اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1403-11-29-حجت الاسلام پناهیان - مدیریت ذهن ( آگاهی های مضر– شاکر بودن )

اعوذو بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: سلام عرض می کنم حضور شما مخاطبان عزیز و بزرگوار برنامه سمت خدا خیلی خوش آمدید به برنامه این نوبت و خوشحالیم از اینکه به اتفاق مجموع همکارانمان قرار است نزدیک به چهل و پنجاه دقیقه اینجا میزبان شما باشیم همانطور که توی نشانی آغازین برنامه که اصطلاحاً بهش تیتراژ گفته می شود قطرات زیبای باران همراه با اون کلام دلنشین آقای صالح الان با تصاویر جذاب خلاصه ذهن انسان را پرواز می دهد هوای تهران حداقل این لحظه ها قطعا توام با بارش باران و برف در نقاط مختلف است و امیدوارم جایی که شما هم هستید رحمت الهی بر سرتان ببارد و کشور ما همیشه مشمول نگاه مهربان حضرت حق تعالی باشد انشاء الله دوشنبه شد و خدمت تان رسیدیم به اتفاق حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای پناهیان عزیز. سلام علیک بکنم خدمت حاج آقا چند وقت است ندیدمشان ابراز دلتنگی و بعد شروع بحث بفرمایید سلام علیکم ارادتمند هستیم اعیاد مبارک باشد حاج آقا و واقعا خوشحالم خدمت تان رسیدم

معرفی برنامه

حجت الاسلام پناهیان:  سلام عرض می کنم خدمت بینندگان عزیز واقعا اعیاد شعبانیه مبارک و باران رحمت الهی بر هم وطنان مان مبارک لا اقل بخش هایی که باران هست و خیلی هم فراگیر هم هست ظاهرا در کشور و همچنین پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان هم باید تبریک بگوییم چیزی نمانده آماده باید بشویم اگر کسی می خواهد حال روز آخر ماه مبارک رمضان را داشته باشد از الان یک پیش بینی هایی بکند که این حال خوب را پیدا کند و قبل از ماه مبارک رمضان و اون وقت دیگر خیلی شیرین تر خواهد بود اون ماه

ملایی:  حاج آقای پناهیان بحث مدیریت ذهن را همین الان هم اگر یک بیننده ای گوشی را بردارد برای اولین بار این بحث را از این برنامه نگاه کند یک جستجویی بزند و کلید واژه مدیریت ذهن را می زنیم پشت بندش معمولا این عبارت می آید دور کردن افکار منفی از خود با مدیریت ذهن مثلاً یعنی اون وجه صلبی مدیریت ذهن تبادل اولیه اش است انگار ولی حالا ما می خواهیم بدانیم اگر مدیریت ذهن داشته باشیم به چه چیزهایی فکر خواهیم کرد و یا باید فکر بکنیم

حجت الاسلام پناهیان:  شما فکر کنم طلبگی هم خواندید چون این از اصطلاحات طلبگی استفاده شده تبادر اولین چیزی که به ذهن می آید بهش می گویند تبادر چون بنده خودم سعی می کنم اصطلاح طلبگی در حرف هایم استفاده نکنم چون بینندگان اعتراض می کنند البته ما لذت می بریم کسانی که توی فضای طلبگی تنفس کردند

ملایی:  این آشنا شده به ذهن خطور می کند

حجت الاسلام پناهیان:  ولی خیلی جالب بود واقعا همین تبادر خیلی مهم است و موضوع اساساً ذهنیت سازی هست اساساً ما خیلی وقتها با معانی که مردم بلد هستند مواجه نیستیم با همین چیزهایی که متبادر می شود مواجهیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

بله در مدیریت ذهن به یک اموری نباید فکر کرد یک آگاهی هایی را نباید دریافت کرد اجازه بدهید این همین سلبی ها را یک مقدار من توضیح بدهم در مدیریت ذهن دو اقدام سلبی خیلی مهم داریم عدم آگاه شدن از آگاهی های مضر، آگاهی مضر مثل چی؟ مثل دانستن عیب دیگران، به شدت حرام است نمی دانم چه اثر عمیقی در ذهن انسان می گذارد و در روح انسان چه خللی ایجاد می کند این که آدم متوجه بشود یک کسی این عیب ها را دارد و به همین دلیل غیبت به اندازه چهل تا گناه کبیره بر شمرده شده حتی کسی که می شنود هم شریک این گناه هست مگر اینکه دیگر دست و پایش را با زنجیر بسته باشند چون با طناب ممکن است بتواند باز بکند و قفل کرده باشند قفل هایی که کلیدش را برده باشند و اینها و الان آدم نباید بنشیند و بشنود پس این می شود آگاهی حرام بعضی از آگاهی ها هستند که خوب دیگر من نمی شمارم این آگاهی های حرام را زیاد نیست آمارشان کسی فکر نکند ما علیه آگاه شدن داریم حرف می زنیم نه بعضی از آگاهی ها ذهن انسان را بهم می ریزد در خیلی از لذت های طبیعی که انسان ها دارند این آگاهی ها کسبش به آدم صدمه می زند و اخیراً روان شناسان هم این را می گویند بحث اسلامی و شرعی اش به جای خودش محفوظ است پس ما آگاهی های حرام داریم این آگاهی های حرام سر زمان خودشان می آیند مدیریت ذهن ما را مخدوش می کنند و توجه ما را به خودشان جلب می کنند و نگاه ما به اطرافیانمان خراب می کنند و موجب صدمات فراوان می شوند ما یک ضرب المثلی در فارسی داریم مرغ همسایه غاز است خیلی ها فکر می کنند مرغ همسایه غاز است نه بابا اون هم مرغ است و مثلاً این جور تعابیری که توی حکمت پیشینیان ما هست و تبدیل شده به ضرب المثل اینها برخی اش ناشی از آگاهی های نابجا است غیر از آگاهی های نابجا که مانع می شود یعنی مسئله آگاهی های نابجا را در مدیریت ذهن هم جدی بگیرد دیگر پرسه نمی زند در فضای مجازی چون می گوید من الان این آگاهی را برای چی می خواهم تو فضای مجازی بعضی وقتها از آگاهی های نابجا نه آگاهی های به ظاهر مفسده انگیز استفاده می کنند توجه ما را جلب بکنند در نهایت مدیریت ذهن ما مخدوش می شود و ما ضعیف می شویم به هر نکته ی جالبی نباید توجه کرد از هر خبر جدیدی نباید با اطلاع شد بعضی هایش ذهن ما را نابود می کند هر کتابی به یک بار خواندنش نمی ارزد هر صفحه مجازی به یک بار دیدنش نمی ارزد کلاً ما یک بار بناست زندگی کنیم اون یک بار را هم بگذاریم برای اموری که به یک بار نمی ارزد کلامی از امیر المومنین علی علیه السلام را درباره این موضوع عرض بکنم می فرماید وَ وَقَفَوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ (نهج البلاغه، 8) اینها گوششان را وقف میکنند فقط برای دانایی های پر منفعت دارایی های نافع وقف می کنند یعنی حرام می کنند بر خودشان غیر از اون که چیز دیگر را گوش بدهند ببینند حالا این گوش در مورد چشم یک سخنی از امام از حضرت عیسی ابن مریم علی نبینا و آله و علیهم السلام ائمه معصومین علیهم السلام نقل فرمودند المَوتُ أحَبُّ إلَيَّ مِن نَظرَةٍ لِغَيرِ واجِبٍ واجب مرگ برای من محبوب تر از نگاه غیر واجب یعنی نه نگاه حرام واژه هم نظره یعنی یک لحظه و یک نگاه می گوید من برایم این به خاطر اینکه یکی از آثارش این است که مدیریت ذهن انسان را نابود می کند توانمندی اش را یک دفعه شما عضله از دست بدهید و یک دفعه شما الان می گویند عضلات مثلا پا و عضلات بدن خیلی کمک می کنند به خوش فکری انسان خیلی عجیب است اینهایی که توی فضای پزشکی رفقای پزشک و طبیب می گویند وقتی توصیه می کنند به ورزش حتی نسبت به پیاده روی به صورت خاص یا این حکمتی که در ورزش باستانی ما بوده در واقع روی سر شانه ها خیلی کار می کردند و ما زمانی که روان شناسی می خواندیم در روان شناسی فیزیولوژی دیدیم مثل اینکه فرق می کند کدام قسمت از بدن را تقویت کنید و چه صفاتی در شما تقویت می شود صفات مردانگی در انسان تقویت می شود مردانگی به معنای جوانمردی و فتوت و مرد باید نامرد نباشد و مردم می فهمند این حرفها یعنی چی خیلی نکته است که ما حتی از آگاهی ها چطوری استفاده بکنیم که مرگ بهتر از اون نباشد یعنی در کلام حضرت عیسی ابن مریم خوب اونها خیلی دقت دارند خیلی می خواهند از خودشان استفاده کنند و از حیات بهره ببرند و خیلی دوست دارند زندگی را به تمامه سیر کنند ولی ماها را متاسفانه شیطان قانع کرده به زندگی حداقلی و دین برای زندگی حداقلی زیاد احساس ضرورت نمی شود توسط مردم و الا همان دین زندگی حداقلی را هم تامین می کند بدون دین زندگی حداقلی هم در کلیت جامعه خیلی وقتها به دست نمی آید ولی به هر حال پس ما آگاهی ممنوع داریم آگاهی هایی که بر خودمان باید ممنوع بکنیم داریم این یک سلسله از سلبی ها در مدیریت ذهن است و بعد توجه و تفکر و تخیل ممنوع داریم هم توجه و هم تفکر و هم تخیل اینها ممکن است بعضی هایشان ممنوع باشند که خوب مدیریت ذهن بعضاً روی این موضوعات قرار می گیرد شما فرمودید که فقط نباید به سلبی ها بپردازیم چشم امروز ایجابی می پردازیم یک ایجابی بسیار مهم و موثر ولی اجازه بدهید من یک مقدار این را توضیح بدهم فرمودید کسی امروز این بحث را شروع کرده باشد تفکر در امور خلل ایجاد کن و اختلاف افکن در ذهن انسان و در توانایی ها و قوای انسان یکی اش مثل حسرت گذشته را خوردن است یکی اش مثل نگران آینده بودن است یکی اش مثل توجه به رقابت و عقب ماندگی از دیگران است و هیچ کس از هیچ کسی عقب نیست هیچ کسی هم نعمتش از هیچ کس کم نمی شود هیچ کسی هم رنجش از دیگری کم نمی شود هیچ وقت خودمان را با کسی مقایسه نکنیم حتی ما بعضی وقتها می آییم خودمان را با آدم خوب ها مقایسه می کنیم شیطان فوری می آید می گوید ببین چقدر آدم خوبی است تو به این می رسی واقعا عمر هدر رفت و ما را تبدیل می کند به آدم مأیوس اینجا معلوم است ما به این آدم خوبه هم خوب نگاه نکردیم و در این رقابت هم خوب قرار نگرفتیم و باز دچار اثر منفی شدیم و شما اینطوری به عرفا هم نباید نگاه کنید که مأیوس شوید به اولیاء خدا هم نباید یک جوری نگاه کنید که مأیوس شوید پس ما فکر و توجه و تخیل به صورتی که ضرر بزند به انسان داریم که باید اینها را حذف کنیم مثلاً می فرماید که چیزی که دوستش داری زیاد بهش فکر نکن در روایت صریح هم می فرماید این به آدم صدمه می زند باشه دوستش داری و می خواهی بهش برسی یکی از آرزوهای تو است بسته بندی اش کن بگذارش در کمد کسی از شما نمی دزد این آرزو برای شما هست حتی این تفکر می تواند او را از ما دورتر بکند

ملایی:  یعنی اندیشیدن به اون نعمت

حجت الاسلام پناهیان:  که دوستش داری که بهش برسی گاهی از اوقات زیادی فکر کردن به دوست داشتنی ها ما را از او دور می کند

ملایی:  چون اون فکر که قرار نیست ما را برساند

حجت الاسلام پناهیان:  این حرف را خلافش را بعضی می زنند که حرف غلطی است گاهی از اوقات ما وقتی فکرش را می کنیم یک قانون وجود دارد در طبیعت خدا به دنیا می فرماید دنیا هر کی به تو بی اعتنا است برو به سمتش هر کی زیاد به فکر تو است ازش فاصل بگیر خوب پس بعضی چیزها هست وقتی زیاد بهش فکر می کنیم از ما فاصله می گیرند این قانون خداست این را امام معصوم فرمودند این دیگر بحثی نیست که بر اثر تجربه ما بخواهیم به این سادگی ها مخدوشش کنیم کسی هم نمی تواند خلافش تجربه بکند ممکن است یک کسی به یک چیزی فکر کرده باشد و بعد بهش رسیده باشد و بخواهد این را تعمیم بدهد اون درست است بعضی وقتها این اتفاق می افتد من هم عرض می کنم گاهی از اوقات ولی وقت شرحش الان نیست که بگویم چه وقت هایی مثلا شما یک چیزی را دوست داری بهش برسی یک لحظه اومد تو ذهنت و دو لحظه هم رویش توجه کردی خوب دیگر وقت ات را بگذار برای فعالیت نشستی خیال پردازی و آرزو بافی می کنی این تو را از توانمندی به رسیدن به اون باز می دارد حتی وقتی که می روی لذت می بری از تفکر و تخیل این که به اون برسی بعد می خواهی با یک انرژی شروع کنی به کار کردن انرژی برایت باقی نمانده دقت فرمودید اون انرژی اون حدت ذهن و تیز بودن هوش دیگر وجود ندارد اون لحظه چون اول صبح است خرجش کرده و یک ساعت نشسته خیال پردازی و لذت بردن از خیالش این تو را از بین می برد یک قانون در طبیعت هست که دنیا طلبی ما که یکی از مظاهر دنیا طلبی ما و حب الدنیای ما همین فکر کردن در مورد دنیاست همین لذت بردن از فکر و تخیل دنیاست که خیلی از اوقات هم توهم است اصلاً وقتی که ما حب الدنیا داشته باشیم خدا به دنیا فرمود کسی که تو را دوست دارد ازش فاصله بگیر بگذار دنبالت بیفتد چون این مجازات خداست که در دل اینکه حب خدا ندارد باید حب دنیا دچار می شود و خدا گره های چنین آدمی را زیاد هم می کند خوب پس ما بخواهیم در مورد فکرهای ممنوع صحبت کنیم که چند نمونه اش را روزها و جلسات قبل نگفته بودیم سعی کردیم بگوییم یک اشاره ای به کلیت بحث گذشته باشد با مصادیق جدید که حضور ذهن ایجاد شود خیلی بیشتر از اینها باید به فکر های ممنوع توجه کنیم سریال جذابی است بیا ببین من چرا باید ببینم؟ جذاب باشد پیام خوبی هم می دهد خوب پیامش چی است می خواهد بگوید پدرها مثلا به خاطر خانواده تون دزدی نکنید من که دزدی نمی کنم پس پیامش هم نمی خواهم شما در تلوزیون می گوییدکه سریال های تلوزیونی نبینید نه ببینید حتما ببینید بهتر از خیلی از لاطائلات است ولی خیلی ها نیاز ندارند به این سریال ها مدیریت می کنند خودشان را از قهرمان داستان این سریال خودش آدم بهتری است بخواهد از این خوبی خودش هم به دیگران منتقل کند خیلی بهتر از این سریال می تواند سینه به سینه و نفس به نفس و چهره به چهره انتقال بدهد تو چه نیاز داری به سریال همه فکر می کنند چون شب های ماه رمضان سریال پخش می شود همه باید بنشیند سریال نگاه کنند تلوزیون جمهوری اسلامی هم که مال خودمان است و داستان های اسلامی هم می نویسد خوب بله ولی تو الان شاید قرآن باید بخوانی خانواده های مذهبی هم خیلی هایشان برداشتند شب های ماه رمضان بنشینند پای تلوزیون اگر این خانواده ای جوانش و بچه اش و خانمش می گوید من دوست دارم بنشینم پای تلوزیون مسجد نمی خواهم بروم زور نباید گفت تمام اگر یک کسی می گوید من از سریال دارم بیشتر بهره ببرم تا مطالعه کتاب برود ببیند به همین محکمی که شما گفتید اگر کسی گفت من پای این سریال به این سرگرمی الان نیاز دارم برای تفریح روحم نمی دانم به هر دلیل درست یا غلط نمی خواهم مناقشه کنم گفت به این سرگرمی نیاز دارم نمی خوام بیایم جلسه قرآن باشه نیا بنشیند سرگرم شود چی از سریال های تلوزیونی بهتر که آدم یک سری سلامت ها را مطمئن هستند اولیاء خدا نیستند سازندگان این سریال های آدم های خوبی هستند و فهمیده هستند آدم قصه های اینها را ببیند همه نباید اینطوری باشند بعضی هاب اید مقابله کنند با هوای نفسشان من این سرگرمی را الان چه نیازی دارم؟ یعنی شما واقعا این مطلب را نمی دانستی می خواستی ببینی این افسانه و این قصه را حتی این قصه حقیقی را قصه یک آدم خیلی خوب را شما الان مثلا می توانی بیشتر از اون دریافت داشته باشی نهج البلاغه بخوانی و تاریخ اسلام و امیر المومنین بخوانی و خودت بخوانی حتی از سریال امام علی علیه السلام بیشتر دریافت خواهی داشت خیلی از ذهن ها اینطوری هستند من دارم یک چیزی را باب می کنم و اون این که هر برنامه خوبی را نباید دید هر سخنرانی خوبی را نباید شنید شاید تو الان بتوانی سخنی بهتر از این را مطالعه بکنی یعنی تشیخص بدهی و مدیریت کنیم ورودی های ذهنمان چه از دیدنی ها و شنیدنی ها و خواندنی ها

ملایی:  بنده هر جایی می خواهم بروم صحبت کنم به رفقا می گویم موضوع را بگذارید می گویند حالا چه اصراری داری یک جلسه اومدی موضوع را بگذارید شاید یک کسی نخواهد در این موضوع بیاید حرفی بشنود من الان ذهنم اینجا نیست چون بعضی از اوقات که می رویم یک جایی صحبت می کنیم موضوع نیست واقعا بعضی از دوستان می گویند ما برای یک موضوع دیگر اومدیم اونجا این را گیر نیاوردیم همین چند شب پیش اتفاق افتاد باید تو اعلام می کردی من را دعوت کردند یک مسجدی در باره نقش مسجد در جامعه اسلامی صحبت کنم آدم های فعال مسجدشان این را تقاضا کردند بعد اعلام کردند در شهر خوب مثلا اون فرد اومده برای بحث اخلاقی اومده برای بحث ولایی و اعتقادی و بعد من هم که اینجا بنده خدا این موضوع را می گذاشتی می دانی من از کجای شهر اومدم؟ چقدر جالب چقدر این انسان محترم هستند که برای ذهنشان برنامه ریختند و من باید احترام بگذارم می گویم موضوع من این است امسال موضوع صحبت من این است ممکن است شما واقعا نیاز نداشته باشی به این صحبت برویم همینطوری پای سخنرانی یک مطلبی بشنویم دیگر ما از زدن خودمان شروع می کنیم یا بعضی ها تا می نشینند در ماشین رادیو را روشن می کنند چرا؟ تنها رادیویی که تا بنشینی در ماشین هر کی باشی در هر حال و موقعیتی باشی خوب است روشن کنی رادیو قرآن است رادیو تلاوت است چون اون توانایی دارد شما در هر موقعیتی هستی با تو ارتباط برقرار کند اون کلام معجزه است ولی نه یک بحث اقتصادی است من الان فکرم فرهنگی است یک بحث فرهنگی است من الان در مسائل اقتصادی هستم من در فضای دیگری هستم اساساً مشغول کردن ذهن کار بدی است و ما باید این را باب کنیم بنشینیم با هم صحبت کنیم سریال های شب های ماه مبارک رمضان امسال چی است موضوعاتش بیایند تلوزیون این را معرفی کند بگوید موضوعاتش اینهاست نمی خواهد لو بدهد قصه را ولی جهت گیری را تا یک حدی و رویکرد را می تواند بگوید و معرفی کند و بعد من تصمیم بگیرم البته بسیاری از افراد مذهبی واقعا نیازمند اینها نیستند یکی از علما در زمان حضرت آیت الله بهاء الدینی رضوان الله تعالی علیه زمان قدیم تلوزیون رو می خواست حرام اعلام کند خبرش را دادند به آقای بهاء الدینی حالا صحنه هایی دیده بود اینها نمی دانم بعد ایشان فرموده بودند خیلی بیخود این تلوزیون درست کردند حالا او زمان نه ماهواره ای بود نه چیزی تلوزیون رو درست کردند مردم تلوزیون آمریکا را خاموش بکنند این رو ببنند درست نکردند که شما بنشینی ببینی شما هم اگر می بینی برایت ضرر داره یا احساس بدی پیدا می کنی غیر از خطوط شرعی بحثش جداست من دارم عرض می کنم هر حرف خوبی را نباید شنید هر علم ارزشمندی را نباید کسب کرد پراکندگی ذهن می آورد اولویت تعریف کنیم این اولویت ها یک حساب کتاب هایی دارد و این اولویت ها و توانمندی های من را باید در نظر بگیرند و تخصص من را در نظر بگیرند و شغل من را در نظر بگیرند اینترنت بعضی اندیشمندان می گویند موجب افزایش بی سوادی شده چون همه چیز در اختیارت هست و آدم هم کنجکاو این کنجکاوی تمرکز پیدا نکند آخرش هیچی نمی شوی کما اینکه علمایی که جامعیت علمی داشتند در قدیم اعلام کردند ما با اینکه در هر علمی تبحر داریم اما در مقابل متخصص هر علمی ناتوان هستیم تسلیم بشویم درسته؟ و ما جامعه مون خیلی نیاز دارد به این که افراد در کار خودشان تخصص پیدا بکنند در نیاز خودشان تمرکز پیدا کنند خوب پس ببینید بحث درباره بخش های سلبی فراوان است و حتی عذرخواهی می کنم به عنوان مقدمه خیلی طول کشید فقط خواستم ساده از این موضوع رد نشویم یک مثال ماه رمضانی هم باید عرض بکنم که اگر ما دیدیم تلوزیون برنامه های خوبی دارد لزوماً ما نباید همه این برنامه ها را ببینیم من این حرف را که بزنم دیگر در مورد ماهواره و شبکه هایی که روح آدم را می خواهند پر کنند معلوم است دیگر خوب نیست ما بنشینیم در برنامه وزینی مثل سمت خدا بگوییم بیایید ماهواره نگاه نکنیم اینها شأن این برنامه نیست ما باید این را بگوییم یک کسی می گفت که شنیدم شما گفتید که موسیقی گوش ندهید دیدم حمله می آورد که موسیقی یک فوایدی دارد و اینها گفتم نه من به طور مطلق نگفتم ولی قبل از اینکه گفتگو در بگیرد گفتم شما شنیدید که من تو همان صحبت گفتم سخنرانی هم نباید زیاد گوش کرد؟ گفت واقعا؟ حتی سخنرانی شما حاج آقاها و اینها گفتم بله اصلا از خودمان شروع کردیم این که گفتم آرام شد یک منطقی پشت سر قصه است اینطوری نیست که ما مثلاً فقط دنبال حرام های شرعی باشیم حرام های شرعی در جامعه وقتی رعایت بشوند که برخی از آدم ها تو قله معنویت در این جامعه باشند که خیلی از مباح ها را ترک کنند خیلی از مستحبات را هم به خاطر واجب ترها ترک کنند بله اینطوری حرام را مردم ترک می کنند در دامنه قله ندارد قله نداشته باشد دامنه ای هم وجود ندارد اگر ما بخواهیم در این دامنه رعایت هایی صورت بگیرد شکوه اون قله باید ما را جذب کند ماه مبارک رمضان می فرماید مجادله نکن ببخشید من زود به استقبال ماه مبارک رمضان رفتم ماه مبارک رمضان وقتی روزه ای جر و بحث نکن بگو حالا من پاسخش را می توانم بدهم بعد از ماه رمضان الان لبخند بزن اخم و تخم نکن و مهربان باش و مصافحه کن با یک لحظه وقت برای رفیق خانواده ات یک محبت سنگین داشته باش ولی شب را به دراز تلف نکن در یللی و تللی کردن ماه رمضان است فرق می کند قصه اش ماه رمضان که نمی نشینم مسابقه فوتبال ببینم نگه دار بعد از ماه رمضان می نشینم ببینم اینها را باید باب کنیم و فرهنگ کنیم ببخشید.

برویم سراغ جنبه ایجابی مدیریت ذهن اینقدر من امروز هدیه نابی برای بینندگان عزیز آوردم در مدیریت ذهن که اصل و اساس مدیریت ذهن در بخش ایجابی را تشکیل می دهد که مطمئنم همه کاستی ها و قصور بنده را تا همین جای برنامه هر چی بوده می بخشم می گویند می بخشیم ایشان هم می برد یعنی واقعا هر چی بنده کاستی که خوب فراوان دارم مثل امروز که این مقدمه طول کشید می بخشم به خاطر گرانبها بودن این حرف ما وقتی که می خواهیم فکر کنیم به چی فکر کنیم به چی توجه کنیم چه چیزی را بدانیم بیشتر هم باز هم توجه و تفکر و مرغ خیال خودمان را پرواز بدهیم مخصوصا در این ماههایی که پر از معنویت است و در آستانه ماه مبارک رمضان هم هستیم مهمترین ها چی است بنده طلبه گزارش می شنوید دیگر خودتان هم می توانید بروید منابع دینی را بررسی کنید ببینید مهمتر از این چیزی هست یا نیست این یک، زمینه ای است برای مطالعه ولی بنده بر اساس گزارشی که ارزیابی که می توانم خدمت شما بدهم هوش طبیعی من نه هوش مصنوعی ام هوش طبیعی من می گوید که این مهمترین نکته مثبتی است که ذهن وقتی درباره این موضوع فکر بکند خیلی اتفاق های خوب برایش می افتد

حجت الاسلام پناهیان:  خیلی خوب، شکر، چیزهایی که داری بهش فکر کن و تشکر کن، شکر عالی ترین مقامی است که خدا خودش اعلام کرده قلیلٌ من عبادی الشکور کم هستند اون بندگان من که شکر گزاری کنند و غرق شکر بشوند و زیاد شکر کنند برای چیزهایی شکر کنند که دیگران شکر نمی کنند کم هستند اصلا خود خدا در روایت هست اگر بالاترین مقام شکر نبود خدا اینطوری نمی فرمود معلوم می شود بر اساس آیات قران بالاترین مقام شکر است بالاترین مقام بندگی شکر خداست شما اباعبدالله الحسین علیه السلام را دوست دارید شما و همه بینندگان عزیز می میریم برای اباعبدالله الحسین دلی که از ما برد این دلی که از ما بردند حضرت فقط به خاطر شهادتشان نیست یا نحوه شهادتشان

ملایی:  برای چی است؟

حجت الاسلام پناهیان:  شیشه عطر را بشکنند اون عطر هم مهم است منتشر شود اون عطر شخصیت نازنین اباعبدالله الحسین است که منتشر شد و انتشاری پیدا کرد که از هیچ یک از اولیاء خدا اینطوری دستگیر ما نشد به طور خاص و ویژه شدند سفینۀ النجات و مصباح الهدی اون کلمات امام حسین نیست فدایش شوم ما از امام حسین کم سخنرانی داریم کم سخن داریم اون شخصیت وجودی ایشان و عطر نور وجود ایشان و نوع زیبایی معنوی شخص شخیص اباعبدالله الحسین علیه السلام است و اباعبدالله الحسین علیه السلام در یک ویژگی ممتاز بودند نسبت به همه امامان ما هر گلی یک بویی دارد نمی خواهم بگویم کدام امام از کدام امام برتر ولی هر یک از اولیاءخدا بیشتر تجلی یک وجهی از وجوه الهی هستند بیشتر مأموریت انتشار یک عطری را داشتند اباعبدالله الحسین علیه السلام در دعای عرفه دیده می شود طوری خدا را شکر می کنند هیچ دعایی مانند عرفه نیست با خیال راحت من اعلام می کنم به عنوان یک گزارش دهنده و یک کنفرانس دانشجویی همه دعاها را بررسی کنید آیا دعایی مانند دعای عرفه اباعبدالله الحسین مشتمل بر مضامین شکر هست؟ نیست، اصلا فوق العاده عجیب است یعنی فقط شکر نمی کند ناله می زند برای اینکه من چرا نمی توانم شکر تو را به جا بیاورم با همه وجودم با همه وجودم خیلی چیز عجیبی است الان من داشتم می آمدم خوب در راه در ذهنم بود که امروز در مورد شکر صحبت کنیم خوب طبیعتا قله نمونه شکر شکرگزاری هم دعای عرفه اباعبدالله الحسین علیه السلام است بی شک و بعد یکی از دوستان همین در راه زنگ زد گفت یک لحظه بزن روی تصویر حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام انگار یک جهان تازه ای را جلوی دیدگان ما گشود اباعبدالله الحسین علیه السلام پیشاپیش تشکر کرد دقت فرمودید؟ دیگر من اصلا وقت نبود دیدید که چطور با عجله اومدم وقت نبود که از این دوستمان تشکر بکنم ببینید ماجرای شکر ماجرای عجیبی است ذهن مان را باید مشغولش کنیم به چه آرامشی بهش می رسیم بعد کمک کم می بینیم چیزی نمی خواهیم

ملایی:  این که ما غذا می خوریم الهی شکر این ذکرها زبانی اینها می گویی

حجت الاسلام پناهیان:  زبانی هم خوب است ولی ببینید یک مشکل اساسی را من مطرح کنم مشکل انسان این است که انسان خیلی وجود عمیقی دارد این مشکلش است می دانید چرا؟ چون بسیاری از اعماق وجود خودشان را ندیده می گیرد این کوه یخی که قله اش از دریا زده بیرون از وسط اقیانوس فقط اون را می بیند و ما شکر می کنیم بلافاصله خدا می پرسد  نمی پرسد مثلا نمایشنامه داریم اجرا می کنیم از کجای قلبش شکر کرد؟ عمقش همانقدر ارزش دارد شکرت همانقدر نه اینکه بی ارزش است زبانی بگو به دیگران یادآوری کن اینها همه زیباست و همه اوکی است نمی دانم چی بگویم ولی هر چی این شکر عمیق تر بشود اینقدر شکر مهم است و اینقدر ناشکری بد است که می فرماید وقتی می خواهی دعا کنی بگو خدایا فلان چیز را به من بده این حاوی ندارم است خدایا یک ماشین به من بده و یک خانه به من بده و این گرفتاری من را برطرف کن این حاوی یک ندارم است دعای ما و مسئلت ما حاوی قرار گرفتن در یک وضعیتی که نباید داشته باشم است یعنی وضعیت خوبی نیستم خدایا من را نجات بده یا ندارم این وضعیت را برای من ایجاد کن توقع و گله و برای این که بی ادبی نباشد قبل از دعا ما باید شکر کنیم ادب دعا این است و الا خودش می شود بی ادبی دعا که خودش از همه چیز زیباتر است نزد خدا این همه سفارش می فرماید قبل از شروع دعا شکر کن

ملایی:  یعنی خدایا من با این دعا طلبکار تو نیستم گله مند تو نیستم

حجت الاسلام پناهیان:  احسنت، یعنی بی ادبی نباشد من این را می خواهم خوب می گوید بی ادبی نباشد ادب را رعایت کن الحمدلله الذی اعوا خوف یجیبنی و ان کنتم حین یدعونی الحمدلله آغاز ابوحمزه ثمالی را نگاه کنید و آغاز دعای عرفه نیمی از دعای عرفه است برگردید به دعای عرفه، این شکر را شما ببینید در صدر فاتحۀ الکتاب و ام الکتاب هم هست پس اگر ما خواستیم به موضوعی بیاندیشیم یا آگاهی های خودمان را پیرامون اون موضوع فراوان بکنیم برویم روی موضوع شکر فکر کنیم لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ (ابراهیم، 7) اگر خدا را تشکر کنیم لأزیدنکم بعضی ها می گویند که خود لأزیدنکم خودت را زیاد می کنم نه نعمت ات را بعضی از مفسرین هم فرمودند نه نعمت را به هر حال هم سعه وجودی انسان پیدا می کند و هم خیلی مهم است اگر کسی دچار حسادت شد ذهنش درگیر فکر غلط حسادت شد ما می توانیم در موردش یک اطلاعیه صادر کنیم این شاکر نیست اگر کسی در مورد آینده نگران شد مضطرب شد شاکر نیستیم اگر کسی حسرت زده گذشته شد و حالش بد شد افسرده شد می توانیم به او شاکر بگوییم به همه اینها می توانی نسخه شکر بدهی اگر کسی انرژی کافی نداشت و انگیزه کافی نداشت برای انجام یک کاری می توانیم بگوییم شاکر نیست اگر یک کسی خوب فکرش کار نکرد دچار استرس بود و خوب نمی توانست برنامه ریزی کند می توانیم بگوییم شاکر نیست این قسمت آخر را توضیح بدهم ماها معمولا اهدافمان اهداف اعمال و انگیزه هایمان معطوف به آینده است شکر کاری می کند که شما معطوف به گذشته کار کنید بگذارید توضیح بدهم

ملایی:  یک بار دیگر کلش را از اول بگویید

حجت الاسلام پناهیان:  ماها همیشه اهدافمان اتفاقی است که در آینده باید بیفتد به موفقیت برسیم و به کمال برسیم و محبوب شویم و الا آخر، شکر یک کاری می کند شما را توجه تان را معطوف به گذشته می کند چرا؟ همه اومدند کربلا دوست داشتند امام حسین اونها را دوست داشته باشد هدفی در آینده تا به شهادت می رسیدند اوفیت یابن رسول الله آیا من وفا کردم آقا فرمود ازتون راضی هستم ابوالفضل العباس عملیاتی که می خواست انجام بدهد معطوف به گذشته بود نمی خواست امام حسین دوستش داشته باشد امام حسین قبلاً اعلام کرده بود من دوستت دارم بنفسی انت یا اخیه یک امام به مأموم بفرماید که من فدای تو بشوم گفت من چطوری ازش تشکر کنم؟ معطوف به گذشته است من چطوری از این خدا تشکر کنم؟ آقای ملایی اگر ما آدم های شاکری باشیم خدا بهشت مان را بهمون نشان می دهد نگران جهنم نباشیم نگران مرگ نباشیم بهشت مان را نشان می دهد می فرماید من بهشت را نشان بدهم این بیشتر برای من بندگی میکند خیالش راحت نمی شود برود گناه کند شرمنده من می شود که چطوری به من پاسخ بدهد ده برابر بندگی می کنم چطوری جبران کنم لذا اولیاء خدا می دانستند جایشان در بهشت است امیر المومنین علیه الآف التحیت و الثنا علیه صلوات المصلین می دانست قسیم الجنت و النار است گفت من چرا ازت تشکر کنم اگر ماشاکر باشیم ذهن مان را ببریم روی نعمت، خدا خیالش از ما راحت می شود که این دیگر خراب نمی شود بهش بگویید همه چیز بهش بدهید

ملایی:  یادم هست خلاصه که خدایا تو کاری کردی حالا در پی جبران هستم بینندگان انشاالله موافق هستند این بحث را ادامه بدهیم الان فعلا یک ذره کار داریم یک کمی با بیننده ها و شنونده ها ببینیم چه اتفاقی می افتد خیلی متشکرم بحث جذابی است قبول دارید؟

حجت الاسلام پناهیان:  بله

ملایی:  یک نگاهی کنیم به این کتاب دوستان تصویربردارمان یک نمای دقیق تر و بسته تری ازش ارائه کند هر کدام از رفقای نازنینم تا نشان بدهند من بگویم دیروز در برنامه سمت خدا در حضور حاج آقای رفیعی این کتاب را معرفی کردیم خدمت تان و کتابی است به مناسبت ایام ولادت امام زمان علیه السلام با عنوان پیدای پنهان به قلم حاج آقای عابدینی عزیز که دیگر معرف حضورتان هستند برگرفته از بخشی از همین مباحث برنامه سمت خدای ایشان هم هست رویکرد این کتاب مباحثش در واقع عرض اعمال به محضر امام زمان علیه السلام است دیروز معرفی کردیم الان هم ببینید یک بار دیگر حالا من بگویم بهتون که قصه از چه قرار است قرآن کریم را محضرش باشم عرضم به حضورتان که این کتاب می توانید کتاب را تهیه بفرمایید برای تهیه کتاب به سایت مراجعه کنید سایت برنامه به کانال ها مراجعه بفرمایید اگر عضو کانال نیستید عدد هشت را بفرستید به 300001515 پیوند می آید و مسابقات و جوایز ارزنده ای دارد و خود کتاب تخفیف ویژه ای برایش در نظر گرفته شده در نهایت بعد کانال و سایت لطف کنید عدد 15 را به 20000303 نکته دوم که حتما باید بگویم هجدهم ماه شد دوباره و هجدهم هر ماه یعنی طرح طلایی فرزندان غدیر به همت شما مردم و مشارکت تان اگر دوست دارید در حمایت از زوج های نابارور که در حال درمان هستند مشارکت کنید عدد هجده را به 20000303 بفرستید و برای ثبت نام و آگاهی از نحوه استفاده از تحصیلات قرض الحسنه سمت خدا به زوج هایی که در حال درمان هستید برای استفاده از درمان ها به سایت ما مراجعه کنید و انشاالله که بهره مند شوید از چیزی که خیرین عزیز و ارجمند قدمش را بر می دارند و یک خبر خوب هم بدهم خبر خوب که از اول سال 1403 تا الان تا این لحظه به برکت مشارکت های شما حاج آقای پناهیان 310 نوزاد در طرح حمایت از زوج های نابارور با مشارکت مردم به دنیا آمدند انشاالله تا پایان سال می خواهیم عدد بالاتر برود با مشارکت شما برویم محضر قرآن کریم و برگردیم آیات را دوستان زیر نویس کنند مند دیگر بیشتر از این پر حرفی نکنم ببخشید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

قرآن کریم صفحه347 

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم حتما می دانید چند هفته ای است حاج آقای بهشتی بزرگوار یک بحثی دارند و یک قسمتی را تقدیم شما می کنند به عنوان قهرمانان توحید انشاالله فردا و روزهای پیش رو بخش جدیدش معرفی نواب اربعه آقا امام زمان و تقدیم شما خواهد شد حاج آقای پناهیان دیگر وقت دعا کردن است

حجت الاسلام پناهیان:  من یکی از آداب شکر را بگویم سجده است حتی می دیدند ائمه هدی علیهم السلام بعضی وقتها از مرکب پیاده می شدند و سجده می کردند نه اینکه سر سجاده و اینها در موقعیت های دیگر به طور کلی انشاالله شکرمان زیاد بشود و شکر زبانی و شکر قلبی و حتی بدون احتیاج به زبان آوردن و شکری که با آدابش مثل سجده شکر به جا می آوریم تا تمرکز بیشتری روی نعماتی که داریم و چیزهایی که خدا بهمون داده داشته باشیم و حالمان بهتر بشود

ملایی:  خیلی ممنونم حاج آقای پناهیان عزیز انشاالله هفته آینده بتوانیم بحث را پی بگیریم و محضر آقا و مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلامی عرض کنیم و برای تعجیل در فرجشان دعایی بکنیم خدا نگهدار.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها