اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-01-27-حجت الاسلام صفایی بوشهری - بهره‌مندی از فرصت‌های ماه رمضان

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اللّهمّ كن لوليّك الحجّة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه في هَذه السّاعة و في كلّ ساعة وليّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلًا و عيناً حتّى تسكنه أرضك طوعاً و تمتّعه فيها طويلًا خانم‌ها و آقایان سلام. طاعات و عبادات شما ان‌شاءالله قبول باشد. به این سمت خدا خیلی خوش آمدید. امیدوارم که بهار واقعی ایام از راه برسد و چشم ما به جمال‌شان روشن شود ان‌شاءالله و امیدوارم همه ما مشمول دعای خیر حضرت باشیم. اینجا سمت خدا است که با احترام و با افتخار تقدیم لحظات ناب آسمانی شما می‌شود.

دیگر باید کم‌کم سفره جمع شود و ما می‌مانیم و حسرت تمام آن روزهایی که شاید آنگونه که باید قدر ندانستیم. حالا الحمدلله چند روز و چند شبی باقی مانده است. ان‌شاءالله از این فرصت استفاده کنیم. امیدوارم این آخرین ماه مبارک عمر ما نباشد و اگر بود جزء مرحومین باشیم نه محرومین. در فرصتی که در محضر حاج آقای صفایی هستیم و در کنار شما می‌خواهیم راجع به همین نکته صحبت کنیم و مطالبی که حاج آقای صفایی خواهند فرمود و ان‌شاءالله بهره‌مند خواهیم شد.
صفایی بوشهری: بسم الله الرحمن الرحیم. ساحت مقدس رسول خدا (ص) دهه آخر ماه مبارک رمضان را دهه ویژه‌ای می‌دانستند. لذا تمامی امور را تعطیل می‌کردند فقط به عبادت خدا، انس با خدا، توجه به خود و آینده برای آن علو درجه‌ و وظیفه‌ای که خداوند به دوش او گذاشته بوده است قرار می‌دادند. بدین خاطر در ماه مبارک رمضان دهه اول مقدمه دهه دوم است، دهه دوم مقدمه دهه سوم هست. به همین خاطر شب قدر هم در همین دهه است. یک فرصت فوق‌العاده آسمانی است که خداوند از باب رحمتش نصیب بندگانش می‌کند و هر چه زمان دارد به اتمام آن نزدیک‌تر می‌شود، شدت آن علاقه و شدت انس با خدا بیشتر می‌شود و آرام آرام حس محرومیت و پایان آن موجب این می‌شود که انسان با یک ولع بیشتری از این سفره آسمانی استفاده کند. به این سیره رسول خدا (ص) می‌رسد. دهه آخر، دهه ویژه‌ای است که می‌شود هم گذشته را که اگر مبتلا به عصیان بودیم و یا نقصان جبران کرد و یا اگر از این دو دهه ماه مبارک رمضان محرومیتی برای ما حاصل شده است، آن را تدارک کرد. به همین خاطر توجه ویژه می‌خواهد، عنایت ویژه می‌خواهد. الآن جامعه ما، مردم ما، در این ماه مبارک رمضان تا این ساعت آسمانی و معنوی و نورانی و دوست داشتنی ماه مبارک رمضان بهره‌های بسیاری برده‌اند، استفاده‌های بسیاری کرده‌اند. ثواب‌های فراوانی برده‌اند و آثار و برکات بسیاری برای آنها نصیب شده است به ویژه شب قدر. اما یک نکته خیلی مهم است که حفظ این دستاوردها از به دست آوردن آنها سخت‌تر است. انسان گاهی یک شیء گرانبهاء را به سختی به دست می‌آورد اما نگه‌داشت آن خیلی سخت‌تر است تا خود به دست آوردن آن. بدین خاطر هست که بیان شده که برای حفظ دستاوردها فوق‌العاده باید مواظبت کنید که این ثروتی که الآن در دست انسان هست دچار فروپاشی نشود، دچار از بین رفتن نشود. انسان ورشکسته در عرصه به حوزه معنویت نشود. یک پیرمرد نورانی بود. حرم که نظام می‌خواندند وقتی برمی‌گشتند کس از او سؤال می‌کرد حال شما چطور است؟ می‌گفت بی‌نهایت خوشحال هستم، بی‌نهایت مسرور هستم. شاید خوشحال‌تر از من کسی پیدا نمی‌شود. شکر، ثروتمندترین هستم. وضع زندگی‌اش هم خوب نبود می‌گفتند چطور؟ می‌گفتم رفتم در حرم نظام جماعت خواندم چقدر خدا به من صبر داد، چقدر من الآن دستم از ثواب پر است.
شریعتی: آن ثروت‌ها و سرمایه‌هایی را می‌دید که ما نمی‌‌بینیم.
صفایی بوشهری: که هیچ ثروتی از امور مادی نمی‌تواند جای او را بگیرد. با آن محاسبه شود، قیاس شود. آنها دنیایی هستند. این هم دینایی است، هم اخروی است. این خدایی است، آن دنیوی است. آن را می‌گذارم، این را با خودم می‌برم. این خیلی نکته مهمی بود. جلسه‌ای بود خدمت بزرگان اهل معرفت و عرفان، یکی از این بزرگان بیان کردند که اهل این راه ثروتمندترین و قدرتمندترین انسان‌های کره زمین هستند. ثروتمندترین هستند چون ثروت‌های اصلی، ثروت‌های حقیقی به دست آنها است و آن اموری معنوی است که خداوند نصیب آنها کرده است. کی مشخص می‌شود این ثروت چه جایگاهی دارد؟ وقتی عالم حقیقت محقق شود که این عالم حقیقت عالم برزخ و اوج آن عالم آخرت هست و آن کسانی که ثروت‌های غیر دارند، آنها متوجه می‌شوند که این ثروت‌ها برای شما فایده‌ای ندارد. يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيم‏. آنجا ارزش به قلب سلیم هست یعنی قلبی که به خدا دادی. به همین خاطر ثروت و ارزش، خداوند در ماه مبارک رمضان الآن به تمام کسانی که روزه‌دار هستند یا می‌خواستند روزه بگیرند، به خاطر مشکلات جسمی که داشتند نتوانستند خدا نصیب کرده است. دست‌ها پر از شکوفه‌های ثواب هست. هم فردی و هم اجتماعی. ماه مبارک رمضان مال فرد نیست، مال یک شخص. مال جامعه هم هست. لذا جامعه‌ای که در آن روزه گرفته می‌شود، همان برکاتی که برای فرد روزه‌دار هست، برای جامعه روزه‌دار هم هست. خداوند می‌دهد، خداوند عنایت می‌کند، خداوند تفضل می‌کند. اما نکته مهم این است. این را باید حفظ کنیم. اگر آن را حفظ نکنیم به شدت همه چیز از بین می‌رود. یک فردی بود از صحابه رسول خدا (ص) خیلی ذکر لا اله الا الله می‌گفت. اصلاً ورد زبان او بود. یک روز آن حضرت فرمودند هر کس ذکر لا اله الا الله بگوید خداوند یک درخت در بهشت برای او قرض می‌کند. او خیلی خوشحال شد. گفت یا رسول الله پس معلوم می‌شود من خیلی درخت دارم. حضرت یک نگاهی به او کرد گفت اگر آتش به جان آن نیندازی و آن آتش گناه هست. به همین خاطر باید خیلی مراقب باشیم که با این دستاوردهایی که داریم، این دستاوردهای آسمانی، این ثروت‌های ارزشمند، حقیقی دچار از بین بردن نکنیم و ورشکسته نشویم. باید مراقبه کرد. یکی از عوامل مهم حفظ این دستاوردها مراقبت کردن است از آنها. لذا یک بابی در مسائل اخلاقی و عرفانی وجود دارد به نام مراقبت. امیرمؤمنان می‌فرمایند که «رحم الله من راقب رب و اخاف ذنب» یعنی کسی که مراقبت کند یا به تعبیری دیگر به شکل دیگری هم بیان شده است من راقب ذنب و اخاف رب یا خاف رب» کسی که خوف از پروردگار دارد و مواظب گناهش هست، به شدت این شخص باید مواظبت کند که گناه نکند. مراقبه کند که ذات اقدس باری تعالی از او روی برنگرداند. از آن طرف از گناهش بترسد و از خدا هم بترسد. اگر دقت بفرمایید همه اینها به خود ما برمی‌گردد. خدا ارحم الراحمین است. ما باید مراقب گناه خودمان باشیم که گناه نکنیم. باید خوف از خدا داشته باشیم. خدا ارحم الراحمین است. خوف از گناه خودمان داشته باشیم در محضر خدا. به همین جهت هست که انسان باید فوق‌العاده مراقب این دستاوردها باشد. انسانی که یک ثروتی به دست آورده است، مثلاً رفته یک مقدار پول به دست او آمده است وقتی دارد آن را از یک محیط به محیط دیگر می‌برد، فوق‌العاده مواظب است که دچار سرقت نشود. راهزن‌ها ندزدند. این ثواب‌هایی هم که ما بردیم مراقبت می‌خواهد. مراقبت آن از راهزن گناه هست. بر گناه حجمه نکند. اگر کرد و اثرگذاشت همه اینها از بین می‌رود. لذا بحث مراقبه بحث مهمی است. به همین خاطر علمای بزرگ در این رابطه اصرار بر این معنا دارند که باید مراقبه کرد. امیرمؤمنان این حدیث را که بیان کردند اوج همین معنا است. رحم الله عبد راقب ذنب و خاف رب» درود خدا، رحمت خدا بر کسی که مراقب گناهش هست که گناه نکند و خوف الهی دارد که در محضر خدا دچار بحران نشود یا خدا را مراقبت کند، خدا را حفظ کند، دچار این نشود که مراعات خدا نکند، خودش را در محضر خدا زمین بزند و از آن طرف گناه بکند و باید خوف از گناهش داشته باشد که نکند در محضر خدا گناه کند. پس ماه مبارک رمضان محبوب خدا شدن هست. ماه به دست آوردن ثواب‌های فوق‌العاده است. اصلاً قابل احصاء نیست. ثواب‌هایی که برای انسان می‌نویسند که مرحوم میرزا جواب آقای ملکی تبریزی در بحث ماه مبارک رمضان اینها را آورده است. اصلاً قابل بیان نیست. فقط خدا می‌داند که چقدر انسان ثواب کند.
شریعتی: فقط یک نمونه آن نفس‌های ما تسبیح است، خواب ما عبادت است.
صفایی بوشهری: شب قدر آن خیر من الف شهر. این خیر من الف شهر نه یعنی بهتر از هزار ماه است. این کنایه است. انقدر والا است که اگر بخواهیم مثلاً بیان کنیم مثلا الف شهر. خیلی فراتر از الف است. می‌گوید خیر من الف شهر. بهتر از هزار ماه است اما چقدر بالاتر از هزار ماه است معلوم نیست. بنابراین این همه رحمات رحمانیه نصیب شده است که باید خیلی مراقب باشیم، مراقبه داشته باشیم که دچار بحران از بین بردن این همه ثواب نشویم. گذشته از این ماه مبارک رمضان ما را معماری کرده است. یک شخصیت پاک تولید شده است. با گناه بر آن خط تیره نکشیم، ضربه به آن نزنیم، آن را لگد مال نکنیم و این دستاورد را دچار بحران نکنیم. به همین خاطر خیلی مراقبت می‌خواهد. ماه مبارک رمضان بعد از ما آثارش شروع می‌شود مثل کسی که مدرسه رفته است، دانشگاه رفته است، یک دوره فنی حرفه‌ای دیده است، بعد از اتمام دوره‌اش تازه شروع می‌کند همان آموزه‌ها را به کار می‌بندد. ماه مبارک رمضان هم همچنین مدرسه‌ای است، همچنین دانشگاهی است. تمام شد شروع می‌شود. ماه رمضان تمام شده است. مثل اینکه دانشگاه تمام شده است. آن فارغ التحصیل که تازه باید شروع کند. آن تربیتی که در ماه مبارک رمضان شده عمل کند و آن ثواب‌ها را حفظ کند. نکته مهم این است که چه عواملی باعث می‌شود که این ثواب‌ها از بین بروند. حتی آن شخصی که تربیت شده بر مدار آن تربیت شخصیتش باقی بماند. این چه عواملی می‌شود که این از بین برود؟ عوامل متعددی است. مهمترین آن گناه است. گناه به عنوان یک نکته مهم به جامع جمیع عوامل از بین برنده ثواب ضربه‌زننده به آن شخصیت، شخصیت رمضانی و الهی انسان یک عنوان جامعه است. اما اگر بخواهیم برخی از امور درشت آن را بیان کنیم، بنده سه عنصر مهم که در زندگی روزمره ما نقش دارد بیان می‌کنم که اینها عوامل خورنده، ضربه‌زننده و مهلک ثواب‌های رمضان ما و شخصیت الهی ما می‌شود. اولین آنها ظلم است. ظلم فی الدنیا ظلمات فی الاخره. ظلم که در دنیا می‌کنیم مایه ظلمت‌ها، گرفتاری‌ها در آخرت می‌شود. ظلم یعنی عدم مراعات حقوق دیگری. به تعبیری خردن حقوق دیگری، از بین بردن حقوق دیگری و مراعات نکردن حقوق دیگری. گاهش شخص حق دیگری را از بین نمی‌برد. دیگری آن حق را از بین می‌برد. اما آن فرد وقتی به صحنه وارد می‌شود می‌بیند فردی حق دیگری را خورده است، او مراعات حق مظلوم را نمی‌کند. راضی به ظلم می‌شود یا سکوت می‌کند. حالا چه در حوزه قضاوت باشد یا در حوزه اجتماعی کنار این شخص باشد، این صحنه را ببیند. پس ظلم، حق دیگری را از بین بردن و یا مراعات آن حق نکردن هست. چطور این ثواب‌ها را از بین می‌برد؟ ساحت مقدس رسول خدا (ص) در حدیثی بیان کرده‌اند که واقعاً اینها کشف‌های بزرگ عالم وجود هست که حضرت مجانی در اختیار ما گذاشته است. لذا مدام باید به ایشان صلوات بفرستیم. رحمت للعالمین هست. خداوند ساحت مقدس رسول خدا را نه اینکه دوست دارد. تمام عالم وجود را در اختیار او گذاشته است. به تعبیر ادبی عشق به رسول خدا می‌ورزد. انقدر رسول خدا ارزش دارد. لذا می‌فرماید که در قیامت انقدر دست شما را باز می‌گذارم تا دیگر راضی شوی. این خیلی نشان محبت او است. ایشان بیان می‌کنند که در قیامت شخصی وارد می‌شود، محشور می‌شود، خیلی خوشحال است از اعمالش در دنیا. انقدر خوشحال است که دیگر بهشت رفتن را برای خودش مفروض می‌داند، حتمی می‌داند. وقتی که وارد می‌شود با این خوشحالی در محضر خداوند قرار می‌گیرد، فردی می‌آید می‌گوید این شخص به من ظلم کرده است. تعجب می‌کند. می‌گوید بله، در فلان روز فلان کار را با من کرده است. ظلم است. تعیین می‌شود که ظلم کرده است. به این شخص اصلاً یادش نبوده است. در آنجا کوچکترین چیز هم لحاظ می‌شود. می‌گویند خب چکار باید کرد که این ظلم جبران شود؟ می‌گویند مقداری از حسناتش، کارهای خیرش جلوگیری شد. خب مقداری از حسنات ایشان کم می‌شود. انقدر دیگر می‌ماند. می‌گوید باشد من ظلم کردم. باز حساب می‌کند این هم برای ظلم. مقداری دیگر، مقداری دیگر. نفر دو، سه، چهار. حسنات ایشان دیگر تمام می‌شود. نفرات دیگر می‌آیند. می‌گویند آقا به ما ظلم کردی. می‌گویند خب دیگر حسنه‌ای نمانده است. می‌گویند این کار را بکنید. سیئه این شخص مظلوم به این شخص می‌رود. ظلمی که به این شخص شده است، این شخص مظلوم احتمال دارد گناهانی کرده باشد. گناهانش را به این شخص می‌دهند. به این شخص هم اینطور نیست. براش سنگین می‌شود و در آتش معذب می‌شود. ظلم از بین برنده ثواب هست. ظلم هم این نیست که مثلاً یک کار خیلی شاق انسان انجام بدهد. مثلاً زمین یک شخص صاحب حق را بخورد یا مال یتیمی را مثلاً بخورد. ظلم این است که اگر نوبت تو نیست، نوبت کسی است تو جلوتر از او بروی. این ظلم می شود. ظلم مراتب دارد. کوچک تا بزرگ ولی همه در اصل عنوان ظلم شریک هستند، یکسان هستند. و این کار را هم که می‌گویند ظلم به زبان عربی و به زبان فارسی ستم می‌شود چون روزگار طرف مقابل را سیاه می‌کنی. لذا می‌گویند ظلم است. برخی مواقع هست افرادی می‌آیند صحبت می‌کنند ما می‌بینیم که مثلاً یک فردی در حقش ظلم کرده است. چه به روز زندگی این فرد آمده است؟ زندگی او را تباه کرده است.
شریعتی: یک وقت‌هایی اصلاً فکر نمی‌کنی کجاها را داری می‌زنی خراب می‌کنی.
صفایی بوشهری: بله، آدم متوجه نیست. منشأ ظلم انسان هم حب دنیا است. یا حب شهوت است یا حب قدرت است یا حب ثروت است یا حب شهرت است. چهار تا شین است. شهوت و شهرت و شهوت این چنین می‌شود. شهرت این چنین می‌شود. شهوت قدرت، شهوت ثروت، شهوت جنسی این چنین می‌شود. شهوت شهرت این چنین می‌شود. این شهوت روی این قرار می‌گیرد و انسان را دچار این می‌کند که از حق خودش قانع نشود به حقوق دیگران تجاوز کند. ظلم می‌کند، روزگار طرف مقابل را سیاه می‌کند و متوجه نیست که بیش از آنی که روزگار آنها را سیاه کند، روزگار خودش را سیاه می‌کند. هم در دنیا و هم در آخرت. آنچنان بازار مکافات عمل گرم است، چشم اگر بینا بود هر روز محشر است. یکی از علماء، از مفسرین بزرگ، ایشان از بلادشان که یک بلاد بسیار سردسیر بود حرکت کرد به سمت مکه که در مکه ساکن شود و در آنجا زندگی بکند. به تعبیری جار الله شود. همسایه خانه خدا شود. در مسیر که حرکت می‌کرد خیلی برف بود. یکی از پاهای ایشان از شدت سرما سیاه شد و این پا را قطع کردند. خبر به مادر ایشان رسید که فرزند شما این چنین عالم دچار چنین بحرانی شده است. سر تکان داد و گفت ایشان عادت داشت در کودکی گنجشک‌ها را می‌گرفت، پای آنها را به بند می‌بست و آنها را به پرواز درمی‌آورد. برخی مواقع پای گنجشک‌ها قطع می‌شود. آنچنان گرم است بازار مکافات عمل، چشم اگر بینا بود هر روز محشر است. این چنین نیست که خداوند عقاب ظلم را تنها در آخرت بدهد. در دنیا، دنیایی آن را می‌دهد، در آخرت آخروی آن را می‌دهد. در آنجا عذاب آخرت فوق‌العاده شدیدتر از آن عذابی است که انسان ظالم در دنیا می‌بیند. ظالم در دنیا خیر نمی‌بیند. شکی نیست. شما تاریخ ظالمین سیاسی، غیر از آن اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی را ملاحظه بفرمایید. کدام خیر دیدند؟ هیچ‌کدام خیر نمی‌بینند و بیان کردند که مظلوم قدرتش در گرفتن حقش از ظالم بسیار شدیدتر و قوی‌تر است از قدرت ظالم که بر مظلوم ظلم می‌کند. چون یک دعای مظلوم می‌تواند زندگی ظالم را دچار بحران کند.
شریعتی: یک آهی که می‌کشد.
صفایی: بله. به ویژه اگر یاوری نداشته باشد جز خدا. یا من ناصر من لا ناصر له و یا حرز من لا حرز له و یا سند من لا سند له. حضرت سید‌الشهداء به امام سجاد (ع) خطاب کرد، گفتند فرزندم بترس از کسی که ناصری جزء خدا ندارد و مظلوم اگر ناصری جزء خدا نداشت، ظالم باید فوق‌العاده خائف باشد که حامی این مظلوم دیگر خدا است و دیگر نمی‌شود با خدا در افتاد.
شریعتی: و یک روزی گریبانت را می‌بندد.
صفایی بوشهری: بله.
شریعتی: خداوند انقدر مهلت هم می‌دهد که این ظالم در ظلم خودش فرو برود. آن وقت به شدت تمام ظلم‌هایی که کرده است در دنیا او را عذاب می‌کند، در آخرت هم به همان مقدار ولی اخروی. اما خداود در دنیا ظالم را سریع عذاب نمی‌کند. می‌گذارد بر شدت ظلمش، بر گناهش، بر بارش افزون شود. سنگین‌تر که شد، آن وقت رسید به آن جایی که باید عذاب ایشان بکند، آن وقت عذاب می‌کند و فوق‌العاده خطرناک هست. بنابراین یکی از عواملی که باعث می‌شود این همه ثواب‌های ماه مبارک رمضان ما از بین برود ظلم است. همینی که انسان در خانه برود قدردان زن و بچه نباشد. خانم قدردان شوهر نباشد، بچه‌ها قدردان پدر و مادر نباشند.
شریعتی: مصداق ظلم. فکر نکنیم حالا ظلم یک مقوله خیلی عجیب و غریبی است.
صفایی بوشهری: بله، من عرض کردم. اگر انسان بد بفروشد، کم بفروشد، این هم مصداق ظلم است. ظلم یعنی مراعات حقوق دیگران را نکردن. حق دیگران را خوردن. اگر بعد از ماه رمضان یا در ماه رمضان انسان مبتلا به ظلم شود. این بداند که این درخت‌هایی که برای او کاشته شده است خود به خود ایشان کبریتی زده است همه دارد آتش می‌گیرد. تنها راه این هست که سریع بخواهد این اطفاء حریق کند توبه کند و ظلم خودش را جبران کند. سریع این کار کند چون هر چه بگذرد بیشتر آتش می‌زند به آن ثواب‌هایی که جمع کرده است. انسان‌ها آخر عمرشان حواس‌شان جمع می‌‌شود که خیلی مشکلات داشتند. «إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُون» خدایا برگردان که ما جبران کنیم. می‌گویند ‏«كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها» دیگر تمام شد.
شریعتی: از این حرف‌ها زیاد زدی.
صفایی بوشهری: بله، تمام شد. از دریغا بود ما را برد باد/ تا ابد یاحسرتاً شد للعباد. هر چه داشتیم با یک گناه، با یک ظلم از بین بردیم. تنها چیزی که برای ما مانده است حسرت است که تا ابد حسرت بخوریم که چرا این کار را کردیم و این همه خیرات و برکات انجام دادیم با یک ظلم همه را از بین بردیم و الآن گذاشته از اینکه چیزی برای ما باقی بماند یک چیزی هم بدهکار شدیم. یکی دیگر از عواملی که باعث می‌شود داشته‌های ما در ماه مبارک رمضان، این ثواب‌ها از بین برود، زبان بد هست بویژه غیبت. غیبت یک آتشی است که انسان بیش از آن که به جان دیگری بیندازد به جان خود می‌اندازد. غیبت مخاطبینی دارد و مخاطبین می‌شنوند و فردی که دارند غیبت او را می‌کنند آن فرد غیبت‌کننده به جان آن فرد که دارد غیبت او را می‌کند جلوی دیگران آتش می‌اندازد. این فکر می‌کند آتش به جان او می‌اندازد. نه، این آتش به جان خودش می‌اندازد. در پرتوی  آتش به جان خود، شعله‌ای هم به او می‌رسد.
شریعتی: این خیلی نکته مهمی است.
صفایی بوشهری: بله. لذا ساحت مقدس رسول خدا (ص) فرمودند من اخطاب مسلماً او مسلمة. اگر کسی غیبت یک مرد یا زن مسلمان کند، لن یقبل الله صلاته و لا صیامه اربعین یوم بلیلة. اگر کسی غیب یک فرد مسلمان کند چه زن و چه مرد، خداوند قبول نمی‌کند 40 شبانه‌روز نماز و روزه‌های او را. یعنی کل ماه مبارک رمضان از بین می‌رود، ده روز دیگر هم روی آن. با یک غیبت. بیشترین گناه انسان که در روز قیامت برای انسان می‌شمارند و عذاب می‌بیند از زبان است. دست و پای ما را نگاه کنید. چقدر گناه می‌کند؟ چشم ما، گوش ما چقدر گناه می‌کند؟ بعد زبان را نگاه کنید که پیشتاز هست و پیشران در عرصه انجام گناه. بنابراین یکی از عوامل مهم از بین برنده ثواب و ضربه‌زننده به ساختار شخصیت الهی و رمضانی و تقوایی انسان، یکی ظلم بود، دیگری زبان که مهمترین آن غیبت هست، تهمت هست، افترا هست، خبرچینی هست. سومین عاملی که باعث این می‌شود که انسان داشته‌ها را از دست بدهد. دیدید که غیب 40 شبانه‌روز عبادت را نابود می‌کند. یک غیبت 30 ثانیه‌ای. 40 شبانه‌روز را از بین می‌برد. یعنی یک ماه رمضان، ده روز هم روی آن.
شریعتی: خیلی وقت‌ها هم چیزی گیرت نمی‌آید.
صفایی بوشهری: بله. بلکه هم انسان مجبور می‌شود برای حل مسئله چند تا گناه دیگر هم بکند. توجیه کند، دروغ بگوید. چه بهتر که انسان اصلش را انجام ندهد و مبتلا نشود. یکی دیگر از عواملی که باعث می‌شود ثواب‌ها از بین برود، شخصیت انسان دچار چالش شود، شکسته شویم، انسان در ماه رمضان می‌شود یک جام بلورین پر از ثواب. این گناهان مثل یک سنگ آتشین هست که به این جام بلورین، این گلدسته و گلدان بلورین شخصیتی بزنیم این‌چنین هستند. این ظلم و غیب این چنین است. شماره سه آن حرام‌خواری است. انسان مال حرام بخورد. یعنی مال دیگران را بخورد. حالا با هر شکل ممکن زمین کس دیگر را تصاحب کند، سرقت کند، کم‌فروشی کند، بدفروشی کند و اکل مال بالباطل کند بویژه اگر مال یتیم باشد. فوق‌العاده آثار مخربی دارد. رسول خدا (ص) فرموده‌اند العاده مع الاکل الحرام کالبناء علی رمل. عبادت با خوردن مال حرام، آدم کاسبی‌اش حرام باشد. پولی که دست می‌آورد حرام باشد که من دوباره عرض می‌کنم. مثل اینکه انسان عبادت کند، بنا بگذارد، عبادت او با مال حرام مثل اینکه یک ساختمانی بسازد روی شن که هیچ استوار نیست. هر چه بیشتر بسازد بیشتر فرو می‌رود. سقوط می‌کند. لذا عبادت هم از بین می‌رود. یک نکته‌ای که امام باقر (ع) در این رابطه فرمودند می‌گویند اگر شخص یک مال حرامی را به دست بیاورد، خداوند هیچ حج، هیچ عمره، هیچ صله رحم از او قبول نمی‌کند. یعنی هیچ عبادتی از او قبول نمی‌کند. حتی اثر این مال حرام در نسل او سرایت می‌کند. فرزندان او دچار بحران می‌شوند، نوه‌های او دچار بحران می‌شوند. در روایت دارد این مال حرام روی هفت نسل اثر می‌گذارد. حرام‌خواری اثر می‌گذارد. چون در تحلیل اقتصادی مال حرام بیان شده در علم اقتصاد که پول فشرده عمر و کار انسان هست. انسان هشت ساعت کار می‌کند مثلاً می‌شود پنجاه هزار تومان، صد هزار تومان. هر عددی شما فرض کنید. این می‌شود محصول 8 ساعت عمر. عمر را داده است این را به دست آورده است. حالا انسان این را بخورد، این را به او ندهد. این را به طریق دیگری به حرام برای خودش بردارد. یعنی هشت ساعت عمر این فرد را خورده است که لحظه لحظه آن ارزشمند است. لذا این حرام‌خوری این آثار را دارد. در تحلیل اقتصادی آن یعنی از بین بردن هشت ساعت عمر یک شخص. حالا اگر یک نفر یک منزلی داشته باشد. زحمت کشیده، وام گرفته است، پول از این قرض کرده است، از او قرض کرده است. به اندازه 20 سال زحمت کشیده یک منزل به دست آورده است. شخصی بیاید با شرایطی این منزل را از او بگیرد. یا پول او را بگیرد، یک منزلی به او بفروشد که به چند نفر دیگر هم فروخته است. یعنی عمر 20 ساله ایشان را ایشان لگدمال کرده است، از بین برده است. لذا مال حرام خوردن...
شریعتی: نمی‌دانم واقعاً چطوری از گلوی آنها پایین می‌رود؟
صفایی بوشهری: یکی از بزرگان می‌گفت که حلال خوردن دیگر مشکل است تا چه برسد به حرام خوردن. انسان می‌خواهد حلال بخورد، قند خون دارد، فشار خون دارد، چربی خون دارد. یا مریض است یا مریض‌دار است یا در معرض مریضی است. لذا احتیاط می‌کند. مال حلال را آدم به سختی می‌خورد، مال حرام... مشکل حرام‌خوار این است که دیگر ذائقه انسانی خود را از دست داده است. دیگر این شخصی وقتی حرام می‌خورد درک نمی‌کند. اثر وضعی به جسمش ندارد و این عذاب خدا است.
شریعتی: دیگر روبه‌روی سید الشهداء هم می‌ایستد و شمشیر می‌کشد.
صفایی بوشهری: بله. به این خاطر حضرت سید‌الشهداء بیان کرد این مال حرام‌خواری است که شما جلوی فرزند رسول خدا و حجت خدا می‌ایستی. انسان که حرام‌خوار شد مال دیگران را خورد، به هر شکلی که شما فرض بفرمایید، آن وقت یک شرایط روحی پیدا می‌کند که هر چه داشته از دست می‌دهد. هر چه داشته از معنویت، از نماز، از روزه، همه را از دست می‌دهد. طوری می‌شود که دیگر عمل عبادی انجام دادن برای او خیلی سخت می‌شود، ظلم کردن و مال مردم خوردن به راحتی انجام می‌دهد و فوق‌العاده این شخص ذائقه انسانی خود را از دست می‌دهد و تبدیل به یک شخصیتی می‌شود که میل و لذتش در این امور هست. کی متوجه می‌شود؟ وقتی که مرگ به سراغ او می‌آید. وقتی که مرگ به سراغ او آمد آن وقت این شرایط خاصی پیدا می‌کند و دچار این بحران می‌شود. «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ في‏ غَفْلَةٍ مُعْرِضُون‏». حساب نزدیک است و این شخص غافل هست. وقتی به هوش می‌آید ساحت مقدس رسوله الناس نیام، مردم خواب هستند و اذا ماتوا، زمانی که می‌میرند حواس‌شان جمع می‌شود که دیگر کار از کار گذشته است. فضای دنیا هم فوق‌العاده آماده جذب انسان به سمت گناه است. صد هزاران دام و دانه است ای خدا، ما چو مرغان حریص بی‌نوا. در دنیا دام گذاشته شده است. داناهای جذب ما به سمت گناه است. انسان هم مثل یک مرغی که حریص هست، چاره‌ای ندارد، به سمت این امور حرکت می‌کند. تنها راه نجات این است که ما در آشیانه ایمان، تقوا و اخلاق الهی باشیم تا نجات پیدا کنیم.
شریعتی: ان‌شاءالله
صفحه276قرآن کریم
اشاره قرآنی: بسم الله الرحمن الرحیم. در یکی از آیات این صفحه خداوند می‌فرماید وقتی که اهل ظلم عذاب را دیدند متوجه می‌شوند که چه اثر بدی، چه دستاورد بدی، چه عاقبت بدی برای خودشان رقم زدند که هیچ تخفیفی برای عذاب در کار نیست و هیچ‌کس به داد آنها نمی‌رسد. بدین جهت هست که انسان‌های عاقل و خردمند هیچ‌گاه ظلم نمی‌کنند. ظلم نشانه بی‌خردی است و نبود عقل و عقلانیت بالا و سقوط در باتلاق دنیا.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکر از شما.