشت بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ؛ برای شهادتش جشن گرفته بود پس این طور نیست که اگر کسی با خدا راه رفت یک جایی سختی‌ها بیاید امنیت او را بگیرد عذاب باشد ناامنش کند مضطربش نمی‌کند در متن امنیت است در وسط سختی‌هایی که برای او فراهم می‌کنند می‌گوید ای کاش می‌دانستند وضع من چه طوری است آنها چه خدمتی به من کردند این امنیت توحید که منافاتی با سختی‌های راه ندارد و اگر تو این سختی‌ها را استقبال کردی اینها تبدیل می‌شوند به اوذی بالله به نردبان سلوک و بستر را برای تقرب انسان فراهم می‌کنند چرا این توحید وادی امن است؟ این یک نکته که با بیان‌های مختلف در قرآن توضیح داده است یکی از شکل‌های بیانش در سوره مبارکه انعام است که داستان حضرت ابراهیم را توضیح می‌دهد که حضرت ابراهیم چه طوری به ما یاد داد که از آفل‌ها دل بکنیم دارد قومی که خورشید پرست بودند ستاره پرست بودند اینها که بیخودی که این طوری نمی‌شدند بزرگان‌شان، فراعنه‌شان نمرودها اینها را ارجاع می‌دادند به این نظام کیهانی می‌گفتند اگر چراغ روشنی است در عالم همین ماه و ستاره است اگر ماه و ستاره و خورشید نباشند واقعا این عالم ما باید در تاریکی باشد یک عده ماه می‌پرستیدند یک عده خورشید یک عده ستاره، اینها را به عنوان اله می‌گرفتند حضرت ابراهیم به آنها یاد می‌دهد شب که تاریک شد ستاره‌ای که بالا آمد گفت که هذا ربی؟ چراغ در تاریک رب ما کسی است که ما را هدایت می‌کند رَبُّنَا الَّذِي أَعْطىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدىٰ؛ هدایت به نور است دیگر الله نور السموات و الارض؛ این خدای من رب من این است که من را هدایت می‌کند در تاریکی اگر این نباشد من باید در تاریکی بمانم ماه طلوع کرد گفت این بزرگ‌تر است آن هم غروب کرد، خورشید طلوع کرد گفت این از همه بالاتر است دیگر وقتی غروب کرد گفت إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ دیگر غیر از اینکه نیست ماه و ستاره و خورشید که نباشند پیداست که رب ما آنی که چراغی که ما باید در عالم با آنها راه برویم اینها نیست اگر از اینها عبور کردی می‌رسی به او؛ پس مسئله این است بر سر راه رسیدن به خدای متعال یک پدیده‌هایی است که از ما دل می‌برد دلبری می‌کند ما خیال می‌کنیم به آن محتاجیم آدم احساس می‌کند که به خورشید محتاج است اگر نور ماه و ستاره و خورشید نباشد ما چه باید بکنیم پس ما یک احتیاجی داریم ما به خاطر احتیاج‌مان به خاطر فقرمان به این مخلوقات به آنها روی می‌آوریم وبه آنه تکیه می‌کنیم به نظام کیهانی دل می‌بندیم به فراعنه و قدرتمندان عالم دل می‌بندیم به زرسالاران عالم دل می‌بندیم این دلبستگی به خاطر فقر ماست ما فقرمان را باید به جایی تکیه بدهیم ما یک چراغی می‌خواهیم این خورشید چراغ است دیگر اگر غفلت کردی که او آفل است گیر خودش افتادی دل به او می‌بندی وقتی غروب کرد بیچاره می‌شوی اگر به خود ستاره دل بستی وقتی غروب کرد دوباره به تاریکی می‌روی پدیده‌های آفلی که سر راه ما هستند که ما اگر فقیر نبودیم به اینها روی نمی‌آوردیم فقر را به اینها ارجاع می‌دهیم اگر غفلت کنیم از اینکه اینها تکیه گاه مناسبی نیستند این خورشیدی که غروب می‌کند که نمی‌شود پای چراغش بایستی این شب می‌شود می‌رود در عالم برزخ نیست اگر به آن دل بستی باید پای رنج همراهی آن بایستی پای حزنی که پیدا می‌شود آدمی که بالاسر فصول ایستاده است در بهار نگران پاییز است چون می‌داند این بهار پاییز می‌شود وقتی هم پاییز آمد جز غصه ندارد همه تخم‌مرغ‌هایش را گذاشته است در سبد بهار اینها هم همه شکسته است باید غصه بخورد دیگر ولی اگر فهمیدی آفل است در بهار به آن دل نبست نه فقط به ستاره به ماه هم دل نبست به همه آفل‌ها وقتی دل نبستی این آفل‌هایی که حجاب تو بودند همه آیه می‌شوند می‌فهمی این خورشیدی که می‌آید وسط آسمان بعد غروب می‌کند این خورشید اگر از خودش بود نباید غروب کند این را دیگری دارد وسط آسمان می‌آورد او این چراغ را پیش روی ما قرار داده است اگر دل از آفل‌ها برداشتی آن وقت این آفل‌ها برای تو آیه می‌شوند می‌فهمی که خدایی که این نظام را به پا کرده است او رب من است می‌رسی می‌گویی إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ؛ ببینید ما دو راه داریم در عالم یکی این که نیازهای‌مان را به این پدیده کیهانی به ثروتمندان، زرسالارها، قدرتمندان تکیه کنیم در دامن این و آن سر بگذاریم اگر سر گذاشتیم اینها می‌شوند حجاب ما، ولی اگر متوجه شدیم اینها غروب می‌کنند چیزی که غروب می‌کند تکیه گاه نیست در دل همین غروب کننده‌ها خدایی می‌بیند که غروب ندارد. أوّل و الآخر و الظّاهر و الباطن وَ هُو بکلِّ شیءٍ علیم؛ در همه عالم آیات او هستند در همه آیات خدا را می‌بینیم اگر تکیه به اینها کردی دچار خوف می‌شوی آدمی که دل می‌بندد به این چهره‌ای که هر سال می‌گذرد چروک برمی‌دارد همان موقع که آدم شاداب است مشغول غصه می‌شود غصه می‌خورد که این چهره پیر می‌شود آدم که می‌رود پیش آینه اگر خدا را حمد کرد همیشه لذت می‌برد پیری هم یک آیه از آیات خداست اتفاقا خیلی دوران خوبی است حالا توضیح می‌خواهد ولی اگر نشاط جوانی و شادابی جوانی دل بستی همان موقع که دل بستی غصه می‌خوری که این می‌رود وقتی هم رفت دچار حزن می‌شوی دچار خوف می‌شوی خوف و حزن آدم را می‌گیرد چه کسی در امنیت است؟ اینهایی که وقتی پدیده‌های آفل را دید حقش را به آنها ارجاع ندهد اگر ارجاع نداد اینها به آنها نشان می‌دهند أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛ اگر به او تکیه کردی او نه غروب دارد نه چیزی لذا دائما در امنیت است و حضرت ابراهیم گفت من اینها را نمی‌پرستم خدا را پیدا کرد خدایی ک غیبت ندارد حضور دائم دارد رحمتش جاری است. به او گفتند نمی‌ترسی از این بت‌ها روی برمی‌گردانی؟ احساس خطر نمی‌کنی؟ حضرت گفت کدام یک از ما به امنیت مستحقتریم شمایی که از خدایی که هوالاول و الآخر و الظاهر و الباطن، روی برگردانید یا منی که از پدیده‌های آسمانی روی بر می‌گردانم؟ خودتان انصاف بدهید شما من را تهدید می‌کنید به بت‌ها خودتان از خدا روی برگرداندید احساس امنیت می‌کنید؟ بعد در آیه می‌فرماید این خیلی آیه مهمی است الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ؛ آنهایی که به خدا ایمان می‌آورند و ایمان را آمیخته به ظلم نمی‌کنند در روایات دارد ظلم یعنی شرک، اینها أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ؛ به امنیت می‌رسند عرض کردم همین طور که وادی توحید وادی امن است رسیدن به وادی امن از طریق امام است امام سبیل است لذا در روایت دارد تأویل آیه را که توضیح می‌دهد می‌فرماید که وَالَّذِينَ آمَنُوا بِما جاءَ به مُحَمَّدٍ؛ ایمان آوردند به آن چیزی که این پیامبر آورد در غدیر که ولایت امیرالمومنین است وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ ولایة فلان و فلان، آنهایی که موحدند و مشرک نیستند آنهایی که دنبال امامی رفتند که خدا او را طریق توحید قرار داده است و ولایت او را به ولایت دیگران آمیخته نمی‌کنند اینها در وادی امنیت هستند همین کلام امام رضا(ع) کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها.
 طیب الله خیلی متشکریم جناب استاد میرباقری عزیز از همراهی و همدلی شما میهمان عزیز و زائرین ارزشمند سپاسگزارم می‌دانم که قصد زیارت کردید و خواهش کردید که زیارت نیابتی را هم فراموش نکنیم یادآوری کنیم برای قرارمان و انشالله پایان بخش این برنامه صلوات خاصه امام رضا باشد که قرار ما حرم توست یا امام رضا، امید ما کرم توست یا امام رضا، خوشا به حال دل عاشقی که در همه حال، کبوتر حرم توست یا امام رضا. اللّهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی.