«اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خانمها آقایان سلام، عید میلاد پیامبر بر همه شما مبارک باشد و همین طور عید میلاد با سعادت امام صادق (ع). الهی که هماره زیر سایه حضرت رسول باشید و اهل بیتشان. به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. حاج آقای عابدینی سلام علیکم و رحمه الله، عیدتان مبارک، شما هم خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عابدینی: سلامت باشید. سلام علیکم و رحمه الله. به به، چه شعر زیبا و چه ختم الهی از آخرین بیتاش.
شریعتی: بله. انشاءالله باشیم ببینیم.
حجت الاسلام عابدینی: انشاءالله.
شریعتی: جمال حضرت را در چهره حضرت مهدی انشاءالله.
حجت الاسلام عابدینی: اگر ندیدیم انبیا را، اگر ندیدیم پیغمبر را و ائمه را، انشاءالله همه آنها را در جلوه امام زمان میبینیم انشاءالله، همهمان ببینیم انشاءالله و دلمان خوش باشد انشاءالله. من هم تبریک میگویم به حضرتعالی و همه بینندگان و شنوندگان عزیزمان. انشاءالله که این عید را با تمام محبتمان، ذره ذره و سلول سلول وجودمان انشاءالله شادی و سرور را در آن احساس بکنیم و بتوانیم به دیگران هم بچشانیم، به فرزندانمان، به اطرافیانمان، به دوستانمان، به هممحلیهایمان، به همشهریهایمان، به همه جهان انشاءالله.
شریعتی: خوش به حال آنهایی که با برنامه عید میلاد پیغمبر را دارند تجربه میکنند و به کام بچهها خاصه این محبت را میچشانند. خدا انشاءالله خیرشان بدهد. آنهایی هم که تا الان به هر دلیلی حاج آقا موفق نشدند هنوز هم دیر نیست و عید میلاد همچنان ادامه دارد و هر چقدر ما بتوانیم برای پیغمبر کاری بکنیم باز هم کم است.
حجت الاسلام عابدینی: بله، یعنی برای خودمان.
شریعتی: برای خودمان.
حجت الاسلام عابدینی: کاری کنیم که رابطهمان را با پیغمبر قویتر کنیم.
شریعتی: و این محبت را اظهار بکنیم.
حجت الاسلام عابدینی: یعنی بتوانیم وُد تعبیر و تفاوتش با حب این است. حب دوست داشتن در درون است، وُد اظهار این محبت است. لذا «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» و درک این اظهار محبت است. انشاءالله بتوانیم در این ایام اظهار محبتمان را آن چنان نشان بدهیم که از ما بپذیرند، این قدر حقیقی باشد از ما بپذیرند انشاءالله.
شریعتی: انشاءالله. خیلی خوب. گفت:
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با یاد تو قد و قامت افراشتم
بوی صلوات میدهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشتم
انشاءالله لحظات زندگی همه ما منور باشد به نور صلوات بر محمد و آل محمد و برنامه امروز را آغاز میکنیم و نکتههای ناب و لطیف حاج آقای عابدینی را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام عابدینی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ/ اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علیهِ و عَلي آبائِهِ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةِ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتَّي تُسکِنَهٌ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهٌ فِیهَا طَوِیلا». انشاءالله اراضی قلوب ما به طاعت حضرت ولی عصر آراسته بشود، عیدی ما امروز این باشد که پیغمبر اطاعت حضرت را و محبت حضرت را در دل ما بکارند، در دل ما ملکه بکنند و این دائماً در وجود ما در دنیا و آخرت انشاءالله پایدار بماند.
شریعتی: و الهی که حاج آقا سرزمین دلمان را وقف حضرت بکنیم انشاءالله.
حجت الاسلام عابدینی: انشاءالله. انشاءالله آن بذر محبت در دل ما ریشهدار، عمیق، پرمحصول و پرنتیجه و پرمیوه انشاءالله بشود. هر فعلی از ما سر بزند با محبت حضرات و پیغمبر اکرم انشاءالله باشد.
شریعتی: به به، انشاءالله. چه دعای خوبی.
حجت الاسلام عابدینی: حالا در خدمت روایات و آیاتی قرار میگیریم انشاءالله یک بحثی را چند دقیقهای که در خدمت دوستان هستیم انشاءالله ثمرهاش این باشد که نورانیت روایات محبت ما را نسبت به حضرات بیش از گذشته به خصوص به پیغمبر اکرم به سر سلسله همه انبیا و اوصیا در طول تاریخ بشریت محبوب خدا انشاءالله قرار بدهد و ما را محب آن حضرت انشاءالله بیش از گذشته قرار بدهد.
شریعتی: الهی آمین.
حجت الاسلام عابدینی: نکته اولی که عرض میکنم این است که این روایت شریف از امام صادق (ع): «مَا أَعْطَی اللَّهُ نَبِیّاً شَیْئاً» خدا به هیچ نبیای چیزی نداده است چون نبی انبیا آن گلهای سرسبد تاریخ بشریت هستند. این جا حضرت میفرماید: «مَا أَعْطَی اللَّهُ نَبِیّاً شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله)».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: هر چه به همه داده است، هر چه خوبان عالم دارند تو تنها داری.
شریعتی: به به به.
حجت الاسلام عابدینی: این را نسبت به پیغمبر اکرم روایت میفرماید که لذا تعبیر این است که میگوید اگر به سلیمان نبی آن حرکت به اصطلاح بودن باد را داد و اینها میگوید آن که طبیعت در خدمت باشد که جزء از اینها است که حالا بعد میشمارد برای پیغمبر. اما تعبیر این است که به پیغمبر اکرم خدا عزتی را داد که «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» هر چه میگوید بگویید چشم، این قدرت است، این ملک عظیم است، این سلطنت است. انسان سلطنت بر در و دیوار داشته باشد مهم است یا سلطنت بر قلوب؟ «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» هر چه گفت بگویید چشم. میگوید خدا این را به او داده است. «وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»، که به او تابع بشوید.
شریعتی: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ».
حجت الاسلام عابدینی: همه عالم تابع انسان میشود، «وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» تسخیر قرار دادیم همه آسمانها و زمین را برای تو انسان. «وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ»، همه را. وقتی انسان میگوید تو که قدرتمند هستی تو بشو تابع پیغمبر، مطلق، بی چون و چرا. نه، «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ»، این یک تابلو است.
شریعتی: هر چه گفت بگویید چشم.
حجت الاسلام عابدینی: این هر چه گفت بگویید چشم با این افق که همه عالم تابع انسان هستند. آن وقت این انسان تابع باید نبی خدا باشد، آن رسول خدا باشد. این جور که خیلی زیباست که حالا این که روایات زیادی داریم. شعور همه هستی و علاقهشان و محبتشان به پیغمبر اکرم چقدر روایات دارد که الان فرصت این نیست که همه هستی وقتی آن یهودی آمد گفت اگر خلاصه به موسی این داده شده است، آن داده شده است، به دیگری این داده شده است. به تو چه داده شده است، اگر آدم را سجده کرده است، ملائکه بر او سجده کردند تو در مقابل این چه داری؟ آن جا خلاصه امیرالمومنین (ع) میفرماید که آن که برای پیغمبر است میگوید «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» خدا آن جا ملائکه سجده کردند گفتند که در حقیقت «کُلُّهُم اَجمَعُون»در حقیقت «ساجِد» باشند. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عابدینی: «فَسَجَدَ الْمَلاٰئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ»، این جا میگوید خدا بر پیغمبر صلوات میفرستد. «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ» ملائکه که در آن هست، این ملائکه با آن ملائکه. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عابدینی: این جا اضافهاش چیست؟
شریعتی: خدا هم همراه شده است.
حجت الاسلام عابدینی: «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ». دنبالهاش چه؟ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: چقدر این زیباست.
شریعتی: آقا امروز روز صلوات است، تا میتوانیم باید صلوات بفرستیم و هدیه بکنیم به حضرت.
حجت الاسلام عابدینی: خب این هم یک روایت شریف. یک نکته زیبا این است که هر مناسبتی مربوط به خداست زیارت امام حسین (ع) در آن مستحب است، هر مناسبتی مربوط به پیغمبر اکرم است زیارت امیرالمومنین در آن وارد است. لذا روز مولود پیغمبر اکرم زیارت امیرالمومنین وارد است.
شریعتی: ای جانم، به به به.
حجت الاسلام عابدینی: برویم بایستیم جلوی قبر امیرالمومنین (ع) بعد آن جا زیارت بکنیم «السَّلامُ عَلی رَسُولِ الله» یعنی جلوی قبر امیرالمومنین میگوید بایست، روبروی قبر بایست سلام بده بر رسول خدا «السَّلامُ عَلی رَسُولِ الله». خیلی زیباست. که در همان زیارت امیرالمومنین (ع) عبارتی دارد «یا وَلی الله، یا حُجَّتَ الله، یا بابَ حِطَتِ الله» که باب حطه را جلسه گذشته داشتیم که باب حطه که آن خضوع، خشوع و در حقیقت راه به سوی خدا که باب اینها هستند، غیر از این بابی نیست. «یا وَلی الله، یا حُجَّتَ الله، یا بابَ حِطَتِ الله» که اگر کسی مغفرت میخواهد، اگر کسی میخواهد به کمال برسد راه فقط این جا است. آن وقت روز به اصطلاح ولادت پیغمبر اکرم باید زیارت امیرالمومنین تا آن باب مدینه که «أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها» از لحظه ولادت است، از لحظه ولادت. از این جا باید تمرین هم کرد. یعنی همین جا هم باید تمرین کرد که چه ببینیم؟ اگر پیغمبر دارد متولد میشود از همان جا باب وجود به او امیرمومنان (ع) است که سالیان بعد به دنیا میآید.
شریعتی: آن نور را باید از همین جا دید.
حجت الاسلام عابدینی: لذا باب او است. این قدر اینها اگر انسان باور بکند، باور برای او ایجاد بشود. چقدر راهگشایی برای انسان ایجاد میکند که... . یک نکتهای در ادامه آن زیارت دارد، من این را میگویم چون میخواهم بحث... . «فَجعَلنی یا مُولایَ مِن هَمِّک» یا امیرالمومنین «فَجعَلنی یا مُولایَ مِن هَمِّک» من چه باشم؟ جزو آن توجهات شما باشم. یعنی... .
شریعتی: نگاهم کنی.
حجت الاسلام عابدینی: نگاهم کنی، مورد توجهات قرار بگیرم، به من هم یک چشمی بیندازی، «فَجعَلنی یا مُولایَ مِن هَمِّک وَ ادخُلنی فی حِزبِک» من داخل در حزب شما بشوم که این همان ورود در باب حطه است. در بعضی جاها دارد که در زیارتها میگوییم خدایا محبت اینها را در دل ما بیندازد. ما نمیدانیم این محبت یک سر محبت به سمت محب است، یک سر محبت به سمت محبوب است، منتها این یک اتصال وجودی ایجاد میکند. اتصال وجودی را ما هنوز شاید نفهمیم چیست. اتصال وجودی شدیدترین اتصال است، قویترین اتصال است، ارتباط است.
شریعتی: که تو وصل به آنها میشوی.
حجت الاسلام عابدینی: اصلاً محبت یک اتصال شدید است. آن وقت وقتی که انسان با محبوبی که نامتناهی است، مطلق است، مرسل است، حدی ندارد، وقتی این محبت رابطه با او پیدا میکند این محب با محبوب فاصله ندارند. محبت همه فاصلهها را برمیدارد. این را میرساند به آن جا. یعنی یک رابطه وجودی است. ببینید بین من و اعمال من یک رابطه وجودی است، بین من و آمال من یک رابطه وجودی است. جدا از من نیستند. کجا بگردم دنبال آنها؟ آمالام را کجا بگردم؟ در وجود من است آمالام، آمال نه پیادهشدههایش، آمالام.
شریعتی: آرزوهایم.
حجت الاسلام عابدینی: آرزوهایم در وجودم است. درست است؟ وقتی انسان محب میشود با محبوب این رابطه را پیدا میکند که محب با محبوب یک حقیقت واحدی را شکل میدهند. محبت باشد منتها با این که محبت مراتب دارد. از یک اظهار زبانی هم... . یک کسی آمد خدمت شاید امام باقر (ع) باشد یا امام صادق، شک از من است، یکی از حضرات. عرض کرد آقا «إِنَّا نُسَما مِن اَسماء» ما اسمهای شما را روی خودمان میگذاریم. آیا این هم اثر دارد؟ حضرت میفرماید بله، این هم از باب محبت است، این هم یکی از ابواب محبت است که اسمهای ما را میگذارید روی خودتان روی محبت، صدا میزنید یاد ما میافتید. گاهی هم ممکن است خیلی وقتها گاهی هم که یادتان بیفتد همین گاهی کفایت میکند که مبدا نامگذاریتان برای ما بوده است، به اسم ما بوده است، این هم محبت است، این هم یک باب است، این هم شما را میکشاند. خیلی زیباست که همینها هم بهانه میشود اما تا آن جایی که میرسد مثلاً ببینید یک واقعه زیبایی. میفرماید که یک کسی آمد از یک جای دوری خدمت امام باقر (ع)، از مشهد راه افتاده بود آمده بود مدینه، «عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ اَلْعِجْلِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» من پیش امام صادق (ع) بودم. «إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ قَادِمٌ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِياً» یک پیاده از مشهد، پیاده رفتن آن موقع با این که میشده با... پیاده آمده بود از مشهد تا مدینه.
شریعتی: چه عشقی این را به آن جا کشانده است.
حجت الاسلام عابدینی: «فَأَخْرَجَ رِجْلَيْهِ وَ قَدْ تَغَلَّفَتَا» وقتی که کفشهایش را درآورد تمام پاهایش تاول زده بود، «قَدْ تَغَلَّفَتَا» این پر از خلاصه تاول و اینها بود. «وَ قَالَ أَمَا وَ اَللَّهِ مَا جَاءَ بِي مِنْ حَيْثُ جِئْتُ إِلاَّ حُبُّكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ» عشق شما من را کشاند، سختیهای راه برایم مهم نبود، عاشق بودم، آمدم. «فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَنَا» اگر یک سنگی هم ما را دوست داشته باشد این گزاف هم نیست، عالم حضرات را دوست دارند. همه عالم آن ولایت تکوینی را دارند با حضرات.
شریعتی: و این محبت هم کار خودش را میکند.
حجت الاسلام عابدینی: کار خودش را میکند، همه اینها را طلا میکند. طلا که ما میگوییم نه طلای سنگ، طلا یعنی همه آن چیزی که نازل بود ارزشمندترین میشود با آن محبت. تعبیر این است که «لَوْ احَبَّنا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنا» ما میگوییم «حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنا» با ما حشر میشوند، جمع میشوند، نه این که ما این جا هستیم آنها هم هستند، نه. اصلاً اینها میشوند جزو شئون ما. حشر جمعاش جمع واقعی است، یعنی میشوند جزو در حقیقت جزو شئون ما.
شریعتی: یعنی ما هر جا رفتیم اینها هم هستند؟
حجت الاسلام عابدینی: اینها هم هستند. اینها خلاصه جزو در حقیقت وجود ما میشوند. ما یک حقیقت میشویم با اینها مثل این که یک روح حاکم در این ابدان است، شما برای ما بدن میشوید، شما میشوید ابدان ما. در تعبیر روایت هست شما میشوید ابدان ما، ابدان ما یعنی روح من در تو هم حاکم است، در او هم حاکم است.
شریعتی: و ما این را نفهمیدیم، این را نفهمیدیم.
حجت الاسلام عابدینی: نچشیدیم. آن وقت اگر روح در ما حاکم بشود چه میشود؟ با محبت اگر بشویم چه میشود؟ عمل من عمل اوست چون به اطاعت بود، با محبت بود، ارزش عمل من به علم من است، اگر عمل من است علم من است، اما اگر ارزش عمل من شد عمل امام به علم امام است.
شریعتی: دیگر ببین چه کار میکند.
حجت الاسلام عابدینی: ببین آن عمل چه اثری از آن میآید آن وقت.
شریعتی: چون تابع بودم.
حجت الاسلام عابدینی: تابع و محب بودم.
شریعتی: تابع محب.
حجت الاسلام عابدینی: تابع محب. محب، محبت میبرد انسان را در آن رده و تابعیت میآورد. یعنی انسان تابع میشود، با محبت و محبت انسان را میکشاند به آن جا متصل میکند. در روایت دیگری دارد که «جاءَ رجُلٌ مِن الأنصارِ» این را امام سجاد (ع) از امام حسن و امام حسین از امیرمومنان، امیرمومنان دارد نقل میکند این کلام را. «قالَ: جاءَ رجُلٌ مِن الأنصارِ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله» آمد یکی از انصار خدمت پیغمبر اکرم. «فقالَ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: «فَقالَ: يا رسولَ اللّه ما أستَطيعُ فِراقَكَ» اصلاً نمیتوانم جدایی از شما را تحمل بکنم. چه حالی داشتند اینها. «و إنّي لَأدخُلُ مَنزِلي فأذكُرُكَ فأترُكُ ضَيعَتي» میروم در خانه بالاخره باید برگردم میروم در خانه دیگر، تا میروم به خانه خلاصه میرسم به خانهام، «و اُقبِلُ حتّى أنظُرَ إلَيكَ» دلم تنگ میشود، نمیتوانم، برمیگردم دوباره بیایم یک نگاه به شما بکنم، «اُقبِلُ حتّى أنظُرَ إلَيكَ» دوباره یک نگاه بکنم. «حُبّا لكَ» از بس دوستتان دارم. دوست داشتنی هستند دیگر.
شریعتی: مگر میشود دوستشان نداشت.
حجت الاسلام عابدینی: اگر کسی آدم باور کرد همه عالیترین کمالات و خصوصیات، سخاوت، رحمت، شجاعت، ایثار، هر صفت مهربانی، هر صفت خوب را در نظر بگیرید در وجود مبارک پیغمبر اکرم (ص) هست به اتم مراتباش یعنی شما اگر از یک کسی خوبی ببینید به یک جایی گرفتار شدید به شما لطفی بکند در آن گرفتاریتان چقدر آدم یادش میماند. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عابدینی: پیغمبر اکرم لحظه به لحظه دارند امداد میکنند به ما، چشممان بسته است نمیبینیم، این و آن میبینیم.
شریعتی: این و آن میبینیم.
حجت الاسلام عابدینی: اگر انسان چشمش یک مقدار باز شود این را ببیند که واسطهها حذف شوند.
شریعتی: شما اصل هستی، شما سرچشمه خوبیها و خیرات هستی.
حجت الاسلام عابدینی: همه اینها را اوج کمالاش، جمال در اوجاش، رحمت در اوجاش، سخاوت در اوجاش، عطوفت و رأفت در اوجاش، نجاتدهندگی در اوجاش، هر چیزی را که بگویید در اوجاش. چقدر محبت پیدا میشود. یک صفت خوب من در شما ببینم شما را دوستدار شما، علاقهمند شما میشوم، دو تا ببینم خیلی، سه تا ببینم خیلی، ده تا ببینم خیلی علاقمند میشوم. اگر ببینم همه اینها تازه در اوجاش هم هست نه فقط یک مرتبهاش. انسان دیوانه میشود نسبت به این شخص از شدت شور و عشق. این جا میگوید که چه؟ میآمدم یک نگاه به شما بکنم، اینها را یافته بوده است. «أنظُرَ إلَيكَ حُبّا لكَ فذَكَرتُ» بعد حالا از حالا دارم غصه میخورم. «إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ» روز قیامت بشوم، «و اُدخِلتَ الجَنّةَ» شما را ببرند بهشت جایگاه شما کجا، «فرُفِعتَ في أعلى عِلِّيِّينَ» جای شما در بهشت اعلی علیین است. مثل دنیا نیست به خاطر بدن همه باید دور هم باشیم. «فرُفِعتَ في أعلى عِلِّيِّينَ فكَيفَ لي بِكَ يا نَبيَّ اللّه؟» من آن جا چه خاکی در سرم کنم یا نبی الله شما را نبینم. تازه اگر اهل بهشت باشم کجای بهشت جای من است و جای شما کجا.
شریعتی: کجا پیدایت کنم؟
حجت الاسلام عابدینی: چقدر وجود باید محبت در آن باشد، الان را دارد میبیند، ارتباط را دارد میبیند، اما از حالا دارد غصه کجا را میخورد؟ باور دارد به قیامت هم و میداند مقام پیغمبر هم آن جا کجا است و با عاشق بودن خودش نمیداند چه کار کند، پیغمبر را نبیند چه کار کند. «فكَيفَ لي بِكَ يا نَبيَّ اللّه؟ فنَزَلَت» آیه نازل کرد این حال این، عشق این آیه نازل کرد. یک آیه است که یک قاعده عظیم است. آن قاعده چیست؟ «و مَن يُطِعِ اللّه َ و الرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا»، اگر کسی اطاعت کند خدا و رسول را که این محبتاش بکشاند به اطاعت او را «يُطِعِ اللّه َ و الرَّسُولَ» که نشان بدهد محبت واقعی فقط هوس نیست، اگر این جوری باشد «فَأُولَٰئِكَ» محبت با اطاعت دنبالش چیست؟ «فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ» معیت است.
شریعتی: با هم بودن است.
حجت الاسلام عابدینی: معیت است. معیت خیلی عظیم است.
شریعتی: «فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ»
حجت الاسلام عابدینی: «مَعَ الَّذِينَ»، آنها اصل هستند، این هم با اوست.
شریعتی: «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ».
حجت الاسلام عابدینی: کسانی که خدا به آنها نعمت داده است، انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین. ما این «مَعَ» را نمیفهمیم. اگر موسی (ع) میفرماید که «إِنَّ مَعِيَ رَبّي» خدا با من است وقتی این را مییابد میزند به دریایی که خروشان و جوشان است، میگوید «إِنَّ مَعِيَ رَبّي» به من میگوید برو میروم، دیگر چیزی حائلام نیست چون خدا گفته است. «إِنَّ مَعِيَ» ترس ندارم. میرود سراغ فرعون میفرماید: «إِنَّ مَعَکُما» رب شما با شماست، «هُوَ مَعَکُما» او با شماست. باور میکنند. اگر ما باور میکردیم که پیغمبر مقاماش چیست و با اطاعت و محبت معیت محقق میشود. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شهرانی را، یک جملهای دارند جالب است. میفرمایند که جوار، همسایگی که ما میگوییم خدایا ما را در حقیقت اهل جوار و همسایگی انبیا و اولیا و ائمه قرار بده، میفرماید جوار هر طاعتی که انسان اطاعت که صورت میدهد یک مرتبه از جوار ایجاد میشود، همسایگی، مع، معیت. یعنی به مقدار اطاعت، معیت محقق میشود. معیت دیوار به دیوار بودن نیست، معیت جان به جان نزدیکشدن است، روح به روح نزدیک شدن است، این بدن و روح تابع آن روح شدن است، حاکمیت او در این وجود است. اطاعت یعنی چه؟ تعبیری که مرحوم علامه طباطبایی هم دارد خیلی زیباست. ایشان میفرماید هر اطاعتی یک مرتبه از فناست در آن کسی که از آن اطاعت کرده است. اگر کسی همه وجودش شد اطاعت همه وجودش فانی است، دیگر چیزی ندارد. منتها این چیزی ندارد پس از دست رفته است یعنی؟
شریعتی: نه.
حجت الاسلام عابدینی: یا به دست آورده است؟
شریعتی: به دست آورده است.
حجت الاسلام عابدینی: همچنان که انبیا فانی در خدا هستند و همه چیز را به دست آوردند.
شریعتی: این جوری تازه خودت را ماندگار کردی.
حجت الاسلام عابدینی: بله. همچنان که «العُبودیتُ جُوهَرَةٌ کُنهُها» چیست؟ «الرُبُوبیه». عبودیت است، عبد بودن است، اما کنه عبد بودن یعنی آزاد شدن از همه قیود بندگی دیگران و با خدا در حقیقت، خدا انسان را شاه میکند. نه شاه یعنی، یعنی شما نگاه کنید همه عالم در اختیارش میشود.
شریعتی: با خدا باش و پادشاهی کن.
حجت الاسلام عابدینی: چقدر زیباست که بعد وقتی آیه نازل شد پیغمبر فرمود: «فدَعا النَّبيُّ صلى الله عليه و آله الرّجُلَ» گفت آن مرد را بیاورید، او را آوردند آیه را برای او خواند. «فَقَرأها علَيهِ و بَشَّرَهُ بذلكَ» آن جا تنها نیستی، با من هستی، «مَعی». این برای این است یا برای ما هم هست؟ الان است یا فقط قیامت است؟ قیامت است یا فقط الان هم شامل میشود؟ تعبیری که در روایت شریفی است که خیلی روایت زیباست، جای بسط دارد اما حالا فقط اشارهاش را بکنیم. «مَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِيَهُ بِه كَمَن شَهِدَهُ وَ عَطاهُ» اگر کسی از یک امری غایب است. نیست، مثلاً من این جا هستم یک امری در آن طرف دنیا دارد انجام میشود، من الان این زمان هستم این امر هزار سال پیش انجام شده است، هر دو را شامل میشود. من الان این جا هستم، دستم بسته است این هم جلوی من است، من نمیتوانم کاری بکنم.
شریعتی: این هم شامل میشود.
حجت الاسلام عابدینی: این هم شامل میشود. همه اینها، همه اینها هر موردی که «مَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِيَهُ بِه» اما میخواست، دوست داشت، دنبالش بود.
شریعتی: از جنس «یا لَیتَنا کُنّا مَعَک».
حجت الاسلام عابدینی: آن هم از این است. «مَن غابَ عَن أمرٍ» غایب از آن امر است، دستش کوتاه است، زماناً، مکاناً، احوالاً، هر چیزی که نمیتواند اما «فَرَضِيَهُ بِه» او را میخواهد، دوست دارد. واقعاً نه به حرف، دوست دارد. علامتش هم این است، آن مقداریاش که امکان پذیر است را میتواند الان انجام میدهد، علامتش این است. نمیگوید فقط کاشکی بودم، میبیند الان این قدرش میتواند این را انجام میدهد، معلوم میشود که اگر بقیهاش هم بود انجام میداد. «مَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِيَهُ بِه كَمَن شَهِدَهُ» این را دارد امام رضا (ع) به عنوان آن کسی که باطن عالم را دارد میبیند، سنت الهی را میداند، قواعد هستی در دستش است دارد بیان میکند. چطور شما اگر یک پزشک بنویسد مریضی شما این است، تشخیص بدهد، با قطع و یقین دارو بنویسد شما با یقین میروی دارو را مصرف میکنی. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عابدینی: این عالم همه قواعدش در دستش است، دارد با یک قاطعیت و یقین «مَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِيَهُ بِه كَمَن شَهِدَهُ» مثل کسی است که شاهد او است، «وَ عطاهُ» و آن را انجام داده است. نه فقط شاهدش است، «عَطاهُ» انجامش هم داده است. این یک قدرت در وجود انسان است که محبت این کار را ایجاد میکند، قدرتی است که محبت این را منفتر میکند، بازش میکند، این را به سرانجام میرساند.
شریعتی: این همان اکسیر است به معنای واقعی کلمه.
حجت الاسلام عابدینی: اکسیر است، یعنی اکسیر محبت یعنی این. یعنی انسان پای خود را از زمان فراتر میگذارد، نه زمان محدودش میکند، نه مکان محدودش میکند، نه حالی از احوال، نه پیری محدودش میکند، نه نوجوانی محدودش میکند. هیچ چیزی قدرت ندارد انسانی را که این گونه برای او باز است با محبت خودش را برساند به اوج عالیترین کمالات و بالاترین در حقیقت حقایقی که در هستی است. میتواند خودش را با آدم همراه بکند، آدم سلام الله علیه، میتواند خودش را با نوح، با در حقیقت ابراهیم، با موسی، با عیسی (ع)، با همه اینها همراه بکند، میتواند خودش را با پیغمبر اکرم (ص) همراه بکند.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: و امروز باشد در هر چه که پیغمبر عمل کرده است، هر کاری که قصد داشته است با تمام من میخواهم. عشقاش را و محبتاش را و میتواند در آینده پیغمبر در بهشت قرار میگیرد. میگوید تو اگر این جوری انجام دادی در آن جا هم با پیغمبر هستی. از گذشته نه محدودیت هست نه در آینده محدودیت هست، جزو تواناییهای انسان است، این محبت حد شکن است. عشق حد شکن است، هیچ حدی را... . منتها عشق اگر در مسیر صحیح بیفتد حد شکن است، اگر بیفتد در مسیر غلط بالاترین حد را ایجاد میکند که انسان را چه کار میکند؟ به محدودترین حد میرساند. چشم و گوش بسته میشود. گاهی چشم و گوش بسته میشود فنا است، گاهی چشم و گوش بسته میشود از حقیقت نمیبیند، جهد میشود حقیقت. پس هر دو... . لذا شیطان نسبت به آن محبت بیکار نیست. همین سرمایه را به کار میگیرد تا انسان را ساقط بکند. لذا «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة»، علاقه به دنیا که انسان را بکشاند نگه دارد «أَخلَدَ إِلَى الأَرضِ وَاتَّبَعَ هَواهُ».
شریعتی: چون تو را از آن محبت باز میدارد.
حجت الاسلام عابدینی: لذا تعبیری که بزرگان دارند این است که حب خدا یاد دادنی نیست، محبت به خدا یاد دادنی نیست. در فطرت همه انسانها و همه عالم هست. فقط باید ما چه کار بکنیم؟ رفع مانع بکنیم. یعنی محبتهایی که مانع است، مقابله را. محبت مانع هم یعنی آقا کسی را دوست نداشته باشیم؟ چیزی را دوست نداشته باشیم؟ زن و بچهام را دوست نداشته باشم؟ برادر و فامیل و اینها را دوست نداشته باشم؟ چرا، منتها با چه نگاهی دوست داشته باشیم؟ نگاه کنیم خدا فرموده است که یک ساعت بودن در کنار زن و فرزند مطابق یک سال خدا به عشق تو، تو فرمودی، به عشق تو. بعد میبینی عشق این بیشتر میشود به زن و بچهاش یا این کسی که بدون این نگاه زن و بچهاش را دوست داشته باشد؟ آن کسی که زن و بچهاش را به یک نگاه عادی دوست دارد حتی اگر عاشقاش است حداکثر یک عالم دنیا میبیند. این میبیند نه، این زن و بچه گسترده شده هستند، فرا زمان این هم گسترده شده است به این افق. هیچ حدی محدودش نمیکند. خب در روایات زیادی است، من دلم میخواست که خلاصه من روایات را همه را بخوانم منتها یک نکته در آن بحث اولی که کردیم که خدا اجازه داده است به پیغمبر که «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» یک روایت هم در رابطه با پیغمبر بخوانم، این روایت زیباست. میفرماید امام صادق (ع) «یقولوا اصحاب قیس الماصر» آمده بود پیش او که «إِنَّ الله»... . این قیس ماصر یکی از اصحاب امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع) است، شخص ممدوحی است قیس ماصر، آمده بوده است پیش امام صادق. این حالا «إِنَّ الله عزوَجل اَدَبَ نَبیَهُ وَ اَحسَنَ اَدَبَ» پیغمبر در دامن خدا رشد کرد. دامن که میگوییم مقصود معلوم است دیگر، دامن مادی.
شریعتی: بله، روشن است.
حجت الاسلام عابدینی: مودب او، معلماش.
شریعتی: مستقیم.
حجت الاسلام عابدینی: خدا بود بیواسطه. «اَدَبَ نَبیَهُ وَ اَحسَنَ اَدَبَ»، قابل در بالاترین قابلیت، فاعل در اوج فاعلیت که خدای سبحان است. قابل هم در اوج قبول، هیچ مانعی برای آن نیست، ببین چه خواهد شد. «اَدَبَ نَبیَهُ وَ اَحسَنَ اَدَبَ فَلَمّا اَکمَلَ لَهُ الاَدَب» وقتی که ادب در وجود پیغمبر به نهایتش رسید، «قال وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلقٍ عظیم» خدا دارد مدحش میکند که تو بر بهترین خلق، عظیمترین خلق، خلق الهی است که این مودب که قابل بود اخذ کرد.
شریعتی: چه ظرفیتی بود.
حجت الاسلام عابدینی: متخلق شد به اخلاق الهی و اسما الهی که میفرماید «إِنَّ لِله تِسعَتَ وَ تِسعینَ اِسماء مَن وَ اَحصاها دَخَلَ الجَنَّة». «اَحصاها» یعنی خدا 99 اسم دارد، هر کسی اینها را احصا کند احصا کردن آن در بعضی جاها احصا «تَخَلَقَ بِها» به این اسما متخلق بشود. تخلق به این اسما است که «مَن تَخَلَقَ بِها دَخَلَ الجَنَّة إِنَّکَ» و خدا دارد تصدیق میکند، «إِنَّکَ لَعلی خُلقٍ عظیم» تو خلق عظیم رشد کردی و شکل گرفتی. «ثُمَّ فَوَضَ عِلَیهِ اَمَرَ الدّین وَ الاُمَّه» چون تمام در حقیقت خلق در وجود این خلق عظیم شکل گرفت، «فَوَضَ عِلَیهِ اَمَرَ الدّین» خدا حالا آن دیناش را داد به پیغمبر که این ابلاغ بکند و این در حقیقت بیان بکند و اطاعت او شد اطاعت خدا. «فَوَضَ اِلَیهِ اَمَرَ الدّین وَ الاُمَّه لِیُسوسَ»، این «لِیَسُوسَ» یعنی «یُدَبِّرُهُ وَ یُوَلیهِم» تا اینها را سیاست بکند، «سوسَ» یعنی سیاست کردن. تا اینها را در حقیقت چه کار بکند؟ سرپرستی بکند. سرپرست مردم قرار داد پس نشان میدهد سرپرست باید چه کسی باشد؟ میشود هر کسی هر صورت نشستهای بیاید سرپرست بشود؟ بگویند چون خلاصه حالا مثلاً این رای آورد بشود؟ نه. سرپرست باید چه بشود؟ از طرف خدا باشد.
شریعتی: الهی باشد.
حجت الاسلام عابدینی: مودب به ادب الهی باشد، خدا تربیتاش کرده باشد. «لِیَسُوسَ عِبادَه» تا سرپرستی بندگان. «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»، دنبالش خلاصه دیگر روایت دیگری دارد که اینها را از آن بگذریم. این قسمت بحث را میخواهم انشاءالله چند تا روایت در رابطه با صلوات انشاءالله به یاد... .
شریعتی: به به. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: به یاد دوست صمیمی عزیزمان حاج آقای فرحزاد عزیز.
شریعتی: یادش بخیر.
حجت الاسلام عابدینی: که سابقهدارترین الحمدالله دوستان در بحث سمت خدا بودند و هستند انشاءالله و انشاءالله همیشه گل سرسبد سمت خدا بودند و هستند انشاءالله از همین جا.
شریعتی: از همین جا به آقای فرحزاد سلام میکنیم.
حجت الاسلام عابدینی: ما هم سلام میکنیم.
شریعتی: بله. روایتهای صلواتتان از یادمان نرفته است. هر بار که صلوات میفرستیم یاد آن روایتها هستیم.
حجت الاسلام عابدینی: در عین حال ما میگوییم «السَلامُ...»، هر موقع از سر کوچه ایشان هم رد میشویم میگوییم «السَلامُ عَلَیکَ یا حَبیبَ الله» چون حبیب الله هم هستند این جا میگوییم «السَلام». امروز هم که روز بالاخره حبیب الله است دیگر، «السَلامُ عَلَیکَ یا حَبیبَ الله». بله. اولین به اصطلاح چیز را قبل از این که وارد روایت صلوات بشویم این را از زیارت مناجات شعبانیه: «الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبّتک» خدایا من نمیتوانم دست از گناه بردارم مگر آن وقتی که محبت تو در جانم جا بگیرد آن جا این قدرت را پیدا میکنم. انشاءالله محبت الهی در وجودمان یک جوری شکل بگیرد که اگر ببینید ابراهیم خلیل وقتی امر میشود که آن چهار تا پرنده را میگوید خدایا چگونه در حقیقت حیات چگونه ایجاد میشود، احیا چگونه میکنید. میگوید این 4 تا پرنده را بگیر، سرهای اینها را ببر، بعد از این که اینها با خودت انس دادی، جَلد کردی، سرهای اینها را ببر و بعد از این که سرها را بریدی تکه تکه کردی کوههای مختلف بگذار «ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً» اینها به سوی تو با اشتیاق میآیند چون قبل از آن به تو محبت پیدا کرده بودند. ما انشاءالله به سوی اهل بیت، به سوی خدای سبحان، با محبت دیوانهوار برویم. لذا دارد که پیغمبر یارانش را اوایلی که در مکه بود اسمش را گذاشته بودند صبات، صبات با صاد یعنی دیوانگان، شیفتگان. از بس که پیغمبر را دوست داشتند... .
شریعتی: مجنون پیغمبر بودند.
حجت الاسلام عابدینی: همه سختی را حاضر بودند تحمل بکنند دست برنمیداشتند. مانده بودند چرا، لذا به اینها میگفتند اینها دیوانه هستند، اینها صبات هستند. صبات خیلی، با صاد خیلی از انشاءالله از صبات پیغمبر و اهل بیت باشیم انشاءالله.
شریعتی: انشاءالله. حاج آقا همین صلوات فرستادنهای ما هم خودش اظهار محبت است دیگر.
حجت الاسلام عابدینی: خیلی زیاد. منتها هر چقدر معرفت ما به صلوات بیشتر بشود اظهار محبت قویتر میشود. اگر بدانیم...
شریعتی: یعنی خود صلوات ظرفیت زیادی دارد.
حجت الاسلام عابدینی: خیلی ظرفیت دارد. صلوات انسان را تا عمیقترین مراحل، حالا من بعضی از روایات را در محضرش باشیم میفرماید که در روایت شریف میفرماید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». در این روایت شریف میفرماید که از پیغمبر اکرم: «صَلُّوا عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ فَاِنَّ اللهَ عَزَّوجَلَّ یَقْبَلُ دُعَاءَکُم عِنْدَ ذکْرِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ دُعَائِکُمْ لَهُ وَ حِفْظِکُمْ اِیَّاهُ» میگوید اگر صلوات فرستادید دعایتان هم مستجاب میشود. چرا صلوات بفرستیم دعا مستجاب میشود؟ چون صلوات راه را باز میکند، محبت رونده است، وقتی محبت رونده است هر چه همراهش باشد با آن بالا میرود. محبتی است که با سرعت دارد... . ما نمیگوییم پیغمبر مرد ما داریم به تو صلوات میفرستیم. میگوییم «اللهُمَّ» خدایا تو بفرست. ما کجا که بخواهیم به پیغمبر بگوییم صلوات من بر تو، میگوییم خدایا صلوات، خدایا تو بر پیغمبر صلوات بفرست، ما صلواتمان را صلوات خدا قرار میدهیم. لذا بالابرنده است، میگوید پیغمبر با این بالا میرود. خدا خشنود میشود با این، لذا ما به تبع بالا میرویم. وقتی آن دارد میرود ما را هم میبرد. آن که میرفت مرا هم با خودش میبرد. شعر زیبایی است که علامه دارد، حالا... . بعد میفرماید که، من دارم انتخاب میکنم که همهاش زیباست، همهاش زیباست. میفرماید... . بگذارید بعضیهایش را بگویم که «إنَّمَا اتَّخَذَ اللّه» امام هادی (ع)، عبدالعظیم حسنی نقل کرده است. «إنَّمَا اتَّخَذَ اللّه عَزَّوَجَلَّ إبراهِیمَ خَلیلاً لِکثرَةِ صَلاتِهِ عَلی مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ». خلیل شدن خیلی مقام عالیای است. میگوید چون کثرت صلوات داشت شد خلیل، ابراهیم. چون میشناخت پیغمبر را، دائم میگفت خدایا من را به صالحین ملحق کن. «الحِقنی بِالصالِحین»، بعد خدا به او گفت که «إِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصالِحین». این جا نمیتواند به آن مقام برسد اما در آخرت این را به او میرسانیم. همان طور که آن جا «مَعَ» است، این جا هم به ابراهیم میگوید «إِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصالِحین»، این در آخرت ابراهیم است، بالاتر از ابراهیم بعد از پیغمبر اکرم و اهل بیت نداریم. در روایت دارد ابراهیم از همه انبیا بالاتر است در مقام. غیر از پیغمبر اکرم و اهل بیت از همه انبیا بالاتر است.
شریعتی: «اللّهُمَ صَل على مُحَمَّد وَعلى آل مُحَمَّد، كَما صَلَيتَ عَلى إِبراهيمَ وَ آلِ اِبراهیم».
حجت الاسلام عابدینی: این هم خلاصه یک روایت شریف است. در روایت شریف دیگری که من اینها را تندتر عرض بکنم میفرماید که «جَعَلَ صَلی عَلی نبیِهِ عَشرَ حَسَنَها وَ مها» هر صلواتی ده تا حسنه ایجاد میکند، ده تا سیئه را محو میکند. ده تا سیئه یعنی ده تا مانع. توفیق میشود برای انسان در این که چه بشود؟ بتواند اعمالش را درست انجام بدهد. نمیداند از کجا بود، این صلوات. بعد میفرماید که، من روایت را اگر تند میخوانم عذرخواهی میکنم از دوستان. میفرماید که، بله. «صلوات اللّٰه عليه تزكية «إنَّ اللّه َ و ملائكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلى النَّبيِّ يا أيُّها الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سلِّمُوا تَسْليما» میگوید صلوات خدا «صَلَواتُ الله عَلیهِ» صلوات خدا بر پیغمبر «تَزکیَةَ لَه». برای پیغمبر چیست؟ تزکیه است. «و ثناء عليه» چون صلوات خداست، «و ثناء عليه و صلاة الملائكة مدحهم له» همه مادح پیغمبر هستند با این صلوات ملائکه. «و صلاة الناس دعاؤهم له و التصديق و الإقرار بفضله» یعنی ما رابطهمان را داریم محکم میکنیم. ما که صلوات میفرستیم ما داریم خودمان را پیش پیغمبر عزیز میکنیم.
شریعتی: ما هم هستیم، ما را هم ببینید.
حجت الاسلام عابدینی: یک گوشه چشم، ما هم خلاصه مریدیم، ما هم محب هستیم، ما هم داریم خودمان را بالا میبریم با صلوات. بعد میفرماید که اگر میگوییم «وَ سلِّمُوا تَسْليما» یعنی «سلّموا له بالولاية و بما جاء به» دائماً داریم میگوییم که ما تسلیم هستیم هر چه که گفتی. «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» ما هستیم، ما تسلیم هستیم. در روایت دیگری میفرماید: «إِنَّمَا صَلَوَاتُنَا عَلَیْهِ رَحْمَهً لَنَا وَ قُرْبَهً» صلوات ما برای پیغمبر ما را مورد رحمت قرار میدهد، ما را نزدیک به پیغمبر میکند. اگر باور کردیم چرا حسرت دارد انسان اوقاتاش به باطل بگذرد. بعد میفرماید که «صَلوا» اگر کسی که «إذا ذُکِرَ»، امام صادق (ع) «إِذا ذُکِرَ النَّبي فَاَکثِرُوا الصَلات عَلیه» هر جا اسم پیغمبر آمد خیلی صلوات بفرستید. «فَاَکثِرُوا الصَلات عَلیه فَإِنَّهُ مَن صَلی عَلی النَّبی صلی الله علیه و آله و مَن صَلاَةً وَاحِدَةً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ» یک صلوات بفرستد «صَلی الله علیه الفً صَلات في الفَ صَفٍ مِنَ المَلائِکَه» هزار صلوات در هزار صف از ملائکه. «وَ لَمْ يَبْقَ شَيْءٌ مِمَّا خَلَقَ اَللَّهُ» هیچ ذرهای در عالم نمیماند «إِلاَّ صَلَّى عَلَى ذَلِكَ اَلْعَبْدِ».
شریعتی: آنها صلوات میفرستند.
حجت الاسلام عابدینی: به این بنده «إِلاَّ صَلَّى عَلَى ذَلِكَ اَلْعَبْدِ لِصَلاَةِ اَللَّهِ عَلَيْهِ وَ صَلَوَاتِ مَلاَئِكَتِهِ». اینها عجیب است.
شریعتی: این معجزه صلوات است.
حجت الاسلام عابدینی: خدا رحمت کند آقای بهجت را. میفرمود ما محرومیتهایمان چوب ادب باورها بود. میگوید مگر میشود، اینها تعارف است که همه آسمان و زمین، ذرات عالم، مولکول به مولکول، سلول به سلول در همه عالم صلوات میفرستند با صلوات و این صلوات برای عبد است، عبد را بالا میبرد.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عابدینی: «فَمَنْ لاَ يَرْغَبُ فِي هَذَا» اگر کسی باور نکرد، «فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ» این جاهل مغرور است. «قَدْ بَرِئَ اَللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ» همه از او بری هستند چون باور نکرده است. این هم خلاصه تهدید در این... . دیگر وقت تمام شد؟
شریعتی: یک روایت دیگر هم بشنویم بعد انشاءالله آیات را.
حجت الاسلام عابدینی: میفرماید اگر به مشکل مبتلا شدید «کَشفِ الُکرب بِاالصَلواتِ وَ سَلامِّ وَ رَحمَةِ وَ برِکَتِ عَلی النَّبی»، اگر به مشکل گرفتار شدید هر جا گیر کردید صلوات بفرستید. صلوات حل میکند. اوقاتتان را با صلوات زنده بکنید. میگوید «اَحیا اوقاتِکَ بِالصَلواتِ عَلی النَّبی» با صلوات وقت زنده میشود، میماند. وقتی که دارد میرود با صلوات میماند.
شریعتی: نگهاش میداری.
حجت الاسلام عابدینی: تثبیتاش میکنید، پیش خدا میماند. و خب خیلی روایات دیگری دارد که... .
شریعتی: حالا این روایتها و نکتهها را انشاءالله دوستان ما در کانال قرار میدهند، مراجعه بکنید و انشاءالله لذت ببرید. صلوات بفرستید، ما را هم دعا بکنید و این جمع صمیمی و بزرگ خانواده سمت خدا وقتی یک صلوات میفرستند دیگر این صلوات میلیونی چه معجزهها که میتواند بکند و انشاءالله از این موهبت الهی همه ما بهرهمند بشویم انشاءالله.
حجت الاسلام عابدینی: من انتهایش یک نکته عرض بکنم کوتاه.
شریعتی: جانم، بفرمایید حاج آقا.
حجت الاسلام عابدینی: که میفرماید من از حضرت آیت الله بهاءالدینی این را من خودم هم شنیده بودم که اگر یک موقعی کسانی بچهدار نمیشوند ختم صلوات بگیرند و یک گوسفند نذر حضرت ابوالفضل (ع) بکنند. من به دوستان گاهی سفارش میکنم با این نگاهی که حضرت آیت الله بهاءالدینی هم فرمودند به عنوان این که آقای بهاءالدینی هم این را فرمودند، نفس ایشان هم در این اثر دارد. مکرر افرادی که ما عرض کرده بودیم خدمتشان انجام داده بودند بعدش گفتند ما واقعاً نتیجه محقق شد، مکرر.
شریعتی: یکی هم میگفت وقتی از بزرگان یک دستوری میشنوید در واقع به نوعی آنها هم این را تضمین کردند این را دیگر.
حجت الاسلام عابدینی: یک وعدهاز از جانب آنها و من به یکی از دوستان گفتم. گفتم در جنگ میگویند اگر یک مومنی به یکی پناه داد از دشمن، مومنان دیگر پناه بدهند به همین وعدهای که او داده است. خدای سبحان اگر یک مومنی وعدهای بدهد خدای سبحان میگوید من وعده او را حتی اگر او قدرت ندارد ولی من وعده او را انجام میدهم.
شریعتی: بله، از این منظر به این دستورها و توصیهها که نگاه میکنیم اصلاً قصه فرق میکند و امیدوارم که همه آنهایی که در انتظار فرزند هستند به برکت نام و یاد رسول مکرم اسلام صاحب فرزند بشوند. دیگر حالا فردا هجدهم ربیع هم هست، هجدهم هر ماه قمری قرار اهالی سمت خداست برای طرح فرزندان غدیر. همچنان چشم به راه یاری پر مهرتان هستیم. هم به سایت ما میتوانید مراجعه بکنید، هم به کانال ما، هم زوجهای نابارور که منتظر مساعدت هستند و هم خیرین عزیز که میخواهند در این طرح همراه بشوند، سهیم و شریک بشوند، اتفاقات بسیار موثر و ماندگاری افتاده است که یک فرصتی اگر بشود باز هم گزارش را تقدیم حضورتان میکنیم. ببینید و انشاءالله دعای خیر شما میتواند بدرقه راه دوستان باشد. به ساحت نورانی قرآن مشرف بشویم. ثواب تلاوت آیات را هدیه بکنیم به روح بلند حضرت عبدالله و حضرت آمنه که به دنیای ما پیامبری به نازنینی محمد مصطفی دادند. بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
صفحه446قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». الهی که حال دلتان با پیغمبر همیشه همین قدر خوب باشد، الهی که به حق نبی مکرم اسلام مشکلات، گرفتاریها، کدورتها برطرف بشود، انشاءالله زیر سایه پیغمبر همهمان که یک خانواده هستیم این الفت و این همدلی را تجربه بکنیم. وقتمان تمام شده است حاج آقای عابدینی. دعا کنید و انشاءالله روز بزرگی است، دوستانمان آمین بگویند و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عابدینی: انشاءالله روزی که «رَحمَةٌ لِلعالَمین» به دنیا آمده است و رحمت جوشان خدای سبحان در این روز از همیشه بالاتر قرار گرفته است جایزه همه ما را مطیع بودن بیشترمان نسبت به خدا و پیغمبر و اهل بیت قرار بدهند. این کشور ما را مورد نظر قرار بدهند، هر جوری که خودشان میبینند خوب است. ما میدانیم که بالاخره مردم سختی کشیدند، دردسر کشیدند، دلمان میخواهد یک راحت بیشتری محقق بشود. انشاءالله به حق پیغمبر اکرم که دلش نمیخواست یک، امام صادق (ع)، که اینها سختی هر مومنی برایشان سخت بود، سختی هر مومنی. این سختی مومنین در این کشور به برکت وجود پیغمبر اکرم و امام صادق علیهم السلام انشاءالله یک گشایشهای عظیمی از جانب آنها به عنوان «رَحمَةٌ لِلعالَمین» و این صادق آل محمد انشاءالله محقق بشود.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». انشاءالله. آقا خیلی خوشحال شدیم خدمتتان بودیم. فرمایشات شما هر کدامش عیدی بود به من و همه مخاطبان خوب و نازنین سمت خدا، انشاءالله خدا شما را حفظ بکند. ممنون و متشکرم از توجه و عنایت شما. فردا انشاءالله با حضور حاج آقای نظافت خدمتتان خواهیم رسید. همچنان در طرح رد مظالم ماه ربیع الاول شما دعوتید که انشاءالله به برکت نام نبی مکرم اسلام حقی به گردنمان نباشد، حق الناسی. و از آن طرف هم فقرایی که این صدقات به دستشان میرسد انشاءالله خوشحال بشوند. بهترینها را برای همه شما آرزو میکنم.
بَلَغَ العُلیٰ بِکَمالِهِ
کَشَفَ الدُّجیٰ بِجَمالِهِ
حَسُنَت جَمیعُ خِصالِهِ
صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِهِ
خیلی ممنون و متشکرم از شما.