حجت الاسلام پناهیان: خدمت همه بینندگان سلام عرض می کنم به کسانی که دردمند مظلومان عالم هستند تبریک می گویم که از سلامت روحی مناسبی برخوردار هستند کسانی که غفلت ورزیده اند خوب است توجهی بکنند به برخی از اخبار که در پیرامون ما چه جنایت های هولناکی دارد صورت می گیرد و اگر چه در همین مدتی که قحطی ها برای قحطی های در واقع تحمیلی برای مردم غزه برای مظلومان فلسطین پیش آمده من در چندین جلسه یاد کردم از قحطی بزرگی که در ایران تحمیل شد به ملت ایران و تقریبا یک سوم مردم ایران قتل عام شدند ما این دوره ها را از سر گذراندیم و ما طعم تلخ ظلم استعمار را چشیدیم و به همین دلیل شاید زودتر از دیگر ملت ها قیام کردیم علیه استکبار و خواستیم از این استضعاف نجات پیدا کنیم انشاالله مردم غزه هم نجات پیدا کنند به کمک همه مسلمان هایی که در این زمینه مسئول هستند و ما هم بتوانیم به اونها کمک کنیم انشاالله
ملایی: خیلی متشکرم حاج آقای پناهیان مدیریت ذهن بحث ادامه دار و مفید این هفته ها در یک سال تقریبا هفته پیش رسید به بحث مدیریت ذهن و زندگی جمعی، و حالا یک مقدمه ای در واقع من می توانم بگویم هفته پیش مقدمه بود خیلی وارد بحث نشدیم با حضرت عالی در آستانه یکی از جلوه های تام و تمام زندگی جمعی به اسم اربعین حسینی هم هستیم در خدمت شماییم.
حجت الاسلام پناهیان: بله بسم الله الرحمن الرحیم
البته یک نکته کاربردی مهم جلسه قبل مورد بحث قرار گرفت اگر چه بحث همانطور که فرمودید در ابتدای راه بود و اون گفتگو بود گفتگو چقدر به ذهن انسان کمک می کند و انسان در یک گفتگو می تواند قدرت ذهنی بیشتری پیدا بکند
ملایی: به همین تناسب به مشورت هم رسید امرهم شوری بینهم
حجت الاسلام پناهیان: به اون سخن امیر المومنین علی علیه السلام هم فکر کنم پرداختیم که فرمود دستور بدهید به جوان هایتان به شبابتان که نوجوان ها به ویژه که با هم مناظره کنند و این گفتگو حالا موضوعش هر چی باشد اونها را توانمند می کند در اظهار نظر و موقع اظهار نظر است که انسان عمیقا فکر می کند و بعد وقتی اظهار نظر شد نظری متناسب با یا متناظر با حرف هایش گفته بشود می شنود حتی چون این پیشنهادها مهم است دارم تکرار می کنم مساجد گفتیم محل مباحثه باید باشد نه منبر فقط خیلی مهم است این وضعیت بنده را گاهی از اوقات دعوت می کنند در مساجد و هیئات بروم سخنرانی کنم سخنرانی طبیعتا یک طرفه است ما باید قبول کنیم این یکی از برنامه های معنوی و معرفتی است یکی دیگر از برنامه های معرفتی و معنوی گفتگوی مومنین با یکدیگر است این را باید رسم بکنیم در چندین برنامه بنده این را عرض کردم انشاالله مساجد ما محل تعاطی افکار و گفتگو باشند و به این ترتیب افراد وقتی که ذهن خودشان را شروع می کنند ابراز کردن آمادگی پذیرش حق درشون بیشتر می شود توانمندی برای انتقال معرفت درشون قوی تر می شود و الی آخر می خواهم بگویم گرچه بحث مقدماتی بود جلسه قبل ولی این نکات کاربردی خاصی بود که ذکر شد حالا این جلسه بله ما وعده کردیم که درباره موضوعی به نام هویت جمعی گفتگو کنیم و اثر اون در مدیریت ذهن من عضو کدام جامعه هستم من عضو کدام گروه کدام ملت هستم ببینید هویت فردی یک موضوعی است و ما نیاز بهش داریم ولی کفایت نمی کند که من فلانی هستم با این مشخصات ما به هویت جمعی هم احتیاج داریم و انسان عجیب وابسته است به هویت جمعی خودش و ذهنش بر اساس اون هویت جمعی شروع می کند به کار کردن خیلی جالب است این که من خودم را عضو یک جامعه برتر بدانم یا عضو یک جامعه کهتر بدانم این که من خودم را عضو یک جامعه شجاع و قدرتمند بدانم و یا عضو یک جامعه ی فرودست بدانم این در ذهن من و در فکر من خیلی موثر است من دیگر همانطوری فکر می کنم یک زمانی دوست داشتند ما ایرانی ها را بهمون القا کنند که شما جهان سومی هستید این القاء واقعا اثر خودش را گذاشته بود با چهار تا تکنولوژی می آمدند من بچه بودم می دیدم زمان طاغوت واقعا این ها را خیلی ها پذیرفته بودند یکی از خارج می آمد همه دورش جمع می شدند خارج بودی! خیلی مسئله مهمی بود یکی از بستگان ما جوانی بود رفته بود جزو این همافرها آموزش ببیند در آمریکا برگشته بود فامیل همه دورش جمع شده بودند من اون زمان در مقطع راهنمایی بودم اومدیم و مثلا دور این را گرفته بودیم فضای جامعه اینطوری است کسی آمریکا درس خوانده اومده آمریکا یک دونه می گفت آمریکا ولی صد تا آمریکا از زبانش جاری می شد اگر ملتی خودش را فرودست بداند و ملتی دیگر را برتر بداند آحاد این ملت دیگر فکرشان درست کار نمی کند مدیریت ذهن دیگر امکان ندارد چون هویت جمعی دچار خدشه است این را ما باید بدانیم ما نمی توانیم بدون هویت جمعی درست برتر و قدرتمند تر درست فکر کنیم حتی نمی توانیم درست فکر کنیم ببینید این خیلی مسئله پر اهمیتی است باید با آموزش و پرورش گفت و تاکید کرد ایشان خاطراتی را تعریف می کرد ما خوب بچه آخوند بودیم و عِرق مذهبی داشتیم ایشان هم خودش از خانواده های مذهبی بود بعد جانباز شد در جریان جنگ تحمیلی و در انقلاب مشارکت داشت ما اخبار همافرا را در ماجرای بهمن 57 از ایشان دریافت می کردیم یکی دو ساعت که تعریف می کرد از آمریکا و درس خواندن هایشان و ارتش آمریکا و اینها خدا شاهده من جز این یک مطلب تو یادم نماندو اون مطلب این بود که حس خوبی به من داد اون مطلب این بود که می گفت اون سیاه پوست اونجا تازه مسلمان شده بود همراه ما آموزش می دید آمریکایی بود وقتی فهمید من مسلمان هستم خیلی به من علاقه پیدا می کرد هی می آمد پیش من در اوقات فراغت به من می گفت از اسلام به من بگو بعد یک باردید من آدامس می خورم گفت توچرا آدامس می خوری این آدامس مگر تو را غافل نمی کند از ذکر خدا خیلی چیز عجیبی بود حالا اون سیاه پوست چه دریافتی داشته از ارتباط با خدا ببینید یک خاطره یک آقایی دارد می گوید از آمریکا برای منی که یک کودکی هستم و یک نوجوانی هستم در جامعه اسلامی دنبال برتری می گردم و یک حرفی می زند که این برتری را بهش اشاره دارد می ند یا دلالت می کند من یک دفعه ای ثبت می کنم این را در ذهن خودم تا سالیان سال الان هم هستند ایشان خدا حفظشان کند این مسئله، مسئله مهمی است ما باید عضو قوم برتر باشیم ببینید یک مسائلی هست در جامعه ما و حالا در مورد قوم برتر باشیم و هستیم یا نه این را صحبت خواهیم کرد یک مسائلی هست در جامعه ما اهمیتشان خیلی بالاست مثلاً کسی احساس خودتحقیری دارد خود تحقیری اجتماعی دارد یا نه، اگر کسی باید تست بگذاریم تست های روان شناسی دقیق اگر کسی دچار حس خود تحقیری یا خود تحقیری اجتماعی هست این را نباید پست بهش بدهیم ما می توانیم پست به کسی بدهیم که سوابق مثل مشروب خوری و گناهان خیلی بد خیلی چیزها من نمی خواهم بی حرمت کنم گناهان را ما نمی توانیم به این جور آدم ها پست بدهیم ولی به کسی که دچار خودتحقیری اجتماعی هست نمی توانیم پست ندهیم حتی اداره یک کلاس یعنی ما این ملاک های ارزیابی مان خیلی مهم است ما مثلا می خواهیم داوری کنیم یک جایی مجبور می شویم نسبت به یک کسی خوب بخواهد بیاید در کارگاهی کار کند و از فکرش و هوش و توانایی اش انرژی اش بخواهیم استفاده کنیم خوب چه مقدار به ظواهر اسلامی او می پردازیم؟ چه مقدار به عقاید دینی مصطلح رایج می پردازیم؟ چه مقدار به حس هویت اجتماعی سالم و برتری که دارد می پردازیم این مهم تر از آنها چه بسا آدم معتقد به خدایی که خودش را جزو قوم کهتر و فرو دست می داند این مثل فنری می ماند که فرصت پیدا کند پرت می شود اون طرف این کسی است که زشتی های قوم برتری را که خود را قوم کهتر می داند یک قومی را هم قوم برتر می داند زشتی های او را نمی بیند کاستی های خودش را دوبرابر می بیند این یک عنصر خطرناک در جامعه است بعضی ها هستند فرار می کنند می روند اون طرف چه ماهیتی از خودشان نشان می دهند اینها سابقه شون را که بررسی می کنیم می بینیم همین جا که بودند دچار خودکمتر بینی بودند و خصوصا خود کمتر بینی اجتماعی در مورد خود کمتر بینی یک روایت من برای شما بخوانم امام هادی علیه السلام چقدر روان شناسان این روایت را دوست دارم چون من در جمعشان این روایت را خواندم و چقدر استقبال کردند که چه نکته دقیق روان شناختی را حضرت بیان کردند
ملایی: دوباره رفتید سراغ یکی از اون روایت های خاص است
حجت الاسلام پناهیان: من هانت علیه نفسه فلا تأمن (تحف العقول، جلد 1، صفحه 483) شره کسی که خودش را حقیر می داند از شرش در امان نیستی ممکن است هر جنایتی ازش سر بزند و ما در کودکان مان چرا مقایسه کردند بد است مقایسه می کنی یک ذهنیت بهش دادی که تو کمتر از بقیه هستی حتی ما نباید نه بترسانیم بچه مون را که مبادا تو کمتر از بقیه بشوی عقب بیفتی از بقیه در همین حد هم ضربه می زند
ملایی: یعنی این تحذیر و هشدار را هم
حجت الاسلام پناهیان: تو در هر حالتی برتری کسی مثل تو نیست این اعتماد به نفس حالا گاهی یک تعابیری در روان شناسی به کار می رود نزدیک به این است شفقت به خود تعبیر دقیق قرآنی اش کرامت نفس این اون چیزی است که دین از آدم می خواهد شاخص های تربیت یک انسان خوب چی است شاید خیلی شاخص بر شمرند همه جور شاخصی را می شود از زوایای مختلف در نظر گرفت ولی من اینجا بینندگان عزیز را دعوت می کنم به یک گفتگو، آیا شاخصی مهمتر و یا هم عصر برای این شاخص وجود دارد؟ شاخص تربیتی مهمی که می توانیم شاخص اول را بگوییم این یک دعوت به گفتگو مناظره نیست ولی دعوت به یک در واقع طوفان فکری است فکر کنیم همه اهل مطالعه هستند و مطالعات فراوانی را دارند اولین شاخص را بنده تصور می کنم عزت و کرامت نفس است خودش را گرامی بدارد دچار خود تحقیری نباشد این شاخص مهم، مهمترین و اولین شاخص به حدی که این شاخص نباشد خیلی از شاخص های دیگر اصلا بی اعتبار می شوند
ملایی: یعنی در درجه اهمیت پایین تر از این هستند
حجت الاسلام پناهیان: این اگر بود بقیه را سعی می کنیم درست کنیم نه تنها در درجه اهمیت پایین تر هستند بلکه نبودن این شاخص نشان می دهد که شاخص های دیگر دروغ هستند اگر باشند مثلا طرف صداقت دارد با دیگران مهربان است من از شما سوال می کنم احساس کرامت نفس و عزت نفس دارد یا ندارد؟ اگر ندارد او مهربانی اش قلابی است مکر است ببینید چی شد او مهربانی اش دارد به خودش صدمه می زند فداکاری بیخود دارد چرا؟ ممکن است مهربانی اش از سر ترس باشد از سر ذلت باشد یک نشانه هایی هم معمولا هست نشان می دهد به آدم کرامت هست واقعی هست یا نه یا مثلا خیلی از خوبی های دیگر یعنی واقعا این شاخص، شاخص اول است به این معنا که اگر این شاخص نباشد نمی گویم همه شاخص ها بی اعتبار است ولی بسیاری از شاخص های خوب دیگر اگر در فرد باشد بی اعتبار است کارایی لازم را ندارد عزت نفس اون چیزی است که پیغمبر اکرم اومد به مردم مکه بدهد اکثرشان نپذیرفتند و ایمان نیاوردند علتش این بود می گفتند چی می خواهی به ما بدهی ما که رفاه داریم شهر تجاری و اقتصادی خوبی است اینجا اعتبارمان هم پیش بقیه داریم مردم مکه قریش خصوصا خیلی معتبر بودند پیش بقیه و چی می خواهی به ما بدهی؟ رسول خدا در واقع فرمود می خواهم عزت بالاتر به شما بدهم نمی خواهیم مقام معظم رهبری اول بیانیه گام دوم نوشتند هر ملتی انقلاب نمی کند قیام نمی کند علیه ظلم این یک کلمه فوق العاده حکیمانه است اگر بیانیه گام دوم آقا همین یک جمله بود کافی بود واقعا این را عرض می کنم با اینکه ایشان خیلی روی این بیانیه کار کردند معانی عمیق و آغازگر و خوب و آینده نگرانه و افق دهنده توش هست این بیانیه و چیزی است که ما باید رویش کار کنیم نه اینکه یک بار بخوانیم بگذاریم کنار ولی اگر این بیانیه همین جمله بود هر ملتی علیه ظلم قیام نمی کند چرا؟ چون هر ملتی اونقدر عزت نفس اونقدر کرامت نفس نه تنها ندارد نمی خواهد می گوید بگذار ذلیل باشم ولی راحت باشم رفاه برده ها را
ملایی: در دنیا درد اتفاق می افتد
حجت الاسلام پناهیان: اون عزت و کرامتی که دین می خواهد به ما بدهد خیلی فوق العاده است سید الشهدا اباعبدالله الحسین برای این عزت و کرامت همین جا در مورد اربعین یک مسئله ای را عرض کنم هر کی اربعین برود امام حسین علیه السلام از این عزت و کرامت خودش که به خاطر او شهید شد به او خواهد داد و ارث می گیرد از سید الشهداء اربعین این کار را می کند به تو احساس عزت و کرامت می دهد حالا این احساس عزت و کرامت یک وقت فردی است یک وقت جمعی است من در جامعه ای هستم که این جامعه عزت مند است دیدید سردار سلیمانی چطوری با احساس و با احساس هویت جمعی آرمانی فوق العاده مهم برگشت خورد ما ملت امام حسین هستیم من دیدم اینها را بعضی ها گذاشتند روی زنگ شان بعضی ها زنگ می زنم دوست ندارم برندارد بگه ما ملت امام حسینیم یک هویت جمعی است اگر تو عضو ملت امام حسین باشی عزت مند می شوی انگار می گوید مثلا من آنم که رستم بود پهلوان این تعبیر نارسا و منقطعی است ولی به عنوان مثال چه ربطی دارد که رستم است ولی تو می گویی من ملت رستم دستانم ما ایرانی ها این را می گوییم بهش افتخار می کنیم و افسانه هایمان هم افتخار می کنیم به تاریخ مان هم افتخار می کنیم مثلا ملت ایران و این هویت تاریخی را ازش می گرفتیم واقعا می توانست اینقدر قدرت داشته باشد؟ نه با همین قدرت اومد و با قدرتمندی اومد اسلام را گرفت سلمان فارسی وقتی اومد ایران با سپاه اسلام مدائن رسیدند مدائن یک شهر پایتختی بود می گویند یک ربع صحبت کرد بیست دقیقه صحبت کرد اینها پذیرفتند علم دین مثل علم و دانش به ایران آمد دقت فرمودید الان شما مانعی ایجاد می کنید برای دریافت دانش اصلا فرقی برایتان نمی کند چین و آمریکا این دانش و تکنولوژی را تولید می کند می گیریم اصلا سوال نمی کنیم دین هم یک مقوله علمی و عقلانی است مال کدام ملت است نداریم این حرفها را بعضی ها بیکار بودند نشستند بافتند و بعضی ها هم شاید بیکار بودند نشستند جوابشان را دادند ما که اصلا دین عرب ها را گرفتیم نه دانش، دانش که مرز ندارد دین هم چیزی از این مقوله است بعد شما وقتی که به اضافه می کنید بر این هویت تاریخی خودت هویت دینی خودت را با شاخص اباعبدالله الحسین می شود عزت قرآن کریم صریحا به ما در هویت جمعی برتری می دهد أنتم الاعلون شما برتر هستید ما برتریم خیلی مهم است ما کسانی هستیم که اکثر فرماندهان سپاه حضرت ولی عصر را تشکیل خواهیم داد چقدر قدرت می دهد به انسان، ما کسانی هستیم که بیشترین شهید را در راه سید الشهدا دادیم مایی که ملت امام حسین هستیم شیعیان عراق هم همینطور این دو دایره اش مثلا ما می رویم لبنان من با لبنانی ها یک وقتی صحبت می کنم می بینم جوان های لبنانی را می خواهند بهشون عزت بدهم و افتخار بکنند توی این مصیبتی که از دست دادن فرماندهان و به ویژه سید حسن نصر الله رفتم سخنرانی کردم گفتم شما این اولین شهیدتان نبوده شهید اول در بین علما مال لبنان است شهید ثانی در بین علما مال لبنان است جبل عامل است و ما ایرانی ها بسیار مدیون علمای بزرگ لبنان هستیم از شیخ بهائی تا دیگر علمای برجسته ای که اینجا وقتی شیعه به قدرت رسید همه از علمای لبنان کمک گرفتند وقتی که من می گفتم علمای شیعه در لبنان تاریخشان چی است و رسمشان هم شهادت است اینها به خاطر این افتخار تسکین پیدا می کرد غمشان درباره سید حسن نصر الله درسته؟ و وقتی می گفتم شما منت دارید بر ایرانی ها در تاریخ شیخ بهایی را می گفتم هنوز آثار معماری او با اینکه او یک عالم فرزانه بود در عراق و ایران بر فراز و ایرانی ها بهش افتخار می کنند اینها احساس عزت می کردند یک عزت تاریخی چون واقعا علمای شیعه در لبنان غوغایی کردند در تاریخ من نمی خواهم الان وارد اون بحث با عظمت بشوم اتفاقا مقام معظم رهبری در جمعه نصر یک اشاره ای فرمودند به علمای بزرگ لبنان خوب این هویت جمعی است کجا این هویت جمعی حس می شود؟ قبل از اینکه برویم جلوتر من آیه قران هم برای شما آوردم بخوانم در سوره زخرف خداوند متعال در مورد فرعون می فرماید فاستخف قومه فاطاعوه فرعون خفیف یا تحقیر می کرد قومش را و این قوم پس اطاعت می کردند ازش استخفاف قوم تحقیر کردن یک قوم موجب می شود این قوم از او اطاعت کنند دیکتاتورها هم این کار را می کنند
ملایی: اون دور شدن از عزت و هویت جمعی است
حجت الاسلام پناهیان: شما قوم پستی هستید خوب دیگه پس اگر پست هستند دیگه اطاعت می کنند فاطاعوا خدا چقدر ناراحت است از این استخفاف قوم و بعد می فرماید انهم کانوا قوم الفاسقین بعد به این قوم حقیر رحم نمی کند و می فرماید اینها فاسق هستند چرا تن به این ذلت دادید خیلی مهم است پس ما چطوری می اندیشیم بستگی دارد تو چقدر احساس کرامت و عزت نفس داری و در چه قومی هستی بعضی ها احساس کرامت و عزت نفس را با تکبر ممکن است قاطی کنند عیبی ندارد به خاطر یک بی نماز در مسجد را نمی شود بست اونهایی که بد برخورد می کنند با این احساس کرامت نباید گفت این احساس کرامت یک چیز بدی است مثلا فرزند یک آدم بزرگی است رئیس قبیله ای است و رئیس چی چی است و توهم برش می دارد که مثلا من یک فرد برتر از یک خانواده برتر هستم نه ما نیاز داریم به برتر بودن ولی این برتری به عنوان این است که من را از ذلتی که می خواهند بهم تحمیل کنند نجات می دهد این خوب است یک وقت من را عضو یک قوم برتری قرار می دهد که این قوم زیر بار ستم نمی رود و سید الشهدا سفینۀ النجات و مصباح الهدی است راز سید الشهدا راز پنهانی نیست بعضی ها می گویند آقا امام حسین به خاطر نماز شهید شد ظهر عاشورا یادمان نرود نماز بخوانیم این حرف خوبی است بالاخره فراموش نکردن نماز ظهر عاشورا امام حسین هم به خاطر نماز البته حالا با یک توضیحاتی می شود این را قبول کرد ولی واقعش این است که جنگ و درگیری و فداکاری و مقاومت و استقامت حرفش روشن است هیهات من الذله من ذلیل نمی شوم و الا امام حسن مجتبی هم اگر صلح کرد به خاطر نماز صلح کرد و اینجا خون داد به خاطر عزت یا بحث می شود امام حسین علیه السلام به خاطر امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد هفته اول دهه محرم معروف است به هفته امر به معروف و نهی از منکر بد نیست چون حضرت در وصیت نامه خودشان فرمودند خروج من به دلیل امر به معروف و نهی از منکر است ولی خروج به پایان رسید و محاصره کردند آقا فرمود من بر می گردم امر به معروف و نهی از منکر باید پذیرش داشته باشد که اینجا کسی پذیرش ندارد گفتند نه حالا الان شما را باید کت بسته تسلیم بکنیم بیعت کنی و ذلیلت می خواهیم بکنیم نه دیگه این نه من از اون امر به معروف و نهی از منکر الان چاره ای ندارم کوتاه بیایم راهی نیست دیگه باشه کوتاه می آیم ولی از عزتم کوتاه نمی آیم عاشورا این است من پیشنهاد می کنم هفته امر به معروف و نهی از منکر را ببرند کجا؟ ببرند در خارج از محرم به یوم الترویه کی بود؟ امام حسین از مکه حرکت کرد به سوی کربلا انما خرجت لطلب الاسلام فی امت جدی این مال اون زمان است کجا هم هست؟
ملایی: مناسبت اونجا باشد
حجت الاسلام پناهیان: اونجا هم یوم الترویه یک روز قبل از روز عرفه است که امام حسین حج را گذاشت کنار و به امر بالاتر پرداخت این جنسش امر به معروف و نهی از منکری است که شما امر به معروف و نهی از منکر را مهمتر از حج می دانید یعنی چقدر جالب است و حرکت می کنید و بعد البته قصه تغییر کرد هی می بینید که ملئت بطونهم من الحرام دیگر چیزی کارگر نیست به اینها اینها می خواهند شما را ذلیل کنند هیهات من الذله دهه محرم مال دهه عزت است هیچ وقت تغییر نمی کند ما هر سال دهه محرم را باید بگذاریم دهه عزت دهه کرامت نفس اصلا عزاداری امام حسین دیدید چه احساس عزت و کرامتی دارند؟ چه فخری در وجودشان هست دیدید شما از چه شکوهی دارند خانم ها اصلا می آیند کنار جاده این جوان ها وقتی عزاداری می کنند انگار یک هویت دیگر پیدا کردند زنجیر می زنند و سینه می زنند عوض می شود فضا این حس درونی فردی و جمعی اینها به اون عزاداران افتخار می کنند و عزاداران به عزاداری شان افتخار می کند یک اتفاق یک جایی می افتد میگن ببین سینه زن حسینه حواست بهت باشه عزادار اباعبدالله عزیز می شوند دیگه واقعا چون امام حسین علیه السلام دارایی اصلی که الان جمع کرده در تاریخ و در کربلا و در شخصیت خودش هیهات من الذله عزت مندی و اون کرامت نفسی که انفجار جهانی پیدا کرد و انفجار تاریخی پیدا کرد نور این عزت لقد کرمنا بنی آدم اون کرامت بنی آدم را احیاء کرد لذا اهالی دیگر ادیان هم به امام حسین افتخار می کند و مسیحی بلند می شود می آید زردتشتی های کشور ما هم به امام حسین و ابوالفضل العباس احترام می گذارند بحث دین نیست فراتر از دین است گاندی می گوید برای ملت ایران کاری نکردم جز درسی که از امام حسین آموختم به ملت خودم ارائه دادم ملت خودش را در مرحله ای از استعمار برای همه این درس عزت را دارد پس ببینید ما به یک هویت جمعی احتیاج داریم این هویت جمعی باید به ما عزت بدهد باید به ما افتخار بدهد خوب توی این هویت جمعی سید الشهدا ما را دور خودش جمع می کند و این احساس عزت و افتخار را به عنوان برترین صفت به ما اهدا می کند و من می خواهم به مسئولین تعلیم و تربیت کشور عرض کنم هیچ جای دیگری و هیچ روش دیگری و هیچ مسجد و پایگاه معنوی دیگری شما مثل اربعین نمی توانید احساس هویت جمعی آرمانی حسینی به این نوجوان ها و جوان ها بدهید در دسته عزاداری و در محیط های خوب در کتابخانه ها مقدمات کار فراهم می شود اونطوری که توی اربعین این هویت جمعی به انسان داده می شود هیچ کجای دیگر نیست حالا انسان چطوری هویت جمعی پیدا می کند در این باره صحبت کنیم
ملایی: ما داریم می گوییم هویت جمعی الان توی اربعین اباعبدالله الحسین علیه السلام هر کداممان این را تجربه کردیم وقتی مشرف می شویم به اربعین برای زیارت کاملا بزرگ می شویم و رشد می کنیم به قدر وسع و ظرفیت مان می خواهم بگویم این قصه تلازم از کدام طرف است افراد شخصیتشان بزرگ می شود و عظیم می شود یا جمعی که به دونه دونه آدم ها
حجت الاسلام پناهیان: بگذارید من همین مسیر بحث را بگویم روشن می شود سوال تان به موقع بود ببینید ما چطوری این هویت جمعی را پیدا می کنیم؟ برای پیدا کردن هویت جمع باید یک جمعی باشد و جامعه ای باشد ببینید جامعه با جمع شدن چهار نفر کنار همدیگر شکل نمی گیرد جامعه با تجمع فرق می کند ممکن است مثلا صد نفر یک جایی در ترافیک دور همدیگر جمع بشوند این هیچ هویت جمعی خاصی ممکن است نداشته باشد جز اینکه افراد پشت ترافیک مانده و اینها جمعی که یک پیوندی بینشان هست و یک جهت مشترک دارند و یک ارتباط عاطفی و ارتباط فکری مشترک بینشان هست اینها یک جامعه را تشکیل می دهند پس شرط اول این است که جامعه به معنای واقعی کلمه باشد مثلا یک زن و مرد و بچه و اینها یک جایی باشند خانواده نمی شود خانواده وقتی می شود که اینها با هم همسر باشند و اینها بچه هایش باشند و یک قرارهایی بالاخره خانواده را شکل می دهد جامعه هم یک قرارهایی جامعه را شکل می دهد شرط اول این است که جامعه ای باشد شرط دوم اینکه ما در اون جامعه حضور پیدا کنیم یک حضور داوطلبانه نه یک حضور غریبانه مثل اینکه یک خبرنگاری اومده می خواهد خبر بگیرد هیچ ربطی به این جامعه ندارد نمی خواهد هم ربط پیدا کند ولی حضور دارد این حضوری که من می خواهم عضو این جامعه باشم حضوری که گرایش به عضویت درش باشد من را می پذیرید من بیایم این شرط دوم شرط سوم برای پیدا کردن یک هویت جمعی این است که این جامعه به تو محبت کند و تو اربعین چطوری هستیم برای هر موکبی رد می شود می گوید چایی بهم شما داری عبادت خودت را انجام می دهی این می آید می خواهد نوکری تو را بکند تعاطف به معنی کامل هیچ کجا این محبت را آدم نمی بیند همه کسانی که اربعین می روند می گویند معنویت طول راه بیشتر است چرا؟ چون اون احساس عزت و کرامت را بیشتر می کنید تا اون ازدحامی که در کربلا هست دیگه اصلا مردم فقط فکر این هستندکه از اون ازدحام نفسی که خارج می شوند یک جایی زیر سایه بنشینند و فشردگی جمعیت شاید اون اجازه مهرورزی و عاطفه و محبت شدید را ندهد اونجا هم البته هست همه با هم مهربان هستند و شرط چهارم این است که این جامعه همه شون هم قدرتمند باشند و هم اون عزتمندی و کرامت را در وجود خودشان حس کنند و به تو منتقل کنند عراقی ها خیلی اصطلاح قشنگی دارند تا تشکر می کنی می گویند انا خادم شما می دانی این انسان عزت مندی است هیچ وقت هم کسی به این سادگی نمی گوید من نوکر شما هستم الان زائر حسینی اون هم زائر پیاده روی کننده به سوی اربعین حسین هم محبت می کند و هم احترام و کرامت را به تو منتقل می کند اینطوری آدم احساس هویت می کند مساجد هم می خواهند موثر باشند خوب همین کار را بکنند من رفتم مسجد من غریبه من تازه وارد من رهگذر هم به من محبت کنند و هم من را گرامی بدارند و این را نشان بدهند من احساس هویت مسجدی می کنم اشکالی ندارد مساجد ما مثل موکب باشند هیچ اشکالی ندارد از نظر شما اشکال دارد مساجد ما مثل موکب باشند؟
ملایی: نه چرا اشکال داشته باشد
حجت الاسلام پناهیان: می گوید مگر مسجد موکب است که مردم غذا بدهند گفتم مگر شما اونجا روضه نمی خوانید هر جا روضه بخوانند غذا می دهند می گویند ما در مسجد روضه نمی خوانند سید الشهدا به شهادت رسید ه مساجد قران از عترت جدا نشود شما هنوز مسجدتان به هدف امام حسین نرسیده قرآن مسجد تان ازعترت جداست هر شب یک روضه و سلامی به امام حسین ده دقیقه می شود و پنج دقیقه می شود به جای بعضی وقتها به جای تعقیبات صلی الله علیک یا اباعبدالله خودش بهترین تعقیبات است پس ببینید ما چطوری این هویت جمعی را دریافت می کنیم؟ می رویم در جمعی که این جمع با هم یک پیوند فکری منسجم دارند همه اونهایی که اربعین می آیند اعتقاد دارند به زیارت اربعین و میعادگاه اربعین همه اونهایی که می آیند توی این پیاده روی اعتقاد دارند به این ثواب زیارت همه اونها مشتاقانه اومدند هیچ کس تکلیفی از اثر زور و اجبار نیامده حتی خوشبختانه می خواهم عرض کنم اربعین زیاد مشهور نشده به حاجت گرفتن و مریض شفا گرفتن خالص تر از این است خیلی ها هستند در اربعین شفا پیدا کردند نمی شود بگوییم مردم به خاطر این می روند
ملایی: می روند که باشند
حجت الاسلام پناهیان: این عشق مشترک چیکار می کند با آدم و بعد من بحثم این است ببینید امروز ما نمی خواهیم در مورد هویت جمعی آرمانی صرفا صحبت کنیم می خواهم بگویم این ذهن انسان را چقدر باز می کند حتی در جبهه ما وقتی عضو این گروه رزمنده می شدیم خدا شاهده شما از رزمنده ها بپرسید از بینندگان عزیز می خواهم که بروند این را تحقیق کنند و از من نپذیرند و از رزمنده هایی که همین الان نگاه می کنند بپرسند وقتی ما یک بار می رفتیم جبهه عضو این گروه رزمنده می شدیم آقا این اینقدر عضویت لذت بخش بود جنگ سخت است ولی این که من از این گروه در بیایم بیرون دیگر بر نگردم سخت تر نیست می آمدم دوباره خودم را بعد از یک اعزام و عملیات دوباره می رساندم برای عملیات بعدی، بابا پسر مگه تو سختی نکشیدی بچه ها اونجا نبودند فلانی نمیایی؟ تمام فقط کافی بود بگن فلانی نمیایی خداشاهده من اینقدر انسان هایی را دیده بودم که می گفتند من دارم اعزام می شوم شما نمی ایی این دفعه تمام اصلا دست و پا شل می شد از این جمع نمی تواند جدا بشود جنگ سخت است برایش ولی این جمع
ملایی: شبیه همان حسی که ما به هیئت های شهر و محله و روستا داریم محرم که می شود
حجت الاسلام پناهیان: وقتی اون جمع رزمنده می شود اون سینه زنی اش دیگه واقعی است دیگر فدایت شوم حسین اصلا اومده فدا بشود ده تایشان فدا شدند و شهید شدند خیلی صادقانه است یک فدایت شوم حسین عجیب و غریبی بود در جبهه یک فدایت شوم یا حضرت زهرا تعابیر بسیار زیباتری که بوده واقعا عجیب و غریب بود ببینید ما در جبهه این حس را قوی درک می کردیم بعدش اربعین به این سادگی در هیئت ها و مساجد نیست تازه من می گویم به این سادگی در هیئت ها و مساجد نیست در هیئت ها می بینید چقدر جوان ها این هویت حسینی را پیدا می کنند شما به فیلم یک جلسه هیئت هم نگاه کنید یا در جلسه هیئت وقتی که بروید و عزاداری ها را تماشا کنید پیشنهادم این است اونهایی که اهل عزاداری نیستند بروند توی هیئتی جوان ها دارند سینه می زنند اینها را نگاه کنند یک طعمی از حیات به چشم می بینند بنده خودم یکی از کارهایی که همیشه انجام می دهم اخیراً وقتم کم شده ولی این هم پیشنهاد می کنم لحظه ای که دسته های عزاداری در اربعین حالا عاشورا که من موفق نشده بودم بروم کربلا وارد حرم می شوند شور و ولوله ایی که نشان می دهند به سید الشهدا می روم می ایستم تماشا می کنم چه لحظه ای است اصلا عاشق و معشوق دارند به هم می رسند چه هیجان مثبتی و چه صداقتی یک نفرشان دروغ نمی گوید بحث عمیق است از صمیم دل دارند فریاد می زنند حسینشان را صدا می زنند تو می شنوی اونجا امام حسین اینها را جواب می دهد و همشون دارند حس می کنند اونجا انسان این هویت جمعی را پیدا می کند هویت جمعی که چند تا شرط داشت اگر این هویت جمعی را شما پیدا کنی فکرت درست کار می کند در نبردها پیروز می شوی چرا خداوند متعال می فرماید کافران در نبرد با شما شکست می خورند و انهم قومٌ لایفقهون اینها خوب نمی فهمند خوب فهم ندارند دقت فرمودید خوب ما چرا خوب فهم داریم یکی از دلائل خوش فهمی امت اسلامی ملت امام حسین یکی از دلائل خوش فهمی اش چی است؟ همین سید الشهدا است که آمده این هویت را داده و الا مجامع دیگر اسلامی هم ما داریم دیگر چرا این قدرت را پیدا نکردند هر مذهبی هر قوم و ملتی اومد به سید الشهدا پیوست و عضو ملت امام حسین شد بحث های مذاهب را بگذارید کنار من بارها از فلسطینی ها شنیدم دور و نزدیک ما از امام حسین تبعیت داریم می کنیم و تا تأسی به حضرت زهرا می کنیم خودش را عضو ملت امام حسین می داند و از او هویت جمعی اخذ می کند و بعد قدرت پیدا می کند و بعد بصیرت و هوشمندی در نبرد پیدا می کند ما بالاخره به این احتیاج داریم برای پیشرفت کشورمان برای اینکه اکثر دانش آموزانمان دانشمند بشوند و برای اینکه اکثر دانش آموزانمان دانشمندان موثر شوند دشمن چند نفر را می خواهد به شهادت برسد وقتی که دانشمند شدن رسم این جامعه باشد
ملایی: بسیار خوب پس این قصه جوابش در یکی دو جمله این است که جمعی باید باشد تا افراد ذیل اون جمع قرار بگیرند و هویت جمعی را اخذ کنند و همین ها این را برگردانند و این چرخه ادامه داشته باشد
حجت الاسلام پناهیان: این جمع در اربعین چطوری شکل گرفت؟ از اون اوائل من شاهد بودم یک عده ای راه افتادند اینها گروه پیشتاز هستند اینها شاید نیاز نداشته باشند جمعی باشد که اینها را تحریک کنند اینها جامعه ساز هستند و اینها پیش قراول هستند این گروه هم اکثرا خانم ها بودند از سال های اول من عرض می کنم کِر می کشید بچه اش را دنبال خودش تو اون سرما می گفت خانم نیا خود عراقی ها می گفتند ما می گوییم نیایید به این سختی می گفت من می خواهم مماسات کنم با زینب یعنی چطور زینب در این راه رنج کشید من می خواهم شهادت بدهم که خانم ها در عراق نقش اول را داشتند در راه اندازی اربعین بعد چی شد یک دفعه مرحله دوم این گروه پیشتاز اومدند شروع کردند به موکب زدن و پذیرایی کردن و قربانی دادن برای بقیه، بقیه یعنی من ضعیف اومدم توی این جمع قرار گرفتم من که مثل شما پیشتاز نبودم اینهایی که کمک می کنند به مواکب و غذاهایی که در موکب ها می دهند این غذاها از سر محبت داده می شود یعنی تو بشقاب غذا را می دهی دست اباعبدالله الحسین علیه السلام آقا می دهد دست ابوالفضل العباس دست اصحابش بدهید به این مردم اصلا حس عجیبی است هر کی می خواهد رابطه برقرار کند با سید الشهدا با عاشورای اون زمان با اربعین مسیر زینب کبری سلام الله علیها بیاید برای اربعین کمک بکند و هزینه کند مغایرتی ندارد با هزینه کردن برای مردم غزه اینها در کنار همدیگر است اومدند به امام صادق علیه السلام گفتند شما نمی شود ما این پول حج را بدهیم برای فقرا؟ بهتر نیست؟ فرمود نه کار غلطی است حج به جای خودش فقرا به جای خودش این شعار اسلامی شعائر است و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب
ملایی: خیلی متشکرم حاج آقای پناهیان عزیز عرض می کنم که خوب الحمدلله رب العالمین امسال هم برنامه سمت خدا به همت شما مخاطبان ارجمند انشاالله می خواهد در مسیر زیارت اربعین اباعبدالله الحسین علیه السلام یک حرکتی انجام بدهد نیت کرده ایم با لطف شما مردم انشاالله 3313 زائر اولی از نوجوانان و جوانان عزیز را راهی زیارت اربعین بکنیم زیر نویس های برنامه را این روزها خیلی دقیق تر در مورد این اتفاق توجه بفرمایید و بخوانید و نکاتی که درش هست برای هم ثبت نام زائر اولی ها و هم مشارکت ماها برای اینکه یک نوجوانی را انشاالله عازم کربلا بکنیم نکته ای اگر داشتید ابهامی اگر ماند حتما به کانال برنامه مراجعه کنید کانال ما در پیام رسان های ایرانی هست مخصوصا کانال ایتای ما را یک عدد هشت بفرستید به 30001515 عضوش می شوید اگر دوست دارید ثبت نام کنید اگر دوست دارید مشارکت بفرمایید برای اعزام این عزیزان عدد 40 را به 20000303 پیامک بفرمایید و البته قربانی ماه صفر هم همچنان فعال است برای اون هم عدد 14 را ارسال کنید به 20000303 قرآن کریم را محضرش هستیم صفحه 508 ادامه سوره محمد و آیات 12 تا 19 این سوره مبارکه را تلاوت خواهیم کرد ثوابش باشد برای شما مردم قهرمان و نجیب استان ایلام دمتان هم گرم پرچم تان بالا خیلی هم متشکریم ازتون به خاطر همه کارهای خوبی که برای ایران رقم زده اید از سال های دفاع مقدس تا همین لحظه که مسیر زائرین اباعبدالله را هموار می کنید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
(قرآن کریم صفحه 508 ادامه سوره محمد و آیات 12 تا 19)
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوجوان و جوان عزیزی که زائر اولی هستی انشاالله امسال زیر نویس های برنامه را ببین به کانال ما برای ثبت نام برای اعزام و بودن یکی از جزو 3313 نفر اقدام کنید مردم عزیز ایلام خیلی متشکریم این هفته رسانه ملی تمام قد به احترام ایلام عزیز ایستاده است ما قرآن را تقدیم شما عزیزان کردیم
حجت الاسلام پناهیان: بله ما این بحث هویت جمعی را باید ادامه بدهیم بسیاری از مستندات علوم انسانی هست می خواستم اشاره کنم فرصت نشد امیدوارم که دیگه جلسه بعد دوستان در مسیر باشند و در تدارک حضور در اربعین این بحث را تقدیم کنیم
ملایی: بسیار عالی متشکرم خیلی ممنون از شما تا این لحظه همراهی فرمودید عمری باشد و سعادت برنامه بعدی خدمت شما خواهیم رسید شنبه خداحافظ.