حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمة الله. سپاسگزارم. عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همهی عزیزان خودم. ما شبهایی که سمت خدا داریم، تقریباً نمیخوابیم، خیلی کم -شاید یکی دو ساعت- میخوابیم ولی دیشب من همزمان اخبار غزه را دیروقت پیگیری میکردیم، جداً می گفتم آنهایی که امشب میخوابند چطور میخوابند، در حالیکه این مردم در سنگینترین آتش دشمن هستند. امیدواریم همانطور که جنابعالی دعا فرمودید، پیروزی را نصیب این مردم مظلوم بفرماید و شر صهیونیستها و امریکاییها را به خودشان برگرداند. شریعتی: انشاءالله و ملتهای آزادهی جهان را انشاءالله که خدا بیدار کند. همانطور که الان در جای جای جهان شادیم که فریاد مظلومیت مردم غزه و فلسطین را فریاد میزنند و امیدوارم به زودی زود این قائله با نصرت و پیروزی جبههی مقاومت ختم شود. انشاءالله. حجت الاسلام حسینی قمی: امروز یک تصویری امروز از صفحهی اول یکی از روزنامهها دیدم که واقعاً جیگرسوز است. همهی تصاویر این روزها، پدری که 4 فرزندش را بهدوش گرفته بود، یک دختربچه روی دوشش بود شریعتی: چقدر تلخ و سخت حجت الاسلام حسینی قمی: دو بچه دستانشان به گردن این بچه آویزان کرده بودند. یک طفل شیرخوار دستش بود و یکی هم دستش را گرفته بود -5 بچه بودند- و از میان بمبارانها و آتش عبور میداد. گفتنش آسان است. شریعتی: نه آبی، نه برقی، نه امدادی، نه بیمارستانی. خیلی سخت است. حجت الاسلام حسینی قمی: انشاءالله هرچه زودتر فرجی برایشان برسد. شریعتی: انشاءالله. من خدمت شما تسلیت هم بگویم. بهواسطهی مصیبتی که وارد شد. حاج آقا حسینی برادر همسرشان را از دست دادند. این ضایعه را خدمت ایشان و خانوادهی محترم حضرت آیت الله استادی و بیت مکرم و معززشان تسلیت عرض میکنم. انشاءالله مهمان سفرهی سیدالشهدا باشند. خدمت شما هستیم و بحثتان را شروع میکنیم. حجت الاسلام حسینی قمی: بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای شریعتی عرض کنم که ادامهی بحث هفتهی گذشته را داریم. من این تعبیری که می گویم بدون مبالغه است. شاید پیامها در هفتهی گذشته بیسابقه بود. شریعتی: بحث اخلاق در خانه و خانواده را داشتیم. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. واقعاً یا کم سابقه یا بیسابقه بود. این همه پیام من ساعتها با افتخار مینشینم، مطالعه میکنم، تکتک پیامها را دسته بندی میکنم و انشاءالله در ذیل مباحث پاسخ میدهیم. البته این به این معنا نیست که عزیزانی که فرمودند ما تماس بگیریم، میدانیند امکان تماس با این همه پیام نیست ولی عزیزان یقین داشته باشند ما پاسخ پیامها را در ذیل بحثهایمان مطرح خواهیم کرد. خیلیها استقبال کرده بودند. پیشنهاد ادامهی بحث را داده بودند. من اگر بخواهم دستهبندی کنم به دو دسته یا حداقل دو دسته پیامها را دستهبندی میکنم. پیامهای زیادی نوشته بودند ما این همه آیات و روایات زیادی نوشته بودند که ما آیات و روایاتی که در مورد عفو و گذشت بود را عملی کردیم. خیلی خوشحال شدم الحمدلله. یک عزیزی را دیدم می گفت من یک اختلاف 900 میلیون تومانی با کسی داشتم. این آیات عفو و گذشت و روایات و سیرهی اهل بیتی که گفتید من گذشتم. شریعتی: آفرین، آفرین! حجت الاسلام حسینی قمی: این تازه عزیزانی هستند که به ما پیام میدهند، ما میبینیم ولی خیلیها را هم نمیبینیم. خوشحالیم الحمدالله این تأثیر دارد. یک پیام جالبی میان همهی پیامها بود. بعضی پیامها یک جذابتی دارد. کسی نوشته بود اگر مردم -خواهش میکنم خانوادهها عنایت کنند، این عزیزی که این پیام را داده، شریک زندگی خود را از دست داده بود- از زندگی کسانی که شریک زندگی خود را از دست دادند خبر داشتند، قدر همدیگر را میدانستند. خیلی پیام عاطفی خیلی جالبی است. شریعتی: خودش درد کشیده است. حجت الاسلام حسینی قمی: خواهش میکنم عزیزان بهرحال این دنیا است. یا آقا زودتر میرود، یا خانم زودتر میرود. آنوقت باید بنشینند حسرت بخورند، غصه بخورند، کاش ما زندگی را تلخ نکرده بودیم. کاش این سالهایی که با هم بودیم انقدر دعوا در زندگی ما نبود. کاش گذشت بود. باور کنید دو روز دنیا ارزش این را ندارد که ما نصف زمان و وقتمان را به دعوا بگذرانیم، به اختلاف بگذرانیم، به قهر بگذرانیم. خیلی برای من جالب بود درک این پیام که اگر مردم از زندگی آنهایی که شریک زندگی خود را از دست دادند، الان بروید سر بزنید. آن اقایانی که خانمشان را از دست دادند، آن خانمهایی که شوهرهایشان را از دست دادند، اگر بدانید زندگی آنها چیست، آنوقت دیگر قدر همدیگر را میدانید. خیلی برای من جالب بود. امیدواریم ابلاغ این پیامها تأثیرگذار باشد. واقعیتی است. واقعاً همینطور است. شریعتی: اصلاً دنیا ارزش این حرفها را ندارد. حجت الاسلام حسینی قمی: آن روزهایی که این آقا تنها مینشیند و سالیان سال به در نگاه میکند، در خانه تنها نشسته است، شریک زندگی خود را از دست داده است، آنوقت از دعواهایی که کرده غصه میخورد. یا خانمی که شورهش که از دست میدهدف از آن دعواها و سالهای قهر و تلخی غصه میخورد. این پیام جالب بود. یک پیام دیگر هم بود. برای اینکه عزیزان بدانند ما همهی پیامها را میخوانیم. یک کسی نوشته بود من این پیام را میدهم که ببینم اقای حسینی میگویند من همهی پیامها را میخوانم، میخوانند یا نه. این هم نشانهی اینکه ما خواندیم. یک پیام جالب دیگر هم بود. یک عزیزی نوشته بود که حاج آقای فرحزار را بیاورید با یک صلوات از دست آقای حسنی ما را نجات دهید. شریعتی: اللهم صل علی محمّد و آل محمّد حجت الاسلام حسینی قمی: اللهم صل علی محمّد و آل محمّد. ما که مدام از عفو و گذشت و رحمت گفتیم. از نظر خشم الهی شریعتی: یک مقدار پیاز داغ آن را زیاد کرده بود. حجت الاسلام حسینی قمی: بله حاج آقای فرحزاد هم میآیند به تعبیر ایشان با آیات و روایات و صلوات همهی عزیزان را نجات میدهند. شریعتی: ایشان همیشه میگفتند قدیمیها که دعوا میکردند، ناگهان یک کسی آن وسط میگفت یک صلوات بفرستید. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. تمام میشد. شریعتی: بله قائله ختم میشد. حجت الاسلام حسینی قمی: جناب اقای شریعتی، یک دسته دیگر از پیامها، پیامهای بسیار بسیار تأثرانگیزی بود. من خوبیهایش را گفتم، این طرفش را هم باید عرض کنم. آقای شریعتی، واقعاً کسی که مینشیند ساعتها این پیامها را میخواند، واقعاً آدم گرفتار افسردگی میشود. یعنی من یقین دارم اگر همینطوری ادامه بدهیم و همینطور بنا باشد پیام بیاید، واقعاً در روحیهی ما اثر میگذارد. خیلی تکاندهنده بود. خیلی کوبنده بود. خیلی من متأثر شدم. واقعاً متأثر شدم. به حدی که گفتم که کاش ما این بحث را اصلاً شروع نکرده بودیم. یک چیزهایی می نویسند، در زندگیها، سختیهایی، تلخیهایی، بداخلاقیهایی، تندیهایی، نمیخواهم بخوانم، واقعاً نمیخوانم. چون واقعاً عزیزان متأثر میشوند. شریعتی: یک وقتی شما با یک نفر همسفر هستید و باید سفر بروید، به شما سخت هم میگذرد. حال چند روز را تحمل میکنید. صحبت زندگی است. حجت الاسلام حسینی قمی: من فهرست کردم که چند مورد را خدمت شما بگویم. مثلاً اجمالی در میان صدها پیام باشد. مثلاً نوشته شریک زندگی من به من تهمت میزند یا بدزبان است. به پدر و مادر من فحش میدهد. تحقیر میکند. دروغ میگوید. بداخلاق است. پیامها را اینجا نوشتم ولی بعضیها را علامت گذاشتم که نخوانم -در رسانه نخوانم- یا خانمهایی که از آقایان شکایت دارند که نفقه نمیدهند. تندی میکنند، تلخی میکنند، دروغ میگویند. هم آقایان شکایت داشتند، هم خانمها شکایت داشتند. عرض کردم، اصلاً نمیشود. من نمیخواهم کام عزیزان تلخ شود ولی اجمالاً این نشان میدهد که این بحث، یک بحث ضروری دائمی به گمان من در رسانه در سمت خدا همیشه ما باید به یک بهانههایی این بحث را داشته باشیم. بهرحال یک تسکین آلام است. قطعاً اثرگذار است. من اینجا غریب 13، 14 مورد نوشتم ولی نخواندم. مصلحت نمیدانم بخوانم. ما گفتیم با 5 راهکار میتوانیم زندگی را بهخوبی ادامه دهیم. عرض کردیم توافق فکری انتظار نداشته باشید. اثلاً توقع نداشته باشید که زن و مرد با هم اختلاف نداشته باشند. چون احساساتشان، عواطفشان، تمایلاتشان متفاوت است. اینها هستف اخلاف هست ولی 5 راهکار در برابر این مشکلات دادیم. اولین راه، گذشت بود که مفصل آیات و روایات آن را خواندیم. اجازه دهید من مطلب دومی که میخواهم اشاره کنم، جناب آقای شریعیت، خیلی پیام دیدم، شاید درصد بالای اولین قسمتی که بیش از همه در این موضوع پیام بود، اینکه به گمانم باید به این نکته اشاره کنم، جناب آقای شریعتی باور بفرمایید -این را همه قبول دارند- بیشتر مشکلات زندگیها، زن و شوهرها، بهخاطر سردی در روابط جنسی خودشان است. حال میدانید رسانه است، بهرحال رسانه محدودیتهایی دارد. ما مخاطبین فراوانی داریم. نمی توانیم زیاد در این زمینه باز صحبت کنیم. ولی اجمالاً آن مقداری که میشود آیه خواند، میشود حدیث خواند، من اشاره میکنم. جناب آقای شریعتی باور بفرمایید آدم حالا متوجه میشود چرا اینقدر در روایات ما به آقا، به خانم تأکید شده است، راجع به آراستگی، راجه به نظافت، راجع به عطر، راجع به آماده بودن، اینکه آقا از خانمش غفلت نکند، خانم از شوهرش غفلت نکند، کاری نکند که مردش نیازهای جنسی شریعتی: گرمی روابط را جای دیگر ارضا کند. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. خدایی نکرده جای دیگر برود. من همینجا خواهش میکنم، واقعاً آدم دلش میسوزد، یک بحثی را می خواستم آخر بگویم، همین اول بگویم. خواهش میکنم، استدعا میکنم، آقای محترم، با خانم خود اختلاف دارید، نگذارید طول بکشد. خانم محترم نگذار طول بکشد. خانمها میدانند من چه میگویم. آنهایی که پیام دادند خودشان میدانند من چه میگویم. اینها چه گلایهای دارند. من سربسته عرض میکنم .خانم محترم شما وقتی با شوهرتان دو ما هقهر میکنید. سه ماه قهر میکنید. فکر نمیکنید این آقا -یک جوان یا غیرجوان، فرقی نمیکند- در این دو ماه، سه ماه، نیازهای جنسی و عاطفی او کجا باید تأمین شود؟ شما که قهر کردید. قهر یک روز، یک ساعت، دو ساعت. شما سه ماه با شوهرت قهر کردید. آقای محترم شما سه ماه با خانمت قهر کردیم. کجا باید نیازهای جنسی تأمین شود. در این دنیایی که امروز ما داریم میبینیم. با بیست سال پیش فرق دارد. با پنجاه سال پیش فرق دارد. انواع و اقسام آدمها سر راه مردم نشستهاند که آنها را به انجراف بکشانند. شمایی که انقدر از سردی شوهرت یا خانمت گلایه دارید، فکر نمیکنید شما که سه ماه رهایش کردید، کجا باید برود. من تجربه دارم آقای شریعتی. یادم است در یک موردی، من کمتر مشاوره دارم ولی یک موردی ورود کردم، با یک آقاییی مفصل صحبت کردم، چندین جلسه صحبت کردم حاضر شد که به زندگی برگردد ولی متأسفانه طول کشیده بود (اختلافشان طول کشیده بود) جلسهی آخر گفت باشد و بعد از این همه جلسه و صحبتهای شما و خواهش و تمنای شما و به احترام شما چشم، من به زندگی برمیگردم، همسر جوانی هم داشت. گفتم خدا پدرت را بیامرزد. خدا را شکر ما این همه زحمت کشیدیم. گفت فقط یک اما دارد. گفتم امای آن دیگر چیست؟ گفت من 6 ماه از این خانم جدا بودم. من در این 6 ماه کجا باید میرفتم؟ 6 ماه باید چکار میکردم؟ نیازهای جنسی و عاطفی خود را باید کجا تأمین میکردم؟ من صادقانه به شما بگویم، با یک خانمی ارتباط دارم. ازدواج موقت دیگری داشتم. اگر میخواهید برگردم، خانمم باید با این خانم کنار بیاید. نمیتوانم بعد از 6 ماه او را کنار بگذارم. آیا میشود این را به خانم گفت؟ شریعتی: زدید کجا را خراب کردید؟ حجت الاسلام حسینی قمی: اینکه اسلام انقدر تأکید میکند -خواهش میکنم عزیزان عنایت کنید- قهر را طول ندهید. حدیث آن صفحهی آخر تحول العقول است. بارها خواندیم. امام صادق -آقایان خانمها باور کنید این حرفها اگر در کتاب یک مشاور یا کتاب یک غربی ببینید، میگویید بهبه عجب حرفهایی میزنند، این حرف امام صادق در 1400 سال پیش است، پایههای علمی و روانشناسی دارد- فرمودند، دو مسلمان وقتی با هم قهر میکنند و این قهر را طول میدهند، انا العنهما و ابرعوا منهما شریعتی: هر دوی آنها حجت الاسلام حسینی قمی: هر دوی آنها -زن و شوهر- را لعنت کند. من از هر دو اعلام برائت میکنم. امام صادق فرمودند. آن کسی که محضر آقا بود ناراحت شد گفت یعنی چه؟ بالاخره یکی از آنها مقصر است. در هر اختلافی یک نفر مقصر است. یا خانم یا آقا مقصر است. بین دو رفیق یکی مقصر است. بین دو برادر یکی مقصر است. شما چرا میگویید من هر دو را لعنت میکنم؟ بگویید من ظالم را لعنت میکنم، چرا مظلوم؟ عین روایت است. فرمود ما بال المظلوم. چرا مظلوم قدم برنمیدارد؟ بگوید انا الظالم. بگوید من ظالم هستم، مقصر من هستم. شریعتی: ولی قهر طول نکشد. حجت الاسلام حسینی قمی: تمامش کند. حضرت فرمود خدا که میداند ظالم کیست. خدا که میداند مشلوم کیست. خدا جای حق نشسته است. خدا خودش میداند. شما طولش ندهید. چرا طولدادن بد است؟ یکی از آسیبهایش همین است. چقدر پیامهای خانمها فراوان بود. عرض کردم درجهی اول پیامها و گلایهی خانمها از این بود که شوهر ما یک ارتباط دیگری برقرار کرده است. شریعتی: حاج آقا خیلی سال پیش که من مکه مشرف بودم، در محضر آیت الله حاج آقای طباطبائی بودیم، آقای سید مهدی طباطبائی خدا رحمتشان کند. ایشان خیلی مشاوره میدادند و وساطت میکردند. ایشان میفتند عمدهی روابط که در خانوادهها روابط بهم میریزدف بهخاطر سردی بین روابط زوجین است. خیلیها رویشان نمیشود مطرح کنند. حجت الاسلام حسینی قمی: آدم چه بگوید؟ عرض کردم آدم تازه میفهمد که چرا انقدر اسلام میگید که زن آراسته باشد. الان من یک سوال دارم. خانم جواب دهند. آقاین هم جواب دهند. یک طرفه نمیگویم. جناب آقای شریعتی، انصافاً من سوال میکنم، الان مردهای ما، زنهای مای در زندگی به آراستگی بیرون خانه بیشتر توجه دارند یا درون خانه؟ شریعتی: بیرون حجت الاسلام حسینی قمی: شما ببینید یک خانم میخواهد مهمانی برود چکار میکند. آنوقت در خانه برای شوهرش چه؟ یا آقا. فرقی نمیند. یک آقا یک وقتی میخواهد از خانه بیرون برود، لباسش را مرتب میکند، عطر میزند، موهایش را مرتب میکند، در آینه خودش را میبیند. رسول خدا قبل از اینکه خودشان را مرتب کنند از خانه بیرون نمیرفتند، خودشان را در آینه میدیدند. اگر نبود یک آبی، نقش در آب میدیدند. برای دوستانشان، بالاتر برای همسر است، برای شریک زندگی است. اگر ما با رعایتنکردن مسئله یا همین قهری که متأسفانه آن را طولانی میکنیم. آقای محترم، بترس. وقتی شما دو ماه، سه ماه، شش ماه رابطهی خودت را با همسرت قطع کردی -مخصوصاً همسر جوان- پناه بر خدا، ایمان خیلی قوی میخواهد. آنوقت پیام میدهید گلایه میکنید. مخصوصاً امروز با این فضای مجازی، وحشتناک است. شما هر فسادی را بخواهید در این فضای مجازی هست. آنوقت شما 6 ماه قهر میکنیدف خودت هم به خودت نمیرسی. عرض کردم یک سوال است. البته اشتباه نشود، خانمها پیام ندهند، جلو جلو من خودم توضیح دهم. قبول داریم. قبول دارم بعضی از مردها هستند، تعبیر رسول خدا است، لعن الله زواق. زواق را بخواهم ترجمه کنم، حدیث رسول خداست، یعنی هرزه. قبول دارم بعضی از مردها هرزه هستند. یعنی خانم پیام میدهد که من هرچه شما میگویید من انجام دادم. بهترین آرایش و بهترین و اراستگی و تهیع و آمادگی ولی این هرزه است. قبول دارم ولی آیا میشود بگوییم همهی مردها هرزه هستند. صد درصد مردها هرزه هستند. یک عده هستند قبول دارم ولی غالب آن این نیست. ما کوتاهی کردیم. من چند روایت بخوانم. عرض کردم، تازه متوجه میشود چرا انقدر در روایات اصرار دارند که به خودتان برسید. من خیلی سریع چند حدیث بخوانم. حدیث اول در کافی مرحوم کلینی شریعتی: و تمام این نکتهها دوطرفه است. یعنی سنگینی آن به یک سمت است. حجت الاسلام حسینی قمی: اصلا. خانم میگوییم، آقا هم میگوییم. کان رسول الله -امام صادق (ع) فرمودند- سبک پیامبر این بود. جناب آقای شریعتی خواهش میکنم حدیث را اصلاً معنا کرد، میشود فهمید؟ يُنفِقُ في الطِّيبِ أكثَرَ مِمّا يُنفِقُ في الطَّعامِ. هزینهی عطر و گلاب پیامبر بیشتر از هزینهی خوارک ایشان بود. اصلا ً میشود این را فهمید. الان در یک خانه سبد خانواده بهاصطلاح عطر و آرایش و زینت چقدر در سبد خانواده هست؟ شریعتی: چه جایی دارد؟ حجت الاسلام حسینی قمی: آنوقت برای غذا چقدر است؟ حدیث پیامبر است. اگر کسی قبول ندارد بگوید من معاذ الله حدیث قبول ندارم. خرج پیامبر برای عطر ایشان، از خرج خورد و خوراکشان بیشتر بود. حدیث دوم؛ از رسول خدا باز هم در کافی مرحوم کلینی. نفقة الدرهم، یک درهم برای آرایش کسی هزینه کند، یک آقایی، یک خانمی، یک زن، یک شوهر، اشتباه نشود، منظور ما آن آرایش داخل خانه است نه آرایش بیرون خانم که متأسفانه ما آرایش بیرون را داریم که نابدی باشه. عطر بیرون را متأسفانه داریم ولی نباید باشد. در خانه نیست. فرمود نفقة الدرهم یک درهم در آرایش و آراستگی خودش هزینه کند افضل من درهم فی سبیل الله این بهتر از این است که در راه خدا پول دهد. همهی کار خیر که صدقه و خیرات و مسجدسازی نیست. شما به خودت برس، به خانهی خودت برس. حدیث سوم باز هم ار کافی مرحوم کلینی؛ یک زنی نزد رسول خدا آمد سوال کرد ما حق زوج علی المرأه. مرد چه حقی به گردن خانمش دارد؟ عکسش را هم میخوانم، عجله نکنید. حضرت فرمود 1؛ أن تطيب بأطيب طيبها شریعتی: معطر باشد حجت الاسلام حسینی قمی: بهترین عطر را استفاده کند. تلبس احسن سیابها شریعتی: بهترین لباس را بپوشد حجت الاسلام حسینی قمی: تلبس أحسن ثيابه. بهترین زینت را و تعرض نفسها علیه غدوة و عشیة یک کاری کند مرد ببیند که این خانم شب و روز. از این تعبیرها وحشت نکنید، عرض کردم من حواسم به رسانهبودن و همهی اینها هست ولی ضرورت این بحث هم اگر نبود همینقدر هم نمیگفتم. نگویید این حرفها یعنی چه. یعنی همین. اگر کسی قبول ندارد من پیامها را بدهم بخواند. عمدهی گلایه سر همین است. شریعتی: اینها مهارتهای خوب زندگی کردن است که ما متأسفانه دنبال آن نمیرویم. حجت الاسلام حسینی قمی: الان شنیدید که میگویند -انشاءالله اینطور نباشد- بعضیها وقتی خانمشان مهمانی میرود و برمیگردد منتظر است، میگوید بیاید بعد از مهمانی من یک نگاهی به او کنم. بهبه چه لباسی پوشیده است. در خانه که ما ندیدیم. عکس آن هم هست. خانم ها هم میگویند. خانمها هم از آقایان خود گلایه دارند. میگویند وقتی می خواهی بیرون بروی بهترین لباس و بهترین عطر و حواست به همه چیز هست ولی در خانه نیست. جالب است خود رسول خدا -ابن ابی الحدید نقل میکند- قال رسول الله ببعض دیدند یکی از همسرانشان مرتب نیست، این چه چهرهای است که درست کردی؟ مالی اراک شعفذا مرهاع سلناع، سه واژهی تقریبا ًپیچیده است. فرمودند این چه قیافهای است؟ شعفذا، چرا موهایت بهم ریخته است؟ مرها، چرا سورمه نکشیدی؟ سلنا، چرا خزاب نکردی؟ رسول خدا اعتراض میکرد. با در یک روایت دیگری در کافی مرحوم کلینی است. رسول خدا یک آقایی را دید. عکسش را بگوییم که گلایه نکنند. ابصری رسول الله رجل شعث شَعِثاً شَعْرُ رَأْسِهِ، وَسِخَةً ثِيَابُهُ، سَيِّئَةً حَالُه. شریعتی: داغان حجت الاسلام حسینی قمی: سیئة حاله به تعبیر شما داغان بود. موی سرش بهم ریخته بود، لباسها کثیف بود. حضرت بدشان آمد. گفتند این چیست؟ مِنَ الدِّينِ الْمُتْعَةُ، وَ إِظْهَارُ النِّعْمَة، نشانهی دینداری این است که آدم از نعمتها استفاده کند. نشان دهد، اظهار کند. من نمیخواهم اسم بیاورم ولی باور بفرمایید چند شب پیش برای نماز به مسجد رفته بودم، یک آقایی جلوی من ایستاده بود. باور میفرمایید من اصلاً نمازم را می خواستم فرادی کنم و برم. از بس این آقا همین تعبیر رسول خدا بود. موها بهم ریخته، لباس کثیف شریعتی: شلخته حجت الاسلام حسینی قمی: سیئة حال. منکه سه دقیقه سر نماز پشت او ایستادم. سه رکعت نماز مغرب را خواستم بخوانم. به جان خودم خواستم فرادی بخوانم. گفتم بیچاره زن این آقا چطور میخواهد با او زندگی کند. آقا شما زن دارید -چون یک بچه همراهش بود- زن تو چطور تو را تحمل میکند؟ این چه تیپی است که درست کردی؟ به نظرم 6 ماه بود اصلاح نرفته بود. خیلی بد است. یعنی الان واقعاً خرج اصلاح زیاد است، شما نمی توانید یک قیچی بزنید در خانه اصلاح را انجام دهید. یک ماشین بخرید خانم شما در خانه اصلاح کند. الان پیام میدهند پول نداریم. شریعتی: غالباً مشکل آنجا نیست. حجت الاسلام حسینی قمی: یک حمام نمی توانید بروید. درآمد ندارید؟ الان پیام میدهند حاج آقا پول نداریم حمام برویم. می شود یک همچین حرفی بزنیم؟ به جا ن خودم می خواستم نمازم را فرادی بخوانم. ما که در خانمها نیستیم، در آقایان هستیم. حضرت بدش آمد. من الدین، دینداری است. اقای محترم، خانم محترم، باز تکرار میکنم، باز پیام ندهید، پیام بدهید ولی به این جمله اعتراض نکندی. رسول خدا فرمود لعن الله لعن رسول الله الذواق. قبول دارم بعضی از مردها هرزه هستند ولی همه چیز هم را به همه برنگردانید. 5 درصد هرزهاند. بگویید 10 درصد هرزهاند، 90 درصد در خانهها ما کوتاهی کردیم، خانم کوتاهی کرده است، آقا کوتاهی کرده است. روابط زناشویی سرد است. شما چرا جاذبه ندارید که مرد خودتان را نگه دارید؟ یک روایت دیگر بخوانم. باز هم از امام صادق (ع)، فرمودند لاغنی بالزوجه الثلاثه اشیاءه. من باید حتماً این سه چیز را داشته باشد. به مناسبت یکی را میخوانم، بقیه را جای خودش میخوانم. فرمود، َ اسْتِعْمَالُهُ اسْتِمَالَةَ قَلْبِهَا بِالْهَيْئَةِ الْحَسَنَةِ فِي عَيْنِهَا. الله اکبر جناب شریعتی باور کنید صادقانه عرض میکنم. ببینید چه جزئیاتی در زندگیها را 1400 سال پیش رسول خدا در آن فضای جاهلیت بیان کردند، آنوقت امروز اگر یک کسی این بگوید این برای یک روانشناس غربی است، عجب حواسشان به چیزهای مهمی بود. رسول خدا فرمود حقی که مرد باید ادا بکند و زن به ضمهاش دارد در چشم و در قلب زنش با آراستگی تصرف کند. تصرف در قلب او. استعماله استمالة قلبها. میخواهی قلب زنت را بهدست بیاوری بِالْهَيْئَةِ الْحَسَنَةِ فِي عَيْنِهَ. قشنگ باش، جذاب باش شریعتی: به چشمش بیا حجت الاسلام حسینی قمی: به چشم بیا. البته خانمها پیام هم زیاد دادند که بدانند. ما ان هفته نگفتیم که بعضی از آقایان مثلاً ظرافتهای خانه را متوجه نیستند. خانم صبح تا بعداز ظهر نشست، پرده را با دکور تابلو و تابلو را با کجا ست کرده است ولی آقا به خانه میآید و حواسش نیست. نوشتند چطور این مردها که این چیزها را نمیفهمند وقتی بیرون میروند چشمشان جاهای دیگر را میبیند؟ خوب میبینند. واقعاً ببینید آقای محترم شما یک کاری کنید تصرف قلب همسرت، چشمش را سیر کن، قلبش را سیر کن، از محبت تو سیراب شود. چرا اینقدر به ما گفتند؟ این بحث من نیست. هزار بار این را خواندند، همه هم شنیدیم. قول الرجل للمرأة احبک. شریعتی: اینکه به او بگوید دوستت دارم. حجت الاسلام حسینی قمی: بگوید دوستت دارم. از گفتن دوستت دارم به همسرش، به فرزندش ابا دارد. لا یذهب من قلبها. الان هر چه آدم بگوید، بالاخره رسانه است، همه مدل مخاطب دارد و یک ایرادی پیدا میکند ولی باور بفرمایید غربیها، نقاط ضعف در زندگی زیاد دارند، نقاط قوت هم دارند. یکی از نقاط قوتشان این است که اهل هدیه هستند. به خانهی همدیگر میروند، بهم سر میزنند. من یک مثالی بزنم، بین اروپاییها معروف است. الان ما، خانم بندهی خدا دو ساعت، سه ساعت، چهار ساعت غذا درست میکند، در یک مهمانی دیدید، مینشینند ده دقیقه غذا را می خورند، سفره را جمع میکنند بلند میشوند میروند. دقیقاً عکس آن غربیها این کار را میکنند. یک اقا و خانم اگر یک شب رستوران میروند، غذایی که غذای رستورا است، آمادگی ندارد، ده دقیقه غذا درست میشودف سه ساعت چهار ساعت مینشینند با هم میخورند. شریعتی: حرف میزنند. حجت الاسلام حسینی قمی: حرف میزنند، اظهار علاقه میکنند. شریعتی: یعنی غذا بهانه میشود. حجت الاسلام حسینی قمی: غذا بهانه است. هدیه میبرد. گل میبرد. دهها روایت داریم. چرا ما این کارها را نکنیم؟ یک کاری کنیم در قلب همسرمان تصرف کنیم. در قبل شریک زندگی خودمان شریعتی: خیلی از ما هنوز بلد نیستیم چطور با هم حرف بزنیم. حجت الاسلام حسینی قمی: حرف بزنیم. متأسفانه. یک روایتی هم در کشف الغمه محقق اربلی هست. الله اکبر! ببینید اینها اصول دینی ما است. رسول خدا وقتی به مقداد برای خریدن جهیزیهی حضرت زهرا سلام الله علیها پول دادند، فرمودند با این پول برو جهیزینه بخر. معروف است. 500 درهم دادند. فرمودند ابتع ما هذا تجهز به فاطمه و اکثر لها من الطیب. اکثر لها. خیلی برایش عطر و گلاب بخر. عرض کردم الان آن آرایش و زیبایی و عطری که حرام است، خانم بیرون داشته باشد، الان بیرون آباد است، هر چه بخواهی ولی به شوهر بیچارهاش که میرسد. عکسش هم همین است. آقای محترم بهترین ادکلن و بهترین لباس و بهترین آرایش برای بیرون است، زن بیچاره هیچی. این یک مطلب. یک مطلب دیگری که من قبل از اینکه ادامه دهم چچون من به کثرت پیامها نگاه میکنم. باور کنید دستهبندی میکنم. مثلاً یک بخشی پیام 60 درصد آمده است، 70 درصد آمد هاست ،10 درصد آمده است. شریعتی: درد برای کجاست حجت الاسلام حسینی قمی: یکی از نکاتی که خیلی مهم است و من تقاضا میکنم این است کهخواهش میکنم تحقیق قبل از ازدواج را جدی بگیرید. بسیاری از این دختران جوانی که الان پیام دادند. پسران جوانی که پیام دادند. پیداست قبل از ازدواج هیچ تحقیقی نکرده است. هرچه میخواهید یک ماه، دو ماه، سه ماه، به وسواس نرسد، شش ماه، آقای محترم، خانم مخترم، تو رو خدا وقتی برای پسرت، برای دخترت خواستگار میآید یا شما به خواستگاری میروید، تحقیق کنید. هم در صفات ظاهری، هم در صفات باطنی. هم صفات ظاهر هم صفات باطن. به خواستگاری رفتید، صفات ظاهر را ببینید، صفات باطن را هم ببینید. خواهش میکنم تو رو به خدا، این دین نیست اگر شما اینطور باور کردید اشتباه میکنید. اگر ماها گفتیم اشتباه به شما گفتیم. بارها عرض کردم جای استخاره نیست. چقدر در ازدواجها میگویند حاج آقا استخاره کردیم. نگفتم به شما یک وقت مشهد از منبر آمدم، به عجله میخواستم بروم یک خانمی جلوی من را گرفت. گفت آقای حسینی شما گفتید، اصرار کردید دختر انقدر زود ازدواج کنند، دختر من ازدواج کرد، یک داماد گیر من آمده است، بیچاره شدم. گردن شماست به حق امام رضا خدا شما را نبخشد. والله بالله نگفتم در ازدواج استخاره کنید. در هیچ کاری نگفتم. گفتم مشورت کنید، بررسی کنید. من دارم قسم جلاله میخورم. والله و بالله میگویم. اگر به نتیجه نرسید، سر مسائل دیگر تحیّر، سر دوراهی ماندید. در صفات ظاهری، تحقیق کنید. مخصوصاً گفتگو داشته باشند. چه اشکالی دارد؟ گذشتهها اینطور نبود. خدا رحمت کند، ما مادربزرگی داشتیم، وقتی پدربزرگ ما به خواستگاری آمدند، گفته بودند عروس خانم نمیخواهید بروید داماد را ببینید؟ این برای چند سال پیش است؟ برای 100 سال پیش است. گفتند نمیخواهی بروی داماد را ببینی؟ مادربزرگ ما گفت دیدن ندارد. مگر مرد نیست؟ مرد که دیدن ندارد. الان این حرفها نیست. بروید بپرسید. او هم کار خوبی نکرد. آن زمان هم بد بود. بشینند حرفشان را بزنند. صحبت کنند. با هم حرف بزنند. صفات ظاهری هم را ببینند. بعد هم که سراغ اخلاق میروید، دنبال چه چیزی میگردید؟ چقدر ما در روایت داریم من ترضی و خلقه و دینه؟ اخلاق او و دین او آشنا شوید. مدام به سراغ این نروید که خانهاش در کدام محله است؟ بالای شهر است؟ پایین شهر است؟ مدل ماشینش چیست؟ از اخلاق و دین یادت میرود. صفات ظاهری هم همینطور. یک آقایی از یک تیپی خوشش نمیآید. من چند روایت بگویم. حرفهایم باید مستند دینی داشته باشد. شما میخواهید ازدواج کنید، آیا حق دارید او را ببینید یا نه؟ موی سر او را ببینید، بدن او را ببیند -بدن که نه، موی سر او را ببیند- بدون چادر ببیند. چه اشکالی دارد؟ چندین روایت دارد. مثال است دیگر. ممکن است یک آقایی بگوید من ازدواج کردم، بعد از ازدواج -مثال میزنم- این عروس خانم مویش فر است، من اصلاً موی فر به دلم نمیشنید. یک نفر هم میگوید من عاشق موی فر هستم. یک نفر هم میگوید من چهرهی این شکلی نمیخواستم. چه مانعی دارد؟ چون تحقیق نکردیم، چون بررسی نکردیم، چون حرف نزدیم، چون گفتگو نکردیم. خیلیها به ما میگویند -این اشتباه نشود- عقد موقت کنیم. عقد موقت یعنی چه؟ منکه موافق نیستم. در حدی که اینها میخواهند همدیگر را بشناسند، اشکالی ندارد. در حد آشنایی همدیگر را بشناسند. افراط هم نشود. وسواس هم نشود. چندی پیش یکی از دوستان من از بندرعباس به من زنگ زدند گفتند آقای حسینی یک زحمتی برای من بکشید. گفتم چه زحمتی؟ گفتند یک عقد موقت بخوانید. گفتم بین چه کسانی؟ گفتند بین دختر من و یک آقا پسری. گفتم عقد موقت برای چه؟ شریعتی: با هم آشنا شوند؟ حجت الاسلام حسینی قمی: گفتند بروند با هم حرف بزنند. گفتم اگر با هم با هم حرف زدند و بعد از یک ماه، دو ماه گفتند من نپسندیدند، فکر نمیکنید چقدر برای دختر شما بد است. گفتند پس چکار کنم؟ گفتم عقد موقت نمیخواهد در حد گفتگو هر چقدر میخواهند با هم حرف بزنند. افراط نباشد، زیادی نباشد. در حدی که با هم اشنا شوند. چه مانعی دارد؟ صحبت کنند. از این عجیبتر، ببینید نگاه دین کجا بود و ما فاصله داریم. در حدیث من لا یحضر شیخ صدوق است. به این روایتی که میخوانم فتوا دادند، نه اینکه یک حدیث باشد. رسول خدا فرمودند، اذا اراد احدکم ان یتزوج، اگر کسی میخواهد ازدواج کند، فالیسئل، سوال کند. از موی این خانم، فان شعره احد الجماله. یکی از زیباییهای زن موی او است. خانم از آقا بپسرد، آقا از خانم بپرسد، ببیند. روایت دوم از کتاب مجازات سید رضی است. حضرت به یکی از اصحابشان اعتراض کردند. به خواستگاری رفته بود. فرمودند چطور به خواستگاری رفتی؟ گفت همینطور، او در پشت پرده بود. فرمودند این چه کاری است که میکنید؟ من دارم حرف دین را میگویم. رسول خدا 1400 سال پیش به یکی از اصحابشان که به خواستگاری رفتند و از پشت پرده دیدند گفتند این کارها چیست که میکنید؟ لو نظرت علیها. برو این خانمی که می خواهی با او ازدواج کنی ببین. فانه احر ان یعدم بینکم، دوام آن به همین است. مرحوم شیخ عاملی در وسائل یک باب گذاشته است. باب نظر لمن اراد تزویج. شریعتی: شما میخواهید یک عمر با او زندگی کنید. حجت الاسلام حسینی قمی: البته افراط نکنید. گفتم عقد موقت هم نمیخواهد. نه اینکه ایناه به هم محرم باشند، خیر، محرم هم نیستند. در یک حدی که ببینند. حدیث آخر را بخوانم. اینظر، در کافی شریف از امام صادق سوال کردند. اینظر رجل المرأد یرید تزویجها و ینظر الی شعرها، به موی او نگاه کند، به زیباییهایش نگاه کند. اذا لم یکن متلذذ، قصد لذت نداشته باشد. بعضیها متأسفانه -این را در پیامها در گذشته دیدیم- بهانه کنند، این خانه، آن خانه و هر روز یک جایی برود. به بهانهی اینکه من خواستگاری هستم. یک نکته را هم اضافه کنم جناب آقای شریعتی که خیلی هم مهم است. متأسفانه با کمال تأسف خواهش میکنم این هم پدر و مادرها توجه کنند. صداقت در گفتگوهای قبل از ازدواج خیلی مهم است. شریعتی: یعنی به هم دروغ نگوییم. حجت الاسلام حسینی قمی: گاهی دروغ میگوییم. گاهی پسر یک عیبی دارد، نمیگوییم. دختر یک عیبی دارد، مخفی میکنیم. فکر میکنیم خیرخواهد دخترمان هستیم. شریعتی: داریم به آنها خدمت میکنیم. حجت الاسلام حسینی قمی: ازدواج کند، میرود. شما که خبر دارید دخترتان یک بیماری دارد. شما خبر دارید دخترتان اخلاقش خیلی خیلی بد است، اصلاً قابل تحمل نیست. چرا نمیگویید؟ چرا یک شب تظاهر میکنید؟ وقتی این گفتگوها باشدف رفتوآمدها باشد شریعتی: بالاخره میفهمند. حجت الاسلام حسینی قمی: مشخص میشود. الان رسم است. رسم این خانوادهی عروس است. اینها خانهها داماد میآیند، در این رفتوآمدها اینها به اخلاق همدیگر میرسند. در یک جلسه و یک ساعت نمیشود همه چیز را کشف کرد. ولی از آن طرف دروغ نگوییم. مادر بزرگوار خیر دخترتان را میخواهید. میگویید ازدواج میکند، اخلاقش درست میشود. از فردا دردسر است. چرا الان کار به جایی رسیده است یک مادری که دخترش را به خانهی بخت میفرستد، از شب اول به جای اینکه کِیف کند، به جای اینکه لذت ببرد تنش میلرزد؟ فردا دعوا کنند، فردا اختلاف پیدا کنند. چرا؟ اگر این گفتگوها باشد، به اینجاها نمیرسد. مادر محترم، پسر بزرگواری که دارد، از رسول خدا حدیث بخوانم فرمودند لیس منا من ما کرم مسلما. از ما نیست کسی که به یک مسلمان مکر و حیله کند. امیر مؤمنان فرمود، المکر -الله اکبر- بمن انتمعک کفر، تو مسلمان نیستی اگر کسی که به تو اعتماد کرد، به او مکر کنی. حال گاهی میگویند من نمیدانم، شما خودتان اشکال دختران را بگویید. خیر، ایشان فرشتهی روی زمین است. پسر شما چطور است؟ خیر، ایشان ملائکه هستند. چرا؟ فرمود المکر بمن انتمعک کفر، این کفر است. تقاضایی داشتم. پس ما دو مطلب را اشاره کردیم. یک مطلب دیگر مانده است. شریعتی: بعد از تلاوت قرآن ببینیم که چقدر فرصت داریم. خیلی خوب. حاج آقا خیلی از شما ممنون و متشکرم. همین جا دعا میکنیم همهی دختر و پسرهایی که سر خانهی بخت رفتهاند انشاءالله عاقبت به خیر شوند، هم برای دختر و پسرهایی که در انتظار همسر هستند انشاءالله به حقّ دعال خیر مردم عزیز خاصه اهالی خوب سمت خدا مخصوصاً پدر و مادرهایشان، انشاءالله برای پسرها یک دختر خوب و برای دخترها یک پسر خوب انشاءالله گیر بیاید و انشاءالله به خانهی بخت بروند و لذت ببرند. خیلی خوب. حاج آقا خیلی از شما ممنونم. از طرف مخاطبانمان از شما تشکر میکنم. پیامها را دانه به دانه خواندید و نکتههایتان را شنیدیم. بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما هستیم. اللهم صل علی محمّد و آل محمّد صفحهی 471 قرآن کریم صفحهی 471 قرآن کریم را به اتفاق تلاوت کردیم. آیات نورانی سوره مبارکه غافر. بر همهی شنوندگان خوب رادیو معارف، مخاطبان شبکهی افق، شبکهی جهانی ولایت با دل و جان سلام میکنم. 5، 6 دقیقه تا پایان فرصت داریم. انشاءالله وارد بخش جدید و بحث جدید میشویم که حسن ختام برنامه باشد. حجت الاسلام حسینی قمی: بخش دیگر از صحبتم باقی مانده است. خواهش میکنم مخاطبین عزیز ما حوصله کنند. نگویند آن پیامی که ما دادیم، به آن نرسیدید. میرسیم حتماً. یک نکتهای که من به نظرم در خانهها خیلی مهم است. الان منشأ بسیاری از این دعواها، جدال است. آقای شریعتی اگر باورد کنید این کلمهی مرأ، سه حرف م ر أ، ما دهها حدیث داریم. شریعتی: بگو مگو حجت الاسلام حسینی قمی: بگو مگوهای مختلف، جدال. من یکی میگویم، او یکی میگویم. من میخواهم جواب بدهم که فکر نکند بلد نیستم. من یک روایت بخوانم. یکی از دهها حدیث. از امام صادق (ع) منیة المرید شهید است. اَلْمِرَاءُ دَاءٌ رَدِيٌّ وَ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ خَصْلَةٌ شَرٌّ مِنْهُ. امام صادق میفرمایند. اگر بخواهیم بگوییم بدترین خصلت آدم چیست. ما نمیگوییم، امام میگوید. بدترین خلصت انسان این است که با طرف اهل جدل باشد، اهل مرا باشد. من این را بگیوم، او بگوید. یک حرفی زد شما چرا؟ و هو خلق ابلیس. اخلاق ابلیس است. فَلا يُماري في أيِّ حالٍ كانَ إلّا مَن كانَ جاهِلاً بِنَفسِهِ وبِغَيرِهِ. راهش چیست؟ من یادم است یک وقتی یک کسی به من گفت، شما آمدید سمت خدا، این را شما بگویید که تمام دعواهای خانهها حل میشود. من خودم بارها تجربه کردم. گفتم خدا پدر شما را بیامرزد. اگر همهی دعواها با یک جمله حل شود که ما میگوییم. گفت من خودم تجربه کردم. هم خانمها هم آقایان توجه کنند، من تابحال به خانه میرفتم، خانم یک چیزی میگفت، آقا یک چیزی میگفت. فرق ندارد، خانم یک تندی میکرد. میگفت تا خانم تندی میکرد من هم جواب میدادم، او برای اینکه کم نیاورد بالاتر از آن را میگفت. من بالاتر از آن میگفتم. شریعتی: حال بیا و درست کن حجت الاسلام حسینی قمی: حداقل آن این بود که یک ماه، دو ماه، طول میکشید تا آشتی کنیم. میدانید قهر کردن مثل بوردزل است، فوری خراب میکند. آشتی به این آسانی نیست، واقعاً سخت است، قهر آسان است، تلخ است، تخریب آسان است. گفت ما یک راهحل پیدا کردیم. گفت قسم خوردم، نذر کردم، قسم خوردم خانم یک چیزی گفت من جواب ندهم. کفاره هم دارد. کفارهی آن هم خیلی سنگین است. وقتی شما قسم خوردید کفارهی سنگینی دارد. گفت حال تا خانم -بالاخره خانم است- چیزی میگود، من میخواهم جواب دهم، یاد آن قسم و نذر میافتم، هیچ نمیگویم. میبینم کفارهی آن سنگین است. خانم میرود ده دقیقه دیگر برمیگردد، یک شربتی، چای، چیزی برای من میآورد. میگوید شما چه مرد خوبی هستید. شریعتی: آتش خاموش شد. حجت الاسلام حسینی قمی: باور کنید گفت دعوای دو ماههی ماه، هر بار که دعوا میکردیم دو ماه طول میکشید، چون قسم خوردم جواب ندهم، به اینجایی رسید که با ده دقیقه او از من عذرخواهی میکند. از آن طرف شما بگویید. این حدیث خیلی مهم است. المراء داءٌ دوی. دوی یعنی چه؟ یعنی دردیست که تمام باطن را فاسد میکند. میسوزاند و از بین میبرد. ولیس فیالانسان. آدرسش را گفتم. منیة المرید شهید لسانی. لیس فی الانسان خصلة شر منه. حجت خدا میگوید بدترین خصلت جواب دادن جدال است. حاج خانم الان آقا خانه میآید. مگر شما نمیگویید آقا هر شب بداخلاق است. آقا مگر نمیگویید خانمم بداخلاق است. قسم بخور که من هیچ نگویم. برای یک ماه قسم بخورم. برای همیشه نه. یک ماه امتحان کنید. حدیث امام صادق است. یک ماه قسم بخورید که هیچ جوابی ندهید. ببینید اثر میکند یا نه؛ این یک حدیث. حدیث دیگر از امیر المؤمنان. المراء بذر شر. تخم شر را میکارد. یک قصه بگویم. یک قوت هم شاید گفته باشم ولی جالب است. خدا آیت الله احمد خوانساری را رحمت کند. شریعتی: رحمة الله علیه. حجت الاسلام حسینی قمی: مقامات ایشان بماند. از امام در مورد عدالت ایشان پرسیدند، فرمودند در مورد عصمت ایشان صحبت کنید. ایشان یک همسری داشتند، بداخلاق بودند. البته از دنیا رفتند. بعداً ایشان دوباره ازدواج کردند. شریعتی: حاج آقا دو دقیقه وقت داریم. حجت الاسلام حسینی قمی: آیت الله احمد خوانساری گرفتار همسر بداخلاق بودند. شاگردان ایشان گفتند. شاگردانی در ردیف علما و مراجع داشتند. آیت الله عظمی، مرحوم آقای زنجانی، گفتند جلوی شاگردان این خانم آمدند با آقا دعوا کردند. جلوی شاگردانی که درس میخواندند. جلوی شاگردان داد و بیداد و سر و صدا کردند، آخر هم یک کتاب بزرگ -نه از این کوچکها- برداشت و به سر آقا زد. آیت الله عظمی احمد خوانساری که امام میفرمایند در مورد عصمت ایشان صحبت کنید، نه عدالت ایشان، جلوی شاگردان زد و رفت. شاگردان صدایشان درامد که آقا طلاقش بدهید. فرمود من طلاق دهم، بالاخره چه کسی ایشان را غیر از من تحمل میکند؟ من با ایشان میسازم. ما با ایشان ساختم. عیبی ندارد. این امتحا من است. ما با همین ساختیم. شاگردان گفتند شما یک جملهای هم گفتید. وقتی به سر شما زد، گفتید الحمدلله. برای چه گفتید الحمدلله. این الحملله شما ما را کشت. گفتم الحمدلله، خدا را شکر. به مقامی به می توانم جواب ایشان را ندهم رسیدم. اقای محترم، خانم محترم امروز 50 دقیقه، اگر هیچ چیزی نشنیده باشید، باور کنید اگر میگویند اولیاء خدا سیر و سلوک و مقامات معنوی آقای قاضی و آقای بحجت اینها فقط به نماز شب خواندن نیست، به عاشورا خواندن نیست، به تسبیح دست گرفتن نیست. اگر انسان به این درجه رسید که شریک زندگی او به سرش بزند و بگوید الحمدلله. چرا الحمدلله گفتی؟ شریعتی: به مقامی رسیدم که جوابش را ندهم. حجت الاسلام حسینی قمی: یعنی به ترک مرأ رسیدم. من به این آقا گفتم که یاد من انداخت که شما این را در برنامه بگو، گفتم اینکه حرف شما نیست. حدیث امام صادق است. فرمود من ترک المرأ -این هم پاداش آن- کسی جدال، گفتگو، بگومگو، حرفهای بیحاصل را رها کند، بن الله له فیالجنه. باور کنید این کلید است، آقای شریعتی بدون تعارف عرض میکند، این کلید است، صدها قفل با آن باز میشود. شما یک هفته امتحان کنید. بگویید من هیچ نمیگویم. قسم بخورید یک هفته -به گردن من- هیچ نگویید. شریعتی: بسیار خوب. انشاءالله. خیلی خوب بود. انشاءالله که زندگیها سرشار از آسایش و ارامش باشد. باید خداحافظی کنیم. انشاءالله این بحث را هفتهی آینده ادامه خواهیم داد. لابد پیامهای شما هم در این فاصله به ما خواهد رسید. انشاءالله براساس همان پیامها بحث هفتهی آینده را حاج آقا حسینی تنظیم خواهند کرد. دعا کنید حجت الاسلام حسینی قمی: خدا را قسم می دهیم به حق محمد و آل محمد بزرگترین گرفتاری که امروز مسلمانها دارند، اوضاع مردم مظلوم غزه، خدایا به حق محمد و آل محمد، شر صهیونیست و امریکایی را به خودشان برگردان شریعتی: الهی آمین حجت الاسلام حسینی قمی: ملت مظلوم غزه را نجات عنایت بفرما شریعتی: الهی آمین حجت الاسلام حسینی قمی: قلب نورانی امام زمان (ع) از ما راضی بدار. فرجشان را تعجیل بفرما. شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما ممنونم. زیارت حضرت امیر نصیبتان و رزق و روزی شما زیارت نجف اشرف و کربلا شود. تا فردا و تا سلامی دوباره خیلی از شما ممنونم.