حجت الاسلام پناهیان: سلام عرض می کنم خدمت بینندگان عزیز و آرزوی موفقیت و دوام ذکر خدا و ذکر خوبی ها برای همه مومنین
ملایی: خیلی متشکرم این دعا به نوعی مرور یک خطی بحث نه فقط هفته قبل دو سه هفته به مقدماتش پی ببریم که حاج آقا می فرمودند برایمان مدیریت ذهن یکی از مهمترین عواملش یعنی یکی از مولفه هایی که خیلی موثر است برای مدیریت ذهن، ذکر است و حالا خلاصه اش را دیگه بر نمی گردیم مراجعه کنید به کانال می بینید همان را ادامه می دهیم حاج آقا امروز هم.
حجت الاسلام پناهیان: بله بسم الله الرحمن الرحیم
بسیاری از دستورات دینی جنبه سلبی دارند مثل روزه گرفتن که نباید خورد و نباید نوشید و مثل احکامی که برای چشم و گوش هست و احکامی که برای زبان هست غیبت نکنیم و این احکام سلبی اگر چه ارزش والایی دارند ولی در کنارشان آدم نیاز به یک احکام ایجابی هم دارد احکام ایجابی هم تعدادشان کم نیست ولی شاید در میان بایدهایی که انسان باید انجام بدهد نه ترک کند یکی از بایدهای بسیار ارزشمند ذکر باشد به ما بالاترین دستور و پر حجم ترین دستوری که رسیده ذکر خداست
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾
وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا (احزاب، 41 و 42)
این رازی که در ذکر هست و ربط پیدا می کند با مدیریت ذهن این است، البته این نکته را که الان می خواهم مقدمتاً بگویم جلسات قبل هم اشاره شده بهش ولی با این مقدمه شروع کنم یادآوری اش لازم است ما علاقه ها را در قلب مان به این سادگی نمی توانیم تغییر بدهیم یعنی همین الان به خودمان بگوییم بترس و ترس مان را افزایش بدهیم از خدا به معنای درست کلمه البته از دوزخ نمی توانیم نفرت مان را از دشمان دین بخواهیم بالا ببریم نمی توانیم و علاقه مون را به اولیاء خدا بالا بخواهیم ببریم نمی توانیم یا اراده مون را در جا بخواهیم تقویت کنیم من الان به یک اراده خیلی قوی احتیاج دارم خوب اراده هم خیلی منبعث از علاقه است می بینید که نمی توانیم درجا این اراده را افزایش بدهیم دست بردن در گرایش ها و تصرف مستقیم در علاقه ها این تقریبا محال است ما از چه طریقی می توانیم علاقه ها را تغییر بدهیم؟ بیشترین راهی که برای تغییر علاقه ها وجود دارد مدیریت ذهن اون فعالیت مثبتی است که در ذهن انجام می گیرد یا فعالیت منفی که ذهن می خواهد انجام بگیرد و جلویش را می گیریم در واقع ذکر هست که ما می توانیم به قلب خودمان دسترسی پیدا کنیم هر موقع خواستیم یاد هر موقع خواستیم علاقه ای را زیاد کنیم یادش را در ذهنمان افزایش بدهیم علاقه مون زیاد می شود.
ملایی: کما اینکه فرمودید هفته های قبل تر چون ذهن ما یاد دنیاست خیلی و ذکر دنیا توی ذهن و قلب ما قوی است ما الان درگیرش هستیم .
حجت الاسلام پناهیان: یک نکته خیلی جالب در مورد دنیا بعید می دانم این را گفته باشم دنیا نقد بودنش ما را زیاد جذب نمی کند بعضی ها فکر می کنند دنیا نقد است آخرت نسیه است پس ما چون این نقد است نقدگرا هستیم چون این را می چشیم می بینیم راحت تر جذبش می شویم
ملایی: پی چی دنیا جذبمان می کند؟
حجت الاسلام پناهیان: احسنت این نکته خیلی مهمی است خیلی ها فکر می کنند چون آخرت ندیدنی است باید یک جورایی نسیه است
ملایی: نقد را بچسب
حجت الاسلام پناهیان: نقد خوب جاذبه اش بیشتر است ما طبیعی است که اسیر یک چیزی که نقد هست بشویم در حالی که نقد بودن دنیا اتفاقاً امتیاز منفی است برای اینکه ما علاقه مند به دنیا بشویم نقد بودنش و قابل دسترس بودنش طبع انسان اینطوری است بلند پروازتر از اون چیزی است که به سهولت می یابد و می بیند نقد بودن دنیا عامل علاقمندی ما به دنیا نیست بلکه این که ما زیاد درباره دنیا فکر می کنیم و ذکر دنیا در ذهنمان زیاد هست ما را علاقمند به دنیا می کند خیال دنیا ما را علاقمند به دنیا می کند
ملایی: از بس مشغولش شده ذهنمان
حجت الاسلام پناهیان: بله از بس ما مدیریت ذهن خودمان را رها کردیم، از زاویه ای که باید به دنیا نگاه کنیم از اون زاویه نگاه نمی کنیم از زاویه دیگری نگاه می کنیم که حالا در این باره امروز یک مقدار صحبت خواهیم کرد که می رود در آداب ذکر از یک زاویه غلطی به دنیا نگاه می کنیم بعد در مورد آخرت هم در موردش فکر نمی کنیم خیال پردازی نمی کنیم من کلمه خیال را راحت استفاده می کنم بر عکس درس های عقائد که خیلی استدلالی هست قرآن کریم بیشتر خیال ما را درباره آخرت پرورش می دهد شاید یکی دو تا درس عقیدتی در آیات قران داشته باشیم درباره قیامت یکی دو سه تا بیشتر نیست که از آیات قران بحث استدلالی برای اثبات آخرت مطرح فرموده باشند پروردگار عالم، بیشتر می خواهد به تصویر بکشیم بهشت را جهنم را و دوزخ و اهل عذاب را حتی تعاملات اهل عذاب با یکدیگر را صحرای محشر را اینها را می خواهد ما به تصویر بکشیم و از قدرت خیال ما دارد استفاده می کند که یکی از قوی ترین ابعاد ذکر است یکی از قوی ترین ابزار مدیریت ذهن هست
ملایی: یعنی به عنوان یکی از مراتب وجودی بشر خیال نقش مهمی دارد در این قصه
حجت الاسلام پناهیان: در این که ما علاقمند به آخرت شویم به حکم آیات قرآن و به حکم کثرت آیات قرآن در این باره در حد یک پنجم آیات قرآن درباره معاد است این خیلی اهمیت دارد.
اون چیزی که ما را به دنیا علاقمند می کند چی است؟ یاد دنیاست یاد دنیا از زاویه ناجور که حالا در موردش صحبت می کنیم و یاد دنیا با تکرار فراوان و بعد کمکی که ما به همدیگر می کنیم برای یاد دنیا، مثلا طرف میآید می گوید که پول گذاشتی ماشین بخری؟ خیلی فرصت خوبی بود حالا من با تجارت و ثروتمند من مخالفت ندارم این فرایند را می خواهیم بررسی کنیم می خواهیم ببینیم چطوری ما علاقمند تر می شویم از آنچه که باید به دنیا وقتی دیگران می آیند یک جوری درباره دنیا با ما حرف می زنند یک دفعه در چشمان ما احساس می کنیم این دنیا سرمایه گذاری برای ماشین خریدن خیلی مهم است می آییم دنیا را برای همدیگر سیاه و سفید و رنگی تعریف می کنیم طرف میره عروسی رفیق و فامیلش می آید واقعا حضی نبرده ولی یک جوری تعریف می کند که همه آرزو می کنند ای کاش اونطوری عروسی می رفتند یا عروسی هایشان اونطوری می شد در حالی که خود این تعریف کننده که فیلم سیاه و سفید را رنگی تعریف می کند اونقدر خودش هم لذت نبرده و کسی که اونطوری مراسمی برای خودش خودش برگزار کند می بینی اونقدر لذت نمی برد ولی ما انسان ها دست بردار نیستیم بیشتر زندگی مان در خیال و ذهنمان است ما درباره دنیا عامل علاقمند شدنمان یا عامل ترسیدن مان از خطرات دنیا فکر و ذهنمان است حتی ترسیدن از مرگ است ترسیدن از خیلی چیزها زاویه دید خیلی مهم است و تکرارش و این که شما غیر از تکرار و زاویه دید چقدر زیبا جلوه بدهی دنیا را برای خودت چون انسان تصرف می تواند بکند
ملایی: چه تحلیلی بکنی
حجت الاسلام پناهیان: ابلیس در قرآن کریم به خداوند متعال می گوید که من می خواهم دنیا را پیش اینها زیبا جلوه بدهم و این تخصصش است شیطان می آید کار زشت شان را پیششان زیبا جلوه می دهد در حالی که اگر خودشان به تنهایی بودند می گفتند نه کار زشتی بود کار قشنگی نبود چه تلاشی می کنند البته شیطان برای هر کسی می تواند دنیا را و کار بد را حتی زیبا جلوه بدهد اون طبیعتا یک صفحه توی اینترنت دارد دیگه در شبکه های مجازی اون دریافت خودش را از دنیا به دیگران منتقل می کند و همینطور زیبا جلوه دادن دنیا ادامه پیدا می کند.
سه عامل مهم هست که دنیا پیش ما زیبا جلوه می کندو محبوب می شود و اهمیت پیدا می کند علی رقم طبع دنیا اگر ما با دنیا تنها باشیم به نگاه از زاویه دید غلط نپردازیم تکرارش نکنیم و زیباتر نبینیم دنیا را دنیا دوست داشتنی نمی شود و دنبال تفریح می گردیم و بعد به خود خدا می رسیم و بعد به او خواهیم گفت مولای بذکرک حاش قلبی من به ذکر تو عیش و نوشم است لذت من در این دنیا به عیش تو است به ذکر تو است یکی از راههای که در مورد زاویه دید می خواهم بگویم یکی از راههای که یک لطیفه ای برای ما می گویند ما این لطیفه را متلاشی کنیم نه تنها نخندیم گوینده این لطیفه را بتوانیم پشیمان کنیم از گفتن این چی است؟ لطیفه چطوری آدم را می خنداند یک جوکی که برای همدیگر تعریف می کنیم یک ترفندی اگر کسی مسلط باشد خیلی جاها می تواند اجرا کند و یک کسی حتی لطیفه نمی گوید حرف خیلی عجیبی می خواهد بزند لطیفه ها را اینطوری می شود نابود کرد این یعنی زاویه درست به اون نگاه و زاویه و نگاه درست به اون حادثه ای که دارد نقل می کند و بعد از اون خنده داری و جذابیت می اندازد این که شما بعد از لطیفه بگویید که بعدش چی شد درسته؟ اصلا خنثی می شود این دیگه از بالا نگاه کردن است
ملایی: یعنی نخندی و بعد یک همچین واکنشی
حجت الاسلام پناهیان: غرقش نشوی و یک همچین واکنشی نشان بدهی یک دفعه همه چیز ا زبین می رود بعضی وقتها از بالا نگاه کردن یعنی از زاویه درست نگاه کردن ائمه هدی علیهم السلام در روایات این کار را کردند مثلا می فرماید تمام لذت های دنیا چی ها هستند؟ این دنیایی که این همه خودشان را می کشند یا مثلا مأکول است یا مشروب است یا ملموس است مثلا یا ازدواج است مثلا اینها را با چهار تا تعبیر به کار می برند هر کدام هم یک تعریف نیم خطی کوچک ازش ارائه می دهند اینقدر این تعریف ها درست نگاه کردن به چهار تا رکن لذت در دنیاست که اصلا خراب می کند اون را پیش ما راستی اینها دنیا چی است غیر از این؟ یک بار ما به غذاهای خوردنی مان نگاه کنیم آمار غذاهایی که ما می خوریم خیلی کم است تنوع ندارد می گویند فلان شهر خیلی غذاهایشان متنوع و خوشمزه است یا گوشت گوسفند یا گوساله یا مرغ یا ماهی آمار را آدم از بالا نگاه کند یا حبوبات است یا ادویه جات آب هم ممکن است قاطی اش کنند خیلی متنوع نیست چرا غرق می شویم اینها هم مدیریت ذهن است که ما بهش می گوییم به ذکر دنیا نپرداز ادبیات دینی اش این می شود ولی مثلا در آخرت نعمات دنیا تنوعشان تمام نمی شود اتفاقا خداوند متعال می فرماید ما از هر چیزی یک مقدار مختصری اینجا قرار دادیم حالا اونجا چه صحنه هایی را ما خواهیم دید که الی الابد خسته نمی شویم
ملایی: ما تشتهی للانفس
حجت الاسلام پناهیان: اون دیگه ببینید چه خبر خواهد بود پس ما نحوه دیدن دنیا خیلی برایمان مهم است همین حادثه هایی که هست بعضی وقت ها یک حادثه منفی یا تلخی را یک کسانی یک جوری بزرگنمایی می کنند که یک کسی رفتار غیر دینی انجام داده مردم از دین گذشتند با یک عبارتی که مردم از دین گذشتند رفتار یک نفر را می خواهد تعمیم بدهد این روش تعمیم در جنگ روانی یک روش بسیار کارآیی است یعنی اگر کسی می خواهد جنگ روانی یاد بگیرد اخبار این شبکه های معاند را نگاه کند در خبرشان هم یک جوری خبر را طراحی می کنند خبر باید واقعیت باشد از یک عبارت هایی استفاده می کنند شما فکر می کنید سیل همه جا را برد و آدم به یأس می رسد و اونها می خواهند که ملت ما را به یأس برسانند حالا من نمی خواهم نمونه هایش را مثال بزنم نمونه های متعددی دارد نحوه نگاه کردن به یک حادثه خیلی مهم است امام یک کسی بود که به حادثه ها درست نگاه می کرد مثلا یک جوانی رفته بود پیش ایشان به ایشان گفته بود که امام دعا کن من شهید شوم فرمود این انقلاب ما جوان ها را به اینجا رسانده جوان هایی را که می خواستند به هرزگی برسانند که اومده می گوید دعا کن من شهید شوم ببینید چه تحولی پدید آمده است حالا من تعابیر را شبیه دارم عرض می کنم و این تحول مانا خواهد بود و امام درست نگاه می کرد با تقاضای یک جوان که دعا کن من شهید شوم امام انتهای این زاویه نورانی که باز شده که چه گسترشی پیدا خواهد کرد را دید و درست دید و پیش بینی اش درست بود و شهادت طلبی جمع نشد در ایران محدود باقی نماند و فراموش نشد و گسترش و تعمیق پیدا کرد کسانی که دفاع مقدس را ندیدند شهادت طلب هایی توشون پدید اومدند بهتر از قدیم و یک صحنه های عجیب و غریبی پیش اومد اینکه ما آدم های مایوس باشیم یا قدرتمند باشیم خیلی به زاویه دید ما بستگی دارد من اگر بگویم بسیاری از امتحانات الهی که می خواهد ایمان مردم را امتحان کند به زاویه دید بستگی دارد و به مدیریت ذهن بستگی دارد غلط نگفتم مثلا دشمن می آید چند تا صدمه به شما می زند و بعد شما در معرض یأس قرار می گیری یا می گویی که انما هی ربی خدا با ماست اصلا عین خیالتان نباشد و این حوادث کوچک چشم تان را پر نکند و نصرت الهی خواهد آمد و اتفاقا وقتی خدا یک سختی بزرگی رساند یعنی نصرت مهمی بعدش ما یک شهید بزرگی دادیم شهید سید حسن نصر الله عزیز وقتی به شهادت رسید خدا شاهده من قلبم به پیروزی مقاومت گرم شد اگر چه اندوه شهادت ایشان خیلی سنگین بود ولی این اندوه را این اندوه بزرگ را خدا وقتی به یک ملتی می دهد که ملت شایسته ای است تمام جریان مقاومت را می گویم یعنی می خواهد یک نصرت بزرگ بهشون بدهد همین را شما بد نگاه کن رهبرانمان را هم زدند اونها می گویند فرماندهانتان را که زدیم کی مونده دیگه ببینید چه اتفاقی را بعد الان که حدود یک ماه گذشته وقتی آدم گزارش ها را می شنود واقعا نیروهای مقاومت در لبنان قوی تر شدند واقعا این فرد همین انسان مقاوم نیروی حزب الله احساس می کند من قوی تر از یک ماه پیش هستم معادلاتش چگونه است بماند اگر انسان درست نگاه بکند حوادث را به گونه دیگری خواهد دید و دنیا را یک گونه دیگری خواهد دید شیطان گفت که من از همه طرف انسان ها را محاصره می کنم و گمراهشان بکنم تا اینکه زینت بدهم زمین را پیش اینها و اینها فکر کنند چیز مهمی است در حالی که ما مثلا در زمین خدا داریم زندگی می کنیم ضمن اینکه این نعمات را باید تشکر کنیم به خدا باید بگوییم که خدایا میهمانان اصلی کی می رسد اینها که پیش درآمد است لذت اصلی کجاست اون قرارگاه ما کجاست تو این خانه موقت ما همچین بی تاب هستیم و نمی شود زندگی کرد اینها بستگی به زاویه دید ما دارد پس ما نمی توانیم از اول یک بار دیگر مرور کنیم ما نمی توانیم در قلبمان در جا علاقه به خدا را افزایش بدهیم و اراده مون را برای انجام کار خوب افزایش بدهیم و علاقه مون را به اولیاء خدا افزایش بدهیم و از اون طرف علاقه مون را به دنیا کم کنیم و نفرتمان را از دشمنان خدا ببریم بالا نمی توانیم باهاش زیاد این کارها را انجام بدهیم ولی ذهنمان را می توانیم مدیریت کنیم نسبت به گرایش ها ذهن مان را ما می توانیم مدیریت کنیم درباره چی فکر کن و درباره چی فکر نکن علامه طباطبایی که وعده داده بودند یکی از مهارت هایی که ایشان توصیه می کند می فرماید یک بار بنشینید شما حالا چهار زانو می گویند و یا دو زانو بنشینید یا یک حالت آرامشی داشته باشید در تمرکز شبیه این حرف را نازل ترش را دیگران هم زدند به یک موضوعی فکر کن به یک موضوعی که علاقمند هستی و موضوع معقولی است بعد از یک مدتی ذهن آدم می پرد از اون موضوع نمی تواند ادامه بدهد برش گردان به جای خودش هرگاه متوجه شدی ذهنت را برگردان دوباره این ذهن فرار است می پرد برش گردان و نگهش دار انگار ذهن ما عضله دارد و ما داریم عضلات ذهن مان را تقویت می کنیم یک مدتی بگذار این کار انجام بگیرد ببینی که می توانی کنترل کنی ذهنت را ذهن فرار کنترلش سخت است ولی یک مهارت است این مهارت کسانی که دین ندارند هم می روند دنبالش کسانی که می خواهند قدرت تمرکز خودشان را بالا ببرند از یک تعابیری استفاده می کنند که خیلی مشهور هم هست تمریناتی دارند پس ما می توانیم با این مهارت اعتقادات خودمان را بارور کنیم ما همه مون آدم های مومنی هستیم به خدا بعید می دانم کسی مومن نباشد علت گمراهی ما غفلت است به قول امام صادق علیه السلام و اینکه ذکر نداریم ما اگر شروع کنیم به کنترل ذهن و مدیریت ذهن بگوییم من به خودمان بگوییم پنج دقیقه می خواهم درباره قیامت فکر کنم به هر بهانه ای پنج دقیقه را ساعت بگذاریم و نگه داریم ذهن مان دقیقه یک تمام شده یا نشده بستگی به پراکندگی ذهن دارد می روید سر یک موضوع دیگر حالت ریز طوری دارد برش گردانیم سر جایش نه این پنج دقیقه می خواهم درباره این فکر کنم کم کم می بینیم که ما یک قدرتی داریم که ازش غافل بودیم به نام مدیریت ذهن این کار را شما با قلب تان و گرایش ها نمی توانید انجام بدهید ولی با ذهن می توانید
ملایی: ولی مدخل و مخرج همه گرایش ها و اطلاعاتی که گرایش ها را تقویت یا تضعیف می کند
حجت الاسلام پناهیان: منتهی قدرت کنترل و مدیریت ذهن داشته باشد این موضوع تمام شد بروم سراغ موضوع دیگر یکی از عواملی که ذهن ما را خیلی تخریب می کند همین موبایل هایی است که دستمان است این موبایل ها رفقایمان و گروه هایی که عضو هستیم و کانال ها بالاخره پیام می گذارند این هر لحظه یک صدایی می کند و پیامی اومده بروم ببینم این پیام چی است یا خودمان می رویم توی پرطرفدارترین شبکه هایی که هست می گردیم یعنی اون اومده یک کاری کرده درجا 9 تا تصویر به شما نشان می دهد که هر کدام از اینها را می خواهی با کمترین اراده تصاویر متنوع دیگری پشت سر هم می آید چیکار می کند این با ذهن ما؟ ما را برای کنترل ذهن ضعیف تر می کند شما انسان منفعی نباید باشید پیام هایت را نگاه کن ولی صدایش را ببند بگو من دو ساعت دیگر پیام هایم را نگاه می کنم تو این دو ساعت به کارهای خودت برس حتی تلفن بعضی وقتها آدم نسبت به زنگ تلفن هم باید اینطور باشد حالا وقتی کارش کار تلفن جواب دادن است و کار مردم را باید راه بندازد طبیعتا اونها را ما استثنا می دانیم من دو ساعت دیگر به تماس هایم می رسم می آید می بیند پیام ها چی بود پنج دقیقه و ده دقیقه وقت می کند و گروه ها و کانال هایش را نگاه می کند و برنامه دارد برای ذهنش و بعدش هم می بندد و می رود سراغ کارهای بعدی منفعل نیست فعال است ذهن ما اگر منفعل باشد به حداقل خلاقیت می رسیم ذهن ما اگر منفعل باشد به حداقل قدرت تفکر و عقلانیت می رسیم یک زمانی ما این حرف ها را می زدیم قدیم ها شاید بیست سی سال پیش که می گفتیم تا تو ماشین نشستی رادیو را روشن نکن شما که نمی دانی اون الان چی می خواهد بگوید مگر برنامه های رادیو را خبر داری می خواهم منفعل باشم و یک چیزی بگه و من مشغول شوم ممکن است یک جا یک بار و دو بار و یک ساعت خاصی اینطوری بودن عیبی نداشته باشد ولی همیشه آدم اینطوری منفعل باشد اون قدرت کنترل ذهن خودش را از دست می دهد مهمترین برنامه حالا این حرفهایی که ما می زنیم خیلی حرف های مهمی است از کجا بفهمیم از نظر دینی ما برنامه سمت خدا داریم دیگه برنامه مدیریت ذهن نداریم می خواهیم برویم سمت خدا می خواهیم این حرف ها دینی است مهمترین دستور دینی ما مگر نماز نیست؟ نماز یعنی برنامه مدیریت ذهن یعنی شما در طول مدت نماز بتوانی ذهن خودت را به این حرف هایی که می زنی معطوف بداری یک پیشنهاد غلط من بدهم
ملایی: چرا غلط؟!
حجت الاسلام پناهیان: پیشنهادش خیلی خوب و جذاب اما غلط است اولش بگویم غلط که بعد نگویند
ملایی: تکلیف روشن باشد ولی پیشنهاد را بدهید
حجت الاسلام پناهیان: اون پیشنهاد غلط این است که بیایید نماز را متنوع بخوانید یک بار رکوع را دو تا برویم و سجده را یکی برویم یک بار اول رکوع برویم و بعدا حمد بخوانیم توجه مان بیشتر می شود به جای حمد یک سوره دیگر بخوانیم بعد این اذکار را اصلا تغییرش بدهیم خیلی توجه بیشتر جلب می شود شما این نتیجه را از من تایید بفرمایید.
ملایی: بله من تایید می کنم چون که داری یک کار متفاوت انجام می دهی توجه داری اونی که می خواهی در بیاید هر بار یک برنامه بریز این دفعه می خواهم یک رکعت و نیم بخوانم توجه ات بیشتر می شود درسته؟ خدا می توانست با رفتار ما با تغییراتی که در رفتار ما انجام می دهد کمک کند به مدیریت ذهن ما ولی به شدت نماز را تکراری کرد ساعتش را تکراری کرد و نحوه انجامش را تکراری کرد و ذکر هایش را تکراری کرد برای اینکه قدرت روحی ما برای کنترل ذهن مان معلوم شود تنوع ایجاد کردن برای جذب ایجاد کردن که کاری ندارد دقت فرمودید؟ شما وقتی یک کاری را تنوع بهش ندادید دیگه می توانید نمازتان را بخوانید تا آخر آخر نماز بگویید من یک لحظه هم فکر نکردم در نماز که چی می گویم اینقدر برایت عادی شده عمدا خدا نماز را این کار را کرده که عادی بشود تا رفتار شما فکر شما را مدیریت نکند اذکار و اورادی که می گویی فکر شما را مدیریت نکند ببینید چند مرده حلاج هستید اینطوری در این شرایط می توانی فکر خودت را متمرکز کنی؟ این قدرت مدیریت ذهن را می رساند که شما در یک نماز تکراری
حجت الاسلام پناهیان: تمرکز داشته باشید واقعا تو نماز ما که کسی نیست که احساسات به خدا نشان بدهی اونطوری احساسات نداریم انصافا روزی سه وعده گریه کنیم در خانه خدا اصلا یک همچین علاقه ای به خدا نداریم که دلمان تنگ بشود یک همچین احساساتی در مورد قیامت نداریم و حالا من خودم را می گویم خدا هم که می دانست ما اینطوری هستیم ما در واقع کار قلبی نمی توانیم بکنیم در نماز معمولا حالا اونهایی که می توانند الحمدلله خوش به سعادتشان خدا کنه ما هم بتوانیم وپشت سر آقای بهجت نماز می خواندیم و گاهی گریه می کردند در نماز گریه کردن را نگاه می کردیم و جوان ها می دویدند برسند این صحنه ها را تماشا کنند و بشنوند خوب بعضی از اولیاء خدا ائمه هدی علیهم السلام که در صدر چگونه نماز می خواند با تمام وجود خوب ما که اکثرا اینطور نیستیم خداوند متعال نماز را برای احساسات ما اینطوری واجب نکرد چون قادر نیستیم چون تا برسیم خیلی طول می کشد البته اگر بشود عالی است پس برای چی این نماز را اینطوری طراحی کرد قدرت مدیریت ذهن قدرت تمرکز یافتن ما را افزایش بدهد و به ما یک مسئله ای را یادآوری کند به رخمان بکشد در هر نمازی فاصله بین اون نماز قبلی تا این نماز چه کرده که الان اینقدر حواست پرت است نتیجه این زندگی تو مدیریت ذهن تو نشد پس خراب زندگی کردی نتیجه این نیم روز در واقع هر نیم روز هست دیگه اون شب هم می خوابیم نیم روزش را بیدار هستیم به اندازه یک نیمه این سه تا نیمه ای که بین نمازها هست چطوری رفتار کردی که الان نمی توانی حواست را جمع کنی یعنی ثمره زندگی انسان قدرت در مدیریت ذهن است چقدر مدیریت ذهن بالاست ارزشش بالاست و مهم است مثلا حالا روایات که من زیاد آوردم در این زمینه خدمت دوستان تقدیم کنم که گرامی ترین انسان نزد پروردگار عالم که کسی است که به ذکر خدا بیشتر باشد پرسیدند من اکرم الخلق علی الله عزیزترین کس پیش خدا کی است اکثرهم ذکرا لله کسی که ذکر و یادش برای خدا بیشتر باشد یا در روایاتی که اون انسی که عرض کردم انس علاقه می فرماید الذکر مفتاح الانس امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید ذکر کلید انس است بعضی ها از این دنیا می خواهند بروند دل نمی توانند بکنند اون لحظه جان کندن خیلی سخت است برایشان چون به ذکر دنیا زیاد بودند دنیا ذکرش آدم را بیچاره می کند در قسمت اول صحبت عرض کردم ما اگر بیاییم یکی از کارهایی که می توانیم انجام بدهیم تا نمازهایمان هم بهتر شود و زاویه دیدمان هم بهتر بشود برویم یک پیشنهاد موثری را مرور کنیم با هم اون پیشنهادی که بیاییم هر دفعه نماز را یک جوری بخوانیم یک پیشنهاد خوب هم بدهیم مثلا شما با آدمی که از بالا به مسائل نگاه می کند نشست و برخاست کنید کم کم نگاه شما هم از بالا خواهد بود درسته؟ کسانی که از بالا نگاه می کنند اون بعدش چی که موقع تعریف کردن لطیفه به دیگران می گوییم و متلاشی می کند اون را اون بعدش چی را برای قسمت های مختلف زندگی مان به ما می گوید خوب کجایید شما؟ من دارم درس می خوانم دانشگاه کنکور قبول شوم پزشکی یا رشته دیگر دکتری گرفتی بعدش چی؟ بعدش طباطبابت می کنیم و بعد چهل سال طبابت از بالا چون نگاه می کنیم بعدش هم وسعت می دهد بهت نگاه یک دفعه فرد احساس می کند که پزشکی کافی نیست برای زندگی اش همان موقع فکر می کرد که پزشک بشوی کافی است برای زندگی اش یک بعدش چی می گذرد و کل زندگی یک غایتی را تعریف می کند این اجازه نمی دهد که شما ذکر دنیا پیش تان شیرین بشود خوب آقا ذکر دنیا پیش مان شیرین نباشد چه ذکری پیش ما شیرین خواهد شد بالاخره ما نیاز به شیرینی ذکر داریم یا نه؟ ذکر خدا شیرین می شود خودبخود شیرین می شود اصلا نمی خواهد شما تلاشی بکنید من چیکار کنم یاد خدا برایم شیرین باشد یاد خدا شیرین هست مزه دهان ما خراب است دیدید آدم سرما خورده آب معمولی گوارا را هم می خورد بد مزه است برایش چون ذائقه اش مشکل دارد ما اگر دنیا پیش مان زشت بشود چطوری زشت می شود؟با کلمه بعدش چی واقعا با بعدش چی نابود می شویم دنیا هم واقعا مثل جوک می ماند با بعدش چی از بین می رود بعد اشکال می کنیم خوب این هم که کسی که از بالا نگاه می کند یکی این عبارت را می تواند بگوید بعدش چی یکی این عبارت را می تواند بگوید پس نشست و برخاست باحکیمان که توصیه شده در روایت مثلا شما می گویید که من می خواهم بروم مهندس بشوم و می خواهم بروم طلبه بشوم می خواهم بروم هر چیزی را گفتید خوب زیاد هم مثل این می شود مثل یکی از دیگران حال آم را می گیرد این حرفها نابود کننده است درسته می خواهی متفاوت بشوی چه اثری ازت باقی می ماند چه تغییری در جهان می توانی ایجاد کنی
ملایی: تازه اگه بشوی اونی که می خواهی بشوی گفت می خواست فلانی من بشوم شدم این تو می خواهی من بشوم اینهایی که حکیم هستند و حکیمانه سخن می گویند که ما انتظار داریم پیرمردهای نورانی و خانم های مسن نورانی مان همینطوری باشند جوان ها می روند پیششان و مشکلاتشان را بیان می کنند از بالا نگاه کند می گوید اینطور مشکلاتی که الان بیتاب شدید تا آخر زندگی هست ماهی یک بار چرا داری بیتابی می کنی مثلا عرض می کنم از بالا نگه کند نه اینکه اون هم خودش جوانی بکند به این معنا که در مشکلات تاب نیاورد پس یکی از کارهای بسیار مهم سخن گفتن با حکیمان است خواندن سخنان حکیمانه است غرر الحکم را من خیلی توصیه می کنم غرر الحکم اصلا غرر حکم است حکمت های امیر المومنین علی علیه السلام در کتابی جمع شده واقعا یک کتاب تفریحی است خود امیر المومنین علی علیه السلام در یکی از این حکمت ها یا حکمت های پایان نهج البلاغه می فرماید همان خسته شدید بروید کلمات حکمت آمیز بخوانید حکمت آمیز باشد نگاه شما نگاه از بالاست نگاه کوچولو و نگاه هایی که دنیا را الکی برای تو زیبا قرار داده و خواستنی های شما را سطحش را آورده پایین و ازبین خواهد برد پس این پیشنهاد ما را رساند به سخنان احکیمانه امیر المومنین علی علیه السلام واقعا جگر آدم را شاد می کند پیشنهاد می دهم هر کسی خسته شد ملول شد یک چند صفحه از غرر الحکم را بخواند موضوعش مهم نیست
حجت الاسلام پناهیان: غرر الحکم و درر الکلم این فارسیش هم هست البته عربی و فارسی اش که ترکیبی باشد قشنگ تر است یا حکمت های پایان نهج البلاغه در اختیار ما هست در خانه هایمان در خانه داریم دیگه الان گوشی و موبایل همه چیز را آسان کرده پیشنهاد بالاتر، پس پیشنهاد اول این بود با افراد حکیم یا حضورشان یا کلامشان برویم دو می امیر المومنین علی علیه السلام حکیم ترین سومی خود قرآن کریم است قرآن اصلا یکی از وصف هایش کلام حکیم خداست و از جانب خدای حکیم این قرآن آمده خودمان را بسپاریم به قرآن ببینیم قرآن می خواهد هر لحظه به چی نگاه کند مدیریت می کند ذهن ما را حتی برای کسانیکه نماز را قدرت ندارند با توجه بخوانند قرآن زیاد بخوانند قرآن کمک می کند این مشکل را برطرف می کند یعنی چه سوره ای را شما از قرآن قرائت می کنید و آدم می خواند خوب است یک سوره را بخواند اگر کسی خواست مثلا بگوید من از کجا شروع کنم می تواند از سوره های کوچک آخر قران شروع کند که سفارش حضرت رسول هست پیامبر اکرم یک قسمتی از قرآن را سفارش کرده زیاد بخوانید از کجا؟ از سوره محمد صلی الله علیه و آله و سلم تا آخر قرآن جزء خوانی نیست جزء آخر هم نیست یک چیزی فراتر از اون است شروع کنیم با دقت مطالعه کنیم و یک سوره را خواندیم بگذاریم کنار حتی اگر وقت داشتیم یک ساعت برای قرائت قرآن این را به مثلا چند تا یک ربع تقسیم کنیم در طول چهار تا یک ربع تقسیم می کنیم تا بیشتر مثلا ده دقیقه که چند بار برویم به محضر قرآن این کمک می کند به مدیریت ذهن ما، بگذاریم قرآن به ما بگوید الان این لحظه را این جا را نگاه کن و بعد این را و بعد این را می برد ذهن ما را حرکت می دهد و اصلا در مسیر کلمات خدا در قرآن حرکت می کند یک اتفاقات ماورایی عجیب و غریبی می افتد کلام خداست ساده نیست کسی می خواهد به خدا معتقد شود اینجا شما یک حافظ داشتید درسته یا نداشتید؟
ملایی: داشتیم حالا من نگاه می کنم
حجت الاسلام پناهیان: هر کسی که به حافظ اعتقاد دارد یا تجربه کرده حافظ را
ملایی: اینجا همه چیز داریم نهج البلاغه داریم و صحیفه داریم ولی حافظ را نه
حجت الاسلام پناهیان: من خو دم جزو معتقدین به دیوان حافظ هستم یعنی واقعا معتقدم روح بلند این مرد یک آثاری در عالم دارد یک بار می خواستم بروم یک سخنرانی تو راه به ذهنم رسید که یک بیت از ابیات حافظ برای این سخنرانی مناسب است بعد دستم را بردم کتابچه حافظ را که تو کیفم بود پشت صندلی عقب بردارم بدهم به این رفیق مان کنارمان نشسته بود این بیت را پیدا کن یک مصرعش یادم است بهشون داشتم می گفتم این را هم برداشتم آدم یک کتابی را بر می داره انگشتش وسط صفحه قرار می گیرد لای برگه ها زیر ناخن انگشتم همان مصرعی که من می خواستم بود آدم ها می توانند تجربه کند حافظ را خدای حافظ چگونه است حافظ که به برکت قران خود خدا چگونه است واقعا چگونه است قرآن کریم که به برکت قرآن کریم حافظ به اینجا ذهنمان را بسپاریم به قرآن
ملایی: یکی از محققین اروپایی فکر می کنم نمونه دارد این مثال خیلی می شود زد یکی اش را من می خواندم چند روز پیش می گوید من مسلمان شدم در حالی که قرار به این نبود من اومده بودم قران را بخوانم و یک نقدی برایش بنویسم و نقد منفی یک ردیه ای بنویسم اینقدر قرآن انتشار پیدا نکند خودم الان در حلقه گیسوی یار گیر افتادم و مسلمان می شود و عده ای را هم با خودش می برد این فرموده شما را دارم تایید می کنم
حجت الاسلام پناهیان: فرصت نیست جمع بندی کنیم دسته بندی رو اومدیم تو دست
ملایی: دست من رفت سمت قرآن یکی دو دقیقه زمان داریم یک یا دو دقیقه می خواهید جمع بندی کنید و می خواهید دعا بفرمایید بعد قرآن پایان برنامه است
حجت الاسلام پناهیان: پس ما قلب مان را نمی توانیم زیاد و کم کنیم ولی ذهن مان را می توانیم برای مدیریت ذهن ما باید تمرین داشته باشیم حتی موضوعات آخرتی هم نباشد معنوی هم نباشد باید تمرین کنیم بدون ابزار حتی بعضی ها سخنرانی زیاد گوش می دهند زیاد سخنرانی گوش نده یک وقتی خودت باید فکر کنی قلم می تواند به ما کمک کند ما باید خودمان بتوانیم بدون ابزار درباره یک موضوع مدتی بیاندیشیم این قدرت ذهنی ما را بالا می برد ارزش قدرت ذهنی ما وقتی که می فهمیم که خیلی بالاست که نماز ممترین امری که داخلش هست این است که شما بتوانید مدیریت ذهن بکنید در نماز اینقدر تکراری شده تا نشان بدهد هنر مدیریت ذهن شما را اگر متنوع بود هنری نبود الان راست می گویی متمرکز باش پس ما اولا بیاییم در دنیا مدیرت ذهن بکنیم ذهنمان را دنیا خراب نکند زیاد بهش فکر نکنیم و زیباتر از اونی که هست نبینیمش بعدش چی بگذاریم کنارش و تکرارش نکنیم درسته یک چیزی که یک روایتش را هفته گذشته خواندیم یک چیزی که زیاد دوست داری یا حتی چیزی که ازش می ترسی بهش فکر نکن و بعداز این طرف نه تنها مدیریت ذهن بکنی که به دنیا زیاد فکر نکنی بیاییم با حکما نشست و برخاست بکنیم حکیمان کسانی هستند که ماورای این جزئیاتی که درش غرق هستیم نگاه می کنند و با عبارتی مثل بعدش چی و دیگران هم مثل شما هستند و یا می خواهید مثل دیگران شوید می توانند یک حس هایی را در ما بیدار بکنند بالاترین کلمات حکمت آمیز کلمات خود امیر المومنین علی علیه السلام است قیمت کل امرء ما یحسنه قیمت هر کسی به چیزیکه تحصیل می کند چی خوبه برات فکر می کنی چی خوبه قیمت تو همین است درسته؟
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: و بعداز اون بالاتر بیاییم خدمت قرآن، قرآن فوق العادگی اش در این قطعات کوچکی که به انسان می دهد نیست در روندگی آیات قرآن است شما رااز یک نقطه می برد به سوی یک نقطه ای که لایتناهی است یعنی آدم خودش را که به قرآن سپرد یک اقیانوس بی نهایت سپرده می شود
ملایی: چقدر خوب خیلی ممنونم این جمع بندی آخری که یک ایول الله خوب دارد حاج آقا ماه جمادی هم آغاز شده اگر اجازه بفرمایید یک نکته ای را راجع به همین ماه قمری با بیننده هایمان و انشاالله برویم برای قرآن کریم خیلی ممنونم ازتون برقرار باشید در پناه قرآن کریم قربانی ماه برنامه سمت خدا به همت شما مردم و
با توکل حضرت حق کارهای بزرگی را رقم می زند هر ماه از جمله این ماه هم منتظر کرامت و بهشت و بخشندگی دستان با برکات شما بیننده ها و شنوندگان و خیرین و بزرگواران و آدم های مثل من کم بضاعت تا همه مون یک نکته ای را هم بگویم اگر عضو کانال برنامه سمت خدا باشید مثلا در پیام رسان های ایرانی از جمله ایتا خیلی اطلاعات جزئی تری در مورد کل روند برنامه فعالیت ها و خیلی چیزهای دیگر به شما ارائه می شود عدد هشت را به سه هزار پانزده پانزده بفرستید الان یک امتحانی بکنید عضو کانال
بشوید همه جزئیاتی که ما اینجا فهرستش را رد می شویم اونجا کامل می بینید مشارکت بفرمایید در قربانی راههای مشارکت زیر نویس می شود از جمله همین کانالی که عرض کردم خیلی متشکرم ازتون و اما قرآنی که حاج آقای پناهیان فرمودند که کلام خداست و یکی از بهترین راهها برای افزایش قدرت ما در تمرکز و مدیریت ذهن امروز صفحه 242 تلاوت می شود سوره مبارکه یوسف آیات 53 تا 63 خیلی ممنونم ازتون چون چهارشنبه و پنج شنبه و سه شنبه آقا نجم الدین شریعتی اینجاست مجال نمی بینم تبریک بگویم از همین جا تبریکاتم را می گویم پرستارها و زینب خانم ها وهمه شما بیننده ها و همه شما شنونده ها ولادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری علیه السلام و روز پرستار از همین الان مبارک همه تون باشد خدا یارتان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
(قرآن کریم صفحه 242 سوره مبارکه یوسف آیات 53 تا 63)