اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1404-07-07-حجت الاسلام پناهیان - مدیریت ذهن ( چه چیزی را غنیمت بدانیم؟ )

ملایی:بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، انه خیر ناصر و معین. سلام عرض می‌کنم خدمت شما مخاطبان عزیز، بزرگوار و فرهیخته برنامه سمت خدا. آقایان، بانوان، بینندگان و شنوندگان، خیلی خوش اومدید به این دوشنبه و برنامه این نوبت سمت خدا. خوشحالم که خدمتگزار شما هستم به اتفاق همکاران و دوستانم. قبل از اینکه وارد برنامه امروز بشیم، یه نکته‌ای رو باید خدمتتون هدیه و تقدیم بکنم. ان‌شاءالله وارد برنامه امروز خواهیم شد.

معرفی برنامه

 اون نکته هم اینه که اساساً تو هر برنامه‌ای ممکنه حرفی گفته بشه، مطلبی عرضه بشه توسط مجری، مهمان یا کارشناس که اگر اون مطلب اساساً اشتباه باشه یا دچار خطایی جزئی باشه، تو همون برنامه شایسته است که اصلاح بشه. اگر خاطری رنجیده میشه، خوبه تو همون برنامه دلجویی بشه و اگر عذرخواهی لازم باشه، خیلی قشنگ‌تره. لذا در برنامه سمت خدا امروز اشاره می‌کنم به اینکه شنبه که خدمت شما بودیم، پنجم مهرماه، طبق شنبه‌های گذشته خدمت حاج آقای حسینی قمی بودیم. به مناسبتی تو فرمایش‌های حاج آقای حسینی قمی اشاره شد به هتلی متعلق به شورای نگهبان در مشهد مقدس. با بررسی‌هایی که ما و دیگران انجام دادیم، مشخص شد اساساً شورای محترم نگهبان نه در مشهد مقدس و نه در هیچ کجای کشور عزیزمون هتلی یا مجتمع و مرکز اقامتی تفریحی نداره و اطلاعاتی که در اختیار آقای حسینی قمی قرار گرفته بود، اطلاعات نادرستی بوده. ضمن عذرخواهی و پوزش از محضر شما مخاطبان و همین‌طور عذرخواهی از شورای محترم نگهبان و آرزوی سلامتی برای همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، امیدوارم هر کس، من، هر کسی، در مورد شخصی حقیقی یا حقوقی نکته‌ای رو در جایی عنوان می‌کنه، بررسی‌ها و تحقیق رو قبل از بیان انجام بده که این‌جوری نباشه. خیلی متشکرم از حسن توجهتون به برنامه امروزی که بازم دوشنبه است و توقعتون حتماً حضور حاج آقای پناهیان عزیزهست و درست هم فکر می‌کنید. سلام علیکم، آقا ارادتمند!

حجت الاسلام پناهیان: سلام، سلام می‌کنم خدمت همه مؤمنین وبه‌ویژه تسلیت عرض می‌کنم سالگرد شهادت سید حسن نصرالله، سید شهید مقاومت، این مرد بزرگ که نه‌تنها عالم اسلام رو تحت تأثیر قرار داد، بلکه جهان بشریت رو به سوی خودش واداشت و همه به احترام او، هرگاه او رو یاد می‌کنند، می‌ایستند و تاریخی برای لبنان ساخت در این سه دهه که رهبری می‌کرد مؤمنان مظلوم لبنان رو و بلکه جریان مقاومت رو در غرب آسیا رهبری می‌کرد.

ملایی:خیلی متشکرم. عذرخواهی می‌کنم، چند دقیقه شما اینجا حضور داشتید و من این مقدمه رو گفتم. حالا با اجازه تون یه منبر دیگه برم برای برنامه امروز. جونم براتون بگه که دوستان عزیز، بحث مدیریت ذهن رو خدمت حاج آقای پناهیان آغاز کردیم و هفته قبل به این پرداختیم که آقا، مدیریت ذهن آیا محصولی، میوه‌ای هم داره یا نه؟ یه بحث تئوری و نظری است و فقط باید بگیم و بدونیم و رد بشیم؟ هفته پیش حاج آقا برامون بر اساس آیه‌ها و روایت‌ها فرمودند که مدیریت ذهن میوه‌های متعددی داره، محصولات متعددی برای ما داره. یک بحث این بود که آقا، دو دوتا چهارتای ما خیلی وقت‌ها از نظر خودمون درسته، ولی خدای متعال... دو دوتا چهارتایی که برای خودمون درسته، نباید روش حساب جدی باز کنیم. ما حساب‌کتابمون رو می‌کنیم، ولی کار دست دیگریست، کارساز اوست و اوست که یرزقه من حیث لا یحتسب، رزقی می‌ده خارج از گمان. کارها رو پیش می‌بره از مسیری که اصلاً به ذهن ما خطور نمی‌کنه. یه روایت عجیب هم از امام صادق علیه‌السلام برامون فرمودند که تو کانال هست، دیگه برنمی‌گردیم. حالا حاج آقا، میوه دیگه‌ای هم می شه چید؟

حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. حالا من تعبیر دیگری به جای این میوه به کار ببرم. البته تعبیر درستی شما به کار می‌برید. کاربرد مدیریت ذهن زندگی ما، یا همون میوه‌هایی که فرمودید باید بچینیم، واقعاً فراوان، متعدد و برخی از موارد مهمش رو می‌خوایم بهشون بپردازیم. البته قبلاً هم خیلی سعی کردیم کاربردی صحبت بکنیم، به‌عنوان مثال و به‌عنوان موضوعاتی که سر مسیر قرار می‌گرفت، به نکات مختلف کاربردی پرداختیم. اما این میوه‌ها، میوه‌های واقعاً برجسته‌ای‌ هستن. یکی از نکات بسیار مهم که دوست دارم امروز این رو هدیه ویژه‌ای حساب بکنیم برای بینندگان که پیگیری می‌کنند بحث رو، اینه که رابطه ما رو با دنیا چی به هم می‌زنه، خراب می‌کنه؟ چی ما رو وابسته به دنیا می‌کنه؟ دنیا کی ما رو دچار اشتباه می‌کنه؟ ما کی از دنیا لطمه می‌خوریم؟ آیا وقتی که دنیا رو دوست داریم فقط؟ یا نه، یک مشکل دیگری هم پیش میاد که ما معمولاً از دنیا کتک می‌خوریم؟

ملایی:به تعبیر دیگری، کی ما اشتباهات فاحش می‌کنیم تو زندگی‌مون؟ خب، کی ما غفلت‌های بزرگ دچار می‌شیم؟

حجت الاسلام پناهیان: چون آدم ممکنه خطا بکنه، ممکنه علاقه‌های بدی هم داشته باشه، ممکنه گرایش‌هایی داشته باشه، صفاتی داشته باشه که اون‌ها وادارش بکنند به اشتباه. مثلاً یه نفر روحیه غضبناکی داره، غضب وادار به اشتباهش بکنه. یک نفر آدم شهوترانیه، شهوتش ممکنه او رو وادار بکنه به اشتباه. یه نفر یه چیزی رو زیادی دوست داره، این زیادی دوست داشتن‌ها او رو دچار اشتباه می‌کنه. ”حبّ الشیءِ یُعمی و یُصمّ“ ، حب کور و کر می‌کنه آدم رو یا مثلاً ممکنه در اثر صفات و این‌ها نباشه، در اثر نادانی ما باشه. خیلی وقت ها اشتباه بکنیم یا عقل‌مون مثلاً نرسه که راه درست چیه، اون رو تشخیص بدیم. همه این اشتباهات رو بگذاریم کنار. برای آدم‌هایی که شاید هیچ کدوم از این اشتباهات رو ندارند، یعنی هیچ کدوم از این دلایل خطا کردن آن‌چنان قوی درشون نیست، نه بی‌عقلن، نه نادانن، نه حب‌الدنیا زیاد دارند، نه صفات بد، بعضی وقتها اشتباهات فاحشی می‌کنند که عاملش مشکلیه در مدیریت ذهن. و اون چیه؟ ذهن انسان اگر به‌دست آوردن یک چیزی رو غنیمت بدونه، خطا می‌ره.

اگر چیزی رو نابجا غنیمت بدونه. غنیمت نیستها، نابجا اون رو غنیمت بدونه، اشتباه خواهد کرد. یا ذهن انسان یه چیزی رو خوب می‌دونه، ولی غنیمت نمی‌دونه، اون رو رها خواهد کرد و بعد از دستش می‌ده. غنیمت یه جور مایه حرص و طمع رو با خودش داره.

ملایی:آره، احسنت. یه نوع مایه عجله و اشتیاق رو با خودش داره.

حجت الاسلام پناهیان: حتی مثبتش می‌تونیم بگیم. غنیمت یه چیزیه برای مزد ما، برای اتفاق‌ها و منافعی که به‌طور طبیعی آدم براش برنامه‌ریزی می‌کنه. غنیمت انگار توی فرصت کوتاهی هست و دیگه نیست. غنیمت یعنی فرصتی که به تو دادن، به دیگران ندادند. غنیمت یعنی فرصت مضاعف، فوق شایستگی تو بهت دادن. یعنی اگه با زرنگی نجنبی، از کفت رفته، پس بدو!
اگر آدم بعضی چیزها رو غنیمت بدونه، بدون اینکه زیادی هم علاقه داشته باشه‌ها، شیرجه می‌زنه. یعنی اینجا دیگه حب دنیا نیست، غنیمت دانستن دنیاست که به خطا می ندازه یا صفت بدش نیست. مثلاً طرف شهوت‌ران نیست، ولی یه شهوتی رو غنیمت می‌دونه. مثل یه موجود شهوترانی که نمی‌تونه مقابل شهواتش، حالا شهوات انواع و اقسام داره، مقاومت بکنه، اسیرش می‌شه. یا مثلاً یه کسی ممکنه اخلاقش واقعاً بد نباشه، غضبناک نیست، یعنی مقابل غضب خودش ناتوان شده باشه، مقابل صفات روحی خودش این‌جوری نیست، ولی انجام یه رفتاری رو الان غنیمت می‌دونه، فکر می‌کنه الان این تنها فرصتیه که این کار رو انجام بده. غنیمت تلقی کردن یک کار بد، او رو وادار می‌کنه به کار بد. دقت فرمودید؟

ملایی:بله.

حجت الاسلام پناهیان: و از اون طرف، کارهای خوب رو چرا آدم ترک می‌کنه؟ مهمترین دلیلش اینه، نه عقلش نمی‌رسه که این کار خوبه، درسته، هم علاقه‌های خوب داره به این کار خوب، غنیمت نمی‌دونه، می‌گه حالا باشه بعداً.

ملایی:غنیمت یه جور زرنگ‌بازیه، انگار زرنگی پشتش هست،

حجت الاسلام پناهیان: احسنت! مثلاً امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: کاری که درش عجله نداری، خیری درش نیست. یا اون فرمایش منصوب به امیرالمؤمنین: فرصت‌ها رو غنیمت بشمارید. خب، این غنیمت نمی‌شماره، همه‌چی رو قبول داره‌ها، فقط غنیمت نمی‌دونه. این زاویه دید موثره. نگاه ما به این کار خوب به‌عنوان غنیمت و فرصت استثنایی، یا نگاه ما به این کار خوب منهای غنیمت. مثلاً می‌فرماید: شما هر نمازی که می‌خونی، احساس کن این آخرین نمازته. آخرین نماز یعنی فرصت رو غنیمت بدون، دیگه این فرصت گیر نمیاد. این خیلی نگاه آدم رو تغییر می‌ده. و ما چون این نگاه رو نداریم، نمی‌تونیم نماز خوب بخونیم. پس تا اینجا یه جمله خلاصه: خیلی از اشتباهات ما ریشه‌اش در مدیریت ذهنمونه، به این معنا که نگاه غنیمت‌گونه به خوبی‌ها نداریم و به دنیا و مافیها نگاه غنیمت‌گونه داریم.

ملایی:احسنت. یعنی شیطان میاد بعضی وقتها گناه‌ها رو پیش آدم چه‌جوری جلوه می‌ده؟ حالا غنیمته. آقا، طرف نه حب‌الدنیای شدید داره، نه صفات بد شدید داره، نه بی‌عقله، فقط چون غنیمت می‌دونه، تو کرنر می‌زنه، به قول فوتبالیست ها.

حجت الاسلام پناهیان: یعنی جنایت‌هایی بعضی وقتها از بشر سر می‌زنه. حالا روضه بخونم، ما روضه‌هامون حاوی معارف دینیه. شما قبول دارید؟ اولاً من یه تأییدی از شما بگیرم. حالا تو رودباستیم. شما قبول دارید که این بحث غنیمت خیلی بحث مهمیه با این توضیحی که شما فرمودید که شاید حالا خیلی توجه نداشتیم؟

ملایی:قطعاً. ببینید، آخه آدم خیلی دردش میاد که بیشتر از حد بدی درونیش کار بد بکنه. این زور داره برای آدم. یا کمتر از اون خوبی درونیش کار خوب انجام بده، فقط به‌خاطر اینکه من این رو، نگاهم بهش نگاه غنیمتی نبود.

حجت الاسلام پناهیان:حالا روضه چی بود که مثال اعلای توش هست؟ حالا نقل دیگه، بنابر نقلی که هست، لابد بوده این‌طور. من زیاد به سندیت این روضه‌ها و اینا کاری ندارم. شما حادثه رو ببینید. گوشواره‌های بچه‌های مثلاً اباعبدالله، می‌کند و گریه می‌کرد. می‌گفت: چرا گریه؟ چرا می‌کنی؟ می‌گفتش که در واقع غنیمته، غنیمت جنگیه برای من. من، برادرم، کسی دیگه برمی‌داره.
ببین، سه تا ویژگی رو من برای غنیمت عرض کردم دیگه. زمانش از دست می‌ره، یا کس دیگه اون رو برمی‌داره، یا فوق شایستگی من است، آخ جون گیرم اومده، درسته؟

این ها یه چیزی رو تبدیل می‌کنه برای آدم به‌صورت غنیمت. حالا من می‌خوام یه چیزی عرض بکنم: از دنیا هیچی غنیمت نیست. چرا؟ گفت: هرچه نصیب است، همان می‌دهند. هر چی قسمت توئه، می‌دن بهت. گر نستانی، به ستم می‌دهند. یعنی برش هم نداری، به زورهم شده بزننت، بهت می‌دن. پس در دنیا ما چیزی غنیمت نداریم. قران میگه «وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْیَا» و در مورد نصیب، آدم حرص نباید بزنه. چرا؟ به دلیل اینکه این قطعاً به ما می‌رسه. شما به هر خوشی دنیایی رسیدی، بگو: خب، من خوشمم میاد، ولی غنیمت که نیست. آره، بهم خواهند داد. عجله نکن. یه کمی رد می‌شی از کنارش یا آرام‌تر باهاش برخورد می‌کنی، می‌بینی اصلاً خوب شد نرفتیم سراغش، چون اصلاً لذتی هم نداشت. بهره ای هم به ما نمی‌داد، اصلاً جنسش خراب بود. اصلاً این ضرر مهمی رو داشت. دیگه همه اینها رو می‌بینه. ولی غنیمت بدونی، به خودت فرصت نمی‌دی، شیرجه می‌زنی که فکر کنی.

درسته حب‌الدنیا رأس کل خطیئة، محبت به دنیا در رأس همه خطاهاست. ولی من الان در کنار محبت به دنیا دارم غنیمت دانستن رو عامل بزرگی از خطاها عرض می‌کنم. اولا این مقایسه رو من صورت بدم. وقتی که ما می‌گیم حب دنیا رأس کل خطیئة، رأس همه خطاهاست، ما می‌دونیم حب رو راحت نمی‌تونیم تغییر بدیم.لذا این یک نصیحتی نیست، یک واقعیتی از وجود انسان. یعنی نمی‌شه به کسی بگی: آه، حب دنیا تو کم کن. درسته؟ خب، با دنیا رأس کل خطیئة، ولی امام صادق علیه‌السلام فرمود: دل رو نمی‌شه تکون داد. حالا پس ما باید چی‌کار کنیم؟ راه افزایش این حب، حب دنیا رو ببندیم و راه اثرگذاری این حب و دنیا رو رفتارمون رو ببندیم.

ملایی:بله.

حجت الاسلام پناهیان: یکی از ایستگاه‌های مهمش، غنیمت دانستن یا غنیمت ندانستن دنیاست. آره، پس رابطش با اون مشخص شد، شما وقتی که غنیمت می‌دونی دنیا رو، بیشتر از حب‌الدنیا خطا خواهی کرد. اصلاً مضاعف می‌کنه، تقویت می‌کنه، انگار این امواج رو... وقتی دنیا رو غنیمت بدونی، حب دنیات هم افزایش پیدا می‌کنه. پس ما اون‌جایی که می‌تونیم کنترل بکنیم، دل نیست. دل رو به این سادگی نمی‌شه کنترل کرد.

ملایی: ذهن رو... ولی ذهن رو می‌تونیم کنترل کنیم.

حجت الاسلام پناهیان:ذهن رو قوی‌تر، راحت‌تر از دل و بیشتر از دل می‌تونیم کنترل کنیم. من دنیا رو دوست دارم، خب، دوست نداشته باش. با یه دونه نصیحت که نمی‌شه که. من مثلاً آخرت رو زیاد دوست ندارم. نه، خب، آخرتو زیاد دوست داشته باش. اون شدنی نیست. خدا هم تو قرآن فرمود: محبت به ایمان رو من تو دلای شما باید بندازم. ولکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم. علامه طباطبایی می‌فرماید: محبت به الایمان و زیباییش، این هدیه ی الهیه. خدا باید این کارو بکنه. نه اینکه توصیه کرده باشه که حبب‌الایمان مثلاً دوست داشته باشید ایمان. خداست که میگه اگر شما یه کارهایی بکنید تا من این محبت رو به دلتون بندازم. محبت واقعاً دل دست خداست. به این سادگی تغییر پیدا نمی‌کنه. همین‌جا تو پرانتز بگم: این دل‌هایی که دست خداست و متوجه این شهدای مقاومت شد، ببینید، این‌ها علامت نصرت قریب‌الوقوع الهیه. به تعبیر حضرت امام، حضرت امام می‌فرماید: وقتی دل‌ها همه متوجه یک حقیقت شد، یعنی نصرت به دنبالش هست.

این توجهی که به سید حسن نصرالله عزیز و شهدای مظلوم مقاومت در ایران تا لبنان صورت گرفته، این توجهی که همین الان به مردم شجاع یمن صورت گرفته، این‌ها ساده نیست. دل دست خداست. امام می‌فرمود که من کی فهمیدم انقلاب قطعاً به پیروزی می‌رسه؟ وقتی دیدم دل‌ها همه متوجه شده. و دل‌ها رو خدا می‌تونه، فرد و نهادی نمی‌تونه دل‌ها رو این کارو بکنه.

حجت الاسلام پناهیان: حالا این به‌عنوان یه مثالی بود خارج از بحث، برای اینکه دل دست خداست. دل به این سادگی دست ما هم نیست تغییرش بدیم. حالا این دل رو به مرور، به ابزاری، به لوازمی می‌شه روش تأثیر بگذاریم. یکیش از طریق مدیریت ذهنه. تو مدیریت ذهن، یه دونه، در واقع، موضوع خیلی مهم وجود داره به نام غنیمت دانستن. هر کسی می‌خواد محاسبه کنه، ببینه چی‌ها رو غنیمت می‌دونه، چی‌ها رو غنیمت نمی‌دونه. اگر طرف یه چیزی رو خریدنش رو غنیمت بدونه، گرون‌تر هم باشه، می‌خره. بعد اگه ضرر کرد، چی می‌گه؟  اشتباه کردم. غنیمت  دونستمريالة،چی فکر می‌کردیم، چی شد؟

ملایی:درسته. غنیمت یه ماجرایی‌ها...این غنیمت رو اگه یه خرده حالا مثلاً می‌برید ما رو به تاریخ صدر اسلام، جنگ‌ها مرسوم بود و یه نمونه خیلی عجیبش... جنگ احد... آقا، غنیمت دونستن دیگه. اینا مسلمان بودن، مؤمن بودن، مبارز بودن، جانباز بودن، در آستانه شهادت بودن، ولی یهویی... درسته؟

حجت الاسلام پناهیان: مثال اعلاش که اتفاقاً می‌خواستم بذارم، خوب شد یادآوری فرمودید، جنگ احده آخه چه‌جوری می‌شه آدم از فرمان رسول خدا سر باز بزنه، موجب شکست سپاه اسلام بشه؟ آخه یه وقت آدم بی‌دینی می‌کنه، ندیده رسول خدا رو جلو چشم خودش، قباحت و رذالت دشمن رو ندیده جلو چشم خودش، جانش در خطر نبوده و خیلی عوامل موجب می‌شه. خب، آقا، همین الان دو دقیقه پیش رسول خدا، شخصیتی اینقدر نافذ، به این صاحب نفوذی، میاد به تو می‌فرماید: این گردنه رو رها نکن، حیات و ممات این لشکر به تو بستگی داره. این همه تأکید...تو جایگاهی که خودتون می‌دونید، اون گردنه کوه احد رو... غنائم، غنائم این‌جوری‌ان. یعنی آدم‌ها دیگه... من روضه عاشوراشو خوندم، شما روضه جنگ احدشو خوندید. اگر شما چیزی رو غنیمت بدونی، همه هستی‌ت رو می‌بازی براش. خیلی مهمه چی‌ها رو تو زندگیت غنیمت می‌دونی.
مصرف زیادی... نمیدونم، هر چیزی... بعضی وقتا آدم‌ها می‌رن سر سفره، غنیمت می‌دونن خوردن رو تو این سفره، خودشون مریض می‌کنن. خیلی ساده، مثال کوچیکش. یعنی از عرش بیایم رو فرش. غنیمت می‌دونی و بعد حرفای پزشک دیگه یادت می‌ره، سلامتی خودت رو از دست می‌دی.

ملایی:  بهش گفتم: چرا مریض شدی؟ چی شد؟ گفتش که یه جا دعوت بودم، یه... همین چند وقت پیش، یک حاجی از حج اومده بود، دعوت کرد، من رفتم. من اتفاقاً خیلی مراعات می‌کنم، ولی نشد، نتونستم. غنیمت می‌دونم، آدم بگذرم.

حجت الاسلام پناهیان:ببینید، حتی مزه اون غذا انقدر رو آدم اثر نمی‌کنه که غنیمت بودن اون اثر می‌ذاره.درسته. گناه‌های عجیبی رو انسان‌ها انجام می‌دن. گناه‌های حد دار، خیلی وحشتناک، فقط به دلیل غنیمت دونستن. یعنی غنیمت ندونن، اون گناه رو انجام نمی‌دن.
ما بیایم فهرست چیزایی که غنیمت نگاهمون بهش غنیمته در نظر بگیریم و یا از اون طرف، چه چیزهایی رو ما غنیمت نمی‌دونیم.

دیگه درد دل‌های امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام از دست مردمی که... بابا، خیلی چیزها غنیمته. اینها غنیمت... به خدا قسم، الان مثلاً من چه‌جوری بگم؟ جمهوری اسلامی یه غنیمته. سردار سلیمانی عزیز می‌گفت، واقعاً به تعابیر نزدیک به همین که خدمت کنیم. فکر کنم، شهید اندرزگو... خب، عالم فاضل، مجاهد نستوهی که شهادت خودش و خیلی اتفاقات بعد از انقلاب رو هم پیش‌بینی کرد. یعنی چیز عجیبیه... فرزند ایشون به بنده می‌فرمودند که ایشون به خانمشون گفته بودن: چون قبل از انقلاب به شهادت رسید... اگر جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی امام خمینی پیروز بشه و من باشم، گفته بود: من نیستم، شهید می‌شم قبل از اون. اما اگه من باشم، با صورتم، با مژه‌های صورتم، خیابونهای شهرهای جمهوری اسلامی رو جارو می‌کنم، انقدر غنیمت می‌دونم این پیروزی رو.
یا شهید سید محمدباقر صدر، اعلی الله مقامه الشریف، که تمام علمای قرن اخیر به احترام او می‌ایستند، تمام بزرگان، تمام مراجع، یعنی اون نابغه ی بی‌نظیر در فقه و اصول و فلسفه و خیلی عجیب بود این شخصیت، انقلاب امام خمینی رو و فرصت پیروزی انقلاب رو غنیمتی می‌دونست. می‌فرمود: ذوبوا فی اانقلاب الامام الخمینی. ذوب بشید در امام خمینی، چیزی تو اون باقی نمونه. یعنی این پدیده انقلاب اسلامی رو غنیمت می‌دونست. خود امام خمینی همین‌جور بود. نگاهش... شهدای ما، شهدای برجسته ما، اونها که خیلی خوب کار می‌کردن، انقلاب چی می‌دونستن؟ غنیمت. مثلاً سردار سلیمانی، حرفی که زده بود، به این غنیمت دونستن نزدیک بود. به بچه‌های مدافع حرم... خب خیلیها به ایشون می‌گفتن: آقا، ما می‌خوایم بیایم مدافع حرم بجنگیم و خب محدود می‌بردن دیگه. بعضی شناسنامه‌هاشون تغییر می‌دادن بتونن برن. سیل اومده بود، گفت: ایران حرمه، ایران حرمه. یعنی چی؟ تو الان داری میای خدمت می‌کنی به سیل‌زده‌ها، به حرم داری خدمت می‌کنی. برای این... برای چی این رو می‌گه؟ بدونید اگه سیل اومده باشه، حرم امام رضا، حرم امام حسین، بگن: آقا، چند نفر می‌خوایم برن جارو کنن، چجوری آدم می‌ره؟
بله، بالاخره دوست داره دیگه، می‌گه غنیمت بدونید. جمهوری اسلامی این‌جوریه. ما چی‌ها رو غنیمت...
حالا من چند تا روایت بخونم. روایت‌های خیلی هولناک و سهمگین، ولی خوب، بعد از این توضیحات، امیدوارم کسی این روایت‌های ما رو تقطیع نکنه، فقط این بحث رو بذاره. بحث‌های قبلی رو... بدون پیوستگی... خیلی مقدمات چیدیم تا اینا رو بهش برسیم. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: الدنیا غنیمة الحمقاء. دنیا غنیمت آدم‌های احمقه. خب دیگه، یعنی حساب ما، رسیدن، تکلیف روشنه دیگه..
خوب، حالا از این بالاتر، بیشتر روایاتی که من پیدا کردم، یه پله از این بالاست. چی می‌فرمایند؟ می‌فرماید: کل ما فاتک من الدنیا شیء فهو غنیمة. هر چیزی از دنیا از دست دادی، اون غنیمته.

ملایی: یا به عبارتی، غنیمت بود که غنیمته که ترک کردی، به دستش نیاوردی.

حجت الاسلام پناهیان:  اصلاً به دستش نیاوردی، از دست دادی، دزدی، نمی‌دونم، صدقه دادی، هیچی رو نخور، اونا غنیمته. آخ جون که این از دستم رفت. خوب، جالب... خیلی یه روایت دیگه، اینا کلمات امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام هست. واقعاً چقدر ما خوشبختیم که می‌تونیم بعضی از کلمات امیرالمؤمنین به دستمون رسیده رو نوش‌جان بکنیم. فوت الدنیا غنیمة الاکیاس. از دست دادن دنیا غنیمت آدم‌های عاقله وحسرت الحمقاء
درسته، خیلی حساب ما رو دارن می‌رسن‌ها. یعنی بی‌سر و صدا دارن چیزی برای ما باقی نمی‌ذارن.
در امالی طوسی، امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: کسی که دنیا رو از دست بده، چیزی از دنیا رو، یا انفاق کنه، فداکاری کنه، یا اصلاً از دست بده، خودش رو تسلی بده، قلب خودش رو تسلی بده به ثواب آخرت. بگه خدا برای من جبران می‌کنه. حالا یا انفاق کرده، یا از دست داده. بچه‌ش رو از دست داده، خدایی نکرده، فقد تعزّا عن حقیر بخطیر، به امر با عظمتی خودش رو تسلی داده و اعظم من ذلک، بالاتر از این، من عد فائتها سلامت نالها و غنیمت اعین علیها. می‌فرماید که حالا کسی، بالاتر از این، هر کسی دنیا رو از دست داد، این رو یه غنیمت بدونه و این رو یه سلامتی که بهش رسیده بدونه. دقت فرمودید؟

ملایی:بله. این انسان با عظمتیه.

حجت الاسلام پناهیان: یعنی این مسئله خیلی با عظمته... با اینها نمونه‌هایی از مسئله دیگر، اون روی سکه است که حالا ما چی‌ها رو غنیمت می‌دونیم؟ غنیمت‌هایی که واقعاً از خوبی‌ها در اطرافمون هست. من یه نمونه‌شو بگم. یکی از غنیمت‌های با عظمت که گاهی اوقات، ماه‌ها ذهن من رو مشغول می‌کنه، چرا بعضیا این غنیمت بزرگو درک نمی‌کنند؟ یعنی واقعاً نمی‌تونم بهش فکر نکنم. اربعین. اربعین یه غنیمت بسیار با عظمته، یه فرصت عجیب غریبه خدا به ما داده. با یه سفر ساده سه‌روزه، یه هفته، یه روزه هم می‌شه انجام داد، آدم می‌تونه یه کار خیلی با عظمت، سیاهی لشکر یک جریان ۲۰ میلیونی تاریخی جهانی آینده‌ساز... بعد میگه حالا امسال اربعین، فرصت نکردم برم. به همین سادگی؟ غنیمت چیه تو زندگی؟

ملایی:چه تضمینیه که سال دیگه‌ای باشی و باشه؟ که مثلاً صد سال دیگه هم باشیم؟ تضمین... صد سال دیگه هم هستی؟ امسال از دست دادی...

حجت الاسلام پناهیان:غنیمت... چه‌جوری آدم می‌تونه این‌جوری تصور کنه؟

ملایی:یعنی حسرتی که من الان... حالا من که می‌گم به خودم اشاره می‌کنم که کسی برنخوره. حسرت من الان می‌خورم، می‌گم: نگاه کن، اگه چهار روز پیش صد، دویست هزار دلار خریده بودم، الان چقدر داشتم! یه بار این حسرته رو برای برخی از غنائمی که مثل اربعین اباعبدالله یا چیزای دیگه از دست می‌دیم، اگه خورده بودیم برای اونها...

حجت الاسلام پناهیان: بله، کارمون خیلی پیش... یکی از بستگان‌مون از حج داشت برمی‌گشت، رفتیم به استقبالش و اینا. برگشت به من نگاه کرد، یه نگاه با حسرتی، گفت: شما حج نرفتی؟ گفتم: نه آقا، ما نوبت حج‌مون نشده که حالا واجب‌الحج آدم بشه و ثبت‌نام خیلی طول می‌کشه. ما توی حداقل‌های زندگیمون مثلاً موندیم. این حرفی که همه جوونها می‌زنن. بچه کوچولو داشتیم، دوتا و اینها. اصلاً به خودمم نمی‌دیدم که برم حج مثلاً. خب، آدم باید واجب‌الحج بشه دیگه، بره دیگه. پارتی و این‌ها هم ما نداشتیم و نمی‌تونستیم بریم. بلد نبودیم. حالا نمی‌دونم با پارتی واقعاً می‌شه رفت یا نه، ولی گمون نکنم. آره، خیلی موازینی داره. نمی‌خواستم از طریق این کسانی که خدمت‌های می‌رسونن... خودم می‌خواستم اول مثلاً واجب‌الحج بشم، ولی اصلاً همتش هم نداشتم. یه نگاهی به من کرد، گفت: تو جوونی، باید بری، حیفه نرفتی. یه‌جوری این رو گفت به من، با یه عبارتی حسرت‌زده، حج شدم. اون سال بدجوری دعا می‌کردم که خدایا، حج به من بده. من راهش رو نمی‌دونم چیه دیگه، حالا خودت باز کن، بساز سبب. آره، و خدا شاهده، یه سفری ما داشتیم بریم کشورهای آفریقایی برای مدارسی که تو اون کشورها هست و یه مأموریت  در واقع سخت کاری بود. چند تا کشور باید می‌رفتیم و آخر سر پرواز... بالاخره گیرمون نیومد تا دیدیم که اگه بریم مثلاً عربستان، از عربستان بیایم ایران، می‌شه. و موسم حج بود و اونجا گفتن که: خب، از خارج از کشور نمی‌شه. اون آخرین کشوری که بودیم درش، گفتش که: نه، اینجا سفارتش مجوز می‌ده، حالا چون موسمش اینه و اینها. و ما یه دفعه دیدیم تو حجیم. شاید اون حسرتی که من خوردم، اون آقا به من گفتش که مثلاً غنیمت جوونی... آره، خدا این رو میسور کرد و الا من لیاقت نداشتم برای حج. این غنیمت دونستن... من به بینندگان عزیز پیشنهاد می‌کنم: عبادت‌ها رو غنیمت... نماز شب رو غنیمت بدونید. بیدار می‌شید، نماز صبح اول وقت رو غنیمت بدونید. بیدار می‌شید، نماز اول وقت خوندن، هر زمانی رو غنیمت بدونید، راهش باز می‌شه. نماز جماعت رو غنیمت بدونید. مثلاً تو نماز جماعت، خیلی جالبه، صف اول ایستادن رو کسی غنیمت نمی‌دونه معمولاً. من هر موقع می‌رم تو مساجد، مثلاً بعد از نماز یه صحبتی داریم، اونجا می‌دونم صف اول خالیه، می‌رم صف اول. حالا ممکنه خیلی هم تصور کنن که این مهمان این مسجده چقدر پررو، می‌ره مثلاً خودش رو می‌ذاره جلو. در حالی که تو روایت اومده که این‌قدر غنیمته صف اول ایستادن که اگر یه دونه جا بیشتر نبود، دو نفر با هم اومدن، این رو نباید با هم تعارف کنن، باید قرعه بندازن کی اونجا بمونه و سریع یک نفر اونجا بایسته. مثلاً بنده و شما اگه رفتیم...

شما علی‌القاعده، به‌خاطر احترام به بنده، می‌گید: نه، حاج آقا، شما بفرمایید. غنیمته، باید شیر یا خط بندازیم، به قول معروف، قرعه بندازیم. نه، اجازه بدید، شما باید بگید: من اینجا رو نمی‌تونم ثوابش شم، از دست بدم. بگم: نه آقا، من خواهش می‌کنم. پس قرعه می‌اندازیم، باید این‌جوری بشه. فضایی که برای ما درست کردن اینه که اون تعارفات رو نداشته باشه. طبیعتاً غنیمت، غنیمت... صف دوم وایمیسته، اصلاً این بی‌احترامیه به عبادته، بی‌احترامی به پاداش و اجر الهیه.
غنیمت دانستن خوبی‌ها، ماجرای عجیبیه. ما خیلی از کارای خوب رو توفیق پیدا نمی‌کنیم. برای چی؟ احترام قائل نمی‌شه. آقا، چرا احترام قائل نمی‌شه؟ آدم خوبیه واقعاً، قلباً احترام... غنیمت نمی‌دونه. انجام هم داده، یه وقتی غنیمت، ولی غنیمت نمی‌دونه. این خیلی مهمه. حالا دوستان در زندگیشون این رو توجه... امام حسن مجتبی علیه‌السلام از امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسیدند: غنیمت چیه؟

فمل غنیمة، قال: الرغبة فی التقوا. حرص داشته باشه، تقوای خودشو بیشتر کنه. وزهاده فی الدنیا هی الغنیمة البارد، غنیمت گوارا اینه که انسان در زهد، در از دنیا مشغول باشه. یه بار یه گوسفندی رو در خانه رسول خدا قربانی کردند و تقسیم کردند. یکی از خانم‌های رسول خدا برگشتن، گفتن که: آقا، هی تقسیم می‌کرد، انگار با شوق و ذوق تقسیم می‌کرد. یه تیکه دستش، مثلاً یارانش موند و اینا. یکی از خانم‌های حضرت، بالاخره خانم‌ها سطحشون متفاوت بود، گفتند که: اینکه همش رفت که، چیزیش نموند، حضرت فرمود: اونی که مونده، همونهاییه که بخشیدیم، الان فقط این تیکش مونده. این از دستمون رفت، این از دستمون رفته که اینجا وجود داره.
یه مسئله‌ای است که ما باید بشینیم فکر کنیم، برنامه‌ریزی کنیم، گفتگو کنیم. تو گفتگوی فامیلی، سر کلاس، چی‌ها رو غنیمت می‌دونیم، چی‌ها رو غنیمت نمی‌دونیم. این یعنی عملیاتی کردن همه حرف‌هایی که از خوبی‌ها، بدی‌ها زدن، یعنی میاره اجرایی می‌کنه. فایده نداره شما به‌طور کلی، بدون اینا، کارهای خوب، اینا کارهای بد. درسته، فراتر از صفات روحی خودش، فراتر از توان خودش طرف، به اصطلاح، توفیق پیدا می‌کنه. آقای سید حسن نصرالله... خوب، ما یادمون، یک طلبه معمولی بود مثل بقیه طلبه‌ها. این فرصت‌ها رو خدا چه‌جوری به کسی می‌ده که همه غبطه بخورن؟ حتماً او در جان خودش غنیمت می‌دونسته. با یه احساسی سراغ کار خوب، کار جهادی، خدمت کردن به مردم، خدمت کردن به مقاومت می‌رفته، غنیمت می‌دونسته این رو برای خودش. غنیمت بدون، توفیقاتت زیاد بشه.

ملایی:خیلی جالبه، حاج آقا. شما فرایند تهیه گلاب از گل محمدی رو احتمالاً می‌دونید اجمالاً. خیلی از بیننده‌ها و شنونده‌ها هم احتمالاً بدونید. گلیه، می‌ریزن توی دیگ، آب می‌ریزن، گلاب می‌شه. ولی اینکه گلاب خوب و گل خوب کدومه رو احتمالاً خیلی ها نمی‌دونن. ما دهاتیها، ما روستاییایی که گل محمدی داریم، یه اصطلاحی دارند، می‌گن: قبل از تابیدن تیغ آفتاب به گل محمدی، بچینش. و الا تا شب هم می‌تونی بچینی. اما تو فاصله اندک، قبل از اینکه آفتاب بتابه به گل‌ها، اگه بچینی، گل رو، باز شده، ولی هنوز آفتاب بهش نخورده، این گل عطر داره، این گل گلاب بهتری داره. غنیمت می‌دونن روستایی اون لحظه رو، اون ساعت رو. شاید یک ساعت، به‌خاطر همین، شاید چند تا کارگرم می‌گیرن که تند و تند تو اون زمان خاص بچینن. تا غروب هم می‌شه دیگه، گل، گله دیگه. این قصه شاید تو زندگی ما باید بیاد، تو نگاه ما بیاد و زاویه دید ما این شکلی باید بشه. خیلی هدیه ارزشمندی دادید، بزرگوارید. بحث جذاب و جالبی بود. خیلی متشکرم.
خدمت شما عرض کنم که خوبه یاد بکنیم این لحظه‌ها. قبل از اینکه در محضر قرآن باشیم، برای اینکه می‌خوایم تلاوت قرآن رو داشته باشیم، با این نیت قرآن بخونیم، یاد این گروه از آدم‌هایی باشیم که غنیمت ندانستند چیزهایی به درد دنیا رو و غنیمت دانستند دم بودن با اباعبدالله و امیرالمؤمنین رو. شهدای عزیز رو عرض می‌کنم. شهدای دفاع مقدس، شهدایی که امروز توی تقویم، روز گرامی‌داشت سرداران دفاع مقدس به‌خاطر اون‌ها نام‌گذاری شد. فکوری‌ها، فلاحی‌ها، نامجوها، کلاهدوزها، جهان‌آرا و خیلی‌های دیگر که باهاشون بودند و تو پرواز سال
۶۰ آسمانی شدند. اگه صفحه 571 قرآن کریم رو امروز شما هم با برنامه سمت خدا تلاوت می‌فرمایید، ثوابش رو بیاید با هم تقدیم کنیم محضر همین شهدای عزیز و بزرگوار. آیات ۱۱ تا پایان سوره مبارکه نوح هست. صفحه571 قران کریم

ملایی:اللهم صل علی محمد و آل محمد. یه زمانی داریم استفاده کنیم ازش، محضر حاج آقای پناهیان باشیم. اینم یادآوری می‌کنم که زیرنویس‌ها رو ببینید. همچنان این روزها، صفحات و کانال ما رو نگاه بکنید و تو قربانی ماه ربیع‌الثانی، هنوز فرصت خیر رساندن داریم. ارسال عدد ۱۴ به 20000303 حاج آقا، یه سؤال، اگه می‌شه تو ۳۰، ۴۰ ثانیه جمعش کرد. اگر نمی‌تونید، وعده بدید به برنامه آینده. ماهیت غنیمت رو یه بار دیگه برای ما بازتعریف بفرمایید. فرمودید سه‌وجهیه،

حجت الاسلام پناهیان: نمی‌دونم. آدم سه تا عنصر کنار همدیگه جمع بکنه، حس غنیمت براش پدید میاد.
حالا ممکنه اینو بعد مصرف کنه یا خوب مصرف بکنه. فرصت استثنایی، عنصر زمان، زمان، یعنی آدم فکر کنه وقتش می‌گذره. مثل مثالی که شما از کاشان و اینا مثال زدید. حالا ممکنه آدم درست فکر کنه یا غلط فکر کنه.ولی این‌جوری می‌شه که غنیمت می‌دونه. در رقابت با دیگران جا نرسه.

ملایی:آها، اینم عنصر دوم.

حجت الاسلام پناهیان: عنصر سوم، فوق شایستگیش می‌خواد بهره ببره. درسته، فوق شایستگیش. اگه شما این کارو بکنی، این الان یه موقعیتیه که ۱۰ برابر پاداش می‌گیری، نه مثل وقتای دیگه. یه دفعه آدم این رو غنیمت می‌دونه برای خودش. دقت فرمودید؟ اگر این سه‌تا رو مصرف درست کرد، خب، برده. اگه مصرف غلط کرد، ضایعاتی که تو زندگیش پدید میاد، فوق بدی‌هایی که داره. درسته، یعنی رفتارهایی رو خواهد کرد که اون‌قدر خودش آدم بدی نیست و ممکنه حتی مایه تعجبم بشه. رفتارهای خوبی رو از دست می‌ده که شایستگی داشته بکنه، ولی فرصت از دست می‌ده، چون غنیمت ندونسته.

ملایی:چون غنیمت ندونسته.

حجت الاسلام پناهیان:روز قیامت یوم الحسرة نامیده می‌شه، به دلیل اینکه اون‌ها، در اون‌ها، یعنی ماها، همه در روز قیامت باید بریم، کسانی که در روز قیامت هستند، متوجه می‌شن چه غنائمی رو از دست دادند. خیلی ممنون، حاج آقا. برای اینکه برنامه‌مون دعا پایان پیدا نکنه: خدایا، غنیمت بودن خوبی‌ها رو و فرصت خدمت در این دنیا رو، خدمت به خودت، خدمت به بندگان خودت رو در ذهن ما قرار بده. الهی آمین.

و در ذهن ما، خدایا، چیزی که بدی، بی‌ارزشه، به‌عنوان یک غنیمت قرار نده. الهی آمین. ما حساب، احساس غنیمت نسبت به دنیا نداشته باشیم، نداشته باشیم.

ملایی:خیلی متشکرم اقای پناهیان عزیز. محضر آقامون امام حسن مجتبی علیه‌السلام، در روز دوشنبه که متعلق به او و برادر بزرگوارشون هست، تشرف پیدا خواهند کرد. یه عرض ادبی خواهیم کرد، توی این زیارت‌گونه‌ای که حالا داریم. و این صلواتی که قرائت می‌کنیم، همه بزرگان رو، درگذشتگان رو شریک می‌کنیم. و من ویژه می‌خوام خواهش بکنم که نیت بکنیم، نیابت بکنیم از طرف علویه بزرگوار، همسر گران‌قدر مرجع بزرگوار عالم تشیع، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی، حفظ الله تعالی رو، که در غم از دست دادن همسر داغدار شدند. تسلیت هم عرض می‌کنم محضر بیت محترم و معظم و معزز این مرجع گران‌قدر و به‌ویژه محضر جناب مستطاب جناب حاج آقای شهرستانی عزیز، داماد گران‌قدر و نماینده محترم این مرجع عظیم‌الشأن. تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم و آرزوی غفران الهی برای همسر بزرگوار این مرجع تقلید داریم. توی صلواتی که می‌فرستیم، او و دیگران رو هم یاد کنیم. التماس دعا.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها