امروز شنبه ای که دوباره با حاج آقای حسینی قمی عزیز خدمت تان رسیدیم در شنبه ای که متعلق به وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هست از همین اول کار یک سلام و درود به روان پاک حضرت امام و شهدای عزیزمان و سلامتی رهبر عزیزمان که دیروز در جمعه نصر یک نمایش اقتدار و یک نمایش هوشیاری و یک نمایش تطبیقی و یک نمایش انسجام ملی و وحدت بین مردم و مسئولین و خلاصه برکات فراوان داشت همراه با بزرگداشت یاد مجاهد کبیر جبهه مقاومت شهید سید حسن نصر الله صلوات را بفرستم و سلام علیک کنیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم حاج آقای حسینی قمی سلام علیکم
سلام علیکم و رحمت الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز عزیزانی که از شبکه ولایت برنامه را می بینند و عزیزانی که از شبکه جام جم می بینند و عزیزانی که از رادیو معارف گوش می کنند و عزیزانی که از شبکه افق تکرار برنامه را می بینند خدمت همه شون عرض ارادت و سلام خالصانه دارم من هم یادآوری کنم بله بحمدلله باید تبریک گفت به ملت و به رهبری این نماز جمعه ای که نشانه اقتدار ملی کشور بود یک مطلبی را در فضای مجازی دیدم پسندیدم و برای بعضی از دوستانم فرستادم که مقام معظم رهبری بعد از اون خطبه های با صلابت و نماز جمعه نماز عصرشان هم با آرامش خواندند و تعقیبات بعد از نماز را هم خواندند و بعد از نماز هم با مسئولینی که بودند احوال پرسی کردند و بعد هم با آرامش و گام های کوتاه قدم برداشتند و برگشتند تهدیدات صهیونیست ها را هم به خاک نعلین شان هم حساب نکردند امیدواریم که خداوند عزت این ملت و عزت این نظام و عزت رهبری را روز افزون کند و انشاالله خداوند شکست را هر چه زودتر بر صهیونیست ها وارد کند انشاء الله باز امروز در روزنامه ها دیدم تعبیر جالبی که این خطبه ها و این نماز جمعه تاثیرش کمتر از اون 200 تا موشک نبود لله الحمد
حجت الاسلام حسینی قمی: به قولی سوخت موشک هایی است که می رود برای نابودی اسرائیل همین حضور است الحمدلله رب العالمین
ملایی: ما در خدمت هستیم حاج آقا
حجت الاسلام حسینی قمی: سپاسگذارم ما به دوستان وعده دادیم خطبه هایی که از نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه در طول این سال ها هنوز نخوانده ایم به ترتیب از اول شروع کنیم کامل کنیم بحمدلله دهها خطبه و دهها نامه و دهها کلمه حکمت آمیز را توی این سال ها خوانده ایم خدا رو شاکریم اونهایی که باقی مانده از اول تکمیل می کنیم یک مقدمه ای را عرض کنم برای اینکه عزیزان قدر آشنایی با نهج البلاغه را مخصوصا کلمات اهل بیت و صحیفه سجادیه را بیشتر بدانند من این مطلب را تازگی از یکی از اساتید بزرگوار حوزه شنیدم خیلی برایم جالب بود خواهش می کنم همه دست اندرکاران هم عنایت داشته باشند یک خدا وقتی هست برای همه کسانی که این طور کارهای فرهنگی را می کنند این استاد بزرگوار می فرمودند از قدیم رسم بود کتاب های اخلاقی توصیه می شد و سفارش می شد و مردم کتاب های اخلاقی مطالعه کنند تو حوزه ها مرسوم بود مدت ها سالیان سال رسم بود که کتاب احیاء العلوم غزالی محور همه مجالس و درس های اخلاقی بود خوب غزالی تقریبا اوائل قرن پنجم هست یعنی حدود نهصد سال پیش ولی بعدها گفتند نه بالاخره احیاء العلوم هم یک حرف هایی دارد که اینها باید احیاء بشود دوباره باید تلخیص شود و باید پاکیزه بشود مرحوم فیض کاشانی آمدند احیاء الاحیاء نوشتند کتاب محجۀ البیضاء فیض کاشانی به این منظور بود که اون حرف های نامناسب احیا را کنار بگذاریم آمدند محجۀ البیضا را فیض کاشانی نوشتند سالها همین محجۀ البیضاء فیض کاشانی محور بود ولی بعد از این هم باز دوباره در خود محجۀ البیضاء هم حرف هایی بود که از مسیر اهل بیت علیهم السلام و منابع دست اول شیعی نبود مرحوم نراقی آمد کتاب جامع السعادات را نوشت البته جامع السعادات هم تقریبا خلاصه ای از محجۀ البیضاء فیض کاشانی بود نراقی دوم آمد نراقی اول معراج السعاده نوشت و نراقی دوم جامع السعادات را نوشت در حقیقت این ترجمه یعنی جامع السعادات اصل مال پدر ملا مهدی نراقی معراج السعاده مال پسر هست اینها را باز نوشته اند خود مرحوم مراقی رضوان الله علیه استاد بزرگوار می فرمودند وقتی نجف مشرف شدند به بعضی از علمای بزرگ گفتند اگر این کتاب ما اشکالی دارد شما نقلش را بنویسید یکی از بزرگان هم دیگر وقتی خود نراقی وقتی پیشنهاد کرد یک نقد مفصلی نوشت بر کتاب مرحوم نراقی رضوان الله علیه نقد چی بود این بود که بالاخره ما اگر خودمان منابع اهل بیت علیهم السلام را داریم منابع دست اول اهل بیت علیهم السلام را داریم نیازی نداریم به منابع دیگر مراجعه کنیم چرا از منابع خودمان استفاده نکنیم لذا کار به جایی رسید شاهد هم این جمله است عزیزان بیشتر عنایت کنند این بزرگوار می فرمود من شاید پنجاه سال پیش و شصت سال پیش ازمرحوم استاد علامه محمد تقی جعفری شنیدم می فرمودند وقتی ما رفتیم نجف حوزه علمیه نجف تو نجف هجده جلسه درس اخلاق بود تو شهر نجف حوزه نجف هجده تا درس اخلاق بود هجده استاد محور تمام این هجده درس اخلاق صحیفه سجادیه زین العابدین سلام الله علیه بود متوجه شدند ما نباید جای دیگر برویم تا در خانه اهل بیت علیهم السلام همه چیز هست در منابع خودمان همه چیز هست اگر درس اخلاق می خواهیم خوب میهمان سفره اهل بیت باشیم لذا من عرض می کنم مخاطبین عزیز وهم همه عزیزان دلخوش باشند که ما اگر محور کلام مان نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه است یا روزهای یکشنبه برادر عزیزمان جناب آقای رفیعی مکارما لاخلاق سید الساجدین علیهم السلام یا دیگر دوستان تا کلام خالص اهل بیت علیهم السلام راداریم نیازی به هیچ منبع دیگری نداریم تا منابع شیعی خودمان را با این اعتبار آقا الصحیفه بالاتر ما داریم؟ از نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه بالاترداریم می دانیددر نهج ا لبلاغه و صحیفه مکرر گفتیم نیازی نیست شما دنبال سند بگردید گاهی متن اونقدر بلند است اونقدر عالی است که او را از سند بی نیاز می کند گرچه اینها همه سند دارد ولی آقا بسم الله این گوی و این میدان کسی می تواند به این زیبایی سخن بگوید؟ گفتیم مرحوم کلینی رضوان الله علیه راجع به یکی از خطبه های امیر المومنان یکی از خطبه ها می فرماید لوجتمع السنت الجن و الانس تمام جن و انس جمع بشوند بخواهند به زیبایی امیر المومنان سخن بگویند نمی توانند یعنی همان تحدی که ما راجع به قرآن داریم کسی می تواند یک آیه نظیر قرآن بیاورد این در کلام خالق در کلام مخلوق اگر کسی می تواند مثل امیر المومنان مثل امام سجاد مثل کلمات اهل بیت علیهم السلام جمله ای را بیاورد لذا من این را عرض کردم اول سخن این جمله برای من خیلی جالب بود تأکید می کنم به عزیزانم بگویم به هر حال یک روزی در نجف در شهر وحوزه نجف هجده درس اخلاق محور صحیفه سجادیه است من خواهش میکنم الان هست الحمدلله در مساجد و مجالس ما اونهایی که کارهای فرهنگی می کنند خیلی جاها محور نهج البلاغه است و صحیفه هر کجا هم نیست ائمه جماعات خیلی ها دارند من تقاضا می کنم هفته ای یک شب دو شب صحیفه را مطرح کنند و یک شب نهج البلاغه را من به دوستانم سفارش کردم اگر نهج البلاغه را می خواهند شروع کنند از اول شروع نکنند خطبه ها سنگین است از کلمات حکمت آمیز شروع کنند خیلی جاها این کار را می کنند حدود 450 کلمه حکمت آمیز داریم اگر هر هفته یک دو تا سه تا پنج تا از کلمات حکمت آمیز ما در یک مدتی یک آشنایی اجمالی با نهج البلاغه امیر المومنین خواهیم داشت اینمطلب اولی که خواستم خدمت عزیزان عرض کنم چون بنا شد ما چیزی جا نگذاریم از نهج البلاغه هفته گذشته خطبه 38 رو شروع کردیم فرازی از خطبه باقی ماند من دلم نیامد خیلی مطالعه کردم خطبه های دیگر گفتم چرا این خطبه را ناقص بگذاریم خطبه 37 رسیدیم به اینجا امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید الذلیل عندی عزیز مناسب با این ایام و این فضایی که امروز در جامعه ما هست الذلیل عندی عزیز حتی آخذ الحق له کسانی که ستمدیده هستندپیش من عزیزهستند تا من حقشان را بگیرم ستمدیده ها پیش من عزیز هستند تا حقشان را از ظالم بگیرم و به عکس القوی عندی ضعیف حتی آخذ الحق منه آدم های قلدر پیش من بی ارزش هستند ضعیف هستند تا اینکه من حق مظلومین را از اینها بگیرم این جمله امیر المومنین سلام الله علیه یک فضای دیگری هم دارد این هم خطبه 136 خیلی زیباست حضرت قسم می خورد و أیم الله لأنصفن المظلوم من ظالمه و لاقعودن ظالم بخزامته حتی اورده من علی الحق خطبه 136 و أیم الله قسم ببینید یک وقت هم اشاره کردیم یک وقت شما می گویید والله به خدا قسم یک وقت نه دیدیددر محاورات ما پیش می آید می گویید به خدا والله والله أیم الله قسم ها نه یک قسم والله والله والله والله من لأنصفن المظلوم من ظالمه من داد مظلوم را از ظالم می گیرم بالاخره اگر ما شیعه امیر المومنین سلام الله علیه هستیم این نهج البلاغه است دهها بار امیر المومنان فرمود من نمی توانم در برابر ظلم ظالم ها کوتاه بیایم و آرام بنشینم یک مصداقش ظلمی است که این صهیونیستها دارند انجام مید هند ظلمی که من در خانه به خانواده انجام میدهم این هم شامل می شود ولی این ظلم بزرگ به خدا قسم تا من داد مظلوم را از ظالم نگیرم آرام نمی نشینم والأقودن ظالم بخضامته من افسار ظالم را می کشم تا برش گردانم به مسیر حق و ان کان کاره ولو خودش مایل نباشد جالب است امیر المومنان سلام الله علیه تعبیری دیدم بعضی ازشارحین نهج البلاغه می فرماید اورده من هل الحق من برش گردانم به آبشخور حق یعنی اگر انسان بتواند یک ظالمی را از ظلمش جلوگیری کند به مظلوم فقط خدمت نکرده به ظالم هم خدمت کرده ظالم چقدر باید ظلم کند این تعبیری که مقام معظم رهبری دیروز در نماز جمعه فرمودند این سگ هار این خون آشامی که امروز دارد اینطور ظلم می کند امیر المومنان سلام الله علیه می فرمایند می ایستم لأنصفن المظلوم داد مظلوم را می گیرم و ظالم را به مسیر خودش بر می گردانم پس بنابراین الذلیل عندی ضعیف این معیار حرکت امیر المومنان سلام الله علیه است تا می رسد به اینجا این جمله را باز نخواندیم حضرت می فرماید فنظرت فی امری فإذا طاعتی قد سبقت بیعتی این سوال در تاریخ هست آقا چی شد امیر المومنان سلام الله علیه بیعت کردند امیر المومنان مسلم است در تاریخ حالا بعد از روز اول نه بعد ازدو ماه و سه ماه و شش ماه هر چی شد با خلفا بیعت کردند چرا بیعت کردند؟ می فرمود من بررسی کردم کارم را فاذا طاعتی قد سبعت بیعتی من یک وظیفه ای داشتم از رسول خدا اطاعت کنم اطاعت از رسول خدا بر بیعت من مقدم است پیامبر به من فرموده بود میثاقی من داشتم با پیامبر و اذا المیثاق فی عنقی لغیره اذا المیثاق اون وظیفه و عهدی که به گردن من بود از جانب رسول خدا اطاعت از رسول خدا که من باید در شرایطی سکوت کنم و لذا من بیعت کردم چه میثاقی داشت امیر المومنان خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند یک باردیگر من عبارت را بخوانم اذا طاعتی قد سبقت بیعتی چرا من بیعت کردم آیا حضرت امیر سلام الله علیه بیعت کردند یعنی قبول داشتند یعنی از حق خودشان گذشتند یعنی پذیرفتند که آقا من باید خانه نشین باشم می فرماید نه من یک میثاقی با پیامبر داشتم ذیل این خطبه دیدم شارحین نهج البلاغه به اون میثاق اشاره کردندمرحوم سید بن طاووس رضوان الله علیه یک کتابی دارند به اسم کشف المحجه لثمرۀ المحجه ترجمه مکررهم دارد ترجمه های خوبی هم دارد عزیزان هم بدانند اگر بخواهندکتاب را تهیه کنند کتاب خوبی هست سید بن طاووس رضوان الله علیه پسری داشت دید پسرش در آستانه بلوغ و تکلیف قرار می گیرد یک کتاب نوشته اعتقادات فرزندش را برایش در این کتاب نوشته فرزند من تو به تکلیف می رسی عقاید شیعه این است عقاید شیعه را در یک کتاب نوشته کتاب خیلی خوبی هست مکرر هم ترجمه شده و این چقدر نشانه ای از اهمیت یک پدر اینقدر حواسش به فرزندش است که فرزند می خواهد به تکلیف برسد یک کتاب خوب در اختیارش بگذارد با عقاید آشنا شود عقاید شیعه چی است ایشان در این کتاب این حدیث را نقل کردند تقریبا مال ششصد هفتصد سال پیش است حدیث این است که امیر المومنان سلام الله علیه فرمود قد کان برسول الله احدٌ الیَّ رسول خدا یک عهدی با من داشت چی بود؟ به من فرمود یابن ابیطالب لک ولاء امتی تو امام هستی سرپرستی امت با توست اما ان ولوک فی عافیتٍ واجتمع علیک بالرزق اگر مردم به رضایت آمدند اگر به خوبی و خوشی آمدند امامت تو را ولایت تو را پذیرفتند امامتی که حضرت سر جایش هستیم ولایت حضرت هم پذیرفتند فقم بامرمهم بسم الله اگر مردم آمدند به میل و رضا آمدند بی حرف و حدیث آمدند اما ان اختلفوا علیک اما اینها را نپذیرفتند فدعهم و ما هم فیه رهایشان کن فان الله سیجعل لک من تا خدا برای تو راه نجاتی مقررکند می دانی حدیث بسیار نورانی و مکرر خواندیم از صدیقه طاهره سلام الله علیها که فرمود مثل الامام مثل الکعبه مثل امام مثل کعبه است مردم باید بروند دور کعبه بگردند امام دور کسی نمی گردد لذا حضرت می فرماید بله من بیعت کردم چرا بیعت کردم؟ چون عهدی با پیامبر داشتم پیامبر به من فرمود اگر نیامدند دنبالت رهایشان کن این باقیمانده از این خطبه که من دلم نیامد بگذارم اون خطبه 16 هم که هفته قبل خواندیم اون خطبه هم تتمه بسیار بسیار زیبایی دارد این هم دلم نمیاد امیر المومنان خطبه 16نهج البلاغه فراز اولش را خواندیم فرازدوم فرمود هلک من ادعا باز مربوط به همین خطبه است هلک من ادعا هر کس ادعای بیخودی کند آقا امامت حق امیر المومنان سلام الله علیه است ولایت حق امیر المومنان است هر که نپذیرفته نپذیرد هلک نابود می شود و خاب من افتری کسانی که با افترا بخواهند بیایند و باتهمت بخواهند بیایند کاری انجام بدهند این را خسران و زیان گرفتار می شوند من ابدا صفحۀ للحق هلک صفحه یعنی چهره شون هرکه در برابر حق بایستد هلک نابود می شود خوب می دانید باز در تاریخ فراوان داریم کسانی بودند در برابر حق ایستادند چرا؟ یک روز دو روز یک سال و دو سال توانستند حکومت کنند ولی حکومت جاودانه نیست من ابدا صفحته للحق هلک جمله بعدی و کفی بالمرء جهلاً ان لا یعرف قدره برای جهالت انسان همین کافی است که قدر و منزلت خودشان را ندانند می دانید عزیزان و مخاطبین میدانند ریشه بسیاری از مشکلات جامعه ما در مسائل اجتماعی و در مسائل سیاسی و در مسائل خانوادگی حالا من مثال می زنم این است که ما پای خودمان را از گلیم خودمان دراز کنیم اندازه خودمان را نمی دانیم هر کسی قدر خودش را باید بداند حد خودش را باید بداند کفی بالمرء جهلاً چندتا بیان زیبا دارد من به عجله می خوانم یکی در خطبه 103 امیر المومنان فرمود العالم من قدر من عرف قدره العالم عالم به کی می گویند؟ من عرف قدره منزلت خودش را بداند و پایش را از گلیم بیرون بیاورد و کفی بالمرء جهداً ان لا یعرف قدره جهالت همین کافی که انسان قدر و منزلت خودش را بداند نامه 31 به امام مجتبی من اقتصر علی قدره کان ابقی له اگر کسی به اندازه خودش واقف باشد حد خودش را بداند اقتصر آقا شما حدت چقدر است اگر کان ابقی بقائش بیشتر است حکمت 149 هلک امرءٌ لم یعرف قدره اونی که نداند قدرش را نابود می شود غرر الحکم رحم الله امرءً عرف قدره و لم یتعدد طوراً رحمت خدا بر کسی که جایگاه خودش را بداند عرض کردم همین جمله معروفی که هست پایش را از گلیمش درازتر نکند الان در مسائل خانوادگی من چند تا مثال سریع بزنم آقا بسیاری از این دعواهایی که در خانواده ها هست برای چی است زن و شوهر می نشینند با هم صحبت می کنند احیانا خانم ها شکایت دارند آقایان هم شکایت دارند خانمی شکایت می کند می گوید شوهر من غیر از خودش هیچ کسی را قبول ندارد هر چی ما می گوییم می گوید فقط همانی که من می گویم آقا رحم الله امرء عرف قدره امیر المومنان می فرماید کفی بالمرء جهلا ان لا یعرف چه خبر است چرا شما خودت را حق مطلق می دانی در دعواها و درگیری ها یک کسی را خودش را حق مطلق می داند حاضر نیست بگوید آقا یا عرض کردم آقا می گوید و خانم می گوید هر چی من گفتم در ارتباطات فرزندان با پدر و مادر آقا ببین بچه ات شاید یک حرف حسابی بزند پدر و مادر تصور می کنند حرف حق فقط این است که من می گویم امکان ندارد یک حرف حسابی بزند بچه ات؟ امکان ندارد فرزند شما چیزی بفهمد که شما متوجه نشدی یا به عکس گاهی بچه ها حاضر نیستند قبول بکنند می گوید نسل اینها پیر هستندو چیزی عقلشان نمی رسد ما امروز همه چیز را ما میدانیم در مسائل اجرایی حاضر نیست از کسی مشورت بگیرد الان این همه گرفتاری هایی که ما داریم سالیان سال همه عالم ما هم داریم چقدر اشتباهات و چقدر تکرارها و چقدر خرابی ها چرا؟ حاضر نیست از کسی از عقل دیگری استفاده کند تو مسائل علمی خودش را عالم اعلم آقا این قرآن کریم است سوره مبارکه یوسف آیه 76 و فوق کل ذی علمٍ علیم و فوق کل ذی علم آقا بالا دست هر کسی یکی دیگه هست شما چطور فکر می کنید تو مسائل خودش را اعلم می داند حاضر نیست ازدیگری استفاده کند از طرف سوال کندو امتحان کنید مسئله ای یک جا مطرح می شود همه اظهار نظر می کنند و همه خودشان را اعلم می دانند در مسائل سیاسی و در جریانات سیاسی ما چقدر مشکل داریم این جریان سیاسی فکر می کند که حق با این است و همه چیز را اینها می فهمند اون حزب مخالفش نمی فهمد حزب مخالف قدرت دست او می رسد فکر می کند تمام مطالب را او می فهمد جریان مخالف لذا حضرت می فرماید هلک در خانوادگی اش هست و در سیاسی و اجتماعی اش هست و در کارهای اجرایی اش هست هلک کفی بالمرء جعل ان لایعرف قدره جمله بعدی لا یهلک علی التقوا سنخ عزلٍ لایهلک علی التقوا سنخ عزل سنخ به معنای ریشه است اصل هم یعنی ریشه اگر کسی ریشۀ ریشه اش واصلش تقوا باشد اساس کارش روی تقوا باشد اون هلاک و نابود نمی شود این آیه مبارکه سوره توبه آیه 109 افمن اسس اساسه علی تقویً من الله اگر اساس کار ما ریشه کار ما بر تقوا و رضوان است خیرٌ اماً اساس بنیانه علی شفا جرفٍ پس اگر اساس کار ما واقعا نیست آقای ملایی خیلی از کارهای ما اساسش خدا را درنظر نمی گیرید و منافع شخصی مان را در نظر نمی گیریم اگر واقعا خدا را در تقوا خدا را در هر کاری می خواهی بکنی خدا را در نظر بگیر اگر اساس کار تقوا بود لایهلک علی التقوی سنخ اصلٍ اگر ریشه ریشۀ کارهای ما و اساس کار ما بر تقوا باشد از بین می رود و لا یضمع علیها زرع قومٍ با تقوا هیچ کشتی تشنه نمی ماند و هیچ برنامه ای زمین نمی ماند بعد می فرماید وسطوا بیوتکم وسطو ببیوتکم می دانید چی است خطاب به کی ها هست می دانید بعد از امیر المومنان سلام الله علیه خلافتشان را شروع کردند بودند آدم های فتنه جویی که دنبال فتنه بودند و دنبال حضرت می فرماید بس کنید دیگر اون همه جریانات گذشته امروز که من خلافت را شروع کردم در خانه هایتان بنشیند و اسلحوا ذات بینکم دیدم بعضی از شارحین نهج البلاغه خیلی زیبا چرا حضرت فرمود ذات بینکم امیر المومنان دارد درنهج البلاغه صلاح ذات بین الناس چرا نفرمود اصلحوا بینکم این کلمه ذات بعضی ها فکر کردند اضافه است بعضی از شارحین دیدند تذکر دادند فرمود نه اسلحوا ذات بینکم گاهی اصلاحاتی که ما می کنیم ظاهری است می گوییم باشد یک سرپوش بگذاریم فعلا با هم دعوا نداشته باشیم
ملایی: همان اسلحوا بینکم می شود
حجت الاسلام حسینی قمی: اما اصلحوا ذات یعنی از ته دل ریشه ذاتا با هم کینه نداشته باشید اگر راست می گویی اگر با برادر و خواهرت می خواهی رابطه خوبی داشته باشی تظاهر نکن نمیخواهد سر کنی ازته دل با برادر ایمانی ات رفیق باش از ته دل با بیانات دیگری حالا ببینیددیگر عرض کردم همیشه کشور ما که اینطوری بوده درمسائل سیاسی قدرت دست هر کسی آمده قبول نداشته رقیبش را از ته دل اصلحوا ذات بینکم نبوده که از ته دل واقعا هیچ اختلافی با هم نداشته باشندوکینه نداشته باشند و بعد می فرماید و توبت من ورائکم یعنی چی شارحین نهجا لبلاغه فرمودند خطاب به کسانی است که درحکومت های قبل لغزش داشتند می دانید در قبل از امیر المومنان سلام الله علیه به هر حال در این 25 سال به امیر المومنان خیلی ظلم شد در 25 سال اگر جامعه با اون ظلم هاهمراهی نمیکردند حق امیرا لمومنان سلام الله علیه از بین نمی رود حضرت می فرماید گذشت التوبت من ورائکم بعد از اینکه حضرت به قدرت و خلافت رسیده مردم آمدند التماس کردند با حضرت بیعت کردند که در جلسات قبل گفتیم خانه حضرت هجوم آوردند حسنین سلام الله علیه زیر فشار بودند حالا که حضرت آمده خلافت را می فرماید دیگر من گذشته را نادیده گرفتم التوبت من ورائکم خدا گذشته ات را می بخشد امروز بیایید از نو و شروع کنید از این زیباتر حضرت امیر المومنین یک بیانی دارد در خطبه 78 خدا را شاهدیم اگر می خواستیم درس بزرگی بگیریم امیرا لمومنانی که آقا 25سال چقدر ظلم شد به حضرت؟ اگر این مردم همراهی نمیکردند با اونها با امیر المومنان هم صدایی می کردند این ظلم ها نمی شد ولی بعد از 25 سال همه چیز را حضرت فراموش کردند شهادت صدیقه طاهره ظلم بزرگی بود اگر یک ساعت امیر المومنین خانه نشین باشد ظلم بزرگی است نه 25 سال ولی حالا می فرمود گذشت خطبه 178 الله اکبر قد کانت امورٌ مضت گذشت شما در این 25 سال کارهایی کردید گذشت ملتم فیها میلتاً اسیری کج رفته بود کنتم فیها عندی غیر محمودین کارهایی که پسندیده نبود ولو اشاء ان اقول لقت این خطبه اول امیر المومنان است اگر امروز بخواهم گذشته هارا پاک کنم ولی افی الله اما سلف افی الله خطبه اول امیرا لمومنان افی الله خدا از گذشته بیایید از 25 سال خدا گذشت هم دعا می کند حضرت خدابگذرد دیگر باز نمی کنم گذشته ها از نو شروع کنید این یک جمله من در حالات امیرا لمومنین داستانی می دیدم فاصله مون خیلی زیاد است امیر المومنین سلام الله علیه چطوری جذب کرده شوخی نیست 25 سال سنگین ترین ظلم ها با یک جمله افی الله اما صبر خدا گذشته رابخشید از نو شروع کنیم اون وقت امیر المومنان سلام الله علیه این کتاب فتوح ابن اعصم یکی از منابع تقریبا مال قرن اوائل قرن سوم اوائل قرن چهارم است 1100 سال پیش یک داستانی می نویسد خواهش می کنم داستان را بیشتر عنایت کنند عزیزان ببینیم ما چقدر فاصله داریم با امیر المومنان یک وقتی خوب مید انید بین امیر المومنان و معاویه نامه های زیادی رد و بدل شد قبل از جنگ صفین من یک عبارتی دیدم در این کتاب وقعۀ الصفین که باز مال اوائل قرن سوم است امیر المومنان هفده ماه بین حضرت و معاویه نامه رد و بدل می شد بلکه حضرت راضی کند معاویه را دیگر کار به جنگ صفین کشیده نشود چقدر؟ بیش از ده ماه امیر المومنان نامه رد و بدل کرد بلکه کار به جنگ نکشد قبلا هم گفتیم تازه وقتی هم که رفتند در صفین سه ماه صبر کردند بلکه این لشکر هدایت بشود تازه اولین نامه هایی که حضرت نامه نوشته اند برای معاویه معاویه کسی را فرستاد جواب نامه امیر المومنان سلام الله علیه راببرد یک شخصی بود از بنی عبس اسمش رویش است رجلاً من بنی عبس اولاً آدم بسیار فصیحی بود ولی بسیار دریده بود توحالاتش می نویسند لا یبالی ما قال برایش مهم نبود چی می گوید هر چی به دهانش می آید ولی آدم فصیحی بود آمد خدمت امیر المومنان از شام آمد نامه معاویه را طوماری بودبرداشت از شام آورد کوفه محضر امیر المومنان حضرت هم نشسته بودند عده ای از یاران امیر المومنان خدمت حضرت قصه را عزیزان بیشتر عنایت کنند وقتی آمد خیلی هم رجز می خواند آدم فصیحی بود گفت من از شام دارم می آیم پنجاه هزار نفر شمشیر زن آماده اند برای جنگ با تو یا امیر
پنجاه هزار شمشیر زن آمدند اینها می خواهند انتقام بگیرند انتقام خون خلیفه مظلوم بگیرند که داستانش را می گویم امیر المومنان فرمود که پنجاه هزارتا با کی کاردارند؟ یریدون بذلک ما ذا این پنجاه هزار شمشیر می خواهند چیکار کنند جسارت کرد به امیر المومنان گفت یریدون خیط رغبتک فقط با رگ گردن تو کار دارم پنجاه هزار نفر آماده اند رگ گردن تو را بزنند حالا جلوی اصحاب امیر المومنان به امیر المومنان تو کسالت است تاا ین جمله راگفت یاران حضرت ریختند بزنند و بکشند و حمله کنند حضرت فرمود چیکارش داری این پیام رسان است با پیام رسان نباید کاری داشته باشید جسارت کرده که کرده نامه را ازش بگیرید همین برخورد را که از امیر المومنان که نامه رسان بد زبان و دریده همین برخورد را از امیر المومنان دید گفت یا امیر المومنین والله لقد اقبلت وقتی داشتم می آمدم دشمن تر از شما کسی را نمی دانستم چون حرف های زیادی از شما در شام شنیده بودم والله ابصرتُ الان من بصیرت پیدا کردم من اصلا بر نمی گردم دیگر به شما اون وقت جالب است وقتی به معاویه خبر دادند که نامه رسانت ملحق شد به لشکر امیر المومنان گفت قاتله الله خدابکشتش انما باثناء الرسولا ما نامه رسان فرستادیم فصار علینا محرداً حالا دیگران راتحریک می کند علیه ما می خواهم بگویم یک برخورد امیر المومنان سلام الله علیه این که تکرار می کنم ببخشید 25سال سختی ها را در اولین خطبه با یک جمله افی الله اما سبق خدا گذشت اینجا حضرت می فرمایدو توب من ورائکم دیگر به گذشته من کاری ندارم شروع کنید و لا یحمدوا حامدٌ الی ربه بگذارید من داستان دیگری هم بگویم گاهی داستان ها خیلی موثر است تازگی ها نگاه می کردم در این اثبات الوصیه مسعودی میدانید همان مسعودی که صاحب مروج الذهب است مال قرن چهارم است دقیقا حدود هزار سال ازوفاتش می گذرد یک وقتی هم گفتیم خدا رحمت کند شهید بهشتی رضوان الله علیه سفارش می کردند اگر کسی می خواهد یک دوره تاریخ مختصر اسلام را بخواند این مروج الذهب مسعودی را ببیند یک تاریخ جمع و جوری است مختصر این تاریخ خوبی است خیلی سفارش می کردند شهید بهشتی این را آقای مسعودی کتاب دیگری دارد به نام اثبات الوصیه یک داستانی از امام هادی علیه السلام نقل کرد ادامه همین اخلاق امیر المومنان میگوید که حضرت خوب می دانید درمدینه بودند امام هادی علیه السلام را از مدینه آوردند سامرا من همین جا یک مطلبی هم یادآوری کنم شنبه آینده هشتم ماه ربیع الثانی روز ولادت وجود مقدس امام عسگری سلام الله علیه است عزیزان اگر نگویند ما خبر نداشتیم می خواستیم یک جشنی بگیریم و می خواستیم مجلسی بگیریم آقا شنبه آینده هشتم ربیع الثانی ولادت امام عسگری است البته من همین جا یک مطلب هم بازاضافه کنم می دانید هم شنبه ولادت است و هم دو روز بعدش دوشنبه وفات یعنی به هر حال تکریم بزرگداشت وفات کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها است من همین جا یک حالا با دوستان خودمان خودمانی شدیم می دانند ما از سر خیر خواهی می گوییم بببین عزیزان مخصوصا من به عزیزان در قم می گویم هیئات مذهبی می گویم و مسئولین فرهنگی می گویم آستان مقدس کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها جنابعالی هم خبر دارید الان چند سال است می بینید دوشنبه که وفات حضرت معصومه سلام الله علیها است دهها مجلس شاخص در قم برگزار می شود خیلی هم عالی و خوب دسته عزاداری و موکب هست ولی خوب دو روز قبلش ولادت ولی خدا و حجت خدا امام عسگری ابوالحجه آقای ملایی شاید سه تا مجلس شاخص و پنج تا مجلس شاخص ما در قم نداشته باشیم این درست است؟ ببینید این نهج البلاغه امیر المومنان خواندیم لا یغاث بآل محمد من هذه الامه احدٌ، احدی از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم احدی به آل محمدقابل قیاس نیست اون جمله را گفتیم امامزاده باشد و شهدای شما آقا بگویی شهدای کربلا را می شود با امام مقایسه کرد و قمر بنی هاشم می شود با امامزادگان با همه جلالتشان می شود با امام مقایسه کرد این جمله را عرض کردیم به تعبیر یکی از بزرگان علما را می شود مقایسه کرد می فرمودند این بزرگوار می فرمود از شیخ طوسی تا شیخ انصاری از شیخ طوسی تا شیخ انصاری این هزار سال تمام علمای شیعه یک طرف قابل مقایسه با نفس یک نفس امام معصوم نیست از شیخ طوسی تا شیخ انصاری تمام علمای شیعه در این هزار سال یا یک نفس امام قابل مقایسه نیست امام زاده ها جلیل القدر هستند ولی من خواهشم این است حالا حداقلش تقاضا کنند بابا صبر کنید ولادت امام عسگری علیه السلام شنبه بگذرد بعد شروع کنیم بنرها و عزاداری ها من الان چند سالی است در قم می بینم عده ای هم از عزیزان از قبل از ولادت امام عسگری سلام الله علیه هنوز ولادت نرسیده و پرچم های عزا را می زنند و موکب می زنند و سیاه پوش می کنند و روضه پخش می کنند و چایی می دهند ایستگاه صلواتی می زنند یک وقتی من خدمت تولیت آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها عرض کردم به هرحال باید مواظب باشید گفتم صبر کنید از ولادت امام عسگری بگذریم بعد برویم آقا صد تا مجلس هزار تا مجلس هم ما برای حضرت معصومه بگیریم کم است ولی به نظرم از این طرف دو روز قبلش امام حجت خدا لا یغاث بآل محمدمن هذه الامه احدٌ ما سه تا مجلس شاخص نداشته باشیم در شهرمان این داستان را عنایت کنید خیلی داستان عجیبی است عرض کردم اثبات الوصیه مسعودی مال وفاتش هزار سال پیش است یک کسی در مدینه اسم هست بریهه این همه کاره مسجد الحرام و مسجد النبی مکه و مدینه بود از طرف متوکل عباسی همه کاره بود آدم شیطانی بود مخالف اهل بیت بود یک نامه نوشت به متوکل عباسی گفت ان کان لک فی الحرمین حاجتٌ اگر می خواهی مکه و مدینه از دستت نرود امام هادی را از اینجا ببر امام هادی مردم را دور خودش جمع می کند اصلا دیگر چیزی برای خلافت متوکل و خلافت شما باقی نگذاشته
ملایی: ایشان نبایددر مدینه باشد
حجت الاسلام حسینی قمی: اگر احتیاجی به مکه و مدینه داری امام را احضار کن متوکل هم امام را احضار کرد و حضرت آمدنددر سامرا خوب می دانید تا آخر عمرشان سامرا بودند امام عسگری در سامرا به دنیا آمدند و امام عسگری 28 سال سامرا بودند از سامرا بیرون نرفتند عزیزان می دانند تنها امامی از ائمه ما که حج خانه خدا مشرف نشدند امام عسگری شاید از سامرا نگذاشتند بیرون برود ظلم بزرگی بود امام هادی را در سامرا امام عسگری هم بعدش در سامرا این نقشه این آدم این شیطانی بود که همه کاره بود گفت اگر مکه و مدینه می خواهی از دستت نرود امام را احضار کن خوب امام را احضار کرد روزی که حضرت داشت می رفت باز با کمال پرویی آمد پیش امام هادی علیه السلام گفت داری می روی سامرا حواست باشد اگر به امیر المومنین متوکل شکایت من را بکنی اینجا زندگی ات را آتش می زنم و مزارع و باغهایت را می سوزانم وشیعیانت را می کشم حواست باشد اونجا رفتی چیزی علیه من یک وقت نگویی الله اکبر امام یک جمله فرمود، فرمود ان اقرب أرضی ایاک نعبد گفت به کی دارم شکایت می کنم به متوکل شکایت بکن البارح من دیشب به خدا شکایت ات را کردم بعد از اینکه به خدا شکایتت را کردم به خلق خدا ازت شکایت نمی کنم آقا این تنش لرزید تا عوام هم دید میان ما مردم پیش می آید کسی می گوید رفتم دخیل بستم و قمر بنی هاشم رفتم حواله ات با خدا همین را فرمود حواله ات با خدا من دیشب به خدا شکایت ات را کردم دیگر به خلق خدا چه شکایتی این لرزید عبارت این است ان کب علیه افتاد روی دست و پای حضرت التماس کرد استعفاه استعفا یعنی چی؟ گفت آقا نمی شود من را حلال کنید اشتباه کردم آقای ملایی مخاطبین عزیز کسی که چنین ظلمی کرده به امام که امام را احضار کردند به سامرا و دیگر تا آخر عمر حضرت سامرا بودند و بیست و هشت سال امام عسگری تو سامرا این همه یک جمله تا حضرت فرمود دیشب به خدا شکایت ات راکردم استعفوا گفت آقا ببخشید غلط کردم امام فرمودند که بخشیدیم این اخلاق در زندگی ما هست یعنی ظلمی از این بالاتر ظلمی به امیر المومنان از این بالاتر؟ فرمود التوبه من ورائکم من گذشتم لو اشاه ان اقول لقت بخواهم پرده 25 ساله را کنار بزنم بگویم چه ظلمی به من کردید ایها الناس شما شریک ظلم هستید می توانم بگویم ولی افی الله اما سلت خدا گذشته را بخشید من هیچ کاری به 25 سال امروز از نو شروع کنید این اخلاق علوی امیر المومنان این هم جمله آخرش من ترجمه کنم و لا یحمد حامدٌ الا ربه و لا یلوم لائمٌ الا نفسه حمد و سپاس اختصاص به پروردگار دارد هیچ کسی غیر از خداوند شایسته سپاس نیست و لا یلوم لائمٌ الا نفسه اگر هم ملامت است باید خودمان را ملامت کنیم هم اختصاصا مال پروردگار هم ملامت هم مال خودمان این دو جمله ای که باقی مانده بود از خطبه 37 نهج البلاغه
ملایی: داشتم بها ین فکر می کردم به این فرمایشات شما سعی کردم خوب گوش بدهم یادب گیرم ماهاهمه مبتلا به یک سری اشتباهاتی در زندگی اخلاقی و فردی و خانوادگی و اجتماعی هستیم چرا بعضی وقتها می گویند فلانی را همچین کاری با من کرده من اگر از این حرفش هم بگذرم از اونش هم بگذرم ازا ین کاری که کرده ابداً نتوانستم بگذرم نمیتوانم یک گیری در این داریم بخواهیم واردش بشویم خیلی زمان می برد
حجت الاسلام حسینی قمی: مخاطبین عزیز می دانند اینها تک تک این کلمات را می خواهیم تطبیق بدهیم به زندگی امروزمان دهها پیام داریم خود عزیزان پیامش را بگیرند همین که جنابعالی فرمود بد نیست برای جامعه ما این همه دعواهای خانوادگی آقا خانم آقا چه ظلمی به تو کرده که رفتی دادخواست طلاق دادی؟! آقا خانمت چه ظلمی به تو کرده که می گویی من دیگر نمی توانم باهاش زندگی کنم از این ظلم بالاتر؟ 25 سال امیر المومنان همه چیز را گذشت امام هادی علیه السلام را تبعید کردند و 28 سال هم امام عسگری فرمود دیشب نفرین کردم تا گفت آقا غلط کردم یا همچین آدم ظالمی خانم شما همچین ظلمی کرده و آقای شما همچین ظلمی کرده من یک وقت گفتم این جمله را اضافه کنم محضر قران شرفیاب شویم نگوییم فایده ندارد همین الانیکه من و شما اینجا نشسته ایم اگر مخاطبین عزیز مردم ما امروز بگویند آقا ما گذشتیم و به ما ظلم شده بود ما به احترام کلام امیر المومنان به احترام سیره امام هادی گذشتیم باور می فرمایید فردا دادگستری ما بیکار هستند و قضات ما بیکار می شوند چرا؟ الان مگر نمی گویند میلیون ها پرونده و ده میلیون و پانزده میلیون هر چی ما آمار نداریم این میلیون ها پرونده برای چی است من به زمین شما تجاوزکردم و شما به خانه من تجاوز کردی اون ارث اون یکی را حاضر نشده تقسیم کند و این مال اون یکی را خورده و زن با شوهرش دعوا سر هیچی شوهر دعواهای ما سر چیزهایی که خجالت می کشیم بگوییم چی است یک وقت مثال زدم گفتم آدم شرمش می آید آدم بگوید دعوا سر چی است بعد می نشینیم می گوییم امیر المومنان این است و امام هادی این است
ملایی: امام هادی این است بیا به سیره اش عمل کن
حجت الاسلام حسینی قمی: حالا عزیزان ما به هر حال ما نباید همیشه در غم مردم شریک باشیم در شادی شان هم باید شریک باشیم الان بگویند به احترام پیامک بدهند بگویند ما یک دعوای بیست ساله و سی ساله داشتیم یکدعوای ارث چهل ساله داشتیم و خواهر و برادر سی سال به احترام این کلام امیر المومنان که از 25 سال ظلم خودشان گذشتند افی الله اما سبق به احترام امام هادی که چنین ظالمی را ازش گذشتند ما زن و شوهر از هم گذشتیم و شریک از هم گذشتیم و میلیون ها پرونده ای که امروز سر مسائل جزئی انشاالله برسیم.
ملایی: انشاالله خیلی هم عالی ممنونم حاج آقای حسینی قمی اگر حاج آقا فرمایشی داشتند کامل کنند اول ماه ربیع الثانی است انشاالله صدقه کنار گذاشتیم و اگر هر کی نکرده این کار را همین الان بسم الله و حاج آقای حسینی قمی نماز اول ماه هم فوق العاده مهم است یک نماز برای یک جمله ای
حجت الاسلام حسینی قمی: خیلی آسان است مثل نماز صبح رکعت اول بعد از حمد سی قل هو الله و رکعت دوم سی تا انا انزلناه ولی اینکه جنابعالی اشاره فرمودید نماز خیلی کار سختی نیست اون صدقه را یادمان نرود
ملایی: بله
حجت الاسلام حسینی قمی: گاهی بعضی ها حاضر هستند پنج نماز بخوانند ولی صدقه ندهند ولی دفع بلا این اعتقادی که ما داریم اول ماه است هم در مسائل قرانی سهیم باشند و هم صدقاتی که خودشان می دهند کوتاهی نکنند
ملایی: انشاالله خیلی متشکرم صفحه 212 قرآن کریم سوره مبارکه یونس آیات 26 تا 33 تلاوت خواهد شد با یک صلوات. اللهم صل علی محمدوآل محمدو عجل فرجهم
( قرآن کریم صفحه 212، سوره مبارکه یونس آیات 26 تا 33)
ملایی: اللهم صل علی محمدو آله محمد و عجل فرجهم بعضی وقتها از خودمان سوال می کنیم الان در این شرایطی که مردم عزیز لبنان دارند ما به غیر ازدعا کردن برای پیروزی شان و نجاتشان از ظلم رژیم صهیونیستی چه کارهای دیگری می توانیم انجام بدهیم بارها گفته شد کمک به مردم لبنان برای اینکه درا ین شرایط خاص خیلی کمک های مالی ما می تواند به دردشان بخورد مسیرهای مختلفی ممکن است تعریف شده باشد پیشنهاد برنامه سمت خدا مراجعه به پایگاه مقام معظم رهبری و سایت حضرت آیت الله خامنه ای را نگاه کنید مادرکانال مان می گذاریم که چطوری هست راهنمایی می شوید برای اینکه در این امر خیر چطوری از مسیر این وب سایت مشارکت داشته باشید خیلی ممنون و متشکرم ازتون با حاج آقای حسینی قمی.
حجت الاسلام حسینی قمی: برای اینکه عزیزان تشویق شوند در صدقه اول ماه و کمک به مردم مظلوم لبنان همین آیه ای که اول تلاوت شد للذین احسن الحسنی و زیادته کار نیک که انجام بدهید خدا اون را که می پذیرم و پاداش می دهم و اضافه هم می دهم و لا یرحق وجوههم قطرٌ و لا ضد غبار غم و اندوه بر چهره تان نخواهد نشست اول ماه است و غفلت نکنید هم صدقه را بدهیم و هم نماز اول ماه و هم کمک به مردم مظلوم لبنان هم دعا کنیم خدایا به حق محمد و آل محمد هر چه زودتر پیروزی ظفر برای ملت مردم مظلوم لبنان و مردم مظلوم غزه و فلسطین مقرر بفرما و ذلت و هلاکت و نابودی را بر صهیونیست ها و امریکایی ها مقرر بفرما قلب نورانی امام زمان از ما راضی بگردان
ملایی: خیلی متشکرم حاج آقای حسینی قمی برقرار و سلامت باشید.
از شما بیننده ها و شنونده های عزیزم متشکرم الهی به حق امیر المومنین علی علیه السلام برقرار و پاینده تا سلامی دوباره خدا نگهدارتان باشد انشاالله.