اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1402-05-16-حجت الاسلام پناهیان-نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم و رحمة الله به همه عزیزانم خانم‌ها و آقایان در هر کجا که هستید با دل و جانم سلام می‌کنم انشالله که زیر سایه الطاف الهی باشید و بهترین‌‌ها نصیب‌تان. حاج آقای پناهیان سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام پناهیان: سلام عرض می‌کنم خدمت بینندگان خوب و خدمت شما مجدداً، انشالله که خداوند متعال این گفتگو را برای ما و مردم مفید قرار دهد.

معرفی برنامه

شریعتی: از هفته قبل من خیلی فکر کردم راجع به مفهوم تقوا و این هفته‌ها داریم با حاج آقای پناهیان درباره تقوا صحبت می‌کنیم و دقیق می‌شویم در این مفهوم بسیار کلیدی در قرآن کریم چه قدر آثار و برکات دارد و شاید به این آثار و برکاتش کمتر توجه کردیم و اساسا انسان‌های باتقوا را انسان‌های سختی می‌بینیم شاید نمی‌دانم شاید باید راجع به این مسئله هم صحبت کنیم که انسان‌ها متقین آیا آن وجه از لطافت و عاشقی در وجودشان هست یا اینکه نه اساسا این که تقوا واژه سخت و زمختی است؟ امروز هم منتظر هستیم که صحبت‎های شما را درباره تقوا بشنویم.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم واقع مسئله این است که تقوا یک مفهوم فرادینی است شما قبل از اینکه دین و ایمان داشته باشید میتوانید با عقلانیت به تقوا برسید آغاز قرآن کریم صریحا می‌فرماید ذلك الكتب لا ريب فيه هدى للمتقين* معلوم می‌شود که متقینی هستند که این کتاب می‌‌آید آنها را هدایت کند که این کتاب گمشده آنهاست شاید ما باید در مدارس خودمان اول تقوا را آموزش بدهیم که تقوا چیست؟ بچه‌ها تقوا را باید با آن چگونه برخورد کنیم؟
شریعتی: تقوا را ترسناک دیدیم.
حجت الاسلام پناهیان: بد تعریف شده است سلسله مباحثمان برای بازسازی و تلقی‌مان از دین است و این مفهوم هم یکی از آن مفاهیم کلیدی است یک آیه قرآن را من برای شما بخوانم که معلوم شود که تقوا فراتر از این است که شما بیایید مسلمان و مومن شوید باید ارزش‌هایش را خودتان درک کرده باشید مثلا می‌فرماید در این آیه کریمه قرآن سوره یونس آیه 63، أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* دوستان خدا نه ترسی دارند بدون ترس و اندوه زندگی می‌کنند که این خودش یک بحث زیبا و مفصلی است اکثر ترانه‌های ما ناله‌هایی است که از حزن‌هایی می‌زنیم و می‌نالیم و مردم هم گوش می‌دهند و کف می‌زنند و کیف می‌کنند که بله ما چه غم‌هایی داریم کیف می‌کنند از اینکه ما این غم‌ها را داریم، بعد یکی هم صدا می‌زند که بیا و درد دل ما را بگو و از عشق‌های شکست خورده تا آرزوهای بر باد رفته و حسرت‌های فراوان شده بالاخره در اندوه زندگی می‌کنیم خدا می‌فرماید نه چرا باید شما این همه غصه بخورید؟ چرا هیجان از این جنس باید داشته باشید؟ یا ترس ما چه قدر با ترس زندگی می‌کنیم؟ با ترس بچه‌ها را تربیت می‌کنیم با ترس سر کار می‌رویم که مبادا فقیر شویم مبادا مثلا عقب بمانیم از دیگران، فراوان است ترس از زندگی ما به حدی است که ما یک امر عادی می‌دانیم اصلا بگوییم بدون ترس زندگی می‌کنیم می‌گویند مگر می‌شود؟ مثلا تعبیر بی‌خیال را به کار می‌برند در حالی که شما می‌توانید هیجانات دیگری را جایگزین ترس کنید مثل قدرت ریسک کردن، قدرت خطر کردن؛ یا از سر خلاقیت فعالیت کردن، یا از سر عشق بدون ترس زندگی کردن، صورت‌های دیگر هم در زندگی هست ولی این دو تا ترس از خصوصا آینده؛ و حزن و اندوه خصوصا نسبت به گذشته این رایج است در زندگی‌ها، خدا می‌فرماید نه دوستان من این طوری زندگی نمی‌کنند دوستان شما چه طوری هستند که این طوری زندگی نمی‌کنند؟ از کجا اینها را آورده‌اند؟ میفرماید ألذین آمنوا* اینها کسانی هستند که ایمان آوردند ایمان به خدا نه غمی باقی می‌گذارد نه ترسی، غم گذشته را از بین می‌برد چون خدا جبران کننده است ترس را هم از بین می‌برد چون خدا حمایت کننده است. دیگر غیر از ایمان اینها در زمینه عملی در شخصیت‌شان چه ویژگی‌هایی دیگر دارند؟ می‌فرماید وَ کانوا یتقون* اینها شاید در این آیه می‌خواهد بگوید که از قبل متقین بودند کانوا یتقون اینها ایمان می‌آورند و از اول هم بنای‌شان بنای با مراقبت زندگی کردن بوده است.
شریعتی: هفته قبل نکته شما این بود که ایمان ثمره تقواست؟
حجت الاسلام پناهیان: بله ایمان می‌تواند ثمره تقوایی باشد که انسان از سر عقلانیت آن را انتخاب کرده است.
شریعتی: یعنی به این سمت کشیده خواهد شد.
حجت الاسلام پناهیان: یقیناً، ببینید این تقوا و مراقبت و دقت آغاز همه خوبی‌هاست یک طوری علم آغاز همه خوبی‌هاست منتها تقوا نباشد این علم می‌آید و ثمره خودش را نشان نمی‌دهد بعد عقل ثمره همه خوبی‌هاست منتها عقل وقتی می‌خواهد به کار گرفته شود انسان را به دقت می‌رساند دقت در عمل و مراقبت در رفتار که می‌شود تقوا، پس ما تقوای برآمده از عقلانیت داریم این را باید در جامعه خودمان توزیع کنیم وزارت ارشاد و صدا و سیما لازم نیست که همیشه حرف‌های دینی بزنند جمهوری اسلامی صدا و سیمایش نباید مدام حرف‌های دینی بزند گاهی هم سمت خدایی هست و جنابعالی بانی می‌شوید و دوستان می‌آیند که مومنانه سخن بگویند تازه بخش عمده‌ای از حرف‌های دینی هم همان حرف‌های عقلانی است.
شریعتی: یعنی عقلانیت باید غلبه داشته باشد.
حجت الاسلام پناهیان: عقلانیت بدون دین؛ ما به چه چیزی مردم را دعوت کنیم؟ لازم نیست به دین به صورت خاص آن هم با توجه به تلقی‌های غلطی که از دین وجود دارد به عبادت به معنای خاص دعوت کنیم به چه دعوت کنیم؟ به عقلانیت؛ عقلانیت مراقبت را اقتضا میکند اگر ما این کار را کرده بودیم الان حجاب یک مسئله حل شده بود، در اتاق عمل مرد و زن، پزشک می‌آیند آنجا فرقی نمی‌کند بعد خودشان را می‌پوشانند؟ آنجا مسئله ارزشی مطرح است؟ حجاب هم فرقی با آن نمی‌کند معادلات اجتماعی اقتضا می‌کند و از نظر شخصی هم هر کسی باید مراقب خودش باشد مثل در زمستان که لباس گرم می‌پوشید در جنگ زره می‌پوشیدند در قدیم.
شریعتی: اصلا به دین ربطی ندارد.
حجت الاسلام پناهیان: به دین ربط ندارد اینها عقلانیت است تقوا را ما باید در جامعه جا بیندازیم که به دین زیاد ربط ندارد حالا این کلمه تقوا را پس یک بعدش این است که فرادینی است مثلا قبل از ایمان باید حتی آموزش داد. اگر قبل از ایمان آموزش ندهیم چه می‌شود؟ وقتی ما برنامه دین را به کسی می‌دهیم هنوز ضرورت عقلانی مراقبت و دقت در زندگی را پیدا نکرده است احساس فشار و ناراحتی می‌کند احساس زدگی از دین می‌کند می‌گوید که دین دارد به من زور می‌گوید و مرا محدود می‌کند خیلی تکالیف سر من می‌آورد چون نرسیده است به مراقبت، وقتی فلسفه این مراقبت را، فلسفه تقوا را درک کرد او می‌رود به دنبال آن، و می‌گوید من مثل مرتاض‌های هندی مراقبت کنم؟ ما می‌گوییم نه مثل آنها نمی‌خواهد آیا من مثل ارتشی‌ها و نظامی‌ها باید آن همه در رفتارم نظم داشته باشم؟ می‌گوییم نه آنقدر هم نمی‌خواهد در زندگی عادی سخت بگیری آیا من چگونه و چگونه؟  نه شما این برنامه ساده را اجرا کن که دین می‌شود آن برنامه اجرایی تقوا.
شریعتی: که هم زندگی بکنی و هم تقوا داشته باشی.
حجت الاسلام پناهیان: همان زندگی خودت را بکنی با مراقبت با بیشترین بهره‌برداری، مثلاً فواید تقوا را شما اشاره کردید یک روایت برای شما بخوانم می‌فرماید مَنِ اتَّقَى اللّه َ عاشَ قَوِيّا* کسی تقوا داشته باشد عیش آن با قدرت خواهد بود عیش یعنی زندگی حالت خوب است دیدی که از یکدیگر می‌پرسید حالت چطور است؟ سر جمع این زندگی باید بر حال تو اثر بگذارد و تو باید قوی باشی و قوی بودن از نظر عقل و فکر چقدر زیباست قدرت تمرکز، قدرت حافظه، چقدر زیبا است از نظر مهرورزیدن، از مورد اراده داشتن، و از همه جهات، می‌فرماید کسی که تقوا داشته باشد قوی زندگی می‌کند و الا آخر و سارَ في بِلادِ عَدُوِّهِ آمِنا* و در شهر هم در امنیت زندگی می‌کند. اولاً خدا پشتیبان اوست و خداوند بندگان اهل مراقبتش را دوست دارد. صریحاً در قرآن می‌فرماید تو بنا داشته باش مراقبت کنی هرجا کم آوردی من کمک می‌کنم تو را، ولی وقتی بنای مراقبت نداری اصلاً معنای مغفرت همین است در یک آیه‌ای در سوره محمد صل الله علیه و آله و سلم می‌فرماید کسانی که به سمت خدا می‌آیند خدا أصلح بالهم* کار آنها را درست می‌کند و هم مغفرت را آورده و هم کار او را درست می‌کند بالاخره انسان است دیگر و ضعیف است فواید تقوا که بسیار زیاد است می‌فرماید وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ* شما اهل مراقبت بشوید و ایمان داشته باشید حالا در مورد ایمان هم باید بعدا صحبت بکنیم  چقدر واژه انسانی و بعد روانشناختی آن قوی است و چقدر زیبا است. همه باز به مفهوم ایمان احتیاج دارند هنوز باز هم می‌توان ایمان را فرادینی مطرح کرد یعنی دین برنامه‌ای است که این ایمان اقتضا می‌کند حالا در مورد ایمان بعداً صحبت می‌کنیم ولی تقوا یک مفهومی است که انسان ابتدا باید فلسفه آن را بفهمد و این کار آموزش و پرورش است. یعنی مراقبت، عناصر تقوا را ما شمردیم و امروز هم ادامه می‌دهیم ولی برجسته آن با مراقبت زندگی کردن است. اصلاً هر کسی تقوا گفت باید یاد لباس پوشیدن و دست شستن پزشکان در اتاق عمل بیفتد انسان، دقت در آنجا بالا است. خدا می‌فرماید همه جا این گونه باش همه زندگی باید این سبکی باشید برای بالاترین بهره‌برداری. الان خیلی از این کلاس‌های موفقیت در صفحات مجازی برای ثروتمند شدن توصیه‌هایی که دارند کم کم دارند عناصر تقوا را توصیه می‌کنند باید سحرخیز باشید و مثبت نگر باشید و پول را بیهوده خرج نکنید، مگر قرآن چه گفته است؟ همین‌ها بوده و کامل‌ترش گفته و با یک جهت دهی بسیار عالی و هدف بسیار والا، آدم ممکن است از ثروتمند شدن گاهی وقت‌ها صرف نظر کند و ثروتمند بشود و احساس خوشبختی نکند او افق و هدف را بالاتر از ثروتمند شدن قرار داد که ثروتمند شدن یکی از نتایج جزئی محسوب می‌شود پس فلسفه تقوا را باید برای جامعه و کودکان جا بیندازیم و سپس تمرین کنیم چون مراقبت کردن تمرین می‌خواهد در هر ورزشی شما این دقت‌ها حتی ورزش‌های فکری حتی چیزی مثل یوگا، شما می‌بینید مراقبت کردن به تمرین‌هایی نیاز دارد تا آدم به قدرت مراقبت برسد و مقاومت آن افزوده شود. ما باید تمرین داشته باشیم مثلاً بی‌حجابی یک سبک که زندگی است که مخالف تقوا است آدم مراقبت نمی‌کند نگاه خود و نگاه دیگران را و ارتباطات را و اهل مراقبت نباشید صدمه می‌خورید. زیرا برای جامعه خودمان متاسفم و برای خودمان طلبه‌ها متاسفم که بعد از سال‌ها ما هنوز راجع به حجاب بحث داریم این یک چیز حل شده است. پس فردا یک موضوعی مثل کرونا پیش بیاید ماسک زدن لازم است که علما بیایند و بحث دینی کنند و از خدا مایه بگذارند که ماسک بزنید حل شده هست این‌ها طبیعی است که مراقبت باید کرد ماسک زدن و پروتکل‌های کرونا چیزی جز مراقبت بود؟ مراقبت بکنید و این مداوا ندارد مراقبت کنید.
شریعتی: حالا می‌فهمم تاکید شما روی واقعی جلوه دادن دین.
حجت الاسلام پناهیان: واقعیت است و دقیقاً هم همین است ما یک جسم داریم و یک روح و روان داریم و این ضرب المثل شده است بین بچه‌ها که تو به روح معتقد هستی؟ آنکه به روح حالا معتقد نیست به روان که معتقد هست یک دانشی داریم به نام روانشناسی دانشی به نام روانشناسی اجتماعی این‌ها یک ضوابطی را روی آن فکر می‌کنند و به آن می‌رسند که مثلاً شما یک ویژگی که برای روان افراد جامعه لازم است اگر به صورت عمومی خدشه‌دار بکنید مثلاً مشروب خوردن در خیلی از کشورهای کفر علنی ممنوع است شاید یکی از دلایل آن بحث شرعی که ندارند آنها بحث دین نیست وقتی شما مشروب‌خواری می‌کنید به صورت علنی، شاید یکی از دلایلش این باشد که این ترویج می‌شود و باید جلوی ترویج را گرفت و برای جامعه ضرر دارد، یکی از دلایلش این است که برای دیگران  ناامنی ایجاد می‌کند، حتی پلیس کسی که مشروب می‌خورد را می‌گیرد سیستم دارد که ببیند شما باید کنترل شوید که آیا الکل خورده‌اید یا نه؟ و نمی‌گذارند رانندگی کنید این بحث ایدئولوژیک است؟ واقعا بحث حجاب همین است چیزی از همین جنس است چیزی از جنس دو دوتا چهارتای زندگی اجتماعی ما هست چرا آنجا می‌گویید که شما نباید وقتی الکل خوردید پشت فرمان بنشینید؟ زیرا به دیگران صدمه می‌زنید من به زندگی شخصی تو کاری ندارم برو در زندگی شخصی هر کاری می‌خواهی انجام بده، اسلام در خیلی از اوقات به هیچ یک از امور زندگی شخصی کاری ندارد بلکه موانع بسیار سختی گذاشته که شما بخواهید نفوذ کنید از زندگی شخصی انسان‌ها گناه در بیاوری و به شدت حرام است و یک نفر گفت آقا من شاهد عمل منافی عفت فلان انسان بودم و سه نفر دیگر هم بودند اگر یک نفر بودم گزارش نمی‌دادم آن سه نفر در راهند و دارند می‌رسند و من بحث را فعلاً شروع بکنم آقا فرمود فعلاً تو یک نفری چون تو یک نفری فعلاً بخواب تا شلاق بخوری و گفت آقا سه نفر دارند می‌آیند، ‌گفت الان شما یک نفری  و او را هم شلاق زدند چرا تو به یک نفر آمدی شهادت بدهی؟ انقدر دین محدودیت دارد درباره اینکه زندگی شخصی انسان‌ها را کار نداشته باشید. پس مسئله اجتماعی است، حالا یک جامعه عقلش می‌رسد به اینکه حجاب یک مسئله اجتماعی است و آثار سوء روانشناختی دارد و آثار سوء آن را در جامعه می‌توان اندازه‌گیری کرد، با آمار ازدواج و طلاق و آمار ناراحتی روحی که زن‌ها بخواهند یکدیگر را به رقابت بکشند این‌ها نمی‌توان عقلانیتش را توضیح داد، اگر بعضی از سیاسیون ما بگذارند چون سیاسیون می‌آیند و روی موج حجاب و شل کردن حجاب رای جمع می‌کنند، احزاب سیاسی نیایند و این بازی‌ها را انجام دهند یک موضوع روانشناختی است و جمعی از کارشناسان حتی بدون حضور عالمان دینی می‌توانند این بحث را مطرح کنند، عالمان دینی هم اگر می‌خواهند از قرآن استفاده بکنند قرآن می‌فرماید فلسفه حجاب در قرآن چیست؟ دو چیز مطرح شده در قرآن یکی اینکه خانم دیگران تو را اذیت نکنند و دو اینکه برای قلب شما طهارت بیشتری دارد و طهارت هم باز یک موضوع روانشناختی است، یعنی در یک آرامش و صفا و محبت، کینه در دل نمی‌آید و استرس در دل نمی‌آید و در بعضی رقابت‌ها بیفتیم همه اذیت می‌شویم، حتی برای آقایون و خانم‌هایشان هم همین است سلامت روانی جامعه به مخاطره می‌افتد چرا انقدر می‌گوییم دین و دین؟ زیرا سلامت روانی جامعه با رفتارهایی که خلاف تقوا است به مخاطره می‌افتد. این سلامت روانی جامعه در غرب را تا حد زیادی دارند به روش‌های مختلف مراقبت می‌کنند که به خطر نیفتد جلوی الکل خوردن راننده را می‌گیرند و به راننده می‌گویند از ماشین پیاده شو تا تو را تست کنیم زیرا کار خطرناک کردی شاید الکل خورده باشی؟ ببینید این زندگی شخصی دخالت کردن نیست. اگر پلیس آمریکا مثلاً مسلمان باشد و حزب اللهی باشد و بگوید بیا پایین من می‌خواهم الکل خوردن یا نخوردن تو را تست کنم این روزنامه‌های حزبی به جان پلیس می‌افتند که تو چرا دین را دخالت دادی به زندگی مردم، ولی خوب آنجا دین نیست و وقتی بقیه رفتارها را انجام می‌دهند واضح هست که یک مقدار عقلشان رسیده است که ناامنی اجتماعی نباید باشد و همه پذیرفته‌اند و اگر سیاسیونی که سود می‌برند از چالش‌های مذهبی، اگر این‌ها پایشان را کنار بکشند شورای نگهبان بتواند انتخابات را سالم برقرار کند یعنی کسی آمد از این بازی‌ها در بیاورد مثلاً او را حذف کند و بگوید تو اصلاً سیاسی نیستی و نابکار سیاسی هستی اگر اینگونه شد و ممنوع شد از چالش‌های  فرهنگی و مذهبی سو استفاده کردن برای انتخابات، کما اینکه در غرب سوء استفاده می‌کنند مثلاً یک رئیس جمهوری خودش قبول ندارد همجنس‌گرایی‌های را و می‌رود با آنها عکس می‌ندازد که رای بیاورد و سوار یک موج شود و موج ایجاد می‌کنند حتی اگر این‌ها نباشند جا انداختن عقلانیت حجاب اینکه عامل سلامت روانی جامعه هست و موجب آرامش هست کاری ندارد البته هنر آن را هم باید صدا و سیما داشته باشد و یک سریال به عنوان نمونه بسازد و ما ببینیم که آن را جا انداخت و عامل سلامت روانی فرد و جامعه است و موجب اصلاح محیط می‌شود، بدون استفاده از شعارهای دینی. نباید برویم سراغ دین برای یک امور ساده‌ای مثل حجاب، حجاب که عقلانیت آن کاملاً واضح است باور بفرمایید بعضی‌ها از خارج از کشور می‌آیند و به ما می‌خندند و می‌گویند این چه بحثی است بین شما؟ در اروپا هم مردم می‌دانند بی‌بندوباری چیز خوبی نیست؟ در فرانسه یک قیامی شده است. من با اندیشمندانشان صحبت کردند و می‌گویند بی بند و باری در فرانسه قدرت‌ها به ما تحمیل کرده‌اند و می‌گویم شما خودتان از قدرت‌ها هستید، می‌گویند نه فرانسه از قدرتش افتاده و حلقه واشنگتن تل آویو لندن، در حال حکمرانی هست و حزب‌های ما دست آنها هست و آنها خواستند مردم فرانسه این گونه ضعیف شوند یعنی آنها هم سر و صدایشان درآمده و بی‌بندوباری در کشورشان را یک گناه سیاسی و توطئه سیاسی می‌دانند و متن آنها هست و حرف‌های آنها هست که وجود دارد. یک گروه جوانی اعتراض‌هایی از این جنس دارند در فرانسه که سرگروه آنها یک جوانی است که با دختری یک ازدواج سالم انجام داده‌اند و مردم ما به عنوان نمونه بخواهیم زندگی سالم داشته باشیم و بی بندو باری نداشته باشیم این را حزب‌اللهی‌ها درست کردند؟ نه این یک عقلانیت است و انسان‌ها به آن می‌رسند.
شریعتی: حدود آن چیست؟
حجت الاسلام پناهیان: حدود آن را دین ما در اینجا باید بعد از اینکه فلسفه تقوا را خارج از دین بحث کردیم فلسفه دین را جا بیندازیم. آیا ما می‌توانیم حدود مقرراتی که باید مراقبت بکنیم را خودمان تعیین کنیم؟ یا وحی خوب است که ما را کمک کند؟ همیشه کمک خوب است و ما می‌دانیم که ذکر خدا برای انسان لازم است و این را هم روانشناسان می‌گویند و می‌گویند متصل بودن به منبع انرژی خوب است و با او مناجات کند آقا ما عقلانیت فکر را فهمیدیم، حالا می‌خواهیم چه کنیم چقدر ذکر بگوییم؟ واقعا ریز برنامه را تعیین کردن کار بسیار دشواری است این را خدا تعیین می‌کند، آن وقت اینجا تازه دین معلوم می‌شود که شما روزی سه وعده نماز بخوانید، سحر برای نماز بیشتر، آن خدایی که انسان را آفرید می‌گوید اگر برنامه را قبول کردی و فلسفه این را قبول کردی که من برنامه را بگویم بیا با هم صحبت کنیم، اگر برنامه داشتن را در زندگی قبول نکردی و مراقبت را قبول نکردی ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین* این نمی‌تواند تو را هدایت کند و برو پی کار خودت، چون فلسفه مراقبت را قبول نکردی فلسفه مراقبت را اگر قبول کردی و تقوا را به عنوان امر عقلانی پذیرفتی بعد بیا تا به تو برنامه بدهم و یک سری احکام ساده هست که آیات احکام را در قرآن جمع کنی به شش هزار و ششصد و شصت و خرده که به این رقم معروف شده و ۶ هزار و اندی آیات به صد تا هم شاید نرسد، آیات احکام مگر ما چقدر برنامه داریم؟ برنامه‌های ما  البته روایات هم هست که طبیعتاً تکمیل می‌کند کار را، ولی برنامه‌های دین سنگین نیست شما نگاه بکنید در ۲۴ ساعت اکثر مواقع در احکام دین نیستیم چیزهایی است که در اختیار خود ماست که خود تشخیص بدهیم چه بهتر است؟
شریعتی: دامنه حلال و حرام را نگاه بکنیم حرام‌ها خیلی محدودند.
حجت الاسلام پناهیان: الان شما نگاه بکنید غذای حلال با مارک حلال برای اکثر غیرمسلمان‌ها هم جذاب شده که این غذا سالم‌تر است حالا تو می‌گویی از نظر دین ما ذبح شرعی این گونه می‌گوید، پزشکان می‌گویند سالم‌تر است وقتی از گلو ذبح می‌شود خون در گوشت نمی‌ماند و حرف‌ها را همه فهمیدند یعنی برنامه دین را این حرفی است که شهید صدر می‌گوید ما باید کاری کنیم برنامه دین را کسانی که به خدای ما ایمان ندارند هم اجرا کنند. فلسفه مراقبت و تقوا به عنوان یک امر عقلانی باید فهمیده شود و پذیرفته شود و از آن دفاع شود. اگر جامعه اصل فلسفه مراقبت و تقوا را پذیرفت برود سراغ برنامه، تازه اینجا بحث می‌شود که آیا این برنامه را خدا باید بدهد یا انسان؟ اینجا بر سر جزئیات و محدودیت‌ها می‌توان صحبت کرد که بحث دیگری است. این یک بخش از ماجرای تقوا و یکی از عناصر بسیار مهم تقوا که خیلی مهم است به آن برسیم کرامت انسان هست، جلسه قبل فقط در حد یک اشاره و از آن عبور کردیم تقوا چون به نیت طرف بسیار بستگی دارد، تقوا با اخلاق یک مقدار کوچک از آن را بگویم مثلاً شما آدم متواضعی هستید و از پدر و مادر این تواضع را به ارث برده‌اید ناشی از مراقبت‌های شخصی نیست، این دوست فیلمبردار و صحنه گردان و یا دوستان دیگری که هستند  این‌ها هم تواضع دارند یعنی از مادر و پدر به ارث نبردند و یعنی از مراقبت کردند به اینجا رسیدند و رو خود کار کردند کدام ارزش بیشتر است؟ اینکه روی خودتان کار کنید به همین دلیل خدا فرمود إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقین* نه آنکه من المتخلقین، آنکه اخلاق است به این معنا که به تو ارث رسیده که حالا اخلاقت اینگونه است چندان ارزشی ندارد، آن چیزی که تو مراقبت کردی و به آن رسیدی «لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعیٰ» سعی تو به تو ارزش می‌دهد عنصر بعدی، شما سعی کردی و مراقبت کردی برای جلب نظر مردم یعنی تو آدم ضعیفی هستی و اگر سعی کردی برای جلب نظر خدا آدم قوی هستی این را کسی نمی‌تواند در مورد افراد بداند تقوا یکی از ویژگی‌هایش پنهان بودن آن است ما در ظاهر رفتار مناسب داریم اما در درون چقدر تقوا وجود دارد؟ الحمدلله نمی‌دانیم وقتی می‌گوییم الحمدلله نمی‌دانیم یعنی نمی‌توانیم کسی را ارزیابی کنیم و قضاوت کنیم و این آغاز کرامت انسان است. حتی اگر یک گناهکار دیدیم باید چه بگوییم؟ بگوییم به بی تقواست؟ نه نمی‌توانیم بگوییم شاید خیلی سعی کرده و آخر زورش از دست او بر نیامده است.
شریعتی: یعنی شرایط و محیط و خانواده و همه را در نظر بگیریم.
حجت الاسلام پناهیان: لذا ما رفتار غلط هم اگر از کسی دیدیم تقوا به ما اجازه نمی‌دهد که به راحتی راجع به آن قضاوت کنیم مگر آنکه چطور شود، اگر رفتار خوب هم دیدیم نمی‌توانیم قضاوت کنیم ما که نمی‌دانیم چقدر اخلاص داشته یا چقدر عوام فریبی یا چقدر ژنتیکی در این داشته  است. خدا می‌فرماید من فقط تقوا را ارزیابی می‌کنم، من خودم می‌دانم شما چه کاری دارید. لذا تقوا بعد درونی آن بسیار قوی می‌شود و بعد پنهان آن بسیار قوی می‌شود، چون بعد پنهان آن قوی می‌شود و نمی‌توان از ظاهر قضاوت کرد  چه اتفاقی می‌افتد؟ انسان‌ها محترم می‌شوند و تقوا اجازه نمی‌دهد درباره تقوای دیگران قضاوت کنم، حتی اگر رفتار بدی دیدم. می‌فرماید اگر کسی رفتار بدی انجام داد که قطعاً این کار اشتباه است می‌فرماید ۷۰ توجیه برای خودت بیاور، ۷۰ توجیه که شاید این طوری باشد شاید این طوری باشد شاید این طوری باشد. می‌فرماید ۷۰ نفر اگر علیه کسی حرف زدند و خودش گفت که نه باید حرف خودش را قبول کنیم، آقا همه دارند می‌گویند ۷۰ نفر و یک هیئت می‌گویند.
شریعتی: حتی موقع قضاوت هم حرف یاد او بده.
حجت الاسلام پناهیان: درستش این است که از تقوای خودش دفاع کند و اینکه نه من مراقبت داشتم و این همان کرامت انسان است. لقد کرّمنا بنی آدم* که فرمود؟ همان خدایی که فرمود أکرمکم عندالله أتقکم* این‌ها را کنار هم بگذارید ما انسان‌ها را گرامی می‌دانیم به همین دلیل یعنی تقوا را ملاک ارزیابی قرار دادیم تا دست هیچ کدامتان امکان قضاوت ندادیم.
شریعتی: خط‌‌کش شما و ملاک شما چیست؟
حجت الاسلام پناهیان: نمی‌توانید قضاوت کنید ممکن است یکی رفتار غلطی کسی انجام داده باشد و پلیس می‌گوید نرو و وقتی رفتی من جریمه می‌کنم و کنترل می‌کنم شهر را باید ادراه  کنیم ولی من درباره تقوای کسی که از چراغ قرمز رد شد یا پشت چراغ قرمز ایستاد نمی‌توانم به راحتی قضاوت کنم. هم آن کسی که ایستاد هم آن کسی که رفت.
شریعتی: و البته که انسان‌های با تقوا زیاد اشتباه نمی‌کنند.
حجت الاسلام پناهیان: تقوا از انسان صیانت می‌کند و بنای مراقبت داشته باشیم خیلی خوب است دیده‌ایم این دیگر فرهنگ است بنای مراقبت باشد. چقدر زیباست من واقعاً آرزو می‌کنم یک روزی جرائم رانندگی کمتر شود و رعایت‌ها بیشتر شود و آن وقت ما می‌توانیم ادعا کنیم شهر اسلامی هستیم. در غرب بعضی‌ها می‌گفتند اسلام را در غرب ببین و من می‌گفتم نه در آنجا جرائم به اندازه هزینه یک ماشین هست بله ظاهراً نظم هست ولی نظم باید برآمده از کرامت درونی انسان باشد آن وقت رفتارهایی که خلاف این کرامت هست خیلی در دین به آن حساسیت وجود دارد و در برنامه‌های خودش آنها را مورد محدودیت قرار می‌دهد. حالا بگذریم مثلاً غیبت کردن و آبروی یک نفر را بردند و آبرو به کرامت ربط پیدا می‌کند و خداوند می‌فرماید ۴۰ تا گناه کبیره برای تو حساب می‌شود یعنی طرف ۴۰ بار بدترین عملی را انجام داده باشد که حکم آن اعدام است تو بدتر از آن عمل کرده‌ای. غیبت کرده‌ای، غیبت حالا چیست حالا همه می‌دانند من که نمی‌دانستم، بعضی‌ها برای غیبت توجیه می‌آورند بعضی‌ها که راحت انتقال می‌دهند در صفحاتی که حاوی و شامل این طور چیزهاست و ما حتی نباید آبروی دشمن را به این سادگی در حریم خصوصی ببریم. این‌ها مسائلی هست که کرامت انسان اقتضا می‌کند و کرامت بن‌مایه آزادی هست و در غرب کرامت انسان رعایت نمی‌شود و خیلی راحت مسخره می‌شود و مسخره کردن آزاد است و فحش دادن آزاد است و تحقیر و توهین آزاد است بعد اسم آن را آزادی حقوق بشر می‌گذارند. ولی در دین همه این‌ها محدود است و شما نمی‌توانید گناهکار را مسخره کنید البته به صورت کلی می‌شود که مثلاً گناهکار بودن بد است ولی اینکه فرد خاصی را مسخره بکنید اجازه ندارید و آبروی گناهکار باید حفظ شود و ما هم خبر داریم آبروی گنهکار حفظ شود موجب شده است که خیلی‌ها  سو استفاده بکنند مثلاً ریش آن دولت کم می‌شود ریش این دولت زیاد می‌شود آقا اینها ضربه می‌زند، باشد بزند ما می‌دانیم منافقانه رفتار می‌کند ولی به دلیل یک بی‌نماز و صد بی نماز در مسجد را نمی‌بندند و باید  کرامت انسانی لحاظ شود چه طوری باید از این منافق‌ها عبور کرد؟ ما باید انقدر مراقبت را افزایش بدهیم که فرهنگ آن قوی بشود در جامعه و مردم کم کم خودشان حس کنند مثلاً مردم در زمان امام زمان علیه السلام با قانون زندگی نمی‌کنند با نگاه عمومی مردم زندگی می‌کنند مردم دیگر می‌فهمند چه کسانی اهل مراقبت هستند یا نه و طرف خود به خود حذف می‌شود از جامعه، برای عزت خودش هم که شده است باید اهل مراقبت شود و کرامت انسان چقدر زیباست که به آن بپردازیم؟ خیلی از این شیوه‌های بوروکراتیک اداره کردن جامعه یا ادارات ما که بوروکراسی ماکس و بری خصوصا در آن حاکم است این‌ها ضد کرامت انسان است. من حالا نمی‌خواهم مطلق بگویم وقت نیست که دفاع کنیم ولی بسیاری از آن موقعیت‌هایی که مثلاً موقعیت‌های اداری یا کارت ساعت زنی یا در اداره ضد کرامت انسانی است، یعنی من نمی‌توانم روی تقوای تو حساب کنم.
شریعتی: اینگونه بار نیامده‌ایم.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت باید برگردیم و مدارسی داشته باشیم که بگوییم این دانش آموزان هرجا بروند کارت ساعت زنی لازم نیست آن وقت در خود مدرسه باید چگونه باشد؟ حضور و غیاب توسط ناظم نباید باشد خود بچه‌ها باید بنویسند ببینید یک دفعه وارد یک زندگی جدی می‌شوند.
شریعتی: مثلاً اگر مریض بود نگوییم که گواهی پزشک بیاورد.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت ببینید این‌ها خیلی مهم است باید یک مقدار مربی و معلم مدرسه و مدیر اداره و غیره ریسک پذیر باشند.
شریعتی: می‌توان انسان‌ها را در رودربایسی خوب بودن قرار داد؟
حجت الاسلام پناهیان: حتی در رودربایسی خوب بودن قرار دادن درست نیست این یک عملیات روانی روی ذهن انسان انجام می‌شود که کم کم خسته می‌شود و از این محیط فرار می‌کند و شما همیشه باید بگویید خوب است. من یک قصه‌ای را بگویم جالب است حالا می‌خواستم از حافظه استفاده نکنم و از رو بخوانم این قصه را، قصه مفصلی است رسول خدا یک انسانی را دیدند که رفته است و در قسمت خانم‌ها نشسته در یک محیط اردوگاهی و اردوگاه‌های جنگی که زیاد این اتفاق‌ها می‌افتاد. این انسان خودش قصه را می‌گوید و می‌گوید دیدم یک جایی خانم‌ها نشستند مثلاً دارم سبزی پاک می‌کنند من بالاخره  تحریک شدم که پیش آنها بنشینم و با آنها صحبت کنم رفتم نشستم و به شوخی و خنده نشستم و رسول خدا فرمودند اینجا چه کار داری؟ یعنی ایشان نگفتند آنجا ننشین این کار زشت چی است که انجام می‌دهی؟ آنجا چه کار داری؟ یعنی حتماً کاری داری که نشسته‌ای ولی چه کار داری؟ ولی دستپاچه شدم و گفتم طناب شترم را دارم پیدا می‌کنم و بعد رسول خدا که بعد چند وقت من را دید به من فرمود طناب شترت را پیدا کردی؟  هنوز نمی‌آید در موضوع با من صحبت کند که نباید آن طوری در جمع نامحرم بنشینی و اینها. یک بار به مسجد رفته بودم و از حضرت خدا رسول خدا فرار می‌کردم که این قصه را به ته نرساند در حد طناب شتر نگه دارند، که رسول خدا هم البته با حیا ترین انسان عالم هستند می‌گوید یک بار در مسجد داشتم نماز می‌خواندم و رسول خدا وارد شدند و من نماز را طول می‌دادم و ایشان نشستند و دیدند نماز من تموم نمی‌شود و ایشان فرمودند هرچه نمازت طول بکشد من هستم و رفتم گفتم یا رسول الله اگر راجع به طناب شتر هست من اشتباه کردم حضرت فرمودند دیگر این کار را نکن دیگر یک تذکر که با نامحرم ننشین و گپ آنچنانی بزن، نه ایشان این کار را نمی‌کند تذکر نمی‌دهد بلکه تنها به شترش را می‌خواست پیدا کند آقا شما مربی و بنیانگذار دین هستی و شما باید این‌ها را در جامعه نهادینه کنی و جا بیندازی شاید رسول خدا به شما اینگونه جواب بدهد چون من این دین را باید جا بندازم پیگیری طناب شتر می‌کردم اگر شاید یک فرد عادی بود همین کار را نمی‌کرد، گفت طناب شتر شما سرت را پایین بیندازی و بروی نباید دفعه بد مچش را بگیری که بگویی طناب شتر و تو همیشه طناب شتر گم می‌کنی و همش به آن شخصی تیکه بیندازی و او را له کنی، خیلی عجیب است تعلیمات دین در تقوا این‌ها را به ما یاد می‌دهد و اگر می‌گوید اگر دیدید امروز انسان گناهکار است و فردا او را دیدی نباید به چشم گناهکار به او نگاه کنی، شاید توبه کرده است شاید خدا برای او مشکلی به وجود آورده و او را بخشیده است و بسیار راه است و تو حق نداری به چشم گناهکار به آن نگاه کنی چه برسد به ابراز، تمسخر و گناه و توهین که هیچ؛ نباید طرف را در روی در بایستی بیندازیم انقدر رسول خدا در این زمینه عجیب و فوق العاده عمل می‌کرد که خیلی‌ها در کنار رسول خدا منافقین بودند و جرات و قدرت پیدا کردند.
شریعتی: و یک بستری فراهم شده امروز و حالا شاید قبلا در یک جمع‌های محدود کسی از روی دلسوزی تو را متوجه و متنبه میکرد ولی امروز به دلیل فضای مجازی بی در و پیکر متاسفانه هر کسی هرجور قضاوتی که می‌خواهد می‌کند.
حجت الاسلام پناهیان: باید واقعا این آرامش را ایجاد کرد جامعه ما دارد به این سمت می‌رود ولی هنوز خیلی فاصله داریم تا آنجایی که مثلاً این روایت را ببینید می‌فرماید مَن‌ كَرُمَت‌ عَلَيهِ‌ نَفسُهُ‌ هانَت عَلَيهِ شَهوَتُهُ. می‌فرماید کسی گرامی و انسان محترم بار بیاید شهوات پیش او خارند و کوچک‌اند و می‌گوید زشت است و در شأن من نیست. این را باید جا بیندازیم و من احساس می‌کنم گاهی زود پای خدا را وسط می‌کشیم و پای قیامت و دین را وسط می‌کشیم نه آقا بعضی چیزها دور از شان است و این رفتارها رفتار صحیحی نیست زیرا شأن انسان... این انسان چگونه می‌شود که شانش رعایت بشود در مدرسه، در محیط کار، در محیط دانشگاه؟ باید شأنش  رعایت شود انقدر شما شأن انسان را بر خلاف بوروکراسی مارکس بری پر نظارت و پر تشویق و تنبیه و انقدر خلاف این تشویق و تنبیه‌های فوری و خلاف این کنترل‌ها و خلاف این آیین نامه دادن‌های بیخود و اضافه انقدر شأن انسان را رعایت بکن تا یکی جامعه‌ای که پر از کرامت باشد خود به خود خیلی از گناهان را انجام نمی‌دهد یکی شأن است و یکی محبت وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ*ما هنوز این پشتیبانی خود و همدلی خود را که به همدیگر ثابت نکرده امر به معروف و نهی از منکر می‌کنیم که سوء تفاهم ایجاد می‌کنیم همدلی را ایجاد کنیم، مساجد ما باید محل همدلی باشد، چرا ما باید این موکب‌های ایستگاه صلواتی به تعبیر قدیم را فقط باید در مسیر امام حسین و کربلا ببینیم، در مساجد هم همچین فضایی ایجاد کنیم اصلاً شب‌ها موقع نماز یک شربت و شیرینی بدهیم و هر کسی آمد به او بدهیم و بگیم بفرمایید و اینکه بگوییم اینجا بین نمازخوان‌ها شربت پخش می‌شود همین که می‌گویند خدا خیرت بدهد همین یک عبارت خدا خیرت بدهد به مسجد به نمازخانه مسجد که این‌ها با محبتند تمام شد و نگاهشان عوض می‌شود وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ* این را جا بینداز يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ آن سوء تفاهم ایجاد نکند.
شریعتی: نمی‌خواهم گلایه کنم حاج آقا یه پناهیان ولی واقعاً یک درد است و درد دل است که اساساً این دلسوزی را ما کمتر می‌بینیم یعنی این محبت و عاطفه را کمتر می‌بینیم.
حجت الاسلام پناهیان: بله ما دلسوزی و محبت و عاطفه را در هیئت‌ها می‌بینیم دیگر اصلاً ذات هیئت دلسوزی و محبت است من خواهش می‌کنم هیئت را با یک کنسرت مقایسه بکنید نمی‌خواهم بگویم کنسرت بد و هیئت خوب، ارزش گذاری نمی‌کنم فقط می‌خواهم بگویم این دوتا محیط آنجا در کنسرت هر کسی که می‌آید ورودی می‌دهد نمی‌دانم الان قیمت‌ها چگونه هست ولی قابل توجه است حالا مردم می‌خواهند چند دقیقه لذت ببرند و لذت معنوی و هنری است و موسیقی بشنوند و زیبایی در صوت را ببینند و لذت ببرند و ساعتی خوش بگذرانند و آرام باشند از آنها پول می‌گیرند در ورودی ولی در هیئت چگونه است؟ از کسی ورودی نمی‌گیرند اینجا هم یک خواننده اجرا می‌کند والله قسم احساساتی که در هیئت خرج می‌شود و لذتی که آن فرد گریه کننده برای امام حسین می‌برد هیچ کجای دیگر در عالم نیست ولی کسی از او پول نمی‌گیرد بعد به او شام هم می‌دهند خوب یکی دیگر این کار را می‌کند یکی دیگر مداح را می‌آورد یکی دیگر بلندگو را می‌زند و همه در حال محبت کردن به هم هستند و کفش او را در ورودی جفت می‌کنند و برخی واکس هم می‌زنند درست است؟ بعد شام هم به او می‌دهند این تفاوت را ببینید چقدر زیبایی دارد هیئت، من نمی‌خواهم بگویم  کنسرت زشتی دارد آن هم همین است من نمی‌خواهم هیچ انتقادی کنم فقط می‌گویم ببینید فضا را آن وقت مساجد ما دارند به سمت کنسرت می‌روند نه به سمت هیئت، وقتی که ما در مسجد شربت و شیرینی ندهیم مگر کنسرت است که شیرینی نمی‌دهیم برو به سمت هیئت، من می‌خواهم کاری بکنم به مساجد بر بخورد چون مساجد را دوست ندارند که به شیوه کنسرت برگزار شود و می‌گویند ما کی از نماز خوان پول و یا حق ورودی می‌گیریم؟ درست است ولی یک شیرینی هم نمی‌دهید شربت هم نمی‌دهید به سمت هیئت باید رفت مساجد وقتی که به سمت هیئات رفتند می‌گویند آخر اینجا که روضه نیست که کسی بخواند خوب بخوان مگر روضه امام حسین علیه السلام چیست ۵ دقیقه بخوان صلی الله علیک یا اباعبدالله و یک نفر بانی بشود برای روضه و آنقدر ثواب نوشتند برای روضه امام حسین و هیچ مسجدی حاضر نیست از این ثواب بگذرد ۵ دقیقه ۲ دقیقه دم بده یک عده بگویند و یک عده دیگر جواب بدهند و برای یک شعر گفتن و سرودن و یا تکرار کردن چقدر ثواب نوشتند کدام نمازخوانی است که بتواند از این ثواب بگذرد؟
شریعتی: کار نکرده زیاد داریم امیدوارم که یک خانه تکانی اساسی انشالله جامعه به خودش بدهد خاصه متدینین و آنهایی که اهل تقوا هستند خودشان پیشقدم شوند و انشالله یک اتفاقات مثبت بیفتد و چه قدر جامعه زیبایی خواهد بود که همه برای هم دل بسوزانند با محبت؛ کسی کسی را قضاوت نکند و همه دست هم را بگیرند به سمت رشد و کمال و تعالی، خیلی از شما ممنونم آیات را بشنویم بعد از تلاوت آیات نورانی قرآن کریم که صفحه 389 قرآن کریم را دوستان‌مان تلاوت خواهند کرد با احترام همراه شما هستیم و در دقایق پایانی همراه حاج آقا پناهیان عزیز. اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه 389 قرآن کریم
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد عجل فرجهم به حضرت احمد بن موسی شاهچراغ و حضرت رضا و حضرت معصومه به همه امامزاده‌های واجب التعظیم با دل و جان سلام می‌کنیم و صلوات می‌فرستیم و دوستانی که در مشاهد مشرفه هستند حتما برای ما دعا کنند و سلام ما و همه مخاطبان خانواده بزرگ سمت خدا را به محضر حضرات برسانند خاصه آنهایی که کربلا و نجف محضر امیرالمومنین و سیدالشهدا هستند حضرت حاج آقای پناهیان یک دو دقیقه فرصت داریم جمع بندی کنیم و انشالله ادامه بحث باشد برای هفته آینده.
حجت الاسلام پناهیان: ما باید واقعا تلقی‌مان را از دین اصلاح کنیم و یقینا اگر به دین دقیق نگاه کنیم طرفداران دین بیشتر خواهند شد یکی از مفاهیم دین که خیلی پر جاذبه است اتفاقا موجب جذب دیگران به دین می‌شود مفهوم خود مراقبتی است به خاطر خدا که در تقوا نهفته است مراقبت و خود مراقبتی کسی تو را کنترل نمی‌کند من قول می‌دهم اگر یک مدرسه یا دبیرستان بگوید این دبیرستان بر اساس تقوا اداره می‌شود بیشترین دانش‌آموزان دوست دارند به آن دبیرستان بروند چرا؟ می‌گوید که کسی من را کنترل نمی‌کند من خودم رفتار خوب خواهم داشت خودم تصمیم می‌گیرم بعد مدیران و معلمین تلاش می‌کنند این زمینه را فراهم می‌کنند که افراد خودشان از درون خودشان این انگیزه مراقبت را داشته باشند.
شریعتی: یک شهری باید ساخت با همین زیر ساخت از اول همه چیز را بر اساس تقوا بنا کنی و اینجاست که وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ.
حجت الاسلام پناهیان: بنا بر خود مراقبتی نه نظارت.
شریعتی: آقا خیلی از شما ممنونم چه قدر حرف زیاد است حالا انشاالله هفته آینده این بحث را ادامه خواهیم داد دعا کنید خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: خدا انشالله ما را به خودمان واگذار نکند و آن لحظه‌های تنهایی که فرصت برای تصمیم گیری و اقدام ما را هدایت کند که بهترین تصمیم را بگیریم خود ما بهترین تصمیم را بگیریم بدون کنترل‌های بیرونی؛ خود ما از آزادی‌مان سوء استفاده نکنیم.
شریعتی: انشالله؛ الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی و امیدوارم که خدای متعال این ملکه تقوا را به تک تک ما عنایت کند به حق سیدالشهدا که همین الان با دل و جان کبوتر دلمان را راهی کربلای معلی می‌کنیم به حضرت سلام می‌دهیم در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید فردا انشالله با حضور حاج آقای عابدینی در خدمت شما خواهیم بود خداوند پشت و پناهتان.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها