اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

حجت الاسلام بهشتی-قهرمانان توحید (اباصلت هروی)

معرفی برنامه

اباصلت هروی - آقای بهشتی

اعوذو بالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم

قهرمانان توحید

رسید به یک ایرانی الاصل متولد مدینه درس خوانده بغداد و کوفه و بصره و ساکن نیشابور.

اباصلت هروی

فوق العاده، فوق العاده یک شخصیت طراز اول قهرمانان توحید با دانش خود و با معنویت خود خدا را آوردند بین بندگان در حدیث داریم که روز قیامت کسانی هستند که از انبیاء نیستند از شهدا نیستند ولی انبیاء و شهدا به حال اونها غبطه می خورند پرسیدند یا رسول الله اینها کیانند فرمود کسانی که مهر خدا را بر دل بندگان قرار می دهند و مهر بندگان را در وجود پروردگار اباصلت هروی یکتاپرستی واقعی را همگانی کرد اهل هرات نامش عبدالسلام پر مسافرت و پر کار و اهل مناظره و گفتگو و سفرهای زیادی فقط پنجاه سفر به حج رفته سفرهای زیادی به بصره و به کوفه و بغداد و حجاز و یمن و شام و ایران بعضی از بزرگان مثل حافظ خیلی سفر نمی کردند و بعضی مثل سعدی پر مسافرت بودند فرهنگ ها را می دیدند و افکار مختلف و فرقه های مختلف و دیدگاه های مختلف را از نزدیک مشاهده می کردند و تحلیل می کردند اباصلت هروی ثروتمند بوده اما زاهدانه زندگی می کرد با اهل سنت رفت و آمد می کرد هم در بین اساتید او از اهل سنت هستند در بین شاگردان او بعضی گفته اند سی استاد داشته که نیمی از این اساتید اهل سنت نیمی اهل شیعه هستند در کتاب های معتبر اهل سنت نام اباصلت آمده مورد پسند و وثوق است به او اعتماد دارند یک شخصی است که شیعه و سنی را می شناسد فرق و اعتقادات مختلف را در بین دانشمندان ما همیشه بودند و الان هم هستند و مایۀ مباهات هستند به شرق و غرب سفر می کنند و دیدگاه های مختلف را درک می کنند و برای هر دیدگاهی پاسخ روشن و قانع کننده دارند اینها مایۀ افتخار هستند امروز جهان با پیش آمدن ابزارآلات رسانه ای یک جوری شده که همه ی افکار در دسترس همه هست ما نیازمند عالمانی هستیم که فرهنگ های مختلف و مکاتب مختلف را بشناسند و اسلام را به درستی شناخته باشند مخصوصا اسلام ناب را و بتوانند امتیازات اسلام را بیان کنند اباصلت از اونها هست استاد شانه چی حدیث شناس روزگار ما می گوید کسی که در کتاب عیون اخبار الرضای شیخ صدوق و امالی شیخ صدوق دقت کند در تشیع اباصلت شک نمی کند چون همین که گفتیم استادان از اهل سنت داشته بعضی را به شک انداخته که آیا اباصلت شیعه بوده و سنی بوده و بینابین بوده ولی نه شیعه ناب ولی اشراف داشته بر معارف اهل سنت و زیدیه و فرقه های انحرافی همه را می شناخت برای بعضی از اون فرقه ها کتاب نوشته بود پس از اینکه امام رضا علیه السلام به ایران تشریف آوردند تا پایان عمر امام رضا علیه السلام لحظه به لحظه کنار امام رضا هست مورد اعتماد امام رضا و صاحب سر امام رضا علیه السلام بوده در خدمت اندیشه های امام رضا علیه السلام بود او به احیای علوم اهل بیت می پرداخت او چند بار در نیشابور سکونت داشته که یکی از مراکز علمی جهان اون روز بوده در قصه ی حدیث سلسلۀ الذهب آمده که بیست هزار نفر قلم و کاغذ به دست آماده شنیدن فرمایشات امام رضا بودند یک شهر فرهنگی و با سواد و فرهیخته اباصلت در همه ی مجالس و محافل و مناظرات امام رضا علیه السلام شرکت داشته مثل او را شما پیدا نمی کنید این گزارشاتی که ما از روش کتاب می سازیم و سریال می سازیم غالبا از این شخصیت به ما رسیده و همیشه از امام رضا علیه السلام با احترام و دلباختگی نام می برد حضرت رضا علیه السلام هم او را عبدالسلام و احترام آمیز او را با این لقب صدا می زد چقدر خوب است ما روزگار اباصلت را بشناسیم روزگار اباصلت روزگار عباسیان است عباسیان با پشتیبانی ایرانیان به قدرت رسیدند از تمدن ایران الگو گرفتند به علم و دانش زیاد اهمیت می دادند به کتاب و کتابخانی و کتابخانه زیاد اهمیت می دادند تحولی در کشور اسلامی پیش آمده بود ترجمه ی کتاب های غربی روم قدیم و یونان به زبان مسلمانان یک فصل جدیدی را پیش آورده بود منطق و فلسفه یونان و کتاب هایی از ارسطو و اقلیدس در اختیار مردم قرار میگرفت پرسش هایی از فلسفه دین و پرسش هایی درباره قرآن و معارف اسلام سر زبان ها افتاده بود نیاز بود عالمانی فرهیخته و با بیان زیبا در جامعه حضور داشته باشند از اسلام دفاع کنند بازار پرسشگری از معارف و مبانی دینی رایج شده بود خیلی به روزگار ما شبیه است پی در پی در شبانه روز سوال می پرسیدند چرا اسلام و قرآن این را گفته جامعه ی اسلامی به عالمانی که از سرچشمه ی وحی بهره برداری کرده باشند و بتوانند به پرسش ها پاسخ های قانع کننده بدهند نیاز داشت هر چند صباحی یک فرقه ای اعلام موجودیت می کرد دولت عباسیان هم از فرقه های انحرافی حمایت می کرد این دفعه کار سخت می شد یک فرقه ای به نام مرجعه یعنی ایمان را از عمل جدا می کرد می گفت اصل ایمان است و عمل در قیامت مشخص خواهد شد گنهکاران الان مشخص نیست در قیامت خداوند با گناه اونها این را دولت و حکومت عباسی حمایت می کرد یا فرقه دیگری که معتزله به عقل خیلی بها می داد روشن فکران هم خیلی می پسندیدند و مامون عباسی معتزله را مذهب رسمی عباسیان اعلام کرد شیعه به عقل اهتمام دارد اما در کنار وحی تفاوت هایی بین شیعه و معتزله هست فرق مختلف این روزگار اباصلت است هر روز یک فرقه ای اعلام موجودیت می کند ما الان در کشورمان ایران در این چهل و چند سال دهها و دهها فرقه و حزب و گروه با طرز تفکر خاص خودشان اعلام موجودیت می کنند یک کسانی را لازم داریم اینها را بشناسند و پاسخ های قانع کننده داشته باشند که جوان ما به بیراهه کشیده نشود اباصلت یک چنین کاری کرده شناسایی این فرقه ها خودش خیلی مهم است بعضی در فقه و کلام و قرآن با اسلام ناب تفاوت داشتند یک کسانی لازم بود که با رهبران فکری اون فرقه ها مناظره کنند اباصلت از اونها بوده در حضور مامون عباسی قبل از اینکه امام رضا علیه السلام به ایران مهاجرت کنند مناظره می کرد و در عراق مناظره می کرد مباحث کلامی در عراق طرفداران زیادی داشت چند پایگاه علمی در عراق بود یکی از شیعه و یکی از اهل سنت کوفه پایگاه فقهی و کلامی شیعه بغداد پایگاه فقهی و کلامی اهل سنت اباصلت به هر دو جا رفت و آمد می کرد بغداد یک پایگاه سیاسی هم بود نگاه ها به اونجا دوخته شده بود و رفت و آمدهای سیاسیون هم اضافه بر رفت و آمدهای علمی وجود داشت اباصلت می آمد در کوفه از اساتید شیعه معارفی را فرا می گرفت می رفت در بغداد بیان می کرد و دوباره در بغداد فرا می گرفت می آمد ببیند پاسخ ها و تفاوت هایش با شیعه چی است اباصلت با شخصیت های فرق مختلف رفت و آمد کرد شنید زیدیه در یمن اعلام وجودیت کرد از دور نه از نزدیک می رفت ببیند دقیقا حرف اونها چی است خدا رحمت کند شهید مطهری را در روزگار ما مارکسیست را باید درست بشناسیم تا جواب بدهیم حتی گاهی باید با زبان اصلی اون اولین کسانی که این مکتب را تبیین کردند ما باید از اون بشنویم ببینیم حرفشان چی است و پاسخ درست و دقیق به اونها داشته باشد مثل شهید مطهری زیاد نداریم این ها قهرمانان توحید هستند یکتا پرستی ناب را درست تبیین می کردند و راه های جایگزین و انحرافی را درست تشریح می کردند مخصوصا وقتی اباصلت به امام رضا علیه السلام متصل شد به اون دریای بیکران که عالم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم شهرت داشته شد مبلغ شیعه و مروج شیعه البته قبل از اینکه امام رضا علیه السلام مهاجرت کنند به ایران یا به زور حضرت را به ایران بیاورند اسنادی داریم که اباصلت در مکه یا در مدینه با امام رضا علیه السلام دیدار داشته ابن نجار می گوید شنیدم که اباصلت می گفت با علی ابن موسی الرضا علیه السلام در حج بودم و آقا در موقف اینگونه دعا می کرد پروردگارا همانگونه که گناهانی که خودم می دانست پوشاندی گناهانی که فقط تو می دانی را نیز بپوشان همانطور که علم و آگاهی مرا وسعت دادی عفو و گذشت خودت را نیز بر من وسعت بخش سفر حج امام رضا علیه السلام قبل از آمدنشان به ایران بوده یا ابن طاووس می گوید روزی منزل امام رضا علیه السلام نشسته بودیم که فرستاده هارون وارد شد گفت خلیفه شما را احضار کرده امام به من فرمود اباصلت می گوید به خدا قسم بر اساس گفته های جدم هارون نمی تواند به من آسیبی برساند همراه امام به مجلس هارون رفتم امام همان دعایی را که به من یاد داده بود همانجا خواندند تا از شر هارون در امان باشند این دورانی است قبل از آمدن مامون و امام رضا علیه السلام به ایران پس اباصلت قبل از اینکه امام به ایران تشریف بیاورند باز با امام علیه السلام ارتباط داشته یک نکته ای بگوییم راجع به خادم بودن از قرن ششم به بعد این کلمه با اباصلت آمده خادم الرضا علیه السلام خوب شاید مردم گمان کنند که مثلا به عنوان یک غلام یا پیشکار غذا می آورده نه اباصلت اولا خودش مرد ثروتمند و دانشمند بوده خدمت به امام هم افتخار است اما به معنایی که بعضی فکر می کنند نیست اون یاسر خادم هست که پذیرایی را به عهده داشته یا موفق بوده کسانی با این اسم ها آمدند اباصلت مرد دانشمند و متواضعی است که دربست در خدمت امام رضا علیه السلام بوده برای اندیشه های امام رضا علیه السلام برای حفظ کردن آثار امام رضا و انتشارش به نسل های بعد این خدمت بزرگ اباصلت بوده در نگاه اباصلت امام رضا علیه السلام دانشمندترین انسان ها و حجت خدا بر زمین بوده اباصلت می گوید امام رضا علیه السلام با مردم هر جایی از زبان خودشان سخن می گفت انسان را شگفت زده می کرد اون هم خیلی فصیح گاهی ما به یک زبان دیگر صحبت می کنیم ولی هر ناظری می داند ما درست انگلیسی را یاد نگرفتیم و درست تلفظ نمی کنیم و یا درست عربی را نیاموختیم ولی امام رضا علیه السلام هر زبانی را به فصاحت به طوری که اباصلت می پرسد ای اباصلت چگونه است که شما با هر قومی با زبان اونها سخن می گویید امام علیه السلام فرمود اباصلت مگر تو عقیده نداری من حجت خدا بر خلق هستند گفت چرا یابن رسول الله گفت چگونه می توانم حجت باشم بدون اینکه زبانش را بدانم و نیازهایشان را بشناسم این از مختصات حجت خداست که باید به زبان های مختلف اشراف داشته باشد.

حضور اباصلت در خراسان را می توانیم به سه بخش تقسیم کنیم قبل از مهاجرت که اشاره کردیم همزمان با حضور امام رضا علیه السلام و پس از شهادت، خوب نیشابور و اساسا خراسان قدیم یک سرزمین فرهنگی بوده و متمدن بودند اباصلت قبل از اینکه امام رضا علیه السلام تشریف بیاورند سالها در نیشابور ساکن بوده یک شهری از مراکز علمی بوده و دانشمندان زیادی داشته احادیث اهل بیت را نقل می کرده و مناظره و بحث می کرده حتی در حضور مامون مناظره داشته مامون اون را تحصین می کرده از زمانی که اباصلت دید مامون سماجت می کند روی افکار انحرافی فاصله گرفت از مامون مثل همان مرجعه یا قدریه یا معتزله و اصرار داشت که کسانی که مخالف با اینها هستند باید سرکوب بشوند از اینجا به بعد اباصلت دیگر صلاح نمی دانست در محافل مامون حضور پیدا کند اباصلت عجب دانشمندی است شیرین ترین گزارش اباصلت از شهر نیشابور است که در تاریخ دارد کنت مع علی ابن موسی الرضا علیه السلام لما دخل نیشابور یا لما رحل نیشابور من کنار امام رضا بودم وقتی وارد نیشابور شدند یا وقتی می خواستند نیشابور را ترک کنند مشاهدات خودش را بیان کرده علمای ما که قصه ی حدیث سلسلۀ الذهب را برای ما بیان کردند از بین و گزارش اباصلت است او به ما خیلی حق دارد ورود امام رضا علیه السلام در سال 201 هجری به نیشابور از مقاطع حساس شیعه است اباصلت می گوید امام بر استری سیاه و سفید سوار بود برخی از عالمان بزرگ که نام چهار نفر را می برد هر چهار نفرشان از اهل سنت هستند ولی شیفته امام رضا محمد ابن رافع و احمد بن حارثه یحیی بن یحیی و اسحاق این چهار عالم بزرگ نیشابور عرض کردند به امام رضا علیه السلام تو را به حق خاندان پاکت قسم ات می دهیم که حدیثی برای ما نقل کن که از پدرت شنیده باشیم امام در حالی که ردایی دو رو از خز بر دوش داشت سر مبارک را از کجاوه بیرون آورد این حدیث را بیان فرمود حدیث کرد مرا پدر بزرگوارم بنده صالح خدا موسی ابن جعفر او از پدرش جعفر بن محمد او از پدرش محمد بن علی او از پدرش علی ابن الحسین او از پدرش حسین بن علی او از پدرش علی ابن ابیطالب و او از پیامبر و پیامبر از جبرائیل و جبرائیل از خد که اباصلت گفته نه محتوای این حدیث سلسله سند این حدیث را اگر بر دیوانه ای بخوانند عاقل می شود این دیدگاه اباصلت راجع به اهل بیت است حدیث چی است؟ پیغمبر فرمود سمعت جبرئیل شنیدم جبرئیل می گفت قال الله جل جلاله خدای بزرگ فرمود انی انا الله من الله هستم لا اله الا انا جز من معبودی نیست فاعبدونی مرا بپرستید من جاء منکم بشهادت ان لا اله الا الله باخلاصٍ هر کسی گواهی دهد به لا اله الا الله با اخلاص دخل فیه حصنی وارد قلعه و دژ محکم من شده فمن دخل حصنی  امن من عذابی هر کس وارد قلعه ی من شود از عذاب من در امان خواهد بود این خیلی جای تعجب دارد دهها هزار نفر که منتظر شنیدن یک حرف تازه ای هستند چرا امام رضا علیه السلام این حرف تکراری را زده لا اله الا الله را مردم بلد بودند و نماز می خواندند منظور امام رضا چی بوده امام رضا دیدگاهش با دیدگاه مامون فرق دارد بعد از لحظاتی امام اضافه کرد به شرطها و شروطها این لا اله الا الله شرط دارد هر لا اله اللهی شما را نجات نمی دهد در تاریخ حجاج بن سقفی استاندار مکه بود دژخیم سنگ دل آمده بود یک جوری سازمان استانداری خودش را ساخته بود که از محل کارش رهگذران را می توانست ببیند یک جوانی از جلوی استانداری می گذشت از اون نگهبان پرسید این ساختمان مال کی است اون نگهبان گفت نمی دانی مال حجاج استاندارد گفت لا اله الله حجاج گفت این را دستگیر گفت آقا ماموران جوان را به جرم گفتن یک لا اله الا الله جوان گفت یک ذکر لا اله الا الله جرمه؟ مامور گفت نه الان در مسجدالحرام هزاران نفر لا اله الا الله می گویند کاری ندارم منتهی لا اله الا الله گفتن تو با دیگران فرق دارد تو که می دانی می گویی لا اله الله منظورش این است که حجاج نباید باشد فهم تو با فهم دیگران فرق دارد امام رضا علیه السلام به مردم این را خواست از توحید یک رویکرد جدید را و جهان یک خالق دارد یک رازق دارد و یک مربی دارد یک فرستاده دارد فرستاده او وصی خاصی دارد او باید جامعه را اداره کند این را امام رضا خواست بفهماند خوب پس از نیشابور اباصلت با امام رضا علیه السلام حرکت کردند به یک روستایی به نام ده سرخ یا عربی اش قریۀ الحمراء که در تاریخ آمده وارد شدند امام علیه السلام اونجا نماز خواندند چشمه آبی بوده یا به دست امام رضا علیه السلام پر آب شده به طوس و سناباد و کوه سنگی رفتند فقط یک نکته را تاریخ اینجا به صورت مرموز بیان کرده و اون این است که پس از استقبال پر شکوه مردم نیشابور ماموران حکومتی به دستور مامون تصمیم گرفتند از ملاقات مردمی امام رضا جلوگیری کنند مثل نماز بارانی که ما الان فرصت نداریم بگوییم مامون از امام رضا خواست چند سال خشکسالی شده نماز باران بخوانید امام هم اول خودداری می کردند و بعد با اصرار مامون قبول کردند یک نماز بارانی امام رضا علیه السلام تصمیم گرفت بخوانند از نیمه راه مامون تصمیم داشت برگردند مشاوران مامون گفتند این آقایی که ما دیدیم با این جمعیت هزاران هزار پشت سرش نماز عید بخواند خلافت تو بلاشک از بین خواهد رفت این جا هم دارد که پس از نیشابور ملاقات های عمومی امام رضا علیه السلام را قطع کردند به طوری که اباصلت می گوید به سرخس رسیدیم خود من که همیشه همراه امام رضا بودم راهم نمی دادند با اصرار گفتم چرا زندان بان گفت امام نماز می خواند ساعتی بعد نماز می خواند معلوم بود یک دستوری دارند که ملاقات صورت نگیرد من با اصرار بالاخره توانستم خودم را به امام رضا علیه السلام برسانم از همان موقعیت استفاده کردم سوال پرسیدم و حدیث از امام علیه السلام شنیدم سوال من این بود که ای پسر رسول خدا این قصه چیه که مردم از شما نقل می کنند که شما گفته اید مردم بندگان ما هستند این کار رسانه است تا می بینند یک شخصیت الهی یک قهرمان توحید دارد محبوبیت پیدا می کند با شایعات می خواهند چهره او را خراب کنند امام رضا فرموده مردم بندگان ما هستند امام رضا علیه السلام در پاسخ اباصلت این را فرمود ای خدایی که آسمان ها و زمین را آفریده ای و به پیدا و پنهان آگاهی تو شاهدی که من چنین مطلبی نگفتم و از هیچ یک از پدرانم هم نشنیده ام چنین کلامی گفته باشند این افترا است سپس رو به من فرمود ای عبدالسلام تو منکر آنچه خداوند از ولایت بر تو و دیگران واجب کرده هستی ولایت یک چیزی یعنی باید از ما تبعیت کنی ولی مردم بندگان ما نیستند هواداران ما هستند پیروان ما هستند ما هم اونها را به خودمان دعوت نمی کنیم به خدا دعوت می کنیم و الاعدا علی مرضات الله و العد الله علی صراطه به راه خدا و رضایت خدا دعوت می کردند تا می رسیم به جریان ولایتعهدی کاروان امام رضا علیه السلام که اباصلت هم در اون کاروان بوده وارد مرو مرکز خلافت مامون شد مراسم بیعت در پنجم ماه رمضان سال 201 اطلاع دارید که مامون عباسی دو ماه تلاش کرد تا امام رضا را به عنوان ولیعهد که گفتگو زیاد دارد ما الان قصه ی اباصلت را تعریف می کنیم برویم سراغ شرح زندگانی امام رضا دو ماه را رفت و آمدهای متعددی پیش امام رضا بوده آخرش مامون عباسی امام رضا علیه السلام را تهدید کرد به قتل و امام بر اساس حکمت الهی مصلحت دانستند بپذیرند و در این چهار سال و اندی معارف ناب توحیدی را با مسیحیان و با یهودیان و با زنادقه و با منکران خدا و با زردشتی ها و فرق اسلامی که به بیراهه می رفتند اونها را مطرح کنند امام رضا علیه السلام از یک جنگ سخت یک جنگ نرم را پذیرفت در این جنگ هم به خوبی نقش ایفا کرد ولایتعهدی امام رضا را با جزئیات اباصلت برای ما نقل کرده یک کسی است به نام احمد بن علی انصاری از اباصلت پرسید چطور مامومنی که اینقدر به امام رضا احترام می گذاشت امام را مسموم کرد اباصلت جواب داد نظر مامون این است که اما رضا را ریاست طلب و دنیا طلب و علاقمند به دنیا جلوه بدهد نشد گام دومی که مامون برداشت این بود که می خواست در برابر بزرگترین دانشمندان جهان امام رضا کم بیاورد این هم نشد امام رضا بر اسقف مسیحی و بزرگ یهود و صابعی ها و فرق دیگر غلبه کرد از همان جا مامون تصمیم گرفت امام رضا را به قتل برساند و مسموم کند چون به مقاصد خودش نرسیده بود از طرفی عباسیان هم در عراق شورش کرده بودند نمی توانست کاری کند جز مسموم کردن امام رضا این چیزی است که اباصلت بیان کرده کاروان امام رضا علیه السلام با جدا شدن از راه اصلی و عبور از یک راه فرعی به سوی طوس حرکت کرد و از محلی می گذشتند که سنگ تراشان نوقان کار می کردند اباصلت می گوید مردم اونجا آمدند پیش امام رضا علیه السلام از سنگ کوخ ظروف غذایی الان هم هست مشهد کوه سنگی امام رضا علیه السلام دعا کرد به مردم اون منطقه اللهم انفع به و بارک فیما یجعل فیه و فیما ینحط منه بعد هم فرمودند از این ظرف های سنگی چند تا برای من بسازید من توی همین ها می خواهم غذا بخورم سپس وارد خانه ی حمید بن قحطبه طاعی شدند حمید بن قحطبه کسی است که قبلا استاندار بوده باغی داشت که مرکز حکمرانی او بوده وقتی هم هارون آمده بود برای سرکوب کردن شورش در خراسان بیمار شده وقتی هم هارون آمد برای سرکوب کردن شورش خراسانی ها بیمار شد و همانجا از د نیا رفت و در باغ حمید بن قحطبه به خاک سپرده شد امام رضا علیه السلام را آوردند در این باغ امام رضا علیه السلام اباصلت را آورد در محل قبر هارون و به اباصلت این را فرمود با دست مبارکش خطی کشید و فرمود این مکان محل قبر من است من اینجا به خاک سپرده می شوم کنار قبر هارون، و خداوند این مکان را محل آمد و شد شیعیان و محبین من قرار خواهد داد اینها را اباصلت برای ما گفته به خدا سوگند زائری مرا زیارت نکند و سلام دهنده ای بر من سلام نفرستند جز آنکه امزرش و رحمت ما بر شفاعت ما اهل بیت نصیب ما گردد سپس حضرت رو به قبله کرد و چند رکعت نماز گزارد و دعاهایی خواند و چون نمازش تمام شد به سجده رفت و سجده های طولانی و شمرد هم در هر سجده پانصد بار تسبیح می گفت سبحان ربی الاعلی و بحمده این قهرمان توحید است فراموش نمی کنیم که هارون الرشید پنجمین خلیفه ی عباسی آمده بود خراسان در سال 193 کمتر از ده سال از شهادت امام رضا علیه السلام و بیمار شد و همان جا به خاک سپرده شد بعدها امام رضا علیه السلام در این نقطه به خاک سپردند هارون فراموش کرد قبرش اینجاست فراموش شد رفت.

از ویژگی های مهم اباصلت هروی روایت حدیث است کتابی به دستم رسید به نام اباصلت هروی راوی آفتاب، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس محققانه این کتاب سیصد صفحه ای را وارد بازار کردند انصافا عجب کتابی است تحلیل تاریخی و فقهی و تحلیل کلامی از این شخصیت دارد خیلی خوب ای کاش چکیده این کتاب مقداری که برای عموم مردم مفید است منتشر می شد و مردم با این شخصیت بیشتر آشنا می شدند صد و چند صفحه این کتاب احادیثی است که اباصلت برای ما نقل کرده که غالبا از امام رضا علیه السلام است که شیخ صدوق بیشتر در کتاب عیون اخبار الارضا یعنی چشمه های حدیث امام رضا آورده ما در این وقت اندک به دو سه حدیث اکتفا می کنیم اباصلت می گوید از حضرت علی ابن موسی الرضا شنیدم که می فرمود رحم الله عبداً احیا امرنا این حدیث را باید همه جایی کنیم و برای همه بیان کنیم رحمت خدا بر کسی که کار ما را سامان دهد و زنده کند فقلت له من گفتم فکیف یحیی امرکم کار شما چطور سامان پیدا می کند قال یتعلم علومنا احیاء کار ما با این هست که علوم ما را فرا گیرند و یعلمه الناس و به دیگران بیاموزند فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لتبعونا شکی نیست که مردم اگر زیبایی های سخنان ما را بدانند بشنوند از ما پیروی می کنند مقایسه می کنند مردم عقل دارند و اندیشه دارند و حق انتخاب دارند مهم این است که شما شیعیان علوم ما را فرا گیرید و به دیگران بیاموزید این کار شما هست یک حدیث دیگر.

اباصلت می گوید کان الرضا علیه السلام یکلم الناس بالغاتهم هر جمع و قومی را با زبان خودشان باهاشون سخن می گفت و کان و الله اصفح الناس اعلمهم بکل لسانٍ و لغه با فصاحت تمام اون کار را بیان می کرد من گفتم من متعجبم از کار شما به همه لغت ها اشراف دارید حضرت فرمود من حجت خدا هستم خداوند حجتی بر خلقی بر نمی انگیزد که زبان آنان را نفهمد و لغاتشان را نداند آیا این سخن به تو رسیده که امیر المومنان علی علیه السلام فرمود اوتینا فصل الخطاب فصل الخطاب به ما داده شده می دانی فصل الخطاب یعنی آگاهی به زبان ها و لغات هست یک حدیث شیرین دیگر اباصلت می گوید از دعبل خزاعی شنیدم که می گفت چون بر حضرت رضا علیه السلام قصیده ای را خواندم قصیده ای است معروف شروعش با این بیت است مدارس آیاتٍ قد خلت من تلاوت و منزل وحیٍ مغفر عرصاتی مدرسه های آیات هست استادها نیست خیلی قصیده عجیبی است که در حرم امام رضا علیه السلام به سنگ ها نگاشته شده تا رسیدم به این بیت خروج امامٍ لا محالت خارجوا یک امامی قیام خواهد کرد از این خاندان بدون شک یقوم علی اسم الله و برکاته قیامش یک قیام الهی خدایی و با لطف خدا خواهد بود یمییزوا فینا کل حقٍ و باطلی بین ما مردم حق و باطل را او روشن خواهد کرد و یجزی علی النعماء و نقماتی او هم پاداش می دهد امام زمان علیه السلام و هم کیفر می کند دیدم امام رضا علیه السلام به سختی گریست آنگاه فرمود ای دعبل خزاعی روح القدس از زبان تو این دو بیت را سروده گفت می دانی اون امامی که از زبان تو قیام می کند کیه؟ دعبل می گوید عرض کردم ای سرورم نه از شما ائمه شنیدیم یک چنین کسی در آینده ها ظهور خواهد کرد و روی زمنی را از فساد پاک و جهان را از عدل و داد پر می کند امام فرمود ای دعبل امام پس از من فرزندم محمد پس از محمد پسرش علی پس از وی پسرش حسن پس از او حجتی استا که قیام می کند پس از پسرش امام زمانی که هنوز چهار پشتش امام رضا علیه السلام پیشگویی شده امروز مردم جهان چشم انتظار اون امام زمان اون امام حی و زنده که ما را می بیند و از قصه های ما باخبر است مایۀ امید مستضعفان است این را اباصلت برای ما نقل می کند امام رضا علیه السلام فرمود او فرمانده خواهد بود و اگر از روزگار باقی نماند مگر یک روز خداوند آن یک روز را طولانی می کند تا او قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند اما کی؟ و چه وقت کسی خبر ندارد جز خدا مثل خبردادن از زمان قیامت است که از پیامبر اسلام می پرسیدند یسئلونک عن الساعه ایان مرصاها ای پیامبر از تو می پرسند روز قیامت کی رخ خواهد داد بگو علمش نزد خداست زمان دقیق ظهور امام زمان علیه السلام دست خود فرمانروای عالم حضرت پروردگار است خوب است این را هم اینجا عرض کنیم که اباصلت می گوید امام رضا علیه السلام هم دو بیت به اشعار دعبل با سلیقه ی خودشان اضافه کردند که معنای اون دو بیت این است که و قبری در شهر طوس هست که از غم و اندوهش واه مصیبتا که آتش مصیبت فاجعه رحلتش در اعضا و رگ و ریشه شعله می زند تا روز حشر مگر خداوند قائمی بر انگیزد و بر ستم ستمکاران پیروز شود و درد و رنج ما را تا حدی آرام بخشد امام رضا با این دو بیت به شهادت خودشان هم اشاره کردند یک حدیث دیگر این حدیث درسته که مال ماه شعبان است ولی این برنامه را شاید ماه شعبان هم عزیزان تماشا کنند اباصلت حروی می گوید روزهای آخر ماه شعبان بود خدمت امام رضا علیه السلام رسیدند فرمودند اباصلت عجب ماهی را از دست دادی بیشتر روزهایش گذشت چند روز بیشتر نمانده همین چند روز را غنیمت شمار و ده تا دستور دادند امام رضا علیه السلام 1- اباصلت اکفر من الدعا زیاد دعا بخوان والاستغفار زیاد استغفار کن و تلاوت القرآن زیاد در این روزهای باقی مانده قرآن بخوان و تب الی الله من ذنوبک از گناهانت توبه کن تا ماه رمضان بر تو خوب روی کند قبول شود عبادات ات در ماه رمضان اباصلت امانتی اگر به گردنت هست برو اون امانت را به صاحبش بپرداز اگر کینه ای از مومنی به دلت هست اون کینه را پاک کن اگر گناهی داری اون گناه را ریشه کن کن و اتقی الله و از مخالفت خدا بپرهیز تقوا پیشه کن و توکل علیه فی سر امرک و علانیتک در کارهای پیدایت و در کارهای پنهانت به خدا توکل کن و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره و قد جعل الله لکل شیءٍ قدرا هر کی به خدا تکیه کند خدا برای او کافیست خداوند به نیازها تواناست و در پایان فرمود اباصلت این دعا را در این روزهای باقیمانده زیاد بخوان خوشبختانه در کشور ما مرسوم است گوینده ها در روزهای پایانی ماه شعبان برای مردم بیان می کنند اون دعا این است که زیاد باید بخوانیم اللهم ان لم تکن غفرت فی ما مضی من شعبان خدایا اگر تا کنون در ماه شعبان ما را نیامرزیده ای فاغفر لنا فی ما بقی منه در این روزهای باقیمانده ما را بیامرز فان الله تبارک و تعالی یعتق فی هذا الشهر رقاباً من النار و حرمت هذا الشهر لحرمت شهر الرمضان چون خداوند به احترام ماه شعبان به احترام ماه رمضان افراد زیادی را می بخشد یک ویژگی دیگر این قهرمان مناظره هست ما عالم زیاد داریم ولی کسی که مهارت مناظره داشته باشد مسلط باشد فی البداهه بتواند پاسخ بگوید نه زیاد نداریم امامان ما به بعضی از اصحابشان می فرمودند شما بحث نکن شما مناظره نکن توانش را نداری اما جوانی به نام هشام را امام صادق علیه السلام در سن هجده سالگی بالای مجلس می نشاند و او را تحسین می کند در مناظره قوی است امروز سایت ها و شبکه های رادیویی و تلوزیونی همه تحریک می کنند ما را برای پاسخگویی به شبهات این را کسانی باید وارد این گود شوند که توانایی دارند اباصلت یکی از اون کسان است اهل مناظره در عراق و در حجاز و در یمن و در خراسان مناظره می کنند در حدیث می خوانیم علماء امتی پیغمبر فرمود عالمان امت من مرابطون مرزداران هستند مثل جنگ سخت که باید از مرزها حراست کرد از اعتقادات و از معارف باید حراست کرد بالصغر الذی ابلیس و افاریط عالمان و دانشمندان مرزبانان مرزهایی هستند که شیطان ها می خواهند هجوم بیاورند و افکار انحرافی را می خواهند وارد دلها و فکرها کنند پیامبران و اوصیاء آنان سرداران جنگ نرم هستند اونها با گفتگوو مناظره حق را بر کرسی می نشانند و باطل را محکوم می کنند در قرآن کریم مناظرات موسی ابن عمران و ابراهیم خلیل و پیامبران آمده و بیشترین مناظرات ائمه از امیر المومنین امام صادق علیه السلام و امام رضا علیه السلام به دلیل مقتضیات زمان شرایط فراهم بود برای مناظره و مناظرات امام رضا علیه السلام که اباصلت برای ما گزارش می کند یک تفاوتی دارد با بقیه ی امامان مناظرات امام رضا علیه السلام تماشاچی زیاد دارد چند هزار نفر اونجا شاهد هستند و مامون هم اونجا نشسته بزرگترین دانشمندان از دوردست های جهان دعوت شدند از مسیحیان و یهودیان و زردتشیان و سابعین و منکرین خدا و امام رضا علیه السلام در چنین مناظره ای حضور فعال دارد خود اباصلت هم مهارت مناظره دارد ویژگی دیگر اباصلت سفر کردن است سفر سخت است مخصوصا در روزگاران قدیم خیلی سخت بوده اما اباصلت از کسانی است که با همت بلند برای بازدید از مراکز علمی و گفتگو با دانشمندان زیاد سفر می کرده او از استادان بزرگی مثل حماد بن زید و عطاء ابن مسلم و مالک ابن انس و فضیل بن عیاض و عبدالله بن مبارک و شیعه و سنی و تردد می کرده دقیق بشنود مطالب اونها را اینقدر این سفرهای علمی مهم است که خداوند در سوره کهف پیامبری مثل موسی ابن عمران را ماموریت می دهد برو از یک حکیمی که در مجمع البحرین هست علم بیاموز و موسی علیه السلام به اتفاق جوانی حرکت می کند تا می رود خضر نبی را پیدا کند و طی سفری حکمت هایی را از او بیاموزد مسافرت برای آموزش از آموزه های قرآن است احادیثی که اباصلت برای ما نقل کرده بعضی فقهی است و بعضی کلامی است در بخش کلام بیشترین احادیث او درباره اهمیت امامت در شیعه است یکی از تفاوت های مهم مذهب تشیع با فرق دیگر اسلامی تکیه روی امامت است حدیث طولانی که من دو سه سطرش را اینجا به فارسی نوشتم برای شما نقل می کنم که اباصلت از امام رضا علیه السلام در تعریف موضوع امامت نقل می کند که امام یگانه ی دوران و وحید زمانه است و هیچ کس همپایه اش نیست دانشمندی با او برابری نمی کند و بی مانند است و تمام فضیلت ها مخصوص اوست بدون اینکه او در طلب اون فضیلت ها باشد امتیازی است که خدا از روی لطفش به امام داده از ویژگی های اباصلت این است که اصرار داشته فضائل امیر المومنین را زیاد بیان کند امیر المومنین که بردنش نامش جرم بوده و قبرش تا صد سال مخفی بوده و حالا اباصلت همت می کند فضائل مولا امیر المومنین را زیاد نقل می کند.

کتابی دارد پایان بخش این برنامه معرفی این کتاب باشد کتابی دارد اباصلت به نام وفات الرضا علیه السلام بالاخره امام رضا علیه السلام چطور از دنیا رفت مامون عباسی با شیادی تلاش کرد که این قصه را مخفی نگه دارد اما اباصلت یک کتابی تحت همین عنوان تا آینده ها حساس بشوند این چی بوده قصه وفات امام رضا علیه السلام اباصلت می گوید شنیدم که امام رضا علیه السلام می فرمود به خدا قسم هیچ یک از ما ائمه نیست مگر اینکه شهید می شود پس همه ی امامان ما به شهادت رسیدند به ایشان گفته شد ای فرزند رسول خدا چه کسی قاتل شما خواهد بود؟ فرمود بدترین خلق خدا در زمانه مرا با سم به قتل می رساند شهادت علی ابن موسی علیه السلام اینقدر اهمیت دارد که اباصلت یک کتاب برایش می نویسد مأمون از انتخاب امام رضا علیه السلام به ولیعهدی به اهداف خودش نرسید از طرفی عباسی ها هم در عراق شورش کرده بودند تصمیم گرفت امام رضا علیه السلام را مسموم کند و راهی عراق بشود اول فضل ابن سهل را در شعبان 202 در سرخس به قتل رساند که اون هم قصه ای دارد و چون به طوس رسید در سفر 203 امام رضا علیه السلام را مسموم کرد در مورد چگونگی شهادت امام رضا علیه السلام شیخ صدوق چهار گزارش آورده یکی گزارش اباصلت است که اباصلت گفته روز قبل از شهادت امام امام به من فرمود از چهار کنج بقعه هارون برای من خاکی بیاور من اطاعت کردم امام محل دقیق قبر خودشان را به من نشان دادند و مشخصات قبر خودشان که چگونه باید حفر کنیم به من یاد دادند دعاهایی که باید بخوانیم به من یاد دادند و بعد فرمودند مامون مرا صدا می زند فردا نزد مامون خواهم رفت اگر از پیش او با سر پوشیده بازگشتم با من صحبت نکن چرا که مامون کار خود را کرده است فردای اون روز امام نزد مامون رفتند و از انگوری که مامون تعارف کرده بود میل کردند و سپس عبا بر سر کشیده و از محل خارج شدند و فرمودند درها را ببندد در بستر خوابیدند در این هنگام امام جواد علیه السلام که نوجوانی نو رس و خوشرو بود از درهای بسته وارد خانه شدند و با پدر خود مصافحه نمودند و در این لحظه امام علیه السلام از دنیا رفت امام جواد علیه السلام اینها را اباصلت این امانت ها را به ما سپرده این معارف را به ما یاد داده امام جواد علیه السلام ایشان را غسل داد و کفن پوشاند و سپس نماز گزارد و انگاه جنازه امام رضا به آسمان رفت و برگشت در این هنگام مامون وارد شد دستور انجام تدفین را داد همان حوادثی که اما رضا پیشگویی کرده بودند که آبی در اونجا پیدا خواهد شد و ماهیانی خواهند بود دعایی را بخوان یک ماهی بزرگی می آید اون ماهی ها را اینها را شیخ صدوق نقل کرده و نشد که مامون به هدف خودش برسد بالاخره رسوا شد مامون و آینده ها فهمیدند امام رضا علیه السلام به دست مامون به شهادت رسیده حالا مامون باید یک کاری کند که اباصلت و کسانی که در جریان هستند دور از دسترس باشند اباصلت را به زندان انداخت تا یک سال اباصلت در زندان مامون بود اباصلت می گوید پس از یکسال کار بر من خیلی سخت شده یک شب بیدار ماندم به درگاه خدا مشغول دعا وزاری بودم محمد و آل محمد را یاد می کردم و توسل پیدا کردم به اهل بیت به حق آنان از خداوند گشایش می خواستم ناگاه حضرت جواد الائمه وارد شدند در زندان فرمودند ای اباصلت سینه ات تنگ شده فرمودند آری به خدا اون وقت دستشان را از اون غل و زنجیر ها کشیدند و از من باز شد و من از زندان بیرون آمدم اون نگهبان هم من را می دید ولی هیچ نگفت قدرت سخن گفتن نداشت سپس آقا جواد الائمه به من فرمودند که از این پس دست مامون به تو نمی رسد چند سالی پس از این مامون چند سالی پس از این اباصلت همچنان بوده و افرادی را از این واقعه شهادت امام رضا علیه السلام مطلع کرده از خداوند می خواهیم که به ما توان بدهد بتوانیم این قهرمانان را برای ملت خودمان و همه ی خدا پرستان معرفی کنیم.

خدا نگهدار شما.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها