اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

بسم الله الرحمن الرحیم ملایی: «اللهم صل علی محمد و آل محمّد و عجل فرجهم السلام علیک یا ابا الحسن یا امیرالمومنین یا علی بن ابیطالب و رحمة الله و برکاته» سلام و درود عرض می ‌کنم محضر شما زائران و نمازگزاران در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها و شما بینندگان عزیز و ارجمند سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه سمت خدا، شبکه ۳ سیما و تسلیت عرض می ‌کنم شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام را خدمت همتون الهی که زیر سایه نگاه مرتضی علی علیه السلام عاقبت بخیر باشید. و باشیم. جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای رفیعی و برای امروز دوباره محضر ایشان دقایقی الحمدلله توفیق حضور داریم. سلام عرض می‌ کنم حاج آقای رفیعی آرزوی قبولی طاعات و عبادات و عرض تسلیت.

معرفی برنامه

بسم الله الرحمن الرحیم.

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم. الحمدلله الذی جعل الحمد مفتاحاً لذکره و سببا للمزید من فضله و دلیلاً علی آلائه و عظمته ثم الصلاة وسلام علی حبیبه و خیرته، القاسم المصطفی محمّد اللهم صل علی محمد و آل محمد، و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین لاسیما بقی الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین.

دعای سلامتی امام زمان: «اللهم کل لول الحجت بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساة و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قاعده و ناصرا و دلی وعینا حتی تسضک طوعا و تمتعه فیها طویلا»

سه مطلب رو من امروز به مناسبت شهادت امیرالمومنین علیه السلام محضر شما عزیزان تقدیم می‌ کنم.

مطلب اول: معرفی امیرالمؤمنین چند جمله‌ای از زبان خودشان. البته کتاب‌هایی نوشته شده علی علیه ‌السلام زبان علی علیه السلام خود نهج البلاغه بخش ‌هاییش کلماتیه که امیرالمومنین درباره خودش فرموده من یه تیکشو عرض می‌ کنم. این مطلب اول؛ در میان جملاتی که در نهج البلاغه حضرت از درباره خودشون فرمودند یکیش خطبه قاصعه است خطبه قاصعه از خطبه‌های آخر عمر امیرالمؤمنینه تقریباً دیگه سال چهل، سی و نه، (۴٠،۳۹) سوار بر شتر ماده‌ ای شدن آمدند در بین مردم کوفه و این خطبه طولانی طولانی‌ترین خطبه نهج البلاغه است یعنی در میان تمام خطبه‌های نهج البلاغه این از همه طولانی ‌تره این خطبه رو ایراد کردن خیلی مطالب مهمی در این خطبه فرمودند درباره تعصب، تکبر، صفات رذیله اتفاقاتی که افتاده درد و دل کردن حالا قاصعه هم یه معناش همین هست. یعنی کوبنده خطبه‌ای رسا قوی از امیرالمومنین در یه بخشی از این خطبه حضرت خود شما معرفی کرد و ارتباطشو با رسول خدا من چند تاشو عرض می ‌کنم. فرمود: قد علمتم موضعی من رسول الله شما می ‌دانید من جایگاهم پیش پیغمبر چیه و من چقدر با پیامبر نزدیک بودم. بالغرابه الغریبه اولاً فامیلم پسر عمه پیغمبر هست. پسر در واقع داماد پیامبر هست. این یکی خویشاوندی و المزل الخصیصه غیر از فامیلی یه جایگاه ویژه‌ای هم من پیش رسول خدا دارم. فرمود: من خیلی کوچیک بودم که اومدم تو خانه اینا ابوطالب علیه‌السلام حضرت امیر رو در همون کودکی داد به خدیجه کبری و رسول خدا که هنوز پیامبر مبعوث نشده بود. هنوز حدود ۱۰ سال قبل از رسالت پیغمبر حضرت می‌ فرماید من انقدر کوچیک بودم، که وضعنی فی هجره و انا ولید پیغمبر منو رو زانوش می ‌نشاند. و غذا دهن من می گذاشت. یضمنی الی سره، مثل پدری که بچه ‌شو تو آغوش می‌ گیرد، منو به سینه‌ اش می ‌چسباند و نوازش می ‌کرد. اینها کودکی امیرالمؤمنین هست.

و یکنفنی فی فراشه شب که می ‌خواستم بخوابم منو کنار خودش تو بستر می ‌خواباند. و عرض کردم مثل یه فرزند من را بزرگ کرد. بعد فرمود: منم هرچه او می ‌گفت: تبعیت می ‌کردم.

 ولقد کنتو اتبعه اتباع الفصیل اثر ام فصیل به بچه شتر می گویند، منتها بچه شتری که تازه از شیر می‌ گیرنش وقتی این بچه رو بچه شتر رو از شیر می ‌گیرند. این خیلی دنبال مادرش می رود. هر کجا میره هم به هوای شیر هم به اون علاقه فرزند و مادری اگه مادرش بنشینه این بچه شترم می ‌نشیند. اگر راه برود، راه می رود. سمت چپ برود. هرجوری شتر ماده حرکت کند. فصیل یعنی بچه شتری که از شیر گرفتن تبعیت می ‌کند. از مادر، حضرت فرمود: من مثل یک همچین صحنه ‌ای دنبال پیغمبر بودم. لقد کنتو اتبعه فرمود: تبعیت می ‌کردم اتباع الفصیل اثر امه، پیرو مادرش هست.

بعد فرمود: رسول خدا هر روز به من یه چیز جدیدی یاد می ‌داد. من هم عمل می ‌کردم. روزانه من در کلاس ایشان شرکت می‌ کردم. یرفع لی فی کل یوم من اخلاقِ علما، این هم یه مسئله تربیتی است، که وقتی کسی می‌ خواهد کار تربیتی انجام بدهد. به تدریج من هر روز یک صفت پیغمبر تو زندگی عَلَم می ‌شد. و به اون اقتدا می‌کردم. و اما وقتی مبعوث شد به رسالت که حضرت علی ۱۰ سالشون بود. فرمودند: لقد کان یجاور فی کل سنه به حرا، پیغمبر سالی یک ماه می ‌رفت غار حرا گاهی هم کوتاه می ‌رفت. ولی سال یک ماه گاهی آنجا می‌ ماند. می‌ فرماید: در این ایام من هم همراهش بودم. اون شبی که پیامبر، پیامبر شد که شب ۲۷ رجب بود. اقرأ بسم ربک الذی خلق لا یرا اینو نگفتم من با پیغمبر می‌ رفتم، من ایشان را می ‌دیدم. اما ولایراهُ غیری کس دیگه ‌ای همراه ما نبود. ما دو نفری بودیم، اون شبی که پیغمبر مبعوث شد. ارا نورالوحی من نور وحی رو دیدم. و رساله، اشمریح النبو من نبوت را استشمام کردم. لذا ایشان اولین کسیه که وقتی پیامبر جبرئیل براش نازل شد به پیامبر ایمان آورد گرچه قبلشم موحد بود.

کنت نوراً فی الاصب الشامخه و الارحام المطهره بعد فرمودند: این جالبه من اون شب در ۱۰ سالگی تو غار حرا وقتی پیامبر مبعوث شد. صدای ناله شیطان و شنیدم. به پیامبر عرض کردم این صدا چیه؟ فرمودند: این صدای ناامیدی شیطان هست؛ دیگه حالا که من مبعوث شدم، شیطان باید بساطشو جمع کند. «لقد سمعتو رنت الشیطان حین نزل الوحی» خب این امیرالمومنین هست. من فقط یه فرازی از خطبه قاصعه را خدمت شما خواندم. ببینید: جایگاه این شخصیت کجاست!

مطلب دوم: رو از زبان یکی از یاران امیرالمؤمنین می گویم. شاید کمتر شنیده باشند. عزیزان این فراز رو، خانمی ات در مکه در هجون زندگی می ‌کرد. هجون همین جاییست که الان بین ما ایرانی‌ها معروفه به قبرستان ابیطالب قبر خدیجه کبری اونجاست. و معروف به هر حال فاصله‌ ای تا مسجدالحرام ندارد. این منطقه رو بهش می گوین هجون الانم کسایی که مکه رفتن دیدن تو تابلوها نوشته است. این زن زنی ا‌ست به نام دارمیه هجونیه زنی بود: از یاران امیرالمؤمنین، از علاقه‌ مندان به امیرالمؤمنین، با فضیلت، با فصاحت، محدثه و یک شخصیتیست که به هر حال در مکه می‌ شناختنش خب سنی ازش گذشته بود. دیگه امیرالمومنین شهید شده بود و اینکه دارم می گویم مال بعد از شهادت امیرالمومنین و شاید بعد از شهادت امام حسن و اینهاست یک سالی معاویه حج آمد. گفت: من دلم می ‌خواهد این زنو ببینم؛ این کیست؟ که انقدر از علی دم می‌ زند. و شنیدم علیه ما صحبت می ‌کند. حالا من همینجا عرض کنم، محققین جوانان عزیز کسایی که اهل تحقیق هستند. واقعاً تاریخ را ببینید: نمی ‌شود، با یه فیلم و سریال چهره باطل و غلط یک کسی را درست کرد. بازسازی کرد. شما اگر یک دور تاریخ امویان را بخوانید. ابوسفیان فرزندش معاویه تاریخ جنگ صفین، شهادت مالک اشتر و عمر بن حمق و حجر بن عدی، اتفاقاتی که در صفین افتاده است. کارهایی که در القارات یعنی حمله به مراکز و شهرها صورت گرفته است. تحریف ‌ها، صف‌ ها، خیلی واقعاً یک دور کسی این چهل سال دوران حالا بیست سالش اُستاندار بود. بیست سال خلیفه معاویه این چهل سال مرور کند.

مخصوصاً اون دوران بعد از صلح با امام حسن را می ‌بیند. که چه جنایاتی! چه تحریف‌ هایی! چه بدعت‌ هایی! گذاشته شده است. اینها را باید جوان ‌ها مطالعه کنند. ببینند: این ‌ها منابع ما نیست. تو منابع اهل سنت هم این‌ ها بیشتر کتابای تاریخی آمده است. خب فرستاد دنبال این زن، ایشان گفت من با معاویه کاری ندارم. ایشان با من کار دارد، خودش بیاید. گفتن خلیفه که حالا شما را احضار کرده باید بیاید. ما مرکب می ‌گیریم سوارت می‌ کنیم یه مقداری مسن بود. فربه بود، سختش بود بیاد بالاخره سوار مرکبش کردند. پیش معاویه در مکه آوردند. گفت: با من چکار داری؟ گفت من هیچ کار ندارم. من فقط یه سوال از تو دارم من شنیدم تو هر کجا می ن‌شینی از علی دَم می‌ زنی. مدح علی می گویی. و بر مذمت ما صحبت می ‌کنی. بغض ما رو تو مردم پرورش میدی. خب من خلیفه ‌ام قدرت دستم هست؛ چطور می شود تو محدوده من یه زنی اینطوری بلند شود. و علیه من صحبت کند؟ و از علی بن ابیطالب معاویه ای که سب علی می ‌کردند. انکار فضائل می ‌کردند. تو شام نام علی بردن جرم بود. گفت: خب حالا اگه اینا رو من پیش تو بگویم که تو دستور قتل منو می دهی. گفت نه! من آمدم حج در مکه خون کسی را نمی‌ خواهم بریزم. کاریم با تو ندارم، فقط علتشو می ‌خواهم به من بگویی. خدا رحمت کند مرحوم علامه امینی در الغدیر این داستان را آورده است. من خواهش می‌ کنم عنایت کنید این مدح یک زنیست در مکه در حضور خلیفه، معاویه که آمده اون سال حج گفت؛ فإنی احب علی اول دلیل دلایل علاقه‌ ام را به علی بن ابیطالب می گوید:

۱. علی عدله فی الرعیه، امام عدالت بود هیچکس براش فرق نمی‌ کرد. فرزندش باشد. برادرش باشد. نزدیک ‌ترین افرادش باشد. علی عدله فی الرعیه، عادل بود. عدالت مبنای حکومت هست؛ عدالت مبنای اداره کشور هست. ان الله یأمر بالعدل.

۲. و قسم باسویه تو تقسیم بودجه کشور بیت‌ المال تفاوت بین کسی قائل نبود. خواهرش ام هانی آمد، یه سهمی داشت. از بیت‌المال آقا بهش داد همان لحظه یک زن غیر عرب آمد. همان مقدار رو به او هم داد. وقتی امهانی اعتراض کرد آقا فرمودند: من فرقی بین تو و ایشون آخه من خواهر شمام فرمود: «کجای قرآن اومده خواهر باید سهم بیشتری داشته باشد!» من علی را به این جهت دوست دارم. اما چرا از تو بدم میاد؟ فرمود: من از تو بدم می آید بغض تو را دارم. چرا؟ برای «علی قتال من هو اولا با الامر منک» تو با کسی جنگیدی که می‌ دانستی حق با اوست. یعنی علی علیه السلام، تو با کسی وارد جنگ شدی که می ‌دانستی اون بر تو اولویت دارد. این عامل دوم دوباره برگشت؛ گفت والیت علی می‌ دانید چرا؟ عشق علی را دارم از علی دم می ‌زنم. از امیرالمؤمنین علی ما عقله رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)

بخش دوم مطالب این خانم است. گفت: خاطره غدیر من الولایه یوم خم، چون رسول خدا او را جانشین خودش قرار داد. فرمود: من کنت مولا و علی و حبه للمساکین می‌ دانی چرا دوسش دارم؟ چون عاشق مسکین بود. عاشق فقیر بود. در خانه فقرا می ‌رفت، به امور مردم رسیدگی می ‌کرد. و اعزام اهل الدین، چون متدینین را تکریم می‌ کرد. اگر کسی متدین بود. اهل دین بود. من اینا دلایل علاقمه اما چرا از تو بدم میاد؟ دوباره دلایل بغض اش و گفت: گفت «عادیتکه علی سفک دما» تو خون مسلمان‌ ها را ریختی. خونریزی راه انداختی. چقدر تو صفین آدم کشته شد. عمار یاسر خونش را زمین نریخت. مالک اشتر را تو مسیر مصر مسموم نکردند. محمد بن ابی بکر را تو مصر اُستاندار رسمی، امیرالمؤمنین و آتش نزدند. جنازشو، سر عمربن همق را تو زندان برای زنش نیاوردند. قبر حجره بن علی را مقابلش نکندن. تو خون مردم و ریختی تو شقاق ایجاد کردی. یعنی اختلاف، در میان مسلمانان انداختی. حکومت را گرفتی. و شام را در مقابل کوفه و مدینه قرار داد. و حکمک بالحوا تو بر اساس حکم خدا حکم نمی ‌کنی. بر اساس هوای نفست حکم می‌ کنی. خب امیرالمومنین یک چنین پیروانی دارد. حالا من فقط یک نمونه ا‌ش و عرض کردم. دیگه بقیه ‌اش بماند،

اما بخش سوم؛ چرا امیرالمؤمنین این جایگاه را دارد؟ این مهم هست حالا عدالتش، حُبش به مساکین، همه اینها جای خود اما یک جمله‌ ای ایشان دارد. من احتمالاً نرسم. همشو بگویم ولی یه بخشی‌ شو عرض می ‌کنم. همین قدر بدانید که بعضی از دانشمندان راجع به این جمله ‌ای که الان می‌ خواهم بگویم.

و این سومین مطلب دیگه بحثو جمع می ‌کنم گفتن این جملات چیزی برای حکمت باقی نگذاشته است. یعنی همه حکمت تو همین جملات است. یکی از دانشمندان اهل سنت عامر شعبی‌ است ایشان می ‌دانید؛ که سال ۲۰ و این‌ ها متولد شده است. سال صد و خورده‌ ای هم از دنیا رفته است. یعنی زمان امیرالمؤمنین بوده و حدود ۶۰ سال بعد از امیرالمؤمنین در سال صد و یک و دو اینها از دنیا رفته است. یه جمله‌ ای دارد من جمله‌ اش و بخوانم می گوید: امیرالمؤمنین جمله‌ ای فرمود: که این جمله فقط عیون البلاغه و جواهر الحکمه چیزی برای بلاغت و حکمت باقی نگذاشته است. اگر هیچی از امیرالمومنین نداشتیم؛ جز همین جمله‌ ای که الان می گویم، می گوید: کافی بود کسی او را بشناسد. عرض کردم معروف هست؛ این جمله که نه تا مطلبه ثلاثٌ فی المناجات، سه تا تو حوزه مناجات است. ثلاثٌ فی الحکمه سه تاش تو حوزه حکمت است. و ثلاثٌ فی الدب سه تاشم تو حوزه ادب، نُه تا مطلب ای کاش این ۹ تا مطلب تابلو بشود. شما عزیزانم، دوستان برنامه سمت خدا این و تو کانال شان کامل قرار بدهند.

ملایی: ان شاءالله حتماً

حجت الاسلام رفیعی: این نه عبارت امیرالمومنین سه تاش تو مناجات سه تاش تو حکمت و سه تاش توی ادب حالا من اون سه تای مناجاتشو لااقل عرض کنم معروفه شما تو فضای مجازی هم بزنید. نه جمله امیرالمؤمنین نه جمله معروف که گفتند: این نه جمله چیزی برای حکمت و بلاغت باقی نگذاشته است. حالا چیه؟ این سه جمله اون سه جمله اول که امیرالمؤمنین و باید تو این سه تا جمله شناخت. به خدا عرض می‌ کند مخاطب این سه جمله اول خداست؛

«الهی کابی عز ان اکون لک عبدا،» خدایا این عزت برای من بس که من عبد توام وقتی می گویم عبد توام کیف می‌ کنم. دیگه عبد دشمن نیستم، عبد آمریکا و عبد صهیونیست و الان بعضیا اینطورن دیگه عبد آمریکان، عبد صهیونیستن، عبد قلدر مآبای منطقه‌ اند. نه اگر انسان عبد خدا شد این عرض ارزش این عزت میاره چون خودش تو قرآن می ‌فرماید: یه این خیلی جمله دقیقی ا‌ست؛ دقت کنید. این جمله سه بار تو قرآن تکرار شده است. می ‌فرماید: همه عزت پیش من است. «فللله العزة جمیعا» شما عزیزان می ‌دانید بعضیا فکر می‌ کردن فرعون عزت دارد. همان جادوگره، قالو به عزت فرعون انا لنهن الغالبون، به عزت فرعون ما موسی را زمین می‌ زنیم. ولی وقتی آمدن پیش حضرت موسی و معجزه او را دیدند. دیدند نخیر! اونی که فرعون داره عزت نیست اون تخیل هست. قرآن می گوید: بعضی ها عزت تو گناه می‌ بینند: فکر می‌ کنند اگر گناه کنند، خُدعه کنند، اخذت العزت با نه اینها عزت نمی آورد. بعضی ها عزتو تو بت‌ پرستی می ‌دانستند؛ یبتغون عندهم عزه نه، «تعز من تشاء و تزلل من تشاء» برادران عزیز خواهران گرامی، جوان‌ ها اگر خدا شدید دیگه عبد هیچکس نخواهید شد. اگر خدا بر دل شما حاکم شد خودش می گوید: من کاری می ‌کنم که همه چیز شما برای آن حاکم باشید. خداترسی یک ترس معقول هست، نترس منفی، یعنی عظمت خدا، ابهت خدا، عظمت خدا، امیرالمؤمنین عرض می ‌کنم خدایا این عزت برای من بس! که من عبد تو هستم.

۲. الهی «کفافی فخراً ان اکون ان تکون لی ربا» این افتخارم برا من که تو رب منی من الان تو دنیا افرادی داریم. عذر می‌ خواهم حیوان می‌ پرستند. بت می ‌پرستند. آدم می ‌پرستند. اما خدایا این افتخار برای من به از شما دعای جوشن و خواندید که تو رب منی چه ربی یا کافی، یا شافی، یا وافی، یا دلیل المتحیرین، خدایا این افتخار برای من بس هست؛ من یه همچین خدایی دارم السلام المومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر، اون خدایی که اول و آخر و ظاهر و باطنه این دوتا مناجات. اول: افتخار من این است که در واقع عبد توام. دوم: افتخار من این است تو خدای منی. و سوم: اینم مهمه الهی انت کما احب تو همان خدایی هستی که من دوست دارم. من یه خدایی را دوست دارم که حاجتمو زود بدهد خب تو همان خدایی. منو یاری کند. تو همان خدایی تنصرالله ینصره زود بگذرد. تو همان خدایی سریع الرضایی، سریع العفوی، یه خدایی را دوست دارم. که من را کمک کند. تو همانی که من دوست دارم. خدایا یه کاری کن منم همانی باشم، که تو دوست داری. این مهم هسا. «الهی انت کما احب فجعلنی کما تهب» دقت بفرمایید: چه خوش آن مهربانی هر دو سوبی یا هر دو سر، تو همانی که من دوست دارم من خودم و می گویم ببخشید به شما جسارت نمی‌ کنم. آیا منم همانی هستم که تو دوست داری؟ ممکنه شما سوال کنید خدا چه جور بنده‌ ای را دوست داره کاری ندارد، یه بار قرآن و مراجعه کنید. ان الله یحب ان الله لا یحب، یحب المتقین، یحب المحسنین، خدا احسان کار را دوست دارد. متقی را دوست دارد. خدا انسان صادق و دوست دارد. خدا از ظالم از کافر و از مصرف بدش میاد اون لایحبا و یحبای قرآن و ببینید دستمون میاد. این سه تا مطلبی که من امروز محضر شما تقدیم کردم.

نخست: از خطبه ۱۹۲ خطبه قاصعه معرفی امیرالمؤمنین از زبان خودش و ارتباطش با رسول خداست.

دوم: بیان فضائل امیرالمومنین از اون زبان اون خانم حجونیه در مقابل دشمن و

سوم: یه مناجات کوتاهی که حالا دیگه اون دو بخش دیگشو نرسیدم عرض کنم. خدایا به آبروی امیرالمؤمنین قسمتم می‌ دهم به ما توفیق عمل به سخنانشون رو عنایت بفرما.

ملایی: الهی آمین.

حجت الاسلام رفیعی: خدایا اشک و نشر ما رو با امیرالمؤمنین اولادش قرار بده.

ملایی: الهی آمین

حجت الاسلام رفیعی: السلام علیک یاابالحسن یا امیرالمؤمنین یا علی ابی طالب.

ملایی: خیلی متشکرم از حضرت عالی حاج آقای رفیعی عزیز، یه نکته ‌ای را فرمودند: حاج آقا که اون روایت ‌ها، مناجات‌ ها، آیه‌ ها، در کانال برنامه بارگذاری بشود. به روی چشم حاج آقا ان شاءالله این اتفاق می ‌افتد. اگر کسی هم دوست داره که کانال برنامه را دنبال کند. توی پیام رسان‌ ها به خاطر همین مباحث این‌گونه‌ ای و اطلاعات دیگر عدد هشت را به ۳۰۰۰۱۵۱۵ ارسال کنید. عضو کانال می شوید ان شاءالله حاج آقا دعا می‌ کنند. برامون دستامون بیاد بالا، در این حرم و این حریم و تو خانه‌ ها، پای تلویزیون هر جا هستیم آمین بگوییم: برای اجابت دعاها.

حجت الاسلام رفیعی: بسمک الله الاعظم به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب یا الله یالله یاالله، اللهم عجل لولیک الفرج، والعافیة والنصر، و جعلنا من انصاره، و اعوانانه، و المستشهدین بین يده، اسلام و مسلمین یاری بفرما. کفر و نفاق و صهیونیست رو سرنگون بگردان. مظلومان عالم را به ویژه در غزه و لبنان و سوریه و یمن یاری بنما. شر دشمنان بینشون خودشان قرار بده. کشور ما امنیت ما حفظ بفرما. جوانان ما در پناه امام زمان اهل دین و نماز و اهل حجاب قرار بده. خدایا در این روز بیست و یکم تو را می ‌خوانیم به آبروی امیرالمؤمنین رفع گرفتاری از جامعه ما بفرما. بیماران را صبر و شفا و عافیت نصیب بگردان. اموات و گذشتگان امام عزیز، شهدا، روحشون رو از این جلسه شاد بفرما. خدایا رهبر عظیم‌الشأنمون محافظت بنما به مقربان درگاهت در این دهه پایانی ماه رمضان ما را ببخش و بیامرز. خدایا ما را از اتقاء من النار قرار بده. روزه ما را به امیرالمؤمنین قسمرت می‌ دهم، عبادات ما را قبول بفرما. خدایا فقر و گرانی و اعتیاد و فساد و طلاق و بی ‌حجابی را از این کشور ریشه‌ کن بگردان. به مقربان درگاهت قسمت می دهم، ما را مدیون خون شهدا قرار مده. همه کسانی که این روزها برای این جلسات برنامه‌ ها خدمت کردند، تلاش کردند. از نظامیان، از خدمه، از آستانه از صداوسیما، از نیروهای شهرداری، همه رو خدایا در پرتو امیرالمؤمنین اجر عنایت بفرما. خدا عاقبت مان، عاقبت خانواده و فرزندانمون رو ختم به خیر بگردان.

ملایی: الهی آمین.

حجت الاسلام رفیعی: صلواتی عنایت بفرمایید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم صل علی محمد و محمد اللهم ص علی و محمد.

صفحه381 قرآن کریم

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها