حجتالاسلام نظری منفرد: بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مسائلی که ادیان آسمانی به آن معتقد بودند و اسلام هم همان را آورده است، مسئله مصلح هست. خداوند متعال بشر را برای کمال آفریده است. «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» و کمال انسان وابسته به این است که خداوند متعال انبیاء را بفرستد تا به کمک انبیاء و عقل بشر راه سعادت و هدایت را پیدا کند. از خصوصیات مکتب تشیع این هست که مکتب تشیع معتقد به دوام فیض هست. یعنی فیض خدا لاینقطع است. اینطور نیست که پیامبر از دنیا رفت تمام شود. الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق. این روایاتی که در کافی هست. لو بقى فى الارض اثنان لكان أحدهما الحجة. اگر دو نفر روی زمین باشند، بایستی یکی حجت بر دیگری باشد. لو للحجه لساخت الارض باهلها. این نمونه روایات در منابع ما زیاد هست. در منابع عامه هم اینطور روایات آمده که به هر حال آخر الزمان تاریک نیست. آخر الزمان روشن است و خداوند متعال یک انسانی را که خلیفة الله است و از نسل رسول خدا است، امام دوازدهم هست، پیامبر تصریح کردند به اینکه حجت بعد از من 12 نفر است و تصریح به ائمه اثنیعشر نه تنها در منابع شیعه است، در منابع آمده هم آمده است. هم در صحیح بخاری، هم در صحیح مسلم و منابع دیگر آمده که امراء، خلفا بعد از رسول خدا 12 نفر هستند. بنابراین خداوند متعال هم در قرآن مجید و هم در احادیث نبوی و احادیث ولوی مسئله مصلح را بیان کرده است. مثل این آیه شریفه در سوره مبارکۀ نور که خدای متعال میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِم» و این وعده را خداوند متعال داده است که «وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» یعنی یک حکومت عدل گسترده در سراسر گیتی. این وعده الهی است. و در سوره مبارکه انبیاء هم میفرماید که «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون» ما در زبور بعد از ذکر یعنی بعد از تورات این را نوشتیم. یعنی محرز و مسلم است که وارث زمین عباد من هستند. خب الآن هم وارث زمین عباد هستند. نه، عبادی الصالحون. آن عباد صالح هم که وارث زمین هستند که حضرت حجت صلوات الله سلام علیه و اعوان و انصار آن حضرت خواهند بود. ما به همین مناسبت بحث رجعت را میخواهیم مطرح کنیم که در عصر حضرت ولی عصر سلام الله علیه، عدهای رجوع میکنند. واژه رجوع یک واژهای هست که ما در فارسی هم این را استعمال میکنیم. به معنای بازگشت است. «وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ» در قرآن مجید هم آمده است. از آن روزی که شما رجوع میکنید، بازگشت میکنید به سوی خدا. در لغت این رجعت به معنای بازگشت است. اما این رجعتی که ما عرض میکنیم یک رجعت خاص است نه در رجعت در قیامت. رجعت در دنیا است. یک عدهای در دنیا زنده میشوند در عصر ظهور حضرت مهدی صلوات الله. آقای شریعتی: یعنی آنهایی که رفتند دوباره برمیگردند. حجتالاسلام نظری منفرد: یک عدهای از آنها. من یک عبارتی را از مرحوم شیخ مفید در اوایل المقالات یادداشت کردم بخوانم خدمت عزیزان بیننده. ایشان در اوایل المقالات میگوید که ان الله تعالی یرد اقواما من الامواته الی الدنیا فی صورهم التی کانوا علیها؛ اقوامی را خدای متعال برمیگرداند به همان صورتی که در دنیا بودهاند و اینها برمیگردند به دنیا و حالا فلسفه برگشتن به اینها چی هست، چرا اینها میگردند، ایشان میگوید که اینها برمیگردند و خدای متعال عزیز میکند یک عدهای را و یک عدهای را خوار میکند و مؤمنین را عزیز میکند و محقین را کمک میکند و همینطور ظالمین را به کیفرشان در دنیا میرساند و مظلومین را یاری میکند. عند قیام المهدی آل محمد علیه و علیهم السلام. این عبارت ایشان هست. بعد میگوید که ان الراجعین علی الدنیا فریقان که حالا توضیح آن را خواهیم داد. بنابراین هم در منابع دست اول ما مثل اوایل المقالات که مال شیخ مفید هست و اعتقادات شیخ صدوق و دیگران، این مسلم است که مسئله حضرت جزء عقاید شیعه است. صحبت در این هست که آیا اساساً عقلاً رجعت یک امر ممکنی است؟ این شدنی است که یک کسی که از دنیا رفته و جسد او خاک شده و از بین رفته است، مجدداً زنده شود یا نه؟ عرض میکنیم که این بله، امکان که دارد. به جهت اینکه محال عقلی که نیست. مثل اجتماع نقیضین یا اجتماع ضدین نیست. خداوند متعال یک نمونههایی را در این دنیا گذاشته که این استبعادی که گاهی بشر نسبت به مسئله رجعت دارد، این استبعاد برطرف شود. مثلاً در آیاتی خدای متعال میفرماید که زمین خشک است و ما آب را از آسمان فروفرستادیم. «تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيج» بعد در برخی آیات دیگر میفرماید: «إِنَّ ذلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتى» آن خدایی که زمین را زنده میکند، مردگان را هم زنده میکند. بنابراین مسئله رجعت محال نیست. مثل نقیضین یا ضدین نیست که محال است. نه، ممکن است. و اما جدای از اینکه ممکن هست، ما در قرآن مجید که کتاب آسمانی است و وحی است، آیات زیادی داریم که دلالت بر رجعت میکند. 5 تا از این آیات در سوره مبارکه بقره است. من اشاره میکنم این آیات را. اینها در اقوام گذشته اتفاق افتاده است. بعد تطبیق آن با امت پیغمبر را هم عرض خواهیم کرد. مثلاً در رابطه با قوم بنیاسرائیل، خدای متعال میفرماید که قوم بنیاسرائیل به حضرت موسی سلام الله علیه گفتند که «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُون» ما ایمان نمیآوریم به شما مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم. یک صاعقهای زد و همه مردند. از دنیا رفتند. «ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون» ما بعد از آنی که اینها از دنیا رفته بودند، مجدداً اینها را زنده کردیم. این یک نمونه قرآنی که در همین دنیا اتفاق افتاده است. قوم حضرت موسی سلام الله علیه، اینها از دنیا رفتند و مجدداً زنده شدند. این یک نمونه. یک نمونه دیگر باز در بنیاسرائیل هست. در بنیاسرائیل یک جوانی کشته شد و قاتل معلوم نبود چه کسی هست. و بنیاسرائیل اولاد حضرت یعقوب هستند و اینها به 12 قبیله و شعبه بودند. اینها 12 سبط از فرزندان حضرت یعقوب بودند. یکی از این قبلیهها، یک کسی را یک شخصی کشت و برای اینکه معلوم نباشد قاتل چه کسی است، جسد او را آوردند و در محله یک قبیله دیگری گذاشتند. قرار شد که این قاتل معلوم شود. به موسی شکایت کردند که این قاتل باید معلوم شود. حضرت موسی سلام الله علیه از خدا خواست که قاتل معلوم شود که چه کسی هست. به موسی گفته شده داستان بقرهای که در سوره مبارکه بقره هست که باید یک گاوی را ذبح بکنند و یک مقدار از آن گاو را به این جسد کشته شده و مقتول بزنند، او زنده میشود و میگوید که قاتل من کیست. و این داستان را خدا متعال در قرآن نقل کرده و همین کار انجام شد با تفصیل آن که حالا از این فرصت بیرون است که ما بخواهیم تفسیر و جزئیات آن مسئله را بیان کنیم. علی ای حال آن مقتول زنده شد و شهادت داد به اینکه قاتل من چه کسی هست. این هم یک مورد که در حقیقت رجعت است. یعنی کسی که مقتول شده و از دنیا رفته و کشته شده، مجدداً زنده شد و شهادت داد به اینکه قاتل من چه کسی است. مورد دیگری که قرآن مجید در همین سوره مبارکه بقره مطرح کرده است باز یک گروهی از بنیاسرائیل هستند. خدای متعال میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ» کسانی که از شهرشان خارج شدند، هزاران نفر بودند. اینها را خدای متعال جانشان را گرفت، بعد مجدداً اینها را زنده کرد. اینها مجدداً زنده شدند. بنابراین این هم یک مورد که باز در قرآن اشاره شده است. مورد دیگری که قرآن مجید مطرح میکند بعد از آیت الکرسی، میفرماید: «أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَه» یکی از انبیاء بود از یک قریهای عبور کرد و با خودش گفت چطور اینها زنده میشوند؟ خدای متعال همانجا جان او را گرفت. صد سال از دنیا رفته بود. بعد از صد سال او را زنده کرد. هم او را زنده کرد و هم مرکبی که بر او سوار بود. او را هم زنده کرد و نگاه کرد دید که اینها چطور زنده میشوند. این هم آیهاش بعد از آیت الکرسی هست خدای متعال نقل کرده است. و مورد پنجمی که باز قرآن مجید مطرح کرده است نه راجع به انسانها، راجع به حیوانات که آنها هم حتی در دنیا رجعت داشتهاند. جریان حضرت ابراهیم سلام الله علیه است. این هم بعد از آیت الکرسی هست که حضرت ابراهیم سلام الله علیه به خدا عرض کرد: «رَبِّ أَرِني كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى» من دوست دارم ببینم که مردگان چطور زنده میشوند. خدای متعال به او فرمود که «فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ» چهار تا پرنده را گرفت، اینها را ذبح کرد و سر برید و اینها را مخلوط کرد و هر قسمت از آن را در یک جایی قرار داد و اینها را صدا زد دید اینها زنده شدند. این پنج مورد که چهار مورد آن راجع به رجوع انسانها است و یک مورد آن هم راجع به حیوانها است. و اما در صور دیگر قرآن مجید. خدای متعال وقتی عیسی سلام الله علیه را که از انبیای اولوالعزم است معرفی میکند، عیسی سلام الله علیه هم بیماران را علاج میکرد، دردهای لاعلاج را، «أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّه» بعد میفرماید: «و اوحی الموتی ابن الله» نه تنها من بیماران را معالجه میکنم، من مردگان را زنده میکنم. از خصوصیات ایشان این بود که مردگان را زنده میکرد. «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ» این هم یک مورد که باز همین رجعت است. کسی که یک مردهای را زنده میکند، این رجعت است. و همینطور داستان حضرت ایوب که خدای متعال در سوره مبارکه انبیاء میفرماید که «وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّر» و بعد خدای متعال میفرماید که ما اجابت کردیم و بچههای او که از دنیا رفته بودند، آنها را زنده کردیم و مثلهم معهم. اینها مواردی است که نشان میدهد که رجعت در امتهای گذشته اتفاق افتاده است و بوده است. یعنی مردگانی که از دنیا رفته بودند در همین دنیا زنده شدند. این یک استبعادی است من همینجا یک نکتهای را عرض کنم. این اساساً پیغمبر خدا وقتی مبعوث به رسالت شد، دعوای پیغمبر با مردم یعنی آنچه که پیامبر روی آن تکیه داشت، خدا نبود چون مردم خدا را، حتی بتپرستها خدا را قبول داشتند. بت میپرستیدند اما خدا را قبول داشتند. آقای شریعتی: قصه، قصهی توحید بود. حجتالاسلام نظری منفرد: و میگفتند «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» گفتند ما این بتها را سجده میکنیم و عبادت میکنیم تا به آن خدای بزرگ نزدیک شویم. کلام در معاد بود. معاد را و زنده شدن مردگان را استبعاد میکردند. در آخر سوره مبارکه یس خدای متعال میفرماید که «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً» این کسی که آمد گفت که یک تکه استخوانی را آورد گفت که «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميم» این استخوان پوسیده را کی زنده میکند؟ در حالی که این خاک شده، رمیم شده، پوسیده شده و از بین رفته است.«قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة» آقای شریعتی: همان که اولین را به وجود آورده است از هیچی. حجتالاسلام نظری منفرد: خلقت اولیه مهمتر از خلقت ثانویه است. «و هو بکل شی کل خلق علیم» و این خودش هم، باز همین آیه هم نشان میدهد که رجعت برای خدا متعال هیچ مشکلی ندارد. آن کسی که ابتدا آفریده، میتواند او را مجدداً زنده کند. بنابراین مسئله رجعت در امتهای گذشته بوده است. قرآن مجید هم به این امر تصریح کرده است. اما در این امت خداوند متعال میفرماید که در یک آیهای که مرحوم امین الاسلام طبرسی صاحب مجمع البیان این را نقل کرده است، من عبارت ایشان را یادداشت کردهام. ایشان در مجمع البیان در ذیل این آیه شریفه «وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ» دابه یعنی جنبنده، یعنی یک موجود زنده. خدای متعال یک موجود زندهای را از زمین بیرون میآورد. ایشان در ذیل این آیه مسئله رجعت را مطرح کرده است. میگوید یکی از آیاتی که میشود به آن استدلال کرد در این امت، همین مسئله رجعت است که از این آیه استفاده میشود. حالا ما هنوز سراغ روایات نرفتیم. یک حدیثی از رسول خدا نقل شده که این حدیث مورد اتفاق فریقین است. یعنی عامه و خاصه این حدیث را نقل کردهاند. آن حدیث این است که پیامبر خدا فرمود: آنچه در بنیاسرائیل اتفاق افتاده است، در امت من اتفاق خواهد افتاد. طابق النعل بالنعل. خب مسئله رجعت در بنیاسرائیل اتفاق افتاده است، در امت پیامبر هم اتفاق خواهد افتاد. فرمود اتفاق خواهد افتاد. آنچه که در بنیاسرائیل اتفاق افتاده است در امت من هم اتفاق خواهد افتاد. یکی از مسائل رجعت است. یعنی این قانون کلیای که حضرت بیان می کند، یکی از آنها هم رجعت است و رجعت هم در امت پیامبر اتفاق خواهد افتاد. بنابراین اعتقاد ما نسبت به مسئله رجعت این است که ما معتقدیم عدهای در هنگام ظهور حضرت مهدی صلوات الله و السلام علیه حیات مجدد پیدا میکنند و حیات مجدد اینها یکی از حکمتهایش این هست که اینها دوست دارند حضرت حجت را یاری کنند. اینها حیات مجدد پیدا میکنند در عصر حضرت مهدی و حضرت حجت را یاری میکنند و یک عمری میکنند مجدداً از دنیا میروند و اینکه آقا امام زمان سلام الله علیه و روحی له الفدا منتقم هم هست، ظلمهای که ظلم کردند، اینها مجدداً یک عدهشان زنده میشوند. عبارت شبخ مفید در اوایل المقالات همین است. آنهایی که در دنیا خیلی ستم کردند، خیلی ظلم کردند، آنها هم رجوع میکنند و از آنها در این دنیا انتقام گرفته میشود و بعد مجدداً از دنیا میروند، جزای قیامتشان به جای خود اما اینها مجدداً زنده میشوند. در همین دنیا. باید تقاص بدهند. علی ای حال، مسئله رجعت در این حدیثی که الآن عرض شد از وجود مقدس پیغمبر اکرم، یک مسئلهای است که ما بایستی به آن معتقد باشیم. جزء اعتقادات ما است چون پیامبر فرمود آنچه در امت بنیاسرائیل اتفاق افتاده است، در امت ما هم اتفاق خواهد افتاد. دو سه نکته راجع به رجعت باقی مانده که من عرض میکنم. یکی اینکه روایاتی که راجع به رجعت وارد شده اینها چگونه روایاتی است که ما به آن اعتقاد داشته باشیم؟ از نظر علم درایه ما خبر واحد داریم یعنی یک نفر یک خبری را آورده است. خیر مستفیذ داریم. سه نفر، چهار نفر، پنج نفر، شش نفر، یک خبری را از معصوم علیه السلام نقل کردند. خبر متواتر داریم. خبر متواتر به خبری گفته میشود که راویان آن خبر تعدادشان آن قدر زیاد هست که انسان برایش علم حاصل میشود. انقدر که گفته شده برای انسان علم حاصل میشود. مسئله رجعت از آن مسائل است. تعداد روایاتی که در رابطه با مسئله رجعت از معصومین علیهم صلوات الله از پیغمبر و اوصیای پیامبر رسیده است، اینها فوق حد تواتر است. یعنی روایاتی است که برای شخص بیننده در کتاب یا شنونده از راوی برای او علم و یقین حاصل میشود که این روایات از معصومین علیهم صلوات الله صادر شده است. مثلاً فرض بفرمایید بعضی از روایاتی که از پیغمبر صادر شده که عامه هم قبول دارند. من خاطرم میآید مضی در این اول کتاب رجالش تهذیب الکمال رجال ایشان است. میگوید که این حدیث به تواتر از رسول خدا رسیده است. انما الاعمال بالنیات. این حدیث میگوید از پیغمبر متواتر رسیده است. یا از نظر ما حدیث منزلت، حدیث غدیر، حدیث رایت، حدیث ثقلین، اینها جزء احادیث متواترهای است که از وجود مقدس پیغمبر اکرم رسیده است. احادیث مربوط به رجعت هم اینطور است. یعنی این احادیث به حدی است که اینها در حد تواتر است. مرحوم علامه مجلسی در بحار وقتی بحث رجعت را مطرح میکند یک کسی که آگاه به اخبار است و به اخبار احاطه دارد، میگوید قریب 200 حدیث راجع به رجعت وارد شده است. بنابراین رجعت جزء معتقدات ما است. همینطوری که در کلمات اسلاف ما مثل مرحوم شیخ صدوق، مثل مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیهما، اینها به مسئله رجعت اشاره کردند و مسئله رجعت یک مسئله مسلمی در میان شیعه بوده است، جدای از این، منبع این اعتقاد هم روایات بوده است. این روایاتی که از پیامبر و از معصومین رسیده، اینها نشان میدهد مسئله رجعت یک مسئله حتمی خواهد بود. آقای شریعتی: یعنی انقدر سند این محکم است که هیچ جای تردید ندارد. حجتالاسلام نظری منفرد: بله. اینطور است. این دسته از روایات رجعت. نکته دیگری که باید عرض کنیم این است که زمان رجعت، همان زمان حضرت مهدی سلام الله علیه است. حالا ممکن است یک عدهای همان زمان، یک عدهای ممکن است قبل از آن زمان، شاید یکی از علایم ظهور حضرت مهدی صلوات الله سلام علیه همین مسئله رجعت باشد و اینها رجوع کنند و از حضرت مهدی صلوات الله سلام علیه یاری کنند حضرت را و حضرت را زیارت کنند. ممکن است کسانی آرزوی دیدن حضرت را داشته باشند و خدای متعال اینها را زنده کند و اینها بیایند حضرت مهدی سلام الله علیه که آخرین حجت الهی است و آخرین خلیفة الله هست، او را زیارت کنند. این هم یک نکته. یک نکته دیگری که راجع به رجعت خوب است که این هم مورد توجه قرار بگیرد، این هست که چه افرادی به خصوصه رجوع میکنند. آقای شریعتی: اینهایی که برمیگردند چه کسانی هستند. حجتالاسلام نظری منفرد: آیا انبیاء رجوع میکنند؟ آیا ائمه علیهم صلوات الله رجوع میکنند؟ مؤمنین رجوع میکنند؟ از کفار کسانی که رجوع میکنند، اینها چه کسانی هستند. خصوصیات اینها در روایات آمده است الّا اینکه سؤال شده در خاطر من هست که از بعضی از بزرگان این سؤال شده که دو مسئله است. ما اعتقاد به رجعت داریم اما آیا اعتقاد به جزئیات رجعت که مثلاً فرض بفرمایید مالک اشتر جزء کسانی است که رجعت میکند؟ باید این اعتقاد را داشته باشیم؟ یا ائمه معصومین علیهم صلوات الله اینها رجعت میکنند؟ ما به اصل رجعت معتقد هستیم اما این جزئیات را اگر روایاتی که در این رابطه وارد شده است از نظر سند روایات معتبری باشد، رواتی که در سلسله سند اینها واقع شده است، اینها افراد معتبری باشند، مورد اعتماد باشند، ثقه باشند، بله، قبول میکنیم. والّا آنی که لازم است ما به آن اعتقاد داشته باشیم، اصل مسئله رجعت است. آقای شریعتی: بسیار خوب. یک کتابی هم خدمت دوستان معرفی میکنیم از آثار بسیار ارزشمند حاج آقای نظری منفرد هست. بگذارید همین الآن معرفی کنم. کتابهای حاج آقای نظری خیلی کتابهای جامع و کاملی است و خواندن آن بسیار دلچسب است و خیلی لذتبخش است. از جمله این کتاب که از مجموعه تاریخ اسلام با توجه به حوزه تخصصی حاج آقای نظری منتشر شده، قصه انتظار هست. اگر عزیزان ما نشان بدهند، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تولد تا رجعت؛ بخش پایانی این کتاب قصه رجعت هست و نکات و مستندات و روایات و جزئیات آن که انشاءالله عزیزان ما که اهل مطالعه هستند میتوانند مراجعه کنند و حتماً بهرهمند شوند. به سایت ما میتوانید مراجعه کنید. بخش عرضه و ارائه محصولات فرهنگی و یا به کانال ما در سروش و ایتا. اگر به هر دلیلی موفق نشدید مثل همیشه 20000303 شما پیامک ما هست که عزیزان ما میتوانند پیامک ارسال کنند. دوستان آنها را راهنمایی خواهند کرد که چطور میتوانند کتابها و محصولاتی که در برنامه معرفی میشود را تهیه کنند. حجتالاسلام نظری منفرد: بنابراین رجعت از معتقدات ما است. هم عرض کردیم از نظر عقل، امکان رجعت هست. ممتنع عقلی نیست. مثل اجتماع نقیضین یا اجتماع ضدین نیست. این یک نکته. نکته دیگر اینکه شواهد و قرائنی را خداوند متعال در این دنیا قرار داده که اینها نشان میدهد که رجعت اتفاق افتاده است. آقای شریعتی: از جمله همین بهاری که در آن هستیم و این آیات سوره مبارکه اعراف، آیه 54 که به آن آیات سخره میگویند. در همین آیات هم هست که خدای متعال میفرماید که این زمین است که مرده بوده که مجدداً زنده میشود و حیات پیدا میکند. همان خدایی که این زمین را زنده میکند، همان خدا میتواند یک عدهای را بازگرداند. این هم یک نکته. نکته دیگری که عرض کردیم، عرض کردیم رجعت در اقوام گذشته. در اقوام گذشته این رجعت اتفاق افتاده است. آن خدایی که مردگان را در قوم بنیاسرائیل زنده کرد، همان خدا مجدداً در آخرالزمان که آخرین حجت را و آخرین خلیفه را که قرار است عالمی را دگرگون کند، قرار است عدالت را در سراسر گیتی و سراسر جهان بگسترد و حاکم بکند که اساساً هدف فرستادن انبیاء همین بوده است. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» این هدف به دست حضرت مهدی سلام الله علیه محقق میشود. آن خدای متعال در آن عصر، همانطور که در عصر انبیای گذشته یک عدهای را زنده کرده است، در آن عصر هم یک عدهای از صلحاء و اتقیاء زنده میشوند که حضرت را ببینند و بعضی از ظلمین که در عبارات شیخ مفید و دیگران هست. آنهایی که ظلم را به نهایت رساندند. یک عدهای از آنها باید زنده شوند و اینجا کیفر شوند. بنابراین مسئله رجعت از این مسائل هست. مسائلی است که مورد اعتقاد ما هست. جزئیات را هم اشاره کردیم که ما لازم نیست به جزئیات اعتقاد داشته باشیم. اصل مسئله رجعت را ما قبول داریم. و اما جزئیات، اینکه چه افرادی و چه کسانی به اینها رجوع میکنند در دنیا، اینها اگر به اصطلاح روایتی که راجع به اشخاص وارد شده است. اصل مسئله رجعت متواتر است. اما راجع به افراد که مثلاً ابودجانه انصاری در برخی از روایات هست. ایشان رجوع میکند، مالک اشتر رجوع میکند یا برخی افراد دیگر، این را اگر روایت معتبری داشته باشد میپذیریم و الّا نه. اصل مسئله رجعت را ما معتقد هستیم. آقای شریعتی: بسیار عالی. خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. ما یادمان نرفته شیرینی کلام شما را وقتی که نامههای اهل بیت را برای ما میخواندید. خیلی لذت میبردیم و حالا هم خوشحال شدیم که امروز خدمت شما بودیم و از رجعت انشاءالله ما و شما و همه مخاطبان ما که تمنای برگشتن و رجعت را دارن، انشاءالله دعایشان و آرزویشان مستجاب شود و انشاءالله ببینند روزگار واقعی را و آن بهار بینظیر ایام را. دعا کنید و انشاءالله خداحافظی کنیم. حجتالاسلام نظری منفرد: امیدوارم که این سالی که در پیش داریم، سال خوشی باشد برای همه ملتهای مسلمان خصوصاً این کشور ما و کشور ایران ما انشاءالله برای همه خوب باشد. آقای شریعتی: الهی آمین. انشاءالله. آیات را آقای فروغی تلاوت میکنند. تا سلامی دوباره. صفحه488 قرآن کریم