حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم خدمت بینندگان عزیز سلام عرض می کنم و خدمت بسیجیان که فراگیرتر از سازمان بسیج به تعبیر مقام معظم رهبری کسانی که روحیه بسیجی دارند و روحیه ایثار و نوع دوستی و روحیه کار داوطلبانه بدون اجر و مزد و منت و همشون این روز را تبریک می گویم و انشاالله که روز به روز بتوانیم این روحیه بسیجی را در بین خودمان تقویت کنیم.
ملایی: حاج آقای پناهیان من صحبت های آقا را در مسیر قم به تهران بیننده های عزیز و شنونده ها گوش می کردم دو سه تا نکته کلیدی در مورد خدا باوری و خود باوری نکته کلیدی دوم بود یاد بحث خودمان افتادم این که می فرمودند خیلی وقتها ما توانمندی های جسمی مان را که نمی شناسیم به کنار توانمندی های فکری و عقلی و ذهنی مان را هم من از اینجا رفتم سراغ مدیریت ذهن
حجت الاسلام پناهیان: بله ایشان یک باب عرفانی فوق العاده مهمی را امروز باز کردند و اون اینکه انسان از قدرت خودش بتواند استفاده کند که این قدرت طبیعتا قدرت روحی است و تمرکزی که بتواند نیروی قبل را متمرکز کند فرمودند حتی انسان می تواند چیزی را خلق کند خیلی حرف بلندی است و نه اینکه چیزی را بسازد خلق کند خلق معمولا از عدم هست و در اهل معرفت این معنا خیلی روشن است و تجربه شده است بعضاً ایشان به نیروی اراده بسیجی و نقش اراده در بسیجیان خیلی تاکید کردند و فرمودند که ما غافل هستیم از استفاده از اراده، اراده باز در مدیریت ذهن جایگاه رفیعی دارد یعنی آدم بخواهد اراده خودش را تمرکز بدهد به یک امر طبیعتا قدرت مدیریت ذهن باید داشته باشد و بعد با اراده خودش چه تغییراتی را در عالم می تواند انسان ایجاد کند و جالب این است که خداوند متعال چقدر هماهنگ است با این اراده انسان که حالا بحث امروزمان در این باره هست.
ملایی: بله دیگه ما منتظر هستیم قول دادیم بحث نیت را بفرمایید و ما استفاده کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: واقع مسئله این است که انسان خیلی بلند پرواز و بلند همت است اون کسانی که بلند پرواز و بلند همت نیستند ازشون صحبت نمی کنیم احتمالا چنین افرادی بیننده برنامه ما هم نباشد انسان موجودی بی نهایت طلب است انشاء الله بی نهایت طلبی ما مخدوش نشود و به کم قانع شویم این انسان بی نهایت در دنیایی پراز محدودیتها زندگی می کند دنیا می شود سجن مومن دنیا می شود زندان مومن، چرا زندان به دلیل اینکه محدودیت ها در این دنیا فراوان است آیا خدا قصد دارد ما را آزار بدهد ما را بی نهایت طلب محدودیت گریز آفریده و در دنیای محدودی قرار داده اذیت می شود آدم خدا نمی خواهد ما را اذیت کند می خواهد ما از نیروی ذهنمان استفاده کنیم و در استفاده از نیروی ذهن هیچ محدودیتی برای انسان نیست لحظه آزادی موثر نه آزادی بی تاثیر لحظه آزادی موثر انسان لحظه ای است که از نیت خودش استفاده می کند می تواند جهان را فتح کند و انسان می تواند زمان امیر المومنین برگرد پای رکاب او شمشیر بزند می تواند آدم با نیت خودش برود به حضرت امام زمان ارواحناه له الفداء به حضرت خدمت کند حتی این نیت و این توجهی که ما با فکرمان یک مقدار وقت سرش می گذاریم که اینها همه ثمرات مدیریت ذهن هست موجب می شود انسان بعد از مرگ زنده شود و رجعت کند و پای رکاب حضرت باشد سلمان فارسی می گفت از روزی که پیغمبر ازشون سوال کردند گفتند یا رسول الله م می توانم رجعت کنم پای رکاب آخرین امام و وصی شما فرمود تو جزو رجعت کنندگان هستی می گفت از اون روز هیچی در دنیا برایم مهم نیست و همه مشکلات را راحت می توانم تحمل کنم در دعای عهد نیتشان می کنیم دعا چه ربطی به مدیریت ذهن دارد موضوعی که در جلسات بعد اشاره می کنیم بماند بحث خواهیم کرد انشاالله ولی وقتی انسان نیت دارد واقعا نیت دارد جهان را آزاد کند خدا برش می گرداند فرمود شما می خواستی جهان را آزاد کنی الان برگرد خدایا ما یک نیت کرده بودیم همه چیز وابسته است به نیت تو واقعا انسان چه قدرتی پیدا می کند با نیت خودش در روایات هم هست مومن قدرتش را از بدنش نمی گیرد از غذا خوردن نمی گیرد قدرتش را از نیت می گیرد لذا می بینید جسمش نحیف است و اراده اش خیلی قوی است و به اعمالی مبادرت می ورزد که خیلی از آدم های معمولی نمی توانند این قدرت ذهن که ناشی از یک مدیریت توانمند هست می تواند در انسان یک جهان بزرگتری را ایجاد بکند تهیه کننده همین برنامه یک قصه ای را دفعه قبل برای من بیان فرمودند مشاهده کرده بودند خودشان در یکی از سفرهایشان که به اراک داشتند چند سال پیش خیلی داستان جالبی بود این داستان شفاهی بود با یک واسطه من نقل می کند انشاالله اثر داشته باشد روی ما چون فرمودند در اون ماموریتی که داشتیم رفتیم توی یک پارکی که چایی بخوریم یک چایی فروشی بوده یک پیرمردی پفک می فروخت یک پفک هم ازش خریدیم دیدیم چه پیرمرد خوبی است و حال و احوال و گفتیم شما بیا بنشین اینجا با ما چایی بخور گفت نه من باید برم به کاسبی ام بپردازم ایشان گفت که نه ما همه ی این کیسه پفک هایت را می خریم بنشین اینجا چایی بخور با هم می خریم این وسیله کاسبی منه ما هم پولش رو می دیم مگر نمی خواهی کاسبی کنی گفت من نه من کاسبی دیگری دارم با این پفک ها می گردم و دو تا جوان را می بینم اینجا نشستند خونه ندارند می گویم خدایا کاش به من می دادی من برای اینها خانه تهیه می کردم و اینها ازدواج می کردند یا فقیری را می دیدم می گویم یک احتیاج مندی و کسی که محتاج چیزی است برایش نیت می کنم ای خدا کاش به من می دادی تا حاجت این رو برطرف کنم کاسبی ام اونه که با نیتم دارم خرید می کنم ببین در برنامه سمت خدا گفته نشده این این مخفی بوده و یک بوستانی هست اراک یک آدمی که یک حکمتی خدا بهش داده می داند و محدودیتی برایش وجود ندارد با نیت می رود برایش نیت تولید بشود و عزم تولید بشود و اراده تولید بشود دقت فرمودید
ملایی: با نیت خیری که برای افرادی که می بیند انجام می دهد داره در خانه خدا کاسبی می کند
پناهیان:و ما روز قیامت برایمان معلوم خواهد شد تمام اتفاقاتی که در زندگی مان می افتد وابسته به نیت ماست منتهی با یک پیچیدگی این حرف را خیلی ها می زنند می گویند تو اگر اراده کنی و نیت کنی حالا کلمه ی نیتش رو شاید استفاده نکنند با مدیریت ذهن می توانی به همه چیز برسی این حرف درسته روایت داریم برایش ولی با یک پیچیدگی و با یک تفاوتی، مثلا یک نفر دنیا را می خواهد و بیشتر از دنیا در ذهنش نیست توجه به بیش از دنیا ندارد خداوند متعال می فرماید ما مقدرات زندگی او را یک جوری تنظیم می کنیم در همین حد باقی بماند چون افق نیتش همین است بگذارید آیه قران برای شما بخوانم خیلی آیه عجیبی است می فرماید من کان یرید العاجله اجلنا له فیما نشاء لمن نرید هر کسی این دنیای عاجله را بخواهد یعنی بخشی که با عجله به دست می رسد بخش های بلندتر یک مقدار صبرمیخواهد که آدم بهش برسد من کان یرید العاجله در ذهنش در جریان مدیریت ذهن که می کند ذهنش را متوجه فقط عاجله می کند چیزهاییکه زود به دست می آید و زود هم از دست ممکن است برود عجلنا لهم ما هم برایش همین امور تعجیلی را قرار می دهیم البته فیها ما نشاء به صورتی که ما خودمان می خواهیم یعنی سطحش را در سطح عاجله نگه می داریم ولی چی در عاجله می خواهد ممکن است بهش ندهیم چه بسا مثلا یک کسی نیت دارد به یک مقامی برسد به یک مدیریتی برسد و به یک پولی برسد خدا یک جور دیگرش را بهش عنایت می کند مثلا گرفتاری پول در آوردن و گرفتاری رسیدن به اون مقام را بهش می دهد اون مقام را آخر سر بهش تو خودت و خواسته از از این عاجله بیشتر نبود من هم گرفتاری در این عاجله را بهت دادم سرگرم شدی به همانی که بهش فکر می کردی بد سرگرم شدی ممکن است خوب سرگرم شود کسی با همان بدبخت بشود بگوید من این مقام را نداشتم کاش این ثروت را نداشتم خیلی هم هستند کاش این پول را نداشتم بچه ام خراب نمی شد خیلی راحت و ساده اش را عرض کردم فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلاها مذموماً مدحورا سپس او دچار دوزخ شد چرا دچار دوزخ می شود یک همچین کسی چون وقتی شما فقط دنیا را خواستی کم کم به علو و فساد و تباهی و طاغوت و اینها کارت منجر می شود ذهن و روح آدم خراب می شود و دستگاه فکری آدم درست کار نمی کنه و وجدان آدم درست کار نمی کنه یک دومینویی است که آغاز شده بعد دیگه وضع دیگری می رسد
ملایی: یعنی دنیا را برای دنیا بخواهیم اینطوری هست ذاتش
حجت الاسلام پناهیان: یک دومینویی است آغاز می شود و کم کم خراب می شود اولش بچه خوبی است بعد خدا نکند و من اراد آخره کسی اراده کند آخرت را بحث سر اراده است امروز هم حضرت آقا در مورد بسیجی ها اراده بسیجی را می گفتند می گفتند بسیجی اراده اش این است که جهان را از ظلم پاک کند و من اراد الآخره کسی اراده کند آخرت را و صحا له سعیها سعی کند حالا چیکار بکند دیگه برای خدا مهم نیست اون اراده مهم است و هو مؤمن و او ایمان به خدا داشته باشد فاولئک کان سعیهم مشکورا اینها از سعی شان تشکر خواهد شد یعنی خدا می آید تشکر می کند خدایا من که به تو لطفی نکردم تو بخواهی از من تشکر کنی این که تشکر که می کند
ملایی: که مورد لطفی قرار گرفته
حجت الاسلام پناهیان: خدا باید به ما اجر بدهد فوقش باید پاداش بدهد چرا تشکر می کنی خدا
ملایی: تهش این است که وظیفه مون را انجام دادیم و پاداش را می گیریم فوقش اگر مقرری قرار گرفته در دنیا یا مشکور هستند اینها از جانب خدا تشکر می کنند چه لحظه نابی است اون لحظه ای که خدا به بنده اش می فرماید من ازت تشکر می کنم چقدر با شکوه است اون لحظه خیلی ها برای این لحظه جان دادند من از تو تشکر می کنم خدا می فرماید من از تو تشکر می کنم در آیه قرآن سوره الرحمن می فرماید هل جزاء الاحسان الا الاحسان آیا پاداش احسان چیزی جز احسان هست؟ یعنی بنده های من به من احسان کردند احسان به خدا علامه طباطبایی می نویسد این کلمه اینجا مجازی نیست حقیقی استفاده شده
حجت الاسلام پناهیان: استعاره نیست و شعر نیست یعنی ما وقتی برای خودمان کار می کنیم احسنتم لانفسکم فرمود احسان به من است خیلی عجیب است
ملایی: باید یک کمی سکوت کرد و فقط اندیشید به این افراد احسان به من و توضیح می دهد حضرت علامه می فرماید که چرا حقیقی است این عنوان بعضی ها گفته اند نه ما که با خدا نمی توانیم احسان کنیم پس این مجازی است خدا اسم کار ما را گذاشته احسان علامه می فرماید نه حقیقی است چون خدا تو رو برای چی ساخته بود؟ برای کمال پیدا کنی خوب بشوی و از همین کلماتی که ما می شناسیم وقتی تو با ایمان خودت و عمل صالح خودت و کار خوبت خدا را به هدفش می رسانی یک اثری هم روی بندگانش می گذاری در واقع به خدا احسان کردی خدا این کار را داده به تو انجام بدهی که حقیقت او را متجلی کردی در رفتار خودت الان چرا نماز جماعت اینقدر ثواب دارد؟ برای اینکه اینها دارند ایمان به خدا را نشان می دهند ثواب اون نمایش ایمان به خدا بیشتر از این است که من خودم ایمان دارم به خدا برویم مسجد، مسجد رو شلوغ کنیم ثواب اون بیشتر است
حجت الاسلام پناهیان: سیاهی لشکر سپاه خدا باشیم
ملایی: بعد ادامه این آیه اینها لحظه های آزادی انسان است و لحظه های ببینید من نمی خواهم حتما بحث مدیریت ذهن را به سرعت دینی کنم درسته برنامه، برنامه سمت خداست و من هم عبا و عمامه پوشیدم باید حرف دینی بزنم شما هم خودتان ماشاء الله کارشناس دینی هستید ولی کسی بخواهد در مدیریت ذهن قوی شود دین یک برنامه برایش دارد می گوید که برای کارهایت نیت کن الان برای چی این کار را کردی؟ بگویی همینطوری ذهنت رو ول کردی و عضلات ذهنت رو ول کردی و شبیه عضلات بدن که آدم می گیرد عضله را نمی دانم تا حالا برایتان پیش اومده که گچ بگیرید یا آتل ببندید و اینها بعد می گویند که شما تو این مدتی که از دستت استفاده نمی کنی عضله ات رو بگیر و شل کن اگر مانعی نداشته باشد یک سری ابزارهایی می دهند که این انگشت ها کار بکند
حجت الاسلام پناهیان: عضله رو بگیر بدون این که کاری انجام بدهی عضله را بگیر نیت هم همینطوری است نیت که می کنی عضله ذهن را شما گرفتی بعد این ذهن قوی می شود تمرین کنیم هر کسی تمرین کند در چهل روز اثرش رو می بیند مدیریت ذهن چطوری قوی می شود ما این را آغاز بحث نیت اشاره کردیم دوباره تکرار می کنم وقتی شما نیت می کنی یک نیت عمیق نیت هم برای انسان ذو مراتب است یک وقت شما یک نیت خیلی عمیق دارید خدا اندازه گیری می کند یک وقت یک نیت سطحی داری اگر شد خدا تفاوت اینها را کامل مثل محسوساتی که ما درک می کنیم چقدر در این لیوان آب است برایش کاملا معلوم است من کان چی بود عبارت قرآن کریم؟ من کان یرید الآجله این اراده چقدر می خواهی اینجا را
ملایی: عجلنا لهم
حجت الاسلام پناهیان: این میزانش را بگو یا مثلا می فرماید من اراد الآخره کسی اراده می کند آخرت را چی؟ حالا فرقی هست بین اراد و یریدوا که حالا اگر فرصت شد من یک وقت دیگر این را عرض خواهم کرد این اراده ممکن است یک لحظه صورت بگیرد برای آخرت ولی عمیق باشد اثرش جاودانه است هزار بار دنیا را خواستیم خدا حاضر است پاک کند الان ایام فاطمیه در پیش است می رویم هیئت می رویم پای سخنرانی داغ می شویم یک دفعه یک آه می کشیم اون رو برایت خدا می نویسد این همه دنیا را خواستی خدا حاضر است همه را پاک کند برو یک جایی کاری کنی یک کاری کند اون جلسه باهات یک آه بکشی آه کاش من بودم یا فاطمه کمک می کردم آه کاش من همیشه دوستتان داشته باشم طرف گریه اش نمی آید در روضه ناراحت می شود می گوید چه آدم بدی شدم خدایا من رو ببخش همین نوشته می شود من عبادتی که اربعین سنه یک توبیخ می کنی خودت رو ذهنت متوجه شد ذهنت تمرکز پیدا کرد به این معنا؟ خوب اگر خدا و آخرت هم نخواهیم خود این صاحب نیت بودن قدرت ذهنی به انسان می دهد و قدرت اراده به انسان می دهد و مدیریت ذهن اینطوری است که شما اراده می کنی و من سحر بیدار شوم الان ایام زمستان است سحر خیری و بلند می شویم می گویی کی من رو بیدار کرد من چقدر راحت بیدار شدم کار اراده است اینها یک چشمه کوچک از اون اراده است از یک صاحب دلی پرسیدند این آیه قران چه اثری دارد در بلند شدن گفت اون اثر اون توجهی است که کردی و اراده و نیتی است که کردی با این آیه تجلی دادی
ملایی: سوره مبارکه کهف
حجت الاسلام پناهیان: شما بلند شوی سحر و چه اراده های بزرگی، رزمندگان در نیروهای در جبهه مقاومت سعی شان را دارند می کنند ولی اراده کرده اند نابودی صهیونیست ها را اراده شون محقق خواهد شد اراده کردید شما با ذهنشان اینها کار می کنند از حضرت علی علیه السلام پرسیدند که شما با چه مهارتی دشمن را همیشه می زنید؟ مهارت بدنی است شمشیر زن خوبی هستید و قدرت بدنی شمشیر خیلی محکم می زنید فرمود نه با نگاهم اول با نگاه و اراده خودم دشمن رو بهش نگاه که می کنم اون یک دفعه مقابل من فلج می شود و زدن شمشیر به او کاری ندارد این توصیفی است که حضرت علی علیه السلام از خودشان می کنند درست هم هست یعنی اینقدر حقیقت بلندی در این حرف نهفته است که خیلی آدم می تواند بهش برسد خوب حالا اینجا یک باب مهمی را من می خواهم باز بکنم اگر عمل خوب داشتیم بدون نیت چی؟ این رو بگذارید از امام صادق علیه السلام بپرسیم یک وقت غرق اعمال خوب نشویم بدون نیت
ملایی: یعنی صرفا حرکات و سکناتی بر اساس اون چیزی که بلد شدیم انجام بدهیم و کار خوب هم هست واقعا
حجت الاسلام پناهیان: ولی نیت نیست این تفاوت را من عرض بکنم نکته خوبی هست بگویم یا نه دیدم شما پسندید گفتم تایید بفرمایید
ملایی: حالا من چیزهایی که بلد می شوم می پسندم
حجت الاسلام پناهیان: شما واقعا خیلی چیزها بلد هستید سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول در کافی شریف آمده الخلق منهتٌ یمنع حلا من شاء من خلقه اخلاق خوب بالاخره لطف خداست که به بندگان خودش می دهد منتهی فمنه سجیتٌ و منه بنیتٍ بعضی از اینها سجیه هست و بعضی از اینها با نیت است سجیه چیه؟ اخلاقم است اصلا ارثی بهم رسیده عادت کردم بهش کار خوبی هم هست حتی سفارش شده عودوا انفسکم من خیرات خودتا را به کارهای خیر عادت بدهید که راحت بتوانید انجام بدهید فقلت ایهما افضل ایشان که نقل می کند می گوید کدامش بهتر است قال صاحب النیه افضل کسی که صاحب نیت است برتری دارد فان صاحب السجیت هو المجبور علی الامر الذی لا یستطیع غیره کسی که سجیه اش این است مجبور است به این کار اصلا کار دیگری نمی تواند بکند خوش خلقی که این همه در اخلاق می گویند خوش خلق باشید بدون نیت چه ارزشی دارد؟ خوب است بینید خوش خلقی را بگذاریم کنار سجیه اخلاقی خوب است نمی گذارد آدم سقوط کند ولی ما برای سقوط نکردن آفریده نشده ایم برای پرواز کردن آفریده شده ایم بال ما نیت است
ملایی: کاملش کنیم با نیت
حجت الاسلام پناهیان: اون وقت شما می دانید نیت خوب داشتن برای کارهایی که سجیه ما هست اتفاقا کار سختی است خدایا من این کار را به خاطر تو انجام دادم ولی نه من واقعا اگر تو هم نبودی این کار را انجام می دادم درجه نیت را گفتم چقدر فرق می کند درجه نیت نمی تواند زیاد عمیق باشد به همین دلیل خداوند متعال معمولا از آدم های خوب یک امتحان هایی می گیرد حواسمان باشد به این امتحان، امتحاناتش چطوری است؟ از آدم های خوب مثلا شما امتحان تان این است که هر فقیری بیاید کمکش می کنید نمی توانی کمک نکنی درسته؟ امتحان شما این می شود که یک فقیری را می آوری دم خانه ات و کمکش نمی کنی و احساس عذاب وجدان هم می کنی ولی نباید کمک می کردی امتحانت این می شود که اینجا سخاوت خرج ندهی یک کسی مهربان است امتحانش این می شود که یک جا مهربان نباشد درسته؟ مثلا من یک روحیه ای دارم از فضولی بدم می آید و دخالت نمی کنم در زندگی کسی یک جایی باید امر به معروف و نهی از منکر کنم ولو اسمش رو بگذارم فضولی این می شود امتحان شما چون خدا می خواهد ما کاری را با نیت انجام بدهیم دیگه همینطوری نباشد یک تفکیکی قائل باشیم حتی برای آدم خوب ها امتحانی می گیرد که اون لحظه باید این کار خوبش را ترک کند اینقدر مسئله نیت مهم است و صاحب النیه هو الذی یتصبر علی الطاعه و یصبروا و هذا افضل اما صاحب نیت یتصبر یعنی مجبور می کند خودش را که مقاومت کند برای اینکه طاعت را انجام بدهد پس این فضیلت و برتری دارد گاهی از اوقات اصلا کلمه نیت صادق در قرآن به تعبیر تقوا آمده انما یتقبل الله من المتقین مفسرین می گویند این جا تقوا یعنی نیت صادق یا مثلاً شما در اینجا نگاه کنید لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ ۚ (حج، 37) گوشت و خون این قربانی ها به خدا نمی رسد یعنی خیلی مقید بودند در دوران جاهلیت قربانی که می دهند هنگام حج گوشتش را خون قربانی را بمالند به خانه کعبه فرمود چرا این کار را می کنید خونش می خواهی به خدا برسد؟ نمی رسد اون چیزی که از شما به خدا می رسد چی است؟ اینجا می گوید تقوا به همین علت بعضی ها می فرمایند تقوا در قرآن یکی از معانی اش نیت است خیلی مهم است که تقوا عامل مطلق در قرآن برای عاقبت به خیری است يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ (حجرات، 13) تقوا اینجا می آید یا مثلا اونجایی که مسجد ضرار را ساختند یک نفر بود راهبی بود خیلی اهل زهد بود و زهد فروش هم بود یعنی پشیمنه کلاهی می گذاشت کلاه یا لباس خیلی زاهدانه ای هم می پوشید خوب ایشان بعد از اینکه رسول خدا آمدند و دین آمد بازارش کساد شد دیگه و در مقابل رسول خدا عددی نیستی اومد جزو منافقان مدینه شد چند نفر را با خودش همراه کرد گفت بیایید ما هم یک مسجدی بسازیم مسجدی ساختند نزدیک مسجد قبا گفتند یا رسول الله بیا اینجا را افتتاح کن آقا فرمود همین مسجد النبی هست بیایید اینجا گفتم دور است بعضی ها نمی توانند حضرت عازم تبوک بودند گفتند من بروم برگردم بیایم مسجد شما رفتند و برگشتند آیه نازل شد که آقا این مسجد جز ضرر چیزی ندارد آدم ها برای تقوا این مسجد را نساختند اونجا مسجد عس سعل التقوا آمده بعد حضرت دستور داد مسجد را خراب کردند و آتش زدند مسجدی که بر اساس تقوا ساخته شده حسن سعل التقوا یعنی بر نیت صادقه و به خاطر خدا ساخته شده اهل التقوی و اهل المغفره به خدا می گوییم شما اهل التقوی هستید خوب یک معنایش این می شود که خدایا تو اهل نیت صادقه هستی جز نیت صادقه نمی پذیری پس اگر ما بی توجهی کنیم به نیت و بیاییم کار خوب انجام بدهیم یک وقتی از دستمان رفته منتهی برای تقویت این نیت و تعمیق این نیت باید وقت بگذاریم اینجا دوباره بیشتر بر می گردیم به مدیریت ذهن بیاییم یک وقت هایی را اختصاص بدهیم به فکر کردن دوباره مدیریت ذهن چطوری فکر کنیم درباره بلند ترین معانی عالم شما فرض بفرمایید آقای ملایی ما اصلا دین نداریم می خواهیم مدیریت کنیم ذهن خودمان را و از ذهن خودمان یک چیزی بسازیم که بتواند در عالم با قدرت خودش چیزی را خلق کند اراده کند بالاترین تغییرات را در عالم ایجاد بکند آقای بهجت درباره قدرت اراده حضرت امام مطالب عجیبی می فرمودند که بنده اجازه بدهید در تلوزیون نگویم چون ممکن است مبالغه آمیز تلقی شود درسته؟ آدم دیگه مراجعه کند امام چی می فرمودند درباره آقای بهجت در مورد عظمت روحی حضرت امام چی می فرمودند؟ و اثری که امام بر مردم داشتند خوب این قدرت ذهن را که خوب شما که نمی توانید بی توجه اراده کنید مثلا بدون توجه یک لیوانی را بزنم می گویم حواسم نبود توجه نداشتم پس اراده به توجه انسان وابسته است من می خواهم سر مقدار این توجه صحبت کنم برای اینکه مقدار توجه افزایش پیدا بکند که معنایش این است که قدرت مدیریت ذهن بالاتری پیدا بکنی باید بنشینی یک ساعتی زمان بگذاری وقت بگذاری پنج دقیقه و ده دقیقه یک نوبت سه نوبت در طول روز وقت بگذاری یکی از این وقت ها سحر است خلوت کنید این وقت خیلی مهم است ماها خیلی هایمان نیت های خوب داریم من می بینم واقعا انسان ها دارای نیت های خوب فراوان هستند وقت نمی گذارند مثل اینکه این گلدان را نه آب می دهد نه به نور می رساند و نه هوا می گذارد بهش بخورد این پلاسیده می شود بهترین گیاه هم باشد مقاوم ترین هم باشد از پستو درش بیاور ببر جلوی آفتاب آب بهش بده وقتی شما وقت می گذارید برای نیت های خوب خودتان دارید به گلدان آب می دهید و هوا می رسانید رو به آفتاب رساند دیدید گل چطوری به آفتاب بر می گردد ذهن اینجا نیت تان قوی می شود می فرماید مومن قدرتش را از نیت قوی خودش می گیرد ولی مدیریت ذهن ما نداریم ذهن مان یک لحظه مثل شهابی که در آسمان بیاید و برود متوجه نیت خوب می شود و رد می شود اثر نگرفتی ازش باید وقت بگذاری وقت نماز وقتی است که تو برای نیت خوب می گذاری خوب من چطوری الان سر نماز وقتم را صرف کنم برای یک نیت خوب همین کلمات نماز را بهش توجه کن سبحان الله خدایا تو چقدر خوبی و تو چقدر خوبی و تو چقدر به من دستور داده شده که سه مرتبه بگویم سبحان الله منزه است خدا از هر عیبی یعنی فارسی خودمان می شود خیلی خوبی خدا تو خیلی خوبی خوب این خیلی خوبی را وقتی آدم می گوید اون الحمدلله اول را جدی گفته باشد الحمدلله رب العالمین ولی این خیلی خوبی را وقتی گفت دوباره یاد خوبی هایش می افتد سبحان ربی الاعلی و بحمده دوباره حمدش می کند درسته؟ به یاد این نیت های خوب خودمان بیفتیم و متوجه چیزهای خوب بشویم وقت بگذاریم برایش این وقت خیلی مهمه اولیاء خدا مقید هستند به اینکه اینقدر بهره می برند از وقتی که در نماز می گذارند برای توجه به خوبی ها که بعد از نماز هم رها نمی کنند تسبیحات حضرت زهرا ادامه اش یک مقدار تعقیبات می خوانند در روایت آمده کشی تعقیبات نمی خواند خدا می فرماید ملائکه نمازش را بهش برگردانید کجا داره می رود با این عجله چه کاری دارد کارش مگه دست من نیست پیش کی می خواهد برود اصلا مگه بدت اومده بود از اینکه چند دقیقه وقت گذاشتی و با من صحبت کردی و در محضر من ذهن خودت را پرورش دادی من که همیشه پیش تو هستم تو عملیات مدیریت ذهن در این زمان معین انجام دادی یعنی توجه کردی عمیق کردی خواسته های خودت را به این چیزهایی که توجه کردی چون اینها مسائل بسیار عمیقی هستند خیلی مسئله عمیق است چون شما نشستید در مورد خوبی خدا صحبت می کنید کسی خواست نمازش عمیق بشود در قنوت نماز دعای اللهم کن لولیک الحجه بخواند نشتی می گویی که ایستاده است قنوت خدایا پشتیبان ولی خودت باش آقا ولی خداست به شما ارتباطی ندارد شما نمی خواهد بگویید ایشان پشتیبان ولی خودش هست چقدر سطح آدم ها این دعا می برد بالا که من دارم برای امامم دعا می کنم در واقع این همنشینی با امام است اگر چه حالا ما از نظر رتبه که هیچ وقت به امام معصوم نمی رسیم اما از نظر عاطفه و قلب انگار داریم مادری می کنیم یا مثل فرزندی که به پدرش عشق می ورزد کل ولیک الحجه ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصرا یکی دو تا که نیست دعا و دلیلاً و عینا حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا من البته نخواستم دعا را کامل بخوانم و الا صلوات را باید می گفتم صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه فی کل ساعه بعد تمتعه فیها طویلا نه اینکه او بیاید ما را نجات بدهد او بهره ببرد از این حکومت به مدت طولانی اصلا به فکر خودت نیستی همه را حذف کردی این موجب چی می شود؟ دعاهای بلند موجب تعمیق توجه ما می شود پس نیت کافی نیست عمق نیت مهم است عمق نیت بخواهد تمرین بشود باید زمان بگذاریم دوباره برگردیم به یکی از مفاهیمی که قبلا یادآوری می کردیم در مورد معاد فکر کردن عمیق می کند انسان را اعقل الناس انظرهم فی العواقب و یک جریانی را در انسان ایجاد می کند انسان دارای ذهن عمیق می شود و وقتی دارای ذهن عمیق شد دوست خدا می شود و قدرتمند می شود وقت دارم یک جمله بگویم؟
ملایی: بله من یک چیزی را می خواهم بپرسم یکی دو دقیقه زمان هستش احتمالا اونی که سجایای اخلاقی دارد کار خوب می کند ولی تا یک مقطعی مثلا هوشیارانه نبوده و از اینجا به بعد من تصمیم می گیرم که کارهای خوبم را نیت خوشگلم یک روغن جلایی می شود و عمقی بهش می دهم این نیت خوب احتمالا سجایای اخلاقی را هم تکثیر خواهد کرد و تقویت خواهد کرد و احتمالا اثری روی خود دیگران
حجت الاسلام پناهیان: بعضی ها یک خوبی دارند یک خوبی ندارند یک خوبی دارند و یک بدی دارند اینها ترکیب است ولی شما وقتی نیت هایتان را درست بکنید خوبی ها را با نیت خیر داشته باشید این نیت خیر موجب می شود خوبی ها تعدادش هم در وجود انسان تکثیر بشود و اثرش روی دیگران فراوان است یک نکته فقط عرض می کنم ببینید خدا دو مرتبه در قرآن تا جایی که در یاد من هست می فرماید شما بر دشمنان تان غلبه می کنید می خواهم بگویم اثر این مدیریت ذهن چقدر بالاست شما بر دشمنان تان غلبه می کنید بیست نفر بر دویست نفر حالا بعد این رقم را تغییر می دهند کاری ندارم بیست نفر بر دویست نفر شما غلبه می کنید یعنی یک به ده شما غلبه دارید چرا؟ می فرماید چون دشمنان شما آدم های نفهمی هستند و عنهم قومٌ لا یفقهون اینها فهم عمیق ندارند پس شما می توانید اونها را بزنید فهم چقدر اثر دارد در قدرت بخشی به انسان و هماهنگ کردن همه عوامل و اسباب عالم ببینید در ذهن تو چی می گذرد؟
ملایی: این که می گوید فهم ندارند نه اینکه فرض کنیم در میدان جنگ مهارت شمشیر زدن ندارد یا مثلا هنر جنگیدن
حجت الاسلام پناهیان: یک جاهایی یک نفهمی می کند منظور این است مثلا یک نمونه از نفهمی شان را آقا امروز تصریح فرمودند می آیید خانه های مردم را بمباران می کنید و نا امن می کنید چند بار هم فرمود این احمق ها این آیه قرآن است خوب این می بیند که هر جایی باشد در امان نیست پس فقط راهش این است که با تو بجنگد پس تو داری مقاومت را گسترش می دهی نافهم بودن یعنی این واقعا دشمنان ما خیلی نفهم هستند اومدند دواعش را تحریک و تجهیز کردند یک آمادگی عظیمی در جامعه اسلامی ایجاد شد برای مقاومت نفهمی هایشان را ببینید چقدر زیاد است مثلا آمریکا نفهمی هایش را نگاه کنید رفت مثلا افغانستان را گرفت و آبادش کرد کاش آبادش می کرد چهار نفر تو ایران می گفتند باریک الله آفرین رفتی مثلا افغانستان را گرفتی چقدر آباد شد عراق را رفت حضور پیدا کرد چقدر ترور و چقدر خرابی همین الان افغانستان دارد بهتر اداره می شود از زمانی که اونها بودند اینها احمق هستند نمی فهمند خدا در قرآن می فرماید شما بر اونها غلبه می کنید فهم خوب شامل توجه خوب و حضور معانی خوب در ذهنی است که شما به آن فکر می کنید
ملایی: خیلی خوب بر می گردیم خدمت تان جناب آقای پناهیان ذکر خیر آقا مکرر همین الان هم شد ذهنم رفتم این سمتی صفحه 263 هستیم سوره مبارکه حجر آیات 16 تا 31 یک جایی رهبر معظم انقلاب امروز در دیدار با بسیجیان سراسر کشور زمانی که آمریکایی ها اومدند پیشنهاد دادن اورانیوم غنی شده سی درصد هایتان را بدهید به ما ما بیست درصد بهتون بفروشیم که حالا چی شد که نشد و دانشمندان بسیجی ما تاکید آقا این است دانشمندان بسیجی ما اومدند رفتند بیست درصد را تولید کردند و سه و نیم درصدها را هم ندادیم به اونها و جواب داده شد ذهنم رفت سمت شهید فخری زاده حاج آقای پناهیان فکر می کنیم همین روزهاست هفت یا هشت آذر پیشنهاد کنیم این آیات تقدیم به همه بسیجیان شهید عرصه فناوری و علم و دانش و هسته ای کشورمان بشود بفرمایید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
( قرآن کریم صفحه 263 سوره مبارکه حجر آیات 16 تا 31)
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
سریع برویم خدمت حاج آقای پناهیان برای استفاده از باقیمانده وقت امروز و یا علی مدد
حجت الاسلام پناهیان: من هدیه ای خدمت دوستان از قرآن و روایات بدهم که نقش نیت را نشان بدهد در سعادت و عاقبت به خیری انسان می فرماید تلک الدار الآخره این جهان آخرت را نجعلها للذین لا یریدون علواً فی الارض و لا فساد قرار می دهیم برای کسانی که علو در زمین نمی خواهند و فساد نمی کنند والعاقبت للمتقین اینجا بحث عاقبت مطرح می شود والعاقبۀ للمتقین خوب متقین هم یک معنایش گفتیم نیت صادق و خالص و اینهاست خوب علواً فی الارض ما علو فی الارض می خواهیم ما می خواهیم یک آدمی باشیم که در زمین برتری جویی کنیم و فساد کنیم اکثر آدم ها می گویند نه ما اصلا دنبال این چیزها نیستیم امام صادق علیه السلام اجازه بدهید این آیه را برای ما توضیح بدهند می فرماید اگر تو دوست داشته باشی نخ کفش ات یا خود کفش هم نه نخ یک چیز خیلی جزئی است نخ کفش ات بهتر از نخ کفش برادرت باشد یعنی همین اندازه تو جزو کسانی هستی که علو در زمین را می خواهید
ملایی: یعنی قد همین نخ کفش دنبال برتری جویی باشی
حجت الاسلام پناهیان: ببینید عالم وجود انسان عالم میکرو ذرات هم کوچکتر است حالا من نمی دانم ذره ما به چی می گوییم در این عالم باید ذره یک چیزی باشد کمتر از اتم حالا نمی شود این تشبیه معقول به محسوس بیان راحت نیست و من یعمل مثقال ذرۀٍ خیراً یره این ذره ها را برویم در نیت حساب کنیم مخصوصا در نیت نداشتن نیت باطل و غلط خیلی مهم تر از داشتن نیت خوب است حتی در این حد که من برتری بر کسی چرا پیدا کنم چرا نمی خواهم این رو نمی خواهم ببینید وقتی ما می خواهیم نیت خودمان را خالص کنیم والعاقبت للمتقین به این مسائل دقت کنیم انسان یک آهن قراضه و یک تریلی نیست یک تجهیزاتی است بسیار ریز و ظریف و در روحش اگر بخواهد اداره بشود باید به شدت با دقت اداره بشود و ظرافت اداره شود با دقت را اضافه کنیم به مدیریت ذهن
ملایی: بله خیلی خوب یک جمله خیلی خودمانی که می گفتند و می گویند قدیمی ها آدم نون قلب و نیتش را می خورد انشاالله که نون قلب و نیت مان را قلب و نیت خوب و پاک حاج آقا متشکرم ازتون صمیمانه و همراهان عزیز بیننده ها و شنونده ها متشکرم سهم من این سه روز اول بود و خدا را بابتش شاکرم از فردا من هم مثل شما پای تلوزیون هستم و همراه کارشناسان و آقا نجم الدین شریعتی تا پنج شنبه همتون را به خدای بزرگ می سپاریم الهی در پناه سبط گرامی پیامبر باشیم آقایمان امام حسن مجتبی سلام الله علیها و صلواته علیه خدا نگهدار