اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

حجت الاسلام بهشتی- قهرمانان توحید( دو خورشید مشرق)

معرفی برنامه

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند بزرگ این جهان پهناور را برای انسان آفرید، و انسان را برای یک هدفی بزرگ، پیامبران را برای راهبری و راهنمایی و کتاب های آسمانی را به عنوان نقشه راه و نسخۀ شفا بخش این موجود برتر فرستاده هرچه از آغاز خلقت آدم ما فاصله می گیریم کار پیچیده تر و دشوارتر و البته ارزشمندتر می شود هر پیامبری نوید پیامبر آینده را می داد هر پیامبری با دینی کامل تر و کتابی جامع تر به میان جامعه بشری می آمد با مشکلاتی جدیدتر و مخالفانی پیچیده تر بزرگترین فرستاده خدا حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم از همه ی پیامبران کارش پیچیده تر و سخت تر فرمود اون اندازه که من اذیت شدم هیچ پیامبری اذیت نشد ما اوذی نبی مثل ما اوذی پیامبر اسلام طی 23 سال این رسالت را به انجام رساند در ماه های پایانی دوازده نفر را به عنوان راهنمایان جامعه بشری تا پایان تاریخ معرفی کرد اوصیاء پیامبر خاتم.

همه ی پیامبران اوصیا داشتند اما این جانشینان کارشان سخت تر چون جامعه بشری تکامل یافته تر بود در بین امامان هم هر چه به سمت امام دوازدهم علیه السلام نزدیک تر می شویم کار سخت تر می شود در دوران بنی عباس پیچیده تر از بنی امیه بنی عباس کمر بسته بودند پیشگویی پیامبر تحقق پیدا نکند لذا امام رضا علیه السلام را مامون آورد در ایران تحت نظر و پسرش امام جواد علیه السلام را آورد در بغداد تحت نظر تا ارتباطات مردم به کمترین حد برسد با کسی که از جانب خدا مشخص شده و معین شده چهار امام آخر یعنی امام نهم و امام دهم و امام یازدهم و امام دوازدهم مجموعا در طول شصت سال اینها در بین مردم بودند امام دوازدهم علیه السلام که غیبتی بر اساس حکمت خدا داشته یاران این امام ها از یاران همه ی امام ها کارشان سخت تر بوده دوربین های بنی عباس همه جا کاشته شده مراقب بودند چه کسانی با این امام ها رفت و آمد می کنند نخبه های جامعه شیعه چه کسانی هستند اصحاب خاص و اصحاب سرّ این امامان چه کسانی هستند به محض اینکه مطلع می شدند یا اونها را می کشتند یا به زندان می انداختند در این برنامه دو قهرمان که افتخار ایرانیان هست یکی از اهالی نیشابور و یکی از اهالی شهر مقدس قم فضل ابن شاذان نیشابوری و احمد بن اسحاق قمی، از یاران سه یا چهار امام هستند ابتدا درباره فضل ابن شاذان نیشابوری ها و سبزواری ها بیشتر او را می شناسند برای همه ایرانی ها و مسلمان ها و شیعیان باید این قهرمانان را که در روزگار سخت و خفقان اینها قهرمانی خودشان را نسبت به مکتب توحید ناب نشان دادند فضل بن شاذان نیشابوری او نابغه بوده قبل از اینکه به بلوغ برسد از ایران به عراق رفته در دو مرکز علمی یک مرکز علمی در بغداد بیشتر اختصاص داشته به اهل سنت و یک مرکز علمی در کوفه که اختصاص داشته به شیعیان در هر دو مرکب علمی درس خوانده مثل شیخ مفید که از کودکی نبوغ داشته این دانشمند فرزانه و این قهرمان توحید در این دو شهر شاید نزدیک بیست سال درس خوانده اساتید او در بغداد اسماعیل بن عباد و در کوفه حسن بن محبوب احمد بن محمد صفان بن یحیی چه بسا این اسامی که ما می شماریم در آینده ها در این سریال صد قسمتی قهرمانان توحید به اسمشان برسیم چه کارها کردند اینها پس از عراق به نیشابور بازگشت و در دوران حکومت عبدالله بن طاهر در زمان بنی عباس به دلیل تشییع او تفتیش عقاید کردند و او را از نیشابور به یک جایی دور دستی تبعید کردند تا مردم با او تماسی نداشته باشند او بدون شک از اصحاب سه امام هست بعضی ها هم گفتند چهار امام از اصحاب امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام و امام عسگری علیه السلام چون احادیثی از امام رضا علیه السلام هم نقل کرده چه بسا امام رضا علیه السلام راهم از نزدیک دیده باشد دو امام دهم و یازدهم که در پادگان تحت نظر بودند چگونه خودش را به سامرا می رساند و به خانه امام و یا به محفلی که امام در اونجا حضور دارد اینها از پیچیدگی های کار فضل ابن شاذان است.

او فقیه بوده او مفسر قران بوده و او متکلم بوده کلامی بوده بزرگان ما که شخصیت او را نوشته اند گفته اند تخصص او در علم کلام بوده دوست دارم چند دقیقه ای درباره علم کلام خدا رحمت کند شهید مطهری چند علم را برایش کتاب نوشته یک کسانی که می خواهند بدانند علم فقه و علم اصول فقه چی است و فلسفه و کلام چی است در کتاب های کم صفحه برای دانشجویان دانشگاه الهیات نوشته و تدریس کرده این مطالبی که عرض می کنم از شهید مطهری است استاد مطهری در تعریف علم کلام چرا من این را برای شما عرض می کنم چون امروز ما درگیر هستیم دشمنان ما که بودجه دارند و تخصص  دارند و علم دارند و نقشه دارند به فقه ما کم حمله می کنند به اخلاق کم حمله می کنند و بیشتر به کلام یعنی طرز تفکر و اعتقادات ما و شهید مطهری می گوید علم کلام علمی است که درباره عقاید اسلامی یعنی آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت علم کلام در این باره صحبت می کند و برای این موضوعات عقیدتی توضیح می دهد و استدلال می کند و دفاع می کند مثل بحث درباره خدا و صفات او یا درباره پیامبران و یا کتا بهای آسمانی و نیاز انسان به وحی و انسان با داشتن عقل چه نیازی به وحی دارد مسئله ی فرشتگان و موجوداتی که مادی نیستند ولی وجود دارند جهان برزخ و جهان آخرت و بهشت و جهنم و پاداش و کیفر انسان مجبور است یا اختیار دارد آزادی اینها موضوعات مهم علم کلام است فضل ابن شاذان قهرمان این علم است اون گونه که قران نظر می دهد اون گونه که رهبران شیعه دیدگاه داشتند فضل ابن شاذان در این مکتب درس خوانده و دفاع می کند از این عقاید و مخالفین را سر جای خودشان می نشاند و علیه اونها کتاب می نویسد ادعیه می نویسند اعلام آمادگی می کند برای مناظره الان ما دانشمند زیاد داریم کسی که اعلام آمادگی کند در تلوزیون و رادیو و فضای مجازی من آماده مناظره هستم این خیلی قیمت و ارزش دارد با گذشت دهه ها و صده ها از آغاز اسلام چون این دو دانشمندی که در این برنامه می گوییم مال اوئل دهه سوم قرن سوم هستند الان از اسلام دویست و خورده ای سال گذشته مکتب های مختلف از شرق و  غرب وارد حوزه اسلام شدند دیدگاه های مختلف آمده فلاسفه ای در یونان بودند مثل ارسطو و مثل افلاطون و مثل سقراط اینها مطالبشان ترجمه شده در معرض دید جوان های مسلمان قرار گرفته پرسش زیاد است شبهه زیاد است یک کسانی را جامعه می طلبد که اسلام را درست شناخته باشند و توان و مهارت بیان اسلام و مخصوصا جهان بینی عقائد و تفکر اسلامی را داشته باشند فضل ابن شاذان این قهرمان ایرانی نیشابوری پرچمدار این میدان است او شاگرد علی علیه السلام است خطبه های نهج البلاغه و دعاهای صحیفه سجادیه و مناظرات امام صادق علیه السلام و مناظرات امام رضا علیه السلام با مسیحیان و یهودیان و بودائیان همه را در دست دارد فضل ابن شاذان از این ذخیره الهی استفاده می کند یکی از رسالت های این دانشمند بزرگ پیگیری و انتشار اعتقادات شیعه است شیعه درباره خدا و پیامبران و درباره نیاز انسان به وحی درباره جهان دیگری که ما پیش رو داریم استدلال می کند و دفاع می کند او کتاب نوشته و ردیه هایی نوشته علیه گروهک ها و فرقه هایی که بنی عباس پشتیبانی می کردند و پول می دادند یک فرقه ای که عقل گرایی را شعار خودش قرار داده شیعه هم به عقل بها می دهد اما به اندازه فضل ابن شاذان در مقابل اونها بهره برداریا نسان از عقل را توضیح می دهد یک فرقه دیگری به نام مرجعه فرقه های دیگری هستند که فضل بن شاذان با اونها بحث کرده نادرستی تفکرات اونها را برایش کتاب نوشته مثال بخواهیم بزنیم مثل روزگار خود ما که شخصیت هایی مثل علامه طباطبایی یا شهید مطهری با شناختی که از مکاتب امروز مثل مارکسیسم و یا لیب

رالیسم یا مکاتبی که در دو سه قرن گذشته به وجود آمده شهید مطهری علامه طباطبایی با اون کتاب روش رئالیسم و شرحی که شهید مطهری بر این کتاب دارد اینها مسائل کلامی است درباره

اعتقادات به شبهه ها پاسخ می دهند و از مبانی اسلامی دفاع می کنند مباحثی مانند دین و عقلانیت این بحث هم امروز هست و در زمان بنی عباس بوده با داشتن عقل چه نیازی به دین هست اصلا دین و عقل با هم هستند و موافق همدیگر هستند بازارش همیشه گرم بوده و طرفدار داشته روشنفکرها بیشتر می رفتند به سمت معتزله که مامون عباسی اون را مذهب رسمی دولت اسلامی معرفی کرد یعنی عقل گرایی زیاد می پرسیدند فلسفه این کار چی است چرا باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم جوان های با سواد جذب اینها می شدند شباهت زیادی بین روزگار ما و شرایط و زمانه قرن سوم وجود دارد که فضل ابن شاذان در این فضا قهرمانی می کند یا موضوع جبر و اختیار که انسان مجبور یا مختار است آزادی های سیاسی در دین اسلام چه جایگاهی دارند آیا مردم حقی دارند و حقوقی دارند اون حق ها را کی بیان کرده آیا اجازه دارند به خیابان ها بریزند از حقوق خودشان مطالبه کنند شهید مطهری می گوید افزون بر سازگاری عقل و دین دین و عقل سازگار هستند که هر دوی اینها در پیشرفت تکامل بشر تاکید دارند ولی عقل به تنهایی قادر نیست بشر را به قله های کمال برساند و تمام زنجیرهای تاریکی را پاره کند و پرتو افشانی بکند توانایی عقل محدود است چه بسا دچار اشتباه می شود این را شهید مطهری به عنوان فیلسوف می گوید چه بسا دین توسط انبیای الهی برای بشر آمده و توانسته عقل بشری را در دریافت هستی و کشف رازهای جهان بیدارکند و راهنمایی کند و اگر پیامبران نیامده بودند بشر نمی توانست به این پیشرفت هایی که تاکنون رسیده برسد موضوع دیگر موضوع آزادی که این هم در قرن های اول مطرح بود امروز هم مورد علاقه جوامع بشری است مسئله آزادی که فیلسوفانی مثل سقراط و مثل افلاطون و ارسطو بحث کردند درباره آزادی، آزادی سیاسی و آزادی عرفانی و فقهی و فلسفی اینها چه مفهومی دارد فضل ابن شاذان قهرمان دفاع از توحید ناب است که رابطه ی انسان و خدا در ادیان آسمانی چه رابطه ای است؟ و چه چشم انداز و آینده ای را ادیان آسمانی برای بشر ترسیم کردند ادیان آسمانی نظرشان این است که حیات بشری به این جهان خلاصه نمی شود این جهان خیلی کوچک است جهانی بزرگتر و شیرین تر و حقیقی تر پیش روی انسان است که ادیان آسمانی اون را گزارش کردند این را عقل بشر نمی تواند بهش برسد و ان الدار الآخره لهی الحیوان زندگانی آخرت زندگانی واقعی است این قهرمان اول.

نفر دوم از اهالی قم احمد بن اسحاق قمی اشعری، اشعریون از همان قرن دوم در قم درخشیدند و از همان سال های اول گرویده اند به تشیع در تاریخ قم می خوانیم که از روز اول قمی ها با تشیع آشنا شدند در شهرهای ایران از شهرهایی است که از روز اول با مکتب تشیع خو گرفته خاندانی در قم بودند که الان هم هستند و دودمانشان اشعریون که امامان ما با احترام اونها را یاد می کردند بعضی از مسافران از ایران خدمت امامان می رسیدند امام ششم و امام هفتم و هشتم به بزرگی از اشعریون یاد می کردند احمد بن اسحاق از این طایفه و از این خاندان هست او از یاران چهار امام است امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام و امام عسگری علیه السلام و امام مهدی علیه السلام فراموش کردیم زیارتگاه فضل ابن شاذان را بگوییم در نیشابور است نیشابور رفتید سراغ بگیرید زیارتگاه احمد بن اسحاق در کرمانشاه سر پل ذهاب کربلایی ها که از اون مسیر می روند مرز خسروی زیارتگاه این عالم فرزانه قمی را که از یاران چهار امام است در روزگار سخت خیلی سخت که امامان شیعه تهدید می شدند به قتل یا در پادگان بودند یا در زندان بودند امام دهم و امام یازدهم سلام خدا بر اونها باد زندان های پی در پی داشتند مخصوصا امام یازدهم که احمد بن اسحاق از وکلای این امام عزیز است از یاران امام نهم و دهم و وکیل امام یازدهم علیه السلام در منطقه قم ما در بعضی از برنامه های قبلی هم اشاره کردیم تقریبا از قرن سوم یعنی از سال دویست به بعد امامان ما که می دانستند تحت فشار هستند یک سازمانی را پنهانی به نام سازمان وکالت تاسیس کردند و کشور پهناور اسلامی را به چند قسمت تقسیم کردند و برای هر بخشی مثلا خوزستان ما یک نماینده و یک وکیلی می فرستادند تا مردم پرسش هایشان را به جای اینکه از امام بپرسند که دسترسی به امام سخت است از عالم بپرسند وجوهات و نذریاتشان را به او بدهند راهنمایی ها را از او بگیرند برجسته ترین یارانشان را این امامان معصوم می فرستادند مثلا به این پنج منطقه اون عالم که به اون منطقه اعزام می شده برای شهرستان ها و روستاها کسانی از طرف خودش اعزام می کرده یک شبکه ای بوده ولی مخفیانه چه بسا اگر دستگاه خلافت بنی عباس مطلع می شدند اونها را به زندان می انداختند سرزمین قم هم یک سرزمینی است شیعیان از جاهای دور دست برای پاسخ به سوالاتشان به قم سفر می کردند مردم قم از آغاز جان فشان در راه اهل بیت بودند.

احمد بن اسحاق قمی

وکیل امام عسگری علیه السلام او ضمن پاسخگویی به مسائل فقهی و کلامی و اعتقادی مردم وجوهات مردم را می گرفت و خدمت امام علیه السلام می داد یا در راهی که امام می فرمود هزینه می کرد از آموخته های خود از این چند امام که به صورت کتاب در آورده بود کتابی دارد به نام علل الصلات و علل الصوم فلسفه نماز و روزه چیست به دلیلی که الان گفتیم فضای جامعه تبلیغ می شد عقل گرایی می گفتند اصلا ما چه نیازی به عقل داریم به چه دلیل خدایی هست و به چه دلیل قیامتی خواهد بود و به چه دلیل کتاب از جهان غیب آمده چرا باید به عربی بخوانیم چرا باید به این شکل بخوانیم چرا باید بحث خانم ها و آقایان فرق دارد چرا وظایف خانم ها و آقایان بعضی جاها فرق دارد مسجد برای چی هزاران هزار سوال با چرا فلسفه اش چی است احمد بن اسحاق در این زمینه ها کتاب دارد پدرش اسحاق از راویان حدیث و عادل و مورد اعتماد و از یاران امام ششم و امام هشتم و دارنده ی کتاب بوده یعنی یک خاندانی هستند خاندان اهل علم هم خودش و هم پدرش احمد بن اسحاق من تکرار می کنم دوست دارم این اسم ها را تقریبا سی و چند قهرمان در این برنامه ها برای شما بیان کردیم خواهش می کنم مرور کنید اسامی این افراد را در کانال هایی که شما این برنامه ها را دریافت می کنید به روز رسانی می شود تا شما مرور کنید ابوذر و سلمان را شنیدیم و عمار را شنیدیم و میثم تمار را شنیدیم و رویش های شهیدان کربلا را شنیدیم اینها را مرور کنید فاطمه بنت اسد و خدیجه کبری سه بانوی مهدیار را در این برنامه گفتیم حکیم خاتون و نرجس خاتون مادر امام یازدهم اینها حقیقتا قهرمانان توحید هستند تشویق کنید مرا این مجموعه صد قسمتی به حول و قوه الهی تبیین شود بزرگتر های ما در آینده ها مفصل تر و درست تر و شیرین تر بیایند برای شما بیان کنند احمد بن اسحاق این را تکرار می کنم تا در حافظه شما ثبت شود احمد بن اسحاق خودش شخصیت بزرگی است و پدرش شخصیت بزرگی است احمد بن اسحاق از اصحاب چهار امام و وکیل امام یازدهم علیه السلام که در پادگان تحت نظر است چطور احمد بن اسحاق می رفته سامرا داستانش را تعریف می کنیم مسافرت هایی دارد به سامرا و به حجاز و تا جایی که امکان دارد از محضر ائمه استفاده می کنیم بعضی ومواقع با زحمات زیاد خودش را به امام می رساند مثال می زنیم در روزگار ما که مبارزات از شهر قم با رهبری یک مرجع تقلید حضرت امام خمینی سلام خدا بر او باد شروع شد نمایندگان امام از قم می خواست به مشهد و سبزوار و بندرعباس ببرد چه بسا ساواک او را تحت نظر داشت اونجا که می رود با چه کسانی رفت و آمد داشت دستگیر می شد بعضی از شاگردان امام خمینی تا چهارده سال زندان بودند احمد بن اسحاق که ما می گوییم یک دانشمند بزرگ یک نابغه که از نظر سیاسی تحت نظر است بنی عباس مراقب او هستند او باید مسائل حفاظتی و اطلاعاتی را با دقت رعایت بکند می گوید روزی نزد امام هادی علیه السلام رفتم و از دوری راه و کم سعادتی خود گلایه کردم پرسیدم آقای من بعضی وقتها به دیدار شما موفق می شوم ولی گاهی از فیض دیدار شما محروم هستم این موانع این مراقبت های حکومتی نمی گذارد زمانی که نتوانستم خدمت شما برسم از چه کسی پیروی بکنم امام علیه السلام فرمود از عثمان بن سعید که اولین نایب امام زمان علیه السلام در دوران غیبت صغری است و قبل از اون هم از یاران امام دهم و امام یازدهم بوده بعد امام دهم علیه السلام فرمود هر چه او بگوید از طرف من می گوید و هر چه به تو برساند از طرف من رسیده این همان سازمان وکالت است امامان ما محرم اسرار داشتند شاگردانشان طبقه بندی بوده یک کسی مثل کمیل هست که علی ابن ابیطالب اسرار خود را با او در میان می گذارد یک کسی مثل اباسلط است که امام رضا علیه السلام اسرار خود را با او در میان می گذارد احمد بن اسحاق هم رسیده به قله ای که محرم اصرار امام حسن عسگری علیه السلام است مورد اعتماد است و یکی از رازهایی که امام عسگری علیه السلام به او داد خبر تولد فرزندش امام مهدی علیه السلام است که تمام ماموران عباسی همه جا نیرو کاشته بودند که این بچه اگر متولد شد خبردار بشوند خیلی در پنهانی و خفا این خبر را نگه می داشتند و امام عسگری علیه السلام به بعضی این خبر را می فرمود فرمود احمد بن اسحاق این خبر را از دیگران پوشیده بدار زیرا ما به جز دوستان نزدیک خویش کسی را از اون آگاه نکردیم ما دوست داشتیم به تو خبر بدهیم تا خداوند تو را بدین خبر خوشحال گرداند همانطور که ما خوشحال شدیم و بعدها توفیق پیدا کرده امام زمان را دیده کسانی که امام زمان علیه السلام را دیده باشند شخصیت های درجه یک هستند احمد بن اسحاق بسیاری از دستورات را به صورت کتبی از امام یازدهم می گرفته و به مردم ابلاغ می کرده در یکی از ملاقات ها که خدمت امام حسن عسگری رسید درخواست کرد ای فرزند پیغمبر یک مطلبی را بنویسید من خط تان را ببینم بعدها نامه می رسد مطمئن شوم خط شما هست شما توجه بکنید در چه روزگار سختی اینها زندگی می کردند می خواسته مطمئن شود سرنوشت این نوشته وحی الهی است امام عسگری تا برسد به علی ابن ابیطالب همه از طرف خدا به جامعه بشری معرفی شدند و تعلیماتشان لدنی است از طرف خدا هست و همه جانشینان پیامبر هستند این عالم نباید اشتباه بکند خط امام حسن عسگری علیه السلام را باید بشناسند امام فرمود ای احمد خط با قلم درشت و ریز در نظرت مختلف نباشد مبادا به شک بیفتی یک وقتی ممکن است من نامه ای با خط درشت یا خط ریز اونی که مهم است اسلوب خط را ببین نه ریزی و درشتی اون را اونگاه حضرت دوات و قلمی را طلبیدند و خط نوشته اند وقتی امام حسن عسگری می نوشتند امام گفت به دلم افتاد تقاضا کنم قلم را امام به عنوان تبرک به من بدهند امام علیه السلام وقتی از نوشتن فراغ یافتند شروع کردند به سخن گفتن و بعد اون قلم را هم بدون اینکه احمد بن اسحاق به زبان بیاورد فرمودند این قلم هم دست تو باشد یک توفیق ویژه و یک توفیق ویژه که ما سالهاست از خدا می خواهیم خدایا اللهم ارنی الطلعۀ الرشیده امام زمان را به ما نشان بده در اثر فشار سیاسی حکام بنی عباس موضوع جانشینی امام عسگری علیه السلام یک موضوع پیچیده و حاد بود و پنهان داشته می شد و غیر از دوستان مورد اعتماد امام عسگری علیه السلام از آقایان یا خانم ها کسی دیگر اطلاع نداشت احمد بن اسحاق هم همراه با سوالاتی آمد سامرا تا از امام بپرسد به محضر ایشان رسید امام علیه السلام فرمود احمد بن اسحاق خداوند متعال از اول خلقت آدم تا امروز زمین را از حجت خالی نگذاشته و تا قیامت زمین از حجت خالی نخواهد ماند امامان شیعه ما شیعیان تا امروز عقیده مون این هست که امام زمان به دنیا آمده اهل سنت هم به امام مهدی علیه السلام اعتقاد دارند ولی بیشترشان می گویند به دنیا نیامده اون روزگاری که خدا اراده کند به دنیا خواهد آمد ما شیعیان عقیده مون این است که به دنیا آمده فرزند امام حسن عسگری علیه السلام است الان وجود  دارد در جوامع ما رفت و آمد دارد و بزرگان ما رهبران ما را راهنمایی می کند این اعتقاد شیعیان است اینجا امام عسگری به احمد بن اسحاق فرمود تا روز قیامت نمی شود زمانی که زمین بدون حجت باشد احمد بن اسحاق پرسید حجت خدا بعد از شما کیست حضرت به درون خانه رفتند و لحظه ای بعد با کودکی سه ساله که در آغوش گرفته بودند وارد شدند و فرمودند اگر نزد خدا و حجت های او مقامی والا نداشتی فرزندم را به تو نشان نمی دادم معلوم است خیلی آبرو داشته احمد بن اسحاق که توفیق دیدار امام زمان را داشته این کودک امام عسگری فرمود هم نام و هم کنیه ی رسول خداست و همین کودک است که زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود از عدل و داد پر خواهد کرد پس قبلا توسط نامه امام عسگری علیه السلام خبر تولد این کودک را داده بود و الان خود امام زمان را به احمد بن اسحاق دارد نشان می دهد امام در ادامه فرمودند احمد بن اسحاق فرزندم همانند خضر و ذوالقرنین است به خدا سوگند غیبتی خواهد داشت احمد بن اسحاق پرسید چه شباهتی با خضر و ذوالقرنین دارد فرمود غیبتی طولانی خواهد داشت خدا این گونه اراده کرده احمد بن اسحاق پرسید نشانه ای هست که مطمئن شوم این همان قائم آل محمد است در این هنگام کودک لب به سخن گشود و فرمود انا بقیۀ الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه من ذخیره خدا در زمین و انتقام گیرنده ی از دشمنان هستم حالا که مرا دیدی دیگر دنبال کسی دیگری نگرد فردای اون روز احمد با اشتیاق بیشتر به دیدار امام عسگری علیه السلام نائل شد و سوالاتی که از قم همراه خودش آورده بود پرسید و به امام عرض کرد خواهش می کنم مرور کنید اسامی این افراد را هم در کانال هایی که شما این برنامه ها را دریافت می کنید به روز رسانی می شود تا شما مرور بکنید هان ابوذر هم ما شنیدیم سلمان را شنیدیم و عمار را شنیدیم و میثم تمار را شنیدیم و رویش های شهیدان کربلا را شنیدیم اینها را مرور کنید فاطمه بنت اسد و خدیجه کبری و سه بانوی مهدیار را ما در همین برنامه گفتیم حکیمه خاتون و نرجس خاتون مادر امام یازدهم اینها حقیقتا قهرمانان تاریخ توحید هستند اینها را یک بار دیگر مراجعه کنید برای بچه هایمان بیان کنید و کمک کنید و تشویق مرا این مجموعه صد قسمتی به حول و قوه الهی تبیین شود بزرگترهای ما در آینده مفصل تر و درست تر و شیرین تر بیایند برای شما بیان بکنند احمد بن اسحاق من این را هی تکرار می کنم تا در حافظه شما ثبت بشود احمد بن اسحاق خودش شخصیت بزرگی است و پدرش شخصیت بزرگی است احمد بن اسحاق ازا صحاب چهار امام و وکیل امام یازدهم علیه السلام که در پادگان تحت نظر است و چه طور احمد بن اسحاق می رفته سامرا حالا داستانش را تعریف می کنیم مسافرت هایی دارد به سامرا و به حجاز و تا اونجا که امکان دارد از محضر ائمه استفاده می کنیم و بعضی از مواقع با زحمات زیاد خودش را به امام می رساند ما مثال می زنیم در روزگار ما که مبارزات از شهر قم با رهبری یک مرجع تقلید حضرت امام خمینی سلام خدا بر او باد شروع شد نمایندگان امام مثلا از قم می خواست نامه امام را مشهد و سبزوار ببرد چه بسا ساواک او را تحت نظر داشت اونجا که می رود دستگیر می شد بعضی از شاگردان امام خمینی تا چهارده سال زندان بودند احمد بن اسحاق که ما می گوییم یک دانشمند بزرگ و یک نابغه که از نظر سیاسی تحت نظر است بنی عباس مراقب او هستند او باید مسائل حفاظتی را و اطلاعاتی را با دقت رعایت بکند می گوید روزی نزد امام هادی علیه السلام رفتم و از دوری راه و کم سعادتی خود گلایه کردم پرسیدم آقای من بعضی وقتها به دیدار شما موفق می شوم ولی گاهی از فیض دیدار شما محروم هستم این موانع و این مراقبت های حکومتی نمی گذارد زمانی که نتوانستم خدمت شما برسم از چه کسی پیروی بکنم امام علیه السلام فرمود از عثمان بن سعید که اولین نایب امام زمان علیه السلام در دوران غیبت صغری است و قبل از اون هم از یاران امام دهم و امام یازدهم بوده بعد امام دهم علیه السلام فرمود هر چه او بگوید از طرف من می گوید و هر چه به تو برساند از طرف من رسیده این همان سازمان وکالت است امامان ما محرم اسرار داشتند شاگردانشان طبقه بندی بوده یک کسی مثل کمیل هست که علی ابن ابیطالب اسرار او را با او در میان می گذارد یک کسی مثل اباصلت است که امام رضا علیه السلام اصرار خود را با او در میان می گذارد احمد بن اسحاق هم رسیده به قله ای که محرم اسرار امام حسن عسگری علیه السلام است مورد اعتماد است و یکی از رازهایی که امام عسگری علیه السلام به او داد خبر تولد فرزندش امام مهدی علیه السلام بود که تمام ماموران عباسی همه جا نیرو کاشته بودند که این بچه اگر متولد شد خبردار بشوند خیلی در پنهانی و خفا این خبر را نگه می داشتند و امام عسگری علیه السلام به بعضی این خبر را می فرمود، فرمود احمد بن اسحاق این خبر را از دیگران پوشیده بدار زیرا ما به جز دوستان نزدیک خویش کسی را از اون آگاه نکردیم ما دوست داشتیم به تو خبر بدهیم تا خداوند تو را بدین خبر خوشحال گرداند همانطور که ما خوشحال شدیم و بعدها توفیق پیدا کرده امام زمان را دیده کسانی که امام زمان علیه السلام رادیده باشند شخصیت های درجه یک هستند خوب احمد بن اسحاق بسیار از دستورات را به صورت کتبی از امام یازدهم می گرفته به مردم ابلاغ می کرده در یکی از ملاقات ها که خدمت امام حسن عسگری علیه السلام رسید درخواست کرد ای فرزند پیغمبر یک مطلبی را شما بنویسید من خط تان را ببینم که بعدها نامه می رسد مطمئن شوم خط شما هست شما توجه بکنید در چه روزگار سختی اینها زندگی می کردند می خواسته مطمئن شود سرچشمه وحی الهی است امام عسگری تا برسد به علی ابن ابیطالب همه از طرف خدا به جامعه بشری معرفی شدند تعلیماتشان لدنی است و از طرف خداست همه جانشینان پیامبر هستند این عالم نباید اشتباه کند خط امام حسن عسگری را باید بشناسند امام فرمود ای احمد خط با قلم درشت و ریز در نظرت مختلف نباشد مبادا به شک بیفتی یک وقتی ممکن است من نامه ای را با خط درشت یا خط ریز اونی که مهم است اسلوب خط را ببین و نه ریزی و درشتی اون را، اونگاه حضرت دوات و قلمی را طلبیده اند خط نوشته اند وقتی امام حسن عسگری می نوشتند احمد بن اسحاق گفت این قلم را امام به عنوان تبرک به من بدهند امام وقتی از نوشتن فراغ یافتند شروع کردن به سخن گفتن اون قلم را بدون اینکه احمد بن اسحاق به زبان بیاورد فرمود این قلم هم دست تو باشد یک توفیق ویژه و یک توفیق ویژه که سالهاست از خدا می خواهیم خدایا اللهم ارنی الطلعۀ الرشیده امام زمان را به ما نشان بده در اثر فشار سیاسی حکام بنی عباس موضوع جانشینی امام عسگری علیه السلام یک موضوع پیچیده و حاد بود و پنهان داشته می شد و غیر از دوستان مورد اعتماد امام عسگری علیه السلام از آقایان یا خانم ها کسی دیگر اطلاع نداشت احمد بن اسحاق هم همراه با سوالاتی آمد سامرا تا از امام بپرسد به محضر ایشان رسید امام علیه السلام فرمود احمد بن اسحاق خداوند متعال از اول خلقت آدم تا امروز زمین را از حجت خالی نگذاشته و تا قیامت زمین از حجت خالی نخواهد بود امامان شیعه ما شیعیان تا امروز عقیده مون این است که امام زمان به دنیا آمده اهل سنت هم به امام مهدی علیه السلام اعتقاد دارند ولی بیشترشان می گویند به دنیا نیامده اون روزگاری که خدا اراده کند به دنیا خواهد آمد ما شیعیان عقیده مون این است که نه به دنیا آمده فرزند امام حسن عسگری علیه السلام است الان وجود دارد در جوامع ما رفت و آمد می کند و از مسائل ما اطلاع دارد و به ما دعا می کند و بزرگان و رهبران ما را راهنمایی می کند این اعتقاد ما شیعیان است اینجا امام عسگری علیه السلام به احمد بن اسحاق فرمود تا روز قیامت نمی شود زمانی که زمین بدون حجت باشد احمد بن اسحاق پرسید خوب حجت خدا بعد از شما کیست حضرت به درون خانه رفتند و لحظه ای بعد با کودکی سه ساله که در آغوش گرفته بودند وارد شدند فرمودند اگر نزد خدا و حجت های او مقامی والا نداشتی فرزندم را به تو نشان نمی دادم معلوم است خیلی آبرو داشته احمد بن اسحاق که توفیق دیدار امام زمان را داشته این کودک امام عسگری فرمود هم نام و هم کنیه ی رسول خداست و همین کودک است که زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود از عدل و داد پر خواهد کرد پس قبلا توسط نامه امام عسگری علیه السلام خبر تولد این کودک را داده بود الان خود امام زمان را به احمد بن اسحاق دارد نشان می دهد امام در ادامه فرمودند احمد بن اسحاق فرزندم همانند خضر و ذوالقرنین است به خدا سوگند غیبتی خواهد داشت احمد بن اسحاق پرسید چه شباهتی با خضر و ذوالقرنین دارد امام عسگری فرمود غیبتی طولانی خواهد داشت خدا این گونه اراده کرده احمد بن اسحاق پرسید نشانه ای هست که مطمئن شوم این همان قائم آل محمد است در این هنگام کودک لب به سخن گشود و فرمود انا بقیۀ الله فی أرض و منتقم من اعدائه من ذخیره خدا در زمین و انتقام گیرنده ی از دشمنان هستم حالا که مرا دیدی دیگر دنبال کسی دیگری نگرد فردای اون روز احمد با اشتیاق بیشتر به دیدار امام عسگری علیه السلام نائل شد و سوالاتی که از قم همراه خودش آورده بود پرسید و به امام عرض کرد ای فرزند رسول خدا بسیار از لطفی که در حق من کردی مسرور شدم بسیار از لطفی که در حق من کردی مسرور شدم اما اون سنتی که درباره فرزندتان فرمودید پسرم شبیه خضر نبی و ذوالقرنین است اون را برای من بیشتر توضیح بدهید فرمودند غیبت طولانی پرسیدم مگر باید غیبت طولانی باشد فرمود آری به خدا سوگند اونقدر طولانی که اکثر کسانی که به او عقیده دارند از عقیده خود بر میگردند و به جز آنهایی که به ولایت ما پیمان بسته و ایمان در قلب اونها تثبیت شده و خداوند اونها را به روحی از ناحیه ی خودش تایید کرده کسی بر این عقیده باقی نمی ماند شک می کنند همه ای احمد بن اسحاق این امری است از خدا سرّی است از اسرار خدا و غیبی است از غیب خدا و آنچه را به تو دادم بگیر و پنهان کن و از شاکرین باش و فردای قیامت در اعلا علیین کنار ما باش یک قصه دیگر هم در پایان این برنامه عرض بکنیم چقدر همشهری خوب، خوب است یک کسی است به نام سعد ابن عبدالله اشعری از همان خاندان بزرگوار قمی یکی از بزرگان نامدار شیعه می گوید سوالات زیادی داشتم یادداشت کرده بودم تا از احمد بن اسحاق بپرسم زیرا اون بهترین همشهری من بود و نزدیک ترین کس به امام حسن عسگری علیه السلام وقتی دنبال او رفتم در خانه اش دیدم عازم سامراست گفت چه خوب شد آمدی بیا با هم برویم سامرا مرا همراه خود به سامرا برد و به زیارت امام حسن عسگری علیه السلام سوالاتی درباره تفسیر قران داشتم و امام حسن عسگری علیه السلام بعد از گفتگویی که با احمد بن اسحاق داشت مرا صدا زدند و فرمودند تو برای چی اومدی گفتم احمد بن اسحاق مرا تشویق کرده فرمودند سوالاتت چی است فرمود سوالاتم بی جواب است امام عسگری علیه السلام به سوالات من پاسخ دادند این هم نتیجه ی رفیق خوب دو سه نمونه از علاقه ی امام زمان علیه السلام به احمد بن اسحاق را بیان کنیم امام زمان علیه السلام نامه هایی دارند که شهرت دارد به توقیعات، توقیع یعنی نامه ای که امام مرقوم داشتند که آقای دکتر رکنی مجموعه نامه هایی که امام زمان نوشتند چاپ کردند که آستان قدس رضوی منتشر کرده دو سه نمونه درباره این عالم بزرگ و قهرمان توحید که در روزگار سخت توحید ناب را نشر می داده بیان می کنند امام زمان علیه السلام در نامه ای به عنوان احمد بن اسحاق چنین عباراتی را نوشته اند احمد بن اسحاق خداوند نگهدار تو باشد خداوند تو را پاینده بدارد نامه ات به همراه ضمیمه اش به دست من رسید ای احمد بن اسحاق رحمت خدا بر تو باد خداوند توفیقات تو را افزون کند یعنی ماها برسیم به یک درجه ای امام زمان پی در چی به ما دعا کند می شود؟ مورد دوم یک کسی است به نام ابومحمد راضی ازا هالی شهر ری می گوید به اتفاق احمد بن عبدالله برقی در محله ی عسگر در سامرا بودیم که پیک ویژه امام زمان علیه السلام ازراه رسید بعد از اینکه چند نفر از یاران امام را نام برد خطاب به ما گفت حضرت می فرماید احمد بن اسحاق مورد اعتماد ماست چون شیعیان روزگار سختی بوده وبه هر کسی اعتماد نمی کردند مورد سوم محمد بن احمد قمی نامه اینوشت به امام زمان علیه السلام در نامه این را نوشته بود که ای امام زمان احمد بن اسحاق می خواهد همراه من سفر حج برود به هزار دینار نیاز دارد اگر صلاح بدانید این مبلغ را به عنوان قرض بپردازم تا پس از بازگشت به وطن به من برگرداند امام زمان علیه السلام فرمودند این مبلغ را به عنوان هدیه به او می دهیم و پس از بازگشت از سفر حج مبلغ دیگری هم به او خواهیم داد احمد بن اسحاق محدثی راستگو و مورد اعتماد نزد دانشمندان مشهور شیعه او در سلسله اسناد شصت و هفت حدیث قرار گرفته روایات او را کتب اربعه که معتبرترین کتاب های شیعه است آورده اند و سفرهای متعددی به عراق و به حجاز داشته در این سفرها مسائل قرانی و کلامی و تاریخی را از ائمه می آموخته اطلاعات جامعی در این زمینه ها داشته که دانشمندان ازدور دست ها می آمدند در قم از او می پرسیدند در شهر قم هم خیلی محبوبیت داشته مردم زیاد او را دوست داشتند تا اینکه عازم سفر حج شد می گوید پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام نامه ای به ناحیه مقدسه یعنی امام زمان نوشتم و اجازه خواستم به حج بروم حضرت اجازه فرمودند و یک پارچه ای برای من فرستادند احمد بن اسحاق به این پارچه نگاه کرد و گفت این معنایش این است من سالم از سفر حج بر نمی گردم امام این را برای کفن من فرستاده سفر حج را انجام دادم در راه بازگشت نزدیک کرمانشاه که زیارت گاهش در نزدیک سر پل ذهاب رسیدند از دنیا رفتند اصلا می ارزد از اون طرف دنیا یک کسی برای زیارت همین قهرمان نقل شده یک کسی از غرب عالم آمده بود کاشان به زیارت فیض کاشانی گفته بود می ارزد از اون طرف کره زمین یک کسی بیاید این عالم را زیارت کند مخصوصا اهالی اون مناطق نزدیک هستند اون زیارتگاه را پر رونق نگه دارند شرح زندگانی او را اهالی شهرستان های اطراف سر پل ذهاب و کرمانشاه به مسابقه بگذارند اینها بودند که رنج بردند تا این دین ناب به ما رسید خدا نگهدار شما.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها