اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1404-07-14-مدیریت ذهن ( چه چیزی را غنیمت بدانیم؟ )

ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. انه خیر ناصر و معین. سلام عرض می کنم به روی ماه شما آقایان. سلام به پیشگاه شما بانوان کوچکترها و بزرگترها، شنوندگان و بینندگان جان. شمایی که الان از طریق شبکه سه سیما زنده برنامه رو نگاه می کنید یا بازپخش اش را از این شبکه یا شبکه افق یا شبکه جهانی ولایت می بینید و رادیو معارفی های عزیزی که18.50 دقیقه هر روز برنامه را گوش میدید. خیلی خوش امدید به برنامه امروز تو یه روز دیگه از هفته که خوبه. امروز هم یاد میکنم وظیفه خودم و گروه برنامه ساز میدونم از طرف خودم و رفقا تبریک بگم خدمت همه غیورمردان و شیرزنان نیروی انتظامی که درستش فراجا هست. هفته ی شما رو تبریک میگم و آرزوی سلامتی براتون دارم. هرجا هستید دوشنبه ها حاج آقای پناهیان عزیز و ادامه بحث مدیریت ذهن انشاءالله .بفرمایید خیلی خوش امدید.

معرفی برنامه

 

حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم ورحمه الله. خدمت شما و بینندگان عزیز هم سلام عرض میکنم. انشاء الله بسیار قدرتمند در مدیریت ذهن بتونن زندگی رو اداره کنند و روحیه خودشون رو در سطح بسیار عالی نگه دارند که بیش از اینکه روحیه ما وابسته باشه به شرایط بیرونی مون وابسته است به قدرت ذهنی درونی ما.

ملایی: و جالبه که از آغاز این بحث هر چه جلو رفتیم، اهمیت مدیریت ذهن برامون بیشتر روشن شد. یعنی این اعتقاد منه و اعتقاد خیلی از مخاطبان که این رو ابراز می کنن که بحث مدیریت ذهن اهمیتش هر روز داره بالاتر می ره تو دید ما و مخصوصا وقتی جنبه های کاربردی قصه بیشتر بیان می شه از نوع بحث یکی دو هفته اخیر مثلا که شما فرمودید، به ویژه بحث جلسه گذشته مون که اگه اجازه بفرمایید برای اینکه ذهن ها تقریب بشه یه یادآوری جمع و جور بکنم و بعد محضر شما باشیم.

 اگر خاطر شما مخاطبان عزیز باشه بحث رسید به اینجا که اگر من ذهنم درست کار کنه و درست مدیریت کنم و نگاهم درست باشه، می تونم درست تشخیص بدم تو بحث غنیمت که آقا کجا چی رو غنیمت بدونم و کجا چی رو غنیمت ندونم. یه جاهایی ما دچار اشتباهاتی می شیم علی رغم اعتقاد و علاقه مون. یعنی بحث، بحث علاقه و اعتقاد نیست.  اون ها درست هستند  اما من علیرغم علاقه و اعتقادم یه چیزی را غنیمت می دانم و لذا دچار اشتباه می شم. یه مثال زدن حاج آقا که دیگه نباید یادمون بره طرف گوشواره از گوش دردانه های اباعبدالله می کشید و گریه می کرد! در جواب این سوال که چته خب ؟ یا نکن یا گریه نکن... می گفت چه کنم نمیشه اینا حیفه ولی گریه ام بر اینه که اینها اولاد پیامبرند... آقا اگر درست گفته باشم باید یه همچین چیزهایی دریافت کرده باشم من . دیگه حالا اصلاحش کنید.

حجت الاسلام پناهیان:  من واقعا تشکر می کنم. شما هم اصل مطلب خوب یادتون بود و در حد مختصر هم خوب حکایت کردید و روایت کردید از ماجرا

بسم الله الرحمن الرحیم. نکته بسیار مهمی که شما هم در این خلاصه فرمودید و ممنونم این است که ما چه چیزی را غنیمت بدانیم یعنی ذهنیت ما نسبت بهش این باشه که غنیمته ها، چرا؟ چون اینکه ما چه چیزی را غنیمت بدانیم موثرتره در رفتار ما حتی نسبت به اعتقادات و علاقه‌های خوبی که داریم.

 یعنی گاهی از اوقات اعتقادات و علاقه‌های خوب می‌بینی کار نمی‌کنه، اعتقادات و علاقه‌های خوب هست ولی میگه خوب چی کار کنم؟ این غنیمت را از دست ندم؟ دقت فرمودید؟ خدا هست تا حالا... قیامت فرصت براش دارم کار بکنم حالا.. حالا این حیفه.. این غنیمته. این یه چیزیه که هر کسی نمی تونه گیر بیاره. این یه چیزیه که زمانهای دیگه نمی تونم گیر بیارم. این یه چیزیه که براش زحمت نکشیده می تونم سود ببرم.

 این سه ویژگی غنیمت است. حالا شما در مدیریت ذهن نگاه ت رو به این غنائم تغییر بده. بگو غنیمت نیست اتفاقا.  اتفاقا این راهزن است غنیمت نیست. اگر انسان بتونه چیزهایی رو که غلط هستن و ما غنیمت می دونیم غنیمت ندونیم، یه ذره ایمان، یه ذره تقوا، یه ذره علاقه های خوب کافیه برای اینکه آدم خوب کار رو راه بندازه کافیه. ببینید الان شما توی بیابون خیابون دارید راه میرید، طلا چیزیه که کم گیر میاد دیگه.

ملایی: آره به خاطر همین هم قیمت داره.

حجت الاسلام پناهیان: البته دلایل دیگه ای هم هست. ماندگاری اون مثل آهن زنگ نمی زنه. عوامل دیگری هم هست. بالاخره طلا غنیمت  است نسبت به سنگ. بعد شما دارید راه می رید و یه دفعه یه گلوله طلا سنگ طلا می بینید. خب از کنارش رد نمی شید به این سادگی ولی از کنار سنگها راحت رد می شید. هی نگاه بکنید کدوم سنگ رو من بردارم سنگه دیگه. هر جای زمین خواستی سنگ زیاده. همیشه سنگ برمیداری. خونه ت هم بودی. میای بیرون میری یه کمی توی اون پارک محل می گردی یه سنگ رو برمی داری، چیزی که زیاده، چیزی که ریخته، آدم به قیمتش توجه نمی کنه حتی اگر قیمت داشته باشه. اگرچه چیزی که زیاده و چیزی که ریخته معمولا قیمت هم نداره. ولی نگاه ما خیلی مهمه که چی رو غنیمت می دونیم. اون چیزایی که زیاده و ریخته رو غنیمت نمی دونیم. حالا می خوام این کار رو بکنم. می گم نه تنها طلا کمیابه.، زهر هم کمیابه! زهر همه جا  نریختن که، کم گیر میاد. ولی شما وقتی یه جایی یه سمی رو دیدی با ولع نمی ره برداری بخوری. به عنوان یه غنیمت اصلا برنمیداری. برنمیداری بگی اینم کمیابه . چون می دونی ضرر و ضربه میزنه.

 بعضی از این چیزایی که ما فرصت تلقی می کنیم. اتفاقا تهدیده نه تنها غنیمت نیست. بلکه اون یه دونه تیر زهرآلودیه که خوب شد از کنارش رد شدی. مثلا در روایت میفرماید که نگاه حرام تیری زهرآلود از سوی شیطان "سهم من سهام شیاطین" درسته می خوره به چشم آدم این سهم زود آدم خودش رو عقب می کشه، این تیره نخوره بهش. یه وقتی هست آدم غنیمت می دونه با ولع برخورد می کنه می شه موجود شهوت ران. یه وقتی هست سم می دونه... می خوام بگم یعنی شما کم بودنش رو ممکنه تغییر ندی ها ولی دیگه به عنوان یک خطر داری باهاش برخورد می کنی نه به عنوان یک غنیمت.

ملایی: پس همه چیز در گرو ذهن ماست. ما چه جوری نگاه می کنیم؟

حجت الاسلام پناهیان: من خواهش می کنم از بینندگان ارجمند...البته ما فرض رو بر این می گذاریم جلسه قبل رو دوستان گوش کرده بان. .من زیاد شرح نمی دم دیگه خود ماجرای غنیمت رو. خواهش می کنم که یه فهرستی از چیزایی که غنیمت می دونیم تو زندگی اینا رو بنویسیم؟

ملایی: بنویسیم.

حجت الاسلام پناهیان: یک مثال بزنم. مثلا از یه جایی شما غذا می خری آبگوشت سفارش می دی و کوبیده سفارش می دی و... چند بار خرید میکنی، بعد به شما می گه که دفعه دیگه خرید کنی مثلا یه مبلغی جایزه پیش ما داری. چرا این کارو می کنن؟ تخفیف ویژه به شما می دن و می گن اینم کدش. چون شما می گی غنیمته دیگه. غنیمته. می ری خرید کنی،  بگی از همونجا بریم بخریم.

ممکنه در واقع اون سودی هم نداشته باشه ها ولی احساس غنیمت ما رو وادار می کنه به خرید کردن. یا بالای مغازه میزنه که این به اصطلاح اسمش چیه؟ حراج میذارن حراجی فصلی تا تاریخ فلان هم هست. فروش ویژه است  تا شما رو تحریک و تهییج  کنه برای خرید.

ملایی: آقا بعضی از فروشگاه ها الان می زنه که هر انقدر خرید یک امتیاز برای قرعه شرکت در قرعه کشی. آقا من هیچی نمی خوام. می رم یه ماشین پر می کنم و میام.

حجت الاسلام پناهیان: همینه. یعنی میگی غنیمته! من تو اون مسابقه مثلا ماشینی که گذاشتن اونجا احتمال اینکه من به غنیمت برسم هم موجب می شه لاتاری ها و مسابقات فراوان این چنینی و قماربازی ها رواج پیدا بکنه. ذهن انسان نسبت به غنیمت حساسه و فعال نسبت بهش برای خودش غنیمت سازی می کنه و دیگران هم از این فرصت استفاده می کنن. سر ما رو می برن. جیب ما رو خالی میکنن.

شیطان هم داره این کار رو می کنه با ما. بله بعد دین میاد چی می گه؟ می گه خب عیبی نداره تو اسیر غنائمی. حالا چی رو باید غنیمت بدونی؟ چی رو نباید غنیمت بدونی؟ بیا این رو تنظیم کنیم با هم. اینجا بحث مدیریت ذهن پیش میاد. طرف می بینی علاقه مند به اباعبدالله الحسین هست ولی یه فرصت استثنایی برای گناه براش پیش میاد. میگه این غنیمته دیگه. میگه مام حسین شما  ببخشید حالا من دیگه با همه علاقه ای که به شما دارم باید تو مکتب و مرام شما قدم بردارم بگذار این غنیمت رو من از دست ندم؟ یعنی واقعا امام رو میذاره کنار و میگه  تو اون لحظه دیگه پیش نمیاد این فرصته. ببینید اینها رو ما باید بهش توجه کنیم. حالا بعضی چیزا هستن ما اون ها رو غنیمت می دونیم. اینها رو در زندگی خرد، در زندگی کلان، در زندگی جزئی، در زندگی های سیاسی و اجتماعی بالاخره اینها را فهرست کنیم. بعد یه بار بیاییم با فاصله بهشون نگاه کنیم. آیا واقعا اینا غنیمت هستن؟ و بعد چه چیزهایی را غنیمت نمی دانیم. من یک فهرستی از چیزهایی که غنیمت نمی دانیم را از قول رسول خدا می خواهم برای شما هدیه بدهم.

ملایی: چقدر خوب!

حجت الاسلام پناهیان: حضرت می فرمایند اغتنم اینها را غنیمت بداند. چرا سفارش می کنند؟ چون ما این ها را غنیمت نمی دانیم. البته موارد ممکن است خیلی کلان باشد ولی خب طبیعتا دین همیشه ما را می خواهد به سمت کلان نگری ببره دیگه. این دیگه کار دین ما هست. مثلا می فرماید اغتنم خمسا قبل از خمس پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بدون. نه اینکه استفاده کن ازش، نه اینکه سعی کن ازش بهره برداری کنی! ببین: غنیمت بدون اینها رو. نه تنها سعی کن از دستشون ندی با یه ولعی به سمتشون برو همون ویژگی های غنیمت هستن. من واقعا زبانم ناقصه. نمی تونم خوب توضیح بدم که بگم چه جوری آدم یه چیزی رو که تا حالا غنیمت نمی دونسته غنیمت بدونه ها. این خیلی سخته توضیحش. نمی دونم باید چی کار کنیم.

بینندگان خودشون برای خودشون یه فکری بکنن. بنده عاجزم. شاید هنر شما و هنرمندان رسانه اینا بتونن یه چیزایی رو توضیح بدم مثل همه بلکه دریافت دقیقی داشت. در یک فیلم سینمایی در یک سریال فرصت های فوق العاده مهمی هستند. می تونه به آدم نشون بده چیا غنیمته و آدما معمولا اینا رو غنیمت نمیدونن. سلامتی مادرت بگو بخند تو خونه داره جلوت راه میره. این غنیمته ها! ببین این یک غنیمته. این مادر رو از دست می دی یه روزی ها عمر طبیعی هر دوتون داشته باشید. مادر رو آدم باید به عنوان غنیمت نگاه کنه. پدر رو آدم باید به عنوان غنیمت نگاه کنه.

می دونید اگه آدم غنیمت نگاه کنه ادبش، محبتش چجوری میشه؟ بهره برداری اش حتی از این پدر و مادر چگونه خواهد شد؟ چقدر انرژی خواهد گرفت؟ چقدر احساس خوشبختی میکنه این غنیمت رو داره؟

چقدر حالش خوب می شه، اونایی که پدر و مادر خودشون رو از دست دادن می دونن این حرف رو. من خودم واقعا جزو همین مردم عمومی و عامی هستم که پدر و مادرم رو قدرشون رو نمی دونستم. یعنی فکر نمی کردم بعد از رحلت پدر و مادر خودم بگم اینها همه ی هستی من بودن، ولی گفتم... من پدر و مادرم در کنار همدیگه به خاک سپرده شدن در گوشه حرم امام. اونجا به یکی از دوستان داشتم رد می شدم گفتم که میدونی همه هستی من اینجا در خاک آرمیده؟ احساس می کنم همه داراییم رفته اونجا. خب این رو باید قبلش غنیمت می دونستم که حالا این جمله ی حسرت آمیز نیاد.

خوب می فرماید: اغتنم خمسا قبل  خمس پنج چیز رو قبل از پنج چیز غنیمت بدون حیاتک قبل موتک غنیمت این چند روز زنده ایم. نه اینکه بگی خب زنده ایم. خیلی خوبه زنده ایم دیگه. مگه چیه؟ نه غنیمت بدون. در توضیح این روایت یک روایت دیگه رو به کار بگیرم ازش استفاده کنیم. می فرماید: هر موقع تشییع جنازه دیدی خودت رو بذار جای اون مرده بعد تا وقتی که این داره می ره مستحب هم هست چند قدم بری  پشت سرش و هی از خدا التماس کن خدایا به من فرصت بده برگردم. خواهش میکنم... این خیال پردازی ها کار امام معصومه ها! می فرماید بعد از تشییع که برگشتی بگو که خدا بهت فرصت داد برگردی. حالا چه جوری زندگی می کنی؟ حالا دیگه زندگی رو غنیمت میدونی؟

ملایی: درسته حیاتت قبل از مرگ

حجت الاسلام پناهیان:  اینها ذهنیت های آدم هاست. بله یک کار برد بحث مدیریت ذهن است. امروز در موضوع غنیمت داریم بحث می کنیم دیگه." صحتک قبل سقمک" سلامتیت قبل از مریضی نه اینکه سلامتی طبیعیه که هست. نه ! غنیمته که هست. غنیمته که ما الان سالمیم این رو میتونیم جا بندازی؟ این سفارش پیغمبر اکرم است ، سلیقه بنده نیست.

ملایی: آقا من یه چیزی بگم؟ الان بعضی ها میگن که آقا این روایت رو قبلا هم پای منبر حاج آقای پناهیان یا دیگری شنیده بودیم دیگه؟ خب آره سلامتی قبل از مریضی. ولی تا حالا بهش اینجوری نگاه نکرده بودیم که سلامتی رو غنیمت بدونیم. نه خوبه دیگه که هست. نه غنیمت. غنیمت. میدونی یعنی چی؟ غنیمت بدان!

حجت الاسلام پناهیان: آره آره.. حس غنیمت. آقا شما خواب دیده باشی؟ بله همین خود حضرتعالی خواب دیده باشی. خب دیشب چون بعضی از پیامهای خصوصی با خواب لاجرم باید بیاد دیگه. چی بگیم؟ تو بیداری که معمولا اینجوری نمی شه که آقای ملایی عزیز رو می خواستیم این مریضی بهش بدیم از فردا شروع بشه. عوارضش هم سن و سالهای ایشون زیادی مریضی داشتند و مرحوم شدند ولی به یک دلیلی حالا به خاطر خوبی‌های شما یا به دلیل دعای کسی دیگر پشت سر شما یا به دلیلی ندادیم. چند سال عقب انداختیم. مثلا یک‌دفعه شما بیدار می شی. الان سالمم. چه لطفی داره.. این سلامتی رو اون وقت غنیمت می‌دونی،  در رفتی از زیرش این غنیمت دونستنه. یعنی این

فراغک قبل شغلک" که قبل از اشتغال یک بیکاری و فراغتی داری، قبل از این‌که مشغول بشی غنیمت بدان وقتت رو تلف نکن. بگو آخ جون الان فرصت دارم یه مطالعه بکنم. ورزش بکنم. غنیمت بدان. چون مشغول شدن انسان خودش بعضی وقت‌ها یک مجازات الهیه، خودش عاملی است که آدم به برخی از مهمات اش نمی رسه... یه عاملیه که می تونه خیلی از فرصت های انسان رو از بین ببره. میگه وقت ندارم. متاسفانه وقت ندارم. فرصت ندارم. فراغت خودش غنیمته. اون وقت مردم اوقات فراغتشون رو با چی پر می کنن؟ می ریزن دور اصلا ...انگار یه زباله ایه که می ریزن دور. اوقات فراغت شما داری؟ اوقات فراغتی که در اختیار شما قرار بدهم ندارم. اوقات فراغتی که بریزم دور ندارم... واقعا بنده تصور می کنم هر فیلم سینمایی که آدم می خواد ببینه ده برابر فیلم سینمایی وقت بگذاره، بررسی کنه من باید اینو ببینم یا نه؟ می ارزه. حالا ده برابرش رو با مبالغه دارم می کنم. یه کمی وقت بذاریم بررسی کنیم.

 "شبابک قبل هرمک " جوونیت رو غنیمت بدون قبل از پیر شدن. اگه ما تونستیم برای جوونامون این رو جا بندازیم دیگه از زبون پیرمردها نشنویم که شنیده نمیشه... اصلا جوون قبول نمیکنه. از بزرگترها می گه این دوباره داره نصیحت می کنه و میخواد من رو محدود کنه... اگه جوانی رو بتونیم با روش های تربیتی بیدار کنیم. اصلا نمیدونم برنامه سمت خدا می خواد در همین حالت برنامه سمت خدا همیشه باقی بمونه یا مثلا می تونه مسابقه بگذاره برای معلمهای عزیز، برای معممین عزیز. دیگه این دو نفر دارن با مردم صحبت می کنن یا پدر و مادرها؟ شما برای جوانت چجوری تونستی جا بندازی؟ با چه حرفی؟ با چه قصه‌ای؟ با چه روشی که جوانیش رو مغتنم بشمارد؟ می گه وای الان که جوونم من باید ...جوانی رو مغتنم بشمارم. تو پیر می شی و دیگه این زور رو نداری ها. دیگه این کارا رو نمی تونی بکنی. خود مغتنم شمردن خیلی کار مهمی ست.

" وغنائک قبل  فقرک" بی نیازیت قبل از فقر ، حالا چه دارایی باشه چه بی نیازی. بی نیازی تو قبل از فقر، قبل از نیازت غنیمت بشمار. این کلام رسول خداست.

 حالا یک کلامی رو میخوام هدیه کنم و بعد از کلام رسول خدا. نمی تونم بگم اون کلام بالا تر از کلام رسول خدا هست ولی کلام جگرگوشه رسول خداست. پس خیلی کلام جیگریه!

بنده این رو در کل سالها و روزها و ایام سمت خدا و غیر سمت خدا وقت های دیگه به عنوان هدیه ویژه خودم به همه بینندگان هدیه می کنم. کلام خاصیه و خواهش می کنم بعد از اینکه من از این دنیا رفتم بیان سر قبر ما یا یاد ما افتادند یاد این کلام امام حسین بکنند. هرکس این کلام امام حسین  را  تا حالا نشنیده حالا از من شنیده این رو من واسطه قرار می دم به عنوان یه هدیه که انشاالله برای من دعا کنند.

یکی از سخنرانی های امام حسین علیه السلام هست . در سخنرانیشون اینجوری فرمودند: يا ايها الناس، نافسوا في المکارم و سارعوا في المغانم با هم رقابت کنید در کسب خوبی های برجسته در مکارم مکارم اخلاق. دیدید می گن برجستگی های اخلاق، در به دست آوردن قله ها در بدست آوردن قله ها با هم مسابقه بگذارید. به حداقل خوبی ها اکتفا نکنید و سرعت بگیرید برای کسب غنیمت. اگر غنیمت می دونی با سرعت برو و جمله سوم که اوج کلامه و من در این گونه کلمات از هیچ معصوم دیگری کلامی به این شفافیت و زیبایی در این موضوع ندیدم. حالا ممکنه باشه ها ولی من خبر ندارم. چهل ساله من دارم با روایات کار می کنم. می فرماید و و لا تحسبوا بمعروف لم تعجلوا، اون کاری که شتاب و اشتیاق نداری برا انجام دادنش. اون کارو کار خوب ندون. عجب!

کار خوبی که برای اون شتاب و اشتیاق نداری.. انصافا حالا خارج از برنامه سمت خدا هم باشه. کلام، کلام ویژه ای نبود ؟شما آدم با فضل هستید. خیلی ویژه است. میگه اصلا خوب حساب نکن! اون کاری رو که با عجله و شور و اشتیاق نرفتی به سمتش.

ملایی: عجب! به درد نمی خوره اون

 این شخصیت سیدالشهداست که تجلی کرده در این کلام نافذ نافسوفی المکارم با هم مسابقه بگذارید. رقابت کنید یعنی مسابقه بگذارید. سعی کن شما از خانمت جلو بزنی. در کارهای خوب نه اینکه بگی تو کار خوب نکردی. منم حالا ببین چیکار میکنم. تو جلو بزن. کار خوب نکرد. شما نمیتونی جلو بزنی. ببخشش. جلو بزن. باریکلا.. نه هرکی یه حدی داره. بهانه زیاد میاریم برای اینکه کم بگذاریم.

ملایی: درست!ه سارعوا فی المقام سرعت بگیرید به سمت چیز های غنیمت.

حجت الاسلام پناهیان: حالا غنیمت اینجا خودش رو نشون می ده که آدم غنیمت چگونه برخورد می کنه. همینطوری سریع و با ولع باشه با اشتیاق. بعد یه دفعه ای حضرت انگار شمشیر خودشان را از نیام بیرون می کشند و سر بسیاری از این توهمات و خیال پردازی های ما رو از خوب بودن را می زنند، می کشند و نابود می کنند توهمات ما را. پرده ی اوهام ما را پاره می کنند. و لا تحسبوا بمعروف لم تعجلوا کارهای خوبی که انجام می دی و بهش اشتیاق نداری، عجله نداری رو خوب حساب نکن! اونها خوب نیست. جمعش کن با عجله نرفتی به سمتش... عجله اینجا عجله ی مذموم نیست دیگه. منظورش اون سرعتی است که فرمود در مغانم است.  سبقتی است که در مکارم است. اون اشتیاقی است که آدم اینجوری آدم باید کار بکنه. فرصت استثنایی ها. من یک فرصت استثنایی پیدا کردم. می خوام برم کربلا زیارت کنم. یعنی وقتی که شما می گی فرصت استثنایی خیلی حالت فرق می کنه تا وقتی که نه من همیشه می رم این قیافه رو نگاه کن من همیشه می رم واسه تو غنیمت نمی دونستم که کربلا رفتن رو. من از اون وقتی که این کلام رو از آقای قاضی شنیدم زیارت عاشورا خوندن رو غنیمت می دونم. حالا خودم رو دارم عرض میکنم. البته من توانایی دینی قوی‌ای ندارم ولی شنیدم کسی ایشون رو تو خواب دیده بوده و ازش پرسیده بوده شما الان حسرت چی رو می خوری تو دنیا؟ بعد ایشون فرموده بودن که اگر من می دونستم آثار زیارت عاشورا در این دنیا چیه به جای روزی یک بار روزی دوبار می خوندم!

مرحوم قاضی قاضی طباطبایی.. خب کم آوردم مقابلش. من که قطعا نمی تونم روزی دو بار بخونم. البته یه بار یه جایی بودم دو بار شد ولی روزی یه بار رو با احساس غنیمت بخونم.می فرماید کار خوب اصلا حساب نکن اون کاری که غنیمت نمی دونی. می دونید ما کی این حرف امام حسین علیه السلام رو می فهمیم؟ وقتی در صحرای محشر می ایستیم می گیم راست میگفت امام حسین ... می دونید خداوند متعال چه جوری حساب می کنه؟ خداوند متعال خود ما رو بیشتر از رفتارمون حساب می کنه. هر کاری انجام می دیم. خدا م یفرماید ملائکه من با چه حسی انجام داد؟ نگاهش چی بود؟ ببین نه اینکه بپرسه ها خدا خودش می دونه. مثلا دارم نمایشنامه ای دارم ارائه میدم! آخدا ایشون نماز شب خوندن خدا فقط خوب با چه حسی؟ چه جوری بود. دیگه حسش این بود. نگاهش این بود که یکی از شب های معمولی داریم نماز شب می خونیم دیگه بخونیم دیگه. خب کار خوبیه. نه.. اینجوری مالی نیست فایده نداره!

ملایی: حالا وقت داری. بذار یه ذره مثلا. آره بعدا هم میخونیم. حالا انشاالله بازم میخونم. الانم میخونیم. قبلا هم خوندیم.

حجت الاسلام پناهیان: خیلی وارفته و ماست برخورد کردن. اینجوری برخورد کردن. به درد نمی خوره. سیدالشهدا رو کسی می خواد شخصیتش رو بشناسه از نزدیک. اینجا بشناسه. این همه حسین حسین گفتیم

ملایی: چجوری می شه ؟

حجت الاسلام پناهیان: واقعا در این کلام   شخصیت ایشون رو در نظر گرفت؟ این شخصیت اگرچه اولیاء خدا کلهم نور واحد ولی هر کدام در یک صفتی بیشتر تجلی و تلألو کردند. این روحیه سیدالشهدا علیه السلام رو شما تو دعای عرفه هم می تونی ببینی. اصلا این روحیه اونجا هست. این شخصیت اونجا هست که چجوری مغتنم می دونه و چه جوری با خدا صحبت می کنه و چه جوری اون عجله و شتاب درش هست. حالا بریم محضر قرآن. امیدوارم این کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و این کلام اباعبدالله الحسین علیه السلام ما رو رسونده باشه به ساحت مقدس قرآن که قرآن کریم یه نصیحت کلانی به ما می فرماید :" تبتغون عرض الحياه الدنيا فعند الله مغانم كثيره" فوائد دنیا رو غنیمت می دونید برای خودتون، در حالی که نزد خدا غنیمت های زیادی هست. چرا اینها رو که روی زمین است غنیمت می دونید ؟! اون چیزایی که پیش خداست چی؟

 نکته بسیار مهم اینه من برای اینکه حالا اون چیزی که پیش خداست رو غنیمت بدونیم عرض می کنم بله جنوب تهران با شمال تهران حدود 30کیلومتر فکر کنم فاصله داره. شما حساب کردی تقریبا بیست و خورده ای زمین یه نشونی رو از بالا به پائین من هم از روی همین لوکیشن ها معمولا در اون کیلومتر میزنه. تفاوت پائین شهر با بالاشهر مثلا قیمت ها خیلی بالاست دیگه

حتی تفاوت سطح اجتماعی بعضی ها. البته بعد از انقلاب انصافا ماهایی که قبل از انقلاب بودیم تفاوت پائین شهر با جنوب شهر رو خیلی تفاوت ها کم شده. تو پائین شهر الان خیابون ها یافت میشه که آدم ترجیح میده تو اونجا زندگی بکنه تا تو این کوچه پس کوچه های بالاشهر. ولی حالا بر اساس همین حرفای عرفی که هست بالاخره یک تفاوت قیمتی وجود دارد. بعد بعضی ها همه زندگی و هستی شان را می گذارند برای سیر و سلوک این بیست و پنج کیلومتر که از اینجا برن اونجا...

 بهشت خدا چقدره؟ زمینش؟ عرضها  زمین بهشت خدا که مانند آسمانها و زمین است. آسمانها چقدر پهناورند؟ میلیاردها سال نوری پیش یه ستاره ای مثلا از بین رفته تازه نورش به ما رسیده مثلا یا میلیاردها سال نوری فاصله داره. خب بهشت اینجوری گسترده ما داریم. کجای بهشت می خوایم بریم؟ فرق نمی کن؟.

ملایی: خب چرا؟ خیلی فرق می کنه.

حجت الاسلام پناهیان: بله. مخصوصا که مرکز بهشت یا اون نقطه عالیه. بهشت رسول خدا و ائمه علیهم السلام هستند. واقعا ما یه همچین آدمای حداقلی هستیم که بگیم بگوییم جهنم نریم هر کجای بهشت رفتیم مهم نیست؟!  جهنم و ضرر دیگه.. مثلا مهم نیست؟ ولی طبیعتا باید فرق کنه. بهشت باید فرق بکنه. جنت. جنات عرضها السماوات و الارض باشه. یعنی بالا وپایینش با هم فرق داره... میلیاردها سال نوری سر و ته بهشت با هم فاصله دارن. میلیاردها سال نوری...

ملایی: حالا مثلا دم دستی مثال بزنیم این درسته؟ مثلا بگیم که آقا اون نقطه ای که اباعبدالله الحسین علیه السلام هستن با اون نقطه که نیستند، مثلا حضور ظاهری

حجت الاسلام پناهیان: تو روایات هست اصلا داریم دیگه؟ حالا اگه کسی علاقه به زیارت امام حسین نداشته باشه، زیارت نره، اگر بهشت بره در پایین‌ترین جای بهشت جا داره، پس پایین و بالا داره...خب این پایین و بالا ما غنیمت نمیدونیم بالای بهشت رو تسخیر کنیم. غنیمت نمیدونیم. این رو ؟!

ملایی: نمی دونیم دیگه اگه می دونستیم که الان جلوه می کرد دیگه.

حجت الاسلام پناهیان:  پس ببینید اعتقاد ما به قیامت و بهشت و عذاب کفایت نمی کنه این ذهنیت غنیمت جمع کردن. شما هزار سال عمر کنی. اگر درست نگاه کنیم به معاد و بهشت و رضوان الهی و زندگی جاودانه. هزار سال زندگی کنیم به بهشت جاودانه خدا نگاه بکنی تا تمام این هزار سال ذره ذره جمع می کنی می گی غنیمته غنیمته... بذار اینم جمع کنم.. سردار سلیمانی با اون عظمت داره بزرگترین کار تاریخو میکنه. داره غصه های دل امیرالمومنین علی علیه السلام رو برطرف میکنه. حضرت برای همین منطقه مقابل غارت فرمودند چرا نمی رید بایستید؟ ایشون داره جواب امیرالمومنین را می ده. تسبیح دستش گرفته توی کوچکترین فرصت داره ذکر می گه غنیمته. حالا من ذکر بگم غنیمته... هر لحظه از هر جایی از هر فرصتی داره غنایم جمع می کنه. بعد اینها احساساتشون و هیجاناتشان کلا تغییر می کنه با آدم های معمولی یه ذره یه غنیمتی رو از دست بدن. آقا گریه می کنن. آقا غصه دار می شن.

توی خاطرات حضرت امام خوندم یه بار بچه های حضرت امام ظاهرا یا اطرافیان از مادر پرسیدن امام چرا امروز حالش خوب نیست؟ صدای گریه اش رو می شنیدن به هم ریختگی شون رو میدیدن چی بوده. نمیدونم این توی اون خاطره نوشته ها. من الان یادم نیست.. چرا امام حالش خوب نیست؟ بعد خانم امام چه می فرماید؟ می فرماید برای نماز شبشون . یه کمی دیر بیدار شدن به هم ریخته به خاطرش.

مجری:عجب! یه دوستی پیام داده بود هفته پیش. الان یادم اومد. پیامک داده بود یعنی شخصی به خود من که من صحبت امروز شما در برنامه سمت خدا رو یعنی شما که شما از آقای پناهیان رو موقع فهمیدم که دیشب توی جاده بودم. یه لحظه یه اتفاقی افتاد که اگر خدا کمک نمی کرد از جاده رفته بودم بیرون و الان معلوم نبود که من باشم پیامک بهت بدم یا نه. بعد میگه اونجا من یجوری شدم که از دیشب تا حالا به اندازه همه عمرم صلوات فرستادم. به اندازه همه عمرم شکر کردم و به اندازه همه عمرم خدا رو دیدم. غنیمت می دونم ولی تا حالا مثلا حواسم نبوده

حجت الاسلام پناهیان: حالا ما می تونیم اینقدر خوشبخت بشیم. با تغییر نگاه بدون حادثه ی افتادن تو دره. بدون احتمال مرگ. اگه ذهن خودمون رو نگاه خودمون رو درست کنیم بدون اینکه حادثه ای برامون پیش بیاد همونجوری باشیم همونجوری باشیم. بعد چقدر لذت میبریم از زندگی؟

ملایی: آره عجب! آقا نمی شد مثلا این برنامه دو سه ساعت زمان می داشت؟ میدونم رسانه ایش ممکن نیست. ولی این بحث قطع نشه خیلی شیرینه. من متشکرم ازتون. به خاطرش

حجت الاسلام پناهیان:  از امام حسین تشکر بفرمایید. یعنی نگاهی است که اهل بیت به ما می دهند.

ملایی: حالا به هر حال انتخاب بحث خیلی مهم پردازش است که  شما می فرمایید عرض می کنم خدمت شما عزیزان، بیننده و شنونده که امروز هم اگر موافق باشید ثواب تلاوت آیات قرآن کریم را تقدیم کنیم محضر همه شهدای سرافراز فراجا به قول تعبیر دیروز آقای رفیعی همین لحظه، همین آنی که الان من و شما داریم با هم حرف می زنیم خیلی امن و آرام نشستیم ، لب مرزها نیروی انتظامی البته در کنار دیگر دستگاهها جانفشانی می کنند که من و شما لبخند بزنیم. صفحه پانصد و هفتاد و هشت آیات پایانی سوره قیامه و آیات آغازین سوره مبارکه انسان دهر

قران کریم صفحه578

ملایی: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم. سپاس از حسن توجهتون تا اینجای برنامه، بفرمایید خدمت حاج آقای پناهیان باشیم. حاج آقا یه زمانی داریم خیلی اندکه ولی به هر حال غنیمته.بله یه خواهش بکنم از شما این بحث رو می تونیم هفته آینده هم اگه موافق باشید

حجت الاسلام پناهیان: بله نکاتی هست که مونده. البته من معمولا عادت دارم که یه موضوعی رو بحث می کنیم ولو مونده باشه دیگه ادامه ندیم که تکراری نشه موضوع رو ادامه بدیم. روایات و نکاتی هست که می تونیم ادامه بدیم. در دعای ابوحمزه ثمالی یه توبه داریم از غنیمت دانستن گناه. ببینید چقدر زیباست. البته این فراز از دعای ابوحمزه ثمالی فوق العاده هست. یعنی واقعا کمیابه در ادعیه ما این سوز دل.. انا الذی حین بشرت بها خرجت الیها اسعی.. من کسی هستم که به سوی گناه این گونه رفتم که کسی بشارت گناهی فرصت گناه رو به من خبر داد می دویدم به سمتش... از این توبه می کنم. یعنی گناه کردن یه چیزه، آدم گاهی ممکنه خطا بکنه از دستش در بره. ولی اینکه من غنیمت بدونم و بدوم طرفش کاملا می دونید فرق می کنه دیگه در نزد پروردگار عالم. انشاءالله خداوند متعال این رفتار ما رو، اون نگاه ما رو مورد عفو قرار بده که فاصله گرفتن از خدا رو غنیمت می دونیم... فرصت های دنیایی رو غنیمت می دونیم ولی فرصتهای الهی رو غنیمت نمی دونیم. نمی گم فقط آخرتی. الهی! اون چیزی که پیش خداست اون ها رو غنیمت بدونیم.

امیدوارم خداوند متعال این ذهنیت ما نسبت به غنیمت رو تغییر بده که واقعا چی رو غنیمت بدونیم. چی رو غنیمت بدونیم. انشاالله خداوند متعال عبادت رو برای ما غنیمت قرار بده یعنی بگیم غنیمت است. حالا یه ذره دیگه فرصت داریم بیشتر طول بدیم نماز رو کجا؟ بذار خوب استفاده کنیم. بقیه زندگی رو اینجوری با شوق نریم سراغش که نماز رو میریم. اگه نماز رو غنیمت بدونیم هم با عجله ای که امام حسین علیه السلام فرمود به سمتش میریم یعنی با شوق هم کشش می دیم بیرون نمیایم. یعنی می گیم که این غنیمت رو ازش فاصله نگیریم. حالا که فرصت هست بذار تا جایی که می شه با یه ذوقی، زرنگی کنیم بریم به سمت عبادت. انشاالله خداوند متعال عبادت رو برای ما غنیمت قرار بده و معصیت را برای ما غنیمت قرار ندهد. الهی آمین.

ملایی: خدا سلامتی بده حاج آقای پناهیان و به همه کسانی که به ما یاد می دهند. سپاسگزاری می کنم. از همه دوستان و رفقای خوبم پشت صحنه پشت دوربین اتاق فرمان پخش و همه جا که همراهی کردند و عمری باشه و سعادت. من شنبه هفته آینده اینجا خدمت شما خواهم بود. از فردا تا پنج شنبه هم که رفیق جان و دوست عزیز آقای نجم الدین شریعتی نازنین اینجاست. در پناه آقا امام حسین علیه السلام باشید و باشیم و صلواتی را زمزمه کنیم که فرزند او امام حسن عسکری علیه السلام بر حسین بن علی به ما یاد داد. یا علی!

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها