اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1404-06-03-حجت الاسلام پناهیان - مدیریت ذهن ( کنجکاوی )

ملایی: سلام به شما عزیزان بیننده و شنونده و همراهان خوب برنامه سمت خدا رفقای نازنینم در حالی که در آغازین روز از ماه ربیع الاول هستیم ماهی که با نام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و آقایمان امیر المومنین علی علیه السلام آغاز می شود و انشاالله روزهای خوبی برای هممون در این ماه رقم بخورد حلول این ماه را تبریک می گویم بهتون فکر می کنم خیلی شایسته است امروز و امشب هر کداممان نماز اول ماه ربیع الاول را موفق شدیم بخوانیم همدیگر را به رسم مهربانی دعا کنیم نمازی که در کانال برنامه ما هم اتفاقا در قالب یک تصویر توضیحاتش اومده و شما که اهل خیر و فضیلت هستید می دانید مثل نماز صبح است شبیه نماز صبح دو رکعتی است فقط بعد حمد رکعت اول سی تا سوره توحید دارد بعد از حمد رکعت دوم سی تا سوره مبارکه قدر انشاالله قبلش و یا بعدش هم صدقه می دهیم و به امید خدا سلامتی آقا امام زمان علیه السلام را نیت می کنیم

معرفی برنامه

 

اما نکته دیگری که بد نیست اول برنامه اشاره کنم برویم وارد بحث شویم با عزیز دلمان حاج آقای پناهیان عزیز این است که شاید در شعر دکتر حسن لطفی خیلی تصویر شده چند بیتش را پیشکش حضورتان کنم گفت هرگز ندیده دیده ی لیل و نهارها چون لیلۀ المبیت علی در حساب ها یک صف فقط نگاه تو میهمان خواب بود شامی که بود دور و برت التهاب ها در بستر برادر خود تا سحر بخواب ای خواب تو عبادت ام الکتاب ها تو گرم خواب بودی و گردنکشان کفر نیزه به دست گرد تو همچون سراب ها و بیت آخری که من انتخاب کردم از شعر بلند ایشان مکه شنید ناله واویلتایشان این حیدر است این حیدر است حضرت عالی جناب ها سلام خدا بر امیر المومنین خوب مقدمه دیگر حالا اول ماه بود بر ما ببخشید طولانی شد حاج آقا شما ببخشاید سلام و عرض ادب تبریک حلول ماه سلام عرض می کنم خدمت بینندگان عزیز هم سلام عرض می کنم هم آرزوی سلامتی و موفقیت بر این دور جدید از زندگی پس از ایام با عظمت عزاداری برای اباعبدالله الحسین چون خیلی ها کربلا رفتند و اونهایی که نرفتند یقینا دوست داشتند بروند و بر اساس محاسبات دینی ما ثوابش را بردند و ملکی از جانب حضرت رسول با هر کسی زائر اباعبدالله الحسین بوده مصافحه می کند می فرماید و استأنف العمل زندگی تازه ای را آغاز کن و آتش گذشته بودن را فراموش کن که پاک شده من واقعا احساس می کنم بعد از محرم و صفر مردم یک حالی دارند شبیه حال عید فطر حلول ماه ربیع الاول را تبریک می گویند بیشتر ناشی از اون حال خوبشان است نه اینکه هنوز ما در فضای عید تولد پیامبر اکرم قرار نگرفتیم و هفده روز مانده فاصله ای با عزای آل ا لله نگرفتیم و یا شهادت امام حسن عسگری دوشنبه آینده داریم ولی مردم یک حال خوبی دارند این حال خوب را اونهایی که دارند متوجه هستند

حجت الاسلام پناهیان: شما مثال زدید به حال خوب عید فطر بعد ماه مبارک رمضان من به حال بعد از روضه اشاره می کنم اینجا تجمیع می شود   

ملایی:  هیئت بعد روضه

حجت الاسلام پناهیان:  احسنت اینها تجمیع می شود دو ماه روضه مردم رفتند اونهایی که بیشتر رفتند بیشتر بهره بردند و بعد الان یک نشاطی را احساس می کنند واقعا ربیع بهار معنوی است برای همه و چه حالا سلیقه خوبی اتفاق افتاده بود اون زمان ربیع الاول و ربیع الثانی انتظار از ما دارند که دو ماه در این بهار باشیم بهار معنوی برآمده از محبت اولیاء خدا بهار معنوی برآمده از شکوفایی است و برآمده از ارتباط با اباعبدالله الحسین و ارتباط با امام رضا اخیرا و به این دلیل باید این ایام ربیع الاول را مضاعف تبریک گفت انشاالله که مردم در این ایام هم یاد امام زمان ارواحناه له الفداء را که ربیع الانام است و بهار ما در واقع بهار معنوی و مادی و حیاتی و تاریخی ما در واقع با ظهور ایشان رقم می خورد از امروز یک برنامه جدیدی شروع کنم مثلا اگر کسی نمی خوانده از امروز دعای عهد را شروع کند و دیگر ترکش نکند لااقل تا یک سال، حالا امروز آغاز ماه قمری دوشنبه هم هست یک برنامه ای است برای سوره ی واقعه که تصاعدی بالا می رود و ختم واقعه این را حالا دوستان تعقیب بکنند پیدا کردن برنامه اش خیلی ساده است در فضای مجازی و واقعا تصمیم های جدیدی بگیریم در زندگی مان هفته ای یک روز روضه برویم و این کار زیادی نیست برای ما زیاد سخت نیست این کاری است که به عنوان یک حداقل برای خودمان باید واجب بدانیم بالاخره حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها با اون عظمت هفته ای یک روز روضه حمزه سید الشهدایشان ترک نمی شد در حالی که حمزه سید الشهدا نیازمند به نظر لطف حضرت زهرا سلام الله علیها است ما دیگر هفته ای یک روز روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام را ترک نباید بشود انشاالله به سادگی می توانیم در خانه مون روضه بگیریم قدیم ها من یادم است روضه می خواستند بگیرند یک دونه نوار ضبط می گذاشتند از شهید حجت الاسلام کافی عزیز دور هم جمع می شدند یک چایی می دادند حتما لازم نیست یک روضه خوانی حضور داشته باشد باشد هم چه بهتر می خواهم بگویم سبک بگیرید ولی یک برنامه ی مداوم معنوی در ذکر اهل بیت داشته باشیم انشاالله که بتوانیم یک مقدار ادای دین بکنیم

ملایی:  به امید خدا انشاالله که اینطوری باشد خیلی خوشحالیم که می توانیم خدمت شما بحث معمول برنامه مون را پی بگیریم قبلش اگر به همین مناسبت ها به مناسبتی که الان درش هستیم عطرش پراکنده شده از آغاز لحظه هجرت رسول خدا اگر نکته ای است بفرمایید

حجت الاسلام پناهیان:  بله من با بسم الله شروع کنم بحث را بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی از رفقا به ما گله می کنند می گویند شما یک موضوعی را وقتی مطرح می کنید آنچنان این موضوع محوری و موضوع رئیسه می شود که همه ی موضوعات عالم بهش ربط پیدا می کند و اهمیت اساسی پیدا می کند من می گویم که واقعش من این کار را نمی کنم موضوعات به همدیگر اینطوری پیوسته هستند و حقایق دینی و خوبی ها مثل یک قطعه ی الماس از هر طرف بگیری یک منشوری را متصاعد می کنند از خودشان و یک طرحی را به ما می دهند زیبایی خاص خودش را خواهد داشت درسته ممکن است یک پراکندگی رنگی روی دیوار ببیند آدم نوری که از این منشور عبور می کند ولی از یک حقیقت است لذا ما با هر موضوعی می توانیم ارتباط بگیریم با بقیه ی موضوعات عالم و به همین دلیل در هر موضوعی عمیقا که غور بکنیم ارتباطش را با خیلی از موضوعات دیگر در خواهیم یافت به همین دلیل اگر عمیق شویم در هر موضوعی یک دفعه احساس می کنیم این موضوع، موضوع محوری در عالم هست ما باید در موضوعیت ذهن داریم صحبت می کنیم دربارۀ لیلۀ المبیت هم می توانیم از زاویۀ مدیریت ذهن بحث بکنیم شما ببینید امیر المومنین علی علیه السلام علی القاعده با علم امامت و با علم لدنی می دانستند طبیعتاً اون شب جای رسول خدا آرمیدن ایشان موجب شهادتشان نخواهد شد ولی چرا این از فضیلت امیر المومنین و این کارش هیچ کم نمی کند؟ بلکه یکی از بزرگترین فضائل حضرت شمرده می شود این برای این است که حضرت توجه به این که یک شب قتلی برایشان رخ خواهد داد یا نخواهد داد نداشتند توجه به این داشتند که برای رسول خدا دارند فداکاری می کنند

ملایی:  پس این توجه می شود کار مدیریت ذهن مسئله پس اینطوری است امیر المومنین در لیلۀ المبیت در جای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خوابیده بود دو حال بیشتر ندارد یا می دانستند به شهادت نمی رسند و سالم می مانند و خوابیده اند یا نمی دانستند این فرض را بگیریم یک نقضی وارد است شما دارید در مورد حضرت نمی دانستند این جور جاها امیر المومنین زمان شهادت خودشان را خبر دارند

حجت الاسلام پناهیان:  همین شهدای اخیر همین شهید حاج رمضان عزیز به محافظینشان گفت شما دیگه از فردا خیالتان راحت باشه بروید به سراغ موبایل هایتان و اینها شاگردهای کوچک مکتب امیر المومنین علی علیه السلام هستند

ملایی:  پس می دانست حضرت

حجت الاسلام پناهیان:  بله، علی القاعده منتهی حضرات معصومین اون علوم برتری که دارند بهش توجه نمی کنند وقتی دارند برای خدا فداکاری می کنند توجهشان معطوف به فداکاری است نه فوائدی که اینکار برایشان دارد این می شود اخلاص عارفانه، اخلاص عامیانه این است من نمی دانم این کار برای من چه نفعی دارد می گویم خدایا این کار را برای شما انجام می دهم می شود اخلاص عوام، ما عوام خیلی از حکمت های نماز و فوایدش را نمی دانیم خدایا تو دستور دادی می گوییم چشم الله اکبر ما سجده طولانی را حسنش را نمی دانیم برای فیزیک بدنمان چی است به خاطر تقرب به تو سجده طولانی تر به جا می آورم اخلاص عوامانه اخلاص ماست، ولی اولیاء خدا آثار فیزیکی آثار فیزیولوژی سجده طولانی را خبر دارند ولی موقع سجده توجه به این مسئله ندارند توجه به خدا دارند ابوالفضل العباس به نظر من حالا من چرا برویم سراغ ائمه هدی علیهم السلام که بحث کردن درباره این اولیاء خدا واقعا خیلی دشوار است ابوالفضل العباس به نظر من می دانستند باب الحوائج الی الله خواهند شد هم می دانستند چه مقامی دارد به نظر من اینقدر عارف بودند که بدانند برترین شهید کربلا هستند درسته؟ ولی توجه به این ندارند توجه به فوایدی که این وضعیت برای خودشان دارد ندارند و توجه به فداکاری برای حسین علیه السلام دارند

ملایی:  و اون چیزی که اون لحظه وظیفه و رسالت است و باید

حجت الاسلام پناهیان:  این یعنی اخلاص عارفانه اخلاص عامیانه از سر جهالت است اخلاص عارفانه از سر جهالت نیست با وجود علم است ولی اثر توجه محض به آن موضوع برتر درسته؟

ملایی:  این یک مثل خیلی اعلا شد برای مدیریت ذهن دیگه قبول دارید؟

حجت الاسلام پناهیان:  واقعا بحث مدیریت ذهنی است توجهش را نمی دهد به اون طرف ما می بینیم برای عرفا حالا اینطور که نقل می کنند برای مقدس اردبیلی علی الله مقامه الشریف) دلوی را در چاه می انداختند برای وضو طلا اومد بالا گفت خدایا من آب می خواهم الان وضو بگیرم طلا نمی خواهم برگرداندند در چاه و بعد دوباره و دوباره شد مقدس اردبیلی دیگر به این جایگاه با عظمت رسید نه اینکه اینها دستشان به دنیا نمی رسید و مخلص بودند جالبش این است دستشان به دنیا می رسد و توجه ندارند اصلا عرفا این است چرا عرفای ما اهل کشف و کرامت می شوند در مورد خیلی هایشان بحث شده نمونه هایش را من نمی خواهم در برنامه تلوزیونی بگویم معمولا من پرهیز می کنم از بیان کشف و کرامات یک وقت می ترسم بعضی ها دلیل قرار بدهند حجیت برای یک سلسله امور عقلانی که اون ها صحتشان به خاطر عقلانیتی است که دارند امور معنوی ولی حالا مثلا از عرفا نقل می کنند و حداد شاگرد مرحوم قاضی دست می بردند به آهن گداخته و تصرف می کردند آتش نسوزاند دست ایشان را و الی آخر از این جور مواردی که خبر می دهند از افراد چرا عرفا به این قدرت ها می رسند؟ خدا می خواهد این جایزه نیست مثلا جایزه ات این است که بیا من قدرت ها را بهت بدهم تا آخرین روزی که آدم در این دنیاست دائما در حال امتحان است اینها معنای جدید امتحانشان است این قدرت را می دهد ببیند آیا استفاده می کند یا نه نگاه می کند یا نه دل خوش می کند یا نه یک عارفی دل خوش کند به اون قدرت ازش می گیرند همه را این یک مرحله ی بالاتری یعنی باز هم مدیریت ذهن است چون این را داری بهش توجه نکن اگر بنا باشد نباشد و شما بهش توجه نکنی که فایده ندارد هست و بهش توجه نمی کنی می دانی و می بینی هست و بهش توجه نمی کنی حضرت علی علیه السلام واقعا با عظمت ترین شخصیت عالم امکان پرورش یافته دست رسول اعظم این شخصیتی که حضرت رسول مگر تعریف نمی کرد از امیر المومنین چه تعریف هایی از محبت خودش که گاهی به او بنفسی انت می گفت فدای تو بشوم می فرمود حضرت رسول تا قسیم الجنت و النار هستی اینها آیا روی حضرت اثر منفی نمی گذاشت؟ نه چون حضرت محض توجه به خدا بود یعنی اینها را می دانست و بهش توجه نمی کرد عظمت حضرت مال اینجاست عظمت حضرت مال قسیم الجنۀ و النار بودن نیست عظمت حضرت مال این است که به قسیم الجنۀ و النار بودن بی توجه بود توجهش معطوف به خدا بود صرفا عظمت امیر المومنین علی علیه السلام به این نیست که وصی رسول خداست و وصی بلافصل رسول خداست عظمت او به این است که توجهی به این فایده ی معنوی که برایشان پیش آمده که فصاحت رسول خدا باشد نداشتند مثل یک عبد عابد تائب و زاهد چطوری می رفتند در خانه خدا گریه می کردند اینها توجه نمی کردند که حضرت امام یک کلامی در مورد حضرت امیر دارند می فرمایند اینطور نیست که غدیر به امیر المومنین علیه السلام عظمتی ببخشد این یکی از عظمت های امیر المومنین است که غدیر مثلا انگار از این قله سرازیر شده چشمه ساری است که از این کوهستان با عظمت به سوی ما جاری شده لذا ما روز غدیر به امیر المومنین تبریک نمی گوییم به خودمان تبریک می گوییم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابیطالب کی ها می رفتند به علی ابن ابیطالب تبریک می گفتند می گفتند بخن بخن لک یا علی اونهایی که سطح بینش شان کم بود من حالا اسمشان هم نمی برم

ملایی:  و فکر می کردند که غدیر به امیر المومنین وجاهتی و عظمتی بخشیده است

حجت الاسلام پناهیان:  عظمت امیر المومنین علیه السلام به این بود که این فوایدی که در دنیا و آخرت برای او پیش آمده این فواید توجه او را جلب نمی کرد فداکاری برای رسول خدا و فداکاری برای خدا توجه اش را جلب می کرد این می شود بحث مدیریت ذهن دیگه در اعلا مراتب صاحب مدیریت ذهن علی ابن ابیطالب علیه السلام است اون وقت من بگذارید ادامه بدهم چون ذکر علیٍ عباده این ذهن به کجا می رسد؟ به اینجا می رسد که اسامی تمام شیعیان و محبین شان را تا روز قیامت همه را می دانند وقتی که شما ذهن ات را درست استفاده بکنی من حالا به ابعاد معنوی ماجرا کاری ندارم ما در کلاس روان شناسی از استادمان می پرسیدیم که ذهن انسان چقدر گنجایش اطلاعات دارد اونطوری که ایشان توضیح می دادند این که حضرت علی علیه السلام اسامی تمام دوستانشان را تا آخر می دانند این در مغز آدم عادی جا می گیرد یک همچین اطلاعاتی استاد ما می گفتند بله گنجایش مغز انسان اینقدر اطلاعات است ما چرا نمی توانیم از همه مغز مان استفاده کنیم چون مغزمان را درست مدیریت نکردیم و درست ازش استفاده نمی کنیم و درست ظرفیت سازی نکردیم اگر درست ظرفیت سازی کنیم برای این مغز و این فکر و این حالا درسته این سلول های خاکستری ظرف اون روح ما هستند و ارتباط بین روح و جسم یک معمای حل نشده است و به هر حال به هر صورتی که بخواهد باشد چه در روح فرض بکنیم و چه در این مغز بخواهیم در نظر بگیریم که ظرف مادی اون مرتبه ی عالی روح باشد کسی که مدیریت ذهن بکند اون وقت از ذهنش استفاده هایی خواهد کرد برای درک معارفی و برای حفظ معارفی که لا تعدوا و لا تحصی است شما می بینید که حوادث عالم را تا ابد مثل کف دستشان می دانند امیر المومنین علی علیه السلام بعضی ها بودند یک کمی دیگه وارد است آدم وارد محبت امیر المومنین و ذکر فضائل او بشود نمی تواند خارج بشود بعضیها بودند آدم های نفهمی بودند و می آمدند به حضرت اعتراض می کردند که چرا ما از شما سوال می کنیم شما فکر نمی کنی جواب بدهی بلافاصله جواب ما را می دهی حضرت فرمود شما اسم تان را ازتون سوال بکنند فکر می کنید جواب می دهید؟ گفتم نه این که خیلی واضح است فرمود خوب من راه های آسمان ها برایم واضح تر از راه های زمین است چرا فکر کنم این ذهن متعالی این فکر با عظمت این مال چی است؟ مال اینه که درست ازش استفاده شده درست استفاده کردنش به چی است؟ یک نمونه اش این است وقتی می خواهد فداکای کند به فداکاری می اندیشد نه به فوایدش این اون اخلاص عارفانه است که ما باید کم کم تمرین کنیم اینها را انشاالله همه مون بفهمیم فواید تک تک کارهای خوبی که انجام می دهیم چی است برای نماز شب بلند می شویم بفهمیم امروز چند درصد برای سلامتی مان کار کردیم یک پزشکی در بیمارستان به من می گفت حرف هایی می زد در مورد نماز شب می گفت این چیزهایی که شما در ثواب نماز شب می گویید من اینها را همه را با علم تجربی برای شما ثابت می کنم بعد همین طوری دیگه توضیح می داد خوب من می گفتم ببین اخلاص عامیانه ما را داری بهم می زنی چون ما یک اخلاص عامیانه داشتیم برای نماز شب می گفتیم خدایا به خاطر تو ما که نمی دانیم فایده ای دارد ولی الان می گوییم خدا هم در کار نبود بالاخره یک فایده ای هم دارد یک اخلاص عوامانه ما را داری بهم می زنی آقای دکتر ایشان می خندید و اینها شوخی می گرفت حرف من را واقعش این است اگر شما تمام فواید مادی نماز، نماز اول وقت خصوصا و نماز شب را که حرف بدی هم نیست ما الان در برنامه سمت خدا می زنیم احادیث نبوی هست در ارتباط با فواید مادی نماز شب، اولیاء خدا فرمودند حالا این را شما بفهمید با دانش تجربی چه اشکالی دارد هیچ اشکالی ندارد می فهمیدیم و متوجه می شدیم یک روزی آزمایشگاه های شما جواب می دهد این نماز شب خوانده یا نه این آثار درش ظاهر شده یا نه این کاری ندارد یک موقعی علم به اینجا چه بسا برسد شاید هم الان رسیده باشد بعضی از اطبا می گویند رسیده به اینجاها خوب اخلاص عارفانه این فواید را همه را بدانیم ولی وقتی ایستادید سر نماز فقط به خودش و تقرب به خودش فکر کنید یعنی توجه به اون دانایی نکنید و توجه به این دانایی خودت بکنی که مقرب می شوی به پروردگار عالم

ملایی:  بل وَجَدتُكَ أهلاً لِلعِبادَةِ فَعَبَدتُكَ . می شود

حجت الاسلام پناهیان:  بله، من تو را شایسته عبادت دانستم جدا نمی شوم

ملایی:  و اینطوری شد که مثل شب ماه ربیع الاول وقتی گردنکشان و دشمنان رسول خدا در مکه بالای بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله حاضر شدند و اونجا دیدند که ای بابا این رسول خدا نیست اینجا واویلتایشان رفت بر آسمان که این حیدر است بابا این حیدر است حضرت عالی جناب ها خیلی خوب حاج آقای پناهیان برویم سراغ ادامه ی بحث هفته ی قبل من یک سوالی می خواهم بپرسم هفته ی قبل نمی دانم خاطرتان هست یا نه دنبال می کنید یا نه یادآوری اش در کانال خیلی خوب انجام می شود اگر مراجعه کنید شما فرمودید که محبوبیت ارتباطی دارد با مدیریت ذهن، مدیریت ذهن و محبوبیت یک رابطه ای دارند برای ورود به بحث یک مثالی زدید که آقا بچه ها کنجکاوی می کنند این کنجکاوی شان وقتی خوب هدایت می شود و به درد خواهد خورد که اینها بدانند حمایتی پشتشان است بچه بشین سوال نکن و چقدر حرف می زنی اینطوری نباشد محبت کن بهش و کنجکاوی او را هدایت کن به مسیر درست کنجکاوی اشتیاق به دیدن و شنیدن درباره اش بیشتر مطرح است در مورد دوستانمان اگر موافق باشید

حجت الاسلام پناهیان:  من هم در عکس العمل های مخاطبین بعضا مشاهده کردم یک کمی توجهشان بیشتر از بحث محبوبیت که اثر دارد در مدیریت ذهن به کنجکاوی معطوف شد اون هم به خاطر مثالی که در اینترنت و فضای مجازی مطرح شد یک کمی ما مفصل تر در مورد کنجکاوی صحبت بکنیم خوب است من اگر اجازه بدهید جملاتی که اندیشمندان جهان درباره به ویژه در بحث روان شناسی خیلی مورد بحث قرار می گیرد در باره ی کنجکاوی هست مطرح بکنم تا ما بدانیم این چه استعداد برتری است این چه نیاز حیاتی است در ما و اینترنت و فضای مجازی و این شبکه های اجتماعی چگونه دارند کنجکاوی ما را تخریب می کنند دیگر مثل سم مهلک واقعا با محصولات فضای مجازی غیر انتخاب شده برخورد خواهیم کرد غیر انتخاب شده یعنی یک دفعه باز کنیم می بینیم چه خبر همینطوری هی برویم جلو این خبر و این صفحه و اون صحنه معلوم نیست کدامش به درد ما می خورد و کدامش به درد ما نمی خورد کنجکاوی ما را به نشانه گرفتند یا کنجکاوی را باید اهمیتش را درک کنیم که آسیب نخورد کنجکاوی را باید مدیریت بکنیم که جهت درستی پیدا بکند اینها همه زیر مجموعه مدیریت ذهن است کنجکاوی واقعا یکی از اصیل ترین نیازها و غرائض بشر هست که به شدت ما باید او را محافظتش بکنیم حالا جملاتی از اندیشمندان را می گویم چرا این جملات را می گویم که بگویم بابا این آقای روان شناس شخصیت ایشان هم از روی مطالعات بالینی مطالعات شخصیت انسان ها به این مطالب رسیده چه برسد به  دین که به اعماق وجود انسان نگاه می کند و مسائلی را مطرح می کند که ما گاهی از اوقات چون توصیه های دین را حکمتش را نمی فهمیم بهش بی اعتنایی می کنیم می فرمایند البته کنجکاوی تجربه ای هیجانی است احساسی از شگفتی که ما را به سوی کاوش فعال هدایت می کند خوب اگر این هیجان ما برای فهمیدن وجود نداشته باشد شما این باب فهمیدن را انگار برای خودت بستی و بعضی از اوقات کنجکاوی همینطور می شود کم کم ضعیف و فرسوده می شود وقتی شما به جا ازش استفاده نمی کنید به همین دلیل قدیم ها می گفتند کسی زیاد تلوزیون ببیند احمق می شود و این کلمه احمق را من می گویم توهین نیست کلمات دیگری محکم تر از این روان شناس ها می گویند الان اینترنت به شدت توجه را بیشتر جذب می کند و اثر حماقتی که درا نسان ایجاد می کند در از بین بردن قدرت فکر و قدرت تحلیل و قدرت حافظه به شدت بیشتر هست من خواهش می کنم شما به جای اینکه بیایید در برنامه سمت خدا از یک طلبه ای مثل من دعوت کنید بگویید بیاید حلال و حرام خدا را درباره دیدن و ندیدن ها شنیدن و نشنیدن ها بگو یا آقای دکتر روان شناس می رسید اینجا بگوید حرام است برای ذهن یک انسان برای ذهن یک نوجوان بیشتر از مثلا فلان مقدار محدود به این اینترنت مراجعه کند که فکر نکنند که دین دارد محدود می کند زندگی انسان ها را

ملایی:  و بفهمیم که این یک گزاره علمی است

حجت الاسلام پناهیان:  مثلا من حالا اسامی این اندیشمندان را استفاده نمی کنم کنجکاوی شرط اصلی یادگیری است یادگیری واقعی زمانی رخ می دهد که فرد ازادانه و با علاقه جستجو کند مدرسه های ما اگر کنجکاوی راتحریک نکنند و در پاسخ به کنجکاوی دانش آموز بهش مطلب علمی ندهند به دانش آموزان ما ضربه بزنند من از کلمه ی خیانت استفاده نمی کنم برای اینکه نباید استفاده کنم و الا اون هم هست ببینید ما مثلا کنجکاوی اش را تحریک نکردیم بهش می گوییم این را حفظ کن تا من این پاداش را به شما بدهم نابودش کردید اون هم می رود حفظ می کند تا این پاداش را بگیرد ولی دیگر این دانایی که به دست می آورد زاینده نیست با ثبات نیست ربط بین این دانایی با دانایی های دیگر را خودش خلاقانه نمی رود کشف کند

ملایی:  ازش در زندگی استفاده نمی کند

حجت الاسلام پناهیان:  چند تا عبارت را حساب شده عرض کرده باشم کنجکاوی از شکاف میان آنچه می دانیم و آنچه نمی دانیم زاده می شود یعنی هر کی دانایی اش بیشترباشد کنجکاوی اش بیشتر است و کنجکاوی هیچ وقت مسدود نمی شود مرز میان دانایی و چیزهایی که می دانیم تا ما اطلاعی به دست آوردیم باید چهار تا سوال دیگر کنارش ایجاد می شود و جالب این است مهمترین متنی که کنجکاوی انسان را بر می اندگیزد با اجازه همه روان شناسان محترم دعوت می کنم به این هم اندیشی همه دنیا بیایند ملاحظه کنند متنی برتر و برجسته تر از قرآن کریم برای تحریک کنجکاوی نداریم اصلا این متن یک جوری نوشته شده عجیب است به خدا قسم من حالا ناخودآگاه این قسم را خوردم خوب طبیعی هم هست به قرآن قسم این متن عالی ترین متن برای تحریک کنجکاوی انسان است چقدر سفارش می کنند بدون تدبر قرآن نخوانید و اگر شما یک مدتی زیاد بروید سراغ لا طائلات و چیزهای بیخود دیگه ذهنتان در کنجکاوی بسته می شود و قرآن هم می خوانید به جایی نمی رسید چون این ذهن بسته شده واقعا این خیلی خطرناک است ما قرآن بخوانیم فکرمان درگیر نشود اومد پیش رسول خدا یکی از اصحابشان گفت من می خواستم ماه رمضان قرآن را ختم کنم ولی به یک آیه رسیدم فکرم درگیر شد تا آخر ماه رمضان فرمود شما ثواب بیشتری بردی از اون کسی که قرآن ختم می کند و تدبر نمی کند، هر بار که کودکی سوالی می پرسد قدمی تازه به سوی ساختن دانش بر می دارد، به سوی ساختن دانش، کنجکاوی موتور رشد شناختی است این یک دونه را اسمش را بگویم آقای پیاژه این را می دانند همه می دانند ایشان درباره رشد شناختی ید طولایی دارد و یک انسان برجسته است و کنجکاوی نخستین حالت توجه نیرویی که ذهن را از حالت سکون به حرکت در می آورد حالا شما این حرکت را بی فایده اش کن یعنی ببر سر یک چیزهایی که هیچی آخر سر روح ات را پر نکند و زندگی ات را روشن نکند و راهت را باز نکند و تو را به وسعت وجودی نرساند شادت نکند اعتماد به نفس ات را بالا نبرد به درد نخواهد خورد مثلا این یعنی شما بزرگترین استعداد خودت را خراب کردی دیگه برای خراب کردن یک استعداد برتر در وجود انسان کافی است این کار را باهاش بکنی این استعداد را تحریک کنی و بعد ببری یک جایی ارضا کنی که آخرش هیچی نیست کورش کردی اون استعداد کور می شود

ملایی:  من اگر بگویم برای این بخش وقت تمام است شما ناراحت می شوید؟

حجت الاسلام پناهیان:  نه دیگر چاره ای هم نیست ولی خیلی درباره کنجکاوی می شود حرف زد

ملایی:  می توانیم جلسه آینده اگر عمر ی بود ادامه اش بدهیم ماه ربیع الاول آغاز شده و تا می گوییم ربیع ناخودآگاه این میآید در ذهنمان که ربیع الأنام بهار تمام بشر آقایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هست سلام خدا بر او اگر دوست دارید صدقه کنار بگذارید به نیت سلامتی ایشان اگردوست دارید در قربانی برنامه خودتان مشارکت کنید برای خیر رساندن به بندگان خوب خدا از امت امام زمان نیت کنیم سلامتی وجود نازنین حضرت را و سلامتی اون حضرت اگر بود خیال مان راحت است که دوستداران او وشیعیان و محبین و امت او هم سلامت خواهند بود و جزئی از این امت نائب الامام است و امیدوارم که خدا حفظ کند برایمان ایشان را به برکت صدقه و قربانی هایی که خواهیم داد برای این کار به کانال ما مراجعه کنید حتما توضیحاتی داده می شود اگر کانال در دسترس تان نیست یا ترجیح تان چیز دیگری است یک عدد می گویم بفرستید به 20000303 عدد چهارده را بفرستید کار تمام است برویم محضر قرآن کریم به عنوان نمونه کاملی که می تواند کنجکاوی انسان را هم تحریک کند و بهترین وبرترین پاسخ ها را به ذهنمان برسد سوره واقعه را می خوانیم اول ماه است ختم واقعه را گرفتید ما را دعا کنید صفحه 536 قرآن آیات آیات 51 تا 76 سوره ی مبارکه واقعه یک صلوات بفرستیم.(صلوات)

( قرآن کریم صفحه 536 قرآن آیات آیات 51 تا 76 سوره ی مبارکه واقعه)

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ثواب تلاوت آیات امروز برنامه آیات قرآن در برنامه امروز را تقدیم می کنیم به وجود نازنین آقا امیر المومنین حاج آقای پناهیان اینجا هستند یک کمی وقت داریم از محضرشان بهره مند باشیم دعوت می کنم شما هم سر بچرخانید

حجت الاسلام پناهیان:  بله از محضر امیر المومنان بهره مند شویم ما واسطه ای هستیم ناچیز یک روایت بخوانم درباره کنجکاوی برای کودکان یک روایت هم برای بزرگسالان البته من دوست داشتم فرصت می شد درباره هجرت هم صحبت می کردیم هفته بعد هم شاید مناسبت دیگری باشد نشود در مورد هجرت صحبت کرد بیایید هجرت کنیم هر کی نمی تواند ایمان خودش را در این سبک زندگی در این وضع و در این شغل نگه دارد و هر کی نمی تواند دین خودش را حفظ کند هجرت کند هجرت فلسفه اش برای حفظ دین است برای خدمت به دین است و هر کسی که در زندگی اش هجرت دارد باید بگردد هجرت همیشه مکانی نیست هجرت گاهی از اوقات موقعیتی است آدم از این سبک زندگی هجرت می کند به جای دیگری هجرت اینقدر مسئله ی فراگیری است گاهی از اوقات مثلا یک کسی عصبانی شده یک جایی به هم ریخته می گویند جایت را عوض کن اونجا دیگه نشین برو یک جای  دیگر بنشین خود این جابجایی یک هجرت مکانی چند متری در جان آدمی اثر دارد انگار یک آثاری اونجا پدید می آید هجرت را اوائل انقلاب یک کمی شاعرانه و عارفانه بیشتر بهش می پرداختند انگار همه گذاشتند کنار خیلی زیباست یک وقتی اگر بشود در مورد هجرت صحبت کنیم ولی روایت امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید من سئل فی صغره اجاب فی کبره هر کسی در کوچکی زیاد سوال می کند پاسخگو خواهد بود وقتی بزرگ می شود پس سوال کردن خیلی خوب است در کوچکی این کنجکاوی و احترامی که امیر المومنین برایش قائل شدند ولی بزرگسالان الا رجل یسئله و فاینتفع و و ینفع جلسائه می فرماید کسی نیست یک سوالی بکند که هم خودش یک بهره ای ببرد و هم دیگرانی که در اطرافش هستند می شنوند یک بهره ای ببرند امیر المومنین فدایش بشوم یکی از مظلومیت هایش این بود که پرسشگر کم داشت تا جایی که می گفت سلونی قبل ان تفقدونی

ملایی:  فدای امیر المومنین شویم خیلی متشکرم حاج آقا پناهیان هم بخش اولش لیلۀ المبیت و مختصری در مورد هفته بعد تا ببینیم خدا چی می خواهد سپاسگزاری می کنم از مخاطبین ارجمند که همراهی کردید الهی که زیارت آقا امام حسن عسگری نصیب تان بشود چرا نام اون حضرت را بردم اولا هفته بعد اگر زنده باشیم روز شهادت ایشان خدمت تان می رسیم و بعد اینکه الان چند لحظه دیگر قرار است صلواتی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بفرستیم که منقول از وجود حسن عسگری است برای اطلاع از جزئیات عضو کانال شوید عدد 8 را بفرستید به 1515 این لطف شماست که اونجا هم پیگیر برنامه هستید و اما اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها