امروزم هم که شنبه است و شنبه هایمان هم متعلق به این وجود گرامی است، دست توسلمان از همین لحظه به دامان حضرت رسول صلی الله علیه و آله باشد و انشاالله برویم سراغ برنامهی سمت خدای این شنبه و با توجه به اینکه حاج آقای حسینی قمی همچنان در سفر تبلیغی هستند امروز سعادت نصیبمان شد یک کوچولو دلتنگی حضور حاج آقای حجت الاسلام شریفیان را خلاصه جبران بکنیم، حسابی دلمان برایشان تنگ شده است، بفرمایید خدمت حاج آقا باشیم، سلام علیکم و رحمة الله.
حجت الاسلام شریفیان: علیکم السلام و رحمة الله. عرض سلام ادب محضر شما برادر عزیزم آقای ملایی،
ملایی: زنده باشید.
حجت الاسلام شریفیان: که دلمان تنگ شده بود برای شما.
ملایی: مخلص شما.
حجت الاسلام شریفیان: و همهی بینندگان خوب برنامه سمت خدا، انشاالله که هر جا هستند در پناه خدا باشند و مشمول عنایات ویژه امام زمان انشالله.
ملایی: الهی آمین، الهی آمین. حال شریف خوب است؟
حجت الاسلام شریفیان: الحمدالله.
ملایی: حاج آقای حجت الاسلام شریفیان چه فامیلی خوش و قشنگی است. در خدمت شما هستیم.
حجت الاسلام شریفیان: بزرگوار هستید. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صل علی سیدنا محمد و آله الطاهرین واللعنةالله علی اعدائهم اجمعین.
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا. خب همان طور که فرمودید این ایام و خصوصاً این جلسه که حالا بدو ماه ربیع هست و عرض کنم که عید بزرگ بعثت را پیش رو داریم و میلاد وجود مقدس نبی اکرم را پیش رو داریم و میلاد امام صادق سلام الله علیه،
ملایی: بله،
حجت الاسلام شریفیان: جا دارد که این ایام خب به طور ویژه به بحثهای مربوط به وجود مقدس نبی اکرم بپردازیم و از ایشان بحث کنیم.
ملایی: بسیار عالی
حجت الاسلام شریفیان: من فقط قبل از اینکه وارد این بحث بشویم، یک نکتهای را خدمت مخاطبین عزیزمان عرض بکنم آن هم این هست که بالاخره بعد از دو ماه عزاداری به یک معنا و حالا جلسات متعدد به طور ویژه تاسوعا، عاشورا، دهه اول محرم، دهه آخر صفر، ایام اربعین که بسیاری از مخاطبین شما شاید مشرف به زیارت حضرت شده باشد، ما واقعاً این دو ماه در جهت سلوکی و ایمانی و تعلق به اهل بیت و در واقع داشتههای ایمانیمان، خب ایام ویژه ای است برای ما، سؤال مهمی که ما این جور ایام باید دنبال کنیم مسئلهی حفظ است که چطوری حفظ کنیم اینها را. نمیدانم در این ایام کارشناسان محترم برنامه در مورد این مسئله بحث کردند یا نه، من چون وقت برنامه را نمیخواهم بگیرم در مورد این موضوع، این خودش یک موضوعی است مفسر. روایات ما بیان کرده است که آن چیزی که سبب میشود امکانات ایمانی ما از دست ما میرود رغبت به دنیا است یعنی انسان همین طوری داشتههایش را از دست نمی دهد، آرام آرام یک اتفاقاتی تو وجود انسان میافتد. آن روایت معروفی که جناب حمران دارد، صحیحه عمران از وجود مقدس امام باقر، همین را سؤال میکند حضرت فرمودند اصحاب پیغمبر همین را از رسول الله سؤال کردند، که ما نگران نفاق هستیم. حضرت فرمودند، چرا؟ گفتند آقا ما با شما که هستیم حالمان خوب هست، از شما دور میشویم حالمان بد است. حضرت فرمودند: خب مراقب دنیا باشید. شیطان طرحهایی دارد و از طریق دنیا طرحهای خودش را پیاده خواهد کرد. مراقبت در حیات ما در دنیا و کیف تصرف ما در در دنیا این سبب میشود که انسان بتواند جلوی نفوذ را بگیرد. ما گاهی خیال میکنیم همین طوری انسان به حرام میافتد، دست دراز کردن انسان به سمت حرام یک مقدماتی دارد ما اگر نتوانیم آن مقدمات را کنترل بکنیم آرام آرام میرویم به سمت معاصی، از کوچک به سمت معاصی بزرگ. این مهم است، سیر یعنی ما گاهی اوقات میخواهیم تو نقطههای پایانی خودمان را کنترل کنیم، به این راحتی شدنی نیست.
ملایی: چون اولش که باید نکردیم.
حجت الاسلام شریفیان: چون باید مقدمات رعایت بشود، مقدمات. انسان اگر نماز اول وقتش را بتواند بر سرش مداومت کند، کنترل کند، مراقبت کند بسیاری از معاصی اصلا پیش نمیآید. یعنی نماز وقتی فوت میشود نماز اول وقت از انسان فوت میشود مثل این است که فرض کنید یک آدمی که خوب غذا نمیخورد مریض میشود از همان اول، نه ولی بعد از یک مدتی بد غذا خوردن آرام آرام یک اتفاقاتی رقم میزند، این مراقبت انسان است. شما یک ذره به سلامتی ظاهرتان توجه کنید، انسان همین طوری یکدفعه سرطان میگیرد؟ نه، یکدفعه یک مریضی مهلک میگیرد؟ نه، ولی یک مقدماتی دارد، یک مراقبتهایی دارد، آن مراقبتها تو ادبیات دینی به ما گفتهاند مراقبت از حیات الدنیا. ما همهمان تو دنیا میآیم،
ملایی: بله،
حجت الاسلام شریفیان: ولی حیات الدنیا یک چیز دیگر است. زندگی متناسب با دنیا است، زندگی متناسب با لهو، لعب، اتلاف است، ریخت و پاش است، اسراف است. این مراقبتهای لازم دارد. این تو ادبیات دینی هم مراقبتهایش شئونی پیدا کرده است نسبت به ارتباط با خدا، نسبت به ارتباط با امام، نسبت با اوقات، نسبت با تقوا، تو شئون مختلف میبینید برای شما یک ترکیب درست کردند آن ترکیب برای ما مهم است، آن ترکیب اگر پایش بایستیم، اصلا فرض بکنید روایات متعددی داریم ما که هر روز انسان یک مقداری صدقه بگذارد کنار، این خودش روایاتی دارد و بحث هم دارد، من فقط دارم اشاره میکنم که چه طوری است، به چه کیفیتی است، چطوری آدم باید بکند. یک سری از شروع را از انسان دفع میکند. راه بعضی از نفوذها را میبندد.
ملایی: بله،
حجت الاسلام شریفیان: مثلا نماز صبح تعقیباتش میدانید ما یک اذکاری داریم قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب آفتاب، آنقدر روایت دارد که اصلا شبیه به واجب است و آن که از جهت فقهی فقها فتوا به وجود نمیدهند ولی یک چیزی شبیه واجب است. در مفاتیح همان ابتدای مفاتیح این اعمال مربوط به مثلا قبل از غروب، قبل از طلوع و قبل از غروب، ببینند عزیزان ملاحظه میکنند. اذکاری دارد، «لا إله إلا الله وحده لا شريك له له الملك وله الحمد»، «اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله ان یحضرون» هم یک تعلق به خدا و اولیا الهی و هم یک استعاذه از دستگاه شیاطین و نفوس است. خب ما اینها را اگر به اسم مستحب یک ذره ما با این مسئله مشکل داریم، یعنی یک برچسب مستحب که به آن میزنیم خلاصش میکنیم،
ملایی: اهمیت را از دست میدهد پیشمان.
حجت الاسلام شریفیان: اهمیت را از دست میدهد. الان شما زیارت اربعین، زیارت اربعین یکی از مهمترین عوامل نگه داشتن یک جوان در خانه امام زمان است. واجب است؟ نه، زیارت اربعین زیارت سیدالشهدا خیلی تو زندگی انسان مهم است. ما اگر بخواهیم داشتههایمان را حفظ کنیم مراقبت لازم دارد، از نفوذ فرهنگ دنیا و ادبیات مدرن دنیایی حالا به تعبیر امروز تو زندگیمان، این مراقبت میخواهد. آدم خواب سر شب را از دست بدهد، نماز شب را از دست میدهد، نماز اول وقت از دست میدهد، اذکار را از دست میدهد، صدقات به موقع را از دست می دهد، ترک کردند اینها، ترک واجبات نیست ولی همین ها آرام آرام ما را گرفتار میکند. یک ذره از این ادبیات مستحب ما باید یک مقداری با یک دید دیگری به آن نگاه کنیم. حداقل اولویتبندی کنیم، بدانیم ترک کردند اینها آرام آرام یک چیزهایی را انسان از دست میدهد بعد میبینیم در یک فضای دیگری داریم تنفس میکنیم، تنفس در آن فضا انسان را میتواند زمینگیر کند. حالا به عنوان یک نکته خدمت عزیزان خواستم عرض کنم، این خیلی مهم است تو زندگی ما. ما یک چیز را از دستگاه اهل بیت میگیریم ولی نمیتوانیم نگهش داریم. حضرت فرمودند: «لو تدومون علی الحالة التی وصفتم انفسکم بها لصافحتکم» اگر «تدومون» ادامه بدهید، از دست ندهید، اگر ادامه بدهید آن وقت آرام آرام ثمرات اصلی توحید و ایمان را خواهید دید. خب حالا این یک بحثی است بماند اگر یک موقع،
ملایی: بله، این به نظر میرسد که این ادامه به این معنا نیست که مثلا محرم و صفر را حالا تا سال آینده
حجت الاسلام شریفیان: آره آفرین،
ملایی: تا دو ماه دیگر تا یک مقطع دیگر، یک فصل تازه دیگر، به این ترتیب هی تازه سازی باید بشود.
حجت الاسلام شریفیان: بله، یعنی تو هر دوره، یک دوره غصههای اهل بیتی است و یک دور هم شادی های اهل بیت، هر کدام هم نسکی دارد. این ادامه دادن یعنی یک رمزهایی را برای شما قرار داند، نسکی را برای شما قرار دادند، شما میتوانید با آن داشتههایتان را حفظ کنید.
ملایی: درست است. یعنی همین الان، می خواهم قشنگ باز بشود برای من این مطلب. محرم و صفر این عزاداری، این دو ماه عرض ادب وصل بشود به شادی های اهل بیت، اصلا وصل میشود به هفده ربیع الاول، به میلاد رسول خدا، به این ترتیب بمانیم.
حجت الاسلام شریفیان: ببینید وجود مقدس نبی اکرم یک سفره بزرگی را برای سلوک ما پهن کنده است. شما اگر رفتید یک جایی عرض کنم یک ثمرهای از باغ نبی اکرم چیدید و استفاده کردید اگر بخواهد آن شیرینی و حلاوت آن طعم بماند، باید تو آن باغ حرکت کنید، از این باغ نباید انسان بیرون برود. یک هوای دیگر یک فضای دیگر ما را زمینگیر میکند، این مهم است.
ملایی: خیلی عالی.
حجت الاسلام شریفیان: خب اما برویم سراغ بحثی که در باب وجود مقدس نبی اکرم خدمت عزیزان عرض کنم. من نکته اولی که میخواهم خدمت بزرگواران و بینندگان خوب برنامه سمت خدا تقدیم کنم این است که ببینید ما از یک چیزی تو دین نباید غفلت کنیم، آن زیبایی و جمال دین است. دین پدیده عقلانی و زیبا است. عقلانی به یک معنا معلوم کنم قابل دفاع، عیب ندارد ولی بدانیم آن چیزی که ما می گوییم قابل دفاع است صاحب حسن و جمال است، یک کمی زیبا است. فرض کنید ما از نظام خانواده در طرح نبی اکرم دفاع میکنیم، میگوییم این طرح قابل دفاع است یعنی منطق دارد، منطقش هم قابل دفاع است، این درست است. اما آن چیزی که مهم است این است که این نظام خانواده نبی اکرم به غیر از اینکه قابل دفاع است زیبا است، به تعبیر بعضی از بزرگان ما اگر حسن و جمال طرح الهی را نبینیم با پای عقل انسان حرکت نمیکند، ببینید عقل نظر،
ملایی: بله،
حجت الاسلام شریفیان: یعنی استدلال، آقا استدلال کنید خدایی هست، خب من چرا باید با او حرکت کنم؟ یک جمال و زیبایی در آن هست که من را به سمت خودش میکشد، میل، میل، تمایل، کشش، جذابیت، ما در مورد این، این یک منظری است به ادبیات دین. ما در مورد این کم حرف میزنیم، فرض بفرمایید ما امروز یکی از مسائلی که ما در فضای اجتماعی داریم حجاب است، مثلا مسئله حجاب مسئله ای است، مسلم دین هم هست، ما چه طوری میخواهیم به این پدیده نگاه کنیم؟ عقلانی خیلی خوب هست ،یک موقع نگاه تعبدی میکنیم این یک کارآمدی دارد خدا دستور داده است. یک بحث این است که عقلانی است این دستور، بحث این است که زیبا است، من رو این ایستادم این مهم است. زیبایی انسان کشش دارد، انسان تمایل به این دارد، اگر بتوانید منتها جمال این را نشان بدهید، جمالش را بتوانید نشان بدهید، حالا این مقدمه، برویم سراغ نبی اکرم. طرح الهی سراسر عقلانی است و سراسر جمال است، زیبا است، حسن است، کجا این دیده میشود؟ اصلش تو وجود مقدس نبی اکرم است. تمام حسن و جمال دین در این آقا است، به او داده شده است، از معارفش، از اعتقاداتش، از احکامش، ادبش، اخلاقش، مناسکش، توصیفی که از عالم میکند، تمدنی که میخواهد برپا بکند، اصلش به این آقا داده شده است. به تعبیر دیگر ما اگر بخواهیم زیباترین صحنهای که تو عالم میشود دید را بخواهیم ببینیم رسول الله باید ببینیم. تمام جمال عالم تو این آقا طراحی شده است. بعضی از روایات ما تعبیر میکند، خدا با دست خودش این آقا را کرد مجسمه حب الله، محبت الله زیباترین چیزی که تو عالم میشود دید. حالا اینکه میگوییم فقط کلمه توحید در سطح اعلا نیست، پیغمبر نشستنش میشود زیبا، خوردنش میشود زیبا، منطقش میشود زیبا، شکل مواجهاش با مردم میشود زیبا، حتی جنگیدنش، ادب جنگش، ما گاهی، این یک انحرافی است، گاهی ما از جمال که حرف میزنیم از رحمت این آقا که حرف میزنیم متوجه نیستیم این آقایی که رحمة للعالمین است، شمشیر هم داشته، جنگ هم داشته، ولی جنگیدن او هم عقلانی است و هم زیبا است. یعنی ببینید آن صحنه را متوجه بشوید این آقا چقدر زیبا است. خب چه چیزی در آن در می آید؟ ما اگر بخواهیم مهمترین کاری که برای جوانمان باید انجام بدهیم این هست که زیبایی به او نشان بدهیم، عقلانیت و زیبایی، مهمترین کاری که برای جوانمان باید انجام بدهیم که یک قطره از زیباییهای نبی اکرم به او نشان بدهیم. خب یک موقع یک دورهای یک عدهای میرفتند مانوس با نبی اکرم میشدند، آقا را میدیدند، رفتار ایشان را، اخلاق ایشان را، منش ایشان را، سلوک ایشان، ما حالا چه کار باید بکنیم؟
ملایی: چه کار باید بکنیم؟
حجت الاسلام شریفیان: ما باید ادب نبی اکرم را در قول و فعل بتوانیم یک جایی نشان بدهیم. یک جایی بتوانیم نشان بدهیم و مهمترین جایش هم تو خودمان است. این یک قطره از جمال نبی اکرم در ما اگر بود میتوانید بر محور همان یک چیزی از رسول الله را به جوانتان نشان بدهید. یعنی او اگر بخواهد نوری از انوار نبی اکرم ببیند کجا باید ببیند؟ شما ارجاعش بدهید به قرآن، قرآن بخوان، درست است، این غلط نیست؛ ولی بدانید قرآن تجسدش در انسان است، باید بروید انسانی که متخلق به قرآن است را نشان بدهید که خود نبی اکرم بوده است. حالا دستمان به نبی اکرم رسد باید شما نبی اکرم را دنبال کنید. کمااینکه یک دورهای هم در حیات وجود مقدس نبی اکرم یک عده دستشان به رسول الله نمیرسید، دور بودند، بلاد دیگر زندگی میکردند، مگر همین طوری است درک محضر نبی اکرم. به تعبیر دیگر ما اگر بخواهیم از دین دفاع هم بکنیم باید یک جایی جلوهای از نبی اکرم را نشان بدهیم و این به گفته ماست، این ماموریت ماست، عنایت کردید عرضم را، یعنی بتوانیم منطق دین را و زیباییهای دین را بفهمیم، متخلق به آن بشویم و آرام آرام در جامعه منتشر بکنیم، دفاع از دین این هست. ما تا وقتی که واقعاً زندگی مومنانه، زندگی جذاب و زیبا دیده نمیشود ما چطور میتوانیم از دین دفاع کنیم. پیغمبر از دین دفاع میکرد چون همه جمال دین در خودش بود.
ملایی: ارجاع ندهیم به جایی مثلا جوانمان را، برو فلانی را ببین، برو به قول شما قرآن بخوان یا برو، نه باشیم همان جلوه از آن،
حجت الاسلام شریفیان: یعنی ببینید ما اشکالی هم ندارد یک جایی ارجاع به کسی بدهیم جایی که یک آقای بهجتی وجود دارد، می گوییم آقا میخواهی نور بزرگ از نبی اکرم ببینی برو جمال این آقا را ببین، شما به همین راحتی میتوانید این سیم را وصل کنید او الان با شما ارتباط دارد، شما را میبیند تو همسایگی شما دارد زندگی میکند،
ملایی: این شما چه کسایی میتواند باشد؟ بابا باشد، همسایه باشد، داداش باشد؟
حجت الاسلام شریفیان: پدر و مادر است، همسایه است، رفقا است، عرض کنم که ارتباطات است.
ملایی: معلم میتواند، استاد میتواند باشد،
حجت الاسلام شریفیان: یعنی به تعبیر دیگر ما اگر این نکته را بگیریم که ما مکلف هستیم به اینکه خودمان متلبس به جمال نبی اکرم بشویم، به زیباییهای حضرت بشویم، به منطق حضرت، اخلاق حضرت، که بتوانیم منتشرش بکنیم. ما الان واقعاً خلائی که هر چه میرویم جلوتر به این میرسیم، هر چه میرویم جلوتر یعنی واقعاً الان جامعه ایمانی ما که تعلق به نبی اکرم دارد، اگر یک سر و گردن تو ایمان خودش رشد کند به همان میزان ما میتوانیم دعوت را جلو ببریم. چون خودمان جلو رفتیم. نبی اکرم که جمال الهی را در عالم منتشر میکند خودش پیشران این مسیر است. به تعبیر دیگر خودش پیشگام و سابق در مسیر جمال است. جمال همهاش برگشته است به خدا میکند، «إنّ الله جميلٌ يحب الجمال» زیبایی به خدا برگشت می کند. وجود مقدس نبی اکرم خاضع در مقابل آن جمیل میشود و جمال را در عالم از وجود خودش منتشر میکند. ما ذیل نبی اکرم همین کار را باید بکنیم، می شویم مجرا، می شویم وساطت، میشویم شفاعت، شفاعت یعنی شفاعت یعنی یک کسی از نبی اکرم بگیرد وساطت کند، دست کسی را بگیرد.
ملایی: بسیار خب.
حجت الاسلام شریفیان: حالا این مسئله عرض کردم این سبب میشود که ما یکی از مهمترین کارهایی که باید در معارفمان بکنیم این است که زیباییهای طرح نبی اکرم را واقعا دنبال کنیم و بفهمیم. این هم خودش یک ذره بینی است یعنی یک عینکی است در حرکت انسان که آدم بگردد ببیند فرض بفرمایید اصلا نبی اکرم یک نظام اقتصادی دارد. زیبایی این طرح کجا است؟ در مقابل طرحهای دیگر که دیگران هم حرفی دارند، شما از جمال طرح حضرت بخواهید حرف بزنید چه چیزی را باید دنبال کنید؟ یک مدل تحقیق است و این یک روش تحقیقی است که من به دنبال این قطعات در ادبیات نبی اکرم بگردم. خب این حالا تا این جا. یک بحثی را بخواهم حالا به مقداری که حالا وقت باشد خدمت عزیزان تقدیم کنم این است که ما یک داستانی تو عرض کنم خلقت داریم، از این جا میخواهم وارد یک بحثی در باب نبی اکرم بشوم و یک چند تا نکته در باب بزرگی و عظمت نبی اکرم خدمت عزیزان تقدیم کنم. ما یک بحثی تو ادبیات دینی داریم تحت عنوان عالم ظرف یا عالم میثاق که ما یک عهدی و میثاقی قبل از اینکه به این عالم بیاییم یک عهد و میثاقی با خدا داشتیم. این بحث، بحث مفصلی است. مختصاتی هم دارد، روایات متعددی هم دارد. یک نکتهای که من میخواهم یک قدری در موردش توضیح بدهم این است که آن عوالم ما مرتبط با این عالم ماست. یک شباهتهای بسیار زیادی هم دارد. یعنی کمااینکه ما تو این عالم خلقی داریم پا میگذاریم، دعوت میشویم معرفت پیدا میکنیم و سلوکی انجام میدهیم، عالم زر و میثاق روایتش میگوید: همه این مختصات آنجا هم بوده است. منتها در قالب انگار فشردهای، مندمجی، مختصری، که ما بستش را تو این عالم داریم می بینیم. حالا ارتباط آن عالم با این عالم یک بحثهایی دارد. آن چیزی که خیلی جالب و لطیف است در بحثهای عالم زر این است که کمااینکه محور همه اتفاقات ایمانی و توحیدی وجود مقدس نبی اکرم تو این عالم است، تو آن عوالم هم همین طوری بوده است. یعنی بر محور ایشان یک اتفاقاتی افتاده است. من این را یک مقداری میخواهم خدمتتان تقدیم کنم.
ملایی: خیلی خوب.
حجت الاسلام شریفیان: نکته اول این است که روایات ما میگوید قبل از اینکه شما با دعوت توحید در آن عوالم مواجه بشوید یک چیزی دارید تحت عنوان طینت، یا بخواهیم سادش کنیم فارسی بگوییم گِل، گِل وجود، شما با یک طینتی خلق شدید، طینتها دو تا نکته تو طینت هست. یکی اینکه همه آن ها تو یک چیزی مشترک هستند، آن هم این است که این طینت تناسب با دعوت به توحید داشته است یعنی گِل وجود ما متناسب با توحید خلق شده است، دعوت توحید، فهم توحید، تمایل به توحید، این یک و دو این طینتها با هم تفاوتهایی هم دارد یعنی چه؟ یعنی بعضی تمایلش به توحید ایمان و بندگی جدی است، بعضی ها تمایلشان کمتر است. تفاوت در طینت در عین اینکه همه آن ها تو یک چیزی مشترک هستند که میتواند این طینت بعدا تبدیل بشود به یک موجودی که خضوع کند در مقابل خدا، همه آن ها این را دارند، همه آن ها این را دارند که امکان خضوع را دارد،
ملایی: امکان دارد که به اینجا برسد.
حجت الاسلام شریفیان: می تواند بفهمد، میتواند معرفت پیدا کند، میتواند خضوع کند این تا این جا. ولی تفاوتهایی هست. روایات ما میگوید: این طینت تناسب با توحید است، اصلش تناسب با توحید است و تناسب با دعوت نبی اکرم است و تناسب با خود این آقا است، این نکته اول. پس ما یک گِلی داریم همین طور هم هست ببینید ما آدم ها تو این دنیا به دنیا می آیند آقای ملایی عزیز، گِل متفاوتی دارند در عین اینکه همه آن ها امکان موحد شدن و خضوع در مقابل خدا و انبیا را دارند ولی تفاوتهایی دارند. خدا دو تا بچه هم به آدم می دهد، آدم تفاوتهای بچه را میفهمد، بعضی از بچهها نسبت به دعوت انبیا خیلی تمایل دارند، بعضیها هستند یک بدقلقیهای آدم در آن ها میبیند. تفاوتهایی دارند. خداوند گِلهای متفاوتی خلق کرده است، حالا اینکه چرا خود این اتفاق افتاده است این یک بحثی نیست که من وارد این نمیخواهم بشوم. آنی که میخواستم عرض کنم این است که مرحله اول خلقت انسان یک طینت است که این طینتها اولا تناسب با خدا و نبی اکرم داشته است و دوما هم تفاوتهایی دارد. یعنی نزدیکی و دوری ما به نبی اکرم تفاوتهایی دارد. فهم این تفاوتها هم خودش تو سلوک انسان مهم است، این یک.
ملایی: و قابل جبران است؟
حجت الاسلام شریفیان: قابل جبران است، بله.
ملایی: ضعف ها، فاصله ها؟
حجت الاسلام شریفیان: یعنی ولو اینکه یک کسی دورتر است نسبت به نبی اکرم اما اگر تلاش بکند خدا با فرصتهای کوتاه فاصلهها را پر میکند.
ملایی: ره صد ساله را،
حجت الاسلام شریفیان: منتها «لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» یک سعی و تلاشی از جانب، حتی بعضی از روایات ما میگوید که انسانی که تلاش ویژه کند خدا طینت و گِل او را عوض میکند، طینت او را عوض خواهد کرد، طینت متناسب با کارهای بزرگ به او میدهد، کمااینکه انسانها میدانید که عوض کردن گِل شدنی هست ولی سخت است، سخت است ولی آدمهایی که کارهای ویژه انجام دادند خدا گِل وجود انسان را هم میتواند عوض کند. این قدرت اختیار و آن امکان ویژه ای است که خدا به انسان داده است. حالا این یک بحث مفصلی است که من دارم اشاره میکنم فقط برویم جلو. نکته دوم، بعد از گلی که به ما داده شده است یک دعوتی وجود داشته است یک دعوتی و ما باید اقرار میکردیم به آن دعوت هم میفهمیدیم هم باید اقرار میکردیم، این کجا است؟ این همان «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى» است،
ملایی: عالم ذر،
حجت الاسلام شریفیان: عالم ذر است. یعنی خداوند متعال بعد از اینکه ما را در قالب گل خلق کرده است به ما یک امکان و حیاتی داد که بتوانیم بتوانیم معرفت پیدا کنیم یک و اقرار کنیم، این هم دو. این جا چه اتفاقی افتاده است؟ در روایات ما در عالم زر میگوید: همه شناختند و عهد دادند اقرار کردند ولی یک عدهای واقعاً یک عدهای ظاهرا در درونشان اقرار نبود مثل نفاق،
ملایی: یعنی بلا گفتند،
حجت الاسلام شریفیان: بلا را گفتند، همه گفتند، بلا را همه گفتند. ولی این اقرار برای بعضی از عمق وجودشان بود، برای یک عدهای از عمق وجود نبود و مختار بودند، روایاتی ما داریم که سؤال میکردند از اهل بیت که آقا این اتفاقی که افتاده میفهمیدند؟ ما آن موقع میفهمیدیم همچین چیزی را؟ حضرت فرمودند: بله، گفتند آقا در قالب این طور موجودی که نبودیم؟ نه نبودید، چه چیزی داشتیم؟ حضرت فرمودند: یک چیزی خداوند متعال در انسان قرار داده بود که میتوانست بفهمد و اقرار بکند، این هم دوم. نکته سوم روایات ما فرموده است که بالاترین گِل، مال وجود مقدس نبی اکرم بود و بالاترین مرحله دوم و بالاترین اقرار مال وجود مقدس رسول الله بوده است. این شده است که ایشان راس انبیا است، اقرار ایشان با اقرار بقیه متفاوت بوده است و روایات ما میگوید که ایشان سبقت در اقرار داشته است، سبقت در اقرار یعنی چی؟ یعنی وقتی خدا از ما سؤال کرد بعضیها انگار سریعتر پاسخ دادند، بعضیها دیرتر پاسخ دادند، مثل اینکه الان پیغمبر ما وجود مقدس اهل بیت سیدالشهدا یک دعوتی برپا میکنند یک عده لبیک میگویند واقعاً و یک عده لبیک میگویند ظاهری، اینها زمین میخورد، این بعد تکلیف خودش را باید معلوم کند، تو واقعاً همراه هستی یا نه؟ آن کسانی که لبیک گفتند بعضیها زودتر لبیک میگویند،
ملایی: بعضی ها دیرتر،
حجت الاسلام شریفیان: بعضی ها دیرتر، ببینید تو ادبیات دینی میگویند سبقت، «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» (سوره واقعه، 10) «أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (سوره واقعه، 11) این هم نکته بعدی است که آن کسی که سابق است در اقرار و عهد بوده است وجود مقدس نبی اکرم بوده است، این هم نکته بعدی. نکته دیگر در بحث این است که این اقرار این اقرار توسط وجود مقدس رسول الله سبب شده است که بعدی ها وقتی میخواستند اقرار کنند خداوند متعال این طوری از ما اقرار گرفته است که توحید اقرار به توحید بود دیگر، «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ»
ملایی: «قَالُوا بَلَى»
حجت الاسلام شریفیان: توحید بود، معرفت الله بود، این اقراری که از کلمه توحید از ما گرفته میشود برای بعدیها میشود اقرار به نبوت نبی اکرم هم تو اقرارشان باید باشد. یعنی چه؟ یعنی بعدیها وقتی میخواهند «قَالُوا بَلَى» بگویند باید بلا نسبت به الوهیت الله و نبوت نبی اکرم بسپرند. یعنی عهد شما پیغمبر عهدش با خدا است، ولی عهد ما با خداوند متعال از طریق نبوت نبی اکرم میگذرد. شما باید این را هم قبول کنید. توحید را با نبوت باید قبول کنید. برای پیغمبر این نیست، پیغمبر عهدش مستقیم با خود خدا بوده است، سبقتی داشته است. ما اگر بخواهیم حرکت کنیم به سمت خداوند متعال دیگر خودت نیستی و خدا، باید پشت سر نبی اکرم حرکت کند. و روایات ما میگوید: و بعد از نبی اکرم وجود مقدس امیرالمومنین سبقت ورزید و عهدی سپرد. اول کسی که نسبت به خدا بود نبی اکرم بود و اول کسی که نسبت به خدا و نبی اکرم بود،
ملایی: امیرالمومنین بود.
حجت الاسلام شریفیان: امیرالمومنین بود. برای بعدیها عهد آنها این میشود که خدا توحید، نبوت،
ملایی: ولایت امیرالمومنین،
حجت الاسلام شریفیان: ولایت، اینها اتفاقاتی است که تو عالم میافتد، تو عالم ذر انگار یک جوری آن اتفاقات افتاده است. متناسب با این عالم است، عهد ما با وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین پیوند خورده است. به تعبیر دیگر ما اگر بخواهیم موحد باشیم تو این عالم بدون رسول الله و امیرالمومنین اصلا ما میتوانیم موحد باشیم؟
ملایی: نه،
حجت الاسلام شریفیان: شدنی نیست. تو آن عالم همین طوری بود.
ملایی: چون از مسیر آن ها باید،
حجت الاسلام شریفیان: کلمه توحید به او داده میشود. روایت ما همین را میگوید، میگوید: وقتی که پیغمبر سبقت ورزید خدا کلمه توحید را دست او داد، توحید را او منتشر میکند تو عالم، تو اگر می خواهی موحد باشی باید در خانه او را بزنی، توحید به دست وجود مقدس نبی اکرم وقتی میخواست منتشر بشود رسیده دست امیرالمومنین. اگر بخواهی نبوت نبی اکرم را قبول بکنی باید سرپرستی این آقا را قبول کنی، باید قبول کنی با امیرالمومنین بروی. این میدانید این در ادبیات دینی با سبقت اینها را اصلا توضیح می دهند. یعنی کسی که پیشگام شده است، شما اگر بخواهی حرکت کنی پشت سر آن اولیه باید بروی. «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ» (سوره توبه، 100) ذباید آن ها را دنبال کنند. یک کسی سابق بوده است، او رفته است تو میخواهی چکار کنی؟ تو باید پشت سر سابقین حرکت کنی، حتی اگر خودت هم بخواهی از سابقین بشوی دنبال سابق اول باید بروی، «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» یعنی یک سابقین دیگر هم هستند ولی آن ها بعد از اینها می آیند. «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» مقام ویژه دارند. محوریت نبی اکرم را ببینید تو طرحتان، یعنی خداوند متعال یک گِلی به ما میدهد این یک، دو دعوتی میکند، سه یک کسی اول کسی که به سمت خدا حرکت کرده است، عهد او را هم از ما باید بگیرند، با او باید حرکت کنید شما، این هم می شود چهار، پنج روایات ما بیان کرده است که شما بعد از اینکه عهد سپردید به خدا، رسول و امیرالمومنین، خدا یک آتشی برپا کرد، دستور داد بروید داخل آتش، دستور داد بروید داخل آتش، آن کسانی که عهدشان واقعی بود از عمق وجود بلا گفته بودند، گفتند خدا دستور داده است و ما باید برویم، رفتند وارد آتش شدند، آن کسانی که عهدشان عهد واقعی نبود نرفتند و معصیت کردند، این اتفاق بعدی است، پس یک گِل، دو دعوت، سه اقرار، چهار طبقات عهد، پنج اطاعت و معصیت، که میگوید با یک آتشی بود، اینها رفتند و اینها نرفتند. می گوید: اصحاب الیمین اصحاب شمال، اصحاب الیمین اصحابش شمال است. اصحاب شمال که نرفتند خدا فرمود: چرا نرفتید شما؟ مگر شما عهد ندادید؟ مگر «قَالُوا بَلَى» نگفتید؟ ربّتان دارد به شما می گوید حرکت کنید؟ «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» مگر من پروردگار شما نیستم. این پروردگار دارد یک طرحی برای شما گذاشته است،
ملایی: می گوید این کار را بکن.
حجت الاسلام شریفیان: این کار را انجام بدهید. تو می خواهی ما را بسوزانی؟ خدا فرمود: اصحاب الیمین از آتش بیایند بیرون. می گوید اصحاب الیمین از آتش آمدند بیرون، «بَرْداً وَ سَلاماً» گفت، ببینید، دیدید، دوباره امتحان را تکرار بکنید؟ به شما فرصت بدهم دوباره؟ گفتند: بله، اشتباه کردیم دوباره به ما فرصت بده. خدا فرصت دوباره داد، گفت بروید داخل آتش، دوباره اصحاب الیمین رفتن و اصحاب الشمال ماندند، میگوید: چرا ماندند؟ تو روایت دارد که گفتند خب «بَرْداً وَ سَلاماً» است دیگر، میگوید وقتی نزدیک آتش شدند، حُرم آتش خورد به آن ها، گفتند نه شوخی کرده، مغازه الله دروغ گفته است،
ملایی: این آتش است.
حجت الاسلام شریفیان: این آتش است، میخواهد بسوزاند ما را، نرفتند. خدا فرمود: چرا نرفتید؟ خدایا گرما داشت. اصحاب یمین بیایند بیرون، دوباره خدا اصحاب یمین را کشید بیرون، گفت ببینید ببینید نمیسوزانم، یک حُرمی دارد، یک مسائلی دارد، این حیات ماست تو دنیا، زندگیمان تو دنیا همین هست. وقتی ما پشت سر نبی اکرم یک عهدی میدهیم یک میثاقی با حضرت میسپریم خداوند متعال یک آتشی برپا میکند میخواهد بندگی امتحان والا آتشی نباشد که همه میگویند خدا ما عبد هستیم، همه اقرار کردند ولی اقرار واقعی است؟ «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (سوره عنکبوت، 2) خدا به قول ایمان که کار تمام نمیکند.
ملایی: با طاعت و معصیت معلوم می شود.
حجت الاسلام شریفیان: حقیقت طاعت و معصیت باید روشن بشود، حرکت طاعت و معصیت چه چیزی است؟ می گوید یک آتشی، یک محیط فتنهای، آتش تو ادبیات دینی می گوید فتنه، «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» (سوره عنکبوت، 2-3) یعنی صدق و کذب آن اقرار کجا باید پیدا شود؟ تو فتنه یک آتشی برپا شد. حالا برویم سراغ نبی اکرم، اول کسی که وارد آتش شد، می گوید باز هم خود حضرت بود، نه در عهد، در عهد اول کسی است که عهد سپرد.
ملایی: در مقام طاعت و معصیت.
حجت الاسلام شریفیان: در مقام طاعت و معصیت هم خودش اول کسی است که رفته است. یعنی اول کسی که وارد فتنه میشود خود نبی اکرم است. ما خیال کردیم پیامبران ما را حرکت میدهند ما میافتیم تو فتنه و خودشان خودشان در سلم و سلامت و عافیت دارند حرکت میکنند، این نیست پیغمبر خودش اول وارد فتنه شده است. ذیل سوره ملک فرقان اگر اشتباه نکنم، «وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ» (سوره فرقان، 20) یک فتنهای برپا خواهد شد، صبر میکنیم، اصحاب الیمین صبر کردند، گفتند پیغمبر رفته است ما اقرار کردیم، ما قبول داریم این آقا هر جا برود درست است، دنبال حضرت حرکت کردند و رفتند درون آتشی، خدا آن جا را بر تو سلام میکند برای ما، این هم باز محوریت نبی اکرم است. یک نکته دیگر هم بگویم حالا که رسیدیم بعد روایت بخوانم، اگر که نرسیدیم حالا بحث را اشاره کردم. یک نکتهای که تو روبات دارد این است که ما اگر بخواهیم دنبال نبی اکرم حرکت کنیم یک عهدی باید بسپریم نسبت به حضرت، آن کسانی که عهد ویژه سپردند، سرداران نبی اکرم شدند.
ملایی: آن هایی که عهد ویژه سپردند شدند سرداران نبی اکرم.
حجت الاسلام شریفیان: پیغمبر یک عهدی سپرد، یک عده دیدند این آقا حرکت کرد، دنبالش حرکت کردند، آن ها عهد سپردند، تو طاعت و معصیت هم همین طور است، دیدند پیغمبر حرکت کرد رفت تو آتش، اینها هم دنبال حضرت حرکت کردند. آن کسانی که اول کسانی بودند که دنبال نبی اکرم حرکت کردند چه در عهد چه در طاعت، که روایات ما می گوید: معرفت، طاعت، آن عهد و میثاق معرفت الله بود، این آتش طاعت الله بود و طاعت الرسول، تو این دو تا مقام ماند، آن هایی که پشت سر نبی اکرم حرکت شدند، شدند طبقات انبیا و ایمان. انبیا اولوالعزم همین جا شدند انبیا اولوالعزم. میگوید انبیا اولوالعزم آن کسانی بود که اول کسانی بود که دنبال نبی اکرم رفتند، عهد سپردند و اطاعت کردند. ائمه بالاترین درجه سبقت و نسبت به نبی اکرم داشتند. این طوری تقسیمبندی شد، این ها همه اتفاقاتی است که تو همین عالم می افتند. من یک ذره این فضا را میخواستم بیان کنم خیلی روایاتی دارد خواندنی، فوق العاده است روایاتش. این طرح را ببینید تو عالم این اتفاق میافتد.
ملایی: فکر میکنم که هر کدام از حالا پنج فصلی که شما، پنج موردی که حضرتعالی فرمودید هر کدام از اینها خودش یک چندین جلسه روایات فوق العاده دارد، رفتیم یک کمی تو حال و هوای بحثهای حاج آقای میرباقری یعنی ذهن من رفت سمت ذکر خیر شد نمیدانم قسمت این طوری بود، حاج آقا سلام عرض می کنیم، برسانید سلام ما را. معمولا بحثهای این چنینی را از ایشان دیده بودیم و آن سابقه یکشنبههایی که با حضرتعالی بودیم، خدا را شکر یک مدتی من کمتر نصیبم می شد شیرینی بحثهای این طوری را خلاصه تجربه کرده بودیم که امروز یک قدری دوباره نصیب ما شد.
حجت الاسلام شریفیان: خیلی متشکرم.
ملایی: برمیگردم خدمت شما، سپاسگزاری می کنم از حاج آقای حجت الاسلام شریفیان عزیز. قربانی ماه صفر را عزیزان بیننده و شنونده انشاالله همراهی کنید برنامه خودتان و عرض بکنم خدمتتان که قربانی ماه ربیع الاول گفتم صفر، دوستان یادآوری کردند. آره دیگر قربانی ماه ربیع الاول. کانال ما را اگر عضو هست، اگر صفحات ما را میبینید که مدام دارد اطلاعرسانی میشود عدد چهارده را هم اگر بفرستید به بیست هزار و سیصد و سه، دیگر کامل توضیح میدهد نحوه مشارکت و اینها را. برویم محضر قرآن کریم باشیم صفحه صد و هشتاد و چهار سوره مبارکه انفال آیات پنجاه و سه تا شصت و یک تقدیم کنیم به آقایمان رسول الله صل الله علیه و آله برمیگردیم باز هم برای چند دقیقهای که باقی میماند. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. صفحه184 قرآن کریم
دو سه دقیقه زمان داریم خیلی سریع خدمت حاج آقای حجت الاسلام شریفیان باشیم و اینکه نکته دیگر و یا مطلب دیگری یاد بگیریم. بفرمایید حاج آقا.
حجت الاسلام شریفیان: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خب من چون خیلی فرصت نیست فقط یک روایت بخوانم. این روایت از وجود مقدس امام صادق است حضرت فرمودند: یک فردی از پیغمبر این سؤال را کرد: «بأيّ شيء سبقت الأنبياء و أنت بعثت آخرهم و خاتمهم» شما با اینکه پیغمبر آخر هستید ولی چطور از بقیه انبیا سبقت گرفتید و بالاتر هستید و مقام ویژهای دارید؟ حضرت فرمودند: «فقال: إنّي كنت أوّل من آمن بربّي» من اول کسی بودم که ایمان آوردم، «وَ أَوَّلَ مَنْ أَجَابَ» اول کسی بودم که جواب دادم، «حَيْثُ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ»وقتی که خداوند متعال داشت میثاق انبیا را میگرفت، «وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» دو تا میثاق را حضرت تو این روایت به هم گره میزنند، میثاق «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» و میثاق نبی، حالا دوتا آیهاش را اشاره میکنم برای شما، «فَكُنْتُ أَنَا أَوَّلَ نَبِيٍّ» من اول پیغمبری بودم که اجابت کردم جواب دادم و اقرار کردم، «أَوَّلَ نَبِيٍّ قَالَ بَلى فَسَبَقْتُهُمْ بِالْإِقْرَارِ بِاللَّهِ» سبقت من این هست، سبقت انسان همین هم است. همه سبقت در عالم به اقرار به کلمه توحید است، این یک روایت. عرض کنم اما این دوتا آیهاش را میخواهم حالا تا فرصتی هست فقط یک اشاره به آیهاش بکنم، آیه اولی که همه عزیزانش انشالله مانوس هستند و بییند آیه صد و هفتاد و دو سوره مبارکه اعراف است، « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» خداوند متعال از بنی آدم ذریه شان را اخذ میکند، بگوید من را همه عرض کنم که انسانهای مخلوق به یک شکلی یک خلقتی پیدا می کنند، «وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ» و آن ها را شهادتشان میدهد، شاهدشان میکند بر خودشان، «وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» یعنی یک شهادتی از آن ها میگیرد که این شهادت علیه خود ماست یعنی بار برای ما درست میکند، چه چیزی بود مفاد آن شهادت؟ «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» من پروردگار شما نیستم، « قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا» گفتند بله ما شهادت میدهیم. خدا شهادتی گرفت، آن هم شهادت دادند، همه انسانها شهادت دادند، اثرش چه چیزی هست؟ روایت آن که فطرت. شما وقتی «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى اَلْفِطْرَةِ» وقتی به دنیا میآیید با فطرت توحیدی می آیید، فطرت توحیدی یعنی چه؟ یعنی مناسب دعوت نبی اکرم. صدای حضرت به شما بخورد متناسب میبینید، این یکی است که حضرت میگوید اول کسی که بلا گفت من بودم، اما یک میثاق دیگر داریم که ذیل این بوده است،
ملایی: میثاق النییین،
حجت الاسلام شریفیان: میثاق النییین، آن آیهاش چه چیزی هست؟ آیه هشتاد و یک سوره مبارکه آل عمران، «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ» یعنی من یک چیزهایی به شما می دهم، ولی یک آقایی می آید او تصدیق کننده همه داراییهای شما است، «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ» ایمان به او بیاورید.
ملایی: و یاریاش کنید.
حجت الاسلام شریفیان : و یاریاش کنید.
ملایی: بسیار خب.
حجت الاسلام شریفیان: آن میثاق با این میثاق.
ملایی: حاج آقا زمانمان خیلی زود تمام شد حیف، یک دعا بفرمایید دیگر رفع زحمت بکنیم.
حجت الاسلام شریفیان: خدایا به آبرو وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت ایشان ما را اهل ایمان و نصرت نسبت به ایشان و پاسخ به آن میثاق هایی که سپردیم بگردان.
ملایی: الهی آمین. خیلی متشکرم. ببینیمتان دوباره انشاالله به زودی حاج آقای حجت الاسلام شریفیان. خانم ها و آقایان از شما هم خیلی متشکرم که برنامه خودتان تا این لحظه همراهی کردید. عمری باشد و سعادت انشاالله فردا برنامه را مهمان هستید در شهر مقدس قم به امید خدا و فعلا بیایید با هم صلوات بفرستیم بر رسول مکرم اسلام بشود پایان خوش برنامه امروزمان، تا سلامی دوباره خدانگهدار.