اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1402-01-19-حجت الاسلام حسینی قمی - نحوه‌ی تعامل با جوانان و نوجوانان

شریعتی: بسم الله الرّحمن الرّحیم اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم سلام می‌کنم خدمت تک تک عزیزانم خانم‌ها و آقایان طاعات و عبادات قبول باشد به سمت خدای امروز ما خیلی خیلی خوش آمدید خوشحالیم با هم هستیم در کنارهم هستیم و با احترام و افتخار در محضر حاج آقای حسینی عزیزمان سلام علیکم و رحمة الله خیلی خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمة الله عرض ارادت خالصانه دارم خدمت همه‌ی بینندگان عزیز آرزوی بولی طاعات و عبادات‌شان را دارم.

معرفی برنامه

شریعتی: سلامت باشید اولین جلسه‌ی سال 1402 ما است که در محضر حاج آقای حسینی هستیم سال نو مبارک باشد بر شما و خوشحالیم که امسال هم خدمت‌تان هستیم و بنا است از محضر پر فیض‌تان بهره‌مند شویم.
حجت الاسلام حسینی قمی: سپاسگزارم به جنابعالی و همه‌ی بینندگان عزیزان هم سال نو را باز تبریک می‌گویم انشاالله سال خوبی داشته باشند همه‌ی عزیزان آخرین بحثی که ما داشتیم حتماً بینندگان عزیز نظر مبارک‌شان هست بحثی درباره‌ی مدارای با جوان‌ها بود خیلی پیام‌ها آمده بود جناب آقای شریعتی یکی از برنامه‌هایی بود که پر پیام بود ده‌ها صفحه و الحمدلله من هم تمام مطالعه کردم انتقاد در آن بود تقدیر و لطف و محبت عزیزان هم خیلی زیاد بود.
شریعتی: الحمدلله.
حجت الاسلام حسینی قمی: من آن انتقادها را بیشتر می‍‌‌خوانم همیشه عرض کردم ببینیم چه نقدی و الّا واقعاً شرمنده کردند خیلی پیام لطف و محبت بود یک تقاضایی هم داشته باشم قبل از این که وارد بحث‌مان شویم در آستانه‌ی شب‌های قدر هستیم فردا شب اولین شب از شب‌های قدر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان هست دو خواهش می‌کنم یکی این‌که ببینید امیرمومنان در نهج البلاغه هست مثل فردا شبی در محراب عبادت ضربت بر فرق مبارک‌شان وارد شد آمدند به خانه این نامه‌ی 47 نهج البلاغه است امیرمومنان یک سلسله سفارش فرمودند من از این سفارش‌ها یکی را فقط می‌خواهم بگویم. حضرت سفارش کردند فرمودند من سفارش می‌کنم صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ دنبال اصلاح باشید فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) ااز جدتان رسول خدا شنیدم صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ. اصلاح بین دو نفر از تمام نمازها و روزه‌ها بالاتر است تقاضا می‌کنم خواهش می‌کنم التماس می‌کنم تو را به خدا اگر برادری با برادری، خواهری با خواهری، فرزندی با پدر و مادری، خدای ناکرده پدر و مادر با فرزند، پسر عمو، بستگان و خویشان، دوستان هنوز ما یک کینه‌ای داشتیم به احترام شب‌های قدر که در پیش است و به احترام این کلام امیرمومنان(س) که با فرق شکافته سفارش کردند انشاالله همین امروز شیطان وسوسه می‌کند این کار را عقب بیفتد همین الان این کار را انجام دهید اگر بقیه‌ی برنامه را هم گوش نکردید ما راضی هستیم همین الان زنگ بزنید به خواهر به برادر...
شریعتی: کدورت‌ها را دور بریزیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: ببینید چه ثوابی در نهج البلاغه است صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ یک وقتی گفتیم خدمت‌تان بعضی‌ها خیلی تعجب کردند از این عبارت امیرمومنان(س) عامّة الصّلاة را معنا کردند یک سال اصلاح بین دو نفر از یک سال نماز و روزه بالاتر است در حالی که حضرت می‌فرماید عامّة یعنی تمام نماز و روزه‌ها، تمام نماز و روزه‌ها یک طرف اصلاح بین دو نفر یک طرف، ما چگونه می‌توانیم یک عمر آن هم تمام نمی‌فرمایند تمام نماز و روزه‌ها یعنی اگر معنایش این این است که تمام نماز و روزهای عالم بالاخره این ثواب را بگذارید به شما برسد نگذارید به آن خواهر برسد او زودتر زنگ بزند.
شریعتی: ما بشویم واسطه‌ی این کار خیر.
حجت الاسلام حسینی قمی: شما زودتر هم واسطه شوید اگر خودشان اگر خدایی ناکرده کدورتی در دل‌شان هست زودتر تماس بگیرند بر طرف کنند امام صادق(ع) فرمود: إنّي أُحبّ ان یعلم الله دوست دارم خدا ببیند الله اکبر إنّي أُحبّ ان یعلم الله أنّي قد اذللت رَغَبَتی من به خاطر خویشاوندانم خودم را کوچک می‌کنم این بزرگی امام صادق(ع) است همین الان زنگ بزنید نگویید ما بزرگ خاندانیم آن‌ها باید من برادر بزرگ‌ترم او باید تماس بگیرد من خواهر بزرگ‌ترم من رفیق بزرگ‌ترم. گفتیم امام حسین(ع) با محمّد حنفیه اختلاف پیدا کردند محمد حنفیه نامه نوشت به امام حسین(س) که از نظر پدر که ما با هم فرقی نداریم پدر من و شما امیرمومنان است ولی چون مادر شما فاطمه‌ی زهراست پس شما بالاتر از من هستید شما باید بیایی من را راضی کنی چون شما بزرگ‌تر هستی شما مادرت صدیقه‌ی طاهره است پس شما باید بیایید. حضرت فرمودند راست می‌گویی راه افتادند یعنی اگر شما بزرگ‌تر هستی شما باید زنگ بزنی خواهر بزرگ‌تر خواهش می‌کنم به حرمت امیرالمومنین خیلی اثر دارد جناب آقای شریعتی من یک وقتی کربلا منبر بودم حرم سیدالشهدا(س) همین تعبیر را داشتم آن‌جا. یک کسی گفت قسمی که شما دادی ما از امام حسین خجالت کشیدیم همان‌جا تماس گرفتیم.
شریعتی: باریکلّا.
حجت الاسلام حسینی قمی: حالا من قسم دادم شما را به حق این ماه عزیز و به حق فرق شکافته‌ی امیرالمومنین(س) نگذارید کدورت‌ها باقی بماند أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
شریعتی: قبل از شب‌های قدر...
حجت الاسلام حسینی قمی: همین الان بقیه برنامه را هم گوش شیطان عقب می‌اندازیم. دوباره یک بهانه پیش می‌آورد انشاالله اگر تماس گرفتید یک زنگی هم به ما بزنید یک پیامی هم به ما بدهید خوشحال شویم.
شریعتی: انشاالله.
حجت الاسلام حسینی قمی: از برکات امیرمومنان(س) انشاالله در شب‌های قدر آن نماز توبه را هم سفارش کردیم عزیزان یادشان نرود بخوانند.
شریعتی: انشاالله. خیلی خوب بحث جوان‌ها را ادامه می‌دهید؟
حجت الاسلام حسینی قمی: بحث جوان‌ها را بله.
شریعتی: خیلی خوب یک حساب ویژه که شما باز کردید برای جوان‌ها.
حجت الاسلام حسینی قمی: خیلی پیام‌ها آمده خیلی پیام‌ها. ببینید من وعده دادم که یک جلسه راجع به پدر و مادرها چون خیلی پیام پدر و مادرها دادند که آقا سفارش ما را به جوان‌ها بکنید. چشم، خلاصه وعده دادم کامل انشاالله اگر خدا توفیق داد جلسه‌ی بعد را می‌گذاریم کامل برای پدر و مادر این جلسه اگر برسیم حرف‌ها و آخرین مباحثی باشد که به پدر و مادرها خطاب می‌کنیم که چه‌طوری با جوان‌ها مدارا کنند یک روایتی را دیدم با همین حدیث شروع می‌کنم خیلی لطیف است خواهش می‌کنم عزیزان مخصوصاً پدر و مادرها گوش کنند حدیث در امالی شیخ طوسی است أوحی الله الی موسی الله اکبر خدای متعال به حضرت موسی وحی کرد یا موسی حبّبني الی خلقي یعنی چه؟
شریعتی: من را محبوبم کن.
حجت الاسلام حسینی قمی: احسنت! یک کاری کن مردم من را دوست داشته باشند ببینید خدای متعال به موسی خطاب کرده است به این پیامبر بزرگ الهی یک کاری کن مردم من را دوست داشته باشند یعنی خدا هم دوست دارد مردم خدا را مهربان ببینند ارحم الرّاحمین ببینند بله بارها گفتیم در همین دعای افتتاح هم هست أَیقَنْتُ أَنَّك أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّكالِ وَ النَّقِمَةِ ولی یومٍ سبقَت رَحمتَه غَضبه اگر خدا دوست دارد به حضرت موسی می‌گوید حبّبني ما چگونه باید با فرزندان‌مان برخورد کنیم؟ در برنامه‌های دینی نباید به گونه‌ای برخورد کنیم که این‌ها دین را دوست داشته باشند بپسندند محبوب‌شان باشد من ببینم می‌توانم این دین را به زیبایی برای خانواده‌ها ترسیم کنم این‌ها هم یک‌طوری با بچه‌ها برخورد کنند که همیشه دین را بپسندند خوشحال باشند علاقه داشته باشند به بندگی علاقه داشته باشند حالا چند نمونه بگویم پروردگار خطاب کرد حضرت موسی حبّبني کاری کن مردم من را دوست داشته باشند موسی گفت: کَیفَ؟ چه کاری کنم؟ چه بگویم که مردم تو را دوست داشته باشند؟ جواب آمد: ذکرهم آلائی، و نعمائی نعمت‌های من را به این‌ها بگو. نعمت‌های من را که به این‌ها یادآوری کنی این‌ها من را دوست دارند من دیشب یک جایی بودم یک بنده خدایی واقعاً ما غافلیم دیگر، می‌گفت من دارم فکر می‌کنم اگر چشمم را بنا باشد خدا از من بگیرد چه چیزی جای آن به من بدهد که من حاضر باشم چشمم را با آن معاوضه کنم؟ می‌شود اصلاً فکر کرد؟ می‌گفت هر چه‌قدر فکر کردم دیدم با هیچ چیز حاضر نیستم معاوضه کنم یعنی عمر نوح به من بدهند ولی بگویند...
شریعتی: چشم نداشته باشی.
حجت الاسلام حسینی قمی: ببینید یک نعمت است ما بحث‌مان در نعمت‌ها نیست یک نعمت است تازه این بنده‌ی خدا می‌گفت. واقعاً حالا بیننده‌های عزیز شما فکر کنید جوان عزیز فکر کن اگر خدا بگوید من نعمت چشم را از تو می‌گیرم هر چه بخواهی به تو می‌دهم با چه چیزی حاضریم عوض کنیم؟ حبّبني الی خلقی، چه‌طوری؟ ذکرهم آلائی، و نعمائی بعد خداوند متعال فرمود: الله اکبر! خواهش می‌کنم مادرها در رفت و آمد افطاری آماده کردن نباشند این یک جمله را بیشتر گوش کنند فلا ترد آبقا عن بابی اگر یک فراری را بتوانی برگردانی این‌هایی که از من فرار کردند هنر این است این‌که ما طرد کنیم و دافع دافع. فلا ترد آبقا عن بابی یک نفری که فرار کرده یا موسی بتوانی برگردانی یک گمراه را بتوانی هدایت کنی أفضل لک من عبادة مائه سنة، از عبادت چه‌قدر؟ صد سال بالاتر است یصام نهارها، و یقام لیلها، صد سال، عزیزان ما این‌ها را باور داریم ما با این باورها داریم زندگی می‌کنیم امالی شیخ طوسی از منابع دست اول ماست خداوند متعال به حضرت موسی فرمود: موسی یک فراری را بتوانی برگردانی.
شریعتی: دست یک نفر را بتوانی بگذاری در دست من.
حجت الاسلام حسینی قمی: از عبادت صد سال بالاتر است ما صد سال عمر می‌کنیم؟ ما صد سال میتوانیم در عبادت باشیم؟
شریعتی: صد سال عبادت کنیم؟
حجت الاسلام حسینی قمی: صد سال شب‌ها شب زنده‌داری کنیم روزها روزه بگیریم اگر بتوانیم یک نفر را هدایت کنیم حوصله می‌خواهد من از پدر و مادرها خواهش می‌کنم. حوصله داشته باشند خسته نشوند هر کسی مسئول هدایت دیگری است حوصله داشته باشد، در دعوت شرح صحت داشته باشد تا بچه یک چیزی گفت ناراحت نشوید حالا دو روز روزه نگرفت ماه رمضان، خب نگرفت هدایتش کن محبت بکن. حدیث برایش بخوان من یک حدیثی که به نظر من این یک حدیث کافی است برای تشویق جوان‌ها، راجع به نمازشان راجع به روزه ولی یادتان باشد این عبادت کمی نیست یک بار دیگر من بخوانم اگر ترد آبقا یک فراری را بتوانی برگردانی به من یک گمراه را بتوانی هدایت کنی أفضل لک من عبادة مائه سنة، صد سال شب‌ها شب زنده‌داری روزها روزه بگیری، سوال شد خدایا عبد فراری منظورت کیست؟ خطاب شد العاصی المتمرد گنه‌کار، همین گناه‌کارهایی که فکر می‌کنند دیگر باید بروند کاراز کار گذشته و... سوال شد گمراه منظورت کیست؟ فرمود: الجاهل بامام زمانه این‌که امام زمانش را نمی‌شناسد. بشناسانی، یا نه امام زمانش را می‌شناخته است ألغائب عنه بعد ما عرفه مومن بوده متدین بوده مذهبی بوده ولی دوباره همه چیز یادش رفته است من باز هم تأکید می‌کنم این‌که روی این روایت این‌قدر اصرار میکنم خواهشم این است خانواده‌ها حواس‌شان باشد هدایت اجر دارد پاداش دارد چرا عبادت صد ساله... کار سختی است چرا ثواب عبادت صد ساله را... اگر شما بتوانی با پسرت با دخترت کنار بیایی. آقا دخترت واجباتش را انجام نمی‌دهد با او کنار بیا با زبان محبت حوصله کن آیه‌ی قرآن را خواندیم قرآن کریم می‌فرماید: وقتی فرمان به نماز می‌دهی وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ و اصطبر یعنی چه؟ یعنی شکیبا باش.
شریعتی: سختی دارد.
حجت الاسلام حسینی قمی: سخت است، و الّا عبادت صد ساله نمی‌دادند که.
شریعتی: ما خیلی دوست داریم همه چیز دم دست باشد خیلی هم راحت به آن برسیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: در یک شب تمام شود. یک نکته‌ی دومی که عرض می‌کنم این است که آقای شریعتی هنر اهل بیت خواهش می‌کنم به این داستان بیشتر عنایت بفرمایید من یقین دارم این برنامه تأثیر گذار است انشاالله به حول و قوه‌ی الهی آن هم ماه ضیافت الله، هنر اهل بیت این بود از دشمن دوست درجه‌ی یک درست می‌کردند از دشمن درجه‌ی یک...
شریعتی: دوست درجه‌ی یک.
حجت الاسلام حسینی قمی: دوست درجه‌ی یک، من یک داستان را بگویم الله اکبر، واقعاً آدم متحیر است اهل بیت چه کردند ما چه‌قدر کم حوصله‌ایم، پدر مادر ببینید شما تازه می‌خواهید با فرزندت کنار بیایی اهل بیت با دشمن، یک کسی آمد محضر امام صادق(ع) قصه را عنایت کنید. گفت آقا من یک برادرزاده دارم گفته است برو پیش امام صادق وقت بگیر از او من بیایم با امام صادق مناظره کنم محکومش کنم، این طرفدار یک فرقه‌ی انحرافی بود از امام صادق خودت نمی‌گفت امام صادق من قبول نداشت برو وقت بگیر در مناظره محکومش کنم یک جوان به دایی خود گفت. این آمد محضر امام صادق(ع) گفت ما یک برادرزاده‌ای داریم خلاصه گفته است من از شما وقت بگیرم می‌خواهد بیاید شما را محکوم کند. عین عبارت را بخوانم می‌ترسم یک وقت بینندگان تصور کنم من دارم مبالغه می‌کنم. آمد محضر امام گفت آقا ذکرت رداءته و خبثه به امام گفتم آقا آدم خبیثی است این جوان خبیثی است پست است رَدِ یعنی چه؟ یعنی پست، خبیث است این برادرزاده‌ی من است ولی گرفتار یک فرقه‌ی باطل شده است گفته وقت بگیر من امام صادق را محکوم کنم ولی من می‌ترسم خود شما هر طور که صلاح می‌دانید، عین روایت این است حضرت فرمود که: تتخوّف علیّ بر من می‌ترسی؟ یعنی نترس از چه می‌ترسی؟ تو می‌گویی خبیث است هر چه می‌خواهد باشد بیاید با هم بحث می‌کنیم ما آماده‌ایم. این آمد به برادرزاده‌اش گفت که امام اجازه داده است. آمد خدمت امام صادق(ع) تا آمد بحث کند حضرت فرمود من یک سوال دارم سأله یک سوال پرسید این نتوانست جواب بدهد، گفت آقا فرصت بدهید می‌روم جواب می‌آورم. رفت یک چند وقت دیگر دوباره به دایی خود گفت یک وقت ملاقات بگیر جواب آماده کردم. دایی دوباره وقت گرفت، خواهرزاده‌اش آمد و جواب که نداشت جوابش را حضرت با یک کلمه باطل کرد حضرت یک سوال دیگر از او پرسید حالا این سوال را جواب بده بار دوم، بار سوم، به دایی خود گفت من یقین کردم ما بر باطلیم.
شریعتی: او امام حق است.
حجت الاسلام حسینی قمی: من می‌خواهم بروم محضر امام. آقای شریعتی یک لحظه بینندگان عزیز عنایت کنند این آدم چه کسی شد ما اسمش را نگفتیم؟ عمداً نگفتم، این خواهرزاده که دایی‌اش می‌آید می‌گوید خبیث است پست است من از خباثتش می‌ترسم فرقه‌ی باطل گرفتار شده می‌ترسم بیاید به شما جسارت کند، امام با دو سه جلسه هدایتش کرد این دشمن درجه یک چه کسی شد؟ شد هشام بن حکم، یعنی صحابه‌ی درجه‌ی یک یک امام صادق(ع)...
شریعتی: که در اوج می‌درخشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: من اگر بخواهم راجع به عظمت این بزرگوار صحبت کنم تا آخر جلسه باید صحبت کنم، ده‌ها کتاب دارد از خدمات بسیار بزرگی که واقعاً همه‌ی شیعیان مدیون هستیم...
شریعتی: و این‌که بارها مخاطب حضرت بود یا هشام یا هشام.
حجت الاسلام حسینی قمی: مناظره‌ها فراوان در روایت داریم که امام صادق فقط همین یک جمله را بگویم امام صادق(ع) درباره‌ی ایشان می‌فرمود: هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده این یاور ما است با زبانش با فکرش با دستش، درجه یک یک، یک وقتی در یک جلسه‌ای مناظره‌ای کرده بود هارون الرشید هم پشت پرده گوش می‌کرده همین هشام بن حکم مناظره‌ای می‌کرد با دشمنان اهل بیت دیگر شده بود صحابه‌ی درجه یک، به قدری هارون شگفت‌زده شد از مناظره‌ی این آقا عبارتش این است، گفت: لسان هشام اوقع فی نفوس الناس من الف سیف زبان هشام از هزار شمشیر تأثیر گذارتر است. معطل نکنند پدر، مادر، آقایان، خانم‌ها، تو را به خدا ببینید هنر اهل بیت این است دشمن درجه یک را تبدیل کرده به صحابی، از من بپذیرید باور کنید شک دارید بپرسید هشام بن حکم در مناظرات از این بالاتر ما نداریم در اصحاب امام صادق(ع) یعنی شد صحابی و دوست و مرید درجه‌ی یک امام صادق(ع) آن وقت حالا حضرت با بیگانه، ما با بچه‌ی خودمان نمی‌توانیم کنار بیاییم ما با پسر و دخترمان نمی‌توانیم کنار بیاییم چه‌طوری امام می‌تواند دشمن را تبدیل به دوست کند دشمن درجه یک را بکند دوست درجه یک، چه‌طوری کنار آمده چه‌طوری حوصله کرده است؟ چه‌طوری بحث کرده چه‌طوری گفت و گو کردند؟ آن وقت ما بلد نیستیم نه با فرزندان خودمان...
شریعتی: حالا یک وقت‌هایی واقعاً بعضی افراد هستند حاج آقای حسینی واقعاً کم حوصله‌اند ولی بیرون سعی می‌کنند روی حوصله‌شان کار کنند ولی در خانه حاضر نیستند.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، یعنی ما فراوان دیدیم خواندیم حدیث را از امام صادق(ع) از رسول خدا: خیرکم خیرکم لأهله یعنی همین فرمایش شما، یک معلم است یک دبیر است یا نه معلم نیست بیرون با دیگران با بچه‌ی مردم حوصله می‌کند به پسر و دختر خودش که می‌رسد به قول شما حوصله ندارد من خواهش می‌کنم به هر حال ببینید کاری که می‌گوید ثواب صد سال عبادت بی‌جهت خدا مزد نمی‌دهد یک چنین پاداشی. یک نمونه‌ی سومی بگویم عرض کردم به حول و قوه‌ی الهی این برنامه تأثیر گذار خواهد بود با این مجموعه‌ای که من در نظر گرفتم ببینید چون در آستانه‌ی ضربت خوردن مولا امیرمومنان هستیم من یک داستانی از امیرمومنان(س) بگویم، ببینید آقا شوخی نیست پدر و مادر تو می‌خواهی با پسرت کنار بیایی که حالا مثلاً نمازش را دو روز دیر خواند؟ اول وقت نخوانده؟ نخوانده است دیگر، من خواهش می‌کنم پدر و مادرها روی اول وقت خواندن این‌قدر اصرار نداشته باشند خیلی به ما می‌گویند در پیام‌ها آمده است بچه‌ام نمازش را آخر وقت نمی‌خواند حالا می‌خواند دیگر انشاالله موفق شود به اول وقت، سر اول وقت و آخر وقت دعوا نکنید راهش محبت است صمیمیت است صفاست اگر تأثیر داشته باشد از این راه است. یک داستان از امیرمومنان(س) بگویم به احترام این‌که فردا شب نوزدهم ماه رمضان است ببینید اهل بیت امیرمومنان نه با فرزند خودشان باز با غریبه‌ها با کسی که در مذهب‌شان نیست آدرس داستان را بگویم، ارشاد القلوب دیلمی، از کتاب‌های خیلی مهم است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بروجردی رضوان الله علیه همیشه به طلبه‌ها سفارش می‌کردند تبلیغ می‌روید این کتاب را همراه‌تان ببرید. از منابع نسبتاً قدیمی ما است. راوی داستان هم همین جناب ابوحمزه‌ی ثمالی است که این شب‌ها دعای ابوحمزه را همه جا الحمدلله می‌خوانند. از یکی از اهالی کوفه نقل می‌کند می‌گوید که من یک وقتی رفتم مسجد کوفه، خواهش می‌کنم پدر و مادرها مخصوصاً مادرها بیشتر دقت کنند امیرمومنان(س) چه کرده است. می‌گوید من رفتم مسجد کوفه دیدم پیرمردی به یکی از ستون‌های مسجد کوفه تکیه داده است اشک می‌ریزد اشک‌ها بر صورت و گونه‌اش جاری است پیرمردی سر و صورت سفید به نظر می‌آید که سن بالا مثل ابر بهار گریه می‌کند رفتم پیش او گفتم پیرمرد چرا گریه می‌کنی؟ گفت من بالای صد سال هستم ولی در تمام عمرم عدالت ندیدم مگر دو ساعت در عمر بیش از صد ساله‌ام دو ساعت عدالت دیده‌ام.
شریعتی: دو ساعت؟
حجت الاسلام حسینی قمی: دو ساعت، گفتم داستان چیست؟ گفت من یک یهودی بودم یهودی، از یک جایی باری داشتم بار گندم آوردم شهر کوفه چند بار گندم داشتم، رسیدم به شهر کوفه نمی‌دانم چه شد این بار گندم با این مرکب‌های من به زمین رفت به آسمان رفت! نفهمیدم چه شد؟ همه‌ی زندگی من بود من هم مسافر وغریب، درد کوفه یک رفیق داشتم حارث همدانی از اصحاب خوب امیرمومنان، حارث همدانی گفت که من از دستم کاری نمی‌آید چه کارش کنیم؟ او را برد منزل امیرمومنان(س) آقا امیرمومنان به حارث همدانی فرمود تو دیگر کاری نداشته باش برو بقیه‌اش با من، یهودی ماند و امیرالمومنین(س) داستان مفصل است من به عجله عرض می‌کنم به یک شکلی حالا داستانش بماند بار این را پیدا کرد و مرکب‌هایش را پیدا کرد و گندم‌هایش آماده، به این پیرمرد یهودی فرمود که تو غریبی در این شهر حالا با داستانی که من نقل می‌کنم فرمود که به بازار برویم یکی از این دو راه را انتخاب کن پدر و مادرها عنایت کنید یهودی، ناشناس، غریب، اولین بار به امیرمومنان(س) برخورد کرده است حضرت بار و مرکب را که برایش پیدا کرده است فرمود برویم بازار، تو گندم‌ها را می‌فروشی من پول را بگیرم یا من برایت بفروشم تو پول بگیری؟ گفت آقا من خودم بهتر می‌توانم جنسم را بفروشم شما پول را بگیر، امیرالمومنین شد شاگرد مغازه این آقا.
شریعتی: صندوق‌دار این آقا.
حجت الاسلام حسینی قمی: صندوق‌دار این آقا، صندوق‌دار یهودی غریب پیرمردی که بارش را هم برایش پیدا کرد.
شریعتی: عجیب است واقعاً!
حجت الاسلام حسینی قمی: این گندمش را می‌فروخت امیرالمومنین تند تند پول‌ها را تحویل می‌گرفت. گندم‌ها را فروخت و پول را تحویل داد تشکر کرد، آقا فرمود نمی‌شود تو با این پول می‌خواهی حتماً یک چیزی بخری؟ گفت آره می‌خواهم خرید کنم برگردم به محل خودمان شهر خودمان، فرمودند بلند شو با هم برویم تو در کوفه آشنا نیستی.
شریعتی: غریبی.
حجت الاسلام حسینی قمی: غریبی نمی‌دانی از چه کسی بخری، می‌گوید امیرمومنان(س) من را برد خریدهایم را انجام داد کارم که تمام شد گفتم اشهد ان لا اله الّا الله و انّ محمّداً عبده و رسوله و انّک عالم لهذه الامّة و خلیفة رسول الله، با این اخلاق می‌گوید خب کارم تمام شد دیگر برگشتم.
شریعتی: مسلمان شد.
حجت الاسلام حسینی قمی: مسلمان شد برگشتم شهر، یک چند وقت دیگر دلم تنگ شد گفتم بروم این آقا را ببینم این دفعه دیگر بار و گندم هم نداشتم ولی این آقا و این‌قدر آقایی، خلیفه‌ی پیامبر این‌قدر محبت! آمدم کوفه گفتند دیر آمدی، گفتم چرا؟ گفتند شب نوزدهم ماه رمضان در مسجد کوفه امیرمومنان(س)... پیرمرد در مسجد کوفه مثل ابر بهار گریه می‌کرد ابوحمزه‌ی ثمالی دارد گزارش می‌دهد با یک واسطه، مثل ابر بهار گریه می‌کرد می‌گفت در تمام طول عمرم من دو ساعت عدالت دیدم. آقایان محترم خانم‌ها ما برای همین امیرمومنان داریم عرض ارادت می‌کنیم و فردا شب می‌خواهیم برویم عزاداری کنیم یعنی امیرمومنانی که با یهودی ناشناس غریب شاگرد مغازه‌اش صندوق‌دارش می‌شود آن وقت ما حوصله نداریم با مومنین خودمان با جوانان خودمان با دختر و پسرهای خودمان با فرزندان خودمان این اوضاعی که الان در کشور می‌بینید آقا حوصله می‌خواهد برخورد راه دارد.
شریعتی: تربیت انسان‌سازی حوصله می‌خواهد اصلاً در یک شب اتفاق نخواهد افتاد.
حجت الاسلام حسینی قمی: آقای شریعتی معذرت می‌خواهم فکر می‌کنند خم رنگرزی است آقا بچه‌ی من آدم نشد. چرا آدم نشد؟ خدا رحمت کند معروف است این قصه دیگر زیاد شنیدید که مرحوم آقای شیخ می‌فرموده که عالم شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل، بعد امام رضوان الله علیه می‌فرمودند حالا ما جمله را دست می‌بریم عالم شدن هم مشکل است عالم شدن چه مشکل آدم شدن... خیلی سخت است مگر به این آسانی است آدم شدن شما خمره‌ی رنگرزی نیست که دلت می‌خواهد آن هم در فضای امروز جلسات قبل عرض کردیم عوامل تربیت متعدد است پدر و مادر فقط شما نیستید معلم، مدرسه، رسانه‌ها...
شریعتی: دانشگاه، دوست، رفیق.
حجت الاسلام حسینی قمی: فضای مجازی نمی‌دانم فیلم‌های خانگی، شبکه‌ی خانگی...
شریعتی: حاج آقا یک چیزی هم هست که واقعاً اگر ما بچه‌های‌مان را با بی‌حوصلگی وادار به کاری کنیم نفاق را در آن‌ها تقویت می‌کنیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: در آن جلسات نگفتم؟ حالا شما مجبورش کردید یک کاری انجام بده بعدش چه؟ همیشه که پیش شما که نیست آن جلسه نگفتم اگر هنر داریم عشق به نماز، عشق به دین، عشق به دینداری را در دل فرزندان... من می‌گویم در این جلسه که چه کاری کنیم که عشق دینداری در دل فرزندان ایجاد شود یک داستانی هم باز اشاره کنم عرض کردم این بسته را انشاالله تأثیر گذار شود این داستان معروف است من برایم جالب است زمخشری از علمای بزرگ اهل سنت است یک تعبیری این دارد خیلی برای من جالب بود قصه را شاید بینندگان عزیز شنیده باشند ولی من روی تعبیر زمخشری تکیه دادم آقا موسی بن جعفر(س) داشتند می‌رفتند در دربار یکی از خلفا یک کسی آن‌جا حضرت را دید از شیعیان امام(ع) به آقا گفت آقا شما که به این‌جا می‌روید به خلیفه بگویید که حقوق من را قطع کردند شفاعت کنید واسطه شوید حقوق من را بدهند حضرت او را می‌شناخت که چه کاره است. چه کاره بود؟ شراب‌خوار بود شیعه‌ای که لابد شهرت داشته که امام هم خبر داشته که این شراب‌خوار است آقا هیچ نفرمود و به روی او نیاورد رفتند پیش خلیفه و سفارشش را هم کردند و آمدند دم در ایستاده بود تا نتیجه‌ی کار را ببیند گفت آقا سفارش فرمودید؟ بله، حضرت یک جمله فرمود الله اکبر، فرمود من همین قدر به تو بگویم: الحسن من کلّ احدٍ حسن و منک احسن خوبی از همه خوب است ولی از تو بهتر است شما به ما منصوبی بدی از همه بد است از تو بدتر است ببینید باز هم حضرت دو گزینه‌ا‌‌ی قرار دادند نفرمودند تو بدی می‌کنی نفرمودند تو شراب می‌خوری نه هم خوبی هم بدی،خوبی از همه خوب است از تو خوب‌تر بدی از همه بد است از تو بدتر، سر بسته هم کارش را راه انداختند حضرت، هم مشکلش را برطرف کردند هم سر بسته... آن وقت زمخشری جالب است یک جمله‌ای دارد می‌گوید که ما هو من اخلاق الانبیاء پیامبرها این‌طوری با مردم... پدر مادر می‌خواهی با فرزندت صحبت کنی به سرش نزن به رخ نکش اگر یک اشتباهی کرده است مدام در سرش نزن دو طرف را بگو، پسرم خوبی خوب است از شما ما بیشتر انتظار داریم بدی هم از همه... آن جلسات قبل مفصل عرض کردیم اول ده تا خوبی بگو بعد یک نقطه ضعفش را بگو. من یک حدیثی هم باز در تحف العقول می‌دیدم از امام صادق(ع) الله اکبر، لاتقل فی المذنبین من اهل دعوتکم الا خیرا راجع به گنه کارها جز خوبی چیزی نگویید آقا حدیث را قبول داریم یا نه؟ نمی‌گوید به سرش بزن جز خوبی از او نگو، واستکینوا الی الله فی توفیقهم التماس کنید به خدا که این‌ها به در خانه‌ی خدا برگردند یعنی این‌طوری نیست که تربیت... آقا می‌گوید این سال‌هاست نماز نمی‌خواند سال‌هاست پوشش را کنار گذاشته خب این کار سختی است اولاً جز خوبی از آن‌ها نگویید و ثانیاً به خدا متوسل  شوید این هم یک مطلب، به نظرم بعضی ارزش‌های دین را بتوانیم برای جوان‌ها توضیح بدهیم آن جلسه یک قصه‌ای گفتم نرسیدیم یک داستان دیگری می‌خواستم بگویم نرسیدیم راجع به همین حجاب و پوشش جناب آقای شریعتی یک خاطره‌ای دیدم از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، خواهش می‌کنم دختر خانم‌ها این را بیشتر گوش کنند حالا همین‌هایی که می‌گویند پوشش را خیلی هم سخت نگیرید من داستان دارم می‌گویم دیگر این داستان تأثیر گذار است یا نه؟ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بروجردی رضوان الله علیه دامادی داشتند مرحوم آقای علوی بروجردی ایشان در خاطرات‌شان هست. می‌گوید من یک روز رفتم منزل آیت الله بروجردی منزل پدر خانمم، دیدم که همه‌ی اصحاب و علما دور اتاق نشستند آیت الله العظمی بروجردی آقا هم نشسته ولی یک سکوت عجیبی در جلسه است.
شریعتی: همه مبهوت هستند.
حجت الاسلام حسینی قمی: همه مبهوت هستند ناراحت هستند آقا قیافه‌شان خیلی گرفته غمگین است من نشستم کنار دستم آیت الله مرحوم حاج آقا علی صافی گلپایگانی ایشان بود، ایشان هم از شاگردان خوب آقای آیت الله بروجردی بودند یواشکی گفتم چه خبر است در جلسه؟ همه ناراحت هستند ساکت هستند آقا چرا ناراحت است؟ ایشان گفت که داستان این است که مرحوم آیت الله بروجردی فرمودند که من دارم حسرت می‌خورم ناراحت هستم چرا در زمان رضا خان من در برابر کشف حجابی که رضا خان انجام داد چرا من قیام نکردم اگر من قیام می‌کردم بالاخره ایشان ولو در قم نبودند ولی همان‌جا هم که بودند در استان لرستان نفوذ کلام عجیبی داشتند کاش قیام کرده بودم ولو به شهادت من ختم می‌شد شهادت بود دیگر، چه چیزی از شهادت بالاتر من می‌خواستم قیام کنم یک عده از اطرافیان نگذاشتند گفتند نه آقا صلاح نیست شما شهید می‌شوید وجودتان آینده برای اسلام خیلی مؤثر است خیلی مفید است.
شریعتی: آینده‌ی حوزه.
حجت الاسلام حسینی قمی: آینده‌ی حوزه، نگذاشتند مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی به ایشان می‌گوید آقا این‌قدر ناراحت نباشید واقعاً ناراحت بود ایشان غصه می‌خورد یکی از شاگردان می‌گوید آقا شما این همه خدمت کردید پانزده سال است مرجعیت می‌دانید کمتر مرجعی به اندازه‌ی ایشان موفق به خدمت شد پانزده سال مرجعیت عامه‌ی شیعه این همه خدمت هفتصد شاگرد ایشان داشتند اسامی آن‌ها را نوشتم موسسات، مدارس، مساجد، مفصل این‌ها را به ایشان گفتم قانع نمی‌شود آقا باز هم قانع نمی‌شود و ناراحت است مرحوم آیت الله گلپایگانی می‌گوید آقا یک سوال شما این حدیث را سندش را قبول دارید؟ مِدادُ الْعُلَماءِ افْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداء مرکب خون عالم از خون شهید بالاتر است قبول دارید این حدیث را اول اعتراف می‌گیرد آقا فرمودند قبول دارم می‌گوید خب شما این کتاب جامع الاحادیث را تنظیم کردید کتاب خیلی مهمی است. مداد العلماء افضل، آقا می‌فرماید که مگر این‌که به همین چیزها دلم را خوش کنم چه نتیجه‌ای می‌خواهم بگیرم از این داستان؟ یک مرجعی که بعدها حیاتش ادامه پیدا می‌کند به عظمت آیت الله العظمی بروجردی پانزده سال خدمت می‌کند باز حسرت می‌خورد که چرا یک وقتی من جان خودم را برای حجاب ندادم؟ ای کاش آن وقت شهید شده بودم اشتباه نشوید باز از این داستان سوء برداشت نشود ما چنین حقی نداریم که پس آقا می‌گوید برویم جان‌مان را بدهیم برای حجاب، نه جان بده برای مبارزه بی‌حجابی قانون کشف رضا خان، آن هم یک فقیه آن هم یک مجتهد مثل آیت الله بروجردی اما من و شما گفتند وظیفه‌مان همین است.
شریعتی: اهمیت موضوع.
حجت الاسلام حسینی قمی: اهمیت را می‌خواهم بگویم ولی وظیفه‌ی من و شما پدر جان عزیز من در همین حد یک تذکر نهایتش تذکر زبانی است آیات قرآن را قبول داریم یا نه؟ اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى بقیه‌ی آیه را شما بخوانید فقولا...
شریعتی: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا
حجت الاسلام حسینی قمی: ولی می‌خواهم بگویم یک فقیهی که پانزده سال آن همه خدمت کرد به عالم شیعه، هفتصد شاگرد اسامی‌شان در کتاب‌ها هست ده‌ها نفرشان به مرجعیت رسیدند ده‌ها نفرشان مجتهد، ولی در این حال حسرت می‌خورد جانم را برای پوشش و حجاب... این را ساده و دست کم نگیریم. و یک جمله‌ی دیگر دیگر وقت دارد تمام می‌شود از خانواده‌ها اجازه می‌گیرم از پدر و مادرها اجازه می‌گیرم که این بحث را انشاالله جلسه‌ی دیگر تکمیلش کنیم بعد هم سفارش انشاالله پدر و مادرها را، پیام ندهند گلایه نکنند سفارش می‌کنیم. ببینید مدل امیرمومنان بالاخره در آستانه‌ی شهادت امیرمومنان(س) حدیث در خرائج راوندی است تو را به خدا مدل امر به معروف و نهی از منکر امیرمومنان را ببینید مدل برخورد امیرمومنان با یک جوان را ببینید پدر و مادر یاد بگیرید خرائج راوندی از منابع بسیار قدیمی ما است مال تقریباً 800ـ900 سال پیش است می‌نویسند امیرمومنان(س) در بازار داشتند حرکت می‌کردند مرَّ رجلٍ یک جوانی داشت خیاطی می‌کرد آواز می‌خواند حضرت ایستادند فقال فرمودند:  يَا شَابُّ لَوْ قَرَأْتَ اَلْقُرْآنَ لَكَانَ خَيْراً لَكَ.
شریعتی: به جای شعر قرآن بخوان.
حجت الاسلام حسینی قمی: قرآن بخوانی بهتر است که زدی زیر آواز در بازار قرآن بخوان مخصوصاً الان هم که ماه رمضان ماه... جوان خیلی جوان مؤدبی بود گفت آقا إِنِّي لاَ أُحْسِنُهُ من قرآن بلد نیستم دوست دارم یاد بگیرم اما بلد نیستم امیرمومنان فرمود: بیا نزدیک اُدْنُ مِنِّي وقتی نزدیک آمد فَدَنَا مِنْهُ فَتَكَلَّمَ فِي أُذُنِهِ بِشَيْءٍ حضرت یک چیزی ننوشتند چه، خَفِيٍّ فَصَوَّرَ اَللَّهُ اَلْقُرْآنَ كُلَّهُ فِي قَلْبِهِ يَحْفَظُهُ كُلَّهُ در آن واحد حافظ تمام قرآن شد ای کاش امیرمومنان(س) یک بسم الله نمی‌دانم چه در گوش این جوان گفت در گوش همه‌ی ما می‌فرمود.
شریعتی: یک نگاه یک عنایتی.
حجت الاسلام حسینی قمی: ولی می‌خواهم بگویم ببینید امیرمومنان(س) وقتی می‌روند تذکر بدهند یادآوری کنند این‌طوری محبت این‌طوری صمیمیت بله یک این‌چنین خدمت این جوان، جوان ناشناسی بود آن هم یک چنین خدمتی، امیدوارم این بسته کمک کند به این‌که پدر و مادرها حوصله‌ی بیشتری کنند.
شریعتی: انشاالله، خیلی حرف‌های عمیق و دقیقی را شنیدیم از حاج آقای حسینی عزیزمان و امیدواریم که با صبر و حوصله و متانت انشاالله و با لطف و عنایت خدا و با دعای خیر پدر و مادرها این اتفاق خوب رقم بخورد. خیلی از شما ممنون و متشکرم برای مشارکت در طرح فرزندان غدیر دیگر هفدهم و هجدهم و نوزدهم هر ماه قمری قرار ثابت اهالی خوب سمت خداست که در طرح فرزندان غدیر با ما همراه شوند کافی است عدد 18 را به 20000303 شما پیامک کنید خیلی از زوج‌های نابارور هستند که چشم امیدشان به همدلی و مشارکت و مساعدت من و شماست و دوستان‌مان در موسسه‌ی حضرت خدیجه این بار را به دوش می‌کشند و خدمت رسانی می‌کنند و عزیزانی هم که می‌خواهند از این طرح بهره‌مند شوند آن‌ها هم می‌توانند به سایت ما و کانال ما در سروش و ایتا مراجعه کنند و انشاالله آن‌جا راه‌های بهره‌مندی از مساعدت و مشارکت قید شده و ذکر شده است انشاالله همگی معجور باشید و امیدوارم دعای خیر همه‌ی پدر و مادرهایی که بعد از سال‌ها انتظار چشم‌شان به فرزندشان روشن شده است بدرقه‌ی راه‌تان باشد انشاالله. صفحه‌ی 268 را امروز با هم تلاوت می‌کنیم آیات هفتم تا چهاردهم سوره‌ی مبارکه‌ی نحل باز می‌گردیم با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما طاعات و عبادات قبول باشد التماس دعا در بخش دوم گفت و گو و در دقایق پایانی سمت خدا در مقابل دیدگان شما ادامه خواهد داشت.
اللّهم صلّی علی محمّدٍ و آله محمّد
صفحه‌ی 268قرآن کریم
اللّهم صلّی علی محمّدٍ و آله محمّد
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی ارادت داریم انشاالله که توفیق درک شب‌های قدر و بهره‌مندی از تمام برکات این شب‌ها که خداوند به بهترین بندگانش عنایت می‌کند نصیب شما بشود انشاالله و ما را هم از دعای خیر خودتان بی‎بهره نگذارید و همه آن‌هایی که التماس دعای ویژه گفته‌اند خدمت جناب آقای حسینی هستیم و در این چهار پنج دقیقه ادامه فرمایشات‌شان را می شنویم و خداحافظی می‌کنیم انشالله.
حجت الاسلام حسینی قمی:  دو مطلب عرض کنم یک مطلب گفتم در مورد روزه تشویق فرزندان‌مان به روزه هنوز ماه مبارک رمضان بیش از یک دهه از آن باقی مانده است. ببینید این حدیث را من زیاد روی آن تاکید دارم در معانی الاخبار شیخ صدوق رضوان الله علیه است از رسول خدا فرمود مَن صامَ يَوما تَطَوُّعا فلو اُعطِيَ مِل ءَ الأرضِ ذَهَبا اگر کسی یک روز روزه بگیرد تَطَوُّعا به نظر من این‌طوری باید معنا کرد غر نزند ناله نزند هیچ چیزی نگوید با رغبت فلو اُعطِيَ مِل ءَ الأرضِ ذَهَبا اگر خداوند تمام زمین را طلا به او جایزه بدهد هنوز پاداش از به طور کامل داده نشده است تا قیامت من می‌گویم اگر ما بتوانیم این بیان را به فرزندمان بگوییم به جوانان بگوییم این همه لطف و عنایت خدا دنبال است در دعای ماه رجب خواندیم یعطی الکثیر بالقلیل چه کاری کرده‌ایم یک نماز جماعت می‌روید شما ثوابش را می‌گوید اگر تمام فرشتگان جن و انس بخواهند بنویسند نمی‌توانند نماز جماعت نماز را در خانه باید می‌خواندیم آن‌جا در صف نماز جماعت ایستادیم چه کاری انجام دادیم تفضل پروردگار است اگر بتوانیم این بیان را به جوان ها بگوییم که خدا برای یک روزه جوان عزیز حدیث معانی الاخبار شیخ صدوق مَن صامَ يَوما از رسول خدا کسی یک روز را روزه بگیرد فلو اُعطِيَ مِل ءَ الأرضِ تمام زمین را پر از طلا به او جایزه بدهند حقش تمام نشده است تا روز قیامت و از آن طرف هم بشارت است هم انذار است هم از آن طرف فرمود: من أفطر یومً کسی که روزه را عمداً بخورد یک وقت مریض است یک وقت مسافر است یک وقتی عذر دارد هیچ، الله اکبر لم یقضه عنه صوم الدّهر.
شریعتی: تمام روزگار و سال‌ها روزه بگیرد.
حجت الاسلام حسینی قمی: احسنت، نه تا آخر عمر خودش یعنی تا قیامت اگر زنده باشد و روزه بگیرد جبران آن یک روزی که از دست داده عمداً خورده، از نظر فقهی یک احکامی دارد آن را باید قضا کنی کفاره دارد معلوم است. ولی آیا فضیلت ماه رمضان دیگر دستش می‌آید؟ این را تقاضا می‌کنم هم در بحث نماز هم در بحث روزه بتوانیم به فرزندان‌مان... مطلب آخری که عرض می‌کنم خیلی از پیام‌های آن هفته زیاد بود که فراوان پیام دادند که برخورد تبعیض‌آمیز دارند پدر و مادرها با آن‌ها من خواهش می‌کنم التماس می‌کنم تقاضا می‌کنم پدر و مادرها ممکن است شما در... بالاخره هست دیگر طبیعتاً محبت یکی از فرزندان بیشتر است یکی را بیشتر دوست دارید اما خواهش می‌کنم اظهار نکن بچه‌ها زود متوجه می‌شوند زود منتقد می‌شوند تبعیض بین فرزندان این حدیث به نظرم کافی است قبل از این‌که حدیث را بخوانم یک پیام هم بخوانم که بدانید بچه‌ها چه گلایه‌هایی از ما دارند یکی از پیام‌ها...
شریعتی: که خیلی از آن‌ها هم به خود ما نمی‌گویند.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، نمی‌گویند گفتیم خطر است که کتمان می‌کنند یک جوانی نوشته است که از وقتی یادم می‌آید پدرم همیشه از من متنفر بوده است و بین من و فرزندانش تبعیض می‌گذاشت فرق می‌گذاشت هر وقت اتفاقی پیش می‌آمد گنه کار من هستم همیشه از بچگی با تنفر به من نگاه می‌کرد اگر فرزندان ما... باز هم تأکید می‌کنم ممکن است شما واقعاً یک بچه‌ات را بیشتر دوست داری ولی اجازه نداری اظهار کنی اجازه نداری در برخوردهایت مشخص باشد در روایت داریم پیامبر خدا: أَبْصَرَ رَسُولُ اللهِ رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ یک کسی دو پسر داشت یکی را بوسید یکی را نبوسید پیامبر اعتراض کرد فَهَلَّا وَاسَیْتَ بَیْنَهُمَا.
شریعتی: چرا فرق گذاشتی؟
حجت الاسلام حسینی قمی: آقا تو به یکی محبت بیشتری داری نباید محبت را اظهار کنی که باعث خسارت‌های فراوان در مسئله‌ی تربیت می‌شود و این را هم تأکید می‌کنم ببینید یکی از فرزندان ما وضع مالی بهتر و یکی بدتر است یکی پسر است یکی دختر است یکی استعدادش بیشتر است یکی استعدادش کمتر است یکی فقیر است یکی... این‌ها مجوز تبعیض بین فرزندان قطعاً نیست آن داستان را هم قبلاً گفتیم که بینندگان عزیز باور کنید آقای شریعتی یک وقتی من گفتم تا یک سال بعد مردم می‌گفتند آقا واقعاً همین‌طور است؟ داستان این است در یک جمله کسی آمد به پیامبر گفت یا رسول الله من یک باغی دارم می‌خواهم به بچه‌ام ببخشم شما بیایید شاهد باشید ثبت اسناد و املاک که نبود شما شاهد باشید حضرت فرمود که ؟؟؟ غیر از این هم بچه داری؟ گفت: بله، به آن‌ها دادی؟ گفت: نه فقط می‌خواهم به این بدهم. آقا خانم پدر و مادر تو را به  خدا این یک جمله را در خاطر بسپارید به پیامبر گفتند شما بیایید شاهد باشید حضرت فرمود: انّا معاشر الانبیاء لا نشهدوا علی الحیف حیف یعنی ظلم ما پیامبران شاهد ظلم نمی‌شویم پیامبر حاضر نشد برود شهادت بدهد کسی می‌خواهد یک باغی به یکی از بچه‌هایش ببخشد به دیگران... ما پیامبران شاهد ظلم نمی‌شویم خواهش می‌کنم این گلایه‌ی شدید فرزندان را هم مورد توجه قرار بدهید انشاالله.
شریعتی: انشاالله خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای حسینی خیلی ممنونم از لطف و عنایت‌تان انشاالله بچه‌های ما همه‌شان عاقبت به خیر شوند سعادت‌مند شوند و در مسیر صلاح و امیدوارم پدر و مادرها با دلسوزی‌شان با حوصله‌شان انشاالله به آن‌ها کمک کنند و اتفاقات خوبی رقم بخورد ممنونم از لطف و همراهی و همدلی‌تان حاج آقای حسینی دعا می‌کنند در ماه مبارک رمضان دوستان‌مان انشاالله آمین خواهند گفت.
حجت الاسلام حسینی قمی: یک کسی به من گفت آقا چه دعای در ماه مبارک  رمضان داشته باشیم بهتر است؟ گفتم: همین دعایی که رسول خدا در خطبه‌ی شعبانیه فرمودند: فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ از خدا می‌خواهیم در باقی مانده‌ی ماه مبارک رمضان ما را به روزه‌ی ماه رمضان و تلاوت قرآن موفق بدارد. من خواهش می‌کنم عزیزانی که مخصوصاً موفق به روزه نیستند بیمارانی که نمی‌توانند یا پیرمرد هستند و خانم‌های سال‌خورده من یک پیشنهادی دارم ببینید این حدیث رسول خداست فرمود: فْطِيرُكَ أَخَاكَ اَلصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِكَ
شریعتی: افطار دادن و اطعام کردن.
حجت الاسلام حسینی قمی: افطاری دادن به یک روزه‌دار از روزه بالاتر است شما ناراحتی که چرا نمی‌توانی روزه بگیری ناراحتی که چرا من مریضم نمی‌دانم پیرمردم سال‌خورده عذر دارم هر چه؟ ثواب از روزه بالاتر، نمی‌خواهم بگویم این ثواب آن‌هایی که می‌توانند روزه بگیرند بگویند آقا پس ما هم...
شریعتی: نه دیگر آن‌هایی که عذر دارند.
حجت الاسلام حسینی قمی: آن‌هایی که عذر دارند از افطاری دادن در باقیمانده‌ی ماه رمضان غفلت نکنید که یک فیض بسیار بزرگی از دست می‌رود.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی خوب می‌خواهیم سلام کنیم به ماه‌ترین پدر عالم در ایامی که منصوب به حضرت است و امیدوارم که حضرت نگاه سرشار از لطفش را از ما دریغ نکند. ای مهر تو دل‌گرمی هر طفل یتیم** ای خوانده تو را به چشم تر طفل یتیم** دل‌تنگ توییم یا علی هر شب و روز** آن‌گونه که در روز پدر طفل یتیم. السّلام علیک یا امیرالمومنین. خیلی از شما ممنون و متشکرم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها