حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمه الله. عرض سلام و ارادت دارم خدمت همه عزیزان. همه مواردی که در ذهنم بود جنابعالی فرمودید. شریعتی: بزرگوارید. حجت الاسلام حسینی قمی: من هم به سهم خودم گرامی میداریم هفته دفاع مقدس، یاد همه شهدای عزیز و سر تعظیم فرود میآوریم نسبت به همه ایثارگران و خانواده معزم شهدا و جانبازان. آغاز سال تحصیلی را هم همین طور من تبریک عرض میکنم. برای ورزشکارهایمان هم آرزوی موفقیت داریم. یک جمله هم اضافه کنم. امروز هفتم ربیع، شب هشتم ربیع است. امشب شبِ شهادت وجود امام عسکری (ع) است. عزیزانی که فردا تکرار برنامه را از شبکه افق میبینند روز شهادت امام عسکری (ع) است. انشاءالله به این امام عزیز و بزرگوار عرض ارادتی خواهیم کرد ولی فقط یادآوری کنم غیر از این شهادت که امشب است دیگر ماه ماهِ ربیع المولود است، ولادت خاتم النبیین و امام صادق هفدهم ماه ربیع، ماه بهار جشن و شادی و عید خاتم النبیین است. من تقاضا میکنم حالا نمیدانم چقدر تقاضا اثر دارد همان طوری که ما شهادتها را با عظمت برگزار میکنیم... . شریعتی: ولادتها را هم. حجت الاسلام حسینی قمی: الان نمیدانم عزیزان تدارک برنامه دارند برای شب ولادت پیامبر، شوخی نیست. هفدهم ربیع، امشب شب هشتم، امروز هفتم است، ده روز دیگر هفدهم است. برای ده روز دیگر شب ولادت امام صادق، خاتم النبیین تدارک برنامه. چرا اصلاً یک شب، چرا یک روز، یک دهه. همان طوری که... . شریعتی: اصلاً همین هفته وحدت. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. شریعتی: بهانه خوبی است. حجت الاسلام حسینی قمی: انشاءالله عزیزان اگر یادشان رفته است یادشان باشد مفصل برگزار کنند. به هر حال خاتم النبیین است. یک وقت عرض کردیم کلام شهید مطهری رضوان الله علیه. میفرماید تعجب است مسیحیها ولادت حضرت عیسی مسیح را من دیدم، گاهی هم عکسهایش را در فضای مجازی دیدید، واقعاً حداقل از دو ماه قبل، سه ماه قبل، شهر را آذینبندی میکنند عجیب، ولادت حضرت عیسی مسیح. حالا سه ماه قبل نه، ما یک چند روز قبل حداقل نسبت به خاتم النبیین عرض ارادت داشته باشیم. چون ماه ربیع است همیشه ماه ربیع بحث رد مظالم را داشتیم. شریعتی: وعدهاش را هم به دوستانمان دادیم که تشریف بیاورید. حجت الاسلام حسینی قمی: جنابعالی محبت فرمودید، بله. عزیزان هم پیگیر بودند. یک چند جملهای راجع به موضوع رد مظالم صحبت میکنیم و بعد هم عرض ارادتی به امام عسکری سلام الله علیه. شریعتی: سلام الله علیه. خیلی خوب. به دوستانتان اگر ممکن است اطلاع بدهید که ما الان داریم پخش میشویم و خیلیها شاید منتظر و مترصد باشند که سر همان قرار همیشگی ما خدمتشان برسیم. گفتم به خاطر مسابقات جهانی کشتی ما ساعاتی زودتر خدمتتان رسیدیم و سلام میکنیم. حالا اگر به هر دلیلی دوستان موفق نشدند هم میتوانند در تلوبیون ببینند، هم میتوانند تکرار برنامه را فردا ساعت 8 از شبکه محترم افق دنبال بکنند. حجت الاسلام حسینی قمی: یا امشب. شریعتی: یا امشب از رادیو معارف. خیلی خوب، خدمت شما هستیم با رد مظالم که طرح و سنت همیشگی ماه ربیع سمت خداییها است. حجت الاسلام حسینی قمی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». من سه تا روایت یادداشت کردم، این را بخوانم مقدمه بحث رد مظالم هم رابطه عجیب است. اولیاش در کافی مرحوم کلینی از امام صادق (ع)؛ «ما عُبِدَ اللّه ُ بِشيءٍ أفضَلَ مِن أداءِ حَقِّ المُؤمِنِ». «ما عُبِدَ اللّه ُ بِشيءٍ» بالاترین عبادت، برترین عبادت این است که حق مومن را ادا کنی. خیلی مهم است. بالاترین عبادت امیرمومنان هم در نهج البلاغه دارند در خطبه 177، «إِن استَعتَ أَن تَلقَ الله» اگر میتوانی یک جوری زندگی کن وقتی به ملاقات خدا میروی حق الناس به گردنت نباشد. پس در این روایت حضرت میفرماید بالاترین عبادت ادای حق مومن است. در روایت دوم نقطه مقابلاش باز از امیرمومنان سلام الله علیه است، حدیث در تحف العقول است. «أعظَمُ الخَطايا اقتِطاعُ مالِ امرِئٍ مسلمٍ بغَيرِ حقٍّ» بالاترین ادای حق مومن، بالاترین خطا این است که حق یک مومنی را شما بردارید و غصب بکنید. و حدیث آخر از امام باقر در من لایحضر شیخ صدوق است؛ «اَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهيدِ». الان هفته دفاع مقدس است، به همه شهدا عرض ارادت داریم ولی حضرت میفرماید اول قطره خون شهید کفاره تمام گناهانش است، «اِلاَّ الدَّيْنِ» بدهی حتی با شهادت جبران نمیشود. «فَاِنَّ كَفّارَتَهُ قَضاءُهُ» کفاره دِین، بدهی حق الناس نیست که آدم برود بپردازد. الان دیدید خیلی از شهدا در وصیتنامههایشان مینویسند یا خانوادههایشان خبر دارند. به کسی بدهکار هستند میروند بدهیشان را میپردازند. یک روایتی هم داریم شب عاشورا، شب عاشورا سیدالشهدا سلام الله علیه «اَمَرَ مُنادیَ أَن یُنادي» فرمودند یک کسی برود از طرف من به این لشکر 72 تن اعلام کند «لایُقاتِلَ أَنَّ مَعی رَجُلٌ عَلِیهِ دِینٌ» اگر کسی مدیون است این جا نماند، برود دِین مردم را بپردازد. شریعتی: این قدر که مهم است. حجت الاسلام حسینی قمی: یعنی شب عاشورا امام میگویند من بیعتم را برمیدارم کسی حق الناس به گردنش است برود حق الناساش را بدهد. بنابراین کوتاهی نکنیم در مسئله حق الناس. بارها گفتیم اگر طلبکارمان را میشناسیم که باید به خودش بدهیم. حالا به خودش شاید آدم رویاش نمیشود برود به خودش بگوید به حسابش واریز بکند ولی باید به خودش داد اگر طرف را میشناسیم یا اگر نه خودش از دنیا رفته است وارثان او را میشناسیم به وارثان او بپردازیم. اما اگر نه نمیشناسیم، وارثاناش را نمیشناسیم بحث رد مظالم است، یعنی به نیت آن کسی که ما به او بدهکاریم و الان نمیشناسیم یک پولی میدهیم به فقرا، ثوابش برای آن کسی که ما به او بدهکار هستیم. شریعتی: و این مستلزم اجازه است. حجت الاسلام حسینی قمی: چون ما وکالتی از او نداریم، باید با اجازه یک مرجع تقلیدی باشد. این سنت حسنهای بوده است که سمت خدا همیشه داشته است، از مراجع تقلید ما اجازه میگرفتیم که دیگر خود مردم نخواهند تماس بگیرند با دفاتر مراجع. تا مبلغ 500 هزار تومان، قبلاً هم گفتیم. من یک توضیح خیلی سریع و مختصری عرض بکنم. ببینید این که میگوییم تا مبلغ 500 هزار تومان اگر کسی بیش از این میخواهد بپردازد باید با دفاتر مراجع هماهنگ کند. شریعتی: و غالباً هم اجازه میدهند. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. ولی حالا تا 500 هزار تومان را دیگر نیازی به تماس نیست. شریعتی: تا 500 هزار تومان، یعنی یک کسی ممکن است 10 هزار تومان، 20 هزار تومان، 200 هزار تومان. حجت الاسلام حسینی قمی: احسنت. نکته دوم این که مصرف این فقیر است، باید به فقیر بدهیم. به مسجد نمیشود امشب مسجد پول جمع میکنند بدهیم به مسجد، به حسینیه. شریعتی: به نیت رد مظالم. حجت الاسلام حسینی قمی: نمیدانم، بله. ولی فقیر را هم خیلی سخت نگیریم. تعریف فقیر یعنی کسی که هشتاش گروه نُه است، زندگیاش نمیچرخد. شریعتی: دخلاش با خرجاش یکی نیست. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. فکر نکنید حالا شما به یک فقیری دادید فردا دو کیلو گوشت دستش است، دو کیلو مثلاً میوه خریده آورده است این که فقیر نبود، میوه رفته خریده است، حالا فقیر نباید میوه بخرد، فقیر نباید گوشت... حتماً باید رو به قبله بخوابد تا فقیر باشد. نه، هر کسی بدهی دارد، گرفتاری دارد، خرجاش، دخل و خرجاش با هم ناهماهنگ است. خیلی خوب است ما مبلغی هم برای فرزندانمان، برای همسرانمان، اگر خواستیم برای افراد دیگر هر نفر 500 هزار تومان. یعنی من برای خودم 500 هزار تومان، خانمام 500 هزار تومان، بچههایم هر کدام 500 هزار تومان قرار است این مبلغ... . نکته دیگری که باز با عجله عرض میکنم این است که بعضیها تصور کردند حالا ما این 500 هزار تومان بدهیم دیگر تمام مظالمی که در زندگیمان بوده است همه جبران میشود. نه این جوری نیست، این به اندازه همین 500 هزار تومان. لازم است به طرف بگوییم رد مظالم؟ نه، همین که به اسم هدیه، اصلاً نمیخواهد چیزی بگویید، به حسابش واریز بکنید کافی است، به دست فقیر برسد کفایت میکند. یا نه، اگر دستش میدهید به نام هدیه هم بدهید لازم نیست حتماً بگوییم ما رد مظالم میکنیم. خب الان امروز هفتم ربیع است، ما تا آخر ماه ربیع 22-23 روز فرصت داریم ولی بعد از ماه ربیع اگر بخواهد انجام بدهد دیگر باید خودشان... شریعتی: برای همین 500 هزار تومان هم باید اجازه بگیرند. حجت الاسلام حسینی قمی: اجازه بگیرند، بله. سوال کردند به صندوقهای کمیته؟ گفتیم اگر به نظرم خودمان به فقرا بدهیم بهتر است. اگر صندوق کمیته واقعاً عین پول را به فقیر میدهد اشکالی ندارد ولی به نظر من برای این که خیالمان راحت بشود چون نمیشود آن را تبدیل کرد، حالا اگر پول است ما باید پول را بدهیم نه این که بدهیم برای فقیر یک جنسی بخریم. شریعتی: مثلاً لوازم التحریر بخریم. حجت الاسلام حسینی قمی: احسنت. این نمیشود. الان میگوییم آقا یک دانش آموز نیازمند است، ما روپوش برای او بخریم، لوازم التحریر بخریم، این نمیشود، باید عین پول را بدهیم. اگر صندوق کمیته یا مراکز خیریه عین پول را میدهند مطمئن هستید اشکالی ندارد اما به نظرم این کار را خودمان انجام بدهیم بهتر است، بهتر است. سوال کردند باز که اگر ما یک عین جنسی را مثلاً فرض کنید که ما یک گونی برنج است یک وقتی از کسی خریدیم و یا از کسی برداشتیم بردیم یک گونی برنج، یک گونی برنج. الان رد مظالم است، برنج همان برنج است، خود برنج را باید بدهیم. اگر عین است باید عین خودش را بدهیم اما اگر پول است پول. سوال کردند به سادات میشود داد؟ یکی از سوالاتی که زیاد کردند. بله، به سادات هم میشود، چه مانعی دارد، به سید، به غیر سید. رد مظالم دُیون دولتی هم هست که عزیزان زیرنویس میکنند معمولاً این شماره حساب به اصطلاح اگر کسی مثلاً فرض بفرمایید به یک ادارهای آسیبی زده است، به وسیله نقلیه از یک ادارهای، به لوازم یک ادارهای، پولی... . شریعتی: که مرتبط با بیت المال است. حجت الاسلام حسینی قمی: بیت المال جداست. شریعتی: حق بیت المال را ضایع کرده است. حجت الاسلام حسینی قمی: احسنت. آن دیگر جدا است چون زیاد هم من دیدم. تازه یک کسی میپرسد به فقیر بدهیم، نه. همان طوری که برای دولت را نمیشود به فقیر داد، برای فقیر هم نمیشود به دولت داد. جابجا نمیشود کرد. اگر به دولت آسیبی زدند باید خودشان به همان جا بدهند. خیلی خوب است از طرف امواتمان، پدر، مادر، مطمئن باشید یقیناً همه ما یک مظالمی به گردنمان است، گذشتگانمان هم همین طور است. آقای شریعتی باور بفرمایید من الان بگویم شاید عزیزان تعجب کنند. اخیراً من یک جایی بودم واقعاً برایم عجیب بود. یک آقایی گفت من آخر عمرم است دیگر، قریب 90 سالش است. گفت آمدم یک خانهای تهیه کردم که یک کسی در اختیارم گذاشته است این روزهای آخر عمر دیگر این جا زندگی کنم. شریعتی: راحت باشم. حجت الاسلام حسینی قمی: گفت من خانه خودم را فروختم. اتفاقاً یک موقعیت خیلی خوبی هم داشت خانهاش، یعنی وسط کنارِ یک خیابانی قرار گرفته است، یک مبلغ خیلی خوبی از او خریداری کرده بودند. گفتم خانه را میخواهی چه کار کنی؟ گفت تمام پولش را میخواهم رد مظالم بدهم. گفتم مگر این قدر مظالم است؟ گفت چه اشکال دارد، اگر من بدهکار باشم که بدهکارم، اگر نه صدقه است دیگر. ایشان در رد مظالم نگران نباشید اگر ما واقعاً بدهکار هم نباشیم همین صدقه است. شریعتی: صدقه محسوب میشود. حجت الاسلام حسینی قمی: بارها گفتیم همین صدقه روزانهمان را هم میتوانیم به نیت رد مظالم بدهیم، به نیت رد مظالم. خب از مراجع ما همه مراجع اجازه گرفتیم ولی حالا نام هم میبریم که عزیزان دیگر خیالشان راحت باشد. من خودم شخصاً تماس گرفتم، خواهش میکنم دیگر مزاحم دفاتر نشوید. شریعتی: حاج آقای حسینی خیلی زحمت کشیدند. جا دارد همین جا هم از طرف شما هم از طرف برنامه و خودم از ایشان صمیمانه تشکر کنم. حجت الاسلام حسینی قمی: بزرگوارید. دیگر مزاحم دفاتر مراجع نشوند. از حضرت آیت الله العظمی سیستانی، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی، حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی، مقام معظم رهبری. دیگر خواهش میکنم مزاحم دفاتر مراجع، اگر به حرف ما اعتماد دارید که حتماً هم اعتماد دارند چون گاهی عزیزان مثل این که یقین ندارند، زنگ میزنند. نیازی نیست، مطمئن باشید به گردن ما. تا آخر ماه ربیع مقلد هر مرجع تقلیدی که هستید تا آخر ماه ربیع 500 هزار تومان رد مظالم را میتوانید بدهید. به ارحام میشود پرداخت کرد یا نه؟ بله، به ارحام هم میشود پرداخت کرد البته واجب غیر از پدر و مادر و اولاد. شریعتی: آنها نفقه هستند در واقع. حجت الاسلام حسینی قمی: به پدر مادر نمیشود، به اولاد نمیشود، ولی به دامادمان اگر دامادمان گرفتاری مالی دارد بله به دامادمان، به عروسمان گرفتاری دارد میشود. سوال کردند قبلاً هم زیاد میپرسیدند، میتواند یک نفر به جای 10 نفر بدهد؟ بله، چه اشکالی دارد. من دیدم بعضیها میگویند آقا 10 تا 500 هزار تومان، 5 میلیون تومان. پدر، مادر، برادر، خواهر، پدری که از دنیا رفته است، مادری که از دنیا رفته است، مانعی ندارد. قطعاً عرض کردم آقای شریعتی یقین داشته باشید همه ما مظالم به گردنمان است. امکان ندارد، بارها توضیح دادیم. نمیشود ما به گردنمان مظالم نباشد. و پرداخت رد مظالم آقای شریعتی خیلی مهم است. واجب فوری است. ببینید واجبها دو نوع هستند، موسع زمانش مذین، فوری. این واجب فوری است. چرا؟ چون حق الناس است، حق الناس را فوری باید داد، ما نمیتوانیم صبر بکنیم تا بگوییم حالا یک هفته دیگر، یک ماه دیگر. بنابراین این را الان سریع انجام بدهیم، واجب فوری است، شک نداشته باشیم. برای همسران هم باز من تاکید میکنم حتماً برای همسرانمان، فرزندانمان، انجام بدهیم. یک توضیح کوچکی هم عرض بکنم. اصلاً شاید این را باید هفته دیگر هم تکرار میکنیم انشاءالله، از کجاها رد مظالم. این که ما مدام میگوییم حتماً رد مظالم به گردن ما است. معمولاً برای ما پیش آمده است در معامله یک پول کمتری دادیم اشتباهی، یا یک کاسبی پول اضافهای گرفت، در کودکی، در نوجوانی، در جوانی، به کسی زدیم، صورت کسی زدیم، آسیبی وارد کردیم، به اموال کسی آسیبی وارد کردیم، از کنار ماشین کسی رد شدیم آینهاش شکسته است عجله داشتیم توقف نکردیم رفتیم، معلم به شاگردش زده است، اوستا کار به شاگرد مغازه و سرکارش زده است، کرایهای ندادیم، کرایهای اضافه گرفتیم، یک مالی را پیدا کردیم اعلان نکردیم. ببینید آقای شریعتی امکان ندارد یکی از اینها در زندگی... . شریعتی: نباشد. حجت الاسلام حسینی قمی: پیش نیامده باشد. حتماً پیش آمده است. زیاد پیش میآید. آقا در مسیر مشهد داشتیم میرفتیم یک جنسی خریدیم از یک مغازهای پول کمتر دادیم، حالا کجا آن مغازه را پیدا میکنیم، دیگر پیدایش نمیکنیم. نوعاً ما در کودکی، نوجوانی، جوانی، بعضیها که حالا خیلی دست به زن دارند زدند به این، به آن زدند. الان عرض کردم باید برود پیدایش کند. شریعتی: اگر صاحبان آن حق را میشناسیم به هر صورتی که شده است باید به دستش برسانیم. حجت الاسلام حسینی قمی: یا وارثاش. اگر نمیشناسیم، زدی در گوش کسی بالاخره بارها مسئلهاش را گفتیم. شما بزنید در گوش کسی صورتش سرخ بشود... شریعتی: دیه دارد. حجت الاسلام حسینی قمی: چقدر است دیهاش؟ اگر سرخ بشود یک مثقال و نیم طلا، شوخی نیست. یک مثقال و نیم طلا دیهاش است. اگر نه، از سرخی گذشت... شریعتی: کبود شد. حجت الاسلام حسینی قمی: کبود شد، دو برابر میشود، 3 مثقال. اگر از کبودی گذشت سیاه شد باز دو برابر، 6 مثقال طلا. یعنی الان شما عزیز من، معلم بزرگوار، حالا معلمها انشاءالله گرفتار نشوند. یک برادری، چه میدانم یک آقایی در کوچه دعوا کرده است زده است در گوش کسی طرف صورتش سرخ شده است، صورت آن آقا سرخ شده است. 6 مثقال طلا مدیون او است باید برود دیهاش را بدهد. شریعتی: اگر سیاه بشود. حجت الاسلام حسینی قمی: اگر سیاه بشود میشود 6 مثقال دیگر. حالا او را نمیشناسی، این به گردن شما است. بنابراین عرض کردم همه ما علی القاعده گرفتار هستیم به یک شکلی، انشاءالله کوتاهی نکنیم. شریعتی: و مهمتر از همه اموال آنهایی که دستشان به معنای واقعی از دنیا کوتاه است، چشم به راه این خیرات هستند که جزء صدقات هم محسوب میشود و انشاءالله خداوند به همه شما اجر بدهد. حجت الاسلام حسینی قمی: ولی آقا این خیلی مهم است جنابعالی تاکید فرمودید. ببینید بعضیها میگویند حالا معلوم نیست بدهکار باشیم. آقا شما بده، اگر مظالم بود که مظالم، اگر نبود صدقه است دیگر. به چه کسی شما داری میدهی؟ به فقیر دارید میدهید دیگر. اگر واقعاً بدهکار بودیم... . شریعتی: این که گم نمیشود در پیشگاه خداوند متعال. حجت الاسلام حسینی قمی: فکر میکنند که ما اگر یک وقت بدهکار نباشیم پول را برای چه دادیم. هیچی همین صدقه، همین صدقه روزانهتان. شریعتی: که رفع بلا میکند با همه آن برکاتاش. حجت الاسلام حسینی قمی: بله. من بارها گفتم غفلت میکنیم. من یقین دارم خیلیها غفلت میکنند. آقا هر روز شما صدقه نمیدهید، هر هفته صدقه نمیدهید، این صدقه را به نیت رد مظالم بدهید که اگر واقعاً هر کار خیری میکنید به نیت مظالم. اگر واقعاً بدهکار بودید مظالم است، اگر نه که صدقات حساب میشود. شریعتی: بسیار خوب. برویم سلام کنیم و عرض ارادت کنیم به ساحت حضرت امام عسکری(ع). حجت الاسلام حسینی قمی: تقاضا میکنم عزیزان حتماً خودشان هم عنایت دارند، امشب هر کجا مجلس عزا و سوگواری حضرت عسکری سلام الله علیه است، پدر بزرگوار امام زمان ارواحنا فداء، امشب و فردا حتماً در مجالس شرکت خواهند کرد. خب میدانید دیگر هشتم ربیع هم شهادت امام حسن عسکری تعطیل رسمی است، ما از این تعطیل رسمی حداقل نیم ساعت، یک ساعت برای شرکت در مجلس امام (ع) خرج کنیم. اگر یک روزی را به عنوان تعطیل رسمی امام اعلام میکنند این مقدار غفلت نکنیم. من اجازه بدهید با حیات اجتماعی امام عسکری (ع) شروع کنم، بعد میرویم سراغ حیات عبادی، اگر مجال شد به حیات سیاسی حضرت هم میرسیم. شریعتی: انشاءالله. حجت الاسلام حسینی قمی: یک داستانی در حیات اجتماعی حضرت بگویم، واقعاً داستان جذاب و جالبی است. خواهش میکنم عزیزان یک لحظه این قصه را بیشتر عنایت کنند، بعداً هم انشاءالله کلیپ این را عزیزان منتشر کنند. خیلی داستان جالبی است. حالا شاید امروز چون ساعت برنامه تغییر کرده است بعضیها برنامه را نبینند حداقل کلیپ آن را ببینند، به فرمایش جنابعالی تکرارش را بعداً ببینند. واقعاً داستان جالبی است. در منابع قدیمی ما هست. یک کسی بود به نام ابویوسف، ابویوسف. چه کاره بود؟ شاعر تشکیلات متوکل عباسی بود. خب متوکل میدانید از خلفای بسیار بسیار ظالم عباسی است، 14 سال هم خلافتش طول کشیده است. همان آدم جنایتکاری است که در حالاتاش در این تاریخ الخلفای ملا جلال الدین سیوطی است که مینویسد: «هُوَ الَّذی اَمَرَ بِحَدمِ قَبرِ الحُسِین (ع)» 17 بار، 17 بار قبر سیدالشهدا را خراب کردند. سیوطی مینویسد، 17 بار قبر امام حسین را خراب کردند. همین سیوطی دربارهاش مینویسد: «کانَ مُنحَماکَ فِي الّذاتِ وَ الشَراب». انحماک یعنی غوطهور، متوکل غوطهور بود در شهوترانی و شرابخواری. این همان آدمی است که قصهاش را عزیزان شنیدند. شبانه امام هادی (ع) را احظار کرد، شراب به حضرت تعارف کرد، گفت برای من شعر بخوانید، مجلس من گرم بشود. حضرت فرمودند من از شعر بهرهای ندارم. اصرار کرد آقا آن شعرهای عجیب «بَاتُوا عَلَی قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ» که خیلی تکاندهنده است راجع به مرگ و مراحل بعد از مرگ. بسیار اذیت کرده است امام هادی (ع) را امام عسکری را، امام هادی را به شهادت رسانده است، امام عسکری (ع). خیلی این دوران امام عسکری مصادف با این چند تا خلیفه است، اولیاش متوکل است. پس دشمن درجه یک اهل بیت (ع) است. این آقای ابویوسف شاعر متوکل است. شاعر هم میدانید یک وقتی هم توضیح دادیم نقش شعرا غیر از نقش شعرا در امروزه است. امروزه هم نقش شعرا خیلی بالا و مهم است ولی در آن زمان شعر و شاعری من بخواهم تشبیه کنم مثل رسانه میماند، رسانه امروز. گاهی یک شاعری یک شعر میگفت یک حکومت ساقط میگفت، شعر میگفت تمام بازارها تعطیل میشد، یک شعر میگفت مردم را تحریک میکرد. این قدر این قصه دعبل را زیاد شنیدیم دیگر. یک وقت در آن شعر خدمت امام رضا (ع) خواند؛ «مدارس آيات خلت من تلاوة». آمد وسط راه غافلهاشان را یک گروه سارقها، دزدها غافلهشان را زدند. دید رئیس دزدها آن بالا دارد شعرهای دعبل را میخواند. یعنی به این سرعت شعر منتقل میشد، تاثیرگذار بود. شریعتی: رسانه فراگیر بود. حجت الاسلام حسینی قمی: واقعاً مثلاً من بخواهم بگویم این آقای ابویوسف نقشاش میگویم رئیس رسانه مثلاً ملی متوکل، یک آدمی در این حد. رئیس رسانه ملی متوکل عباسی شاعر قرن. یک چنین آدمی یک روزی گرفتاری مالی پیدا کرد. خودش میگوید: «وُلِدَ لِی غلامٌ» خدا یک فرزندی به من داد. «کُنتُ مُذَیَقاً» خیلی دستم تنگ بود، خیلی. «کَتَبتُ رُقاءً اِلی جَماعَةِ مِن اَستِقائی» نامه نوشتم به عدهای از دوستان من، از آنها کمک خواستم. هیچ کس به من کمک نکرد. در گرفتاری مالی احدی از دوستانم به من کمک نکرد. شریعتی: آنهایی که روی آنها حساب کرده بودم. حجت الاسلام حسینی قمی: حساب کرده بودم. گفتم هنوز یک جای دیگر امید دارم. اینها کمک نکردند ولی میروم در خانه امام عسکری. آقا من رئیس رسانه ملی تشکیلات متوکل، دشمن شماره یک امام، پیش خودش گفت حتماً امام عسکری من را ناامید نمیکند، حضرت محاسبه این چیزها را نمیکند. میگوید رفتم خانه حضرت عبارت این است: «اَجیعُوا وَ اطوفُوا حولَ الدّار». دیدید آدم در خانه یک بزرگی میخواهد برود میگوید یک مقدار آماده بشوم، یک دوری بزنم. شریعتی: یک مقدار مهیا بشود. حجت الاسلام حسینی قمی: آن هم مخصوصاً یک کسی با این سابقه. میگوید هنوز داشتم خودم را آماده میکردم یک دوری میزدم که آماده بشوم در نزده بودم یک کسی از خانه امام بیرون آمد. به من گفت ابویوسف آقا فرمودند قدم نورسیده مبارک، این کیسه را بگیر برای فرزندت. شمردم 400 درهم امام به من داد. ببینید در خانه امام را میگوید هنوز نزده بودم خادم امام آمد بیرون گفت آقا میگوید: «بارَکَ الله لَکَ فیه» قدم نو رسیده مبارک، «اَنفِق هذه عَلَی المولود» این 400 درهم را خرج بچهات بکن. این اخلاق امام است، واقعاً ما چنین اخلاقی ما که خیلی سخت است ولی نزدیک بشویم، یعنی با دشمن شماره یک آنها که گرفتار شده است، هیچ کسی به فریاد او نرسیده است، خدا به او اولادی داده است، نامه به همه نوشته است، همه ناامیدش کردند، آمده است در خانه امام در نزده امام جواب داده است. شریعتی: دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری حجت الاسلام حسینی قمی: و ما چقدر باید امیدوار باشیم. بنابراین خواهشم این است غفلت نکنیم. این برخورد ما با دشمن است، ما با دوستانمان الان... . الان اول سال تحصیلی است، من خواهش میکنم البته خبر دارم خیلیها کمک کردند برای تهیه لوازم التحریر دانش آموزان نیازمند، لباس عرض کنم که فرم مدرسهشان، ولی هنوز هم گرفتاری بسیار بسیار زیاد است. انشاءالله عزیزان دست خیرشان این اول سالی بگذارید بچهها شاد به مدرسه بروند. من امروز نگاه میکردم این حضور بچهها چقدر شاد و شاداب و چه ذوقی دارند، چه شوقی دارند، کلاس اول، مدرسه، کلاسهای بعد. ولی خب ببینید اگر شما فرزند خودتان را میفرستید مدرسه نگاه میکنید لباسش مرتب باشد، کفشاش مرتب باشد، نمیدانم لوازم التحریرش خوب باشد، آن نیازمند هم کنار دانش آموز تو مینشیند او هم همین توقع را دارد. چقدر خوب بود که همین اول سالی جلسه میگرفتند اولیا، مربیها، مینشستند در مدرسهها همین نیاز اول سال دانشآموزان را تامین میکردند. این برخورد امام است دیگر، نیاز به توضیح ندارد. با دشمنشان در نزده جواب دادند. ما هم تا کسی به ما مراجعه نکرده است خودمان برویم دنبال گرفتارها. این یک داستان. یک داستان از حیات عبادی امام عسکری، این هم واقعاً عجیب است. داستان در کتاب غیبت شیخ طوسی رضوان الله علیه است. امام عسکری (ع) یک خادمی داشتند، میگوید شب که میشد من میرفتم در بستر استراحت خودم ولی «کانَ یَجلِسُ الاِمام فِي المِحراب» امام میرفتند در محراب امامت. «یَسجُدُ» میرفتند در سجده. من حوصله چنین عبادتی را نداشتم، من میرفتم مشغول استراحت خودم میشدم. عبارت این است: «أَنامُ وَ انتَبِع» میخوابیدم، بالاخره آدم میخوابد دیدید یک دو ساعت بعد، یک ساعت بعد، سه ساعت بعد، بیدار میشود. میگوید بیدار میشدم میدیدم هنوز امام در سجده است. دوباره میخوابیدم، دوباره بیدار میشدم میدیدم امام هنوز در سجده است. ببینید همان امامی که آن جوری کمک به بیچاره میکند، کمک به فقیر میکند، در نزده کمک میکرد این هم عبادت شبانه و نماز شب ایشان بود. البته من همین جا توضیح بدهم. خب امام عسکری (ع) میدانید آقای شریعتی در شرایط بسیار سختی بودند. یعنی حکومت که در اختیارشان نبود، 28 سال بیشتر عمر نکردند به شهادت رسیدند، تمام عمرشان در حالاتشان هست «کانَ اَکثَرُ اوقاتِهِ مَحبوساً» بیشتر زندگی حضرت در زندان بوده است، «اَکثَرَ اوقاتِهِ» یعنی این امر 28 ساله بیشتر دوران حضرت در زندان بوده است. یا زندانهای بزرگ عسکری میگویند، منطقه نظام عسکر، یا نه میبردند اصلاً زندانهای خصوصی حضرت را میبردند. امام فرصت این که بخواهد یک کار اجرایی انجام بدهد، به مردم خدمت رسانی، شاید اگر امام چنین فرصتی داشتند از این سجدههای طولانی و عبادت... . الان این را من بگویم مسئولینی که کاری دستشان است، پست و مقامی دارند، دنبال چنین عبادت و چنین سجدههایی نمیخواهد باشند. اینها به مردم خدمت کنند بالاترین عبادت است. یک عزیزی یک داستانی میگفت. فرمودند که یکی از عرض کنم که علمای بسیار بزرگ، بسیار بزرگ، که صاحب نفس بود گفت یک وقتی یکی از رؤسای قوه قضاییه با اصرار آمد خدمت ایشان که آقا یک دستور عملی به ما بدهید. خیلی برای من جالب بود. خدا رحمت کند حالا نام ببرم، مرحوم آیت الله شاهرودی که رضوان الله علیه. شریعتی: خدا رحمتشان کند. حجت الاسلام حسینی قمی: سالها ریاست قوه قضاییه را داشتند خدمت ایشان رفته بودند که آقا یک دستور العملی به ما بدهید. بعد از یک ساعت، دو ساعت، دستور العملی به من بدهید. بعد خیلی منظر بودم ببینم دستور العمل این مرد بزرگوار به رئیس قوه قضاییه آن هم در دوران ریاست قوه قضاییهشان چه دستوری بود. ایشان فرموده بود که دستور العمل من این است که یک وقت نماز شب نخوانی. گفته بود آقا چرا؟! شما باید تشویق کنید. گفته بود نه، به جای نماز شب شبها بیدار شدی آن نامههایی که روی میزت باقی مانده است باید امضا کنی گرفتاری مردم است... . شریعتی: کارتابلات را امضا کن. حجت الاسلام حسینی قمی: آن کارتابلات را بردار نگاه کن و امضا کن، این نماز شب تو است. خیلی مهم است آقای شریعتی. شریعتی: این اولویت تو الان چیست. حجت الاسلام حسینی قمی: یک عارف به تمام معنایی که ایشان با زحمت خودش را به آن آقا رسانده است که آقا یک نصیحتی، یک دستور العمل، دستور العملاش نماز شب و ذکر و سجده کذا نبود. شریعتی: خدمت است. حجت الاسلام حسینی قمی: شب که بیداری شدی به جای نماز شب برو پروندههایی که روی میزت است نگاه کن، آنها را بررسی کن، امضا کن، گرفتاری مردم برطرف بشود. گفته بود دستور العمل دیگری بدهید بعد از این. فرموده بود بعد از این که نماز واجبت را خواندی هیچ ذکری نگویی، تسبیحات و تعقیبات. بلند شو دنبال، برو دنبال گرفتاری مردم، گرفتاری مردم... . این را اگر مسئولین ما باور بکنند. من ماه رمضان یک وقتی به همین آقایان گفتم برخی از مسئولین، گفتم یک موقع بعد از نماز «یاعلی یاعَظیم و اللّهُمَّ...» اینها را نخوانید، شبهای ماه رمضان دعای... هیچ. به جای اینها فقط و فقط خدمت به مردم. حرف از من نیست، خدا نکند ما بخواهیم از خودمان یک چیزی بگوییم. از عالمان بزرگ. شریعتی: یک تعبیر این جوری هم حضرت آیت الله العظمی فاضل خدا رحمتشان کند داشتند. حجت الاسلام حسینی قمی: بله، از ایشان هم نقل شده است. بله، که بالاترین عبادت خدمت به مردم است. من یک وقتی این قصه را گفتم، تکرارش هم عرضه شد. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی خویی رضوان الله علیه. ایشان یک خادمی داشتند آمدند دفتر یکی از مراجع در قم. خب این بزرگوار خیلی دنبال این بود که ببیند زندگی مرحوم آیت الله العظمی خویی چگونه بوده است. خادم 30 سال، 40 سال خادم آقا بود. سوال میکرد که مثلاً رفت و آمدش، غذا خوردناش، نمیدانم مطالعهاش، استراحتاش، جزئیات زندگیاش چگونه میگذرد. شریعتی: ساعتهایش چگونه میگذرد. حجت الاسلام حسینی قمی: از جمله از این خادم سوال کرد که آیت الله العظمی خویی اهل نماز شب بود یا نه. خادم گفته بود نه بابا، کجا اهل نماز شب بود آقای خویی، ایشان ما را بیدار میکرد به ما میگفت نماز شب بخوانید به اهل خانه ولی خودش نماز شب نمیخواند. گفت یعنی شما را بیدار میکرد میرفت میخوابید؟ گفت نه، نمیخوابید. میفرمود نماز شب من پاسخ به نامههای مردم است. نماز شب من پاسخ به... . شریعتی: که یک گرهای باز کنم. حجت الاسلام حسینی قمی: میدانید وقتی یک مرجع تقلید به یک سوال شرعی مردم، به یک استفتاء جواب میدهد گاهی مشکل یک شهر برطرف میشود. مشکل یک شهر در حالات آیت الله العظمی ابوالحسن اصفهانی هم هست. ایشان شب که بیدار میشده تمام نامههایی که روز دریافت میکرده خودش شخصاً مطالعه میکرده است. بنابراین حالات امام یقین داشته باشید مخصوصاً اینهایی که پستی دارند، مقامی دارند، مسئولیتی دارند، من تعجب میکنم اینها مدام میروند دنبال کارهای مستحبی و نمیدانم این جلسه و آن جلسه. بالاترین عبادت خدمت به مردم است در این اوج گرفتاریهایی که الان ما داریم میبینیم. مخصوصاً این الان برای مسئولین جای خودش ولی عامه مردم از این فرصت استفاده کنند. امام عسکری جزو کسانی بود که دستش بسته بود، در زندان بود، اکثر دوران زندگیشان یا زندانهای بزرگ منطقه نظامی یا زندانهای خصوصی، لذا امام به عبادت میپرداختند. میگوید، خادم میگوید من میخوابیدم بیدار میشدم، دوباره میخوابیدم بیدار میشدم، حضرت مشغول عبادت بودند. یک روایتی هم داریم از در امالی شیخ صدوق است از رسول خدا. «أَلشِّتـاءُ رَبيـعُ الْمُـؤمِنِ»، «أَلشِّتـاءُ رَبيـعُ الْمُـؤمِنِ». الان دارد دیگر شبها کم کم بلند میشود، شبهای بلند پاییز و زمستان بهار مومن است. فرمود: «يَطُولُ فيهِ» شبهایش بلند است برای عبادت خوب است، روزها کوتاه است برای روزه گرفتن. یک بیان دیگری از امام عسکری (ع) بگویم بسیار بسیار امیدوار کننده است. این آیه سوره مبارکه انعام آیه 23 خیلی حدیث لطیفی است. هم در تفسیر عیاشی است که از منابع قدیمی ما است، هم در خرائج راوندی. یک آیهای داریم که معنایش یک مقدار پیچیده است. «اعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ» فردای قیامت آنهایی که برای خدا شریک قرار دادند به آنها میگوییم کجا هستند. مگر نمیگفتید خدا شریک دارد، این شریکها کجا هستند. شریکهای خدا الان بیاورید شریکهایتان را. اینها چه جواب میدهند؟ انسانهای مشرکی که در دنیا شریک برای خدا قرار میدهند، مشرک بودند، آیه بعد میفرماید: «ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ». چه جواب میدهند؟ جواب میدهند: «إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ» قسم میخورند، «وَاللَّهِ رَبِّنَا»، خدایا به خدا قسم ما مشرک نبودیم. «انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ» چگونه دروغ میگویید. خب از امام عسکری سوال کردند آقا چطور اینها دروغ میگویند؟ آقای شریعتی مگر ممکن است کسی 60 سال، 70 سال، در زندگی برای خدا شریک و مشرک علنی بوده است، همه او را میشناختند این که مشرک بوده است. آن وقت فردای قیامت چگونه قسم میخورد «وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ»، انگیزهاش چیست؟ اینها نمیدانند که خدا علام الغیوب است، نمیدانند که خدا پرونده اینها را میداند. میدانند دیگر، پس چرا قسم میخورند، «كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ»، «انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا». امام عسکری (ع) فرمود دلیل این آیه این است، دلیل قسم خوردن اینها این است. الله اکبر! فرمود امام عسکری: «انَّ اللَّهَ لَيَعْفُو يَومَ القيامَةِ عَفْواً يُحيطُ عَلَى العِبادِ حَتّى يَقُولَ اهْلُ الشِّركِ وَ اللَّهِ رَبّنا ما كُنّا مُشْرِكِينَ»، اهل محشر وقتی عفو و رحمت الهی، رحمت گسترده الهی را میبینند مشرک هم به طمع میآید. میگوید خدایا ما مشرک نبودیم، ما را هم جزو همینهایی که عفو خودت شامل حالش شد ما را هم جزو همانها قرار بده. «انَّ اللَّهَ لَيَعْفُو يَومَ القيامَةِ عَفْواً»، خدایا یک جوری بندگان را میبخشد «لایَخدُرُ عَلی بالِ اَحدٍ» به ذهن کسی خطور نمیکند. وقتی این عفو گسترده الهی را میبینند مشرکین به طمع میافتند، میگویند: «وَ اللَّهِ رَبّنا ما كُنّا مُشْرِكِينَ». شریعتی: ما چه زمانی مشرک بودیم. حجت الاسلام حسینی قمی: ما را هم جزو همینها... . البته خب میدانید قرآن میفرماید: « إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا»، شرک را نمیپذیرد. این حالا قسم هم بخورند فایدهای ندارد. ولی دلیل این که اینها قسم میخورند از امام عسکری سوال کردند... . شریعتی: آن کرامت و بزرگی است. حجت الاسلام حسینی قمی: یادمان باشد در عین حالی که این ائمه (ع) همین امام عسکری بلافاصله تذکر دادند. گفتند: «ایاکُّ فَردٍ جَنبِ الله فَتَکُون» مواظب باشید حالا از این رحمت الهی سوء استفاده نکنید، نگویید آقا رحمت الهی است هر کاری میخواهیم بکنیم. خدا رحمت کند یاد کنم مرحوم محدث قمی رضوان الله علیه. یک آقای یکی از آقایان اهل منبر بودند مرحوم آقای روحانی، سالهایی در قم منبر میرفتند ماه رمضان. مشهد ساکن بودند، آقای روحانی کاشمری. چند سال پیش از دنیا رفتند. یک سالهایی در قم منبر میرفتند. من از ایشان شنیدم. ایشان میفرمودند که مرحوم شیخ عباس قمی رحمت الله علیه در نجف رفتند حجره آقایی، یکی از بزرگان، حجره یک آقایی از بزرگان در نجف در مدرسه. آن بزرگوار به مرحوم شیخ عباس گفت آقا میشود یک جمله موعظهای برای ما بگویید، ما را انذاری برای ما بگویید ولی از کسی نقل نکنی، چیزی باشد که برای خودت، خودت دیده باشی و باعث انذار ما باشی. ذیل این کلام امام عسکری خواستم عرض کنم. عرض کنم مرحوم محدث قمی رضوان الله علیه فرموده بود من یک وقتی رفتم وادی السلام نجف. خواهش میکنم قبل از این که داستان را بگویم عزیزان منکر نشوند. امام رضوان الله علیه چه میفرمود؟ میفرمود مقامات اولیای خدا را منکر نشوید. ما خودمان مقایسه نکنیم به شخصیتهایی مثل شیخ عباس قمی، مثل علامه طباطبایی، مثل بزرگانی که تمام عمرشان مراقبه بوده است. مرحوم شیخ عباس فرمودند رفتم وادی سلام نجف، یک جنازهای را آوردند در قبرستان وادی السلام دفن کردند. وقتی جنازه را دفن کردند بستگاناش برگشتند رفتند من صدای نالهای از این قبر میشنیدم، مثل شتری که دارند داغاش میکنند، نعره میکشید و آیه 56 سوره مبارکه زمر را میخواند. 56 سوره زمر: «يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ»، چرا من کوتاهی کردم، چرا اوامر خدا را اطاعت نکردم، چرا این قدر گرفتار و آلوده شدم. مرحوم محدث قمی فرموده بود مثل شتری که دارند داغ میکنند صدای ناله و نعره از این قبر به گوش من میرسید این آیه را میخواند. عرض کردم منکر نشویم مقامات، نگوییم ما چرا نمیشنویم. ما خیلی چیزها دیگر را میشنویم، دیگر گوشمان آمادگی برای شنیدن این چیزها... . مرحوم شیخ عباس چیز دیگر نمیشنید، مراقبهای دیگر داشت. یک وقتی در حالات ایشان دیدم رحمت الله علیه، مرحوم آقازادهشان مرحوم حاج میرزاعلی آقای محدثزاده میفرمود یک وقت صبح دیدیم پدرمان دارد گریه میکند، صبح دارد صدای گریهشان از آن اتاق میآید. رفتم گفتم بابا چه شده است صبح زود، خبری شده گریه میکنی؟ گفت نه، داشتم روایاتی میخواندم که راجع به دروغ، عذاب دروغگوها در قیامت. گفتم مگر شما دروغ گفتید که حالا این قدر... . گفت نه، خیلی سال پیش یک دروغ مصلحت آمیز گفتم. شریعتی: عزیزم! حجت الاسلام حسینی قمی: به جان خودم، یک دروغ مصلحت آمیز. شریعتی: این قدر حواسشان بود. حجت الاسلام حسینی قمی: یک وقتی در مکه بودم رئیس یکی از این علمای اهل سنت یک سوالی راجع به کارهای شیعیان از ایشان پرسیده بودند، ایشان هم مصلحتاً گفته بود مثلاً نه شیعیان ما چنین کاری نمیکنند. گفت نشسته بود صبح زود روایتهای دروغ را دیده بود گریه میکرد که فردای قیامت چه من جواب خدا را بدهم. آنها مواظب زبانشان بودند، مواظب هر چیزی نمیشنیدند، این صداها را میشنیدند. شریعتی: گفت: گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش. حجت الاسلام حسینی قمی: ما نمیشنویم دیگر، واقعاً عرض کردم این کلام امام مقامات اولیای خدا را منکر نشویم. این هم یک روایتی که خواهش میکنم یادگاری از امام عسکری سلام الله علیه باشد. یک مطلب دیگر هم من اشاره کنم برایم جالب است. من خیلی این روزها باز مطالعه میکردم حالات امام عسکری (ع). گاهی ما اسامی مادران ائمه (ع) را کمتر میشنویم. خب الان خیلیها دنبال اسامی میگردند که هم اسم مذهبی باشد، هم یک اسم جذابی برای خانوادهها باشد. دیدم مرحوم کلینی در کافی شریف در حالات امام عسکری (ع) مینویسد نام مادر امام عسکری دو تا اسم داشتند. البته خب میدانید مثل همه مادران ائمه اسامی متعددی داشتند. یک اسم مادر امام عسکری حدیث، حدیث همین حدیثی که ما میگوییم، یکی هم سوسن. سوسن نام مادر امام عسکری (ع) است. هم مرحوم کلینی رضوان الله علیه نقل کردند هم دیگران. ولی بعضیها هم اسم مادر امام عسکری شاید عرض کردم نامههای متعددی داشتند مرحوم شیخ صدوق سمانه، سمانه را اسم مادر امام عسکری (ع) نقل میکنند. حالا برای این که شاید عزیزان بگویند آقا این سوسن را ما جای دیگر دیدیم، بله. در یک روایت دیگری میدیدیم در دلائل الامامه طبری است نام مادر امام هادی را گفتند سوسن است. بعضیها نام مادر امام زمان را گفتند سوسن است. مانعی هم ندارد اسمهای متعددی داشته باشند، هم آن اسم باشد، هم این اسم باشد. این هم اشارهای به نام مادر حضرت. من دو تا روایت دیگر میخواهم بخوانم اگر مجال است. شریعتی: دوستان فقط به من بگویند، آقا مهدی تا پایان چقدر وقت داریم. 5 دقیقه، 6-7 دقیقه وقت داریم. حجت الاسلام حسینی قمی: شرفیاب محضر قرآن نمیشویم؟ شریعتی: قرآن را میگذاریم انشاءالله حسن ختام برنامه امروز بشود. حجت الاسلام حسینی قمی: من یک روایت دیگر بخوانم از امام عسکری (ع)، این هم مؤید آن بحثی که داشتم. یکی از اصحاب درجه امام عسکری، نرسیدم حیات علمی و حیات سیاسی حضرت اشاره کنم. امام در همین گرفتاریها، در همین سختیها، چه شاگردانی تربیت کرده است. این شخصیت بسیار بزرگواری است به نام ابوهاشم جعفری. 5 امام را زیارت کرده است. شریعتی: خوش به سعادتش، چه سعادتی! حجت الاسلام حسینی قمی: شوخی نیست. محضر امام زمان رسیده است، محضر امام عسکری رسیده است، محضر امام هادی رسیده است، امام جواد رسیده است، امام رضا. ابوهاشم جمعفری، شخصیت بسیار بسیار والایی دارد. میگوید من محضر امام عسکری(ع) بودم. باز هم خواهش میکنم من حالا از حیات سیاسی گذشتم، حیات علمی هم گذشتم، ولی این به نظرم امروز جامعه ما خیلی به این بخش احتیاج دارد. میگوید محضر امام عسکری بودم، حضرت فرمودند که: «إنَّ فِي الجَنَّةِ بابا يُقالُ لَهُ المَعروفُ» بهشت 8 در دارد، هر دری یک اسمی دارد، یکی از اسامیاش بالای سر در بهشت نوشته است باب المعروف. باب المعروف «لا يَدخُلُهُ إلاّ أهلُ المَعروفِ»، کسانی که کار خیری در دنیا کرده باشند، معروف یعنی کار پسندیده، کار خوب، کاری که اهل بیت میپسندند، شناخته شده است، خدا در قرآن به اهل بیت سفارش کرده است. از این در کسانی میتوانند وارد بشوند یکی از درهای بهشت اختصاصاً برای کسانی است که در دنیا دنبال کار خیر باشند. میگوید: «فَحَمِدتُ اللّهَ في نَفسي»، ابوهاشم جعفری میگوید من حمد خدا کردم، گفتم الحمدالله که من جزو همینها هستم. «وفَرِحتُ مِمّا أتَكَلَّفُهُ مِن حَوائِجِ النّاسِ» خیلی خودم را به زحمت میانداختم به خاطر حوائج مردم، این که امام فرمود یک دری به این اختصاصی برای اینها است خوشحال شدم. خواهش میکنم عزیزان یادشان باشد، تعارف ندارد. اگر دنبال کار خیر هستید، اگر دنبال گرهگشایی از دیگران هستید، اگر کسی به شما مراجعه کرد تا قدم آخر دنبالاش میروید، اگر خسته نمیشوید از مراجعات مردم یقین داشته باشید عزیزان من بعضیها زود خسته میشوند، میگویند حوصله نداریم، سری که درد نمیکند دستمال نمیبندم. بعضیها هم نه، اصلاً سرشان درد میکند برای کار خیر دیگران، دنبال کار خیر دیگران این طرف، آن طرف. همین دیشب یک آقایی برای من تعریف میکرد، یکی از علمای بزرگ. میگفت اصلاً ایشان من واقعاً تعجب کردم از علمای درجه یک. حالا نام نمیبرم، مقدماتی دارد بخواهم معرفی کنم این شخصیت را. میگفت مکرر ما دیدیم این شخصیت با این عظمت، صاحب تألیفات، اهل منبر، مجلس، مریدهای فراوان، ارادتمندان فراوان، در بازار داشت میدوید، گفت آقا کجا؟ گفت این چک برگشتی بنده خدا است پول ندارد میخواهم این چکاش ببینم میشود برای او بانی پیدا کنم. یعنی یک بخشی یک عالم، یک عالم فرهیخته، اهل منبر، اهل قلم، اهل کتاب، یک بخشی از عمر خودش را گذاشته است فقط برای این گرفتاری مردم، به این رو بزند، به آن رو بزند، از آبرویش استفاده کند. من نجف مشرف بودم یک کتابی دیدم نوشتند احوالات علما، 1000 صفحه. خریدم. همان جا باز کردم گفتم ببینم کتاب است. یک قصه، دیدم در حالات مرحوم آیت الله علوی اصفهانی نوشتند. یک وقتی اشاره کردم. به ایشان گفتند اگر نیم ساعت آخر عمرتان باشد چه کار میکنید؟ آقا نیم ساعت دیگر میمیرید. فرموده بود میروم دم درِ خانه مینشینم ببینم یک گرفتاری رد نمیشود آخرین گرفتار را هم من گرفتاریاش را برطرف کنم بعد بمیرم. اگر این جوری هستید، اگر دنبال رفع... . امام عسکری (ع) فرمود آن در بهشت ورودی در بهشت برای شما است، «لا يَدخُلُهُ إلاّ أهلُ المَعروفِ». ابوهاشم جعفری میگوید «فَحَمِدتُ اللّهَ» گفتم خدا را شکر، «فَرِحتُ مِمّا» خوشحال شدم که من دنبال کاری... . حضرت از ذهن من متوجه شد، فکر من را خواندند یک نگاهی به من کردند فرمودند: «نَعَم» تو این جوری هستی. «دُمّ عَلِمتُ ما أنتَ عَلَيهِ»، «دُمّ» یعنی ادامه بده. «فإنَّ أهلَ المَعروفِ فِي الدُّنيا هُم أهلُ المَعروفِ فِي الآخِرَةِ» آنهایی که اهل معروف و کار خیر باشند این جا از آن باب المعروف میتوانند وارد بشوند. «جَعَلَكَ اللّهُ مِنهُم يا أبا هاشِمٍ». عزیزان من امام است، ولی خدا امام عسکری میخواهند در حق یک کسی دعا کنند دعایشان «جَعَلَكَ اللّهُ مِنهُم» خداوند... شریعتی: جزو اینها باشی. حجت الاسلام حسینی قمی: از اینها قرار بدهد که دنبال... . باز روایت آخر را بخوانم دیگر عرضم تمام. خود امام عسکری فرمود: «خِـصْلَتانِ» دو خصلت هست دیگر از اینها بالاتر نداریم. ببینید ترتیباش خیلی مهم است. اگر ما معتقدیم امام است، حجت خدا است، معصوم است، کلاماش حساب و کتاب دارد، مقدم موخرش این اول چه گفته است، دوم چه گفته است. امام عسکری فرمود: «خِـصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَـهُما شَـيْءٌ» بالاتر از این دیگر چیزی پیدا نمیشود. چیست؟ 1) «أَلايمـانُ بِاللّهِ»، از ایمان دیگر بالاتر نداریم. 2) «نَفـْعُ الإخـوانِ»، یعنی کنار «أَلايمـانُ بِاللّهِ»، «نَفـْعُ الإخـوانِ» به برادران ایمانی خدمت کردن و گرفتاریهایشان برطرف کردن. شریعتی: انشاءالله که امام عسکری را با خدمت کردن به دیگران و این دغدغه را داشتن انشاءالله خوشحال بکنیم و مسرور و به ساحت مقدم حضرت بقیه الله العظم ارواحنا فداء هم شهادت پدر بزرگوارشان را تسلیت میگوییم. حاج آقای حسینی دعا بکنند و انشاءالله خداحافظی کنیم. حجت الاسلام حسینی قمی: قبل از دعا باز هم تقاضا میکنم انشاءالله عزیزان امشب مجالس شهادت امام عسکری (ع) را شب شهادت است به گرمی برگزار کنیم. عزیزانی هم که تکرار برنامه را از شبکه افق میبینند قطعاً روز شهادت است، مراسم روز شهادت را با عظمت برگزار کنند. و بعد از شهادت هم دیگر باز تاکید میکنم ربیع المولود است، 10 روز دیگر ولادت خاتم النبیین، ولادت امام صادق، انشاءالله برنامهریزی کنیم. خدایا به حق محمد و آل محمد، به حق وجود مقدس آقا امام زمان، قلب نورانی حضرت از ما راضی بدار. به ما توفیق نصرت و یاری و جلب رضایتاش، شهادت در رکاباش، عنایت بفرما. خدایا ارواح گذشتگان، شهدا، شهدای دفاع مقدس، مدافعین حرم، مدافعین امنیت، مدافعین سلامت، به حق سیدالشهدا محشور بگردان. به ما توفیق تداوم راه شهیدان را عنایت بفرما. خدایا به حق محمد و آل محمد همه آنهایی که التماس دعا گفتند حوائجشان برآورده به خیر بفرما، گرفتاریهایشان را برطرف بفرما، مریضهایشان لباس عافیت بپوشان، دنیا و آخرت ما را از اهل بیت جدا مگردان. شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای حسینی. خیلی ممنونم از توجه و عنایت شما. صفحه 436 قرآن کریم را دوستانم امروز تلاوت میکنند، آیات 12 تا 18 سوره مبارکه فاطر. در پناه قرآن کریم باشید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. تا فردا و تا سلامی دوباره.صفحه 436 قرآن کریم