در ایام پیش رو زائر کربلای معلی شوند و ما را دعا کنند و طبق قرار همیشگی دعا گوی سمت خدایی ها بودیم و نائب الزیاره شون امیدوارم بهترین اتفاقات با نگاه پر مهر سید الشهدا رقم بخورد امروز یک میهمان بسیار عزیز و ارزشمندی داریم توفیق داریم خدمتشان باشیم و حتما شما هم دلتنگ بودید و من هم خیلی زیاد و در این ایام ذکر و خیرشان زیاد بود و با قدم عاشقی مجموعه فرمایشات ایشان بود کاروان اربعینی ظهور که اربعین امتداد عصر ظهور هست و نکته های ناب و لطیف حاج آقای عاملی این است که افتخار داریم امروز خدمتشان باشیم سلام علیکم و زیارت قبول خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عابدینی: سلام علیکم و عرض سلام و ادب و احترام خدمت بینندگان عزیز ما هم ابتدا سلام می دهیم خدمت اباعبدالله علیه السلام اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
انشاالله خدای سبحان این زیارت های مجموع همه انسان های مومن را که چه آنهایی که با قدم جسم و جان آمده اند و چه آنهایی که با قدم جان خودشان را رسانده اند هر چند قدم جسم شان نتوانستند در این جا باشند یک حقیقت واحدی را به عنوان یک زیارت واحد قرار داده تا این زیارت واحد اوج بگیرد و این جامعه امام حسینی را به اون کمالش که انشاالله از طریق امام و واسطه در فیض به اونها خواهد رسید به اون کمال برسانند.
شریعتی: انشاالله حالتون چطوره؟
حجت الاسلام عابدینی: الحمدلله
شریعتی: خیلی خوشحالیم در کنار مضجع شریف و مبارک امام حسین در بین الحرمین شما را زیارت می کنیم و توفیق داریم که در محضرتان باشیم مثل همیشه بهره مند شویم یک تعبیری از شما من شنیدم حاج آقای حجت الاسلام عابدینی اولا که واقعا اربعین معجزه عصر ماست و هر سال هم پر شورتر و متعالی تر است الحمدلله و خیل مشتاقان جذب مغناطیس سید الشهدا علیه الصلات و السلام می شوند و همیشه شما تاکید داشتید به نسبت ما با امام و اون بحث رحم ولایی و رحم طینی که مطرح کردید و نکته هایی که شما مطرح کردید و اخیرا دیدم تمام زائرینی که اینجا می بینیم یا خادم الحسین هستند یا زائر الحسین هستند این نسبتشان با امام است که به اونها هویت می دهد این هویت ارزشمندی است یک خورده از اهمیت اربعین بشنویم و بعد برای همه اونهایی که در محرم و صفر زلفی گره زدند و در
اربعین به اوج خودش رسیده چطو ر می توانند این حال و هوا و دستاورد زیارت اربعین را حفظ بکنند؟
حجت الاسلام عابدینی: انشاءالله که قلوب ما به اطاعت حضرت ولی عصر آراسته شود و این اطاعت ما نسبت به حضرت دائمی باشد.
یک بحث مهمی که ما در نظام معرفتی مان داریم این است که اساس حرکت در دین کاروانی است یعنی به صورت یک کاروان دین می خواهد انسان ها را حرکت بدهد یک سیر جمعی است که می خواهد همه را با هم حرکت بدهد دین به دنبال این نیست که فقط افراد حرکت بکنند و فقط افراد به کمال برسند دین نگاهش این است همه احکامش هم با این در حقیقت آمیخته شده که جمع قرار بدهد و یک حرکت جمعی و اینها را با هم سیر بدهد
شریعتی: نماز یک جور جمع است و حج یک جور جمع است و روزه یک جور جمع است
حجت الاسلام عابدینی: بله نماز جماعت با اون تاکید روزه همه در یک زمان باید روزه بگیرند و حج همه باید از جاهای مختلف بروند یک جا تا اونجا زکات اصلا پر کردن شکاف اجتماعی است ببینید همه احکام دین که اینها عباداتش است حالا برسیم در معاملاتش و در احکام دیگرش که اجتماعی بودنش خیلی واضح تر است اساس دین ایجاد یک حرکت کاروانی است اون هم پشت یک پرچم و به سمت یک هدف که الیهم یفی الغالی و بهم یلحق التالی همه باید بیایند پشت پرچم اونی که تند رو است و می تواند سرعت داشته باشد و برگردد بیاید پشت پرچم اونی که کند رو است دستش را بگیرند بیاورند پشت پرچم و اتفاقی که در اربعین می افتد یعنی اربعین نماد تمثل همه دین است در اون حرکت کاروانی ببین چقدر زیباست که زن و مرد و کودک و بزرگ و جوان و در حقیقت از همه اقشار مختلف بیایند در یک جا و نسبتشان چی باشد؟ یا زائر الحسین هستند یا خادم الحسین هستند فقط تعریفشان با امامشان باشد اون هم تعریف به معرفی که بالاتر از این معرف امکان پذیر نیست تعریف به کسی که از همه شناخته تر است امامشان همچنان که در قیامت این محقق خواهد شد و همچنان که در ظهور این مرتبه ای اش محقق خواهد شد ببینید در ظهور حقیقتی که در ظهور محقق می شود مردم در نظام اون زمان ظهور همه شناخته می شوند به امام حکم امام همه جا رواست مردم مقصدشان حرکت به سوی امام است ارتباط با امام است اونجا امام آشکار است همچنان که در قیامت یوم ندعوا کل اناسٍ بامامهم اونجا با امام شناخته می شوند جریان اربعین هم یک بویی از جریان ظهور را دارد و هم یک بویی از جریان قیامت را دارد این نگاهی که این حرکت کاروانی که اون کسی که قدرتمندتر است توانمندتر است موظف است دیگران را با خودش حرکت بدهد لذا خادم الحسین علیه السلام اون کسی است که توان دارد و می آید خدمت بکند تا زائر حرکت بکند تو بین زائرها بعضی ها توانمندتر هستند اونها مراعات می کنند و آهسته تر حرکت می کنند ولی در قبال این آهسته تر حرکت کردن بقیه را با خودشان همراه می کنند یک حرکت خانوادگی کوچک خانواده را تبدیل می کنند به یک حرکت خانواده بزرگی که همه مومنان را شامل می شود و اون هم کسانی که می آیند اینجا فقط خودشان را نمی بینند بلکه هر کدام نماینده صدها نفر هستند که به اونها التماس دعا گفتند و اینها دل آنها را با خودشان آوردند پس وقتی اینها می آیند یک عقبه دارند و این عقبه کاروانی است که دلهایشان را به اونها سپردند ببینید این حرکت چقدر زیبا می شود اون هم این حرکتی که شبانه روزش و نفس کشیدن و خوابیدن و گام برداشتنش و تحملش همه در راه امام است به سوی امام است و با امام است
شریعتی: و بالاتر از اون حاج آقای حجت الاسلام عابدینی یک قصه ای از جناب سعید بن عبدالله که همه شنیده اید سینه سپر می کند در نماز ظهر عاشورا در عالم رویا ازش پرسیدند چی باعث شد تاب بیاوری؟ چی باعث شد سینه سپر کنی یک کلام بود حب الحسین و اینجا هم چه در خدمت و چه در زیارت این محبت خیلی پر رنگ است
حجت الاسلام عابدینی: حالا تمام همین بحث این است این سرعت حرکت این کاروان بر اساس محبت است و چون محبوب در یک اوج از جهت محبوبیت و خوبی اون موقع در این حرکت تمام خوبی ها تجلی پیدا می کنند یعنی اگر بهشت دار السلام است و همه خوبی ها اونجا آشکار است اگر بهشت دار السلام است و همه خوبی ها آشکار است و همه بدی ها اونجا مترود است و اونجا نیست اون وقت در این حرکت کاروانی همه خوبی ها دارد آشکار می شود و همه دارد اینها خودش را آشکار می کند مردم با تمام وجود همه خوبی ها را اون هم نه فقط خوبی را به عنوانی که خوبی است فقط خوبی را به عنوانی که این مرتبط با امامش است ببینید یک موقع هست من یک چیزی را خوب می بینم چون چیز خوبی است مثلاً کمک کردن به دیگران را من خوب می بینم و سخاوت خوب است اما ببیند در روایات جریان غدیر یک بیان زیبایی را روایات دارند می فرمایند اگر کسی در راه امامش خرج کرد چه جاناً و چه مالاً این مانند هزار هزار برابر خرج کردن در راه خیرات دیگر است چون وقتی که امام تثبیت می شود امام دیده می شود این تنه همه خوبی هاست و ریشه همه خوبی هاست همه خوبی ها آشکار می شود و همه خوبی ها تثبیت می شود یک موقع است من این خوبی خاص را تثبیت می کنم عیب ندارد خوب است یک ثوابی دارد اما اگر من همین را در راه تثبیت امام دیدم یعنی این خوبی را با نگاه به امام این خوب را انجام دادم می گوید این یک میلیون برابر بلکه دو میلیون می فرماید که هزار هزار یا دو هزار هزار که برابر این ارزش پیدا می کند ارزش پیدا کردن یعنی تاثیر ارزش پیدا کردن فقط در نظام جزا نیست که بگوییم پاداش اینطوری فقط بهش می دهند یعنی اونی که در جامعه اثر می گذارد این تثبیت ولایت جامعه را ولایی می کند جامعه را به سمت حقیقت امام حرکت می دهد وقتی جامعه ای به سمت و سوی امام حرکت کرد اون موقع این با اون جامعه ای که فقط به سمت خوبی حرکت می کند هر چند خوبی ظهور امام که ازامام صادق عرض شد نحن کل اصل خیر و من فروعنا کل برٍّ که ما ریشه و تنه هر خوبی هستیم و همه خیرات از ما نشأت می گیردو شاخه های ماست و ظهورات ماست اما یک موقعی انسان این را آشکار می کند و بارز می کند و این را در بین دیگران هم نشان می دهد اون وقت این ارزشمندی و اثر گذاری حقیقت ولایت دیده می شود حالا روایاتی هم در این مسئله داریم انشاالله اگر ادامه بحث توانستیم در محضر اون روایات هم قرار می گیریم پس حرکت در دین کاروانی است و این حرکت کاروانی مجموعه مومنین را می خواهد حرکت بدهد و دیگران را هم شوق ایجاد کند غیر مومنین راهم که ببینند این حرکت زیبا را شوق پیدا کنند بپیوندد یعنی خودش یک تبلیغ عینی است یک اقامه دین است یعنی جریان اربعین یک تحقق و اقامه عینی دین است یک تبلیغ وجودی دین است که ببینید دین اگر بخواهد پیاده شود می شود این صفا و این محبت و این عشق و این ایثار و این گذشت و این سخاوت و این وفا
شریعتی: و کسی در این مسیر و این طریق مالک چیزی نیست
حجت الاسلام عابدینی: ببینید همچنان که انسان رابطه اش با خدا عبدالله است یعنی منتسب به خداست تعبیر امام حسین علیه السلام خیلی زیباست در دعای عرفه الهی کیف استعذ و فی الذلۀ السمیع یا فی الفقراء خدایا من چگونه احساس عزت کنم در حالی که من را یک جایی قرار دادی که همه اش نیاز است و بیچارگی و احتیاج است کیف لا استعز و الیک نسبتنی اونجایی که به تو نسبت پیدا می کنم همه بی نیازی است نوری از این اسم خداست وقتی ما خودمان هستیم و کار خوبی که خودمان انجام می دهیم این بیچارگی و ذلتی است اما یک موقع هست این خوبی را مرتبط با امام می بینیم این و کیف لا استعز و الیک نسبتنی وقتی به امام منتسب می شویم این عزت خیلی عظیم می شود اگر صفر را شما در نظر بگیرید تا یک عددی کنارش نیاید این صفر معنا ندارد هیچ است اما اگر این عدد اوج ارزش باشد امام باشد
شریعتی: یعنی تمام ما هیچ هایی هستیم که یکی می آید کنارش قرار می گیرد
حجت الاسلام عابدینی: اون وقت با این نگاه ببینید جریان اربعین تحقق حرکت کاروانی به صورت عینی است یعنی این را دارند تمثیل می کنند اگر ما بگوییم که تعبیر اینکه همه عبادات در حرکت اربعین دیده می شود همه در حقیقت اونچه که نماز است و روزه هستش و در روزه خوردن و خوابیدن به امر است افطر للرؤیه ثم الرؤیه این جا انسان در مسیر هر چی که می خورد سر سفره امام است و همه اش عبادت است اگر دارد می خوابد در خیمه امام است این اصلش عبادت است لحظه ای از این عبادت این غافل نیست لذا می توانیم بگوییم که حقیقت اربعین یکی از ظهوراتش اعتکاف در حرکت است یعنی اگر در اعتکاف انسان تمام وجودش وقف اطاعت امر می شود در اربعین همین اطاعت امر در حرکت ایجاد می شود خیلی سنگین است چون یک جا بودن در یک گوشه عزلت قرار گرفتن و مراعات امر را کردن اینجا امکان پذیر است سخت است ولی امکان پذیر است اما در حرکت و کاروان باشید از اینجا به جای دیگری دائم حرکت کنید بعد اونجا یک اعتکاف باشد اعتکاف در حرکت خیلی در حقیقت این عجیب است.
شریعتی: حاج آقا شاید خیلی از ماها بالاخره سبک و سیاق زندگی مان با سبک و سیاق زندگی توی این اربعین متفاوت باشد می آیی اینجا سختی تحمل می کنی و گرمای سوزان می چشی عرق می کنی چه بسا یک وقت هایی تمام سختی هایی که کسانی که تجربه زیارت اربعین را دارند تجربه کردند این شیرینی سختی و این مصائب شیرین به نظرم نکته اش همین محبت امام است که تو اصلا به چشمت نمی آیدو کیف می کنی وقتی درد می کشی
حجت الاسلام عابدینی: یعنی اگر انسان ببینند که این کاری که به صورت عادی اگر می خواستند عقلایی نگاه بکنند برای ایشان قابل محاسبه با یک عقل محاسبه گر نبود که من پاشم بیایم در آفتاب بالای 50 درجه بسوزد آدم گاهی پیاده بیاید و عرق ریزان باشد و سختی بکشد اما وقتی دارد می رود یک بنده خدایی می گفت نگاه کن در افتاب هستند همه دارند اذیت هستند اما صورت اینها بشاش است آدم یاد جریان خود یاران امام حسین می افتد که اونجا هر چی نزدیکتر می شد به ظهر عاشورا اینها قیافه ها به تبع امامشان
شریعتی: حاج آقا با عقل ماها جور در نمی آیددیشب در همین ایام اربعین یک فاصله از اینجا تا حرم سید الشهدا که فاصله زیادی نیست چهل و پنج دقیقه و پنجاه دقیقه طول می کشد عرض خیابان را رد بشوی و کفش را تحویل بدهی زیارت هم اینطور نیست که بروی اونجا ضریح را بگیری و زیارت نامه بخوانی به قدر یک سلام یک کسی از کجا تحمل رنج و درد سفر را می کند و برای یک سلام ساده چون این نفس که کشیده تا اینجا اومده قدم زده که تا اینجا آمده همه اش عشق بوده اون آخری آخرین مرتبه است یعنی تو همین طوری که در سفر دارد می آید در روایت خیلی زیباست می فرماید وقتی عده ای بر امام صادق علیه السلام وارد شدند اونجا دارد که حضرت به خادمین و فرزندانشان گفتند کمک کنید بارهای ما را بگذارید زمین و اینها را در حقیقت خیلی تحویل بگیرید اما وقتی که خواستند بعد دو سه روز بروند حضرت فرمودند کاری نداشته باشید با اینها بگذارید خودشان بارهایشان را ببندند اینها احساس کردند نکند ما بی ادبی ازمون سر زده اون پذیرایی و بعد این در حقیقت نگاه کردن و کمک نکردن بزرگشان بعد از این که کارهایشان را کرده آمد خدمت امام عرض کرد آقا جان ما خلاف و خطایی ازمون سر زده که این جاییم حضرت فرمودند انا اهل بیتٍ ما اهل بیتی هستیم کمک نمی کنیم کسی از پیشمان برود وقتی که می آیید پیش ما ما تمام بارها و گناهان شما را از روی دوش تان بر می داریم ما سنگینی ها و وزر و وبال را از دو ش شما بر می داریم قدم به قدم که می آییم اگر در روایت می فرماید هر قدمی که بر می دارند هزار سیئه از اونها محو می شود یعنی داریم از دوش شما گناهانتان را پاک می کنیم وقتی می رسیم به حرم امام حسین علیه السلام مظهر این آیه الهی می شویم که ملائکه وقتی که می خواهند وارد بهشت بشوند مومنان اونجا خطاب می کنند سلامٌ علیکم تبتم فادخلوها خالدین تبتم یعنی دیگر طیب شدید دیگر به اون طهارت کامل رسیدید دیگر الان لایق اون رسیدن به بهشت شدید لذا این قدم قدم ها هر لحظه پاک شدن است طاهر شدن است
حجت الاسلام عابدینی: یک گره از بار را باز کردن است وقتی که انسان می رسد به حرم امام حسین علیه السلام به فرمایش شما اگر فقط می رود یک زیارت و بر می گردد اگر از دور یک سلام و از همین کناره های این همان تبتم در آخرین مرتبه است که تبتم فادخلوها منتهی این بهشت خود امام است حقیقت بهشت محبت امام است روایت دارد روایت هم خیلی زیباست می فرماید باور کنید که حقیقت محبت اهل بیت بهشت است یعنی کسی که قدم گذاشته در این وادی دارد با محبت می آید قدم به قدم دارد وارد بهشت می شود قدم به قدم دارد به اوج بهشت می رسد و دارد به اون نهایت بهشت می رسد تا می رسد به امام که می رسد اون نهایت بهشت محقق شده لذا خیلی این حرکت زیباست نمادین ترین حرکتی است که اوج می دهد همه را محسوس شده معقولات معارف دین یعنی عمیق ترین معارف دین که محبت به امام است که اون خالص شدن و رسیدن به اون اوج است محسوس شده دیدنی شده و عینی شده
شریعتی: اصلا حاج آقا به نظرم می رسد که ماها در این سالها با اربعین خیلی بزرگ شدیم
حجت الاسلام عابدینی: حتی گاهی خودمان نفهمیدیم
شریعتی: رشد کردیم و یک چیزهای دیگری به ما نشان دادند
حجت الاسلام عابدینی: لذا گاهی حضرات می فرمایند ما را دوست دارند نمی دانند با ما چه تغییری کردند اما اینها به رشدشان رسیدند البته اگر کسی معرفت هم پیدا کند بالاتر است اما این جور نیست که موکول فقط به معرفت باشد
شریعتی: مثلا یک زمانی شاید خودم می گفتم چرا زینب کبری وسط اون همه مصیبت فرمود ما رایت الا جمیلا ولی تو اینجا می آیی افرادی را می بینی صحنه ها و آدم هایی می بینی که شاید با عقل ظاهری اصلا درست سنجیده نشود ولی تو زیبایی می بینی
حجت الاسلام عابدینی: یعنی می بیند امسال آمده بچه هایش مریض شدند و خودش مریض شده و برگشته سال بعد زودتر اقدام می کند آماده تر است
شریعتی: این بزرگ شدن است
حجت الاسلام عابدینی: حسرت دارد که نکند من سال بعد نتوانم با اینکه عقلایی به معنای عقل محاسبه گر نیست که این را حساب کند که بچه های من در این گرما و فشار و سختی اما اون حرکت کاروانی که تو را بزرگ کرده و یک خانواده تیمی را که یک خانواده است متصل می کند به خانواده ولایی که امام است یعنی می آید خانواده اش را ولایی می کند از خانواده این که فقط در دایره ظاهر
شریعتی: می آید با امام بهش هویت می دهد
حجت الاسلام عابدینی: می آید خانواده ولایی پیدا می کند حرف خیلی زیاد است یکی از حقایق دیگر را اشاره کنیم تا برسیم به قسمت دوم این است که قدم به قدم با این ریخته شدن سیئات حقیقتش این است که من های موهوم ما دارد می ریزد یعنی ما یک من های موهومی دور خودمان تنیدیم که اینها با عادات ما شکل گرفته من خودم راتعریف می کنم به چیزهایی من یادم نمی رود یک بنده خدایی میگفت من به دستور استادی که داشتم موظف بودم هفته ای یک بار می رفتم قبرستان و اونجا یک سیری داشتم برای خودم از جمله یک باری که در قبرستان قدم می زدم به خودم می گفتم اینها الان کجا هستند می دانستم زنده اند ولی نمی دانستم کجا هستند برام سوال بود یک دفعه دیدم اینها سر بلند کردند از قبرها به من می گویند تو کجایی تو کجایی ما معلوم است کجاییم عالم اونها عالم حقایق است اما عالم ما عالم اعتبارات و موهومات است یک چیزهایی را به عنوان وهم دور خودمان تنیدیم و اینها را فکر می کنیم حقایق است تا لحظه مرگ می رسد اغلب اینها فرو می ریزد یعنی وقتی که مرگ می رسد این که تو فرزند کی هستی و این که تو ساکن کجا هستی و این که نسبت های تو تقطعت بهم الاسباب همه نسبت ها فرو می ریزد فلا انساب بینهم نسبتها در اونجا در کار نیست یوم یفروا المرء ابیه و صاحبته و بنیه همه نسبت ها که به لحاظ عالم دنیا عمیق ترین نسبت ها محسوب می شد وقتی فی نفسه نگاه می شود این نسبت ها اونجا در کار نیست من های موهومی است که دور خودمان تنیدیم اینها در حرکت ولایی به سمت امام یکی یکی اینها می ریزد همه هویت ما می شود انتساب به امام این خلاصه نسبت است که باقی می ماند
شریعتی: که ته اش یک وجود سیقل خورده ای است که اون هم به سمت نامتناهی می رودچون امام حقیقت و من مطلق ماست و من مرسل و نامتناهی ماست و ماداریم از منهای محدود و منیتهای موهوم مان به سمت من مطلق و متعالی داریم حرکت می کنیم
حجت الاسلام عابدینی: و هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش زیبایی ا ش این است که در روایات ما می فرماید مومنان چه در احادیث طینت اینها را الان نمی رسیم بگوییم چه در احادیثه دامنه وجودی که اینها هردسته ای روایت چه احادیث اینها هر کدام دسته ای از روایات است شجره طوبی اینها نشان می دهد که امام یک حقیقت مطلقی است که مومنان در دامنه وجود امام به امام می رسند احادیث قدسیه احادیث طینت می گوید مومن فرع امام است بدن برای امام می شود در حرکت ما برای رسیدن به امام ما داریم مجرای اراده امام می شویم در این مسیر تا بشود در حقیقت امام در وجود ما چنانچه بدن امام مطیع محض امام است چنانچه بدن ماهم مطیع محض است می خواهم دستم بیاید بالامی آید می خواهم شما را نگاه کنم می بینم بدن مطیع محض نفس انسان است در روایات می فرماید مومن در حرکت کمالی اش به سوی امام حرکت کاروانی می شود بدن برای امام به طوریکه تمام وجودش اطاعت محض امام می شود وقتی شد بدن برای امام اون وقت زیبایی اش این می شود که این دیگر حساب جدایی ندارد بدن در روز قیامت جدای از نفس محاسبه ای ندارد مومن وقتی به سمت امام حرکت می کند به امامش می رسد تبتم فدخلوها خالدین يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ (اسراء، 71) امامشان را می خواند حساب جدایی ندارد این محبت تبعیت می آورد ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله انسان ابتدا ببینید این خیلی زیباست انسان ابتدا در امور عادی دین با قدم سلوک حرکت می کند احکام دین سلوک است و بعد در اثر تحقق اون اعمال جذب می شود می شود سالک مجذوب اما تو این حرکت کاروانی زیبایی اش این است مجذوب سالک است یعنی اول جذب می شود وقتی که این جذب او را فرا گرفت بعد به عبادات می پردازد با امامش این می شود اول جذب شده می آید اینجا می بینید همه جور طیفی می آید این جذب امام می شود و بعد می بیند محبوبش این است که این اعمال انجام بشود به عشق امامش اون اعمال را انجام می دهد اول جذب شده بعد به سلوک کشیده می شود ولی عمده در غیر از این نگاه اول سلوک می کنند اعمال را انجام می دهند بعد کم کم عشق امام در وجودشان ممکن است پیش بیاید اما در این طریق سرعت سیر است اونجایی که مجذوب سالک است سرعت سیر در کار است این جذبه امام او را فرا گرفته حالا اگر عملی را انجام می دهد کسی که مجذوب امام است عملش عمل امام است اینقدر یکی بدن می شود بعد یکی شدن به معنای بدن شدن است لذا تعبیر خیلی عالی است و زیبا یعنی کسی که در این مسیر دارد می آید من های موهومش دارد می ریزد یکی یکی منیت هایش دارد می ریزد
شریعتی: اوجش مثل قصه ای که از جناب سلمان شنیدیم که وقتی با امیر المومنین می رفتند یک رد پا می دیدند یعنی هیچ برای خودش نیست
حجت الاسلام عابدینی: این حقیقت فناست
شریعتی: ما در حد خودمان همین عشق و محبت فنا می آورد محبت انسان را فانی می کند و ذوب می کند این حرارتی که اینجا انسان می خورد اما این حرارت او را از این حرکت باز نمی دارد دارد یک رزمایشی است که بگوید من در راه شما اینها برایم ساده است تحملش چون عشق شما در کار است و اون وقت این می تواند مرتبه بالاتر عشق را هم طی بکند اگر شهادت طلبی هم باشد و باب شهادت هم باشد این برایش قبلا نشان داده که گرما با همه سختی اش اختیاراً انتخاب کرد به عشق امام پس اگر امام امر کند الان تو باید حرکت بکنی برای دفاع از امامت و محبت امام ات این عاشقانه این حرکت را دارد و آماده است ببینید در مردم آدم این را می بیند
حجت الاسلام عابدینی: یک جوری ترجمه یا لیتنا کنا معک است به معنای عملی اش داریم عملاً نشان می دهیم که یا امام ما فقط حرف نمی زنیم ما نشان می دهیم این بحث یک بحث دامنه داری است اگر یک موقعی
شریعتی: دوستان چقدر فرصت داریم؟ ده دقیقه
حجت الاسلام عابدینی: در این ده دقیقه می خواهیم فصل دوم را نگاهی بهش بکنیم که چه کنیم اگر برگشتیم این حال ما تا حدودی اش باقی بماند اینجا یک روایتی را در محضرش قرار می گیرم این روایت شریف خیلی زیباست در روایت شریف که از امام در حقیقت باقر علیه السلام است می فرمایند که خدمت امام باقر علیه السلام عمران بن اعین رسید عمران یکی از یاران ولایی امام باقر و امام صادق علیه السلام است اینها یک خاندان خیلی با برکت هستند اعین خانواده اعین چندین برادر هستند که اینها به واسطه خواهرشان ایمان آوردند و به این مسلمان بودند اما مومن نبودند یعنی به اهل بیت علیهم السلام از طریق خواهرشان که خواهرشان ارادت به امام سجاد علیه السلام پیدا کرد و بعد اونها از طریق خواهر یک زن چقدر می تواند نقش داشته باشد اینها به واسطه خواهرشان ایمان آوردند و وقتی ایمان آوردند با اینکه پدر که اعین است یک غلامی بود آزاد شده بود و یک خانواده ای که پدر یک غلامی است که آزاد شده و خواهر اینها چیکار کرده باب در حقیقت ایمان را بر اینها باز کرده اما الان شاید به مقدار زیادی از روایات ما از طریق خانواده اعین به دست ما رسیده که یکی اش زرارۀ ابن اعین است و یکی اش بکیر بن اعین است و یکی اش حمران بن اعین این حمران بن اعین می گوید آمدم خدمت امام باقر علیه السلام در محضر حضرت بودم بعد سوالاتی داشتیم حمران می گوید من سوالاتم را کردم وقتی سوالات را انجام دادم اون وقت خدمت امام عرض کردم که می خواستم بلند بشوم یک سوال آخری را کردم که اونجا سوال می کند از امام باقر علیه السلام که ما وقتی در محضر شما هستیم حال مان خیلی خوش است از دنیا در حقیقت این روایت شریف را من با سرعت بخوانم که انشاالله تمام بشود می فرماید ما وقتی در محضر شما هستیم اتا الله بقائک لنا و امتنعنا بک خدا به شما طول عمر بدهد و ما را بهره مند از شما قرار بدهد انا نعطیک ما خدمت شما می رسیم فَما نَخرُجُ مِن عِندِکَ حَتّى تَرِقَّ قُلوبُنا (زیارت جامعه کبیره) وقتی پیش شما هستیم دل های ما رقیق می شود و دل های ما یک حال دیگری پیدا می شود میبینیم دل ها یک جور دیگری است دنبالش خیلی زیباست حتی طرق قلوبنا ان الدنیا اصلا تعلقات دنیایمان کنده می شود و دنبالش یهون علینا ما فی ایدی الناس این همان من موهوم که گفتیم ریخته می شود همه افتخارات و همه چیزهایی که باعث تفاخر بود قبلا اگر خدمت شما نبودیم اینها برای ما ارزش بود همه اینها ریخته می شود و ساده می شود اینها وقتی در محضر شما قرار می گیریم حالا از اولی که اینها راه افتادن دو قصد کردند هی دارد اوج می گیرد این حالت و این چقدر زیباست بعد می فرماید ثم تخرج من عندک از پیش شما که دوباره ما بر می گردیم فاذا سرنا مع الناس وقتی که بر می گردیم پیش مردم و اون حالات دوباره کم کم همه اونها بر می گردد حالات قبلی ما چه کنیم ما در حقیقت چه کنیم که این برگشت ایجاد نشود حضرت می فرمایند که قال ابوجعفر علیه السلام انما هی القلوب مرتاً تصعب و مرتاً تسهل قلب خصوصیتش این است یک حالت را توش نمی مانددائما در رفت و برگشت است دائما در قبض و بسط است اصل این مسئله بد نیست اما اگر انسان این تنزل برایش دائمی بشود این بعد حضرت می فرمایند یک عده ای از اصحاب پیغمبر اینها آمدند خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همین سوال شما را کردند گفتند که ما منافق شدیم حضرت فرمود چرا منافق شدید گفت وقتی خدمت شما هستیم تعبیر اونها این است که امام باقر می فرماید وقتی خدمت شما هستیم اذا کنا عندک فاذکرتنا و فارقبتنا و وجلنا حال مان یک حال دیگری است تعبیرش خیلی زیباست نسینا الدنیا دنیا را انگار پیش شما هستیم فراموش کردیم حقیقتش را آدم می بیند که اینها اصلا در حال دنیا نیستند فارغ هستند اصلا انگار اگر بخواهند باید برگردند به یک حال دیگری تا دنیا را تصور بکنند خیلی زیباست یعنی همه چیز برایشان در حقیقت ساده شده یک محبتی آمده یک عشقی آمده که اینها را از هم اگر می گوییم دنیا را باید کند این حقیقت کنده شدن دنیاست و این حقیقت سلوک الی الله است یعنی سلوک محقق شده در وجود اینها خیلی سنگین است در جریان جنگ و دفاع مقدس اون حال دفاع مقدس باعث می شد که سرعت کنده شدن از دنیا خیلی ساده باشد به تعبیر امام یک شبه ره صد ساله ای که عارفان می خواستند طی کنند یک شبه در قطع علقه از دنیا طی می کردند.
شریعتی: مقهور جاذبه ها نمی شوند فقط یک جذبه و مغناطیس وجود است اینها را از همه کنده بعد می فرماید که حتی کأننا نعاین الآخره اصلا احساس می کنیم در آخرت هستیم و می بینیم آخرت را زندگی اخروی اوج کمالی است که مومن در حرکت کمالی اش پیدا می کند که در خطبه متقین می گوید اینها وقتی آیات آخرت را می شنوند اینها احساس می کنند در آخرت هستند اوج تقوا به اونجا می رسد اوج تقوا محقق می شود با اینکه هیچ داعیه ای هم ندارند و هیچ ادعایی هم ندارند تازه می گویند با چه قدمی به ما اجازه دادی که به محضرت برسیم تازه خودشان را هم هیچ می بینند این معرفت عظیمی است که ایجاد شده ما برای اینکه برگردیم و بتوانیم این را حفظ کنیم این روایت را ادامه نمی دهم در روایات ما می فرمایند سعی کنید زندگی تان را جوری بکنید که همه افعال و رفتارتان چنانچه در این حالت سلوک کاروانی همه اش به عشق امام بود همه اش ناظر به امام بود و همه اش مرتبط با خوابیدن تان و خوردن و رفتن و نشستنتان همه کارتان وقتی بر می گردید تعریف کنید برای خودتان می خواهید در حقیقت خانم خانه می خواهد غذا بپزد امروز شنبه است به نام مبارک رسول گرامی اسلام است من به عشق رسول الله سفره امروز را آماده می کنیم وقتی سر سفره می نشیند به بچه ها و همسرش بگوید که این به عشق پیغمبر پخته شده شما هم به عنوان کسانی که سر سفره پیغمبر نشسته اید نگاه کنید روز یکشنبه است به عشق امیر المومنین است هر روزی را گره بزند وقتی می بیند فرزندانش را این آقا رفته برای خانه چیزی بخرد به عشق اینکه اینها فرزندان مومنان محبان اهل بیت هستند می خرد در خانه می آورد وقتی در سر کارش است اگر مراجعه دارد به عشق این است که اینها محبان اهل بیت هستند کار اینها را راه بندازد اینها روایت دارد خیلی زیباست می گوید اگر اعتقاد شما به عمل کشیده شد یعنی عمل تان شد مظهر اون اعتقاد همچنان که یک درهم در راه تثبیت ولایت هزار هزار برابر ارزش دارد و نتیجه دارد اگر هر کار ساده ای که ما می کنیم این مرتبط با ولایت دیده بشود این ارتباط با ولایت ارزش و نتیجه این کار را هزار هزار برابر می کند هزار هزار برابر هم از باب اینکه ما باور کنیم بیان کردند فوق این است اعتقاد نسبتش با عمل وقتی بکشد در مرتبه عمل اون اعتقاد نامتناهی است اینجا وقتی این قدم به سمت امام با عشق می آید این عشق این را می برد عمل امام می کند اونجا در خانه کارهای ما و رفتار ما همسایه مون را به عنوان مومنین ببینیم و کودکان را که می بینیم فرزندان مومن هستند
حجت الاسلام عابدینی: یعنی این حال را در یک کلام تسری بدهیم
شریعتی: منتهی خیلی برنامه می خواهد ممکن است گاهی شیطان این را بخواهد از ما بگیرد اما مراقبت کنیم اقلا برای خودمان درجه و مرتبه ای از این را حفظ بکنیم سر کارمان ارتباط مان با همکاران و سر کلاس مان با دوستان همکلاسیمان نگاه مان این باشد اگر نگاه این شد میدانید اثرش چی می شود اولا این عمل با عشق مولا عمل مولاست ثانیا گذشت و ایثار و شرح صدر خیلی قوی می شود من وقتی نگاهم به این باشد که امام ام را به من نشان می دهی اگر یک موقعی خطایی هم ببینم به راحتی با عشق مولا می توانم از این خطا بگذرم همان چیزی که قبلا دل من را پر می کرد که چرا اینطور شد اما حالا می بینم این اعمال صالحی دارد و امام زمان اباصالح است و پدر هر صالحی است لذا با این نگاه انسان یک دفعه می بینی بزرگ شد از من های موهوم و از اون فرو ریخت و متصل شد به یک من مطلقی که امامش است و همه اعمالش اعمال امامش است یا اباعبدالله شما به ما اینها را نشان دادید و یاد دادید انشاء الله که دوامش هم برایمان قرار بدهد. انشاالله
شریعتی: حاج آقا توفیقی بود امروز برای من که خدمت دوستان عزیزان مان امروز به خاطر برنامه ریزی های پیچیده ای که داشتیم نتوانستیم خدمت آقا رضای مولایی باشیم من خدمت تان رسیدم از هفته آینده روال به سمت سابق بر خواهد گشت و دوستان از آقا رضای مولایی وکارشناسان عزیزمان استفاده خواهندکرد دعا گو ونائب الزیاره تک تک شما هستیم مثل همیشه و حالا هم در محضر حاج آقای حجت الاسلام عابدینی عزیز و درکنار حرم سید الشهدا دست به دعا بر می داریم و حاج آقا دعا بفرمایند و انشاالله دوستانمان حاجت روا بشوند.
حجت الاسلام عابدینی: یا اباعبدالله این دل هایی که با قدم جسم و جان آمدند در پشت سرشان دل های زیادی است که شاید حسرتشان هم چون نیامدندبیش از اون چیزی است که اینهایی که آمدند و اینجا نزدیک شدندبه شما ما همه مومنان و همه شیعیان شما ما واقعا می خواهیم مرتبط بشویم با شما این ارتباطی را که در این اربعین ایجاد شده نگذارید شیطان از دست ما بگیرد انشاالله این مملکتی که مملکت امام زمان است و محور مقاومتی که محور مقاومت مومنان به امام زمان هستند عاشقان دیدار امام زمان هستند و فلسطین مظلومی که این مظلومیتشان بیدار کننده همه عالم دارد می شود و سردار سلیمانی ما را که راه را باز کردند برای ما تا ما این جور عاشقانه با شهدایی که در این راه بودند خدایا این قدردان همه اینها هستیم و ما میخواهیم عشق شما در دلمان شعله ورتر بشود ما می خواهیم به جایی برسد که همه مومنان هیچ هویتی غیر از هویت اماممان کسی از ما نبیند هر کس نگاه می کند به این جمع فقط امام را ببیند و دائما زائر الامام و خادم الامام باقی بمانیم انشاء الله.
شریعتی: انشاء الله امیدوارم به زودی شاهد حضور شما در برنامه سمت خدا باشیم و قصه حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام را ادامه بدهیم خیلی ممنون از نگاه سراسر مهرتان امیدوارم به زودی زود شما نفس بکشید حال و هوای بین الحرمین را بین الحرمین امن ترین جای جهان است یا ابوالفضل العباس یک سو که حسین و سوی دیگر که تو باشی
در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید زیارت کربلا و مشهد و نجف و کاظمین و سامرا و قم نصیب تک تک شما با بهترین اتفاقات به امید دیداری دوباره تا سلامی دوباره و دیداری تازه
اللهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم خیلی ممنون.