اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1404-03-14-حجت الاسلام نظافت - سیره و شخصیت امام خمینی رحمة‌الله‌علیه

بسم الله الرحمن الرحیم شریعتی: اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم. سلام می‌کنم به شما، سلام می‌کنم به امام راحل عظیم الشأن‌مان که امروز سالگرد ارتحال‌شان است. خوشحال هستیم که امروز هم با سمت خدا، همراه شما هستیم و در کنار شما. پر شور کن ای روح خدا روحی‌ها را/ لبریز کن از عطر عبایت ریه‌ها را/ موسای زمان هستی و از فتنۀ فرعون/ ایمان تو آورد برون آسیه‌ها را/ در جذبۀ اشراق تو ای شمس‌تر از شمس/ دنبال تو گشتیم همه قونیه‌ها را/ ای دقت تو موجب تنظیم دقایق/ ای نبض زمان، نظم بده ثانیه‌ها را/ أسفار تویی فلسفه و متن، تو هستی/ تذهیب کن ای آینه این حاشیه‌ها را/ از هیبت و از خلوت و از شور تو داریم/ این هیئت و این روضه و این مرثیه‌ها را/ رفتی و علمدار تو برخواسته امروز/ فریاد کند بغض دل زاهیه‌ها را.

معرفی برنامه

سلام می‌کنم مجدداً به تک تک عزیزانم امروز به خاطر پخش مسابقات کشتی، دیرتر خدمت شما رسیدیم، ولی خوشحال هستیم که با هم هستیم و در کنار هم و امیدوارم که روح امام راحل عظیم الشأن، شاد باشد و امیدوارم خداوند سایۀ رهبر معظم و عزیزمان را بر سر همۀ ما مستدام نگه دارد إن‌شاءالله. با احترام، با افتخار، به رسم چهارشنبه‌ها در محضر و در معیت حاج آقای نظافت عزیز هستیم، سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام نظافت:سلام علیکم، سلام بر شما و همۀ بینندگان عزیز. أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، گرامی می‌داریم، یاد و خاطرۀ امام عظیم الشأن را، این هدیۀ خدا به ملت ایران را، امیدوارم که روح امام شاد باشد و دعاگوی ما باشند إن‌شاءالله.

شریعتی: إن‌شاءالله، ما امروز بحث‌مان متناسب با ایام ارتحال امام راحل، راجع به شخصیت و ابعاد شخصیت امام هست و إن‌شاءالله دعوت می‌کنم تا پایان برنامۀ امروز، همراه ما باشید، بشنویم و إن‌شاءالله بهره‌مند شویم از فرمایشات حاج آقای نظافت.

حجت الاسلام نظافت:بله، امام واقعاً موجود شگفت انگیزی بود.

شریعتی: و خوش به حال شما که درکش کردید دورانش را.

حجت الاسلام نظافت:البته من از نزدیک نتوانستم، ولی عظمت امام از قضا همین است که رزمنده‌ها، اکثرشان از نزدیک ندیدند، عکس امام را، فیلم امام را دیدند. ولی آن چنان شیفته بودند که تمام هستی‌شان را دادند...

شریعتی: یعنی این جذبه، چه جذبه‌ای...

حجت الاسلام نظافت:چه اثری داشت امام! بعد حالا من با خودم می‌گویم، امام معصوم چه هست! امیرالمؤمنین چه هست! امام زمان چه هست؟ بعد حالا می‌فهمیم که خدای متعال می‌فرماید: یوسف را که دیدند، دست‌هایشان را بریدند، یعنی ما بالأخره نمی‌گوییم که امام معصوم بود، اما معجزۀ تربیتی اسلام بود. شگفت‌انگیز بود، جذاب بود امام توانست جمع کند بین محبوبیت و اقتدار را. یعنی هم ابهت شدیدی داشت...

شریعتی: یک ابرو کافی بود بالا بیاندازد.

حجت الاسلام نظافت:آفرین و نظیر در این جهت ندارد امام، یعنی خدا به او یک هیبتی داده بود، یک ابهتی داده بود و همچنین امام محبوبیت بالایی داشت، هم در مراسم بدرقۀ ایشان و هم در مراسم تشییع ایشان، این محبوبیت آشکار شد. هم دوست داشتنی بود، هم عظمت داشت، هم «مَحْبُوبَةً فِي‏ أَرْضِكَ‏ وَ سَمَائِكَ‏» (بحار الأنوار، ج 97، ص 264) برای او مستجاب شده بود، هم «وَ فِي نَفْسِي لَكَ فَذَلِّلْنِي وَ فِي أَعْيُنِ‏ النَّاسِ‏ فَعَظِّمْنِي‏» (بحار الأنوار، ج 83، ص 212) مظهر این آیه بود امام «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» (فتح، 29) خدای متعال می‌فرماید: یاران پیامبر، با دشمنان خدا، خشن هستند ولی با مؤمنین، مهربان هستند. امام جمع کرد بین لطافت و صلابت را! معمولاً کسانی که لطیف هستند صلابت‌شان کاسته می‌شود. کسانی که صلابت دارند دیگر لطافت...

شریعتی: بله، لطافت کمرنگ‌تر می‌شود.

حجت الاسلام نظافت:جمع کرد بین مهر و قهر را، آن جامع الأضدادی که در مورد امیرالمؤمنین می‌شنیدیم، امام پیاده کرد در وجود خودش و افتخار ما، افتخاری است که امام به آن افتخار کرده. امام افتخار کرد به امیرالمؤمنین، به نهج البلاغه، شاگرد مکتب نهج البلاغۀ امیرالمؤمنین است، حضرت امام. مکتب امام خمینی، مکتبی جدا نیست در راستای مکتب علوی است، مثل مکتب حاج قاسم نمی‌گوییم؟ حاج قاسم به روز شدۀ مکتب امام است، مکتب امام بروز شدۀ مکتب امیرالمؤمنین است. همۀ آن بر می‌گردد به ائمۀ معصومین و ما خدا را شکر می‌کنیم که یاد را زنده نگه می‌داریم. ممکن است بعضی بگویند چرا دیگر تکرار می‌کنیم؟ هر سال مراسم بگیریم، بگوییم: امام اسوه است، اسوه‌ها همیشه باید زنده بمانند، تا راه گم نشود.

شریعتی: و به تعبیر آقا یک حقیقت همیشه زنده است.

حجت الاسلام نظافت:یک حقیقت همیشه زنده است، ما باید زنده نگه داریم، امام نعمت خدا، هدیۀ خدا به ملت ایران است، فراموش کردن امام، کفران نعمت است. بسیاری از بدبختی‌ها و گرفتاری‌ها و گله‌هایی که مردم درند، به خاطر فراموشی راه امام است. یعنی هر مقدار که در عمل، فراموش شده است گرفتاری درست شده و هر چه امتیاز هست، به خاطر منش و روش امام است.

پس گاهی مردم، ممکن است متوجه نشوند از کجا می‌خورند ضربه‌ها را، ضربه از همین جایی است که فراموش شد در عمل، ما باید زنده نگه داریم و مردم مطالبه کنند از مسئولان، بگویند: آقا تو داری در حکومتی مسئولیت پذیرفتی که پرچمدارش امام بوده، مؤسسش امام بوده، تو اگر قبول نداری این منش را و این روش را، حق نداری مسئولیت بپذیری. تو وقتی می‌پذیری، یعنی من این روش را قبول دارم نمی‌شود مثلاً یک بنایی، بپذیرد و بنایی کند ولی دیوار را آن گونه که دلش می‌خواهد بچیند، دیوار را باید طبق نقشه چید، به نفع همۀ ماست امام را زنده نگه داریم و سطح توقع‌مان را از مسئولین بالا ببریم، تا مسئولین هم سطح توقع‌شان، از خودشان بالا برود. البته آن اندازه‌ای که توان ندارند باز ما در مقام عمل، کوتاه می‌آییم. ما انتظار نداریم مسئولین الآن مثل امام و حضرت آقا باشند، اما می‌گوییم: فاصله‌تان را هم زیاد نکنید.

بنابراین گله‌هایی که مردم دارند، باید بدانیم از این لایحه است. ممکن است بعضی‌ها بگویند: قرآن گفته پیامبران اسوه هستند، پیامبر اسوه است امام که اسوه نیست، می‌گوییم: نه بابا، خود قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذينَ مَعَهُ» (أعراف، 64) یاران پیامبر، کسانی که ایمان آوردند، اصلاً خود خدای متعال، داستان اصحاب کهف را برای چه می‌گوید؟ مگر این‌ها معصوم بودند؟ داستان سحرۀ فرعون را برای چه می‌گوید؟ داستان مؤمن آل فرعون را برای چه می‌گوید؟ دختران شعیب را برای چه می‌گوید؟ خود قرآن، غیر معصوم‌ها را به عنوان الگو مطرح کرده.

شریعتی: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» (تحریم، 11)

حجت الاسلام نظافت:غیر معصوم‌ها را هم مطرح کرده، بنابراین چون ما غیر معصوم‌هایی داریم، که نشان دادند، مکتب تربیتی معصومین (سلام الله علیهم الأجمعین) اجرایی است.

شریعتی: یعنی شدنی است کسی نمی‌تواند بگوید: محال است!

حجت الاسلام نظافت:آفرین. یعنی وقوعش نشان می‌دهد که پس قابلیت اجرا دارد. امام توانست دنیا را تکان بدهد، دل‌های ما را تکان داد، جوان‌های ما متحول شدند، بسیاری از جوان‌ها قبل از انقلاب، من دیده بودم این‌ها گرفتار بودند.

شریعتی: یکدفعه عوض شدند...

حجت الاسلام نظافت:یکدفعه عوض شدند! یعنی امام نفسش، در این کشور پیچید، همه را تکان داد. کسانی که ناهنجاری‌هایی داشتند، گرفتاری‌هایی داشتند.

شریعتی: یعنی روح اللهی که دم مسیحایی‌اش، روح دمید در جان ما.

حجت الاسلام نظافت:همینطور است و تکان داد آدم‌ها را، عوض کرد آدم‌ها را. ابعاد مختلفی دارد، اولاً امام دل کندۀ از دنیا بود، زاهد بود. ولی زاهدی بود که ترک دنیا نکرد، یعنی زهد واقعی را نشان داد. امام اولاً زاهد بود اما زهد فروش نبود. یعنی زاهدی بود که روزی چند بار خودش را معطر می‌کرد، زاهدی بود که دقت می‌کرد لباس‌هایش اتو داشته باشد. حتی من شنیدم که غذا می‌خوردند، یک پارچه‌ای را می‌گذاشتند که این غذا روی لباس‌شان نریزد. انقدر مقید بودند!

معمولاً دل بستگان به دنیا، این تقیدات ظاهری را دارند، ولی امام نشان داد...

شریعتی: همۀ این‌ها با هم جمع می‌شود.

حجت الاسلام نظافت:همۀ این‌ها با هم را می‌شود جمع کرد! و لذا در نهج البلاغه داریم: «أَفْضَلُ‏ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ» (نهج البلاغه، ص 472) برترین زهد، آن زهدی است که ریایی نباشد، نمایشی نباشد، مخفی باشد و لذا امام فرمود: من توی دهان این دولت می‌زنم، من دولت تشکیل می‌دهم، من حکومت تشکیل می‌دهم. یعنی نشان داد آقا منافاتی ندارد دلبسته نباشید، به امر خدا این کار را بکنید. حکومت را پذیرفت! و در نهج البلاغه داریم: «قُرَّةُ عَيْنِهِ‏ فِيمَا لَا يَزُولُ» (نهج البلاغه، 305) انسان با تقوا، نور چشمش، در چیزهایی که زائل نمی‌شود، «زَهَادَتُهُ فِيمَا لَا يَبْقَى» دل کنده از چیزهایی است که باقی نیست. اما آن چیزهایی که به امر خداست، دیگر این خلاف زهد نیست، لذا امام گل دوست داشت، خوش و بش کردن با خانواده را دوست داشت.

شریعتی: بچه‌ها را دوست داشت.

حجت الاسلام نظافت:یعنی دلش در آخرت بود، بعد به عمد، به عشق به آخرت، با دنیا ارتباط می‌گرفت.

شریعتی: یعنی بستگی دارد چه رنگی را می‌پاشی روی حرکات و رفتارت دیگر...

حجت الاسلام نظافت:زهد امام، مخفی بود. بعد جالب است می‌دانید وقتی اولیاء خدا، حکومت می‌پذیرند، زهدشان پنهان می‌شود. وقتی از قدرت‌های ظاهری کنار هستند، زهدشان آشکار است و آن‌ها چون دنبال این نیستند که مردم بگویند: این‌ها زاهد هستند یا زاهد نیستند، حکومت هم می‌پذیرند. این در خطبۀ سه نهج البلاغه است، امیرالمؤمنین وقتی قدرت را پذیرفتند، فرمود: اگر نمی‌پذیرفتم، می‌فهمیدید دنیای شما نزد من، بی ارزش‌تر هست از آب بینی بز، اگر نمی‌پذیرفتم!

شریعتی: یعنی حجابی روی آن می‌آید...

حجت الاسلام نظافت:آفرین، یعنی حالا که پذیرفتم، فکر می‌کنید آش دهان سوزی است برای... بعد زهد واقعی امام، خودش را نشان داد در ساده زیستی، یعنی باز امام، هم جمع کرد بین ساده زیستی و هم زندگی به ظاهر زیبا، یعنی اهل عطر بود، اهل رنگ شاد بود، جمع کرد بین این‌ها. یعنی زهدش یک زهدی نبود که باصطلاح زدگی ایجاد بکند. امام نگذاشت جماران را حتی گچ کنند، دنیا را در عمل، تحقیر کرد. دنیا را تحقیر بکنیم، دزدی کم می‌شود، اختلاس کم می‌شود. یعنی امام هنرش این بود، نشان داد دنیا ارزشی ندارد در مقایسه با آخرت. عظمت خدا را، عظمت ابدیت را نشان داد. زهد امام، یک جنبه‌اش این بود که آزاد آزاد از حرف مردم بود نه تعریف برای او اثری داشت، نه سرزنش، مردم می‌گفتند: روح منی خمینی، بت شکنی خمینی، فرمود: اگر مردم بگویند: مرگ بر خمینی، برایم فرقی نمی‌کند! این خیلی عجیب است! ما با اندک چیزی به هم می‌ریزیم آقای شریعتی، با اندک چیزی! با یک اخمی، با یک لبخندی، روح که کوچک است این گونه است. عظمت امام این گونه است.

شریعتی: حاج آقا به نظر من، آن نکته‌ای که اول اشاره کردید، آن توحید امام بود، که امام را انقدر سنگین و وزین و عظیم...

حجت الاسلام نظافت:توحید عملی! وقتی از فرانسه می‌آمدند، در هواپیما به امام می‌گوید: فیلمش هست، چه احساسی داری؟ امام می‌گوید: هیچی! بعد آن‌هایی که نمی‌فهمیدند، سرزنش کردند آقا داری می‌آیی دیدار مردم کشورت.

شریعتی: این همه آدم منتظرت هستند.

حجت الاسلام نظافت:این همه آدم منتظرت هستند هیچی؟! می‌خواهد بگوید: من زاهد هستم، من دل کنده از دنیا هستم، من دلم در دنیا نیست.

شریعتی: بلکه آن تکلیف و وظیفه برای من مهم است.

حجت الاسلام نظافت:آفرین! امام مصداق این جمله از نهج البلاغه هستند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: «لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ‏ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً» (نهج البلاغه، ص 409) فرمود: من علی اگر اطرافم جمعیت زیادی طرفدار باشند این‌ها به عزت من نمی‌افزایند. این‌ها همه بروند من تنها باشم، به وحشت من افزوده نمی‌شود. تربیت دینی که می‌گوییم یعنی این. یعنی انقدر انسان عظمت پیدا می‌کند، امام عالمی بود که در عین اینکه اهل نماز شب و اشک و تحجد بود و دل کندۀ از دنیا بود، ولی به دستور خدا، عالم به زمان هم بود. یعنی در آن روزگار، لایحۀ کاپیتولاسیون که تصویب شد، امام باخبر شد، از کجا فهمید؟ رصد می‌کرد کشور را، بی‌خبر نبود، عالم به زمان بود. از تصویب این لایحۀ ذلت بار، با خبر شد، بی‌تفاوت نبود نسبت به سرنوشت مسلمانان. مهذب بود، مهذب!

حضرت آقا اخیراً در پیامی که برای باز تأسیس حوزه دادند، باز دوباره فرمودند: باید علماء مهذب باشند طلبه‌ها مهذب باشند به تهذیب باید بهاء داد. امام مهذب بود یعنی بعد از اینکه مشهور شد، بعد از اینکه قدرت پیدا کرد تغییر نکرد، سخت است یک نامه‌ای است در نهج البلاغه، امیرالمؤمنین فرمود: «حَقّاً عَلَى‏ الْوَالِي‏ أَلَّا يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ وَ لَا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ» (نهج البلاغه، ص 424) فرمود: وظیفۀ والی این است به گردن اوست، حق بر اوست، مردم به گردن او حق دارند که اگر به پولی، به قدرتی رسید، تغییر نکند. پول او را تغییر ندهد، قدرت او را تغییر ندهد، طول یعنی فضل عظیمی به او رسید، اختصاصی تغییر نکند. «يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ» می‌گوید: اگر خدا برایش نعمت جدیدی قسمت کرد، مدام نزدیک‌تر شود به مردم. امام از ته دل، مردم را دوست داشت به مردم عشق می‌ورزید به خاطر خدا، هیچ تغییر نکرد. یک ذره تغییر نکرد.

امیرالمؤمنین فرمود: باید نزدیک‌تر بشود به بندگان خدا و مهربان‌تر بشود. آدمی که مهذب باشد این گونه است، تغییر نمی‌کند. هم مهذب بود و هم اعتقاد به تهذیب داشت و می‌فرمود: کوشش کنید تا وارد جامعه نشدید، خودتان را اصلاح کنید، مهذب کنید. دیگر آدم وقتی که پست می‌گیرد، وقت تهذیب نیست...

شریعتی: قبلش باید تهذیب کند.

حجت الاسلام نظافت:بله، می‌فرمود: هر قدمی که برای تهذیب علم بر می‌دارید، قدمی برای کوبیدن خواسته‌های نفسانی، تقویت قوای روحانی، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوا بردارید. هر یک قدمی که برای علم بر می‌دارید، می‌فرماید: برای کوبیدن خواسته‌های نفس بردارید برای کسب مکارم اخلاق بردارید.

شریعتی: شاید همین جاست که آقا در این سه ضلعی که توصیه کردند به بچه‌ها، تحصیل، تهذیب، ورزش.

حجت الاسلام نظافت:و امام هر سه تای این‌ها را داشت. ورزش می‌کرد پیاده‌روی ایشان ترک نمی‌شد. آرامش عجیبی داشت! این یاد خدا واقعاً ایشان را آرام کرده بود.

شریعتی: امام کوه آرامش بود.

حجت الاسلام نظافت:اصلاً وقتی جنگ شد، آقای شریعتی، خیلی مردم وحشت زده بودند، کشور به هم ریخته بود امام را نشان داد با آن آرامشش، همۀ کشور آرامش پیدا کردند. اصلاً این مسئولین همه می‌رفتند با هزار و یک غصه و درد دل می‌رفتند پیش امام، آرامش پیدا می‌کردند. واقعاً به معنای واقعی کلمه، امام مصداق این دعای امام زمان بود، «وَ عَلَى مَشَايِخِنَا بِالْوَقَارِ وَ السَّكِينَةِ» (المصباح للکفعمی، ص 281) هم وقار داشت، متانت داشت، هم آرامش داشت و خودش هم فرمود: با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار، از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی، سفر می‌کنم.

امام اهل نماز شب بود، نماز شب نه مثل نماز شب ماها، اشکی عجیب، که حاج احمد آقا فمرود: دستمال عادی جواب نمی‌دهد برای خشک کردن اشک چشم، بلکه امام حوله داشتند کنار‌شان. بعد در نماز شب خواندن ایشان مطالعه کنید، چقدر ظرافت رعایت می‌شود؟ با دمپایی ابری راه می‌رفتند، آرام بلند می‌شدند در آن روشویی که بوده، ابر می‌گذاشتند آب که می‌ریزد، سر و صدا نشود بچه‌ها بیدار شوند. با اینکه دوست دارد آن‌ها هم نماز شب بخوانند، اصلاً سبک تربیتی امام، در آن تحمیل نبوده در آن اجبار نبوده. مستحبات که ابدا، به سلایق توجه می‌کرده، حاج احمد آقا فوتبال دوست بوده، می‌گفت: حالا فوتبالت را نگاه کن!

خط قرمز امام، غیبت بوده و گناه بود و الا در مستحبات، اجازه می‌داد آدم‌ها به تدریج رشد کنند. اهل تلاوت قرآن و اهل توسل و روضه...

شریعتی: اصلاً حاج آقا آن نمازی که فیلمش هست، با دستکش امام روزهای آخر عمرشان، در بیمارستان خواندند، با آن حال! اصلاً من که می‌بینم خجالت می‌کشم از خودم واقعاً.

حجت الاسلام نظافت:اصلاً آن فیلم‌ها خیلی عجیب است! آرامش امام، اصلاً انگار نه انگار. می‌داند امام باید برود،...

شریعتی: آینه‌ای که دستش است شانه‌ای که روی محاسنش می‌کشد.

حجت الاسلام نظافت:بله، مستحبات را هم ترک نمی‌کند.

شریعتی: بله، واقعاً خیلی قشنگ است.

حجت الاسلام نظافت:اصلاً در آن حالت، حوصلۀ کسی را ندارند، بچه را آقا بغل‌شان می‌دهند، با او بازی می‌کند.

شریعتی: خیلی عجیب است.

حجت الاسلام نظافت:با اینکه امام همیشه توجه داشته که دارد می‌رود، یعنی امام می‌دانید برای گل‌ها اسم می‌گذاشتند، می‌گفتند: این علی است، این یاسر است، این چه کسی است. بعد یک گلی مثلاً بوده یک مقدار پژمرده بود می‌گفت: این منم! یعنی توجه داشته من دارم می‌روم آمادۀ مرگ بوده. خوش گمان به خدا بود و الا این کشور پیشرفت نمی‌کرد، یعنی از آن بحران‌ها نمی‌توانستیم بیرون بیاییم، نمی‌توانستیم در متن آن بحران‌ها کمر راست کنیم، شوخی نیست همۀ دنیا به صدام کمک کردند، شوروی هم کمک کردند، اتحاد جماهیر آن زمان. امام خوشبین بود، اعتماد داشت «إِنْ‏ تَنْصُرُوا اللَّهَ‏ يَنْصُرْكُمْ‏‏» (محمد، 7) واقعاً ایمان به خدا داشت و لذا وقتی فرماندهان نظامی می‌خواستند هواپیماهای جنگی ما تا چند روز دیگر، فوقش تا سی روز دیگر، بیشتر دوام ندارد امام فرمود: این حرف‌ها چه هست؟ بگوییم: برویم بجنگند، خدا می‌رساند. هیچ طوری نمی‌شود خدا درست می‌کند و این همۀ این‌ها را جمع کرده بود با توجه به نکات ریز اخلاقی، دنیایی از لطافت، از عواطف رقیقی داشت، دختر امام می‌گوید: من وقتی می‌رفتم، امام می‌گفتند: بچه‌ات کو؟ می‌گفتم: نیاوردم، تا شما را اذیت نکند، فرمود: خودت هم دیگر نیا! خیلی بچه دوست بودند. این‌ها را که دارم می‌گویم پیرمردها متوجه می‌شوند، پیرزن‌ها متوجه می‌شوند. حالا یک شخصیتی که هم پیر است و هم دلش، دل مشغولی زیاد دارد. یعنی به فکر عبادت هست به فکر تلاوت قرآن هست، به فکر ادارۀ جنگ هست، به فکر ادارۀ کشور هست، امید مستضعفان عالم هست پس دیگر نباید جایی برای بچه باشد ولی دل او انقدر بزرگ است، بچه هم سهمی دارد.

فرموده بود: در حسینیۀ جماران، بچه که باشد حواسم دنبال بچه‌ها می‌رود. بچه که گریه می‌کند، حواسم پرت می‌شود روایت داریم: «أحب الصبیان و ارحموهم» بچه دوست باشید و با بچه‌ها مهربان باشید، به بچه‌ها احترام می‌گذاشت، می‌گویند: در نجف، از حرم که بر می‌گشتند، بچه‌ها تا جلوی منزل امام، همراه امام می‌رفتند.

شریعتی: پشت سرش می‌آمدند.

حجت الاسلام نظافت:امام تحمل می‌کرد و به دخترشان گفته بودند که... دختر امام می‌گوید: به دختر من که از شیطنت بچۀ خود گله می‌کرد می‌گفتند: من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت، یعنی شلوغی فرزندت می‌بری، با ثواب تمام عبادات خودم، عوض کنم. قابل توجه خانم‌هایی که فرزند کوچک دارند، چون بعضی فرزند نمی‌آورند می‌گویند: مشغول عبادت‌مان باشیم دور هم هستند. بعضی می‌گویند: صفا کنیم، خوش باشیم، بعضی می‌گویند: نه از عبادت می‌مانیم، از درس می‌مانیم! این عبارت را برای چه می‌خواهی؟

شریعتی: این عبادت است.

حجت الاسلام نظافت:این عبادت است. اهل سخت‌گیری نسبت به کودکان نبود، معتقد بود کودک باید بازی کند، بعد همۀ این‌ها را جمع کرده بود با واقعیت، یعنی کسی جرأت نداشت غیبت کند. شما شنیدید امام یک وقتی شنیدند، شاگرد‌شان غیبت کرده، سه روز تب می‌کنند. اصلاً من نمی‌فهمم واقعاً خیلی عجیب بود. این جامع الأضداد به معنای واقعی کلمه و من توصیه می‌کنم به بینندگان عزیز، این خاطرات امام را بگیرند بخوانند، بدهند بچه‌هایشان بخوانند. سبک زندگی امام را، همسرداری امام را، اگر کسی ازدواج می‌کند بگیرد این را هم بخواند و به ویژه مسئولان ما...

شریعتی: یعنی چیزی که برای من جوان مثلاً خیلی حالا درست است که جوانی‌مان گذشت، ولی یک چیزی که خیلی محسوس است، این است که تو یک سیاستمدار باشی، یک عارف باشی به معنای واقعی کلمه، حکیم باشی، عالم باشی و همۀ این‌ها را در کنار هم جمع کنی و بخواهی یک ملتی را رهبری کنی با دست خالی!

حجت الاسلام نظافت:خیلی عجیب است یعنی اگر درک می‌کردند بسیاری از هنرمندان ما، همه مسابقه می‌دادند برای ایشان فیلم بسازند.

شریعتی: که این قدرت روح، چقدر عظیم است و چه کارهایی می‌تواند بکند!

حجت الاسلام نظافت:درک نکردند عظمت را. یکی از مسئولان کشوری می‌گوید: با پدرم رفتیم دیدن امام، یعنی وساطت می‌کند که پدر ایشان را هم راه بدهند. بعد می‌گوید: من حواسم نبود جلو جلو می‌رفتم و پدرم پشت سرم می‌آمد. بعد امام بعد از تشرف، یک نگاهی کردند گفتند: این آقا، پدر شما هستند؟ گفتم: بله، گفتند: چرا جلوتر از او راه می‌روی؟ تذکر به جا! که بزرگترها احترام دارند. به همسرشان عمیقاً احترام می‌گذاشتند.

شریعتی: خدا رحمت‌شان کند.

حجت الاسلام نظافت:ما که نتوانستیم عملی کنیم، ولی می‌گویند: سفره پهن می‌شد امام غذا را شروع نمی‌کرد، تا ایشان بیاید. خب مادر خانه دیرتر می‌آید یعنی تسلط بر نفس را ببینید و امام حواسش جمع بوده، که درست است گفتند: نان که می‌آید مکروه است منتظر باشید، ولی می‌داند آن انسان، احترامش از این نان بیشتر است، نان احترام دارد، انسان احترامش بیشتر است. همسری که شریک زندگی ماست، احترامش بیشتر است و این دوای دردهای ماست، طلاق عاطفی زیاد شده احترام‌ها کم شده، سرمان در موبایل‌هاست، در گرفتاری‌هایمان هست. خیلی... می‌گفتند: همسرشان مسافرت می‌رفتند، امام به هم می‌ریختند و همه می‌فهمیدند. بعد که به رو می‌آوردند، می‌گفتند: شما نمی‌دانید که مادر شما، چقدر زحمت کشیده، یعنی امام وفادار بوده، طرف مثلاً ازدواج می‌کند پولی ندارد بعداً کارخانه‌دار می‌شود، بعداً می‌شود... یادش می‌رود این پا به پای تو صبر کرده، این خانم شریک ثروت توست، تو نداشتی! یعنی معمولاً خودمان را گم می‌کنیم، ولی امام فراموش نکرده که این همسر، به پای تو صبر کرده.

می‌گوید: من گفتم خوش به حال خانم، یعنی مادرمان، دختر امام می‌گوید، که شما انقدر دوستش دارید ایشان گفتند: خوش به حال من، که چنین همسری دارم! فداکاری که خانم کردند، هیچ کس نکرده است. اگر مثل خانم باشید همسرتان شما را انقدر دوست خواهد داشت. همۀ این‌ها امام را غافل نکردند اینکه نامه به گورباچف می‌نویسد و بگوید بیا مسلمان شو! بیا اسلام را مطالعه کن! خیلی جالب است و بعد پیش بینی کرد که کمویست سقوط می‌کند و او را دعوت به اسلام کرد...

شریعتی: و این محقق شد.

حجت الاسلام نظافت:کمونیست سقوط کرد بله و آن‌ها ضرر کردند از اینکه به حرف امام نکردند. تعبیر امام این است که برای همه روشن است از این پس کمونیست را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان، جستجو کرد، چرا که مارکسیس جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست. بعد آن ابهت امام را در دیدار با شواردنازه با امام می‌شود مشاهده کرد. خواهش می‌کنم این فیلمش را بارها ببینند، شواردنازه، وزیر امور خارجۀ ابرقدرتی بود پیامی که امام به گورباچف دادند، آن جواب نامۀ گورباچف را آورد. اولاً امام تحقیر کردند این‌ها را، با اینکه آن روزگار ما در جنگ بودیم، غریب بودیم باید احتیاط می‌کردیم درست؟ این‌ها برایشان در جماران در همان اتاق، دو تا نیمکت گذاشتند، بعد نقل می‌کند در فیلم هم آثارش هست. که این آقا صدایش ارتعاش دارد، دست و پایش می‌لرزد، خودش بعداً می‌گوید: عرقی سرد بر من نشسته بود، بابا امام که یک پیرمرد است و اواخر عمرشان هست، در کاخ هم که نیامدی، شکوه مادی که ندارد اما هم کشوری هستیم طوفان زده و بحران زده و در حال جنگ!

شریعتی: چه دیدی که انقدر ترسیدی؟!

حجت الاسلام نظافت:ابهت الهی است، جلال خدا که جلوه می‌کند این گونه است که آن مترجم قهّاری که همیشه همراه این‌ها بوده، او هم کم آورده بود، مدام صدایش را با این سانسورهای مصنوعی صاف می‌کرد که پنهان کند. بعد جالب است وقتی امام می‌بینند دارد بیراهه می‌رود گورباچف و فلان، به نکاتی که امام گفتند توجه نمی‌کند، امام بلند می‌شوند، دست‌هایشان را هم پشت‌شان می‌گذارند که دست ندهند، محل نمی‌دهند می‌روند.

وقتی می‌فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، این را واقعاً بازی در نمی‌آورد امام، کوچک می‌دید، ریز می‌دید این‌ها را. حالا در نهج البلاغه داریم، «عَظُمَ‏ الْخَالِقُ‏ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ» (نهج البلاغه، ص 303) می‌گوید: خدا در جان‌شان عظمت پیدا کرد، غیر خدا در چشم‌شان کوچک شد، این‌ها را ریز می‌دید.

شریعتی: این معادله‌های الهی است.

حجت الاسلام نظافت:بله. ولی عاقل بود، یعنی آن جایی که لازم شد حرفش را دو تا کند، دو تا کرد. فرمود: آبرویم را با خدا معامله کردم، یعنی لجباز نبود امام، خیلی عجیب است این‌ها جمعش با هم سخت است.

شریعتی: سخت است خیلی.

حجت الاسلام نظافت:که تو کوچک می‌بینی، می‌گوید: اشکال ندارد بروید... قطعنامه را پذیرفتند، از حرفم گذشتم، بروید مذاکره کنید. یک وقت هست کسی مذاکره می‌کند از سر ذلت، از سر ترس، این بد است یک وقتی نه، از سر عقلانیت است.

شریعتی: عزت و مصلحت است.

حجت الاسلام نظافت:شجاعت، ابهت، این‌ها همه را با هم داشت، مستضعفان را فراموش نکرد. امیرالمؤمنین فرموده است دشمن ظالم باشید، یاور مظلوم باشید. من تعجب می‌کنم بعضی‌ها چطوری می‌گویند: آقا ما کار نگیریم، ما روز قیامت باید جواب بدهیم، ما نمی‌توانیم بی‌تفاوت باشیم ما نمی‌توانستیم نسبت به ظلم به غزه، بی‌تفاوت باشیم. الآن فکر نکنند اگر ما سکوت کنیم، دنیای‌مان خوب می‌شود، دنیا خوب نخواهد شد دنیا به کسی وفا نخواهد کرد. مستکبران هم به کسی وفا نخواهند کرد. حالا گیرم که دنیا خوب شود، به چه درد می‌خورد؟ ما قرار نیست از انسانیت سقوط کنیم تا سر حد حیوان بیاییم، از حیوان پست‌تر شویم، سنگدل بشویم ما آمدیم انسانیت‌مان شکوفا بشود و کسی که نسبت به ظلمی، بی‌تفاوت می‌شود یعنی انسانیتش را از دست داده.

امام اهل اسراف نبود، الآن می‌دانید رئیس جمهور مدام نگران ناترازی است، حق هم دارد ناترازی داریم.

شریعتی: متأسفانه.

حجت الاسلام نظافت:شما شب‌ها بیایید بروید ببینید این مغازه‌ها، بانک‌ها، تابلوها همه روشن، من تعجب می‌کنم از آقای دکتر پزشکیان، که می‌داند آقا دستور بده این‌ها را یک کاری بکنند، جلوگیری کند از اسراف، یک تیم بگذارید در این کشور، استاندارها را مأمور کنید، در هر استانی بگردند، اگر اسراف هست جلوی اسراف را بگیرید. اسراف زیاد است.

شریعتی: اسراف خیلی زیاد است خیلی زیاد...

حجت الاسلام نظافت:آیه را دقت کنید «لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ‏ * الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ‏» (شعراء، 151و 152) می‌گوید: اصلاح طلب نیست کسی که مسرف است. اطاعت نکنید از امر مسرف، مسرف کسانی هستند که مفسد هستند و مصلح نیستند. جلوگیری کنیم! حالا می‌خواهم بگویم: الگوی امام، امام آب که میل می‌کردند، اگر نیمی از آن اضافه می‌آمد، روی آن کاغذ می‌گذاشتند که بعداً استفاده کنند. انقدر دقیق بودند! قرآن ما را دقیق بار می‌آورد «فَمَنْ‏ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ‏ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ‏» (زلزله، 7 و 8)

شریعتی: خیلی از این اشعارشان را، یا نکته‌هایشان را، حاشیۀ روزنامه‌ها شنیدم می‌نوشتند.

حجت الاسلام نظافت:بله، این را قدیم این گونه بودند دقیق بودند. متواضع بود! تواضع خیلی مهم است. دیدید آن عکسی که امام دارند چایی می‌ریزند؟ سینی چایی را دارند می‌آورند؟ من گاهی برای مدیران صحبت کردم گفتم: شما یک دفعه هم شده، چایی بریزید، این کسی که در آبدارخانه برای شما چایی می‌ریزد می‌آورد، بگویید: تو بنشین، شما برای او چایی ببرید یک دفعه. در خانه این کار را بکنید. نمی‌شود کسی وزیر بشود اگر مراقب نباشد، تکبر پیدا نکند، نمی‌شود کسی استاندار بشود، اگر مراقب نباشد، تکبر پیدا نکند، نمی‌شود به کسی بگویند: سردار! تکبر پیدا نکند، در ماشین را باید برایش باز کنند، تکبر پیدا نکند. باید با تکبر مبارزه کرد. امام از خودش مراقبت می‌کرد، هوای دلش را داشت مواظب بود تکبر پیدا نکند. امام مراقب بود. پاسدار امام می‌گوید: من در جماران داشتم نگهبانی می‌دادم، آقا رفتند سرویس بهداشتی دیر آمدند نگران شدند، چون امام ناراحتی قلبی داشتند. رفتم کنار در توالت، دیدم امام دارند سنگ توالت را تمیز می‌کند. این جمعش خیلی قشنگ است هر کدام از این نکاتی که از حضرت امام نقل شده، این‌ها دوای درد یک مشکل است، یعنی این جمع ویژگی‌هایی که امام دارد هر کدام از آن‌ها اگر ما بتوانیم در زندگی‌مان پیاده کنیم، یک مشکلی را حل می‌کند.

شریعتی: إن‌شاءالله. آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما، نکته‌های خوبی را شنیدیم، واقعاً شخصیت امام، شخصیت جذاب و دوست داشتنی است که شاید کمتر به آن پرداخته شده و این حجاب سیاست، به نوعی روی این شخصیت بسیار بسیار جذاب، پرده انداخته و امیدوارم که بیشتر بتوانیم با شخصیت امام آشنا شویم و از آرمان‌ها و نگاه او فاصله نگیریم. یعنی یک وقت‌هایی این‌ها ظلم به شخصیت است به نظر من و همه به اسم امام تمام می‌شود.

حجت الاسلام نظافت:این ظلم به خودمان است.

شریعتی: و ظلم به خودمان است واقعاً! إن‌شاءالله که امروز آغاز رهبری حضرت آقا هم هست، إن‌شاءالله سایه‌شان مستدام باشد. قرار است آیات را بشنویم صفحۀ چهارصد و پنجاه و چهار قرآن کریم را، دوستان تلاوت می‌کنند برای مشارکت در قربانی عید قربان هم که در پیش است، می‌توانید به کانال ما و زیر نویس‌ها دقت کنید و مراجعه کنید، إن‌شاءالله که خداوند، به بهترین وجه و بهترین نحو، از همۀ شما قبول بکند. باز می‌کردیم در لحظات و دقایق پایانی، إن‌شاءالله همراه شما هستیم و در کنار شما. بفرمایید خواهش می‌کنم.

(قرآن کریم، صفحه 454)

به ولی نعمت‌مان حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا، سلام می‌کنیم و چهارشنبه‌های امام رضایی، خوش به حال کسانی که مشهد هستند، خوش به حال کسانی که کربلا هستند، فردا هم حاج آقا روز عرفه است، حتماً ما را یاد بکنید، کسانی که مشهد مشرف هستید، دوستانی که هستید، زائران و مجاوران حرم حضرت، عرفه‌های مشهد بسیار جذاب است، عرفه‌های کربلا که جای خودش دارد. خدمت‌تان هستیم در این لحظات و دقایق پایانی، نکته‌های پایانی شما را هم بشنویم.

حجت الاسلام نظافت:بله، جنابعالی یادی کردید از حضرت آقا که مثل چنین روزی، به رهبری انتخاب شدند آغاز رهبری‌شان فرداست. حقیقتش این است که باید حق را ادا کرد، آقا هم هدیۀ خدا به ملت ایران است.

شریعتی: بله، واقعاً!

حجت الاسلام نظافت:و ایشان هم بعدها متوجه می‌شوند مردم، که چقدر عظمت دارد.

شریعتی: آن حجاب، اینجا هم هست.

حجت الاسلام نظافت:و بیشتر! و من به شما بگویم که امیر المؤمنین مظلوم‌تر بود یا پیامبر؟ چرا می‌گوییم: امیرالمؤمنین مظلوم‌تر است؟ برای اینکه همان بارهای پیامبر را می‌خواهد بردارد ولی طبیعتاً بعد از پیامبر، عده‌ای نفاق‌هایشان آشکار می‌شود. یعنی کسانی که کنار امیرالمؤمنین نشستند و گوش می‌دادند، کنار پیامبر، حالا امیرالمؤمنین می‌خواهد بر آن‌ها حکمرانی کند. حضرت آقا جزء کوچکترین شاگردان درس امام بوده، بنابراین خیلی‌ها در این آزمایش، سرافراز نشدند که اطاعت محض بکنند، خیلی فضیلت دارند ایشان، خیلی ایشان جامعیت دارند، نداریم ما!

یعنی همین گونه که ما برای امام، می‌گوییم: امام فاصله‌شان با بقیۀ علماء ضمن حفظ احترام به همۀ علماء، فاصله‌شان زمین تا آسمان است، فاصلۀ بقیه هم با حضرت آقا، زیاد است نداریم چنین شخصیت جامعی، این همه فضیلت را، جمع کرده باشد در خودش. دقیقاً خدا به این ملت دارد لطف می‌کند و ما باید قدردان باشیم و ناشکری نسبت به حضرت آقا، تبعات بدی دارد گرفتاری دارد. حالا می‌گویم: غافل نشویم.

شریعتی: چقدر حاج قاسم توصیه می‌کرد.

حجت الاسلام نظافت:حاج قاسم واقعاً نسبت به این جهت، اهتمام داشت. إن‌شاءالله که خدای متعال، قدردان وجود رهبر عزیز هم باشد، انسجام‌مان روز به روز بیشتر شود إن‌شاءالله، دعاها مستجاب شود.

شریعتی: إن‌شاءالله. ما یکی دو دقیقه فرصت داریم، اگر نکته‌ای از شخصیت امام به نظر شما هست، تکمیلش بکنید.

حجت الاسلام نظافت:اولاً که امام نسبت به همۀ اقشار توجه داشت، یعنی امام مثل امیرالمؤمنین، کسانی را که حتی مسلمان نبودند دوست داشت و باز خاطرات عجیبی از رفتار امام، با مسیحیان، در فرانسه و اینکه به آن‌ها توجه داشت. مثلاً خادم امام که پرتقال خریده بود، زیاد خریده بود، امام فرمودند: چرا زیاد خریدی؟ گفت: ارزان بود، فرمودند: اینجا مستضعف هستند کمتر می‌خریدی که به آن‌ها هم برسد، ما می‌گوییم: ارزان است بخریم، امام می‌گوید: از آن‌ها نخر تا به دیگران هم برسد. یعنی رأفت نسبت به آن مسیحی‌های آن روستا و بعد در سالگرد تولد حضرت عیسی مسیح، حضرت امام دستور دادند هدیه بردند در خانۀ این‌ها، آن‌ها بعد آمدند دیدن امام. ما الآن چرا اینطوری نیستیم؟ یعنی کسانی که بالأخره چادری هستند، متدین هستند، چر به دیگر اقشار محبت نمی‌کنند؟ بچشانیم مزۀ اسلام را! این یک الگو است، این را دوست داشته باش ناهنجاری طرف را دوست نداشته باشد، ولی انسان است، انسان دوست داشتنی است.

شریعتی: و این مرثرترین دعوت به اسلام است در واقع.

حجت الاسلام نظافت:دعوت عملی!

شریعتی: بسیار خب خیلی عالی، مثل اینکه باید خداحافظی بکنیم و حسن ختام برنامۀ امروز هم صحبت‌های رهبر حکیم و فرزانه‌مان هست که خواهید دید، حاج آقای نظافت دعا بکنید و خداحافظی کنیم إن‌شاءالله.

حجت الاسلام نظافت:خدایا به حق محمد و آل محمد، راه امام را مستدام بدار. رهبر عزیزمان را به سلامت بدار. قلب امام زمان را از ما خشنود و راضی بگردان.

شریعتی: الهی آمین، خیلی ممنون هستم فردا إن‌شاءالله با حضور حاج آقای عاملی، خدمت شما خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد و آخر دعوانا عن الحمدلله الرب العالمین و صلّی الله علی محمداً و آله الطاهرین. تا سلامی دوباره، خیلی ممنونم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها