حجت الاسلام ماندگاری: سلام علیکم و رحمت الله اعوذ بالله السمیع العلیم و من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ من هم خدمت شما همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز شبکه های مختلف صدا و سیما و شبکه جهانی ولایت عرض سلام و ادب و احترام و تسلیت ایام دارم و امیدواریم که با امام حسین حیات مان وممات مان و حشرمان نورانی به نور الهی باشد انشاء الله شریعتی: و امیدوارم همه مون مشمول شفاعت حضرت شویم و زیارتشان در اربعین انشاء الله نصیب همه مون امیدوارم که بین الحرمین همدیگر را ببینیم انشاء الله حالتان خوب باشد از لطف و محبت و مرحمت همه تون صمیمانه ممنون و متشکرم ببینیم حاج آقای حجت الاسلام ماندگاری چه نکاتی را باریمان به ارمغان آوردند. حجت الاسلام ماندگاری: اجازه بدهید من اول دعای امام زمان را بخوانم شریعتی: خیلی هم عالی حجت الاسلام ماندگاری: اللهم کن لولیک. اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً و تمتعه فیها طویلا والمنن علینا برضاه و حولنا رأفته و رحمته ودعائه و خیره هدیه به امام زمان و همه انبیاء و اولیا و شهدا و صلحا و علما امام شهیدان یک صلوات را هدیه می کنیم. بحث مان در قرارداد های قرآنی و قراردادهای الهی بود یکی از قراردادهایی که خیلی بیشتراز همه می شود تقریبا تمام آیات قرآنرا بهش نسبت داد قرارداد امیدواری است ودوری از ناامیدی آقای شریعتی دشمنان و سپاه ابلیس در روایات و آیات داریم بیشترین تلاشش ا ین است که جبهه حق را نا امید کند و یاس را در دل مردم القا کندو جالبش این است که وقتی کالبد شکافی می کنیم ریشه نا امیدی شکست است یا طرف توی یک کاری شکست خورده دیگر نا امید از ادامه دادن قصه تیمور لنگ را همه شنیدند در جنگ شکست خورد در یک گوشه ای نشست زانو به بغل گرفت گفت دیگر نمی توانم ادامه بدهم از یک مورچه درس گرفت که یک پوست دانه از دهنش می افتاد زمین و باز بر می گشت چندین بار گفت من از یک مورچه که کمتر نیستم که احساس می کنیم اینها پرده هایی است که خدا از باب فضل و لطفش به ما نشان می دهد این که می گویند برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار خدا گاهی وقتها یک مورچه را مامور می کند به تیمور لنگی که فرمانده سپاه خودش بوده درس بدهد کلاغ را مامور می کند به قابیل درس دفن کردن بدهد اگر ما یک چشم بازی داشته باشیم همه عالم دارد از طرف خدا به ما درس می دهد حالا این یک نکته ای بود برای خودم و همه عزیزانی که مخصوصا نوجوان های نازنینی که شریعتی: مخاطب ویژه سه شنبه های ما هستند حجت الاسلام ماندگاری: و ما هم ممنون شان هستیم و گاهی اظهار لطف و محبت هایشان را می بینم کیف می کنم می گن حاج آقا ما می نشینیم و یادداشت می کنیم و پدر و مادرمان می خوانند گفتم الحمدلله یک ریشه نا امیدی شکست است نا امید می شود از ادامه راه در خواستگاری شکست خورده، در راه اندازی شغلش شکست خورده و در کنکور شکست خورده و در ارتباط برقرار کردن شکست خورده و در مدیریت شکست خورده به قول ما می گوید از اسب افتاده فکر می کند از اصل افتاده می رود در یک گوشه می نشیند نا امید می شود نتیجه نا امیدی یاس و بی تفاوتی و تسلیم شدن و تنبلی و همه اینها هست شریعتی: حاج آقا قدم از قدم بردار حجت الاسلام ماندگاری: امید موتور حرکت است هر کسی نا امید شود موتورش خاموش می شود آدمی که موتورش خاموش شود گاهی وقتها خدایی نکرده خدایی کرده هوس خودکشی هم می کند شریعتی: به نظرم حضرت عیسی بود به خدا گفت امید را از این کشاورز بگیر چند دقیقه بعد بیل را گذاشت روی زمین و یک گوشه ای نشست گفت حالا برگردان دیدبلند شد قصه زندگی ماست حجت الاسلام ماندگاری: پس گاهی وقتها نا امیدی ریشه اش خوئد شکست است و گاهی وقتها نا امیدی ریشه اش احتمال شکست است هنوز شروع نکرده پالس نا امیدی بهش می دهند من گاهی وقتها در جلسات به دوستان شوخی می کنم یک کارتونی بود به نام گالیور نگاه می کردیم یک نفر بود همه اش می گفت می دونم ما موفق نمی شویم ببینید طرف می خواهد برود درس بخواند کجا می خواهی بروی تو موفق نمی شوی می خواهد برود خواستگاری میگن تو ریخت و قیافه ای نداری که بهت زن بدن میخواهد بره درس بخونه می گن برو بابا مگه تو موفق می شوی تو کنکور یعنی دائما ً اطراف ما آدم ها پالس نا امیدی است آدمی که احتمال شکست هم می دهد از شروع کار نا امید است اون آدمی که شکست خورد از ادامه نا امید است این آدمی که احتمال می دهد از شروع کار نا امید است، سوم القاء شکست است و احساس شکست است احساس شکست بیشترین حربه دشمن است احساس شکست چی است؟ احساس شکست وقتی است که یک کاری را شروع کرده فکر می کند بی نتیجه مانده به تعبیر خیلی ساده نیمه خالی لیوان را هی بهش نشان می دهد وقتی نیمه خالی لیوان را می بیند از دفاع از دارایی هایش نا امید می شود ببینید ما 46 سال از انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی شکسته نمی گوییم نیمه خالی نداریم بارهاگفتیم نیمه خالی داریم نیمه خالی مان جدی است مشکلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و معیشتی نیمه خالی لیوان است اما اگر دشمن بتواند ما را از دستاوردهایمان غافل بکند و این نیمه خالی را فقط به ما نشان بدهد نا امید می شود یک کاری بکند که داشته هایمان را نبینیم احساس شکست این القا از طرف من احساس کردند با امیر المومنین بودن به نتیجه نمی رسد در خانه را به روی امیر المومنین باز نکردند این القا است احساس کردند با امام حسن بودن به نتیجه نمی رسد یارو فکر نکرد امام حسن را حتی فرماندهان سپاه رفتند با معاویه بستند احساس کردند با اینکه با اینکه برای امام حسین نامه نوشته اند با امام حسین باشند در مقابل لشکر نقل سی هزار نفری است و یک نقل 120 هزار نفر دارند از شام می آیند در مقابل لشکر سی هزار نفری و 120 هزار نفری که نمی توانند مقاومت کنند پس دیگر درها را بستند و مسلم را هم دیگر راه ندادند و امام حسین هم یاری نکردند یعنی این القا شکست و احساس شکست و همیشه احساس شکست بستگی به تبلیغات دارد سیاه نمایی که می گوییم همین است ما که نگفتیم امروز مشکل نداریم جوان های ما مشکل ازدواج و اشتغال دارند همه اینها را داریم ولی وقتی بزرگنمایی و سیاه نمایی می کنیم دستاوردها را نمی بینیم ازدفاع از ارزش ها باید دستاوردهایمان نا امید شویم و چه اتفاق می افتد؟ امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می شود دفاع از نظام و دستاوردهای نظام تعطیل می شود دفاع از ارزش های امیر المومنین و امام حسن و امام حسین تعطیل می شود و دفاع از ناموس خدا هر چی امام حسین داد زد هل من ناصرٍ ینصرنی هل من معینٍ هل من ذاب یذب ان حرب رسول الله نیامدند تو جامعه ما خیلی ساده باور کنید عزیزانی که به هردلیلی در انتخابات شرکت نکردند نه نا مسلمان هستند و نه نعوذ بالله وطن فروش هستند دشمن یک مقدار اشکال ها را در ذهنشان بزرگ کرده می گن 46 سال اومدیم در انتخابات شرکت کردیم چی شد؟ حاج آقای رفیعی یک موقع بحث خوبی داشتیم در جمع آقایان تو قم سمت خدایی ها و مبلغین نشسته بودیم ایشان فرمود چهار تا کلمه را من بهش رسیدم روی منبرها بگوییم همیشه احساس شکست از خود شکست بیشتر است احساس فقر از خود فقر بیشتر است دشمن دارد احساس فقر را به مردم القا می کند احساس دزدی از خود دزدی بیشتر است ما نمی دانیم در نظام جمهوری اسلامی یک نفر ده نفر صد نفر دزدی کنند ولی همه دزد نیستند ولی دشمن یک جوری القا می کند که از بالا تا پایین مملکت همه دزد هستند و همه شکست خوردند و هیچ کدام از اهداف این مملکت به نتیجه نرسیده شریعتی: و اساساً با این عینک کثیف و آلوده یک جای تمیز و سالم را هم نگاه کنیم آلوده به نظر می آید حجت الاسلام ماندگاری: مثل اینکه به یک بنده خدایی گفتند عالم چرا همه اش تاریک است گفتند خوب عینت دودی ات را بردار تو با عینک دودی داری همه جا را نگاه می کنی شریعتی: این همان عینک یاس است حجت الاسلام ماندگاری: مکتب ما در مقابله با دشمن می گوید اگر نا امیدی مبنای شکست است در مکتب ما چیزی به عنوان شکست وجود ندارد چرا؟ علتش خیلی استدلال قشنگی است جمله امام را هم می خواهم یادآوری کنم امام رضوان الله تعالی علیه مکتب ما دائر مدار وظیفه است نه نتیجه خیلی قشنگ است امام فرمودند ما مامور به انجام وظیفه هستیم هر کس در هر شرایطی و در هر مکانی و در هر زمانی تو هر صنفی با هر جنسی با هر سنی یک وظیفه ای دارد وظیفه اش را انجام بدهد پیروز است چه به نتیجه ای که مدنظرش بوده برسد چه نرسد تعبیر اهدی الحسنینی که قرآن گفته تعبیری که قرآن ما بکشیم هم پیروزیم و کشته شویم هم مکتبی که اصلا توش شکست ندارد چطوری می خواهند نا امید کنند این در واقع خلع سلاح دشمن است دشمن می خواهد با سلاح یاس نا امیدی بیاید جلو ما خلع سلاحش می کنیم می گوییم شما اصلا نباید نا امید شوید به چه دلیلی؟ به دلیل اینکه شما مامور هستید به انجام وظیفه حاج آقا ما اصلا به نتیجه نگاه نکنیم؟ نه چرا؟ حضرت آقا یک موقعی برای دانشجویان صحبت می کردند فکر می کنم سال 92 بود فرمودند نگاه به نتیجه خودش بخشی از وظیفه است روایت هم داریم اعمل لدنیاک کأنک تعیش ابدا و اعمل للآخرت کأنک تموتوا غذا یعنی هم به نتیجه دنیایی ات نگاه کن هم به نتیجه اخرتی ات اما نتیجه محور عمل تو نباشد شاخص است خوب است ببینیم چقدر به نتیجه رسیدیم چشم انداز بیست ساله می نویسند مقام معظم رهبری برنامه هفتم توسعه می نویسند مجلس دولت این برنامه و نتیجه است اما تو شرایطی وظیفه ات را انجام بده شاید شرایط عوض شد لذا همینجا میخواهم عرض کنم دوستان بیننده را توصیه می کنم کتاب انسان 250 ساله را قبلا هم گفتیم حضرت آقا راجع به زندگی یازده امام نوشته انداز وجود نازنین امیر المومنین تا امام عسگری و ابتدای غیبت شریعتی: یک نور واحد و یک فکر واحد و یک حرکت واحد حجت الاسلام ماندگاری: جالبیش این است که هیچ کدام از این یازده امام و این دوازده امام شرایطشان عین هم نیست ولی هر کدامشان به اقتضای شرایطشان به وظیفه شون عمل کردند که هیچ کدامشان نا امید نشدند ما یک کلمه ای که دلالت بر نا امیدی بکند نه از امام حسین و نه از اهل بیت و نه از حضرت زینب سلام الله علیهم اجمعین و نه از نظر سجاد علیه السلام نمی بینیم یک کلمه که یک ذره اشاره به نا امیدی داشته باشد یعنی می گویند ما نا امید شدیم نه دائماً چون در هر لحظه شریعتی: دست از کار و هدفشان کشیده باشند حجت الاسلام ماندگاری: چون در هر لحظه دارند به وظیفه شون عمل می کنند باز من یک مثالی را قبلا گفتم عیب ندارد تکرار می کنم گفتم زندگی دنیای همه ما مثل این مثال مسابقه است مثال مان مال ده بیست سی سال پیش است از همان ماشینها و وسیله های اون زمان استفاده کردیم توی خط مسابقه ماشین بنز ایستاده و پیکان و ژیان که می گفتیم ژی ان و شما ژیان سوار نشدید؟ چه لذ تی دارد هر کی ژیان بشود دیگه پورشه سوار نمی شود موتور سیکلت و دوچرخه و پیاده سینه خیز به بچه ها و دانشجوها می گویم که این مسابقه عادلانه است یا غیر عادلانه؟ می گویند این ها غیر عادلانه است مگر می شود عادلانه باشد سینه خیز با بنز می تواند مسابقه بدهد؟ گفتم قصه زندگی دنیای ما همین است بعضی ها از بعضی از امکانات برخوردار هستند و بعضیه ها برخوردار نیستند ثروت یک عده دارند و یک عده ندارند یک عده قوت دارند و یک عده ضعف دارند یک عده عرضم به خدمت تان که شهرت دارند و یک عده ندارند و یک عده سلامتی دارند و یک عده معلول هستند آدم ها متفاوت هستند و وقتی ما داریم یک آدم های متفاوت را با هم می بینیم نعوذ بالله می گوییم خدای تبارک و تعالی به ما ظلم کرده شریعتی: ولی مهم این است که تو با تمام امکانات و دارایی که داری محدود یا مختصر صدت را بگذاری حجت الاسلام ماندگاری: حالا ما با آیه قرآن می گوییم چون قرارداد قرآنی است می گوییم این مسابقه قاعده دارد لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها (بقره، 286) وَ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها. (طلاق، 7) به هر کس هر چی دادیم همان قدر وظیفه ازش می خواهیم ما فوق طاقت وظیفه نخواستیم که بنز باید در یک ساعت 120 کیلومتر برود ما سرعت غیر مجاز هم قبول نداریم پیکان باید صد کیلومتر می رفت دیگر احساس می کردیم دارد بدنش از هم بدنه پیکان از هم می پاشد ژیان هشتاد کیلومتر موتور سیکلت 60 کیلومتر دوچرخه سی کیلومتر و پیاده 5 کیلومتر و سینه خیز یک کیلومتر ما تو آموزش نظامی سال شصت که رفته بودیم برای بسیج به اندازه یک کیلومتر ما را سینه خیز بردند یک کیلومتر!! تقریبا یک ساعت طول می کشد خوب این یک ساعت یک کیلومتر برود باید مدال طلا بگیرد بنز باید 120 کیلومتر برود تا مدال طلا بگیرد این معنی آیه قران است ببینید اون باید به وظیفه خودش فکر کند و این هم به وظیفه خودش همین جا می خواهم یک اصل اساسی را بگویم وقتی اینها با هم شرایط شان فرق می کند و امتحانشان هم فرق می کند و ملاکشان هم فرق می کند می توانند سمت از روی هم تقلب کنند؟ طبیعتاً نه دیگه مثال واضح تر می زنم چون باید با مثال مطلب حاصل شود یک سالنی همه چفت در چفت نشسته اند برای امتحان چه امتحانی است مگر می شود چفت در چفت بنشینند قانون این سالن این است که ردیف شماره یک امتحان شیمی دارند ردیف شماره دو امتحان فیزیک دارند و ردیف شماره سه امتحان ریاضی دارند و ردیف شماره چهار امتحان ادبیات دارند و امتحانشون با هم فرق می کند اینها اگر تقلب کنند خودشان را بیچاره کردند شریعتی: نمی تواند تقلب کند نباید تقلب بکند حجت الاسلام ماندگاری: لذا من مثال باز عامیانه ترش را می زنم دو تا خواهر هستند یکی اش شوهرش ماهی ده میلیون حقوق دارد یکی شوهرش ماهی بیست میلیون حقوق دارند این دو تا بخواهند از روی هم تقلب کنند شوهر این بنده خدا ده میلیون کم دارد یا باید دوبله بدود یا نعوذ بالله دزدی بکند بابا تو وظیفه داری زندگی ات را با ده میلیون بچرخانی و تو هم وظیفه داری زندگی ات را با بیست میلیون بچرخانی تو وظیفه ات را انجام بده ببین خدا برکت بهت می دهد یا نمی دهد؟ خیلی قشنگ می شود باز یک خاطره شیرین هم داشتیم فکر می کنم قبلا گفته باشم ساعت یک و نیم دو شب بود از فرودگاه اومدم بیرون یک جوانی به من گفت حاج آقا بیا با ماشین ما برویم ما از جوان اول سوال می کنیم ازدواج کردی یا نه؟ گفت بله حاج آقا من تازه دامادم گفت پس تازه دامادی این وقت شب تو خیابان چیکار می کنی گفت باید کجا باشم گفتم باید کنار تازه عروس باشی گفت حاج آقا دست رو دلم نگذار تازه عروسم صبح تا شب کار می کند و تازه داماد هم صبح تا شب کار می کند و شب مثل جنازه می افتیم کنار همدیگر گفتم اولاً پیوند دو تا جنازه مبارک باشد من که نمی شناختمشان خودشان را معرفی کردند گفتم چرا اینطوری شده؟ گفت حاج آقا چهار سال با همدیگر کار بکنیم تازه قسط تالار عروسی تمام می شود مال چی است؟ آقای شریعتی، مال تقلب ها الان همه اسمش هم شده چشم و هم چشمی همه داریم از روی همدیگر تقلب می کنیم آقا شما وسعت نیست برای عروسی تالار بگیری خانه اقوام بگیر و مختصر بگیر چون شرایط اصلا دو تا برادر را من مثال زدم شرایطشان با هم یکی نیست دو تا خواهر، دو تا رفیق و دو تا همسایه و دو تا هم کلاسی شرایطشان با هم یکی نیست هر کسی به وظیفه خودش عمل بکند مثل اینکه تو صف جماعت ایستادیم همه اش مثال بزنیم یک نفر دارد ایستاده نمازش را می خواند و یک نفر دارد نشسته چون نمی تواند پا ندارد پایش درد می کند هردو دارند نماز می خواند شریعتی: یکی تمام می خواند و یکی شکسته حجت الاسلام ماندگاری: اصلا یکی من آسایشگاه جانبازان بودم دهه اول در اصفهان عکس هم دارم حالا اگر دوستان داشتند توی کانال می گذارم یک نماز جماعت خیلی قشنگی است ما ایستادیم آقای جماعت حدود پنجاه شصت تا جانباز و نابینا و ولیچری و روی از پا دراز شده هر کسی دارد به اقتضای شرایط خودش نماز می خواند بنده خدایی که پا ندارد بخواهد از یک آقایی که ایستاده تقلب کند می خورد زمین که زندگی مون اینطوری است دائما همه اش داریم شریعتی: حاج آقا با این جهان بینی چقدر احساس راحتی می کنیم حجت الاسلام ماندگاری: اصلا نا امیدی ها بیشترش این است این خواهر نمی تواند مثل اون خواهر و این برادر نمی تواند مثل اون برادر و این رفیق نمی تواند مثل اون رفیق و این مغازه بغلی نمی توند مثل اون مغازه شرایط فرق دارد هر کدام کار خودتان را بکنید شریعتی: خدا رحمت کند حاج شیخ علی آقای صفایی می فرمود ان مع العسر یسری این یسر، یسر وجود ماست یعنی با همین نگاه است که وجود ما آرام می شود حجت الاسلام ماندگاری: چون ببینید نا امیدی پوک مان کرده همه مون را چقدر در جبهه خانواده ها همه می نشینند روی همدیگر پالس نا امیدی به هم می دهند ای خواهر و ای برادر اینجا که اینطور نیست ما که نداریم ما که ماشین نداریم مسافرت برویم همان که داری حالا اون ماشین شاسی بلند دارد تو پراید دارد اون راههای دور می رود شما قم برو زیارت بکن تا شاه عبدالعظیم برو زیارت بکن بر اساس شرایطی که داری شریعتی: حاج آقاتوجیه کم کاری مسئولین نیست اونها هم باید صدشان را بگذارند وظیفه شون یک چیزی است حجت الاسلام ماندگاری: بله هر کسی در حد خودش سینه خیز باید صد خودش را بگذارد تازه یک کیلومتر برود بنز هم صدخودش را بگذارد 120 کیلومتر برود پس ا گر مکتب ما ما رو مامورکرده به انجام وظیفه انجام دادیم هیچ وقت نا امید نمی شویم هیچ وقت موتور حرکت مان خاموش نمی شود زینب سلام الله علیها عصر عاشورا بهترین یارانش را و بهترین عزیزان خدا را از دست داده نا امید نشده تا حالا از امام حسین کسب تکلیف می کرد حالا از امام سجاد سلام الله علیهم اجمعین کسب تکلیف می کند و مثل شیر می ایستد زینب اسیر زینبی که یک روز از تو خونه می خواسته توی کوفه بیاید بیرون نقل این است دیگر امام علی به امام حسن و امام حسین می فرمودند یک طرف کوچه را مراقب باشید ابوالفضل و برادرانش یک طرف کوفه را مراقب باشید دختر علی می خواهد بیاید بیرون اون روز شرایط زینب با این همه برادر باید اونطوری بیاید بیرون هیچ نا محرمی او را نبیند یک روز هم شرایط زینب وسط همه نا محرم های نا مرد باید بایستد و سخنرانی کند اصلا زینب شرایطش را شناخت لذا می گوید این که انسان بشناسد شرایطش را پس ما اگر در زندگی مان همه مون بیاییم به وظیفه مون عمل کنیم وظیفه ما بر اساس سه چیز است: 1- دارایی های ما لایکلف الله الا نفسا ما آتاه و وسعها دارایی های ما چی است 2- شرایط ما، آقا من شرایطم مسافر هستم نماز شکسته با این که پایم سالم است ولی شکسته چرا شکسته؟ شرایط مسافر نماز شکسته ولی یک خاطره هم دارم موقعی داشتیم یک سفری میرفتیم سوریه یک آقای بزرگواری کنارما بود رفت نمازش را خواند و موقع نماز بود یک جایی می گذارند برای نماز خواندن اومد گفتم من پرسیدم نماز را خواندید شکسته خواندید یا کامل؟ آقای مهندس گفت من کامل خواندم این حرفها از شما بعید است و الان هواپیما به سه سوت ازا ین سر دنیا می روند اون سر دنیا اون موقع با شتر و الاغ و اسب می رفتند مجبور بودند گفتم به به شماچقدر روشن فکر تشریف دارید یعنی خدایی که در قرآن در آیه صد سوره نساء فرموده در سفر نمازتان را بشکنید خدا خبر نداشته یک روز شریعتی: امروز ما را ندیده بوده حجت الاسلام ماندگاری: گفت عجب حرفی زدی گفتم کی گفته قصه سفر مال مسافت است فقط مال گرفتاری های مسافت است اصلا خدا می خواهد تخفیف بدهد چی می خواهی بگویی گفت یعنی چی گفتم بلند شو برو دوباره نمازت را بخوان خدا می خواهد یک حالی بهت می خواهد بدهد تو چیکار داری مرجع تقلید حضرت آیت الله شیخ جواد تبریزی می فرمودند اگر فقط قصه خستگی سفر بود می گفتیم حالا نیست نمی دانیم یک علتش شما از اسرار دیگرش با خبر نیستید ببینید ما می خواهیم بگوییم ما هر کسی وظیفه اش را اگر انجام بدهد وظیفه پس 1- به دارایی هاست 2- شرایط است حالا این دارایی ها و شرایط را کی بهتر از همه تشخیص می دهد؟ به ما گفتند ولی خدا، ما سه تا وظیفه هم بیشتر در تمام موضوعاتمان بیشتر نداریم آقای شریعتی من حتی اینجا اینطوری بگویم خدا می فرماید از من و شما سوال می کند خدا می گوید من بهتر شرایط شما را می دانم یا خودتان؟ باید بگوییم خدا من بهتر امکانات شما را می دانم یا خودتان؟ باید بگوییم خدا من نیازهای شما را بیشتر می دانم یا خودتان؟ باید بگوییم خدا من موانع شما را بیشتر خبر دارم یا خودتان؟ باید بگوییم خدا من حتی وسع شما را بیشتر خبر دارم یا خودتان؟ باید بگوییم خدا، خدا می گوید اجازه می دهید من خدا مدیر برنامه تون بشوم؟ شریعتی: ما خیلی جاها می گوییم نه حجت الاسلام ماندگاری: خیلی جمله قشنگ است و خیلی تشبیه و تنزیل اش پایین است رئیس جمهور مملکت به یک آدم عادی بگوید من می خواهم مدیر برنامه شما شما باشم کارت را بسپار به من من برایت برنامه ریزی کنم باید خیلی کلاهش را بندازد هوا خدا خالق عالم هستی است به من و شما می خواهم مدیر برنامه شما باشم چون هیچ کس به اندازه من شرایط توو امکانات تو و موانع تو و نیاز تو و استعداد تو و اهداف تو را خبر ندارد شریعتی: واقعا باید کلاهمان را بندازیم هوا حجت الاسلام ماندگاری: لذا دعاییکه یک بار دیگر خواندم امام حسین سلام الله علیه در دعای عرفه می فرمود الهی اغننی بتدبیرک لی ان تدبیر و باختیارک ان اختیارک خدایا می شود تو به جای من برای من برنامه ریزی کنی؟ خدا می گویدبله من برایت برنامه ریزی می کنم در کنار من و در ردیف و طول من پیغمبر برایت برنامه ریزی می کند می شود ولایت ولی یعنی کسی که برای من برنامه ریزی می کند این که می گوییم پدرولی بچه ولی برنامه ریزی می کند بچه چی بخورد و چی بپوشد و کدام مدرسه برود ولی برنامه ریزی می کند تا به سن بلوغ برسد جالبی اش این است که وقتی به سن بلوغ می رسد می گوید بابام تو بلد نیستی خودم بلد هستم موقعی که تو بلد نبودی آب بینی ات را بالا بکشی بابات برایت برنامه ریزی می کرد بلد نبودی غذایت را بخوری به جای دهانت تو چشمت می کردی وقتی تو بلد نبودی غذا بخوری مادرت غذا تو دهنت می کرد حالا تو یک کم بزرگ شدی فکر می کنی همه چیز را می فهمی؟ برای همین تو قرآن می گوید نسبت به پدر و مادر مثل خدا خضوع و خشوع داشته باشید وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ (اسراء، 24) شریعتی: بالهای تواضع را بگسترانید حجت الاسلام ماندگاری: آقای شریعتی همچنان که نمی توانید حق خدا را ادا کنید حق پدر و مادر ادا کردنی نیست این فیتیله را از گوشت در بیار که بگویی مادر نه مادر ما را بارداری کردی اجاره خانه ات و دو سال ما را شیر دادی این هم پول شیرش، چند سال هم دایه ما بودی این هم پول تربیت مربی ات شریعتی: اصلا قصه این نیست حجت الاسلام ماندگاری: داستان را شنیدیم مادرش را گذاشت پشتش پیاده برد مکه محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم عرض کرد حق مادرم را ادا کردم پیاده از مدینه تا مکه حدود 450 کیلومترا ست میانبر هم برده باشد چهارصد سیصد کیلومتر است حق را ادا کردی حضرت فرمود چند بار بردی گفت یک بار حضرت فرمود نوزده بار دیگر ببری چند بار می شود؟ گفت بیست بار کیف کرد فرمودند بیست بار ببری هنوز حق یک شب مادرت را ادا نکردی تو این فیتیله را از گوشت بیار بیرون خوب حالا اگر خدا می گوید تو وظیفه شناسی 1- امکانات ات را بشناس و شرایط ات هم بشناس و امامت هم بشناس مدیر برنامه ات را بشناس، من مدیر برنامه تو هستم الله این آیه را هر دفعه هم بخوانیم کم خواندیم اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ اگر من مدیر برنامه ات باشم شب ات هم مثل روز روشن است می توانی تشخیص بدهی دیدید وقتی اتوبان ها چراغ روشن کردند چقدر خوب شد دیگر ظلمات نیست ولی اگر من مدیر برنامه ات نبودم ظلمات بعضها فوق بعض روزت هم می شود شب تاریک آقای شریعتی الان مشکل مردم تو انتخابات ظلمانی است یعنی این فردی که لباس بی حیا می پوشد چه آقاو چه خانم فرق نمی کند این نمی فهمد انتخابش ظلمانی است به خدا نمی فهمد، این کسی که دارد حرام می خورد نمی فهمد انتخابش ظلمانی است؟ کسی که دارد مردم آزاری همسایه آزاری و خانواده آزاری می کند نمی فهمد دارد ظلمانی عمل می کند؟ نمی فهمد دیگر شریعتی: من یک شب از یک جایی می آمدم از دو مسیر می توانستم بیایم از یک کسی پرسیدم کدام مسیر راحت تر و نزدیک تر است شب بود گفت این مسیر نزدیک تر است ولی روشنایی ندارد شب اذیت می شوی از اون مسیر برو یک ذره طولانی تر است ولی روشن تر است حجت الاسلام ماندگاری: عاقل روشنایی را انتخاب می کند دیگر خدا می گوید اگر تشخیص وظیفه ات را دادی به ولی نورانی انتخاب می کند برایت تشخیص وظیفه ات را خودت یا دادی به اولیاء طاغوت ظلمانی برایت انتخاب می کند لَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِإِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (بقره، 257) حر برای یک لحظه انتخاب نورانی کرد حر از بچگی با امام حسین نبوده ولی عمر سعد از بچگی با امام حسین بزرگ شده ولی یک لحظه می گویند عمده فسادها در چند کیلومتری مقصد است چرا؟ چون چشم طرف بسته می شود و دیگر نور ندارد برای دیدن، بسته شد دیگر یکی گفت چطور شد اینها رفتند به سینه امام حسین گفتند وقتی ببخشید این مثال خیلی ساده ای زدم در منبر گفتم یک طرف می گویند یک راننده ای خیلی حرفه ای پایه یک زده پدر و مادر و خانواده اش را زیر کرده عه چطور؟ ورق روزنامه اومده جلوی شیشه ماشین را گرفته باد اومده دیگه چسبیده به شیشه این نتوانسته جلویش را ببیند چون نتوانسته جلویش را ببیند زده نتوانسته حتی ترمز بگیرد زده بعد فرموده پدر و مادر و خانواده اش را کشته یکهو می بینی ته دره رفته سپاه عمر سعد دنیا اومد جلوی چشمشان را گرفت ندیدند اون کسی که در گودال حسین بن علی ابن فاطمه حالا حسین بن علی ابن ابیطالب است سلام الله علیهم اجمعین یک وقتی آدم انتخاب هایش ظلمانی باشد نمی فهمد کی جلویش است پس ببینید ما وظیفه مون را باید در نور تشخیص بدهیم کی به ما می گوید امکاناتت چقدر است کی به ما می گوید شرایط ات چی است کی به ما می گوید با این شرایط و با این امکانات تکلیف ات چی است لذا برای همین می گویم حضرت زینب احساس نا امیدی نکرد در اون بحبوحه عاشورا که بحرانی ترین روز تاریخ بشر است امام حسین شهید شد محضر امام سجاد که آقا تکلیف ما چی است به خدا هم برای کسب تکلیف ما انتخاب تکلیف ما سلسله نور گذاشته إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ (مائده، 55) خدا انتخاب نورانی برای شما می کند و پیغمبر انتخاب نورانی می کند انتخاب نورانی هم می گوییم اگر این جلسه نایستیم برای هفته آینده انشاء الله و امامان هم در مسیر پیغمبر انتخاب نورانی را کمک شما می کنند این همان انا هدیناه السبیل نیست که بارها خواندیم این همان لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی ۚ اینها همه اومدند به تو انتخاب نورانی را یاد بدهند ولی انَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ (رعد، 11) خدا به جای من و تو انتخاب نمی کند فقط تابلوی انتخاب نورانی را به تو یاد می دهد هیچ وقت نا امید نمی شویم چون هیچ نقطه تاریکی در این عالم نخواهید دید شریعتی: اصلا حاج آقا خود حر اصل امیدواری است حجت الاسلام ماندگاری: واقعا دانشگاه امام حسین تعبیری که شما می فرمایید دانشگاه امام حسین دانشگاهی است که اینقدر انتخاب قشنگ است می گوید صبح بیا ثبت نام کن ظهر فارغ التحصیل بشو خدا حفظ کند حاج آقای میر باقری عزیزمان که از همین جا محضرشان سلام می کنم و دلتنگ زیارتشان هستم ایشان می فرمودند که اصلا شب عاشورا و صبح عاشورا با توجه به قصه حر و زهیر شب تصمیم های بزرگ است شب انتخاب های عمیق و درست و واقعا چقدر خوب اونها انتخاب کردند و عاقبت به خیری برایشان رقم خورده حالا من و حاج آقای میر باقری نیستم و نه محمد محمد مهدی باقری هستم من می گویم که شب عاشورا امام حسین علاوه بر سه کاری که معروف است قرآن و نماز و مناجات شب عاشوراامام حسین مهلت گرفت دعا کند حر برگردد حیف حر است آیت الله نوری همدانی فرمودند آیت الله حائری شیرازی هم می فرمودند رحمت الله علیه فرمودند شب عاشورا امام حسین اتمام حجت کرد اونهایی که یک ذره ناخالصی دارند بروند روز عاشورا اتمام حجت کرد اونهایی که یک ذره نور در وجودشان است بیایند و دعا کرد بعضی نقل ها می گویند 37 نفر برگشتند شریعتی: یک نفر هم یک نفر است حجت الاسلام ماندگاری: خیلی است یک نقل دیدم هنوز نرفتم سندش را پیدا کنم که سه نفر از اونهایی که آمدند در گودی امام حسین را ضربه بزنند دیدند امام حسین دارد بهشون مهربانی می کند برای هدایتشان برگشتند به عمر سعد گفتند یک آقا ما میخواهیم بکشیمش دارد به ما مهربانی می کند و دارد انتخاب نورانی را زیر تیغ ما به ما نشان می دهد تو می خواهی این آقا را بکشی؟ و درگیر شدند با عمر سعد و بعضی نقل ها می گوید شهید شدند عجب انتخابی و عجب امام قشنگی یاد کردیداز آقای صفایی شهید شیخ علی صفایی فرمود امام عصمت می دانید یعنی چی؟ از ما به ما آگاه تر از ما به ما مهربان تر و از هر علقه ای هم آزادتر شریعتی: به به حجت الاسلام ماندگاری: حیف نیست آدم انتخابش را دست این آقا ندهد بابا الان بچه ها می روند برای انتخاب رشته می گویند این استاد یک مقدارتجربه اش از ما بیشتر است مشاور انتخاب همسر می گویند ایشان تجربه اش بیشتر است و چهار تا پیرهن بیشتر از ما پاره کرده و برای انتخاب شغل و مشاور امام می گوید برای انتخاب سعادت زندگی ات بیا پیش ما بعد آیه 56 سوره مائده که باز بارها خواندیم من این آیات را می گویم شاه کلید است وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسولَهُ وَالَّذينَ آمَنوا فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ (مائده، 56) شما با انتخاب و با هدایت امام و ولی خدا انتخاب نورانی داشته باشید پیروز هستی چه کشته شوی و چه بکشی چه به اون نتیجه ای که می خواستی برسی و چه نرسی تو تلاش خودت را کردی بچه ها هیئت راه انداخته بودند هیچ کس نیامده بود من بودم و آبدارچی هیئت و دو سه نفر حاج آقا چرا نیامدند گفتم چرا ناراحتی؟ مگر شما وظیفه تون را انجام ندادید؟! گفتن چرا گفتم خبر دارید اونهایی که شما نمی بینید مستمع های ندیدنی از دیدنی بیشتر هستند گفتم بنشین رفتم منبر با همین سه چهار نفر یک نفر از بیرون خیمه ای بود یک روحانی بزرگواری آمد تو نشست نگاهی به این ور و اون ور کرد این حاج آقا انگاردارند برای چند هزار نفر سخنرانی می کند آخر منبر گفت حاج آقا خیلی دعایت کردم گفتم برای چی؟ گفت من فکر کردم برای چند هزار نفر داری سخنرانی می کنی ولی آمدم دیدم سه چهار نفر بیشتر نیستند گفتم سه چهار هزار نفر را نه من دیدم نه تو شاید دهها هزار نفر بودند ما وظیفه مون را انجام بدهیم مگر نمی گوییم یک نفر هم هدایت شود فکأنما احیی الناس جمیعا مگر نگفتیم پیغمبر به امیر المومنین فرمود تو یک نفر را هدایت کنی خیرٌ مما تلحت علیه الشمس و غربت چرا نا امید بشوند خوب، چرا فکر کنم باید حتما جمعیت جمع شود و دوربین بیاید و صدا باشد و اکو باشد و چی باشد و چی باشد نه تو وظیفه ات احیای روضه و من یعظم شعائر الله روضه را راه بنداز کسی اومد الحمدلله نیامد الحمدلله تو وظیفه ات را انجام دادی شریعتی: همین هیئت چندنفره را به اندازه حجت الاسلام ماندگاری: یک داستان معروفی که حاج آقا یکی از بزرگان نقل می فرمودند که حضرت زهرا فرمودندما در اون خانه می رویم در اون روضه می رویم تو طول سال خدمت می کرده در خانه ها پول در می آورده که بتواند یک روضه امام حسین راه بندازد با چند نفر معدود پیرزن شریعتی: این را چه بسا بهتر بخرند حجت الاسلام ماندگاری: خیلی هم گاهی وقتها بهتر می خرند این فقط دارد به وظیفه اش فکر می کند لذا من همین جا به تمام هیئت ها یادواره های شهدا و برنامه های فرهنگی سوال می کنم آقای شریعتی گاهی وقتها می گویم حضرت عباسی بهره برداری برایمان مهمتر است یا برگزاری؟ اگر برگزاری مهمتر باشد چه آفتابه لگن چند دست شام و ناهار گاهی وقتها هیچی ترکوندیم کشور و شهر را کی چی استفاده کردند ولی اگر بهره برداری باشد اون صد خودمان که تعبیر قشنگی است صد خودم را بیاورم به میدان حالا آمدند ونیامدند و صدا و سیما اومد و کاری به اون حرف ها ندارم یک نفر استفاده کرد دیگر ما اگر به این نقطه فکر کنیم و من یتول الله و رسوله شریعتی: خیلی هم حاج آقا می لنگیم حجت الاسلام ماندگاری: اصلا لنگ ما همین است همه مون گیر هستیم شریعتی: متاسفانه حجت الاسلام ماندگاری: لذا گاهی وقتها اینقدر آفتابه لگن زیاد می شود شام و ناهار قحطی می شود که همه دنبال برگزاری هستند بابا از این مجلس قرار بوده صبح یک آماری از مردم می پرسم آقای شریعتی می گویم سال به سال آمار عزاداری هایمان و پیاده روی اربعین و سینه زنی مان الحمدلله بیشتر می شود و سال به سال آمار گناهان هم زیاد می شود قرار بود اینها ما را از گناه دور بکنند وظیفه ما این بود دیگر قرار بود مجلس امام حسین ما را تطهیر بکند آدم تطهیر بشود که دوباره آلوده نمی شود که پس معلوم است شما اون نا امیدی در وجود همه مون یکم هست خوب حالا پس معیار تشخیص وظیفه چیست؟ از امام بپرسم اینجا می خواهم یک رمز آیه را هم بگویم آقای شریعتی از امام بپرسم که بر اساس این امکانات من و این شرایط من تکلیف من چیست کاری که اهل بیت کردند اولیاء خدا کردند و کاری که حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه آقای شریعتی بی جهت که امام هادی علیه الصلات و السلام ثواب زیارت کربلا را برای زیارت ایشان بیان نکردند به تعبیر من که والخرجی که نکردند که معلوم می شود این آقا یک شاخص است یک خط کش است نسل پنجم امام حسن حضرت عبدالعظیم حسنی ولی امام هادی فرمودند زیارت ایشان مساوی زیارت کربلاست چرا؟ چون ایشان همچنان که در کربلا در اون بحران تک تک یاران حضرت زینب و حضرت ابوالفضل علیهم السلام برای تشخیص وظیفه شون از امام کمک گرفتند حضرت عبدالعظیم حسنی هم می رفت محضر امام هادی صورت مسئله خودش را ارائه می کرد به قول ما زندگی اش را عرضه می کرد به امام هادی می گفت تکلیف من چی است خوب پس اگر ما بخواهیم خدا در انتخاب ما را کمک کند ولی در انتخاب به ما کمک کند و انتخاب هایمان نورانی شود و هیچ وقت نا امیدی سراغ مان نیاید سه تا کار باید بکنیم عرض بکنم در خدمت شما هستم. 1- این آیات را بارها گفتیم فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نحل، 43) بروید بپرسید تا فهم تان نورانی شود این آیه ان النبی اولی بالمومنین من انفسهم یعنی آی مردم فهم پیغمبر از فهم شما نورانی تر است او بیشتر می فهمد بهتر می فهمد دقیق تر می فهمد اون می داند معمار است دیگر ما بارها گفتیم امام معمار است می داند جای این نماز کجا است در زمان امام حسین یک عده ای کمک امام حسین نکردند و رفتند حج انجام دادند اون حج چی بود؟ قطعا خلاف شرع بود، چرا؟ چون امام بهتون می گوید تکلیف جهاد است تکلیف الان جهاد است نیامدند امام باید به من بگوید تکلیف اولی چی است شریعتی: قرآن به سر نیزه کردند امام فرمود قرآن من هستم حجت الاسلام ماندگاری: ولی گول خوردند چون با امام انتخاب نکردند بابا پیغمبر وقتی فرمود قرآن و عترت از هم جدا نمی شوند لن یفترقا حتی یردا علی الخوض اینها از هم جدا نمی شوند قرآن می شود نعوذ بالله قلابی اش را درست کرد ولی علی را نمی شود قلابی ا ش را درست کرد برای همین فرمودند عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ مع علی یدور معه حیث مادار پس برای تشخیص تکلیف مان برای انتخاب نورانی مان 1- بپرسیم تا فهم مان نورانی شود اینها توضیح می خواهدبعدش 2- عمل مان باید نورانی بشود حاج آقا فهمیدیم دیگر خودمان برویم؟ نه دنیا میدان مین است يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا أَطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ وَأُولِي الأَمرِ مِنكُم . (نساء، 59) اگر دنبال ولی حرکت نکنید عمل تان عمل صالح نمی رود بالا چون فرمود و العمل الصالح یرفعه عمل صالح یعنی عمل ولایی عملی که اقتدای به ولی است اگر نروی پایت می رود روی مین شهوت و شهرت و ریاست و ثروت و همچنان که رفتند . 3- اگر میخواهی انتخابت نورانی باشد تا آخر راه هم همراه امامت باشی استقامت ولایی فهم ولایی، عمل ولایی، استقامت ولایی إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا (فصلت، 30) اگر خدا مدیر برنامه ما باشد اولیاء خدا مدیر برنامه ما باشند با این سه تا کار ما را کمک می کنند هیچ جا نه گیر می کنی نه کم می آوریم و نه کم می گذاریم و نه کج می رویم شریعتی: و نا امید هم نمی شویم حجت الاسلام ماندگاری: قرار داد امیدواریم است اگر نرسیدیم جلسه بعد ادامه می دهیم شریعتی: انشاء الله قراراست امروز صفحه 138 قرآن کریم را تلاوت کنند از حاج آقای حجت الاسلام ماندگاری خیلی ممنون و متشکرم نکته های خوبی شنیدیم صفحه 138 آیات نورانی سوره مبارکه انعام آیات 82 تا 90 این سوره مبارکه را تلاوت خواهیم کرد اما فردا هجدهم ماه محرم هست هجدهم هر ماه برای همه اهالی خوب سمت خدا بسیار بسیار خاطره انگیز است و دل انگیز از وقتی که طرح فرزندان غدیر در ایام هجدهم ماه ذی الحجه چند سال قبل آاغاز شد اتفاق مبارکی که رقم شد به همت شما و حاج آقای حجت الاسلام ماندگاری خیلی ها اومدند دست به دست هم بدهند که پدرها و مادرها طعم پدر شدن و مادر شدن را ب چشند خیلی ها سالها در انتظار فرزند بودند و خیرین اومدند پای کار و خود مردم عزیز ما و مخاطبان جان و این بشارت را بدهند که از ابتدای سال تا الان در این چهار ماهی که گذشت هفتاد و هفت نوزاد به دنیا آمدند وهشتاد و چند مادر دیگر در انتظار فرزند هستند و انشاء الله به زودی چشمشان به جمال فرزندشان روشن خواهد شد شما هم اگر می خواهید در این کار مهم و خدا پسندانه که به نظرم باقیات صالحات جدی است همراه شوید هم می توانید به کانال ما مراجعه کنید و هم می توانید عدد هجده را به 20000303 پیامک کنید و ساده ترین راه این است که عضو کانال برنامه سمت خدا بشوید عزیزانی که میخواهند عضو شوند عدد 5 را کافی است به 30001515 انشاء الله پیامک کنند عدد هشت را به 30001515 پیامک کنند عضو کانال خواهند شد هم عزیزانمان می توانند ثبت نام کنند همه زوج های ناباروری که درانتظار مساعدت هستند و نحوه دریافت مساعده و وام های قرض الحسنه و کمک ها اونجا با جزئیات ذکر شده انشاالله خداوند ازهمگی تان قبول کند حجت الاسلام ماندگاری: یک پیشنهاد می کنم آقای شریعتی حتی زوج های نابارور بیایند کمک کنند به این قصه که دیگران در مسیر باروری قرار بگیرند طعم فرزند دار شدن حجت الاسلام ماندگاری: ببینم خدا بهشون می دهند یا نمی دهند ما در جمکران گفتیم بیا فرزند نذر امام زمان و نذر سربازی امام زمان کنید یک عده از خانم هایی که دو سه تا چهار تا داشتند اومدند ثبت نام کردند و یک عده خانم هایی که همین مسیر درمان را رفته بودند به نتیجه نرسیده بودند آمدن در این طرح ثبت نام کردند صاحب اولاد شدند. شریعتی: خیلی خوب است این هم اتفاق مبارکی است انشاالله همه اونهایی که در انتظار فرزند هستند انشاالله فرزندانی سالم و صالح خداوند بهشون عنایت بکند تا فردا که انشاء الله با حضور حاج آقای نظافت خدمت تان خواهیم رسید ازتون خداحافظی می کنم آیات را بشنویم خداوند پشت و پناهتان باشد انشاء الله خیلی ازتون ممنون و متشکر ( قرآن کریم صفحه 138 آیات نورانی سوره مبارکه انعام آیات 82 تا 90)