اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1404-02-25-دغدغه و نگرانی‌های قدسی برای حرکت به سوی ابدیت

اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شریعتی: اللهم انی اسئلک ایماناً تباشروا به قلبی خانم ها و آقایان سلام وقت تان بخیر به این سمت خدا خیلی خیلی خوش آمدید انشاالله هر جا هستید حال دلتان خوب باشد بهترین ها را از قادر متعال برای تک تک شما مسئلت می کنم خوشحالیم که بعد از یکی دو هفته وقفه با احترام و با عشق در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان هستیم سلام علیکم و رحمت الله خیلی خیلی خوش آمدید

معرفی برنامه

حجت الاسلام عاملی:  و علیکم السلام و رحمت الله خدای متعال را شاکرم که توفیق عرض ادب به ساحت منیع ملت عزیز ما و برای حقیر حاصل شده و در یک سفر معنوی که با هم مشارکت می کنیم این مباحث واقعا سفر معنوی است انشاالله که منشأ خیر و رحمت و برکت باشد برای همه عزیزان و خانواده ها و نسل جدید و بتوانیم دین خودمان را در برابر ملت عزیزمان ادا بکنیم و معارفی از اهل بیت قرآن و سخنانی که اهل حکمت گفتند محضرشان تقدیم کنیم

شریعتی:  انشاالله این دو هفته ای که نبودید دلمان برایتان تنگ شده ولی یادتان کردیم مخصوصا هفته گذشته که از حرم حضرت رضا علیه الصلات و السلام و عزیزانمان سلام کردیم و امروز بحث مان که چند هفته ای است با حاج آقای عاملی راجع به دغدغه های قدسی صحبت کردیم را دوباره از سر خواهیم گرفت و با دل و جان خواهیم شنید

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از نشانه های رشد و بلوغ وزن و قیمت انسان این است که نسبت به موضوعات حساس که قدرت تخریب و اصلاحشان بالاست حساسیت داشته باشد ما این را می گوییم دغدغه قدسی و نگرانیهای قدسی اگر کسی نگرانی قدسی نداشته باشد هیچ وزنی ندارد روز قیامت هم خدا می گوید و لا نقیم لهم یوم القیامت وزنا الوزن یومئذٍ الحق اون اعتقاداتی که مطابق با واقع بوده است یعنی واقعیت داشته است اونها معیار وزن است در ترازوی خدا بعضی ها تماماً تخیل و خیال و باطل زندگی کردند در باطن لذا خدا می گوید ترازو ندارد که وزن بکنید کالا نیاوردی با خودت وزن بکنی و لا نقیم لهم یوم القیامت وزنا انسان کامل هم چون کامل است یک حیثیتش این است که نگرانی های مقدسی داشته هم نسبت به خودش به ابدیت خودش و به آخر و عاقبت خودش و هم نسبت به جامعه یعنی اینطور نبوده که یحوم یوم نفسه کسی که همتش بگوید تیمار است همت بدن مادی است این بلوغ ندارد و لذا در این خصوص باید بحث کرد موضوعات حساسی را من ده تا موضوع را انتخاب کردم که انشاالله بعدا بحث می کنیم این ده تا موضوع چیزی است که همه باید نگرانی داشته باشند کسی که نگرانی نداشته باشد همه می گویند لا ابالی عربی لا ابالی یعنی لا یختر ببالی بال یعنی قلب فرد لا ابالی که می گویند یعنی هیچ به قلبش خطور نمی کند که آخر عاقبت چی می شود اگر این کار را بکند

شریعتی:  به تعبیر عامیانه عین خیالش نیست وقتی انسان بشود لا ابالی بگوید لا ابالی خدا هم می گوید لابالی در روایت هست هر کس این کار را بکند حدیث قدسی است خدا می گوید که لا ابالی فی أی عبادٍ هلک اصلا عین خیالم نیست که این در چه وادی هلاک بشود در قرآن هم می خوانید که و لا یخافوا عقباها اصلا خوف ندارم که عاقبت این چی بشود یعنی این جهنم حقیقی همین است خدای متعال همچین تعبیری داشته باشد در روایت است که کسی که از من غفلت بکند در لحظه ی تصمیم گیری یک معامله ای است می خواهد وارد بشود خدا را فراموش کرده که این حلال است و حرام است و درست است یا درست نیست یا بخواهد یک تعاملی با یک کسی داشته باشد در منزل و در اداره و در سیاست اما هیچ توجهی ندارد که آیا رضای خدا در اینجا هست یا نه همتش اینطور نیست که و رضوانٌ من الله اکبر در حدیث قدسی است که خدا به پیغمبر در معراج می گوید که یا احمد هم به واحد کن در معراج همه اش می گوید یا احمد یا احمد در روی زمین می گویند محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد اما در معراج یا احمد اینجا بهش می گویند خدا اونقدر مدحش می کند ذرات عالم مدحش می کنند که همچین پیغمبر و همچین عبدی برای خدا هست

حجت الاسلام عاملی:  همین بس است به مدحش محمد است محمد اما در معراج پیغمبر ما م رفت عوالمی که می دید می گفت سبحان الله ما اعظم به خودش مدح می گفت پس معنای فاعلی دارد احمد محمد هم اسم مفعول است و برای همین احمد یعنی بسیار حمد کننده تر و لذا خدا در معراج همه اش می گوید یا احمد هم ات هم واحد باشد

شریعتی:  هم واحد یعنی چی حاج آقا؟

حجت الاسلام عاملی:  یعنی نگاهت به این باشد که و رضوانٌ من الله اکبر یعنی هیچ آرزوی بزرگی جز این نداشته باشید که خدا ازت راضی باشد خدا با چه چشمی به تو نگاه بکند یعنی خدایی که مسبب الاسباب است و نظم اسباب و مسببات دستش است و بیدیه ناسیت کل شی و بیده ملکوت کل شیء و الی الله ترجع الامور وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ یعنی این را از دست بدهید همه چیز از دست می دهید

شریعتی:  دو تا نکته کلیدی ما اینجا یاد گرفتیم ارزش و قدر ما به اندازه همت و دغدغه های ماست و دوم اینکه این دغدغه باید دغدغه قدسی باشد و نگاهمان به خدا باشد

حجت الاسلام عاملی:  اون حدیث آخرش مرادم است اینطوری شروع می شود که همت هم واحد باشد تا آخرش می گوید که من از من غفلت نکنید اگر هر کس از من غفلت بکند لا ابالی فی ای عبادٍ هلک من هیچ حساسیت دیگری ندارم این چه بلایی سرش بیاید یعنی به خودش وا می گذارم در روایت هم هست که خدای متعال می گوید بعضی ها را به خودش وا می گذارم بعد از اون لا ابالی فی ای عبادٍ هلک هیچ توجه نمی کنم که چه بلایی سرش بیاید

شریعتی:  یعنی رهایت می کنم

حجت الاسلام عاملی:  در روایت هست که ان ابغض رجالٍ عند الله رجلاً و کله الله الی نفسه بدترین انسان در نگاه خدا کسی است که خدا به حال خودش رها کرده یعنی امورش را تولیت نکرده و هو یتولی الصالحین بعضی کارهایش را کارها را خود خدا انجام می دهد و حرکتش و سکناتش و تصمیمش اللهم اغننی بارادتک ان ارادتی و بتدبیرک ان تدبیری خدا تدبیر من را کنار بگذار خودت تدبیر کن خودت در مغز من بنشین اقوم مقام عقله در روایت هست خدا می گوید خودم در عقلش می نشینم و تصمیم می گیرم و الان با دعایی که شما خواندید اللهم انی اسئلک ایماناً تباشر به قلبی یعنی قلب من که مرکز عواطف است اونجا هم خودت بنشین و بعضی ها کارشان اینطوری است عرضم خدمت شما وقتی که خدا رها بکند له معقباتٌ در قران می خوانید که خدای متعال مامورینی دارد که یحفظونه من امر الله انسان را حفظ می کنند قرار نیست زیر تریلی برود نمی گذارند اونجا قرار است حادثه ناجوری پیش بیاید نمی گذارند آیه قرآن است لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ (رعد، 11) وقتی که به حال خودش وا بگذارد دیگر معقبات را می گوید برو کنار اونها می روند کنار دیگر حفظی و حافظی و حفظ کننده ای نیست غرضم در این بود که انسانی که دغدغه قدسی ندارد بی خیال است ذرات عالم هم می شوند بی خیال عالم تماماً شعور دارد انسان وقتی از دنیا می رود متوجه می شود که تماماً در احاطه ذرات با شعور بوده در و دیوار شعور داشته و امیر المومنین فرمودند من وقتی پیامبر را غسل می دادم ضجۀ الدار و الافنیه در و دیوار ناله می کردند ناله اونها را می شنیدم و رسول خدا به امیر المومنین فرمود یا علی هر چه من می بینم تو هم می بینی و هر چه من می شنوم تو هم می شنوی اگر منیات ظاهری است و مسموعات ظاهری است این که هنر نیست معلوم می شود که ورای این یعلمون ظاهراً من الحیات و الدنیا و هم عن الآخرت الغافلون یک باطنی دارد تمام اجزائی که ما می بینیم بر می گردیم به اصل بحث.

ما در ادبیات فارسی از دغدغه قدسی گاهی تعبیر می کنیم به اندیشه کردن اندیشه و فکر کردن اندیشه ناک است یعنی دغدغه قدسی دارد فردوسی می گوید ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن بترس از خدا و میازار کس ره رستگاری همین است و بس ببین دغدغه قدسی یعنی همین با دو بیت با یک رباعی چقدر عالی گفت می گویند که امام غزالی رفت منبر گفت سی سال برای شما صحبت کردم ولی تمام حرف های من را فردوسی در این دو بیت جمع کرده است

شریعتی:  حکیم است دیگر حکیم ابوالقاسم فردوسی

حجت الاسلام عاملی:  یک نفری لازم است جمع آوری کند مفاهیم اصلی و اصولی معارف دین را شعرای ما در یک بیت اینها جمع کردند شما می خواهید امر به معروف و نهی از منکر را تعریف کنید در یک بیت سعدی تمام کرده وگر بینم که چاه که نابینا و چاه است         اگر خاموش بنشینم گناه است

این شد امر به معروف و نهی از منکر مفاهیم دیگر من بعضی از اینها را گاهی دنبالش که رفتم دین را مثلا می خواهید تعریف کنید اقبال می گوید با یک بیت یعنی غنای ادبیات فارسی است سر سفره 1400 ساله نشستید تشنه و گشنه هنر جوان این بوده که آهن پاره ای را بردارد ویراژ بدهد از این طرف از اون طرف چیست این برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک از در دوست تا به خانۀ دل عارفان را هزار و یک منزل هر منزل با یک بیت در ادبیات عرفانی زبان فارسی تعریفش کردند شبستری چقدر عالی گفته نشانی داده اند اهل خرابات که التوحید اسقاط الاضافات آخرین منزل، منزل توحید است یعنی نسبت ها را قطع کنید نگویی که خانۀ من ثروت من موقعیت من و تشخص من

شریعتی:  دیگر این من را از میان برداشتن

حجت الاسلام عاملی:  نسبت ها را برداری گاهی می بینی که زمین بایری است هیچی توش نیست این منازل را یک منزل از منزل بی قراری منزل یعنی سرّ که می کند عارف به نقطه ای می رسد که جمال حضرت حق تسهیلش می کند می شود بی قرار می گوید و لا یقر قراری دونک امام سجاد می گوید و یا می گوید که لست اصبروا او اراک یعنی اونقدر بی قراری می گیرد و هیبت حق چنان می گیرد و تشخص ها از بین می رود و نه شب دارد و نه روز دارد و این را انتقالش خیلی مشکل است یعنی به اون نقطه باید برسد که لحظه به لحظه بگوید که چه نگاهی به من دارد الان نشد نشد نشد که محرومیت حرمان اونقدر تاثیر می گذارد که می شود المستوحش الفرق در روایت است در دعاست یعنی متلاشی اگر بخواهند ترجمه کنند داغون این داغون خیلی تعبیر خوبی شما گفتید این داغون کردن را در یک بیت بسیاری از شعرا که به اون مرحله رسیدند چنان تعبیر خوبی کردند که آدم لذت می برد گفتم به چشم که از عقب ؟؟؟ 15:30 نشیند و رفت عاقبت از گریه کور شد

اونقدر از این بیت عطار من خوشم می آید :

ای وصالت هر دو عالم سوخته            ای وصالت جان و خانم سوخته

یعنی می گوید به این نقطه رسیدم که دیگر همه چیز از دست من گرفتی به تعبیر آیت الله مرندی یادگار آقای قاضی بود گفت هم دنیا را گرفت هم آخرت را گرفت خسر الدنیا و والآخره

در وصالت جان و مالم سوختی همه چیز را از من گرفتی از همه بهتر حافظ اینجا گفته است: قصد جان است طمع در لب جانان کردن          تو مرا بین که در این کار به جان می کوشند

یک تعبیری آقای پهلوانی داشتند که یک بیتی از حافظ که رسیدیم توضیحش را علامه طباطبایی می گفت اون وقت اونجا علامه از حال رفت و دیگر نتوانست صحبت کند و ما اونقدر ماندیم و ساکت ماندیم که خودش را پیدا بکند و برگردد و تبعاً همین منزل را دارد توضیح می دهد فرو رفت از دم عشقت دمم دم می دهی تا کی دمار از من در آوردی چقدر عالی گفته دمار از من بر آوردی نمی گویی برآوردن حالا ما معنی اش را نمی فهمیم معنیش را راه طی کرده فهمیده که اینجا اونقدر

شریعتی:  می گوید این شرح حال من است دمار از من بر آوردی

سرایم اول مجلس رفتیم حاج آقا اینطوری که نگاه کنیم غالب شعرای ما حافظ و عطار و مولوی و سنایی همه اش موعظ و پند و اندرز است

حجت الاسلام عاملی:  زبان مدرسه نیست و الا ما باید هزاران حافظ داشتیم و هزاران سنائی داشتیم و کی می تواند مثل سنائی بگوید که

کوهی است غم عشق و وقتی که می خواهد بگوید که فشاری که از درک جمال به من رسیده است

کوهی است غم عشق تو مویی است تن من  چقدر تعبیر گفته هرگز نتوان کوه به یک مویی کشیدن

شریعتی: ای جانم چقدر خوب   

حجت الاسلام عاملی:  این اونقدر فشار دیده و اونقدر غربت و حرمان دیده اون جمال اونقدر کارش را کرده اصلا زبانش عوض شده و جلوات عوض شده و ذائقه اش عوض شده تا توانسته این را بگوید همین بیتی که خواندم از صناعی در اولش یک تعبیری دارد اونقدر عالی است به خدا می گوید فریادرس، رس اینجا صیغه امر است می گوید فریاد رس یعنی به فریادم برس خودش را نمی گوید فریاد رس او را که به دام تو در افتاد یعنی دارد بیچاره می شود فریاد رس که او را که به دام تو در افتاد یا نیست تو را مذهب فریاد رسیدن

شریعتی:  آفرین!

حجت الاسلام عاملی:  باز می بینید که یک منزل را در اون منزل غرق شده در محیط وحدت ظاهرش خشک لب به ظاهر وحدت غرق اونجا حرف می زند آقای شریعتی بعضی وقتها مردم عامی هم بهتر از با سوادها حرف می زنند مرحوم بید آبادی در کتاب حسن دل اونجا می گوید که از یک مرد دهقان پرسیدند چه مذهب داری؟ گفت مذهب برزگری گفتند یعنی چه؟ گفتند هر چی بکاری بده آقای اشتهاردی می گفت که از یک پیرمردی سوال کردند که اصول دین چند تاست؟ گفت دو تاست اولش عدل و دومی اش احساس است عصاره دین را گفته است در زبان آذری یکی از پیرمردهای ما جمله خوبی را تکرار می کرد می گفت دوزدوخ دن کلک یوخدی یعنی هیچ کلکی بالاتر از درستکاری و راستگویی نیست کلک اگر می خواهی برای خودت یک توشه ای بگیری و سودی بگیری اصل سود اینجاست گاهی از دغدغه قدسی تعبیر می شود به تشویش، تشویش بال یعنی همین قتل باباطاهر عریان هم تشویش را به کار برده و هم اندیشه را به کار برده است یعنی اگر دغدغه قدسی را می خواهی ما در قالب بهترین ادبیات فارسی بالاخره تصویرش کنیم قاب تصویرش همین است که بابا طاهر گفته است من از قالوا ولا تشویش دارُم گنه از برگ و باران بیش دارُم اگر لا تغنتوا دستم نگیرد من از یا ویلنا اندیشه دارُوم هم اندیشه را به کار برده و هم تشویش را به کار برده است حضرت آقا اگر جامعه دغدغه قدسی نداشته باشد سقوط می کند یعنی ریشه بقاء و عنصر بقاء این است که ما به عناصری که سر نوشت ساز است آینده ساز است پایگاه صیانت است ما باید به اینها حساس باشیم نسلی که حساس نیست اون جامعه هیچ ثروتی ندارد و سرمایه ای ندارد سرمایه اجتماعی ندارد یکی از سلسله های پادشاهی ایران که سقوط کرد الان یادم نیست اسمش در تاریخ دیدم از یک حکیمی سوال کردند که چرا سود کردند اینها گفت به خاطر دو کلمه شربٌ بالأشیات و نومٌ بالعدوات چقدر عالی گفته است شربٌ بالأشیاء شب ها شراب می خوردند نومٌ بالغدوات روزها می گرفتند می خوابیدند اصلا توجه نداشتند به سرنوشت کشور و به اوضاع و گرفتاری های ملت و عناصری که باید قوام یک حکومت یک تمدن باشد وقتی بی خیال باشی و حساس نباشی از کوچک تا بزرگ نظام آموزش و پرورش ما باید این دغدغه ها را درست بکند و اگر جامعه این دغدغه ها را نداشته باشد می شود قحط می گویند حضرت عیسی با شاگردش که راه می رفت شاگردش پشت سرش گفت من مثلی کی مثل من است پیغمبر خدا روی آب راه می رود من هم روی آب می روم تا این منیت گرفت غرق شد او در آب غرق شد ولی جامعه که حساسیت خودش را نسبت به عناصر آرمانی از دست بدهد در اونجا غرق نمی شود فساد تمام زیر و بم جامعه را می گیرد از همه بدتر غرق می شود در این که تسلکوا بی مثالک المهالک و تجعلنی عند اهو نهالک امام سجاد که شکایت می کند به خدا از نفس خودش یک تعبیری دارد اونقدر تعبیر بالاست می گوید این نفس من تسلک بی مثالک المهالک من را به راههایی می برد که راه هلاکت است و تجعلنی عندک در نگاه تو من را ثابت می کند و تجعلنی عندک اهون هالک یک وقت انسان هلاکت عادی است اما یک وقت اهون هالک است رشوه می گیرد اما واهمه ندارد که رشوه نسل من را تباه کند و بعد از خود من یک نسل تباه شده داشته باشم و بعد از خود من یک نسل ما امتداد ماست یک امتداد فاسدی داشته باشم تا روز قیامت این نسل هر چقدر که غلط برود فساد بکند تباهی داشته باشد به پای همان پدری نوشته می شود که مال حرام را قاطی کرده است هیچ واهمه ندارد که فردا این مال حرام باعث شود که بچه در برابرش چموش بشود و پدر را کتک بزند و دست چک پدر را برداشته کشیده و این شده است من خودم شاهد بودم پدر رفته در زندان خوابیده فامیل ها جمع شدند بدهی را پرداخت کردند پدره گفت من بیرون نمی آیم پدری که فرزندی تربیت بکند که همچین جسارتی در برابر پدر داشته باشد یعنی تنهایی را ترجیح می دهم به اینکه با شما زندگی کنم حرمت پدر را بشکند و در روایت هست هما جنتک و نارک هم بهشت تو و هم جهنم تو پدر و مادر است یعنی از همین مسیر است که مسیر بهشت تعیین می شود و یا مسیر جهنم تعیین می شود یک پسری بود پدر را می گفت که ارثیه من را بده این هم خودم شاهدم پدر گفت پسر هنوز نمردم به تو ارثیه بدهم اونقدر پدر را تحت فشار گذاشته بود آخرش معلوم شد رفته با جنس مخالفی رابطه برقرار کرده اون شاسی بلند دارد این هم می خواهد برود در برابر اون ماشین شاسی بلند بخرد یعنی حرمت پدر چقدر تنزل کرد این باید یک هشداری باشد که چرا اینطوری شد چرا همچین جسارتی در برابر یک حرمت قدسی که حرمت پدر و مادر است پیدا کرد

شریعتی:  چی می شود که حساسیت های ما کم بشود

حجت الاسلام عاملی:  اون از اول اگر دغدغه را داشت کار به اینجا نمی رسید اون دغدغه را چون ندارد به اینجا رسیده است در روایات ما رشوه در ردیف اجرت و زن زانیه و ثمن سگ ذکر شده است و امیر المومنین فرمود شب در زده شد دیدم پشت در آمده زنبیلش پر از حلواست برای من رشوه آورده است یک نگاهی کردم و دیدم که خمیر این حلوا از زهر دهن مار گرفته شده است چه تعبیری است یعنی این زهر را آوردی خانه نسل ات را تباه کردی در روایت است که یک عده فرزندان روز قیامت آویزان می شوند از پدر، می گویند خدایا انتقام ما را از این شخص بگیر حق ما را از این شخص نمی گوید حق ما را از این پدر بگیر چون پدری نکرده که حق ما را از این پدر بگیر بالاخره ما جاهل به احکم شریعت بودیم او ما را تاویل نکرد غذای حرام به ما خوراند ما عالم به این نبودیم یک تعبیر بسیار خوب خسر انفسهم و اهلیهم یعنی روز قیامت می بیند خودش از دست داده است کاری کرده که اهل بیتش را هم ضایع کرده است چرا پدر از فرزند فرار می کند روز قیامت؟ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ و امه و ابیه و صاحبته و بنیه می گوید که فرزند یقه اش را گرفته که یک روایت اگر به من می خواندی دست من را می گرفتی می بردی نماز جمعه خطبه اول که تماما هشدار تقواست یا درس تفسیر می بردی یا معلم خوب برای من می گرفتی که آداب را به من یاد بدهد من اینطوری نمی شدم گاهی یک روایت اونقدر هشدار بزرگی است بچه که اولش اون را می شنود چند تا دانش آموز بودند که الان رسیدند فارغ التحصیل دانشگاه اونها اونقدر نمازشان را سر اول می خوانند همه اینها را در دوران راهنمایی ما رسیدیم دیدیم یک معلم این کار را کرده کاری کرده که تا در محیط دانشگاه در هاضمه اش هضم نشده است .. اَلدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ نگفت میدان بازی است بازار است دنیا برای بازی نیست و ما من لعبٌ خلقنا یکی از ائمه که طفل بود گریه می کرد چنان ایستاده بود بچه بازی می کردند راوی می گوید من نمی دانستم این فرزند امام است و خودش در آینده امام است رفتم گفتم که تو را بازی نمی گیرند گریه می کنید گفت و ما من لعب خلقنا برای بازی خلق نشدیم گفت برای چی خلق شدیم گفت للمرأ الطاعه باید معرفت پیدا کنی و بعد در برابر محاضات ذات لایتناها قرار بگیری تا اموری شروع شود تا الدنیا سوق ربح فیها از اون در که می آیند بیرون ربح فیها قومٌ و خسر آخرون یک عده ربح دارند و یک عده بعضی خسارت ها اینطوری است که هم خودش را از دست داده و هم اهل بیتش را از دست داده است و حالا من شروع می کنم از دغدغه هایم یکی اش را اجالتاً بحث می کنم بعد وارد می شویم به دغدغه انبیاء و اولیاء و ملائکه و اینها که تعبیر اخافوا علیکم انی اخافوا علیکم هر چقدر بزرگتر می شوی دغدغه هایت هم بزرگتر می شود و معصوم می گوید اخافوا علیکم یعنی من دغدغه دارم در این موضوع شما چطور می شود وضعتان من جایی که وارد می شوم اون هم لزوم مدیریت آرمانی منابع انسانی است آقای شریعتی این اونقدر مهم است که هر ملتی باید دغدغه داشته باشد یک مدیریت آرمانی در کشور حاکم شود در تمام رده ها و من به مقام معظم رهبری عرض کردم آقا جان انقلاب ما آرمانی است هزینه ای هم که پرداخت کردیم آرمانی است و شما هم فرمودید که ملت ما باید آرمانی فکر بکند و من هم عرض می کنم تمام جامعه آرمانی باشد مثال زدم دموکراسی ما اگر آرمانی باشد باید بتواند نخبه ها را بالا بیاورد دموکراسی که نتواند اون ها را بالا بیاورد دیگر آرمانی نیست و در تمام عرصه ها در انتخابات مجلس باشد و در انتخاباب ریاست جمهوری باشد این یکی از مظاهر مدیریت منابع انسانی این است که چه کسی در کجا می خواهد نصب بشود پست های حساس دست چه کسی داده می شود یک ملت باید اونقدر حساس باشد حاکمیت ملی همین است یعنی ملت خودش برای خودش تصمیم بگیرد و مراکز حساس تصمیم گیری که دست خود ملت باشد بالاترین تحکیم یک ملت است از این بالاتر ما تکریم نداریم یک ملت خودش در حساس ترین مراکز حضور داشته باشد در روایت است اِذا وُسِدَ الاَمرُ اِلی غَیر اَهلِهِ فَانتَظِرِ السَّاعَه. ساعه کار که دست نا اهل افتاد پست ها منتظر باشید قیامت برپا می شود و جامعه زیر و رو می شود در همین جا ما اونقدر روایت داریم که انا لا نستخدم علی من عملنا من یریده هر کس بیاید بگوید به من پست بده حضرت می گوید ما به این پست نمی دهیم همین که این را واسطه کن و اون را واسطه کن نشان می دهد این اصلا لیاقت این کار را ندارد خدا در این مورد سوال می کند إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء، 58) دغدغه گاهی دغدغه شخصی است اما برای اینکه ابدیت خودش را حساس است اما یک وقت دغدغه، دغدغه اجتماعی است به سرنوشت جامعه خودش حساس است الان همه ی خانواده های ما از هر کس بپرسید می گویند که ما میخواهیم یک آموزش و پرورش آرمانی داشته باشیم نمی خواهیم آموزش و پرورش ما جولانگاه سیاسیون باشد نمی خواهیم آموزش و پرورش ما دست ارباب قدرت باشد نمی خواهیم صراحتا عرض کنم نمایندگان عزیز ما نسبت به آموزش و پرورش دخالتی داشته باشند همه برای مدیریت و آموزش و پرورش که آرمانی باشد و برای تربیت فرزندان خودشان و رشد علمی و رشد تربیتی و آموزش و پرورش برائت الاستعداد می دانید که چی است خطیب در اول کار یک حرفی بزند اول خطابه که معلوم بشود تا آخر این چی می خواهد بگوید می گویند برائت الاستهلال خدا هم برائت الاستهلال دارد اقرأ بسم ربک اقرأ همان آموزش و رب هم همان پرورش یعنی کتاب از اول تا آخرش کتاب آموزش و پرورش است یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزیکهم حالا آموزش و پرورش در این باب اساس یک تمدن از همان جا یعنی اول اونجا را باید دید یعنی باید یک انقلاب تربیتی کرد بعد یک انقلابی که

شریعتی:  خیلی حاج آقا آموزش و پرورش مهم است پایه های تربیت و رشد یک جامعه است

حجت الاسلام عاملی:  همینطور است یک صدر اعظم کشور اروپایی که اسمش را نمی برم بهش گفتند اینقدر از مسلمان ها مهاجر می گیری نمی ترسی؟ اینها کشور ما را تسخیر کنند گفت اصلا نمی ترسم علتش این است که یک آموزش و پرورش بسیار قوی دارند همه اینها را در هاضمه خودش هضم می کند همه اینها با فرهنگ کشور من تربیت پیدا می کنند آموزش و پرورش اینطوری است ما با تجربه چند ساله که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید یک فکری بکنیم که هیچ کس نزدیک نشود به آموزش و پرورش شایسته ترین فرد مدیریت داشته باشد در مدرسه و در استان

شریعتی:  یعنی انتسابات در آموزش و پرورش سیاسی و جناحی نباشد

حجت الاسلام عاملی:  ای خدا خیرتان بدهد! تماشا که نباید کرد دغدغه قدسی همین است از سر دغدغه اومدیم در شورای فرهنگ عمومی تصویب کردیم که باید مدیرانی که پنج سال سابقه دارند و بیشتر این مدیران باید جمع بشوند بین خودشان جلسات مفصل بگذارند شایسته ترین فرد سه نفر انتخاب کنند و این سه نفر را به استاندار معرفی کنند بگویند می خواهیم مدیر بگذاریم یکی از اینها را بگذار چون ما از همه بهتر می شناسیم افراد را

شریعتی:  تو بدنه آموزش و پرورش هستند

حجت الاسلام عاملی:  به وزیر فعلی هم گفتم من می خواهم به شما کمکی کنم که برای همیشه این را گفتم در کشور اجرا کنید که برای همیشه هم از ستادی ها خلاص بشویم و اونهایی که سیاسیون اونجا نشستند و هم از نمایندگان در شورای فرهنگ عمومی تصویب کردیم که نهاد رسمی است و مدیر رأسش و نماینده ولی فقیه است و معاونش هم استاندار است نهاد رسمی است

شریعتی:  چه کار خوبی

حجت الاسلام عاملی:  اومدیم تمام مدیرانی که پنج سال سابقه بیشتر داشتند همه را جمع کرد اینها اونقدر جلسات گذاشته و بعد جلسات سه نفر را انتخاب کردند در این افرادی که اونجا جمع شده بودند از هر دو جناح بودند تشکیلات جناحی نبود از هر مشرب فکری بود شایسته سالاری مهم بود این که شما مردم سالاری می خواهید بگویید دموکراسی هم بگویید بهتر از این می شود تصور کرد برای بالا آوردن نخبه که نخبه بیاید تصمیم بگیرد این یک نمونه بود از اون ده تا دغدغه قدسی که می خواستم عرض کنم یکی اش را عرض کردم نه تا بماند ما از جلسه آینده دغدغه های مبارکی که رسول خدا داشته است خیلی عالی نسبت به امت کجاها می ترسیده من از این نگرانم و من از این نگرانم که ما از بزرگان یاد بگیریم که در زندگی چطور از چی باید بترسیم نگرانی داشته باشیم نگرانی های مقدس

شریعتی:  بسیار عالی آقا خیلی ممنون و متشکرم می گفت چطوری خیلی ها اونهایی که اهل دقت هستند و اونهایی که علم دارند از یک سیمی که لخت شده و به برق متصل است حذر می کنند می گفت دنیا همینطوری است با همین دقت باید حذر کنی ازش و حواست باشد دنیایی که میدان مین است و باید مراقبت بکنیم و این دغدغه هاست که به ما جهت می دهد و نقشه می دهد و مسیر راه را تعیین می کند حاج آقای عاملی سپاسگذارم از شما عزیزانم امروز صفحه 434 قرآن کریم را تلاوت خواهند کرد به هفدهم و هجدهم هر ماه قمری هم که می رسیم یک قرار ثابتی را از سال ها قبل با هم گذاشتیم را باید یادآوری کنیم و اون هم طرح فرزندان غدیر است که الحمدلله با همت شما با عزم بلند شما و مهمتر از همه با دعای خیر شما اتفاقات قشنگی رقم خورد امروز و فردا فرصت و مهلت ثبت نام هست هم می توانید مشارکت کنید در این طرح برای کمک به زوج های نابارور و هم زوج های عزیزمان اگر دوست دارند که در این طرح همراه بشوند و از تسهیلاتش بهره مند شوند می توانند به کانال و سایت ما مراجعه بکنند دوستان زیر نویس هم خواهند کرد انشاالله که بهترین اتفاقات برای همه شما رقم بخورد آیات را بشنویم در لحظات و دقائق پایانی انشاالله با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید. صفحه434 قرآن کریم

(تلاوت قرآن کریم صفحه 434 )

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی خیلی خوش آمدید اینجا سمت خداست که سالهاست با عشق از تهران پایتخت کشور عشق و ایمان تقدیم نگاه پر مهر شما می شود اشاره قرآنی را حاج آقای عاملی بفرمایند انشاالله خداحافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم سوره احزاب آیه 21 لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا یک این اشاره است به اینکه خدای متعال در مکتب تربیتی خودش الگوهای عملی گذاشته است یک سیستم تربیتی زمانی جواب می دهد یک سیستم تربیتی زمانی جامعیت دارد که الگوهای عملی داشته باشد مباحث نظری صرف کافی نیست از عدالت شما خیلی صحبت می کنید ولی در مرحله اول یک اقدامی که امیر المومنین کرده در خصوص عدالت چه معامله ای کرده با دخترش و چه معامله ای کرده با فرزندان دیگرش و چه معامله ای کرده با عقیل و چه معامله ای کرده با خواهرش ام هانی داماد صدای دامادش در اومد ناله ی عقیل در اومد و اعتراض ام هانی در اومد می گفت که برادر به من هم سه درهم می دهی به این کنیزم که دیروز مسلمان شده سه درهم می دهی؟ دو تا مشت خاک را برداشت گفت من بین این خاک و این خاک هیچ تفاوتی نمی بینم قصه ها دارد اون عدالت در مرحله اجرا که خودش را نشان داد نوعاً مکتب ها در اجرا زمین می خورند گرفتاری در اجرا درست می شود وقتی که یک مجری آرمانی تعیین شد خدا گفت الیوم اکملت لکم دینکم الگوی عملی که یک قاعده کلی شما گفتید که ازدواج را آسان بگیرید اما جزئیات دهها و صدها و هزاران جزئیات می شود داشته باشد اینها در مرحله عمل خودش را نشان می دهد که رسول خدا نگاه می کند به جهیزیه گریه می کند کلید خزائن ارض دستش است اما از استطاعت عمومی خارج نمی شود اینهاست که باعث می شود که مدرسه تربیتی درست شود هر سبکی هر سیره ای می شود یک مدرسه تربیتی لذا رسول خدا گفت وقتی امت من فاسد شد اگر کسی به سنت من عمل کند من تمسک بسنتی عند فساد امتی فله اجرٌ معت شهید اجر صد شهید دارد اینها تعارف نیست اینها اغراق نیست و اینها مبالغه نیست یعنی وقتی یک آداب غلطی درست شده ازدواج به مشکل بر خورده آداب کمر شکن درست شده دختر این ور مانده و پسر اون ور مانده نمی تواند ازدواج کند حضرت فرمود یک سیره من که فرمود که کاری می خواهم بکنم للتضع المناکع من بعدی که بعد از من ازدواج آسان باشد یک سیره پیغمبر عمل بکنی اجر صد شهید را دارد از این جهت الگو بسیار بسیار مهم است خدای متعال الگوهای جاودانه معرفی کرده الگوی جاودانه اونی است که در چنبره تاریخ هیچ وقت قرار نمی گیرد اون کسی که می گوید دین در بستر تاریخ حرکت کرده پس وامدار تاریخ است اصلا معنی عصمت را نفهمیده است عصمت یعنی شما نه متاثر هستید از اشتهای نفس و نه متاثر هستید از شرایط اجتماعی در این خصوص پیغمبر ما الگوست و چهارده معصوم کلا شهدا دار الفناء و بعد شفاعوا دار البقا در اینجا الگو هستند به ما آداب صحیح را نشان بدهند و زنجیرها را از دست و پای ما باز بکنند لیضوا عنهم اغلال التی کانت علیهم اینطوری شده آداب در آمده که شدیم لا یموتوا فیها و فلا یحیی یتجدوا فلا یکادوا یصغو قطره قطره تلخی در کام ما ریخته می شود و فرو هم نمی رود به خاطر آداب و رسومی که درست کردیم همه غلط و سنگینی و هزینه درست کن هر کس یک اشخاص و قشری که مرفه هستند به اقتضای رفاه خودشان پول خودشان می خواهند آداب داشته باشند تا متمایز شوند طبقه پایین برای اینکه عقب نماند یک جوری می خواهد خودش را برساند به اینها رقابت عفو بشود و زیر چرخ این رقابت له می شود اینجاست الگوهای جاودانه من هم می خواهم به سنن و آداب من و سنت های من عمل بشود و خدا گفته بترسید از اینکه با سنت های پیغمبر مخالفت بکنید فالیحضر الذین یخالفون ان امره ان تصیبهم فتنه او یصیبهم عذابٌ علیم با سنت پیغمبر مخالفت کنید عذاب و فتنه جامعه شما را می گیرد یک نکته دیگر ناب ناب ناب اون هم این است که چرا خدا الگو گذاشته الگوی عملی گذاشته چون عشق در الگو محقق می شود نه مباحث نظری شما عاشق می شوید برای سید الشهداء می خواهد هم یک سیمی مثل اینکه از سید الشهدا وصل شده به بدن عاشق تمام اوصافشان را به تعبیری شهید مطهری قدرت عشق از همه چیز بالاتر است

شریعتی:  عشق رشته ای در گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست

حجت الاسلام عاملی:  نتیجه اش همین است عشق ساید کوه را مانند ریگ عشق ساید کوه را عشق بشکافد فلک را شکاف عشق لرزاند زمین را از گزاف گر نبودی بحر عشق پاک را کی وجودی دادمی افلاک را عشق جوشد بحر را مانند دیگ عشق بشکافد عشق ساید کوه را مانند ریگ که دنبالش اینها را می گوید و شما الان می بینید کسانی که الگوهایی دارند مثل امام حسین زیر بار این ذلت نرفته اند الان عالم تمام ذلیل شده فقط موالیان اهل بیت هستندکه محکم در برابر این قدرت اهریمنی ایستاده اند چرا مرحوم سید حسن نصر الله گفت و یک نویسنده بزرگ عرب نوشته ان الحرب تفقدوا فکر الحسین عالم عرب فقط فکر امام حسین هستند اگر فکر امام حسین را داشت اینطوری دو پا به جفت خلفا و سلاطین و پرزنت ها در برابر فرعون زمان دوپا به جفت نمی نشستند که او بگوید انا ربکم الاعلا اینها هم حق ربوبیت او را ادا بکنند

شریعتی:  بسیار عالی سید الشهدایی که فرمود مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند

حجت الاسلام عاملی:  این ابدیت آورد در هر دوره مثل یزید را پیدا کن بعد بیا به مجلس عذاب

شریعتی:  و این رمز و راز عزت ماست

شریعتی:  آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما خدا انشاالله شما را حفظ کند خیلی ممنون از لطف و نگاه پر مهرتان شنونده هایی که از رادیو معارف صدای ما را می شنوند و بینندگانی که تکرار برنامه را می شنوند حاج آقای عاملی دعا بکنید و از خدمت دوستان مرخص شویم

حجت الاسلام عاملی:  پیغمبر ما فرمود هر کس صبح و شام سه بار بگوید رضیت بالله رباً و فی الاسلام دیناً و بمحمدٍ صلی الله علیه و آل و سلم نبیاً رضیت بالله رباً و بالاسلام دیناً و بمحمد صلی الله علیه و آله و سلم نبیا سه تا جمله است سه بار که بگویی صبح و شام خدا می گوید من تکفل می کنم که روز قیامت خودم این آقا را این خانم را راضی اش کنم یک جور شهادتین است دیگر سه تا را گفتی کسی این را نمی گوید الا کان حقاً علی الله خود پیغمبر ان رضیه یوم القیامه روز قیامت اونقدر پذیرایی می کند که می گوید خدایا راضی هستم

شریعتی:  چقدر خوب خیلی عالی دوستانی که فرصت نکردند بنویسند به کانال ما می توانند مراجعه کنند دوستان این روایات و ادعیه ای که در برنامه سمت خدا خوانده می شود و شما شاید مجال نوشتنش را پیدا نکنید در کانال هست می توانید بهره مند شوید و استفاده کنید خیلی ممنونم از لطف و نگاه پر مهرتان باید خداحافظی کنیم به یاد کسی که همه ما چشم به راه آمدنش هستیم و با تضرع و با خضوع و با خشوع عرض می کنیم فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ و حالا همه ما که چشم به راهیم و منتظر برای سلامت و عافیت شما دعا می کنیم خداحافظ تا سلامی دوباره خیلی ممنونم حاج آقای عاملی از شما.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها