حجت الاسلام رفیعی: عرض سلام خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز و زائران گرامی و پیشاپیش تبریک عید سعید فطر
ملایی: خدمت حضرتعالی هم انشاالله حاج آقا در خدمت هستیم
حجت الاسلام رفیعی: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلات و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد (صلوات)
و علی آله الطبین الطاهرین المنتجبین الهدات المهدیین سیما بقیۀ الله فی الارضیین و لعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین
اللهم کن لولیک الحجۀ ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعۀ و فی کل ساعه ولیاً و حافظا و قاعداً و ناصرا و دلیلاً و عیناه حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
در روزهای پایانی و ساعات و لحظات آخرین ماه مبارک رمضان قرار داریم ماه برکت و ماه خیر و ماه رحمت ماهی که عمر ما ازش عبور کرد ماه از ما عبور نکرد ماه سر جایش است سالها بوده و سالها هم خواهد بود اما عملاً فرصت های ما در این ماه رو به پایان است انشاء الله خداوند همه مون ببخشد و بیامرزد و عزیزانی که مخصوصاً زائر به این حرم آمدند بینندگان عزیزی که این برنامه را دنبال می کنند انشاء الله حاجاتشان برآورده به خیر باشد ما امروز بحث سوره توبه را به پایانی می رسانیم چون فردا یک مقداری راجع به عید فطر صحبت کنیم عزیزانی که بودند از ابتدا می دانند ما امسال تفسیر سوره توبه را انتخاب کردیم به خاطر نکات بسیار مهمی که در این سوره هست از جمله حوادث جنگ تبوک که جنگ مهمی بوده و نکات زیادی دارد تقریبا تا 44 الی 45 آیه اش را توانستیم خدمت شما بگوییم بقیه اش هم ببینیم عمر چقدر کفاف می دهد و فرصتی می شود و نمی شود امروز آیۀ 43 و 44 و 45 را مورد بحث قرار می دهیم
ملایی: حاج آقا فکر می کنم 42 را هم باید بگوییم
حجت الاسلام رفیعی: بله آیه 43 تا 45 را عرض می کنیم و بحث را جمع می کنیم یک اشاره ای کنم چون بعضی عزیزان ممکن است امروز به جمع ما پیوسته باشند به پیامبر اکرم خبر دادند از طرف روم شرقی بنا دارند به مدینه حمله کنند 40 هزار نیرو آماده کردند و همینطور هم بود رسول خدا فرمودند ما نمی نشینیم اینها بیایند مدینه خوب اگر هم می آمدند خطر جدی بود چند هزار آدم مسلح حضرت فرمودند ما می رویم سر مرز فاصله مدینه تا مرز تبوک که امروز تبوک یکی از استان های عربستان است آخرین استان است استان مرزی است حضرت فرمودند ما می رویم اونجا خوب 610 کیلومتر راه خیلی است تابستان و گرما اون هم مسلمان هایی که یا پیاده هستند و یا مرکب ساده ای دارند خیلی ها اومدند چند هزار نیرو جمع شد بعضی ها هم نیامدند که آیه 42 که شما اشاره کردید قرآن می فرماید بعضی ها می گفتند اگر عرضاً غریبا یعنی یک منفعت نزدیکی باشد یا سفراً قاصدا یک سفر آسانی باشد ما می آییم کوتاه باشد ما می آییم اما اینجا وعدت علیهم الشقه این همه راه بعضی ها هم نیامدند خوب حضرت رفتند و برگشتند و جنگی هم در نگرفت اونها عقب نشینی کردند درواقع البته سفر با برکتی بود در مسیر پیغمبر به هر منزل و هر قریه و هر منطقه ای که وارد می شد اسلام را معرفی می کرد و بعضی ها مسلمان می شدند و قرارداد می بست این آیاتی که الان داریم می خوانیم بعد از جنگ تبوک نازل شده و دارد تحلیل می کند حوادث جنگ تبوک را خوب دقت بفرمایید چون آیه ای که امروز بحث می کنیم یک مقداری چالشی است از جمله کسانی که نیامدند در جنگ تبوک بعضی از منافقین بودند که منافقین همیشه مسئله ساز بودند حالا کفار تکلیف شان معلوم است مقابل آدم هستند و آدم باهاشون می جنگد ولی منافق واقعا پیچیده است و اسمش هم رویش است دو رو است این منافقین بعضی هایشان آمدند خدمت پیامبر گفتند به ما اجازه بده ما در این جنگ شرکت نکنیم خواهش می کنم دقت کنید که من بتوانم آیه را معنا کنم خوب بهانه هایی هم آوردند مثلاً بعضی هایشان گفتند خانه هایمان در خطر است و بعضی گفتند زن و بچه مون تنها است و بعضی گفتند ما توانش را نداریم و حتی قرآن می گوید بعضی ها گفتند ما می ترسیم اونجا گول دخترهای رومی را بخوریم و بیاییم اونجا دچار آسیب شویم و منحرف شویم بالاخره رسول خدا لشکرش آماده شد تا 40 الی 50 هزار نوشته اند نیرو جمع کرد و رفت به بعضی از اینها اجازه داد این آیه به پیغمبر گرامی اسلام می فرماید چرا اجازه دادی؟ می گذاشتی اینها افشا شوند چون اینها اگر پیغمبر هم بهشون اجازه نمی داد نمی آمدند اگر هم می آمدند باعث دردسر بودند فتنه ایجاد می کردند مفسرین تو معنای این آیه گیر کردند که آیا پیامبر خطایی مرتکب شده که خدا اینطور می گوید العیاذ بالله گناهی بوده اشتباهی بوده خیلی این ور و اون ور زدند شاید بهترین تفسیر را در این قسمت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه دارد و الا بعضی از مفسران مخصوصا در اهل سنت خوب نتوانسته اند این را معنا کنند حتی خواستند یک خطایی به پیغمبر نسبت بدهند که حالا من توضیح می دهم من آیه را بخوانم افی الله عنک خدا از تو گذشت آقایان می گویند یک اشتباهی لابد بوده که خدا تو را گذشت عفو جایی است که آدم یک اشتباهی می کند افی الله عنک پیغمبر خدا از تو گذشت اما لم أذنت لهم چرا اجازه دادی به این منافقین حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ (توبه، 43) اگر اجازه نمی دادی صادق از کاذب معلوم می شد و دروغگو از راستگو معلوم می شد معلوم می شد که اینها نمی آیند و خیانت می کنند خوب بود بگذاری تکلیف اینها روشن شود این آیه چی می خواهد بگوید برادران عزیز و خواهران گرامی سه چهار تا نکته می گویم نتیجه بگیرید.
نکته اول، به اعتقاد ما رسول خدا معصوم است از گناه و از خطا و حتی از ترک اولا پیامبر عصمت محض دارد به اذن و به قدرت و به عنایت الهی اگر نداشت خدا نمی فرمود هر چی این پیغمبر می گوید بگویید چشم وقتی شما به یکی می گویید هر چی این آقا می گوید بگویید چشم یعنی این صد درصد مصون از خطاست آیه اش هم این است ان کنتم تحبون الله اگر خدا را دوست دارید فاتبعونی از من پیامبر تبعیت کنید و آیات زیادی داریم می فرماید من یطع الرسول هر که از این پیغمبر اطاعت کند فقط اطاع الله از خدا اطاعت کرده آیه معروف اطیعوا الله و اطیعوا الرسول اینها کنار هم که می چینیم خدشه ای در این اصل نیست که پیامبر خدا هیچ ذنبی در زندگی اش نیست معصوم است قبل از بعثت و بعد از بعثت خوب حالا این را بگذارید کنار سه بار در این قرآن به پیغمبر گناه نسبت داده شده دو جایش می گوید و استغفر لذنبک برای گناهت طلب مغفرت کن این دو جا که حل است چون ما در دعای کمیل هم می خوانیم امر المومنین مگر نمی گوید کل ذنبٍ أذنبته خدایا گناهانی که من کردم اللهم اغفر لی خودش را دارد می گوید اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تهتک الاثم شما امام سجاد نگاه کنید مناجات تائبین دارد چقدر اظهار گناه می کند توی دعاهایش لذا این است که خدا می فرماید و استغفر لذنبک معنایش این نیست که ایشان خطا و گناهی داشته نه به پیغمبر گاهی می گفتند شما چرا استغفار می کنید شما که معصوم هستید می فرمود دلم با استغفار زنگارش می رود روشن می شود یا گاهی به امیر المومنین بعضی ها می گفتند شما چرا می گویی اهدنا الصراط المستقیم ما بگوییم حق داریم شما خود صراط مستقیم هستی علیٌ الصراط المستقیم در روایات داریم ائمه ما از صراط می فرمود من تو صراط مستقیم هستم می خواهم بمانم یک وقت خدایی نکرده لذا خدا رحمت کند مرحوم سید مرتضی را کتابی نوشته تنبیه الانبیا و الائمه تنزیه الانبیا و الائمه امام معصوم است و پیامبر معصوم است نبی اکرم معصوم است این اظهار گناهانی که اینها می کنند یا آموزش به ماست یاد بگیرید اینطوری بگویید اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تهتک الاعصم اللهم اغفرلی الذنوب التنزل النغمتَحْبِسُ الدُّعَاءَ
یا اینکه نه این استغفار برای ما طلب مغفرت است برای اونها رشد است تعالی است خوب این سه جای قرآن به پیامبر ذنب نسبت داده شده دو جایش را عرض کردم یکی اش که یک خورده چالشی است و خیلی مورد بحث است سوره فتح است انا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر پیغمبر تو صلح حدیبیه تو پیروز شدی فتح پیدا شد خدا گناهان گذشته ی تو را و آینده را بخشید گناهان قدیمی و گناهان جدی را بخشید صریح است دیگر لیغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر اتفاقا توی یک جلسه ای مأمون همین سوال را از امام رضا پرسید گفت آقا من یک سوالی دارم از شما آقا فرمودند بفرمایید مگر شما نمی گویید پیغمبر معصوم است آقا فرمودند چرا پس این آیه چی می گوید؟ گناهان ما تقدم و ما تأخر پیغمبر را ما بخشیدیم خدا می بخشد آقا فرمودند که گناه ذنب حالا من نقل به معنا می کنم ذنب حتما به معنای معصیت که نیست فرمودند رسول خدا از نظر مشرکین گنهکار بود چرا؟ چون بت های اینها را شکسته بود شکستن بت را اینها گناه می دانستند چون با شرک مبارزه کرده بود و جلوی عقاید باطل اینها را گرفته بود جلوی دختر زنده به گور کردن اینها را گرفته بود لذا پیغمبر از نظر اینها گنهکار بود خدا می فرماید ما با این صلح حدیبیه با این فتح این گناهانی که به نظر اونها گناه بود و الا تو که معصیت نمی کنی بخشیدیم یعنی دیگر اونها هم متوجه شدند تو حقی حتی خود اینها در فتح مکه ایمان آوردند خیلی هایشان این جواب را امام رضا به مأمون داد آقایان عزیز و خواهران گرامی این آیه ای که امروز ما بحث می کنیم من خدمت شما عرض کنم رسول خدا خیلی مأخوذ به حیا بوده گاهی جاها از حق خودش می گذشت چون واقعا حالا ایشان در درجه بالایی از حیا بود و ملاحظه مردم را خیلی می کرد من یک نمونه خدمت شما بگویم آمدند خانه پیغمبر میهمانی غذایشان را خوردند بیکار بودند و نشستند به صحبت کردن حالا پیغمبر هم می خواهد عبادت کند و استراحت کند کار دارد حضرت رویش نمی شد به اینها بگوید بلند شوید بروید رویش نمی شد آیه نازل شد فرمود فیستحی منکم پیغمبر حیا می کند به شما بگوید ولی والله لایستحیی خدا حیا نمی کند از این بلند شوید بروید وقتی غذایتان را خوردید فانتشروا من از شما سوال می کنم یک چیزی که پیغمبر نتوانست بگوید ولی خدا بیان کرد و اون چی بود؟ این است که آقایان غذایتان را خوردید تشریف ببرید من کار دارم و عبادت دارم خود خدا در قرآن می گوید سوره احزاب است دیگر می فرماید و یستحیی منکم پیغمبر حیا می کند رویش نمی شود به شما بگوید بلند شوید بروید ولی من خدا والله لا یستحیی من الحق من حیا ندارم از حق گویی وقتی غذایتان را خوردید بلند شوید خدا اینجا اومد به کمک پیغمبر این آیه که می خوانیم همین است اینها اومدند پیش پیغمبر گردن کج کردند یا رسول الله ما سختمان است و زن و بچه مون تنها هستند منافق بودند اگر اجازه بدهید ما معاف باشیم پیغمبر فرمودند اشکالی ندارد باشه من به شما بگویم اجازه دادن به عدم شرکت در جنگ را خدا به پیغمبر رسماً اعلام کرده من آیه اش را برایتان بخوانم سوره مبارکه نور آیه 62 فرمود فأذن لمن شئت منهم اگر بعضی ها اومدند گفتند ما را معاف کن و ما در جنگ نمی توانیم شرکت کنیم بهشون اجازه بده پیغمبر به این منافقین اجازه داده اینها در جنگ نیامدند اگر اجازه نمی داد نمی آمدند و اگر می آمدند فتنه ایجاد می کردند خدا کأنه دارد مثل همان قصه غذا که می گویم می فرماید خوب تو ملاحظه کردی و بهشون گفتی و اشکالی هم ندارد حرام هم مرتکب نشدی و معصیت و ترک اولی هم نیست اما اگر اینها را بهشون اجازه نمی دادی موجب می شد رسوا بشوند یک حقیقتی را دارد بیان می کند افی الله عنک خدا تو را عفو کرد لم أذنت لهم این إذن پیغمبر اولا حضرت اجازه داشته آیه اش را خواندم ثانیا خطایی صورت نگرفته پیغمبر یک شخصیتی است غیر از وحی خودش هم یک جایگاهی دارد خود پیامبر گاهی عزل می کرده و نصب می کرده و تصمیم می گرفته همه کارهایی که پیغمبر انجام می داده وحی نمی شد در احد اینها رفتند جنگیدند شکست خوردند بعضی ها گفتند داخل مدینه و حضرت فرمودند تصمیم گرفتند بیرون باشند یا بعضی اوقات رسول خدا در صلح حدیبیه تصمیم به صلح گرفتند اینها تمام افعالی که پیامبر انجام می دهد زیر چتر عصمت است اینجا هم اتفاقی نیفتاده یک جنگی در گرفته لشکر هم آماده است تعدادی آدم های مریض و آدم های بی ایمان و آدم های سست اعتقاد که حالا عرض خواهم کرد اومدند گردن کج کردند و پیامبر هم روی اون حیایی که داشت فرمود عیبی ندارد شما نیایید حالا خدا به پیغمبر می فرماید ما بخشیدیم گرچه معصیت نیست اما این را نادیده گرفتیم اما اگر بهشون اجازه نمی دادی اینها رسوا می شدند لم اذنت لهم چرا اجازه دادی حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ (توبه، 43) بعد خدای تبارک و تعالی در آیۀ بعدی می فرماید ببین راحت بهت بگوییم اینها دین ندارند آقایان من الان می گویم منافق خیلی خطرش جدی است امروز هم ما در کشورمان بیشتر گرفتاری مان مال منافقین است و آمریکا معلوم است شمشیر را از رو بسته می گوید من می خواهم جمهوری اسلامی نباشد اسرائیل معلوم است می گوید من می خواهم این کار را انجام بدهم مشخص است اما منافق کنار گوش نظام نفوذ می کند در دولت و در مجلس و توی قوه و توی وزارت خانه نفوذ می کند و خطرش را ایجاد می کند تو وضع قوانین و لذا بارها رهبر انقلاب خطر منافقین و نفوذی ها را متذکر شدند من مثال می زنم نفوذی چیکار می کند؟ می آید مسجد می سازد و هیئت درست می کند به اسم مذهب بعد هم می آید خدمت پیامبر سلام علیکم می شود لطف بفرمایید مسجد ما را افتتاح کنید کاباره که نیست مرکز فحشا که نیست مسجد است مسجد هم مقدس است رسول خدا می فرماید باشد من بروم تبوک رفتند برگشتند پیامبر وقتی برگشت آیه نازل شد یا رسول الله حواست جمع باشد این مسجد نیست این مرکز ضرر است مسجد ضِرار دستور تخریبش آمد این سه تا آیه همین را می خواست بگوید که در جنگ تبوک افرادی آمدند خدمت پیامبر اجازه گرفتند شرکت نکنند پیامبر هم اجازه بهشون داد علتش هم این بود چون می دانست حضرت اجازه ندهد اینها بفرمایید نه باز هم نمی آیند و اگر بیایند باعث فتنه شوند پیامبر برای خواباندن این نزاع به اینها اجازه داد ولی این آیه دارد به پیغمبر می گوید اگر اجازه نمی دادی بهتر بود بالاخره اینها افشا می شدند و هیچ خطایی و هیچ ذنبی و هیچ گناهی از این آیه برداشت نمی شود که متاسفانه بعضی از تفاسیر مثل تفسیر کشاف و اینها حمل بر معصیت و گناه کردند نه اصل عصمت پیامبر به نص آیات قران موجب خدشه نیست خوب یک نکته دیگر هم من بگویم و ما 45 آیه را موفق شدیم نکاتش را برای شما بگویم باشد در آینده و اون نکته چند تا از ویژگی های منافقین است منافق را چطوری می شود شناخت شاخ و دم که ندارد علامت که ندارد عبدالله بن ابی در رأس منافقین است، اونقدر خیانت کرد و اذیت کرد البته پیامبر با منافقین جنگ نداشته با کفار داشته مثل جنگ احد با یهود داشته مثل جنگ مثلاً بنی نظیر یا خیبر اما رسماً یک جنگی که منافقون جلویش بایستند حضرت هم به عنوان منافق با اینها بجنگد نداشتند و خود خدا هم در قرآن می فرماید بسیاری حالا بسیاری نگوییم مقداری این را دقت کنید این آیه را پیامبر از این کسانی که دور و بر تو هستند منافق هستند حواست جمع باشد ممکن است تو هم اینها را نشناسی یعنی به طور طبیعی خیلی این آیه عجیب است من بخوانم برای شما و من اهل المدینه بعضی از اهالی مدینه مردوا علی النفاق منافق هستند لا تعلمهم ممکن است تو هم نشناسی و پشت سر تو نماز می خوانند البته کار خودشان را هم کردند منافقین لطمه خودشان زدند مسیر را بعد از اسلام تغییر دادند و خیلی لطمه جدی زدند حالا من چند تا از این ویژگی های منافقین را برای شما سریع می شمارم چون فرصتم زیاد نیست.
- منافق اهل خدعه است این را اسمش را می گذارم منافق شناسی نیرنگ می کند یخادعون الله و الذین آمنوا
- دو رو است اذا لقل الذین آمنوا قالوا آمنا وقتی پیش مومنان می آیند می گویند ما مومن هستیم اذا خلوا الا شیاطین پیش منافقین خودشان می روند می گویند ایمان چی است پیغمبر چی است منکر می شوند این ده تا علامت را می توانید باهاش بشناسید منافقین را ده تایش را من می گویم زیاد است.
- دروغ می گویند والله یشهد خدا شهادت می دهد که منافقین کاذب هستند خدا شهادت می دهد
- زبانشان تند است نیش دارند یعنی دائماً دنبال نقد هستند نقد عیبی ندارد دنبال بهانه جویی هستند تیکه می اندازند السنت الهدات یعنی زبان تیز
- ریاکار هستند نماز می خوانند اما یراعون ریا می کنند با کسالت
- اگر خدمتی هم می کنند با کراهت عجیب است نماز با کسالت انفاق با کرامت ممکن است یک وقت دست به جیب کنند اما لا ینفقون الا و هم کارهون، کارهون یعنی کراهت
- ظاهر آراسته ای دارند البته نمی خواهیم بگوییم هر کی ظاهرش آراسته است منافق است، منافق ظاهرش را آراسته می کند و حسابی تیپ و قیافه به گونه ای که اصلا شما می بینیش تعجب می کنید تعجبک اجسامهم من تو یکی از این گروهها دیدم این جمله را فیلم بود یا مطلبی بود که یکی از همین هایی که حالا الان اختلاس کرد و جای پیشانی سجده به پیشانی فرار کرد از کشور خیلی لطمه زد به نظام یک آقایی می گفت یک وقتی ما در وزارت خانه رفتیم نماز ایشان هم صف اول ایستاده بود و سجاده ای انداخته بود و عبایی انداخته بود گفت ببخشید من کارم گیر است نامه را لطف کنید امضا کنید نگاه کرد گفت خودکار اداره جیبم است خودکار شخصی ندارم نامه شخصی بود گفت خودکار اداره جیبم است بگذار بروم دفترم خودکار شخصی ام را بردارم آقا فیلم بازی نکن امضا کن تو با خودکار اداره و شخصی یک چیزی شنیدی امیر المومنین چراغ بیت المال را خاموش کرد بعضی از منافقین اینطور هستند خود امام فرمود حضرت امام فرمود اینها نجف اومدند پیش من اونقدر نهج البلاغه و قرآن خواندند من تعجب کردم آقای مطهری فرموده بود ما تعجب کردیم چرا امام اینها را تأیید نمی کند گفتیم آقا اینها دارند نهج البلاغه و قرآن هی آیه و هی مطالب امام خودشان فرمودند که همین قدر که شما را نفی نمی کنم بلفند شوید بروید اون موقع بهشون می گفتند مجاهدین خلق یادتان می آید در کشور البته معنای این حرف من این نیست که هر آراسته ای و هر کسی که به هر حال اظهار تدین می کند نه اتفاقاً کالای قلابی را شبیه کالای اصلی می کنند یعنی انسانی که اهل رعایت بیت المال است و اهل نماز است و اهل صف اول است این آراسته است منافق خودش را به این چهره در می آورد قرآن می گوید گولش را نخورید تعجبک اجسامهم.
- ادعای اصلاح می کنند اما فساد می کنند این خیلی عجیب است وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ (بقره، 11) فساد نکنید کارهایی که شما می کنید روشن است اینها فساد است می گویند نه قالوا انما نحن مصلحون اسم فساد را اصلاح می گذارند.
- قرآن می فرماید تشویق می کنند مردم را این خیلی عجیب است به کارهای زشت امر می کنند یأمرون بالمنکر باید چی باشد؟ باید ینهون عن المنکر باشد و نکته ی پایانی و دهم قرآن کریم می فرماید این ها هدفشان نابودی اسلام است و لذا موضع ثابت ندارند مذبذبین بین گاهی این ور می روند و گاهی اون ور می روند هر طرف که به نفعشان باشد خطر منافق خطر جدی است پایان پذیر هم نیست امروز هم در جامعه ما با این خطر مواجه هستیم فقط باید مسئولین و بزرگان علما و شخصیت ها حواسشان جمع باشد منافق مثل کافر شمشیر از رو نمی کشد منافق با دست مخملی می آید اما زیرش دست چدنی است منافق با ظاهر آراسته می آید اما باطنش ریب و تزلزل است به فضل الهی 45 آیه از سوره توبه را امسال موفق شدیم در این محضر شریف خدمت شما تفسیر که نه من جسارت نمی کنم من تفسیر گو نیستم تبیین روشن یک معنای ظاهری از آیات داشته باشیم از همه ی فضلا و بزرگانی که گاهی نقطه نظراتی اظهار کردند تشکر می کنیم خدمت خودشان هم عرض کردیم که این در این آیات تفسیر تبلیغی و مردمی است یعنی یک چیزی که به درد عموم بخورد اینی که حالا اینجا مثلا این حرف باید اینطور باشد و تجزیه اش چی است و ترکیبش چی است و وجوهش چی است نکات دقیقی که در تفاسیر آمده را اینجا مطرح نکردیم چون خدا حفظ کند حاج آقای قرائتی را می فرمودند قرآن می فرماید من آسان هستم یسرناه آسان ما هم باید برای قرآن که برای خواص نازل نشده می فرماید شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن هدیً للناس لذا اگر یک تفسیر سنگین و لغت یابی و ریشه یابی و تجزیه ترکیبی با همه اقوال بخواهد اینجا بیان شود اون می شود تفسیر آیت الله العظمی جواید آملی حفظه الله که هشتاد جلد تصنیف منتشر شده اون تفسیر الحمدلله شیعه دارد افتخار هم می کند بنده هم دیده ام همه این تفاسیر را می دیدیم اما تبدیل این آیات به یک بیان ساده مد نظر ما بوده که امیدواریم این امر تحقق پیدا کرده باشد خدایا عاقبت مان را ختم به خیر بفرما السلام علیک یا ابا الحسن یا علی ابن موسی ایها الرضا یابن رسول الله.
1404-01-10 Rafiei
اعوذو بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ملایی: سلام و درود محضر شما نمازگزاران و زائران و مجاوران و روزه داران و هموطنان عزیزم در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها آقایان و بانوان و سلام محضر یکایک شما بینندگان عزیز و ارجمند سیمای جمهوری اسلامی ایران شبکه نور و شبکه سه سیما برنامه سمت خدا الهی که قبول باشد طاعات و عبادات تان و نماز و روزه تون و قبل از اینکه وارد برنامه بشویم می خواهم یک دعوتی کنم از کسانی که دوست دارید این روزهای در واقع گرامی و ارزشمند در قربانی ماهانه برنامه سمت خدا که برکاتش به محضر مستمندان و مستحقان می رسد انشاالله به همت رفقای من در سمت خدا و موسسه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها اگر می خواهید مشارکت بکنید عدد 14 را به 20000303 پیامک کنید صدقات تان هم در این ساعات نورانی ماه رمضان می توانید نیت کنید برای این کار بسیار بسیار ارزشمند خیلی ممنون و متشکرم و اما حاج آقای رفیعی سلام علیکم آقا ارادتمند هستیم قبول باشد انشاالله
حجت الاسلام رفیعی: عرض سلام خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز و زائران گرامی و پیشاپیش تبریک عید سعید فطر
ملایی: خدمت حضرتعالی هم انشاالله حاج آقا در خدمت هستیم
حجت الاسلام رفیعی: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلات و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد (صلوات)
و علی آله الطبین الطاهرین المنتجبین الهدات المهدیین سیما بقیۀ الله فی الارضیین و لعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین
اللهم کن لولیک الحجۀ ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعۀ و فی کل ساعه ولیاً و حافظا و قاعداً و ناصرا و دلیلاً و عیناه حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
در روزهای پایانی و ساعات و لحظات آخرین ماه مبارک رمضان قرار داریم ماه برکت و ماه خیر و ماه رحمت ماهی که عمر ما ازش عبور کرد ماه از ما عبور نکرد ماه سر جایش است سالها بوده و سالها هم خواهد بود اما عملاً فرصت های ما در این ماه رو به پایان است انشاء الله خداوند همه مون ببخشد و بیامرزد و عزیزانی که مخصوصاً زائر به این حرم آمدند بینندگان عزیزی که این برنامه را دنبال می کنند انشاء الله حاجاتشان برآورده به خیر باشد ما امروز بحث سوره توبه را به پایانی می رسانیم چون فردا یک مقداری راجع به عید فطر صحبت کنیم عزیزانی که بودند از ابتدا می دانند ما امسال تفسیر سوره توبه را انتخاب کردیم به خاطر نکات بسیار مهمی که در این سوره هست از جمله حوادث جنگ تبوک که جنگ مهمی بوده و نکات زیادی دارد تقریبا تا 44 الی 45 آیه اش را توانستیم خدمت شما بگوییم بقیه اش هم ببینیم عمر چقدر کفاف می دهد و فرصتی می شود و نمی شود امروز آیۀ 43 و 44 و 45 را مورد بحث قرار می دهیم
ملایی: حاج آقا فکر می کنم 42 را هم باید بگوییم
حجت الاسلام رفیعی: بله آیه 43 تا 45 را عرض می کنیم و بحث را جمع می کنیم یک اشاره ای کنم چون بعضی عزیزان ممکن است امروز به جمع ما پیوسته باشند به پیامبر اکرم خبر دادند از طرف روم شرقی بنا دارند به مدینه حمله کنند 40 هزار نیرو آماده کردند و همینطور هم بود رسول خدا فرمودند ما نمی نشینیم اینها بیایند مدینه خوب اگر هم می آمدند خطر جدی بود چند هزار آدم مسلح حضرت فرمودند ما می رویم سر مرز فاصله مدینه تا مرز تبوک که امروز تبوک یکی از استان های عربستان است آخرین استان است استان مرزی است حضرت فرمودند ما می رویم اونجا خوب 610 کیلومتر راه خیلی است تابستان و گرما اون هم مسلمان هایی که یا پیاده هستند و یا مرکب ساده ای دارند خیلی ها اومدند چند هزار نیرو جمع شد بعضی ها هم نیامدند که آیه 42 که شما اشاره کردید قرآن می فرماید بعضی ها می گفتند اگر عرضاً غریبا یعنی یک منفعت نزدیکی باشد یا سفراً قاصدا یک سفر آسانی باشد ما می آییم کوتاه باشد ما می آییم اما اینجا وعدت علیهم الشقه این همه راه بعضی ها هم نیامدند خوب حضرت رفتند و برگشتند و جنگی هم در نگرفت اونها عقب نشینی کردند درواقع البته سفر با برکتی بود در مسیر پیغمبر به هر منزل و هر قریه و هر منطقه ای که وارد می شد اسلام را معرفی می کرد و بعضی ها مسلمان می شدند و قرارداد می بست این آیاتی که الان داریم می خوانیم بعد از جنگ تبوک نازل شده و دارد تحلیل می کند حوادث جنگ تبوک را خوب دقت بفرمایید چون آیه ای که امروز بحث می کنیم یک مقداری چالشی است از جمله کسانی که نیامدند در جنگ تبوک بعضی از منافقین بودند که منافقین همیشه مسئله ساز بودند حالا کفار تکلیف شان معلوم است مقابل آدم هستند و آدم باهاشون می جنگد ولی منافق واقعا پیچیده است و اسمش هم رویش است دو رو است این منافقین بعضی هایشان آمدند خدمت پیامبر گفتند به ما اجازه بده ما در این جنگ شرکت نکنیم خواهش می کنم دقت کنید که من بتوانم آیه را معنا کنم خوب بهانه هایی هم آوردند مثلاً بعضی هایشان گفتند خانه هایمان در خطر است و بعضی گفتند زن و بچه مون تنها است و بعضی گفتند ما توانش را نداریم و حتی قرآن می گوید بعضی ها گفتند ما می ترسیم اونجا گول دخترهای رومی را بخوریم و بیاییم اونجا دچار آسیب شویم و منحرف شویم بالاخره رسول خدا لشکرش آماده شد تا 40 الی 50 هزار نوشته اند نیرو جمع کرد و رفت به بعضی از اینها اجازه داد این آیه به پیغمبر گرامی اسلام می فرماید چرا اجازه دادی؟ می گذاشتی اینها افشا شوند چون اینها اگر پیغمبر هم بهشون اجازه نمی داد نمی آمدند اگر هم می آمدند باعث دردسر بودند فتنه ایجاد می کردند مفسرین تو معنای این آیه گیر کردند که آیا پیامبر خطایی مرتکب شده که خدا اینطور می گوید العیاذ بالله گناهی بوده اشتباهی بوده خیلی این ور و اون ور زدند شاید بهترین تفسیر را در این قسمت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه دارد و الا بعضی از مفسران مخصوصا در اهل سنت خوب نتوانسته اند این را معنا کنند حتی خواستند یک خطایی به پیغمبر نسبت بدهند که حالا من توضیح می دهم من آیه را بخوانم افی الله عنک خدا از تو گذشت آقایان می گویند یک اشتباهی لابد بوده که خدا تو را گذشت عفو جایی است که آدم یک اشتباهی می کند افی الله عنک پیغمبر خدا از تو گذشت اما لم أذنت لهم چرا اجازه دادی به این منافقین حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ (توبه، 43) اگر اجازه نمی دادی صادق از کاذب معلوم می شد و دروغگو از راستگو معلوم می شد معلوم می شد که اینها نمی آیند و خیانت می کنند خوب بود بگذاری تکلیف اینها روشن شود این آیه چی می خواهد بگوید برادران عزیز و خواهران گرامی سه چهار تا نکته می گویم نتیجه بگیرید.
نکته اول، به اعتقاد ما رسول خدا معصوم است از گناه و از خطا و حتی از ترک اولا پیامبر عصمت محض دارد به اذن و به قدرت و به عنایت الهی اگر نداشت خدا نمی فرمود هر چی این پیغمبر می گوید بگویید چشم وقتی شما به یکی می گویید هر چی این آقا می گوید بگویید چشم یعنی این صد درصد مصون از خطاست آیه اش هم این است ان کنتم تحبون الله اگر خدا را دوست دارید فاتبعونی از من پیامبر تبعیت کنید و آیات زیادی داریم می فرماید من یطع الرسول هر که از این پیغمبر اطاعت کند فقط اطاع الله از خدا اطاعت کرده آیه معروف اطیعوا الله و اطیعوا الرسول اینها کنار هم که می چینیم خدشه ای در این اصل نیست که پیامبر خدا هیچ ذنبی در زندگی اش نیست معصوم است قبل از بعثت و بعد از بعثت خوب حالا این را بگذارید کنار سه بار در این قرآن به پیغمبر گناه نسبت داده شده دو جایش می گوید و استغفر لذنبک برای گناهت طلب مغفرت کن این دو جا که حل است چون ما در دعای کمیل هم می خوانیم امر المومنین مگر نمی گوید کل ذنبٍ أذنبته خدایا گناهانی که من کردم اللهم اغفر لی خودش را دارد می گوید اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تهتک الاثم شما امام سجاد نگاه کنید مناجات تائبین دارد چقدر اظهار گناه می کند توی دعاهایش لذا این است که خدا می فرماید و استغفر لذنبک معنایش این نیست که ایشان خطا و گناهی داشته نه به پیغمبر گاهی می گفتند شما چرا استغفار می کنید شما که معصوم هستید می فرمود دلم با استغفار زنگارش می رود روشن می شود یا گاهی به امیر المومنین بعضی ها می گفتند شما چرا می گویی اهدنا الصراط المستقیم ما بگوییم حق داریم شما خود صراط مستقیم هستی علیٌ الصراط المستقیم در روایات داریم ائمه ما از صراط می فرمود من تو صراط مستقیم هستم می خواهم بمانم یک وقت خدایی نکرده لذا خدا رحمت کند مرحوم سید مرتضی را کتابی نوشته تنبیه الانبیا و الائمه تنزیه الانبیا و الائمه امام معصوم است و پیامبر معصوم است نبی اکرم معصوم است این اظهار گناهانی که اینها می کنند یا آموزش به ماست یاد بگیرید اینطوری بگویید اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تهتک الاعصم اللهم اغفرلی الذنوب التنزل النغمتَحْبِسُ الدُّعَاءَ
یا اینکه نه این استغفار برای ما طلب مغفرت است برای اونها رشد است تعالی است خوب این سه جای قرآن به پیامبر ذنب نسبت داده شده دو جایش را عرض کردم یکی اش که یک خورده چالشی است و خیلی مورد بحث است سوره فتح است انا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر پیغمبر تو صلح حدیبیه تو پیروز شدی فتح پیدا شد خدا گناهان گذشته ی تو را و آینده را بخشید گناهان قدیمی و گناهان جدی را بخشید صریح است دیگر لیغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر اتفاقا توی یک جلسه ای مأمون همین سوال را از امام رضا پرسید گفت آقا من یک سوالی دارم از شما آقا فرمودند بفرمایید مگر شما نمی گویید پیغمبر معصوم است آقا فرمودند چرا پس این آیه چی می گوید؟ گناهان ما تقدم و ما تأخر پیغمبر را ما بخشیدیم خدا می بخشد آقا فرمودند که گناه ذنب حالا من نقل به معنا می کنم ذنب حتما به معنای معصیت که نیست فرمودند رسول خدا از نظر مشرکین گنهکار بود چرا؟ چون بت های اینها را شکسته بود شکستن بت را اینها گناه می دانستند چون با شرک مبارزه کرده بود و جلوی عقاید باطل اینها را گرفته بود جلوی دختر زنده به گور کردن اینها را گرفته بود لذا پیغمبر از نظر اینها گنهکار بود خدا می فرماید ما با این صلح حدیبیه با این فتح این گناهانی که به نظر اونها گناه بود و الا تو که معصیت نمی کنی بخشیدیم یعنی دیگر اونها هم متوجه شدند تو حقی حتی خود اینها در فتح مکه ایمان آوردند خیلی هایشان این جواب را امام رضا به مأمون داد آقایان عزیز و خواهران گرامی این آیه ای که امروز ما بحث می کنیم من خدمت شما عرض کنم رسول خدا خیلی مأخوذ به حیا بوده گاهی جاها از حق خودش می گذشت چون واقعا حالا ایشان در درجه بالایی از حیا بود و ملاحظه مردم را خیلی می کرد من یک نمونه خدمت شما بگویم آمدند خانه پیغمبر میهمانی غذایشان را خوردند بیکار بودند و نشستند به صحبت کردن حالا پیغمبر هم می خواهد عبادت کند و استراحت کند کار دارد حضرت رویش نمی شد به اینها بگوید بلند شوید بروید رویش نمی شد آیه نازل شد فرمود فیستحی منکم پیغمبر حیا می کند به شما بگوید ولی والله لایستحیی خدا حیا نمی کند از این بلند شوید بروید وقتی غذایتان را خوردید فانتشروا من از شما سوال می کنم یک چیزی که پیغمبر نتوانست بگوید ولی خدا بیان کرد و اون چی بود؟ این است که آقایان غذایتان را خوردید تشریف ببرید من کار دارم و عبادت دارم خود خدا در قرآن می گوید سوره احزاب است دیگر می فرماید و یستحیی منکم پیغمبر حیا می کند رویش نمی شود به شما بگوید بلند شوید بروید ولی من خدا والله لا یستحیی من الحق من حیا ندارم از حق گویی وقتی غذایتان را خوردید بلند شوید خدا اینجا اومد به کمک پیغمبر این آیه که می خوانیم همین است اینها اومدند پیش پیغمبر گردن کج کردند یا رسول الله ما سختمان است و زن و بچه مون تنها هستند منافق بودند اگر اجازه بدهید ما معاف باشیم پیغمبر فرمودند اشکالی ندارد باشه من به شما بگویم اجازه دادن به عدم شرکت در جنگ را خدا به پیغمبر رسماً اعلام کرده من آیه اش را برایتان بخوانم سوره مبارکه نور آیه 62 فرمود فأذن لمن شئت منهم اگر بعضی ها اومدند گفتند ما را معاف کن و ما در جنگ نمی توانیم شرکت کنیم بهشون اجازه بده پیغمبر به این منافقین اجازه داده اینها در جنگ نیامدند اگر اجازه نمی داد نمی آمدند و اگر می آمدند فتنه ایجاد می کردند خدا کأنه دارد مثل همان قصه غذا که می گویم می فرماید خوب تو ملاحظه کردی و بهشون گفتی و اشکالی هم ندارد حرام هم مرتکب نشدی و معصیت و ترک اولی هم نیست اما اگر اینها را بهشون اجازه نمی دادی موجب می شد رسوا بشوند یک حقیقتی را دارد بیان می کند افی الله عنک خدا تو را عفو کرد لم أذنت لهم این إذن پیغمبر اولا حضرت اجازه داشته آیه اش را خواندم ثانیا خطایی صورت نگرفته پیغمبر یک شخصیتی است غیر از وحی خودش هم یک جایگاهی دارد خود پیامبر گاهی عزل می کرده و نصب می کرده و تصمیم می گرفته همه کارهایی که پیغمبر انجام می داده وحی نمی شد در احد اینها رفتند جنگیدند شکست خوردند بعضی ها گفتند داخل مدینه و حضرت فرمودند تصمیم گرفتند بیرون باشند یا بعضی اوقات رسول خدا در صلح حدیبیه تصمیم به صلح گرفتند اینها تمام افعالی که پیامبر انجام می دهد زیر چتر عصمت است اینجا هم اتفاقی نیفتاده یک جنگی در گرفته لشکر هم آماده است تعدادی آدم های مریض و آدم های بی ایمان و آدم های سست اعتقاد که حالا عرض خواهم کرد اومدند گردن کج کردند و پیامبر هم روی اون حیایی که داشت فرمود عیبی ندارد شما نیایید حالا خدا به پیغمبر می فرماید ما بخشیدیم گرچه معصیت نیست اما این را نادیده گرفتیم اما اگر بهشون اجازه نمی دادی اینها رسوا می شدند لم اذنت لهم چرا اجازه دادی حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ (توبه، 43) بعد خدای تبارک و تعالی در آیۀ بعدی می فرماید ببین راحت بهت بگوییم اینها دین ندارند آقایان من الان می گویم منافق خیلی خطرش جدی است امروز هم ما در کشورمان بیشتر گرفتاری مان مال منافقین است و آمریکا معلوم است شمشیر را از رو بسته می گوید من می خواهم جمهوری اسلامی نباشد اسرائیل معلوم است می گوید من می خواهم این کار را انجام بدهم مشخص است اما منافق کنار گوش نظام نفوذ می کند در دولت و در مجلس و توی قوه و توی وزارت خانه نفوذ می کند و خطرش را ایجاد می کند تو وضع قوانین و لذا بارها رهبر انقلاب خطر منافقین و نفوذی ها را متذکر شدند من مثال می زنم نفوذی چیکار می کند؟ می آید مسجد می سازد و هیئت درست می کند به اسم مذهب بعد هم می آید خدمت پیامبر سلام علیکم می شود لطف بفرمایید مسجد ما را افتتاح کنید کاباره که نیست مرکز فحشا که نیست مسجد است مسجد هم مقدس است رسول خدا می فرماید باشد من بروم تبوک رفتند برگشتند پیامبر وقتی برگشت آیه نازل شد یا رسول الله حواست جمع باشد این مسجد نیست این مرکز ضرر است مسجد ضِرار دستور تخریبش آمد این سه تا آیه همین را می خواست بگوید که در جنگ تبوک افرادی آمدند خدمت پیامبر اجازه گرفتند شرکت نکنند پیامبر هم اجازه بهشون داد علتش هم این بود چون می دانست حضرت اجازه ندهد اینها بفرمایید نه باز هم نمی آیند و اگر بیایند باعث فتنه شوند پیامبر برای خواباندن این نزاع به اینها اجازه داد ولی این آیه دارد به پیغمبر می گوید اگر اجازه نمی دادی بهتر بود بالاخره اینها افشا می شدند و هیچ خطایی و هیچ ذنبی و هیچ گناهی از این آیه برداشت نمی شود که متاسفانه بعضی از تفاسیر مثل تفسیر کشاف و اینها حمل بر معصیت و گناه کردند نه اصل عصمت پیامبر به نص آیات قران موجب خدشه نیست خوب یک نکته دیگر هم من بگویم و ما 45 آیه را موفق شدیم نکاتش را برای شما بگویم باشد در آینده و اون نکته چند تا از ویژگی های منافقین است منافق را چطوری می شود شناخت شاخ و دم که ندارد علامت که ندارد عبدالله بن ابی در رأس منافقین است، اونقدر خیانت کرد و اذیت کرد البته پیامبر با منافقین جنگ نداشته با کفار داشته مثل جنگ احد با یهود داشته مثل جنگ مثلاً بنی نظیر یا خیبر اما رسماً یک جنگی که منافقون جلویش بایستند حضرت هم به عنوان منافق با اینها بجنگد نداشتند و خود خدا هم در قرآن می فرماید بسیاری حالا بسیاری نگوییم مقداری این را دقت کنید این آیه را پیامبر از این کسانی که دور و بر تو هستند منافق هستند حواست جمع باشد ممکن است تو هم اینها را نشناسی یعنی به طور طبیعی خیلی این آیه عجیب است من بخوانم برای شما و من اهل المدینه بعضی از اهالی مدینه مردوا علی النفاق منافق هستند لا تعلمهم ممکن است تو هم نشناسی و پشت سر تو نماز می خوانند البته کار خودشان را هم کردند منافقین لطمه خودشان زدند مسیر را بعد از اسلام تغییر دادند و خیلی لطمه جدی زدند حالا من چند تا از این ویژگی های منافقین را برای شما سریع می شمارم چون فرصتم زیاد نیست.
- منافق اهل خدعه است این را اسمش را می گذارم منافق شناسی نیرنگ می کند یخادعون الله و الذین آمنوا
- دو رو است اذا لقل الذین آمنوا قالوا آمنا وقتی پیش مومنان می آیند می گویند ما مومن هستیم اذا خلوا الا شیاطین پیش منافقین خودشان می روند می گویند ایمان چی است پیغمبر چی است منکر می شوند این ده تا علامت را می توانید باهاش بشناسید منافقین را ده تایش را من می گویم زیاد است.
- دروغ می گویند والله یشهد خدا شهادت می دهد که منافقین کاذب هستند خدا شهادت می دهد
- زبانشان تند است نیش دارند یعنی دائماً دنبال نقد هستند نقد عیبی ندارد دنبال بهانه جویی هستند تیکه می اندازند السنت الهدات یعنی زبان تیز
- ریاکار هستند نماز می خوانند اما یراعون ریا می کنند با کسالت
- اگر خدمتی هم می کنند با کراهت عجیب است نماز با کسالت انفاق با کرامت ممکن است یک وقت دست به جیب کنند اما لا ینفقون الا و هم کارهون، کارهون یعنی کراهت
- ظاهر آراسته ای دارند البته نمی خواهیم بگوییم هر کی ظاهرش آراسته است منافق است، منافق ظاهرش را آراسته می کند و حسابی تیپ و قیافه به گونه ای که اصلا شما می بینیش تعجب می کنید تعجبک اجسامهم من تو یکی از این گروهها دیدم این جمله را فیلم بود یا مطلبی بود که یکی از همین هایی که حالا الان اختلاس کرد و جای پیشانی سجده به پیشانی فرار کرد از کشور خیلی لطمه زد به نظام یک آقایی می گفت یک وقتی ما در وزارت خانه رفتیم نماز ایشان هم صف اول ایستاده بود و سجاده ای انداخته بود و عبایی انداخته بود گفت ببخشید من کارم گیر است نامه را لطف کنید امضا کنید نگاه کرد گفت خودکار اداره جیبم است خودکار شخصی ندارم نامه شخصی بود گفت خودکار اداره جیبم است بگذار بروم دفترم خودکار شخصی ام را بردارم آقا فیلم بازی نکن امضا کن تو با خودکار اداره و شخصی یک چیزی شنیدی امیر المومنین چراغ بیت المال را خاموش کرد بعضی از منافقین اینطور هستند خود امام فرمود حضرت امام فرمود اینها نجف اومدند پیش من اونقدر نهج البلاغه و قرآن خواندند من تعجب کردم آقای مطهری فرموده بود ما تعجب کردیم چرا امام اینها را تأیید نمی کند گفتیم آقا اینها دارند نهج البلاغه و قرآن هی آیه و هی مطالب امام خودشان فرمودند که همین قدر که شما را نفی نمی کنم بلفند شوید بروید اون موقع بهشون می گفتند مجاهدین خلق یادتان می آید در کشور البته معنای این حرف من این نیست که هر آراسته ای و هر کسی که به هر حال اظهار تدین می کند نه اتفاقاً کالای قلابی را شبیه کالای اصلی می کنند یعنی انسانی که اهل رعایت بیت المال است و اهل نماز است و اهل صف اول است این آراسته است منافق خودش را به این چهره در می آورد قرآن می گوید گولش را نخورید تعجبک اجسامهم.
- ادعای اصلاح می کنند اما فساد می کنند این خیلی عجیب است وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ (بقره، 11) فساد نکنید کارهایی که شما می کنید روشن است اینها فساد است می گویند نه قالوا انما نحن مصلحون اسم فساد را اصلاح می گذارند.
- قرآن می فرماید تشویق می کنند مردم را این خیلی عجیب است به کارهای زشت امر می کنند یأمرون بالمنکر باید چی باشد؟ باید ینهون عن المنکر باشد و نکته ی پایانی و دهم قرآن کریم می فرماید این ها هدفشان نابودی اسلام است و لذا موضع ثابت ندارند مذبذبین بین گاهی این ور می روند و گاهی اون ور می روند هر طرف که به نفعشان باشد خطر منافق خطر جدی است پایان پذیر هم نیست امروز هم در جامعه ما با این خطر مواجه هستیم فقط باید مسئولین و بزرگان علما و شخصیت ها حواسشان جمع باشد منافق مثل کافر شمشیر از رو نمی کشد منافق با دست مخملی می آید اما زیرش دست چدنی است منافق با ظاهر آراسته می آید اما باطنش ریب و تزلزل است به فضل الهی 45 آیه از سوره توبه را امسال موفق شدیم در این محضر شریف خدمت شما تفسیر که نه من جسارت نمی کنم من تفسیر گو نیستم تبیین روشن یک معنای ظاهری از آیات داشته باشیم از همه ی فضلا و بزرگانی که گاهی نقطه نظراتی اظهار کردند تشکر می کنیم خدمت خودشان هم عرض کردیم که این در این آیات تفسیر تبلیغی و مردمی است یعنی یک چیزی که به درد عموم بخورد اینی که حالا اینجا مثلا این حرف باید اینطور باشد و تجزیه اش چی است و ترکیبش چی است و وجوهش چی است نکات دقیقی که در تفاسیر آمده را اینجا مطرح نکردیم چون خدا حفظ کند حاج آقای قرائتی را می فرمودند قرآن می فرماید من آسان هستم یسرناه آسان ما هم باید برای قرآن که برای خواص نازل نشده می فرماید شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن هدیً للناس لذا اگر یک تفسیر سنگین و لغت یابی و ریشه یابی و تجزیه ترکیبی با همه اقوال بخواهد اینجا بیان شود اون می شود تفسیر آیت الله العظمی جواید آملی حفظه الله که هشتاد جلد تصنیف منتشر شده اون تفسیر الحمدلله شیعه دارد افتخار هم می کند بنده هم دیده ام همه این تفاسیر را می دیدیم اما تبدیل این آیات به یک بیان ساده مد نظر ما بوده که امیدواریم این امر تحقق پیدا کرده باشد خدایا عاقبت مان را ختم به خیر بفرما السلام علیک یا ابا الحسن یا علی ابن موسی ایها الرضا یابن رسول الله.