اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1403-01-20-حجت الاسلام تراشیون - پیوندهای مقدس از منظر قرآن کریم

ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام به روی ماه شما بینندگان و شنوندگان و همراهان عزیز برنامه سمت خدا. به برنامه امروز خوش آمدید که دیگر آخرین روزهایی است که این برنامه در ماه مبارک رمضان تقدیم حضور شما می‌شود. تراشیون: عرض ادب و احترام دارم محضر حضرتعالی، بینندگان خوب برنامه، همکاران محترم شما. امیدوارم ان‌شاءالله طاعات و عبادات یکایک همه عزیزان در این ماه پر از خیر و برکت مقبول درگاه الهی باشد. ملایی: خیلی خوشحال هستیم حاج آقای تراشیون. می‌توانیم خدمت شما این دو روز پایانی ماه مبارک رمضان را یک بحث تربیتی قرآن‌پایه و قرآن‌محور به انتخاب شما داشته باشیم.

معرفی برنامه



حجت الاسلام تراشیون: برای بنده هم توفیقی است. بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین. درود می‌فرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار. یکی از محورهایی که در قرآن شاید به صورت جدی به آن پرداخته شده و در سوره‌های مختلف قرآن هم ما می‌بینیم که این موضوع مورد توجه قرار گرفته است، مسئله خانواده است. شما در سوره هل اتی می‌بینید که یک بخشی به عنوان یک سیاست‌گذاری در نظام خانواده آیاتی را داریم که مطرح می‌شود. مثلاً سوره نور را خیلی از بزرگان می‌گویند سوره خانواده است که به موضوع خانواده به صورت جدی پرداخت می‌شود. آیه‌ای در سوره رعد داریم و آیه‌ای را که الآن من می‌خواهم محضر بینندگان خوب‌مان بیان کنم، در روم، آیه بیست و یکم سوره روم هست که به نوعی آن سیاست کلی را در حوزه خانواده می‌بینیم خداوند متعال تعیین فرموده‌اند. در آیه بیست و یکم سوره روم شما می‌بینید که این آیه تقریباً سه بخش عمده را خداوند متعال بیان می‌فرمایند. بخش اول این است که خود نظام خانواده را از نشانه‌ها و آیات الهی بیان می‌کنند. بخش دوم فلسفه شکل‌گیری خانواده بیان می‌شود که آنجا هم به سه نکته آرامش، دوستی و محبت اشاره می‌شود. «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» و بخش پایانی آیه هم ما را به تفکر در نظام خانواده وا می‌دارند که اصلاً این نشانه الهی یک بخشی از بحثی هست که انسان بتواند در آن تفکر بکند که بداند که به نوعی اهمیت شکل‌دهی نظام خانواده چقدر مهم است. حالا روایاتی هم داریم که من اگر بخواهم به چند نکته از روایات اشاره کنیم و ان‌شاءالله این بشود مقدمه‌ای برای ورود به بحث ما، می‌بینید که در روایت، خصوصاً این روایات، تقریباً هم از وجود مبارک نبی مکرم اسلام بیان شده است. اول آن این است که اصلاً تشکیل خانواده را نصفی از دین می‌دانند. یعنی این درجه اهمیت شکل‌دهی نظام خانواده در فرهنگ دینی و اسلامی را حضرت می‌فرمایند نیم دیگر آن را هم با تقوای الهی دین را باید به دست آورد. یا در روایت دیگری داریم که باز در وجود مبارک نبی مکرم اسلام می‌فرمایند اصلاً نصف سعادت در تشکیل خانواده هست. یعنی انسانی که به دنبال سعادت در دنیا و آخرت هست، نباید نسبت به خانواده غافل شود. یا در روایت دیگری داریم که حضرت فرمودند نصف العباده. مثلاً تشکیل خانواده خودش نیمی از عبادت محسوب می‌شود. حالا آن بحثی را که من می‌خواهم امروز تقدیم بینندگان خوب خود بکنم این است که شیطان یک سیاستی را دارد در آن نقش‌آفرینی‌ای که می‌خواهد داشته باشد، این است که حمله می‌کند به آن نهادها و پیوندهای مقدس. یعنی یکی از حرکت‌های که شیطان می‌زند این است. برخی نهادها و پیوندها واقعاً مقدس هستند. مثلاً مثل پیوند بین انسان و خدا. لذا شما می‌دانید که هر چه جلوتر می‌رویم شیطان چشم طمع بیشتری به این دارد. مثلاً الآن ما گاهی اوقات در فرزندان خود می‌بینیم. مثلاً یک نوجوانی در خانه داریم مثلاً نماز خواندن گاهی اوقات برای او خیلی سخت است، دشوار است. گاهی اوقات ما اینها را در مشاوره‌ها هم می‌بینیم. مادر می‌گوید من به زحمت این را صبح بلند می‌کنم برای نماز خواندن. می‌‌گوید گاهی اوقات می‌رود الکی وضو می‌گیرد، الکی هم می‌رود در اتاق خود می‌ایستد نماز می‌خواند. نماز را نمی‌خواهد ولی همان وقت را دارد می‌گذارد. این معلوم است که یک جایی در موضوع تربیت ما باید کار بیشتری کنیم که فرزند ما به واسطه شیطان در این زمینه رکب نخورد یعنی در زمین شیطان بازی نکند. این یک پیوند است که می‌بینیم مورد طمع شیطان است. یکی از پیوندهای مقدس پیوند بین خود فرزندان و والدین است. این هم یکی از پیوندهای مقدس است. چقدر ما در فرهنگ دینی خود احترام به والدین مطرح می‌شود. رابطه بین فرزندان و والدین چقدر عمیق مطرح می‌شود. اما هر چه ما به آخر الزمان داریم نزدیک می‌شویم می‌بینیم که بچه‌ها یک مقداری در این زمینه کوتاهی‌هایشان بیشتر می‌شود. عین یک ماهی لیزی که در کنار پدر و مادر نمی‌توانند بند شوند هی دارند در می‌رود. حرف را گوش نمی‌کنند، نافرمانی می‌کنند. اینها هم یک علت‌هایی دارد که حالا اگر فرصت شود من امروز بخشی از آن را اشاره خواهم کرد. اما موضوع اصلی ما آن بخش سوم است. یکی از پیوندهای مهم و مقدس، پیوند بین زن و شوهر است که اینجا هم شیطان چشم طمع دارد. یعنی انگار همه هم و غم خود را گذاشته است که به این نهاد مقدس که می‌دانید یکی از قدیمی‌ترین اجتماعات الهی و انسانی است که تقدس آن هم خیلی بالا است. یعنی خانواده با خلقت انسان شکل گرفته است. اینجا می‌بینیم شیطان چشم طمع دارد یعنی رابطه بین زن و شوهر را می‌خواهد به هم بریزد. نمی‌دانم حالا این جمله را شاید بینندگان خوب ما شنیده‌اند که علمای اخلاق یک تعبیری دارند. می‌گویند وقتی یک زن و مرد غریبه‌ای در یک اتاقی تنها هستند، نفر سوم کیست؟ شیطان. خب شیطان چکار می‌خواهد بکند؟ می‌خواهد اینها را به همدیگر نزدیک کند. این جمله را هم امروز بینندگان خوب ما از من هدیه داشته باشند و آن این است که زن و شوهر هم وقتی یک جایی تنها هستند نفر سوم شیطان است که اتفاقاً می‌خواهد بین اینها فاصله ایجاد کند، دوری ایجاد کند. حالا همه بحث سر این است که اگر ما بخواهیم در زمین شیطان بازی نکنیم، باید از چه فرمولی در زندگی مشترک استفاده کنیم که بتوانیم ان‌شاءالله غلبه کنیم به آن وسوسه‌های شیطان، به آن اختلاف‌افکنی‌هایی که شیطان می‌خواهد بین زن و شوهر ایجاد کند. قطعاً ما باید روی کلیدواژه زیاد کار کنیم و آن کلیدواژه این است که نظام خانواده را بر اساس فرهنگ دینی شکل بدهیم. وقتی فرهنگ دینی در میدان می‌آید، همه ابعاد خانواده در آن دیده می‌شود. مورد توجه قرار می‌گیرد. که من هم بر آن شدم که به چند نکته‌ای در این زمینه اشاره کنم. یک نکته آن همین نکته‌ای است که در این آیه شریفه است. در آیه بیست و یکم سوره روم یکی از شاخص‌های زندگی موفق را موده بیان می‌کنند. مودة یک نوع محبت است ولی وقتی شما به تفاسیر خصوصاً تفسیر مرحوم علامه طباطبایی مراجعه می‌کنید، تفسیر المیزان، ایشان می‌گویند مودة محبت عملی است. شما به محبت عملی مودة می‌گویید. اتفاقاً یکی از نیازهایی که امروز در زندگی مشترک باید به صورت جدی به آن توجه شود این است که مودة را از آن حدی درونی به مرحله عملی سوق بدهیم. یعنی این نباشد که مثلاً به آقا بگوییم که آقا تو همسر خود را دوست داری؟ می‌گوید: آره. می‌گوییم چطوری؟ می‌گوید خودش باید بفهمد. مثلاً در همین حد. یا نه، می‌دانید من چقدر در قلب خود به این همسرم عشق می‌ورزم. می‌گوید این کافی نیست. این باید بیاید در مرحله عمل حسی شود که قوام پیدا کند. مثلاً یک موقعی من فرزند خود را قلباً خیلی دوست دارم ولی به او ابزار نمی‌کنم. بعد از یک مدتی می‌بینی طلبکار هم می‌شود. آره، اصلاً من را از سر راه آوردید. بریم ببینیم عکس‌های بچگی من کجا است. اصلاً من بچه شما هستم؟ چرا؟ چون ما این را به مرحله عملی نرساندیم. حالا یک بخشی از عملی آن همانطوری است که حضرتعالی اشاره کردید. ابراز کنیم، بیان کنیم. با زبان خود این را بگوییم. دو طرفه هم هست. یعنی این نیست که ما محبت را تصور داشته باشیم. مثلاً فقط باید مرد نسبت به همسرش و زنش ابراز کند یا خانم نسبت به شوهر؟ نه، دو سویه است. یعنی این موده و رحمتی که در این آیه شریف آمده است، فلسفه شکل‌گیری این زندگی مشترک را می‌توانیم در آن هویدا کنیم. ولی یک مرحله مهم‌تر از ابراز این است که محبت را عملی هم نشان بدهیم. من مثالی برای شما بزنم. گاهی اوقات دیده‌اید بچه آدم یک اذیتی می‌کند، آزاری به انسان می‌رساند. بعدش وقتی که معذرت خواهی می‌کند، می‌بینی که پدر و مادر اصلاً این فرزند را در آغوش می‌گیرند. او را می‌بوسند. انگارن ه انگار که آن خطا را کرده است، آن اشتباه را کرده است. این یعنی چه؟ این یک محبت عملی است که به فرزند داریم. ما می‌گوییم دقیقاً در زندگی مشترک هم باید این اتفاق بیفتد. یک موقعی زن یا مرد خطایی کردند، اشتباهی کردند، بعد از کرده خودشان پشیمان شدند، ابزار هم کردند. طرف مقابل واقعاً او را ببخشد نه اینکه پافشاری کند خطا کردی؟ حالا نوبت من هم می‌رسد. حالا بگذار سر پل صراط، حالا بگذار ببین چه بلایی سر تو می‌آورم. اصلاً چرا این کار را کردی؟ شروع می‌کند آن کینه خودش را، روی یک رفتار لجبازانه‌ای به طرف مقابل خود انتقال می‌دهد. طرف مقابل آیا با این نوع رفتاری که از او می‌بیند می‌تواند حس کند که او من را دوست دارد؟ قطعاً نه. این فرمول به نظر من خیلی ساده است. ممکن است اجرای آن یک مقداری دشوار باشد ولی ما به‌گونه‌ای نسبت به همسر خود باید عمل کنیم بر اساس این بخش از این آیه شریفه که طرف مقابل عملاً هم حس کند که ما او را دوست داریم. حالا اجازه بدهید من یک بخشی از مصادیق آن را که در روایات وجود دارد بیان کنم.
ملایی: مصادق دوست داشتن عملی که همان ترجمانی از مودت دارد. در واقع شما می‌فرمایید.
حجت الاسلام تراشیون: بله. ببینیم اینها در روایات چگونه بیان شده است. مثلاً یک نمونه آن خدمت کردن زن و شوهر به یکدیگر است. یعنی ما از خدمت کردن به همدیگر نباید ابائی داشته باشیم که هم در روایات ما می‌بینیم این خدمت زن و مرد به همدیگر را بزرگ شمرده‌اند. یعنی مردی که به همسر خود، به عیال خود خدمتی بکند، گاهی در روایات داریم کفاره گناهان او محسوب می‌شود. گاهی اوقات به او پاداش‌های عظیمی را اعطا می‌کنند. مثلاً در یک روایتی داریم پیامبر گرامی اسلام فرمودند وقتی مرد به همسر خود خدمت می‌کند، ثواب حج و عمره را در نامه عمل او ثبت می‌کنند یا در یک روایتی داریم که وقتی خانم به همسرش خدمت می‌کند، اگر این خدمت هفت روز به صورت متوالی باشد، خداوند هفت در جهنم را به روی او می‌بندد و هشت در بهشت را به روی او می‌گشاید. یعنی شما ببینید برای این خدمت زن و شوهر به همدیگر چقدر ما در نظام روایی خود می‌بینیم معادل‌سازی عبادی شده است.
ملایی: ببخشید استاد خدمت هم چیز عجیب و غریبی نیست. هر کاری که در خانه، در زندگی مشترک من می‌‌توانم برای خانم خود یا برای شوهر خود انجام بدهم همان مصداق خدمت به همسر است. همین کارهایی که الآن داریم می‌کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: بله، همین کارهایی که به صورت طبیعی ما داریم انجام می‌دهیم. ولی می‌دانید یک رنگ و بوی الهی به آن بدهیم. بدون منت باشد. یعنی یک موقعی ممکن است که آقا یک خدمتی به همسر خود می‌کند، سر او منت هم می‌گذارد. یا خانم در خانه یک کاری را انجام می‌دهد سر شوهر منت می‌گذارد. این بی‌منت بودن یک خدمت خالصانه در حق یگدیگر. اما بد نیست من اینجا یک نکته‌ای را اشاره کنم. امروز همان نظام فکری غلط، همان شیطان فکرها، همان شیطان صفت‌ها، می‌بینی این را دارند منکوب می‌کنند. مثلاً به آقا مگر تو نوکر این زن و بچه هستی همه عمر خود را برای اینها صرف می‌کنی یا به خانم مگر تو کلفت این خانه هستی که هی بشوری، بسابی، بگذاری، ببری. این دارد متأسفانه شکل می‌گیرد. یعنی این خدمتی که یک نماد و نمودی از محبت عملی است را ما می‌بینیم که یک نظام فکری غلط، مادی، دارد این را منکوب می‌کند که بعد واقعاً برای یک خانم سخت باشد که به همسر خود خدمت کند، برای یک آقا سخت باشد که به خانم خود خدمت کند. پس یکی از مصادیق این خدمت زن و شوهر به همدیگر است و واقعاً هم اینها را ما باید پررنگ و باافتخار در محیط خانه انجام بدهیم. من یک خواهشی هم از اطرافیان دارم. چون می‌دانید یکی از عوامل آسیب‌رسان به نظام خانواده متأسفانه دیگران هستند. مثلاً یک آقایی که به خانم خود خدمتی می‌کند، مثلاً تو زن‌ذلیل هستی. یعنی او را منکوب می‌کنند که او دیگر دفعه بعد اگر می‌خواهد خدمت به خانم خود بکند این کار را انجام ندهد. یعنی آن پس‌زمینه ذهنی برای او شکل بگیرد که این مثلاً برای مرد‌های زن‌ذلیل است که به زن خود دارند خدمت می‌کنند.
ملایی: یا نکند دوباره یک کسی یک چیزی بگوید، یک تکه‌ای به ما بیندازد.
حجت الاسلام تراشیون: یا خانم همینطور. یک موقعی می‌بینی خانم را، اِه، مثلاً تو با این تحصیلات خود در خانه مثلاً داری کار می‌کنی، جارو می‌کنی؟ مثلاً غذا برای آقای خود درست می‌کنی؟ یعنی شروع به منکوب کردن می‌کنند. ما باید مراقب باشیم. اطرافیان هم خیلی حواس خود را جمع بکنند که با گفتن این جملات به نظام خانواده کمک نمی‌کنند. در اصل دارند به فروپاشی خانواده کمک می‌کنند. یعنی اگر من آمدم به فرزند مثلاً پسر خود که ازدواج کرده است، همسری دارد، طوری برخورد کردم که تو مثلاً اینطوری نباشی که به خانم خود خدمت کنی. خودش باید کارهای خود را انجام بدهد. رو ندهی. یا طرف مقابل همینطور. مثلاً پدر خانم یا مادر خانم به دخترشان می‌گویند تو با اینهمه تحصیلات جلوی شوهر خود سفره می‌گذاری، پهن می‌کنی؟ اینها غلط است. یعنی اینها به نظام خانواده آسیب می‌رسد. اما دوباره سراغ روایات می‌آییم یک نکته دومی را بیان کنیم. یکی از محبت‌های عملی‌ای که ما در روایات هم می‌بینیم به آن تأکید شده است، این است که ارتباط کلامی زن و شوهر با همدیگر هم خوب باشد. یعنی من وقتی می‌خواهم یک نفر را از عمق وجودم دوست بدارم و به او مهر و محبتی داشته باشم، با او بد حرف نمی‌زنم، توهین‌آمیز با او حرف نمی‌زنم، او را تحقیر نمی‌کنم، به او توهین نمی‌کنم. در روایات هم داریم. من دو نمونه آن را عرض کنم. در روایت داریم که وجود مبارک نبی مکرم اسلام می‌فرمایند: یک مرد خوب، مردی است که «النقی طرفین» دو تا پاکی داشته باشد. یکی پاکی نگاه، یکی پاکی کلام داشته باشد. یعنی وقتی با همسر خود گفتگو می‌کند، یک گفتگویی که از سر محبت، دوست داشتن، زیباگویی با همسرش داشته باشد. از آن طرف هم دوباره در روایت داریم. روایت از وجود مبارک امام صادق (ع) است که حضرت به نقل از نبی مکرم اسلام می‌فرمایند که پیامبر فرمودند از بدبختی مرد سه چیز است. یک، کارفرمای ظالم داشته باشد، دو، همسایه بد داشته باشد، سه، همسر بددهان داشته باشد. این از بدبختی مرد محسوب می‌شود. شما ببینید وقتی یک انسانی بدبخت است، این می‌تواند به تقویت نظام خانواده کمک کند؟ نه. و لذا چون آن کلام زیبا و ارتباط کلامی خوب منجر به این می‌شود که حس خوبی در طرف مقابل‌مان ایجاد کنیم، این را باید واقعاً در دکترین ارتباطی‌مان در محیط خانه به عنوان یک اصل قرار بدهیم. در روایت هم داریم. یعنی گاهی اوقات بازخورد این به خود ما هم برمی‌گردد. در روایت داریم زیبا سخن بگویید تا زیبا سخن بشنوید. یعنی اگر خانمی با همسر خود زیبا سخن بگوید، قطعاً از طرف او هم می‌شنود. آقا وقتی با همسر خود زیبا سخن بگوید، حتماً از جانب خانم هم کلمات و جملات زیبایی را می‌تواند دریافت کند. این هم یک نمونه. یعنی یک ارتباط کلامی خوب. البته اگر اجازه بفرمایید من ضمن این موضوع یک نکته مهمی را هم بیان کنم. چون بحث محبت عملی هست این را عرض کنیم که اصلاً راه ورود به قلب همسر گوش او است. یعنی ما تا نتوانیم یک ارتباط کلامی خوبی را بگیریم، نمی‌توانیم قلب طرف مقابل را تسخیر کنیم. من گاهی اوقات با این انگشت خود نشان می‌دهم می‌گویم زن و شوهری که کلام خوبی ندارند، همسرشان پر. یعنی انگار همسرشان را ندارند و لذا روی قدرت کلام باید خیلی کار کنیم و واقعاً هم هنر است. من فقط می‌خواهم یک مصداق را از کلام امیرالمؤمنین اینجا بیان کنم. آقای امیرالمؤمنین می‌فرمایند انسان عاقل کسی است که زبان او در پس عقل او باشد یعنی بیندیشد و بگوید. من به نظرم اگر ما در زندگی‌های خود، قبل از اینکه کلامی را رد و بدل کنیم، فکر کنیم. آیا این کلام که دارم می‌گویم خوب است؟ آیا این حرف خوب است؟ طرف مقابلم را دلخور نکنم، ناراحت نکنم، او را از خودم دلسرد نکنم. باز یک تعبیر زیبایی را وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (ع) دارند که می‌فرمایند: کلام تا در دهان شما است مال شما است. وقتی خارج شد دیگر از اختیار شما خارج است. وقتی من کلامی را بیان می‌کنم، دیگر از اختیار من خارج است. اگر خوب باشد چقدر خوب، اگر بد هم باشد نمی‌توانم آن را برگردانم. میان راه بگویم برگرد؟ به دل طرف مقابل نشنین. مثلاً طرف مقابل نشنود. می‌رود در جای خودش قرار می‌گیرد. برای همین زبان می‌دانید، خدا رحمت بکند، مرحوم حاج آقای مجتهدی یک موقعی می‌فرمودند خداوند متعال دو مثقال گوشت در این دهان ما به نام زبان گذاشته است، این می‌تواند ما را بهشتی کند، می‌تواند جهنمی کند. یعنی کلام انقدر نوک پیکان تندی می‌تواند برای طرف مقابل داشته باشد. می‌تواند هم مایع رحمت و مودت در زندگی مشترک این کلام زیبا باشد. من به نظرم فرصت ماه رمضان در این زمینه یک فرصت خوبی است. یعنی من همیشه می‌گویم ماه مبارک رمضان دو نکته زیبا دارد. یک نکته آن در کنار همه آن زیبایی‌هایی که دارد همین است که در ماه مبارک رمضان ارتباط انسان با قرآن بیشتر می‌شود. یعنی انسان با پاک‌ترین، فصیح‌ترین و زیباترین کلام دارد خودش را مرتبط می‌کند. این می‌تواند برای انسان پندآموز و نقش الگویی داشته باشد. نکته دوم این است که مراقبت‌های ما در ماه مبارک رمضان بیشتر می‌شود. یعنی خیلی تلاش می‌کنیم که هر حرفی را نزنیم، هر حرفی را نشنویم، هر رفتاری نداشته باشیم. این تمرین‌ها می‌تواند کمک کند که ما را به نوعی بیمه کند در یازده ماه آینده‌ای که پیش رو داریم. لذا تلاش خود را در این ماه بر این قرار بدهیم که این ارتباط کلامی تبدیل شود به یک فن، به یک مهارت که در پایان ماه مبارک رمضان این نباشد که بگوییم ما چه بهره‌ای از این ماه بردیم. یکی از بهره‌های آن همین باشد. لذا من در این ماه تمرینی را کردم که بتوانم یک ارتباط کلامی زیبا و خوبی را با همسر خود بیان کنم.
ملایی: بسیار خب. این نکاتی که می‌فرمایید خیلی خوب است و امیدوارم به قول خود شما ماه مبارک رمضان را من یک قدری بدانم، منِ بانو یا کس دیگر، از این فرصت برای تحکیم روابط عاشقانه خانواده و مشترک‌مان استفاده کنیم. حدود یک دقیقه فرصت داریم اگر نکته‌ای فکر می‌کنید که خوب است الآن گفته شود وگرنه می‌توانید فردا بفرمایید.
حجت الاسلام تراشیون: حالا من به این نکته با این مقدماتی که گفتم اشاره کنم. یکی از راه‌های اثبات محبت عملی این است که از همدیگر هم راحت بگذریم یعنی خیلی خطاهای همدیگر را هی در ذهن خود مرور نکنیم و در صحنه و کف زندگی بیاوریم و بخواهیم آنها را به عنوان یک معیار قرار بدهیم. در زندگی قطعاً باید گذشت وجود داشته باشد که ان‌شاءالله در برنامه بعدی من بیشتر درباره آن مطالبی را تقدیم خواهم کرد.
ملایی: ان‌شاءالله. خیلی ممنون و متشکرم.
تلاوت صفحه 32 قرآن کریم آیات 203 تا 210 سوره مبارکه بقره
وَ اذْكُرُوا اللَّهَ في‏ أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ في‏ يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (203)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما في‏ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ (204)
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ (205)
وَ إِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ (206)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (207)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ (208)
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (209)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ في‏ ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (210)

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها